365 سخن تربیتی (هر روز يك سخن)

تب‌های اولیه

370 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

[=B Mitra]مهر

روز دوازدهم

[=B Mitra]كتاب و فيلم راز


[=B Mitra]پرسش: [=B Mitra]گفته می شود کتاب و فیلم راز با هدف تقویت اومانیسم و جایگزینی انسان به جای خدا نوشته شده است. آیا این حرف صحت دارد؟

[=B Mitra]پاسخ: [=B Mitra]در مقوله فیلم و کتاب راز حرف زیاد است. بعضی مواقع عنوان می کنند که هدف راز انسان محوری و گرایش داشتن به بشر است و می خواهد خدا را حذف کند و خود محوری را به جای خدا محوری قرار بدهد. می گویند که پشت قضیه ی راز صهیونیست ها، فراماسون ها و شیطان پرست ها هستند. از این قبیل حرف ها زیاد است. کار ما رد این حرفها نیست. علما و بزرگان باید این را اثبات بکنند در مورد اینکه این کتاب تقویت اومانیسم است اگر به معنای اول باشد قطعا همین هدف است. می گویند که شما تصویر سازی ذهنی بکن و همین که شما تصویر سازی کردی می آفرینی یعنی شما خالق هستی و خالقی وجود ندارد. اگر چنین چیزی باشد تقویت اومانیسم است و خدا حذف می شود، ولی اگر به معنای دومی که ما گفتیم باشد یعنی شما با تصویر سازی خلق نمی کنید.بلکه شما مثبت اندیش می شوید و امیدوار می شوید. ما باید در کنار ابزار ذهن از ابزرا روح هم استفاده کنیم مثل ذکر، نذر، دعا، زیارت، توسل و توکل. فایده ی این کتاب و فیلم این است که باعث می شود که ما مثبت اندیش باشیم و افکار منفی را از خودمان دور کنیم. زیرا افکار منفی زندگی انسان را نابود می کند.


ای دل غم دیده حالت به شود دل بد مکن***این سر شوریده باز آید به سامان غم مخور.

[=B Mitra]
تمام هم و غم ما از طرح قانون جذب این بود که ما جلوی افکار منفی را بگیریم. فال بد نزنید و در زندگی مثبت اندیش باشیم.[1]


[=B Mitra]

[=B Mitra]
پی نوشت :
1.حسين دهنوي، گلبرگ زندگي، شبكه 3


[=B Mitra]مهر

روز سیزدهم

[=B Mitra]کتاب «شادی و شادکامی از دیدگاه اسلام»


[=B Mitra]کتاب شادی و شادکامی از دیدگاه اسلام درآمدی بر شادی از دیدگاه اسلام با رویکرد روانشناسی مثبت‌گرا است تا جایگاه فرح و سرور از دیدگاه اسلام و اثر آنها بر شادکامی و نیز عوامل آنها روشن شود.
گروه روانشناسی اسلامی دارالحدیث بر اساس رسالت خود(تبیین روانشناختی آموزه‌های اسلامی) در صدد است که معارف روانشناختی متون دینی (قرآن و حدیث) را بدون کپی‌برداری از تحقیقات روانشناختی استخراج کرده و به جامعه علمی عرضه کند.
این سؤال همیشه پیش روی ماست که چه چیز می‌تواند زندگی را غرق در شادی کند؟ آیا تحصیلات عالی به این امر کمک می‌کند؟ آیا ثروت گره کور این مشکل را باز می‌کند؟
آیا موقعیت اجتماعی و مسائلی مانند این می‌توانند موجبات شادی را فراهم آورند؟ و در نهایت آیا هر آنچه سبب شادی شود پیامدهای صرفا مثبت دارد یا برخی شادی‌ها پیامدهای منفی نیز دارند؟ اینها سؤالاتی است که تلاش می‌شود با رویکردی دینی در این کتاب پاسخ داده شود.

در بخش نخست این کتاب موضوع شادی در آموزه‌های قرآنی و روایی پیگیری می‌شود و در بخش دوم آن موضوع نشاط با تکیه بر آیات و روایات مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد.

شادی از نگاه آیات و احادیث، نشاط از نگاه آیات و احادیث، واژه‌پژوهی، ماهیت شادی، پایداری شادی، منابع شادی، موانع شادی، روابط اجتماعی، تغذیه، سیاحت و تفریح، دانش و تحصیلات، شادی‌بخشی به دیگران، ناسپاسی و قدرنشناسی، مفهوم‌شناسی، نسبت‌سنجی، نشاط از منظر روانشناسان، رابطه کسل و چند مفهوم دیگر، عوامل سستی و پیامدهای سستی از جمله موضوعات مطرح شده در این کتاب است.

کتاب شادی و شادکامی از دیدگاه اسلام توسط سید مهدی خطیب زیر نظر حجت‌الاسلام عباس پسندیده پژوهشی از گروه روانشناسی اسلامی پژوهشکده اخلاق و علوم رفتاری دارالحدیث در ۱۵۰ صفحه تألیف شده و از سوی انتشارات دارالحدیث منتشر شد. متن كتاب حاضر در كتابخانه سايت دارالحديث موجود است.

تذكر:‌متن اين كتاب در كتابخانه سايت حديث نت موجود است.


[=B Mitra]



[="Tahoma"][="Navy"]

[=B Mitra]مهر

روز چهاردهم

[=B Mitra]نقد و قند(ظرافت های روان شناختی اعتراض، انتقاد و پیشنهاد)

[=B Mitra]اصل «انتقاد» در لغت یعنی مشخص کرد خالص و خوب از ناخالص و بد، ولی در فرهنگ رائج به دلیل ندانستن شیوه-های انتقاد و مخلوط شدن آن با «انتقام» مردم حس خوشایندی نسبت به آن ندارند. انتقاد به معنی دقیق نوعی، «جراحي رواني برای خارج کردن غده و تومور عیب» است و هر جراحي با درد همراه است. پس ابتدا بايد فرد به اتاق بيهوشي برده شود و سپس عمل جراحي انجام شود و غدة عیب را بر داريم و سپس بخيه كنيم و براي جلوگيري از درد پس از عمل از مُسكّن استفاده كنيم. بنابراین انتقاد باید كاملاً روش روان شناختي باشد و غير مستقيم.
1- بهترین نوع انتقاد روش ساندويچي است. در ساندويچ فلفل وجود دارد، اما لابه لاي مواد غذاي ديگر. اعتراض بايد پيچيده در بيان نقاط مثبت فرد باشد تا احساس حمله، طرد شدن و... نكند و در پي دفاع و مقابله به مثل نباشد.
2- از بيان انتقاد و اعتراض هاي متعدد در يك جلسه جداً خود داري كنيد.
3- از شيوة غير مستقيم مثل داستان، نمایان کردن الگوها و... كمك بگيرد.
4- بحث و بگو مگو ممنوع.
5. در حضور ديگران نباشد که امام علی(علیه السلام) فرمود: نُصحُک بینَ الملاءِ تقریعٌ؛ نصیحتت وسط جمع سبب کوبیدن شخصیت دیگری است.
6- گاهي، بیان انتقاد در قالب نامه، نوار كاست بهتر جواب مي دهد.
7- برای شروع، «انتقاد از خودتان» بد نیست. به یک نمونه از اشتباه خودتان اشاره کنید تا پذیراتر شود و در صدد دفاع نباشد.
8- صفات و عادت بد به «تدریج» ایجاد می شود، برای اصلاح آنها به طرف مقابل زمان بدهيم. انتظار بی عیب بودن نداشته باشید او هم مثل من و شما انسان است. به قول پروین اعتصامی، و گل بی علت و بی عیب خار ست. یک ضرب المثل انگلیسی به همین مضمون می گوید: "All flowers are not in one garland" ؛«هیچ گلستانی تمام انواع گل‌ها را ندارد»؛
9- سعی نکنید از او به خاطر اشتباهاتش اعتراف بگیرید.
10- از «دعا» كمك بگيريد. قلبها به دست خداوند مقلب القلوب است. حضرت موسي وقتی خواست با فرعون سخن بگويد: نرمش در گفتار، دعا براي شرح صدر خود و تفهيم كلام به او و كمك از فردي كه شيوه نيكو و رسا داشت، کمک گرفت.
11- از «افراد با نفوذ و محبوب» او، به شكل غير مستقيم كمك بگيريد.
12- «آيه الكرسي» را قبل از سخن گفتن و انتقاد بخوانيد.
13- «زمان سنجي» را از دست ندهيد زماني كه او از نظر رواني آماده پذيرش باشد
14. «مكان سنج» باشيد (هر سخن جا و هر نكته مكاني دارد)
15- «زبان سنج» باشيد به بار هيجاني كلمات و واژه ها توجه كنيد
16- «شخصيت سنج» باشيد ببینید او انعطاف پذير است يا يك دنده، خودشيفته است يا خودکم بین، منفي نگر است يا خوش بين، اجتماعي است يا منزوي، دمدمي مزاج است يا با ثبات.
17- به «تفاوتهاي جنسيتي زن و مرد» توجه كنيد، مثلا مرد اقتدار دارد و زن وابسته، زن عاطفي و مرد منطقي.
18- خاتمه ای «شیرین» ایجاد کنید. بابيان صفات مثبت او، نه تملق و دو رويي، بحث را خاتمه دهيد. خاتمه شيرين مهم است .خاتمه بد مانندآخرين تخمه است که مي خوريم. اگر بد باشد مزه دهن و همة مغزتخمه هایي که خورده ایم را خنثي مي كند.

انتقاد، سخته نه؟ بالاخره با انسان، موجود ناشناخته، سر و کار داریم، نه یک ماشین و یا حیوان. با ظرافت و نرمی بايد با انسانها برخورد و رفتار كرد به همين دليل است كه یک ضرب المثل مي گويند: «ارتباطات يك هنر است»؛ بله اين يك مهارت است و نياز به مطالعه، تمرين مستمر و ذوق دارد .[1]



پی نوشت :
1. ماهنامه خانه خوبان، محمدحسین قدیری، ش36.




[="Tahoma"][="Navy"]

[=B Mitra]مهر

روز پانزدهم

[=B Mitra]قانون جذب
[=B Mitra][=B Mitra]پرسش: [=B Mitra]قانون جذب چیست ؟

[=B Mitra]پاسخ: [=B Mitra]بر اساس قانون جذب ذهن و افکار ما مثل یک آهن ربا اتفاقات زندگی ما را به سمت ما جذب می کند..مدعیان این قانون می گویند به وسیله ی واقعیت ذاتی تصاویری که در ذهن ما هست رخدادهای زندگی به سمت ما جذب می شود. می گویند که چطور زمین قوه ی جاذبه دارد ، ذهن ما هم قوه ی جذبه دارد. هر آنچه که در دنیا وجود پیدا می کند در ذهن ما شکل گرفته است. به عبارتی وقتی اتفاقی شکل می گیرد قبلا در ذهن ما شکل گرفته است. خلاصه ی کلام این قانون این است که شما می توانید با تصویر سازی ذهنی وقایع اتفاقات زندگی را به سمت خودتان جذب بکنید. آنها ادعا می کنندکه در سنگ نوشته های سه هزار سال قبل از میلاد مسیح قانون جذب بوده است و می گویند که اگر شما تمدن بابل را بررسی کنید می بینید که بابلیان با این قانون آشنا بوده اند و ادله هایی هم دارند. یکی از ادله ها که بیشتر مطرح می کنند شواهد عینی است که انسان هایی که در تاریخ آمده اند با تصویر سازی ذهنی و تصور خواسته هایشان به خواسته هایشان رسیده اند. کتاب راز یا فیلم راز داریم که مثلا کسی در ذهنش خواستار یک ویلا یا خانه ای بوده است و حتی تصاویر آن را هم کشیده است و بعد از سالها به آن رسیده است. یا آقایی تمام صورت حساب هایی که بصورت طلب بوده و برایش می آمده در ذهنش چک تصویر سازی می کرده است و آنها را به صورت پول نقد می دیده و بعدا تمام این بدهی ها به پول نقد تبدیل می شده است. دلیل دیگر آنها استفاده از کشفیات کوانتوم است.در پدیده ی کوانتوم مطرح می شود که هر چه در دنیا هست انرژی است. فکر ما انسانها هم انرژی است و انرژی می تواند تبدیل به ماده بشود. تصور یک ماشین مدل بالا باعث وجود این ماشین مدل بالا می شود ، تصور یک ویلا باعث تبدیل شدن آن به ویلا می شود. چون فکر شما انرژی است و می تواند تبدیل به ماده بشود. یک قانونی در جادوگری است به نام تشابه که در جادوگری که به آن استناد می کنند. یک عدد بحرانی است که به آن استناد می کنند.

ما با افکار و تصاویز ذهنی خودمان می توانیم وقایع زندگی خودمان را به سوی خودمان جذب کنیم.

