جمع بندی چند همسری ، غیرت ، حسادت و مسأله مالکیت در عقد ازدواج

تب‌های اولیه

329 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

علــی;684456 نوشت:
-مدرک
2-مجازات این کار ممنوع با مدرک

زندگی کردن به مدت چهار سال در غرب

مجازات و دادگاهی شدن بیل کلینتون بخاطر معشوقه داشتن

**گلشن**;684446 نوشت:
...

با سلام

خانم گلشن شما عضو وفادار هستید

به نظر شما کار خانوم ها، حسادت نیست ؟
حسادت از نظر شما چی هستش ؟

چون سوال اصلی تاپیک است می پرسم. Smile

[="Tahoma"][="Purple"]

**گلشن**;684460 نوشت:
خوب مردهم به نیازش توسط زن اول جواب داده میشه
نمیشه ؟

ظاهرا قانون به این مساله اصلا توجهی نکرده

اولاً بحث نیاز به چندبار تکیه گاه شدن متفاوته با یکبار
اینجا دارن دفاع میکنن که اصلاً اصل این حس این نیاز هست یا نه؟

اینکه حالا الان بر اساس این نیاز باید اقدام بشه یا نه ، اصلاً موضوع این بحث نیست ها دوستان اشتباه نکنیم:Gol:

ثانیاً چراتوجه شده منتها اینجا جای این نیست که تخصصی وارد بشیم مصداق مصداق بیاریم ببینیم کجاها داره ظلم میشه و قانون الهی چه راه حلی جایگزین کرده
خیلی بحث مفصل تر و شاخه دار تر از این میشه به نظرم یهو اونقت تاپیک جمع بندی میشه:khandeh!:[/]

علــی;684456 نوشت:
[="Tahoma"]
1-مدرک
2-مجازات این کار ممنوع با مدرک

اون رييس سيا هم بود، بخاطر رابطه ي خارج از ازدواج مجبور شد استعفا بده
يا اون رييس صندوق بين المللي پول بود فكر كنم (يه همچين پستي داشت) به اتهام رابطه دادگاهي شد و كارش رو از دست داد البته بعداً مشخص شد كه تهمت زده بودن بهش و تبرئه شد ولي سخت گيري مي كنه قانون اونجا در همچين مواردي

و طاها;681146 نوشت:

سلام

چند همسری، غیرت ، حسادت و مسئله مالکیت در عقد ازدواج ؟

غیرت ، یعنی تلاش در نگهداری آنچه كه حفظش ضروری است و یک مصداق ضرورت، می تواند حفاظت از ملک و دارایی باشد.
حسد یعنی مانع شدن از به دست آوردن یک نعمت یا تمنای زوال یک نعمت از دیگران.

غیرت :
زن : من نسبت به چند همسری شوهرم، غیرت می ورزم. و میخواهم او را در مقابل سایر زن ها حفاظت کنم.
مرد : من نسبت به چند شوهری زنم، غیرت می ورزم. و میخواهم او را در مقابل سایر مرد ها حفاظت کنم.

حسادت:
زن : مرد حسود است چون میخواهد مانع شود من از نعمت مردان دیگر برخوردار شوم.
مرد : زن حسود است چون میخواهد مانع شود من از نعمت زنان دیگر برخودار شوم.

چرا حسادتِ مرد، غیرت است و غیرتِ زن ، حسادت ؟
چرا هر دو غیرت و یا هر دو حسادت نیستند ؟
آیا تنها یک مسئله تعبدی است و ملاک آن را نمیدانیم ؟

مالکیت مبنای تعریف غیرت و حسادت است.

...

شاید پاسخ آن ، وجودصفت قوام برای مرد و صفت قانت برای زن است.

شاید یک دلیل این منع برای زن ، وجود این صفات در این دو جنسیت است که مورد اشاره قرآن قرار گرفته است.

...

سوال اصلی : غیرت و حسادت را تعریف کنید و بر مبنای آن توضیح بدهید که
چرا غیرت مرد ( خصوصا در مورد چند شوهری زن)، غیرت است اما غیرت زن ( خصوصا در مورد تعدد زوجات مرد)، حسادت است ؟
( مبنا و ملاک چیست ؟)



باء;684239 نوشت:

بسم الله ... الرحمن الرحیم
سلام علیکم و رحمة الله،
تفاوت ظاهری ندارند ... تفاوتشان در داشتن یا نداشتن حقّ است ...
در پناه خدا باشید
یا علی علیه‌السلام

بسم الله ... الرحمن الرحیم
سلام علیکم و رحمت خدا بر شما و برکاتش،
سؤال در مورد تفاوت غیرت و حسادت از این نظر چندین ماه برای حقیر هم سؤال بود و دست آخر پاسخم برای آن چیزی بود که در بالا نوشتم، نمی‌دانم اینکه تاپیک تا این حد به درازا کشیده است بر روی همین موضوع بوده است و یا الآن بحث از موضوع اصلی منحرف شده است، چند پست را خواندم و باز هم دعواهای احساسی خانم‌ها درش بود و ترجیح دادم بیش از این بحث را دنبال نکنم، با این وجود یک خط پاسخی که داده بودم را گفتم شاید بهتر باشد کمی بیشتر توضیح بدهم شاید برای شما هم قابل قبول بود.

از نظر بروز خارجی واقعاً این دو ویژگی در خانم‌ها و آقایان فرقی ندارند ولی یکی مذموم است و آنرا حسادت می‌گویند و دیگری ممدوح است و آن را غیرت می‌گویند ... هر دو هم به قول شما بر مبنای حسّ مالکیت هستند ... هم خانم شوهرشان را برای خودش می‌خواهد و هم آقا خانمش را برای خودش می‌خواهد ... از این نظر فرقی ندارند ... فرقش از این نظر است که آیا در این خواسته‌ی خود حقی دارند یا خیر ... منشأ حق خود حضرت حق است که اصل وجود است و متحقق است ... باقی آنقدر که به ایشان اعطای وجود شده است از حق بهره دارند و رعایت این حق منشل تکالیف و وظایف وابستگان و مرتبطین با ایشان می‌شود ... کسی که بیش از آنچه حق دارد را برای خود بداند ادعایش باطل است از آن جهت که حقّ متحقق نیست ... این می‌شود کذب ... صفات مذموم در گرایش به باطل ظهور می‌یابند در حالی که صفات ممدوح در گرایش به سوی حق است ...

با این حساب شباهت حسادت و غیرت همان است که خودتان فرمودید ولی تفاوت آنها در این است که اولی بر خلاف آفرینش خداوند و اعطای وجود از طرف خداست و دومی در راستای حقیقت متحقق است ... اینکه این تفاوت توضیح داده شده که بین دو محدوده‌ی متفاوت زن و مرد برقرار باشد نشان می‌دهد که این حس مالکیت را باید در رابطه با تفاوت در تحقق زن و مرد بررسی نمود ...
مشابه این بحث را معصوم علیه‌السلام فرموده‌اند ... مطابق فرمایش خلیفه‌ی خدا و مبیّن کلام خدا اینکه خداوند چندهمسری را بر زن حرام کرده است و چندهمسری را بر مرد حلال کرده است نشان می‌دهد که حسّ مالکیت در زن نسبت به شوهرش بر خلاف حقیقت متحقق و مخلوق است و حسّ مالکیت در مرد نسبت به خانمش در جهت این حقیقت متحقق است ...

بنابراین به طور خلاصه:[INDENT=2]

باء;684239 نوشت:

تفاوت ظاهری ندارند ... تفاوتشان در داشتن یا نداشتن حقّ است ...

[/INDENT]
کسی که چیزی را مالک باشد اگر بخواهد از آن دفاع نماید این کارش ممدوح است و اگر کسی چیزی را نداشته باشد و بخواهد حقداشتن آن را برای خود و به نفع خود ثبت نماید این رویکرد مذموم است ... طبیعی است که اسمش دیگر غیرت ممدوح نبوده و حسادت مذموم باشد ...

با این حساب اکنون هم شباهت این حسادت و غیرت مشخص است و هم وجه افتراق ایشان ...
آنچه که می‌توان بحث بر روی آن را ادامه داد این است که چه اختلافی در زن و مرد هست که این تفاوت را ایجاب نماید ... احتمالاً موضوع بیشتر اختلافات میان ما و خانم‌های معترض یا ناراحت نسبت به این حکم شرع مقدس از همین جهت باشد که ایشان چنین تفاوتی را نمی‌شناسند و می‌گویند نیست و ما یا می‌شناسیم و یا نمی‌شناسیم و تنها به این دلیل که به خدا و خلفای او اعتماد داریم معتقد به وجود این تفاوت هستیم ... این مطلب قابل بحث است ولی خارج از موضوع تاپیک است که به اختلاف تعریف حسادت و غیرت معطوف شده است ...

در پناه خدا باشید
یا علی علیه‌السلام


باسلام
موضوع تایپک
چند همسری ، غیرت ، حسادت و مسأله مالکیت در عقد ازدواج
شما بیل کلینتون میبینید توش
لطفا رعایت کنید
باتشکر
یاحق

mkhahande313;684468 نوشت:
اولاً بحث نیاز به چندبار تکیه گاه شدن متفاوته با یکبار
اینجا دارن دفاع میکنن که اصلاً اصل این حس این نیاز هست یا نه؟

والا مردهای حالا از یک بار تکیه گاه شدنم بدشون میاد چه برسه به چند بار :ok:
زنها هم دوست دارن پیش همه مردها خودارایی کنند
ولی خدا به شوهرشون محدودشون کرده

mkhahande313;684468 نوشت:
ثانیاً چراتوجه شده منتها اینجا جای این نیست که تخصصی وارد بشیم مصداق مصداق بیاریم ببینیم کجاها داره ظلم میشه و قانون الهی چه راه حلی جایگزین کرده

تو قانون توجهی نشده
و خدا هم کلی گفته رعایت عدالت
حالا رعایت عدالت چگونه هست احتیاج داره قانون گذار توجه کنه که نکرده

mkhahande313;684459 نوشت:

اگه یه روز بدونم شوهر من اینقدر با جنبه اس که با چنین هدف مقدسی قصد تکیه گاه مجدد شدن داره و هیچوقتم هدفش رو فراموش نمیکنه، یهو یادش نمیره گذشته ها رو و توجهش معطوف به دختر جوانتر نمیشه، خودم کنارش وایمیسم.
منتها مردها این اعتماد رو باید به زن بدن که معمولاً نمیدن .
چون مورد کم ندیدیم که مرد با نیات این چنینی زندگی جدید شروع کرده زن هم مردونه کنارش اما الان زن اول شده دکور خونه زن دوم!!
بحث خیلی از خانوما اینه. همه از سر تفکرات فمنیستی نیست که اعتراضمون بلند شد.

خیلی دردها دیدیم که میگیم:Gol:

درمورد کم گذاشتن خانم و رو آوردن به ازدواج مجدد تا حد زیادی باهاتون موافقم(از اونجایی که فعلاً میخوام زنده بمونم اصلاً باز میکنم مساله رو:khandeh!:)

ممنون که نظرتون رو گفتید.

خانوم اشتباه ننویسید که سوء استفاده میکنم ها Smile یا شایدم واقعا درست نوشتید (قسمت بولد شده)

جالبه اینم بدونید که در عقد ازدواج وقتی حق وکالت طلاق به زن داده میشه، یک مصادقی براش ذکر میکنن مثلا در صورت اعتیاد همسر یا مثلا ازدواج دوم مرد
اما من شنیدم که حتی این شروط لازم نیست. وقتی حق وکالت داده شود می توان بدون این شروط هم از این حق استفاده کرد. Smile

به نظر من اگر صیغه و ازدواج موقت، این قدر منفور نبود به انحراف کشیده نمیشد.
مثلا اگر مردی نمیتوانست ازدواج دائم داشته باشد به صورت علنی و به صورت موقت با یک دختر آشنا میشد تا نیازهای عاطفی و جنسی خود را برطرف کنند. و در صورت لزوم حتی ازدواج دائم داشته باشند.
اما با وضعی که اکنون پیش آمده است صیغه شده یک کار زیر زمینی و بدارن خشک و تر با هم میسوزن. Sad

باید فرهنگ ازدواج سالم و اخلاق زن و مرد رعایت بشه و الا برخی مرد ها افسار پاره می کنند و برخی زن ها نیز. در جامعه کم نیستند. وقتی راه درست بسته بشه راه های بد تنها مسیر خواهد بود. Sad

حالا این حرفها چه ربطی داشت خودم نمیدونم شما ربطش بدین Smile

[="Tahoma"][="Purple"]

**گلشن**;684474 نوشت:
والا مردهای حالا از یک بار تکیه گاه شدنم بدشون میاد چه برسه به چند بار :ok:
زنها هم دوست دارن پیش همه مردها خودارایی کنند
ولی خدا به شوهرشون محدودشون کرده

تو قانون توجهی نشده
و خدا هم کلی گفته رعایت عدالت
حالا رعایت عدالت چگونه هست احتیاج داره قانون گذار توجه کنه که نکرده

من که میدونم دیگه شهید شدم رفت دیگه بگم:khandeh!:
به عقیده من، مردی که از تکیه گاه شدن بدش میاد مرد نیست، بلکه یه ذره زیر ابرو رو نازک تر کنه یه دختر خانم خوشگل هم میشه!!

زن فطرتاً فقط خودآرایی رو دوست داره و تاکید نداره جلوی مرد یا زن باشه. اینکه جلوی نامحرم براش جذابیت داره بخاطر وسوسه هاس که خیلی زیاده وگه نه فطرت یه چیزای کلی رو میخواد نه اینقد ریز و مصداقی

اینکه قانون الهی چیست در این باره، ادله دینی فقط همون یک آیه نیست.
من خیلی راجع به این موضوع مطلب خوندم یه ذره سرم خلوت بشه براتون گیر میارم مطالبی که خوندم و تا حدی آدم رو آشنا میکنه با ضوابط چندهمسری[/]

**گلشن**;684463 نوشت:
زندگی کردن به مدت چهار سال در غرب
مجازات و دادگاهی شدن بیل کلینتون بخاطر معشوقه داشتن

96xy;684469 نوشت:
اون رييس سيا هم بود، بخاطر رابطه ي خارج از ازدواج مجبور شد استعفا بده
يا اون رييس صندوق بين المللي پول بود فكر كنم (يه همچين پستي داشت) به اتهام رابطه دادگاهي شد و كارش رو از دست داد البته بعداً مشخص شد كه تهمت زده بودن بهش و تبرئه شد ولي سخت گيري مي كنه قانون اونجا در همچين مواردي

حالا نمی خواهم وارد جزئیات بیل کلینتون و ... بشم:Nishkhand:
که علت چی بوده
من دارم واضح حرف می زنم اونها مثل ما قانون دارن مثلا آمریکا قانون اساسی داره،قوانین ایالتی،فدرال و ... داره برای من بندی که گفته می شود اگر مردی که همسر دارد با زن دیگری ارتباط داشته باشد (با رضایت طرفین و سن قانونی هم باشد و سوء استفاده از مقام دولتی هم نکرده باشد) فلان مجازات تعیین شده را بیاورید.

علــی;684498 نوشت:

(با رضایت طرفین و سن قانونی هم باشد و سوء استفاده از مقام دولتی هم نکرده باشد) .

با رضايت و بالاي سن قانوني رو فكر نكنم مجازاتي باشه، چون شاكي خصوصي بايد وجود داشته باشه احتمالاً همون طلاق هست كه انجام ميشه در چنين شرايطي
البته مطمئن نيستم

باء;684471 نوشت:

بسم الله ... الرحمن الرحیم
سلام علیکم و رحمت خدا بر شما و برکاتش،



سلام خدا برشما و رحمت ها و برکتهایش نیز

نقل قول:
سؤال در مورد تفاوت غیرت و حسادت از این نظر چندین ماه برای حقیر هم سؤال بود و دست آخر پاسخم برای آن چیزی بود که در بالا نوشتم، نمی‌دانم اینکه تاپیک تا این حد به درازا کشیده است بر روی همین موضوع بوده است و یا الآن بحث از موضوع اصلی منحرف شده است، چند پست را خواندم و باز هم دعواهای احساسی خانم‌ها درش بود و ترجیح دادم بیش از این بحث را دنبال نکنم، با این وجود یک خط پاسخی که داده بودم را گفتم شاید بهتر باشد کمی بیشتر توضیح بدهم شاید برای شما هم قابل قبول بود.

بله دور از انحراف نبوده است.
خیلی خوشحال شدم که نظرتان را گفتید و البته به ذهنیت من نزدیک آمد اما از آنجا که شما معمولا کوتاه نمی نویسید و انجا کوتاه نوشتید آنجا وارد گفتگو نشدم.

نقل قول:
بنابراین به طور خلاصه:[INDENT=2]
[/INDENT]
کسی که چیزی را مالک باشد اگر بخواهد از آن دفاع نماید این کارش ممدوح است و اگر کسی چیزی را نداشته باشد و بخواهد حقداشتن آن را برای خود و به نفع خود ثبت نماید این رویکرد مذموم است ... طبیعی است که اسمش دیگر غیرت ممدوح نبوده و حسادت مذموم باشد ...

با این حساب اکنون هم شباهت این حسادت و غیرت مشخص است و هم وجه افتراق ایشان ...
آنچه که می‌توان بحث بر روی آن را ادامه داد این است که چه اختلافی در زن و مرد هست که این تفاوت را ایجاب نماید ... احتمالاً موضوع بیشتر اختلافات میان ما و خانم‌های معترض یا ناراحت نسبت به این حکم شرع مقدس از همین جهت باشد که ایشان چنین تفاوتی را نمی‌شناسند و می‌گویند نیست و ما یا می‌شناسیم و یا نمی‌شناسیم و تنها به این دلیل که به خدا و خلفای او اعتماد داریم معتقد به وجود این تفاوت هستیم ... این مطلب قابل بحث است ولی خارج از موضوع تاپیک است که به اختلاف تعریف حسادت و غیرت معطوف شده است ...

در پناه خدا باشید
یا علی علیه‌السلام

تصور من چنین است که

اگر احساس زن، حسادت است به این علت است که حقی نسبت به افعال مرد ندارد. تا او را مجبور به کاری کند. و یا از کاری منع کند.
اگر احساس مرد، غیرت است به این علت است که حقی نسبت به زن دارد و به همین خاطر، کار او، غیرت است.

وقتی درعقد ازدواج نگاه می کنیم می بینیم این حق در انحصار مرد قرار می گیرد و لذا مرد حق پیدا می کند اما عکس مطلب صادق نیست.
به نظرم تا همین جای بحث نصف جوابم داده شده است
و در ادامه
و به همین کلام شما می رسیم که
چه اختلافی در زن و مرد هست که این تفاوت را ایجاب نماید.
من فکر می کنم برخی چیزها هست که محکمات است و باید با آنها قضاوت کنیم.

مثلا یکی از محکمات، قوامیت و قانتیت است. که در قران ذکر شده است.
مثلا یکی این است که زنها نمی توانند عشق چند نفر را داشته باشند اما مرد ها به راحتی عاشق چند نفر میشوند. و می توانند چندین زن را دوست داشته باشند.
مثلا گفته میشود که مردها تنوع طلب هستند و دوست دارند زنها را زیر چتر خود بگیرند و زن ها دوست دارند به یک مرد تکیه کنند.
و ...
لذا غیرت در جایی معنا دارد که حقی نسبت به آن داشته باشیم. اما زن حقی ندارد که جلوی محبت شوهرش به زن دیگر را بگیرد.
چون شواهد تجربی و قرآنی و عقلی می گوید طبع مرد با این امور موافق است. و این چنین خواستی دارد.

و در مقابل طبع زن، دنبال چند مرد نیست پس اگر مرد او را منع می کند، از چیزی منع می کند که موافق طبع زن است. یعنی همان را خواسته است که طبع و فطرت زن می خواهد.
یعنی غریزه زن، تک خواه است و غریزه مرد چند خواه

و طاها;684511 نوشت:

اگر احساس زن، حسادت است به این علت است که حقی نسبت به افعال مرد ندارد. تا او را مجبور به کاری کند. و یا از کاری منع کند.
.

آخه چرا همسر آدم (زن) حقي نداره؟ اخلاقيات چي ميشه پس؟

mkhahande313;684459 نوشت:

اگه یه روز بدونم شوهر من اینقدر با جنبه اس که با چنین هدف مقدسی قصد تکیه گاه مجدد شدن داره و هیچوقتم هدفش رو فراموش نمیکنه، یهو یادش نمیره گذشته ها رو و توجهش معطوف به دختر جوانتر نمیشه، خودم کنارش وایمیسم.
منتها مردها این اعتماد رو باید به زن بدن که معمولاً نمیدن .
چون مورد کم ندیدیم که مرد با نیات این چنینی زندگی جدید شروع کرده زن هم مردونه کنارش اما الان زن اول شده دکور خونه زن دوم!!
بحث خیلی از خانوما اینه. همه از سر تفکرات فمنیستی نیست که اعتراضمون بلند شد.

خیلی دردها دیدیم که میگیم:Gol:

درمورد کم گذاشتن خانم و رو آوردن به ازدواج مجدد تا حد زیادی باهاتون موافقم(از اونجایی که فعلاً میخوام زنده بمونم اصلاً باز نمیکنم مساله رو:khandeh!:)


شما اون پاراگراف اول رو به عنوان جوک گفتین درسته؟
عمرا بتوکید قبول کنید
خدا انشاالله براتون نیاره برای هیچ دختری نیاره

[="Tahoma"][="Purple"]

سید محمد جواد;684517 نوشت:
شما اون پاراگراف اول رو به عنوان جوک گفتین درسته؟
عمرا بتوکید قبول کنید
خدا انشاالله براتون نیاره برای هیچ دختری نیاره

جوک نبود
لطایف الحیل بود!
گفتم "اگه " این اعتماد رو بهم بده. کی میتونه اعتماد بده به من؟:khandeh!:

الببته به قولی (برای عوض شدن فضای تاپیک؛ حالا مگه چش هست فضا؟:khandeh!:) همسرم اگه بتونه فقط از پس من بربیاد باید کلاهشو بندازه هوا! اندازه شش تا تکیه گاه باید انرژی بذاره:khaneh:

بحث نسبتاً جالبی بود. مطالبی یاد گرفتم که خوب برام.

باتشکر از همگی
مویدباشید:Gol:[/]

96xy;684515 نوشت:
آخه چرا همسر آدم (زن) حقي نداره؟ اخلاقيات چي ميشه پس؟

زن حق دارد که از مرد بخواهد که تکیه گاه او باشد و به او مهر بورزد و با او خوش رفتار باشد و او را از لحاظ عاطفی و جنسی و مادی تا جایی که امکان دارد پشتیبانی کند.

اما زن نمی تواند جلوی آزادی مرد را بگیرد.
مثلا فرزندی می تواند اعتراض کند به مادرش، که چرا به من توجه نمی کنی ؟
اما نمی تواند بگوید چرا به فرزندان دیگرت یا حتی کودکان دیگر، محبت و توجه میکنی چون این میشود حسادت.
و این حس حسادت نمی تواند دلیل باشد که ما جلوی مادر را بگیریم که تو حق نداری به دیگران محبت کنی یا به دیگران کمک کنی یا باید ارتباطت را با دیگران قطع کنی.

و طاها;684519 نوشت:
زن حق دارد که از مرد بخواهد که تکیه گاه او باشد و به او مهر بورزد و با او خوش رفتار باشد و او را از لحاظ عاطفی و جنسی و مادی تا جایی که امکان دارد پشتیبانی کند.

اما زن نمی تواند جلوی آزادی مرد را بگیرد.
مثلا فرزندی می تواند اعتراض کند به مادرش، که چرا به من توجه نمی کنی ؟
اما نمی تواند بگوید چرا به فرزندان دیگرت یا حتی کودکان دیگر، محبت و توجه میکنی چون این میشود حسادت. و این حس حسادت نمی تواند دلیل باشد که ما جلوی مادر را بگیریم که تو حق نداری به دیگران محبت کنی یا به دیگران کمک کنی یا باید ارتباطت را با دیگران قطع کنی.

همسر با كودكان فرق داره خب!
وقتي يه دختر به پسري اعتماد مي كنه، نبايد بعد از ازدواج از اعتمادش سو استفاده كرد
اصلاً دختري كه پسري رو با تمام وجودش دوست داشته باشه، امكان نداره تعصب نداشته باش روش
حقشه كه همچين حسي رو داشته باشه، اين علاقه ي زياد اون دختر رو مي رسونه بنظر من

[="Tahoma"][="Purple"]

96xy;684521 نوشت:
همسر با كودكان فرق داره خب!
وقتي يه دختر به پسري اعتماد مي كنه، نبايد بعد از ازدواج از اعتمادش سو استفاده كرد
اصلاً دختري كه پسري رو با تمام وجودش دوست داشته باشه، امكان نداره تعصب نداشته باش روش
حقشه كه همچين حسي رو داشته باشه، اين علاقه ي زياد اون دختر رو مي رسونه بنظر من

همه علاقه ها در اسلام پسندیده نیستن

(ببخشید آخرین نظرمه)

میگفتم همه علاقه ها ممدوح نیستن
خیلی از مشکلات تربیتی بخاطر علاقه های نابجاس
خیلی از مسائل عاطفی هم همینطور

اینکه من با علاقه خودم راه رو برای اجرای احکام خدا ببندم درست نیست
باید چاره اندیشی کرد
یا زن میتونه با چندهمسری کنار بیاد
یا الان نمیتونه و با کمی صبر میتونه
یا کلاً شخصیتی داره که نمیتونه

خب در مورد سومی اصلاً نباید قانون اجرا بشه

اولی هام که اصلاً مورد بحث تاپیک نیستن

بحث از گروه دومه که من تاحالا زیارتشون نکردم . هر کی از گروه دومه، دستش بالا:khandeh!:
در مورد گروه دوم، زن حق نداره به صرف اینکه سختش میاد، ممانعت کنه مگه اینکه کار مرد با ظلمی همراه باشه که بر زن لازمه جلوی ظلم وایسه:ok:[/]

96xy;684509 نوشت:
با رضايت و بالاي سن قانوني رو فكر نكنم مجازاتي باشه، چون شاكي خصوصي بايد وجود داشته باشه احتمالاً همون طلاق هست كه انجام ميشه در چنين شرايطي
البته مطمئن نيستم

طلاق هست،خسته نباشند:khandeh!:
اینکه شد همین شرط ضمن عقدی که در عقدنامه های ایران به طور پیشفرض هست.

