ܓ✿طرح حفظ خطبه کوثرܓ✿

تب‌های اولیه

605 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

مرمرا باور نمی آید ز روی اعتقاد
حق زهرا بردند و دین پیامبر داشتن .

( سنایی غزنوی )

گلویم پر ز بغض آتشینی
سوی مسجد شدم با ناز بینی
ولی بر گشتنم طور دیگر شد
حیات و زندگی ام پر خطر شد
ز منزل تا به مسجد اشک ریزان
رسیدم با دو صد افتان وخیزان

بسمه المنتقم

ریسمان بسته به دست مرتضی

آن یداللهی صفت دست خدا

شرمتان باد ای همه نامردمان

فاطمه گوید شما را اَلأمان؟!

فاطمه دخت نبی أُم أبی

آنکه مِدحَت گوید او را هر نبی

کفرتان ایمان بُده ای کوفیان

در سقیفه کفرتان آمد عیان

............
تو خود دانی که من بی اختیارم
ز جان و دل مطیع شهریارم
پس آنک خود کمی تعجیل فرما
حقوقم از فدک تحصیل فرما

[="Times New Roman"][="Navy"]هفته بیست وچهارم:

سیده راضیه;755294 نوشت:
[=Times New Roman][=Times New Roman]هفته بیست وچهارم:


حدیث نورانی رسول خدا(ص) :
«ما قلتُ ولا قال القائلون قبلی مِثل لا إله إلاّ الله؛(1) من و هیچ یک از انبیای پیشین مثل کلمة توحید نگفته‌ایم».
پس معلوم می‌شود کلمة ای کامل‌تر از کلمة توحید وجود ندارد و روزی بشر نشده است.

پی‌نوشت‌ها:
1. صدوق، التوحید، باب 1، ص 18، حدیث 1، نشر جامعة مدرسین، قم 1416ق.

صادق;755621 نوشت:
حدیث نورانی رسول خدا(ص) :
«ما قلتُ ولا قال القائلون قبلی مِثل لا إله إلاّ الله؛(1) من و هیچ یک از انبیای پیشین مثل کلمة توحید نگفته‌ایم».
پس معلوم می‌شود کلمة ای کامل‌تر از کلمة توحید وجود ندارد و روزی بشر نشده است.

پی‌نوشت‌ها:
1. صدوق، التوحید، باب 1، ص 18، حدیث 1، نشر جامعة مدرسین، قم 1416ق.
با سلام وعرض ادب

استاد گرامی میشه لطفا در مورد این قسمت از خطبه بیشتر توضیح بفرمایید.

با تشکر:Gol:

همای رحمت;755623 نوشت:
با سلام وعرض ادب

استاد گرامی میشه لطفا در مورد این قسمت از خطبه بیشتر توضیح بفرمایید.

با تشکر:Gol:

باسلام وتشکر .
این متن را جناب عالی شرح بزنید تا مورد استفاده همگان قرار گیرد .

سیده راضیه;755294 نوشت:
[=Times New Roman][=Times New Roman]هفته بیست وچهارم:




پیامبر اکرم - صلی الله علیه و آله - خطاب به امیر مؤمنان - علیه السلام - می فرماید:
«یَا عَلِیُّ !.. وَ ایْمُ اللَّهِ لَأَنْ یَهْدِیَ اللَّهُ عَلَى یَدَیْکَ رَجُلًا خَیْرٌ لَکَ مِمَّا طَلَعَتْ عَلَیْهِ الشَّمْسُ وَ غَرَبَتْ؛ (1) به خدا سوگند ! اگر خداوند به دست تو و با تشویق و راهنمای های شما یک نفر را هدایت کند، برای تو بهتر و با ارزش تر است از آنچه خورشید بر آن طلوع و غروب می کند».

پی نوشت:
1. ثقة الاسلام كليني، الكافي، ج 1 ، ص 28، دار الكتب الاسلاميه، طهران، 1365 ش.

خداوند وحکیم و ناز گستر
ز هر چه وصف گویم اوست برتر
زنازش این همه ناز آفریده است
و بلبل را پر آواز آفریده است
صدای جیرئیل و ناله نی
بگوش آید مرا هر دم پیاپی
که تا یک شمه از راز بگویم
از آن ناز واز آن سازش بگویم

در کتاب های معتبر شیعه و سنی نقل شده که چون فاطمه(س) خدمت پیامبر خدا می رسید، با کلمات محبت‌آمیز و محترمانه پدر بزرگوارش رو برو می شد، و پیامبر به احترام فاطمه (س) از جا بر می‌خاست و دست فاطمه(س) را می گرفت و می بوسید و او را در کنار خود می‌نشاند. راوی این سخن عائشه همسر پیامبر است.
مرحوم شیخ طوسی از علمای بزرگ و با عظمت شیعه و مؤسس حوزة علمیه نجف که کتاب‌های ارزشمندی در باره فقه و حدیث و معارف و اصول نوشته و از فقیهان کم‌نظیر عالم تشیع است این حدیث را در کتاب امالی(1)

پی‌نوشت‌ها:
1. امالی الطوسی، مجلس 14، ص 400، حدیث 893/40.

در بین انسان ها آن که به کمال عبودیت می رسد و آیت تمام نمای خدا می گردد، غایت است . چهارده معصوم به عبودیت مطلق و اوج کمال انسانی رسیده اند . به همین جهت آنان غایت خلقت هستند .
در روایت قدسی هم دارد که وقتی حضرت آدم و حوا انوار معصومین را بر ساق عرش ملاحظه کردند، آنان را در بالاترین مقام یافتند . از خدا در مورد هویت آنان سوال کردند. خداوند اعلام کرد که اینان برگزیدگان من هستند که به خاطر آنان بهشت و دوزخ و دنیا و آخرت و ...را آفریدم.
از آن جا که معصومین علیهم السلام همه نور واحد و شجره طیبه یگانه ای هستند که خدا برای خود برگزیده و خلقت به خاطر آنان صورت گرفته ، می توان همه خلقت را طفیل وجود همه آنان دانست . می توان همه خلقت را طفیل وجود بعض آنان که جزء همان نور واحد است ، دانست.
همه خلقت برای وجود چهارده معصوم وجود یافته است، همچنان که همه خلقت و و همه معصومین طفیل وجود رسول خدایند .همه خلقت و رسول خدا و امام علی خلق شده اند تا زهرای مرضیه وجود یابد. اینان چون همگی نور واحد هستند و سالک یک طریق و رهپوی یک مقصدند، یک حقیقت می باشند . من و شما هم اگر سالک این طریق و رهپوی این حقیقت گردیم، از برگ و بار همین شجره خواهیم شد . به همان حقیقت واحد وصل خواهیم گردید.
بنا بر این در این جا زهرای مرضیه نه یک زن بلکه مصداق انسان کامل و همراه تمام عیار رسول خدا است.در آن مقام دیگر مرد و زن بودن تفاوتی ندارد و ملاک، انسانیت است و عبودیت.