کتاب راز نوشته ی خانم برن استرالیایی است. دلیل انتخاب این عنوان این است که شخصیت های بزرگ تاریخی مثل افلاطون ، هوگو ، انیشتن ، اگر به مقامات عالی رسیدند اینها از قانون جذب استفاده کردند و این را بعنوان یک راز نزد خودشان پیدا کردند. عده ای هم از این قانون به صورت ناخود آگاه استفاده کرده اند و خودشان هم خبر نداشته اند. الان افرادی هستند که در جهات معنوی وعلمی رشد می کنند حتی در جهات مادی رشد می کنند و پول زیادی در تجارت گیرشان می آید ، این افراد خودشان به طور ناآگاهانه از این قانون جذب یا از این راز استفاده می کنند. خانم برن می گوید که ما به این راز دست پیدا کرده ایم و آنرا کشف کرده ایم و این را برای همه ی مردم دنیا آشکار کردیم که همه از آن استفاده بکنند. برای همین وجه تسمیه ای با راز این است. منظور مدعیان قانون جذب این است که وقتی ما تصویر سازی می کنیم ، پدیده را می آفرینیم و آنرا خلق می کنیم در واقع ذهن علت تامه خلق است. در واقع رابطه ی علت و معلولی است. چطور حرارت علت جوشش آب است فکر شما هم علت پدید آمدن این پدیده ی خارجی است. بعضی از این افراد در ایران این قانون را ترویج می کنند. آنها می گویند که شما با فکر خودت تمام دنیا را به صورت یک کاتولوک دراختیار خودت قرار می دهی. وقتی شما فکر می کنی و تصور می کنی گویا کاتالوگی جلوی چشمت هست و می توانی با همین تصور و فکرت به همه ی دنیا سفارش بدهی یعنی هرچه می خواهی تصور کن و به آن می رسی ، اگر این منظور قانون جذب است که همین هم هست خیلی قابل قبول نیست. اینکه ما بنشینیم فکر کنیم و تصور کنیم و پدیده های خارجی را ایجاد کنیم. این را می توان به عنوان یک فرضیه پذیرفت نه به عنوان یک قانون و نظریه. کسانی که روی این کار کرده اند می گویند که بگویید: فرضیه ی جذب. ممکن است که روزی این فرضیه به نظریه علمی تبدیل بشود. الان ما نمی توانیم آن را به عنوان یک قانون بپذیریم. اگر ما یک گوشه ای بنشینیم و فکر کنیم و تصویر سازی کنیم و به همه آرزوهای مان برسیم، نقش تعقل ، برنامه ریزی، دانش طلبی ،کار و تلاش از بین می رود. ممکن است افرادی با فکر کردن و تصویر سازی و برای سیدن به آن جذب شرکت هایی مثل گلد کوئیست بشوند.
اگر خلق آفرینش است ما نمی توانیم آن را قبول بکنیم، ولی اگر منظور این است که ما مثبت اندیش باشیم، خواسته هایی که از خدا می خواهیم تصویر سازی ذهنی بکنیم به این عنوان که افکار ما بر روی روح، روان و احساسات ما اثر می گذارد، این افکار قابل قبولی است. به این معنا قابل قبول و قابل عمل است.
در متون دینی ما و در کلام بزرگان تاریخ این بوده که فکر ما بر روح و احساس ما اثر می گذارد. اصلا فکر احساس را عوض می کند. وقتی احساس انسان عوض شد رفتار انسان عوض می شود ولی این کافی نیست. این مورد تایید اسلام است که فکر مثبت لازم است ولی کافی نیست.
دعا، ذکر، نذر، زیارت و توسل.
تصویر سازی ابزار ذهن است ولی ما برای رسیدن به خواسته هایمان فقط به ابزار نیاز نداریم ما به یکسری ابزارهای روح هم نیاز داریم مثل دعا و..
خانم برن در کتاب راز جمله ای از انجیل می آورد که هر چه را با دعا و باور از خدا طلب کنی بدون تردید به آن خواهی رسید. ایشان می خواهد بگوید که چیزی که شما با دعا و باور کامل می خواهی و بی تردید به آن می رسی، این خدا نیست که به تو حاجت می دهد بلکه چون تو خودت خواستی داری حاجت خودت را می گیری. تداعی و تصویر سازی ذهنی کردی و به این خواسته ات رسیدی. می شود به این نتیجه رسید که اگر شما به کربلا مشرف می شوید و با دعا حاجتی می گیرید، این آقا نیستند که به شما حاجت می دهند این خودت هستی که حاجتت را گرفته ای یعنی آمده ای و تصوی سازی ذهنی کرده ای و حاجت خودت را گرفته ای. این قابل قبول نیست. ولی اگر منظور مثبت اندیشی است قابل قبول است. اندیشه ی ما رفتار ما را می سازد. مثلا هنگام امتحان شما اجازه می دهی که افکار منفی وارد ذهن شما بشود. امتحان را خوانده ای ولی با این افکار منفی که نمی توانم سوالات را جواب بدهم ، دچار مشکل می شوم و من موفق نمی شوم، این افکار اثر تلقینی دارد و اینها را به خودتان تلقین می کند و بعد سر امتحان ذهن شما قفل می کند. ما به این معنا می توانیم از این نظریه استفاده بکنیم.
ای دل غم دیده حالت به شود دل بدنکن
استفاده ای که ما از قانون جذب می کنیم در این قسمتش است. ما نمی توانیم فقط به قوای جسمانی تاکید بکنیم باید به قوای معنوی توجه بکنیم.
در روایت داریم که یک ساعت تفکر از هفتاد سال عبادت برتر است. حضرت امیر که روی مثبت اندیشی تاکید داشتند خودشان اهل عبادت بودند. ما نباید تک اندیش باشیم.[1]



پی نوشت :
1.حسين دهنوي، گلبرگ زندگي، شبكه 3



[=B Mitra]مهر

روز شانزدهم

[=B Mitra]اسلام و قانون جذب


[=B Mitra]پرسش:[=B Mitra] همخوانی اسلام با قانون جذب چه مقدار است؟[=B Mitra]
پاسخ:
[=B Mitra]قانون جذب به معنای دومی که گفتیم جدید نیست. اسلام قانون جذب به معنای دوم را گفته است. ما در مورد اصل تفکر آموزه داریم. تفکر از هفتاد سال عبادت بهتر است. در اینجا منظور تفکر مثبت است. خوش گمانی یک جور مثبت اندیشی است.
امام رضا (ع) فرمودند: به خدا خوش گمان باش. خدا می فرماید: من در مسیر گمان بنده ی مومن خودم هستم.
حضرت علی (ع) فرمودند : کسی که فروان به گناهان فکر می کند این فکر گناهان را به سمت او می خواند ، این یعنی قانون جذب. در بحث تفأل و تطیر روایات زیاد داریم. تفأل یعنی فال خوب زدن و تطیر یعنی فال بدزدن. رسول اکرم فال خوب زدن را خیلی دوست داشتند و فال بد زدن را زشت می شمردند.
حضرت فرمودند: خداوند فال خوب را دوست دارد. فال نیک بزنید می یابید.
حضرت امیر فرمود: فال خوب بزن کامیاب می شوی.
در تاریخ مشهور است که حضرت رسول فال نیک می زدند. در داستان حدیبیه شخصی به نام سهیل بن امیر از طرف مشرکان پیش پیامبر آمد و وقتی اسمش را گفت، پیامبر فرمودند : به تحقیق کار شما آسان شد.
حضرت به خسرو پرویز نامه ای نوشتند و او را به اسلام دعوت کردند. او نامه را پاره کرد و مشتی خاک برای حضرت فرستاد. پیامبر این خاک را به فال نیک گرفتند و گفتند که مسلمانان این خاک را تصرف خواهند کرد. و این جوری هم شد. حضرت از فال بدزدن منع می کردند. می فرمودند: کسی که فال بد می زند از ما نیست.
در جایی فرمودند که فال بد زدن شرک است.
حضرت امیر فرمودند: فال بد زدن حق نیست. فال بد به ذهن انسان می آید و انسان در این هنگام باید از آن بگذرد.
دعایی هم در آن هنگام دارد. خدایا من به توچنگ می زنم ای پروردگارا از شر آنچه که دارم در نفس خودم حس می کنم. ما آموزه ی دینی به معنای دوم قانون جذب داریم.[1]

[=B Mitra]
پی نوشت :
1.حسين دهنوي، گلبرگ زندگي، شبكه 3



[="Tahoma"][="Navy"]

[=B Mitra]مهر

روز هفدهم

[=B Mitra]تصویرسازی ذهنی و قانون جذب

[=B Mitra][=B Mitra]پرسش: [=B Mitra]معتقدان به قانون جذب می گویند که از تصویرسازی ذهنی هرچه بخواهی بدست می آوری. مثلا با تصور یک خانه بزرگ یا ماشین مدل بالا می توانی به آن برسی. آیا چنین چیزی صحت دارد یا خیر؟

[=B Mitra]پاسخ:[=B Mitra]اگر اینکه شما یک خانه ی بزرگ تصور بکنی و بعد این خلق بشود، این غلط است. یا شما تصور سازی بکنید که یک ماشین مدل بالا داشته باشید و بعد بدون کار و تلاش و برنامه ریزی به خواسته ات برسی، این درست نیست، ولی اگر تصویر سازی ذهنی برای امیدواری، هدفمندی و امید به آینده باشد و همان اثر تلقینی آن باشد، این قابل قبول است و بزرگان ما در طول تاریخ از این شیوه استفاده می کردند.

میکل آنژ، گوته، والدیزنی، اینها می گفتند که ما برای موفقیت های خودمان همیشه آنها را تصویر می کردیم.

ناپلئون بناپارت می گوید : وقتی من کودک بودم علاقه داشتم که فرمانده ی یک لشکر بزرگ باشم. هر روز می نشستم و تصورمی کردم که فرمانده ی یک لشکر بزرگ هستم و آنها را هدایت می کردم.

انیشتن می گوید: شما می توانید با تصویر ذهنی آینده خودتان را به تصویر بکشید. من خودم در کودکی تصور می کردم که در غاری نشسته ام و اطرافم پر از کتاب است. بالاخره این اتفاق افتاد. در شهر نیشابور کنار کوه بینالود غاری است من شنیده بودم که یک عالم بزرگوار تابستان ها از قم به آنجا می آید و کتاب های زیادی دارند. به خاطر همین آرزوی من یک غار و کتاب شده بود. از این نمونه خیلی زیاد است. در کنار تصویر سازی ما باید تلاش بکنیم و امیدوار باشیم. ما به ضمیر ناخودآگاه خودمان القا می کنیم و بعد به آن می رسیم. تصویر سازی لازم است ولی کافی نیست.[1]



پی نوشت :
1.حسين دهنوي، گلبرگ زندگي، شبكه 3


[=B Mitra][CENTER][=B Mitra]مهر

[/CENTER]
روز هجدهم

[=B Mitra] قرقره درماني

[=B Mitra]
دکتر می پرسه: چه اتفاقی افتاده؟
خانم در جواب میگه: دکتر، دیگه نمی دونم چکار کنم. هر وقت شوهرم عصبانی و ناراحت میاد خونه، منو زیر مشت و لگد له می کنه و عصبانیتش رو سر من خالی می کنه!
دکتر گفت: خب دوای دردت پیش منه: هر وقت شوهرت عصبانی و ناراحت اومد خونه، یه فنجون چای سبز بردار و شروع کن به قرقره کردن. و این کار رو ادامه بده.
دو هفته بعد،اون خانم با ظاهری سالم و سرزنده پیش دکتر برگشت!
خانم گفت: دکتر، پیشنهادتون فوق العاده بود. هر بار شوهرم عصبانی و ناراحت اومد خونه، من شروع کردم به قرقره کردن چای و شوهرم دیگه به من کاری نداشت!
دکتر گفت: میبینی؟! اگه جلوی زبونت رو بگیری خیلی چیزا خود به خود حل میشن!

تذكر: در علم بيان، ياد مي گيريم كه سخنمان را چگونه، چه وقت، در چه قالبي و ...بيان كنيم. زنان ايراني اغلب وقتي شوهرانشان دير مي‌آيد به جاي اين كه بگويند دير كردي دلواپس شدم مي‌گويند چرا دير كردي؟ كجا بودي؟ با كي بودي؟ و...[1]


[=B Mitra]پی نوشت :
1- آيين شوخي و قوانين خوشي، كتابخانه سايت گفتگوي ديني




[=B Mitra]مهر

روز نوزدهم

[=B Mitra]موجودي به نام فرزند


[=B Mitra]مردی دیر وقت، خسته و كوفته از سر کار به خانه بازگشت. دم در، پسر پنج ساله‌اش را دید که در انتظار او بود.
- بابا! یک سؤال از شما بپرسم؟
- بله حتماً. چه سؤالي؟
- بابا شما برای هر ساعت کار چقدر پول می‌گیرید؟ مرد با عصبانیت پاسخ داد : این به تو ربطی نداره. چرا چنین سوالی می‌پرسی؟
- فقط می‌خواهم بدانم. بگویید برای هر ساعت کار چقدر پول می‌گیرید؟
- اگر باید بدانی می‌گویم. 1000۰ تومان.
- پسر کوچک در حالی که سرش پایین بود، آهي کشید. بعد به مرد نگاه کرد و گفت: می‌شود لطفاً 8000تومان به من قرض بدهید؟ مرد بیشتر عصبانی شد و گفت:‌ اگر دلیلت برای پرسیدن این سوال فقط این بود که پولی برای خرید اسباب بازی از من بگیری، سریع به اتاقت برو و فکر کن که چرا اینقدر خودخواه هستی. من هر روز کار می کنم و برای چنین رفتارهای کودکانه‌ای وقت ندارم. پسر کوچک آرام به اتاقش رفت و در را بست. مرد نشست و باز هم عصبانی‌تر شد. بعد از حدود یک ساعت مرد آرام تر شد و فکر کرد که شاید با پسر کوچکش خیلی خشن رفتار کرده است. شاید واقعاً او به 8000 تومان برای خرید چیزی نیاز داشته است. به خصوص اینکه خیلی کم پیش می‌آمد پسرک از پدرش پول درخواست کند. مرد به سمت اتاق پسر رفت و در را باز کرد.
- خواب هستی پسرم؟
- نه پدر بیدارم.
- من فکر می کنم با تو خشن رفتار کرده ام. امروز کارم سخت و طولانی بود و ناراحتی‌هایم را سر تو خالی کردم. بیا این هم 8000 تومان که خواسته بودی. پسر کوچولو نشست خندید و فریاد زد : متشکرم بابا. بعد دستش را زیر بالشش برد و از آن زیر چند اسکناس مچاله بیرون آورد. مرد وقتی دید پسر کوچولو خودش هم پول داشته دوباره عصبانی شد و گفت:‌ با اینکه خودت پول داشتی چرا دوباره تقاضای پول کردی؟ بعد به پدرش گفت: برای اینکه پولم کافی نبود، ولی الان هست. حالا من 1000۰ تومان دارم. آیا می‌توانم یک ساعت از کار شما را بخرم تا فردا زودتر به خانه بیایید؟ چون دوست دارم با شما شام بخورم...! [1]


*****

[=B Mitra]
مديريت زمان


[=B Mitra]جهد را بسیار کن، عمر اندکی است***کار را نیکو گزین، فرصت یکی است
کاردانان چون رفو آموختند***پاره های وقت بر هم دوختند
عمر را باید رفو با کار کرد****وقت کم را با هنر، بسیار کرد
کار را از وقت، چون کردی جدا***این یکی گردد تباه، آن یک هبا.[2]
[=B Mitra]

[=B Mitra]پی نوشت :
1. محمدعلي قديري، وبلاگ بوسه بر دست
2.شعر از پروین اعتصامی




[="Tahoma"][="Navy"]

[=B Mitra]مهر

روز بیستم

[=B Mitra]اهداف و آثار ازدواج‎ ‎

[=B Mitra]1- حفظ انساب (نسب و نسل فرد محفوظ می ماند)
2- برخورداری از سكون و آرامش
3- حفظ نوع بشر
4- داشتن فرزندان صالح
5- مودت و رحمت
6- ارضای غریزه جنسی
7- بازداشتن از گناه
8- توسعه رزق
9- عشق واقعی در ازدواج تجربه می شود
10- ازدواج به زندگی معنای بیشتری می بخشد
11- ازدواج مانعی برای احساس تنهایی است
12- پیمودن مسیر زندگی با ازدواج لذت بخش تر می شود
13- ازدواج برایمان اعتبار می آفریند
14- با ازدواج جامعه بهتری خواهیم داشت
15- ازدواج باعث می شود خودمان را بهتر بشناسیم
16- ازدواج باعث رشد ما می شود. [1]
یادآوری: ازدواجی که منطبق بر اصول نباشد و یا منطبق بر انتخابی غلط باشد، آرامش و... را از ما سلب مي کند.


