خانواده های درهم موضوعی که در صدد بیان آن هستم یکی از مسائل روز است که تلخیهای زیادی برای خانواده ها به بار آوردهاست ان شاءالله با توجه به تدابیر زیر زندگیها شیرین شود. البته مطالعه تنها کفایت نمیکند، باید برای رسیدن به مقصود به عنوان یک پروژه حساس به آن نگاه کرد و گام به گام جلو رفت.
در حدیث آمده «تَزَاوَرُوا و لا تَجَاوَروا »(1) ؛ همدیگر را زیارت کنید ولی مجاور و چسبیده به هم زندگی نکنید. البته برخی از خانواده ها ممکن است فاصله فیزیکی داشته باشند ولی مرزهای بین آنها به هم ریخته باشد از سویی هم برخی از خانواده ها ممکن است با تدابیر عاقلانه نزدیک هم باشند و مرزها را حفظ کنند. هر خانوادهای باید مرز خودش را داشته باشد و قلمرو و مدیر آن مشخص باشد خانواده هایی که به دلایلی مرزهای شان مشخص نیست و مدیریت شان هرکی به هریکی یا از بیرون است با نارضایتی افراد زیر مجموعه روبرو میشوند.
زن و شوهر باید تلاش کنند این قلمرو را برای خود ایجاد کنند و والدین هم باید به این مرز بندی ها احترام بگذارند و با مداخله در قلمرو زندگی دیگری حاکمیت آن را زیر سئوال نبرند. این امر تا حدودی مانند همجواری کشورها با هم و تعاملات دیپلماتیک آنها در روابط است همان گونه که هیچ کشوری نباید در امور داخلی کشور دیگر دخالت کند در خانواده ها هم همین طور. البته این به معنی نداشتن رابطه نیکو نیست.
[="Tahoma"][="Black"]تذکر: برخی از افراد سبک زندگی یشان به دلیلی مانند داشتن والدین مسن یا فرزند بیمار، یا تک فرزندی و تک پسری و... به گونه ای است که قبل از ازدواج ارتباط و وابستگی شدیدی با فرزند خودشان داشته اند. طبیعتاً بعد از ازدواج هم یک دفعه قطع کردن این ارتباط برای هر دو طرف ضربه روانی و احساس گناه و ...به همراه خواهد داشت.
افرادی که با این خانواده ها وصلت دارند باید از قبل بدانند که اگر هوشیار باشند با کمک از مشاوره و مطالعه می توانند به تدریج نه ناگهانی ایجاد استقلال کنند البته چون مدت ها این وابستگی بوده برای مدتی این وابستگی ادامه خواهد داشت.به عنوان نمونه پسری که تک پسر و عصای والدین بوده و نقش زیادی در زندگی والدین داشته و قوه مجریه برای کشور خانواده به حساب می آمده است، و... مورد محبت والدین هم قرار دارد. وابستگی دو طرفه بین آنها است.
نمی توان انتظار داشت این پسر به محض ازدواج بتواند همه کارها را یک دفعه رها کند و مستقل شود و اگر این کار را هم بکند احتمالاً تازه وارد (عروس) در موضع تهمت خواهد بود. بنابراین عروس برای این که رابطه ها خراب نشود و محبوبیتش از بین نرود باید خود را از موضع تهمت با حمایت شوهر و صراحت بیان و صمیمت خارج کند. البته والدین هم باید تلاش کنند تا زمینه زندگی مستقل را برای عروس و داماد جوان فراهم کنند.البته میتوان از همان اول با کمک گرفتن از یک واسطه قابل اعتماد و باتجربه به طور غیر مستقیم زمینه تفکیک مرزها را فراهم آورد.
پسر هم می تواند خود وقت بیشتری بگذارد ولی مجبور نکند همسرش را همیشه ملازم او و خانواده او باشد. از سویی دیگر برای این که لذت زندگی را برای همسرش بیشتر کند و کمی از سختی این نوع زندگی کم کند گاهی وقت خاص برای تفریح و سفر با همسرش بگذارد و زمانی هم همگی با هم باشند.
ادامه دارد... [/]
[="Tahoma"][="Black"]داستانک: مادر شوهر و سم
دختری بعد از ازدواج نمیتوانست با مادرشوهرش کنار بیاید و هر روز با او جر و بحث میکرد. عاقبت دختر نزد داروسازی که دوست صمیمی پدرش بود رفت و از او تقاضا کرد سمی به او بدهد تا بتواند مادر شوهرش را بکشد!
داروساز گفت اگر سم خطرناکی به او بدهد و مادرشوهرش بمیرد، همه به او شک خواهند کرد، پس معجونی به دختر داد و گفت که هر روز مقداری از آن را در غذای مادرشوهر بریزد تا سم معجون کم کم در او اثر کند و او را بکشد و توصیه کرد در این مدت با مادرشوهر مدارا کند تا کسی به او شک نبرد.دختر معجون را گرفت و خوشحال به خانه برگشت و هر روز مقداری از آن را در غذای مادرشوهر میریخت و با مهربانی به اومیداد.
هفته ها گذشت و با مهر و محبت عروس، اخلاق مادرشوهر هم بهترو بهتر شد تا آن جا که یک روز دختر نزد داروساز رفت و به او گفت: دیگر از مادرشوهرم متنفر نیستم. حالا او را مانند مادرم دوست دارم و دیگر دلم نمیخواهد که بمیرد، خواهش میکنم داروی دیگری به من بدهید تا سم را از بدنش خارج کند.داروساز لبخندی زد و گفت : دخترم، نگران نباش. آن معجونی که به تو دادم سم نبود بلکه سم در ذهن خود تو بود که حالا با عشق به مادرشوهرت از بین رفته است (2)
شعار این هشدار
خدایا حکمت قدمهایی که برایم برمیداری،بر من آشکار ساز تا درهایی که به سویم میگشایی،ندانسته نبندم و درهایی که به رویم می بندی، به اصرار نگشایم!
میخواهمت چنان که شب خسته خواب را
میجویمت چنان که لب تشنه آب را
جلوه نمايي زن جلوه نمايي زن و دختر جزء ذات آنهاست. اگر این نیاز توسط شوهر و والدین ارضا نشود، جايي ديگر ارضاء مي شود.. بچه اگر برخي از مواد معدني بدنش مثل آهنش كم باشد با خاك خوردن يا مهر نماز خوردن جبران ميكند،خانمها هم همينگونه است، اگر در خانه ارضاء نشوند، سر معنويت، حيا و عفافش در خطر است، همين طور دختران. پدري كه از موي، لباس، زيبايي و زيور دخترش تعريف نميكند، منتظر باشد تا به زودي چوب آن را بخورد. دزدان دريايي ناموس، خيلي راحت اين «ماهي يان ماه وش» و «مرواريدان بي صدف» را، در شب تار بيمهري بدون مُهر پدر شكار ميكنند
تجربه
عبارات بالا زبان حال بسياري از زنان و دختراني است كه در مشاورهها گفتهاند كه از بيتوجهي و بيمهري شوهر يا پدر و مادرشان ضربه خوردهاند. بسياري از مردان ميپرسند، شما ميگوييد من بايد زنان يا دختران بيحيا چه كنم؟ و من ميگويم:چرا نميپرسيد كه سهم خودم در اين مشكل چقدر است؟ چرا هميشه نوك پيكان مقصريابيتان به سمت ديگري است. در نكته لطیف ميگويد وقتي ما انگشت اشاره به سمت ديگري مي گيريم سه انگشت به سمت خودمان است يعني مي گويد فراموش نكن كه ممكن است خودت بالاترين تقصير را داري.
معرفی کتاب: جلوه نمایی زنان و نگاه مردان، یوسف غلامی، انتشارات لاهیجی.
ایستگاه حقیقت
پتانسیل عشوه
حکایت زیر اشاره به ارضاء نشدن میل به جلوه نمایی زن توسط همسر دارد:
گویند خانمی رفته بود بالای پشت بام پتو بتکاند،پتو گرد نداشت خودش را تکان تکان(جلوه نمایی) می داد.
شعار این هشدار پیامبر ( ص) :إيّاكم و خضراء الدّمن
قيل و ما خضراء الدّمن؟ قال المرأة الحسناء في مَنبتِ سوء.
از سبزه مزبله بپرهيزيد گفتند سبزه مزبله چيست؟ گفت زن زيبا در خانواده بد.
ای سلیم آب ز سرچشمه ببند
که چو پر شد نتوان بستن جوی
جنگ جهانی مادر شوهر و عروس بسياري از مادر شوهرها با عروسهاي خود مشكل دارند و بر عكس. ننهات براي عروس گرفتن، يك عمر لحظه شماري ميكرده است. او وقتي كه به سيب زميني ميگفتي ديب زميني ذوقت را ميكرده و ميگفته: الهي دامادتيات را ببينم و خودم برات يه عروس خوشگل بگيرم. او با اين آروز شبها و روزهاي زيادي را سپري كردهاست.
بدترین ضد حال اين است كه بدون هماهنگي با او بروي و با دختري طرح ازدواج بريزي. بعد از این گزینش، جهنمي از ناسازگاري او با عروس را به احتمال زياد مشاهده خواهي كرد. مادر شوهري كه خودش از عروس امتحان ورودي و مصاحبه خوشگلي و... ميگيرد و او را ميپسندد به اين راحتي با او كنار نميآيد خدا به داد آن عروس نگون بختي برسد كه بيدعوت پا خانه اين مادر شوهر ميگذارد . اگر ميخواهي زندگي شيرينی داشته باشي، قبل از طرح دوستي با كسي سفير خود(مادر) را به كشور معشوق گسيل بدار تا با رايزني دل مادر را هم به دست آورده باشی.
شعار این هشدار آن چه جوان در آینه نبیند، پیر در خشت خام بیند
حرمت خود و رابطه زناشویی اگر چه رابطه زناشویی از لحاظ ساختاری مانند رابطه حیوانات است، اما در رابطه زناشویی مسائل انسانی باید رعایت شود. مردی که به زور بازو یا زور قهر و...از همسرش رابطه جنسی غیر متعارف درخواست میکند و کاری ندارد که همسرش چه نگرشی به این رابطه دارد در واقع با پتک توهین و سلطه به «پیکر حرمت خود» و « احساس ارزشمندی» او افتاده است. از آن جایی که بین دوست داشتن خود و دیگری رابطه تنگاتنگ وجود دارد، مرد ضرر میکند؛ چون وقتی همسرش احساسش نسبت به خودش به دلیل تن دادن به این روابط منفی شد، شعاعش به مرد هم میرسد و زن نسبت به او تنفر پیدا میکند. کسی که برای خود کرامت و حرمتی قائل نشد مستعد ارتکاب ناهنجاریهای اخلاقی و رفتاری خواهدبود.
نکته روان شناختی 1- رابطه قلدرانه جنسی که خودخواهانه است منهدم کننده، عشق راستین است. چون عاشق مانند خورشید «منفعت گستر» است بر سر دیگران دست نوازش میکشد ولی خودخواه فقط «منفعت اندیش» است.
2- البته در برخی از روابط ناهنجار زن مقصر است. زن باید از ابتدایی آشنایی به مردش بفهماند که من هم قوانینی دارم و در ارتباط با من لازم است به قوانین من احترام بگذاری، زنی که به دلایلی اجازه میدهد، مردش قانون را بشکند و تابلوی ورود ممنوع را بر میدارد، در واقع امضا میکند که این معبر نیاز به گذرنامه و ایست و بازرسی ندارد.
داستان واقعی
داستان زیر نشاندهنده شکسته شدن احساس ارزشمندی یک زن است زنی که ابزار واقع شده و شخصیت انسانی و له شده است:
عروسک
خیلی دوسش داشتم، وقتی اومد خواستگاریم سجده شکر کردم و از خدای خودم با هزار زبان تشکر کردم. تو پوستم نمی گنجیدم. بابام این ها هم از او خوش شون می اومد و این برای من یعنی دیدن خوشبختی خودم در آیینه زندگی آینده ام بود و مهر تأیید.کار شوهرم را دوس داشتم من هم می خواستم در کنارش از کامپیوتر چیزهایی بدونم. شوهرم با همه مهر و محبتی که به من داشت چند تا نقطه ضعف داشت.سال های اول زندگیم رو نمی شود درباره اون باهاش حرفی بزنم اما وقتی فکر کردم که ما زندگی مان تا آخر عمر باید باشه و موفقیت مادی و معنوی او را موفقیت خودم هم می دونستم تلاش کردم که با او درباره افکار و وضعیت نمازهاش صحبت کنم. سهل انگاری او نسبت به اعمال دینی اش برای من تلخ بود. من که دختر معنوی بودم و امید داشتم با شوهرم پر پرواز به سوی آسمان قرب خدا باشیم.
هرچی من جدی بودم او شوخ بود هیچ وقت من را جدی نمی گرفت و من بارها از این جهت که جواب من رو با شوخی می دهد از او شکایت و گله کرده بودم. اگر چه سن و تحصیلاتم از او کمتر بود اما نمی توانستم این نوع زندگی را بپذیرم. ما در چرخه ای تکراری و بی معنا قرار گرفته بودیم که با آن چه من از پدرم یاد گرفته بود و با عقل و قلبم پذیرفته بودم تفاوت زیادی داشت. من زندگی، خوردن، خواب و درد، و مرگ را معنا دار و هدفمند می دانستم و او یک چیز تکرار می کرد. باید خوش باشیم مگر ما چقدر زنده هستیم که اینقدر باید جدی باشیم.
زندگی شیرین از دید امیر به این بود که خوب بخوریم، خوب کار کنیم و خوب بخوابیم و خوب معاشقه داشته باشیم.احساس می کردم دو همفسریم که از یک مبدء حرکت می کنیم اما دو مقصد داریم و هر کدام اصرار داریم با هم باشیم و طبعاً هر کدام مون پشت سبک زندگیش، برای خودش فلسفه و اندیشه ای داشت.
گاهی مواقع به خودم امید می دادم فکر می کردم می توانم افکار او را بتراشم ولی شده بودم مانند پیکرتراشی که غیر از ناخن و دستانش در برابر سنگ سخت هیچ ابزاری ندارد. بارها و بارها خسته می شدم کنارمی کشیدم ولی فکر این که او شریک زندگی من است و پدر دخترم من را رها نمی کرد و نمی توانستم نسبت به او بی تفاوت باشم و این فکر من را از لاکم برای تحولش بیرون می کشید.
امیر به سر و وضع من و اتاق خوابش خیلی اهمیت می داد و من در هیچ شرایطی نمی خواستم با سردی مشمول زنانی باشم که حق شوهرشان را ضایع می کنند و مورد خشم خدا می شوند. البته من هم به عنوان یک انسان غریزه داشتم و از ماهیت مسائل زناشویی به خودی خود بدم نمی آمد، اما من در این مسئله به گرد و او نمی رسیدم. چون برنامه مسائل زناشویی او به هیچ وجه تعطیلی بردار نبود. او در ایامی که من مشکل زنانگی خودم را داشتم به من مانند نوکرش نگاه می کرد تنفر از من را در آینه چشمانش می خواندم. با رفع مشکلم، بهار نگاه مهربانش به من شروع می شد و باران توجه اش بر سرزمین وجودم باریدن می گرفت.
اوائل از این که می دیدم ،وسائل آرایش، مدل و رنگ لباسم اهمیت می دهد خوشم می آمد و از این که خانم های فامیل به من غبطه می خوردند احساس می کردم در بهشتم ولی خودم قدرش را نمی دانم. ماهواره در منزل ما برای امیر یک کارایی بیشتر نداشت. او حتی حال و حوصله دیدن فیلم های مستند هم نداشت دیدن شو و فیلم های پرونوگرافی همه لذت و تفریح او شده بود. از همه بدتر این که او وقتی احساس خوبی داشت که من هم با او همه این فیلم ها را ببینم وقتی به او می گفتم که نمی خواهم گناه کنم. می گفت مگر ما چقدر زنده ایم چرا خوش نباشیم و در خوشی نمیریم؟
من نتوانستم ماهواره را از او بگیرم ولی دخترم که از معلمش شنیده بود ماهواره برکت را از زندگی می برد و پای شیطان به خانه را باز می کند با گریه و التماس از پدرش خواست و او مجبور شد تسلیم شود. با رفتن ماهواره سی دی های مختلف سکس جای ماهواره را گرفت. گاهی که از روابط دوستانش با دختران و زنان سخن می گفت مو به تنم سیخ می شد. نمی خواستم با کم گذاشتن در زندگی اش شریک گناهش شوم به همین دلیل مجبور بودم برای سالم ماندن او از گناه و ارتباطش با زنان و دختران دیگر همان گونه که می خواهد خودم را آرایش کنم، لباس بپوشم و برنامه ها و رفتار اتاق خوابم را با او تنظیم کنم. گاهی مانند یک کلفت از صبح تا شب زحمت می کشیدم اضطراب داشتم که ساعت بگذرد و او زنگ منزل را بزند و من خودم را برایش آرایش نکرده باشم. با این حال وقتی بدو بدو به استقبالش می رفتم نگاهی خریدار وار به من می کرد. گاهی از آرایشم ایراد می گرفت. بارها و بارها سر آینه می رفتم تا خودم را طبق میلش درست کنم تا او راضی شود.
از خودم و از این زندگی حالم بد می شد نمی دانستم سهم من کجای این زندگی است؟ نمی دانستم چرا همیشه او باید مقدم باشد؟ چرا من حق ندارم از او بخواهم تغییری کند ولی او بر جسم و روحم من تسلط باید داشته باشد. گاهی از این که دیندارم خسته می شدم و به مقدساتم توهین می کردم که چرا من را اسیر یک مرد کرده اند و بعد احساس گناه از کفری که گفته بودم مانند ابر سیاهی سراسر وجودم را می پوشاند و بعد مانند ابر بهاری در خلوتی زیر پوشش چادر نمازم از خدا عذر خواهی می کردم مانند خر تو گل تردید و سردرگمی گیر کرده بودم شرمم می آمد. در رابطه با زندگی ام تاب نمی آوردم با مادرم که به زندگیم دل خوش کرده بود، حرفی بزنم. گاهی که خواهرم را بعد از مدت ها می دیدم تا بعد از سربالایی سلام تعارف و حرف های روزانه به سرازیری درد و دل می رسیدم وقت تمام شده بود و من می ماندم با یک عالمه حرف نگفته. شده بودم آتشفشانی که بهونه انفجار داشت.
من خیلی خوش خیال بودم که فکر می کردم امیر به من اکتفا می کند. من بد بخت با هر سازش می رقصیدم از همه بدتر این که به مقدساتم پشت کردم تا امیر را برای خودم نگه دارم.امروز می بینم امیر که برایم نمانده هیچ از باورها و ارزش هایم فاصله گرفته ام برای دل امیر با آرایش پیش نامحرم می آمدم. برای دل امیر موهای رنگ شده ام را بیرون می گذاشتم. برای دل امیر لباس تنگ و چسبون جلوی مردان غریبه می پوشیدم. اما برای دل خودم، من چه کردم و او چه کرد؟ هیچ.
باورم نمیشه این همون امیری است که با عشق به او زندگیم را شروع کرده بودم. عطش شهوت او تمامی نداشت. شده بود عین کسی که در دریا گیر کرده و از تشنگی جگرش گر گرفته است برای خاموش کردن آن آبی ندارد و از دریا می نوشد و باز تشنگی او بیشتر می شود. برای این که دل امیر را نشکنم هر شب و هر روز به خواسته هایش تن دادم. اما این روزها او چیزهایی با اصرار از من می خواهد که در قاموس وجدان و طبع زنانه و دینم نمی گنجد. با بی شرمی از زنان فامیل و اندام هایش سخن می گوید و به من اصرار می کند جزییاتی از بدن آنها برایش بگویم. شاید من در دامی افتاده بودم که نمی دانستم چون ابتدا ناخودآگاه از این سئوالات می کرد و من بدون حساسیت درباره این و اون حرف هایی می زدم . گاهی او از هرسوراخ سمبه ای بود عکس خانم ها و دختران فامیل را که در جشن ها و عروسی ها بود پیدا می کرد و با نگاه به آنها خود را ارضا می کرد.
یک روز وقتی از بیرون آمد دیدم بسته ای در دست دارد، از او پرسیدم چیه؟ گفت: حالا داستانش را برایت میگم. دور بین مدار بسته ای خریده بود. می گفت: دوست دارم برای امیرت یک کار بکنی خانم هایی را به بهانه ای در این اتاق بیاوری و از او بخواهی لباسی را امتحان کند تا هنگامی که برهنه می شود فیلم او را بگیریم. وقتی بحث از مسائل سکس می شد هوش و حواس او به کلی تعطیل می شد به همین دلیل هم اصلاً برایش گریه ها و التماس های من فرقی نمی کرد و تنها و تنها حرفش را تکرار می کرد. وقتی اعتراض می کردم و قسمش می دادم که این کارهایش را کنار بگذارد، می گفت: برو خدا را شکر کن که مثل خیلی از مردهای دیگه اهل بازار آزاد نیستم و مخفی کار. اگر زن خوبی بودی یک کادو به من می دادی، وقتی از کار می آمدم می دیدم که دو سه خانم دگه هم برام آوری تا من به نوایی برسم. با این که میل باطنیم نبود به او گفتم حاضرم برایت زن بگیرم، راضیم که ازدواج موقت کنی اما او حرفش را تکرار می کرد.دیگه امیر برام به یک حیوان شبیه تا شوهر. نمی توانم نمی توانم یک لحظه هم با این مرد سر کنم. دیگه نمی خوام برای کسی که تمام زندگیش هوسش است خودم را هزینه کنم. کسی که خود خواه است و بی منطق. کسی که ....باید داستان زندگیم را تا به ته دره پوچی و افسردگی و پلیدی نرسیدم تمام کنم.
داستانی دیگر
به نظر من تا حدود زیادی زن هم مقصر است از قدیم گفته اند حرمت امام زاده را باید متولیاش نگه دارد.
آقا مهدی باشیم نه مِیتی
(قانون روابط بین فردی)
خوشحال بودم، آخه امروز بعد از مدت ها دایی رضا با عده ای از فک و فامیلم مهمون مون بودند. دایی شیرین مجالس ماست. هر وقت اقوام جایی دور هم جمع میشوند از دایی خواهش می کنند کمی از تجربه هایش برای آنها بگوید و او اغلب چند جملهای از سعدی برای یشان می خواند و با بیان و زبان شیرین خودش تفسیر کند. دائی جون همیشه میگه: سعدی استاد مهارتهای زندگی است. بعد از کمی احوال پرسی از همدیگر و صرف میوه و چایی، دایی به کتابی که تو طاقچه بود اشاره کرد و گفت اون کتاب را به من بده. کتاب را به او دادم. من که عاشق شنیدن نکات ناب دایی بودم با عجله کنار دایی نشستم. او شروع به خواندن حکایت های سعدی کرد و ما سرگرم شنیدن سخنانش شدیم.
در بین سخنان او ناگهان در اتاق باز شد. پسر کوچلوی دایی وارد اتاق شد و پارچ آبی را وسط اتاق گذاشت.
همین که خواست از اتاق خارج شود به او گفتم:«آقا مهدی»! وقتی او به من نگاه کرد به او گفتم عمو جون به «میتی» بگو بابات کاریت داره.
دایی رضا کتاب را بست و با تبسم یواشی تو گوشم گفت:یه سئوالی دارم جواب نمی خوام بهش فکر کن.
گفتم: بفرمائید. دایی گفت: چی شد شما مهدی من رو با لفظ "آقا" و «مهدی» صدا زدی ولی کوچولوی خودت را هم که اسم زیبای مهدی دارد را با لفظ مِیتی؟
من که با این سئوال غافلگیر شده بودم در فکر فرو رفتم و با تعجب گفتم :
من .... دایی بدون این که اجازه بدهد حرفم را شروع کنم شانه ها و ابروهایش را بالا انداخت و به بحث خود ادامه داد.
تو فکر فرو رفتهبودم که با اشاره دایی حواسم را جمع سخنانش کردم
جلسه که به پایان رسید. دایی را تا پارکینگ همراهی کردم هنگام خداحافظی گفتم:
دایی جون یه ...هنوز حرفم کامل نشده بود که دایی گفت:
میدونم سئوالم بد جوری تو فکر فرو بردت. الان دنبال پاسخ اون سئوال هستی یا نه؟ با اشاره سرم را به نشانه تایید تکان دادم.
دایی دستی به شانه من زد و گفت ببین من حدود 20سال است که ریاضی تدریس میکنم به نظرم ریاضی و قانون مندی فقط مخصوص اعداد نیست احساس، رفتار و نگرش و روابط ما هم از اصول و قواعدی پیروی میکند. مثلاً بین نگرشی که ما به خود و خانواده خود داریم با نگرشی که مردم به ما و خانواده ما دارند همبستگی و رابطه ای مستقیم وجود دارد. اگر من از خودم «احساس ارزشمندی متعادل» داشتم دیگران هم مرا در«احساس» و «رفتار» و «گفتار» ارزشمند میبینند. وگرنه در نظر آنها ارزش هستم. بعد در حالی که سوار ماشین می شد گفت این دو قانون را به خاطر بسپار با عجله گوشی همراهم را روی ضبط صدا گذاشتم و صدای دائی رو مثل همه بحث هایش ضبط کردم:
قانون اول:
احساس ارزشمندی متعادل هر کس به خودش= نگرش مثبت و متعادل دیگران به او
قانون دوم:
احساس خودشیفتگی یا احساس بیارزشی نسبت به خود = نگرش منفی دیگران نسبت به ما
حق دارم اگر بيشتر از حق كنم افغان
دل دادن و نوميد شدن درد كمي نيست
حق وِتوي مردان
هيچ با غيرتي دوست ندارد، همسرش به مردان ديگر خيره شود، یا كلكسيوني از تصاوير مردان خوش تيپ جمع كند، و در خيابان حواسش جمع مردان باشد و با فروشندههاي مرد خوشو بش كند و هنگامي كه تلويزيون روش شود، مرداني را ببيند و به به و چه چه كند و بگويد لامصب عجب چيزيه، كاش مثل غرب بود، ميشد با مرداني كه دوستشان دارم، دوست بشم. و...اين كارها مساوي است با «بدترين شكنجه رواني» براي يك مرد. حالا اگر اين كار - حتي شوخي آن - روزهاي زيادي تكرار شود، در زندگي و ذهن مرد چه اتفاقي مي افتد؟ آيا مرد در غياب همسرش هزار و يك فكر بد نميكند؟ آيا سيل سوءظن ديوارهاي بتوني اعتماد را نميشكند و امواج تشويش، قلب را تسخير نميكند.
بسياري از مردان همين شكنجههاي مستمر روحي را به همسر خود ميدهند و بعد.به همسرشان گير ميدهند که چرا به آرايش و لباس خود اهميت نميدهي و چرا نسبت به من و مسائل زناشويي سردي؟ واقعاً اگر زني همين كار را با شوهرش بكند واقعاً مرد نميشكند؟ زن كه به تعبیر امام علی – ع - ريحانه است و پهلوان نيست، زودتر پژمرده ميشود.
شعار این هشدار برخي از گلها طوري هستند
كه هر روز آب نياز دارند، اگر يك يا دو روز آب شان ندهي پژمرده ميشوند آقای محترم، خدا گلی به شما داده هر روز آب مهر و دوستي به او بده تا پژمرده نشود.
یک بار هم ای عشق من، از عقل میندیش
بگذار که دل حل کند مساله ها را
خساست مردان بسياري از خانمها از خساست مردان يا پدران شان شكايت دارند. بسياري از آنها تمايل دارند، شغلي انتخاب كنند و برخي درصدد خواندن درس با هزار و يك سختي برای رسیدن به پول هستند. به عنوان نمونه از برخي از خانمهايي كه بچه كوچك دارند و مسيرشان تا دانشگاه طولاني است و وقت زيادي ندارند، مي پرسیم چرا تمايل به درس خواندن داريد؟ ميگويند چون رشد علمي كنيم. ميگويم كه چي بشه؟ ميگويند: تا مدرك بگيريم. تا چه شود؟ تا جايي شاغل شويم؟ كي چي؟ تا پول داشته باشيم و دستمان جلوي همسرمان دراز نباشد.(هدف نهایی). اين همه سختي ميكشند، با هزار مشكل ميخواهند در رشتهاي كه در بسیاری از موارد دوست ندارد، و بعد اغلب در كاري كه نميپسندند با صاحب كاري بد اخلاق و...كار كنند تا دستشان در جيب خودشان باشد. در حالي كه اسلام نفقه (لباس، خوراك، مسكن زن را متناسب با شأنش) را بر مرد واجب كرده است. مرد نميتواند و نبايد از اين جهت منتي بر زن بگذارد.
سوء تفاهم
برخي مردان واقعاً خسيس هستند. این خساست گاهی مشکلی روانی است مانند شخصيتهاي وسواسي و گاهی اخلاقی. اما در مورد اغلب مردان، سوء تفاهم وجود دارد. مديريت مالي منزل با مرد است او هميشه نگران است كه نكند، بماند و مجبور شود، دستش را پيش هزار مرد و نامرد دراز كند. كافي است زنان براي گرفتن يك وام ، گام به گام همراه شوهر باشند. برخي از خانمها به دليل اين كه شاغل بودهاند يا زندگيشان به گونهاي بوده كه مجبور بودهاند مديريت مالي داشتهباشند، موضوعات مخارج و مديريت مالي را بهتر متوجه ميشوند. زناني كه مديريت مالي نداشتهاند و تمرين نداشتهاند، اگر شوهرشان پول يك ماه را به آنها بدهند، نميتوانند با مديريت پول را تا آخر ماه برسانند. چون عاطفيتر و هيجانيتر از مردان هستند و بیشتر اهداف ابتدایی را میبینند نه اهداف نهایی را. بنابراین ممكن است بدون اولويت سنجي به محض اين كه از چيزي خوش شان آمد، آن را بخرند. البته در برخي از زندگيها زن مديريت مالي قويتري دارد.
شبهه زدايي تمرين: اگر به شما گير ميدهد كه خسيس هستيد. براي امتحان مخارج را به او بسپاريد تا خودش درگير مخارج و دخل و خرج ها(اقساط، اجاره خونه، پوشاك، مواد غذايي و مشكلات اورژانسي و درماني و...) شود. مطمئن باشيد تفاهمتان بيشتر خواهد شد. البته به شرطي كه او نسبت به متعارف زنان ولخرج نباشد.
شعار این هشدار
: امام باقر عليه السلام: الکَمالُ کُلُّ الکَمالِ اَلتَفَقَّهُ في الدّين وَ الصَّبرُ عَلی النائِبَة وَ التَقديرِ المَعيشَة همه كمال، «آگاهى عميق از دين »، «پايدارى در دشوارى و مصيبت ها»،
و «اندازهداري و برنامه ريزي در كار وخواب، معاشرت و مخارج زندگانى» است.
فرض ایزد بگذاریم و به کس بد نکنیم
آنچه گویند روا نیست نگوییم رواست
خودت را شارژ كن مرد ستون و عمود خانه است، بايد بداند كه اهل خانه دلشان به حضور و وجودش گرم هست. بسياري از مردان نسبت به سلامتي رواني و جسمي خود كم توجهاند و گمان ميكنند چون مرد هستند و قوی و عقلگرا، نياز به مشورت و تخصص ديگران ندارند. خانمها اغلب به محض اين كه احساس بدي دارند سريع از پزشك يا مشاور كمك ميگيرند ولي مردان نه. دفترچه بيمه زنان خيلي زودتر از مردان پر مي شود. ولي مردان به دليل خود خوري و كم توجهي به سلامت خود دچار آنفاكتوس و سكته ميشوند.
ممكن است هزينه درمان كمي زياد باشد ولي وقتي جلوي مشكلي را نگيريد، بعداً هزينهها بسيار زيادتر ميشود. پس به سلامتي خودت فكر كن و با سلامتي خودت نشاط بيشتر به اهل خانه ببخش. گاهي لازم است با دوستان قديمي بنشيني و گعده بگيري، استخر برو و با شيرجهاي همه مشكلات و خستگيها را از تن و روان بشوي. نسبت به غذا و خوابت برنامه داشته باش. البته اين به معني قائل شدن به برتري تو نسبت به اعضاي خانه نيست. بيشتر از اين جهت بيان شد كه احساس قوي بودن و غلبه عقل بر احساست عايق سلامت تو و خانواده نشود.
شعار این هشدار ز نیرو بود مرد را راستی
ز سستی کجی آید و کارستی
يَعْلَمُ خَائِنَةَ الْأَعْيُنِ وَمَا تُخْفِي الصُّدُورُ
[خدا] نگاههاى دزدانه و آنچه را كه دلها نهان می دارند می داند(1)
خیانت های آشکار و پنهان برخی از مردان چشم چرانی میکنند، با همکار خانم خود اس ام اس های عاشقانه میفرستند، با فروشنده خانم خوش و بش میکنند، در بین کلام خود از زیباییهای زنان دیگر سخن میگویند، در گوشیهای خود کلیپ های رقص و...دارند و... اینها هرکدام کلنگی است بر سازمان شخصیت همسرشان. این مردان اغلب گمان میکنند که خانم هایشان اگر حرفی نمیزنند، بویی نمیبرند یا راضی هستند. نه این تصور اشتباه است در هیچ جای دنیا ما نمیتوانیم زنی هنجاری را بیابیم که به این کار همسر خود راضی باشد. زنان از نظر آشنایی با زبان بدن و تفسیر جلوههای آن( از حالات چهره و بدن و.. ) بسیار قویتر از مردان هستند. در کل زنان در تفسیر زبان مردان موفق ترند.
- زن زودتر تشخیص می دهد که مثلا کسی دروغ می گوید یا راست .
- آنها با نگاه به مرد عمق دلبستگی به خودشان را میفهمند .
- زن زودتر تشخیص میدهد که مثلا همسرش بیماراست یا از درون ناراحتی ای دارد.
البته این به معنی این نیست که همه زن ها این طور هستند افراد با تجربه ای مانند روان شناسان، مربیان ، کارآگاهان و...در تفسر زبان بدن قوی ترند. از سویی دیگر مثلا کارآگاهان بهتر می دانند از چه چیزهایی استفاده کنند تا افراد در تفسیر بدن شان موفق نباشند مثلا گذاشتن عینک بر چشمان مانع خواندن زبان چشم است.
- مردان در برخی موارد در تفسیر زبان خانم ها اشتباه میکنند مثلا مرد تبسم یا سلام گرم یک خانم را در دنیای خودش یه جورایی به نفع خود و غالبا جنسی تفسیر میکنند و خیال میکنند که خاطرخواه دارد الکی خوش می شوند.
- یادتان باشد بسیاری از تکلمات بدنی ما از ناهشیار میجوشد و ممکن است ما از آن خبر نداشته باشیم.
- ولی در کل مطالعه در این زمینه و تمرین مهارت ما را افزایش میدهد.
- در روان شناسی اجتماعی، روان شناسی روابط انسانی، NLP این بحث را دنبال کنید البته در همین زمینه کتاب های جداگانه ترجمه و تألیف شده است .(2)
بسیاری از خانمهایی که مردانشان اهل خیانت اند در مشاورههای زیادی(حضوری، تلفنی، مکاتبهای)، درد دل با دیگران، کمک از دعا نویس و رمال و.... دنبال راهحلی برای باز گرداندن همسر به مسیر زندگی هستند آنها اگر حرف و شکایتی نمیکنند و یا به خانوادهها اعلام نمیکنند و...به این دلیل است که نمیخواهند حرمتها شکسته شود و مرد جری تر. البته وقتی کارد به استخوان برسد شکایت هم میکنند و برخی اگر سست ایمان و وجدان باشند حتی ممکن است مقابله به مثل کنند. بنابراین این مردان باید مراقب آب زیر کاه و آتش زیر خاکستر باشند. چون این زنان ممکن است بعد از کمی آرامش و فریاد پنهان مانند آتشفشان فوران کنند و زندگی مردان را ویران کنند و اساس لذت معمول شان را هم از آنها بگیرند.
[=B Mitra] یک تجربه خانمی وقتی متوجه شده بود که همسرش که در زندان زنان کار می کند خود آلوده است و با زنان فاسد و حتی با همکاران خود ارتباط دارد باشوهر آن خانم همکار تماس گرفته بود و از سیرتا پیاز را برای او تعریف کرده بود بدون این که همسرش بویی ببرد و به حفاظت زندان و مسئولان هم خبر داده بود که مار در آستین پرورش میدهید و نمیدانید.
(1) غافر /19.
(2)معرفی چند کتاب درباره زبان بدن: اسرار زبان بدن: به راز این نشانه ها پی ببرید و آن گاه به عشق، ثروت و شادمانی دست یابید پدیدآورنده: سوزان کوییلیام، ثریا شریفی (مترجم)، امیر طاهری (ویراستار)، زهرا صفاری (ویراستار)ناشر: نسل نو اندیش - 01 بهمن، 1388زبان بدن کودکان: معنی واقعی علائم بدن فرزندان شما چیست؟پدیدآورنده: ریچارد وولفسون، بهمن ابراهیمی (مترجم)، محمد پوریان (ویراستار)ناشر: انجمن اولیاء و مربیان ، 1387
مرام لوطی گری«مردي اهل و عيال خود را سوار كشتي كرد. كشتي در چنگ امواج گير كرد و شكست. از آن كشتي تنها همسر آن مرد نجات پيدا كرد. زن بر تخته پارهاي از كشتي نشست. امواج او را به جزيرهاي برد. در آن جزيره راهزني زندگي ميكرد كه همة كارهاي ناشايست را مرتكب شده بود.
راهزن يك دفعه با زن مواجهه شد نگاهي به او كرد و گفت: آدمي زاده هستي يا پري؟آدمي زادهام.
شعلههاي شهوت در دل مرد زبانهكشيد مرد خواست عطش ميل خود را با كام از او بنشاند، زن بر خود لرزيد. راهزن كه حالت روحي او را ديد گفت: چرا به خود ميلرزي؟
اشاره به آسمان كرد و گفت:از خدا ميترسم،
تاكنون چنين كاري نكردهاي؟
گفت: به عزّت خدا سوگند، خير،
راهزن گفت: با اين كه هرگز اين كار را نكردهاي و من با زور از تو ميخواهم،اين چنين از خدا ميترسي، به خدا قسم كه من سزاوارترم بدين ترس و هراس، پس پشيمان شد و توبه كرد و به خانهاش روانه گرديد.
در راه با راهبي هم مسير شد. گرمي آفتاب آنها را اذيت ميكرد.
راهب به آن جوان گفت: دعا كن تا خدا بر سر ما سايه اندازد تا آفتاب ما را نسوزاند،
راهزن گفت: پروندهام سياه است و حيا ميكنم از خدا چيزي بخواهم.
راهب گفت: پس دعا ميكنم تو آمين بگو.
راهب شروع كرد به دعا و جوان آمين گفت. در آن حال ابري بر آنها سايه انداخت و زير ساية ابر مقداري با هم راه رفتند تا راهشان جدا شد و راهب ديد آن ابرها از آن به بعد تنها بر سر آن جوان حركت ميكند، با حيرت پيش جوان بازگشت و پرسيد تو چه كار كردهاي؟!، جوان داستان را شرح داد و راهب گفت: توبة تو مستجاب شده و به همين دليل دعايت هم قبول شده است .بعد از اين مواظب باش گوهرتوبهات را نشكني . (3)
شعار این هشدار «صورت زیبا نمیآید به کار
حرفی از معنی اگر داری بیار»
(3)مجلسي، بحار الانوار، موسسه الوفاء، 1403 ق،ج 14، ص 507،روايت از امام سجاد(ع).
خيانت به همسر وقتي ميگويم خيانت ممكن است برخي ذهنشان خيلي دور برود و فكر كنند حتماً بايد در غياب همسر باشه. نه خيانت اين قدر زحمت هم نميخواهد، ميتواند مانند دزدي خيلي ساده اتفاق بيفتد. دزدي نياز به نصف شب و تاريكي و از ديوار بالا رفتن و صورت پوشاندن ندارد، ميتواند در يك دادگاه، با لبخند، با كت و شلوار اتو كشيده، در روز روشن با تاريك كردن چراغ اذهان اتفاق افتد.خب برگرديم سر داستان خيانت.
تمثیل: فكر كنيد سوپر مارکتی بزرگ كنار خانه شما هست. خوش انصاف هم هست، ولي شما ميرويد از سوپر ديگر خريد ميكنيد و اجناس را از مقابل او ميبريد منزل. اين مغازهدار نزديك شما، چه حسي پيدا ميكند.
مردي كه كنار همسرش زندگي ميكند و از چشم و ابروي و....اين زن و آن زن در دنياي حقيقي و مجازي( سایت، چت و..) سخن ميگويد و چشم بر روي زيباييهاي سيرت و صورت همسرش ميبندد، آيا ميداند هر لحظه چه شلاقهاي روحياي بر پيكر روان همسر خود ميزند؟ همان خانم محترمي كه با هزار اميد در لباس سفيد عروس، عزيزترين كسانش را ترك كرد و به خانه او آمد.بسياري از مردان از سرد مزاجي همسران شان سخن ميگويند ولي نميگويند كه مسبب آن كيست. برخی از مردان خيلي راحت با دختران و زنان فاميل خوش و بش ميكنند و يا حتي از زيباييهاي آن براي همسران خود تعريف ميكنند، آيا ميدانند كه با همسرشان چه ميكنند. ناراحت ميشوند كه همسرشان از مردان ديگر تعريف كنند يا سخن بگويند ولي روابط خودشان حساب و كتابي ندارد.
مثلث عشقِ كامل سه ضلع دارد: عشق كامل = صميميت+ شهوت+ تعهد
خودتان قضاوت كنيد خيانت آشكارو پنهان مرد، چه بلايي بر سر اضلاع اين مثلث مي آورد.( البته خيانت زن هم همين طور ولي كمتر زني است كه مثلا با شهوت بنشيند پاي فيلم يا رقص و از قد و قامت مردي جلوي همسرش تعريف كند و برايش هلاك شود.
ایستگاه حقیقت
انتقام در روایت آمده مردی که به ناموس دیگران تجاوز( چشمچرانی، زنا و..) کند به ناموسش همان کار میشود بنابراین بعید نیست در مقام انتقام داستان زیر رخ دهد.
مردی که با خانمی دوست شده بود و با او به مسافرت رفته بود به گمان این که همسرش نمی داند که چه غلطی میکند، به همسرش این گونه نوشت:
عزیزم این ماه حقوقم را نمی توانم برایت بفرستم به جایش 100 بوسه برایت فرستادم.
عشق تو
همسرش که حس انتقام در او شدید شده بود و ....بعد از چند روز اینجوری جواب داد:
عزیزم از اینکه 100 بوس برایم فرستادی نهایت تشکر را می کنم. ریز هزینه ها:
1. با شیر فروش با 2 بوس به توافق رسیدیم.
2. با معلم مدرسه بچه ها با 7 بوس به توافق رسیدیم.
3. صاحب خانه هر روز می آید و 2-3 بوس از من می گیرد.
4. با سوپر مارکتی فقط با بوس به توافق نرسیدیم بنابراین من آیتم های دیگری به او دادم.
5. سایر موارد 40 بوس.
نگران من نباش.. .هنوز 35 بوس دیگر برایم باقی مانده که امیدوارم بتونم تا آخر این ماه با اون سر کنم!
ایستگاه شادی:khaneh:
یک آرزو
خانمها با وفا ترند میگید نه داستان زیر را بخونیم:
یه زوج ۶۰ ساله به مناسبت سی و پنجمین سالگرد ازدواجشون رفته بودند بیرون که یه جشن کوچیک دو نفره بگیرن.
وقتی توی پارک زیر یه درخت نشسته بودند یهو یه فرشته کوچیک خوشگل جلوشون ظاهر شد و گفت: چون شما همیشه یه زوج فوق العاده بودین و تمام مدت به همدیگه وفادار بودین من برای هر کدوم از شما یه دونه آرزو برآورده میکنم!
زن از خوشحالی پرید بالا و گفت::shadi:
! چه عالی! من میخوام همراه شوهرم به یه سفر دور دنیا بریم:doosti:
فرشته چوب جادوییش رو تکون داد و پوف! دو تا بلیط درجه اول برای بهترین تور مسافرتی دور دنیا توی دستهای زن ظاهر شد !
حالا نوبت شوهر بود که آرزو کنه .
مرد چند لحظه فکر کرد و گفت::Gig:
این خیلی رمانتیکه ولی چنین بخت و شانسی فقط یه بار توی زندگی آدم پیش میاد:yes:
بنابراین خیلی متاسفم عزیزم آرزوی من اینه که یه همسری داشته باشم که ۳۰ سال از من کوچیکتر باشه:gholdor:
زن و فرشته جا خوردند و خیلی دلخور شدند. ولی آرزو آرزوئه و باید برآورده بشه.:Hedye:
فرشته چوب جادوییش رو تکون داد و پوف! مرد ۹۰ سالش شد !!! :ghash::Khandidan!:
شعار این هشدار عشقهایی کز پی رنگی بود
عاقبت عشق نبود ننگی بود
ز روزگار جواني خبر چه مي پرسي
چون برق آمد و چون ابر نوبهار گذشت
دست انداز زندگي برخی رانندگان وقتی در جاده میروند و راه طولانی است، برای این که دچار خوابآلودگی نشوند، عمداً از روی دست اندازها حرکت میکنند تا از کسالت و یکنواختی در آیند و چرتشان بپرد. مرد، مدیر خانه است او باید بر فعالیتها و برنامههای اعضای خانه نیز اشراف داشته باشد. بسیاری از خانمهای خانهدار، در زندگی احساس چرخیدن به دور خود و روزمرگی میکنند. به قول آنها در طول روز گویی در و دیوار میخواهد آنها را بخورد. این احساس اگر ادامه یابد به پوچی و افسردگی منجر میشود. و این افسردگی، پژواکش در زندگی بسیار مؤثر است و سرایت کننده است و بر شوهر و بچه اثر بد میگذارد و لذت زندگی را میگیرد .
قسمتی از برنامه زندگی مربوط به زن است ولی در قسمت عمده مرد به عنوان مدیر خانواده باید برای اعضاء خانه برنامه مشترک داشته باشد. مثلاً برنامه بریزد به اتفاق همدیگر به تفریح یا مسافرت کوتاه مدت بروند. ایجاد تغییر در زندگی را نباید ساده انگاشت به ویژه برای افرادی که از خانواده خود دور شدهاند و در شهری بزرگ زندگی میکنند. بد نیست مثلاً برای تنوع اگر رفتن به مسافرت مقدور نیست شبی را به هتل یا مسافرخانه همان شهر رفت. یا یک روز به امام زاده محل زندگی رفت و.... با همفکری همدیگر میتوان با توجه به ذوق و شوق برنامهای جذاب ریخت و خانواده را از کسالت و رکود نجات داد.
اتاق فکر
زندگی هدفمند یک تاجر آمریکایى نزدیک یک روستاى مکزیکى ایستاده بود که یک قایق کوچک ماهیگیرى از بغلش رد شد که توش چند تا ماهى بود! از مکزیکى پرسید: چقدر طول کشید که این چند تارو بگیرى؟
مکزیکى: مدت خیلى کمى ! آمریکایى: پس چرا بیشتر صبر نکردى تا بیشتر ماهى گیرت بیاد؟
مکزیکى: چون همین تعداد هم براى سیر کردن خانوادهام کافیه ! آمریکایى: اما بقیه وقتت رو چیکار میکنى؟
مکزیکى: تا دیروقت میخوابم! یک کم ماهیگیرى میکنم!با بچههام بازى میکنم! با زنم خوش میگذرونم! بعد میرم تو دهکده مىچرخم! با دوستام شروع میکنیم به گیتار زدن و خوشگذرونى! خلاصه مشغولم با این نوع زندگى ! آمریکایى: من توی هاروارد درس خوندم و میتونم کمکت کنم! تو باید بیشتر ماهیگیرى بکنى! اونوقت میتونى با پولش یک قایق بزرگتر بخرى! و با درآمد اون چند تا قایق دیگه هم بعدا اضافه میکنى! اونوقت یک عالمه قایق براى ماهیگیرى دارى !
مکزیکى: خب! بعدش چى؟ آمریکایى: بجاى اینکه ماهىهارو به واسطه بفروشى اونارو مستقیما به مشترىها میدى و براى خودت کار و بار درست میکنى... بعدش کارخونه راه میندازى و به تولیداتش نظارت میکنى... این دهکده کوچیک رو هم ترک میکنى و میرى مکزیکو سیتى! بعدش لوس آنجلس! و از اونجا هم نیویورک... اونجاس که دست به کارهاى مهمتر هم میزنى ...
مکزیکى: اما آقا! اینکار چقدر طول میکشه؟ آمریکایى: پانزده تا بیست سال !
مکزیکى: اما بعدش چى آقا؟ آمریکایى: بهترین قسمت همینه! موقع مناسب که گیر اومد، میرى و سهام شرکتت رو به قیمت خیلى بالا میفروشى! اینکار میلیونها دلار برات عایدى داره !
مکزیکى: میلیونها دلار؟؟؟ خب بعدش چى؟ آمریکایى: اونوقت بازنشسته میشى! میرى به یک دهکده ساحلى کوچیک! جایى که میتونى تا دیروقت بخوابى! یک کم ماهیگیرى کنى! با بچه هات بازى کنى ! با زنت خوش باشى! برى دهکده و تا دیروقت با دوستات گیتار بزنى.
شعار این هشدار پیامبر (ص):إيّاك و خصلتين الضّجر و الكسل
فإنّك إن ضجرت لم تصبر على حقّ و إن كسلت لم تؤدّ حقّا.
از دو صفت بپرهيز: ملالت و تنبلى كه اگر ملول باشى حق را تحمل نكنى و اگر تنبل باشى از اداى حق باز مانى.
داستان آمدن مریخی ها و ونوسی ها به زمین!
فرض کنید مردان از سیاره مریخ و زنان از سیاره ونوس به زمین آمده اند.روزی از روزها در زمان های دور مریخی ها با تلسکوپشان سیاره های دیگر را رصد می کردند که ونوسی ها را پیدا کردند. با دیدن ونوسی ها احساسی ناشناخته در آنها بیدار شد،عاشق شدند . بلافاصله با سفینه به سمت ونوس حرکت کردند.ونوسی ها با روی گشاده از مریخی ها استقبال کردند،آنها بر حسب غریزه می دانستند که چنین روزی فرا خواهد رسید و قلب هایشان پر از عشقی شد که تا کنون تجربه نکرده بودند.
عشق ونوسی ها و مریخی ها جادویی بود. آنها از این که در کنار هم بودند ،در کارها به هم کمک می کردند و شریک رندگی یکدیگر بودند،احساس خوشبختی می کردند،آن ها دنیایی متفاوت داشتند،اما از تفاوت ها لذت می بردند.آنها ماه ها وقت صرف شناخت،درک و احترام گذاشتن به نیازهای مختلف و رفتارهای یکدیگر کردند و سال ها با عشق و احترام با هم زندگی کردند. روزی تصمیم گرفتند به زمین پرواز کنند.اوایل همه چیز خوب بود و بر وفق مراد پیش می رفت.اما رفته رفته تحت تاثیر فضای زمین قرار گرفتند و یک روز با بیماری فراموشی از خواب بیدار شدند.
مریخی ها ونوسی ها فراموش کردند که از سیاره های متفاوتی آمده اند و باید تفاوت هایی داشته باشند. یک روز تمام چیزهایی که در مورد تفاوت های هم یاد گرفته بودند از ذهنشان پاک شد و از آن روز تا کنون مردان و زنان با هم در تضادند.
مریخی ها
۱-بزرگترین اشتباه:مریخی ها با راه حل دادن مزاحمت ایجاد میکنند.
۲-مردها به زبان مریخی حرف میزنند.
۳-مریخی ها باید اهمیت گوش دادن را درک کنند.
۴-در کره مریخ ابراز علاقه روش خاصی دارد.
۵-مردها برای این که حالشان بهتر شود به غارهایشان میروند.
۶-در مریخ مردان فرض میکنند اگر همسرشان محبت و توجه بیش تری نمی خواهد پس به اندازه کافی محبت دیده است.
۷-مریخی ها از اعتماد و اطمینان و پذیرش دیگرات لذت میبرند.
به قطع و یقین درون هر مریخی یک ونوسی هست!
ونوسی ها
۱-بزرگترین اشتباه:ونوسی ها نصیحت های بی ثمر می کنند.
۲-زن ها به زبان ونوسی حرف می زنند.
۳-ونوسی ها نباید سعی کنند مردها را تغییر بدهند.
۴-در ونوس به زبان نیاوردن عشق فاجعه است!
۵-زن ها برای این که حالشان بهتر شود در مورد مشکلاتشان حرف می زنند.
۶-ونوسی ها خوش ندارند از طرف عشق و علاقه بخواهند.
۷-اصولا ونوسی ها از این که دیگران درکشان کنند و به آنها عشق بورزند ،لذت میبرند.
به قطع و یقین درون هر ونوسی یک مریخی هست!
شعار این مجال وَإِن طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا (حجرات9) و اگر دو طايفه از مؤمنان با هم بجنگند ميان آن دو را اصلاح دهيد.
دوری و دوستی
تصور کنید وقتی از کار برمی گردیدکودک تان سراغ تان می آید و خود را در آغوش شما می اندازد و بعد که نشستی هم دست از سرتان بر نمی دارد روی زانوی تان می نشیند و از شما جدا نمی شود. این کار کودک برای مدت کمی قابل تحمل است وقتی طولانی شد نفس گیر می شود ولی اگر این کودک برود بازی کند و وقتی شما آمدید نشستید لحظاتی سراغ تان بیاید این ملاقات شیرین خواهد بود. برخی از زنان و مردان ارتباط شان خیلی تنگاتنگ است و هیچ یک برای خود خلوتی ندارد. این دوستی ها لذت بخش نخواهد بود. کمی دور شدن سبب شیرین شدن لحظه های حضور می شود.
گاهی لازم است زن و شوهر عمدا ساعات یا چند شبانه روز با هم نباشند در این فرصت آنها می توانند رابطه خود را از دور برانداز کنند و سهم خود و دیگری را در ارتباط شان ارزیابی کنند و عیب یابی کنند. این امر باعث می شوند همسران نسبت به همدیگر قدردان تر شوند.
تذکر:گاهی ممکن است همسری وابستگی شدید داشته باشد و مرتب بخواهد نزدیک همسرش باشد کنار او بنشیند، با او و هم زمان با او بخوابد، اگر همسرش بیرون باشد باید همیشه در دسترس باشد تا به او تماس بگیرد و لحظه لحظه زندگی اورا کنترل داشته باشد این ارتباط نفس گیر می شود. فرد وابسته مانند کنه اذیت کننده خواهد بود و پس زده می شود. برای ترمیم این ارتباط بهتر است از مشاوره و مطالعه کمک گرفته شود.
اتاق فکر
طبیعت من و عقرب
روزی مردی، عقربی را دید که درون آب دست و پا میزند، او تصمیم گرفت عقرب را نجات دهد،اما عقرب انگشت او را نیش زد. مرد باز هم سعی کرد تا عقرب را از اب بیرون بیاورد، اما عقرب بار دیگر او را نیش زد.
رهگذری او را دید وپرسید:برای چه عقربی را که نیش میزند نجات میدهی؟
مرد پاسخ داد:این طبیعت عقرب است که نیش بزند ولی طبیعت من این است که عشق بورزم.
شعار این هشداروقتي از همه جا نا اميد شدي، در میان کوه فرياد بزن آيا هنوز اميد هست؟
خواهي شنيد که هست هست هست... .
دوای هم ، شفای هم ، برای هم ، فدای هم
دل هم ، جان هم ، جانان هم ، دلدار هم باشیم
دید و بازدید از نظر روان شناختی وقتی ما با خانواده و نزدیکان خود دید و باز دید میکنیم یونهای شادی در مغزمان ترشح میشود و سبب افزایش نشاط ما میشود. متأسفانه تجملات، چشم و همچشمی، به دل گرفتن و دل خور شدن از همدیگر به دلیل ظرفیت پایین و...مانع رسیدن ما به فواید مادی، اجتماعی ،خانوادگی،تربیتی ،معنوی ، شناختی و عاطفی صله رحم می شود. برخی از این فواید در نمودار پایین آمده است. به یاد داشته باشیم که سازگاری بالا با شرایط نشانه شخصیت سالم و هوش بالا است. بیاییم با حذف تشریفات زائد و ساده گرفتن مهمانی ها تعداد دید و باز دید را بیشتر و نعمت نشاط را افزایش ببریم. بیاییم با عفو و دفن کینه ها در قبرستان گذشت مراسم شادی برای خانواده برپا کنیم.
مهمانیهای تجملاتی سبب فشار روانی زیاد بر خانوادههای کم درآمد و فرزندانشان میشود. خانمی میگفت: خدا را شکر وضع مالی ما خوب است، اما وقتی برادرم و فرزندانش به منزل ما میآیند در فشار هستند و در مهمانی جبرانی برایشان خیلی سخت است که مثل ما پذیرایی کنند بنابراین تصمیم گرفته ایم صله رحم را قطع کنیم. این خانم اگر میدانست فواید صله رحم چقدر است حتما برای مشکل خود راه حل ساده تری را در نظر می گرفت تا حداقل خود و خانواده اش را محروم از آن فواید( مانند طول عمر، افزایش روزی، دفع بلا و...) نکند. بله چرا با ساده گرفتن مهمانی ها و خودمانی شدن ارتباطات به خود و دیگران کمک نکنیم؟!
بریدی و نبریدم
طلبهای میگفت: در روابط خویشاوندی برخی میگویند: موشک جواب موشک برخی میگویند موشک جواب فشنگ. من میگویم سلام و احوال پرسی جواب موشک یا فشنگ؛ بچه هایم به من می گویند ایام عید و ... منزل فلان فامیل نرویم چون آنها منزل ما نمیآیند.
گفتم اولاً خدا گفته با کسی که از شما برید پیوند برقرار کنید، بهش باید بگوییم چشم. ثانیاً ما اگر خودمان را هم دوست داشته باشیم باید به آنها سر بزنیم چون امامان فرمودند صله رحم عمرتان را طولانی میکند بلا را از شما دور می کند و برکت را بر شما نازل می کند. در برابر قطع رابطه خویشاوندی از عمر کم میکند برکت را می برد، خشم خدا را در پی دارد و ...
تغییر نگرش
عشق پیرمرد پیرمردی صبح زود از خانه اش خارج شد. در راه با یک ماشین تصادف کرد و آسیب دید عابرانی که رد می شدند به سرعت او را به اولین درمانگاه رساندند . .
پرستاران ابتدا زخمهای پیرمرد را پانسمان کردند. سپس به او گفتند: "باید ازت عکسبرداری بشه تا مطمئن بشیم جائی از بدنت آسیب دیدگی یا شکستگی نداشته باشه "
پیرمرد غمگین شد، گفت خیلی عجله دارد و نیازی به عکسبرداری نیست .
پرستاران از او دلیل عجله اش را پرسیدند :
او گفت : همسرم در خانه سالمندان است. هر روز صبح من به آنجا می روم و صبحانه را با او می خورم. امروز به حد کافی دیر شده نمی خواهم تاخیر من بیشتر شود !
یکی از پرستاران به او گفت : خودمان به او خبر می دهیم تا منتظرت نماند .
پیرمرد با اندوه ! گفت : خیلی متأسفم. او آلزایمر دارد . چیزی را متوجه نخواهد شد ! او حتی مرا هم نمی شناسد !
پرستار با حیرت گفت: وقتی که نمی داند شما چه کسی هستید، چرا هر روز صبح برای صرف صبحانه پیش او می روید؟
پیرمرد با صدایی گرفته ، به آرامی گفت: اما من که می دانم او چه کسی است !
معرفی کتاب تحلیلی اجتماعی از صله رحم، سید حسین شرف الدین، نشر مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)
شعری زیبا از فیض کاشانی بیا تا مونس هم ، یار هم ، غمخوار هم باشیم
انیس جان هم ، فرسوده و بیمار هم باشیم
شب آید ، شمع هم گردیم و بهر یکدگر سوزیم
شود چون روز ، دست و پای هم ، در کار هم باشیم
دوای هم ، شفای هم ، برای هم ، فدای هم
دل هم ، جان هم ، جانان هم ، دلدار هم باشیم
بهم یک تن شویم و یک دل و یکرنگ و یک پیشه
سری در کار هم آریم و دوشِ بارِ هم باشیم
جدایی را نباشد زَهره ای تا در میان آید
بهم آریم سَر ، بر گِرد هم ، پَرگار هم باشیم
حیات یکدگر باشیم و بهر یکدگر میریم
گهی خندان زِهم ، گه خسته و افگار هم باشیم
به وقت هوشیاری عقل کُل گردیم بهر هم
چو وقتی مستی آید ، ساغرِ سرشارِ هم باشیم
شویم از نغمه سازی عندلیبِ غم سُرای هم
به رنگ و بوی یکدیگر ، گل گلزار هم باشیم
به جمیعت پناه آریم از بادِ پریشانی
اگر غفلت کند آهنگِ ما ، هشیار هم باشیم
برای دیده بانی خواب را بَر خویشتن بندیم
زِ بهر پاسبانی ، دیده بیدار هم باشیم
جمال یکدگر گردیم و عیب یکدگر پوشیم
قَبا و جُبّه و پیراهن و دَستارِ هم باشیم
غم هم ، شادی هم ، دین هم ، دنیای هم گردیم
بلای یکدگر را چاره و ناچار هم باشیم
بلاگردان هم گردیده ، گِردِ یکدگر گردیم
شده قربان هم از جان و مِنّت دار هم باشیم
یکی گردیم در گفتار و در کردار و در رفتار
زبان و دست و پا ، یک کرده ، خدمتکار هم باشیم
نمی بینم بجز تو همدمی ای "فیض" در عالم
بیا دمساز هم ، گنجینه اسرار هم باشیم
شعار این هشدار
هر روز فکر کن، امروز روز آخر است پس بی دریغ مهر بورز بی انتها دوست بدار
« ما هم مانند ماهی تا در آب
نعمت هستیم، قدرش را نمی داند»
رابطه حسنه یکی از جاهایی که رابطه و اخلاق اسلامی و خوب نداشتن با دیگران( گذشت، مدارا و..) میتواند به ما ضربه بزند در مرگ عزیران است.
عزاداری واقعی برای عزیزان از دست رفته 4- 8 هفته بیشتر نباید طول بکشد.
عزا داری 4 مرحله دارد : انکار، اعتراض، افسردگی و بازگشت به زندگی.
افرادی که در عزای عزیزی عزاداریشان بسیار به طول بیانجامد در اغلب موارد اشاره به این دارند که احساس گناه نسبت به برخوردشان با متوفی دارند.
در واقع رابطه حسنه ما با دیگران فایده اش به خودمان هم می رسد. چرا حالا که از دست مان بر می آید کاری نکنیم؟ چرا به رابطه های تلخ همین الان پایان ندهیم؟
تغییر نگرش
مادر مردی مقابل گل فروشی ایستاده بود و میخواست دسته گلی برای مادرش که در شهر دیگری بود سفارش دهد تا برایش پست شود. وقتی از گل فروشی خارج شد، دختری را دید که روی جدول خیابان نشسته بود و هق هق گریه میکرد.
مرد نزدیک رفت و از او پرسید: دختر خوب چرا گریه میکنی؟
دختر در حالی که گریه میکرد، گفت: میخواستم برای مادرم یک شاخه گل رز بخرم ولی..فقط 75 تومان دارم، درحالی که گل رز 200 تومان میشود.
مرد لبخند زد و گفت: با من بیا، من برای تو یک شاخه گل رز قشنگ میخرم. وقتی از گلفروشی خارج میشدند، مرد به دختر گفت: مادرت کجاست؟ میخواهی ترا برسانم؟
دختر دست مرد را گرفت و گفت: آنجا و به طرف قبرستان اشاره کرد. مرد او را به قبرستان برد و دختر روی یک قبر تازه نشست و گل را آنجا گذاشت. مرد دلش گرفت و طاقت نیاورد، به گل فروشی برگشت، دسته گل را گرفت و 200 کیلو متر رانندگی کرد تا خودش دسته گل را به مادرش بدهد (1)
شعار این هشدار ای که از دستت می رسد کاری بکن
پیش از آن که از تو نیاید هیچ کار
«خوردن برای زیستن و ذکرکردن است
تو معتقد که زیستن از بهر خوردن است»
رابطه زناشویی
توصیههای دینی در ارتباط با رابطه زناشویی مورد پسند روانشناسان قرار گرفته است. بیتوجهی نسبت به آن سبب اختلالات جنسی- روانی برای فرزند میشود. تجربه و تحقیقات نشان میدهد که افرادی که در کودکی متوجه رابطه زناشویی والدین خود بودهاند یا مورد سوء استفاده جنسی نزدیکان قرار گرفتهاند، منبع انحرافات اخلاقی و روانی میشوند. بنابراین به جاست که برای رفع و دفع این آسیبها والدین به مدیریت و کنترل هوس لحظه بپردازند. کتاب حلیه المتقین اثر علامه مجلسی فصلی در این خصوص دارد.
نکته: برخی از هشدارها در این کتاب به معنی علت صد در صد نیست بلکه اشاره به زمینه ساز بودن آنها دارد، مثلا گفته شده که اگر زن و شوهری مشغول رابطه باشند و فرزندشان صدای آنها را بشوند زناکار میشود. این به معنی این نیست که حتماً زنا کار میشود ولی به معنی این است که این فرزند با آسیبی که دیده اگر والدین درصدد جبران برنیایند زمینه آلوده شدن به زنا را دارد. نیز در این کتاب از رابطه در برخی از زمان ها و ایام هفته نهی شده است این نهیها که در غیر از روزه های واجب هستند. جنبه ارشادی دارد و حرمت ندارد. البته میتواند اثر نامطلوبی در نطفه بگذارد.
راز بخشندگی؟
مرد زاهدی که در کوهستان زندگی میکرد در کنار چشمه ای نشست تا آبی بنوشد و رفع خستگی کند . سنگ زیبایی درون چشمه دید. آن را برداشت و در خورجینش گذاشت و به راهش ادامه داد. در راه به مسافری برخورد که از شدت گرسنگی به حالت ضعف افتاده بود. کنار او نشست و از داخل خورجینش نانی بیرون آورد و به او داد. مرد گرسنه هنگام خوردن نان چشمش به سنگ گرانبهای درون خورجین افتاد. نگاهی به زاهد کرد و گفت: " آیا آن سنگ را به من میدهی؟" زاهد بیدرنگ سنگ را در آورد و به او داد. مسافر از خوشحالی در پوست خود نمیگنجید. او میدانست که این سنگ آنقدر قیمتی است که با فروش آن میتواند تا آخر عمر در رفاه زندگی کند. بنابراین با عجله سنگ را برداشت و با عجله به سمت شهر حرکت کرد. چند روز بعد همان مسافر نزد زاهد آمد و گفت:" من خیلی فکر کردم، تو با اینکه میدانستی این سنگ چهقدر ارزش دارد، خیلی راحت به من هدیه کردی." بعد دست در جیبش برد و سنگ را در آورد و گفت:" من این سنگ را به تو بر میگردانم ولی در عوض چیز گرانبهاتری از تو میخواهم.به من یاد بده چگونه میتوانم مثل تو باشم؟ (1)"
شعار این هشدار آموخته ام كه فقط چند ثانيه طول مي كشد تا زخم هاي عميقي در قلب كساني كه دوستشان داريم، ايجاد كنيم اما سال ها طول مي كشد تا آن زخم ها را التيام بخشیم.
(1)كتاب سبز زندگي، محمود معين مهر، چاپ اول، نشر هاجر، 1385،ص 177
شیوه حل مشکلات
به طور کلی ما در روابط مان با دیگران برای رفع اختلافات از چند سبک کمک می گیریم. اگر زن و مرد برای حل مشکلات زناشویی به چند سبک آشنایی داشته باشند و بهترین را گزینش کنند و تلاش کنند مهارت خود را افزایش دهند، در سایه درک، احترام و تفاهم متقابل، زندگی ای شیرین خواهند ساخت:
1. پرخاشگری و مقابله به مثل
2.تسلیم(ساختن و سوختن)
3.تظاهر و برخورد منافقانه
4. اجتناب و دوری
5. مذاکره و گفت و گو
چهار روش اول غریزی است و انسان با حیوانات دیگری مشترک است. اما ما نباید به عنوان اشرف مخلوقات به این راه های ابتدایی و در دسترس اکتفا کنیم. چون مشکل همچنان به جای خود باقی است و این روش ها نتایج تلخی به بار می آورند. از بین همه این سبک ها مذاکره بهترین است با فواید عالی و بیآسیب. مذاکره و گفتگو مهارت است که باید مانند همه مهارتهای دیگر(رانندگی، شنا و..) با تمرین و ممارست به آن مجهز بشویم. این مهارت را باید قبل از ازدواج کسب کنیم. نوشدارو بعد از مرگ سهراب به درد نمی خورد.
تأسف شدید: متأسفانه اغلب والدین خود نمیدانند و نمیتوانند در این راه کمکی به فرزندان خود بکنند. حاضرند برای جهیزیه و خرج عقد و عروسی و سیسمونی( سخت افزار زندگی) هزینه کنند ولی برای کتاب در زمینه رفع مشاجرات (نرم افزار زندگی) یک ریال هم خرج نمیکنند. ما هم مشکل داریم به جای پا تختی و هدیه به عروس داماد چیزی می دهیم که زیاد نمی تواند در شیرین کردن زندگی سهمی داشته باشد.
معرفی کتاب
1.مشاجره نه، گفتگو کنید، نشر ثامن الحجج - علم و دانش، تهران.
2.معجزه گفتگو، نشر صابرین، تهران
معرفی نرم افزار
1. سایت مؤسسه پژواک اندیشه و هنر. دکتر مجد، تلفن22028672-0251
2. نیز برای آشنایی با نرم افزارهای مفید در رابطه با ازدواج، خانواده، تربیت و... به آدرس زیر رجوع کنید
شعار این هشدار مشکلی نیست که آسان نشود
مرد آن است که هراسان نشود
فرشته مهربون
مردی داشت در خیابان حرکت می کرد که ناگهان صدایی از پشت گفت: - اگر یک قدم دیگه جلو بروی کشته می شوی .
مرد ایستاد و در همان لحظه آجری از بالا افتاد جلوی پایش.مرد نفس راحتی کشید و با تعجب دوروبرش را نگاه کرد اما کسی را ندید .
به هر حال نجات پیدا کرده بود .
به راهش ادامه داد .به محض اینکه می خواست از خیابان رد بشود باز همان صدا گفت :- بایست! مرد ایستاد و در همان لحظه ماشینی با سرعتی عجیب از کنارش رد شد .بازهم نجات پیدا کرده بود .
مرد پرسید تو کی هستی و صدا جواب داد : من فرشته مهربون تو هستم .
مرد فکری کرد و گفت : - اون موقعی که من داشتم ازدواج میکردم کدام گوری بودی ؟
کس نخارد پشت من...
عروس و داماد از وقتی که هسته زندگی مشترکشان شکل میگیرد، باید با چنگ و دندان مراقب آن باشند تا این هسته تبدیل به نهال و سپس درخت تنومند و پر ثمر شود. باید با هم تلاش کنند تا مانع دخالت ها شوند نباید به دلیل یک هیجانی آنی پل های پشت سر را با دینامیت خشم منهدم کرد. بله زن و شوهر به همدیگر نیاز دارند باید حرمت امام زاده خانه را متولی( زوج) نگه دارد. هر حرف خصوصی ای را نباید به حتی والدین گفت.
طبیعی است که مشاجره بین دو موجود زنده انسانی پیش بیاید نباید سریع به مرزهای یکدیگر با کمک از خانواده ها لشکر کشی کرد و با توپخانه ناسزا و بدگویی، تأسیسات آبروی همدیگر را ویران کرد. زن و شوهر باید به فکر خود باشند ممکن است افراد لحظاتی از آنها جانبداری کنند ولی به هر حال آنها سراغ زندگی خود می روند. بله آنها هم از این گونه اختلافات در زندگی یشان دارند.
گاهی زن در برابر خانواده اش باید سپر مرد شود و گاهی مرد باید در برابر خانواده اش سپر همسرش شود. به عنوان نمونه اگر وقت ندارید به مادرتان سر بزنید یا اعتراضی به عمل کرد آنها دارید بهتر است این امر با صراحت و احترام متقابل و صمیمیت از طرف فرزند همان والدین به آنها در غیاب همسر بیان شود. از سویی دیگر بهتر است در حفظ حرمت ها زن و شوهر یاریگر هم باشند به عنوان نمونه به جای این که مرد از والدینش دعوت کند عروس این کار را بکند. یا داماد روز مادر هدیه به مادر خانمش بدهد.
مثالی زیبا : اگر فرشی خریده باشیم قیمتی، زمانی که ماست روی آن بریزد با هر پارچه ای آن را تمیز نمی کنیم با احتیاط اول ماست را بر میداریم و بعد با پارچهای تمیز نه غبار آلود و روغنی آن قسمت را پاک و تمیز می کنیم. اگر ماست اختلاف بر فرش گرانبهای زندگی زناشویی ریخت باید با احتیاط آن را برطرف کنیم از هر پارچه دخالتی کمک نگیریم و گرنه فرش زندگی خرابتر میشود.
و اگر از جدايى ميان آن دو [ زن و شوهر] بيم داريد پس داورى از خانواده آن [شوهر] و داورى از خانواده آن [زن] تعيين كنيد اگر سر سازگارى دارند خدا ميان آن دو سازگارى خواهد داد آرى خدا داناى آگاه است (نساء/ 35 )
ز سوز عشق خوشتر در جهان نیست
كه بی او گل نخندید ابر نگریست
کشتی1
خودکنترلی و تقوا که نمود اراده هستند، دو جنبه دارد یکی جنبه فردی که ریشه در اراده و اختیار فرد دارد و آن «خودکنترلی و اراده متکی به خود است». دیگری«خودکنترلی و اراده حمایتی» است.
در این قسمت زن و شوهر باید به شکل شبکه ای و تعاملی بر دینداری همدیگر اثر مثبت بگذارند «وادارنده» نسبت به خوبی ها و «بازدارنده» از بدی ها باشند.
وقتی پیامبر از حضرت زهرا پرسیدند، از شوهرت راضی هستید فرمودند کمک خوبی در اطاعت خداوند است( نِعمَ العُونُ فی طاعهِ اللهِ). و این یکی از پایه های مهم در کفویت متدینان است.
بنابراین کسی (زن یا مرد) نمیتواند ادعا کند که من اگر بدم یا خوب به تو ربطی نداره و هرکسی را در گور خودش می گذارند بله تجربههای مشاورهای بیانگر این حقیقت است که کشتی خانواده را نمیتوان سوراخ کرد و ادعا کرد سهم خود است به تو ربطی ندارد. فردی که این کشتی را با دینامیت گناه، سوراخ میکند، باید بداند به احتمال زیاد با کار او کم کم آب بیغیرتی، بیحیایی، و... کشتی را غرق خواهد کرد.
شعار این هشدار
َتَعَاوَنُواْ عَلَى الْبرِّ وَالتَّقْوَى وَلاَ تَعَاوَنُواْ عَلَى الإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ (مائده 2)
در نيكوكارى و پرهيزگارى(خودنگهداری) با يكديگر همكارى كنيد و در گناه و تعدى دستيار هم نشويد و از خدا پروا كنيد كه خدا سخت كيفر است.
«فلك جز عشق محرابی ندارد
جهان بی خاك عشق آبی ندارد»
کشتی خانواده2(شبهه زدایی)
خانمی با ناراحتی میگفت در احادیث آمده که اگر مردی به ناموس مردم تجاوز چشمی و جنسی کند به ناموسش تجاوز میشود، چرا اینگونه است. من که متدین هستم چه کنم که شوهرم حدود خدا را نگه نمیدارند و دنبال ناموس مردم است؟
به این خانم و امثال ایشان باید گفت که این روایات به معنی این نیست که خدا برای عذاب آن مرد همسرش را در معرض قرار میدهد بلکه مراد این است که ماهیت کار مرد به گونهای است که اگر همسرش را به بیراهه کشاند بعید نیست. رابطه نامشروع مرد صد درصد منجر به بیعفتی زن متدین او هم می شود؛ به تعبیر فلاسفه علت تامه نیست.
بله کار مرد میتواند « زمینه ساز» بیحیایی زنش هم شود. کم نبودند زنانی که برای انتقام از شوهرشان به بیراهه کشیده شدند. در تحلیلی دیگر می توان گفت که مرد غیرتمند، مانند سپر محافظ همسرش است و حتی نگاه و رفتار و کلمات و منشش برای مردان بالهوس مرز و قلمرو درست میکند مردی که اهل بی عفتی و تعرض به ناموس دیگران است به تدریج از غیرتش هم کاسته میشود وقتی غیرتش که مانند «قلعه» بود، فتح شد احتمالا آن وقت تعدی و تجاوز به همسرش مستعدتر خواهد بود.
برخی از مردان غیرتی دیروز با آوردن ماهواره به منزل و دیدن صحنههای مبتذل و غیرتشکن با خویشاوندان، از همسرانشان میخواهند با آرایش جلوی بیگانه حاضر شوند. فرو ریختن دیوار غیرت به تدریج اتفاق میافتد. البته همین که قرآن نام زنانی را به عنوان الگو یاد میکند که در کانون شرک زندگی میکردند، ولی بنده صالح خدا بودند، بیانگر این است که قدرت اراده مهمترین رکن در خویشتن داری است و نمیتوان کج روی های خود را به کار دیگران اسناد داد. و یا کج رویهای دیگران را برای توجیه اشتباه خود بیان کرد.
خدا براى كسانى كه كفر ورزيده اند آن نوح و آن لوط را مثل آورده [كه] هر دو در نكاح دو بنده از بندگان شايسته ما بودند و به آنها خيانت كردند و كارى از دست [شوهران] آنها در برابر خدا ساخته نبود و گفته شد با داخل شوندگان داخل آتش شويد
و براى كسانى كه ايمان آورده اند خدا همسر فرعون را مثل آورده آنگاه كه گفت پروردگارا پيش خود در بهشت خانه اى برايم بساز و مرا از فرعون و كردارش نجات ده و مرا از دست مردم ستمگر برهان
سخن حکیمانه
آیت الله بهجت (ره) فرمودند: کسی که بداند هر که خدا را یاد کند، خدا همنشین اوست، احتیاج به هیچ وعظی ندارد، میداند چه باید بکند و چه باید نکند؛ میداند که آنچه را که میداند، باید انجام دهد، و در آنچه که نمیداند، باید احتیاط کند
شعار این هشدار
به خدا گفتم بیا دنیا رو قسمت کنیم! آسمون واسه من، ابراش مال تو، دریا مال من، موج هاش مال تو، ماه برای من، خورشید برای تو،
خدا خندید و گفت: تو بندگی کن، همه دنیا مال تو، ... من هم مال تو!
تو نیکی میکن و در دجله انداز
که ایزد در بیابانت دهد باز
مخفی کاری و شکنجه روحی تصور کنید:
1. هر موقع از بیرون میآیید متوجه میشوید که همسرتان که مشغول گفتگوی تلفنی بوده است سخنان و تماسش را قطع میکند،
2. او برای تماس گرفتن به کسی گوشی را داخل اتاق دیگری به دور از شما می برد و با کسی صحبت میکند قربان و صدقه اش میرود.
3. میبینید که او این روزها پیامک های زیادی دریافت می کند و جدیدا برای گوشی اش رمز گذاشته است یا برای این که کسی هنگام دریافت پیام زود تر پیام را نبیند شیرجه می رود و پیام را می خواند.
4. او که شاغل است نام چند تا از همکارش را در گوشی ذخیره کرده است و گاهی با یکی گفت و گو می کند و با تعابیر عاطفی غلیظ مانند جونم، عزیزم، فدات بشم و... با او حرف می زند.
چه احساسی پیدا می کنی؟
آیا برای شما قابل پذیرش است همسرتان بگوید این کارهای مسائل خصوصی است و شما کاری به این کار نداشته باش. مخفی کاری همسران یکی از عوامل مهم برای شکنجه روحی است. مثال کشتی
رابطه زن و مرد مانند کشتی است که هر دو باید در حفظ آن کوشا باشند هیچ یک نمیتواند ادعا کند که با سوراخ کردن قسمتی از آن تصرف در سهم خود کرده است. رابطه مرد زن باید«شفاف» باشد. در«زمین ابهام» علفهای هرز و پیچکهای تردید، ذهن خوانی، بدبینی، کینه، مقابله به مثل و انتقامگیری ها خیلی سریع رشد می کنند و بر بوته های مهر و رضایت از زندگی و صفا سایه می اندازند و مزرعه دایر زندگی را به بیابانی بایر تبدیل می کند.
حسين بودن كجا و يا حسين گفتن كجا دین آئین زندگی است، برای ابعاد مختلف زندگی مانند خانواده، ازدواج، تربیت کودک و... برنامه دارد. برای استفاده از میوه شیرین دین دین خود را از کارشناسان دینی بگیریم. خودخواهی و امیال و سلیقههای خود را به کارهای دینی گره نزنیم چون هم دیگران را از دین زده میکند و هم خود از آیین بهتر زیستن فاصله میگیریم. داستان زیر را بخوانیم و تدبر کنیم.
ياحسين گفتن كجا و با حسين بودن كجا ؟! سال گذشته با فرزند نوزادم در مراسم عزاداري حضرت علي اصغر در مصلي تهران شركت كردم.بين برنامه مجبور شدم مجلس را ترك كنم تا فرزندم را براي آرام كردن به بيرون ببرم. وقتي برگشتم بايد از بين جمعيت مادران عبور مي كردم. تقريبا همه راه ميدادند تا براي اينكه برسم سر جاي خودم از بين جمعيت عبور كنم. فرزندم در آغوشم و خيلي خسته بودم. تا رسيدم به يكي از مادران كه اصلا قصد نداشت به من راه بده تا از كنارش بگذرم. با بدجنسي تمام راه را گرفته بود و تكون نمي خورد. خواهش كردم كمي جابجا بشه تا عبور كنم. اما انگار نه انگار وقتي صورتش را بلند كرد و تونستم ببينمش چشمهاش را ديدم كه از شدت گريه براي علي اصغر حسين سرخ سرخ بود. اما .............. خداي من با حسين بودن كجا و يا حسين گفتن كجا . (1)
شعار این هشدار هرچه برای خود می پسندی برای همسرت نیز بپسند و هرچه برای خودت نمی پسندی برای او نیز نپسند
مدیریت رابطه زناشویی رابطه زناشویی به تعبیر روایات نباید حیوانگونه باشد. برخی فکر میکنند در این رابطه تنها رضایت مرد کفایت میکند. به همین دلیل به خواستههای همسر در اینباره توجه نمیکنند. عملکرد بد مرد ( بدون مقدمه و آماده کردن روانی همسر) در اینجا سبب سردی زن نسبت به مرد و اصل رابطه میشود.
بسیاری از مردان در این رابطه با مسائل جنسی، سیاست یک بام دو هوا دارند. به عنوان نمونه اکثر قریب به اتفاق مردان این روایت را از حفظاند که اگر مرد نیاز به رابطه زناشویی داشت، زن باید هر چند بر شتر سوار باشد، تمکین کند. اما روایات دیگر این باب را جدی نمیگیرند؛ مثلاً به مرد توصیه شده است، رابطه بدون آمادگی روحی، جسمی و معنوی( دعا، اعوذ بالله من الشیطان و...) رابطه نداشته باشد و خروسوار عمل نکند.
مردانی که بد عمل میکنند و به نکات روان شناختی یادشده عمل نمیکنند دود کارشان(سرد مزاجی زن و ناکامی خود) به چشم خودشان میرود. ادامه دارد...
[=B Mitra](1)[=B Mitra]گزیده غررالحکم و دررالکلم، ص[=B Mitra]53[=B Mitra].
نکاتی روان شناختی در احادیث امامان و پیامبر اسلام ( ص) در مورد روابط جنسی
چون عروسی به خانه آوردید، با محبت و تواضع کفش هایش را در آورده ،پاهایش را بشویید آن گاه او را به حجله دعوت کنید .این چنین است که مهر،برکت و رحمت بر خانه و عروستان سایه می افکند . پیامبر اکرم (ص)، من لا یحضره الفقیه،ج3.ص358 "
وقتی عروس به حجله آمد به کعبه رو کنید،گیسوان او را نوازش کرده زلف تاب دارش را به چنگ گیرید و آرام بگویید ((خدایا !این امانت توست که به من سپردی .با گفته ی تو او را به خود حلال کرده ام ،فرزندم را مبارک ، پارسا و از پیروان پیامبرت قرار ده و شیطان را از او دور فرما)) امام صادق(ع)، فروع کافی ج5 ص500 "
آن گاه وضو سازید ،تن و روان خویش طراوت بخشید ،رو به خدای مهربان کنید و دو رکعت نماز عشق به جای آورید .به عروس خود نیز بگویید همین کار را بکند. امام صادق(ع)، مکارم الاخلاق ص 239 "
پیش از این که با عروس خویش به بستر زفاف روید،هدیه ای به وی بدهید ،با این کار عشق و آرامش را به او هدیه کرده اید. امام صادق(ع)، وسائل الشیعه ج12 ص215 "
شب هنگام که شوهرتان در بستر آرمیده و منتظر آغوش گرم شماست،خود را به کاری سر گرم نکنید،زمان را طول ندهید ،مبادا همسرتان به خواب برود، چرا که زنی این چنین ،تا بیداری شوهر همواره مورد نفرین فرشتگان است. پیامبر اکرم(ص)، همان ص 17 "
نکاتی روان شناختی در احادیث امامان و پیامبر اسلام ( ص) در مورد روابط جنسی
خانمها شرم و آزرم صفت پسندیده و نیکوی شماست ،اما حیا از شوهر ،ناپسند و بیجا. بهترین شما کسی است که چون با شوهر خلوت کند ،لباس حیا از خود بیفکند و چون لباس بپوشد ،جامه ی شرم و حیا را نیز بپوشد و زیبایی ها و دل ربایی های خود را به دیگران عرضه مدارد. امام صادق(ع)، وسائل الشیعه ج14 ،ص215 "
شب هنگام که پرده ها فرو می افتد ، خواب بر پلک ها چیره میشود بر هیچ بانویی روا نیست که بخوابد،مگر آن که خویشتن را به آغوش شوهر بسپارد .باید لباس از تن به در آید ،کنار شوهر بیارامید و پوست بدن خویش به بدن شوهر بچسبانید .این چنین خود را به شوهر عرضه داشته اید . پیامبر اکرم(ص)، همان ، ج14 ،ص126 "
هر جا که شوهرتان شما را به خلوت بخواند ،همان جا بهشت شماست! روا نیست شوهر خود را از بهره وری جنسی و لذت حلال منع کنید . پیامبر اکرم(ص)، همان ،ص112 "
دنیا و خوشی های آن برای شما آفریده شده است . لذیذ ترین چیزها در این دنیا آمیزش با همسر است .چنان که لذت بخش ترین کاردر باغ بهشت نیز همین است. امام صادق(ع)، کافی ،ج5،ص321 "
چه لذتی بالاتر و چشم نواز تر از دیدن بدن عریان همسر است . قبل از هم خوابگی خود را از شوهرتان دریغ مدارید ،بگذارید شوهرتان شما را ببوید و ببوسد. امام صادق(ع)، حلیه المتقین ،ص71 "
نکاتی روان شناختی در احادیث امامان و پیامبر اسلام ( ص) در مورد روابط جنسی
وقتی به سوی همسرتان می روید ،در آغوش فرشتگانید .چون به آمیزش می پردازید گناهانتان چون برگ درختان فرو می ریزد و چون غسل میکنید خود را می شویید ،از گناهان بیرون می روید . پیامبر اکرم(ص)، کافی، ج5، ص496 "
هنگام آمیزش به طور کامل برهنه و عریان نشوید و زیر پوشی هر چند نازک به تن داشته باشید . پیامبر اکرم(ص)، وسائل الشیعه ،ج14 ،ص85 "
زن را به حال خود بگذارید با وی در نیاویزید او را به اجبار به سوی خود نخوانید زن نیازمند عشوه گری و طنازی است نه زور و اجبار. پیامبر اکرم(ص)، حلیه المتقین ،ص67 "
سخن گفتن با پروردگار لذت بخش و روح افزاست،اما وقتی شوهرتان شما را به خلوت خویش میخواند، نماز را طول ندهید و خرامان به سویش بشتابید. پیامبر اکرم(ص)، کافی ج 5 ص 508 "
هنگام در آمیختن با همسر خویش ،یکدیگر را ببویید ،ببوسید ،عشق بازی کنید و با سخنان محبت امیز ،عشق را به او پیش کش کنید . پیامبر اکرم (ص)، محجه البیضاء ،ج3،ص110 "
نکاتی روان شناختی در احادیث امامان و پیامبر اسلام ( ص) در مورد روابط جنسی
هنگام آمیزش چون پرندگان شتاب نکنید صبر پیشه ی خود سازید زنها نیازمند وقت بیشتری هستند مدتی نه چندان طولانی به عشق بازی بپردازید همسرتان را کاملا" آماده سازید.آمادگی دو سویه آمیزش را فرح بخش و کامل می کند.
امام علی(ع) وسائل الشیعه ج14 ،ص83 ، امام صادق (ع) کافی ج5،ص497 "
آمیزش مکن مگر اینکه با همسرت بسیار بازی کنی و سینه هایش را آرام بفشاری چون چنین کنی آمادگی لازم را برای در آمیختن پیدا می کند .در این حالت،شهوت از صورت و چشمان او نمایان می شود و از تو همان میطلبد که تو از وی می خواهی .
امام رضا(ع)، سفینه البحار ،ج1،باب الجمع "
هیچ گاه با شکم سیر با همسر خود هم بستر نشوید این کار موجب بیماری و چه بسا موجب مرگ خواهد شد .
امام صادق (ع)، وسائل الشیعه ج14،ص191 "
چون شب از سفر بر می گردی،خستگی راه آرامش از تو میستاند بهتر است آمیزش با همسرت را تا صبح به تاخیر اندازی.
امام صادق(ع)،همان ص93 "
گاه وقتی قصد مسافرت داری ،دل شوره عجیب به سراغت می آید ،همسرت نیز مضطرب و نگران است آیا بهتر نیست در آستانه ی سفر از هم آغوشی و نزدیکی با او بگذری؟!
امام صادق(ع)،همان "
نکاتی روان شناختی در احادیث امامان و پیامبر اسلام ( ص) در مورد روابط جنسی
سفر با شریک زندگی ،آرام ساز و غم زداست.سفر خستگی و اضطراب نیز دارد.در سفر گاه همه چیز برایت مهیا نیست.گاه شرایط سفر شرایطی غیر عادیست ،بهتر است در این شرایط غیر عادی از هم خوابگی با یار زندگیت بپرهیزی.
امام صادق (ع) ، وسائل الشیعه،ج 14، ص 93 "
چون به آمیزش پرداختی سخن کوتاه کن ،مبادا فرزندی لال نصیب تو گردد.
امام علی (ع)، همان ص87 "
وقتی به قصد فرزند ،خرامان به سوی همسر خویش می شتابی به عورت او نگاه مکن !مبادا فرزندی نابینا تو را پدید آید.
امام علی (ع) ،همان ص87
چون به قصد بارور کردن رحم همسرت ،نزد او آرمیدی،با نیتی پاک و زبانی گویا با خدای مهربان چنین بگو (( خدایا مرا فرزندی عنایت فرما و او را پاکیزه و سالم قرار ده که در خلقت او زیاد و کم نباشد و او را عاقبت به خیر گردان))
امام محمد باقر (ع)،همان ج15،ص106 "
در حال جنابت ،به قصد بچه دار شدن ،با همسرت هم آغوش مگرد ،بهتر است غسل کنی ،اندکی آرام گیری ،پاک و طاهر شوی و سپس . . . اگر چنین نکردی و فرزندی مجنون و کم عقل نصیبت شد کس دیگری جز خود را نکوهش مکن .
پیامبر اکرم(ص)، همان ج1،ص99 "
نکاتی روان شناختی در احادیث امامان و پیامبر اسلام ( ص) در مورد روابط جنسی
اندیشه آدمی به هر جا روان است . در اندیشه ی دیگری بودن نا میمون است .در این هنگام با شهوت زن دیگر نباید با زن خود هم بستر شوی. "پیامبر اکرم(ص)،همان ص120 "
شیطان خودش خواسته که در فرزندان آدم شریک شود و این مایه ی بسی نگرانی است ،نگران مباشید !هنگام آمیزش با ذکر ((بسم الله الرحمن الرحیم)) خدا را یاد کند و از شر شیطان به خالق نیکی ها پناه ببرید اگر چنین نکنید ممکن است فرزندتان محبت اهل بیت (ع) را در دل نداشته باشد . امام علی (ع)،همان ص96 "
وقتی به قصد آمیزش کنار یکدیگر آرمیدید،دو دستمال تمیز و پاک در کنار خود قرار دهید ، هر کدام از دستمال جدا گانه استفاده کنید .
پیامبر اکرم(ص)،همان ص188 "
هنگامی که به اوج لذت جنسی نزدیک شده اید ،حتی الامکان از ریختن نطفه ی خود به بیرون خود داری مکنید ،بگذارید غدد جنسی آزادانه به تخلیه بپردازند ،خود داری از تخلیه ی نطفه ،موجب سنگ مثانه خواهد شد .
امام رضا(ع)، سفینه البحار،ج1،باب الجمع "
اگر به هر دلیل عمل آمیزش به طول انجامید و عمل انزال صورت نگیرد،چه بسا موجبات سنگ مثانه فراهم گردد.از طولانی کردن مدت هم بستری بدون انزال پرهیز کنید .
امام رضا(ع)، سفینه البحار،ج1،باب الجمع "
نکاتی روان شناختی در احادیث امامان و پیامبر اسلام ( ص) در مورد روابط جنسی
پس از آمیزش یکباره بلند مشوید و ننشینید،بلکه ابتدا به طرف راست بچرخید و اندکی بعد برای ادرار ولو اندک برخیزید ،پس از آن برای رسیدن به تعادل وآرامش غسل کنید ،با رعایت این آداب از سنگ مثانه در امان خواهید ماند. امام رضا (ع) ،سفینه البحار،ج1،باب الجمع "
مکانی خلوت در زمانی بی سرو صدا ،با دلی آرام شرایط مناسبی برای هم بستری است .اگر آمیزش و انعقاد نطفه با دلی آرام و خالی از اضطراب صورت پذیرد ،خون به صورت طبیعی در رگ ها جریان می یابد،انتقال ژن ها طبیعی تر انجام میگیرد و در نتیجه فرزند ،به پدر و مادرش بیش تر شبیه خواهد شد.
امام حسن (ع) ،بحار الانوار ،ج6 ،ص359 "
پرندگان هر کدام صفاتی دارند :شایست و ناشایست ،در آمیزش نیز آدابی دارند ،"کلاغ" علی رغم پرو بال سیاه و صدای ناهنجارش،در آمیزش مخفی کاراست ،آمیزش مخفی کارانه را از کلاغ بیاموزید.
امام صادق(ع)،وسائل الشیعه ،ج14،ص100 "
وقتی کودکی در اتاق است و شما را می پاید و حتی بی اختیار نفس و صدای شما را می شنود،از خیر این لحظات دل نشین و بهشتی در گذرید ،مبادا آن کودک در بزرگی به رابطه نامشروع تن در دهد که رستگار نمی گردد.
پیامبر اکرم (ص)،همان ص95و فروع کافی ج5، ص500 "
خانم ها از آرایش دریغ مکنید ،بهترین ملایم ترین و دل نواز ترین عطر را به کار برید زیبا ترین و دلربا ترین لباس را به اندام خویش بپوشانید خود را حداقل با یک گردنبند زینت بخشید و صبح و شام خود را به شوهر عرضه دارید ،در یک کلام چشم دل شریک زندگیتان را هنرمندانه بربایید .
پیامبر اکرم(ص) ،وسایل ،همان ،ص112 "
نکاتی روان شناختی در احادیث امامان و پیامبر اسلام ( ص) در مورد روابط جنسی
آقایان!مطابق میل خانمتان لباس بپوشید ،در خانه نیز آراسته و دل ربا باشید ،هوش و حواس همسرتان را ماهرانه به خود جلب کنید ،با این کار غدد جنسی او را نسبت به خود فعال کنید و عفت او را نسبت به دیگران فزونی می بخشید.
امام رضا(ع)، مکارم الاخلاق ،ص80 "
حلالی لذت بخش تر از هم بستر شدن با همسر نیست ،ولی زیاده روی در این امر نارواست ،میانه روی در آمیزش به سلامت آدمی می افزاید و عمر را زیاد می کند.
امام صادق (ع) ،وسائل الشیعه ،ج14،ص96 "
مرد باید مقداری از شهوت خود را نگه دارد که همواره توانایی جنسی داشته باشد ،زیرا زن شوهر خود را در امور جنسی توانا بیابد ،بهتر از این است که او را ناتوان ببیند ،مرد ناتوان نمی تواند همسر خود را راضی نگه دارد .
امام علی(ع) همان، ص180 "
همان گونه که در امور جنسی زیاده روی نارواست ،کم گذاردن و سستی به خرج دادن نیز ناشایست است ،روا نیست مرد بیش از 4 ماه ،امیزش جنسی با همسر جوان خود را ترک کند حتی اگر مصیبت دیده باشد .
امام رضا (ع)،همان ،188 "
مراقب باشید ،رو و پشت به قبله با همسر خویش هم بستر شدن ،زشت و ناپسند است .حرمت کعبه را نگه دارید و خدا و فرشتگان را از خویش نا خرسند مسازید .
امام صادق(ع)،همان ص14 "
نکاتی روان شناختی در احادیث امامان و پیامبر اسلام ( ص) در مورد روابط جنسی
در این اوقات آمیزش نکنید : 1- بین اذان صبح و طلوع خورشید 2- بین غروب تا تاریک شدن هوا 3- هنگام خورشید گرفتگی و ماه گرفتگی 4- هنگام زلزله.
امام صادق (ع)،همان ،ص96 "
در اول شب چه زمستان و چه تابستان ،آمیزش نکنید زیرا معده و رگها پر است و موجب بیماری نقرس ،سنگ مثانه ،ضعف چشم و چکیدن ادرار می گردد.
پیامبر اکرم (ص)، همان ص91 "
اگر فرزند کم عقل ودیوانه و جذامی نمی خواهید در اول ،وسط و آخر ماه (قمری) با همسر خود در نیامیزید چه بسا ممکن است آن چه نمی خواهید صورت پذیرد.
پیامبر اکرم (ص)، همان ص91 "
در شب عید فطر ،عید قربان و نیمه شعبان نیز آمیزش به قصد فرزند دار شدن دوری گزینید چرا که ممکن است فرزند شما شرور ،معلول ،بد یمن و زشت رو گردد .
پیامبر اکرم (ص)،وسایل الشیعه ج14 ،ص187 "
اگر گاه چشمانت بی اختیار یا با اختیار به زنی افتاد و مسحور او شد و دلت لرزید ،پیش از این که پایت بلغزد ،چشم فرو بند و در اولین فرصت با همسرت هم بستر شو ،چرا که زنان همگی مانند همند.
امام علی (ع)،همان ص73 " ادامه دارد...
نکاتی روان شناختی در احادیث امامان و پیامبر اسلام ( ص) در مورد روابط جنسی
چون همسرت باردار شد ،از آمیزش بپرهیز،تنها در ماه های اول (با مشورت پزشک ) می توانی با وضو به نزدیکی اقدام کنی،جنینی که در رحم همسرت است بسیار مقدس و قابل احترام است.
پیامبر اکرم (ص)،وسایل الشیعه ،ج14 ص188 "
زنان به قدر کافی از عادت ماهیانه رنج می برند روا نیست با آمیزش در این دوران به رنج آنها بیفزاییم . این عمل علاوه بر حرمت شرعی ،غیر اخلاقی و غیر بهداشتی نیز می باشد ،در این اوقات می توان از دیگر اعضا بهره برد.
امام صادق(ع)،همان ج1 ،ص571 "
عشق به همسر گرما بخش و انرژی زاست ، با اعلام این عشق به او قلب وی را تسخیر کنید. ((دوستت دارم عزیزم )) جمله ای که هیچ گاه از قلب زن بیرون رفتنی نیست ،همسر خود را از این کلام آتشین محروم نسازید.
پیامبر اکرم (ص)،همان ص10 "
هر کار از راه خود به انجام رسد نیکوست .آمیزش با همسر نیز باید از طریق معمول صورت پذیرد تا آرامش جنسی و روانی حصل آید. نزدیکی با او از پشت به شدت مکروه ،نامیمون و غیر بهداشتی است .
پیامبر اکرم (ص)، همان "
گاهی سر بر بالین همسرتان بگذارید ،با او گفت و گو کنید ،کلمات سوزان و عاشقانه رد وبدل کنید ،یکدیگر را در آغوش بفشارید ،عشق بازی با همسر سرگرمی مومن است.
پیامبر اکرم (ص)،همان ص82 "
نکاتی روان شناختی در احادیث امامان و پیامبر اسلام ( ص) در مورد روابط جنسی
هم آغوشی را برای آخر شب بگذارید زیرا برای بدن مناسب ،برای فرزند دار شدن امیدوارتر و فرزند عاقل تر خواهد شد .
امام رضا(ع)، سفینه البحار،ج1،باب الجمع "
وقتی در بدن احساس ناراحتی میکنید و علتی برای آن نمییابید ،وقتی احساس میکنید حرارت بدنتان بالا رفته و عضلات بدن شما رو به تحلیل میرود و هنگامی که به دنبال مأمن و ماوایی میگردید که شما را آرامش بخشد، به نزد همسرتان رفته و با آمیزش، خود را شفا بخشید .
امام علی (ع)،حلیه المتقین ،ص75 "
آنچه در خانه می گذرد امانت است، روا نیست زنها آن چه میان آن ها و شوهرانشان در خلوت میگذرد به زنان دیگر بازگو کنند. (2)
معرفی کتاب:
1- مشاوره جنسی، علی اسلامی نسب، نشر نسل نو اندیش.
2-اخلاق و رفتار جنسی یوسف غلامی، دفتر نشر معارف.
مشکلات جنسی
در شرع مقدس به مردان اجازه داده شده براي اجتناب از گناه در صورتي كه همسران شان مشكلات جنسي شدید داشتند، ازدواج متعدد يا مدتدار كنند. اما بسیاری مرد ها به نيازهاي جنسي همسران شان اصلاً توجه ندارند. برخي از زنان از روی حیا مجبورند بسوزند و دم نزنند و وقتي كه شوهرشان مشكل جنسي دارند به روي خود نیاورند و دنبال درمان( دارويي و شيميايي) بر نیايند. همان شوهراني كه اگر دو روز ايام ماهانه همسرانشان طولانيتر شود، برج زهرمار ميشوند.
آقای محترم! دقت كنيد اين نياز جنسی دو طرفه است. مشکل جنسیای دارید با کمک از متخصص غدد و روانشناس در پی درمان باشید و اگر واقعا مشكل لاعلاج جنسي داريد با همسرتان راحت باشيد تا خداي نكرده از روي شرم دمي به درازي يك عمر فرو نبندند. اجازه دهيد تصميم بگيرند تا اگر شهوت شان طوفاني است به گناه و تشويش فكري و احساس گناه مبتلا نشوند.
نكته کاربردی
برخي افراد در مشاوره قبل از بيان مشكلاتشان ترديد دارند پيش خودشان ميگويند اگر ما مسائلمان را بگوييم مشاور از ما بدش ميآيد يا ما را مسخره میكند يا به ما ميخندد، بعد كه بيان ميكنند، ميبينند كه مشاور اصلاً اين واكنشها را نشان نداد و مشكلات را از ديد مشكل نگاه كرد. متخصصاني كه در زمينه جنسي كار ميكنند مانند سكس درمانگر، مشاور جنسي، اورولوژيست، متخصص غدد نيز همين گونهاند افرادي كه مشكل دارند تصور ميكنند آن متخصصان تعجب ميكنند، در حالي كه آنها در تخصص خود پيوسته با انواعي از مشكلات روبرو هستند. پس اگر مشكلي داريد خجالت نكشيد و براي درمان اقدام كنيد.
شعار این هشدار امام صادق عليه السلام : يكي از پيامبران بيمار شد؛ پس گفت : خود را درمان نمي كنم تا همو كه بيمارم كرده است شفايم دهد . خداوند تعالي به او وحي كرد كه : تا خود رادرمان نكني ،شفايت ندهم ؛ زيرا شفا دادن از من است .(1)
وقتی ما از همدیگر ناراحت میشویم نباید کاری کنیم که فقط در آن لحظه دلمان خنک شود چون لحظه ای ما را آرام میکند ولی عیب طرف مقابل را رفع نمیکند و در برابر او هم حالت تدافعی به خود میگیرد و مقابله به مثل میکند.
اعتراض يعني نقد و نقد در فرهنگ عامه ما يعني «جراحي رواني» و جراحي يعني درد. بنابراین برای نقد ابتدا بايد مانند عمل جراحی در پزشکی، فرد به با بیان صفات خوبش، اتاق بيهوشي ببریم و سپس با بیان یک انتقاد، عمل جراحي را انجام دهیم و غده عیب را برداريم پس از عمل از براي جلوگيري از درد و احساس طرد و مقاومت بخيه كنيم و مسكن همدلی استفاده مي كنيم. به این روش «روش ساندویچی» گویند؛ در ساندويچ فلفل وجود دارد آما لابه لاي مواد غذاي ديگر. اعتراض بايد پيچيده در بيان نقاط مثبت باشد تا فرد احساس حمله نكند ودر پي مقابله به مثل نباشد.
[="Tahoma"][="Black"] بنابراین:
1- بحث و بگو مگو نكنيد.
2- در حضور ديگران نباشد
3-. به او زمان براي پذيرش بدهيم.
4- از شيوه غير مستقيم كمك بگيرد
5. از او نخواهيد به اشتباهش اعتراف كند.
6- آيه الكرسي را قبل از سخن گفتن بخوانيد.
7- گاهي نامه، نوار كاست بهتر جواب ميدهد.
8- زبان سنج باشيد به بار هيجاني كلمات توجه كنيد
9- مكان سنج باشيد (هر سخن جا و هر نكته مكاني دارد)
10- از بيان اعتراض هاي متعدد در يك جلسه جداً خود داري كنيد.
11- از افراد با نفوذ و محبوب او به شكل غير مستقيم كمك بگيريد.
12- زمان سنجي را از دست ندهيد زماني كه او از نظر رواني آماده پذيرش باشد.
13- به تفاوت هاي جنسيتي توجه كنيد مثلا مرد اقتدار دارد و زن وابسته، زن عاطفي و مرد منطقي،
14- نقد، نباید برخاسته از حسد و غرض ورزی و تسویه حساب باشد.تذکرهای حسودانه و کینه توزانه، وضع را بدتر می کند. اصلا مگر ازیک حسود، نصیحت و خیرخواهی و تذکر به قصد اصلاح برمی آید؟
15-از دعا كمك بگيريد. قلب ها به دست مقلب القلوب است. حضرت موسي چگونه رفت با فرعون سخن بگويد: نرمش در گفتار، دعا براي شرح صدر خود و تفهيم كلام به غير و كمك از فردي كه شيوه نيكو و رسا دارد.
16-با بيان صفات مثبت او (نه تملق و دو رويي) بحث را خاتمه دهيد. خاتمه شيرين مهمه، خاتمه بد مانندآخرين تخمه تلخ است كه ميخوريد، مزه دهن و همه تخمه و آجیلهای قبلي را به هم میزند.
17- شخصيت سنج باشيد او انعطاف پذير است يا يك دنده، خودشيفته است يا متعادل، منفي نگر است يا خوش بين، اجتماعي است يا منزوي، دمدمي مزاج است يا با ثبات.
18- نقد کردن سخته نه؟ بالاخره با ظرفت بايد با انسانها برخورد كرد چون قلبهاشون از بلور شکننده ترند يه همين دليل است كه ميگويند: ارتباطات يك هنر است(communication is an art). اين يك مهارت است و نياز به مطالعه، تمرين مستمر و ذوق دارد .(1)
شعار این هشدار نصحک بین الملاء تقریعٌ (2)
نصحیت کردن در جمع، سبب کوبیدن شخصیت طرف مقابل میشود
(1)مجله خانه خوبان، محمدحسین قدیری، شماره 28، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره).
«در قایق تربیت، والدین باید هماهنگ
پارو بزنند تا به مقصد برسند»
هماهنگی والدین
گروه سرود، یک نفر دارند که با حرکات دستش گروه را در خواندن، و سکوت و نگاه هماهنگ میکند. اگر او بد عمل کند، گروه مانند لشکر شکسته خورده دچار تشویش میشود . والدین هم مانند این فرد هماهنگ کننده هستند وقتی خودشان ساز مخالف میزنند، نباید انتظار داشت که فرزند یا فرزندان با آنها هماهنگ باشند. تعارض الگوها سبب تردید و در پی آن تشویش و اضطراب میشود.
یکی از مهمترین ویژگیهای خانواده متعادل هماهنگی والدین در تربیت است. اگر پدر بزرگ و مادر بزرگ ها دخالت کنند، سبب چند الگویی میشود. چند الگویی از مهمترین عوامل اختلال در روند تربیت است. تعارض ها
مراقب تعارض ها و تناقض ها در گفتارتان باشید. والدینی که خود( هر کدام) در گفتارشان تناقض است یا تناقض و تضادهایی که در رفتار و احساس و گفتار والدین با همدیگر باشد سبب تشویش و اضطراب کودک می شود.
تزاحم ها
برخورد تند و پرخاشگرانه والدین نزد فرزند سبب تنش در فرزند و احساس ناامنی میشود والدین باید مذاکره را جایگزین، پرخاشگری و برخورد تند کنند.
بد قولی ممنوع
فرزند والدین را تکیه گاه خود می دانند اگر بد قولی کنند ممکن است از دید خودشان آب از آب تکان نخورد ولی این امر امنیت روانی فرزند را به هم میزند.
شعار این هشدار هر روز فکر کن، امروز روز آخر است پس بی دریغ مهر بورز بی انتها دوست بدار
شود سهل پيش تو دشوارها»
خانواده های درهم
موضوعی که در صدد بیان آن هستم یکی از مسائل روز است که تلخیهای زیادی برای خانواده ها به بار آوردهاست ان شاءالله با توجه به تدابیر زیر زندگیها شیرین شود. البته مطالعه تنها کفایت نمیکند، باید برای رسیدن به مقصود به عنوان یک پروژه حساس به آن نگاه کرد و گام به گام جلو رفت.
در حدیث آمده «تَزَاوَرُوا و لا تَجَاوَروا »(1) ؛ همدیگر را زیارت کنید ولی مجاور و چسبیده به هم زندگی نکنید. البته برخی از خانواده ها ممکن است فاصله فیزیکی داشته باشند ولی مرزهای بین آنها به هم ریخته باشد از سویی هم برخی از خانواده ها ممکن است با تدابیر عاقلانه نزدیک هم باشند و مرزها را حفظ کنند. هر خانوادهای باید مرز خودش را داشته باشد و قلمرو و مدیر آن مشخص باشد خانواده هایی که به دلایلی مرزهای شان مشخص نیست و مدیریت شان هرکی به هریکی یا از بیرون است با نارضایتی افراد زیر مجموعه روبرو میشوند.
زن و شوهر باید تلاش کنند این قلمرو را برای خود ایجاد کنند و والدین هم باید به این مرز بندی ها احترام بگذارند و با مداخله در قلمرو زندگی دیگری حاکمیت آن را زیر سئوال نبرند. این امر تا حدودی مانند همجواری کشورها با هم و تعاملات دیپلماتیک آنها در روابط است همان گونه که هیچ کشوری نباید در امور داخلی کشور دیگر دخالت کند در خانواده ها هم همین طور. البته این به معنی نداشتن رابطه نیکو نیست.
(1)مستدرک ج 13، ص 203
ادامه دارد...
[="Tahoma"][="Black"]تذکر: برخی از افراد سبک زندگی یشان به دلیلی مانند داشتن والدین مسن یا فرزند بیمار، یا تک فرزندی و تک پسری و... به گونه ای است که قبل از ازدواج ارتباط و وابستگی شدیدی با فرزند خودشان داشته اند. طبیعتاً بعد از ازدواج هم یک دفعه قطع کردن این ارتباط برای هر دو طرف ضربه روانی و احساس گناه و ...به همراه خواهد داشت.
افرادی که با این خانواده ها وصلت دارند باید از قبل بدانند که اگر هوشیار باشند با کمک از مشاوره و مطالعه می توانند به تدریج نه ناگهانی ایجاد استقلال کنند البته چون مدت ها این وابستگی بوده برای مدتی این وابستگی ادامه خواهد داشت.به عنوان نمونه پسری که تک پسر و عصای والدین بوده و نقش زیادی در زندگی والدین داشته و قوه مجریه برای کشور خانواده به حساب می آمده است، و... مورد محبت والدین هم قرار دارد. وابستگی دو طرفه بین آنها است.
نمی توان انتظار داشت این پسر به محض ازدواج بتواند همه کارها را یک دفعه رها کند و مستقل شود و اگر این کار را هم بکند احتمالاً تازه وارد (عروس) در موضع تهمت خواهد بود. بنابراین عروس برای این که رابطه ها خراب نشود و محبوبیتش از بین نرود باید خود را از موضع تهمت با حمایت شوهر و صراحت بیان و صمیمت خارج کند. البته والدین هم باید تلاش کنند تا زمینه زندگی مستقل را برای عروس و داماد جوان فراهم کنند.البته میتوان از همان اول با کمک گرفتن از یک واسطه قابل اعتماد و باتجربه به طور غیر مستقیم زمینه تفکیک مرزها را فراهم آورد.
پسر هم می تواند خود وقت بیشتری بگذارد ولی مجبور نکند همسرش را همیشه ملازم او و خانواده او باشد. از سویی دیگر برای این که لذت زندگی را برای همسرش بیشتر کند و کمی از سختی این نوع زندگی کم کند گاهی وقت خاص برای تفریح و سفر با همسرش بگذارد و زمانی هم همگی با هم باشند.
ادامه دارد...
[/]
[="Tahoma"][="Black"]داستانک: مادر شوهر و سم
دختری بعد از ازدواج نمیتوانست با مادرشوهرش کنار بیاید و هر روز با او جر و بحث میکرد. عاقبت دختر نزد داروسازی که دوست صمیمی پدرش بود رفت و از او تقاضا کرد سمی به او بدهد تا بتواند مادر شوهرش را بکشد!
داروساز گفت اگر سم خطرناکی به او بدهد و مادرشوهرش بمیرد، همه به او شک خواهند کرد، پس معجونی به دختر داد و گفت که هر روز مقداری از آن را در غذای مادرشوهر بریزد تا سم معجون کم کم در او اثر کند و او را بکشد و توصیه کرد در این مدت با مادرشوهر مدارا کند تا کسی به او شک نبرد.دختر معجون را گرفت و خوشحال به خانه برگشت و هر روز مقداری از آن را در غذای مادرشوهر میریخت و با مهربانی به اومیداد.
هفته ها گذشت و با مهر و محبت عروس، اخلاق مادرشوهر هم بهترو بهتر شد تا آن جا که یک روز دختر نزد داروساز رفت و به او گفت: دیگر از مادرشوهرم متنفر نیستم. حالا او را مانند مادرم دوست دارم و دیگر دلم نمیخواهد که بمیرد، خواهش میکنم داروی دیگری به من بدهید تا سم را از بدنش خارج کند.داروساز لبخندی زد و گفت : دخترم، نگران نباش. آن معجونی که به تو دادم سم نبود بلکه سم در ذهن خود تو بود که حالا با عشق به مادرشوهرت از بین رفته است (2)
شعار این هشدار
میجویمت چنان که لب تشنه آب را
جلوه نمايي زن
جلوه نمايي زن و دختر جزء ذات آنهاست. اگر این نیاز توسط شوهر و والدین ارضا نشود، جايي ديگر ارضاء مي شود.. بچه اگر برخي از مواد معدني بدنش مثل آهنش كم باشد با خاك خوردن يا مهر نماز خوردن جبران ميكند،خانمها هم همينگونه است، اگر در خانه ارضاء نشوند، سر معنويت، حيا و عفافش در خطر است، همين طور دختران. پدري كه از موي، لباس، زيبايي و زيور دخترش تعريف نميكند، منتظر باشد تا به زودي چوب آن را بخورد. دزدان دريايي ناموس، خيلي راحت اين «ماهي يان ماه وش» و «مرواريدان بي صدف» را، در شب تار بيمهري بدون مُهر پدر شكار ميكنند
تجربه
عبارات بالا زبان حال بسياري از زنان و دختراني است كه در مشاورهها گفتهاند كه از بيتوجهي و بيمهري شوهر يا پدر و مادرشان ضربه خوردهاند. بسياري از مردان ميپرسند، شما ميگوييد من بايد زنان يا دختران بيحيا چه كنم؟ و من ميگويم:چرا نميپرسيد كه سهم خودم در اين مشكل چقدر است؟ چرا هميشه نوك پيكان مقصريابيتان به سمت ديگري است. در نكته لطیف ميگويد وقتي ما انگشت اشاره به سمت ديگري مي گيريم سه انگشت به سمت خودمان است يعني مي گويد فراموش نكن كه ممكن است خودت بالاترين تقصير را داري.
معرفی کتاب: جلوه نمایی زنان و نگاه مردان، یوسف غلامی، انتشارات لاهیجی.
پتانسیل عشوه
حکایت زیر اشاره به ارضاء نشدن میل به جلوه نمایی زن توسط همسر دارد:
گویند خانمی رفته بود بالای پشت بام پتو بتکاند،پتو گرد نداشت خودش را تکان تکان(جلوه نمایی) می داد.
شعار این هشدار
پیامبر ( ص) :إيّاكم و خضراء الدّمن
قيل و ما خضراء الدّمن؟ قال المرأة الحسناء في مَنبتِ سوء.
از سبزه مزبله بپرهيزيد گفتند سبزه مزبله چيست؟ گفت زن زيبا در خانواده بد.
که چو پر شد نتوان بستن جوی
جنگ جهانی مادر شوهر و عروس
بسياري از مادر شوهرها با عروسهاي خود مشكل دارند و بر عكس. ننهات براي عروس گرفتن، يك عمر لحظه شماري ميكرده است. او وقتي كه به سيب زميني ميگفتي ديب زميني ذوقت را ميكرده و ميگفته: الهي دامادتيات را ببينم و خودم برات يه عروس خوشگل بگيرم. او با اين آروز شبها و روزهاي زيادي را سپري كردهاست.
بدترین ضد حال اين است كه بدون هماهنگي با او بروي و با دختري طرح ازدواج بريزي. بعد از این گزینش، جهنمي از ناسازگاري او با عروس را به احتمال زياد مشاهده خواهي كرد. مادر شوهري كه خودش از عروس امتحان ورودي و مصاحبه خوشگلي و... ميگيرد و او را ميپسندد به اين راحتي با او كنار نميآيد خدا به داد آن عروس نگون بختي برسد كه بيدعوت پا خانه اين مادر شوهر ميگذارد . اگر ميخواهي زندگي شيرينی داشته باشي، قبل از طرح دوستي با كسي سفير خود(مادر) را به كشور معشوق گسيل بدار تا با رايزني دل مادر را هم به دست آورده باشی.
شعار این هشدار
آن چه جوان در آینه نبیند، پیر در خشت خام بیند
متولیش بایه نگه داره»
حرمت خود و رابطه زناشویی
اگر چه رابطه زناشویی از لحاظ ساختاری مانند رابطه حیوانات است، اما در رابطه زناشویی مسائل انسانی باید رعایت شود. مردی که به زور بازو یا زور قهر و...از همسرش رابطه جنسی غیر متعارف درخواست میکند و کاری ندارد که همسرش چه نگرشی به این رابطه دارد در واقع با پتک توهین و سلطه به «پیکر حرمت خود» و « احساس ارزشمندی» او افتاده است. از آن جایی که بین دوست داشتن خود و دیگری رابطه تنگاتنگ وجود دارد، مرد ضرر میکند؛ چون وقتی همسرش احساسش نسبت به خودش به دلیل تن دادن به این روابط منفی شد، شعاعش به مرد هم میرسد و زن نسبت به او تنفر پیدا میکند. کسی که برای خود کرامت و حرمتی قائل نشد مستعد ارتکاب ناهنجاریهای اخلاقی و رفتاری خواهدبود.
نکته روان شناختی
1- رابطه قلدرانه جنسی که خودخواهانه است منهدم کننده، عشق راستین است. چون عاشق مانند خورشید «منفعت گستر» است بر سر دیگران دست نوازش میکشد ولی خودخواه فقط «منفعت اندیش» است. 2- البته در برخی از روابط ناهنجار زن مقصر است. زن باید از ابتدایی آشنایی به مردش بفهماند که من هم قوانینی دارم و در ارتباط با من لازم است به قوانین من احترام بگذاری، زنی که به دلایلی اجازه میدهد، مردش قانون را بشکند و تابلوی ورود ممنوع را بر میدارد، در واقع امضا میکند که این معبر نیاز به گذرنامه و ایست و بازرسی ندارد.
داستان واقعی
داستان زیر نشاندهنده شکسته شدن احساس ارزشمندی یک زن است زنی که ابزار واقع شده و شخصیت انسانی و له شده است:
عروسک
خیلی دوسش داشتم، وقتی اومد خواستگاریم سجده شکر کردم و از خدای خودم با هزار زبان تشکر کردم. تو پوستم نمی گنجیدم. بابام این ها هم از او خوش شون می اومد و این برای من یعنی دیدن خوشبختی خودم در آیینه زندگی آینده ام بود و مهر تأیید.کار شوهرم را دوس داشتم من هم می خواستم در کنارش از کامپیوتر چیزهایی بدونم. شوهرم با همه مهر و محبتی که به من داشت چند تا نقطه ضعف داشت.سال های اول زندگیم رو نمی شود درباره اون باهاش حرفی بزنم اما وقتی فکر کردم که ما زندگی مان تا آخر عمر باید باشه و موفقیت مادی و معنوی او را موفقیت خودم هم می دونستم تلاش کردم که با او درباره افکار و وضعیت نمازهاش صحبت کنم. سهل انگاری او نسبت به اعمال دینی اش برای من تلخ بود. من که دختر معنوی بودم و امید داشتم با شوهرم پر پرواز به سوی آسمان قرب خدا باشیم.
هرچی من جدی بودم او شوخ بود هیچ وقت من را جدی نمی گرفت و من بارها از این جهت که جواب من رو با شوخی می دهد از او شکایت و گله کرده بودم. اگر چه سن و تحصیلاتم از او کمتر بود اما نمی توانستم این نوع زندگی را بپذیرم. ما در چرخه ای تکراری و بی معنا قرار گرفته بودیم که با آن چه من از پدرم یاد گرفته بود و با عقل و قلبم پذیرفته بودم تفاوت زیادی داشت. من زندگی، خوردن، خواب و درد، و مرگ را معنا دار و هدفمند می دانستم و او یک چیز تکرار می کرد. باید خوش باشیم مگر ما چقدر زنده هستیم که اینقدر باید جدی باشیم.
زندگی شیرین از دید امیر به این بود که خوب بخوریم، خوب کار کنیم و خوب بخوابیم و خوب معاشقه داشته باشیم.احساس می کردم دو همفسریم که از یک مبدء حرکت می کنیم اما دو مقصد داریم و هر کدام اصرار داریم با هم باشیم و طبعاً هر کدام مون پشت سبک زندگیش، برای خودش فلسفه و اندیشه ای داشت.
گاهی مواقع به خودم امید می دادم فکر می کردم می توانم افکار او را بتراشم ولی شده بودم مانند پیکرتراشی که غیر از ناخن و دستانش در برابر سنگ سخت هیچ ابزاری ندارد. بارها و بارها خسته می شدم کنارمی کشیدم ولی فکر این که او شریک زندگی من است و پدر دخترم من را رها نمی کرد و نمی توانستم نسبت به او بی تفاوت باشم و این فکر من را از لاکم برای تحولش بیرون می کشید.
امیر به سر و وضع من و اتاق خوابش خیلی اهمیت می داد و من در هیچ شرایطی نمی خواستم با سردی مشمول زنانی باشم که حق شوهرشان را ضایع می کنند و مورد خشم خدا می شوند. البته من هم به عنوان یک انسان غریزه داشتم و از ماهیت مسائل زناشویی به خودی خود بدم نمی آمد، اما من در این مسئله به گرد و او نمی رسیدم. چون برنامه مسائل زناشویی او به هیچ وجه تعطیلی بردار نبود. او در ایامی که من مشکل زنانگی خودم را داشتم به من مانند نوکرش نگاه می کرد تنفر از من را در آینه چشمانش می خواندم. با رفع مشکلم، بهار نگاه مهربانش به من شروع می شد و باران توجه اش بر سرزمین وجودم باریدن می گرفت.
ادامه دارد...
اوائل از این که می دیدم ،وسائل آرایش، مدل و رنگ لباسم اهمیت می دهد خوشم می آمد و از این که خانم های فامیل به من غبطه می خوردند احساس می کردم در بهشتم ولی خودم قدرش را نمی دانم. ماهواره در منزل ما برای امیر یک کارایی بیشتر نداشت. او حتی حال و حوصله دیدن فیلم های مستند هم نداشت دیدن شو و فیلم های پرونوگرافی همه لذت و تفریح او شده بود. از همه بدتر این که او وقتی احساس خوبی داشت که من هم با او همه این فیلم ها را ببینم وقتی به او می گفتم که نمی خواهم گناه کنم. می گفت مگر ما چقدر زنده ایم چرا خوش نباشیم و در خوشی نمیریم؟
من نتوانستم ماهواره را از او بگیرم ولی دخترم که از معلمش شنیده بود ماهواره برکت را از زندگی می برد و پای شیطان به خانه را باز می کند با گریه و التماس از پدرش خواست و او مجبور شد تسلیم شود. با رفتن ماهواره سی دی های مختلف سکس جای ماهواره را گرفت. گاهی که از روابط دوستانش با دختران و زنان سخن می گفت مو به تنم سیخ می شد. نمی خواستم با کم گذاشتن در زندگی اش شریک گناهش شوم به همین دلیل مجبور بودم برای سالم ماندن او از گناه و ارتباطش با زنان و دختران دیگر همان گونه که می خواهد خودم را آرایش کنم، لباس بپوشم و برنامه ها و رفتار اتاق خوابم را با او تنظیم کنم. گاهی مانند یک کلفت از صبح تا شب زحمت می کشیدم اضطراب داشتم که ساعت بگذرد و او زنگ منزل را بزند و من خودم را برایش آرایش نکرده باشم. با این حال وقتی بدو بدو به استقبالش می رفتم نگاهی خریدار وار به من می کرد. گاهی از آرایشم ایراد می گرفت. بارها و بارها سر آینه می رفتم تا خودم را طبق میلش درست کنم تا او راضی شود.
از خودم و از این زندگی حالم بد می شد نمی دانستم سهم من کجای این زندگی است؟ نمی دانستم چرا همیشه او باید مقدم باشد؟ چرا من حق ندارم از او بخواهم تغییری کند ولی او بر جسم و روحم من تسلط باید داشته باشد. گاهی از این که دیندارم خسته می شدم و به مقدساتم توهین می کردم که چرا من را اسیر یک مرد کرده اند و بعد احساس گناه از کفری که گفته بودم مانند ابر سیاهی سراسر وجودم را می پوشاند و بعد مانند ابر بهاری در خلوتی زیر پوشش چادر نمازم از خدا عذر خواهی می کردم مانند خر تو گل تردید و سردرگمی گیر کرده بودم شرمم می آمد. در رابطه با زندگی ام تاب نمی آوردم با مادرم که به زندگیم دل خوش کرده بود، حرفی بزنم. گاهی که خواهرم را بعد از مدت ها می دیدم تا بعد از سربالایی سلام تعارف و حرف های روزانه به سرازیری درد و دل می رسیدم وقت تمام شده بود و من می ماندم با یک عالمه حرف نگفته. شده بودم آتشفشانی که بهونه انفجار داشت.
من خیلی خوش خیال بودم که فکر می کردم امیر به من اکتفا می کند. من بد بخت با هر سازش می رقصیدم از همه بدتر این که به مقدساتم پشت کردم تا امیر را برای خودم نگه دارم.امروز می بینم امیر که برایم نمانده هیچ از باورها و ارزش هایم فاصله گرفته ام برای دل امیر با آرایش پیش نامحرم می آمدم. برای دل امیر موهای رنگ شده ام را بیرون می گذاشتم. برای دل امیر لباس تنگ و چسبون جلوی مردان غریبه می پوشیدم. اما برای دل خودم، من چه کردم و او چه کرد؟ هیچ.
باورم نمیشه این همون امیری است که با عشق به او زندگیم را شروع کرده بودم. عطش شهوت او تمامی نداشت. شده بود عین کسی که در دریا گیر کرده و از تشنگی جگرش گر گرفته است برای خاموش کردن آن آبی ندارد و از دریا می نوشد و باز تشنگی او بیشتر می شود. برای این که دل امیر را نشکنم هر شب و هر روز به خواسته هایش تن دادم. اما این روزها او چیزهایی با اصرار از من می خواهد که در قاموس وجدان و طبع زنانه و دینم نمی گنجد. با بی شرمی از زنان فامیل و اندام هایش سخن می گوید و به من اصرار می کند جزییاتی از بدن آنها برایش بگویم. شاید من در دامی افتاده بودم که نمی دانستم چون ابتدا ناخودآگاه از این سئوالات می کرد و من بدون حساسیت درباره این و اون حرف هایی می زدم . گاهی او از هرسوراخ سمبه ای بود عکس خانم ها و دختران فامیل را که در جشن ها و عروسی ها بود پیدا می کرد و با نگاه به آنها خود را ارضا می کرد.
یک روز وقتی از بیرون آمد دیدم بسته ای در دست دارد، از او پرسیدم چیه؟ گفت: حالا داستانش را برایت میگم. دور بین مدار بسته ای خریده بود. می گفت: دوست دارم برای امیرت یک کار بکنی خانم هایی را به بهانه ای در این اتاق بیاوری و از او بخواهی لباسی را امتحان کند تا هنگامی که برهنه می شود فیلم او را بگیریم. وقتی بحث از مسائل سکس می شد هوش و حواس او به کلی تعطیل می شد به همین دلیل هم اصلاً برایش گریه ها و التماس های من فرقی نمی کرد و تنها و تنها حرفش را تکرار می کرد. وقتی اعتراض می کردم و قسمش می دادم که این کارهایش را کنار بگذارد، می گفت: برو خدا را شکر کن که مثل خیلی از مردهای دیگه اهل بازار آزاد نیستم و مخفی کار. اگر زن خوبی بودی یک کادو به من می دادی، وقتی از کار می آمدم می دیدم که دو سه خانم دگه هم برام آوری تا من به نوایی برسم. با این که میل باطنیم نبود به او گفتم حاضرم برایت زن بگیرم، راضیم که ازدواج موقت کنی اما او حرفش را تکرار می کرد.دیگه امیر برام به یک حیوان شبیه تا شوهر. نمی توانم نمی توانم یک لحظه هم با این مرد سر کنم. دیگه نمی خوام برای کسی که تمام زندگیش هوسش است خودم را هزینه کنم. کسی که خود خواه است و بی منطق. کسی که ....باید داستان زندگیم را تا به ته دره پوچی و افسردگی و پلیدی نرسیدم تمام کنم.
ادامه دارد...
داستانی دیگر
به نظر من تا حدود زیادی زن هم مقصر است از قدیم گفته اند حرمت امام زاده را باید متولیاش نگه دارد.
(قانون روابط بین فردی)
خوشحال بودم، آخه امروز بعد از مدت ها دایی رضا با عده ای از فک و فامیلم مهمون مون بودند. دایی شیرین مجالس ماست. هر وقت اقوام جایی دور هم جمع میشوند از دایی خواهش می کنند کمی از تجربه هایش برای آنها بگوید و او اغلب چند جملهای از سعدی برای یشان می خواند و با بیان و زبان شیرین خودش تفسیر کند. دائی جون همیشه میگه: سعدی استاد مهارتهای زندگی است. بعد از کمی احوال پرسی از همدیگر و صرف میوه و چایی، دایی به کتابی که تو طاقچه بود اشاره کرد و گفت اون کتاب را به من بده. کتاب را به او دادم. من که عاشق شنیدن نکات ناب دایی بودم با عجله کنار دایی نشستم. او شروع به خواندن حکایت های سعدی کرد و ما سرگرم شنیدن سخنانش شدیم.
در بین سخنان او ناگهان در اتاق باز شد. پسر کوچلوی دایی وارد اتاق شد و پارچ آبی را وسط اتاق گذاشت.
همین که خواست از اتاق خارج شود به او گفتم:«آقا مهدی»! وقتی او به من نگاه کرد به او گفتم عمو جون به «میتی» بگو بابات کاریت داره.
دایی رضا کتاب را بست و با تبسم یواشی تو گوشم گفت:یه سئوالی دارم جواب نمی خوام بهش فکر کن.
گفتم: بفرمائید. دایی گفت: چی شد شما مهدی من رو با لفظ "آقا" و «مهدی» صدا زدی ولی کوچولوی خودت را هم که اسم زیبای مهدی دارد را با لفظ مِیتی؟
من که با این سئوال غافلگیر شده بودم در فکر فرو رفتم و با تعجب گفتم :
من .... دایی بدون این که اجازه بدهد حرفم را شروع کنم شانه ها و ابروهایش را بالا انداخت و به بحث خود ادامه داد.
تو فکر فرو رفتهبودم که با اشاره دایی حواسم را جمع سخنانش کردم
جلسه که به پایان رسید. دایی را تا پارکینگ همراهی کردم هنگام خداحافظی گفتم:
دایی جون یه ...هنوز حرفم کامل نشده بود که دایی گفت:
میدونم سئوالم بد جوری تو فکر فرو بردت. الان دنبال پاسخ اون سئوال هستی یا نه؟ با اشاره سرم را به نشانه تایید تکان دادم.
دایی دستی به شانه من زد و گفت ببین من حدود 20سال است که ریاضی تدریس میکنم به نظرم ریاضی و قانون مندی فقط مخصوص اعداد نیست احساس، رفتار و نگرش و روابط ما هم از اصول و قواعدی پیروی میکند. مثلاً بین نگرشی که ما به خود و خانواده خود داریم با نگرشی که مردم به ما و خانواده ما دارند همبستگی و رابطه ای مستقیم وجود دارد. اگر من از خودم «احساس ارزشمندی متعادل» داشتم دیگران هم مرا در«احساس» و «رفتار» و «گفتار» ارزشمند میبینند. وگرنه در نظر آنها ارزش هستم. بعد در حالی که سوار ماشین می شد گفت این دو قانون را به خاطر بسپار با عجله گوشی همراهم را روی ضبط صدا گذاشتم و صدای دائی رو مثل همه بحث هایش ضبط کردم:
دین یعنی آیین بهتر زیستن.
دل دادن و نوميد شدن درد كمي نيست
حق وِتوي مردان
هيچ با غيرتي دوست ندارد، همسرش به مردان ديگر خيره شود، یا كلكسيوني از تصاوير مردان خوش تيپ جمع كند، و در خيابان حواسش جمع مردان باشد و با فروشندههاي مرد خوشو بش كند و هنگامي كه تلويزيون روش شود، مرداني را ببيند و به به و چه چه كند و بگويد لامصب عجب چيزيه، كاش مثل غرب بود، ميشد با مرداني كه دوستشان دارم، دوست بشم. و...اين كارها مساوي است با «بدترين شكنجه رواني» براي يك مرد. حالا اگر اين كار - حتي شوخي آن - روزهاي زيادي تكرار شود، در زندگي و ذهن مرد چه اتفاقي مي افتد؟ آيا مرد در غياب همسرش هزار و يك فكر بد نميكند؟ آيا سيل سوءظن ديوارهاي بتوني اعتماد را نميشكند و امواج تشويش، قلب را تسخير نميكند.
بسياري از مردان همين شكنجههاي مستمر روحي را به همسر خود ميدهند و بعد.به همسرشان گير ميدهند که چرا به آرايش و لباس خود اهميت نميدهي و چرا نسبت به من و مسائل زناشويي سردي؟ واقعاً اگر زني همين كار را با شوهرش بكند واقعاً مرد نميشكند؟ زن كه به تعبیر امام علی – ع - ريحانه است و پهلوان نيست، زودتر پژمرده ميشود.
شعار این هشدار
برخي از گلها طوري هستند
كه هر روز آب نياز دارند، اگر يك يا دو روز آب شان ندهي پژمرده ميشوند
آقای محترم، خدا گلی به شما داده هر روز آب مهر و دوستي به او بده تا پژمرده نشود.
بگذار که دل حل کند مساله ها را
خساست مردان
بسياري از خانمها از خساست مردان يا پدران شان شكايت دارند. بسياري از آنها تمايل دارند، شغلي انتخاب كنند و برخي درصدد خواندن درس با هزار و يك سختي برای رسیدن به پول هستند. به عنوان نمونه از برخي از خانمهايي كه بچه كوچك دارند و مسيرشان تا دانشگاه طولاني است و وقت زيادي ندارند، مي پرسیم چرا تمايل به درس خواندن داريد؟ ميگويند چون رشد علمي كنيم. ميگويم كه چي بشه؟ ميگويند: تا مدرك بگيريم. تا چه شود؟ تا جايي شاغل شويم؟ كي چي؟ تا پول داشته باشيم و دستمان جلوي همسرمان دراز نباشد.(هدف نهایی). اين همه سختي ميكشند، با هزار مشكل ميخواهند در رشتهاي كه در بسیاری از موارد دوست ندارد، و بعد اغلب در كاري كه نميپسندند با صاحب كاري بد اخلاق و...كار كنند تا دستشان در جيب خودشان باشد. در حالي كه اسلام نفقه (لباس، خوراك، مسكن زن را متناسب با شأنش) را بر مرد واجب كرده است. مرد نميتواند و نبايد از اين جهت منتي بر زن بگذارد.
