الزام حجاب

اجبار اجتماعی در حکومت اسلامی

با سلام

بنده سوالی دارم درباره بعضی از اجبار های اجتماعی که توی حکومت های اسلامی وجود داره
بهتر میبینم که سوالم رو درباره نظام خودمون به عنوان تنها حکومت شیعه در دنیا بپرسم و از اون مثال بزنم چون قابل درک تره (بدون هیچ انگیزه سیاسی)

پاسخی که تمام مسئولین و بسیاری از علمای نظام درباره بعضی از اجبارهای اجتماعی مثل حجاب اجباری، عدم خوردن و نوشیدن در ملاء عام در ماه مبارک رمضان و امثال این اجبارها میدن اینه که در صحنه اجتماع باید شرایط برای تقوا فراهم باشه و شرایط باید جوری باشه که مومنین بتونن توی فضای سالم با خیال راحت به فکر تهذیب نفس باشن و شرایطی وجود نداشته باشه که امکان به گناه افتادنشون وجود داشته باشه
.
حالا جدای از اینکه شاید خیلی ها به خاطر این موضوع مجبور باشن کاری رو انجام بدن که اعتقادی بهش ندارن، ولی به نظر من کسی که از این بابت بیشتر ضرر میکنه خودِ مومن و اعتقاداتشه
واسه مثال اگه من روزه باشم و ببینم یکی داره ساندویچ میخوره اتفاقا خوشحال هم میشم چون به خودم افتخار میکنم که منم میتونستم مثل اون الان غذا بخورم ولی به خاطر خدا جلوی خودمو گرفتم و اتفاقا این انگیزه بیشتری بهم میده ولی اگه همون موقع ببینم دو نفر میان و اون کسی رو که داره ساندویچ میخوره رو به جرم روزه خواری دستگیر میکنن از خودم متنفر میشم که چرا باید کسی دستگیر بشه به این خاطر که یه وقت من وسوسه نشم و روزه ام رو نخورم؟!!!
این موضوع قبل از اینکه توهین به روزه خوار باشه توهین به منِ روزه داره، چرا که این اجبار این معنی رو میده که من اون قدر سست اراده ام و دینم و عمل واجبم اونقدر سطحی و بدون عُمقه که ممکنه با دیدن یه روزه خوار منم روزه ام رو باز کنم!!
این نه تنها باعث میشه اون روزه خوار بیشتر از قبل از دین زده بشه بلکه برای روزه دار واقعی هم صورت خوشی نداره

کسی که مومن واقعی نباشه و سست اراده باشه رو هیچ انسان و هیچ حکومتی نمیتونه با زور و اجبار به بقیه راه رو برای محکم کردن ایمانش باز کنه و فقط و فقط خودشه که اگه بخواد میتونه به دین و ایمانش عمق ببخشه
.
در مورد حجاب اجباری هم همین طوره
اینکه کسی مجبور باشه خودش رو کامل بپوشونه تا منِ مومن وسوسه نشم و گناه نکنم قبل از هر چیز توهین به منِ مومنه، یعنی من اونقدر دین و اعتقادم سُسته که باید کسی که حجاب داره ولی یه کم مانتوش تنگه رو سوار ماشین گشت کنن و ببرن تا من یه وقت فکر گناه به سرم نزنه
این واسه یه مرد مومنِ واقعی خجالت آوره و توهین بزرگیه
اینا فقط مثال بود ولی منظور من کلیه
.
بدون تردید هر حکومتی هر سیاستی رو که پی میگیره هدفش اینه که کامل به اون هدف برسه
حالا فکر کنیم که نظام ما تونست این هدف که جامعه رو از هر گناهی پاک کنه رو کامل اجرا کنه یعنی سقف این سیاست اینه که توی اجتماع کوچکترین گناهی نباشه
خوب در این صورت دیگه تقوا و پرهیزکاری که لباس مومنه و بیشتر از هر چیزی سفارش شده چه معنی میده؟
حدیثی رو از امیر المومنین علی علیه السلام خوندم که ازشون سوال شده بود معنای ساده ی تقوا چیست و حضرت جواب داده بود: تقوا شبیه بیابانی پر از خار است که مومن با پای برهنه تو اون قدم میزنه و مدام باید حواسش به این باشه که خار توی پاش نره
پس منظور از اون بیابان جامعه هست و منظور از خارها شرایط گناه کردن.
پس تقوا بدون وجود شرایط گناه بی معنیه و اینکه با زور پلیس بخوایم شرایط گناه رو از بین ببریم ضربه مهلکیه که هم به دین میزنیم هم به مومن و از اون گذشته بی نتیجه هم خواهد بود همونطور که قوانین اجباری توی جامعه ما نه تنها تاثیری نداشته بلکه بر عکس عمل کرده و هر روز شاهد بالا رفتن آمار خیانت به همسر، طلاق، روابط نامشروع جوانان، اعتیاد، افسردگی و گناهان دیگه هستیم و اینکه این قوانین به جای اینکه مردم رو جذب کنه مثل یک نیروی دافعه عمل کرده و هر روز منتقدان این نوع سیاست از طرفدارانش بیشتر شده،

