ܓ✿طرح حفظ خطبه کوثرܓ✿

هیچ ترتبی وادابی مجو
هر چه می دل تنگت بگو

بسیار ممنون :Gol:مزراع وزرع مفهومش چیست وهمینطورتمثل انسانی

باسلام وتشکر .
الهامی از حدیث پیامبر ص است که فرمود :
الدنیا مزرعه الاخره = دنیا کشگاه اخرت است .
( از زرع وزراعت گرفته شده )

مراد از تمثل انسانی = ظهور ومظهر است .
یعنی فاطمه زهرا طبق آن حدیث مظهر ونماد وتمثل وتجلی شب قدر است .

بسیارممنونم .:Gol:

چون گذشت احمد زسِدْره و مرصدش *** و زمقام جبرئیل و زحدش
گفت او را هین بپر اندر پِیَم *** گفت: رو، رو، من حریف تو نِیَم
باز گفت او را:‌بیا ای پرده سوز *** من به اوج خود نرفتستم هنوز
گفت: بیرون زین حد ای خوش فَرِّّ من*** گر زنم پَرّی بسوزد پَرِّ من
احمد اَر بگشاید آن پَرِّّ جلیل *** تا اَبد مدهوش ماند جبرئیل(1)
1. مثنوی معنوی، دفتر 4، بیت 3800.

یاد زهرا در دلت پر یاد باد
از نسیمش قلب تان شمشاد باد
او خدا را جلوه ی فاطر بود
یاد فاطر در دلت پر یاد باد

از این رو مصدر هستی ست زهرا
بلند از هر فرا دستی ست زهرا
به جام عالم لاهوت وناسوت
میِ مانای سر مستی ست زهرا

( علامه موحد بلخی )