سوء تفاهم
برخي مردان واقعاً خسيس هستند. این خساست گاهی مشکلی روانی است مانند شخصيتهاي وسواسي و گاهی اخلاقی. اما در مورد اغلب مردان، سوء تفاهم وجود دارد. مديريت مالي منزل با مرد است او هميشه نگران است كه نكند، بماند و مجبور شود، دستش را پيش هزار مرد و نامرد دراز كند. كافي است زنان براي گرفتن يك وام ، گام به گام همراه شوهر باشند. برخي از خانمها به دليل اين كه شاغل بودهاند يا زندگيشان به گونهاي بوده كه مجبور بودهاند مديريت مالي داشتهباشند، موضوعات مخارج و مديريت مالي را بهتر متوجه ميشوند. زناني كه مديريت مالي نداشتهاند و تمرين نداشتهاند، اگر شوهرشان پول يك ماه را به آنها بدهند، نميتوانند با مديريت پول را تا آخر ماه برسانند. چون عاطفيتر و هيجانيتر از مردان هستند و بیشتر اهداف ابتدایی را میبینند نه اهداف نهایی را. بنابراین ممكن است بدون اولويت سنجي به محض اين كه از چيزي خوش شان آمد، آن را بخرند. البته در برخي از زندگيها زن مديريت مالي قويتري دارد.
شبهه زدايي
تمرين: اگر به شما گير ميدهد كه خسيس هستيد. براي امتحان مخارج را به او بسپاريد تا خودش درگير مخارج و دخل و خرج ها(اقساط، اجاره خونه، پوشاك، مواد غذايي و مشكلات اورژانسي و درماني و...) شود. مطمئن باشيد تفاهمتان بيشتر خواهد شد. البته به شرطي كه او نسبت به متعارف زنان ولخرج نباشد.
شعار این هشدار
: امام باقر عليه السلام:
الکَمالُ کُلُّ الکَمالِ اَلتَفَقَّهُ في الدّين وَ الصَّبرُ عَلی النائِبَة وَ التَقديرِ المَعيشَة
همه كمال، «آگاهى عميق از دين »، «پايدارى در دشوارى و مصيبت ها»،
و «اندازهداري و برنامه ريزي در كار وخواب، معاشرت و مخارج زندگانى» است.
آنچه گویند روا نیست نگوییم رواست
خودت را شارژ كن
مرد ستون و عمود خانه است، بايد بداند كه اهل خانه دلشان به حضور و وجودش گرم هست. بسياري از مردان نسبت به سلامتي رواني و جسمي خود كم توجهاند و گمان ميكنند چون مرد هستند و قوی و عقلگرا، نياز به مشورت و تخصص ديگران ندارند. خانمها اغلب به محض اين كه احساس بدي دارند سريع از پزشك يا مشاور كمك ميگيرند ولي مردان نه. دفترچه بيمه زنان خيلي زودتر از مردان پر مي شود. ولي مردان به دليل خود خوري و كم توجهي به سلامت خود دچار آنفاكتوس و سكته ميشوند.
ممكن است هزينه درمان كمي زياد باشد ولي وقتي جلوي مشكلي را نگيريد، بعداً هزينهها بسيار زيادتر ميشود. پس به سلامتي خودت فكر كن و با سلامتي خودت نشاط بيشتر به اهل خانه ببخش. گاهي لازم است با دوستان قديمي بنشيني و گعده بگيري، استخر برو و با شيرجهاي همه مشكلات و خستگيها را از تن و روان بشوي. نسبت به غذا و خوابت برنامه داشته باش. البته اين به معني قائل شدن به برتري تو نسبت به اعضاي خانه نيست. بيشتر از اين جهت بيان شد كه احساس قوي بودن و غلبه عقل بر احساست عايق سلامت تو و خانواده نشود.
شعار این هشدار
ز نیرو بود مرد را راستی
ز سستی کجی آید و کارستی
[خدا] نگاههاى دزدانه و آنچه را كه دلها نهان می دارند می داند(1)
خیانت های آشکار و پنهان
برخی از مردان چشم چرانی میکنند، با همکار خانم خود اس ام اس های عاشقانه میفرستند، با فروشنده خانم خوش و بش میکنند، در بین کلام خود از زیباییهای زنان دیگر سخن میگویند، در گوشیهای خود کلیپ های رقص و...دارند و... اینها هرکدام کلنگی است بر سازمان شخصیت همسرشان. این مردان اغلب گمان میکنند که خانم هایشان اگر حرفی نمیزنند، بویی نمیبرند یا راضی هستند. نه این تصور اشتباه است در هیچ جای دنیا ما نمیتوانیم زنی هنجاری را بیابیم که به این کار همسر خود راضی باشد. زنان از نظر آشنایی با زبان بدن و تفسیر جلوههای آن( از حالات چهره و بدن و.. ) بسیار قویتر از مردان هستند. در کل زنان در تفسیر زبان مردان موفق ترند.
- زن زودتر تشخیص می دهد که مثلا کسی دروغ می گوید یا راست .
- آنها با نگاه به مرد عمق دلبستگی به خودشان را میفهمند .
- زن زودتر تشخیص میدهد که مثلا همسرش بیماراست یا از درون ناراحتی ای دارد.
البته این به معنی این نیست که همه زن ها این طور هستند افراد با تجربه ای مانند روان شناسان، مربیان ، کارآگاهان و...در تفسر زبان بدن قوی ترند. از سویی دیگر مثلا کارآگاهان بهتر می دانند از چه چیزهایی استفاده کنند تا افراد در تفسیر بدن شان موفق نباشند مثلا گذاشتن عینک بر چشمان مانع خواندن زبان چشم است.
- مردان در برخی موارد در تفسیر زبان خانم ها اشتباه میکنند مثلا مرد تبسم یا سلام گرم یک خانم را در دنیای خودش یه جورایی به نفع خود و غالبا جنسی تفسیر میکنند و خیال میکنند که خاطرخواه دارد الکی خوش می شوند.
- یادتان باشد بسیاری از تکلمات بدنی ما از ناهشیار میجوشد و ممکن است ما از آن خبر نداشته باشیم.
- ولی در کل مطالعه در این زمینه و تمرین مهارت ما را افزایش میدهد.
- در روان شناسی اجتماعی، روان شناسی روابط انسانی، NLP این بحث را دنبال کنید البته در همین زمینه کتاب های جداگانه ترجمه و تألیف شده است .(2)
بسیاری از خانمهایی که مردانشان اهل خیانت اند در مشاورههای زیادی(حضوری، تلفنی، مکاتبهای)، درد دل با دیگران، کمک از دعا نویس و رمال و.... دنبال راهحلی برای باز گرداندن همسر به مسیر زندگی هستند آنها اگر حرف و شکایتی نمیکنند و یا به خانوادهها اعلام نمیکنند و...به این دلیل است که نمیخواهند حرمتها شکسته شود و مرد جری تر. البته وقتی کارد به استخوان برسد شکایت هم میکنند و برخی اگر سست ایمان و وجدان باشند حتی ممکن است مقابله به مثل کنند. بنابراین این مردان باید مراقب آب زیر کاه و آتش زیر خاکستر باشند. چون این زنان ممکن است بعد از کمی آرامش و فریاد پنهان مانند آتشفشان فوران کنند و زندگی مردان را ویران کنند و اساس لذت معمول شان را هم از آنها بگیرند.
[=B Mitra]
یک تجربه
خانمی وقتی متوجه شده بود که همسرش که در زندان زنان کار می کند خود آلوده است و با زنان فاسد و حتی با همکاران خود ارتباط دارد باشوهر آن خانم همکار تماس گرفته بود و از سیرتا پیاز را برای او تعریف کرده بود بدون این که همسرش بویی ببرد و به حفاظت زندان و مسئولان هم خبر داده بود که مار در آستین پرورش میدهید و نمیدانید.
[=B Mitra]ادامه دارد...
مرام لوطی گری«مردي اهل و عيال خود را سوار كشتي كرد. كشتي در چنگ امواج گير كرد و شكست. از آن كشتي تنها همسر آن مرد نجات پيدا كرد. زن بر تخته پارهاي از كشتي نشست. امواج او را به جزيرهاي برد. در آن جزيره راهزني زندگي ميكرد كه همة كارهاي ناشايست را مرتكب شده بود.
راهزن يك دفعه با زن مواجهه شد نگاهي به او كرد و گفت: آدمي زاده هستي يا پري؟آدمي زادهام.
شعلههاي شهوت در دل مرد زبانهكشيد مرد خواست عطش ميل خود را با كام از او بنشاند، زن بر خود لرزيد. راهزن كه حالت روحي او را ديد گفت: چرا به خود ميلرزي؟
اشاره به آسمان كرد و گفت:از خدا ميترسم،
تاكنون چنين كاري نكردهاي؟
گفت: به عزّت خدا سوگند، خير،
راهزن گفت: با اين كه هرگز اين كار را نكردهاي و من با زور از تو ميخواهم،اين چنين از خدا ميترسي، به خدا قسم كه من سزاوارترم بدين ترس و هراس، پس پشيمان شد و توبه كرد و به خانهاش روانه گرديد.
در راه با راهبي هم مسير شد. گرمي آفتاب آنها را اذيت ميكرد.
راهب به آن جوان گفت: دعا كن تا خدا بر سر ما سايه اندازد تا آفتاب ما را نسوزاند،
راهزن گفت: پروندهام سياه است و حيا ميكنم از خدا چيزي بخواهم.
راهب گفت: پس دعا ميكنم تو آمين بگو.
راهب شروع كرد به دعا و جوان آمين گفت. در آن حال ابري بر آنها سايه انداخت و زير ساية ابر مقداري با هم راه رفتند تا راهشان جدا شد و راهب ديد آن ابرها از آن به بعد تنها بر سر آن جوان حركت ميكند، با حيرت پيش جوان بازگشت و پرسيد تو چه كار كردهاي؟!، جوان داستان را شرح داد و راهب گفت: توبة تو مستجاب شده و به همين دليل دعايت هم قبول شده است .بعد از اين مواظب باش گوهرتوبهات را نشكني . (3)
شعار این هشدار
«صورت زیبا نمیآید به کار
حرفی از معنی اگر داری بیار»
اول خودت دوم کسی
خيانت به همسر
وقتي ميگويم خيانت ممكن است برخي ذهنشان خيلي دور برود و فكر كنند حتماً بايد در غياب همسر باشه. نه خيانت اين قدر زحمت هم نميخواهد، ميتواند مانند دزدي خيلي ساده اتفاق بيفتد. دزدي نياز به نصف شب و تاريكي و از ديوار بالا رفتن و صورت پوشاندن ندارد، ميتواند در يك دادگاه، با لبخند، با كت و شلوار اتو كشيده، در روز روشن با تاريك كردن چراغ اذهان اتفاق افتد.خب برگرديم سر داستان خيانت.
تمثیل: فكر كنيد سوپر مارکتی بزرگ كنار خانه شما هست. خوش انصاف هم هست، ولي شما ميرويد از سوپر ديگر خريد ميكنيد و اجناس را از مقابل او ميبريد منزل. اين مغازهدار نزديك شما، چه حسي پيدا ميكند.
مردي كه كنار همسرش زندگي ميكند و از چشم و ابروي و....اين زن و آن زن در دنياي حقيقي و مجازي( سایت، چت و..) سخن ميگويد و چشم بر روي زيباييهاي سيرت و صورت همسرش ميبندد، آيا ميداند هر لحظه چه شلاقهاي روحياي بر پيكر روان همسر خود ميزند؟ همان خانم محترمي كه با هزار اميد در لباس سفيد عروس، عزيزترين كسانش را ترك كرد و به خانه او آمد.بسياري از مردان از سرد مزاجي همسران شان سخن ميگويند ولي نميگويند كه مسبب آن كيست. برخی از مردان خيلي راحت با دختران و زنان فاميل خوش و بش ميكنند و يا حتي از زيباييهاي آن براي همسران خود تعريف ميكنند، آيا ميدانند كه با همسرشان چه ميكنند. ناراحت ميشوند كه همسرشان از مردان ديگر تعريف كنند يا سخن بگويند ولي روابط خودشان حساب و كتابي ندارد.
مثلث عشقِ كامل سه ضلع دارد: عشق كامل = صميميت+ شهوت+ تعهد
خودتان قضاوت كنيد خيانت آشكارو پنهان مرد، چه بلايي بر سر اضلاع اين مثلث مي آورد.( البته خيانت زن هم همين طور ولي كمتر زني است كه مثلا با شهوت بنشيند پاي فيلم يا رقص و از قد و قامت مردي جلوي همسرش تعريف كند و برايش هلاك شود.
ایستگاه حقیقت
انتقام
در روایت آمده مردی که به ناموس دیگران تجاوز( چشمچرانی، زنا و..) کند به ناموسش همان کار میشود بنابراین بعید نیست در مقام انتقام داستان زیر رخ دهد.
مردی که با خانمی دوست شده بود و با او به مسافرت رفته بود به گمان این که همسرش نمی داند که چه غلطی میکند، به همسرش این گونه نوشت:
عزیزم این ماه حقوقم را نمی توانم برایت بفرستم به جایش 100 بوسه برایت فرستادم.
عشق تو
همسرش که حس انتقام در او شدید شده بود و ....بعد از چند روز اینجوری جواب داد:
عزیزم از اینکه 100 بوس برایم فرستادی نهایت تشکر را می کنم. ریز هزینه ها:
1. با شیر فروش با 2 بوس به توافق رسیدیم.
2. با معلم مدرسه بچه ها با 7 بوس به توافق رسیدیم.
3. صاحب خانه هر روز می آید و 2-3 بوس از من می گیرد.
4. با سوپر مارکتی فقط با بوس به توافق نرسیدیم بنابراین من آیتم های دیگری به او دادم.
5. سایر موارد 40 بوس.
نگران من نباش.. .هنوز 35 بوس دیگر برایم باقی مانده که امیدوارم بتونم تا آخر این ماه با اون سر کنم!
یک آرزو
خانمها با وفا ترند میگید نه داستان زیر را بخونیم:
یه زوج ۶۰ ساله به مناسبت سی و پنجمین سالگرد ازدواجشون رفته بودند بیرون که یه جشن کوچیک دو نفره بگیرن.
وقتی توی پارک زیر یه درخت نشسته بودند یهو یه فرشته کوچیک خوشگل جلوشون ظاهر شد و گفت: چون شما همیشه یه زوج فوق العاده بودین و تمام مدت به همدیگه وفادار بودین من برای هر کدوم از شما یه دونه آرزو برآورده میکنم!
زن از خوشحالی پرید بالا و گفت::shadi:
! چه عالی! من میخوام همراه شوهرم به یه سفر دور دنیا بریم:doosti:
فرشته چوب جادوییش رو تکون داد و پوف! دو تا بلیط درجه اول برای بهترین تور مسافرتی دور دنیا توی دستهای زن ظاهر شد !
حالا نوبت شوهر بود که آرزو کنه .
مرد چند لحظه فکر کرد و گفت::Gig:
این خیلی رمانتیکه ولی چنین بخت و شانسی فقط یه بار توی زندگی آدم پیش میاد:yes:
بنابراین خیلی متاسفم عزیزم آرزوی من اینه که یه همسری داشته باشم که ۳۰ سال از من کوچیکتر باشه:gholdor:
زن و فرشته جا خوردند و خیلی دلخور شدند. ولی آرزو آرزوئه و باید برآورده بشه.:Hedye:
فرشته چوب جادوییش رو تکون داد و پوف! مرد ۹۰ سالش شد !!! :ghash::Khandidan!:
شعار این هشدار
عشقهایی کز پی رنگی بود
عاقبت عشق نبود ننگی بود
چون برق آمد و چون ابر نوبهار گذشت
دست انداز زندگي
برخی رانندگان وقتی در جاده میروند و راه طولانی است، برای این که دچار خوابآلودگی نشوند، عمداً از روی دست اندازها حرکت میکنند تا از کسالت و یکنواختی در آیند و چرتشان بپرد. مرد، مدیر خانه است او باید بر فعالیتها و برنامههای اعضای خانه نیز اشراف داشته باشد. بسیاری از خانمهای خانهدار، در زندگی احساس چرخیدن به دور خود و روزمرگی میکنند. به قول آنها در طول روز گویی در و دیوار میخواهد آنها را بخورد. این احساس اگر ادامه یابد به پوچی و افسردگی منجر میشود. و این افسردگی، پژواکش در زندگی بسیار مؤثر است و سرایت کننده است و بر شوهر و بچه اثر بد میگذارد و لذت زندگی را میگیرد .
قسمتی از برنامه زندگی مربوط به زن است ولی در قسمت عمده مرد به عنوان مدیر خانواده باید برای اعضاء خانه برنامه مشترک داشته باشد. مثلاً برنامه بریزد به اتفاق همدیگر به تفریح یا مسافرت کوتاه مدت بروند. ایجاد تغییر در زندگی را نباید ساده انگاشت به ویژه برای افرادی که از خانواده خود دور شدهاند و در شهری بزرگ زندگی میکنند. بد نیست مثلاً برای تنوع اگر رفتن به مسافرت مقدور نیست شبی را به هتل یا مسافرخانه همان شهر رفت. یا یک روز به امام زاده محل زندگی رفت و.... با همفکری همدیگر میتوان با توجه به ذوق و شوق برنامهای جذاب ریخت و خانواده را از کسالت و رکود نجات داد.
زندگی هدفمند
یک تاجر آمریکایى نزدیک یک روستاى مکزیکى ایستاده بود که یک قایق کوچک ماهیگیرى از بغلش رد شد که توش چند تا ماهى بود!
از مکزیکى پرسید: چقدر طول کشید که این چند تارو بگیرى؟
مکزیکى: مدت خیلى کمى !
آمریکایى: پس چرا بیشتر صبر نکردى تا بیشتر ماهى گیرت بیاد؟
مکزیکى: چون همین تعداد هم براى سیر کردن خانوادهام کافیه !
آمریکایى: اما بقیه وقتت رو چیکار میکنى؟
مکزیکى: تا دیروقت میخوابم! یک کم ماهیگیرى میکنم!با بچههام بازى میکنم! با زنم خوش میگذرونم! بعد میرم تو دهکده مىچرخم! با دوستام شروع میکنیم به گیتار زدن و خوشگذرونى! خلاصه مشغولم با این نوع زندگى !
آمریکایى: من توی هاروارد درس خوندم و میتونم کمکت کنم! تو باید بیشتر ماهیگیرى بکنى! اونوقت میتونى با پولش یک قایق بزرگتر بخرى! و با درآمد اون چند تا قایق دیگه هم بعدا اضافه میکنى! اونوقت یک عالمه قایق براى ماهیگیرى دارى !
مکزیکى: خب! بعدش چى؟
آمریکایى: بجاى اینکه ماهىهارو به واسطه بفروشى اونارو مستقیما به مشترىها میدى و براى خودت کار و بار درست میکنى... بعدش کارخونه راه میندازى و به تولیداتش نظارت میکنى... این دهکده کوچیک رو هم ترک میکنى و میرى مکزیکو سیتى! بعدش لوس آنجلس! و از اونجا هم نیویورک... اونجاس که دست به کارهاى مهمتر هم میزنى ...
مکزیکى: اما آقا! اینکار چقدر طول میکشه؟
آمریکایى: پانزده تا بیست سال !
مکزیکى: اما بعدش چى آقا؟
آمریکایى: بهترین قسمت همینه! موقع مناسب که گیر اومد، میرى و سهام شرکتت رو به قیمت خیلى بالا میفروشى! اینکار میلیونها دلار برات عایدى داره !
مکزیکى: میلیونها دلار؟؟؟ خب بعدش چى؟
آمریکایى: اونوقت بازنشسته میشى! میرى به یک دهکده ساحلى کوچیک! جایى که میتونى تا دیروقت بخوابى! یک کم ماهیگیرى کنى! با بچه هات بازى کنى ! با زنت خوش باشى! برى دهکده و تا دیروقت با دوستات گیتار بزنى.
شعار این هشدار
پیامبر (ص):إيّاك و خصلتين الضّجر و الكسل
فإنّك إن ضجرت لم تصبر على حقّ و إن كسلت لم تؤدّ حقّا.
از دو صفت بپرهيز: ملالت و تنبلى كه اگر ملول باشى حق را تحمل نكنى و اگر تنبل باشى از اداى حق باز مانى.
[="Tahoma"][="Black"]ارتباط زن و شوهر
«إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ (حجرات13)
داستان آمدن مریخی ها و ونوسی ها به زمین!
در حقيقت ارجمندترين شما نزد
خدا پرهيزگارترين شماست»
فرض کنید مردان از سیاره مریخ و زنان از سیاره ونوس به زمین آمده اند.روزی از روزها در زمان های دور مریخی ها با تلسکوپشان سیاره های دیگر را رصد می کردند که ونوسی ها را پیدا کردند. با دیدن ونوسی ها احساسی ناشناخته در آنها بیدار شد،عاشق شدند . بلافاصله با سفینه به سمت ونوس حرکت کردند.ونوسی ها با روی گشاده از مریخی ها استقبال کردند،آنها بر حسب غریزه می دانستند که چنین روزی فرا خواهد رسید و قلب هایشان پر از عشقی شد که تا کنون تجربه نکرده بودند.
عشق ونوسی ها و مریخی ها جادویی بود. آنها از این که در کنار هم بودند ،در کارها به هم کمک می کردند و شریک رندگی یکدیگر بودند،احساس خوشبختی می کردند،آن ها دنیایی متفاوت داشتند،اما از تفاوت ها لذت می بردند.آنها ماه ها وقت صرف شناخت،درک و احترام گذاشتن به نیازهای مختلف و رفتارهای یکدیگر کردند و سال ها با عشق و احترام با هم زندگی کردند. روزی تصمیم گرفتند به زمین پرواز کنند.اوایل همه چیز خوب بود و بر وفق مراد پیش می رفت.اما رفته رفته تحت تاثیر فضای زمین قرار گرفتند و یک روز با بیماری فراموشی از خواب بیدار شدند.
مریخی ها ونوسی ها فراموش کردند که از سیاره های متفاوتی آمده اند و باید تفاوت هایی داشته باشند. یک روز تمام چیزهایی که در مورد تفاوت های هم یاد گرفته بودند از ذهنشان پاک شد و از آن روز تا کنون مردان و زنان با هم در تضادند.
ادامه دارد...
[="Tahoma"][="Black"]تقاوت اصلی مریخی ها و ونوسی ها
مریخی ها
[/]
۱-بزرگترین اشتباه:مریخی ها با راه حل دادن مزاحمت ایجاد میکنند.
۲-مردها به زبان مریخی حرف میزنند.
۳-مریخی ها باید اهمیت گوش دادن را درک کنند.
۴-در کره مریخ ابراز علاقه روش خاصی دارد.
۵-مردها برای این که حالشان بهتر شود به غارهایشان میروند.
۶-در مریخ مردان فرض میکنند اگر همسرشان محبت و توجه بیش تری نمی خواهد پس به اندازه کافی محبت دیده است.
۷-مریخی ها از اعتماد و اطمینان و پذیرش دیگرات لذت میبرند.
به قطع و یقین درون هر مریخی یک ونوسی هست!
ونوسی ها
۱-بزرگترین اشتباه:ونوسی ها نصیحت های بی ثمر می کنند.
۲-زن ها به زبان ونوسی حرف می زنند.
۳-ونوسی ها نباید سعی کنند مردها را تغییر بدهند.
۴-در ونوس به زبان نیاوردن عشق فاجعه است!
۵-زن ها برای این که حالشان بهتر شود در مورد مشکلاتشان حرف می زنند.
۶-ونوسی ها خوش ندارند از طرف عشق و علاقه بخواهند.
۷-اصولا ونوسی ها از این که دیگران درکشان کنند و به آنها عشق بورزند ،لذت میبرند.
به قطع و یقین درون هر ونوسی یک مریخی هست!
شعار این مجال
وَإِن طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا (حجرات9)
و اگر دو طايفه از مؤمنان با هم بجنگند ميان آن دو را اصلاح دهيد.
[="Tahoma"][="Black"]ارتباط زن و شوهر
«تا توانی دل به دست آر
دلشکستن هنر نمیباشد»
دوری و دوستی
تصور کنید وقتی از کار برمی گردیدکودک تان سراغ تان می آید و خود را در آغوش شما می اندازد و بعد که نشستی هم دست از سرتان بر نمی دارد روی زانوی تان می نشیند و از شما جدا نمی شود. این کار کودک برای مدت کمی قابل تحمل است وقتی طولانی شد نفس گیر می شود ولی اگر این کودک برود بازی کند و وقتی شما آمدید نشستید لحظاتی سراغ تان بیاید این ملاقات شیرین خواهد بود. برخی از زنان و مردان ارتباط شان خیلی تنگاتنگ است و هیچ یک برای خود خلوتی ندارد. این دوستی ها لذت بخش نخواهد بود. کمی دور شدن سبب شیرین شدن لحظه های حضور می شود.
گاهی لازم است زن و شوهر عمدا ساعات یا چند شبانه روز با هم نباشند در این فرصت آنها می توانند رابطه خود را از دور برانداز کنند و سهم خود و دیگری را در ارتباط شان ارزیابی کنند و عیب یابی کنند. این امر باعث می شوند همسران نسبت به همدیگر قدردان تر شوند.
تذکر: گاهی ممکن است همسری وابستگی شدید داشته باشد و مرتب بخواهد نزدیک همسرش باشد کنار او بنشیند، با او و هم زمان با او بخوابد، اگر همسرش بیرون باشد باید همیشه در دسترس باشد تا به او تماس بگیرد و لحظه لحظه زندگی اورا کنترل داشته باشد این ارتباط نفس گیر می شود. فرد وابسته مانند کنه اذیت کننده خواهد بود و پس زده می شود. برای ترمیم این ارتباط بهتر است از مشاوره و مطالعه کمک گرفته شود.
طبیعت من و عقرب
روزی مردی، عقربی را دید که درون آب دست و پا میزند، او تصمیم گرفت عقرب را نجات دهد،اما عقرب انگشت او را نیش زد. مرد باز هم سعی کرد تا عقرب را از اب بیرون بیاورد، اما عقرب بار دیگر او را نیش زد.
رهگذری او را دید وپرسید:برای چه عقربی را که نیش میزند نجات میدهی؟
مرد پاسخ داد:این طبیعت عقرب است که نیش بزند ولی طبیعت من این است که عشق بورزم.
شعار این هشداروقتي از همه جا نا اميد شدي، در میان کوه فرياد بزن آيا هنوز اميد هست؟
خواهي شنيد که هست هست هست... .
[="Tahoma"][="Black"]ارتباط زن و شوهر
دوای هم ، شفای هم ، برای هم ، فدای هم
دل هم ، جان هم ، جانان هم ، دلدار هم باشیم
دید و بازدید
از نظر روان شناختی وقتی ما با خانواده و نزدیکان خود دید و باز دید میکنیم یونهای شادی در مغزمان ترشح میشود و سبب افزایش نشاط ما میشود. متأسفانه تجملات، چشم و همچشمی، به دل گرفتن و دل خور شدن از همدیگر به دلیل ظرفیت پایین و...مانع رسیدن ما به فواید مادی، اجتماعی ،خانوادگی،تربیتی ،معنوی ، شناختی و عاطفی صله رحم می شود. برخی از این فواید در نمودار پایین آمده است. به یاد داشته باشیم که سازگاری بالا با شرایط نشانه شخصیت سالم و هوش بالا است. بیاییم با حذف تشریفات زائد و ساده گرفتن مهمانی ها تعداد دید و باز دید را بیشتر و نعمت نشاط را افزایش ببریم. بیاییم با عفو و دفن کینه ها در قبرستان گذشت مراسم شادی برای خانواده برپا کنیم.
