مِهر بي مُهر
به اعتقاد من ارتباط دختر و پسر اگر به قصد ازدواج باشد از جهتي مانند كار بانكي نياز به ضمانت فرد و چند ضامن معتبر دارد. هرچه كار مهم تر باشد ضمانت و ضامن معتبر تري نياز هست. ارتباط دختر و پسر بدون تعهد، ضمانت خانواده پسر و نظارت پدر و مادر دختر مانند جاده بسيار لغزنده است كه يك طرفش به دره ختم مي شود.
اجازه دهيد كه با يك داستان كه مشت نمونه خروار است سخن خودم را بيان كنم:
ليسانس گرفته بودم و مدتي تنها كارم در خانه اين بود كه در كارهاي خانه به مادرم كمك كنم.براي كاريابي خيلي اين طرف و آن طرف رفتم. به هر كس كه مي شناخيم رو زديم تا بلكه جايي مشغول شوم. كار براي من از چند جهت مهم و ضروري بود يكي از اين جهت كه پدرم سالمند بود و نمي توانست كار كند و بازنشستگي اي دريافت نمي كرد و بيمه هم نداشت. از سويي هم من 27 ساله شده بودم و هيچ اسباب و اثاثيه اي به عنوان جهيزيه نداشتم.
گاهي به دختران فاميل كه نگاه ميكردم حسوديم ميشد. اونا به دليل دارايي پدري خيلي زود به سر و سامون رسيده بودند ولي من كه درس بيشتري خونده بودم. از زندگي عقب بودم.
يك روز تو آشپزخونه سرگرم شستن ظرف ها بودم كه صداي زنگ در بلند شد يكي دستش را گذاشته بود روي زنگ و بر نمي داشت. همه اعضاي خونه با عجله به حيات آمديم داداشم بود. هنوز لب از لب باز نكرده بود كه بابا گفت چه خبرته همه ما را كه زهره ترك كردي. داداش كه خبر داغي داشت با همون لبخند هميشگي اي كه رو لبانش دادشت گفت:ببخشيد و بعد با هيجان داد زد: مژده مژده. من كه صبرم لبريز شده بود با اصرار از او خواستم كه خبر را بده. بالاخره تصويب شد كه اگر خبر خوشي بود من شيريني او را بدهم.
وقتي خبر را شنيديم همه خوشحال شديم. اشك تو چشمان مادر و پدر پيرم حلقه زد. و من از برادرم كه برايم در مخابرات كار پيدا كرده بود پشت سر هم تشكر مي كردم.
همه كارهام را راست و ريس كردم مدارك و عكسم را در كيفم گذاشتم و لباس هايم را شستم و اتو كردم تا صبح شنبه آماده، سركار حاضر شوم.
تا صبح روز موعود لحظه شماري كردم. وقتي به اداره رفتم از ساختمان جديد و اتاق هاي محل كار كه تميز بود، خيلي خوشم آمد. تو دلم يه ريز داداشم سعيد و همسر و بچه اش را دعا مي كردم.
كاري كه به من محول شده بود كار مشكلي نبود. من و يك كارمند مردي در يك اتاق بايد كار مي كرديم. حس خوبي نداشتم ولي وقتي متوجه شدم كه مرتب تا ساعات اداري در اتاق آمد و شد هست خيالم راحت شد و مشغول به كار شدم.
با حيا و متانتي كه داشتم هميشه سدي عاطفي بين من و همكاران حاكم بود هرگز بيش از حد ضرورت با هم اتاقم هم سخن نمي شدم و اجازه نمي دادم با من بيش از حد نياز سخن را طولاني كند. يكي دو ماه همه چيز به خوبي و خوشي مي گذشت تا اين كه يك روز مسئول مخابرات به اتاقم آمد او كارهايي به من محول كرد كه مجبور بودم ده پانزده روزي دو ساعت اضافه سركارم حاضر شوم از اين كه كار اضافي به من داده شده بود احساس باكفايتي مي كردم ، دلم خوش بود كه با پول آن مي توانم قسمتي از جهيزيه ام را بخرم.
اون روز باد پاييزي زندگي من وزيدن گرفته بود و من خبر نداشتم. ساعت كاري اداره تمام شده بود و اداره تقريباً تعطيل. زير چشمي به همكارم كه زونكن و پرونده هاي توي كمدها را بيرون مي ريخت نگاه كردم. يكي يكي آنها را بررسي ميكرد و داخل كمد ميگذاشت خيال رفتن نداشت از اين كه يك مرد مجرد در اتاقم آن هم در ساعت تعطيلي اداره حاضر بود حس خوبي نداشتم. سريع كارم را جمع و جور كردم و از اداره خارج شدم. فردا و پس فردا اين داستان تكرار شد. از اين كه مي ديدم كارهايم مانده است و روزها يكي پس از ديگري مي گذرد نگران بودم.
ميترسيدم رئيس اداره از من ايراد بگيرد و كارم را از دست بدهم و از آرزوهايم بمانم و دل خوشي پدر و مادرم به سراب تبديل شود. تصميم گرفتم بدون توجه به همكارم كارم را ادامه دهم.
ادامه دارد...
وقتي كار تعطيل شد همكارم كمي خوراكي آورد و روي ميزم گذاشت و گفت: از اين خوراكي ها هم ميل كنيد تا بتونيد هنوز حرفش تموم نشده بود كه با اضطراب گفتم ببخشيد شما كه كارتون تموم شده منزل نمي رويد؟! با پوز خندي شيطاني گفت: كارم تموم شده بعد با چشمك به من اشاره كرد و گفت: ولي براي عشقم كار مي كنم.
من كه تا به حال با مرد غريبه اي اين گونه همكلام نشده بودم و چنين سخنانی در قاموس روابط ما نمي گنجيد گر گرفتم. حالم بد شد و با عجله بدون اين كه حتي يك كلام بتوانم به او بگويم و بدون اين كه ميز كارم را مرتب كنم به طرف خانه روانه شدم. بعد از ظهر بدي داشتم مادرم كه متوجه پريشاني من شده بود زير گوش پدرم پچ پچي كرد و پدرم كه گوش سنگيني داشت بلند گفت: هيچيش نيست كارش زياده خسته شده بايد استراحت كنه.
فكر قلم كشيدن روي كار بعد از آن همه در بدري و پرس و جو در ذهنم جا نمي گرفت. تصميم گرفتم با برخورد جدي با همكارم مواجه شوم. با خودم گفتم شايد من جايي شل آمده ام كه او به خود اجازه داده تا اين حد جسارت كند.
فرداي آن روز با قيافه اي عبوس وارد اتاقم شدم و حتي جواب سلام همكارم را هم ندادم. كمي از كارم نگذشته بود كه تلفنم زنگ خورد گوشي را بر داشتم اون قدر سرگرم كارم بود كه صدا را نشناختم با ادب گفتم بفرماييد در خدمت تان هستم. وقتي با خنده گفت خدمت از منه عزيزم متوجه شدم كه همكارم آقاي مولايي است. با نگاه تندي به او گوشي را گذاشتم.
چند روز گذشت هر روزي يك نقشه اي سوار مي كرد. مزاحمت هاي او برايم كمي مزه دار شده بود. گاهي تو خونه هم كه بودم مي رفتم تو خيال پردازي و در عالم خيال به او و كارهايش فكر مي كردم. راستش از قيافه اش كه بدم نمي آمد او كه مجرد هم بود بي اختيار به اين فكر مي كردم كه اگر او از من خواستگاري كند بد هم نيست.
مدت ها بود كه در ذهن خودم او را خواستگارم مي پنداشتم . وقتي به خود آمدم ديدم نسبت به قبل خيلي كوتاه آمده ام. من كه در برخورد با نا محرم جدي بودم و از خلوت با نامحرم گريزان بودم وقتي همكارم مرخصي مي گرفت دل من هم برايش مي گرفت. گاهي او با شوخي هاي با نمكش من را به خنده وا مي داشت. او هم فهميده بود كه به او فكر مي كنم.
يك روز به من تماس گرفت . سخنانش را كه شنيدم مي خواستم از خوشحالي پر در بياورم او به من پيشنهاد ازدواج داد. و من با دست پس مي زدم و با پا پيش مي كشيدم. ديگه من خواب و بيداريم شده بود آقاي مولايي.
مولايي نسبت به من در دينداري سست تر بود گاهي كه خلوتي پيش ميآمد به بهانه اي به سمت من مي آمد گاهي دست من را در دستش ميگرفت و مي فشرد. من از اين كارش بدم مي آمد و به او اعتراض كردم. او كه فرد تحصيل كرده و خوش بياني بود گفت: وقتي هر دو راضي هستيم و قرار است با هم ازدواج كنيم كار بدي انجام نمي دهيم. با انكار من او پيشنهاد داد كه خودمان تا روز ازدواج عقد تاريخ دار بخوانيم تا گناهي انجام نشود و من كه احساس مي كردم زندگي ام از وجود مرد گمشده ام خالي است بدون درنگ پيشنهادش را با مهر صد شاخه گل رز پذيرفتم.
مولايي با من خيلي راحت بود. من هم كه او را شوهر خود مي دانستم و همه روياهايم را با او تفسير شده مي ديدم حتي به درخواست هاي ويژه او هم نه نمي گفتم.
چيزي نمانده بود كه زمان عقد ما منقضي شود كه متوجه شدم مولايي بدون اين كه به من آدرسي بدهد از شهر ما انتقالي گرفته است و به مركز استان منتقل شده است. او حتي براي خداحافظي هم نيامد. من فقط محل كار او را مي دانستم. هر گاه به بهانه اي سر راه او سبز مي شدم ، مسيرش را عوض مي كرد. وقتي تنها او را گير ميآوردم فقط يكي دو جمله را تكرار مي كرد: ما براي هم ساخته نشده ايم ما هيچ تناسبي با هم نداريم.
مانده بودم، چه كنم؟.بد جايي گير كرده بودم از سويي مانده بودم به همسر آينده ام چه بگويم و از سويي هم براي حفظ آبروي خود و خانواده ام ميترسيدم صداي اين ارتباطي كه طرف مقابل در قبالش هيچ تعهد كتبي و اخلاقي ندارد را در آورم.
مدتي است كه خواستگارانم را رد مي كنم ديگر مانده ام كه جواب اطرافيانم را چه بدهم. روزهاي با بي هدفي و سر در گمي من ميگذشت تا اين كه نتيجه كنكورم آمد من براي فوق ليسانس مترجمي قبول شده بودم اما بر خلاف خانواده ام اصلاً خوشحال نبودم چون دانشگاه ما چسبيده بود به محل كار مولايي نامرد. كه هيچ سنخيتي با من نداشت و من خر گول او را خورده بودم همان كه فهميدم در آلبوم خيانتهايش عكس چند منگول ديگري مانند من هم وجود دارد.
كاش ميتوانستم همه التهاب و درد درون را تبديل به يك فرياد كنم و به گوش همه دختران مثل خود برسانم كه مِهر پسران بايد به مُهر پدران تان تأييد شود و گرنه منتظر زمستان خيانت باشيد .
شعار اين هشدار حضرت صادق ( ع) :لاتُمازِح فیَجتَراُ علیک ، مزاح مکن که بر تو جرات پیدا میکنند.
شب زفاف1 در برخي مناطق شهری و روستایی در عصر تكنولوژي و ارتباطات هنوز رسم است شب زفاف دستمال از عروس و داماد بگيرند. خوشبختانه اين امر نسبت به قبل كمتر شده است.
عروس و داماد از وقتيكه عقدشان خوانده مي شود رسما ًزن و شوهرند و بايد برنامه زندگي خود را از زمان عقد بريزند يكي از اين برنامه مديريت روابط زناشويي است. رابطه اول زناشويي از نظر روانشناختي بسيار بسیار مهم و فراموش نشدنی(به ویژه برای عروس)است.رابطه اول بايد به دور از هر خستگي جسمي و پريشاني ذهني باشد. بنابراين عروس و داماد بايد تصميم بگيرند كه كي زمان مناسبي است نه ديگران.
عروس و داماد به خصوص داماد و افراد پخته فامیل بايد مانع شوند كه ديگران از آنها بخواهند كه مدرك شان (دستمال) را رو كنند. البته چون اين كار پيش زمينه هاي رسومي و فرهنگي دارد بهتر است خانواده ها را به تدريج مستقيم و غير مستقيم آماده كنند كه اين رسم را كنار بگذارند بهتراست از افراد رازدار و بانفوذ فاميل كمك بگيرند تا ازخانوادهها بخواهند از خير اين دستمال بگذرند.
اگر نمیشود با چيزي مشابه آنها را دنبال نخود سياه بفرستيد و اگر شرايط جسمي و رواني مناسبي نداريد به آنها بگوييد كه فعلا تا چند روز ديگر قصد ارتباط نداريم.
شعار این هشدار اولین رابطه زناشویی در ذهن ماندگار خواهد بود همان گونه که چیزی برسنگ حک شود.
به نکات دینی و روان شناختی شب زفاف توجه کنید.
چهل تقسیم بر دو
داشت مردی زنی چهل ساله بود در استغاثه و ناله:hey:
کای خداوند قادر بی چون هست چهل ساله بهر من افزون:Shekastan Del:
به دگر گونه ام حواله بده این بگیر و دو بیست ساله بده!(1):doosti:
(1)لطیفهها و طنزهای شیرین ازدواج و زناشویی، احمد ایزانلو، نشرشیفتگان پرواز 149.
«یا صاحبَ الغُرباء ِ؛
ای خدایی که همنشین غریبانی»(1)
شب زفاف2 دستمال عروسی رسم گرفتند دستمال در شب زفاف از عروس و داماد از جهاتي هم قابل دفاع است و تا حدودي نسبت به زمان قديم و اطلاعات كم مردم و عدم پيشرفت تكنولوژي براي رفع اتهاماتي خوب بوده است. كه الان هم ميتوان در مواردي كه احتمال بازي درآوردن و تهمت زدن بالا باشد بهتر است گواهي بكارت تهيه شود .
برخي از جوانان بي اطلاع (دخترياپسر) از بكارت و انواع آن اطلاعي ندارند ،بنابراين ممكن است يك داماد جوان راحت به دختري معصوم تهمت بيعفتي بزند و او هم زبانش درمقام دفاع الكن (2) باشد. چون نميدانند كه برخي از بكارت ها بدون هيچ نشانه و دردي زائل ميشوند. بنابراين عروس و داماد بهتر است در زمان نامزدي پنبه مباحث علمي رابطه زناشويي را هم بزنند تا شب زفاف اول بحث و تشويش و تهمت ها نشود.
معرفی کتاب:ازدواج مکتب انسان ساز نوشته دکترپاک نژاد.
شعار این هشدار
حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند:
بهترین شما کسی است که در برخورد با مردم نرمتر
و مهربانتر باشد و ارزشمندترین مردم کسانی هستند که با همسرانشان مهربان و بخشندهاند .
(1)مفاتیح الجنان، دعای جوشنکبیر
(2) الكن به معني كندزبان = كسي كه نميتواند از خود دفاع كند.
«فِی تَقَلُّبِ الأحوَالِ عُلِمَ جَوَاهِرُ الرِّجَالِ .
در فراز و نشیبهای روزگار، گوهر مردان
شناخته میشود.»(1)
شب زفاف 3 به دليل فقر تربيت جنسي و كاسه از آش داغتر شدن برخي متدينان از تربيت جنسي در كنار تربيت ديني اثر و خبري نيست.تربیت جنسی بخشی جدا نشدنی از تربیت دینی است. بنابراين برخي طبق ميل خود - نه دستور خدا- امري را زشت ميشمارند و حيای ناپسندي را ممدوح. به همين دليل كاري به سئوالات و شبهات جنسي فرزندان ندارند در اين صورت مزرعه ذهن دختر و پسر پر از علفهاي هرز خرافات و توهمات بي اساس ميشود و در پي آن مسائل جنسي كه بايد جزء لذتهايي باشد كه خداوند در پرتو ازدواج براي عروس و داماد( نه داماد تنها) حلال كرده است، تلخترين رابطه براي آنها به ويژه عروس به شمار ميرود.
كم نيستند دختراني كه شب زفاف را با ترس و لرز ميگذرانند شبي كه همه بشكن ميزنند، به افتخار آنها ميگويند و ميخندند، شب اضطرابشان شده است. اين امر بيشتر به دليل اين است كه روان آنها كوله باري سنگين از خرافات جورواجور بر دوش دارد و داماد هم روانشناسی شب زفاف را نمیداند.
معرفی کتاب
- والدین و تربیت جنسی کودکان، علی قائمی نشر انجمن اولیاء و مربیان.
- دنیا نوجوان، محمدرضا شرفی، نشر منادی تربیت.
- ازدواج مکتب انسان ساز نوشته دکتر پاک نژاد
شعار این هشدار با تربیت جنسی صحیح فرزندان
مانع انحرافات و اختلالات جنسی و زناشویی آنها در بزرگسالی شوید.
عروس عادی : با اجازه بزرگترا بله ( عین بچه آدم بله رو میگه و قال قضیه رو میکنه ):okey:
عروس لوس : بع .......له
عروس زیاد ی مودب:با اجازه ی پدرم ، مادرم ، برادرم ، خواهرم ، دایی جون ، عمه جون ،....زن عمو کوچیکه ، نوه خاله عمه شکوه ،اشکان کوچولو ، مرحوم زن اقا جان بزرگه ، قدسی خانوم جون ، ...( آخر هم یادش میره بگه بله واسه همین دوباره از اول شروع میکنه با اجازه ی پدرم مادرم ...)
عروس خارج رفته : با پرمیشن گریتترهای فمیلی ..یس
عروس خجالتی : اوهوم
عروس وحشت زده: ها!
عروس مغرور: فقط سرش را تکان میدهد.
عروس بی حوصله: خب
عروس دست پاچه: باشه باشه.
عروس قاطی: به کوری چشم پدر شوهر و مادر شوهر و همه فک و فامیل این بزغاله ( اشاره به داماد) آره
عروس هنرمند: با اجازه ی تمام اساتیدم استاد فرشچیان استاد معلم، جمیله شیخی، شکسپیر، لئوناردو داوینچی.آری میپذیرم که به پای این خبیث بسوزم چو پروانه بر سر آتش ...
عروس داش مشتی : با اجازه ی برو بچ من که پایه ام ...
عروس زیادی مومن و معتقد : بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین انه خیر ناصر و معین اعوذ بالله من شیطان رجیم یس و القران الحکیم .... و در آخر نعم
عروس فمنیست :یعنی چی چه معنی داره ؟ همش ما بگیم بله چقدر زن باید تو سری خور باشه چراهمش از ما سوال می پرسن یه بار هم از این مجسمه بلاهت ( اشاره به داماد) بپرسین .. . (2)
(2) لطیفهها و طنزهای شیرین ازدواج و زناشویی، احمد ایزانلو، نشرشیفتگان پرواز 69.
«یا مَن هو بِمَن ارادهُ علیمٌ ،
ای کسی که به هرکسی که مشتاقت است آگاهی»(1)
شب زفاف4
ساقدوش
در برخي مناطق رسم خوبي بود كه ساقدوش ميگذاشتند البته این رسم در آن وقت (شب زفاف) براي عصرحجرخوب بوده. الان كه به بركت ماهواره وبلوتوث و ..، خواب مسئولان فرهنگي بسياري از كودكان و نوجوانان ما هفت خط شدهاند ما بايد ساقدوش را زودتر بفرستيم تا ذهن آنها را از شبهات بزدايد و مانع انحرافات جنسی یشان شود . متاسفانه الان وقتي دو نفر تصميم دارند ازدواج كنند كلاسهایی ناقص بعد از آزمايش را ميگذارنند و فقط و فقط از شيوه هاي جلوگيري از بارداري سخن ميگويند.
درحاليكه ما الان براي گرفتن گواهي راهنمايي و رانندگي ساعتها بايد مطالعه كنيم و در كلاس شركت كنيم و آزمايشهاي طبي و شهري و...بدهيم.
راستي داستان عجيبي است. چرا جواني كه ميخواهد رانندگي و مدیریت يك زندگي مشترك را به عهده بگيرد بايد خام خام باشد.
پدران و مادران و جوانان عزيز حالا كه بسیاری از مسئولان فرهنگی و بهداشتی درخواب هستند شماخواب نباشيد.اگر والدين حيا ميكنيد ودرباه مسائل زناشویی و جنسی اطلاع کافی ندارید از افراد «بااطلاع، قابل اعتماد و متأهل» براي آموزش فرزندان تان كمك بگيريد .
مادري كه از شير مرغ تا جان آدمي زاد در جهيزيه ميگذارد باید برای بیمه کردن اصل زندگی آنها سي دي و كتابهای آموزش در رابطه با شيوه همسرداري و مسائل شب زفاف و.. در جهیزیه بگذارد.
برای آشنایی با سیدی و نرم افزارهای کاربردی برای زندگی به آدرس رجوع کنید.
شعار این هشدار
اَعجَزُ النَّاسِ مَن عَجَزَ عَنِ اکتِسابِ الاِخوَانِ، وَاَعجَزُ مِنهُ مَن ضَّیعَ مَن ظَفِرَ بِهِ مِنهُم ؛ (2) عاجز ترین مردم کسی است که از بدست آوردن دوست عاجز بماند و از او عاجزتر کسی است که دوستان بدست آورده را از دست بدهد.
الهی!به مردان در خانه ات
به آن زن ذلیلان ویرانه ات!
به آنان که با امر روحی فداک
نشینند و سبزی نمایند پاک
به آنان که از بیخ وبن زی ذیند
شب و روز با امر زن میزیند
به آنان که مرعوب مادر زنند
ز اخلاق نیکویش دم میزنند
به آن شیر مردان با پیشبند
که در ظرف شستن به تاب و تبند
به آنان که در بچه داری تکند
یلان عوض کردن پوشکند
به آنان که بی امر و اذن عیال نیاید
در از جیبشان یک ریال
به آنان که با ذوق وشوق تمام
به مادر زن خود بگویند: مام به آنان که درگیر سوزن نخند
گرفتار پخت و پز در مطبخند به آن قرمه سبزی پزان قَدَر
به آن مادران به ظاهر پدر الهی!به آه دل زن ذلیل
به آن اشک چشمان"ممد سبیل" به تنهای مردان که از لنگه کفش
چو جیغ عیالان شد بنفش که ما را بر این عهد کن استوار
از این زن ذلیلی مکن برکنار به زی ذی جماعت نما لطف خاص
فرما از این زندگی ماراخلاص
«به شیرین زبانی ولطف و خوشی
توانی که پیلی به مویی کشی»
شب زفاف 5
به دلائل مختلفي برخی از عروسان از ارتباط زناشويي واهمه دارد. يكي از این دلائل اين است كه گمان میكنند رابطه جنسي و ازاله بكارت با درد بسيار شديد همراه است. در مواردي بسیار خاص( نوعی اختلال جنسی) ممكن است اين مسأله براي داماد هم باشد اما فراموش نکنید که اين در موارد خیلی خاص است. رابطه زناشويي اگر بر اساس توصيههاي ديني و روانشناختی باشد، عروس و داماد هردو لذت ميبرند.
بسیاری از پسران و دامادان جوان ميل جنسي شديد و متأسفانه «فقرآگاهي جنسي» دارند. و همين امر ضربه محكمي به رابطه زناشويي كه بايد دو طرفه باشد ميزند. عروس خانم اگر ميبينيد كه شوهرتان از مسائل روانشناختي ارتباط زناشويي چيزي نميداند به طور مستقيم يا غيرمستقيم كمكش كن قبل از ارتباط سواد جنسي اش را ارتقا بخشد تا بعد شما را محكوم به سردي كه بازتابي از بي سوادي جنسياش بودهاست نكند.
اما درباره ترس عروسان ازارتباط زناشويي، بايد بگويم اين ترس تقریبا در همه موارد ازجهل و ناآگاهي جنسي و باورهای سمی ناشي ميشود. اگر بر اساس دستورات ديني و روانشناختي گام به گام جلو برويد نگران نباشيد براي هر دو لذت بخش خواهدبود.
