╰✿╮ کلبه فیروزه اﮮ ஜ محفلی پر از عطر حضور اسک دینی ها

تب‌های اولیه

18145 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

سلام.سوتی آوای باران

[=arial]با سلام
عرض ادب و احترام

:Gol::Gol::Gol::Gol:

دیدم دوستان خوب دارن تو کلبه پیش می رن

گفتم این صوت رو هم

هنگام نوشتن متن و خوندن تایپکهای دوستان باز بکنید و بشنوید

فضا عوض شه

موفق وموید
یا علی

[="Tahoma"][="Indigo"]


[/]

[="Tahoma"][="Indigo"]


[/]

گاهی تلخ گاهی شرین
گاهی دور گاهی نزدیک
گاهی کم کار گاهی فعال
گاهی شاد گاهی غمگین
گاهی دلخور گاهی شاد
گاهی دلت از مدیران و کاربران میگره دلخور میشوی
گاهی بهت انرژی میده
گاهی یه مدت ازش زده میشوی
گاهی دلت میخواد یه مدت قهر کنی بری تا بودنت را حسن کنند
هر چی هست هر جور هست
ما دوستــــــــــش داریــــــــــــــــــــم
اینجا اسک دین سایت دوست داشتی ما است
جبهه ای که توش چیز یاد میگیرم فعالیت می کنیم و یکلام
زندگی می کنــــــــــــــیم
چه بخوایم چه نخوایم ما دلبسته اینجایم
یکی بیشتر یکی کمتر
اسک دین دوست داریم

:ask1:

خب دوستان گرامی
این هفته سعی کردیم جدای از بحث های جدی سایت یه محیط شاد و طنز را براتون ایجاد کنیم
از همه دوستانی که ما را همراهی کردند تشکر می کنم
خیلی پیام خصوصی دادند که ما تو شرایط سختی هستیم ولی این برنامه ما را شاد کرد
خب خوشحالیم که کار موفق بوده
این نکته را هم بگم ما همه کاربران اسک دین را به یه چشم می بینم و همه برای ما محترم هستند و استفاده
از عناوینی مثل کاربر افراطی و.. جهت مطالب طنز بود واصلا قصدی در کار نبوده است

اما هیات داوران چند اثر را شایسته تقدیر دانست:Nishkhand:
که تو پست معرفی و ازشون تشکر می کنیم
ای کاش دستم باز بود و از طرف سایت جایزه ای هم بهشون می دادیم
موفق باشید


حکمت;471463 نوشت:
[=arial]با سلام
عرض ادب و احترام

:Gol::Gol::Gol::Gol:

دیدم دوستان خوب دارن تو کلبه پیش می رن

گفتم این صوت رو هم

هنگام نوشتن متن و خوندن تایپکهای دوستان باز بکنید و بشنوید

فضا عوض شه

موفق وموید
یا علی



سلام
تشکر بابت این صوت..خیلی جالب بود:Gol::Gol:
به دوستان هم توصیه می کنم حتما گوش بدید :ok:
تاثیر یه نگاه در زندگی و اینکه همین یه نگاه می تونه چه طور مسیر زندگی رو تغییر بده...
خدایا مارو انی و کمتر از انی به حال خودمون وا مذار :Ghamgin:
التماس دعا:Gol:

[="Tahoma"][="Indigo"]

خب اینم آثار منتخب هیات داوارن

پست سرکار باغ بهشت موضوع تفکیک جنسیتی

[SPOILER]

[B]از اين پس با توجه به اجراي طرح تفكيك جنسيتي قوانين ذيل در سايت لازم الاجرا مي باشد:


1- با توجه به حضور مرد نامحرم هيچ يك از كاربران دختر حق ندارند با اسم كوچك وارد سايت شوند .از اين پس اجازه فعاليت در سايت را نداشته و مي بايست نام كاربري خود را سريعاً تغيير دهند.

2- ساعات حضور خواهران و برادران در سايت مي بايست مجزا باشد و بصورت همزمان اجازه فعاليت دختران و پسران داده نخواهد شد . بنا به مصوبه جديد صبح ها از ساعت 8 الي 12 فقط كاربران خانم مي توانند وارد سايت شده و از ساعت 12 الي 16 فقط آقايون اجازه فعاليت دارند . همينجور 4 ساعت خانومها و 4 ساعت آقايون .

3- گزينه ارسال پيغام خصوصي در صورتي كه پيغام خصوصي از يك آقا به خانوم يا بالعكس ارسال شود خودبخود بلاك مي شود و هرگز به مقصد نمي رسد اصرار نكنيد

4- استفاده از واژه هاي جان - عزيزم - و ... در تمامي قسمتهاي سايت ممنوع بوده و پيگرد قانوني دارد.

5- هيچ مدير خانومی حق اخطار دادن به كاربران مرد را نداشته و تنها مي تواند به كاربران خانوم اخطار دهد و مدير مرد نيز به همين ترتيب حق اخطار دادن به بانوان را ندارد.

6-قرار دادن هرگونه عكس دختربچه - دختر نوجوان - دختر جوان - دختر ميانسال - خانوم ازدواج كرده - خانوم ميانسال - پيرزن - جسد خانوم فوت كرده در سايت اكيداً ممنوع بوده و پيگرد قانوني دارد.

7- در تايپيكهايي كه توسط يك مرد ايجاد شده تنها آقايان حق گذاشتن مطلبي دارند و كاربران خانوم فقط مي توانند پست ها را بخوانند و اجازه قرار دادن مطلب را نخواهند داشت و همينطور در تايپيكهايي كه توسط يك خانوم ساخته مي شود تنها بانوان اجازه پست دادن دارند.

8- اگر يك خانوم يا آقا درخواست دوستي به جنس مخالف بدهد(استغفرالله) به اشد مجازات محكوم و بن مي شود.

9- اگر كاربر مردي با نام كاربري خانوم وارد سايت شده و مشخص گردد كه ايشان خانوم نبوده و با جعل سند خود را بعنوان خانوم معرفي كرده سريعاً بن مي شود. در مورد خانومها هم همچنين.

10- رد و بدل كردن شماره تلفن - آدرس - آدرس الكترونيكي - آي دي و .... در تمامي بخش هاي سايت ممنوع بوده و پيگرد قانوني دارد.

[/SPOILER]

خاطره جناب طاهر
[SPOILER]بذارین منم از خاطراتم بگم

اون اوائل که من و جناب حکمت تازه در بخش ارجاع سوالات همکار شده بودیم

وآیدی ماها حکمت و طاهر نبود

به جاش ما همکار مدیر شماره 1 و همکار مدیر شماره 2 بودیم

یکبار یه پیام خصوصی از یکی از کاربران دریافت کردم به این مضمون:

سلام

لطفا این موضوعی که من ایجادش کردم سریع رو تاییدش کنید و سریع ارجاع بدین

من به شوهرتون هم گفتم ایشون در جریانند!

منو بگین اینطوری شدم

در جواب نوشتم: ببخشید شوهرم کیه؟

جواب داده بود:

همکار شماره 1

وا مگه شما زن و شوهر نیستید؟

:loool:

جالبه که هم من و هم جناب حکمت مرد هستیم :ok:[/SPOILER]

تصویر شورش در اسک دین سرکار (نگین)

[SPOILER]

[/SPOILER]

تصویر پاسخگویان سایت سرکار سیده راضیه

[SPOILER]

[/SPOILER]

تصویر انجمن مشاوره سرکار سیده راضیه
[SPOILER][/SPOILER]

نحوی پاسخگویی انجمن مشاوره سرکار مهر

[SPOILER]پرسشگر :سلام ..من خیلی افسرده ام ..از زندگی سیر شدم ....دلم میخواد خودم و حلق اویز کنم .................................................. .................................................. ............ ...............
.................................
.................................................. ............................................
.................................................. ............
:geristan::geristan::geristan::geristan::geristan::geristan:

جناب طاهر :

کارشناس بحث استاد .........

شش ماه بعد
کارشناس :با سلام خدمت شما کاربر محترم ...از صبر و شکیبایی که به خرج دادید متشکرم ...بهتره هر چه سریعتر با یک روانشناس مشورت بفرمایید ..در پناه خدا
کاربر عصبی :Narahat:: اقا این چه وضع جواب دادنه ...بعد شش ماه ؟ حالا ؟ یه کم دیر نیست ؟ :ajab:
کاربر با ادب:اقا خون خودت و کثیف نکن ..اشکال نداره ..این پرسشگر نشد ..پرسشگر بعدی از این مطلب استفاده میکنه
کاربر افراطی: این سوسول بازی ها چیه جدیدا جوون ها یاد گرفتن ...برو سر کار ..برو درس بخون..از افسردگی در میای
کاربر پابرهنه : کار کجا بود ؟ هزینه ها اینقدر بالاس که نمیشه رفت دانشگاه ..میدونید شهریه اش چقدره ؟
کاربر عصبی : یه کم بیشتر از سلول های خاکستری مغزت استفاده کن تا دولتی قبول بشی
کاربرافراطی : این ها همه بهونه اس ...تو دعا کن حتما حتما حتما حتما فبول میشید
کاربر : کار چی ؟ اصلا کار نیست ..تحصیل کرده هاشم بیکارن ..
کاربر عصبی: با اون که هیچ ازت خوشم نیماد ولی باهات موافقم
کاربر پابرهنه : داداشم دیروز تو شرکت فلان استخدام رسمی شد ...
کاربر افراطی :بفرمایید بعد بگید کار نیست
کاربر پا برهنه : راستی یادم رفت بگم ..شوهر خاله ام توی فلان جا کار میکنه ..اون پارتی مون بود :shad:
کاربر عصبی : همین ادم هایی مثل تو هستن که حق ما رو میخورن
کاربر افراطی : الهی که خدا حق منو از حلقوم تو و داداشت بیرون بکشه ..من که ازت راضی نیسم ..واگذارت کردم به خدا ..ان شا ءالله داداشت با ماشین اشغالی تصادف کنه ....
کاربر با ادب: اقا این بحث ها بی فایده اس ....به نظر شما چه طوری میتونم توی بورس سهام بخرم ؟
کاربر عصبی : برو سهام اهن بخر ..خیلی سود داره
کاربر پابرهنه : اره ..منم موافقم ..دایی ام همینجوری ملیاردر شد
کاربر عصبی: کسی از تو نظر نخواست ...حق خور
کاربر افراطی: این ها همشون رواس ...میدونید خدا با ادم های روا خوار چیکار میکنه ؟؟؟
لا الا هی الله ...خدا یا ما رو از دست شیاطین نجات بده ..بلند بگو امین
کاربر عصبی :.................................

این بحث تا 360 صفحه ی دیگر ادامه دارد ...
عاقبت پرسشگر
[/SPOILER]

البته مطالب روز اخر خیلی موارد جالب داشت که فقط به یه مورد اکتفا کردیم
این هفته کلا 30 صحفه کلبه ورق خورد که شامل 300 پست می شود

[/B][/]

مهدی;471497 نوشت:
تصویر انجمن مشاوره سرکار سیده راضیه
[SPOILER][/SPOILER]

سلام
این عکس یکی از شیطنتای سیده رقیه تو یکی از اردوهای دانشگاشونه که یواشکی از بالای تپه عکس گرفته
دیگه نمیدونم با چه نیتی این عکسو گرفته بود :khandeh!:
ولی انگار قسمت انجمن مشاوره بوده.


[=arial]عاشقم عاشق و جز وصل تو درمانش نيست


كيست كاين آتش افروخته درجانش نيست


جزتو در محفل دلسوختگان ذكری نيست


اين حديثی است كه آغازش و پايانش نيست


رازدل را نتوان پيش كسی بازنمود


جز بردوست كه خود حاضر و پنهانش نيست


امام خمينی (ره)

سلام

دوستان یه خواهش دارم و اون اینه که بذارید یه بچه شیعه با شاهکارش باعث افتخار همه مون بشه

این دوست من اومده سوره مبارک توحید را روی دانه برنج نوشته و نام پرودگارمون یعنی الله رو روی دانه شکر و ویدیو رو توی سایت اینکاره معرفی کرده و شما میتوانید اونو دانلود کنید.

اسم ویدیو : نوشتن سوره ی توحید روی دانه برنج و الله روی شکر توسط علیرضا عبدالهی

دودیقه وقتتو نمیگیره میشه ویدیو دوستمو ببینی لایک کنی؟امید وارم از ویدیوش خوشتون بیاد خیلی ممنونم

مراحل کار:
1-مراجعه به سایت http://www.lgemobile.ir/inkare
2-ثبت نام در سایت
3-ورود به "لیست اینکاره ها"
4-کلیک روی "پر طرفدارترین ها"
5-مشاهده ویدیو "نوشتن سوره ی توحید روی دانه برنج و الله روی شکر" علیرضا عبدالهی
6-ثبت امتیاز و نظر شما عزیزان

اگه خوشتون اومد و خواستید تا یه بچه شیعه برنده باشه برای دوستانتون هم قرار بدید و به اشتراک بگذارید.
ممنون از همراهیتان

مهر...;470981 نوشت:
بخش گروه ها

اعضای گروه 360نفر


مهر...;470981 نوشت:
مدیر گروه
برای بهتر شدن گروه چه نظری دارید ؟
کاربران
هدفتون از عضو شدن در گروه چیه
کاربران
چه طوری با گروه اشنا شدید ؟
کاربران
مدیر ..اقا سر جدت یه حرفی بزن
کاربران چی بگم
مدیر ..چرا تو گروه فعالیت نداری؟
کاربر
حداقل واسه سیاهی لشکر بیاید
کاربر
اگه نیاید حذف میشید ها ؟؟
کاربر
مدیر ..
دایی حسن بی زحمت گروه و جمع کن

:khaneh::Kaf::ghash:

عجب کاربر فعالی شمایکم این فعالیتت رو بیار جاهای دیگه خیلی خوب میشه
:khaneh:

به نام خدا

روزها فکر من این است و همه شب سخنم
که چرا غافل از احوال دل خویشتنم

ای خوش آن روز که پرواز کنم تا بر دوست
به هوای سر کویش پر و بالی بزنم

از کجا آمده ام، آمدنم بهر چه بود؟
به کجا می روم آخر ننمایی وطنم

مانده ام سخت عجب کز چه سبب ساخت مرا
یا چه بوده ست مراد وی از این ساختنم

من به خود نامدم اینجا که به خود باز روم
آنکه آورد مرا باز برد در وطنم

مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک
چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم

[="Century Gothic"][="Indigo"]

[/]

[="Century Gothic"][="Indigo"]

سلام
لطفا به این وبلاگ سر بزنید و نظر بدید ...

[SPOILER][/SPOILER]

آدرس : http://amamkhamenei.blogfa.com

[/]

[=Times New Roman]یا صاحب الزمان :Moteajeb!:
ببینید امام حسین ( ع ) با چه احمق ها و بزدل هایی طرف بوده..:Moteajeb!::Ghamgin:
خدا لعنتشون کنه..:Narahat:
مرد نبودن..:Cheshmak:
جمله ی آخر امام حسین ( ع ) که با کادر قرمز مشخص کردم جگر آدمو تیکه تیکه میکنه..:Ghamgin::Ghamgin::Ghamgin::geryeh:

نامردااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا :Narahat::Narahat::Narahat::Narahat::Ghamgin::Ghamgin::Ghamgin:

[="Black"]سلام

دلم گرفته ....
[/]

بنام خدا
یا امام هادی
سلام و عرض ادب :Gol:

مهدی;471483 نوشت:

.....خب دوستان گرامی
این هفته سعی کردیم جدای از بحث های جدی سایت یه محیط شاد و طنز را براتون ایجاد کنیم
از همه دوستانی که ما را همراهی کردند تشکر می کنم
خیلی پیام خصوصی دادند که ما تو شرایط سختی هستیم ولی این برنامه ما را شاد کرد
خب خوشحالیم که کار موفق بوده
این نکته را هم بگم ما همه کاربران اسک دین را به یه چشم می بینم و همه برای ما محترم هستند و استفاده
از عناوینی مثل کاربر افراطی و.. جهت مطالب طنز بود واصلا قصدی در کار نبوده است

جدا" نمی شد بدون تقدیر از برنامه ی خوب مدیران محترم ، از قسمت طنز اسک دین در این روزها، خداحافظی کرد :Kaf::Gol:

پیشنهاد هرکی بود ،خیلی عالی و لازم بود :ok:
وخیلی از استعدادهای پنهان دوستان ، شکوفا شد
:khaneh:

ان شالله همیشه در برنامه هایتان موفق باشید

و اما این عبارات زیبا و جالب جناب مهدی ،حرف دل ما هم هست ،بااجازه تکرارش می کنم :

نقل قول:

گاهی تلخ ،گاهی شیرین
گاهی دور، گاهی نزدیک

گاهی کم کار، گاهی فعال
گاهی شاد، گاهی غمگین

گاهی دلخور ،گاهی شاد
گاهی دلت از مدیران و کاربران میگره ،دلخور میشوی

گاهی بهت انرژی میده
گاهی یه مدت ازش زده میشوی

گاهی دلت میخواد یه مدت قهر کنی بری ،تا بودنت را حسن کنند

هر چی هست ، هر جور هست:
ما دوستــــــــــش داریــــــــــــــــــــم

اینجا اسک دین ،سایت دوست داشتی ما است
جبهه ای که توش چیز یاد میگیرم فعالیت می کنیم و یکلام:
زندگی می کنــــــــــــــیم

چه بخوایم چه نخوایم ما دلبسته اینجایم
یکی بیشتر ،یکی کمتر

:Gol::ok::Kaf: اسک دین ، دوسِت داریم :Kaf::ok::Gol:

:ask1:



ان شالله همیشه و در هر جبهه ای هستید ،شاد و سرزنده وسالم و سرحال باشید :ask4:
خانوم شمالی;471655 نوشت:
دلم گرفته ....
اِ..ببخشید دوستان ، بی زحمت یکم دیگه طنزهایتان را ادامه دهید ،گویا یک مورد ارژانسی داریم :Narahat az::khandeh!:
تا دل خانوم شمالی گرامی باز نشه، محاله من بذارم در طنز کلبه را ببندید ....زورمم زیاده .. حالا باور کنید، چی میشه مگه ؟ :khandeh!:

[="Tahoma"][="DarkGreen"]اللهم عجل لولیک الفرج

سلام بر شیعیان
سلام بر محبین
و سلام بر حق طلبان

با جست و جوی نام امام نقی (ع) نتیجه را مشاهده کنید که چه عکسی میاد!

به همه شیعیان بگویید[/]

بسم الله...
سلام؛

بچه ها کسب و کار مش احمد گرفته شکر خدا...

البته هنوز دانشجوم... برای باز شدن بختش صلوات ختم کنید.. بلند!!! (اون آخر مجلس:Narahat: )

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم...
یا زهرا//

رستگاران;471671 نوشت:
با جست و جوی نام امام نقی (ع) نتیجه را مشاهده کنید که چه عکسی میاد!

واقعا که اینا چیه؟میاره:Narahat:

مش احمد;471676 نوشت:
البته هنوز دانشجوم... برای باز شدن بختش صلوات ختم کنید.. بلند!!! (اون آخر مجلس )

[=Century Gothic]

رستگاران;471671 نوشت:
اللهم عجل لولیک الفرج

سلام بر شیعیان
سلام بر محبین
و سلام بر حق طلبان

با جست و جوی نام امام نقی (ع) نتیجه را مشاهده کنید که چه عکسی میاد!

به همه شیعیان بگویید

واقعا خاک بر سرشون ...
با همه چی شوخی با ائمه هم شوخی ؟!!!!!!!!!!!!!!!؟
دیگه شورشو در آوردن بی !!!
بی شرفا ...

حالا کاربران عضو در واحد تبلیغات فعالیتاشون رو در بخشهای دیگه بیشتر کنند.

:Ealam::moteajeb::Narahat::Motehayer:

[="Tahoma"][="Indigo"]

مبصر;471664 نوشت:
پیشنهاد هرکی بود ،خیلی عالی و لازم بود

یکم ریا:khandeh!:
از اول مهر که اومدیم کلبه را متحول کردیم تا امروز همه موضوعات کار خودم بوده بدون هیچ پیشنهاد و جلسه ای:Nishkhand:
البته مدیران لطف کردن اجازه دادند ما در کلبه یکم دستمون باز باشد ولی در ادامه ماجرا به احسنت احسنت اکتفا کردند:khaneh:
تازه امروز اومدن میگند این کار را فعلا ادامه بدید خوشمان امده:Gig:

مدیر اجرایی;471649 نوشت:
مهدی عزیز دمت گرم
من هم خیلی خندیدم
ادامه بده پسرم

مشاهده می فرمایید:khaneh:[/]

سلام.شبتون خیلی خیلی خوش

به ما که خیلی خوش میگذره چون بالاخره یه برف درس حسابی داره مشهد میاد.الآن درحالت ذوق مرگ هستم.:moj::badkonaka:

ازفردام که دهه فجره.چقدر دوست داشتنیه.بهترین خاطرات مدرسم واسه دهه فجره.چه برنامه هایی چه جشنایی.گروه سرود,تئاتر,و...
شرشره,کاغذرنگی,آهنگای انقلابی,و...

گاهی اوقات آرزو میکنم کاش تواون دوره به دنیا میومدم.امشب بامامانم رفتیم محله قدیمیشون,از روزای انقلاب برام گفتن از راهپیمایی ها وفرار کردن از دست آقاجونم که نمیذاشته برن تظاهرات...
خوش به حالشون.

مبارک همه باشه.:taghdim::keiketavallod:

[="DarkGreen"]

مش احمد;471676 نوشت:
بسم الله...
سلام؛

بچه ها کسب و کار مش احمد گرفته شکر خدا...


سلام به همه
به به.مثل اینکه آقای دکتر مطب دار شده!ویزیت برای کاربرای اسک دین رو رایگان کن برادر.حالا دکتر چی هستی دکتر؟؟؟؟؟؟[/]

اینم جهت خنده
.
.
.
.
[spoiler] وصيت نامه ماهاتما گاندی :......चपटे अकत पचक चपचेअ यपचप चपचेअ यप चपचेअ यप चपचेअ यप चपचेअ यप चपचेअ यप चपचेअ यप चपचेअ यपचपचाठेआत झख़ढ हनी ऐग.....
خيلي تحت تأثير قرار گرفتم مخصوصاً اون قسمت كه ميگه : भीडग डीऔ भ[/spoiler]
[/spoiler]
[/]

[="Tahoma"][="Navy"]

رستگاران;471671 نوشت:
اللهم عجل لولیک الفرج

سلام بر شیعیان
سلام بر محبین
و سلام بر حق طلبان

با جست و جوی نام امام نقی (ع) نتیجه را مشاهده کنید که چه عکسی میاد!

با سلام
خدا همه شونو لعنت کنه که به مقدسات شیعیان توهین میکنن مخصوصا شاهین نجفی ملعونو که توهین به امام نقی علیه السلام غریبو شروع کرد.
اللهم العن قوم الظالمین[/]

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

رستگاران;471671 نوشت:
اللهم عجل لولیک الفرج

سلام بر شیعیان
سلام بر محبین
و سلام بر حق طلبان

با جست و جوی نام امام نقی (ع) نتیجه را مشاهده کنید که چه عکسی میاد!

به همه شیعیان بگویید


این ها نتیجه کمپی است در فیس بوک که عنوانش یادآوری امام علی نقی (ع) به شیعیان بود.جالب اینجاست که شاهین نجفی (علیه ما علیه) در مصاحبه با دویچه وله گفته بود من آهنگ نقی را برای حمایت از این کمپین خوانده بودم.حال حضراتی که می گویند شاهین نجفی (علیه ما علیه) این آهنگ را برای بیان معضلات اجتماعی خوانده (!) و خودش هم در مصاحبه با بی بی سی همین را گفته بود (!) چطور می خواهند این مسئله را توجیه کنند؟!
لبیک یا ابالحسن
لبیک یا علی بن محمد بن علی بن موسی الهادی النقی العسکری

و من الله توفیق

بن موسی;471825 نوشت:
شاهین نجفی (علیه ما علیه) در مصاحبه با دویچه وله گفته بود من آهنگ نقی را برای حمایت از این کمپین خوانده بودم.

اللهم عجل لولیک الفرج

سلام
برای حمایت خوانده بود؟

حال ما بپذیریم این موضوع رو و کاری با شاهین نجفی نداشته باشیم و این موضوع رو به خود ولی امر مسلمین جهان حضرت مهدی صاحب الزمان(ع) می سپاریم تا خودشان حکم دهند

اما آیا اینکه این کاریکاتور ها یا این عکس ها به این شکل دیده بشه خوبه؟

برفرض بگیم که اونم با امامون نبود
خب حداقلش ما باید کاری کنیم تا بجای اون کاریکاتور ها عکس ه و مطالب خوبی از امام عزیزمان بیاد؟ غیر اینه؟

خدایا پناه می آورم به تو از شر فتنه های آخر الزمان

اللهم عجل لولیک الفرج:Gol:

سلام
عرض ادب و احترام
این هفته میخوایم یه داستان واقعی را بازخوانی کنیم
همراه ما باشید:ok:

بغض گلو گیر
قسمت اول


KHIYANT

از شهرم جدا شده بودم و به تهران آمده بودم. تهران برا من که تنها بودم یه چیزی شبیه اقیانوس بود یا یک بیابانی که یه نفر در آن تک و تنها باشه. خونه ما مانند لونه است تا میخوای بری یک طرف جلوتا یک دیوار سد می کنه. من مرغی در یک قفس بودم که گاهی از پنجره آسمون را نگاه می کردم و به یاد گذشته ام می افتادم. گذشته، آه دلم پر میکشه براش. رمان خواب هام بیشتر صفحاتش پر از اتفاقات گذشته است. هرچی این خواب ها را مرور می کنم خسته نمی شوم اون قدر گذشته برام شیرین بوده که تو بیداری هم روحم پر میکشه و می رود تو اون ایام. بارها و بارها با تکان دادن دست شوهرم از خیالاتم بیرون میام.
شوهرم مرد خوبیه اون عاشق منه. وقتی میخواد بره کار آخرین لحظه ای که خداحافظی می کنه و از لای در نگاهی می کنه تو نگاهش، ناراحتی برای من موج می زنه. تا مدتی قبل فکر می کرد من در کنار او هیچ غم و غصه ای ندارم اما همین که بهش گفتم در و دیوار تو روز می خواند منو قورت بدهند و من از تنهایی بیزارم، همیشه دلواپس منه. از سر کارش روزی چند مرتبه تماس میگره. ......
ادامه دارد...