امام در زمان خلافتش ضمن نامه‌ای به «عثمان بن حنیف» فرماندار بصره نوشت: «بلی کانت فی ایدینا فدک من کل ما اظلته السماء فشحّت علیها نفوس قوم و سخت عنها نفوس قوم آخرین...؛(1)
آری از آن چه آسمان بر آن سایه افکنده است، «فدک» در دست ما بود. مردمی بر آن بخل ورزیدند و مردمی سخاوتمندانه از آن چشم‌پوشی کردند.»
از کلام حضرت فهمیده می‌شود که آن حضرت ضمن گلایه از کار نادرست خلفا در غصب «فدک» آن را در زمان حکومت خود پس نگرفت و به دست فرزندان حضرت زهرا(س) قرار نداد. حال چرا حضرت آن را به صاحبان اصلی‌اش نداد، دو نوع می‌توان پاسخ داد:
1 - امام در جریان بیعت و آغاز زمانداریش، به برگرداندن حقوق و اموال (که در دوره حاکمان پیش غصب شده بود) اصرار ورزید و بسیار تأکید کرد. حال پس از رسیدن به قدرت، اگر «فدک» را پس می‌گرفت،‌به ذهن برخی خطور می‌کرد آن همه اصرار برای خودش بود!
امام نخواست ‌کاری کند که دیگران در باره‌اش این گونه قضاوت کنند و در بارة حضرت بگویند: اعلان پس گرفتن اموال غصب شده و رد آن به صاحبان، مقدمه برای به دست آوردن باغی بود که در زمان خلفا مورد دعوا و گفتگو بود؛ یعنی بگویند: برای این که فدک را تصرف نماید، پس گیری زمین ها و مزارعی را که توسط عثمان بخشیده شده بود، عنوان کرد.
برای این که این گونه قضاوت نکنند و دشمنان خرده‌گیری ننمایند، امام با بزرگواری از کنار این حق گذشت و از آن سخنی به میان نیاورد؛ تا به مردم بفهماند حکومت علوی برای احقاق حقوق مردم تلاش می‌کند.
اگر امام زمامداری را پذیرفت، برای یاری رساندن به مظلومان و محرومان است،‌نه برای منافع شخصی خود. طبیعی است فرزندان فاطمه (س) نیز به این عمل راضی بودند.
نظیر این سخن از امام موسی بن جعفر (ع) نقل شده است. حضرت در پاسخ به این سؤال که چرا امام علی (ع) در دورة زمامداریش فدک را تصرف نکرده، فرمود:
«لأنا أهل البیت لا یؤخذلنا حقوقنا ممن ظلمنا إلا هو و نحن اولیاء المؤمنین إنما نحکم لهم و نأخذ حقوقهم ممن ظلمهم و لا نأخذ لانفسنا؛(2) چون ما اهل بیت پیامبر چنین خصوصیتی داریم که حقوق‌مان را از کسانی که به ما ستم کرده‌اند، جز خدا نمی‌ستاند؛ ما اولیای مؤمنان هستیم.
به نفع آنان فرمان می‌رانیم و حقوق آنان را از کسانی که به آنان ستم روا داشته‌اند، می‌ستانیم، ولی برای خود در این راه تلاشی نمی‌کنیم.»
از سخن امام کاظم (ع) به دست می‌آید که امامان و رهبران الهی همواره برای احیای حقوق مردم تلاش می‌کنند؛ اما در مورد حقوق شخصی خود که ربطی به حقوق مردم نداشته باشد، اقدامی نمی‌کنند و کریمانه از کنار آن می‌گذرند. پس نگرفتن فدک در دوره زمامداری امام علی(ع) از همین قبیل است.(3)
2 - برخی از عالمان دینی همانند مرحوم سلطان الواعظین شیرازی در کتاب شب‌های پیشاور می‌گویند: به جهت اوضاع خاصی که در زمان زمامداری امام علی(ع) بر جامعة اسلامی حاکم بود، حضرت قدرت پس گیری فدک را نداشت.
توضیح: امام در شرایطی حکومت را در دست گرفت که مردم از سیاست‌های عثمان ناخرسند بودند؛ ولی نسبت به سیاست‌های دو خلیفة پیشین به ویژه سیاست‌های عمر رضایت داشتند. سیاست‌ها و سنت‌های عمر، در جامعة اسلامی آن زمان ریشه دوانده بود .مردم حاضر نمی‌شدند از آن سنت‌ها و سیاست‌ها دست بردارند. ابن ابی الحدید در این باره می‌نویسد: در زمان زمامداری امام علی(ع) در کوفه مردم تجمع کردند و از حضرت خواستند فردی را به عنوان امام جماعت نماز «تراویح»(4) منصوب کند، تا در شب‌های ماه رمضان نمازهای مستحبی را با او به جماعت برگزار نمایند. حضرت به آنان گوشزد نمود این کار بدعت و برخلاف سنت رسول (ص) است. پیامبر «به جماعت خواندن نمازهای مستحبی» را منع کرده است.
آنان بدون توجه به رهنمود حضرت، یکی را به عنوان امام جماعت برگزیدند و نماز تراویح را برگزار کردند.
این خبر به حضرت علی(ع) رسید و برای نهی از منکر ، فرزندش امام حسن مجتبی (ع) را فرستاد و با آنان در این باره سخن گفت. آن عده وقتی که دیدند حکومت علوی در پی جلوگیری از این کار برآمده است، فریاد زدند: ای وای، سنت عمر را می‌خواهند نابود کنند.(5)
با وجودی که امام مردم را آگاه نمود که در زمان پیامبر چنین نمازی متداول نبود، و این نماز در زمان عمر بنا نهاده شد و رسول خدا اجازه ندارد تا نمازهای مستحبی خوانده شود،‌مردم حاضر نشدند تا از این سنت عمر چشم پوشی نمایند و تابع فرمان امام باشند.
بنابراین چگونه حضرت می‌توانست فدک را به فرزندان فاطمه(س) پس بدهد؟
از سیاست‌های ابوبکر و عمر بود که از دست حضرت زهرا(س) و فرزندانش جدا باشد. حال اگر حضرت علی فدک را می‌گرفت،‌فریاد سر می‌دادند که ای وای،‌علی برخلاف سیاست عمر عمل می‌کند! نیز حضرت را متهم می‌کردند که غاصب است! حضرت با وجود چنین اوضاعی نمی‌توانست فدک را پس بگیرد.(6) تا این موضوع مسایل مهم تر و اصلی تر جامعه اسلامی را تحت تأثیر منفی قرار ندهد.
پی‌نوشت‌ها:
1- نهج البلاغه، صبحی صالح، نامة 45.
2 - علل الشرایع صدوق، باب العلل التی من اجلها ترک فدکاً.
3- ترجمة گویا و شرح فشرده نهج البلاغه،‌ج3، ص 445 و 446.
4- نماز تراویح نمازی است که اهل سنت به عنوان نماز مستحبی در شب‌های ماه رمضان به صورت جماعت به جا می‌آورند و این شیوه و سنتی است که از عمر، خلیفة دوم بر جای مانده است.
5- شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ،‌ج12، ص 282.
6- سلطان الواعظین شیرازی، شب‌های پیشاور، ص 710.