سئوالات خود را با مشاوره رفع کنید: تلفن:09640 مرکز ملی پاسخگویی به سئوالات دینی بخش مشاوره
تغییر نگرش
شادابی چهره و کم خوری
در این نوشتار بارها و بارها سخن از رشد و ابعاد رشد سخن به میان آمد انسان موجودی است سه ساحتی، روح، روان، و جسم. این ابعاد با هم در تعامل هستند از هم اثر میپذیرند و بر هم اثر میگذارند. در حدیث زیر تأثیر تغذیه بر شادابی ظاهری و روانی نمایان است.
پیامبر اعظم (ص) حکایتی نقل فرمودند به این شرح((برادرم عیسی (ع) از شهری می گذشت که دو نفر زن و مرد را دید که بر سر هم فریاد می کشند!حضرت فرمود چه شده است؟
مرد گفت: ای پیامبر خدا ایشان همسر من است و او را مشکلی نیست زنی درستکار است، اما دارم از او جدا می شوم.
حضرت فرمود: چرا؟
مرد گفت:بی آنکه کهنسال شود، چهره اش از طراوت افتاده است.
حضرت گفت: ای زن می خواهی چهره ات پر طراوت شود.
زن گفت: بله ای پیامبر،
حضرت فرمودند:چون غذا می خوری از سیر شدن حذر کن.
آن زن چنان کرد و دیگر بار چهره اش طراوت یافت .(1)
شعار این هشدار هیچ چیز ترسناک تر از ترس نیست. اطلاعات
خوب به ما توانایی و شجاعت می دهد که گفته اند توانا بود هر که دانا بود.
شب زفاف 6 با مثالي ساده به شما عروس جوان ميگويم كه ترستان از اولین رابطه زناشویی بيمورد است البته يادتان باشد كه چون رابطه خيابان دوطرفه است اطلاع داماد هم بايد رشد كند. توجه به همان دستورات روانشناختي و ديني براي قبل، حين و بعد از رابطه لازم است.
اگر ميترسيد كه ممكن است اذيت شويد نگران نباشيد شما بارها و بارها با دوستان خود مزاح كردهايد به گونهاي كه در عالم مزاح دست یا بدن همديگر را نيشگون گرفته ايد يا به شوخي با چوب يا خط كشي به او زدهايد آن موقع او متوجه دردي نميشود بعد از بازي ميگويد ببين دستم سياه شده است. در واقع فرايند رابطه زناشويي اگر زماني باشد كه عروس و داماد از نظر جسمي و ذهني آماده باشند، نوعي خلسه هيپنوتيزمي براي هر دو همراه دارد.
داستان مولوی
مولوي ميگويد پدري از روي سياست دخترش را به ازدواج جواني در آورد و گفت مراقب باش بايد از او جدا شوي باردار نشو. دختر با شرم پرسيد از كجا بفهمم؟ گفت هنگام رابطه در چشمش نگاه كن وقتي ديدي چشمانش خمارآلود است بدان كه ممكن است در آن وضع باردارشوي. ماه ها گذشت پدر رفت به دخترش سر بزند كه متوجه شد باردار است به او گفت احمق مگر توصيهام را گوش نكردي دختر گفت چرا ولي آن موقع چشمانم ازخماري جايي را نمي ديد. نكته كاربردي
1- توصيه ميشود اطلاعات جنسيتان درباره مردان را به رخ همسرتان نكشيد چون مردان غيرتي هستند و اگر زمينه بدگماني داشته باشند سبب درد سرتان ميشود حتي اگر او با زرنگي خواست از زير زبانتان حرفي بكشد بگوييد زياد نميدانم و چيزهايي كليدی ميدانم ولي روانشناسان مرتب توصيه ميكنند قبل از «ارتباط زناشويي»، «اطلاعات زناشويي» را بايد افزايش دهيد تا زندگيتان آسيب نبيند و لازم است در اين زمينه كتابهايي را مطالعه كنيم.
البته اگر زن هم حساس باشد اطلاعات جنسی مرد در رابطه با زنان ممکن است سبب بدبینی شود بنابراین تا وقتی اعتمادتان به همدیگر کامل نشده است و تا زمانی که یکی از زوجین حساس است یا بد بین، بیان اطلاعات جنسی درباره جنس مخالف ممکن است دردسر ساز شود.
2- اگر همسرتان از رابطه زناشویی وحشت دارد برای کمک به او از مشاور و متخصص زنان مدد بگیرید و با تحمیل سبب مزمن شدن ترس و سردی او نشوید.
ادامه دارد...
عروس و داماد گرامی دنیا دار مکافات است از هر دستی که بدهیم از دست دیگر میگیریم صدایی که بنیم زود یا دور پژواکش به ما می رسد در زندگی خود حرمت بزرگ ترها را نگه دارید تا حرمتتان نگه داشته شود
فرزند نادان
حکايـت شد:که يـک،فـرزند نـادان -
پدر بر پشت گرفت، پوشيده ژندان.