96xy;684521 نوشت:
همسر با كودكان فرق داره خب!
وقتي يه دختر به پسري اعتماد مي كنه، نبايد بعد از ازدواج از اعتمادش سو استفاده كرد
اصلاً دختري كه پسري رو با تمام وجودش دوست داشته باشه، امكان نداره تعصب نداشته باش روش
حقشه كه همچين حسي رو داشته باشه، اين علاقه ي زياد اون دختر رو مي رسونه بنظر من

چه فرقی دارند. حسادت تعریف مشخصی دارد.
باید نسبت به چیزی حق داشت تا اعتراض وارد باشد.
اگر زن بگوید من تکیه گاه میخواهم، محبت میخواهم، توجه میخواهم ، اخلاق و رفتار نیکو می خواهم، درست میخواهد.
اما اگر بگوید تکیه گاه دیگران نباش، به دیگران محبت نکن، به زنان دیگر توجه نکن، با دیگران بدخلق و کج رفتار باش، یعنی حسود است.

یک دختر وقتی توجه شوهرش به دیگران را می بیند فکر می کند که شوهرش او را دوست ندارد.
اما مرد اینگونه نیست و اگر اینگونه باشد و زن اولش را به حال خودش واگذارد به این معناست که خیلی نامردست.
لذا مرد می تواند هم زمان چندین زن را دوست داشته باشد و حتی یک زن را از دیگری بیشتر دوست داشته باشد. مثلا ممکن است من پیامبر را بیش از پدر و مادرم دوست داشته باشم یا بالعکس.
این دلیل بر این نیست که مثلا والدینم ناراحت شوند که پدرصلواتی چرا فلانی را بیش از ما دوست داری ؟!
پس این دوست داشتن ها از نظر عقل و از نظر مرد هیچ تناقضی با دوست داشتن زنش ندارد.
اما زنها به همان علت که تنها با توجه مرد آرام میشوند باید به این فرهنگ دست یازند که اگر مردی دیگری را دوست دارد به این معنا نیست که آنها را دوست ندارد.
و اگر آنها حسادت می ورزند قبول کنند که حسادت است Smile

mkhahande313;684524 نوشت:
[="Tahoma"][="Purple"]
همه علاقه ها در اسلام پسندیده نیستن

(ببخشید آخرین نظرمه)

میگفتم همه علاقه ها ممدوح نیستن
خیلی از مشکلات تربیتی بخاطر علاقه های نابجاس
خیلی از مسائل عاطفی هم همینطور

اینکه من با علاقه خودم راه رو برای اجرای احکام خدا ببندم درست نیست
باید چاره اندیشی کرد
یا زن میتونه با چندهمسری کنار بیاد
یا الان نمیتونه و با کمی صبر میتونه
یا کلاً شخصیتی داره که نمیتونه

خب در مورد سومی اصلاً نباید قانون اجرا بشه

اولی هام که اصلاً مورد بحث تاپیک نیستن

بحث از گروه دومه که من تاحالا زیارتشون نکردم . هر کی از گروه دومه، دستش بالا:khandeh!:
در مورد گروه دوم، زن حق نداره به صرف اینکه سختش میاد، ممانعت کنه مگه اینکه کار مرد با ظلمی همراه باشه که بر زن لازمه جلوی ظلم وایسه:ok:

[/]

اينكه يك دختر همسرش رو دوست داشته باشه و بهش علاقه داشته باشه، پسنديده نيست؟!

96xy;684530 نوشت:
اينكه يك دختر همسرش رو دوست داشته باشه و بهش علاقه داشته باشه، پسنديده نيست؟!

علاقه ای که منجر بشه من حلال خدا رو بخاطرش حرام کنم علاقه به نفسه نه علاقه به همسر

اتفاقاً کسی که علاقه واقعی و ممدوح داره راه رو برای شکوفایی فطرت طرف مقابلش(فطرت انسانی نه روحیات ظالمانه)باز میکنه تا دوتایی همسفر تا بهشت بشن:ok:

ببخشید دیروقته اگه نیاز به بحث بیشتر هست بااجازه من در فرصت دیگه ادامه میدم

خدانگهدار همگی:Gol:

mkhahande313;684533 نوشت:
[="Tahoma"][="Purple"]

علاقه ای که منجر بشه من حلال خدا رو بخاطرش حرام کنم علاقه به نفسه نه علاقه به همسر

اتفاقاً کسی که علاقه واقعی و ممدوح داره راه رو برای شکوفایی فطرت طرف مقابلش(فطرت انسانی نه روحیات ظالمانه)باز میکنه تا دوتایی همسفر تا بهشت بشن:ok:

[/]

چه جالب كه نظر شما اينطور عوض شد!
بالأخره هر كي نظري داره، ولي من كه ازدواج كنم تا آخر عمرم به دختر مورد علاقه ام وفادار مي مونم و به هيچ عنوان سمت رابطه ي ديگه اي نمي رم، قبل از ازدواج هم دنبال هيچ رابطه اي نمي رم، چون آدم فقط متعلق به همسرش هست

96xy;684536 نوشت:
چون آدم فقط متعلق به همسرش هست

حتی آدم متعلق به خودش هم نیست چه رسد به غیر
آدم فقط متعلق به خداست و لا غیر،برادر عزیز
حالا هم که متعلق به خداست در چارچوب قوانین خدا قدم بر می دارد.

علــی;684539 نوشت:

حتی آدم متعلق به خودش هم نیست چه رسد به غیر
آدم فقط متعلق به خداست و لا غیر،برادر عزیز
حالا هم که متعلق به خداست در چارچوب قوانین خدا قدم بر می دارد.

به هر حال خدا انسان رو آفريده تا زندگي و تلاش كنه، (اگه از اين ديد هم نگاه كنيم)
پس اين مطلب منافاتي با وفاداري نسبت به يك همسر نداره
بنده هم فكر كنم منظور من از متعلق بودن به همسر مشخص باشه چه معني داره در اين تاپيك ! و اين اصلاً به معني برابر دونستن جايگاه خدا و همسر نيست!!!
و اين مسئله هم خارج از اون چهارچوبي نيست كه مي گيد!

96xy;684536 نوشت:

بالأخره هر كي نظري داره، ولي من كه ازدواج كنم تا آخر عمرم به دختر مورد علاقه ام وفادار مي مونم و به هيچ عنوان سمت رابطه ي ديگه اي نمي رم، قبل از ازدواج هم دنبال هيچ رابطه اي نمي رم، چون آدم فقط متعلق به همسرش هست

آیا شما حاضر هستید به این دلیل که ادعا می کنید تنها به یک دختر علاقه خواهید داشت و حتی درست هم بگویید

بروید و دیگر مردانی که کم نیستند را از حق چند همسری محروم کنید ؟ آیا این منع را حق می دانید ؟

در ضمن جناب علي ، اينطور برداشت كردن از مفهوم حرف من (تغيير معني دادن و ربط دادن به چيز ديگه اي) يك مغلطه ي آشكار هست كه شما انجام داديد تا بحث رو منحرف كنيد
اينطور باشه هر زني هم مي تونه نسبت به شوهرش بي وفا باشه، چون هيچ آدمي به خودش هم تعلق نداره! چه لزومي داره فقط نسبت به يك شوهر وفادار باشه ؟
يا اينكه چند زن به يك مرد تكيه كنن و وفادار هم باشن ، باز هم غلطه ! چون مرد فقط يه خدا تعلق داره ، و زن ها نبايد بهش تكيه كنن و به مرد تعلق داشته باشن (از نظر زناشويي و روابط عاطفي)
كاملاً مشخصه كه شما از مفهوم پست من راجع به تعلق و وفاداري به يك هسر ، به شكل كاملاً غير اخلاقي عليه من برداشت كردي!
(حالا خوبه كه كل تاپيك در مورد تعلق زن به مرد هست و به اصطلاح تعلق پيدا كردن منافع جنسي زن به مرد در ازدواج است!) و هيچ ربطي به بحث تعلق داشتن انسان به خدا نداره!
و پست ها هم در اين راستا نبود اصلاً!
من ديگر پستي در اين تاپيك نمي گذارم، و قضاوت را مي سپارم به خوانندگان
خدا نگهدار

[="Tahoma"]

96xy;684544 نوشت:
به هر حال خدا انسان رو آفريده تا زندگي و تلاش كنه، (اگه از اين ديد هم نگاه كنيم)
پس اين مطلب منافاتي با وفاداري نسبت به يك همسر نداره
بنده هم فكر كنم منظور من از متعلق بودن به همسر مشخص باشه چه معني داره در اين تاپيك ! و اين اصلاً به معني برابر دونستن جايگاه خدا و همسر نيست!!!
و اين مسئله هم خارج از اون چهارچوبي نيست كه مي گيد!

اگر پیشفرض ما این بود که متعلق به خدا هستیم و بنده خداییم نه بنده نفس
آنوقت معیار ها هم الهی میشن
آنوقت تلاش زندگی هم در راستای رضای الهی میشه
وفاداری به همسر هم با خط کش الهی سنجیده میشه نه یا معیار دیگه
متعلق به همسر بودن هم با خط کش الهی سنجیده خواهد شد
وقتی معیار ها الهی شد
آنوقت شخصی که می داند نمی تواند عدالت بین دو زن را رعایت کند رضایت الهی را در تک همسری می بیند!
اما اگر مردی می تواند عدالت را رعایت کند و در عین حال به یک خانم بیوه هم کمک کند و توجهش به همسر اولش کم نشود،آیا می شود گفت که اینجا هم رضایت خدا در تک همسریست؟!:Gig:

[="Tahoma"]

96xy;684556 نوشت:
اينطور باشه هر زني هم مي تونه نسبت به شوهرش بي وفا باشه، چون هيچ آدمي به خودش هم تعلق نداره!

دقیقا جواب سوال تاپیک همینجاست!
زن به خودش تعلق نداره!
به خدایی که او را آفریده تعلق داره بنا بر این در راستای رضای او قدم بر می دارد که ممکن است در شرایطی رضای خدا بر چند همسری شوهرش باشد،آنوقت این زنی که وجودش متعلق به خداست و نه نفسش رضای الهی را انتخاب می کند.

و طاها;684511 نوشت:
مثلا یکی این است که زنها نمی توانند عشق چند نفر را داشته باشند اما مرد ها به راحتی عاشق چند نفر میشوند. و می توانند چندین زن را دوست داشته باشند.
مثلا گفته میشود که مردها تنوع طلب هستند و دوست دارند زنها را زیر چتر خود بگیرند و زن ها دوست دارند به یک مرد تکیه کنند.
و ...
...
و در مقابل طبع زن، دنبال چند مرد نیست پس اگر مرد او را منع می کند، از چیزی منع می کند که موافق طبع زن است. یعنی همان را خواسته است که طبع و فطرت زن می خواهد.
یعنی غریزه زن، تک خواه است و غریزه مرد چند خواه

بسم الله ... الرحمن الرحیم
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته،

اتفاقاً بحث شما بحث خیلی جالبی است ... معمولاً دعواها از سر همین تعیین مصداق‌ها پیش می‌آید ... یک طرف آماری می‌آورد که منظور خودش را ثابت کند و یک نفر دیگر آمار دیگری می‌آورد که به اثبات منظور او کمک نماید و دست آخر هم کلی این بحث‌ها آماری است و بحث‌های آماری هم اما و اگر زیادی درشان هست ... پارامترهای زیادی ممکن است در نتیجه‌ی یک آمارگیری مؤثر باشد که خیلی وقتها در تحلیل نتایج مورد توجه قرار نمی‌گیرند، گاهی هم فراموش می‌شود که بحث آماری تنها متوسط و واریانس و سایر ممان‌های تابع توزیع احتمال را می‌دهد و در عمل خیلی‌ها ممکن است از متوسط دور باشند و اگر کسی چند نفر در جامعه‌ی آماری اطراف خودش را دور از نتیجه‌ی آن بررسی آماری بیابد باور کردن نتیجه‌ی آن تحقیق شاید برایش سنگین باشد ... ای کاش بشود زیاد وارد بحث‌های آماری نشویم، مگر در مواردی که آنقدر واضح باشد که کسی در موردش حرف و حدیثی نداشته باشد ...