مهمانیهای تجملاتی سبب فشار روانی زیاد بر خانوادههای کم درآمد و فرزندانشان میشود. خانمی میگفت: خدا را شکر وضع مالی ما خوب است، اما وقتی برادرم و فرزندانش به منزل ما میآیند در فشار هستند و در مهمانی جبرانی برایشان خیلی سخت است که مثل ما پذیرایی کنند بنابراین تصمیم گرفته ایم صله رحم را قطع کنیم. این خانم اگر میدانست فواید صله رحم چقدر است حتما برای مشکل خود راه حل ساده تری را در نظر می گرفت تا حداقل خود و خانواده اش را محروم از آن فواید( مانند طول عمر، افزایش روزی، دفع بلا و...) نکند. بله چرا با ساده گرفتن مهمانی ها و خودمانی شدن ارتباطات به خود و دیگران کمک نکنیم؟!
ادامه دارد...
بریدی و نبریدم
تغییر نگرش
طلبهای میگفت: در روابط خویشاوندی برخی میگویند: موشک جواب موشک برخی میگویند موشک جواب فشنگ. من میگویم سلام و احوال پرسی جواب موشک یا فشنگ؛ بچه هایم به من می گویند ایام عید و ... منزل فلان فامیل نرویم چون آنها منزل ما نمیآیند.
گفتم اولاً خدا گفته با کسی که از شما برید پیوند برقرار کنید، بهش باید بگوییم چشم.
ثانیاً ما اگر خودمان را هم دوست داشته باشیم باید به آنها سر بزنیم چون امامان فرمودند صله رحم عمرتان را طولانی میکند بلا را از شما دور می کند و برکت را بر شما نازل می کند. در برابر قطع رابطه خویشاوندی از عمر کم میکند برکت را می برد، خشم خدا را در پی دارد و ...
عشق پیرمرد
پیرمردی صبح زود از خانه اش خارج شد. در راه با یک ماشین تصادف کرد و آسیب دید عابرانی که رد می شدند به سرعت او را به اولین درمانگاه رساندند . .
پرستاران ابتدا زخمهای پیرمرد را پانسمان کردند. سپس به او گفتند: "باید ازت عکسبرداری بشه تا مطمئن بشیم جائی از بدنت آسیب دیدگی یا شکستگی نداشته باشه "
پیرمرد غمگین شد، گفت خیلی عجله دارد و نیازی به عکسبرداری نیست .
پرستاران از او دلیل عجله اش را پرسیدند :
او گفت : همسرم در خانه سالمندان است. هر روز صبح من به آنجا می روم و صبحانه را با او می خورم. امروز به حد کافی دیر شده نمی خواهم تاخیر من بیشتر شود !
یکی از پرستاران به او گفت : خودمان به او خبر می دهیم تا منتظرت نماند .
پیرمرد با اندوه ! گفت : خیلی متأسفم. او آلزایمر دارد . چیزی را متوجه نخواهد شد ! او حتی مرا هم نمی شناسد !
پرستار با حیرت گفت: وقتی که نمی داند شما چه کسی هستید، چرا هر روز صبح برای صرف صبحانه پیش او می روید؟
پیرمرد با صدایی گرفته ، به آرامی گفت: اما من که می دانم او چه کسی است !
معرفی کتاب
تحلیلی اجتماعی از صله رحم، سید حسین شرف الدین، نشر مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)
ادامه دارد[=B Mitra]...[=B Mitra]
[="Tahoma"][="Black"]شعری زیبا از فیض کاشانی
[/]
بیا تا مونس هم ، یار هم ، غمخوار هم باشیم
انیس جان هم ، فرسوده و بیمار هم باشیم
شب آید ، شمع هم گردیم و بهر یکدگر سوزیم
شود چون روز ، دست و پای هم ، در کار هم باشیم
دوای هم ، شفای هم ، برای هم ، فدای هم
دل هم ، جان هم ، جانان هم ، دلدار هم باشیم
بهم یک تن شویم و یک دل و یکرنگ و یک پیشه
سری در کار هم آریم و دوشِ بارِ هم باشیم
جدایی را نباشد زَهره ای تا در میان آید
بهم آریم سَر ، بر گِرد هم ، پَرگار هم باشیم
حیات یکدگر باشیم و بهر یکدگر میریم
گهی خندان زِهم ، گه خسته و افگار هم باشیم
به وقت هوشیاری عقل کُل گردیم بهر هم
چو وقتی مستی آید ، ساغرِ سرشارِ هم باشیم
شویم از نغمه سازی عندلیبِ غم سُرای هم
به رنگ و بوی یکدیگر ، گل گلزار هم باشیم
به جمیعت پناه آریم از بادِ پریشانی
اگر غفلت کند آهنگِ ما ، هشیار هم باشیم
برای دیده بانی خواب را بَر خویشتن بندیم
زِ بهر پاسبانی ، دیده بیدار هم باشیم
جمال یکدگر گردیم و عیب یکدگر پوشیم
قَبا و جُبّه و پیراهن و دَستارِ هم باشیم
غم هم ، شادی هم ، دین هم ، دنیای هم گردیم
بلای یکدگر را چاره و ناچار هم باشیم
بلاگردان هم گردیده ، گِردِ یکدگر گردیم
شده قربان هم از جان و مِنّت دار هم باشیم
یکی گردیم در گفتار و در کردار و در رفتار
زبان و دست و پا ، یک کرده ، خدمتکار هم باشیم
نمی بینم بجز تو همدمی ای "فیض" در عالم
بیا دمساز هم ، گنجینه اسرار هم باشیم
شعار این هشدار
هر روز فکر کن، امروز روز آخر است پس بی دریغ مهر بورز بی انتها دوست بدار
نعمت هستیم، قدرش را نمی داند»
رابطه حسنه
یکی از جاهایی که رابطه و اخلاق اسلامی و خوب نداشتن با دیگران( گذشت، مدارا و..) میتواند به ما ضربه بزند در مرگ عزیران است.
عزاداری واقعی برای عزیزان از دست رفته 4- 8 هفته بیشتر نباید طول بکشد.
عزا داری 4 مرحله دارد : انکار، اعتراض، افسردگی و بازگشت به زندگی.
افرادی که در عزای عزیزی عزاداریشان بسیار به طول بیانجامد در اغلب موارد اشاره به این دارند که احساس گناه نسبت به برخوردشان با متوفی دارند.
در واقع رابطه حسنه ما با دیگران فایده اش به خودمان هم می رسد. چرا حالا که از دست مان بر می آید کاری نکنیم؟ چرا به رابطه های تلخ همین الان پایان ندهیم؟
مادر
مردی مقابل گل فروشی ایستاده بود و میخواست دسته گلی برای مادرش که در شهر دیگری بود سفارش دهد تا برایش پست شود. وقتی از گل فروشی خارج شد، دختری را دید که روی جدول خیابان نشسته بود و هق هق گریه میکرد.
مرد نزدیک رفت و از او پرسید: دختر خوب چرا گریه میکنی؟
دختر در حالی که گریه میکرد، گفت: میخواستم برای مادرم یک شاخه گل رز بخرم ولی..فقط 75 تومان دارم، درحالی که گل رز 200 تومان میشود.
مرد لبخند زد و گفت: با من بیا، من برای تو یک شاخه گل رز قشنگ میخرم. وقتی از گلفروشی خارج میشدند، مرد به دختر گفت: مادرت کجاست؟ میخواهی ترا برسانم؟
دختر دست مرد را گرفت و گفت: آنجا و به طرف قبرستان اشاره کرد. مرد او را به قبرستان برد و دختر روی یک قبر تازه نشست و گل را آنجا گذاشت.
مرد دلش گرفت و طاقت نیاورد، به گل فروشی برگشت، دسته گل را گرفت و 200 کیلو متر رانندگی کرد تا خودش دسته گل را به مادرش بدهد (1)
شعار این هشدار
ای که از دستت می رسد کاری بکن
پیش از آن که از تو نیاید هیچ کار
[=verdana](1)www.dastanak.com
[="Tahoma"][="Black"]ارتباط زن و شوهر
«خوردن برای زیستن و ذکرکردن است
تو معتقد که زیستن از بهر خوردن است»
رابطه زناشویی
توصیههای دینی در ارتباط با رابطه زناشویی مورد پسند روانشناسان قرار گرفته است. بیتوجهی نسبت به آن سبب اختلالات جنسی- روانی برای فرزند میشود. تجربه و تحقیقات نشان میدهد که افرادی که در کودکی متوجه رابطه زناشویی والدین خود بودهاند یا مورد سوء استفاده جنسی نزدیکان قرار گرفتهاند، منبع انحرافات اخلاقی و روانی میشوند. بنابراین به جاست که برای رفع و دفع این آسیبها والدین به مدیریت و کنترل هوس لحظه بپردازند. کتاب حلیه المتقین اثر علامه مجلسی فصلی در این خصوص دارد.
نکته: برخی از هشدارها در این کتاب به معنی علت صد در صد نیست بلکه اشاره به زمینه ساز بودن آنها دارد، مثلا گفته شده که اگر زن و شوهری مشغول رابطه باشند و فرزندشان صدای آنها را بشوند زناکار میشود. این به معنی این نیست که حتماً زنا کار میشود ولی به معنی این است که این فرزند با آسیبی که دیده اگر والدین درصدد جبران برنیایند زمینه آلوده شدن به زنا را دارد. نیز در این کتاب از رابطه در برخی از زمان ها و ایام هفته نهی شده است این نهیها که در غیر از روزه های واجب هستند. جنبه ارشادی دارد و حرمت ندارد. البته میتواند اثر نامطلوبی در نطفه بگذارد.
ادامه دارد...
[/]
راز بخشندگی؟
مرد زاهدی که در کوهستان زندگی میکرد در کنار چشمه ای نشست تا آبی بنوشد و رفع خستگی کند . سنگ زیبایی درون چشمه دید. آن را برداشت و در خورجینش گذاشت و به راهش ادامه داد. در راه به مسافری برخورد که از شدت گرسنگی به حالت ضعف افتاده بود. کنار او نشست و از داخل خورجینش نانی بیرون آورد و به او داد. مرد گرسنه هنگام خوردن نان چشمش به سنگ گرانبهای درون خورجین افتاد. نگاهی به زاهد کرد و گفت: " آیا آن سنگ را به من میدهی؟" زاهد بیدرنگ سنگ را در آورد و به او داد. مسافر از خوشحالی در پوست خود نمیگنجید. او میدانست که این سنگ آنقدر قیمتی است که با فروش آن میتواند تا آخر عمر در رفاه زندگی کند. بنابراین با عجله سنگ را برداشت و با عجله به سمت شهر حرکت کرد. چند روز بعد همان مسافر نزد زاهد آمد و گفت:" من خیلی فکر کردم، تو با اینکه میدانستی این سنگ چهقدر ارزش دارد، خیلی راحت به من هدیه کردی." بعد دست در جیبش برد و سنگ را در آورد و گفت:" من این سنگ را به تو بر میگردانم ولی در عوض چیز گرانبهاتری از تو میخواهم.به من یاد بده چگونه میتوانم مثل تو باشم؟ (1)"
شعار این هشدار
آموخته ام كه فقط چند ثانيه طول مي كشد تا زخم هاي عميقي در قلب كساني كه دوستشان داريم، ايجاد كنيم اما سال ها طول مي كشد تا آن زخم ها را التيام بخشیم.
(1)كتاب سبز زندگي، محمود معين مهر، چاپ اول، نشر هاجر، 1385،ص 177
[="Tahoma"][="Black"]ارتباط زن و شوهر
«اختلاف زن و شوهر
تا حدودی نمک زندگی است.»
شیوه حل مشکلات
به طور کلی ما در روابط مان با دیگران برای رفع اختلافات از چند سبک کمک می گیریم. اگر زن و مرد برای حل مشکلات زناشویی به چند سبک آشنایی داشته باشند و بهترین را گزینش کنند و تلاش کنند مهارت خود را افزایش دهند، در سایه درک، احترام و تفاهم متقابل، زندگی ای شیرین خواهند ساخت:
1. پرخاشگری و مقابله به مثل
2.تسلیم(ساختن و سوختن)
3.تظاهر و برخورد منافقانه
4. اجتناب و دوری
5. مذاکره و گفت و گو
چهار روش اول غریزی است و انسان با حیوانات دیگری مشترک است. اما ما نباید به عنوان اشرف مخلوقات به این راه های ابتدایی و در دسترس اکتفا کنیم. چون مشکل همچنان به جای خود باقی است و این روش ها نتایج تلخی به بار می آورند. از بین همه این سبک ها مذاکره بهترین است با فواید عالی و بیآسیب. مذاکره و گفتگو مهارت است که باید مانند همه مهارتهای دیگر(رانندگی، شنا و..) با تمرین و ممارست به آن مجهز بشویم. این مهارت را باید قبل از ازدواج کسب کنیم. نوشدارو بعد از مرگ سهراب به درد نمی خورد.
تأسف شدید: متأسفانه اغلب والدین خود نمیدانند و نمیتوانند در این راه کمکی به فرزندان خود بکنند. حاضرند برای جهیزیه و خرج عقد و عروسی و سیسمونی( سخت افزار زندگی) هزینه کنند ولی برای کتاب در زمینه رفع مشاجرات (نرم افزار زندگی) یک ریال هم خرج نمیکنند. ما هم مشکل داریم به جای پا تختی و هدیه به عروس داماد چیزی می دهیم که زیاد نمی تواند در شیرین کردن زندگی سهمی داشته باشد.
معرفی کتاب
1.مشاجره نه، گفتگو کنید، نشر ثامن الحجج - علم و دانش، تهران.
2.معجزه گفتگو، نشر صابرین، تهران
معرفی نرم افزار
1. سایت مؤسسه پژواک اندیشه و هنر. دکتر مجد، تلفن22028672-0251
2. نیز برای آشنایی با نرم افزارهای مفید در رابطه با ازدواج، خانواده، تربیت و... به آدرس زیر رجوع کنید
شعار این هشدار
مشکلی نیست که آسان نشود
مرد آن است که هراسان نشود
[="Tahoma"][="Black"]ایستگاه شادی:khaneh:
فرشته مهربون
مردی داشت در خیابان حرکت می کرد که ناگهان صدایی از پشت گفت: - اگر یک قدم دیگه جلو بروی کشته می شوی .
مرد ایستاد و در همان لحظه آجری از بالا افتاد جلوی پایش.مرد نفس راحتی کشید و با تعجب دوروبرش را نگاه کرد اما کسی را ندید .
به هر حال نجات پیدا کرده بود .
به راهش ادامه داد .به محض اینکه می خواست از خیابان رد بشود باز همان صدا گفت :- بایست! مرد ایستاد و در همان لحظه ماشینی با سرعتی عجیب از کنارش رد شد .بازهم نجات پیدا کرده بود .
مرد پرسید تو کی هستی و صدا جواب داد : من فرشته مهربون تو هستم .
مرد فکری کرد و گفت : - اون موقعی که من داشتم ازدواج میکردم کدام گوری بودی ؟
[="Tahoma"][="Black"]ارتباط زن و شوهر
«تو همانی که میاندیشی»
کس نخارد پشت من...
عروس و داماد از وقتی که هسته زندگی مشترکشان شکل میگیرد، باید با چنگ و دندان مراقب آن باشند تا این هسته تبدیل به نهال و سپس درخت تنومند و پر ثمر شود. باید با هم تلاش کنند تا مانع دخالت ها شوند نباید به دلیل یک هیجانی آنی پل های پشت سر را با دینامیت خشم منهدم کرد. بله زن و شوهر به همدیگر نیاز دارند باید حرمت امام زاده خانه را متولی( زوج) نگه دارد. هر حرف خصوصی ای را نباید به حتی والدین گفت.
طبیعی است که مشاجره بین دو موجود زنده انسانی پیش بیاید نباید سریع به مرزهای یکدیگر با کمک از خانواده ها لشکر کشی کرد و با توپخانه ناسزا و بدگویی، تأسیسات آبروی همدیگر را ویران کرد. زن و شوهر باید به فکر خود باشند ممکن است افراد لحظاتی از آنها جانبداری کنند ولی به هر حال آنها سراغ زندگی خود می روند. بله آنها هم از این گونه اختلافات در زندگی یشان دارند.
گاهی زن در برابر خانواده اش باید سپر مرد شود و گاهی مرد باید در برابر خانواده اش سپر همسرش شود. به عنوان نمونه اگر وقت ندارید به مادرتان سر بزنید یا اعتراضی به عمل کرد آنها دارید بهتر است این امر با صراحت و احترام متقابل و صمیمیت از طرف فرزند همان والدین به آنها در غیاب همسر بیان شود. از سویی دیگر بهتر است در حفظ حرمت ها زن و شوهر یاریگر هم باشند به عنوان نمونه به جای این که مرد از والدینش دعوت کند عروس این کار را بکند. یا داماد روز مادر هدیه به مادر خانمش بدهد.
مثالی زیبا : اگر فرشی خریده باشیم قیمتی، زمانی که ماست روی آن بریزد با هر پارچه ای آن را تمیز نمی کنیم با احتیاط اول ماست را بر میداریم و بعد با پارچهای تمیز نه غبار آلود و روغنی آن قسمت را پاک و تمیز می کنیم. اگر ماست اختلاف بر فرش گرانبهای زندگی زناشویی ریخت باید با احتیاط آن را برطرف کنیم از هر پارچه دخالتی کمک نگیریم و گرنه فرش زندگی خرابتر میشود.
شعار این هشدار
گنجشکه با شوهرش دعواش میشه بدون چادر می دود تو کوچه داد می زنه پیشی بیا منو بخور
[="Tahoma"][="Black"]ارتباط زن و شوهر
ز سوز عشق خوشتر در جهان نیست
[/]
كه بی او گل نخندید ابر نگریست
کشتی1
خودکنترلی و تقوا که نمود اراده هستند، دو جنبه دارد
یکی جنبه فردی که ریشه در اراده و اختیار فرد دارد و آن «خودکنترلی و اراده متکی به خود است».
دیگری «خودکنترلی و اراده حمایتی» است.
در این قسمت زن و شوهر باید به شکل شبکه ای و تعاملی بر دینداری همدیگر اثر مثبت بگذارند «وادارنده» نسبت به خوبی ها و «بازدارنده» از بدی ها باشند.
وقتی پیامبر از حضرت زهرا پرسیدند، از شوهرت راضی هستید فرمودند کمک خوبی در اطاعت خداوند است( نِعمَ العُونُ فی طاعهِ اللهِ). و این یکی از پایه های مهم در کفویت متدینان است.
بنابراین کسی (زن یا مرد) نمیتواند ادعا کند که من اگر بدم یا خوب به تو ربطی نداره و هرکسی را در گور خودش می گذارند بله تجربههای مشاورهای بیانگر این حقیقت است که کشتی خانواده را نمیتوان سوراخ کرد و ادعا کرد سهم خود است به تو ربطی ندارد. فردی که این کشتی را با دینامیت گناه، سوراخ میکند، باید بداند به احتمال زیاد با کار او کم کم آب بیغیرتی، بیحیایی، و... کشتی را غرق خواهد کرد.
شعار این هشدار
َتَعَاوَنُواْ عَلَى الْبرِّ وَالتَّقْوَى وَلاَ تَعَاوَنُواْ عَلَى الإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ (مائده 2)
در نيكوكارى و پرهيزگارى(خودنگهداری) با يكديگر همكارى كنيد و در گناه و تعدى دستيار هم نشويد و از خدا پروا كنيد كه خدا سخت كيفر است.
[="Tahoma"][="Black"]ارتباط زن و شوهر
«فلك جز عشق محرابی ندارد
جهان بی خاك عشق آبی ندارد»
کشتی خانواده2(شبهه زدایی)
خانمی با ناراحتی میگفت در احادیث آمده که اگر مردی به ناموس مردم تجاوز چشمی و جنسی کند به ناموسش تجاوز میشود، چرا اینگونه است. من که متدین هستم چه کنم که شوهرم حدود خدا را نگه نمیدارند و دنبال ناموس مردم است؟
به این خانم و امثال ایشان باید گفت که این روایات به معنی این نیست که خدا برای عذاب آن مرد همسرش را در معرض قرار میدهد بلکه مراد این است که ماهیت کار مرد به گونهای است که اگر همسرش را به بیراهه کشاند بعید نیست. رابطه نامشروع مرد صد درصد منجر به بیعفتی زن متدین او هم می شود؛ به تعبیر فلاسفه علت تامه نیست.
بله کار مرد میتواند « زمینه ساز» بیحیایی زنش هم شود. کم نبودند زنانی که برای انتقام از شوهرشان به بیراهه کشیده شدند. در تحلیلی دیگر می توان گفت که مرد غیرتمند، مانند سپر محافظ همسرش است و حتی نگاه و رفتار و کلمات و منشش برای مردان بالهوس مرز و قلمرو درست میکند مردی که اهل بی عفتی و تعرض به ناموس دیگران است به تدریج از غیرتش هم کاسته میشود وقتی غیرتش که مانند «قلعه» بود، فتح شد احتمالا آن وقت تعدی و تجاوز به همسرش مستعدتر خواهد بود.
برخی از مردان غیرتی دیروز با آوردن ماهواره به منزل و دیدن صحنههای مبتذل و غیرتشکن با خویشاوندان، از همسرانشان میخواهند با آرایش جلوی بیگانه حاضر شوند. فرو ریختن دیوار غیرت به تدریج اتفاق میافتد. البته همین که قرآن نام زنانی را به عنوان الگو یاد میکند که در کانون شرک زندگی میکردند، ولی بنده صالح خدا بودند، بیانگر این است که قدرت اراده مهمترین رکن در خویشتن داری است و نمیتوان کج روی های خود را به کار دیگران اسناد داد. و یا کج رویهای دیگران را برای توجیه اشتباه خود بیان کرد.
ادامه دارد...
تمثیل قرآنی رهنما
ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِينَ كَفَرُوا اِمْرَأَةَ نُوحٍ وَاِمْرَأَةَ لُوطٍ كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَيْئًا وَقِيلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ( تحریم/)10
خدا براى كسانى كه كفر ورزيده اند آن نوح و آن لوط را مثل آورده [كه] هر دو در نكاح دو بنده از بندگان شايسته ما بودند و به آنها خيانت كردند و كارى از دست [شوهران] آنها در برابر خدا ساخته نبود و گفته شد با داخل شوندگان داخل آتش شويد
وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِينَ آمَنُوا اِمْرَأَةَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِي عِندَكَ بَيْتًا فِي الْجَنَّةِ وَنَجِّنِي مِن فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ( تحریم/11)
و براى كسانى كه ايمان آورده اند خدا همسر فرعون را مثل آورده آنگاه كه گفت پروردگارا پيش خود در بهشت خانه اى برايم بساز و مرا از فرعون و كردارش نجات ده و مرا از دست مردم ستمگر برهان
سخن حکیمانه
آیت الله بهجت (ره) فرمودند: کسی که بداند هر که خدا را یاد کند، خدا همنشین اوست، احتیاج به هیچ وعظی ندارد، میداند چه باید بکند و چه باید نکند؛ میداند که آنچه را که میداند، باید انجام دهد، و در آنچه که نمیداند، باید احتیاط کند
شعار این هشدار
به خدا گفتم بیا دنیا رو قسمت کنیم! آسمون واسه من، ابراش مال تو، دریا مال من، موج هاش مال تو، ماه برای من، خورشید برای تو،
خدا خندید و گفت: تو بندگی کن، همه دنیا مال تو، ... من هم مال تو!
[="Tahoma"][="Black"]ارتباط زن و شوهر
تو نیکی میکن و در دجله انداز
که ایزد در بیابانت دهد باز
مخفی کاری و شکنجه روحی
تصور کنید:
1. هر موقع از بیرون میآیید متوجه میشوید که همسرتان که مشغول گفتگوی تلفنی بوده است سخنان و تماسش را قطع میکند،
2. او برای تماس گرفتن به کسی گوشی را داخل اتاق دیگری به دور از شما می برد و با کسی صحبت میکند قربان و صدقه اش میرود.
3. میبینید که او این روزها پیامک های زیادی دریافت می کند و جدیدا برای گوشی اش رمز گذاشته است یا برای این که کسی هنگام دریافت پیام زود تر پیام را نبیند شیرجه می رود و پیام را می خواند.
4. او که شاغل است نام چند تا از همکارش را در گوشی ذخیره کرده است و گاهی با یکی گفت و گو می کند و با تعابیر عاطفی غلیظ مانند جونم، عزیزم، فدات بشم و... با او حرف می زند.
چه احساسی پیدا می کنی؟
آیا برای شما قابل پذیرش است همسرتان بگوید این کارهای مسائل خصوصی است و شما کاری به این کار نداشته باش. مخفی کاری همسران یکی از عوامل مهم برای شکنجه روحی است.
مثال کشتی
رابطه زن و مرد مانند کشتی است که هر دو باید در حفظ آن کوشا باشند هیچ یک نمیتواند ادعا کند که با سوراخ کردن قسمتی از آن تصرف در سهم خود کرده است. رابطه مرد زن باید«شفاف» باشد. در«زمین ابهام» علفهای هرز و پیچکهای تردید، ذهن خوانی، بدبینی، کینه، مقابله به مثل و انتقامگیری ها خیلی سریع رشد می کنند و بر بوته های مهر و رضایت از زندگی و صفا سایه می اندازند و مزرعه دایر زندگی را به بیابانی بایر تبدیل می کند.
ادامه دارد...[/]
[="Tahoma"][="Black"]اتاق فکر
حسين بودن كجا و يا حسين گفتن كجا
دین آئین زندگی است، برای ابعاد مختلف زندگی مانند خانواده، ازدواج، تربیت کودک و... برنامه دارد. برای استفاده از میوه شیرین دین دین خود را از کارشناسان دینی بگیریم. خودخواهی و امیال و سلیقههای خود را به کارهای دینی گره نزنیم چون هم دیگران را از دین زده میکند و هم خود از آیین بهتر زیستن فاصله میگیریم. داستان زیر را بخوانیم و تدبر کنیم.
ياحسين گفتن كجا و با حسين بودن كجا ؟! سال گذشته با فرزند نوزادم در مراسم عزاداري حضرت علي اصغر در مصلي تهران شركت كردم.بين برنامه مجبور شدم مجلس را ترك كنم تا فرزندم را براي آرام كردن به بيرون ببرم. وقتي برگشتم بايد از بين جمعيت مادران عبور مي كردم. تقريبا همه راه ميدادند تا براي اينكه برسم سر جاي خودم از بين جمعيت عبور كنم. فرزندم در آغوشم و خيلي خسته بودم. تا رسيدم به يكي از مادران كه اصلا قصد نداشت به من راه بده تا از كنارش بگذرم. با بدجنسي تمام راه را گرفته بود و تكون نمي خورد. خواهش كردم كمي جابجا بشه تا عبور كنم. اما انگار نه انگار وقتي صورتش را بلند كرد و تونستم ببينمش چشمهاش را ديدم كه از شدت گريه براي علي اصغر حسين سرخ سرخ بود. اما .............. خداي من با حسين بودن كجا و يا حسين گفتن كجا . (1)
شعار این هشدار
هرچه برای خود می پسندی برای همسرت نیز بپسند و هرچه برای خودت نمی پسندی برای او نیز نپسند
[="Tahoma"][="Black"]ایستگاه شادی:khaneh:
نظريه پرداز ازدواج
ما براثر كمبود عقل ازدواج ميكنيم. بر اثر كمبود حوصله طلاق مي دهيم و بالاخره بر اثر كمبود حافظه دوباره ازدواج مي كنيم:Gig:
[/]
ياد خدا ، شيطان را مى تارانَد
مدیریت رابطه زناشویی
رابطه زناشویی به تعبیر روایات نباید حیوانگونه باشد. برخی فکر میکنند در این رابطه تنها رضایت مرد کفایت میکند. به همین دلیل به خواستههای همسر در اینباره توجه نمیکنند. عملکرد بد مرد ( بدون مقدمه و آماده کردن روانی همسر) در اینجا سبب سردی زن نسبت به مرد و اصل رابطه میشود.