هلا ای تشنه ی درک حقیقت
و جرعه نوش از جام شریعت
برو در خطبه ی زهرا نظر کن
کمی در ژرف کاوی ها سفر کن
که تا معنای مولا را بدانی
حقایق را در این آیینه خوانی

علامه سید جعفر مرتضی عاملی می گوید:
"ما تصور نمی کنیم که گریه زهرا(س ) در فراق پدرش آسایش مردم را به هم زد و موجب اعتراض آنان شد، بلکه آنچه آنان را ناراحت کرد و به واکنش واداشت، چیزی است که وجود زهرا(س ) در کنار قبر پدرش با حالتی از حزن و اندوه و دلتنگی و دل شکستگی برمی انگیخت (یعنی ) مظلومیت زهرا که بلافاصله پس از درگذشت پدرش به سراغ او آمده، نمایانگر حالت تحریک مداوم مردم پاک نهاد و مخلص و با ایمان و در نتیجه نابودی خطی بود که از انجام هیچ عملی در راه رسیدن به خواسته هایش فرو گذار نکرد. "
(4.رنج های حضرت زهرا (س) ص 302 و 301.)

[="Times New Roman"][="Navy"][=Times New Roman][=Times New Roman]هفته بیست وپنجم:

[=Times New Roman]

بسم ربّ الفاطمه

بسم ربّ الفاطمه از عرش آمد تا زمین//نور أنور را ببین

شش جهت را بست با اهل یقین//نور أنور را ببین

تا علی مشتاق او شد زاهل دین//نور أنور را ببین

سایه ی عرش خدا آمد زمین//نور أنور را ببین

سر، فرود آور، به انوار مبین//نور أنور را ببین

عاشق و مست و خرابِ شاه دین//نور أنور را ببین

در رثایش، فاطمه آمد حزین//نور أنور را ببین

دست، بسته، پادشاه ملک و دین//نور أنور را ببین

تا سقیفه می کشیدندش زمین//نور أنور را ببین

أُفت و خیزان،سیّدِ أهل یقین//نور أنور را ببین

سیلی و رخسار و زهرا و جبین//نور أنور را ببین

چادرِ خاکیّ و اُفتادن،زمین//نور أنور را ببین

سینه ام سوزد مگو دیگر چنین//نور أنور را ببین

اینهمه حِقد و حسد با ظلم و کین//نور أنور را بببین

سر فرو کرده به چاه،آن نازنین //نور أنور را ببین

دردِ دل، گفته به أعماق زمین//نور أنور را ببین

استخوانش در گلو و خارِ ظلمش در دو عِین//نور أنور را ببین

از برای اتّحادِ امّتِ اسلام و دین//نور أنور را ببین

کفر، از جمعیّتِ اسلام شد زار و حنین//نور أنور را ببین

شیعه یعنی شایَعَ،آری همین//نور أنور را ببین

پیروی از أمرِ مُولَی المُرسلین//نور أنور را ببین

شیعه یعنی دور باش از غین و شین//نور أنور را ببین

شیعه یعنی پُر شده از عشق،هین//نور أنور را ببین

دشمنان شیعه أبتر یا عنین//نور أنور را ببین

شیعه وارث می شود، کلِّ زمین//نور أنور را ببین

گرچه دشمن مخفی است اندر کمین//نور أنور را ببین

قهرِ مولا می کند،دشمن مَهین//نور أنور را ببین

مژده می آید به زودی،آن و این//نور أنور را ببین

از میان مکّه نوری می درخشد در زمین//نور أنور را ببین

می رود اسلام، تا أقطابِ چین//نور أنور را ببین

می رسد عصر ظهورِ آن امامِ عارفین//نور أنور را ببین

پاک می گردد جهان از لوثِ شومِ مشرکین//نور أنور را ببین

شاد مولا می شود،زهرایِ أطهر هم چنین//نور أنور را ببین

پس بگو إن شاءَ ربَّ العالمین//نور أنور را ببین

إِستَجِب،دَعواتِنا حقُّ المُبین//نور أنور را ببین

حضرت خدیجه ثروت فراوانی داشت. همه آن‌ها را در اختیار پیامبر(ص) قرار داد، حضرت از آن‌ها بهره گرفت و در راه اعتلای کلمه الله و پیش رفت اسلام مصرف کرد. خدیجه از دنیا رفت و ثروتی از او باقی نماند که دخترش فاطمه(س) از آن بهره گیرد، خداوند به پیامبرش دستور داد: به پاس فداکاری‌های حضرت خدیجه و به عوض آن همه انفاق‌های آن بانوی بزرگ، فدک را به دخترش بدهد.

طبق بعضی از تواریخ، پس از آن که فاطمه (ع) اقامه بینه نمود، ابوبکر نامه فدک را به او داد. فاطمه نامه راگرفت و از نزد ابوبکر خارج شد.
در بین راه با عمر برخورد نمود. عمر پرسید: فاطمه از کجا می آیی ؟ در پاسخش فرمود:
از پیش ابوبکر. او را خبر دادم که «فدک» را پیامبر به من بخشیده و برای او بینه اقامه کردم و او طی نامه ای فدک را به من بازگرداند. عمر نامه را گرفت و به سوی ابوبکر بازگشت و به وی گفت :
فدک را تو به فاطمه داده ای و نامه آن را نوشته ای ؟ ابوبکر جواب داد بلی ! عمر گفت :
علی (ع)آن را به سوی خود می کشد، وام ایمن زن است و حرفش مورد قبول نیست . سپس آن ریخت و آن را پاره کرد.


