✿ مسافرین محترم...! اینجا آسمان مکه است... ✿ دل نوشته ای زیبا از یک فرشته ✔
تبهای اولیه
بسم الله الرحمن الرحیم
مسافرین محترم! اینجا آسمان مکه است
دل نوشته ای از یک فرشته
اینجا مسجدالحرام
زیر آسمان
روی زمین خدا
بین زمین و هوا
روبروی ناودان طلا
سیاهی پرده کعبه، قدرتمندرین رنگ اینجاست.
مردم در حال طواف و من چند متری بالای سرِ حاجیان، نظاره می کنم طواف دایره وارشان را.
من یک فرشته ام.
قرن هاست این بالا، از دو سه متری می بینم و می خندم و گریه می کنم.
گاهی حیران می مانم.
من طواف انبیاء را دیده ام.
دیدنی ترین طواف برای ابراهیم بود، بعد از نبی خدا رسول اکرم، محمد مصطفی(ص). فتح مکه را شما یادتان نیست.
یاد خنده های علی(ع)، هنوز خنده بر لب هایم می آورد.
تا قیامت با همان خنده ها زنده ام. خنده های علی اگر نبود مرده بودم تا حالا.
- آه! دلم گرفت. علی(ع) با پیامبر(ع) در حال طواف بودند.
علی(ع) مثل همیشه نمی خندید.
اصلا نمی خندید.
شنیدم که پیامبر به علی(ع) می گفت: این آخرین طواف من است علی جان.
جان تو و جان فاطمه(س).
فاطمه(س) چند قدم جلوتر بود. همهمه ی جمعیت نگذاشت فاطمه(س) این حرف ها را بشنود.
صبر کنید.
می خواهم گریه کنم.
با شما هستم. صبر کنید.
ادامه متن را بعدا بخوانید.
- از دور کریمی را دیدم که پایش را می کشید و راه می رفت. داشت به من نزدیک می شد. از مدینه پیاده آمده بود. پاهایش زخم بود. صحبتش همه جا بود. حتی در طواف. می گفتند چند باری همه اموالش را بخشیده. دوست داشتم برای یک بار هم که شده پایین بروم و صورت چون ماه حسن(ع) را ببوسم. طوافش صف ملائکه را به هم ریخته بود.
- روزهای بدی بود. ترسم از این بود که خون حسین(ع) جلوی چشمان من ریخته شود. وقتی نگاهم به عباس(ع) می افتاد دلم آرام می گرفت. مثل کودکانی که در طواف بازی می کردند.
و من طواف خوبان و بَدان عالم را دیده ام.
حسرت دیدن قدم های حسن عسگری(ع) به دلم مانده. آنقدر منتظرش ماندم. نیامد که نیامد. آمدید اینجا به نیت ایشان طواف کنید. خوب های خدا که اینجا می آیند برای حضرت عسگری(ع) طواف به جا می آورند.
دلتان بسوزد.....
من طواف مهدی(عج) را هم دیده ام. می کُشد مرا وقتی از اینجا عبور می کند.
دلتان بیشتر بسوزد.....
من صدای قرآنش را هم شنیده ام.
من قرار است روز ظهور را هم ببینم.
دلتان از این هم بیشتر بسوزد.......
از مسجدالحرام با شما صحبت می کنم. ماه رجب است و من پُرکارترین روزهای سال را تجربه می کنم. این روزها بهترین روزهای خداست. دوستانم مدام در مسیر رفت و آمد اند. بین آدم ها و خدا. نیمه های شب، خدا دوستانم را از کار برکنار می کند. من و دوستانم این روزها به حال شما بیشتر غبطه می خوریم.
حرف های آخرم را بگویم و بروم، گفتم که این روزها سر ما عجیب شلوغ است.
عمره آمدید، رجب بیایید. معرکه است.
خبرهای عجیبی است در این ماه.
دل تان اینجا باشد کافی است.
اینجا یعنی خدا.به خدا بدهید دل تان را.
اعتکاف این ماه را از دست ندهید.
نزدیک است.
از میلیون ها نفری که آمده اند مسجدالحرام و رفته اند، آدم های زیادی اینجا معتکف شده اند. بعضی هایشان اصلا اینجا نبودند. نیت کنید که در مسجد الحرام معتکف شوید. اگر نیت تان قربه الی الله باشد، شما را اینجا می بینم.
خالص باشد لطفا.
غفلت کنید به من ربطی ندارد.
سه روز اعتکاف شما هم در چشم به هم زدنی برای من خاطره می شود. شما هم برای من خاطره شوید.
آمدم! آمدم! صدایم می کنند. باید بروم.
حرف آخر.
خاطره خوبی شوید.
بسيا زيبا و جالب بود . ان شاء الله زيارت بيت الله الحرام قسمت همه ي مسلمانان جهان شود ... و به اميد روزي كه شيعيان به امامت قائم ال محمد (ص) در اين مكان مقدس نماز جماعت بپا كنند ... اللهم عجل لوليك الفرج
دل تنگ است برای بوسید روی تو ای خوش بو ترین گل های دو عالم
ایم محبوب من کی رسد تا با بال های رستگاری تو به طواف کعبه رویم
و با نیایش های سجادانه تو شب را به پایان بریم
مولای من چه حیف که تو باشی و ما کور
تو باشی و ما لال
ملا جان
عجل
:Gol:
جوابم به اون فرشته اینه که حتما یه روز آقامون میاد بعدش مامیریم استقبالش...
های فرشته دلت بسوزه....تونمیتونی بیای استقبال...همون بالا وایسا وجان نثاری یاراشو ببین...
حالا تو اشک مارودربیار یه روزم نوبت من میشه...میبینی حالا..
دلتان بسوزد.....
من طواف مهدی(عج) را هم دیده ام. می کُشد مرا وقتی از اینجا عبور می کند.
دلتان بیشتر بسوزد.....
من صدای قرآنش را هم شنیده ام.
من قرار است روز ظهور را هم ببینم.
دلتان از این هم بیشتر بسوزد.......
خیلی قشنگ بود ولی فرشته ها اینجوری نمیگن!!
وای خیلی قشنگ بود...به اون فرشته حسودیم شد....چاشنیش یه کم اشکه.....اما من که کوتاه نمیام... جوابم به اون فرشته اینه که حتما یه روز آقامون میاد بعدش مامیریم استقبالش... های فرشته دلت بسوزه....تونمیتونی بیای استقبال...همون بالا وایسا وجان نثاری یاراشو ببین... حالا تو اشک مارودربیار یه روزم نوبت من میشه...میبینی حالا..
من بگذار به فرشته بگم
تو دل ما رو می سوزونی اما نمی دونی شوق وصال و لذت انتظار چیست
آیا شده بچشی ببینی امام کی میاد
شاید چشیده باشی
اما لذت تو با دیدن امام تموم می شه و اما لذت ما با احساس کردن امام نه!!
آقاجون مددی مولا
ای نگین درخشان صلوات ای کامل کننده ال احمد
ای روشنایی بخش شب جهالت
ای تو منتقم خون های ریخته شده ای برپا کننده عدالت
عجل عجل
[="Times New Roman"][="Indigo"]من طواف مهدی(عج) را هم دیده ام. می کُشد مرا وقتی از اینجا عبور می کند.
می کُشد مرا ...:Gol: