یک فنجان انگلیسی ، دورِ همی ... English Learners

تب‌های اولیه

814 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

اینجا جمله ? is that it و . that's it را شما چی معنی میکنید . آیا معنی : تمومه؟ همینه ؟ یا کافیه؟ معنی درستیه

A : how many are there ? is that it? B: two more and that's it

من اینطوری معنی کردم : A : چندتا هست ؟ همینه؟ B: دو تا دیگه و تمومه.

shsina;813316 نوشت:
What is the best age in your opinion?

اینجوری بهتر نیست؟
توی جمله ی شما is چه معنی ای میده؟

سلام

تمام سوالاتی که پیش تر مطرح شده ، سوالات استاندارد خود ممتحن های آیلتس بوده و خارج از اون نبوده.. میخواستم که با سوالات و پاسخ های احتمالی آشنا شیم و ایده بگیریم ..

این سوال رو میشه با استراکچرها و کلمات مختلف پرسید ... What do you think is یعنی فکر میکنید که چه چیزی است ... تو آیلتس ممکنه به اینجور سوالات بر بخورید ..

نقل قول:
I haven't had any favorite restaurant and I will not have any never ever Biggrin
just my mom hahaha
any problem? Biggrin

---

Miss Mashk if you found any mistake in above text please report that to me.
regards :D

Hi .. Oh .. you are mad keen on homemade food .. Smile Fantastic

I am Moshk @};-.. No your structure is nice sir.. Just it's better to say : " my mom's cuisine or homemade food "@};- ..... "Just my mom " doesn't clearly convey your feeling .. does it ??i

نقل قول:

if you find any mistake in the above text please report that to me

[h=3]The zero conditional[/h]

ابراهیم ا;813328 نوشت:
اینجا جمله ? is that it و . that's it را شما چی معنی میکنید . آیا معنی : تمومه؟ همینه ؟ یا کافیه؟ معنی درستیه

A : how many are there ? is that it? B: two more and that's it

من اینطوری معنی کردم : A : چندتا هست ؟ همینه؟ B: دو تا دیگه و تمومه.

درسته ...

چند تا هست ؟ همین ؟ دوتا دیگه و همین ؟ البته That's all هم میگن ..

نقل قول:
اون موقع که اینترنت اختراع نشده بود!! و این سایتم نبود!

Biggrin

ابراهیم ا;813327 نوشت:
گوگل که ترجمش افتضاحه

ما که راضی هستیم
همیشه در دسترسه
مثال داره
مترادف و متضاد هم داره
ترجمه جمله به جملش هم درسته ضعیفه ولی به درد میخوره

ابراهیم ا;813327 نوشت:

راستی عذر می خوام کنجکاو شدم بدونم چطوریه که عضویت شما دیماه 1348 هست ؟!!

اون موقع که اینترنت اختراع نشده بود!! و این سایتم نبود!

این رو از مدیر فنی باید پرسید :-"

مشک;813345 نوشت:

Hi .. Oh .. you are mad keen on homemade food .. Smile Fantastic

I am Moshk @};-.. No your structure is nice sir.. Just it's better to say : " my mom's cuisine or homemade food "@};- ..... "Just my mom " doesn't clearly convey your feeling .. does it ??i

چون در مورد رستوران صحبت میکردیم منم خواستم بگم "به هیچ رستورانی علاقه مند نبودم و نخواهم بود، فقط مادرم" به نظرم مخاطب میتونه بفهمه دیگ چرا علاقه مند به رستوران نیستم تو جملات کنابه آمیز که نباید همه چیو توضیح داد غیر اینه؟ :khandeh!:

نقل قول:

The zero conditional

یعنی با صفر مشروط شدم؟ :khandeh!:

فکر کنم تو اون جمله باید به جای find مینوشتم found (کلا تو این زمانان مشکل دارم حتی توی فارسی! :|)
اون the رو چرا رنگی کردید؟

shsina;813349 نوشت:
چون در مورد رستوران صحبت میکردیم منم خواستم بگم به هیچ رستورانی "علاقه مند نبودم و نخواهم بود، فقط مادرم" به نظرم مخطب میتونه بفهمه دیگ چرا علاقه مند به رستوران نیستم تو جملات کنابه آمیز که نباید همه چیو توضیح داد غیر اینه؟ :khandeh!:

نقل قول:

The zero conditional

یعنی با صفر مشروط شدیم؟ :khandeh!:

فکر کنم تو اون جمله باید به جای find مینوشتم found (کلا تو این زمانان مشکل دارم حتی توی فارسی! :|)
اون the رو چرا رنگی کردید؟

شما اینو نوشته بودید :

نقل قول:

Miss Mashk if you found any mistake in above text please report that to me.