اینکه قبل از ورود به کیفیت تفاوت‌های زن و مرد تفاوت بین حسادت و غیرت توسط همگان پذیرفته شود بعد می‌توان یک بحث علمی بر روی شناخت زن و مرد ترتیب دهیم و سعی کنیم با شناخت طبیعت ایشان (کیفیت تحقق ایشان) نیازها و استعدادهایشان را بشناسیم و به تبع آن وظایف دیگران در مقابل ایشان و ایشان در مقابل دیگران را بشناسیم ... باز همان بحثی پیش می‌آید که در تاپیک نظر اسلام در مورد فرگشت داشتیم، اینکه منابع علمی بحثمان باید مشخص باشد ... مثلاً خانم‌هایی که با ما بحث می‌کنند را باید بپرسیم که برای یک بحث علمی چه منابع علمی را می‌پذیرند که مرجع باشد و بتوان به آنها رجوع نمود ... برای همه‌ی ما که اگر خدا قبول کند مسلمان هستیم علاوه بر مشاهدات تجربی متون دینی و عقل هم مرجعیت علمی دارند و قابل استناد هستند ... نه به صورت قطعی چرا که نه به منظور خداوند در قرآن مسلط هستیم و نه به صحت روایات همیشه یقین داریم و نه عقلمان کامل است ... تمامی این منابع دینی و عقلی را باید با احتیاط به کار ببندیم و سعی کنیم نظر اسلام را تا می‌شود بهتر در مورد مسائل متفاوت (در اینجا مثلاً روان‌شناسی و جامعه‌شناسی) استخراج کرده و درک نماییم ... مشاهدات تجربی هم در کنار آن کمک حالمان خواهند بود ...

در میان منابع دینی منابع فقهی منابع خیلی خوبی هستند برای بحث‌هایی که پیرامون انسان شکل می‌گیرند ... چرا که منابع فقهی به دلیل اینکه احکام شریعت از آنها استخراج می‌گردند بیشترین تلاش‌های علمی توسط بزرگترین علمای شیعه در طول تاریخ بر روی آنها انجام گرفته است و در نتیجه نقطه‌ی شروع مناسبی برای سامان دادن یک بحث علمی با رویکرد اسلامی خواهد بود ...
برای مثال یک نفر رساله را می‌گذارد مقابلش و حقوق و وظایف همسران را در آن می‌خواند و با آن آشنا می‌شود ... بر اساس این پیش‌فرض (که مقدم بر تمام بحث‌های علمی اسلامی است) که خداوند حکیم است می‌توان نتیجه گرفت که تمامی این حقوق و وظایف حکمتی داشته‌اند که وضع گشته‌اند ... البته در مورد احکام شرعی ما یک سری دلیل داریم و یک سری حکمت و اینجا بحث دقیقی وجود دارد ... ما می‌توانیم حکمت‌های احکام را از لابلای قران و روایات و به کمک تعقل خودمان و علمای بزرگ گذشته و حال سعی نموده و تا حدّ امکان استخراج نماییم ... این حکمت‌ها می‌شود یکی از منابع شناختی ما نسبت به انسان و اجتماع و البته این حکمت‌ها لزوماً دلایل وجوب یا حرمت یا استحباب یا مکروه بودن یک کار نیستند ولی از این نظر که می‌توانند منبع شاختی برای ما باشند جای کار بر روی آنها هست ...

(ادامه دارد ان شاء الله)

(ادامه)

اینکه بگوییم مردها مطابق طبیعت خود تنوع‌طلب هستند و زن‌ها تک‌خواه هستند به زعم حقیر هم درست است و هم نیست ... درست نیست از آن جهت که مطابق فرموده‌ی خداوند قوانین و سنت‌های الهی که قوام خلقت بر روی آنهاست نه تبدیل دارد و نه تحویل «فَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّـهِ تَبْدِيلًا ۖ وَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّـهِ تَحْوِيلًا» و خلقت خدا تبدیل نمی‌پذیرد «لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّـهِ» ... پس اگر زنی را یافتیم که تنوع‌طلب بود (که هست و متأسفانه با کوتاه شدن حریم شخصی انسان‌ها و افزایش فساد علنی روز به روز هم بیشتر می‌شود) یا مردی را یافتیم که تک‌خواه بود (که باز هم وجود دارد) باید یا نتیجه بگیریم که خلقت خدا تغییر کرده و یا اینکه این ویژگی‌های تنوع‌طلبی و یا تک‌خواهی در مرد و زن ویژگی‌های خلقت ایشان و طبیعت ایشان نیست. در حیوانات اگر تمایلی در ایشان بیابیم معمولاً می‌توان آن را به طبیعت ایشان ارتباط داد اما باز هم نه همیشه (بحث اختلالات رفتاری و بحث تربیت‌پذیری و بحث‌های دیگری در این میان هست)، در مورد انسان که علاوه بر غریزه و قوای واهمه نفس اماره و قوای عاقله هم اضافه می‌شود قضیه بغرنج‌تر خواهد بود ...

موضوع اینجاست که مرد و زن در دارا بودن نفس اماره و قوای عاقله تقریباً یکسان هستند و اگر حکمی در مورد ایشان متفاوت باشد این تفاوت قاعدتاً باید در طبیعت ایشان ریشه داشته باشد ... چه غرایز باشد و چه قوای واهمه ... غرایز زن و مرد هم یکی نیستند ...

بنیان خانواده بر دو انسان به طور کلی به عنوان ستون خانواده نیست بلکه بر دو جنس زن و مرد استوار است،‌ یعنی بر پایه‌ی یک اختلاف استوار است و قوام یافته ... با دو زن یا با دو مرد خانواده شکل نمی‌گیرد ... اینجا یک تفاوت شده است اساس شکل گیری خانواده ... چه چیزی مرد و زن را کنار هم قرار داده و قوام می‌دهد تا هویت جدیدی با کارکردهای عجیب و غریب خانواده را پیدا کند؟ اشتراکات آنها یا تفاوت‌هایشان؟ در واقع هر دو ... ولی وجود تفاوت‌ها هم شرط لازم است ... بررسی اینکه چه تفاوت‌هایی و چه اشتراکاتی در راستای قوام این ساختار اجتماعی است کمک می‌کند درک کنیم که یک خانواده را تا چه میزان می‌توان گسترش داد تا خانواده هنوز خانواده باقی بماند ...! آیا اگر زن باردار شود و نیازهای جسمی و روحی شدیدی پیدا کند که مرد را خسته کند خانواده رو به زوال می‌گذارد؟ آیا اگر بچه‌دار شوند و زن بیشتر توجهش صرف کودکش شود و تا حدود زیادی از توجه به همسرش غافل گردد (مخصوصاً که فرزند اولشان باشد و تا قبل از آن مرد در داشتن توجه همسرش بدون رقیب بوده باشد) خانواده دیگر خانواده نخواهد بود؟ آیا با اضافه شدن یک یا چند زن به عنوان همسران مرد به خانواده این خانواده کارکرد خانواده بودن خود را از دست می‌دهد؟ با اضافه شدن چند مرد به عنوان همسران دیگر زن چطور؟ با اضافه شدن والدین زوجین به خانواده‌ی ایشان آیا خانواده می‌پاشد وقتی توجه یکی یا هر دوی زوجین را به ایشان معطوف و از توجه به یکدیگر تا میزانی کاهل می‌شوند به خانواده آسیب می‌رسد و خانواده کارکرد سینرژتیک خود را از دست می‌دهد؟ پاسخ دادن به این سؤالات خیلی ساده نیست و بهتر هم هست که سعی نکنیم با همین اطلاعات که داریم حتماً پاسخ آخر را بدهیم، چه آنکه این کار مشابه پاک کردن صورت سؤال خواهد بود ...
ولی خوب است اگر هر چیزی در پاسخ به این سؤالات داریم را بنویسیم و سعی در گسترده کردن این لیست نموده و در هر مقطع اگر نظری بر اساس اطلاعات موجود دادیم بدانیم که این نتیجه گیری امکان دارد ظرف چند روز اینده تغییراتی کوچک یا بزرگ داشته باشد.

(ادامه دارد ان شاء الله)

(ادامه)

به زعم حقیر اصل کارکرد مرد و زن در تشکیل خانواده نقش همسر بودن ایشان برای یکدیگر نیست بلکه نقش پدر بودن مرد و نقش مادر بودن زن است ... یکی از اهداف اصلی ازدواج بقای نسل است و در برخی از حیوانات خانواده شکل می‌گیرد که زوجین با هم جفت‌گیری کرده و بچه‌دار شوند و این کار را هر سال جداگانه انجام می‌دهند، برخی دیگر از حیوانات البته اینطور نیستند و به جای ازدواج موقت از طریق ازدواج دائم به این مهم اقدام می‌کنند و یک جفت که بگیرند دیگر با همان می‌مانند ... اینها همگی خلقت خداوند هستند و در نتیجه لااقل جزء گزینه‌هایی که می‌توانیم در مورد آنها فکر کنیم قرار می‌گیرند و زائیده‌ی تخیل یا شهوت انسان نیستند ... در حیوانات متفاوت هم تک‌همسری هست وجود دارد و هم چند همسری و هم جفت‌گیری دائم چندین ساله و هم جفت‌گیری چند روزه در هر سال ... و البته حیوانات ظاهراً نفس اماره آنطور که انسان دارا باشد را ندارند ... اینکه کسی بگوید برای انسان همه‌ی آن انواع ازدواج و همسرگزینی و تشکیل خانواده در شرایطی و با رعایت برخی موازین مجاز است پس دیگر نباید خیلی دور از ذهن به نظر برسد و لااقل قابل تفکر است ... البته هدف از ازدواج در نوع انسان مطابق منابع علمی اسلامی ما تنها تولید مثل نیست و همراهی زن و مرد به یکدیگر برای پیمودن سفر من الخلق الی الله هم اهمیت بالایی دارد ... اما تولید مثل یکی از اهداف اصلی ازدواج است ... اگر در این موضوع اتفاق نظر داشته باشیم در این صورت اینکه بخش مهمی از طبیعت انسان به نقش پدر بودن یا مادر بودن او معطوف باشد مطلب عجیبی نخواهد بود ... همچنانکه بخش مهمی از بدن انسان هم به این مسائل اختصاص یافته است و همچنانکه خانم‌ها هر ماه یک هفته که یعنی ۲۵٪ از کل زندگی‌ بعد از بلوغ تا سن یائسگی را از حواشی این مسائل متأثر هستند ... طبیعت نقش مادر بودن چیست؟ به زعم حقیر:

  • در اصل تربیت کودکان و انسان‌سازی (گرچه روایت داریم که موقع ازدواج دقت کنید که افسار زندگی‌اتان را دست چه زنی می‌دهید، این یعنی این نقش مادرانه در مورد همسر هم کارکرد مهمی دارد یا می‌تواند داشته باشد)
و به تبع آن:
[=|INDENT=2]
  • بذل محبت (که مرد هم مانند کودکی که تشنه‌ی محبت مادرش باشد به ابراز محبت همسرش نیاز دارد)
  • و توجه به نیاز کودکان (که مرد به این توجه و دلسوزی همسرش مانند کودک به مادرش نیاز دارد)
  • و تحمل بالا برای سختی‌های تربیت کودک و شرایط مشکل نگهداری از او و رسیدگی به او و نیازهایش (که مرد هم محتاج آن است)
  • و ایثار نیازهای کودکانش به نیازهای خودش (و خیلی موارد این شامل ایثار نیازی همسرش به نیازهای خودش هم می‌شود)
  • و دادن روح زندگی
  • و ...
  • [/]
    اما طبیعت مرد بودن در چیست؟
    • مرد نسبت به رقیب خود جنگنده است و لجوج ولی نسبت به کسی که مقابل او تواضع کند و کمک بخواهد دلش نرم شده و دست به حمایت می‌زند و محبت می‌کند، چه این شخص کودکی باشد بی‌دفاع که قادر به برطرف کردن نیازهای خود نیست و چه همسرش باشد که در نشان دادن اینکه مردش تکیه‌گاهش هست تکبر ندارد و این شأن را برای همسرش قائل است ...