تحمل کن گل یاس محمد
که تا ظاهر شود انوار احمد
تو میدانی که مهدی باز آید
به شور و ناز وصد آواز آید
فدک را باز بستاند از این جمع
شود روشن در این کلبه بسی شمع

در اصول کافى در باب مولد امام موسى الکاظم علیه السلام روایت کرده که شخصى نصرانى از آن حضرت سؤال کرد: تفسیر باطنى« حم وَ الْکِتابِ الْمُبِینِ إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةٍ مُبارَکَةٍ إِنَّا کُنَّا مُنْذِرِینَ فِیها یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکِیمٍ»چیست، حضرت فرمود: مراد از «حم» محمد است . نام نامى آن حضرت در کتابى که براى هود پیغمبر نازل شد ،حم است . حم دو حرف است از حروف محمد که از آن به طریق رمز به محمد تعبیر شد .
مراد از «الْکِتابِ الْمُبِینِ» امیر المؤمنین علیه السلام است .
مراد از «لَیْلَةٍ مُبارَکَةٍ» فاطمه زهرا است .
مراد از «فِیها یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکِیمٍ »رجل حکیم است که از آنان خیر بسیار بیرون مى‏آید که هر کدام امام زمان خود می باشند :از حضرت امام حسن تا صاحب الامر علیهم السلام .
نامگذاری سیده نساء العالمین به «لیله »به طریق مجاز است چون حضرت مانند شب به حجاب عصمت مستور و مخفى است ....ضمیر انزلناه به امیر المؤمنین راجع است.ظاهرا حاصل معنى آیات این باشد :
قسم به محمد و به وصى او امیر المؤمنین علیه السلام که امیر المؤمنین را به فاطمه زهرا تزویج کردیم و ما بندگان را در باب امامانى که از سیده نساء العالمین عرصه جهان را منور می سازند انذار کننده‏ایم زیرا هر که قبول ولایت ایشان نکند ،به عذاب ابد معذب خواهد گشت .............(1)

پی نوشت:
1 . تفسیر شریف لاهیجی ،ج‏4 ،ص : 99

حضرت زهرا(ع) علی (ع) ام ایمن، اسماء بنت عمیس، حسن و حسین را به عنوان شاهدهمراه آورد، اما باز مورد قبول خلیفه واقع نشد، به این دلیل که علی (ع)همسر فاطمه است و حسن و حسین فرزندان او هستند و طرف فاطمه را خواهند گرفت و به نفع او شهادت خواهند داد.
اسماء بنت عمیس بدان جهت گواهیش مورد قبول واقع نگردید که همسر جعفر بن ابی طالب بود و به نفع بنی هاشم شهادت می­دهد و ام ایمن گواهیش پذیرفته نشد به این جهت که زنی است غیر عرب و نمی­تواند مطالب را روش بیان کند.

[="Times New Roman"][="Navy"][=Times New Roman][=Times New Roman]هفته بیست وششم:


سیده راضیه;762513 نوشت:
[=Times New Roman][=Times New Roman][=Times New Roman][=Times New Roman]هفته بیست وششم:



پس از آن التّی واللّتیا
فلک عقدی فشانید بر ثریا
ابو زهرا محمد نام گل کرد
دو عالم را به سان جام مُل کرد
هلال ماه خاتم گشت ظاهر
نجات نسل آدم کرد دایر
همای وادی بطحا و یثریب
خدا را در زمین فرخنده نایب
طبیب آسا هزاران نسخه پیچید
ز خورشید بلندش ناز تابید
نظام وطرح سامان معیشت
برای زندگی راه و شریعت
فرود آورد از عرش برینی
که تا سامان دهد نظم زمینی
وگر گان عرب در کوی و برزن
نباشد دایماً در جنگ ورهزن
مرارت ها وتحریفات ادیان
نسازد جان آدم را پربشان
ز یمن حضرت لولاک هستی
جهان را کرد سوی حق پرستی
عرب شد صاحب نظم وتمدن
به تن پوشیده دستاری تدوین
ولی اکنون چه می بینم در این کوی ؟
چرا زمزم نمی جوشد از این جوی ؟

در خصوص فضیلت حضرت زهرا(س) این حدیث بسیار زیبا و گویا است که امام حسن عسکری(ع) فرمود:
«نحن حجج الله وجدتنا فاطمه حجة الله علینا». (1) ما حجت های الهی هستیم و جده ما فاطمه، حجت الهی بر ما است.
از این حدیث فضیلت حضرت فاطمه زهرا بر انبیای پیشین به آسانی قابل اثبات است.
شهید مطهری سخن شنیدنی در این باره دارد: هیچ مردی جز پیامبر و علی(ع) به پایة حضرت زهرا نمی‌رسد، حضرت زهرا بر فرزندان خود که امام هستند و پیامبران غیر از خاتم الانبیاء برتری دارد. (2)

پی‌نوشت‌ها:
1. أطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج 13، ص 225، نشر فرهنگ اسلامی، بی‌تا بی‌جا.
2. مجموعه آثار، ج 19، ص 133.

بعضی‌ گفته‌اند: مراد از کوثر فزونی ذرّیّه‌ و نَسل‌ است‌؛ آن قدر از نسل‌ فاطمة‌ زهرا سلام‌ الله‌ علیها خداوند، ذرّیّه‌ و نسل‌ به‌ رسول‌ الله‌ داده‌ که‌ عدد آنان‌ به‌ شمارش‌ در نمی‌آید، امتداد آن‌ تا روز قیامت‌ کشیده‌ است‌.

فلسفه تسبیحات حضرت زهرا ؟
شايد فلسفه اين عمل پيامبر (ص) اين باشد كه حضرت دخترش را با اذكار به اين نكته توجه مي دهد كه هر چه در عالم تشريع است سري در عالم تكوين دارد و اگر پيامبر اسلام اين اذكار را به حضرت فاطمه زهرا (س) ياد مي دهد و از آن به تسبيحات ياد مي كند،‌ براي اين است كه اين اذكار قدرت دارد انسان را تا عرش بالا ببرد. اگر انساني از روي خلوص نيت اقرار به اين سه ذكر مهم كند و آن را با لا اله الا الله ختم كند، غير خداوند نزد او بزرگ نخواهد بود و لذا رويارويي با مشكلات زندگی براي او آسان خواهد شد.

فراق و جدائى دردناک از پدر از یکسو. مظلومیت غم‏انگیز و جانکاه همسرش امیرمؤمنان على(ع) ‏ از سوى دیگر. توطئه‏هاى دشمنان بر ضد اسلام از دیگر سو. و نگرانى فاطمه از آینده مسلمانان و حفظ میراث قرآن، دست به دست هم دادند و قلب و روح پاکش را سخت مى‏فشردند.
فاطمه (س) نمى خواهد با بیان غم هاى خود روح پاک امیرمؤمنان ‏ را که سخت از آن اوضاع ناگوار و خلافکارى‏هاى امت ضربه دیده، آزرده‏تر سازد.
به همین دلیل به کنار قبر پیامبر مى‏رفت و با او درد دل مى‏کرد، و سخنان جانسوزى همچون اخگر آتش که اعماق وجود انسان را مى‏سوزاند، بر زبان مى‏آورد.
«یا ابتاه بقیت و الهة و حیرانة فریدة، قد انخمد صوتى و انقطع ظهرى و تنغص عیشى؛
پدرجان !بعد از تو، یکه و تنها شدم، حیران و محروم مانده‏ام .صدایم به خاموشى گرائید، و پشتم شکست و آب گواراى زندگى در کامم تلخ شد».