بسیاری از مردان در این رابطه با مسائل جنسی، سیاست یک بام دو هوا دارند. به عنوان نمونه اکثر قریب به اتفاق مردان این روایت را از حفظاند که اگر مرد نیاز به رابطه زناشویی داشت، زن باید هر چند بر شتر سوار باشد، تمکین کند. اما روایات دیگر این باب را جدی نمیگیرند؛ مثلاً به مرد توصیه شده است، رابطه بدون آمادگی روحی، جسمی و معنوی( دعا، اعوذ بالله من الشیطان و...) رابطه نداشته باشد و خروسوار عمل نکند.
مردانی که بد عمل میکنند و به نکات روان شناختی یادشده عمل نمیکنند دود کارشان(سرد مزاجی زن و ناکامی خود) به چشم خودشان میرود.
ادامه دارد...
[=B Mitra](1)[=B Mitra]گزیده غررالحکم و دررالکلم، ص[=B Mitra]53[=B Mitra].
چون عروسی به خانه آوردید، با محبت و تواضع کفش هایش را در آورده ،پاهایش را بشویید آن گاه او را به حجله دعوت کنید .این چنین است که مهر،برکت و رحمت بر خانه و عروستان سایه می افکند .
پیامبر اکرم (ص)، من لا یحضره الفقیه،ج3.ص358 "
وقتی عروس به حجله آمد به کعبه رو کنید،گیسوان او را نوازش کرده زلف تاب دارش را به چنگ گیرید و آرام بگویید ((خدایا !این امانت توست که به من سپردی .با گفته ی تو او را به خود حلال کرده ام ،فرزندم را مبارک ، پارسا و از پیروان پیامبرت قرار ده و شیطان را از او دور فرما))
امام صادق(ع)، فروع کافی ج5 ص500 "
آن گاه وضو سازید ،تن و روان خویش طراوت بخشید ،رو به خدای مهربان کنید و دو رکعت نماز عشق به جای آورید .به عروس خود نیز بگویید همین کار را بکند.
امام صادق(ع)، مکارم الاخلاق ص 239 "
پیش از این که با عروس خویش به بستر زفاف روید،هدیه ای به وی بدهید ،با این کار عشق و آرامش را به او هدیه کرده اید.
امام صادق(ع)، وسائل الشیعه ج12 ص215 "
شب هنگام که شوهرتان در بستر آرمیده و منتظر آغوش گرم شماست،خود را به کاری سر گرم نکنید،زمان را طول ندهید ،مبادا همسرتان به خواب برود، چرا که زنی این چنین ،تا بیداری شوهر همواره مورد نفرین فرشتگان است.
پیامبر اکرم(ص)، همان ص 17 "
ادامه دارد...
خانمها شرم و آزرم صفت پسندیده و نیکوی شماست ،اما حیا از شوهر ،ناپسند و بیجا. بهترین شما کسی است که چون با شوهر خلوت کند ،لباس حیا از خود بیفکند و چون لباس بپوشد ،جامه ی شرم و حیا را نیز بپوشد و زیبایی ها و دل ربایی های خود را به دیگران عرضه مدارد.
امام صادق(ع)، وسائل الشیعه ج14 ،ص215 "
شب هنگام که پرده ها فرو می افتد ، خواب بر پلک ها چیره میشود بر هیچ بانویی روا نیست که بخوابد،مگر آن که خویشتن را به آغوش شوهر بسپارد .باید لباس از تن به در آید ،کنار شوهر بیارامید و پوست بدن خویش به بدن شوهر بچسبانید .این چنین خود را به شوهر عرضه داشته اید .
پیامبر اکرم(ص)، همان ، ج14 ،ص126 "
هر جا که شوهرتان شما را به خلوت بخواند ،همان جا بهشت شماست! روا نیست شوهر خود را از بهره وری جنسی و لذت حلال منع کنید .
پیامبر اکرم(ص)، همان ،ص112 "
دنیا و خوشی های آن برای شما آفریده شده است . لذیذ ترین چیزها در این دنیا آمیزش با همسر است .چنان که لذت بخش ترین کاردر باغ بهشت نیز همین است.
امام صادق(ع)، کافی ،ج5،ص321 "
چه لذتی بالاتر و چشم نواز تر از دیدن بدن عریان همسر است . قبل از هم خوابگی خود را از شوهرتان دریغ مدارید ،بگذارید شوهرتان شما را ببوید و ببوسد.
امام صادق(ع)، حلیه المتقین ،ص71 "
ادامه دارد...
وقتی به سوی همسرتان می روید ،در آغوش فرشتگانید .چون به آمیزش می پردازید گناهانتان چون برگ درختان فرو می ریزد و چون غسل میکنید خود را می شویید ،از گناهان بیرون می روید .
پیامبر اکرم(ص)، کافی، ج5، ص496 "
هنگام آمیزش به طور کامل برهنه و عریان نشوید و زیر پوشی هر چند نازک به تن داشته باشید .
پیامبر اکرم(ص)، وسائل الشیعه ،ج14 ،ص85 "
زن را به حال خود بگذارید با وی در نیاویزید او را به اجبار به سوی خود نخوانید زن نیازمند عشوه گری و طنازی است نه زور و اجبار.
پیامبر اکرم(ص)، حلیه المتقین ،ص67 "
سخن گفتن با پروردگار لذت بخش و روح افزاست،اما وقتی شوهرتان شما را به خلوت خویش میخواند، نماز را طول ندهید و خرامان به سویش بشتابید.
پیامبر اکرم(ص)، کافی ج 5 ص 508 "
هنگام در آمیختن با همسر خویش ،یکدیگر را ببویید ،ببوسید ،عشق بازی کنید و با سخنان محبت امیز ،عشق را به او پیش کش کنید .
پیامبر اکرم (ص)، محجه البیضاء ،ج3،ص110 "
[=B Mitra]
[="Tahoma"][="Black"]نکاتی روان شناختی در احادیث امامان و پیامبر اسلام ( ص) در مورد روابط جنسی
[/]
هنگام آمیزش چون پرندگان شتاب نکنید صبر پیشه ی خود سازید زنها نیازمند وقت بیشتری هستند مدتی نه چندان طولانی به عشق بازی بپردازید همسرتان را کاملا" آماده سازید.آمادگی دو سویه آمیزش را فرح بخش و کامل می کند.
امام علی(ع) وسائل الشیعه ج14 ،ص83 ، امام صادق (ع) کافی ج5،ص497 "
آمیزش مکن مگر اینکه با همسرت بسیار بازی کنی و سینه هایش را آرام بفشاری چون چنین کنی آمادگی لازم را برای در آمیختن پیدا می کند .در این حالت،شهوت از صورت و چشمان او نمایان می شود و از تو همان میطلبد که تو از وی می خواهی .
امام رضا(ع)، سفینه البحار ،ج1،باب الجمع "
هیچ گاه با شکم سیر با همسر خود هم بستر نشوید این کار موجب بیماری و چه بسا موجب مرگ خواهد شد .
امام صادق (ع)، وسائل الشیعه ج14،ص191 "
چون شب از سفر بر می گردی،خستگی راه آرامش از تو میستاند بهتر است آمیزش با همسرت را تا صبح به تاخیر اندازی.
امام صادق(ع)،همان ص93 "
گاه وقتی قصد مسافرت داری ،دل شوره عجیب به سراغت می آید ،همسرت نیز مضطرب و نگران است آیا بهتر نیست در آستانه ی سفر از هم آغوشی و نزدیکی با او بگذری؟!
ادامه دارد...امام صادق(ع)،همان "
سفر با شریک زندگی ،آرام ساز و غم زداست.سفر خستگی و اضطراب نیز دارد.در سفر گاه همه چیز برایت مهیا نیست.گاه شرایط سفر شرایطی غیر عادیست ،بهتر است در این شرایط غیر عادی از هم خوابگی با یار زندگیت بپرهیزی.
امام صادق (ع) ، وسائل الشیعه،ج 14، ص 93 "
چون به آمیزش پرداختی سخن کوتاه کن ،مبادا فرزندی لال نصیب تو گردد.
امام علی (ع)، همان ص87 "
وقتی به قصد فرزند ،خرامان به سوی همسر خویش می شتابی به عورت او نگاه مکن !مبادا فرزندی نابینا تو را پدید آید.
امام علی (ع) ،همان ص87
چون به قصد بارور کردن رحم همسرت ،نزد او آرمیدی،با نیتی پاک و زبانی گویا با خدای مهربان چنین بگو (( خدایا مرا فرزندی عنایت فرما و او را پاکیزه و سالم قرار ده که در خلقت او زیاد و کم نباشد و او را عاقبت به خیر گردان))
امام محمد باقر (ع)،همان ج15،ص106 "
در حال جنابت ،به قصد بچه دار شدن ،با همسرت هم آغوش مگرد ،بهتر است غسل کنی ،اندکی آرام گیری ،پاک و طاهر شوی و سپس . . . اگر چنین نکردی و فرزندی مجنون و کم عقل نصیبت شد کس دیگری جز خود را نکوهش مکن .
پیامبر اکرم(ص)، همان ج1،ص99 "
ادامه دارد...
اندیشه آدمی به هر جا روان است . در اندیشه ی دیگری بودن نا میمون است .در این هنگام با شهوت زن دیگر نباید با زن خود هم بستر شوی.
"پیامبر اکرم(ص)،همان ص120 "
شیطان خودش خواسته که در فرزندان آدم شریک شود و این مایه ی بسی نگرانی است ،نگران مباشید !هنگام آمیزش با ذکر ((بسم الله الرحمن الرحیم)) خدا را یاد کند و از شر شیطان به خالق نیکی ها پناه ببرید اگر چنین نکنید ممکن است فرزندتان محبت اهل بیت (ع) را در دل نداشته باشد .
امام علی (ع)،همان ص96 "
وقتی به قصد آمیزش کنار یکدیگر آرمیدید،دو دستمال تمیز و پاک در کنار خود قرار دهید ، هر کدام از دستمال جدا گانه استفاده کنید .
پیامبر اکرم(ص)،همان ص188 "
هنگامی که به اوج لذت جنسی نزدیک شده اید ،حتی الامکان از ریختن نطفه ی خود به بیرون خود داری مکنید ،بگذارید غدد جنسی آزادانه به تخلیه بپردازند ،خود داری از تخلیه ی نطفه ،موجب سنگ مثانه خواهد شد .
امام رضا(ع)، سفینه البحار،ج1،باب الجمع "
اگر به هر دلیل عمل آمیزش به طول انجامید و عمل انزال صورت نگیرد،چه بسا موجبات سنگ مثانه فراهم گردد.از طولانی کردن مدت هم بستری بدون انزال پرهیز کنید .
امام رضا(ع)، سفینه البحار،ج1،باب الجمع "
ادامه دارد...
پس از آمیزش یکباره بلند مشوید و ننشینید،بلکه ابتدا به طرف راست بچرخید و اندکی بعد برای ادرار ولو اندک برخیزید ،پس از آن برای رسیدن به تعادل وآرامش غسل کنید ،با رعایت این آداب از سنگ مثانه در امان خواهید ماند.
امام رضا (ع) ،سفینه البحار،ج1،باب الجمع "
مکانی خلوت در زمانی بی سرو صدا ،با دلی آرام شرایط مناسبی برای هم بستری است .اگر آمیزش و انعقاد نطفه با دلی آرام و خالی از اضطراب صورت پذیرد ،خون به صورت طبیعی در رگ ها جریان می یابد،انتقال ژن ها طبیعی تر انجام میگیرد و در نتیجه فرزند ،به پدر و مادرش بیش تر شبیه خواهد شد.
امام حسن (ع) ،بحار الانوار ،ج6 ،ص359 "
پرندگان هر کدام صفاتی دارند :شایست و ناشایست ،در آمیزش نیز آدابی دارند ،"کلاغ" علی رغم پرو بال سیاه و صدای ناهنجارش،در آمیزش مخفی کاراست ،آمیزش مخفی کارانه را از کلاغ بیاموزید.
امام صادق(ع)،وسائل الشیعه ،ج14،ص100 "
وقتی کودکی در اتاق است و شما را می پاید و حتی بی اختیار نفس و صدای شما را می شنود،از خیر این لحظات دل نشین و بهشتی در گذرید ،مبادا آن کودک در بزرگی به رابطه نامشروع تن در دهد که رستگار نمی گردد.
پیامبر اکرم (ص)،همان ص95و فروع کافی ج5، ص500 "
خانم ها از آرایش دریغ مکنید ،بهترین ملایم ترین و دل نواز ترین عطر را به کار برید زیبا ترین و دلربا ترین لباس را به اندام خویش بپوشانید خود را حداقل با یک گردنبند زینت بخشید و صبح و شام خود را به شوهر عرضه دارید ،در یک کلام چشم دل شریک زندگیتان را هنرمندانه بربایید .
پیامبر اکرم(ص) ،وسایل ،همان ،ص112 "
ادامه دارد...
آقایان!مطابق میل خانمتان لباس بپوشید ،در خانه نیز آراسته و دل ربا باشید ،هوش و حواس همسرتان را ماهرانه به خود جلب کنید ،با این کار غدد جنسی او را نسبت به خود فعال کنید و عفت او را نسبت به دیگران فزونی می بخشید.
امام رضا(ع)، مکارم الاخلاق ،ص80 "
حلالی لذت بخش تر از هم بستر شدن با همسر نیست ،ولی زیاده روی در این امر نارواست ،میانه روی در آمیزش به سلامت آدمی می افزاید و عمر را زیاد می کند.
امام صادق (ع) ،وسائل الشیعه ،ج14،ص96 "
مرد باید مقداری از شهوت خود را نگه دارد که همواره توانایی جنسی داشته باشد ،زیرا زن شوهر خود را در امور جنسی توانا بیابد ،بهتر از این است که او را ناتوان ببیند ،مرد ناتوان نمی تواند همسر خود را راضی نگه دارد .
امام علی(ع) همان، ص180 "
همان گونه که در امور جنسی زیاده روی نارواست ،کم گذاردن و سستی به خرج دادن نیز ناشایست است ،روا نیست مرد بیش از 4 ماه ،امیزش جنسی با همسر جوان خود را ترک کند حتی اگر مصیبت دیده باشد .
امام رضا (ع)،همان ،188 "
مراقب باشید ،رو و پشت به قبله با همسر خویش هم بستر شدن ،زشت و ناپسند است .حرمت کعبه را نگه دارید و خدا و فرشتگان را از خویش نا خرسند مسازید .
امام صادق(ع)،همان ص14 "
ادامه دارد...
در این اوقات آمیزش نکنید : 1- بین اذان صبح و طلوع خورشید 2- بین غروب تا تاریک شدن هوا 3- هنگام خورشید گرفتگی و ماه گرفتگی 4- هنگام زلزله.
امام صادق (ع)،همان ،ص96 "
در اول شب چه زمستان و چه تابستان ،آمیزش نکنید زیرا معده و رگها پر است و موجب بیماری نقرس ،سنگ مثانه ،ضعف چشم و چکیدن ادرار می گردد.
پیامبر اکرم (ص)، همان ص91 "
اگر فرزند کم عقل ودیوانه و جذامی نمی خواهید در اول ،وسط و آخر ماه (قمری) با همسر خود در نیامیزید چه بسا ممکن است آن چه نمی خواهید صورت پذیرد.
پیامبر اکرم (ص)، همان ص91 "
در شب عید فطر ،عید قربان و نیمه شعبان نیز آمیزش به قصد فرزند دار شدن دوری گزینید چرا که ممکن است فرزند شما شرور ،معلول ،بد یمن و زشت رو گردد .
پیامبر اکرم (ص)،وسایل الشیعه ج14 ،ص187 "
اگر گاه چشمانت بی اختیار یا با اختیار به زنی افتاد و مسحور او شد و دلت لرزید ،پیش از این که پایت بلغزد ،چشم فرو بند و در اولین فرصت با همسرت هم بستر شو ،چرا که زنان همگی مانند همند.
امام علی (ع)،همان ص73 "
ادامه دارد...
چون همسرت باردار شد ،از آمیزش بپرهیز،تنها در ماه های اول (با مشورت پزشک ) می توانی با وضو به نزدیکی اقدام کنی،جنینی که در رحم همسرت است بسیار مقدس و قابل احترام است.
پیامبر اکرم (ص)،وسایل الشیعه ،ج14 ص188 "
زنان به قدر کافی از عادت ماهیانه رنج می برند روا نیست با آمیزش در این دوران به رنج آنها بیفزاییم . این عمل علاوه بر حرمت شرعی ،غیر اخلاقی و غیر بهداشتی نیز می باشد ،در این اوقات می توان از دیگر اعضا بهره برد.
امام صادق(ع)،همان ج1 ،ص571 "
عشق به همسر گرما بخش و انرژی زاست ، با اعلام این عشق به او قلب وی را تسخیر کنید. ((دوستت دارم عزیزم )) جمله ای که هیچ گاه از قلب زن بیرون رفتنی نیست ،همسر خود را از این کلام آتشین محروم نسازید.
پیامبر اکرم (ص)،همان ص10 "
هر کار از راه خود به انجام رسد نیکوست .آمیزش با همسر نیز باید از طریق معمول صورت پذیرد تا آرامش جنسی و روانی حصل آید. نزدیکی با او از پشت به شدت مکروه ،نامیمون و غیر بهداشتی است .
پیامبر اکرم (ص)، همان "
گاهی سر بر بالین همسرتان بگذارید ،با او گفت و گو کنید ،کلمات سوزان و عاشقانه رد وبدل کنید ،یکدیگر را در آغوش بفشارید ،عشق بازی با همسر سرگرمی مومن است.
پیامبر اکرم (ص)،همان ص82 "
ادامه دارد...
[="Tahoma"][="Black"]نکاتی روان شناختی در احادیث امامان و پیامبر اسلام ( ص) در مورد روابط جنسی
هم آغوشی را برای آخر شب بگذارید زیرا برای بدن مناسب ،برای فرزند دار شدن امیدوارتر و فرزند عاقل تر خواهد شد .
امام رضا(ع)، سفینه البحار،ج1،باب الجمع "
وقتی در بدن احساس ناراحتی میکنید و علتی برای آن نمییابید ،وقتی احساس میکنید حرارت بدنتان بالا رفته و عضلات بدن شما رو به تحلیل میرود و هنگامی که به دنبال مأمن و ماوایی میگردید که شما را آرامش بخشد، به نزد همسرتان رفته و با آمیزش، خود را شفا بخشید .
امام علی (ع)،حلیه المتقین ،ص75 "
معرفی کتاب:
1- مشاوره جنسی، علی اسلامی نسب، نشر نسل نو اندیش.
2-اخلاق و رفتار جنسی یوسف غلامی، دفتر نشر معارف.
شعار این هشدار
دین، آیین بهتر زیستن است
برای دیگران نیز بپسندیم»
مشکلات جنسی
در شرع مقدس به مردان اجازه داده شده براي اجتناب از گناه در صورتي كه همسران شان مشكلات جنسي شدید داشتند، ازدواج متعدد يا مدتدار كنند. اما بسیاری مرد ها به نيازهاي جنسي همسران شان اصلاً توجه ندارند. برخي از زنان از روی حیا مجبورند بسوزند و دم نزنند و وقتي كه شوهرشان مشكل جنسي دارند به روي خود نیاورند و دنبال درمان( دارويي و شيميايي) بر نیايند. همان شوهراني كه اگر دو روز ايام ماهانه همسرانشان طولانيتر شود، برج زهرمار ميشوند.
آقای محترم! دقت كنيد اين نياز جنسی دو طرفه است. مشکل جنسیای دارید با کمک از متخصص غدد و روانشناس در پی درمان باشید و اگر واقعا مشكل لاعلاج جنسي داريد با همسرتان راحت باشيد تا خداي نكرده از روي شرم دمي به درازي يك عمر فرو نبندند. اجازه دهيد تصميم بگيرند تا اگر شهوت شان طوفاني است به گناه و تشويش فكري و احساس گناه مبتلا نشوند.
نكته کاربردی
برخي افراد در مشاوره قبل از بيان مشكلاتشان ترديد دارند پيش خودشان ميگويند اگر ما مسائلمان را بگوييم مشاور از ما بدش ميآيد يا ما را مسخره میكند يا به ما ميخندد، بعد كه بيان ميكنند، ميبينند كه مشاور اصلاً اين واكنشها را نشان نداد و مشكلات را از ديد مشكل نگاه كرد. متخصصاني كه در زمينه جنسي كار ميكنند مانند سكس درمانگر، مشاور جنسي، اورولوژيست، متخصص غدد نيز همين گونهاند افرادي كه مشكل دارند تصور ميكنند آن متخصصان تعجب ميكنند، در حالي كه آنها در تخصص خود پيوسته با انواعي از مشكلات روبرو هستند. پس اگر مشكلي داريد خجالت نكشيد و براي درمان اقدام كنيد.
شعار این هشدار
امام صادق عليه السلام : يكي از پيامبران بيمار شد؛ پس گفت : خود را درمان نمي كنم تا همو كه بيمارم كرده است شفايم دهد . خداوند تعالي به او وحي كرد كه : تا خود رادرمان نكني ،شفايت ندهم ؛ زيرا شفا دادن از من است .(1)
(1)منتخب ميزان الحكمة، صفحه ٢٠٩
[="Tahoma"][="Black"]ارتباط زن و شوهر
«عیب در یک جمله بگفتی
(مهارت انتقاد کردن سالم)
هنرش نیز بگو»
قند و نقد
وقتی ما از همدیگر ناراحت میشویم نباید کاری کنیم که فقط در آن لحظه دلمان خنک شود چون لحظه ای ما را آرام میکند ولی عیب طرف مقابل را رفع نمیکند و در برابر او هم حالت تدافعی به خود میگیرد و مقابله به مثل میکند.
اعتراض يعني نقد و نقد در فرهنگ عامه ما يعني «جراحي رواني» و جراحي يعني درد. بنابراین برای نقد ابتدا بايد مانند عمل جراحی در پزشکی، فرد به با بیان صفات خوبش، اتاق بيهوشي ببریم و سپس با بیان یک انتقاد، عمل جراحي را انجام دهیم و غده عیب را برداريم پس از عمل از براي جلوگيري از درد و احساس طرد و مقاومت بخيه كنيم و مسكن همدلی استفاده مي كنيم. به این روش «روش ساندویچی» گویند؛ در ساندويچ فلفل وجود دارد آما لابه لاي مواد غذاي ديگر. اعتراض بايد پيچيده در بيان نقاط مثبت باشد تا فرد احساس حمله نكند ودر پي مقابله به مثل نباشد.
ادامه دارد...
[/]
[="Tahoma"][="Black"] بنابراین:
1- بحث و بگو مگو نكنيد.
2- در حضور ديگران نباشد
3-. به او زمان براي پذيرش بدهيم.
4- از شيوه غير مستقيم كمك بگيرد
5. از او نخواهيد به اشتباهش اعتراف كند.
6- آيه الكرسي را قبل از سخن گفتن بخوانيد.
7- گاهي نامه، نوار كاست بهتر جواب ميدهد.
8- زبان سنج باشيد به بار هيجاني كلمات توجه كنيد
9- مكان سنج باشيد (هر سخن جا و هر نكته مكاني دارد)
10- از بيان اعتراض هاي متعدد در يك جلسه جداً خود داري كنيد.
11- از افراد با نفوذ و محبوب او به شكل غير مستقيم كمك بگيريد.
12- زمان سنجي را از دست ندهيد زماني كه او از نظر رواني آماده پذيرش باشد.
13- به تفاوت هاي جنسيتي توجه كنيد مثلا مرد اقتدار دارد و زن وابسته، زن عاطفي و مرد منطقي،
14- نقد، نباید برخاسته از حسد و غرض ورزی و تسویه حساب باشد.تذکرهای حسودانه و کینه توزانه، وضع را بدتر می کند. اصلا مگر ازیک حسود، نصیحت و خیرخواهی و تذکر به قصد اصلاح برمی آید؟
15-از دعا كمك بگيريد. قلب ها به دست مقلب القلوب است. حضرت موسي چگونه رفت با فرعون سخن بگويد: نرمش در گفتار، دعا براي شرح صدر خود و تفهيم كلام به غير و كمك از فردي كه شيوه نيكو و رسا دارد.
16-با بيان صفات مثبت او (نه تملق و دو رويي) بحث را خاتمه دهيد. خاتمه شيرين مهمه، خاتمه بد مانندآخرين تخمه تلخ است كه ميخوريد، مزه دهن و همه تخمه و آجیلهای قبلي را به هم میزند.
17- شخصيت سنج باشيد او انعطاف پذير است يا يك دنده، خودشيفته است يا متعادل، منفي نگر است يا خوش بين، اجتماعي است يا منزوي، دمدمي مزاج است يا با ثبات.
18- نقد کردن سخته نه؟ بالاخره با ظرفت بايد با انسانها برخورد كرد چون قلبهاشون از بلور شکننده ترند يه همين دليل است كه ميگويند: ارتباطات يك هنر است(communication is an art). اين يك مهارت است و نياز به مطالعه، تمرين مستمر و ذوق دارد .(1)
نصحک بین الملاء تقریعٌ (2)
نصحیت کردن در جمع، سبب کوبیدن شخصیت طرف مقابل میشود
[="Tahoma"][="Black"]ارتباط زن و شوهر
«در قایق تربیت، والدین باید هماهنگ
پارو بزنند تا به مقصد برسند»
هماهنگی والدین
گروه سرود، یک نفر دارند که با حرکات دستش گروه را در خواندن، و سکوت و نگاه هماهنگ میکند. اگر او بد عمل کند، گروه مانند لشکر شکسته خورده دچار تشویش میشود . والدین هم مانند این فرد هماهنگ کننده هستند وقتی خودشان ساز مخالف میزنند، نباید انتظار داشت که فرزند یا فرزندان با آنها هماهنگ باشند. تعارض الگوها سبب تردید و در پی آن تشویش و اضطراب میشود.
یکی از مهمترین ویژگیهای خانواده متعادل هماهنگی والدین در تربیت است. اگر پدر بزرگ و مادر بزرگ ها دخالت کنند، سبب چند الگویی میشود. چند الگویی از مهمترین عوامل اختلال در روند تربیت است.
تعارض ها
مراقب تعارض ها و تناقض ها در گفتارتان باشید. والدینی که خود( هر کدام) در گفتارشان تناقض است یا تناقض و تضادهایی که در رفتار و احساس و گفتار والدین با همدیگر باشد سبب تشویش و اضطراب کودک می شود.
تزاحم ها
برخورد تند و پرخاشگرانه والدین نزد فرزند سبب تنش در فرزند و احساس ناامنی میشود والدین باید مذاکره را جایگزین، پرخاشگری و برخورد تند کنند.
بد قولی ممنوع
فرزند والدین را تکیه گاه خود می دانند اگر بد قولی کنند ممکن است از دید خودشان آب از آب تکان نخورد ولی این امر امنیت روانی فرزند را به هم میزند.
شعار این هشدار
هر روز فکر کن، امروز روز آخر است پس بی دریغ مهر بورز بی انتها دوست بدار