بـگفتـا بـر پدر: فرسوده ای پير -
تو را منزل دهم، در دشت و نخجيـر.
«عشق همه ظرف
ذهن و زندگی دخترها را پر
میکند ولی گوشه ای از ذهن پسرها را»
دام مغالطه دختري میگفت:پسري مدتي است با من ارتباط داشت به او گفتم من به خانوادهام خيانت نميكنم بايد از طريق خانواده اقدام به خواستگاری كني او گفت: اتفاقاً اگر بدون آشنايي با هم، ازدواج كني اين خيانت است چون با جنگ با همسر و يا طلاق نشاط آنها را مي گيري؟و من راضي شدم قبل از خواستگاری رسمی برای آشنایی بیشتر با او دوست شوم. این روزها او بعد از این که من به او دل بستهام و....میگوید ما به درد هم نمیخوریم و تناسبی با هم نداریم. تازه متوجه شدهام که پای کس دیگری در میان است.
تمثیل روانشناختی
1- شناخت قبل از ازدواج، سبب تحکیم روابط میشود این شناخت را با نظارت والدین به دست آورید . نظارت پدر مانند نظارت مهندس ناظر است که کسی غیر اصولی کار نکند یا کلک نزند.
2- پدر همجنس خودش را بهتر میشناسد، نظارت پدر بر خواستگار یا پسری که ادعا دارد که میخواهد با او ازدواج کند مانند مهر استاندارد است که تقلبی یا سالم بودن را مشخص می کند خود را از این مهر امین بی بهره نکنید.
۴ نوع تربیت یک دختر با یک مزاحم تلفنی:
این قسمت از سی دی سخنرانی دکتر انوشه در جمع دانشجویان انتخاب شده است. 1- تربیت نوع اول و بهترین نوع تربیت:
مزاحم : الــــو ، سلام،خسته نباشید، حالتون خوبه، عذر میخوام میشه چند لحظه مزاحمتون بشم؟
دختر : بدون هیچ صحبتی گوشی را قطع می کنه.
2- تربیت نوع دوم:
مزاحم : الــــو ، سلام،خسته نباشید، حالتون خوبه، عذر میخوام میشه چند لحظه مزاحمتون بشم ؟
دختر : به مادراشاره می کنه که بیاد گوشی را بگیره که بعدا شرش گردن دختر نیفته !!!
3- تربیت نوع سوم و تربیت رایج در کشور ما:
مزاحم : الــــو ، سلام،خسته نباشید،حالتون خوبه، عذر میخوام میشه چند لحظه مزاحمتون بشم ؟
دختر : خفه شو، بی شعور، کثافت، عوضی
4- تربیت نوع چهارم :
مزاحم : الــــو، سلام،خسته نباشید، حالتون خوبه، عذر میخوام میشه چند لحظه مزاحمتون بشم؟
دختر: الــــــــــــــــو بفرماییـــــن ! ( پسر هم دستش میاد از این طرز کشیدن و نازک کردن
صدای دختر ) آقا خواهش می کنم مزاحم نشـــــــــــــــــین !!
به قول دکتر این مزاحم نشــــــــــــــــــین! یعنی اینکه مزاحم بشــــــــــــــین!!! و پسرها هم
مزاحم میــــــــــــشن!
شمادخترها تصور می کنید که پسرها در تماس تلفنی به صحبت های شما گوش می کنند؟ابدا،حتی به یک حرف، پسرها فقط به اون حالی که شما روی صداتون دارین توجه می کنن و می فهمن که اهلش هستین ! صدای شما ( حالی که روی صداتون هست ) پدر صاحب پسرها را در آورد ه !!!
شعار این هشدار امام صادق عليه السلام:
نگاهِ بـعد ازنگاه، بذر شهوت در دل مي كارد واين خودبراي به فتنه (و به گناه) كشاندن صاحبش كافي است (1)
یا صاحبی عند غربتی ؛
ای (خدا) همنشین من در وقت تنهایی و غربتم(1)
دام و دانه مردان هوسباز در كمين هستند تا بدانند فلان خانم به چه دانه اي دلبسته است تا دامي متناسب برايش ببافند. خانمي نسبت به شوهرش سرد شده بود و با وجود فرزند ميخواست از او بدون دليل خاصي جدا شود تنها دليلش اين بود كه شوهرم مرا و تواناييهاي مرا آنگونه كه بايد ببيند نميبيند، در طي مشاوره مشخص شد كه اين خانم رمان نويس است و شماره همراه خود را روي كتابش نوشته تا افراد براي انتقاد و پيشنهاد با او تماس بگيرند. مردي پيوسته با او تماس گرفته بود و به بهانه كتاب با او صحبت ميكرد و طبيعتاً چون ميدانست فضاي فكري اين خانم احساسي – رمانتيك است از همان سو هم براي شكار او جلو آمده بود و او را در دام انداخته بود.