بهترین راه برای شناخت عصمت حضرت زهرا (سلام الله علیها)، تحلیل آموزه‌های قرآن و سنت است . هیچ راهی بهتر و مطمئن‌تر و قناعت‌بخش‌تر در این مسئله غیر از تحلیل آموزه‌های وحیانی وجود ندارد . اگر برادران اهل سنت اهل عناد و لجاجت نباشند، از این رهگذر به عصمت حضرت زهرا اعتراف خواهند نمود، قرآن کریم فرمود:
«إنّما یرید الله لیذهب عنکم الرجس أهل البیت ویطهّرکم تطهیراً؛(1) خدا فقط می‌خواهد آلودگی را از شما خاندان پیامبر بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند».
به گفته علمای شیعه و سنی این آیة مبارکه در شأن پیامبر، امیرمؤمنان فاطمه زهرا و حسنین نازل شده است.(2)
مراد از ارادة الهی در این آیه ارادة تکوینی است و نه ارادة تشریعی، از این آیه معلوم می‌شود که خداوند متعال با ارادة تکوینی تخلف ناپذیر خود موهبت طهارت از هر گونه رجس و ناپاکی را ـ‌ خواه در اندیشه‌های عقل نظری و خواه در نیت و جنبة عقلی عملی ـ به اهل بیت از جمله حضرت زهرا عنایت فرموده است. پس بر اساس آیة تطهیر حضرت زهرا(علیها السلام) دارای عصمت مطلقه است چون تطهیر در آیه مطلق است.(3)
دلیل دیگر بر عصمت حضرت زهرا(ع) این کلام پیامبر(ص) است که در منابع شیعی و سنی نقل شده :
«فاطمه بضعه منّی یسرّنی ما یسرّها ویغضبنی ما یغضبها؛(6) فاطمه پاره وجود من است .شادمانم می‌کند هر کسی او را شاد کند .خشمگین می‌کند مرا کسی که او را خشمناک کند». در برخی روایات نیز رضایت و غضب فاطمه (س) با رضایت و غضب الهی پیوند خورده است.
این حدیث دلیل بر عصمت فاطمه زهرا است، زیرا اگر انسانی پاک از هوى و معصوم از هوس نباشد، رضا و غضب او معیار حق و باطل نخواهد بود . ممکن است رضای او رضای خداوند در مقام فعل و غضب او غضب حق تعالى در موطن فعل نباشد، ولی اگر انسان کاملی از گزند هوى طاهر و از آسیب هوس مصون شد، هرگونه رضا و غضب او معیار تشخیص حق و باطل خواهد بود، چون مظهر اسم راضی و غضبان حق تعالى بوده و میزان اعمال و اوصاف دیگران خواهد شد، و چون پیامبر اکرم(ص) میزان اعمال امت است و رضا و غضب او رضا و غضب خداوند است. هرگاه حضرت زهرا نیز دارای مقامی باشد که رضا و غضب او موجب رضا و غضب پیامبر اکرم(ص) گردد، معلوم می‌شود عقل عملی آن بانو همانند عقل نظری‌اش معصوم از باطل می‌باشد و همتای سایر معصومین در عصمت است. پس این حدیث نیز دلیل بر عصمت فاطمه زهرا(ع) است.(7)
دلیل دیگر بر عصمت زهرا(ع) این حدیث است که امام حسن عسکری فرمود:
«نحن حجج الله على خلقه وجدتنا فاطمة حجّه علینا؛(8) ما همه حجت خدا بر مردم و جدّه ما فاطمه حجت خدا بر ماست».
اگر حضرت فاطمه زهرا دارای مقام عصمت نبود ،هرگز نمی‌توانست حجت خدا بر ائمه معصوم باشد.
دلیل دیگر این است که فرزند فاطمه حضرت بقیة‌الله فرمود:
«وفی ابنة رسول الله(ص) لی اسوه حسنه؛(9) دختر رسول خدا برای من نیکوترین سرمشق است».
از این که امام معصوم حضرت بقیة الله جدّه‌اش حضرت فاطمه زهرا را الگو و سرمشق خود خوانده است ،معلوم می‌شود که آن حضرت دارای مقام عصمت مطلقه بوده و از هر گونه لغزش علمی و عملی کاملاً مصون بوده است . معنا ندارد امام معصوم فردی غیر معصوم را سرمشق خود بخواند.
با توجه به آنچه بیان شد ، عصمت حضرت فاطمه (س) قابل اثبات است ، حتی اگر تنها یک دلیل برای آن باشد.
اما در مورد اکتسابی یا الهی بودن عصمت ، ما معتقدیم که مراحلی از عصمت تمام معصومان اکتسابی است .این مراحل برای هر انسانی قابل دست یابی است ، اما مراحل بالای عصمت که مخصوص معصومان و امامان و پیامبران است ، موهبتی الهی است که به دنبال عصمت اکتسابی فراهم می شود و حضرت زهرا نیز از این قانون مستثنی نیست.

پی‌نوشت‌ها:
1. احزاب (33) آیه 33.
2. ر،ک: سیمای اهل بیت در عرفان امام خمینی، ص 360، نشر مؤسسة آثار امام خمینی 1387ش.
3. ر،ک: جوادی آملی، پیران وحی و رهبری، ص 217 تا 219، نشر الزهراء، تهران بی‌تا.
6. اعیان شیعه، ج 2، ص 541، به نقل از ابوالفرج اصفهانی.
7. ر،ک: جوادی آملی، وحی و رهبری، ص 225.
8. سیمای اهل بیت در عرفان امام خمینی، ص 355.
9. همان، ص 378.

در قرآن صريحاً فرموده است: " قل اعملوا فسيرى اللّه عملكم و رسوله و المؤمنون و ستردون الى عالم الغيب و الشهادة فينبئكم بما كنتم تعملون؛ (توبه(9)آيه 94.) بگو عمل كنيد خداوند و فرستاده او و مؤمنان اعمال شما را مى‏بينند و به زودى به سوى داناى نهان و آشكار باز گردانده مى‏شويد و شما را به آنچه عمل كرديد خبر مى‏دهد

فاطمه زهرا ع :

خیر النساء آن لا یَرینَ الرّجال ولا یراهنَّ الرّجال .
آنچه برای زنان نیکو ست این که بدون ضرورت مردان نا محرم را نبیند ، نا محر مان نیز اورا ننگرند .(کشف الغمه ج2ص22)

[="Times New Roman"][="Navy"][=Times New Roman][=Times New Roman][=Times New Roman]هفته بیست وهفتم:


سیده راضیه;767065 نوشت:
[=Times New Roman][=Times New Roman][=Times New Roman][=Times New Roman][=Times New Roman]هفته بیست وهفتم:


بر اساس روایات، جبرئیل به حضور حضرت زهرا(ع) می‌رسید، مثلاً امام صادق(ع) فرمود:
«إنّ فاطمه مَکَثَت بعد رسول الله(ص) خمسة و سبعین یوماً و کان دخلها حزن شدید على أبیها، ‌وکان جبرئیل یأیتها فیحسن عزائها على أبیها ویطیّب نفسها ویخبرها بما یکون بعدها ذریّتها وکان علیّ(ع) یکتب ذلک؛(1) فاطمه زهرا (ع) بعد از پیامبر هفتاد و پنج روز زنده بود. مرگ پدرش او را دچار اندوه شدید کرده بود، جبرئیل نزد او می‌آمد و او را در مرگ پدرش نیکو تعزیت می‌گفت. فاطمه را با بیان مقام و منزلت پیامبر شاد می‌ساخت. از حوادث پدید آمده بر فرزندانش او را خبر می‌داد. علی(ع) آن ها را می‌نوشت».
امام باقر فرمود:
«وقتی خداوند اراده کرد که مُصحف فاطمه را به او عنایت کند، دستور داد جبرئیل، میکائیل و اسرافیل آن مصحف را بردارند و نزد فاطمه ببرند، آن ها در یکی از شب‌های جمعه هنگام سحر بر حضرت فاطمه نازل شدند و دیدند که فاطمه مشغول نماز است، آن ها ایستادند تا نماز تمام شد، آن گاه دسته جمعی به حضرت فاطمه سلام کردند و گفتند، خداوند به شما سلام می‌رساند، بعد کتاب مصحف را در حجره آن حضرت گذاشتند، حضرت زهرا(ع) خطاب به فرشتگان فرمود: سلام از آنِ خداوند است و از خدا و رسول خدا است و بر شما فرستادگان خدا سلام و درود باید». (2)
امام خمینی(ره) با الهام از روایات در این باب گفته :
فاطمه سلام الله علیها در مرگ پدرش حزن شدید داشت، جبرئیل می‌آمد ایشان را تسلیت می‌داد و از مسایل آینده به او می‌گفت. در مدت 75 روز که فاطمه زنده بود، رفت و آمد جبرئیل زیاد بوده است، آمدن جبرئیل برای کسی ساده نیست. این یک تناسب لازم است بین روح آن کسی که جبرئیل می‌آید پیش او و بین جبرئیل که روح اعظم است تا تناسب بین روح این کسی که جبرئیل می‌آید پیش او و بین جبرئیل که روح اعظم است نباشد امکان ندارد این معنا و این تناسب بین جبرئیل که روح اعظم است و انبیا(ع) بوده و در حضرت زهرا(س) نیز بوده است. (3)
در برخی روایات تصریح شده که در شب شهادت حضرت زهرا(ع) نیز جبرئیل به حضور فاطمه(ع) رفت و آمد داشته است. مثلاً از امیر مؤمنان(ع) نقل شده که فاطمه در شب شهادت خود به من گفت:
«یابن عم قد أتانی جبرئیل مسلِّماً وقال لی: السلام یقرأ علیک السلام یا حبیبة حبیب الله؛(4)
ای پسر عمو، اینک جبرئیل نزد من آمد و سلام کرد و گفت: خداوند که یکی از نام‌های او سلام است، به تو سلام می‌رساند ای حبیبة حبیب خدا».
البته برخی معتقدند حضرت زهرا(ع) چون مُحدّثه بود و نه نبی، صدای فرشتگان را می‌شنید، ولی او را نمی‌دید، چون غیر از پیامبران کسی دیگر جبرئیل را نمی‌بیند. (5)

پی‌نوشت‌ها:
1. الکافی، ج 2، ص 355.
2. دلایل الامامه، ص 106.
3. ر، ک: صحیفه امام، ج 2، ص 4 ـ 6.
4. بحار الانوار، ج 43، ص 209.
5. دلایل الامامه، ص 81..

محمد کو به عالم بود سرور
همو صدیقه را می خواند مادر
به راهش قامت خود راست می کرد
به حانش می نمود اورا برابر

«ام ابیها» که پیامبر به فاطمه زهرا (س) فرمود؟

عرب‌ها در نامگذاری سه چیز دارند: اسم، لقب و کنیه. اسم مانند فاطمه، لقب مثل زهرا، کنیه مانند " ام ابیها" حضرت فاطمه (س) افزون بر نام، از چندین لقب و کنیه بهره‌مند است. انتخاب کنیه‌ها ممکن است به جهت خاصی باشد و یا نباشد. اگر کنیه "ام ابیها" جهت خاصی داشته باشد، می‌گوییم:
1 - رمز نام گذاری ممکن است جهت اظهار محبت باشد، همان گونه که متداول است پدر در اظهار محبت نسبت به دخترش می‌گوید: مادرم، و نسبت به پسرش می‌گوید: بابایم، یعنی پیامبر جهت اظهار محبت به دخترش فرمود: تو مادر بابات هستی.
2 - شاید بدین جهت باشد که در دوره غربت اسلام، حضرت با پدرش رفتاری داشت همانند رفتار مادر به فرزند(1) و پیامبر (ص) نیز بسیار به دخترش علاقه‌مند بود، همانند رفتار فرزند نسبت به مادر. پیامبر (ص) دست فاطمه (س) را می‌بوسید. هر گاه به سفر می‌رفت آخرین کسی که با او خدا حافظی می‌کرد، حضرت فاطمه (س) بود و در بازگشت از سفر نخست از او دیدار می‌کرد. حضرت زهرا (س) مانند مادری دلسوز رسول خدا (ص) را در آغوش می‌گرفت، از او نگهداری می‌کرد، زخم هایش را مرهم می‌گذاشت رنج‌ها و دردهایش را کاهش می‌داد. این گونه ابراز عواطف دو سویه همانند ابراز عواطف مادر و فرزند است.
3 - مادر هر چیزی اصل و اساس او است. ممکن است مقصود آن باشد که حضرت فاطمه اصل و اساس درخت رسالت است، چنان که در روایت آمده است: "شجره طیبه پیامبر اسلام (ص) ساقه اش علی و ریشه اش فاطمه، میوه اش فرزندان او و شاخ و برگش شیعیان حضرت می‌باشند". اگر ریشه درخت نباشد، درخت خشک می‌گردد و طراوت خود را از دست می‌دهد. حضرت زهرا (س) اگر نبود، درخت اسلام سرسبزی و نشاط خود را از دست می‌داد.
4 - ممکن است بدان جهت باشد که چون خداوند زنان پیامبر (ص) را به کنیه "ام المؤمنین" گرامی داشت، به ذهن خطور کند که آنان مهم ترین زنان روی زمین هستند، حتی از حضرت فاطمه (س) بالاترند، از این جهت حضرت رسول او را به "ام ابیها" خطاب کرد تا از این وسوسه‌ها و خطورات ذهنی جلوگیری کند؛ یعنی ای زنان پیامبر (ص) اگر شما به منزلة مادران مؤمنان هستید، حضرت فاطمه به منزله مادر پیامبر است.(2)
پی‌نوشت‌ها :
1. سید جعفر شهیدی، زندگانی حضرت فاطمه (س) ص 40.
2. احمد رحمانی همدانی، فاطمه زهرا شادمانی دل پیامبر (ص) ص 267 - 266.