پی نوشت :
1.سایت تبیان دات نت، تاريخ مراجعه 4/9/92





[=B Mitra]مهر

روز بیست و یکم

[=B Mitra]جشن و شادي


[=B Mitra]شخصى به حضور على(ع) رسيد و آن حضرت را براى وليمه ازدواج پسرش دعوت كرد، على (ع )به او فرمود: چه كسانى را دعوت کرده‌ای؟ او چند نفر از اعيان و اشراف را نام برد، حضرت فرمود: چرا فقرا و مستمندان را دعوت نكرده اى؟ او عرض كرد: امشب شما و اينان كه نامشان را بردم دعوت داريد، فردا شب فقرا را دعوت می‌کنم. امام (ع ) فرمود: فردا شب هم من با فقرا مى آيم. او عرض كرد: من فقيرى را نمی‌شناسم تا او را دعوت كنم. حضرت فرمود: من مى شناسم ، فردا شب با جمعى از فقرا به خانه تو مى آييم. شب موعود فرا رسيد، حضرت على(ع) همراه 50 نفر از فقرا و ضعفا كه شام نداشتند به مهمانى و مجلس وليمه تشريف برد.[1]


***

[=B Mitra]حاج آقای قرائتی: براى جشن دامادى ام اطرافيان گفتند: براى تزئين مجلس عروسى، از تجّار فرش، مقدارى فرش درخواست كنيم تا آنها را در مجلس جشن كه آن زمان رسم بود، آويزان كنيم. اوّل تصميم گرفتم اين كار را انجام دهم، امّا بعد به خود گفتم: چرا براى چند ساعت جشن، سَرم را پيش اين و آن خَم كنم، مگر جشن بدون آويز كردن قالى نمى شود؟ خلاصه اين كار را نكردم و هيچ اتفاقى هم نيفتاد .[2]

[=B Mitra]
پی نوشت :
1.آيين شوخي و قوانين خوشي، محمدعلي قديري و محمدحسين قديري، به نقل از عباس عزیزی، على عليه السلام و محرومان، كتابخانه سايت گفتگوي ديني.
2. خاطرات حجت الاسلام قرائتى،ج 1،ص35.

[="Tahoma"][="Navy"]

[=B Mitra]مهر

روز بیست و دوم

[=B Mitra]افکار غیر منطقی1

[=B Mitra]برخي از افكار غير منطقي عبارتند از:
1 ) اعتقاد فرد به این که لازم و ضروری ست همه ی افراد جامعه او را دوست بدارند و احترام اش بگذارند .
این تصور ، غیر عقلانی و غیر منطقی ست زیرا چنین هدفی ، غیر قابل دسترسی و وصول است . البته این خوب است که انسان مورد مهر و محبت و دوستی دیگران قرار گیرد اما فرد عاقل و منطقی ، هرگز علایق ، آرزوها و خواسته هایش را قربانی چنین هدفی نمی کند .
2 ) اعتقاد به این که لازمه ی احساس ارزشمندی ، وجود بیش ترین لیاقت ، شایستگی ، کمال و فعالیت شدید است .
این کار عملاً امکان پذیر نیست و تلاش و وسواس در راه کسب آن ، فرد را به اضطراب ، نگرانی و بیماری های روانی مبتلا می سازد و در زندگی نیز احساس حقارت و ناتوانی به او دست می دهد ؛ به این ترتیب ، زندگی فرد همواره با شکست و ناکامی همراه خواهد بود اما فرد منطقی سعی می کند که بهترین کارها را به خاطر خودش انجام دهد ، نه برای دیگران .
3 ) اعتقاد فرد به این که کسانی که خطا و اشتباه می کنند ، باید به شدت تنبیه و سرزنش شوند .
این فکر ، غیرمنطقی و غیرعقلانی ست زیرا تمامی انسان ها دچار خطا و اشتباه می شوند . فرد منطقی و عقلانی ، هرگز خود و دیگران را سرزنش نمی کند . اگر دیگران هم او را سرزنش کنند ، در بهبود رفتار و اعمالش می کوشد . هم چنین اگر دیگران ، کار خطا و نادرستی انجام دهند ، سعی در درک علل آن کار دارد و اگر بتواند ، آنان را از ادامه ی کارهای نادرست ، باز می دارد .
4 ) اعتقاد فرد به این که اگر وقایع و حوادث آن طور نباشد که او می خواهد ، نهایت ناراحتی ، گرفتاری و بیچارگی به بار می آید و این مسأله برای او فاجعه آمیز خواهد بود.
چنین طرز تفکری، اشتباه و بیهوده است زیرا ناکام شدن ، یک احساس طبیعی ست اما اندوه و نگرانی بسیار شدید و طولانی مدت، یک موضوع غیرعقلانی و غیرمنطقی ست . فرد منطقی ، از بزرگ کردن موقعیت نامطبوع و ناخوشایند ، امتناع می ورزد و در جهت بهبود و عادی نمودن آن اقدام می کند . البته ممکن است که موقعیت های نامطبوع مختل کننده ، اضطراب آور و مشکل ساز باشند اما به آن اندازه هم که فرد تصورش را در ذهن دارد ، وحشتناک و فاجعه آمیز نیستند ، مگر این که خود او ، آن را این گونه تعبیر و تفسیر کند.
5 ) اعتقاد فرد به این که بدبختی و نا خشنودی او به وسیله ی عوامل بیرونی به وجود آمده و انسان ، توانایی کنترل غم و اندوه و اختلال های روانی و عاطفی خود را ندارد و یا این که توانایی اش در این زمینه ، بسیار کم است .
اگر فردی بپذیرد که اختلالات و مشکلات عاطفی ، نتیجه ی احساسات ، ارزش یابی ها تلقین فرد به خودش است ، در این صورت کنترل و تغییر آن ها ، ساده و به راحتی امکان پذیر خواهد بود.[1]


***
[=B Mitra]
« این افکار آدمی ست که زندگی را می سازد . » « مارک اورل »


پی نوشت :
1. سایت مركز مشاوره مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره)




[="Tahoma"][="Navy"]

[=B Mitra]مهر

روز بیست و سوم

[=B Mitra]افکار غیر منطقی2

[=B Mitra]برخي از افكار غير منطقي عبارتند از:
6 ) اعتقاد فرد به این که چیزهایی خطرناک و ترس آور ، موجب نهایت نگرانی می شوند و فرد همواره باید تلاش کند تا امکان به وقوع پیوستن آن ها را به تأخیر بیندازد
این یک اندیشه و تصور غیر منطقی و غیر عقلانی ست. فرد منطقی می داند که خطرهای بالقوه ، به آن اندازه ای که انسان از آن ها می ترسد ، وحشتناک نیستند و اضطراب و ناراحتی ، نه تنها از وقوع آن ها جلوگیری نخواهد کرد ، بلکه موجب افزایش آن ها نیز خواهد شد . از این رو ، فرد منطقی و عقلانی ، به انجام کارهایی خواهد پرداخت که امکان وقوع خطرهای بالقوه را به حداقل برساند.
7 ) اعتقاد فرد به این که اجتناب و دوری از بعضی مشکلات زندگی و مسؤولیت های شخصی ، برای او آسان تر از مواجه شدن با آن هاست.
این نوع تفکر و اعتقاد فرد ، غیر منطقی و غیر عقلانی ست زیرا دوری و اجتناب از یک کار ، سخت تر و دردناک تر از انجام آن است و علاوه بر مشکلات و نارضایتی های بعدی ، موجب کاهش اعتماد به خود نیز می شود . فرد منطقی و عقلانی ، آن چه را که باید در زندگی و کارهای روزانه ی خود انجام دهد ، بدون شکوه و شکایت زیاد به انجام می رساند و در عین حال ، از انجام کارهای دردناک و غیر لازم ، دوری می جوید . او هم چنین پی می برد که زندگی ، آکنده از شکست ها و موفقیت هاست ؛ بنابراین سعی می کند با مشکلات و ناکامی ها مبارزه کند و موانع را از پیش روی خود بر دارد . هم چنین فرد منطقی ، ضمن احساس مسؤولیت در زندگی ، از حل مشکلات خود نیز لذت می برد .
8 ) اعتقاد فرد به این که باید متکی به دیگران باشد و بر انسان قوی تری تکیه کند .
با وجود آن که هر فردی تا حدودی به دیگران متکی ست اما دلیلی برای افزایش وابستگی وجود ندارد زیرا وابستگی شدید ، به فقدان یا کاهش استقلال فردی و اعتماد به نفس می انجامد . فرد منطقی و عقلانی برای کسب استقلال و مسؤولیت برای خویشتن تلاش می کند اما هیچ وقت هم از دریافت کمک های لازم دیگران امتناع نمی ورزد . هم چنین به هنگام لزوم ، خطر می کند و اگر هم شکست خورد ، آن را تجربه ای برای پیشرفت خود می داند .
9 ) اعتقاد فرد به این که تجارب و وقایع گذشته و تاریخچه ی زندگی ، تعیین کننده ی مطلق رفتار کنونی او هستند و اثرات اتفاقات گذشته را به هیچ وجه نمی توان نادیده انگاشت .
این عقیده هم غیر منطقی و غیر عقلانی ست . فرد منطقی و عقلانی در عین حال که گذشته را مهم می شمارد ، می تواند با بررسی اثرات رفتار و تجزیه و تحلیل عقاید باورهای اشتباه و نگران کننده ی گذشته خود ، به تغییر رفتار و اعمال کنونی خویش اقدام کند . فرد سالم بیش از آن چه به گذشته توجه دارد ، به زمان حال و وضعیت موجود توجه می کند .
10 ) اعتقاد فرد به این که برای هر مشکلی، همیشه یک راه حل درست و کامل وجود دارد و اگر انسان به آن دست نیابد ، بسیار وحشتناک و فاجعه آمیز خواهد بود .
این عقیده، غیر عقلانی ست. فرد منطقی و عقلانی می کوشد تا حتی الامکان، راه حل های متعددی را برای مشکل خویش بیابد و از بین آن ها، بهترین و عملی ترین راه حل را انتخاب کند. او هم چنین آگاه است که هیچ راه حلی کامل نیست و سودمندی و مفید بودن راه حل ها، امری نسبی ست و بر حسب موقعیت های مختلف، تغییر می کند.
[1]
« این افکار آدمی ست که زندگی را می سازد . » « مارک اورل »


پی نوشت :
1. سایت مركز مشاوره مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره)




[=B Mitra][CENTER][=B Mitra]مهر

[/CENTER]
روز بیست و چهارم

[=B Mitra]
آرام و آرامبخش

[=B Mitra]


[=B Mitra]مسلمین آب قلیلند؛ تا یک آخ می ‌شنوند، خراب می‌شوند (نجس می‌شوند). ولی ایمان که آمد، انسان را آب کر می کند. مؤمن بزرگ، حکم آب کر را دارد که نه تنها خودش نجس نمی‌شود، بلکه شیء متنجس هم در تماس با آن پاک می‌شود. می‌گویند: دو نفر که با هم راه می‌رفتند، صدای شلیک گلوله‌ای را شنیدند. یکی از آنها به دیگری گفت: تیر به تو خورد؟ او گفت نه، اولی گفت: پس حتما به من خورد؛ افتاد و مرد. اگر رفیقش یک مومن قوی بود، می‌گفت به من خورد؛ تو بنشین، چیزی نیست. قیمت انسان به سکون اوست.[1]



[=B Mitra]پی نوشت :
1. حاج اسماعیل دولابی، مصباح الهدی، تدوين و تنظيم استاد مهدی طیب، ص64

[="Tahoma"][="Navy"]

[=B Mitra]مهر

روز بیست و پنجم

[=B Mitra]نگرش مثبت‌گرا


[=B Mitra]هرگز از دور زمان ننالیده بودم و روی از گردش آسمان درهم نکشیده مگر وقتی که پایم برهنه مانده بود و استطاعت پای پوشی نداشتم. به جامع کوفه درآمدم دلتنگ، یکی را دیدم که پای نداشت. سپاس نعمت حق به جای آوردم و بر بی‌کفشی صبر کردم.


[=B Mitra]مرغ بریان به چشم مردم سیر***کمتر از برگ تره بر خوانست
و آن که را دستگاه و قوت نیست***شلغم پخته مرغ بریان است [۱]

پی نوشت :
۱. سعدی



[=B Mitra]مهر

روز بیست و ششم

[=B Mitra]همچون آب...


