جمع بندی چند همسری ، غیرت ، حسادت و مسأله مالکیت در عقد ازدواج

تب‌های اولیه

329 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

شبـنم;684300 نوشت:
چندهمسری در میان اعراب رایج بوده حتی قبل از پیامبر شدن حضرت محمد (ص)
چندان چیز عجیب و غریبی نبوده که پیامبر منتظر اذن الهی برای ازدواج مجدد باشند
در واقع اصلش بر آن بوده که به کارهای سابق و عادات سابق عمل می کردند مگر اینکه از سوی خدواند دستور عدم انجامش صادر می شد
در زمان حضرت زهرا هم یکی از چندهمسری همچنان در اولویت بوده
بهرحال جنگ های جنگ صدر اسلام در همین دوران زندگی متاهلی بانو و حضرت علی انجام شده که باعث بی سرپرست شدن خیلی از زنان مسلمان گشته
پس حضرت شرایطش رو نداشته و اون شرایط خیلی سخت بوده تنها توجیهی خودساخته است که جناب علی بیان می کنند

اولا در آن زمان دختران زنده به گور می شدند و کمبود زن شاید وجود داشته و تعدد شوهر رواج داشته آنطور که تاریخ نقل شده اما پیامبر(ص) در 23 سال پیامبری خود 55 سریه و 27 غزوه داشته است و جالب است دانسته شود «طبق مدارک معتبر تاریخی مجموع کشته‌شدگان همة جنگ‌های صدر اسلام حدود یک‌هزار و چند نفر از مجموع مسلمانان و کفار بوده است».الطبقات، ج2، بحارالانوارج20، تاریخ طبری ج3، مودودی ابوالاعلی، برنامه انقلاب اسلامی، ترجمه غلامرضا سعیدی ص43، چاپ دوم.

یعنی کل کشته شدگان در جنگ در طول تمام 23 سال از مومنین و کفار هزار نفر می شده (1000 تقسیم بر 23 سال می شود 43 نفر در یک سال!!!!! که تعداد افرادی که به مرگ طبیعی می میرند بسیار بیشتر از تعدادی بوده که در جنگ ها کشته شدند و اصولا اسلام دین خشونت نبوده و نیست که کشته زیادی داشته باشد) که اگر دختران زنده به گور شده را هم حساب کنیم بیشتر از جنگ ها زنده به گور می شدند پس نه تنها زنان بیشتر نبوده بلکه کمتر هم بوده!

ثانیا هیچ زنی چون حضرت خدیجه و حضرت فاطمه نمی شود بنا بر این، این که زنان فمنیست امروزی خود را با ایشان مقایسه می کنند خیلی عجیب است و سایر ائمه هم با توجه به این نکته با وجود همسر اول اقدام به گرفتن همسران بعدی کرده اند.

ثالثا در جواب باید عرض کنم اولاً، ممکن است آنان در آن زمان با وجود خدیجه و فاطمه‏علیها السلام نیازى به این مسئله نداشته‏اند؛ زیرا اگر زن داراى تمام کمالات و محاسن باشد، نیاز به چندهمسرى به وجود نخواهد آمد. ثانیاً، شاید امکانات و شرایط چندهمسرى در آن زمان براى آنها وجود نداشته است؛ زیرا همان‏گونه که گفته شد، چندهمسرى داراى شرایطى است و یکى‏از آن شرایط، ایجادعدالت بین آنهاست و اگر نتوان بین چند همسر عدالت برقرار نمود، باید به یک زن اکتفا کرد؛ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُوا فَواحِدَةً. در نتیجه، ممکن است ایجاد عدالت بین شخصى مثل خدیجه و حضرت زهرا علیها السلام با سایر زنان مشکل بوده باشد و حتى در نظام خانواده، ایجاد خلل نماید؛ زیرا اگر بین آنها به تساوى برخورد شود، ظلم است (تساوى با عدالت فرق دارد). عدالت آن است که با هر کس طبق شأن خود رفتار شود و اگر به عدالت واقعى و طبق مقامات و شئونات آنان عمل شود، چه بسا زنان دیگر، تحمل نداشته، شدت حسادت زنانگى و بشرى آنها، نظام خانواده پیامبر و على‏ علیه السلام را مختل مى‏کرد. ثالثاً، هر حکم عامى، مى‏تواند داراى تخصیص باشد؛ یعنى با وجودى که چندهمسرى به خودى خود و فى نفسه مباح است، ولى گاهى برخى موارد، خصوصیت خاص دارد؛ به عنوان مثال، خدیجه کسى بود که پیامبر در شأن او فرمود: خدیجه و اَینَ مثل خدیجه، صَدَّقَتْنى حینَ کَذَّبنى الناس و ازرتنى على دین‏اللَّه و اَعانَتْنى بمالها؛ خدیجه و کجا مانند خدیجه پیدا مى‏شود؟ او در زمانى که همه مرا تکذیب مى‏کردند، تصدیقم نمود و بر دین خدا یارى‏ام کرد و با همه مال خود کمکم نمود. همچنین در روایت دیگرى رسول خدا صلى الله علیه وآله و سلم فرمودند: انّ جبرئیل‏علیه السلام قال لىِ لیلةً اُسْرِىَ بى‏حین رَجَعتُ و قلت یا جبرئیل هل لک مِن حاجةٍ؟ قال حاجتى اَنْ تقرأ على خدیجه من اللَّه و مِنّى السلام؛ هنگامى که از معراج برمى‏گشتم، به جبرئیل گفتم: آیا درخواستى دارى؟ جبرئیل گفت: درخواست من از تو این است که از طرف من و خداوند به خدیجه سلام برسانى. در تاریخ نیز ثبت شده که پیامبر در روز دوشنبه به رسالت مبعوث گشت و نماز خواند و خدیجه در آخر همان روز به نماز ایستاد. و در مورد حضرت فاطمه؛ هم که قلم از توصیف فضایل و خصوصیات حضرت زهرا علیها السلام عاجز است. او کسى است که پیامبر او را «ام ابیها» خواند و در شأنش فرمود: او سیده نساء عالمین است و سوره انسان، در شأن او و شوهر و فرزندانش نازل شد. در نتیجه، نمى‏توان زن دیگرى را پیدا کرد که شرایط شراکت در زندگى با آن دو بزرگوار را داشته باشند.

رابعا اینکه در زمان جاهلیت عملی رواج داشته باشد دلیل نمی شود که پیامبر به آن عمل کند زیرا این کار موجب تایید جاهلیت است و مهری بر انجام آن است با توجه به معصوم بودن پیامبر بنا بر این پیامبر تا احکام الهی نازل نشود به چیزی عمل نمی کردند.

mkhahande313;684259 نوشت:
چرا خدا این چنین راه ظلمی به خانم ها را باز گذاشته و اسمش شده مبارزه با هوای نفس.(نگید ظلم نیست چون شما مرد هستید و متوجه نیستید زن چقدر لطایف هر مساله رو روحش درک میکنه و چقدر یک زجر این چنینی زن رو خورد میکنه. این زندگی که وصف کردم عملاً یعنی دکوری بودن زن اول، طفیلی فرزندان بودن زن اول و...)
اما مرد قرار نیست این دنیا زجر زیادی بکشه تا از زنش حس خستگی پیدا کرد مجازه بره سراغ عشق جذابتر! و اسمش عمل به احکام خداست.

سلام علیکم
احساسات انسانها تحت سیطره امور مختلفی شکل می گیرد یا شدت می یابد!
مثل خشم، بعضی جوامع بخاطر فرهنگ خشنی که بر آنها حاکم است زودتر از دیگران خشمگین می شوند. و یا بخاطر مزاج گرمی که فردی دارد زود جوش می آورد و یا بخاطر مسائل اعصاب خوردکنی که برایش پیش ا»ده است در یک مقطع خاصی زود عصبانی می شود.
فرض کنید اگر فرهنگ در جامعه ما چند همسری بر آن حکام بود، ایا باز هم این توصیفاتی که برای تنشهای عاطفی که همسر اول توضیح دادید پیش می آمد؟
در السام دو نوع قانون وجود دارد: قوانین اولیه و قوانین ثانویه!
قوانین الهی برای همه جوامع انسانی در همه مکانها و زمانها وضع شده است. خداوند هنگام وضع این قوانین مصلحت میلیاردها انسان را در طول تاریخ در نظر می گیرد و آن را وضع می کند.
حال اگر در برهه ای از زمان و یا در قطعه از مکان، و یا فردی خاص از این قانون ضربه می بیند، با تشخیص درسته این ضربه و زیان، قانون نخست تعطیل شده و قانون بعدی طبق مورد به میان می آید!
فرض کنید کسی که می خواهد درس بخواند و نیاز مبرمی هم به ازدواج ندارد، نباید ازدواج کند. ازدواج حتی ممکن است بحسب موارد برای حرام باشد! همان ازدواجی که اینقدر مورد تأکید اسلام قرار گرفته است! زیرا پیشرفت علمی از مصلحت بالاتری برخوردار است.
همین مسئله درباره تعدد زوجات نیز هست!
موضوع بحث ما قانون اولیه برای تعدد زوجات است! ما نمی توانیم با این محدویت اطلاعاتی که داریم به خداوند اعتراض کنیم که چرا تشخیضش این بوده است که مصلحت میلیاردها انسان در طول تاریخ را اینگونه تشخیص داده است که تعدد زوجات را به مرد اجازه دهد!
فوقش ما وضعیت خودمان را و یا چند نفر مثل خودمان را درک می کنیم و می بینیم تعدد زوجات مصلحت ندارد.
مرد وقتی ببیند همسرش چطور دچار ضربه ورحی می شود وقتی ببیند او همسر دوم اختیار نموده است خب نباید این کار را بکند. این کار ستم به همسر نخست است!
و اگر مرد به این نتیجه نرسید زن می تواند هنگام ازدواج با او این تعهد را از او بگیرد که اگر این کار را انجام دهی من باید از طرف تو وکیل باشم که خودم را طلاق دهم!
اما اگر گفته شود خداوند از ابتدا نباید این اجازه را به مرد بدهد، این «نباید» به چه دلیل است؟ آیا ما مصلحت انسانها را تشخیص می دهیم! بارها قرآن هنگام اعلن یک حکم الهی فرموده است: «شما نمی دانید، خداوند است که می داند.» (بقره: 30؛ 216؛ 232؛ آل عمران: 66؛ نحل: 74؛ نور: 19)
mkhahande313;684259 نوشت:
آیا زنی در چنین شرایطی این زجر رو تحمل کنه و حسادت نکنه، خدا اجرشو از شوهرش که اون خستگی رو تحمل نکرده و کامشو تو همین دنیا گرفته بیشتر قرار میده یا نه؟

ثوابهایی که خداوند برای زنی که مردش را تحمل کند آنقدر زیاد است که مردان باید آروز کنند ای کاش زن بودند. اگر تمایل داشتید به قسمتی از آنها اشاره خواهم نمود!

و طاها;684314 نوشت:
نه نمیخوام حتما برای شما آیه قرآن بیاورم همان حقوق بشر فعلا مورد نظر شما باشد.

خوب حقوق بشر که برعکس شما میگه :Moteajeb!:

و طاها;684314 نوشت:
فرهنگی که در آن مرد حق چند همسری نداشته باشد و این حق از او سلب شود یعنی فرهنگ ضد حقوق بشر. نباید به حقوق یکدیگر تعرض کنیم.

مزاح بود دیگه ؟

و طاها;684314 نوشت:
غریزه جنسی، تنها عمل جنسی نیست Smile

داشتن چند همسر و اینکه چند همسر به شما تکیه کنند و شما به آنها مهر بورزید و تکیه گاه آنها باشید یعنی غریزه مرد :)


خوب منم این جملات رو درباره زنان همینجوری میتونم به کار ببرم ولی نمیدونم چرا شما طرز فکر خودتان را وحی میداند مال ما رو اشتباه
داشتن یک همسر و اینکه همسرتان فقط متعلق به شما باشد نه کس دیگر و فقط به شما مهر بورزد و به شما تکیه کند یعنی غریزه زن

ببخشید این علامت چیه ) : ؟؟

mkhahande313;684259 نوشت:
من واقعاً دلم نمیخواد بحث حاشیه ای ایجاد کنم اما واقعاً سوال تو ذهنم ایجاد شده
اگه به این تاپیک ربطی نداره لطف کنید بذاریدش تو تاپیک مرتبط حذف نکنید

یک سوال از تمام آقایان مدافع چندهمسری. لطفاً فقط و فقط با ادله ی اثبات شده و مبرهن دین جواب بدین(نه برداشت های عمیق شخص خودتون و اساتیدتون در اینباره). برام مهمه چون میخوام یک اندیشه تکانی اساسی بکنم و لازمه حقایق رو کاملاً اثبات شده طوری که مو لا درزش نره، بدونم

سوالم ازتون اینه


با سلام
من به بخشی از سوالات و شاید همه پاسخ میدهم

نقل قول:
دفاع شما از چند همسری یعنی این زندگی که وصف میکنم ایده آل یک زندگی قرآنیه؟
خانم و آقایی هم کفو هم باهم ازدواج میکنن این دو هیچکدوم کامل نیستن اما با نقایص هم میسازن. هر دو زجر میکشن تا زندگیشون پا بگیره سایبونی باشه برا بچه هاشون و این وسط خانم با تحمل نکات منفی آقا و فراهم سازی یک زمینه مناسب برای رفع نیازهای جسمی و روحیش، با مدارا کردن هاش، سال های سال آقا و زندگی آقا رو اونقد جذاب کنه که آقا به خودش بیاد ببینه یه زن سالخورده داره و کلی خواهان جوان تر زیباتر . پس به عشق جوانتر، تمام خوبیا و مداراکردن های خانم رو به باد فراموشی بسپره و راحت بره پی زندگی جدیدش. خانم بمونه و زجری که میکشه که شده نردبام آقا برای رسیدن به عشقی جدیدتر. حالا نه تمام وقت، نیم با این همسر با میل کمتر، نیم با همسر جدید و اشتیاق فراوان.

نقل قول:
خانم هم
نه اعتراض کنه که اعتراضش به حکم قرآن هست

این را متوجه نشدم


نقل قول:
نه طلاق بگیره چون آقا نمیده بخاطر اینکه خدا گفته طلاق زشته(این یعنی کار خودش زشت نیست)

طلاق چند نوع است: واجب و مستحب و مکروه و یا شاید حرام
پس اگر مرد حقوق مادی و اخلاقی زن را ندهد باید او را طلاق دهد یا به حکم وجوب یا به حکم استحباب.
و اگر زن کلا با حق چند همسری مرد نمی تواند کنار آید با حق وکالت می تواند از او جدا شود.
اما نمی تواند جلوی حق او را بگیرد.


نقل قول:
نه حسودی کنه چون هوای نفسش رو باید زیر پا بذاره(و کار آقا از سر هوای نفس نیست)

اگر زن بگوید مرد نباید به زن دیگری مهر بورزد یا ارتباط داشته باشد یک وجه است
اگر زن بگوید مرد به من توجه نکرده است و حق مرا ضایع کرده است یک وجه است.
در وجه اول، اعتراض زن پذیرفته نمیشود.
و در وجه دوم، اعتراض زن پذیرفته میشود. اما سوال میشود که حقوق زن چیست که یک مرد باید آن را به او بدهد ؟ اگر عاشروهن بالمعروف نیست باید باشد. اگر زن در مهر شرایط عاطفی خاصی را شرط کند باید ادا شود و ...
کار مرد می تواند از سر هوای نفس باشد و می تواند نباشد اما کار حرام نیست.

مثلا مرد می تواند صبح تا شب از زن خود لذت جنسی ببرد.
به هر حال شهوت است دیگر و البته بد است و باید روی آن کار کرد و مردان با اخلاق تر شوند

اما می تواند از سر هوای نفس نباشد.
مردان از اینکه زنانی را زیر چتر خود بگیرند احساس قدرت و عزت می کنند.
و چون دوست دارند تکیه گاه باشند و زنان به آنها به چشم تکیه گاه نگاه کنند این کار را می کنند.

دقیقا همانطور که زن از اینکه به مرد تکیه کند لذت می برد و فکر عملیات جنسی نیست.


مرد هم دوست دارد زنان بیشتری را زیر چتر خود بگیرد و اصلا فکر عملیات جنسی نیست.

96xy;684282 نوشت:
البته قانون تك همسري (هم مرد و هم زن) به آموزه هاي ديني اروپا همون بايبل بر مي گرده
بله همين طور بوده، بنده هم عرض كردم حتي اگه مرد همسرش رو طلاق بده، همسر ديگه بگيره گناه بزرگي هست در آموزه هاي مذهبي غربي ها و خيانت محسوب ميشه
مشخصه كه زنا قطعاً گناه هست
در صورت زنا، ميشه طلاق گرفت (در قوانين مذهبي غرب)

سلام علیکم
منظور من این است که اسلام برای مدیرت بحرانهای اجتماعی تمام تلاش خود را نموده است.
قبل از این که جلوی راه هایی را بیگرد، راههایی را گشوده است!
ولی در مکاتب غیر خدایی، نه در بستن راه ها توانسته اند همه مصالح را در نظر بگیرند و در باز نمودن انها!
السام زنا را جرم می داند، آن را دارای تعقیب قضایی می داند. در غرب زنا تنها بار حقوقی دارد. یعنی حق دارد زن بخاطر زنای همسرش از او جدا شود! همین! زنا در غرب جرم نیست! مگر این که زنای به عُنف و یا زنای با افراد زیر سن قانونی باشد!

علــی;684317 نوشت:
ولا در آن زمان دختران زنده به گور می شدند و کمبود زن شاید وجود داشته و تعدد شوهر رواج داشته آنطور که تاریخ نقل شده اما پیامبر(ص) در 23 سال پیامبری خود 55 سریه و 27 غزوه داشته است و جالب است دانسته شود «طبق مدارک معتبر تاریخی مجموع کشته‌شدگان همة جنگ‌های صدر اسلام حدود یک‌هزار و چند نفر از مجموع مسلمانان و کفار بوده است».الطبقات، ج2، بحارالانوارج20، تاریخ طبری ج3، مودودی ابوالاعلی، برنامه انقلاب اسلامی، ترجمه غلامرضا سعیدی ص43، چاپ دوم.

یعنی کل کشته شدگان در جنگ در طول تمام 23 سال از مومنین و کفار هزار نفر می شده (1000 تقسیم بر 23 سال می شود 43 نفر در یک سال!!!!! که تعداد افرادی که به مرگ طبیعی می میرند بسیار بیشتر از تعدادی بوده که در جنگ ها کشته شدند و اصولا اسلام دین خشونت نبوده و نیست که کشته زیادی داشته باشد) که اگر دختران زنده به گور شده را هم حساب کنیم بیشتر از جنگ ها زنده به گور می شدند پس نه تنها زنان بیشتر نبوده بلکه کمتر هم بوده!


این اطلاعات و آمار رو از کجا میارید زنده به گور کردن دختران چه ربطی داشته به هزاران زن و کنیزی که با یه یورش و جنگ قبیله ایی می تونستند به دست بیارن
در ضمن همه دخترانشان رو زنده به گور نمیکردند چون در غیر این صورت تخم و ترکه شون نیست و نابود میشد وقتی میگیم رواج داشته دلیل بر همگیر بودن نیست
تعدد شوهر!!!!!!!!:khaneh: کدوم یک از زنان آن دوره تعدد شوهر داشتند میشه لطفا نام ببرید زنان اشراف هم تنها یه شوهر داشتند غلام داشتند برده داشتند ولی شوهر اضافی نداشتند

علــی;684317 نوشت:
ثانیا هیچ زنی چون حضرت خدیجه و حضرت فاطمه نمی شود بنا بر این، این که زنان فمنیست امروزی خود را با ایشان مقایسه می کنند خیلی عجیب است و سایر ائمه هم با توجه به این نکته با وجود همسر اول اقدام به گرفتن همسران بعدی کرده اند.

اولا لفظت توهین آمیزه ثانیا ما خودمون رو با حضرت زهرا و خدیجه نمی سنجیم با کسی می سنجیم که قراره همسرمون بشه
به نظر من فرقی بین من و اون نیست اونقدر هم شان خودمو رو بالا می بینیم که چنین حقارتی رو نپسندم همسر دوم یا اول یکی بشم کسی رو انتخاب می کنم که جز من کسی دیگه ایی تو زندگیش نباشه

علــی;684317 نوشت:
ثالثا در جواب باید عرض کنم اولاً، ممکن است آنان در آن زمان با وجود خدیجه و فاطمه‏علیها السلام نیازى به این مسئله نداشته‏اند؛ زیرا اگر زن داراى تمام کمالات و محاسن باشد، نیاز به چندهمسرى به وجود نخواهد آمد. ثانیاً، شاید امکانات و شرایط چندهمسرى در آن زمان براى آنها وجود نداشته است؛ زیرا همان‏گونه که گفته شد، چندهمسرى داراى شرایطى است و یکى‏از آن شرایط، ایجادعدالت بین آنهاست و اگر نتوان بین چند همسر عدالت برقرار نمود، باید به یک زن اکتفا کرد؛ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُوا فَواحِدَةً. در نتیجه، ممکن است ایجاد عدالت بین شخصى مثل خدیجه و حضرت زهرا علیها السلام با سایر زنان مشکل بوده باشد و حتى در نظام خانواده، ایجاد خلل نماید؛ زیرا اگر بین آنها به تساوى برخورد شود، ظلم است (تساوى با عدالت فرق دارد). عدالت آن است که با هر کس طبق شأن خود رفتار شود و اگر به عدالت واقعى و طبق مقامات و شئونات آنان عمل شود، چه بسا زنان دیگر، تحمل نداشته، شدت حسادت زنانگى و بشرى آنها، نظام خانواده پیامبر و على‏ علیه السلام را مختل مى‏کرد. ثالثاً، هر حکم عامى، مى‏تواند داراى تخصیص باشد؛ یعنى با وجودى که چندهمسرى به خودى خود و فى نفسه مباح است، ولى گاهى برخى موارد، خصوصیت خاص دارد؛ به عنوان مثال، خدیجه کسى بود که پیامبر در شأن او فرمود: خدیجه و اَینَ مثل خدیجه، صَدَّقَتْنى حینَ کَذَّبنى الناس و ازرتنى على دین‏اللَّه و اَعانَتْنى بمالها؛ خدیجه و کجا مانند خدیجه پیدا مى‏شود؟ او در زمانى که همه مرا تکذیب مى‏کردند، تصدیقم نمود و بر دین خدا یارى‏ام کرد و با همه مال خود کمکم نمود. همچنین در روایت دیگرى رسول خدا صلى الله علیه وآله و سلم فرمودند: انّ جبرئیل‏علیه السلام قال لىِ لیلةً اُسْرِىَ بى‏حین رَجَعتُ و قلت یا جبرئیل هل لک مِن حاجةٍ؟ قال حاجتى اَنْ تقرأ على خدیجه من اللَّه و مِنّى السلام؛ هنگامى که از معراج برمى‏گشتم، به جبرئیل گفتم: آیا درخواستى دارى؟ جبرئیل گفت: درخواست من از تو این است که از طرف من و خداوند به خدیجه سلام برسانى. در تاریخ نیز ثبت شده که پیامبر در روز دوشنبه به رسالت مبعوث گشت و نماز خواند و خدیجه در آخر همان روز به نماز ایستاد. و در مورد حضرت فاطمه؛ هم که قلم از توصیف فضایل و خصوصیات حضرت زهرا علیها السلام عاجز است. او کسى است که پیامبر او را «ام ابیها» خواند و در شأنش فرمود: او سیده نساء عالمین است و سوره انسان، در شأن او و شوهر و فرزندانش نازل شد. در نتیجه، نمى‏توان زن دیگرى را پیدا کرد که شرایط شراکت در زندگى با آن دو بزرگوار را داشته باشند.

تفسیر شخصی قبلا هم گفتم نشستید شاید و گمان ساختید و تحویل مردم میدهید
شاید این طور بوده شاید انطور بوده که نشد جواب
شان حضرت زهرا و حضرت خدیجه بالا بوده در این شکی نیست
ولی شما دارید از پیامبر و حضرت علی حرف میزنید نه یه فرد عادی
اگر پیامبر و حضرت علی نمی تونستند در این مورد عدالت رو رعایت کنند شما چطور همه رو به تعدد دعوت میکنید !!! مگر شان همه زنان رو سنجیدی
در ضمن رعایت تمایل قلبی در تعدد ضروری نیست پیامبر و حضرت می تونستند قلبا این بانوان رو بیشتر دوست داشته باشند در رفتار هم رعایت کنند که از این بزرگوار انجام این کار دور از ذهن نبوده و نیست
خیلی از زنانی که به ازدواج پیامبر و حضرت علی علیه اسلام درآمدند واقف به شان ان دو بزرگوار بوده اند و خیلی ها خودخواسته تمایل به ازدواج داشته اند این زنان مقام همسری پیامبر و حضرت علی رو خواستند تاوانش هم باید پس میدادن نباید انتظار داشته باشند هم شان حضرت زهرا و حضرت خدیجه می شدند

علــی;684317 نوشت:
زیرا اگر زن داراى تمام کمالات و محاسن باشد، نیاز به چندهمسرى به وجود نخواهد آمد.

جدا !!!!!!!
یعنی اگر زن همه ی کمالات رو نداشته باشه مرد اجازه تعدد و صیغه رو دارد!!!!!!!!! مگر مردان همه ی کمالات رو دارا هستند که از زنان چنین توقعی داشته باشند
و اگر مرد همه ی کمالات رو نداشته باشد تکلیف زن چیست

علــی;684317 نوشت:
رابعا اینکه در زمان جاهلیت عملی رواج داشته باشد دلیل نمی شود که پیامبر به آن عمل کند زیرا این کار موجب تایید جاهلیت است و مهری بر انجام آن است با توجه به معصوم بودن پیامبر بنا بر این پیامبر تا احکام الهی نازل نشود به چیزی عمل نمی کردند.

خاندان پیامبر با بقیه مردم فرق میکردند آنان بت پرست بودند و خاندان پیامبر یکتاپرست
اعراب جاهلیت دختران رو زنده به گور میکردند اینان گرامی می داشتند
ولی با این تعدد زوجات در خاندان پیامبر هم دیده شده هر عملی در دوران جاهلیت انجام شده لزوماً که نباید جاهلانه باشه

سید محمد جواد;684289 نوشت:
خاک تو سر مردی که نتونه خودش رو از این گناه دور کنه

اگر راه های حلال تأمین نیازهای اصلی انسان را ببنیدم همه گناه خواهند کرد و همه خاک تو سر می شوند!
به همین خاطر است که قرآن تحریم حلال را بدتر از تحلیل حرام می داند!
زن وقتی بچه می آورد مادر می شود و اسلام بهشت را زیر پای مادران می داند. به نظرم این با ماشین جوجه کشی خیلی تفاوت دارد! اینطور نیست؟

روح بخش;684330 نوشت:

مگر این که زنای به عُنف و یا زنای با افراد زیر سن قانونی باشد!

خب مگه اين قانون بده؟
به كسي اجازه ي تجاوز و آزار نميدن،
مجازات سنگيني هم داره، حبس ابد معمولاً
و البته گاهاً اعدام

neɠïn;684328 نوشت:
خوب حقوق بشر که برعکس شما میگه :Moteajeb!:

گفتم هر حقوق بشری یک فلسفه ی حقوق بشر دارد. و قابل بررسی است
باید دلایل آنها بررسی شود.

نقل قول:
مزاح بود دیگه ؟

نه

نقل قول:
خوب منم این جملات رو درباره زنان همینجوری میتونم به کار ببرم ولی نمیدونم چرا شما طرز فکر خودتان را وحی میداند مال ما رو اشتباه
داشتن یک همسر و اینکه همسرتان فقط متعلق به شما باشد نه کس دیگر و فقط به شما مهر بورزد و به شما تکیه کند یعنی غریزه زن

احسنت به شما.
اگر یک گام با شما همراهی کنم :
خوب حال در تعارض بین این دو چه کسی مقدم است ؟
غریزه ی زن : زن می خواهد به مرد تکیه دهد. و مرد رهبر باشد.
پس در تعارض بین این دو، حرف چه کسی مقدم است ؟ مرد
اما
اگر همان گام را هم با شما همراهی نکنم :
زن دوست دارد یک مرد داشته باشد تا به او تکیه بدهد اما آیا حق دارد این دوست داشتن را قانون کند و بکوبد بر سر مرد و مردها را از حق چند همسری محروم کند ؟
اگر زنی می خواهد تکیه داشته باشد حق دارد چون مرد هم دوست دارد تکیه گاه باشد.
اما اگر زنی بخواهد مرد، تنها تکیه گاه او باشد و تکیه گاه دیگران نباشد یعنی حسادت و این یعنی بد.
اما در مقابل
مرد دوست دارد زن تنها به او تکیه کند نه به مردان دیگر و زن نیز دوست دارد تنها به مردش تکیه کند نه به چند عشق فکر کند.
شاید بتوان گفت زن ها نمی توانند چند عشق داشته باشند و حد اقل رفتار غالب آنها این چنین است.

نقل قول:
ببخشید این علامت چیه ) : ؟؟

کمی لبخند که استفاده نخواهم کرد دوست ندارم کسی ناراحت شود.

mkhahande313;684273 نوشت:
1- آیا در اسلام که این همه عمل به وعده از طرف مومن سفارش شده، اون امضاهای پای عقدنامه اینقدر صوری و پیش پا افتاده است که مرد بره بدون رضایت زن، تجدید فراش کنه؟ اگه بله چرا؟

آن چیزی که امضا می شود شرط ضمن عقد وکالت در طلاق است با استناد به حدیث نبوی ”‌الطلاق بید من اخذ بالساق“ حق طلاق منحصربه زوج است. اما ضمن عقد مرد به زن وکالت می دهد که در صورت ازدواج مجدد زن بتواند طلاق بگیرد.
بنا بر این تعهدی داده نشده است ضمن عقد که وظیفه پایبندی به آن را داشته باشد و اگر هم در ضمن عقد شرط شود که مرد حق ازدواج مجدد را ندارد این شرط باطل است.

mkhahande313;684259 نوشت:

نه حسودی کنه چون هوای نفسش رو باید زیر پا بذاره(و کار آقا از سر هوای نفس نیست)

شما می توانید حسودی کنید گرچه کار خوبی نیست.

اما مسئله ی اصلی این است که نمی توانید بگوید حسادت من دلیل بر این است که می توانم جلوی حق مرد را بگیرم.

یعنی قانون برای حسادت، وجه ی قانونی و حقوقی نمیشناسد.
بله مرد می تواند بگوید در علم روانشناسی و علوم تجربی اثبات شده است که مرد دوست دارد تکیه گاه باشد و چندین زن را زیر چتر خود بگیرد. و من ( مرد) دوست دارم تکیه گاه چندین زن باشم.
و کسی حق ندارد جلوی غریزه و شخصیت جنسی من را بگیرد چون قرار نیست به زن اولم توجه نکنم و اصلا حق ندارم از چهارچوب مهرورزی نسبت به زن اولم خارج شوم.

[="Tahoma"][="Purple"]

روح بخش;684326 نوشت:

سلام علیکم
احساسات انسانها تحت سیطره امور مختلفی شکل می گیرد یا شدت می یابد!
مثل خشم، بعضی جوامع بخاطر فرهنگ خشنی که بر آنها حاکم است زودتر از دیگران خشمگین می شوند. و یا بخاطر مزاج گرمی که فردی دارد زود جوش می آورد و یا بخاطر مسائل اعصاب خوردکنی که برایش پیش ا»ده است در یک مقطع خاصی زود عصبانی می شود.
فرض کنید اگر فرهنگ در جامعه ما چند همسری بر آن حکام بود، ایا باز هم این توصیفاتی که برای تنشهای عاطفی که همسر اول توضیح دادید پیش می آمد؟
در السام دو نوع قانون وجود دارد: قوانین اولیه و قوانین ثانویه!
قوانین الهی برای همه جوامع انسانی در همه مکانها و زمانها وضع شده است. خداوند هنگام وضع این قوانین مصلحت میلیاردها انسان را در طول تاریخ در نظر می گیرد و آن را وضع می کند.
حال اگر در برهه ای از زمان و یا در قطعه از مکان، و یا فردی خاص از این قانون ضربه می بیند، با تشخیص درسته این ضربه و زیان، قانون نخست تعطیل شده و قانون بعدی طبق مورد به میان می آید!
فرض کنید کسی که می خواهد درس بخواند و نیاز مبرمی هم به ازدواج ندارد، نباید ازدواج کند. ازدواج حتی ممکن است بحسب موارد برای حرام باشد! همان ازدواجی که اینقدر مورد تأکید اسلام قرار گرفته است! زیرا پیشرفت علمی از مصلحت بالاتری برخوردار است.
همین مسئله درباره تعدد زوجات نیز هست!
موضوع بحث ما قانون اولیه برای تعدد زوجات است! ما نمی توانیم با این محدویت اطلاعاتی که داریم به خداوند اعتراض کنیم که چرا تشخیضش این بوده است که مصلحت میلیاردها انسان در طول تاریخ را اینگونه تشخیص داده است که تعدد زوجات را به مرد اجازه دهد!
فوقش ما وضعیت خودمان را و یا چند نفر مثل خودمان را درک می کنیم و می بینیم تعدد زوجات مصلحت ندارد.
مرد وقتی ببیند همسرش چطور دچار ضربه ورحی می شود وقتی ببیند او همسر دوم اختیار نموده است خب نباید این کار را بکند. این کار ستم به همسر نخست است!
و اگر مرد به این نتیجه نرسید زن می تواند هنگام ازدواج با او این تعهد را از او بگیرد که اگر این کار را انجام دهی من باید از طرف تو وکیل باشم که خودم را طلاق دهم!
اما اگر گفته شود خداوند از ابتدا نباید این اجازه را به مرد بدهد، این «نباید» به چه دلیل است؟ آیا ما مصلحت انسانها را تشخیص می دهیم! بارها قرآن هنگام اعلن یک حکم الهی فرموده است: «شما نمی دانید، خداوند است که می داند.» (بقره: 30؛ 216؛ 232؛ آل عمران: 66؛ نحل: 74؛ نور: 19)

ثوابهایی که خداوند برای زنی که مردش را تحمل کند آنقدر زیاد است که مردان باید آروز کنند ای کاش زن بودند. اگر تمایل داشتید به قسمتی از آنها اشاره خواهم نمود!