مفتقرا متاب روی از دری او بهیچ سوی
چون که مس وجود را فیضه او طلا کند

بسم ربّ الفاطمه سلام الله علیها

اُمّ أب را معنی و مفهوم چیست؟

سائلم من، روزیت مقسوم نیست؟!

معنیش را در لغت دانسته ام

لبّ معنا را بگو،مذموم نیست!

گر نگوئیَم سخن،کی می روم؟

دربِ احسانِ شما، مختوم نیست

دارد این ارواح، ارزاق از سماء

روزیش در مصر و شام و روم نیست

این دهانِ جان، سویِ خانِ شماست

خان گسترده،چنین مکتوم نیست

حبّذا یا مرتضی(ع)،علمم بده

شهرِ علمی،این مگر محتوم نیست؟

فاطمه(ص) تنها زنی بود که همراه پیامبر برای مباهله با نصارى نجران، حضور داشت.

در حدیثی آمده است که امیرالمؤمنین با آن همه اشتغالات شخصی و مسؤولیت‏های اجتماعی و مذهبی و جنگ و جهاد و... در کانون زن و شوهری در کنار فاطمه(س) عدس پاک می‏کرد می‏فرمود: «هر کس در درون خانه به خانواده‏اش کمک کند، خداوند نام او را در دیوان شهداء ثبت کرده و برای هر شبانه روزش پاداش هزار شهید مرحمت می‏فرماید، (1)
پی نوشت ها :
1. بحارالانوار، ج 104، ص 132.

بر اساس روایات اگر نماز شرایط صحت را داشته باشد، برای رسیدن به مرحله قبولی آن با تسبیحات حضرت فاطمه (س) تکمیل می شود .

در تعقیب نماز صبح روز یکشنبه در مورد حضرت فاطمه (س) میگوییم :السّلامُ عليکِ يا ممتحنـةُ اِمتحنکِ الّذي خلَقَکِ فَوَجَدَکِ لِما اِمتحنکِ صابرةً أنا لکِ مصدّقٌ صابرٌ عَلي ما اَتي بهِ اَبوکِ و وصيُّهُ صلواتُ اللهِ عليهِما و أنا أسئَلُکِ إِن کنتُ صدَّقتُکِ اِلّا اَلحَقتَني بتَصديقِي لَهُما،لِتُسِرَّ نَفسي فَاشهَدي اَنّي ظاهرٌ بِوِلايتکِ و وِلايةِ آلِ بَيتِکِ صَلواتُ اللهِ عَليهِم اَجمَعينَ. منظور از امتحان چیست؟

در روایات، مطلبی مشابه این در باب خلقت عقل که اولین مخلوق و برترین مخلوق خدا است، مشاهده می شود.
در مورد خلقت عقل در کافی و دیگر کتب معتبر به طریق های متعدد از رسول خدا (ص) نقل شده که فرمود: هنگامی که خدا عقل را آفرید، او را امر به رو آوردن و بعد امر به روگرداندن کرد. عقل هر دو امر را بدون درنگ اجرا کرد و خداوند فرمود: به عزت و جلالم قسم ! مخلوقی مجبوب تر از تو نزد خودم، نیافریدم. (1)
در روایات دیگر "اولین مخلوق حتی قبل از خلقت ملائکه و عرش و کرسی و..."، نور رسول خدا و اهل بیت ایشان معرفی شده است:
امام علی(ع): خداوند نور رسول الله را قبل از خلق آسمان ها و عرش و کرسی آفرید. (2)
رسول خدا (ص): خدا من و علی و فاطمه و حسن و حسین را هفت هزار سال قبل از خلق دنیا آفرید. (3)
فرمود: اولین مخلوق خدا ارواح ما (چهارده معصوم) بود. پس ما به یگانه شمردن و ستایش خدا رو آوردیم .سپس ملائکه را خلق کرد . وقتی آنان ارواح ما را به صورت نور واحد دیدند، شخصیت ما را بزرگ شمردند . ما تسبیح خدا گفتیم تا ملائکه بدانند که ما آفریدگان اوییم . او از صفات ما منزه و پیراسته است . ملائکه به تسبیح ما، تسبیح گفتند. (4)
بنا بر این، عقل اول که در آن روایت "اولین مخلوق" شمرده شده ، نور یگانه چهارده معصوم است و بنا بر این امتحان خدا قبل از خلقت مادی و دنیایی و بعد از خلقت نوری آن ها در عالم ملکوت بوده است. همان که در روایت اول به عقل که نور معصومین است فرمود: رو آور و باز گرد . عقل اطاعت محض کرد . همان که آنان برای اینکه ملائکه به اشتباه نیفتند، فوری به بندگی خود اقرار و تسبیح و ستایش کردند.
کیفیت امتحان در اخبار نقل نشده، ولی از جمله بعد که می فرماید: "فوجدک لما امتحنک صابره ؛تو را برای آنچه بدان خاطر امتحانت کرد، با صبر و تحمل یافت" می توان برداشت کرد که خدا می خواسته اماناتی را بر دوش ایشان بگذارد. ایشان را حامل اسراری سازد و نور ایشان را به نوعی که خود می داند، امتحان کرده و موفق و صابر و ناجح یافته و او در امتحان ها در عالم نور ، این تحمل را اثبات کرده اند.
در زیارت غیر حضرت زهرا این عبارت را نیافتیم، ولی روایاتی به این مضمون از امامان رسیده که:" امر ما صعب و سنگین است، به گونه ای که ملائکه مرسل و انبیای مقرب از تحمل آن عاجزند . فقط بنده ای که خدا قلب او را برای ایمان آزموده باشد، می تواند حامل این امانت باشد". (5)
بنده ای که خدا قلبش را برای ایمان آزموده و برتر از انبیای مرسل و ملائکه مقرب یافته، انوار مقدسه چهارده معصوم هستند.(6)
بنا بر این حضرت زهرا قبل از خلقت مادی، یعنی زمانی که خدا نور او را قبل از این جهان آفرید، امتحان شده و صلاحیت خود را برای تحمل اسراری که خدا اراده داشته در او به ودیعه گذارد، نشان داده است. ظاهرا محل این امتحان عالم ملکوت بوده ، هدف هم آشکار شدن تحمل و قابلیت برای تحمل اسرار بوده است. امتحان ظاهرا از انوار چهارده معصوم که نور واحد بودند، گرفته شده است اما کیفیت امتحان را فقط خدا می داند.