اما تا قسمت بعد را بذاریم
به نظر شما چرا تو دنیای امروز احساس خوشبختی کم شده؟
چرا اینقدر افسردگی زیاد شده؟
چرا گاهی داشته هامون را نمی بینم ولی نداشته ها را خوب می بینم؟
چطور میشه نو زندگی احسای خوشبختی کرد؟

به نام خدا

:Gol:فرا رسیدن دهه روشنایی و نور رو خدمت همه تبریک میگم :Gol:

:Gol:

:Gol:

سلام
بعض ها عادتشونه
خرج عزيزم عزيزم راه بندازن
البته نبايد زود قضاوت كرد
بگذريم
شنيديد حيوانات برند سونوگرافي


بچه كوسه
فكر كنم دو يا سه ماهه باشه
جنسيتش؟ هنوز تخصصشو نگرفتم

بچه سگه از اون گرونها كه بايد براش شناسنامه بگيري
پسر باشه بالا ده ميليون
دختر باشه زير ده ميليون
كلا نجسه

ا

اينم بچه سگه

:Nishkhand::Nishkhand::Nishkhand::Nishkhand::Nishkhand:

اينو سه بعدي گرفتن باباش پولدار بوده خواسته از قبل از تولد عكس بگيره


:Khandidan!:

:Khandidan!:

سربند یا مهدی;471812 نوشت:

سلام به همه
به به.مثل اینکه آقای دکتر مطب دار شده!ویزیت برای کاربرای اسک دین رو رایگان کن برادر.حالا دکتر چی هستی دکتر؟؟؟؟؟؟

سلام؛

عزیز من این چه حرفیه... کاربر اسک دین اصلا مگه باید بیمار بشه که بره دکتر!؟؟! نعوذبالله!! :Nishkhand:

من ترم چهاری هستم.. راه بس طولانی و معشوقه بسیار!! و ازدواج نمشه!:khandeh!:

یا زهرا//

اعتراض!! نیم ساعت سکوت مطلق!!

آقا چه وعضشه اصن!؟:Narahat:

مهدی هم داره مثله دکتر حامی پدر مارو در میاره!! پععععع!! یه داستان رو شونصد بخش میکنن باید یه ملیون بار به اسک دین سر بزنیم! البته صله رحم که سفارش شده اما نه دیگه تا این حد!! آقا دو سه قسمتش کنید خلاص کنید ما رو... با تشکرات اعظم و ایضا عظمی ! :khandeh!:

یا زهرا//

مهدی;471875 نوشت:
به نظر شما چرا تو دنیای امروز احساس خوشبختی کم شده؟

به خاطر مادی گرایی ...

همه خوشبختی رو دز این چیز ها میبینن » برا اینکه خوشبخت باشیم : باید خونه داشته باشیم ... ماشین اخرین مدل ... یه 10 میلیارد تومان باید توی جیبمون داشته باشیم

یه ویلا توی محمود اباد ...

خوب اینها هم که چیزهای گذرایی هستن ممکنه باشن یا نباشن . بر این اساس هم خوشبختی متغیر میشه.

مهدی;471875 نوشت:
چرا اینقدر افسردگی زیاد شده؟

هر چه قدر انسان دلبسته دنیا باشه به همان اندازه هم افسرده تر خواهد شد.

مهدی;471875 نوشت:
چرا گاهی داشته هامون را نمی بینم ولی نداشته ها را خوب می بینم؟

انسان اصولا همین طوره ... بر اساس عادت میره جلو ..

داشته ها عادی شده اند و نداشته ها غیر عادی هستند.

کنجکاوه ببینه اون چیزهای غیر عادی (نداشته ها ) چه طورین؟

مهدی;471875 نوشت:
چطور میشه نو زندگی احسای خوشبختی کرد؟

به ندای درونیمان گوش بدیم ببینیم چی میخواد ؟ خیلی دقیق گوش بدیم
بر اساس انچه ما را درونا راضی میکند تصمیم بگیریم .
اگر به اون هدف اصلی رسیدیم که هیچ .باید خوشبخت شده باشیم

اگر نه شاید حکمتی بوده که ما خبر نداشته ایم.

در شرایط حال زندگی کنیم .

اینده نگری هم باید داشته باشیم اما نباید زندگی اکنون مارو تحت تاثیر قرار بده.

بغض گلو گیر

قسمت اول
[SPOILER]از شهرم جدا شده بودم و به تهران آمده بودم. تهران برا من که تنها بودم یه چیزی شبیه اقیانوس بود یا یک بیابانی که یه نفر در آن تک و تنها باشه. خونه ما مانند لونه است تا میخوای بری یک طرف جلوتا یک دیوار سد می کنه. من مرغی در یک قفس بودم که گاهی از پنجره آسمون را نگاه می کردم و به یاد گذشته ام می افتادم. گذشته، آه دلم پر میکشه براش. رمان خواب هام بیشتر صفحاتش پر از اتفاقات گذشته است. هرچی این خواب ها را مرور می کنم خسته نمی شوم اون قدر گذشته برام شیرین بوده که تو بیداری هم روحم پر میکشه و می رود تو اون ایام. بارها و بارها با تکان دادن دست شوهرم از خیالاتم بیرون میام.
شوهرم مرد خوبیه اون عاشق منه. وقتی میخواد بره کار آخرین لحظه ای که خداحافظی می کنه و از لای در نگاهی می کنه تو نگاهش، ناراحتی برای من موج می زنه. تا مدتی قبل فکر می کرد من در کنار او هیچ غم و غصه ای ندارم اما همین که بهش گفتم در و دیوار تو روز می خواند منو قورت بدهند و من از تنهایی بیزارم، همیشه دلواپس منه. از سر کارش روزی چند مرتبه تماس میگره. ......
[/SPOILER]

قسمت دوم

يه روز گفت: خيلي ناراحتم كه احساس تنهايي مي كني. به نظرم اگه دانشگاه درس بخواني هم رشد علمي مي كني و هم از اين حالت خارج ميشي. هنوز حرفش تموم نشده بود كه از شادي بلند شدم و داد زدم خيلي عاليه، فكر بكريه، چرا به فكر خودم نرسيده بود.