    آیا همین طبیعت‌های مادرانه و پدرانه برای کنار هم نگاه داشتن زن و مرد در کنار یکدیگر کفایت نمی‌کنند؟ منظورم این نیست که مورد دیگری نباشد، ولی این شرایط را قبول دارید که برقرار هستند (بدون اینکه بخواهیم تحقیقات میدانی و مطالعات آماری داشته باشیم)؟ آیا هیچ یک از این ویژگی‌های نام برده شده با گسترش خانواده با افزایش تعداد زنان در خانواده به عنوان همسران مرد منافاتی دارند؟ نظر حقیر این است که خیر! اما با افزایش تعداد مردهای خانواده چطور؟ پاسخ حقیر مثبت است ... مرد نسبت به رقیب خود تواضعی ندارد و تکبر و حسادت آفت سلامت خانواده می‌شود ... می‌بینید که ابتدا به ساکن گفتم حسادت، ولی مطابق با مقدمات زیادی که گفتم و سرتان را به درد آوردم و البته خودتان هم چندین بار اشاره کرده بودید این رقابت و حسادت مذموم نیست چون در راستای حفظ بنیان خانواده است ...

    البته این توضیحات حقیر به طور گسترده قابل نقد هستند ... اینکه این ویژگی‌ها اساس تشکیل خانواده در ازدواج دائم را رقم بزنند تشخیص حقیر بود و دوستان شاید موافق نباشند ... :Gol:

    سؤال: آیا زنان نسبت به یکدیگر رقابت ندارند؟ چرا باید بتوانند سایه‌ی هوو را تحمل کنند و چرا این رقابت و حسادت که باز هم آفت سلامت خانواده است را منع نکردید؟
    پاسخ: رقابت در مورد زن ابتدا به ساکن مطرح نیست ... همینکه زن نسبت به شوهرش حسّ رقابت نداشته باشد و بخواهد به او تکیه کند نشان می‌دهد که این حسّ رقابت در او نیست، حال آنکه در مورد مرد گفته شد که طبعاً جلوی کسی تواضع می‌کند که از او سؤال داشته باشد، درخواست داشته باشد، نیازش را به او عرضه نماید ... اما در مورد زن خود زن نیازش را به شوهرش عرضه می‌کند و از اینکه شوهرش او را تکیه‌گاه خود نداند ناراحت نمی‌شود ... با این حساب رقابت میان هووها دایر بر اصالت رقابت در خانم‌ها نیست ... پس دلیل آن چیست؟ در پاسخ چه بسا عامل این رقابت بهره‌مندی بیشتر از تکیه‌گاهی است که برای خود اختیار کرده‌اند ... بلاتشبیه گیاهان به نور نیاز دارند و برای استفاده‌ی بیشتر از نور با هم در رقابت هستند، این رقابت در آنها اصالتی ندارد و محدود بودن منابع مورد نیاز برای بقاء است که ایشان را به رقابت وا می‌دارد ... این مثال مع‌الفارق بود ان شاء الله نگویید که متعصبانه مردان را با خورشید مقایسه کرد ... شما خورشید و ما ماه ... حرف حقیر چیز دیگری است ... اینکه این رقابت اصالتی ندارد مگر اینکه برای بقاء باشد ... اینجاست که در چندهمسری بحث عدالت شوهر پیش می‌آید ... خداوند فرموده است که نمی‌توانید به همه به یک میزان کمک نمایید، آن کسی که بیشتر شما را تحویل بگیرد یا بیشتر به شما توجه کند و یا بیشتر بخواهد به شما تکیه کند و کمتر سعی در استقلال خود داشته باشد و کمتر جدای از شما و حضور شما بخواهد تصمیمی بگیرد و خلاصه بیشتر با ظرافت‌های صورت یا رفتار خود شما را به حمایت و بذل محبت از خود تشویق نماید چنین کسی بیشتر به حمایت و محبت شما دست می‌یابد ... اما مراقب باشید که اینطور نشود که دیگر آنقدر از یک طرف حمایت نکنید که مثل این شود که معلق میان آسمان و زمین است ... مثل درختی که رشد کرد و از زمین بیرون آمد و قد راست کرد ولی درختان بلند در اطراف نمی‌گذارند هیچ نوری به او برسد و او پژمرده می‌شود و خشک می‌شود ... مثل اینکه ترجمه‌اش به حالات انسانی این بشود که او افسرده شده و دچار طلاق عاطفی یا مرگ عاطفی بشود و مثلاً زنی که باید منبع روح و طراوت باشد بشود منبعی سرد و بی‌روح ...
    با این حساب رقابت در زنان برای جلب حمایت و محبت بیشتر همسرشان اصالتی اگر دارد بخاطر عدم رعایت عدالت کامل در شوهرشان است و البته مرد هم مطابق فرموده‌ی خداوند در این امور نمی‌تواند به طور کامل عدالت را رعایت کند ولی باید مراعات حال همسرانش را بنماید که هیچ کدام پژمرده و سرد و بی‌روح و خشک نشوند ... اگر مرد عدالت پیشه نکند این عدم رعایت عدالت باز می‌شود آفت کارکرد سینرژتیک خانواده و در نتیجه باز در شرع مقدس حرام شده است ... گفته شده اگر نمی‌توانید یک همسر بگیرید ...

    در پناه خدا باشید
    یا علی علیه‌السلام

    و طاها;684519 نوشت:
    زن حق دارد که از مرد بخواهد که تکیه گاه او باشد و به او مهر بورزد و با او خوش رفتار باشد و او را از لحاظ عاطفی و جنسی و مادی تا جایی که امکان دارد پشتیبانی کند.

    اما زن نمی تواند جلوی آزادی مرد را بگیرد.
    مثلا فرزندی می تواند اعتراض کند به مادرش، که چرا به من توجه نمی کنی ؟
    اما نمی تواند بگوید چرا به فرزندان دیگرت یا حتی کودکان دیگر، محبت و توجه میکنی چون این میشود حسادت.
    و این حس حسادت نمی تواند دلیل باشد که ما جلوی مادر را بگیریم که تو حق نداری به دیگران محبت کنی یا به دیگران کمک کنی یا باید ارتباطت را با دیگران قطع کنی.

    اقا من با همسرم تفسیر شمارو خوندیم
    همینقدر بگم تفسیر شما از پهنا تو حلقم!
    بدین برای کلاسهای مشاوره قربان!
    این چه قیاسی هست؟
    مرد مگر کیه اقا ...
    واقعا متوجه تبعیض جنسیتی تو حرفهاتون نمیشید؟
    خانومهای بزرگوار سایت همشون ترسیدن یا نظر موافق دارن یا خجالت میکشن حرف بزنن کدام یکی؟

    سید محمد جواد;684605 نوشت:
    واقعا متوجه تبعیض جنسیتی تو حرفهاتون نمیشید؟

    بسم الله ... الرحمن الرحیم
    سلام علیکم برادر سید،
    تبعیض مذموم برای وقتی است که هر دو یکسان باشند و کسی برای نفع خودش یا به هر دلیل بر خلاف وجود حق تبعیض قائل شود ... مگرنه تبعیض قائل شدن میان انسان و فرشته لزوماً ظلم نیست، تبعیض قائل شدن میان مؤمن و کافر در قیامت هم اصلاً ظلم نیست ... حالا شما با توجه به اینکه حتماً در رساله‌ی مرجع محترم خود دیده‌اید که احکام اسلام در مورد زن و مرد در ازدواج متفاوت است و با توجه به اینکه خداوند جز به حق حکمی نمی‌دهد آیا برایتان مسلّم نیست که میان زن و مرد در این زمینه تفاوت وجود دارد و قائل بودن به این تفاوت در راستای تبعیض مذموم نیست؟

    چرا اگر یکی از فرزندان تمام محبت مادر خود را بخواهد این حسادت است؟ چون آن کودک چنین حقی ندارد و چیزی را طلب کرده که برای او نیست، او با این کار دیگران را از حقی که خداوند برایشان قرار داده است منع کرده و یا نسبت به رسیدن ایشان به حق خود کراهت دارد ... این حسادت است ... ولی اگر این حق را داشت در این صورت کارش محافظت از حقی بود که خداوند برای او قرار داده است و این دفاع از حق می‌شد مصداق حمیت و غیرت ... از این نظر مثال جناب وطاها کاملاً معتبر است و مرتبط با موضوع ...

    خانم‌ها اگر می‌خواهند اثبات کنند که آنچه در دل دارند و ما می‌گوییم حسادت است و ایشان معتقدند مانند مردان غیرت است و ممدوح است راهش این نیست که بگویند همه‌ی ما داریم و برای آن شاهد جمع کنند، بلکه راه آن این است که حق داشتن تک‌همسر را برای خود از متون دینی یعنی در حکومت خداوند که تنها حکومت مطلقاً مبتنی بر حقّ است اثبات نمایند ... اگر این حق را داشته باشند که شوهرشان را برای خودشان بخواهند جدّ ایشان در این راستا مصداق غیرت است و اگر این حق را نداشته باشند و باز طالب آن باشند این دیگر حسادت است ...

    آیا خانمی هست که بتواند چنین حقی را برای خودش اثبات نماید (با آنکه عکس آن از محکمات کتاب خداست که تمام مذاهب اسلامی به طور یکسان به اصل آن معتقدند) تا ما همگی معترف به ممدوح بودن این حس در خانم‌ها شویم؟
    در پناه خدا باشید :Gol:
    یا علی علیه‌السلام

    [="Tahoma"][="Purple"]

    سید محمد جواد;684605 نوشت:
    اقا من با همسرم تفسیر شمارو خوندیم
    همینقدر بگم تفسیر شما از پهنا تو حلقم!
    بدین برای کلاسهای مشاوره قربان!
    این چه قیاسی هست؟
    مرد مگر کیه اقا ...
    واقعا متوجه تبعیض جنسیتی تو حرفهاتون نمیشید؟
    خانومهای بزرگوار سایت همشون ترسیدن یا نظر موافق دارن یا خجالت میکشن حرف بزنن کدام یکی؟

    کلاً مثال بدی زدند:Moteajeb!:
    من خودم هنگیدم از این قیاس!
    با اینکه چندهمسری به طور کلی قانونی هست که اسلام ردش نکرده مخالفتی ندارم اما با اینکه این مثال، مثال صحیحی است نه!
    هرچند باخود مثال هم میشه ثابت کرد که پس برخی چندهمسری های امروزی در محدوده ی رضایت خدا نیست بماند![/]

    باء;684608 نوشت:
    چرا اگر یکی از فرزندان تمام محبت مادر خود را بخواهد این حسادت است؟

    سلام و درود بر برادر عزیز
    مادر بچه را به دنیا میاورد
    از بدنش عمرش جانش در راه او میگذرد تا چند سال شیره وجودش را به او میدهد .کثافت اورا تمیز میکند شب تا صبح بیدار مینشید
    در [=arial black]حالت عادی فرزند هیچ حق اعتراضی ندارد هرچه از مادر رسد نکوست
    قیاس شما اخوی شرمنده این را میگویم عجبی ترین حرفیست که در این زمینه شنیده ام و اگر فردی این را قبول داشته باشد جای شک دارد !

    مرد خواستگاری زن میرود .دختر را با هزار ارزو از خانه پدر جدا میکند ...مخصوصا در ازداجهای سنتی به میان خانواده ای با فرهنگ و رفتار جدید میآورد انتظار دارد .پخت و پز میکند سرویس میدهد در قبال چه ؟مهریه که تعداد دست او نیست ؟؟؟؟نفقه ای که درست پرداخت نمیشود ؟مطالبه مهریه ای که بد تلقی میشود ؟
    دست خوش اخوی دست خوش .....

    باء;684608 نوشت:
    از این نظر مثال جناب وطاها کاملاً معتبر است و مرتبط با موضوع ...

    مثال جنای طاها اگر جریان مادر و فرزندی است ببخشید بی اعتبار ترین مثالی است که تابحال شنیده ام .شرمنده رک گفتم نیت توهین ندارم....

    باء;684608 نوشت:
    حق داشتن تک‌همسر را برای خود از متون دینی یعنی در حکومت خداوند که تنها حکومت مطلقاً مبتنی بر حقّ است اثبات نمایند

    عزیز دل من حرف از خودم میزنم
    مرد اینقدر عزت نفس ندارد که خود را نگاه دارد
    خداوند هم برایش این حق را گذاشته است
    و به دلیل اینکه مردان در این زمینه عقل از کف میدهند و حریصانی هستند که نگو نپرس خداوند متعال قانون مشخصی قرار داده است !

