ازدواج : راهنمایی : همسر : ازدواج با طلبه

ازدواج با طلبه

بسم الله الرحمن الرحیم  چه راه هایی برای آمدن خواستگار طلبه وجود داره؟ به طوری ک دختر سبک هم نشه. خیلی از ماها آرزو داریم با یه طلبه ازدواج کنیم به خاطر ایمان و اخلاق و هدف و کار والاشون منتها تو فامیل اصلا طلبه و روحانی نداریم...( راستی بگم خودم دارم میرم حوزه طلبه بشم تو قم و 19 سالمه) 

ازدواج با دختر حوزوی

..

من پسر هستم 24 ساله و خدمتم رو تموم کردم. و شغل پاره وقت دارم ولي خب زياد دلچسب نيست...يعني موقتيهه تا براي پيدا کردن شغل مناسب کار پاره وقت که کارگري هستش انجام ميدم... من فارغ التحصيل ليسانس کامپيوتر هستم..

چون خودم تنها فرزند خانواده هستم و هيچ خواهر و برادري ندارم اکثر روزهاي زندگيم احساس تنهايي ميکردم و اين موضوع بعد از خدمت بدليل اين که شغل مناسبي نداشتم و بيشتر با خودم تو خلوت بودم اين احساس تنهايي رو خيلي بيشتر حس ميکنم و نياز دارم تا کسي کنارم باشه..البته پدر و مادر خوبي دارم ولي خب دوست دارم يه همدم داشته باشم....خيلي دوست داشتم خواهر ميداشتم که قسمت نبود. و اينو بگم من آدم وابسته اي نيستم که به پدر و و مادرم وابسته باشم. بگذريم

من يه حسي دارم به دختري ، که طلبه هستن ايشون...و فکر کنم زندگيم با ايشون نسبتا به دختراي ديگه بهتر باشه..البته خب حدسه همش...ولي خب با اين وضع مالي و شرايط زندگي تقريبا متوسطي که دارم اين حدسو ميزنم...تقربا تو يه محل ميشينيم و خانواده شون هم آدمهاي خوبي هستن....
البته خانوده ايشون مذهبي نيستن فقط دخترشون مذهبيه و حوزه درس خونده...و الان فکرمو درگير کرده..هر جور که حساب ميکنم ميبينم با اين وضع زندگيم اين مناسبه برام نسبت به بقيه و فکر کنم کفو من باشه ( البته چند تا از دوستان و متولی مسجدمون بهم پیشنهاد داده بودن که اخلاق و رفتارهاتون بهم میخوره و برو خاستگاری ایشون).... فکرم اينه که تا چند ماه آينده يه شغل مناسب گير بيارم و ان شاءالله اگه خدا خواست تا قبل از سال آينده ازدواج کنم...

مطمعنا اگه به خانواده بگم صدرصد موافقت خودشونو اعلام میکنن..چون میگم تقریبا همسایه هستیم و یه دوتا کوچه با هم فاصله داریم. خانواده من کاملا اونها رو میشناسن و گاهی هم ارتباط دارند.

دوست دارم نظر مشاوران و دوستان عزيز رو در مورد اين موضوع و همچنين در مورد ازدواج با زن طلبه رو بدونم..بعضي از دوستان ميگن دختران حوزوي آدمهاي بسيار سردي هستن و به خودشون نميرسن...البته طرز تفکر دوستان...من خانواده ايشونو ميشناسم و مادرشون و خانوادشون هم مارو ميشناسن.. از دوستان و مشاور عزيز ميخوام که نظرات خودشون رو بيان کنن...

اهمیت نگاه به زندگی در انتخاب همسر

با عرض سلام و خدا قوت و تسلیت وفات ام امومنین
مادر نمونه ی نمونه ترین مادر
و تبریک پیشاپیش تولد کریم اهل بیت
سوال من سه قسمت داره که هر کدومشو جداگونه بیان میکنم
امیدوارم دوستان گرامی و بزرگواران راهنمایی کنن
سوال اول مربوط به نوع نگاه به زندگی هست
من میگم وقتی ما در خوابگاه دانشگامون با امکانات ناچیز
به هر اسمی داریم زندگی میکنیم
چرا ما با امکانات یه ذره بهتر ازدواج نکنیم
مثلن عایا مگه نمیشه با دستها هم لباس شست تازه اب بازی هم کرد
عایا حتما باید شروع زندگی ماشین لباسشویی داشت
مگه نمیشه با جارو دستی هم جارو زد عایا واقعن باید جارو برقی داشت
مگه نمیشه با پنکه هم خنک شد عایا واقعن باید کولر داشت
البته من نمیگم امکانات بده ولی اعتقاد من اینه
این تلاش و انگیزه اقا و محبت و عشق خانوم هست که میتونه تو عرض چند سال بعد اینا رو فراهم کرد
خیلی ها از جمله بعضی دوستان طلبه ام میگن من دچار توهم هستم
عایا من واقعن توهم دارم

سوال دوم
شما همیشه میگید تو خواسگاری احساسی نباشید و مراقب احساستون باشید
سوال من اینه حالا اگه یه نفر واقعن احساسات زیاد همسرش براش مهم باشه
یکی که خودش خیلی احساساتیه و میخاد همسرش هم اینجور باشه
شناخت احساسات تو خواسگاری چطور باید باشه

سوال سوم

من الان 27 سالمه و به دلایلی دیر رفتم دانشگاه
رشته های تحصیلیم هم متناسب شغل ایندمه
من میخام یک یا نهایتا دو سال دیگ ازدواج کنم
و میخام همسرم طلبه باشه
اما دو موضوع نگرانم میکنه
نکته اول اینکه قطعن اون خانوم های مومنی که نگاهشون مث من هست زود ازدواج میکنن میرن
نکته دوم اینکه اکثر طلبه های خانم هم علاقمند هستن با طلبه اقا ازدواج کنن
این دو موضوع گاهی حتی باعث اشفتگی من میشه
من همش فک میکنم دخترای خوب و مومن ازدواج کردن دیگ من سنم خیلی زیاد شده