کلاً مساله ذهنیم مرتفع شد(البته فعلاً باید بیشتر فکر کنم اما اون بغضم خوابید:ok:)

جناب علی هم یک پاسخی داد که آرومم نکرد. من نگفتم شرط شده زن دوم نگیره اما قولشو داده بی اجازه نباشه یا طلاق! البته این خیلی تفاوت با تک همسری نداره اگه دقت کنین. خب منم از اول همینو گفتم مرد یا از زن اولش جدابشه یا بی خیال دومی.

جناب وطاها هم ممنون از پاسختون اما ذهنم با اینجور جواب ها فقط آشفته تر میشه. یعنی داشتم نم نم فک میکردم نذارم آقا بیاد این بحثا رو بخونه ها:khandeh!:

با تشکر ویژه از آقای روحبخش با توضیحات کلی شون من جواب خودمو گرفتم:Gol:
پس این دفاعی که میشه فقط از اصل قانونه به حالت کلی برای همه. نه اینکه هرکی خواست سریع تمسک کنه به قانون و کاری به پیامدهاش هم نداشته باشه.

برای چندمین بار از صحبت باشما لذت بردم که یک زن هستم

نقل قول:
ثوابهایی که خداوند برای زنی که مردش را تحمل کند آنقدر زیاد است که مردان باید آروز کنند ای کاش زن بودند. اگر تمایل داشتید به قسمتی از آنها اشاره خواهم نمود!
[/]

درجه ي كاربري من تو اين انجمن سر اين تاپيك شد عضو كوشا Fool
تبريك به خودم [emoji4]

[="Tahoma"]

شبـنم;684335 نوشت:
این اطلاعات و آمار رو از کجا میارید

منبع زده شده دقت کنید خوب می بینید
پیامبر(ص) در 23 سال پیامبری خود 55 سریه و 27 غزوه داشته است و جالب است دانسته شود «طبق مدارک معتبر تاریخی مجموع کشته‌شدگان همة جنگ‌های صدر اسلام حدود یک‌هزار و چند نفر از مجموع مسلمانان و کفار بوده است».الطبقات، ج2، بحارالانوارج20، تاریخ طبری ج3، مودودی ابوالاعلی، برنامه انقلاب اسلامی، ترجمه غلامرضا سعیدی ص43، چاپ دوم.
شبـنم;684335 نوشت:
در ضمن همه دخترانشان رو زنده به گور نمیکردند چون در غیر این صورت تخم و ترکه شون نیست و نابود میشد وقتی میگیم رواج داشته دلیل بر همگیر بودن نیست

به سالی 43 نفر نمی رسیده؟!!!! چون ما ثابت کردیم در سال 43 نفر در جنگ ها کشته می شدند بنا بر این افراد زیادی کشته نمی شوند.
شبـنم;684335 نوشت:
تعدد شوهر!!!!!!!! کدوم یک از زنان آن دوره تعدد شوهر داشتند میشه لطفا نام ببرید

بله تعدد شوهر به اسم ازدواج رهط: یعنی ازدواج مشارکتی یا دسته جمعی. گروهی از مردان که نباید بیشتر از ده نفر می بودند با یک زن رابطه برقرار می‌کردند و اگر فرزندی به دنیا می آمد، آن زن فرزندش را به هر یک از مردان که خود می خواست منتسب می کرد و او را پدر فرزند خود قرار می داد.
برای اطلاع بیشتر رجوع کن به تاریخ تحلیلی اسلام،‌ محمد نصیری،حقوق زن در اسلام
شبـنم;684335 نوشت:
به هزاران زن و کنیزی که با یه یورش و جنگ قبیله ایی می تونستند به دست بیارن

به همان کتابی که گفتم رجوع و مطالعه کن تا اطلاعات تاریخی بیشتری بدست بیاری! قبیله ها به خاطر اینکه وقتی شکست می خورند زنانشان اسیر نشوند آن ها را می کشتند و تنها عده ی کمی را باقی می گذاشتند برای افزایش نسل و به همین دلیل هم دختران را زنده به گور می کردند تا تعداد دختران زیاد نباشد بنا بر این حتی با کشته شدن مرد ها هم تعداد زنان آنچنان زیاد نمی شد.
شبـنم;684335 نوشت:
به نظر من فرقی بین من و اون نیست اونقدر هم شان خودمو رو بالا می بینیم

بحث شانیت دو هوو مطح است نه شانیت زن و شوهر!
شبـنم;684335 نوشت:
شاید این طور بوده شاید انطور بوده که نشد جواب

همین شاید ها استدلال های شما را باطل می کند اذا جاء الاحتمال بطل الاستدلال
چون همینکه چنین احتمالاتی باشد شما نمی توانید به آن استدلال کنید
شبـنم;684335 نوشت:
ولی با این تعدد زوجات در خاندان پیامبر هم دیده شده هر عملی در دوران جاهلیت انجام شده لزوماً که نباید جاهلانه باشه

اولا سخن ما با معصومین است نه خاندان پیامبر،چون عمل معصوم حجت است ابولهب هم که در قرآن نفرین شده نسبت خویشاوندی با پیامبر دارد.
ثانیا ما نگفتیم چیزی جاهلانه است بلکه گفتیم پیامبر به آن چیزی عمل می نماید که خداوند دستور نماید.
ثالثا ما تمام معوصمین را حجت می دانیم آن چیزی که سایرین عمل کرده اند ازدواج با داشتن همسر اول بوده.

روح بخش;684336 نوشت:
اگر راه های حلال تأمین نیازهای اصلی انسان را ببنیدم همه گناه خواهند کرد و همه خاک تو سر می شوند!
به همین خاطر است که قرآن تحریم حلال را بدتر از تحلیل حرام می داند!
زن وقتی بچه می آورد مادر می شود و اسلام بهشت را زیر پای مادران می داند. به نظرم این با ماشین جوجه کشی خیلی تفاوت دارد! اینطور نیست؟

نه نیست عزیز
نمیشه عزیز یکیش خودم هیچیم نشد بماند نه کشته شدم نه از بی ابی مردم !!!!
اب و غذا با هوش و شهوت فرق داره برادر من
تحریم ؟ نه عزیز چرا تو این سایت ی از اون ور میوفتن یا از اینور !!!
اقا شرایط داره ولی باید شرایطش مشخص بشه
چطور عشق و حالش مال مرد هست هم تو دنیا هم تو اخرت بعد خانومها بشینن که بهشت زیر پای مادر است ؟؟؟؟
خانوم باردار بشه شرایط خاص باشه .....بدو بدو صیغه
خانوم باردار نشه بچه دار نشه ..... بدو بدو صیغه
ال بشه بل بشه .... بدو بدو صیغه

این نوع برداشت از حکم خدا جز سواستفاده از زن چیز دیگری نیست
500بار گفته شده هنوز امثال شما میگن زن حسوده نمیفهمه
رسما زن رو کردین جنسیت دوم بعد میگین جایگاه زن در اسلام فلان است
زن در دیدگاه شما برای ارضا امیان جنسی مرد است . سر خط دوست دارید ثابت میکنم !

[="Tahoma"]

mkhahande313;684344 نوشت:
جناب علی هم یک پاسخی داد که آرومم نکرد. من نگفتم شرط شده زن دوم نگیره اما قولشو داده بی اجازه نباشه یا طلاق! البته این خیلی تفاوت با تک همسری نداره اگه دقت کنین. خب منم از اول همینو گفتم مرد یا از زن اولش جدابشه یا بی خیال دومی.

سلام
بحث ما دفاع از اصل حکم است و گرنه الان طبق قانون مرد حق ازدواج مجدد ندارد مگر با اجازه همسر اولش یا با اجازه دادگاه که دادگاه هم طبق چند بند تنها اجازه چنین کاری را می دهد
1. رضایت همسر اول

2. عدم قدرت زن اول به ایفای وظایف زناشویی

3. عدم تمکین زن از شوهر

4. ابتلای زن اول به جنون یا دیگر بیماریهای صعب العلاج

5. محکومیت زن به زندان

6. ابتلای زن به هرگونه اعتیاد به مواد افیونی و مخدر

7. عقیم بودن

8. ترک زندگی توسط زن

علــی;684348 نوشت:
1. رضایت همسر اول

2. عدم قدرت زن اول به ایفای وظایف زناشویی

3. عدم تمکین زن از شوهر

4. ابتلای زن اول به جنون یا دیگر بیماریهای صعب العلاج

5. محکومیت زن به زندان

6. ابتلای زن به هرگونه اعتیاد به مواد افیونی و مخدر

7. عقیم بودن

8. ترک زندگی توسط زن

اینها برای ازدواج دائم است و خوبه ولی کاش برای عقد موقت هم شرایط اینچنین میخواست

[="Tahoma"]

سید محمد جواد;684349 نوشت:
اینها برای ازدواج دائم است و خوبه ولی کاش برای عقد موقت هم شرایط اینچنین میخواست

قانون حمايت خانواده ناظر به ازدواج دائم است و دليل اين امر نيز توانايي مالي مرد در خصوص پرداخت نفقه زوجه است در صورتي که در ازدواج موقت نفقه اي بر ذمه مرد نيست و نيازي به اجازه دادگاه ندارد اما شرط وکالت در طلاق در بند های دوازدهگانه
هم شامل ازدواج موقت و هم شامل ازدواج دائم می شود.

[="Tahoma"]

شبـنم;684335 نوشت:
شما دارید از پیامبر و حضرت علی حرف میزنید

پاسخ ها را یکبار دیگر اصلاح شده عرض کنم که:
1- اگر پيامبر اكرم صلوات الله عليه و آله زندگي خود را با دو يا چند همسري آغاز مي كرد برخي دوستان نادان و دشمنان دانا او را انساني ( نعوذ بالله ) زن باره و هوسران معرفي مي كردند و با استفاده از اين نقطة ضعف ! علاقه مردم و مخصوصاً زنان جوامع مختلف را نسبت به دين مقدس اسلام ، كمرنگ كرده و يا از بين مي بردند . چون به خوبي از احساس ناخوشايند هوو داشتن زنان آگاهي داشتند .