[=B Mitra]آب تماشایی است چه وقتی که فواره می شود و بالامی رود، چه وقتی که آبشار می شود و فرو می ریزد چه وقتی هم که در جوی یا نهری جاری می شود. صدای آب خیلی آرام بخش است و به انسان آرامش می دهد به شرطی که آب صاف و زلال باشد. آبی که گل آلود هست اصلا تماشایی نیست. وقتی که سیل آب می آید و گل آلود است هیچ تماشایی ندارد، صدای خوشی هم ندارد. صدای آب گل آلود نه تنها به شما آرامش نمی دهد بلکه خیلی هم کسل کننده و خسته کننده است.

انسانها هم دقیقا مثل آب هستند و چنین تقسیم بندی دارند. بعضی از آنها زلال و صاف هستند و یک صفایی دارند. انسان وقتی کنار این افراد می‌نشیند آرامش پیدا می‌کند. رفتار، کلام و نگاه آنها به عالم و هستی خیلی تماشایی است. بعضی ها هستند که مثل آب آلوده هستند و اصلا تماشایی نیستند. شما دوست دارید که اصلا این انسان را نبینید و اگر او را دیدید کنار او ننشینید و وقتی او کنار شما می نشیند اذیت می شوی و دوست داری که زود از او فاصله بگیری. خوب است که اگر انسان می خواهد کنار کسی بنشیند آن فرد کسی باشد که مثل آب زلال و گوارا باشد مثل امیرالمومنین. چه کسی از امیرالمومنین بهتر که کنار او بنشینیم. ما که می خواهیم حرفی و سخنی بشنویم، چه سخن و حرفی زلال تر از کلام امیرالمومنین است.[1]


[=B Mitra]
پی نوشت :
1.برنامه سمت خدا، شبكه سوم، حاج آقاي رنجبر، تاريخ27/3 /1390


[="Tahoma"][="Navy"]

[=B Mitra]مهر

روز بیست و هفتم

[=B Mitra]جهیزیۀ بهترین عروس عالم


[=B Mitra]شما نگاه كنید به دختر پیغمبر اكرم (صلی الله علیه و اله) بهترین دخترهای عالم ، فاطمه زهرا علیها السلام بود. بهترین زن‌های اوّلین و آخـرین، فاطمه زهرا (علیها السلام) بود. هرگـز دختری به آن خوبی، به آن شرافت و به آن عظمت نیامده است همه‌ی زن‌های عالم از اوّل تا آخر در مقابل او مثل خدمتكارهایی هستند‌. مثل ذرّاتی هستند در مقابل خورشید جهان افروز. شوهرش هم امیر المؤمنین(علیه السلام)، بهترین مردان عالم. اگرچه همۀ فضائل و مكارم‌شان را جمع كنیم. همۀ مردان عالم به یك ناخن او هم نمی رسند؛ این دو مظهر عظمت، مظهر زیبایی و فضیلت، با هم دیگر ازدواج كردند.

جهیزیّه شان همان چند قلم ارزان قیمتی بود كه در كتاب ها نوشته اند. ضبط كرده اند: یك تكّه حصیر، یك تكّه لیف خرما، یك دست رختخواب و یك دستاس، یك كوزه، یك كـاسه. همه‌اش را اگر چنانچه به پول امــروز روی همدیگر بگذارند، معلوم نیست كه چند هزار تومان بیشتر بشود. همان مهریّه را از امیر المؤمنین (علیه السلام) گرفتند و پولش را دادند جهیزیۀ مختصری را فراهم كردند و بردند خانۀ شوهر. حالا ما نمی‌گوییم دخترهای ما مثل فاطمه زهرا (علیها السلام) جهیزیّه بگیرند. نه دخترهای ما مثل فاطمه زهرا هستند و نه خود ما ها مثل پدر ایشان هستیم و نه پسرهای ما مثل امیر المؤمنان(علیه السلام) شوهر فاطمه زهرایند. ما كجا آنها كجا؟! از زمین تا آسمان با هم فرق داریم، اما معلوم می‌شود راه، آن راه است. جهت، آن جهت است. جهیزیّه را مختصر بگیرید. به این و آن نگاه نكنید، خرج زیادی نكنید. كار را برای انسان كه ندارند مشكل نكنید.[1]



پی نوشت :
1.پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار آيت‌الله‌ سيدعلی خامنه‌ای، خطبه عقد 72/01/05



[="Tahoma"][="Navy"]

[=B Mitra]مهر

روز بیست و هشتم

[=B Mitra]علل و عوامل ازدواج های ناخواسته (تحمیلی)

[=B Mitra]ازدواج تحمیلی از جمله ازدواجهای اشتباهی است که می تواند پیامدهای خطرناکی را به همراه داشته باشد. ازدواج تحمیلی می تواند ناشی از عوامل زیر باشد:
الف) علل فردی
- ترس از فقدان خواستگار در آینده
- ترس از تهدید خواستگار
- ترس از افزایش سن و کاهش فرصت ازدواج
- رهایی از تنهایی و اضطراب
- لجبازی با خواستگاران قبلی
- اصرار خواستگار
- رهایی از سوالات اطرافیان
- فقدان خواستگاران متعدد
- فرار از تحصیل
- ترحم و دستگیری از خواستگار
- پیروی از لذات نفسانی
ب) علل خانوادگی
- رهایی از شرایط نامناسب خانة پدری
- رهایی از امر و نهی های خانواده و کسب استقلال
- رها ساختن والدین از اضطراب
- مشکلات و نیازهای اقتصادی خانواده
- نفوذ و فشارهای والدین
- رفع کدورت فامیلی
ج) علل اجتماعی
- رهایی از تحقیرهای اجتماعی
- ورود به دنیای بزرگسالی و کسب احترام
- رهایی از قضاوت های نادرست اجتماعی
- رهایی از برچسب های اطرافیان
- کسب جاه و مقام و تغییر موقعیت طبقاتی. [1]


پی نوشت :
1. محمدرضا، ضمیری، دختران و ازدواج تحمیلی، کتاب زنان ش24، به نقل از سایت حوزه دات نت، 8/9/92



[="Tahoma"][="Navy"]

[=B Mitra]مهر

روز بیست و نهم

[=B Mitra]عدم تعارض شغل زن با وظيفه مادري
[=B Mitra]
اشتغال زن نبايد مغايرت با وظيفه مادري داشته باشد. امروزه نه تنها در قوانين داخلي، بلکه در کنوانسيون‌هاي بين‌المللي نيز اموري چون مرخصي زايمان، نگهداري اطفال و ممنوعيت اخراج از کار به دليل بارداري به رسميت شناخته شده است. بنابراين وظيفه مادري قابل اغماض يا تقليل نيست و بايد شرايط شغلي زنان و مادران تعديل و با وظايف مادري هماهنگ شود. از منظر اسلام وظيفه مادري جايگاه والايي دارد؛ لذا (دل مادر موسي از هر چيز جز فکر فرزند تهي گشته بود)، دوري او را تحمل نمي‌کرد تا خداوند او را به مادرش باز گرداند تا چشمش به او روشن شود. مادر حضرت مريم چنان دخترش را شايسته تربيت مي‌کند: که به نيکويي مورد پذيرش الهي قرار مي‌گيرد و شايستگي مادري براي حضرت مسيح (ع) مي‌شود. در روايات افزون بر ترغيب به حق‌شناسي و قدرداني فرزندان نسبت به مادران، جايگاه بلند مادري را توصيف مي‌کند که بهشت از زيرپاي مادران مي‌رويد و مي‌بالد. همچنين در آموزه‌هاي اسلام ارزشگذاري در مورد نقش و کارکردهاي مادري چنان متعالي است که برخلاف رويکرد فمينيست‌ها قابل جايگزيني نمي‌باشد . [1]


پی نوشت :
1. سايت انجمن گفتگوي ديني دات كام، بخش مشاوره



[=B Mitra]
مهر



روز سی ام

[=B Mitra]قلب بایه صاف باشه


[=B Mitra]چند روز بود که دیگه کفر بابا از کار علیرضا در اومده بود اگر کاری از او میخواست که بکنه یا نکنه، بدون این که کاری بکنه با احترام تمام دست روی سینه اش می گذاشت و با لبخند می گفت: چشم، باباجون. تا این که بالاخره بابا حسابی از دستش کلافه و ناراحت شد و با عصبانیت داد زد: چشم مرض، چشم ومرگ. این چه چشمی است؟! چه دوستی و محبتی که من داری، ولی به حرفم عمل نمی کنی؟! گفت: تو عشقم به خودتون یک لحظه هم شک نکنین. چرا تعجب می کنین این نمونه از عشق را خودتون یادم دادین. مدل جدید نیست مشابه همون عشق شما به امام حسین(ع) و خداست همون که می گید:«قلب بایه صاف باشه» ولی هرکاری که خودتون خواستید می کنید.[1]

[=B Mitra]پی نوشت :
1. وبلاگ زندگي آرام دات پرشين بلاگ دات آي آر



[=B Mitra]
[=B Mitra]

آبان

روز اول

[=B Mitra]كهرباي محبت


[=B Mitra]وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ[1]؛

و هرگز امر نيك (از اعتقاد و كردار و گفتار) با امر بد يكسان نيست (پس بدى هايى را كه به تو مى رسد) با بهترين روش دفع كن، به طورى كه به ناگاه آن كه ميان تو و او دشمنى است (چنان شود كه) گويى دوستى گرم و خويشاوند است


[=B Mitra]
And not alike are the good and the evil. Repel (evil) with what is best, when lo! he between whom and you was enmity would be as if he were a warm friend


[=B Mitra]
پی نوشت :
1.سوره : فصلت آیه : 34






آبان


روز دوم

[=B Mitra]ریاضیات ناموسی


[=B Mitra]قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلى الله عليه وآله): قولُ الرَّجُلِ لِلْمَرْأَةِ إِنِّي أُحِبُّكِ لَا يَذْهَبُ مِنْ قَلْبِهَا أَبَداً[1]؛
سخن مرد به همسرش كه دوستت دارم هرگز از قلب زن بيرون نمي رود.
اگر ابراز گفتاري جملة عاطفي ساده و بدون خرج، به همسر برای مردي سنگين است، بهتر است فكر كند كه توجه همسرش به مرد غريبه چه طور؟ كدام سخت‌تر و سنگين‌تر است؟ پس اوني كه برایش كمتر هزينه دارد را انتخاب كند. تو كه با غيرتي حتم دارم گفتن كلمات عاشقانه را مقدم مي كني.[2]

[=B Mitra]
پی نوشت :
1. وسايل الشيعه، ج 14، ص 10.
2. نرم افزار نیش ها و نوش ها، سایت گفتگوی دینی(نرم افزار موجود در سايت براي دانلود)







آبان


روز سوم

[=B Mitra]برخی از علل انحراف جنسی فرزندان

[=B Mitra]1. همسالان و دوستان ناسالم
2. در دسترس بودن عوامل انحراف زا
3. روابط زناشویی محافظت نشده
4. شوخی های جنسی والدین با یکدیگر
5. برنامه نداشتن والدین برای تربیت جنسی
6. شوخی های جنسی با فرزند
7. بی کاری
8. فراهم نکردن شرایط ازدواج
9. فراغت زیاد
10. بی توجهی به نیازهای جسمی فرزندان
11. بی توجهی به نیازهای جنسی فرزندان
12. دیدن فیلم های جنایی و جنسی
13. بی توجهی به تربیت دینی (به خصوص نماز)
14. مربیان و معلمان منحرف[1]

[=B Mitra]پی نوشت :
1.سایت گفتگوی دینی، انجمن مشاوره

[="Tahoma"][="Navy"]

آبان

روز چهارم

[=B Mitra]پدر بی انصاف

[=B Mitra]مردي كه بي‌نشاط و دلمرده باشد معلوم است نمي‌تواند اجتماعي باشد. از اجتماع پرت مي‌شود. چه وقت زن عقده پيدا مي‌كند؟ مرد عقده پيدا مي‌كند؟ وقتي در خانه كمبود محبت داشته باشد. بچه هم نياز به محبت دارد. بچه همان روزهاي اول چند غريزه‌اش بالفعل است بسياري از غرايز را دارد اما آتش زير خاكستر است. مثلاً غريزه جنسي دارد، اما آتش زير خاكستر است. غريزه حُب مال دارد، اما آتش زير خاكستر است، ولي غريزة گرسنگي او بالفعل است. يعني توجه دارد كه گرسنه مي‌شود. توجه دارد سير مي‌شود. توجه دارد كه به هنگام گرسنگي پستان مادر را بمكد. يكي هم «غريزة محبت طلبي و نوازش طلبي» است. مادر وقتي بچه را شير مي‌دهد، هرچند بچه يك ماهه است، اما همين كه دست نوازش روي سربچه، روي بدن بچه مي‌مالد، اهميتش از شير مادر خيلي بيشتر است. تبسم پدر براي بچه يك ماهه، دو ماهه، از هر غذا، از شير مادر بهتر است. بچه‌هاي شما در منزل محبت مي‌خواهند. آن پدري كه مواظب نياز مادي بچه‌ها هست اما نياز عاطفي آنها را رفع نمي‌كند پدر بي‌انصافي است. [1]


پی نوشت :
1.حسین، مظاهری، اخلاق در خانه، جلد اول ، جلسه 17، فصل 7.