بنده اینو نوشتم :

نقل قول:

if you find any mistake in the above text please report that to me

واسه اون نوعی که شما بکار برده بودید ، جمله شرطی نوع صفر یا شرطی ساده استفاده میشه ، بهش میگن The zero conditional .. هر دو طرف جمله فعل بصورت ساده میاد .

در مورد The .. شما خواستید بگید که از جمله ی بالایی من اگر ایرادی دیدید بگید .. خب جمله ی قبلی شما الان دیگه تعریف شده و شناخته شده ست... درسته ؟ پس باید The بزارید .. چون منظورتون رو قبلا گفتید..

مشک;813352 نوشت:

واسه اون نوعی که شما بکار برده بودید ، جمله شرطی نوع صفر یا شرطی ساده استفاده میشه ، بهش میگن The zero conditional .. هر دو طرف جمله فعل بصورت ساده میاد .

در مورد The .. شما خواستید بگید که از جمله ی بالایی من اگر ایرادی دیدید بگید .. خب جمله ی قبلی شما الان دیگه تعریف شده و شناخته شده ست... درسته ؟ پس باید The بزارید .. چون منظورتون رو قبلا گفتید..

خب پس found درسته دیگ

من نفهمیدم چرا به جای found شما find گذاشتید
خب شما اول متن بالارو میخونید بعد اگه مشکل پیدا کردید رجوع میکنید به گذشته (ذهنتون) اطلاع میدید دیگ

the هم یادم رفته بود ممنون

در کل این زمانا داستانی شده برای من، توی همین فارسی فقط مینویسم دیگ نمیفهمم تو کدوم زمانم :khandeh!:

shsina;813353 نوشت:
خب پس found درسته دیگ

من نفهمیدم چرا به جای found شما find گذاشتید
خب شما اول متن بالارو میخونید بعد اگه مشکل پیدا کردید رجوع میکنید به گذشته (ذهنتون) اطلاع میدید دیگ

the هم یادم رفته بود ممنون

در کل این زمانا داستانی شده برای من، توی همین فارسی فقط مینویسم دیگ نمیفهمم تو کدوم زمانم :khandeh!:

نه دیگه شما اشتباه نوشته بودید که بنده تصحیحش کردم !!!

چند نوع جمله شرطی داریم .. حالت گذشته هم توش هست ... اما اونی که شما قصد داشتید بگید باید Find بیاد یعنی بصورت ساده باید بیاد فعل ..

shsina;813348 نوشت:
ما که راضی هستیم
همیشه در دسترسه
مثال داره
مترادف و متضاد هم داره
ترجمه جمله به جملش هم درسته ضعیفه ولی به درد میخوره

بزار یه مثال رو با هم بررسی کنیم ... فرض کنیم که الان کلمه Issue رو هم در درون google Translate و هم در درون dictionary جستجو میکنیم ....

ابتدا google :

وقتی کلمه issue رو در درون google جستجو میکنیم ... تقریبا دو نوع کاربرد از کلمه issue در درون جمله رو بهش اشاره کرده ... و معانی مختلقی که ممکن هست در درون جمله بگیره رو بهش اشاره کرده ...

حالا dictionary :
نزدیک به 35 تا جمله ای که در درونش کلمه issue به کار رفته رو بهش اشاره کرده ( اینکه جاهای مختلف معنای متفاوتی میگیره ... )
همچنین به این مساله اشاره کرده که این کلمه ممکن هست با پسوند و پیشوندهای متفاوتی به کار بره که معنای اون رو تغییر بدن ...

در حقیقت وقتی من میخوام معنی کلمه issue رو بفهمم سعی میکنم که اون 35 تا جمله رو بخونم و بعد از اینکه خوندم میفهمم که باید چجوری از issue استفاده کنم ... چجوری به عنوان اسم ... چجوری به عنوان فعل و .... ازش استفاده کنم ...

به نظرم dictionary فقط یک مجموعه لغت نیست . بلکه ابزاری برای لغت شناسی و بررسی کارکردهای هر لغت هست ...

موضوع در ارتباط با کلمه go جالب تر هم میشه ...

در درون سایت dictionary برای کلمه go در حدود 100 کاربرد نوشته ... درست هست go به معنای رفتن هست ... ولی مثلا در درون این سایت به این مطلب اشاره کرده که go در 98 حالت دیگه نیز به کار میره ... مثلا ...

[=Verdana]all his money has gone

ولی در درون سایت google :
معانی مختلقی که ممکن هست بگیره رو نوشته ... ولی تقریبا هیچ کاربردی از اون رو بهش اشاره نکرده ...

و به نظره من مهمترین نکته این هست که بفهمیم کلمه چه معانی ممکن هست در در ون جمله به خودش بگیره ...
و چحوری میشه باهاش جمله ساخت

مارینر;813438 نوشت:

وقتی کلمه issue رو در درون google جستجو میکنیم ... تقریبا دو نوع کاربرد از کلمه issue در درون جمله رو بهش اشاره کرده ... و معانی مختلقی که ممکن هست در درون جمله بگیره رو بهش اشاره کرده ...

برای کلمه issue
7 تعریف با مثال
بیشتر از 100 مترادف
30 مثال زده

مارینر;813438 نوشت:

معانی مختلقی که ممکن هست بگیره رو نوشته ... ولی تقریبا هیچ کاربردی از اون رو بهش اشاره نکرده ...

برای کلمه go
13 تعریف با مثال
بیشتر از 200 مترادف
30 مثال زده شده

نمیدونم شما چطوری دارید از google translate استفاده میکنید!!!

shsina;813445 نوشت:
برای کلمه issue
7 تعریف با مثال
بیشتر از 100 مترادف
30 مثال زده

برای کلمه go
13 تعریف با مثال
بیشتر از 200 مترادف
30 مثال زده شده

نمیدونم شما چطوری دارید از google translate استفاده میکنید!!!

فکر میکنم که شما منظورم رو متوجه شدین ... و نیازی نبود که من این توضیح رو بنویسم ... ولی به هر حال فکر میکنم نوشتنش بد نباشه ...

همون مثال go :

در ارتباط با go سایت google اومده و مثلا 100 تا معنی از go ارائه کرده : و مترادف های انگلیسیش رو هم نوشته ...

نقل قول:

class: gt-baf-table

[TD="colspan: 4"]verb
[/TD]


[TD="colspan: 2"]رفتن
[/TD]
go out leave come betake gang


[TD="colspan: 2"]راه رفتن
[/TD]
walk gait go ambulate stride stalk


[TD="colspan: 2"]شدن
[/TD]
become go grow be happen leave


[TD="colspan: 2"]گشتن
[/TD]
search roam trundle go goggle grow


[TD="colspan: 2"]رهسپار شدن
[/TD]
go proceed travel leave


[TD="colspan: 2"]روانه ساختن
[/TD]
fling go


[TD="colspan: 2"]کار کردن
[/TD]
work function get on act go


[TD="colspan: 2"]رواج داشتن
[/TD]
go

[TD="colspan: 2"]

[/TD]



[TD="colspan: 2"]روی دادن
[/TD]
happen bechance befall betide go hap


[TD="colspan: 2"]بران بودن
[/TD]
go


[TD="colspan: 2"]در صدد بودن
[/TD]
figure on go

[TD="colspan: 2"]

[/TD]


[TD="colspan: 2"]

[/TD]


[TD="colspan: 2"]

[/TD]


[TD="colspan: 2"]

[/TD]

[TD="colspan: 4"]noun
[/TD]


[TD="colspan: 2"]سیر
[/TD]
garlic garlic process travel development go

ولی سایت dictionaray به من 100 تا از کاربردهای کلمه رو داده :

نقل قول:

1.to move or proceed, especially to or from something:They're going by bus.

2.to leave a place; depart:People were coming and going all the time.

3.to keep or be in motion; function or perform as required:Can't you go any faster in your work?

4.to become as specified:to go mad.

5.to continue in a certain state or condition; be habitually:to go barefoot.

6.to act as specified:Go warily if he wants to discuss terms.

7.to act so as to come into a certain state or condition:to go into debt; to go to sleep.


verb (used with object), went, gone, go·ing.39.Informal. to endure or tolerate:I can't go his preaching.

40.Informal. to risk, pay, afford, bet, or bid:I'll go fifty dollars for a ticket, but no more.

41.to move or proceed with or according to; follow:Going my way?

42.to share or participate in to the extent of (often followed by acomplementary substantive):to go halves.

43.to yield, produce, weigh as a usable amount, or grow to:This field will go two bales of cotton.

44.to assume the obligation, responsibility, or function of:His father went bail for him.

45.Informal. to enjoy, appreciate, desire, or want:I could go a big steak dinner right now.


noun, plural goes.47.the act of going:the come and go of the seasons.

48.energy, spirit, or animation:a man with a lot of go.

49.a try at something; attempt:to have a go at winning the prize.

50.a successful accomplishment; success:to make a go of a new business.

51.Informal. a business agreement; deal; bargain:Thirty dollars? It's a go.

52.Informal. approval or permission, as to undertake or begin something:The boss gave us the go on the new project.

53.Boxing. a bout:the main go.

interjection54.(in calling the start of a race) start the race; leave the starting line:On your mark! Get set! Go!

adjective55.functioning properly and ready:two minutes before the satellite is to be launched and all systems arego.

Verb phrases56.go about,

  • to occupy oneself with; perform:The shoemaker goes about his work with a smile.

  • Nautical. to change course by tacking or wearing.

57.go after, to attempt to obtain; strive for:You'll never get what you want if you don't go after it energetically.

58.go against, to be in conflict with or opposed to:It goes against the company's policy.