شوهرم ثبت نامم كرد و من مشغول درس شدم. چيزي نگذشت كه زندگيم رديف رديف شد. و او گاهي از روي رضايت وقتي مي ديد، درس مي خوانم تبسم معناداري مي كرد، برام چايي، بيسكويت و... مي آورد. صداي تلويزيون هميشه پايين بود. زندگيم روي شيرينش را به من نشان داده بود البته بماند كه گاهي هم گرگ غم هنگام ياد آوري خاطرات گذشته به گله حواسم مي زد و بعد قطرات اشك از ناودان چشمانم سرازير مي شد.
ادامه دارد....


[=Century Gothic]سلام

[SPOILER]خواهش میکنم اینا رو دیگه پاک نکنید ...[/SPOILER]

[SPOILER]این آدم برفی منه ... :Nishkhand:
[/SPOILER]

[SPOILER]اینم یه عکس دیگش ...
[/SPOILER]

[SPOILER]شاید باورتون نشه اینم پرتقال درخت خونه مویه ... :Nishkhand:
[/SPOILER]

[SPOILER]اینم یه عکس دیگش
[/SPOILER]

نقل قول:
چرا احساس خوشبختی نمیکنیم؟

سلام علیکم
چون تعریف درستی از خوشبختی نداریم و نمیدونیم اصلا خوشبختی یعنی چی !!! به همین خاطر احساس خوشبختی نمیکنیم

:Gol:سلام :Gol:
چرا با این که می فهمین شوهرتون دوستون داره احساس تنهایی می کنید ببخشید آدم وقتی خوش بخته کمتر دل تنگ می شه شما به جنبه های مثبت زندگی تون فک کنین که چقد شوهرتون دوستون داره به درستون فک کنین من یه زمانی به یکی از آشنا های خیلی نزدیکمون اینقد وابسته بودم که حتی موقعی که پدرم می رفت یه شهر دیگه وما مجبور می شدیم بریم به هر طریقی بود هر هفته خودمو می رسوندم پیشش حتی برا یه روزم می رفتم تا دلم آروم بگیره ولی وقتی فوت شد از زندگی افتادم ولی با فکر نکردن به اون و سرگرم کردن خودم با درس تونستم این عادت رو دور بریزم ولی هنوز خلا روحی خودمو حس می کنم ولی سریع از فکرش می یام بیرون .خوب بقیه هم حق دارن خوب زندگی کنن حق دارن شاد باشن حق دارن منو شاد ببینن حق دارن حق به خاطر اینام تونستم به جایی که دوس دارم برسم روحمو به علاوه دل تنگیمو دور بریزم ....:Gol:
موفق باشید ....:Gol:
اینقدم خودتونو اذیت نکنین اون بنده خدام ببخشید یه از خودش بدش می یادا که شمارو داره مثلا داره به امون خدا ول می کنه........:Gol:

[="Tahoma"][="Blue"][h=2]در بهار آزادی ....جای شهدا خالی...[/h]

تا تعریفت از خوشبتی چی باشه؟!
دنیا گرا ها هیچگاه خوشبخت نمی شوند بجاش....
فرد گرا ها هیچ وقت خوشبت نمی شوند اما بجاش....
عینی گرا ها هیچ وقت خوشبخت نمی شوند اما بجاش...[/]

[="Tahoma"][="Blue"][h=2]امان از رفیق بد!!!!!!!!!![/h]


کوتاه نگر ها هم هیچگاه به خوشبختی نخواهند رسید
زیرا وقتی می فهمند اشتباه کرده اند
که
دیگر یا راه برگشت ندارند و با ممکنه، برگشت خیلی سخت باشد...[/]

چون تعریف درست از خوشبختی نداریم ...
تو کتاب دینی میخوندیم که خوشبختی در ایمان به خدا و عمل به دستورهای اوست اما ما دنبال خوشبختی تو چیزهای دیگه هستیم

به نظر من خوشبختی یعنی احساس رضایت از وضعیت موجود. همین احساسه که خوشبختی رو شکل میده. مهم اینه که احساس خوشبختی کنیم .
یکی از مشکلات ما در عصر جدید که انواع سرگرمی و تفریحات در اختیارمون هست احساس یکنواختی و تکراری بودن است. هرچقدر زندگی ها مرفه تر و مدرن تر احساس یکنواختی بیشتر.
مشکل از پیشرفت نیست مشکل اینه که احساس رضایت نمیکنیم. احساس رضایت رو در جای نامناسبی جستجو میکنیم احساس سعادت و خوشبختی از درون هست. خوشبختی به طرز فکر و نگرشمون بستگی داره. آیا ما در زندگی مثبت ها رو میبینیم یا منفی ها رو. یک نفر در زندگی تاریکی، سیاهی و بدبختی میبینه و یکی دیگر در همان زندگی روشنایی، شادی و زیبایی میبینه. تفاوت آنها در چیست؟ در طرز تفکر و نگرششون.