    باء;684608 نوشت:
    آیا خانمی هست که بتواند چنین حقی را برای خودش اثبات نماید

    زنان مومن نشانه پایداری در خانوده هستند نیاز به اثبات ندارند
    -----------------------------------------------------------------------------------------------------
    در زمینه تبعیض جنسیتی منظورم در دین نیست برادر گرامی در حرفها و نقلهای دوستان است

    96xy;684171 نوشت:
    @ علي
    اينكه شما همه ي مردهاي غربي رو به صفات ناشايست متهم مي كنيد خيلي زشته
    همه كه اونجوري نيستن، تو هر جامعه اي وجود داره اونجور مسائل حالا قانون غرب مي گه همه انسان هستند اونايي هم كه اونجوري هستند زندگي شون رو بكنن! ما كاري نداريم باهاشون
    وگرنه در فرهنگ اصيل اروپايي و غربي چيزي مثل لواط به شدت محكومه و به تك همسري مرد و زن اعتقاد دارن
    بر طبق آموزه هاي بايبل طلاق فقط در صورت خيانت جنسي مجاز هست
    و حتي اينكه مردي بره بخاطر هوس بازي زنش رو طلاق بده و همسر ديگه بگيره گناه هست! مرد بايد به همسرش وفادار باشه
    حالا اگه قانون گذاري هاي غرب اينجوري شده دليل نميشه به فرهنگ همه شون نسبت داد!

    هر چند که من با پاسخ های کارشناسان و کاربران برای چند همسری و نبودن حس غیرت در زن قانع نشدم ولی با حرف های شما درباره جوامع غربی مخالفم.

    واقعا جوامع غربی وضعیتشون به همین افتضاحیه.

    یونگ یکی از روانشناسان برجسته قرن بیستم، با اطلاع زن خودش تقریبا با تمام بیماران زنی که به او مراجعه می کردند رابطه داشت و بسیار بی بند و بار بود.

    حتی دیگران رو هم تشویق به این کار می کرد. هنری موری و همکار خانمش به یکدیگر علاقه داشتند، ولی هر دو متاهل بودند، و یونگ همسران این دو نفر راضی کرد که بدون گرفتن طلاق، اجازه

    دهند که این دو با هم رابطه داشته باشند.

    تازه این برای صد سال پیش بود، وضعیت الان به مراتب بدتر شده، که الان با آزادی جنسی، دیگه هیچ زن و شوهری حق ندارن کسی رو حالا چه با تک همسری یا چند همسری محدود کنند، هر

    وقت مرد یا زنی خواست می تونه با هر کسی رابطه داشته باشه، نیاز به اجازه زن یا شوهر هم نیست.

    دختر و پسر از همون دوران دبیرستان یاد می گیرن که در این مسائل نه در قبال طرف مقابل زیاد سخت بگیرن و نه خودشون رو هم زیاد محدود کنند

    معمولا ازدواج در میانسالی اتفاق می افته و یا اصلا انجام نمیشه. در غرب ازدواج به قدری کم شده که دیگه تک همسری و غیره زیاد مهم نیست.

    ازدواج کم کم داره در غرب از بین میره، حتی در برخی از کشورها صندوق هایی وجود داره که اگر از این روابط خارج از ازدواج نوزادی به وجود بیاد، این صندوق ها هزینه

    بزرگ شدن این کودک رو متقبل شن، چون زن و مرد حاضر به سرپرستی از کودک نامشروع نیستن.

    اگر چند تا رمان و فیلم یا کتاب روانشناسی که ترجمه شده باشه بخونید، نظرتون کلا درباره غرب عوض میشه.

    سید محمد جواد;684626 نوشت:
    مرد اینقدر عزت نفس ندارد که خود را نگاه دارد

    آیا زن اینقدر عزت نفس دارد که به هوو حسادت نکند؟:Nishkhand:
    ببین عزیز دل برادر شما دارید با یک جانبه نگری مسئله را بررسی می کنید و فقط منافع زن اول را اینجا مجاسبه می کنید و کاری به منافع زن دوم و شوهر و دیگر اعضای جامعه ندارید اما خداوند حکیم منافع تمام عالم هستی را مد نظر داشته است و حکم داده است استاد شهید مطهری در مورد اشکالاتی که تعدد زوجات ممکن است به وجود آورد بحث نموده و به هریک از آنها جواب جداگانه ای می دهند . ایشان می فرماید: فرض کنیم می خواهیم درباره «سربازی اجباری » نظر بدهیم . اگر تنها از زاویه منافع و تمایلات خانواده ای که سرباز به آنها تعلق دارد بنگریم ؛ شک نیست که قانون سربازی وظیفه قانون خوبی نیست ! چه از این بهتر که قانونی بنام سرباز وظیفه وجود نداشت و عزیز دل خانواده از کنارشان دور نمی شد . اما بررسی این مسئله با این نحو صحیح نیست . بررسی صحیح آن بدین صورت است که ضمن توجه به جدا شدن فرزندی از خانواده و احتمالا داغدار شدن آن خانواده عواقب وخیم سرباز مدافع نداشتن برای کشور را در نظر بگیریم آنوقت است که کاملا معقول و منطقی می رسد که گروهی از فرزندان وطن بنام سرباز آماده دفاع و جانبداری برای کشور باشند و خانواده های آنها رنجهای ناشی از سربازی تحمل کنند.

    علــی;684672 نوشت:

    آیا زن اینقدر عزت نفس دارد که به هوو حسادت نکند؟:Nishkhand:
    ببین عزیز دل برادر شما دارید با یک جانبه نگری مسئله را بررسی می کنید و فقط منافع زن اول را اینجا مجاسبه می کنید و کاری به منافع زن دوم و شوهر و دیگر اعضای جامعه ندارید اما خداوند حکیم منافع تمام عالم هستی را مد نظر داشته است و حکم داده است استاد شهید مطهری در مورد اشکالاتی که تعدد زوجات ممکن است به وجود آورد بحث نموده و به هریک از آنها جواب جداگانه ای می دهند . ایشان می فرماید: فرض کنیم می خواهیم درباره «سربازی اجباری » نظر بدهیم . اگر تنها از زاویه منافع و تمایلات خانواده ای که سرباز به آنها تعلق دارد بنگریم ؛ شک نیست که قانون سربازی وظیفه قانون خوبی نیست ! چه از این بهتر که قانونی بنام سرباز وظیفه وجود نداشت و عزیز دل خانواده از کنارشان دور نمی شد . اما بررسی این مسئله با این نحو صحیح نیست . بررسی صحیح آن بدین صورت است که ضمن توجه به جدا شدن فرزندی از خانواده و احتمالا داغدار شدن آن خانواده عواقب وخیم سرباز مدافع نداشتن برای کشور را در نظر بگیریم آنوقت است که کاملا معقول و منطقی می رسد که گروهی از فرزندان وطن بنام سرباز آماده دفاع و جانبداری برای کشور باشند و خانواده های آنها رنجهای ناشی از سربازی تحمل کنند.

    وا ! این چه مثالیه به هوو حسادت نکنه ؟
    بابا دمتون گرم :)))))))
    مثال من که مشا نقل قول کردین درباره صیغه بود
    ازدواج دائم اجازه زن اول میخواد اونجا زن خودش تصمیم میگیره اگر قبول کنه باید تا اخر بایسته و حسادت و.... درکار نیست و نباید باشه
    اگر قبول نکنه هم که مسئله جنبه دیگری داره
    ولی تصمیم با خود زن هست و اسلام این حق بهش داده
    خداوند رحمت کنه جناب استاد مطهری را ما طفلی بودیم ایشان شهید شدن روحشان شاد
    ولی بنده اگر یودم میگفتم انشاالله دامادتان هم از این قانون طبعیت کن رضای خدا درش هست !!
    قیاس جالبی نیست
    هر پدر مادر مومن و خداشناسی فرزندش را به خدمت و مهمتر جنگ مبفرستد انهم با جان و دل !!
    ولی هر پدر و مادر مومن خدا شناسی اجازه نمیدهد دامادش هوو بالاسر دخترش بیاورد :))اجازه میدهد ؟؟؟ایا!؟

    علــی;684672 نوشت:

    آیا زن اینقدر عزت نفس دارد که به هوو حسادت نکند؟:Nishkhand:
    ببین عزیز دل برادر شما دارید با یک جانبه نگری مسئله را بررسی می کنید و فقط منافع زن اول را اینجا مجاسبه می کنید و کاری به منافع زن دوم و شوهر و دیگر اعضای جامعه ندارید اما خداوند حکیم منافع تمام عالم هستی را مد نظر داشته است و حکم داده است استاد شهید مطهری در مورد اشکالاتی که تعدد زوجات ممکن است به وجود آورد بحث نموده و به هریک از آنها جواب جداگانه ای می دهند . ایشان می فرماید: فرض کنیم می خواهیم درباره «سربازی اجباری » نظر بدهیم . اگر تنها از زاویه منافع و تمایلات خانواده ای که سرباز به آنها تعلق دارد بنگریم ؛ شک نیست که قانون سربازی وظیفه قانون خوبی نیست ! چه از این بهتر که قانونی بنام سرباز وظیفه وجود نداشت و عزیز دل خانواده از کنارشان دور نمی شد . اما بررسی این مسئله با این نحو صحیح نیست . بررسی صحیح آن بدین صورت است که ضمن توجه به جدا شدن فرزندی از خانواده و احتمالا داغدار شدن آن خانواده عواقب وخیم سرباز مدافع نداشتن برای کشور را در نظر بگیریم آنوقت است که کاملا معقول و منطقی می رسد که گروهی از فرزندان وطن بنام سرباز آماده دفاع و جانبداری برای کشور باشند و خانواده های آنها رنجهای ناشی از سربازی تحمل کنند.

    وا ! این چه مثالیه به هوو حسادت نکنه ؟
    بابا دمتون گرم :)))))))
    مثال من که مشا نقل قول کردین درباره صیغه بود
    ازدواج دائم اجازه زن اول میخواد اونجا زن خودش تصمیم میگیره اگر قبول کنه باید تا اخر بایسته و حسادت و.... درکار نیست و نباید باشه
    اگر قبول نکنه هم که مسئله جنبه دیگری داره
    ولی تصمیم با خود زن هست و اسلام این حق بهش داده
    خداوند رحمت کنه جناب استاد مطهری را ما طفلی بودیم ایشان شهید شدن روحشان شاد
    ولی بنده اگر یودم میگفتم انشاالله دامادتان هم از این قانون طبعیت کن رضای خدا درش هست !!
    قیاس جالبی نیست
    هر پدر مادر مومن و خداشناسی فرزندش را به خدمت و مهمتر جنگ مبفرستد انهم با جان و دل !!
    ولی هر پدر و مادر مومن خدا شناسی اجازه نمیدهد دامادش هوو بالاسر دخترش بیاورد :))اجازه میدهد ؟؟؟ایا!؟

    شما هنوز دارین درباره تعدد بحث میکنید بابا به خدا مردا فقط مگه اینجا در مورد این مسئله بحث کنند
    تو دنیای واقعی که همه مثل عطا در حال خوندن همچین شعرایی هستن
    شیرین شیرین ناز شیرین شیرین گشت که سم عشق تو داسه تیشه وه دسم :khaneh:

    علــی;684355 نوشت:
    1- اگر پيامبر اكرم صلوات الله عليه و آله زندگي خود را با دو يا چند همسري آغاز مي كرد برخي دوستان نادان و دشمنان دانا او را انساني ( نعوذ بالله ) زن باره و هوسران معرفي مي كردند و با استفاده از اين نقطة ضعف ! علاقه مردم و مخصوصاً زنان جوامع مختلف را نسبت به دين مقدس اسلام ، كمرنگ كرده و يا از بين مي بردند . چون به خوبي از احساس ناخوشايند هوو داشتن زنان آگاهي داشتند .

    همین الان هم بر پیامبر گمان ها ناروا می بندند که با دخترانی کم سن تر از دختر خود ازدواج کرده است و کاری هم ندارند پیامبر در زمان حیات حضرت خدیجه سراغ همسر دوم نرفته است پس گمان ناروا همواره وجود داشته این که دلیل نمیشه .
    در ضمن به موضوع جالبی اشاره کردی یعنی پیامبر بعدا حس ناخوشایند هوو داشتن زنان رو فراموش کرده بودند که ازدواج متعدد داشته اند ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    علــی;684355 نوشت:
    مي دانيم كه حضرت خديجه سلام الله عليها در سال دهم بعثت رحلت كردند ولي آية تشريع تعدّد زوجات در اواخر سال هشتم هجري نازل شد يعني حدود يازده سال پس از رحلت حضرت خديجه سلام الله عليها . بنابراين وقتي تا زمان رحلت حضرت خديجه سلام الله عليها ، شريعت و قانوني از جانب خداوند در زمينة تعدّد زوجات بر پيامبر و مسلمانان نازل نشده بود ، پيامبر به چه چيزي مي بايست عمل مي كرد ؟

    شايد بگوييد پس چرا پيامبر صلوات الله عليه و آله قبل از نزول آيه ، به چند همسري روي آوردند ؟

    در جواب بايد گفت : هر چند آية تجويز و تشريع چند همسري در اواخر سال هشتم هجري نازل شد يعني در دو سال پاياني عمر پيامبر اكرم صلوات الله عليه و آله ، ولي از آنجا كه عمل پيامبر صلوات الله عليه و آله نيز به عنوان شارع مقدس براي مسلمانان حجّت است آنچنانكه خداوند مي فرمايد :

    ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا ( حشر / 7 )

    آنچه را رسول خدا براى شما آورده بگيريد ( و اجرا كنيد ) ، و از آنچه نهى كرده خوددارى نماييد ؛

    ايشان بعد از رحلت حضرت خديجه سلام الله عليها وقتي شرايط لازم به وجود آمد به چنين امري اقدام كردند و نزول اين آيه نيز به منزله تأييد عمل پيامبر اكرم صلوات الله عليه و آله و تشريع چنين حكمي براي همة مسلمانان بود .