آبان

روز پنجم


[=B Mitra]پا در كفش مشاور


[=B Mitra]سؤال:[=B Mitra] شوهرم با دختر خانمی تلفنی رابطه دارد و می گوید به خاطر مشاوره ازدواج است. آیا این درست است؟
[=B Mitra]
پاسخ:
[=B Mitra]اگر کار شوهر شما مشاوره است، حساسیت نشان ندهید، چون شغلشان است. اگر بخواهد جلوی این کار گرفته شود. خوب خیلی از شغل ها هم هست مثلا پزشکان که با خانم ها خیلی سر و کار دارند. بنابراین حساسیت نشان ندهید. به خدا توکل کنید. حالا اگر شوهر شما مشاور نیستند و چنین ارتباطی برقرار کرده اند حتی اگر به نیت خیر و ثواب هم باشد، باز من با این ارتباط موافق نیستم. یکی اینکه شما خانم هستید و حس تملک دارید و در این مورد ما زیاد صحبت کرده ایم که دوست دارند، شوهر مال خودشان باشد و از این ارتباطات خوششان نمی آید. مشکل آن هم این است که بدبینی ایجاد می کند. عشق و صفا و محبت شما از بین می رود پس ین کار را نکنید. وقتی ثواب را در یک کفه ی ترازو می گذاریم و مشکل ایجاد شده را در یک کفه ی دیگر، می بینیم به صلاح نیست. بهتر است از خیر ثواب بگذریم. مشکل دیگری هم که در این ارتباطات پیش می آید همان عُلقه نسبت به یکدیگر است و این مشکل ایجاد میکند. ممکن است بنیان خانواده ی شما را از بین ببرد. البته درباره ی مشاور بگویم که منظورم این نیست که مشاوران در معرض خطر نیستند. ما بیشتر به خدا توکل می کنیم و من گاهی توصیه برادرانه به مشاوران جوان می کنم که به محض اینکه با فردی مشاوره می کنید و می بینید حسی در شما ایجاد شده است، خودتان باید پیش مشاور بروید. این نشان می دهد حال شما خوب نیست. کسی که کارش این است چاره ای نیست. گاهی بحث مشورت است. ما با خیلی ها مشورت می کنیم، ولی مشاور در حیطه ی تخصص خودش مشاوره می کند.[1]

[=B Mitra]پی نوشت :
1. حسين دهنوي، برنامه گلبرگ زندگي، شبكه 3



آبان

روز ششم
[=B Mitra]پرچم شخصيت


[=B Mitra]یکی از نزدیک ترین چیزهای مأنوس برای هرکس نام اوست. نام فرد، چون «پرچم شخصیت» او را به دوش می کشد و حکم کل شخصیت فرد را دارد. یکی از شکایات عمقی که برخی از خانم ها دارند از سردی و خشک سالی عاطفی در منزل است. بسیاری از خانم ها می‌گویند ما از همسرمان کادوی گران قیمت و...نمی خواهیم. دوست داریم نه بین مردم و فامیل حداقل تو خونه، ما رو با اسم خودمان صدا کنه؛ اسم خودمان که از کوچکی باهاش بزرگ شدیم. [1]

[=B Mitra]
پی نوشت :
1.نرم افزار شوخ طبعی ها و حکایات زندگی، سایت گفتگوی دینی(موجود در سايت براي دانلود)





[="Tahoma"][="Navy"]

آبان

روز هفتم

[=B Mitra]پرسش های کودکان

[=B Mitra][=B Mitra]سؤال: [=B Mitra]کودکان درباره خدا و مسائل جنسي مانند چگونگي فرزند دارشدن والدين، از کجا آمدن بچه و... سؤالاتي مي‌پرسند که صلاح نيست با توجه به شناخت بچه جواب دهيم. آيا مي‌توانيم اين جا دروغ بگوييم و يا داستان ساختگي درست کنيم؟
[=B Mitra]
پاسخ:
[=B Mitra]نبايد به هيچ وجه به كودك دروغ گفت. موارد جواز دروغ در اسلام مشخص است. مثل حفظ جان مؤمن و يا رفع نزاع بين دو مسلمان. البته اين بدان معنا نيست که به اين‌گونه پرسش‌هاي کودکان کاملاً با صراحت و شفافيت و شرح و تفصيل بي مورد پاسخ داد بلکه بايد با رعايت حجب و حيا پاسخ‌هايي متناسب با رشد سني و درک کودک ارائه کرد. [1]


پی نوشت :
1. نرم افزار احکام روان شناختی، براي مشاهده و يا دانلود رجوع كنيد به سایت گفتگوی دینی




[="Tahoma"][="Navy"]

آبان

روز هشتم

[=B Mitra]تاثیرات خشم مزمن

[=B Mitra]تاثیرات بلند مدت خشم دائم و مزمن کدامند؟
خشم مزمن و دائمی می تواند پیامدهایی جدی برای سلامت به همراه داشته باشد که عبارتند از:
• فشار خون بالا
• افزایش کلسترول خون
• مسدود شدن شریان های خونی
• تشدید بیماری های قلبی
• افزایش حساسیت نسبت به بیماری های عفونی به علت ضعف سیستم ایمنی بدن
• افزایش مدت زمان ماندگاری ضربه های وارد شده به بدن ازقبیل عمل های جراحی یا ضربه های ناشی از تصادفات علت این مشکلات واکنش های بیولوژیکی هستند که در نتیجه خشم ایجاد شده اند.

این واکنش ها عبارتند از :
• ترشح آدرنالین اضافی
• افزایش سرعت ضربان قلب و بالارفتن فشار خون
• افزایش سرعت تنفس
• تغییر مسیر خون از معده، کبد و روده ها به قلب، سیستم عصبی مرکزی و ماهیچه ها
• افزایش تولید کورتیزول و ضعیف شدن سیستم ایمنی بدن
• افزایش ترشح هورمون تستوسترون در مردان
• ریخته شدن مواد شیمیایی طحال به داخل خون

این عوامل به احساسات درونی منتهی می شوند که عبارتند از:
• احساس گرما و انرژی
• تمایل به فریاد کشیدن و حرکت دادن سریع و با قدرت دست و پا
و آنچه دیگران هنگام عصبانیت در ما مشاهده می کنند:
• نفس نفس زدن، باز شدن چشم ها و گشاد شدن مردمک چشم
• تیره شدن رنگ چهره که البته ممکن است گاهی به رنگ پریدگی تبدیل شود.
• بلندن شدن صدا و تند شدن صحبت ها
• سریع ترشدن حرکات و منقبض شدن عضلات (ازجمله درهم کشیده شدن چهره، گره کردن مشت ها و خم شدن شانه ها)
برانگیختگی شدید، فشار زیادی بر جسم وارد می سازد. این وضعیت صرفا به عنوان یک واکنش اضطراری کوتاه مدت مفید است و نه به عنوان یک ویژگی شخصی بلند مدت یا یک سبک زندگی.[1]



پی نوشت :
1. سایت مرکز مشاوره دانشگاه تهران





آبان

روز نهم

[=B Mitra]داستان تکراري كربلا


[=B Mitra]باور غلط: [=B Mitra]روحانيون چقدر داستان تکراري عاشورا را بيان مي کنند؟
[=B Mitra]
پاسخ:
[=B Mitra]از نظر علم بيان هر تکراري مُمِلّ و مُخِلّ به فصاحت نيست. از نظر روان‌شناسي يادگيري، تکرار سبب تثبت آموخته هاي در حافظه دراز مدت و عدم فراموشي مي‌شود. از سويي ديگر، سخنراني‌هاي مذهبي دو «عامل شناختي» (سخنراني) و «هيجاني» (روضه و مداحي) دارند. عامل شناختي مانند نور ماشين است و عامل هيجاني مانند موتور ماشين است. هر دو با هم کارايي دارند و يکي بدون ديگري ناقص است. دشمن تلاش مي‌کند تعادل و توازن اين دو عامل را به هم بزند و براي اين کار نقشه اي حساب شده کشيده است: ايجاد تفرقه بين مردم و روحانيون، ايجاد تفرقه بين روحانيون و مداحان، ايجاد تحريف در مراسم ديني و عزاداري و ترور شخصيت چهره‌هاي ديني و ايجاد شبهات و شايعات و...از اين نمونه ها است. موارد ياد شده گمان نيست؛ بلکه جلسات سري دشمنان بوده که فاش شده‌است. براي مطالعه بيشتر مي‌توانيد به فصل آخر کتاب روان‌شناسي و مهارت‌هاي رفتاري در تبليغ غيرمستقيم نشر ذوي القربي(قم) يا نرم افزار تافته جدانابافته[1] رجوع کنيد. امام خميني با فهم عميق اين مطلب فرموند محرم و صفر اسلام را زنده نگه داشته است. دشمنان از سويي داستان عاشورا را تکراري مي‌دانند، ولي خود براي داستان ساختگي 11 سپتامبر سال به سال با مراسم نمادين( سکوت، تاريکي، شمع) بزرگداشت مي‌گيرند.

پيشگويي پيامبر(ص)
پيامبر اکرم (صلی الله عليه و آله): إنَّ لِقَتلِ الحُسَينِ حَرارَةً في قُلوبِ المُؤمِنينَ لا تَبرُدُ أبَداً؛[2]
كشته شدن حسين(ع) چنان داغى در دل مؤمنان است كه هرگز سرد نشود.

دشمنان با ديدن گرايش حيرت انگيز مردم جهان به نهضت امام حسين(ع) به ترفندهاي مختلف در صد هستند اين گرايش خدايي را كم رنگ كنند. با همه شيطنت‌هاو شبهات و تهمت‌ها و شايعات نه تنها نتوانستند اين گرايش را كم رنگ كنند؛ بلكه سال 1392 در اربعين بيشتر جمعيت مسالمت آميز در كربلا رقم خورد و در كتاب گينس به عنوان ركورد ثبت شد.

یُرِیدُونَ أَن یُطْفِؤُواْ نُورَ اللّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَیَأْبَى اللّهُ إِلاَّ أَن یُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ[3] ؛
می‌خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند، و خدا جز به کمال، رساندن نور خود نمی خواهد هر چند کافران را خوش نیاید.


دشمنت كشت ولي نور تو خاموش نشد*** آري آن جلوه كه فاني نشود نور خداست


[=B Mitra]حفظ نمادهاي ديني مهم است يونگ روان‌شناس معروف قوت دين را به نمادهاي آن مي‌داند. آيت‌الله بهجت با ساده زيستي و زهدي كه داشت، تأكيد زيادي كردند تا گنبد و حرم حضرت معصومه مرمت شود.

* دشمن از روي غيظ با نمادهاي ديني مخالفت مي‌كند و نمادهاي انحرافي وارد مي‌كند و خود اقدام به نمادسازي مي‌كند. ضرب المثل مي‌دونم كجات مي‌سوزه چقدر به دشمنان شيعه و اسلام تناسب دارد.[4]


[=B Mitra]
پی نوشت :
1. اين نرم افزار در سايت گفتگوي ديني براي دانلود موجود است
2. دانشنامه امام حسین(ع)، ج10، ص32،ح2763
3. توبه، 32.
4.مي‌گويند اربابي در دستشويي بود آب خواست نوكر او برايش يك آفتابه آب داغ برد. ارباب هنگام طهارت سوخت وقتي بيرون آمد نوكرش را زد. او مي‌گفت مي‌دونم كجات مي‌سوزه.
منبع: نرم افزار تافته جدانابافته، سايت گفتگوي ديني - كتاب روان شناسي و تبليغ غير مستقيم(باتأكيد بر باورهاي غلط)، كتابخانه سايت گفتگوي ديني. دات كام





آبان

روز دهم

[=B Mitra]آسيب‌شناسي‌ مراسم‌ عزاداري‌


[=B Mitra]الف‌) رقابت‌هاي‌ شديدي‌ كه‌ گاهي‌ بين‌ گروه‌ها و هيئت‌هاي‌ مذهبي‌ ايجادمي‌شود.
ب‌) متداخل‌ شدن‌ مراسم‌ عزاداري‌، با خرافات‌ و امور ناصحيحي‌ از فرهنگ‌عمومي‌ مردم‌
ج‌) اصالت‌ پيدا كردن‌ بعضي‌ از فوايد جانبي‌ و فرعي‌ كه‌ از طريق‌ هر گروه‌ اجتماعي‌ممكن‌ است‌ حاصل‌ شود، مثل‌ ديد و بازديد و...
د) فراهم‌ آوردن‌ آزار و اذيت‌ هايي‌ براي‌ ديگران‌، به‌ طور مثال‌ از طريق‌ صداي‌بلندگو، بسته‌ شدن‌ خيابان‌ و... كه‌ اگر زياد تكرار شود، ممكن‌ است‌ افرادي‌ را منزجر كند.
ه) استفاده‌ از اشعار و موسيقي‌ اي‌ كه‌ در شأن‌ عزاداري‌ حسيني‌ نيست‌ و گاهي‌ممكن‌ است‌ خلاف‌ شرع‌ باشد.
و) غلبه‌ كردن‌ بعد عاطفي‌، و غفلت‌ از بعد شناخت‌ ديني‌ در اين‌ مراسم‌، اين‌ آسيب‌بسيار جدي‌ است‌ و در دراز مدت‌ مي‌تواند تخريب‌ كننده‌ باشد.
ز) ايجاد رابطه‌هاي‌ مريد و مرادي‌ بين‌ افراد معمولي‌؛ گاهي‌ ممكن‌ است‌ افرادي‌ درلفافه‌ و ناآشكار، به‌ جاي‌ دعوت‌ به‌ دين‌، دعوت‌ به‌ خود كنند.
ط‌) تكراري‌ بودن‌ محتوي‌ و شيوه‌هاي‌ جاري‌؛ مثل‌ سخنراني‌ها، اشعار و..
ي‌) ساختن‌ يا استفاده‌ كردن‌ از روضه‌ و مطالبي‌ كه‌ مستند نيست‌، اما تأثیر عاطفي‌ايجاد مي‌كند.
ك‌) انجام‌ دادن‌ بعضي‌ رفتارها؛ مثل‌ نواختن‌ شيپور، اجراي‌ آهنگ‌هاي‌ مبتذل‌.
ل‌) آسيب‌ رساندن‌ به‌ بدن‌، مثل‌ قمه‌ زني‌ كه‌ مبناي‌ ديني‌ ندارد.
م‌) قرار گرفتن‌ مجالس‌ عزاداري‌، در اختيار افراد كم‌ سواد.
ن‌) خواندن‌ بعضي‌ از اشعار غلوآميز كه‌ خلاف‌ اعتقادات‌ ديني‌ است.