59.go ahead, to proceed without hesitation or delay:If you want to use my car, go ahead.

60.go along,

  • to move or proceed.
  • to accompany in travel.
  • to agree; concur:I can't go along with you on that idea.

61.go around,

  • to be often in company (often followed by with):to go around with a bad crowd.

  • to be sufficient for all:Is there enough food to go around?

  • to pass or circulate, as in transmission or communication:The rumor is going around that he was forced to resign.

62.go at,

  • to assault; attack.
  • to begin or proceed vigorously:to go at one's work with a will.


Idioms78.from the word “go”, from the very start; since the beginning.

79.go and, to be so thoughtless, unfortunate, or silly as to:It was going to be a surprise but he went and told her.

80.go ape over /for. ape (def 6).

81.go bananas. bananas (def 2).

82.go down on, Slang: Vulgar. to perform fellatio or cunnilingus on.

83.go for broke. broke (def 9).

84.go for it, Informal. to pursue a goal with determination.

100 تا از کاربردهای go در درون جمله

مارینر;813458 نوشت:
فکر میکنم که شما منظورم رو متوجه شدین ... و نیازی نبود که من این توضیح رو بنویسم ... ولی به هر حال فکر میکنم نوشتنش بد نباشه ...

بله منظوره شمارو متوجه شدم و حرفتون رو تکذیب کردم.

عرض کردم که گوگل در کنار این معانی فارسی که جلوشون مترادف های انگلیسی هم وجود داره، سمت راست تعاریف کلمه (کاربرد در جملات) و چند ده مثال هم آورده.

این لینک رو باز کنید سمت راست پایین رو نگاه کنید میتونید تعاریف کلمه، مثال ها و ... رو ببینید.

پس گوگل نه تنها از این لحاظ هم مشکلی نداره بلکه در بسیاری از موارد مانند نرم افزار موبایل / افزونه ی مرورگر / تبدیل گفتار به نوشتار و بر عکس / ترجمه ی جملات / نداشتن تبلیغات / در دسترس بودن / پشتیبانی از زبان های مختلف / اتصال به حساب جیمیل و بسیاری موارد دیگ از سایتی که شما معرفی کردید بالاتر قرار میگیره.

موفق باشید.

shsina;813505 نوشت:
بله منظوره شمارو متوجه شدم و حرفتون رو تکذیب کردم.

عرض کردم که گوگل در کنار این معانی فارسی که جلوشون مترادف های انگلیسی هم وجود داره، سمت راست تعاریف کلمه (کاربرد در جملات) و چند ده مثال هم آورده.

این لینک رو باز کنید سمت راست پایین رو نگاه کنید میتونید تعاریف کلمه، مثال ها و ... رو ببینید.

پس گوگل نه تنها از این لحاظ هم مشکلی نداره بلکه در بسیاری از موارد مانند نرم افزار موبایل / افزونه ی مرورگر / تبدیل گفتار به نوشتار و بر عکس / ترجمه ی جملات / نداشتن تبلیغات / در دسترس بودن / پشتیبانی از زبان های مختلف / اتصال به حساب جیمیل و بسیاری موارد دیگ از سایتی که شما معرفی کردید بالاتر قرار میگیره.

موفق باشید.

مارینر;813310 نوشت:
من هم یه پیشنهاد بدم ...

به نظره من وقتی میخوای کلمه ای رو یاد بگیری از سایتهایی که معنی کلمه رو ارائه میکنند برو و مفهوم رو استخراج کن ...
چند وقت پیش میخواستم معنی کلمه Issue رو متوجه بشم ... این لغت رو بارها بهش برخورد کرده بودم ولی تنبلی میکردم و در درون دیکشنری دنبالش نمیگشتم ...

یه سایتی هست با عنوان www.dictionary.com به نظره من خیلی خوب هست ...

مثلا همین کلمه رو در جاهای مختلف در درون جمله به کار برده ... و معانی مختلقی که در درون جملات مختلف پیدا میکنه رو تشریح کرده ...

واقعا با دیکشنری هایی که تنها به معنای کلمه بسنده کردند نمیشه اکتفا کرد ...

من در درون پستی که نوشته بودم عنوان کردم که زمانیکه میخوای کلمه ای جدید رو یاد بگیری !!!! اینگار دقت نکردین ...

به هر حال اگر کسی بخواد کلمه ای جدید رو یاد بگیره ... ( همون چیزی که من در موردش صحبت کردم ) سایت dictionary به نظرم سایت مناسب تری هست ( اگر به این اعتقاد ندارین قابل بحث هست .. مثلا میتونیم مثالهای هر دو تا سایت ... حروف اضافه ای که با هر کلمه عنوان میکنه ... تاریخچه لغتی که عنوان میکنه و غیره و غیره رو بررسی کنیم ... یه check Point در بیاریم و دقیقا این دو تا سایت رو از لحاظ آشنایی با لغات جدید مقایسه کنیم ) ( من یه بار خواستم اطلاعاتی که مربوط به کلمه go ارائه کرده رو pdf کنم و چاپ کنم 11 صفحه شد )

ولی صحبتی که شما میزنین حرفی دیگر هست ...
شما میگین که از لحاظ ...