پی نوشت ها :
1. شیخ طوسی ، تهذیب ، تهران ، اسلامیه ، 1364 ش ، ج 6، ص 9 - 10.
2. کلینی ، کافی، تهران ، اسلامیه ، 1363 ش ، ج1،ص10 و 26.
3. صدوق ، خصال ، قم ، انتشارات اسلامی ، 1362 ش ، ج1،ص82.
4. صدوق ، علل الشرایع ، نجف ، حیدریه ، 1385 ق ، ج1،ص6.
5. محمد بن حسن صفار ، بصائر الدرجات ، تهران ، اعلمی ، 1404 ق ، ص47.
6. برای اطلاع بیش تر رجوع کنید به: الاسرار الفاطمیه،شیخ محمد فاضل مسعودی، ص43 به بعد.

★حضرت فاطمه علیهاالسلام محور اهل بیت علیهم السلام★
در حدیث شریف« کساء» که حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها روایتگر آن هستند، وقتی جبرئیل از حضرت احدیت سؤال می کند که چه کسانی زیر کساء هستند؟ خدای عزوجل گرد آمدگان زیر کساء را این گونه برمی شمرد:« آنان فاطمه وپدرش وشوهر وفرزندانش سلام الله علیهم هستند».
این شیوه ی معرفی در بیان های الهی بی نظیر است؛ زیرا بدون تردید، رسول خدا صلی الله علیه وآله از دخترشان فاطمه زهرا سلام الله علیها برتر می باشند، ما نیز در درودها وسلام ها، ابتدا بر پیامبر صلی الله علیه وآله، سپس براهل بیت آن حضرت سلام الله علیم درود می فرستیم، از سوی دیگر قاعده ورسم معرفی نمودن ، این گونه است که ابتدا فرد برتر وسپس افراد پایین ترمعرفی میشوند. امادر حدیث شریف کساءخلاف این اصل عمل شده وخدای سبحان، حضرت زهرا سلام الله علیها را به عنوان محور ودر مرتبه اول نام می برد.
باوجود اینکه فرشتگان الهی، رسول خداصلی الله علیه وآله وخاندان پاک ایشان سلام الله علهیم را به خوبی می شناختند؛چرا خدای متعال ایشان را از طریق فاطمه زهراسلام الله علیها معرفی می کند؟
پاسخ این است که این شیوه معرفی، نشانه ی جایگاه ومقام والای آن بانوی بزرگوار است وخدای متعال در این عبارت به اختصار به مقام ارجمند آن حضرت اشاره می فرماید.

[="Times New Roman"][="Navy"][=Times New Roman][=Times New Roman][=Times New Roman][=Times New Roman][=Times New Roman]هفته بیست وهشتم:

[=Times New Roman][=Times New Roman][=Times New Roman][=Times New Roman]

سیده راضیه;770906 نوشت:
[=Times New Roman][=Times New Roman][=Times New Roman][=Times New Roman][=Times New Roman][=Times New Roman]هفته بیست وهشتم:

[=Times New Roman][=Times New Roman][=Times New Roman][=Times New Roman][=Times New Roman]

گرچه معروف است علی در کعبه زاد
لیک کعبه از علی بود ش ولاد
چون علی فیض نخست حق بود
هستی عالم از او مشتق بود
جان او با جان احمد متحد
هردو یک نور اند ولی تن منفرد
آن یکی بهرش رسالت داده شد
وآن دیگر بهر ولایت زاده شد
عین مولا مثل غنچه باز شد
خلقت عالم از او آغاز شد
کعبه وبیت المقدس از علی ست
کوه طور وکربلا فیض ولی ست
چون که ذات او تجلی خداست
بیت معمور هم فروغ مرتضاست
آفتاب و ماه و انجم جملگی
از فروغ او کنند رخشندگی
حق علی را زین سبب در کعبه کاشت
گر نبودی فاطمه کفوی نداشت
او به کعبه زاد تا مثل سپهر
زهره را گیرد در آغوشش به مهر
تا امامت چون درخت نسل مند
تا ابد زین نخل ماند اصل مند
چون مبارک است این فرخنده یاد
زین سبب در کعبه از مادر بزاد .

[=Times New Roman][=Times New Roman][=Times New Roman][=Times New Roman][=Times New Roman][=Times New Roman]

[=Times New Roman][=Times New Roman][=Times New Roman][=Times New Roman][=Times New Roman]

گرچه معروف است علی در کعبه زاد
لیک کعبه از علی بود ش ولاد
چون علی فیض نخست حق بود
هستی عالم از او مشتق بود
جان او با جان احمد متحد
هردو یک نور اند ولی تن منفرد
آن یکی بهرش رسالت داده شد
وآن دیگر بهر ولایت زاده شد
عین مولا مثل غنچه باز شد
خلقت عالم از او آغاز شد
کعبه وبیت المقدس از علی ست
کوه طور وکربلا فیض ولی ست
چون که ذات او تجلی خداست
بیت معمور هم فروغ مرتضاست
آفتاب و ماه و انجم جملگی
از فروغ او کنند رخشندگی
حق علی را زین سبب در کعبه کاشت
گر نبودی فاطمه کفوی نداشت
او به کعبه زاد تا مثل سپهر
زهره را گیرد در آغوشش به مهر
تا امامت چون درخت نسل مند
تا ابد زین نخل ماند اصل مند
چون مبارک است این فرخنده یاد
زین سبب در کعبه از مادر بزاد .

بسم ربّ الحیدر علیه السلام

مولا ی من،کجاست ذوالفقارت که جبریل به آن افتخار می کرد؟

کجاست دستان سخاوتمندت که چشمان بی فروغ ایتام کوفه

را برق شادی می بخشید؟ کجاست نهیب یا اشباه الرجال و لا الرجالت

که بر پیکر زبون مرد نمایان نامرد فرود می آمد.