[=B Mitra]
پی نوشت :
1.محمد كاوياني‌، روان‌شناسي‌ عزاداري‌، سايت گفتگوي ديني دات كام



[=B Mitra]آبان

روز یازدهم

[=B Mitra]
حضور فرد افسرده در عزا داری


[=B Mitra]پرسش: [=B Mitra]آيا حضور فرد افسرده در مراسم اهل بیت(ع) برای او ضرر دارد؟

[=B Mitra]پاسخ: [=B Mitra]افسردگی با غمگینی و قبض روحی که هر از چند گاهی به سراغ همه انسان ها حتی اولیاء الهی می‌آید، فرق دارد. افسردگي از نظر شدت، زمان، سطوح و ابعاد اثر، از غمگيني بيشتر است.

[=B Mitra]علل افسردگی[=B Mitra]
افسردگی ممکن است ریشه شناختی، جسمی – زیستی، اجتماعي، عاطفی و ژنتیکی داشته باشد.
فرد افسرده همه چیز را تیره می‌ببیند. او به دلیل تحریف‌های هيجاني و شناختی حاصل از علل افسردگي، زندگی و دیگران و آینده و خدا را تار و سياه و خاکستری می بیند و زندگی و حتي كار خدواند رحمان و حكيم را غیر عادلانه تفسیر می کند به گونه ای که شرور زندگي را برخیراتش غلبه مي‌دهد طوري كه زندگي ارزش زیستن ندارد. ممکن است این فرد با شنیدن مصیبت ها بر باورهای غلط خود پافشاری کند وتاییدی بر آنها بداند. پس ارزیابی سطح بینش و افکار واحساسات فرد افسرده نسبت به خود ، دیگران ، خدا و زندگی مهم است اگر مشکل دار باشد می توانیم از جلوه و‌آموزه های دیگر دین برای کمک به او استفاده کنیم مثل زیارات،دیدار علما ربانی،و....

[=B Mitra]چند نکته روان شناختی[=B Mitra]
1- در مواجه کردن فرد افسرده با جلوه های دینی حساس باشیم و گزينش كنيم. ممکن است با شرکت در مراسم سوگ، روضه و مرثیه سرایی حال فرد بدتر شود، اما با رفتن زیارت و....حالش بهترشود
2- البته و صد البته، عمق باورهای فرد بسیار مهم است اگر باورها سطحی باشد ممکن است فرد آسیب ببیند ولی باورهای عمیق و به قول آلپورت دینداری درون ذاتی(نه برون ذاتی مثل همرنگی،ریا و...)می تواند حامی فرد باشد و حتی در مراسم سوگ نیز زینب وار در سخت ترین گرفتاری ها جز زیبایی نبیند (ما رایتُ الا جمیلا)
3- برخي از افراد متدين افسرده خود را ملامت مي‌كنند كه من فرد متديني نيستم چون اگر بودم با دينداري به آرامش مي‌رسيدم. برخي از افراد هم ممكن است همين سخن را در باره فرد متدين بگويند. در پاسخ بايد گفت برخي از علل افسردگي ‍ژنتيكي و زيستي و هورموني است بنابراين شما تقصیري نداريد و در برابر بايد از روان‌پزشك و روان‌شناس باليني حاذق و متدين كمك بگيريد.

[=B Mitra]
پی نوشت :
1- سايت گفتگوي ديني، انجمن مشاوره



[="Tahoma"][="Navy"]

[=B Mitra]آبان

روز دوازدهم

[=B Mitra]شفای با تربت امام حسین

[=B Mitra]مرحوم آیت اللّه دستغیب (رحمة اللّه علیه) نقل می‌کند که محمدبن مسلم می‌گوید: مریض بودم در مدینه امام باقر (علیه السلام) مقداری آشامیدنی برایم فرستادند که ظاهرا شربتی بوده است. دیدم بوی خوش داشت؛ غلام گفت: امام باقر (علیه السلام) فرمودند: وقتی شربت را خوردی به خدمت ما بیا. تعجب کردم که نمی‌توانم بروی پای خودم بایستم چه‌طور به محضر امام بروم؟! آن شربت را خوردم گویا از بندها رها شده بودم، بلند شدم رفتم منزل امام باقر (علیه السلام). هنوز بر امام وارد نشده بودم که حضرت فرمودند: بدنت سالم شد گریه کنان داخل اتاق شدم و سلام کردم و دست امام را بوسیدم. امام فرمودند: چرا گریه می‌کنی؟ گفتم از دوری شما گریه می‌کنم حضرت فرمودند: آن شربت را چگونه یافتی؟ گفتم: گواهی می‌دهم که شما اهل بیت رحمتید. وقتی غلام شربت را آورد طاقت ایستادن نداشتم، اما وقتی شربت را خوردم کانّه از بند آزاد شده بودم. حضرت فرمودند: ای محمد! آن شربت را که خوردی از خاک قبر جدّم امام حسین(علیه السلام) بود و بهترین چیزی است که من به آن استشفاء می‌نمایم و هیچ چیزی را بر آن برابری مکن که ما به اطفال و زنان خود می‌خورانیم و از آن خیر بسیار می‌بینیم.[1]


پی نوشت :
1.عبدالحسين دستغيب، گناهان کبیرة، ج 2، ص 565




[=B Mitra]آبان

روز سیزدهم

[=B Mitra]قدرت عقيده و باور

[=B Mitra]تا شفا بخشد روان و جسم هر بيمار را ****در حريم وصل خود خاك شفا دارد حسين

[=B Mitra]

[=B Mitra]اهالی یک دهکده تصمیم گرفتند برای نزول باران دعا کنند؛ روز موعود همه مردم برای مراسم دعا در محلی جمع شدند، اما در این میان تنها یك پسر بچه با خودش چتر آورده بود!


[=B Mitra] The whole village had gone out and gathered together to pray to God for rain; But among them all, only a little boy had brought an umbrella with him

[=B Mitra]

***

[=B Mitra]و نيز امام رضا(ع) فرمود: «خوردن گل، مانند خوردن مردار و خون و گوشت خوك، حرام است مگر گل مزار حسين (ع)، به‌درستى كه در آن شفاى هر درد و امنيت از هر ترسى است».[1]

***

[=B Mitra]از امام باقر (علیه السلام) روایت شده که می فرمودند: خاک قبر امام حسین علیه السلام شفاء از هر دردی است و امان از هر خوف و اضطرابي است، البته برای کسی که با این نیت و عقیده آن را بگیرد.[2]

***

[=B Mitra]
از امام صادق (علیه السلام) پرسیده شد که چگونه است که انسانی از خاک قبر امام حسین علیه السلام استفاده می کند و نتیجه می گیرد و شخصی دیگری از خاک استفاده می کند ولی نتیجه نمی گیرد حضرت فرمودند قسم به خدائی که غیر از او کسی نیست هیچ کس از تربت امام حسین علیه السلام استفاده نکرده در حالی که «عقیده داشته» که خدا به وسیله آن نفع می دهد مگر اینکه نتیجه گرفته. [3]

***


[=B Mitra]ابوبکر حضرمى از امام صادق (علیه السلام) روایت کرده است: اگر مریضى از مومنین که حق و حرمت امام حسین علیه السلام را بشناسد به اندازه سر انگشتى از خاک قبرش بردارد براى او دواء و شفاست.[4]

[=B Mitra]پی نوشت :
1. تهذيب الاحكام، شيخ طوسى، ج6، ص74.
2. وسائل الشیعه، ج 10، ص 411 ؛ عَنْ جابربن یزید الجعفی قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدِبْنِ علی علیه السَّلَامُ یقول : طین قَبْرِ الحسین علیه السَّلَامُ شِفَاءٌ مِنْ کل دَاءٍ وَ أَمَانٌ مِنْ کل خَوْفٍ وَ هولمَن أَخَذَلَهُ
3. 1. تهذيب الاحكام، شيخ طوسى، ج6، ص74.
2. وسائل الشیعه، ج 10، ص 411 ؛ عَنْ جابربن یزید الجعفی قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدِبْنِ علی علیه السَّلَامُ یقول : طین قَبْرِ الحسین علیه السَّلَامُ شِفَاءٌ مِنْ کل دَاءٍ وَ أَمَانٌ مِنْ کل خَوْفٍ وَ هولمَن أَخَذَلَهُ
3. مکارم الاخلاق، ص 167؛ سئل عن الصادق علیه السلام یأخذ الأنسان من طین قبر الحسین علیه السلام فینتفع به و یأخذه غیره و لاینتفع به قال و اللّه الذی لا اله الاّ هو ما أخذه احد و هو یری ان اللّه عزوجل ینفعه به الاّ ینفعه.
4. کامل الزیارات، ص465؛ وَ رَوَى أَبُو بَکْرٍ الْحَضْرَمِیُّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ لَوْ أَنَّ مَرِیضاً مِنَ الْمُؤْمِنِینَ یَعْرِفُ حَقَّ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام وَ حُرْمَتَهُ أَخَذَ لَهُ مِنْ طِینِ قَبْرِ الْحُسَیْنِ علیه السلام مِثْلَ رَأْسِ الْأَنْمُلَةِ کَانَ لَهُ دَوَاءً وَ شِفَاء.
منبع: وبلاگ زندگي آرام، پرشين بلاگ دات آي آر





[=B Mitra]آبان

روز چهاردهم

[=B Mitra]علاج قبل از واقعه


[=B Mitra]امام صادق (عليه السلام) : به آموختن حديث(معارف دين) به نوجوانان خود پيش از آن كه منحرفين آنان را گمراه سازند، اقدام نمائيد.[1]

[=B Mitra]توجه:[=B Mitra] خطر عرفان هاي نو ظهور( اوشو، اكنكار، شيطان پرسي و....) فرزندان ما را تهديد مي‌كند، با ارتباط با كتب ديني معتبر و كارشناسان مذهبي خوب و توسل به امامان فرزندان و خود را بيمه كنيم.

[=B Mitra]
پی نوشت :
1.بادِروا أَحداثَكُم بِالحَديثِ قَبلَ أَن تَسبِقَكُم إِلَيهِمُ المُرجِئَةِ؛تهذيب الأحكام،ج8، ص111، ح30.



[=B Mitra]آبان

روز پانزدهم

[=B Mitra]پيشگيري ازافسردگي1


[=B Mitra]روز قيامت منادى اى ندا مى دهد: زيور عبادت كنندگان كجاست؟ پس گويا علىّ بن حسين رامى بينم كه ميان صفوف با ابّهت گام برمى دارد.[1]


*****


[=B Mitra]1. پرهيز از تنها ماندن(صله رحم، شركت در مراسم ديني اجتماعي و..).
2. شرکت در تفريحات، گردشها، ورزشها و بازيهاي جمعي.
3. انجام کارهايي که زود به نتيجه مي رسد.
4. مطالعه تاريخ اقوام و ملل، فراز و نشيب زندگي آنان.
5. برنامه ريزي صحيح با استفاده از کمک افراد داراي صلاحيت.
6. بالا بردن سطح مطالعه.
7. پرهيز از بيکاري.
8. دقّت در انتخاب ها.
9. شناخت هدف از زندگي.
10. پرداختن به امور هنري مانند خطاطي، نقاشي و .... طبق استعداد خود.
11. خودداري از حضور در محيط هاي آلوده به انحرافات اخلاقي و گناه آلود.
12. وضو داشتن و تجديد وضو در طول روز.
13. محاسبه در پايان روز و مقايسه با روزهاي گذشته.
14. فکر نتوانستن را از سر بيرون کنيد.
15. عرضه و ارائه توانايي‌هاي علمي و عملي خود به ديگران و استفاده از آنها در جهت خدمت به مردم.[2]
ادامه دارد...

[=B Mitra]
پی نوشت :
1.ميزان الحكمة ، ج1، ص341، ح 1211
2.سايت انديشه قم دات كام، توصيه هاي تربيتي


[="Tahoma"][="Navy"]

[=B Mitra]آبان

روز شانزدهم

[=B Mitra]پيشگيري از افسردگي2

[=B Mitra]16. اميد داشتن به آينده.
17. نترسيدن از شکست و توجه به طبيعي بودن شکست ها براي همة انسانها.
18. مطالعه و توجه به شکست هاي شخصيت هاي مطرح تاريخ.
19. شناسايي نقاط قوّت جسمي و روحي، زيباييهاي ظاهري و توانايي هاي باطني.
20. توجه به اختلاف بين انسانها و مقايسه نکردن خود با ديگران.
21. در صورت شکست در يک کار يا رشته يا حرفه، پرداختن به امور ديگر.
22. همنشيني با افراد موفّق و مثبت گرا، اجتناب از افراد منفي باف.
23. پرهيز از قضاوت عجولانه.
24. توجّه و اهتمام به انجام وظيفه به جاي انديشيدن به شکست يا پيروزي.[1]
ادامه دارد..



پی نوشت :
1.سايت انديشه قم دات كام، توصيه هاي تربيتي





[="Tahoma"][="Navy"]

[=B Mitra]آبان

روز هفدهم

[=B Mitra]پيشگيري از افسردگي3

[=B Mitra]25. توجّه به اجر و ثواب اخروي اعمال.
26. طي مراحل مختلف براي رسيدن به نقطة کمال در هر کار.
27. تحکيم رابطة معنوي با خداوند متعال و معصومين(عليهما السلام).
28. نترسيدن از انتقاد ديگران و استفاده از انتقادات براي رفع کاستي ها.
29. صبر و پايمردي در مقابل مشکلات.
30. پرهيز از ملامت و سرزنش افراطي خود.
31. مطالعه و شناخت احکام شرعي و مرز حلال و حرام.
32. ترک گناهان، هر چه که باشد.
33. جبران آثار گناهان گذشته.
34. احترام به حقوق ديگران و خودداري از تضييع حقوق مردم.
35. تدارک و جبران عبادات فوت شده به قدري که موجب خستگي نشود.
36. توبه از گناه.
37. شناخت راههاي فرار از گناه و تمرين آن.
38. تشکر از انتقاد ديگران.
39. بحث با کساني که براي کوبيدن شما انتقاد مي کنند؛ البته با منطق و استدلال صحيح.[1]
ادامه دارد...