نقل قول:

نرم افزار موبایل / افزونه ی مرورگر / تبدیل گفتار به نوشتار و بر عکس / ترجمه ی جملات / نداشتن تبلیغات / در دسترس بودن / پشتیبانی از زبان های مختلف / اتصال به حساب جیمیل و بسیاری موارد دیگ از سایتی که شما معرفی کردید بالاتر قرار میگیره.

بالاتر قرار میگیره ... که اصلا موضوع صحبت من در این ارتباط نبود ...

در ضمن هر ابزاری رو برای کاری ساختند ... من هم از google translate استفاده میکنم اونم خیلی زیاد .... ولی زمانهایی که میخوام متنی رو ترجمه کنم !!!

ولی زمانیکه میخوام کلمه ای رو یادبگیرم ... از dictionary.com استفاده میکنم . علتش رو هم براتون توضیح دادم .

موفق باشید .

مارینر;813520 نوشت:

من در درون پستی که نوشته بودم عنوان کردم که زمانیکه میخوای کلمه ای جدید رو یاد بگیری !!!! اینگار دقت نکردین ...

مارینر;813520 نوشت:

به هر حال اگر کسی بخواد کلمه ای جدید رو یاد بگیره ... ( همون چیزی که من در موردش صحبت کردم ) سایت dictionary به نظرم سایت مناسب تری هست

من که با این موضوع (یاد گرفتن کلمه جدید) کاری ندارم شما گفتید تعاریف کلمات توی گوگل نیست من خواستم بگم که هست همین واگرنه وقتی شما با سایت دیکشنری راحت تر یاد میگیرید خیلی هم عالیه کسی نمیتونه شمارو ازش منع کنه.

موفق باشید

با هم دعوا نکنید بیاید از دیکشنری که من گفتم استفاده کنید.b-)

dont quarrel with together

let's use my dictionary

I dont understand you . why arent you interested in my dictionary at all

اگه جملات غلط غلوط بود به بزرگیتون ببخشید و لطفا تصحیح کنید .

ابراهیم ا;813973 نوشت:
با هم دعوا نکنید بیاید از دیکشنری که من گفتم استفاده کنید.b-)

dont quarrel with together

let's use my dictionary

I dont understand you . why arent you interested in my dictionary at all

اگه جملات غلط غلوط بود به بزرگیتون ببخشید و لطفا تصحیح کنید .

Don't quarrel with each other

اینجا Together درست نمیشینیه تو جمله ... چون with اومده ..

I dont understand you = I just can't understand you = I can't get you

گل



سلام و درود

دوستان معنی جمله اول ( آب رنگ )زیر چیه؟

before they went over to the police with their passports , matt spoke to them for the last time : we have a man on the plane

در واقع مشکل من این کلمه went over هست

چرا از over استفاده شده مثلا چرا نگفته before they went to the police with their passports

مشک;814729 نوشت:


اینکه ترجمش میشه : بهترین دوستان شخص 10 انگشتش است

امان از این اصطلاحات#-o

ابراهیم ا;817480 نوشت:
در واقع مشکل من این کلمه went over هست

سلام. ديکشنري آکسفورد رو نگاه کردم نوشته که ترکيب Go over to مخصوصا وقتي به کار ميره که شما براي رفتن به جايي بايد از مکانهاي ديگه​اي مثل اتاق يا شهرکي رد بشيد.

go over to

to move from one place to another, especially when this means crossing sth such as a room, town or city

Hadi99g;817728 نوشت:

سلام. ديکشنري آکسفورد رو نگاه کردم نوشته که ترکيب Go over to مخصوصا وقتي به کار ميره که شما براي رفتن به جايي بايد از مکانهاي ديگه​اي مثل اتاق يا شهرکي رد بشيد.

go over to

to move from one place to another, especially when this means crossing sth such as a room, town or city

خیلی لطف کردین دوست عزیز.

من کامل تر جمله قبل رو نیز می نویسم :

.jack drove them to the airport

before they went over to the police matt spoke to them

شما این دو جمله رو چطور معنی می کنید؟

من اینطوری معنی کردم : جک اونا رو با ماشین برد فرودگاه.

قبل از اینکه اونا از پلیس بگذرند و .....

حالا اینجا بنظرتون go over درست معنی شده.

طبق معنی آکسفورد که شما گفتین : یعنی در فرودگاه مکانی هست که ازش رد میشن.

ولی همین که شما گفتید درسته . ممنون


ابراهیم ا;817887 نوشت:
طبق معنی آکسفورد که شما گفتین : یعنی در فرودگاه مکانی هست که ازش رد میشن.