    چنان میگوید پیامبر باید به چی عمل میکرد که انگار از گناهی کبیره بوده همونطور که گفتم ما میگیم دوران جاهیلت ولی لزوما که نباید همه ی اعمال و کارهای مردمان آن دوره رو جاهلانه دانست
    تعدد زوجات در تمامی قبایل و کشورهای آن زمان وجود داشته مختص مردم جاهل عرب نبوده در میان خاندان پیامبر هم که به نیکی از آنان یاد میشد این عمل دیده شده در زمان پیامبران پیشین هم دیده شده پیامبری که آگاه به مسائل بوده به خوبی واقف به موضوع تعدد زوجات بوده پس نیازی نبوده حکمی از سوی خدا نازل میشد اگر اینگونه بود اصلا نباید ازدواج میکردند باید منتظر صدور حکم زادواج زن و مرد از سوی خدا می شدند .
    اتفاقا شمایی که دلیل تعدد زوجات پیامبر رو تنها نزول و کسب تکلیف از سوی خداوند میدونید باید واضح تر جواب دهید چرا پیامبر قبل از نزول آیه تعدد زوجات به تعدد روی آورده اند؟
    پیامبر بعنوان وصی خدا باید نظر همه ی مردم رو جلب میکردند در آن زمان میان قبایل اعراب هیچ رسمی بهتر و پایدارتر از خویشاوندی نبوده خیلی از قبایل که مسلمان می شدند تمایل داشتند پیامبر رو از خویشان خود بدانند پس چه بهتر میشد پیامبر رابطه دامادی با این قابل پیدا میکرد فلسفه برخی ازدواج های پیامبر همین امر بوده درسته رفتار پیامبر الگو ست برای مسلمانان ولی ایشان رهبر جامعه بودند قرار نیست نه تا زن گرفته همه به تبعیت از یاشان نه زن بگیرند وضعیت رهبر و ولی با یک مرد عادی متفاوته پس هر کاری ایشان کردند حجت شرعی برای انجام آن از سوی مردان دیگر نبوده و نیست

    علــی;684355 نوشت:
    با توجّه به اينكه پيامبر اكرم تقريباً پانزده سال پيش از بعثت ازدواج كردند و با عنايت به اينكه عرب در آن زمان دختران را زنده به گور مي كرد ، تعداد زنان و دختران بسيار كمتر از مردان بود و شايد بتوان گفت اگر هم كسي همچون پيامبر اكرم صلوات الله عليه و آله مي خواست در آن زمان به ازدواج دوّم بپردازد عملاً امكان چنين امري وجود نداشت . ولي در زمان ظهور اسلام و تكريم جايگاه و ارزش زنان و دختران در فرهنگ اسلام ، تعداد زنان و دختران رو به فزوني گذاشت و مخصوصاً با توجّه به جنگهاي تحميلي بر حكومت نوپاي اسلام و شهادت بسياري از مسلمانان و بي سرپرست ماندن زنان شهداء ، لزوم و ارزش تشريع چنين حكمي بيشتر نمايان مي شود .

    یکبار میگی تعداد کشته های جنگ های نخستین آنقدر زیاد نبوده که کلی زن بیوه روی دست جامعه ی اسلامی بیفته طوری که حتی حضرت علی هم برای مصالح جامعه ی به ازدواج دوم روی بیاره الان میگی تعداد زنان با شروع این جنگها رو به فزونی گذاشته بالاخره کدوم توجیحتون رو بپذیریم؟؟؟
    من باز هم میگم زنده به گور کردن دختران در میان همه ی قبایل و همه ی مردم آنقدر وسیع و همگیر نبوده که عملاً زنی در اعراب باقی نماند در ضمن چطور برای بقیه کلی زن یافت میشد چنانکه تعداد تعدد زوجاتشون بیشتر از چهار تا میشد و خداوند آن رو محدود به چهارتا کرد ولی برای پیامبر جز حضرت خدیجه همسر دیگری یافت نمیشد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    سید محمد جواد;684605 نوشت:
    اقا من با همسرم تفسیر شمارو خوندیم
    همینقدر بگم تفسیر شما از پهنا تو حلقم!
    بدین برای کلاسهای مشاوره قربان!
    این چه قیاسی هست؟
    مرد مگر کیه اقا ...
    واقعا متوجه تبعیض جنسیتی تو حرفهاتون نمیشید؟
    خانومهای بزرگوار سایت همشون ترسیدن یا نظر موافق دارن یا خجالت میکشن حرف بزنن کدام یکی؟

    آره واقعا تو حلقم این برداشتی که شما دارید :)

    عزیز جان این تفسیر نیست یک مثال است.
    و هر مثال از جهتی مبعّد و از جهتی مقرّب است.
    به زبان عامیانه در مثل مناقشه نیست. Smile

    چند سوال واضح می پرسم
    شما تعریف حسادت را چه می دانید ؟
    می توانید به سوال واضحی که در پست ابتدایی مطرح کرده ام پاسخ بدهید ؟ یا نه ؟
    می توانید ثابت کنید که زن ها حقی انحصاری نسبت به منافع عاطفی و جنسی مرد دارند ؟
    بر اساس کدام تعهد یا معامله ای این حق انحصاری را در اختیار گرفته اند ؟
    آیا مردان مجبورند منافع عاطفی و جنسی خودشان را به زن بدهند ؟

    آیا قبول ندارید که روانشناسان زیادی می گویند زن ها، تک شوهر خواه هستند.
    و مرد ها عکس ؟
    آیا قبول ندارید مردها می توانند چند زن را دوست داشته باشند اما زن ها نمی توانند ؟
    آیا قبول ندارید زن ها دوست دارند تنها به یک مرد تکیه کنند و مردها دوست دارند تکیه گاه زنان باشند ؟
    و ...
    آیا درک این تفاوت ها بین این دو جنسیت خیلی سخت است ؟

    آیا در توان خود می بینید که با دلایل متقن بگویید حقوق زن و مرد چیست و چرا ؟ :))

    و طاها;684722 نوشت:
    آیا قبول ندارید مردها می توانند چند زن را دوست داشته باشند اما زن ها نمی توانند ؟

    کی گفته شما از کجا میدونید شما مگر خانم هستید ؟؟؟؟؟؟

    و طاها;684722 نوشت:
    شما تعریف حسادت را چه می دانید ؟

    معلومه شما نمیتونید حسادت رو تعریف کنید چون شما مرد هستید هر گونه حسی در شما حسادت نیست که فقط غیرت مردانه است که شعله ور میشه و برای حفظ کیان خانواده مفیده

    و طاها;684722 نوشت:
    می توانید ثابت کنید که زن ها حقی انحصاری نسبت به منافع عاطفی و جنسی مرد دارند ؟
    بر اساس کدا تعهد یا معامله ای این حق انحصاری را در اختیار گرفته اند ؟
    آیا مردان مجبورند منافع عاطفی و جنسی خودشان را به زن بدهند ؟
    آیا قبول ندارید که روانشناسان زیادی می گویند زن ها، تک شوهر خواه هستند.
    و مرد ها عکس ؟

    روان شناسها خیلی چیزهای دیگه هم میگن
    جو موجود، وضع خانوادگی و اجتماعی جامعه سطح انتظاراتی که از دختر و پسر داریم باعث شده برخی خوی و خصلت های دخترگونه باشند و برخی پسرگونه
    برای اثبات این ادعا کافیه بدون ملاحظه ی جنسیتی دختری رو پسرونه تربیت کنید و پسری رو دخترونه
    اون وقت می بینید پسرها هم مثلا دخترها چه عواطف رقیقی دارند و چه خصوصیاتی پیدا خواهند کرد
    در ضمن در یک ازدواج هر دو نسبت به هم مالکیت پیدا میکنند دید امروزی اینه شما میتونید تغییر بدید بسم اله

    و طاها;684722 نوشت:
    آیا قبول ندارید زن ها دوست دارند تنها به یک مرد تکیه کنند و مردها دوست دارند تکیه گاه زنان باشند ؟

    نه من دوست ندارم به هیچ مردی تکیه کنم

    و طاها;684722 نوشت:
    آیا درک این تفاوت ها بین این دو جنسیت خیلی سخت است ؟

    بله خیلی اون تعبیر و تفسیری که شما از تفاوت ها دارید زایده ی یکسری قوانین مردسالارانه ای است که سالهاست ریشه ش خشکونده نشده حداقل در جامعه ی ما
    تغییر محیط و خواسته ها میتونه به راحتی ماهیت انسان رو تغییر بده

    و طاها;684722 نوشت:
    آره واقعا تو حلقم این برداشتی که شما دارید :)

    فدات اخوی من نوکرتم هستم :Gol:

    و طاها;684722 نوشت:
    شما تعریف حسادت را چه می دانید ؟

    وقتی شخصی چیزی دارد و مثلا من ندارم و حق داشتن ان چیز را به نوعی به خودم میدهم

    و طاها;684722 نوشت:
    می توانید به سوال واضحی که در پست ابتدایی مطرح کرده ام پاسخ بدهید ؟ یا نه ؟

    به راحتی نمیتونم نه باید تحقیق کنم سوال چندان ساده ای نیست

    و طاها;684722 نوشت:
    می توانید ثابت کنید که زن ها حقی انحصاری نسبت به منافع عاطفی و جنسی مرد دارند ؟

    جدا از مبحث دین مبین اسلام بله میتوان گفت زن و شوهر تا ابد برای یکدیگر هستند مگر در موارد خاصه

    و طاها;684722 نوشت:
    بر اساس کدام تعهد یا معامله ای این حق انحصاری را در اختیار گرفته اند ؟

    بر اساس ازدواج و تعهد ازدواج

    و طاها;684722 نوشت:
    آیا مردان مجبورند منافع عاطفی و جنسی خودشان را به زن بدهند ؟

    مجبور ؟ زنان مجبورن به هر ساز زن در ازدواج برقصند یه وقت مو مشکی کنن یه وقت ابی کنن یه وقت لباس فلان بپوشند ؟؟؟ به همین دلیل که زنان مجبورند مردان هم مجبورند

    و طاها;684722 نوشت:
    آیا قبول ندارید که روانشناسان زیادی می گویند زن ها، تک شوهر خواه هستند.
    و مرد ها عکس ؟

    چرا قبول دارم
    فقط قسمت مردان را قسمت زنان را خیر !

    و طاها;684722 نوشت:
    آیا قبول ندارید مردها می توانند چند زن را دوست داشته باشند اما زن ها نمی توانند ؟

    هم زن میتونه چند مرد رو دوست داشته باشه هم مرد
    البته دوست داشتن نیست از برای خودخواهی هست از نظر من و چندین روانشناس انسان کلا خودخواه است در این مسائل برای همین تعهد الزامی است

    و طاها;684722 نوشت:
    آیا قبول ندارید زن ها دوست دارند تنها به یک مرد تکیه کنند و مردها دوست دارند تکیه گاه زنان باشند ؟

    خیر قبول ندارم
    مردها تکیه گاه نمیخوان عزیز همبستر میخوان فکر کنم مواردی که مردها دوست دارند رو خوب بدونم Lol

    و طاها;684722 نوشت:
    آیا درک این تفاوت ها بین این دو جنسیت خیلی سخت است ؟

    نه اصلا سخت نیست درک واقعیت سخته

    و طاها;684722 نوشت:
    آیا در توان خود می بینید که با دلایل متقن بگویید حقوق زن و مرد چیست و چرا ؟ :))

    من نمیتونم حقوق کلی بگم ولی در زمینه ازدواج هر دو باید در ارامش و تعهد با یکدیگر زندگی کنند

    والا بحثارو سر سری یک نگاه کردم کامل نخوندم.........
    ولی من میگم.......
    کلا مردو زن وقتی عاشق هم باشن دیگه این مشکلات پیش نمیاد(شما کلمه عاشق هم رو با این دوست دختر پسرا مقایسه نکنید عشق واقعی میگم)
    به نظر من مردو زنی که عاشق هم باشن نمیرن سمت کسی دیگه!
    کسی هست به من اثبات کنه وقتی نیازت از سمت یک خانم یا اقا رفع میشه بری سمت دیگه؟
    تنوع طلبی هم که بگین باز در همه اقا و خانم ها صادق نیست.......
    من نیاز جنسیم!عاطفیم!روحیم روانیم جسمیم زندگیم داره با همسرم مثلا رفع میشه!عاشق همیم دوتایی! بعد بیام برم ی زن دیگه بگیرم؟ مطمئن باشین ی نیازی داشتم!
    ******
    ی حسی تو اقایون هست اسمشو میذارن غیرتی !تو خنم ها همونو میذارن حسود!
    به نظر من تا عاشق کسی نباشی نه غیرتی میشی نه حسود!
    آیا شما واسه ی زن غریبه تو خیابون غیرتی میشی؟
    واسه ی مرد غریبه غیرتی میشی؟ پس نشون میده دوسش داری!