پی نوشت :
1.سايت انديشه قم دات كام، توصيه هاي تربيتي





[="Tahoma"][="Navy"]

[=B Mitra]آبان

روز هجدهم

[=B Mitra]پيشگيري از افسردگي4

[=B Mitra]40. درخواست پيشنهاد از انتقاد کننده.
41. انجام کارها براي رضاي خدا و توقع پاداش و تقدير نداشتن از مردم.
42. اگر بناست کاري در قبال مزد و اجرت انجام دهيد، بايد قبلاً هماهنگ شود.
43. پرهيز از افراط در امور معنوي.
44. پرهيز از عصبانيت و زمينه هاي ايجاد آن.
45. مراجعه به مشاورين در صورت مشاهدة علايم افسردگي.
46. حساب کردن روي قابليت هاي خود.
47. کنار گذاشتن «نمي توانم» ها.
48. آغاز کارها حتي در صورتي که انگيزه نداريد. پس از شروع انگيزه پيدا خواهد شد.
49. در نظر گرفتن منافع و سرانجام کارها و اهتمام به انجام آنها.
50. توجه به اين که: «هيچ يک از حوادث پيرامون ما ارزش ناراحت کردن ما را ندارند».
51. پرهيز از بزرگ کردن گناهان، در حدّي که نااميدمان کند. همانطور که کوچک دانستن گناهان بد است.
52. بايد به ديگران حق داد که گاهي خطا کنند.
53. قبول عذر اطرافيان و عفو آنها؛ حتي تراشيدن عذر براي آنان.
54. به مقدار کافي و با رعايت آداب، بخوابيد.
55. بپذيريد که افکار شما با واقعيت هاي بيروني مطابقت ندارد [1]


پی نوشت :
1.سايت انديشه قم دات كام، توصيه‌هاي تربيتي(براي خواندن مجموعه توصيه‌هاي تربيتي به اين سايت رجوع كنيد)




[=B Mitra]آبان

روز نوزدهم

[=B Mitra]مراسم دفن اختلافات


[=B Mitra]امام علی(عليه السلام):الانصافُ يَرفع الخلافَ و يُوجبَ الائتلافُ
انصاف اختلافات را رفع می‌کند و سبب پیوستگی می‌شود. [1]

http://www.askdin.com/thread26525.html

[=B Mitra]:arm:

[=B Mitra]آبان

روز بیستم

[=B Mitra]ميل خود و حق خود


[=B Mitra]ميل خود را حق خود ندانيم.
شهین خانم و مهین خانم توی خیابون به هم رسیدن، بعد از کلی احوالپرسی و چاق سلامتی، شهین خانم پرسید: راستی از دخترت چه خبر؟
دوسالی باید باشه که ازدواج کرده، از زندگیش راضیه؟ بچه دار شد؟
مهین خانم یه بادی به غب غب انداخت و گفت:
آره جونم، این پسره، شوهرش، مثل پروانه دور سرش می‌چرخه، اون سال اول عروسی که دایم مسافرت بودن، همه جا رو رفتن دیدن، عید اون سال هم رفتن اروپا برای من هم یه پالتوی خیلی قشنگ آورده بود، تو کار های خونه هم نمی گذاره دست به سیاه و سفید بزنه، وقتی هم که حامله بود دیگه هیچی، این‌قدر بهش می رسید حالا هم که بچه اشون به دنیا اومده تا پوشک بچه رو هم این عوض میکنه، آره شکر خدا خوشبخت شد بچه‌ام.
شهین خانم گفت شکر خدا، ببینم پسرت چیکار می‌کنه از زنش راضیه!؟
مهین خانم یه آهی کشید و یه پشت چشم اومد که ای خواهر نگو که دلم خونه، پسر بد بختم هر چی در میاره همش خرج مسافرت این دختره می‌کنه، انگار زمین خونه اشون میخ داره اون سال اول که اصلاً توی خونه بند نبودن، اصلاً فکر نمی‌کرد که بابا این بدبخت خرج این همه سفر رو از کجا بیاره، بعدش هم عیدیه رفتن دبی، دختره برا ننه‌اش رفته بود یه پالتو خریده بود ۱۰۰ دلار، پسره شده حمال خونواده زنش، طفلک بچه‌ام توی خونه عین یه کلفت کار میکنه، زنه دست از سیاه به سفید نمی‌زنه، حامله که شده بود این پسره دیگه رسماً شده بود زن خونه، بعد هم که زایمان کرد حتی پوشک بچه‌اش رو میده این پسر بد بخت عوض می‌کنه. [1]

[=B Mitra]
پی نوشت :
[=B Mitra]
1. نرم افزار نيشها و نوشها❁هشدارهايي براي زندگي شيرين❁برمبناي مشاوره هاي واقعي


[="Tahoma"][="Navy"]

[=B Mitra]آبان

روز بیست و یکم

[=B Mitra]مديريت غريزه جنسي

[=B Mitra][=B Mitra]پرسش: [=B Mitra]شرايط ازدواج براي من مهيا نيست. براي كنترل شهوت با مشاور دانشگاه مشورت كردم. او گفت که بدون افراط، براي كاهش فشار رواني، استمنا كن. استدلال او اين بود كه همان‌گونه كه هنگام اضطرار، خوردن مردار براي شخص گرسنه مباح است، غريزة جنسي را نيز، كه يك نياز فيزيولوژيك طبيعي است، به هنگام اضطرار مي‌توان با استمنا خاموش كرد. آيا اين استدلال درست است؟

[=B Mitra]پاسخ:[=B Mitra] استمنا حرام است و براي جلوگيري از فشار رواني از کثرت شهوت مي‌توانيد از راه‌هاي عقل و شرع‌پسند مانند ازدواج موقت، انجام ورزش، روزه، اجتناب از غذاهاي مقوي و محرک (ادويه‌جات، موز و...) و لباس‌هاي تنگ و عدم توقف در محيط خلوت و...، اقدام کنيد.[1]


پی نوشت :
1.سيدمحمدتقي علوي و محمدحسين قديري، مشاوره زير گنبد فيروزه اي(استفتائات فقهي در حوزه مشاوره و درمان درماني)، مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني قم(ره)، ص58.




[=B Mitra]آبان

روز بیست و دوم

[=B Mitra]تفريحات ناسالم


[=B Mitra]برخي از تفريحات ناسالم عبارتند از:
1ـ گوش دادن به موسيقي مطرب و غير مجاز؛ موسيقي لهوي احساسات بشر را در مسير غير طبيعي و غير عادي توسعه مي دهد و انسان را در يک عالم ناخودآگاهي کامل فرو مي برد و قوّه فکر و خيالبافي غير طبيعي و غير واقعي را در انسان زياد مي کند. ما از خود موسيقي لذت نمي بريم، بلکه آن فقط قوه خيال بافي را در ما تحريک مي کند و ازخيال هاي خود لذت مي بريم. بو علي سينا در اين زمينه مي گويد: «در خصوص مشتهيات نفس (يعني آن چه مورد التذاذ نفس است و روح از آن ها لذت مي برد) بايد استعمال آن ها صرفاً براي رو به راه آوردن مزاج و نگاه داشتن وجود شخص و بقاي نوع باشد.
البته بر تمام عقلا و دانشمندان ثابت شده است که موسيقي از لذت هايي است که واجد هيچ کدام از اين سه شرط نيست. نه مزاج را رو به راه مي آورد، نه شخص را نگاه مي دارد و نه باعث بقاي نوع بشري است.»

2ـ سيگار کشيدن؛ کسب لذت و تقليد و خود نمايي، از عوامل موثر در روي آوري به سيگار، به خصوص در نوجوانان و جوانان مي باشد. الگوگيري، همراهي و رقابت با گروه همسالان در زمان تفريح، بزرگترين دليل شايع براي آغاز کشيدن سيگار است. مساله تأسف بار اين است که نوجوان سيگاري که از طريق سيگار به آرامش کاذب دست مي يابد و با پنهان کردن مشکل خود از خانواده، هر روز بيش از پيش در زمان تفريح و اوقات فراغت به دوستان هم دردش روي مي آورد، بهترين طعمه عاملان پخش مواد مخدر نيز خواهد شد.

3ـ استعمال مواد مخدر و قرص هاي اکس؛ برخي از نوجوانان و جوانان که براي تفريح و خوشگذراني، وقت خود را با دوستان ناباب سپري مي کنند، از طريق آن ها ترغيب به استفاده از قرص هاي اکستاسي مي شوند تا نشاط و شادابي به دست بياورند؛ غافل از اين که اين حالات کاملاً کاذب است و اثرات سوء اين مواد جسم و روان آنان را به شدت تهديد مي کند.

4ـ شرکت در مهماني ها و پارتي ها و جشن هاي آلوده به فساد و گناه و شب نشيني با دوستان ناباب.

5ـ تماشاي برنامه ها و فيلم هاي خشن و مستهجن از طريق ويديو، ماهواره و تلويزيون.

6ـ وقت گذراني در سايت هاي مختلف اينترنتي و چت کردن؛ هر چند استفاده سازنده از اينترنت و چت، سفيد مي باشد ؛ اما استفاده افراطي قشر آسيب پذير جامعه (جوانان) از آن، خطرات و آسيب ها و تهديدهاي اخلاقي زيادي را به دنبال دارد.

7ـ استفاده از بازي هاي رايانه اي بيش از حد معمول، به خصوص بازي هاي خشن و غير اخلاقي.

8ـ قمار و برد و باخت.[1]


[=B Mitra]
پی نوشت :
1.سايت انديشه قم دات كام، توصيه‌هاي تربيتي(براي خواندن مجموعه توصيه‌هاي تربيتي به اين سايت رجوع كنيد)



[="Tahoma"][="Navy"]

[=B Mitra]آبان

روز بیست و سوم


[=B Mitra]جهاد سايبري

[=B Mitra]هجمه ضد دين ها، ضد شيعه ها، سلطنت طلب ها، وهابي ها و بهايي ها و دشمنان اسلام بسيار سنگين است. متأسفانه بسياري از ما غافل هستيم. در حالي که واقعا جهاد در راه خدا مخصوص به جنگ زميني نيست در جنگ سايبري(فضاي مجازي) و نرم هم ما بايد مانند چمران، بابايي، صيادشيرازي، همت، کاظمي، زين الدين، احمدي روشن و...در برابر دشمنان بايستيم و از دين دفاع کنيم و جوانان را از اسارات امور پورنورگرافي، و شبهات و شايعات و اعتياد به اينترنت و مواد مخدر نجات دهيم. واقعا همين دانشجو يا طلبه اي که به زبان خارجي مسلط است حيف است از فرصت اينترنت استفاده نکند و تبليغ گستره با امواج الکترونيکي در سراسر جهان نکند و در عوض وقت بي حسابي را صرف بازي‌ها و سرگرمي الکترونيکي باشد. برخي از دانشجويان متعهد در اقدامي شجاعانه و عالمانه برخي از سايت‌هاي ضد ايراني صهيونيستي را هك كردند، اين خود نوعي جهاد سايبري است كه اجر فراوان دارد.[1]


پی نوشت :
1. نرم افزار تافته جدانابافته، سايت گفتگوي ديني دات كام(براي دانلود رجوع كنيد)





[=B Mitra]آبان

روز بیست و چهارم


[=B Mitra]غذاي روح

[=B Mitra]1- سایت امام خمینی http://www.imam-khomeini.ir
2- سایت امام خمینی http://www.imam-khomeini.com/web1/persian/default.aspx
3- راه امام http://www.rahe-emam.org/
4- آيت الله خامنه اي http://www.leader.ir
5- سایت های پرسمان دانشجویی http://www.moshavereh.porsemani.ir/
6- راه و رسم طلبگی http://www.talabegi.com/Portal/Cultcure/Persian/CaseID/62985/71243.aspx
7- کتابخانه دیجیتال نورhttp://www.noorlib.ir/view/fa/default
8- فصلنامه تخصصی انتظار موعود http://www.entizar.ir/
9- جامع ترین پایگاه اطلاع رسانی کتابخانه های ایرانhttp://www.lib.ir/LibView/default.aspx
10- پایگاه اطلاع رسانی حوزهhttp://www.hawzah.net/fa/default
11- کتابخانه پایگاه حوزه http://www.hawzah.net/fa/bookalphabet
12- کتابخانه مرکز تعلیمات اسلامی واشنگتن
http://ketaab.iec-md.org/fehrest_kotob_alefbaaei_naame_ketaab.html
13- سایت شهید مطهریhttp://www.mortezamotahari.com/fa/default.html
14- کتابخانه سایت آیت الله فاضل لنکرانیhttp://www.lankarani.com/far/library/booklist.php
15- کتابخانه سایت آیت الله صافیhttp://www.saafi.net/fa/lib
16- کتابخانه سایت اندیشه قمhttp://www.andisheqom.com/Files/shialib.php
17- کتابخانه سایت انهارhttp://elib.anhar.ir/booklist.asp
18- کتابخانه تبیان http://library.tebyan.net/
19- کتابخانه آیت الله مکارم شیرازیhttp://makarem.ir/Libery/?MI=4&lid=0
20- آثار آیت الله مصباح یزدیhttp://mesbahyazdi.ir/
21- کتابخانه دارالحدیث http://www.hadith.net/n144.html
22- کتابخانه دیجیتال حدیث http://lib.qhu.ac.ir/
23- سامانه مدیریت تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم (سمتا) samta.ir
24- سایت مبلغان http://www.mobaleghan.com/
25- کتابخانه صدا و سیماhttp://pajuhesh.irc.ir/product/book
26- کتابخانه دیجیتال نورhttp://www.noorlib.ir/view/fa/default
27- پایگاه مجلات تخصصی نورhttp://www.noormags.com/view/fa/default
28- کتابخانه سایت آیت الله علی حائریhttp://einsad.ir/
29- کتابخانه مؤسسه تحقیقات و نشر معارف اهل البیت http://lib.ahlolbait.com/
30- کتابخانه آيت الله حائري شيرازيhttp://haerishirazi.ir/default2.asp
31- کتابخانه سایت اخلاقhttp://akhlagh.net/akhlagh/
32- کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران http://www.historylib.com/
33- کتابخانه سایت آیت الله نکونامhttp://nekoonam.ir/fa/
34- کتابخانه مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهانhttp://www.ghaemiyeh.com/
35- استاد قرائتیhttp://www.gharaati.ir
36- محصولات فرهنگی معاونت فرهنگی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی http://farhangi.iki.ac.ir/
37- نشریات تخصصی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی http://nashriyat.ir/
38- فاضلین نراقی http://www.naraqi.com/
39- شیعیان http://shiayan.ir/
40- اعراب گذاری هوشمندhttp://www.hadith.net/HadithViewErab.aspx
41- آثار شیخ حسین انصاریان http://www.erfan.ir/farsi/book/
42- سمت خدا(صوت و متن) http://samtekhoda.tv3.ir/
43- رادیو معارف http://samtekhoda.tv3.ir/
44- شبکه قرآن و معارف سیما http://qurantv.ir/
45- رادیو قرآن http://radioquran.ir/
46- تبیان مبلغانhttp://tebyan-mobaleghin.ir/?cat=173
47- کتابخانه پرتال علمی پژوهشی راه بهشتhttp://www.rahebehesht.org/book/
48- بنیاد بین المللی الغدیر http://www.alghadir.ir/alghadir/
49- سامانه ملی تحقیقات و مقالات دانشگاهیhttp://parsidoc.ir/
50- آثار حضرت آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانیhttp://www.mojtabatehrani.ir/
51- مدیریت حوزه علمیه استان تهرانhttp://www.howzehtehran.com/index.php
52- نهاد رهبری در دانشگاه ها http://nahad.ir/index.aspx?siteid=546
53- پایان نامه های دینی http://old.nahad.ir/payannamehdini/search.php
54- المعانی( لغتنامه فارسی، عربی، انگلیسی و...) http://www.almaany.com/
55- واژه یاب(لغتنامه فارسی) http://www.vajehyab.com
56- کتابخانه جس جو http://www.jasjoo.com/books/
57- سايت شبكه كتاب خوانان حرفه اي ايران(مسابقه هاي كتاب خواني)http://booki.ir/Matches/Resources
58- سایت استاد محمدعلی جاودان http://www.javedan.ir/
59- کتابچه در موضوعات مختلف( اخلاقی، روان شناختی و...)
http://farhangisite.ir/node/209
60- کتاب الگوي شادي از نگاه قرآن و حديثhttp://www.hadith.net/n144-e9983-p7.html
61- کتاب رضایت از زندگی http://www.hadith.net/n300-e574-p5.html
62- کتاب رضایت زناشویی http://www.hadith.net/n144-e27511-p15.html
63- جوان، شادي و رضايت از زندگيhttp://www.hadith.net/n144-e7169-p13.html
64- دانلود کتاب تبلیغ غیرمستقیمhttp://www.askdin.com/thread31906.html
65- مقالات توصیه های تربیتی http://www.andisheqom.com/Files/moshavere.php
66- شیوه‌ها و تجربه‌های تبلیغی استاد قرائتی
http://www.gharaati.ir/show.php?page=books&book=61
67- رمز پیروزی مردان بزرگ http://www.askdin.com/thread17426.html