طبق اون چيزي که آکسفورد گفته يعني از فرودگاه تا مقرّ پليس، يه عدّه جاهايي هست که ازش رد ميشن تا به پليس برسند.

به نظرم عبارت Went over to از جمله عبارت​هايي هست که معادل فارسي نداره و توي ترجمه نميشه ساده بيانش کرد و ترجمه​اش ترجمه همنون Went to ميشه.

برا همين در فهم صحيح مطالب هميشه توصيه شده که به جاي مراجعه به ترجمه، به خود متن اصلي مراجعه شود، چون يه عدّه عبارات رو اصلا نميشه در ترجمه بازگو کرد.

ابراهیم ا;817887 نوشت:
جک اونا رو با ماشین برد فرودگاه.

قبل از اینکه اونا از پلیس بگذرند و .....


به نظرم ترجمه صحيح جملات اينجوريه:

جک اونا رو با ماشين به فرودگاه برد. [اين جمله تموم شد و به جمله بعدش وابسته نيست]

قبل از اينکه اونا با گذرنامه​شان نزد پليس بروند مت براي آخرين بار با اونا صحبت کرد و گفت: ما يه نفر توي هواپيما داريم.

سلام و درود

نمی دونم آخر و عاقبت این تایپیک به کجا می رسد چون استارتر که رفتند.:(

من سوالم اینه :

معنی جملات آبی رنگ چی میشه. و اون کلمه back در اون جمله چطور معنی میشه

ممنون و سپاس


.I worked for months with the drug traffickers in different countries

.There were more people than Troy and Sara

*************************

.back in the sunny room , Mat and Amy looked at John

سلام

ابراهیم ا;819910 نوشت:
.There were more people than Troy and Sara

يعني: علاوه بر تروي و سارا ، افراد ديگري هم اونجا بودند

اون کلمه Back به مکاني اشاره ميکنه که قبلا ذکر شده، تحت اللفظي معناي خاصي نميده.

جالبه تاپيكها و گروه هاي زبان عربي نميگيره اينجا يه دونه انگليسي 78 صفحه رفته جلو.
تاپيك زبان عربي:

http://www.askdin.com/showthread.php?t=29186&page=12

ناگفته هاي ناب;820001 نوشت:
جالبه تاپيكها و گروه هاي زبان عربي نميگيره اينجا يه دونه انگليسي 78 صفحه رفته جلو.

خب دوست من شما می تونید انگلیسی هم در کنار عربی بخونید . حالا این تایپیکهای عربی کجاهست؟

بگین شاید به عربی هم علاقمند شدیم.

شایدم اومدم و هر روز یه سوال پرسیدم تا میاد یاد بگیرم تایپیک تا هزاران صفحه می ره جلو.:)

Hadi99g;819997 نوشت:
سلام

يعني: علاوه بر تروي و سارا ، افراد ديگري هم اونجا بودند


سلام
ممنون

There were more people than Troy and Sara

معنی تقریبا کلمه به کلمه یعنی مثل خود جمله رو میشه اینطوری گفت:

there were یعنی بودند ، وجود داشتند

more people یعنی آدمهای بیشتری ، آدمهای دیگری

than Troy and sara : در مقایسه با تروی و سارا ، نسبت به تروی و سارا

حالا معنی : بودند آدمهای بیشتری در مقایسه با تروی و سارا { آدمهای بیشتری در مقایسه با تروی و سارا بودند. }

نظرتون چیه؟

[="Navy"]

ابراهیم ا;820068 نوشت:
حالا معنی : بودند آدمهای بیشتری در مقایسه با تروی و سارا { آدمهای بیشتری در مقایسه با تروی و سارا بودند. }

نظرتون چیه؟


موافقم. اين به نظرم بهتره[/]

سلام

2 تا سوال داشتم

1- معادل انگلیسی کلمه "منافق"
2- آیا برای اسم های جمع مثلا books یا اسم های جمع خاص مثل people فعل به صورت سوم شخص میاد و از does استفاده میکنیم؟ در زمان های دیگه چطور؟

ابراهیم ا;820066 نوشت:
خب دوست من شما می تونید انگلیسی هم در کنار عربی بخونید . حالا این تایپیکهای عربی کجاهست؟

بگین شاید به عربی هم علاقمند شدیم.

شایدم اومدم و هر روز یه سوال پرسیدم تا میاد یاد بگیرم تایپیک تا هزاران صفحه می ره جلو.

هر دو زبان به كلاس نياز داره ما فعلا تو عربي مونديم.
تاپيك زبان عربي،تشريف بياريد:

http://www.askdin.com/showthread.php?t=29186&page=12

ناگفته هاي ناب;820417 نوشت:
هر دو زبان به كلاس نياز داره ما فعلا تو عربي مونديم.