یقین دارید که من دخت نبی ام
ولایت پیشه ی مولا علی ام
منم شمس شبستان ولایت
کنم از حضرت مولا حمایت

همه یک جلوه ای نور خدایند
پی هم در تجلی وجلا یند
ز اول تا به آخر نور در نور
پی هم آمده بر قله طور

دو قران در جهان آمد پدیدار
وجود حق تعالی را نمودار
یکی در بُقجه مکتوب تدوین
نموداری ز زَینِ ملت و دین
دیگر قطب جهان انسان کامل
که شد اسمای حسنا را شمایل
( ادامه دارد)

وهر دو جلوه از یک جلال است
جلال آباد شور لایزال است
هلالستان وماهستان به هر خان
به هر تارکی وهر فقر عریان

( ادامه دارد )

و زهرا ... یعنی قران ممثل
همان وحی پر از نور مدلل
وقران صورت مکتو.ب زهرا
وهر دو مظهر اسمای حسنا

(ادامه دارد )

کلامی کو جلال آباد هستی است
دلیل و رهنمای حق پرستی است
فروغ آفتابش بی غروب است
جمال تابناکش بی کروب است

به یاد فاطمه یک کاروان گل
به راه افتاده با شور تغزل

ادامه اشعار پیشین :

ظهور سوره ی سبع المثانی
طلوع بقچه ی جان معانی
تجسم گشته در این جان وپیکر
بلوغ سوره ی یاسین وکوثر

(ادامه دارد )

فروغ سوره های حشر وانسان
جمال سوره های قدر و لقمان
ومعنابخش بر اعراف وعرفان
به هر میدان به هر پیدا وپنهان
( ادامه دارد )

پیام سوره ی طاها و والطور
نشان سوره والنجم والنور
نماد فاطر والشمس ورحمان
و سِرّ رعد وابراهیم وفرقان
( ادامه دارد )

نشان دار نساء وآل عمران
حدید و ، زمر و ،صف ،ق و،قران
بیان انشقاق وانفطار اوست
قیامت نامه ی پر افتخار اوست
( ادامه دارد )

شکوه ، ص والصافت وذکرش
قمر یک بقچه از اندام وفکر ش
همان والفجر در رفتار وگفتار
به سان انبیا فرخنده کردار
( ادامه دارد )

و هود ویونس ویوسف تبار او
ونوح ومریم واعلی مدار او
محمد سوره دستان سبزش
وفتح وانشراح انبان سبرش
( ادامه دارد )

با سلام و ادب

خدمت استاد گرامی و همراهان ارجمند

به لطف خدا از امروز شروع به حفظ این خطبه نورانی کردم و از دعوت شما به این ضیافت معنوی بسیار سپاسگزارم.

اما یک سؤال:

از فراز:"جمّ عن الاحصاء عددها" مرجع ضمیر ها،نعم است یا منن؟

و همینطور تفاوت"آلاء" با "نعم" چیست؟

با سپاس

باسلام وآرزوی توفیق .
قرار است در نوبت اول حفظ خطبه صورت گیرد تا در آینده به کمک اندیشوران چون سر عالیه مراحل بعدی خطبه بی بی ، پی گرفته شود .( ابته می توانید نکته های کوتاه ومفید در ذیل فراز های اراء دهید تا موجب تنوع وجریان مستمر طرح روی اسکرو ل باشد )
- یاد آوری می شود که حضور فعال شما در این تاپیک نورانی موجب تشویق دیگران خواهد شد .
امید است مثل سر کار پر تلاش ونستوح وخستگی نا پذیر ( سیده راضیه) که بانی ومدیر هنری طرح است در نشر معارف فاطمی پر توفیق باشید .
- گفتنی است که تجربه شده که حفظ این خطبه نورانی بدلیل این که کلمات حضرت کوثر است بسیار پر خیر وبرکت می باشد .
شما ودیگران هم این تجربه را تجربه نماید .

با سلام و احترام

استاد گرامی

سخت ترین کار برای حقیر این است که این خطبه شریف را حفظ کنم و از سؤالاتم بگذرم!

در واقع نشدنی است!

اما اگر به روند حفظ لطمه می زند یا سایر حافظات(خواهران) را خسته می کند،صبر می کنم!

به امید توفیق برای همه ی بزرگواران

باسلام مجدد.
بجای آن کلمه که رنگ سرخ دارد این کلمه را بگذارید :
آسان ترین کار ......
خواستن + همت = توانستن .