[=B Mitra]

[="Tahoma"][="Navy"]

[=B Mitra]آبان

روز بیست و پنجم

[=B Mitra]تفریحات سالم

[=B Mitra]اسلام برای هر کاری ملاک معرفی کرده است. اسلام در تفریح، ما را محدود نکرده است، هرچه سبب فرح و شادي ما باشد و مشروع باشد چه خوراكي، چه رفتاري، چه باوري، چه معاشرتي، چه هيجاني وچه پوشيدني و..باشد، نوعي تفريح است. چیزی که در تفريح مهم است اين است كه نباید از مسیر بندگی خارج باشد.

برخي از موارد تفريحات در اسلام عبارتند از:

[=B Mitra]۱. کار و تلاش: [=B Mitra]حضرت علی (علیه السلام) فرمودند: کار بزرگترین تفریح است. کار باعث شکوفا شدن استعداد و خلاقیت انسان می گردد و انسان را از همّ و غصه نجات می دهد، بسیاری از اضطراب ها و نگرانی های جهان امروزی به خاطر بی حرکتی و عدم فعالیت های جسمانی است. امروزه کار درمانی برای زدودن یأس، نگرانی و اضطراب برای بیماران روانی هم تجویز شده است.
برنارد شاو نویسنده معروف انگلیسی می گوید: راز بدبختی و بینوایی ما داشتن اوقات فراغتی است که صرف فکر کردن درباره خوشبختی و بدبختی می شود.
[=B Mitra]۲. تیر اندازی.
۳. اسب سواری.
۴. کشتی:
[=B Mitra]در متون دینی داریم که پیامبر(ص) از امام حسن و امام حسین(ع) خواستند که با هم کشتی بگیرند و یا این که ایشان خودشان با شتر خودشان با دیگران مسابقه می دادند.[=B Mitra]
۵. شنا:
[=B Mitra]پیامبر اکرم (ص) والدین را توصیه نموده اند که به فرزندان خود شنا یاد دهند و زمینه یادگیری شنا را برایشان فراهم کنید.[=B Mitra]
۶. صله رحم و معاشرت با نزدیکان و مؤمنان.
۷. خوشرویی و خوشگویی.
۸. نظافت (بدن، لباس، موی سر و صورت):
[=B Mitra]زدودن موهای زائد بدن، آرایش مرد برای همسر و زن برای همسر، غسل های مستحبی.
[=B Mitra]9. گردش در طبيعت، نگاه به سبزه، پياده روي، نگاه به آسمان، خوردن عسل و....[۱][=B Mitra]


پی نوشت :
1.سايت انديشه قم دات كام، توصيه‌هاي تربيتي(براي خواندن مجموعه توصيه‌هاي تربيتي به اين سايت رجوع كنيد)




[="Tahoma"][="Navy"]

[=B Mitra]آبان

روز بیست و ششم

[=B Mitra]قدرت اراده

[=B Mitra]شهید مطهری می نویسند:«مرحوم آیة الله حجت یک سیگاری بود که تا کنون نظیر او را ندیده بودم گاهی سیگار او از سیگار دیگر بریده نمی شد بعضی از اوقات هم که می برید بسیار مدتش کوتاه بود طولی نمی کشید که مجددا سیگاری را آتش می زد در اوقات بیماری اکثروقتشان صرف کشیدن سیگار می گشت.وقتی مریض شدند و او را برای معالجه به تهران بردند،در تهران اطباء گفتند چون بیماری ریوی دارید باید سیگار را ترک کنید وبه سینه تان ضرر دارد ایشان ابتدا به شوخی فرموده بودند:من این سینه را برای کشیدن سیگار می خواهم اگر سیگار نباشد سینه را می خواهم چه کنم؟»عرض کردند به هر حال سیگار برایتان ضرر دارد و واقعا مضر است،ایشان فرموده بودند واقعا مضر است گفته بودند بلی واقعا همینطور است.فرموده بودند دیگرنمی کشم.یک کلمه نمی کشم کار را یکسره نمود یک حرف و یک تصمیم این مرد را به صورت یک مهاجر از عادت قرار داد.» [1]


پی نوشت :
1 . مرتضی مطهری، گفتارهای معنوی مقاله هجرت و جهاد ص 255.





[="Tahoma"][="Navy"]

[=B Mitra]آبان

روز بیست و هفتم

[=B Mitra]غیرت بی‌جا

[=B Mitra]اميرالمؤ منين(عليه السّلام) فرمودند:
« إِيَّاكَ وَ اَلتَّغَايُرَ فِي غَيْرِ مَوْضِعِ غَيْرَةٍ فَإِنَّ ذَلِكَ يَدْعُو اَلصَّحِيحَةَ إِلَى اَلسَّقَمِ وَ اَلْبَرِيئَةَ إِلَى اَلرِّيَبِ »
از غيرت در غير موردش بپرهيز؛ چرا كه اين‌گونه غيرت‌ها(ى افراطى انحرافى و آميخته با وسواس) سبب مى‌شود كه افراد درستكار، گرفتار آلودگى و بيمارى شوند و افراد بى گناه در معرض تهمت قرار گيرند.[1]
[=B Mitra]
نكته تربيتي:
[=B Mitra]1. دايره غيرت شامل ناموس، دين، جان و مال هم مي شود.
2.غيرت سايبري و فضاي مجازي به اين است كه از مهارت‌هاي لازم استفاده از گوشي همراه و اينترنت و لوازم جانبي مانند هارد و فلش مموري و.. را ياد بگيريم تا سخنان و تصاوير خانوادگي و شخصي ما دست نامحرم نيفتد. به هركسي اعتماد نكنيم. داستان گاو صندوق غيرت را بخوانيد:http://www.askdin.com/thread5030.html


پی نوشت :
1.نهج البلاغه،نامه31




[="Tahoma"][="Navy"]

[=B Mitra]آبان

روز بیست و هشتم

[=B Mitra]تزلزل در خانواده

[=B Mitra]عواملي آثار منفي بر استحكام خانواده بر جاي مي گذارند كه عبارتنداز:
1. ازدواج در سنين پايين،
2.ازدواج دير هنگام،
3.سرد مزاجي و عدم تمكين جنسي،
4.عدم رعايت عدالت ميان همسران (در صورت تعدد زوجات)،
5.موقعيت شغلي نامناسب مرد يا حساسيت زن نسبت به نوع شغل او،
6. دخالت هاي بي مورد ديگران در زندگي مشترك،
7.از دست دادن موقعيت شغلي،
8. بيكاري،
9.ابتلا به فقر و تنگدستي (به ويژه پس از يك دوره رفاه اقتصادي) ،
10.پركاري و كثرت اشتغالات بيروني ،
11. عدم توجه به وظايف و تعهدات خانوادگي،
12.ابتلا به برخي آسيب هاي اجتماعي و رواني غير مترقبه مثل اعتياد، مشروبات الكلي، قمار و ابتلاء به برخي بيماري هاي رواني،
13.ابتلاي زن به برخي آسيب هاي جسمي (مثل نازايي، سوختگي، نفرت آميز...)،
14. بي مبالاتي زن در امر پوشش و ناهمسويي آن با حساسيت هاي مرد و... .[1]


پی نوشت :
1. بستان حسين، نشر پژوهشکده حوزه و دانشگاه، چاپ اول، 1383، فصل چهارم، ص171ـ225. (تلخيص).




[="Tahoma"][="Navy"]

[=B Mitra]آبان

روز بیست و نهم

[=B Mitra]بیمارهای روانی و انواع آن

[=B Mitra]بیماری روانی در یک تقسیم بندی کلی به دوقسم تقسیم می شود.
1- خفیف (نِوْرُوز)مانند اضطراب ، افسردگی ، وسواس و...
2- شدید (سایکوز) مانند اسکیزوفرنی ،اختلال افسردگی دوقطبی و...

علایم بیماری روانی (سایکوز)

[=B Mitra]- هذیان: [=B Mitra]عقیده باطلی که با بحث قابل اصلاح نیست ماننداعتقاد به جادو شدن،ارتباط با حضرت مسیح (ع)یا امام زمان(ع).
[=B Mitra]- توهم: [=B Mitra]درک بدون محرک ،مانندشنیدن صدای اموات یا دیدن ارواح یا احساس بوی سوختن مجرمان در جهنم.
[=B Mitra]- فقدان بینش: [=B Mitra]آگاهی از وضعیت روانی خود.
[=B Mitra]- اختلال قضاوت :[=B Mitra] ناتوانی از تصمیم گیری منطقی ،به عواقب گفتار ورفتار خود آگاه نیست.
[=B Mitra]-کل شخصیت تحت تاثیر بیماری قرارگرفته است[=B Mitra] اعم از رفتار- کارایی – روابط شغلی و اجتماعی.[=B Mitra]
- رفتار آشفته:
[=B Mitra]پرخاشگری ،رفتارنامقبول اجتماعی –تخریب ...
[=B Mitra]- تکلم آشفته:[=B Mitra]پرت وپلا گویی،بی ربطی کلامی.[1]


پی نوشت :
1 . محمدتقی علوی و محمدحسین قدیری، مشاوره زیر گنبد فیروزه ای(استفتائات فقهي در حوزه مشاوره و روان درماني)، مرکز مشاوره مؤسسه امام خمینی، قم، ص28




[=B Mitra]آبان

روز سی ام

[=B Mitra]پناه بردن به چت


[=B Mitra]سؤال: [=B Mitra]من هر وقت با شوهرم مشاجره مي‌کنم به چت پناه مي‌برم و با جنس مخالفم چت مي‌کنم. کلمات عاطفي آنها به من تسکين مي‌دهد. اين ارتباط چتي، جبران کم کاري شوهرم مي‌شود. آيا اين کار براي من اشکالي دارد؟ ناگفته نماند که بعد از آشتي با شوهرم آن مرد بيگانه را کنار مي‌گذارم؟

[=B Mitra]پاسخ:[=B Mitra] به طور کلي هر نوع گفتگو با جنس مخالف (چت، ايميل، نامه نگاري و....) اگر با قصد لذت يا ترس افتادن به حرام يا فراهم آمدن زمينة فساد باشد؛ اشکال دارد. کلاً گفتگو کردن( چت کردن، تلفني، حضوري و غيره ) با نامحرم اگر انسان به گناه بيفتد جايز نيست که در اين مواقع که با نامحرم از روي عاطفي صحبت مي‌کنند، يقيناً مفسده دارد.[1]

[=B Mitra]
پی نوشت :
1. نرم افزار احکام روان شناختی، براي مشاهده و يا دانلود نرم افزار يا كتاب احكام روان شناختي رجوع كنيد: سایت گفتگوی دینی




[="Tahoma"][="Navy"]

[=B Mitra]آذر

روز اول

[=B Mitra]مهرة مار حقیقی

[=B Mitra]إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا[1]؛

[=B Mitra]همانا كسانى كه ايمان آورده و عمل هاى شايسته كرده اند، به زودى خداى رحمان براى آنها دوستى و محبتى (در دل هاى فرشتگان و مؤمنان در دنيا و آخرت) قرار مى دهد.

[=B Mitra]
Surely (as for) those who believe and do good deeds for them will Allah bring about love

پی نوشت :
1.سوره : مريم آیه : 96





موضوع قفل شده است