سلام
من که دارم بدون کلاس می خونم. من نیازی به کلاس نمی بینم منابع خوبی تو اینترنت هست

راستش نمی دونم بعضی ها چطور چند تا زبان رو جلو می برن مثلا طرف داره انگلیسی ،عربی فرانسوی رو با هم می خونه

shsina;820412 نوشت:
2- آیا برای اسم های جمع مثلا books یا اسم های جمع خاص مثل people فعل به صورت سوم شخص میاد و از does استفاده میکنیم؟ در زمان های دیگه چطور؟

سلام

اسمهای جمع مثل books , trees ,windows و اسم خاص people در جملات در زمان حال از are , do استفاده می کنیم

در زمان گذشته از were

.they are my books

?do you have any books

.there were a lot of people in the party

.they are three people

توصیه می کنم که شما به گرامر رجوع کنید.

من شخصا زبان رو اینطوری یاد نمی گیرم من تاکیدم زیاد رو گرامر نیست.

ولی اگر کتابهای مکالمه رو کمی بخونید یا از سایتهای مرتبط استفاده کنید مشکل گرامرتون هم کم کم حل میشه.

ناگفته هاي ناب;820001 نوشت:
جالبه تاپيكها و گروه هاي زبان عربي نميگيره اينجا يه دونه انگليسي 78 صفحه رفته جلو.
تاپيك زبان عربي:

http://www.askdin.com/showthread.php?t=29186&page=12

این که دلیلش مشخصه، زبان انگلیسی زبانی هست که اکثر جاها ازش میشه استفاده کرد، ولی زبان عربی در کشورهای عرب زبان فقط استفاده میشه.x_x

souri92;820562 نوشت:
این که دلیلش مشخصه، زبان انگلیسی زبانی هست که اکثر جاها ازش میشه استفاده کرد، ولی زبان عربی در کشورهای عرب زبان فقط استفاده میشه.x_x

دلايل زيادي براي يادگرفتن زبان عربي هست.
به هر حال با ادامه بحث،تاپيك منحرف ميشه.
با اين حال دلايل تقدم ياد گيري عربي بر انگليسي را در تاپيك زبان عربي گذاشته ايم:
http://www.askdin.com/showthread.php?t=29186&p=820305#post820305

موفق باشيد.

ابراهیم ا;820501 نوشت:
ناگفته هاي ناب;820417 نوشت:
هر دو زبان به كلاس نياز داره ما فعلا تو عربي مونديم.
من که دارم بدون کلاس می خونم. من نیازی به کلاس نمی بینم منابع خوبی تو اینترنت هست

با عرض سلام. به نظر من هم نيازي به کلاس نيست. از اساتيد هم در مورد تافل راهنمايي خواستم اونا هم گفتند که نيازي به کلاس نيست.

بعدش خودم هم اسفندماه در آزمون زبان دانشگاه تهران شرکت کردم و بحمد الله نمره 72 کسب کردم (نمره قبولي 50 بود) و در هيچ کلاسي هم شرکت نکرده بودم.

کلاس فقط براي تسلط بر مکالمه توصيه شده.

سلام به همه ی دوستان@};-
برای ساخت یک مستند در مورد امام حسین علیه السلام باید با چند فرد انگلیسی زبان مصاحبه کنیم.تعدادی سوال آماده شده. برای ترجمه ی آن ها نیازمند کمک دوستان مسلط به زبان انگلیسی هستیم.اگر کسی می تواند کمک کند پیام خصوصی ارسال کند.
قرارمون کربلا

سلام و درود

دوستان لطفا معنی این جملات آبی رنگ رو بگین؟ البته من مشکلم در جمله اول با کلمه through است

یعنی در واقع این جمله walked through into اگه امکان داره معنیش رو بگین. ممنون

. they showed their passports and walked through into Customs

. It was then that everything began to go wrong

"open your bag please"

.said the customs officer to Matt

shsina;820412 نوشت:
معادل انگلیسی کلمه "منافق"

سلام. ببخشید اگه دیر میگم اینو، سؤالتون رو الآن متوجه شدم؛
راستش من یه بار توی فصل سوّم سریال لاست دیدم اون یارو جان لاک برای این معنا (منافق) دو تا کلمه به کار برد و اون موقع توی دفترچه لغتم یادداشت کردم

اون دو تا کلمه اینا هستند : Hypocrite - Pharisee

shsina;820412 نوشت:
2- آیا برای اسم های جمع مثلا books یا اسم های جمع خاص مثل people فعل به صورت سوم شخص میاد و از does استفاده میکنیم؟ در زمان های دیگه چطور؟

سلام

چون جمع است از Do استفاده می کنیم، اما برای زمان گذشته از Did (هم اسم جمع و هم اسم مفرد) و برای زمان آینده از Will (هم اسم جمع و هم اسم مفرد) استفاده می کنیم.