کجاست غیرت الهیت که برای باز کردن خلخال از پای زن یهودی به جوش می آمد؟

مولا جهان بی حکومت اندیشه های ناب شما زشت شده است،جهان عدالت شما را می طلبد

آیا شود که دنیا عدالت شما را در چهره ی دلربای فرزندتان مهدی موعود (عجل) ببیند؟

اللهم عجل لولیک الفرج

یکی از دلایل بر عصمت مطلقه حضرت زهرا(س) این کلام پیامبر(ص) است که در منابع شیعی و سنی نقل شده:
«فاطمه بضعه منّی یسرّنی ما یسرّها ویغضبنی ما یغضبها؛(1) فاطمه پاره وجود من است. شادمانم می‌کند هر کسی او را شاد کند. خشمگین می‌کند مرا کسی که او را خشمناک کند». در برخی روایات نیز رضایت و غضب فاطمه (س) با رضایت و غضب الهی پیوند خورده است.
این حدیث دلیل بر عصمت فاطمه زهرا(س) است، زیرا اگر انسانی پاک از هوى و معصوم از هوس و مصون از اشتباه نباشد، رضا و غضب او معیار حق و باطل نخواهد بود. ممکن است رضای او رضای خداوند در مقام فعل و غضب او غضب حق تعالى در موطن فعل نباشد، ولی اگر انسان کاملی از گزند هوى طاهر و از آسیب هوس مصون شد، هرگونه رضا و غضب او معیار تشخیص حق و باطل خواهد بود، چون مظهر اسم راضی و غضبان حق تعالى بوده و میزان اعمال و اوصاف دیگران خواهد شد، و چون پیامبر اکرم(ص) میزان اعمال امت است و رضا و غضب او رضا و غضب خداوند است. هرگاه حضرت زهرا نیز دارای مقامی باشد که رضا و غضب او موجب رضا و غضب پیامبر اکرم(ص) گردد، معلوم می‌شود عقل عملی آن بانو همانند عقل نظری‌اش معصوم از باطل می‌باشد و همتای سایر معصومین در عصمت است. پس این حدیث نیز دلیل بر عصمت مطلق فاطمه زهرا(ع) است.(2)
دلیل دیگر بر عصمت مطلقه حضرت زهرا(ع) این حدیث است که امام حسن عسکری فرمود:
«نحن حجج الله على خلقه وجدتنا فاطمة حجّه علینا؛(3) ما همه حجت خدا بر مردم و جدّه ما فاطمه حجت خدا بر ماست».
اگر حضرت فاطمه زهرا دارای مقام عصمت كبري نبود ،هرگز نمی‌توانست حجت خدا بر ائمه معصوم باشد.
دلیل دیگر این است که فرزند فاطمه حضرت بقیة‌الله فرمود:
«وفی ابنة رسول الله(ص) لی اسوه حسنه؛(4) دختر رسول خدا برای من نیکوترین سرمشق است».
از این که امام معصوم حضرت بقیة الله جدّه‌اش حضرت فاطمه زهرا (ش) را الگو و سرمشق خود خوانده است، معلوم می‌شود که آن حضرت دارای مقام عصمت مطلقه بوده و از هر گونه لغزش علمی و عملی کاملاً مصون بوده است. معنا ندارد امام معصوم فردی غیر معصوم را سرمشق خود بخواند.
با توجه به آنچه بیان شد، عصمت حضرت فاطمه (س) در بالاترين مراتب خود قابل اثبات است، حتی اگر تنها یک دلیل برای آن باشد.

پی‌نوشت‌ها:
1. محسن امین، اعیان شیعه، نشر دار الاحیاء التراث العربی بیروت، ج 2، ص 541، به نقل از ابوالفرج اصفهانی.
2. ر،ک: وحی و رهبری، همان، ص 225.
3. سیمای اهل بیت در عرفان امام خمینی،همان، ص 355.
4. همان، ص 378.

در مقام و مرتبه حضرت زهرای مرضیه هر چه بگوییم، کم گفته ایم .مگر جز خدا و پیامبر و امامان، دیگران می توانند اوج عظمت این بانو را درک کنند؟!
امام باقر فرمود:
«وقتی خداوند اراده کرد که مُصحف فاطمه را به او عنایت کند، دستور داد جبرئیل، میکائیل و اسرافیل آن مصحف را بردارند و نزد فاطمه ببرند، آن ها در یکی از شب‌های جمعه هنگام سحر بر حضرت فاطمه نازل شدند و دیدند که فاطمه مشغول نماز است، آن ها ایستادند تا نماز تمام شد، آن گاه دسته جمعی به حضرت فاطمه سلام کردند و گفتند، خداوند به شما سلام می‌رساند، بعد کتاب مصحف را در حجره آن حضرت گذاشتند، حضرت زهرا(ع) خطاب به فرشتگان فرمود: سلام از آنِ خداوند است و از خدا و رسول خدا است و بر شما فرستادگان خدا سلام و درود باید». (1)
امام خمینی(ره) با الهام از روایات در این باب گفته :
فاطمه سلام الله علیها در مرگ پدرش حزن شدید داشت، جبرئیل می‌آمد ایشان را تسلیت می‌داد و از مسایل آینده به او می‌گفت. در مدت 75 روز که فاطمه زنده بود، رفت و آمد جبرئیل زیاد بوده است، آمدن جبرئیل برای کسی ساده نیست. این یک تناسب لازم است بین روح آن کسی که جبرئیل می‌آید پیش او و بین جبرئیل که روح اعظم است تا تناسب بین روح این کسی که جبرئیل می‌آید پیش او و بین جبرئیل که روح اعظم است نباشد امکان ندارد این معنا و این تناسب بین جبرئیل که روح اعظم است و انبیا(ع) بوده و در حضرت زهرا(س) نیز بوده است. (2)

پی‌نوشت‌ها:
1. دلایل الامامه، ص 106.
2. ر، ک: صحیفه امام، ج 2، ص 4 ـ 6.

چگونه دست بر اخگر گذارم ؟
کدامین
قوغ را در بر گذارم ؟
گلی بین در و دیوار افتاد
کدامین خاک را بر سر گذارم ؟

سلام

استاد بزرگوار استاد صادق
غالبا هر مطلبی بوده عطر فاطمی داشته
و شما را با تاپیک های حضرت زهرایی(س) میشناسیم ..

و این ولایت مداریست
اوج ولایت پذیریست ..
چون کسی که الگویش حضرت مادر (سلام الله علیها) باشد ... از نعمت ولایت بیشتری برخوردارست
و مستقیما چون به ریسمان ولایت اتصال دارد دوری گزیده از انحراف ها ،حماقت ها و کج روی ها ...

با افتخار سخنان طلایی و گهربار حضرت مادر را حفظ کرده ام و در ادامه این راه
عطش و ولع وصف ناپذیری در آموختن نکات بیشتر دارم

سرکارسیده راضیه از شما تشکر میکنم که در این زمینه تلاش بسیاری داشتید و برای افزایش آگاهی علاقه مندان زحماتی کشیدید.
امیدوارم ایده هایی مثل برگزاری مسابقات بتونه منجر به گرایش و علاقه مندی بیشتر عزیزان بشه .

بازهم تشکر میکنم ..

صادق;772637 نوشت:
کدامین قوغ را در بر گذارم ؟

بسمه المجیب

با سلام و ادب

استاد گرامی "قوغ" به چه معناست؟

با تشکر