2- مي دانيم كه حضرت خديجه سلام الله عليها در سال دهم بعثت رحلت كردند ولي آية تشريع تعدّد زوجات در اواخر سال هشتم هجري نازل شد يعني حدود يازده سال پس از رحلت حضرت خديجه سلام الله عليها . بنابراين وقتي تا زمان رحلت حضرت خديجه سلام الله عليها ، شريعت و قانوني از جانب خداوند در زمينة تعدّد زوجات بر پيامبر و مسلمانان نازل نشده بود ، پيامبر به چه چيزي مي بايست عمل مي كرد ؟

شايد بگوييد پس چرا پيامبر صلوات الله عليه و آله قبل از نزول آيه ، به چند همسري روي آوردند ؟

در جواب بايد گفت : هر چند آية تجويز و تشريع چند همسري در اواخر سال هشتم هجري نازل شد يعني در دو سال پاياني عمر پيامبر اكرم صلوات الله عليه و آله ، ولي از آنجا كه عمل پيامبر صلوات الله عليه و آله نيز به عنوان شارع مقدس براي مسلمانان حجّت است آنچنانكه خداوند مي فرمايد :

ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا ( حشر / 7 )

آنچه را رسول خدا براى شما آورده بگيريد ( و اجرا كنيد ) ، و از آنچه نهى كرده خوددارى نماييد ؛

ايشان بعد از رحلت حضرت خديجه سلام الله عليها وقتي شرايط لازم به وجود آمد به چنين امري اقدام كردند و نزول اين آيه نيز به منزله تأييد عمل پيامبر اكرم صلوات الله عليه و آله و تشريع چنين حكمي براي همة مسلمانان بود .

3- حكمت خداوند متعال اقتضاء مي كرد تجويز تعدّد زوجات ( البته با شرائط خاص خود ) در مراحل پاياني دعوت پيامبر اكرم ( اواخر سال هشتم هجري ) تشريع شود تا مسلمانان ( مخصوصاً زنان ) آمادگي عمل به چنين حكمي را داشته باشند ؛ همچون مسئله شُرب خمر كه طي چهار مرحله با نزول آيات متعدد ، حكم تحريم ، تشريع شد و مسلمانان مرحله به مرحله از اين گناه بزرگ كه به خوردن آن طبق رسوم جاهلي عادت داشتند اجتناب كردند .

4- خداوند تشريع يك حكم را معلّق بر شخصيت افراد نمي كند ، بلكه اگر حكمي به مصلحت جامعه باشد همه بايد در عمل به آن يا اعتقاد به آن پايبند باشند . بر فرض اگر آية تشريع تعدّد زوجات در زمان حيات حضرت خديجه سلام الله عليها نازل مي شد و اين حكم به مصلحت جامعه مسلمانان بود پيامبر صلوات الله عليه و آله خود را ملزم مي دانست تا با عمل به اين حكم ، راه را براي عمل ساير مسلمانان هموار سازد و در اين امر شخصيت والاي حضرت خديجه و ملاحظه ايشان ، ملاك عمل نبود . همچنانكه پيامبر اكرم صلوات الله عليه و آله از طرف خداوند مكلّف شد با همسر مطلّقة پسرخوانده خود ازدواج كند تا توهّم حرمت ازدواج با همسر پسر خوانده كه در ميان عرب همچون فرزند شمرده مي شد از بين برود . و اين امر هر چند بر رسول خدا صلوات الله عليه و آله سخت و دشوار بود ولي به خاطر مصلحت چنين حكمي به فرمان خداوند عمل كرد .

5- با توجّه به اينكه پيامبر اكرم تقريباً پانزده سال پيش از بعثت ازدواج كردند و با عنايت به اينكه عرب در آن زمان دختران را زنده به گور مي كرد ، تعداد زنان و دختران بسيار كمتر از مردان بود و شايد بتوان گفت اگر هم كسي همچون پيامبر اكرم صلوات الله عليه و آله مي خواست در آن زمان به ازدواج دوّم بپردازد عملاً امكان چنين امري وجود نداشت . ولي در زمان ظهور اسلام و تكريم جايگاه و ارزش زنان و دختران در فرهنگ اسلام ، تعداد زنان و دختران رو به فزوني گذاشت و مخصوصاً با توجّه به جنگهاي تحميلي بر حكومت نوپاي اسلام و شهادت بسياري از مسلمانان و بي سرپرست ماندن زنان شهداء ، لزوم و ارزش تشريع چنين حكمي بيشتر نمايان مي شود .

6- اگر همة امامان ما با وجود همسر اوّل همسر ديگري اختيار نمي كردند مي شد فهميد كه امامان ما هم با اين امر موافقند ؛ ولي اگر يك امام بزرگوار همچون علي عليه السلام با وجود حضرت زهرا سلام الله عليها به ازدواج دوم مبادرت نكرد حتماً شرايطشان اقتضاء نمي كرد . ولي مي دانيم كه ساير امامان ما كه عمل آنها نيز براي ما حجّت است به ازدواج دوم و سوم و ... با وجود همسر اوّل مبادرت نموده اند همچون امام حسين عليه السلام و امام كاظم عليه السلام و ساير ائمه عليهم السلام ...

7- اگر شرايط سالهاي آخر بعثت و سالهاي آغازين هجرت را ملاحظه كنيم خواهيم دانست كه كثرت اشتغالات علي عليه السلام در امر دفاع از اسلام اجازه و فرصتي به آن حضرت نمي داد تا به اين حكم عمل نمايد ؛ هر چند خوب مي دانيم كه تشريع حكم تعدّد زوجات در دو سال پاياني عمر حضرت زهرا سلام الله عليها بود كه آن دو سال نيز در اوج سختيها و دغدغه هاي علي عليه السلام بود ( زيرا موضوع فتح مكه و غدير خم و رحلت پيامبر اكرم پيش آمد ) . ولي وقتي آن حضرت در بيست و پنج سال سكوت تلخ ؛ فراغتي يافت با ازدواجهاي متعدد به اين حكم عملاً مبادرت فرمود و فرزندان زيادي ( مجموعاً 27 فرزند ) از خود به يادگار گذاشت .

8- اينكه مي گويند علي عليه السلام به خاطر شدّت علاقه و محبت به حضرت زهرا سلام الله عليها همسر ديگري غير از ايشان برنگزيد زيرا مي ترسيد نتواند عدالت را ميان آنها رعايت كند ، شايد سخن درستي نباشد . زيرا مي دانيم كه علي عليه السلام عدالت مجسّم تاريخ بود . اگر امام نتواند در امري عدالت را رعايت نمايد ( آن هم يك حكم مسلّم شرعي را ) نقطة ضعفي براي حضرت به شمار مي رود . زيرا ايشان يك انسان كامل بود و انسان كامل در محضر خداوند متعال از كوچكترين عيب و ايرادي مبرّاست . حكاياتي كه دربارة عدالت امير المؤمنين علي عليه السلام در كتب تاريخي مضبوط است گواه بر اين مدّعاست . در ثاني حضرت زهرا سلام الله عليها نيز انساني كامل بود . مگر مي شود انسان كامل در برابر يك امر شرعي كه از جانب خداي حكيم تشريع شده معترض و ناراضي باشد ؟

[="Tahoma"]

شبـنم;684335 نوشت:
حضرت خدیجه

شیخ صدوق نقل کرده است هنگامی که خدیجه در بستر بیماری و وفات بود پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در بالین او فرمود: وقتی بر هووهایت وارد شدی سلام ما را به آنان برسان!
خدیجه گفت: هووهای من چه کسانی هستند ای رسول خدا!
پیامبر فرمود:
مریم دختر عمران، کلثم خواهر موسی و آسیه همسر فرعون
خدیجه گفت:
به خیر و خوشی ای رسول خدا!
متن روایت چنین است:
«دخل رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) علی خدیجة و هی لما بها، فقال لها: بالرغم منّا ما نری بک یا خدیجة، فاذا قدمت علی ضرائرک فأقرئیهنّ السلام فقالت: من هنّ یا رسول اللّه ؟ قال(ص): مریم بنت عمران، و کلثم أخت موسی، و آسیة امرأة فرعون، قالت:بالرفاء یا رسول اللّه
منبع:بحارالانوار، ج19، ص24. بیان شباهتها با استفاده از ساره، همسر ابراهیم خلیل الرحمن، احمد حیدری، پیام زن، شماره42 (سال چهارم)، ص24.

[="Tahoma"][="Purple"]

سید محمد جواد;684347 نوشت:
نه نیست عزیز
نمیشه عزیز یکیش خودم هیچیم نشد بماند نه کشته شدم نه از بی ابی مردم !!!!
اب و غذا با هوش و شهوت فرق داره برادر من
تحریم ؟ نه عزیز چرا تو این سایت ی از اون ور میوفتن یا از اینور !!!
اقا شرایط داره ولی باید شرایطش مشخص بشه
چطور عشق و حالش مال مرد هست هم تو دنیا هم تو اخرت بعد خانومها بشینن که بهشت زیر پای مادر است ؟؟؟؟
خانوم باردار بشه شرایط خاص باشه .....بدو بدو صیغه
خانوم باردار نشه بچه دار نشه ..... بدو بدو صیغه
ال بشه بل بشه .... بدو بدو صیغه

این نوع برداشت از حکم خدا جز سواستفاده از زن چیز دیگری نیست
500بار گفته شده هنوز امثال شما میگن زن حسوده نمیفهمه
رسما زن رو کردین جنسیت دوم بعد میگین جایگاه زن در اسلام فلان است
زن در دیدگاه شما برای ارضا امیان جنسی مرد است . سر خط دوست دارید ثابت میکنم !

موافقم که برخی از مردنماها اینطورین اما همشون اینطور نیستن!
لطفاً اینقد راحت جمع نبندید اولاً
بعدهم اینکه مثلاً شما استثنای یه قانونی بشین که نمیشه کل قانون رو زیر سوال برد

اینجا من هم اول یه اشتباهی کردم و مصداقی بحث کردم اما اینجا کلاً بحث از به قانون کلیه

در کل چرا تعدد زوجات برای مرد هست برای زن نه. بحث اینه

درک این قانون کلی حتی برای زنها هم سخت نیست. منتها هیچکس درباره خودش نمیپذیره اونم بخاطر شرایط تربیتی مون بوده
و آقای روحبخش هم که آب پاکی رو دست مردان بولهوس ریختند!
اگه اینکارشون ستم به زن اول باشه این قانون برای اونها تعطیل میشه:Gol:[/]

سید محمد جواد;684216 نوشت:

اثبات اینکه مرد هوس باز است و سواستفاده از دین میکند ::
مردی بعد از مدتها همسرش بچه دار میشود و باردار
جفت حرکت میکند و زن باردار مجبور است عمل [=arial black]سرکلاژ ا[=arial][=arial black]نجام دهد .... بعد از این عمل زن استراحت مطلق است و هیچ نوع عمل فیزیکی نمیتواند انجام دهد
حالا واقعا وجدان شما قبول میکند این مرد برود زن صیغه کند که نیاز جسمی دارد ؟ ان زن بدبخت بخاطر خانواده انقدر عذاب بکشد و به عنوان وظیفه باردار شود و نسل شیعه را اشاعه دهد در مقابلش مرد برود نیاز جنسی خود را ارضاء کند؟

[=arial black]واقعا از ان زن انتظار دارید چگونه این مسئله را درک کند میشود توضیح دهید
توضیح منطقی میخواهم نه باز بگویید باید تحمل کند و ....