صمد، در قل هو الله احد او
تمام صِدق ومصداق بلد او
ضُحی وعَصر و نَصر از اوست روشن
معارج از لبان اوست خرمن
( ادامه دارد )

به نام خدا

با سلام و ادب

استاد گرامی،می توانیم برداشتهایمان را از خطبه حضرت سلام الله علیها،بیان کنیم؟

باسلام .
چرا که نه ؟ اتفاقا خیلی هم خوب است .
ولی چون هر هفته یک فراز خاص از خطبه روی طرح قرار می گیرد
لطف نماید در باره موضوع همان فراز مورد خاص نکته های علمی تان را اراء دهید

( ادامه دارد )

تمام حج و مومن قامت اوست
از آن کو واز آن بانو از آن سوست
مقامش سیر اسرا ء ومدثر
قلم ، والتین ،بر صفش مکبر
(ا دامه دارد )

به نام خدا

بزرگواری فرمود: برای زهرا سلام الله علیها،چرا قدمی بر نمی داری؟

چه کنم؟وقتی توفیق از آن سو است.

یک نگاه زهرایی(س) کم دارم و احسانش

مادر که نمی خواهد، خُب نیست که امکانش!

به نام خدا

با سلام و عرض ادب

و کسب اجازت از محضر خانم صدیقه ی کبری (س)

"فجعل الله لکم ایمان تطهیرا لکم من الشرک"

در این فراز نورانی ایمان باعث طهارت قلب از شرک بیان شده است،همانگونه که ایمان را درجاتی است شرک را نیز مراتبی است

که از شرک جلی اغاز شده و شرک خفی را نیز با مراتب آن شامل می گردد.هر چه ایمان افزون شود طهارت قلب کامل تر و باب افاضات

ربانی بدین قلب طاهر گشوده تر گردد.

که قلب آئینه تمام نمای رخ جانان است،چون به صیقل ایمان، زنگار شرک از آن زدوده گردد،محل تجلیات اسمائی و صفاتی شده

و صاحب خویش را مظهر طلوع انوار ربّانی گرداند و ارض نفس را به اشراق ربّ نورانی گرداند.

و این نور در سراسر وجود آدمی سریان یابد و خود بین،خدا بین شود،که خدا را تنها به نور او توان دید:"و اشرقت الارض بنور ربّکم"

و چون او بیند از انانیتش هیچ باقی نماند و در محضر حق قامت عبودیت بندد:

"و الصلوة تنزیها لکم عن الکبر"

و چگونه چنین نباشد که جامه کبریایی تنها به قامت یار پسندیده است و صلوة بنده

پوشیدن جامه ذلت در برابر ربّ العزة است.

به شرط توفیق ادامه دارد...........

پ.ن

استاد گرامی جسارت بنده را ببخشید.

به نام خدا

"و الزکاة تزکیة للنفس و نماء للرزق"

حب دنیا جان انسان را به ارجاس و آلودگیهای معنوی می آلاید و زکات نفس بنده را از این آلودگیها و نجاسات پاک می گرداند

چرا که بخشش مال در راه خداوند و به فرمان او دل کندن از دنیا و خرج آن در راه اوست و اگر بنده حق خداوند را که در مال اوست

خارج کرد آنکه مخازن روزی به دست اوست چندین برابر او را پاداش داده و رزقش افزون گردد.

اما این را هم باید دانست که مالی که در نزد ماست مالک حقیقیش خداست به حکم رزاق بودن حق و آنچه در دست داریم امانت است

و مجازا مالک آنیم.

به سان جمعه ماه آسمان او
به لیل وغاشیه شمع جهان او
به رنگ مایده عید زمین او
تبسم ریز یک صد یاسمین او چ
( ادامه دارد )

به سان آیه ی تطهیر روشن
همه جان و همه از نور خرمن
پر از رایات واز آیات احزاب
به معصومی چنان مهر جهان تاب
(ادامه دارد )

به نام خدا

هی زهرةٌ زهراء فی لیلةٍ یلدا

و أنا طالبةُ نورها فی هذه الظلما
..................................................................

من نور تو می خواهم،هم سور تو می خواهم

ای نور و همه سورم منشور تو می خواهم

از عشق نیاسودم، من روح نیالودم

بی دغدغه ی جانم دستور تو می خواهم

گر جان طلبی شادم ایمان طلبی دادم

اینها نبود چیزی،میسور تو می خواهم

من بی غم و بی دردم یک تاس در این نردم

منداز مرا زهرا (س) من تور تو می خواهم

در بازی تقدیرم، بیگاه شده دیرم

تقدیر چون بنمایی گنجور تو می خواهم

پ.ن

گنجور:خطبه ی کوثر که پر از درّ و گهر معرفت است