ابراهیم ا;826248 نوشت:
. they showed their passports and walked through into Customs

سلام
یکی از معانی "walk into sth"، "خود را گرفتار چیزی کردن" است.

با توجه به عبارت It was then that everything began to go wrong​، معنای خط اول چنین بنظر می رسد:

آن ها گذرنامه خود را نشان دادند و
در گمرک گرفتار شدند.

مترصد;826324 نوشت:
سلام
یکی از معانی "walk into sth"، "خود را گرفتار چیزی کردن" است.

با توجه به عبارت

It was then that everything began to go wrong​، معنای خط اول چنین بنظر می رسد:

آن ها گذرنامه خود را نشان دادند و
در گمرک گرفتار شدند.

ممنون دوست عزیز

آیا میشه کلمه through رو بعد از into قرار داد یا قاعده خاصی هست؟ منظورم اینطوریه : walked into through Customs

و سوال دیگه اینکه شما کلمه through رو در معنی کردید درسته؟

باز هم ممنون

ابراهیم ا;826403 نوشت:
آیا میشه کلمه through رو بعد از into قرار داد یا قاعده خاصی هست؟ منظورم اینطوریه : walked into through Customs

سلام
walk into sth يك اصطلاح است و به همین شکل می آید؛ یعنی قاعده خاصی ندارد.

ابراهیم ا;826403 نوشت:
و سوال دیگه اینکه شما کلمه through رو در معنی کردید درسته؟

یکی از معانی through "در" است.

مترصد;826530 نوشت:
سلام
walk into sth يك اصطلاح است و به همین شکل می آید؛ یعنی قاعده خاصی ندارد.

مترصد;826324 نوشت:
سلام
یکی از معانی "walk into sth"، "خود را گرفتار چیزی کردن" است.

با توجه به عبارت It was then that everything began to go wrong​، معنای خط اول چنین بنظر می رسد:

آن ها گذرنامه خود را نشان دادند و در گمرک گرفتار شدند.

ممنون از پاسخهاتون . جمله این بود : they showed their passports and walked through into Customs

که شما در بالا ترجمه کردین و به نظرم درسته.

ولی اینجا بین walk into کلمه through رو بکار برده. بخاطر همین سوال کردم که آیا در معنی اصطلاح تفاوتی ایجاد میکنه یا خیر ؟

بهر حال از لطفتون ممنون

سلام علیکم

ابراهیم ا;826248 نوشت:
. they showed their passports and walked through into Customs

. It was then that everything began to go wrong

"open your bag please"

.said the customs officer to Matt


آنها گذرنامه خود را نشان دادند و به طرف گمرک رفتند.
همون موقع بود که همه چی خراب شد.
مامور گمرک به "مت" گفت: لطفا کیفت را باز کن.

عارف;826906 نوشت:
سلام علیکم

آنها گذرنامه خود را نشان دادند و به طرف گمرک رفتند.
همون موقع بود که همه چی خراب شد.
مامور گمرک به "مت" گفت: لطفا کیفت را باز کن.

خیلی ممنون از توجه شما

they showed their passports and walked through into Customs

آنها گذرنامه خود را نشان دادند و به طرف گمرک رفتند.

شما جمله آبی رنگ رو به طرف گمرک رفتند معنی کردید

چرا در جمله از through استفاده شده بعد معمولا کلمه to Customs معنی به طرف گمرک میده.

اینجا into Customs بکار رفته یعنی توی یا داخل گمرک

با ترجمه شما می توست جمله اینطوی باشه:

and walked to Customs

نه and walked through into Customs

اگه اشتباه می کنم بگید در هر صورت از لطف شما ممنون هستم

سلام علیکم و رحمه الله

ابراهیم ا;827096 نوشت:
چرا در جمله از through استفاده شده بعد معمولا کلمه to Customs معنی به طرف گمرک میده.

مفهوم ضمنیش اینه که وارد گمرک هم شدند.
walked to (toward) customs and entered into customs (it) =walked through into customs

سلام به دوستان

میشه بگید معنی round در جمله زیر چیه ؟ من که آخرش متوجه شدم واسه چی این کلمه بکار رفته؟!!

.we all went into the inn

"Now something to eat first, please ."said john

.Then you can bring round the bicycle

معنی این جمله با round چیه ؟ ممنون و سپاس

[="Navy"]

ابراهیم ا;904824 نوشت:
معنی این جمله با round چیه ؟

با سلام

در مسابقات ورزشی به معنای یک مرحله از مسابقه است.

هر روند 3 دقیقه است و هر مسابقه 3 روند دارد با یک دقیقه استراحت بین روند ها.[/]

خیلی لطف کردین جناب

Hadi99g ولی اینجا این معنی جور در نمیاد موضوع داستان مربوط به مسابقه نیست.