آقا شما یه چیزی بگم منو نمیزنی Smile

سوال شما سخت بود. ولی به هر حال
اگر زنی هیچ عملی انجام ندهد و سالم و سرحال باشد و خیلی هم اخلاقش خوب باشد و خیلی هم خوشکل باشد و چیزی هم برای شوهرش کم نگذارد. آیا زن می تواند جلوی مرد را بگیرد و بگوید نباید زن دیگری بگیری ؟ نه

آیا مرد حق دارد که تکیه گاه چندین زن باشد و حتی شرط کند که با هیچ کدام رابطه جنسی نداشته باشد اما رابطه جسمی و عاطفی داشته باشد ؟ بله

مگر زن جسم شوهرش را خریده است که نسبت رفتار او حقی داشته باشد ؟ خیر نخریده است و حقی ندارد مگر اینکه بگوید شوهرش با او خوش رفتاری ندارد و به او مهر نمی ورزد.
من (مرد) مالک خودم و اموالم هستم و در هر جایی که دوست دارم صرف می کنم. و این حق مرد است که تکیه گاه زنان باشد حتی هزاران زن Smile

چگونه انتظار دارید زنی که در محیط فمینیستی کنونی رشد پیدا کرده است این مسائل را درک کند ؟
به نظر من زنان ما گرچه احساسی هستند اما اگر منطقی نگاه کنند نمی توانند حقوق مرد را زیر پا بگذارند و حسادت کنند.

اگر می گویید این غیرت است و نه حسادت.
تعریف خودتان را از حسادت بفرمایید تا عرض کنم چرا کار زنها حسادت است.

غرض از گفتگو این است که ذهنیات ما پاس کاری شود و چیزی یاد بگیرم :Mohabbat:

[="Tahoma"][="Purple"]

و طاها;684402 نوشت:
آقا شما یه چیزی بگم منو نمیزنی Smile

سوال شما سخت بود. ولی به هر حال
اگر زنی هیچ عملی انجام ندهد و سالم و سرحال باشد و خیلی هم اخلاقش خوب باشد و خیلی هم خوشکل باشد و چیزی هم برای شوهرش کم نگذارد. آیا زن می تواند جلوی مرد را بگیرد و بگوید نباید زن دیگری بگیری ؟ نه

آیا مرد حق دارد که تکیه گاه چندین زن باشد و حتی شرط کند که با هیچ کدام رابطه جنسی نداشته باشد اما رابطه جسمی و عاطفی داشته باشد ؟ بله

مگر زن جسم شوهرش را خریده است که نسبت رفتار او حقی داشته باشد ؟ خیر نخریده است و حقی ندارد مگر اینکه بگوید شوهرش با او خوش رفتاری ندارد و به او مهر نمی ورزد.
من (مرد) مالک خودم و اموالم هستم و در هر جایی که دوست دارم صرف می کنم. و این حق مرد است که تکیه گاه زنان باشد حتی هزاران زن Smile

چگونه انتظار دارید زنی که در محیط فمینیستی کنونی رشد پیدا کرده است این مسائل را درک کند ؟
به نظر من زنان ما گرچه احساسی هستند اما اگر منطقی نگاه کنند نمی توانند حقوق مرد را زیر پا بگذارند و حسادت کنند.

اگر می گویید این غیرت است و نه حسادت.
تعریف خودتان را از حسادت بفرمایید تا عرض کنم چرا کار زنها حسادت است.

غرض از گفتگو این است که ذهنیات ما پاس کاری شود و چیزی یاد بگیرم :Mohabbat:

بازم خراب شد که! هربار من میام اینجا هی با بغض برمیگردم:Ghamgin:

باباجان، ستم کردن درست نیست!!!
این اصل فک کنم مهم تر از یه حس فطری در مرده که دوست داره تکیه گاه بیش از چندنفر باشه

من دختر هم فطرتم طوریه که از خودنمایی و خودآرایی خوشم میاد اما چون ستم به بقیه مجاز نیست هیچوقت در یه مکان عمومی خودآرایی نمیکنم!

خب مردهم فطرتاً دوست داره تکیه گاه چندنفر باشه خب همچین مردی بی زحمت یا بره زنی بگیره که از اول روحیاتش این چنین بار اومده مثل برخی اقوام جنوب کشور که هنوز این فرهنگ رو دارن!
یا زنش رو برای این خواسته اش آماده کنه و بعد از رسیدن به خواسته اش هم با رفتار مناسب و کریمانه باهمسرش اونو پشیمون نکنه از این کار. آمادگی زنی که با فرهنگ دیگه بزرگ شده کار ساده ای نیست.
نمیشه گفت چون من دلم میخواد زنم باید کنار بیاد.
این یک شرایط خیلی خیلی خیلی متفاوته یک حق خیلی خیلی مستور مونده اس و باید مدت ها کار بشه روش تا بشه فرهنگ یه خانوم رشیده رو عوض کرد از این نظر. همینطوری نمیشه رفت تو یه زندگی با یه زنی که با باورهای دیگه بزرگ شده تربیت شده و بعد یهو ازش بخوایم با خواسته ما کنار بیاد!

من از طرف یک زن با روحیات حساس زنانه حرف میزنم. در شرایط فعلی جامعه ما، اینقد راحت حرف زدن از همسر دوم برای همسر اول، معمولاً رنج بسیار بزرگیه. خیلیا سعی میکنن کم نیارن حسادت نکنن ولی از اون طرف جسمشون بهم میریزه میفتن رو تخت بیمارستان. این ظلم نیست؟
دیدم به چشمم که میگم!

پس لطفاً اگه در دفاع از قانون کلی صحبت میکنید یه ذره واضحتر بگین تا برای کسی سوء تفاهم نشه که شما اصرار دارید این قانون همین الان با همین پیش فرض ها با همین فرهنگ و تربیت به همون شکل اصیلش اجرا بشه و زن اگه حس بدی پیدا کنه حسادت مذمومه و زن باید خودشو اصلاح کنه.

اگه اصلاحی هم نیاز باشه(اگه واقعاً نظرتون اینه که نیازه این قانون هنوزم به همون شکل اجرا بشه) چند بعد داره و بیش از زن یا حداقل پابه پای زن، مردا مدافع این نظر وظیفه دارن فرهنگشو تو اطرافیانشون خوب جابندازن بعد اقدام کنن:ok:[/]

علــی;684350 نوشت:
[="Tahoma"]
قانون حمايت خانواده ناظر به ازدواج دائم است و دليل اين امر نيز توانايي مالي مرد در خصوص پرداخت نفقه زوجه است در صورتي که در ازدواج موقت نفقه اي بر ذمه مرد نيست و نيازي به اجازه دادگاه ندارد اما شرط وکالت در طلاق در بند های دوازدهگانه
هم شامل ازدواج موقت و هم شامل ازدواج دائم می شود.

من سوال کردم بند اخر که میگید شامل صیغه نمیشه مگر موردی قید بشه و اصلا تامین فقهی نداره و ممانعت قانونی داره و دادگاه خانواده اصلا این شرط رو برای طلاق قبول نداره
البته تا جایی که میدونم

mkhahande313;684398 نوشت:
[="Tahoma"][="Purple"]

موافقم که برخی از مردنماها اینطورین اما همشون اینطور نیستن!
لطفاً اینقد راحت جمع نبندید اولاً
بعدهم اینکه مثلاً شما استثنای یه قانونی بشین که نمیشه کل قانون رو زیر سوال برد

اینجا من هم اول یه اشتباهی کردم و مصداقی بحث کردم اما اینجا کلاً بحث از به قانون کلیه

در کل چرا تعدد زوجات برای مرد هست برای زن نه. بحث اینه

درک این قانون کلی حتی برای زنها هم سخت نیست. منتها هیچکس درباره خودش نمیپذیره اونم بخاطر شرایط تربیتی مون بوده
و آقای روحبخش هم که آب پاکی رو دست مردان بولهوس ریختند!
اگه اینکارشون ستم به زن اول باشه این قانون برای اونها تعطیل میشه:Gol:

[/]

قانون صیغه تعطیل میشه؟والا از نظر فقهی ندیدم جایی عنوان بشه بر مبنای فلان حالت صیغه برای فلان افراد حرام یا مکروه است

سید محمد جواد;684289 نوشت:
یعنی مردها اینقدر خروس صفت هستند
خاک تو سر مردی که نتونه خودش رو از این گناه دور کنه

واقعا خاک تو سر مردی که نتونه خودش رو از گناه دور کنه
خاک تو سرش Smile
حالا سوال
آیا مردی که تکیه گاه چندین زن میشود و با چندین زن معاشرت می کند ( عاشروهن بالمعروف ) و دل می دهند و . ... Smile چه گناهی انجام داده است ؟
با آیات قرآن یا با دلایل عقلی اثبات کنید

نقل قول:
همین رو میخواستم بشنوم
زن در دیدگاه شما برده ای است که با مهریه خریده میشود و دیگر هیچ و فقط برطرف کننده نیاز جنسی است

احکام خرید و فروش با ازدواج متفاوت است و به همین خاطر لفط بیع در آن استفاده نمیشود.
اما مشترکاتی بین این دو وجود دارد.
مثلا بنا به دید برخی فقهای گذشته مهر در عوض بضع و منافع جنسی است. و آن را در انحصار مرد می کند.

اگر زن فقط برای نیاز جنسی است پس این آیات برای چیست ؟
الرجال قوامون علی النساء
یا صفت زن ها قانتان است
یا آیه عاشروهن بالمعروف
و یا چرا مرد و زن حق دارند در عقد موقت شرط کنند هیچ آمیزشی نداشته باشند ؟
و ...
اگر زن فقط برای نیاز جنسی است پس سخن روانشناسان برای چیست ؟
که می گویند مرد تکیه گاه است و زن تکیه کننده.
و ....

نقل قول:
انرا به چشم دستگاه جوجه کشی میبیند
و دیدگاه شما به مرد جالب است

یعنی زن دستگاه انسان ساز نیست ؟
یعنی زنی که حامله میشود و هر سال هم حامله میشود کار بدی می کند ؟
آیا داشتن رحم و استفاده ی از آن ننگ است ؟
آیا زن تنها باید به خاطر فرزند آوری عزیز باشد ؟ مسلما خیر
آیا فرزند آوری زن، افتخار اوست یا مایه ننگ او ؟
و ...

mkhahande313;684408 نوشت:
[="Tahoma"][="Purple"]

بازم خراب شد که! هربار من میام اینجا هی با بغض برمیگردم:Ghamgin:

باباجان، ستم کردن درست نیست!!!
این اصل فک کنم مهم تر از یه حس فطری در مرده که دوست داره تکیه گاه بیش از چندنفر باشه

من دختر هم فطرتم طوریه که از خودنمایی و خودآرایی خوشم میاد اما چون ستم به بقیه مجاز نیست هیچوقت در یه مکان عمومی خودآرایی نمیکنم!

خب مردهم فطرتاً دوست داره تکیه گاه چندنفر باشه خب همچین مردی بی زحمت یا بره زنی بگیره که از اول روحیاتش این چنین بار اومده مثل برخی اقوام جنوب کشور که هنوز این فرهنگ رو دارن!
یا زنش رو برای این خواسته اش آماده کنه و بعد از رسیدن به خواسته اش هم با رفتار مناسب و کریمانه باهمسرش اونو پشیمون نکنه از این کار. آمادگی زنی که با فرهنگ دیگه بزرگ شده کار ساده ای نیست.
نمیشه گفت چون من دلم میخواد زنم باید کنار بیاد.
این یک شرایط خیلی خیلی خیلی متفاوته یک حق خیلی خیلی مستور مونده اس و باید مدت ها کار بشه روش تا بشه فرهنگ یه خانوم رشیده رو عوض کرد از این نظر. همینطوری نمیشه رفت تو یه زندگی با یه زنی که با باورهای دیگه بزرگ شده تربیت شده و بعد یهو ازش بخوایم با خواسته ما کنار بیاد!