    بعضی اقایون زندگیشون با عشق نیست........
    میرن ی زنو میگیرن فقط ب خاطر این که نصف دیگه دینشون کامل شه چون نصفش کامل شده ها!
    زن دومو سومو چهارمم جز به نظرم بیماری چیزی نیست!
    والا من که خودم اقام(ببخشید اقا مال امام زمانه پسرم) حس نمیکنم دوس دارم تکیه گاه همه باشم!
    در مورد این که مردان میتوانند چند زن را دوست داشته باشن
    باید بگم که چون نیاز جنسی دارن و به یک زن به شکل جنسی نگاه میکنه(اون اقایی که این فکرو داره) موقع این نوع تفکر هورمون تستسرون ترشح میشه....و جملاتی که عاشقتم و دوستت دارم اون لحظه واقعیه ولی مال اون هورمونس! این هورمون باعث نرم خویی و عشق مرد به اون چیز(ممکنه زن یا...)باشه....... و بعد قطع شدن تشرح فروکش میکنه میفهمی وا من اینو کی دوست داشتم!

    شبـنم;684729 نوشت:
    کی گفته شما از کجا میدونید شما مگر خانم هستید ؟؟؟؟؟؟

    منظور رفتار غالب زنانه است نه لزوما عدم امکان.
    این چیزی است که در آمارها و کتاب ها گفته میشود.
    البته می توانید قبول نکنید. چون اصراری بر این کار ندارم سوال پرسیدم
    اگر شما می توانید جواب مستندی بدهید خوب است.

    نقل قول:
    معلومه شما نمیتونید حسادت رو تعریف کنید چون شما مرد هستید هر گونه حسی در شما حسادت نیست که فقط غیرت مردانه است که شعله ور میشه و برای حفظ کیان خانواده مفیده

    شما اصلا پست اول جستار را خوانده اید ؟!
    پس بروید بخوانید بعد افاضات کنید Smile

    در ضمن مردان هم حسادت می کنند بحث ما بیشتر روی یک مصداق خاص است و می خواهیم با توجه به یک تعریف در مورد دو جنس و در مورد مصداق خاصی، به گفتگو بنشینیم.

    نقل قول:
    روان شناسها خیلی چیزهای دیگه هم میگن

    به همین خاطر اگر شما حرف این دسته از روان شناس ها را قبول ندارید نمی توانید نظر خودتان را به همه مردان تحمیل کنید Smile

    نقل قول:
    جو موجود، وضع خانوادگی و اجتماعی جامعه سطح انتظاراتی که از دختر و پسر داریم باعث شده برخی خوی و خصلت های دخترگونه باشند و برخی پسرگونه
    برای اثبات این ادعا کافیه بدون ملاحظه ی جنسیتی دختری رو پسرونه تربیت کنید و پسری رو دخترونه
    اون وقت می بینید پسرها هم مثلا دخترها چه عواطف رقیقی دارند و چه خصوصیاتی پیدا خواهند کرد

    این رو قبلا خودم گفتم Smile

    نقل قول:
    در ضمن در یک ازدواج هر دو نسبت به هم مالکیت پیدا میکنند دید امروزی اینه شما میتونید تغییر بدید بسم اله

    هر چی هست یعنی درسته ؟
    یعنی بت پرستی و گوساله پرستی در زمان خودشان درست بوده است ؟
    یا الان فلان کشور که فلان جنایت در آن خوب است آیا درست است ؟
    ابتدا باید حق را و درست را بشناسیم بعد فرهنگ نادرست را درست کنیم.
    یعنی واقعا این طرز فکر شما خیلی تاسف بار میشود که ....

    در عقد ازدواج کنونی این طور نیست باید عقد ازدواج دیگری بنویسید.

    نقل قول:
    نه من دوست ندارم به هیچ مردی تکیه کنم

    خوب شما رو که حساب نکردم. شما سالبه به انتفاء موضوع هستی Smile

    نقل قول:
    بله خیلی اون تعبیر و تفسیری که شما از تفاوت ها دارید زایده ی یکسری قوانین مردسالارانه ای است که سالهاست ریشه ش خشکونده نشده حداقل در جامعه ی ما
    تغییر محیط و خواسته ها میتونه به راحتی ماهیت انسان رو تغییر بده

    گرامی من در اینجا پست های مختلف و متفاوتی دارم و علتش تبادل نظر است تا نقد شما را بشنوم و اصلا برایم قابل قبول نیست که کسی ایرادهای بی پایه بگیرد
    که مثلا بگوید نمی دانم تفسیر شما چنان است و چنان نیست.
    قبلا هم گفتم می توان دو جمله گفت
    این قوانین نوشته چند مردسالار بوده است
    دلایل آن مردان برای نوشتن قانون اشتباه بوده است.
    ما برای جمله ی دوم ارزش قائل هستیم و جمله ی اول ارزش منطقی برای ما ندارد Smile چون ما به دنبال دلیل اشتباه بودن یا درست بودن هستیم ...
    اگر مستندی دارید اگر دلایل عقلی و تجربی و شرعی دارید در اختیار بگذارید

    سید محمد جواد;684741 نوشت:
    فدات اخوی من نوکرتم هستم :Gol:

    چاکریم فدای مرامت :Gol:

    نقل قول:
    وقتی شخصی چیزی دارد و مثلا من ندارم و حق داشتن ان چیز را به نوعی به خودم میدهم

    من خودم میتونم به چند روش همین تعریف رو تطبیق بدم ولی خودتون بر اساس تعریف این مورد رو تو یک مثال روی چند همسری تطبیق بدین.

    نقل قول:
    به راحتی نمیتونم نه باید تحقیق کنم سوال چندان ساده ای نیست

    این پدر دلسوخته به شما نصیحت میکنم تحقیقات خودتان را بیشتر کنید :Narahat az:

    نقل قول:
    جدا از مبحث دین مبین اسلام بله میتوان گفت زن و شوهر تا ابد برای یکدیگر هستند مگر در موارد خاصه

    اینو که از اول میدونستم شما همچین جوابی میدی، دلیل و مدرک ، دلایل عقلی، فلسفه ی حقوق و ... :ok:

    نقل قول:
    بر اساس ازدواج و تعهد ازدواج

    پ.ن.پ : با معاهده ترکمانچای

    مزاح میفرمایید ؟! خوب معلومه تو ازدواج یک تعهدی هست دیگه بفرمایید چیه این تعهدنامه ازدواج شما؟ چه بندهایی داره که در این تعهد نامه ازدواج کنونی نیست و چه تفاوتی داره ؟

    نقل قول:
    مجبور ؟ زنان مجبورن به هر ساز زن در ازدواج برقصند یه وقت مو مشکی کنن یه وقت ابی کنن یه وقت لباس فلان بپوشند ؟؟؟ به همین دلیل که زنان مجبورند مردان هم مجبورند

    مجبور نیستند مگر اینکه خودشان تعهد بدهند Smile

    نقل قول:
    چرا قبول دارم
    فقط قسمت مردان را قسمت زنان را خیر !

    خوب حالا تکلیف کسانی که نظر کارشناسان را قبول دارند چیست ؟ قرار است آنها را مجبور کنید که نظرشان را تغییر دهند ؟

    چرا زنان خیر ؟

    نقل قول:
    هم زن میتونه چند مرد رو دوست داشته باشه هم مرد

    بحث توانستن نیست. بحث رفتار واقعی زن و جامعه ی آماری و رفتار غالب یک جنس است.
    و الا خیلی چیزها میشود و امکان دارد اما خلاف رفتار یک جنس به شمار میرود.

    نقل قول:

    البته دوست داشتن نیست از برای خودخواهی هست از نظر من و چندین روانشناس انسان کلا خودخواه است در این مسائل برای همین تعهد الزامی است

    هر چیزی که انسان بخواهد داشته باشد نمی توان اسمش را خودخواهی گذاشت و الا رفتار زن نیز خود خواهی است که می خواهد مرد را در انحصار خودش بکند.
    پس به همین خاطر نه زن حق دارد جلوی تعدد زوجات مرد را بگیرد و نه مرد حق دارد جلوی تعدد شوهر را بگیرد چون خودخواهی است Smile

    نقل قول:
    خیر قبول ندارم
    مردها تکیه گاه نمیخوان عزیز همبستر میخوان فکر کنم مواردی که مردها دوست دارند رو خوب بدونم :))

    گرچه من قبول ندارم اما
    فرض میکنم این باشد
    خوب حالا شما بفرمایید همبستر شدن. حالا بر اساس کدام دلیل عقلی میخواهید جلوی غریزه ی جنسی مرد را بگیرید ؟
    در صورتی که نه حق کسی را پایمال کرده است و نه به کسی ظلم کرده است ؟

    نقل قول:
    نه اصلا سخت نیست درک واقعیت سخته

    احسنت پس واقعیت ِجنس مرد که گفتید "خوب میدانید" را درک کنید حتی اگر سخت باشد Smile

    نقل قول:
    من نمیتونم حقوق کلی بگم ولی در زمینه ازدواج هر دو باید در ارامش و تعهد با یکدیگر زندگی کنند

    ما هم همین را می گوییم فقط میگوییم به حقوق دیگران تجاوز نکنید Lol

    monji-sec;684754 نوشت:

    کلا مردو زن وقتی عاشق هم باشن دیگه این مشکلات پیش نمیاد(شما کلمه عاشق هم رو با این دوست دختر پسرا مقایسه نکنید عشق واقعی میگم)

    اولا عشق زوری نیست که بگوییم عاشق هم باشید تا مشکلات برطرف شود.
    هر کسی عاشق هر کسی نمیشود آن هم از این نوع عشق ها که شما انتظارش را دارید
    و الا این همه اختلافات خانوادگی و طلاق و خیانت و .... وجود نداشت

    دوما این عشقا مال تو قصه هاست جوون !
    یعنی نه اینکه نمیشه ولی تا وقتی نشده، قوانین آینده ی ایده آل و شاید خیال پردازانه را برای زندگی پر از اختلاف و واقعی جامعه کنونی نمی نویسند :)

    و طاها;684765 نوشت:
    پس بروید بخوانید بعد افاضات کنید

    و طاها;684765 نوشت:
    به همین خاطر اگر شما حرف این دسته از روان شناس ها را قبول ندارید نمی توانید نظر خودتان را به همه مردان تحمیل کنید

    و طاها;684765 نوشت:
    خوب شما رو که حساب نکردم. شما سالبه به انتفاء موضوع هستی

    و طاها;684765 نوشت:
    گرامی من در اینجا پست های مختلف و متفاوتی دارم و علتش تبادل نظر است تا نقد شما را بشنوم و اصلا برایم قابل قبول نیست که کسی ایرادهای بی پایه بگیرد

    نقد میخوای بشنوی پس بشنو
    دو سه پسر دبستانی تازه فارغ التحصیل شدند میخوان دنیا رو فتح کنن
    یه جا می شینن دریاره اینکه چند تا زن بگیریم صحبت می کنند غافل از اینکه
    دنیا تغییر کرده الان حرف بزرگترشون ( همون فقها و علما ) رو هم کسی گوش نمیده چه برسه به نقدهای اساسی ( البته بقول خودشون ) این دو سه نفر !!!!!
    شما که علم و کمالات و اطلاعات و افاضاتان از مای بیسواد بیشتره بیشین و هی نقد کن
    تا صد سال دیگه بشینید درباره زن بودن و مرد بودن صحبت کنید ببینم شما میتونید دنیا رو تغییر بدید یا واقعیتی که الان وجود داره
    تو پسری میای درباره ذات زنان حرف میزنی قربون خدا برم که ذات ما رو در وجود شما آفریده
    اگر من یک نفر اینطوریم حداقل ادعای که میکنم از شما قابل پذیرتره چون من خانمم نه شمای آقا نشستی و درباره فطرت و ذات زنان صحبت میکنی
    موضوع قفل شده است