این چیزیه که توی جامعه و فضای حقیقی و مجازی میبینیم و با وجود اینکه نظام ما بسیار برای فرهنگ سازی درباره این موضوع هزینه کرده و با فیلترینگ و جمع اوری ماهواره و امثال اینها سعی در قبولاندن این اجبارها داشته باز هم هر روز بر تعداد مخالف های این نوع اجبارها اضافه شده(غیر قابل انکار).
در صورتی که وقتی صحبت از یک قانون الهی وسط باشه بدون شک اجرای اون قانون باید بتونه با قدرت بالا مردم رو جذب کنه نه اینکه بر عکسش عمل کنه
.
به نظر من این نوع اجبارها و کنار زدن کامل کسایی که با نظام همسو نیستند و نادیده گرفتن همه نظرات اونها توی دنیای امروز نمیتونه جایی داشته باشه شاید این قوانین برای اوایل اسلام و حکومت اسلامی عادی بوده ولی امروزه نیست
همونطور که در اون زمان ها جنگ و تجاوز به مرزها یک امر عادی بوده و اصلا با اون دیدی که امروز بهش نگاه میشه اون زمان ها نمیشده.
این نظر بنده ی حقیره و البته اصلا این رو مشکل دین اسلام نمیدونم بلکه معتقدم قرآن جدای از ظاهرش دارای حقایق بسیار پنهانیه که اون رو برای تمام عصرها و تمام قرن ها تبدیل به یک دین کامل کرده در واقع اسلام رو دینی میدونم که بسیار انعطاف پذیره و برای همین محدود به زمان و مکان نیست، همون طور که نسل های بشر هر چه بیشتر پیش میره افکار و احساساتش تغییر میکنه و دیدش به دنیا عوض میشه پس آفریده انسان هم دینش رو مانند آفریدش قابل انعطاف کرده
دلیل من برای گفتن این حرف احادیث زیادیه که درباره ظهور امام زمان گفته شده از جمله اینکه امام صادق فرمودند:
وقتی منجی ظهور کنه دین اسلام رو از نو بنا میکنه به طوری که همه فکر میکنن دین جدیدی آورده !!
صحبت از یک دین جدید موضوع کوچکی نیست پس ببینید چقدر ممکنه رفتار و احکام ایشون از عمق قرآن سرچشمه گرفته باشه عمقی که فقط امام میتونه بهش برسه وگرنه ظاهر قرآن رو که الان هم حکومت های اسلامی اجرا میکنند پس اگه امام زمان هم بخواد ظاهر قرآن رو اجرا کنه برای مردم تازگی نداره که بخوان فکر کنن دین جدیدی آورده
منظور من از انعطاف پذیر بودن قرآن و اسلام اینه

البته باز هم میگم این نظر شخصی بنده بود و خوشحال میشم که نظر اساتید محترم رو هم بشنوم و اگه اشتباه میکنم با دلیل اشتباهم بهم یاداوری بشه تا این شبهه برام روشن بشه
ممنون

god is one

فلسفه ی اجباری بودن حجاب

با توجه به آرشیو سایت، هر چند ماه یک بار، بحثی در زمینه اجباری بودن حجاب در سایت ایجاد و بعد از مدتی قفل می شود، ولی نظر به اینکه بانوان سایت بعضاً همچنان تمایل به بحث و تبادل نظر دارند، نیاز به ایجاد بحثی مشابه حس می شود و تاپیکی تأسیس می گردد.

من از مدیران ارجاع خواهشمندم اجازه بدهند با توجه به اینکه برخی بانوان سایت در این زمینه سؤال دارند و در تاپیکهای مختلف مدام آنرا مطرح می کنند، این قضیه به صورت متمرکز در همین تاپیک طرح شود. و خواهشمندم یک کارشناس خوب و زبده که وقتشان هم زیاد باشد و ناگهان به غیبت نروند نیز برای این موضوع معرفی کنند.

اما فلسفه لزوم حفظ حجاب در جامعه اسلامی، بر اساس تحقیقاتِ بنده به بیان ذیل است:


1.برخی اعمال گناه هستند و لازم به ذکر است که ترک واجب نیز یک گناه کبیره است، و ترک حجاب نیز به همین خاطر گناه است.


2.وظیفه ی مسلمان است که عمل به گناه را، خواه عمل مستقیم به یک حرام یا ترک یک واجب باشد، به صورت علنی و در برابر انظار عمومی انجام ندهد، تا عمل به آن گناه در جامعه عادی نگشته و قبح آن نزد مردم نریزد. کسی که این را رعایت نکند، با عمل خود، آمر به منکر و ناهی از معروف است و این عمل نشر گناه است.


3.حکومت دینی، در قبال جامعه ی دینی مسئولیت دارد و باید نسبت حفظ ارزشهای دینی آن، احساس مسئولیت کند، لذا باید از نشر گناه جلوگیری کند.


4.حکومت دینی باید مانع از عمل آشکار و علنی به هر یک از گناهان در سطح جامعه شود.(نتیجه از 2 و 3) این گناه می تواند عمل به برقراری رابطه نامشروع، شرب خمر و زنا، به شکلی که در جامعه آشکار گردد باشد(و شاهدانی با چشم خود وقوع این عمل را شهادت دهند) و یا ترک علنی یک واجب الهی، مثل روزه در ماه رمضان یا حفظ حجاب اسلامی از سوی زن یا پوشش نامناسب از سوی آقایان باشد.


5.بی حجابی ترک یک واجب الهی است و ترک واجب الهی یک گناه است.(نتیجه از 1)


نتیجه: حکومت دینی باید مانع از بی حجابی گردد(نتیجه از 4 و 5) و زنانِ جامعه ی اسلامی نیز باید حجاب خویش را در انظار عمومی حفظ نمایند.(نتیجه از 1 و 2)

:Doaa:
التماس دعای فرج

آیا بی حجابی برای مردان عادی شده است؟

میخواستم در مورد این جمله من رو قانع کنید:

مردی که میگه من تو تهران زندگی میکنم و وضع نامناسب حجاب برام عادی شده آیا واقعیت همینه؟یعنی این وضع برای همه عادی شده؟

اگر عادی میشه این امر پس حفظ حجاب چه لزومی داره؟