من از طرف یک زن با روحیات حساس زنانه حرف میزنم. در شرایط فعلی جامعه ما، اینقد راحت حرف زدن از همسر دوم برای همسر اول، معمولاً رنج بسیار بزرگیه. خیلیا سعی میکنن کم نیارن حسادت نکنن ولی از اون طرف جسمشون بهم میریزه میفتن رو تخت بیمارستان. این ظلم نیست؟
دیدم به چشمم که میگم!

پس لطفاً اگه در دفاع از قانون کلی صحبت میکنید یه ذره واضحتر بگین تا برای کسی سوء تفاهم نشه که شما اصرار دارید این قانون همین الان با همین پیش فرض ها با همین فرهنگ و تربیت به همون شکل اصیلش اجرا بشه و زن اگه حس بدی پیدا کنه حسادت مذمومه و زن باید خودشو اصلاح کنه.

اگه اصلاحی هم نیاز باشه(اگه واقعاً نظرتون اینه که نیازه این قانون هنوزم به همون شکل اجرا بشه) چند بعد داره و بیش از زن یا حداقل پابه پای زن، مردا مدافع این نظر وظیفه دارن فرهنگشو تو اطرافیانشون خوب جابندازن بعد اقدام کنن:ok:

[/]

فطرتی دوست داره تکیه گاه باشه؟؟اتفاقا دوست داره از زیر مسءولیت در بره:))
این کار باید قانون داشته باشه که نداره مردها هم هرکاری دلشون بخواد میکنن زنان هم تلافی میکنن و....ادامه دارد!

[="Tahoma"][="Purple"]

سید محمد جواد;684416 نوشت:
قانون صیغه تعطیل میشه؟والا از نظر فقهی ندیدم جایی عنوان بشه بر مبنای فلان حالت صیغه برای فلان افراد حرام یا مکروه است

والا فک میکنم شما فقط تاکید رو این بحث دارید
اینجا بحث از چندهمسریه و منظور ازدواج دائم هست

بحث صیغه جداست که:Gig:
بعدهم اینکه چرا حرام و مکروه در اون مساله هم هست منتها سر جاش باید بحث بشه:Gol:[/]

روح بخش;684254 نوشت:
سلام علیکم
زیباییهای دینی همان زیباییهای اخلاقی است که اینک رشد یافته است و حدود پیدا نموده است و از هرس شده است!
اصلا دین آمده است تا اخلاقیات را رشد دهد.

زیباییهای دینی گاهی با زیباییهای اخلاقی یکسان نیست
در همین مورد خاص زندگی تک همسری بسیار زیباتر از زندگی چندهمسری است

سنگسار کردن یک زن بسیار کار غیر اخلاقیست ولی فقهیست و غیره

روح بخش;684254 نوشت:
تشخیص خداوند این است که چه به مرد اجازه ازدواج دوم را بدهد و یا ندهد، بعضی این چنین می کنند، پس بهتر است حال که این چنین است این کار با ضابطه باشد!

این چه استدلالیست
پس باید بگویید که چه به انسان اجازه گناه داده شود و چه نشود انسان گناه می کند پس خداوند بیاید گناه کردن را با ضابطه کند

روح بخش;684254 نوشت:
شما طوری درباره ازدواج مجدد صحبت نکنید که همه تقصیرها بخاطر قانون ازدوا مجدد است

خیر همه تقصیرها به این علت نیست ولی خانوادهای زیادی به این علت از هم می پاشد و زنان زیادی زجر و ناراحتی تحمل می کنند
و فرزندان زیادی در خانواده های نابسامان و دعوایی رشد می کنند

روح بخش;684254 نوشت:
فکر نمی کنم فهم این مسئله اینقدر مشکل باشد و بحث بطلبد!

همانقدر که فهم زجری که زن از ازدواج دوم می کشد برای شما مشکل است
هستند زنانی از شدت زجر و ناراحتی خودکشی می کنند

[="Tahoma"][="Purple"]

سید محمد جواد;684422 نوشت:
فطرتی دوست داره تکیه گاه باشه؟؟اتفاقا دوست داره از زیر مسءولیت در بره:))
این کار باید قانون داشته باشه که نداره مردها هم هرکاری دلشون بخواد میکنن زنان هم تلافی میکنن و....ادامه دارد!

با حرفتون از این نظر موافقم که کم نیستند مردانی که لیاقت این اوصاف نامناسب رو دارند

اما قبول هم ندارم که مردها همشون اینطورین:Gol:[/]

mkhahande313;684424 نوشت:
[="Tahoma"][="Purple"]

والا فک میکنم شما فقط تاکید رو این بحث دارید
اینجا بحث از چندهمسریه و منظور ازدواج دائم هست

بحث صیغه جداست که:Gig:
بعدهم اینکه چرا حرام و مکروه در اون مساله هم هست منتها سر جاش باید بحث بشه:Gol:

[/]

اوکی ...چند همسری که قانون خوبی داره
موفق باشید

mkhahande313;684427 نوشت:
[="Tahoma"][="Purple"]
با حرفتون از این نظر موافقم که کم نیستند مردانی که لیاقت این اوصاف نامناسب رو دارند

اما قبول هم ندارم که مردها همشون اینطورین:Gol:

[/]

سلام
من هم نگفتم همه ولی اکثریت منظورم هست
موفق باشید

[="Tahoma"][="Purple"]

**گلشن**;684426 نوشت:

این چه استدلالیست
پس باید بگویید که چه به انسان اجازه گناه داده شود و چه نشود انسان گناه می کند پس خداوند بیاید گناه کردن را با ضابطه کند

قیاس صحیح نیست
آخه چه ربطی داره؟
خدا آدم ها رو طوری خلق کرده بر اساس صلاحدیدش که میدونه این آدمها به چه چیزهایی گرایش خواهند داشت .
گرایش انسان به گناه یه گرایش فطری نیست ها:Moteajeb!: گرایش به گناه به خاطر زیاده خواهی و عدم سلامت فطرته به نظر من.

اما گرایش به تکیه گاه بودن و اگه خیلی کار درست باشه در حد معصومین و یارانشون و ... تکیه گاه چند نفر(نه از سر هوس و ستم به قبلی ها) این چیزی نیست که خیلی راحت حکم کنیم اصلاً تو فطرت مردا نیست.
همین روحیه تنوع طلبی شون ربط به این گرایششون میتونه داشته باشه.

اتفاقاً به عنوان یک خانم این بخش از صحبت آقای روحبخش رو که خیلی پذیرفتم .
خدا کاری که مردان چه اجازه داشته باشن چه نه انجام میدن رو ضابطه مند کرد.[/]

علــی;684358 نوشت:
شیخ صدوق نقل کرده است هنگامی که خدیجه در بستر بیماری و وفات بود پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در بالین او فرمود: وقتی بر هووهایت وارد شدی سلام ما را به آنان برسان!
خدیجه گفت: هووهای من چه کسانی هستند ای رسول خدا!
پیامبر فرمود:
مریم دختر عمران، کلثم خواهر موسی و آسیه همسر فرعون
خدیجه گفت:
به خیر و خوشی ای رسول خدا!
متن روایت چنین است:
«دخل رسول اللّه (صلی الله علیه و آله) علی خدیجة و هی لما بها، فقال لها: بالرغم منّا ما نری بک یا خدیجة، فاذا قدمت علی ضرائرک فأقرئیهنّ السلام فقالت: من هنّ یا رسول اللّه ؟ قال(ص): مریم بنت عمران، و کلثم أخت موسی، و آسیة امرأة فرعون، قالت:بالرفاء یا رسول اللّه
منبع:بحارالانوار، ج19، ص24. بیان شباهتها با استفاده از ساره، همسر ابراهیم خلیل الرحمن، احمد حیدری، پیام زن، شماره42 (سال چهارم)، ص24.

شیخ صدوق از چه کسی نقل کرده ؟ مگر ان موقع شیخ صدوق حضور داشته ؟

[="Tahoma"]

**گلشن**;684434 نوشت:
شیخ صدوق از چه کسی نقل کرده ؟ مگر ان موقع شیخ صدوق حضور داشته ؟

رجوع کن به مشایخ شیخ صدوق آخر من لایحضره الفقیه:Nishkhand:

mkhahande313;684433 نوشت:
قیاس صحیح نیست
آخه چه ربطی داره؟
خدا آدم ها رو طوری خلق کرده بر اساس صلاحدیدش که میدونه این آدمها به چه چیزهایی گرایش خواهند داشت .
گرایش انسان به گناه یه گرایش فطری نیست ها گرایش به گناه به خاطر زیاده خواهی و عدم سلامت فطرته به نظر من.

قیاس کاملا صحیحه
از مثالی که خودتون زدید استفاده می کنم
زنها فطرتا تمایل به خود ارایی و تبرج دارند
پس خدا بیاد این رو ضابطه مند کنه !!!!!!

96xy;684337 نوشت:
خب مگه اين قانون بده؟
به كسي اجازه ي تجاوز و آزار نميدن،
مجازات سنگيني هم داره، حبس ابد معمولاً
و البته گاهاً اعدام

سلام علیکم
نه بد نیست بحث این است که زنا جزم نیست بلکه مجازات زنای عنف بخاطر آزار جنسی است و زنای زیر سن قانونی بخاطر اغفال است.
و الا غرب زنا را بصرف نبود رابطه رسمی و دینی و قانونی جرم نمیداند.

[="Tahoma"]

سید محمد جواد;684414 نوشت:
من سوال کردم بند اخر که میگید شامل صیغه نمیشه مگر موردی قید بشه و اصلا تامین فقهی نداره و ممانعت قانونی داره و دادگاه خانواده اصلا این شرط رو برای طلاق قبول نداره
البته تا جایی که میدونم

شرط مورد بحث و حکم قانون از لحاظ اصولی عام بوده و تمام افراد لفظ نکاح را در بر می گیرد،وچون نکاح موقت نیز فردی از افراد نکاح به طور عام است - کما اینکه قانونگذار این نوع نکاح را در کنار نکاح دائم و از همان قسم آورده است - تمسک به اعتقاد عامه را در اینکه این قبیل نکاح را صیغه می نامند،خالی از محمل می سازد.چه،به هر روی این ماهیت حقوقی نوعی از نکاح است.

علــی;684442 نوشت:
رجوع کن به مشایخ شیخ صدوق آخر من لایحضره الفقیه

تاپیک باب میلت اومده روکاراز بیکاری درامدی:khaneh:
من اگه می خواستم رجوع کنم که نمی پرسیدم
تو که حدیث و گذاشتی بقیشم بگو
ببینیم شیخ صدوق از کجا این حدیث و اورده

[="Tahoma"][="Purple"]

**گلشن**;684443 نوشت:
قیاس کاملا صحیحه
از مثالی که خودتون زدید استفاده می کنم
زنها فطرتا تمایل به خود ارایی و تبرج دارند
پس خدا بیاد این رو ضابطه مند کنه !!!!!!

تقطیع نکنین بزرگوار
اولاً که ضابطه مند شده من جاهای خاصی میتونم تبرج کنم نمیتونم؟؟؟ پس به نیازم جهت داده شده
ثانیاً من گفتم باید اهم و مهم کرد وقتی خودآرایی من ظلمه، یعنی چه که خدا بیاد این ظلم رو ضابطه مند کنه؟

بحث تعدد همسر هم همینه اگه این گرایش فطری مرد منجر به ظلم به زن بشه قانون جواز تعدد تعطیله. اینم جزء ضوابط تعدد همسر هست.