بغض گلو گیر

قسمت اول
[SPOILER]از شهرم جدا شده بودم و به تهران آمده بودم. تهران برا من که تنها بودم یه چیزی شبیه اقیانوس بود یا یک بیابانی که یه نفر در آن تک و تنها باشه. خونه ما مانند لونه است تا میخوای بری یک طرف جلوتا یک دیوار سد می کنه. من مرغی در یک قفس بودم که گاهی از پنجره آسمون را نگاه می کردم و به یاد گذشته ام می افتادم. گذشته، آه دلم پر میکشه براش. رمان خواب هام بیشتر صفحاتش پر از اتفاقات گذشته است. هرچی این خواب ها را مرور می کنم خسته نمی شوم اون قدر گذشته برام شیرین بوده که تو بیداری هم روحم پر میکشه و می رود تو اون ایام. بارها و بارها با تکان دادن دست شوهرم از خیالاتم بیرون میام.
شوهرم مرد خوبیه اون عاشق منه. وقتی میخواد بره کار آخرین لحظه ای که خداحافظی می کنه و از لای در نگاهی می کنه تو نگاهش، ناراحتی برای من موج می زنه. تا مدتی قبل فکر می کرد من در کنار او هیچ غم و غصه ای ندارم اما همین که بهش گفتم در و دیوار تو روز می خواند منو قورت بدهند و من از تنهایی بیزارم، همیشه دلواپس منه. از سر کارش روزی چند مرتبه تماس میگره. ......
[/SPOILER]

قسمت دوم

[SPOILER]
يه روز گفت: خيلي ناراحتم كه احساس تنهايي مي كني. به نظرم اگه دانشگاه درس بخواني هم رشد علمي مي كني و هم از اين حالت خارج ميشي. هنوز حرفش تموم نشده بود كه از شادي بلند شدم و داد زدم خيلي عاليه، فكر بكريه، چرا به فكر خودم نرسيده بود.

شوهرم ثبت نامم كرد و من مشغول درس شدم. چيزي نگذشت كه زندگيم رديف رديف شد. و او گاهي از روي رضايت وقتي مي ديد، درس مي خوانم تبسم معناداري مي كرد، برام چايي، بيسكويت و... مي آورد. صداي تلويزيون هميشه پايين بود. زندگيم روي شيرينش را به من نشان داده بود البته بماند كه گاهي هم گرگ غم هنگام ياد آوري خاطرات گذشته به گله حواسم مي زد و بعد قطرات اشك از ناودان چشمانم سرازير مي شد.[/SPOILER]

قسمت سوم
تو دانشگاه زود با چندتا خانم دوست شدم گاهي با هم سالن مطالعه مي رفتيم و زماني تو پاركي با هم قدم مي زديم. يك روز منتظرشون بودم، دير كرده بودند. با خودم گفتم تماس بگيرم ببينم كجاند و چرا تا حالا نيامده بودند وقتي تماس گرفتم پسر جواني جواب داد تازه متوجه شدم كه شماره را اشتباه گرفتم. چند كلامي بين ما رد و بدل شد. او چندتا تكه بارم كرد و من هم جوابش را دادم.

يك روز وقتي در سالن مطالعه بود براي رفع خستگي مونده بودم چكار كنم كه به ذهنم زد كه اس ام اسي به اون پسر بدهم. بعد از چند ثانيه پس از ارسال او تماس گرفت. قصد خاصي نداشتم با خودم گفتم كمي سر كارش بگذارم ازم پرسيد چه كاره ام واقعيت را گفتم. پرسيد چند سال دارم گفتم: 23 سال ولي الكي به او گفتم ازدواج نكرده ام.
پسر خوبي بود كمي من را نصيحت كرد و گفت كه اين كار عاقبت خوبي نداره و نبايد با پسران ارتباط داشته باشم. خلاصه دلسوزم بود و به حرف هام گوش مي داد. هرباري كه حوصله ام سر مي رفت به او تماس مي گرفتم از اين كه مي ديدم بين ما جملات عشقي رد و بدل نمي شود و گناهي نمي كنيم خيالم راحت بود به همين دليل نگراني خاص و احساس گناهي نداشتم.

از بيست بار كه تماس مي گرفتيم حدود هفده بارش را من تماس مي گرفتم. اس ام اس زيادي براش مي فرستادم. شوهرم كاري به گوشي من نداشت و من از اعتمادش خيالم راحت بود وقتي صداي رسيدن اس ام اسي تو خونه مي پيچيد مي گفت: خيلي خوشحالم كه تونستي زود چندتا رفيق صميمي براي خودت پيدا كني.
ادامه دارد ...

همراه داستان نظرتون هم بگید
اشتباهات شخصیت های داستان از کجا شروع میشود


افسردگی هم علت های مختلفی داره:
به خاطر تنهایی یا زندگی در شرایط بد و سخت ، نداشتن سلامتی، مشکلات مالی یا بیکاری، مشکلات زناشویی ، سابقه افسردگی در فامیل یا حتی مصرف مواد مخدر. گاهی افسردگی به فصل ها هم ربط داره. معمولا افسردگی در فصل پاییز بیشتره. گاهی ضربه روحی مثل از دست دادن فردی در زندگی افسردگی میاره. گاهی نوسان میزان هورمونها باعث افسردگی میشه.

بیچاره شوهرش چقدر خوش خیاله :geryeh:
و خودش چقدر نامرده که از اعتماد شوهرش سواستفاده میکنه :Ghamgin::Narahat:


موضوع قفل شده است