منتها اینکه این ظلم دقیقاً در چه مصادیقی صدق میکنه تدبر عمیق تری نیازه. شاید در این شرایط کنونی در بیشتر مصادیق ظلم باشه، شاید نه، برای او کارشناسان قوی تر از من و شما باید نظر بدن:Gol:[/]

**گلشن**;684446 نوشت:
من اگه می خواستم رجوع کنم که نمی پرسیدم
تو که حدیث و گذاشتی بقیشم بگو
ببینیم شیخ صدوق از کجا این حدیث و اورده

اولا اصلا روایات اخلاقی و ... نیازی به سند ندارند و روایات فقهی نیاز به سند دارند یعنی حتی سند صحیح هم نداشته باشد اعتبارش از بین نمی رود
ثانیا ابتدای کتاب توضیح داده است که بنده روایات را از کجا آورده ام و آخر کتاب هم مشایخش را ذکر کرده و خودتان می توانید رجوع کنید.
**گلشن**;684446 نوشت:
تاپیک باب میلت اومده روکاراز بیکاری درامدی

خیلی باب میل تو هم هست چون تو هر تاپیکی هستم تو هم هستی:Nishkhand:

روح بخش;684444 نوشت:
و الا غرب زنا را بصرف نبود رابطه رسمی و دینی و قانونی جرم نمیداند.

رابطه جنسی در غرب تا قبل از ازدواج هم برای زن و هم مرد ازاده
و پس از ازدواج برای هر دو ممنوع

علــی;684449 نوشت:
اولا اصلا روایات اخلاقی و ... نیازی به سند ندارند و روایات فقهی نیاز به سند دارند یعنی حتی سند صحیح هم نداشته باشد اعتبارش از بین نمی رود
ثانیا ابتدای کتاب توضیح داده است که بنده روایات را از کجا آورده ام و آخر کتاب هم مشایخش را ذکر کرده و خودتان می توانید رجوع کنید.

پس این روایت به احتمال زیاد دروغه
یعنی چی که روایت اخلاقی در صورتی که سند صحیح هم نداشته باشه قبوله !!!!!!!!
پس من الان یک روایت اخلاقی می سازم

گلشن روایت کرده از فلانی از فلانی ...
که هرکه مادرش را به کربلا ببرد بهشت بر او واجب می شود :khaneh:

mkhahande313;684408 نوشت:

بازم خراب شد که! هربار من میام اینجا هی با بغض برمیگردم:Ghamgin:

باباجان، ستم کردن درست نیست!!!
این اصل فک کنم مهم تر از یه حس فطری در مرده که دوست داره تکیه گاه بیش از چندنفر باشه

من دختر هم فطرتم طوریه که از خودنمایی و خودآرایی خوشم میاد اما چون ستم به بقیه مجاز نیست هیچوقت در یه مکان عمومی خودآرایی نمیکنم!

خب مردهم فطرتاً دوست داره تکیه گاه چندنفر باشه خب همچین مردی بی زحمت یا بره زنی بگیره که از اول روحیاتش این چنین بار اومده مثل برخی اقوام جنوب کشور که هنوز این فرهنگ رو دارن!
یا زنش رو برای این خواسته اش آماده کنه و بعد از رسیدن به خواسته اش هم با رفتار مناسب و کریمانه باهمسرش اونو پشیمون نکنه از این کار. آمادگی زنی که با فرهنگ دیگه بزرگ شده کار ساده ای نیست.
نمیشه گفت چون من دلم میخواد زنم باید کنار بیاد.
این یک شرایط خیلی خیلی خیلی متفاوته یک حق خیلی خیلی مستور مونده اس و باید مدت ها کار بشه روش تا بشه فرهنگ یه خانوم رشیده رو عوض کرد از این نظر. همینطوری نمیشه رفت تو یه زندگی با یه زنی که با باورهای دیگه بزرگ شده تربیت شده و بعد یهو ازش بخوایم با خواسته ما کنار بیاد!

من از طرف یک زن با روحیات حساس زنانه حرف میزنم. در شرایط فعلی جامعه ما، اینقد راحت حرف زدن از همسر دوم برای همسر اول، معمولاً رنج بسیار بزرگیه. خیلیا سعی میکنن کم نیارن حسادت نکنن ولی از اون طرف جسمشون بهم میریزه میفتن رو تخت بیمارستان. این ظلم نیست؟
دیدم به چشمم که میگم!

پس لطفاً اگه در دفاع از قانون کلی صحبت میکنید یه ذره واضحتر بگین تا برای کسی سوء تفاهم نشه که شما اصرار دارید این قانون همین الان با همین پیش فرض ها با همین فرهنگ و تربیت به همون شکل اصیلش اجرا بشه و زن اگه حس بدی پیدا کنه حسادت مذمومه و زن باید خودشو اصلاح کنه.

اگه اصلاحی هم نیاز باشه(اگه واقعاً نظرتون اینه که نیازه این قانون هنوزم به همون شکل اجرا بشه) چند بعد داره و بیش از زن یا حداقل پابه پای زن، مردا مدافع این نظر وظیفه دارن فرهنگشو تو اطرافیانشون خوب جابندازن بعد اقدام کنن:ok:

اصلا غلط کرده او مردی که میخواد دل یه دختر رو اینطوری بشکونه

آخه نمیشه در مورد بعضی چیزا گفت و اونها رو کشفوند چون میترسم ناراحت بشید

اما میتونم بگم خیلی از مردا به خاطر کم گذاشتن خانوماشون به صیغه رو میارن البته باید عرضه این رو داشته باشن که مشکلاتشون رو بین هم حل کنند. و تا ناراحت شدن نباید برن دنبال یه زن دیگه.

اما یکم داستان درام بگم
مردی با زنش سالهای سال خوش و خوش وقت زندگی میکرد یه روز که سوار بنزش بود که گوشه خیابون یک دختر خیابونی رو دید که زیر بارون روزنامه میفروخت، اشک تو چشماش حلقه زد.
....
حالا چندین هفته بود که با اون دختر هم کلام شده بود و اوضاشو می دونست . کسی با اون ازدواج نمیکرد. شاید چون همه ی مردها به یک زن اکتفا کرده بودند. و یا شاید به این خاطر که مردها به زندگی مجردی رو آورده بودند.
و شاید به خاطر بیماری و فقرش بود. خلاصه این دختر با اون شرایط خیلی احساس تنهایی میکرد
مرد با خودش گفت یعنی میتونم باهاش ازدواج کنم و تکیه گاهش باشم و اونو از تنهایی در بیارم ؟ اخه چرا اینقدر زن من حساسه ؟

دیگه درام افتضاحی بود ببخشید
نمیخوام زیاد تلخ باشه Smile

[="Tahoma"]

**گلشن**;684450 نوشت:
رابطه جنسی در غرب تا قبل از ازدواج هم برای زن و هم مرد ازاده
و پس از ازدواج برای هر دو ممنوع

1-مدرک
2-مجازات این کار ممنوع با مدرک

**گلشن**;684454 نوشت:
پس این روایت به احتمال زیاد دروغه

رجوع کنید به اصل کتاب و منبعی که ذکر کردم.
**گلشن**;684454 نوشت:
یعنی چی که روایت اخلاقی در صورتی که سند صحیح هم نداشته باشه قبوله !!!!!!!!
پس من الان یک روایت اخلاقی می سازم

در این تاپیک کارشناس توضیح داده که روایات اخلاقی نیاز به سند نداره
http://www.askdin.com/thread44895-8.html#post601955
**گلشن**;684454 نوشت:
گلشن روایت کرده از فلانی از فلانی ...

گلشن هنوز به مقام شیخ صدوق و ... نرسیده است که روایت کند.

روح بخش;684444 نوشت:

سلام علیکم
نه بد نیست بحث این است که زنا جزم نیست بلکه مجازات زنای عنف بخاطر آزار جنسی است و زنای زیر سن قانونی بخاطر اغفال است.
و الا غرب زنا را بصرف نبود رابطه رسمی و دینی و قانونی جرم نمیداند.

مهم همينه كه قانون اجازه ي تجاوز و پايمال شدن حق بنده خدايي رو نمي ده و مقابله مي كنن با متجاوزين بي شرف و بي وجدان !

و طاها;684455 نوشت:
اصلا غلط کرده او مردی که میخواد دل یه دختر رو اینطوری بشکونه

آخه نمیشه در مورد بعضی چیزا گفت و اونها رو کشفوند چون میترسم ناراحت بشید

اما میتونم بگم خیلی از مردا به خاطر کم گذاشتن خانوماشون به صیغه رو میارن البته باید عرضه این رو داشته باشن که مشکلاتشون رو بین هم حل کنند. و تا ناراحت شدن نباید برن دنبال یه زن دیگه.

اما یکم داستان درام بگم
مردی با زنش سالهای سال خوش و خوش وقت زندگی میکرد یه روز که سوار بنزش بود که گوشه خیابون یک دختر خیابونی رو دید که زیر بارون روزنامه میفروخت، اشک تو چشماش حلقه زد.
....
حالا چندین هفته بود که با اون دختر هم کلام شده بود و اوضاشو می دونست . کسی با اون ازدواج نمیکرد. شاید چون همه ی مردها به یک زن اکتفا کرده بودند. و یا شاید به این خاطر که مردها به زندگی مجردی رو آورده بودند.
و شاید به خاطر بیماری و فقرش بود. خلاصه این دختر با اون شرایط خیلی احساس تنهایی میکرد
مرد با خودش گفت یعنی میتونم باهاش ازدواج کنم و تکیه گاهش باشم و اونو از تنهایی در بیارم ؟ اخه چرا اینقدر زن من حساسه ؟

دیگه درام افتضاحی بود ببخشید
نمیخوام زیاد تلخ باشه :)

اگه یه روز بدونم شوهر من اینقدر با جنبه اس که با چنین هدف مقدسی قصد تکیه گاه مجدد شدن داره و هیچوقتم هدفش رو فراموش نمیکنه، یهو یادش نمیره گذشته ها رو و توجهش معطوف به دختر جوانتر نمیشه، خودم کنارش وایمیسم.
منتها مردها این اعتماد رو باید به زن بدن که معمولاً نمیدن .
چون مورد کم ندیدیم که مرد با نیات این چنینی زندگی جدید شروع کرده زن هم مردونه کنارش اما الان زن اول شده دکور خونه زن دوم!!
بحث خیلی از خانوما اینه. همه از سر تفکرات فمنیستی نیست که اعتراضمون بلند شد.

خیلی دردها دیدیم که میگیم:Gol:

درمورد کم گذاشتن خانم و رو آوردن به ازدواج مجدد تا حد زیادی باهاتون موافقم(از اونجایی که فعلاً میخوام زنده بمونم اصلاً باز نمیکنم مساله رو:khandeh!:)

mkhahande313;684448 نوشت:
اولاً که ضابطه مند شده من جاهای خاصی میتونم تبرج کنم نمیتونم؟؟؟ پس به نیازم جهت داده شده

خوب مردهم به نیازش توسط زن اول جواب داده میشه
نمیشه ؟

mkhahande313;684448 نوشت:
منتها اینکه این ظلم دقیقاً در چه مصادیقی صدق میکنه تدبر عمیق تری نیازه. شاید در این شرایط کنونی در بیشتر مصادیق ظلم باشه، شاید نه

ظاهرا قانون به این مساله اصلا توجهی نکرده

البته ازدواج با محارم هم جرم و غيرقانوني هست در غرب

موضوع قفل شده است