باز هم يادش به خيرآن شعر ايام كودكي:
زاغکي قالب پنيري ديد*** به دهان بر گرفت و زود پريد
بر درختي نشست در راهي*** که از آن مي گذشت روباهي
روبه پر فريب و حيلت ساز*** رفت پاي درخت و کرد آواز
گفت: به به، چقدر زيبايي*** چه سري، چه دمي، عجب پايي
پر و بالت سياه رنگ و قشنگ*** نيست بالاتر از سياهي رنگ
گر خوش آواز بودي و خوشخوان ***نبدي بهتر از تو در مرغان
زاغ مي خواست قار قار کند*** تا که آوازش آشکار کند
طعمه افتاد چون دهان بگشود*** روبهک جست و طعمه را بربود
دختران و خانمها را باید با آسیبها آشنا کرد تا شعر بالا را خودشان عملاً به شعر زیر تغییر دهند:
زاغکی قالب پنیری دید*** از همان پاستوریزه های سفید!
پس به دندان گرفت و پر وا کرد*** روی شاخ چنار مأوا کرد
اتفاقا از آن محل روباه ***می گذشت و شد از پنیر آگاه
گفت :اینجا شده فشن تی وی!*** چه ویوئی !چه پرسپکتیوی!
محشری در تناسب اندام*** کشته تیپ توست خاص و عوام!
دارم ام پی تریّ ِ آوازت*** شاهکار شبیه اعجازت
ولی اینها کفاف ما ندهد*** لطف اجرای زنده را ندهد
ای به آواز شهره در دنیا*** یک دهن میهمان بکن ما را!
زاغ ،بی وقفه قورت داد پنیر!*** آن همه حیله کرد بی تاثیر
گفت کوتاه کن سخن لطفن!*** پاس کردم کلاس دوم من
هشدار این شعار برو كارگر باش و اميدوار
كه از ياس جز مرگ نايد به بار
رمال و دعانويس ما براي رويارويي با مشكلات و مسائل زندگي چند راه عمده داريم: 1- هيجانمداري:( گريه، دعا، نيايش، گوش دادن به موسيقي و...)، 2- مسألهمداري:( تفكر، مشورت و يادگيري مهارت حل مسأله)، 3- مسألهمداري همراه با هيجانمداري كم: اين كار بهترين نوع برخورد با مشكلات است. زنان به دليل عاطفي بودن اغلب در مشكلات زندگي هيجانمدارتر هستند بنابراين بسياري از زنان مشاوره را از اين جهت دوست دارند كه كسي به درد و دلشان گوش ميدهد و با گريه تسكين پيدا ميكنند بنابراين اگر شيوههاي حل مسأله را دنبال نكنند موفق نخواهند بود و مشكل حل نميشود .(1)
بسياري از زنان به دليل هيجانمداري به گريه كردن، وابستگی شدید و تمسك افراطي به معنويات و دعا روي ميآورند، بنابراين هميشه دنبال خواص آيات، دعا و كتابهايي مثل گنجهاي معنوي و...هستند. اينها نبايد فراموش كنند كه دعا را از افراد و كتابهاي معتبر بگيرند و «دعاي» بدون «تلاش» مانند کمان بدون زه است.
- زناني كه در دام فالگيران، رمالان، سركتاب بازكنان و دعانويسان قلابي ميافتند، زياد هستند. گاهي هم مورد تجاوز جنسي اين شيادان قرار ميگيرند. به عنوان نمونه برخي از دعانويسان دعا را روي شكم و يا ران خانمها مينويسند و اين كار را مانند كار دكتران براي درمان بدون اشكال شرعي ميدانند. در حالی که بزرگان دین این کار را خلاف شرع میدانند. خداوند حكيم زن و شوهر را مانند پازل، مكمل هم قرار دادهاست منطقي بودن مرد سبب تعادل زن و عاطفي بودن زن سبب تعادل مرد در زندگی ميشود. مرد بدون زن و زن بدون مرد ناقصاند. بنابراين زنان در اين گونه امور بايد مراقب باشند براي حل مسأله به هر كسي اعتماد نكنند و از مردان محرم و مجرب، مشاوران رازدار و مؤمن كمك بگيرند.
معرفی کتاب: مهارتهای زندگی ، آرنولد لازاروس ترجمه شمس الدین حسینی نشر نسل نو اندیش.
شعار این هشدار «دعاي» بدون «تلاش» مانند کمان بدون زه است.
(1)رک: مهارتهای زندگی ، آرنولد لازاروس ترجمه شمس الدین حسینی نشرنسل نو اندیش.
«اصل در روابط خوشبینی
به مردم است مگر زمانی که فتنهها زیاد باشد»
زنان دلال مراقب باشيد برخي از مردان سودجو از زنان بيدين و چرب زبان دلال براي به دام انداختن زنان و دختران مورد نظر كمك ميگيرند اين زنان درقبال پولي كه ميگيرند، شكار ميكنند. آنها قبل از هر چيز با افراد ارتباط دوستانه برقرار ميكنند از مشكلات، ارزشها، تمايلات و در يك كلام از جيك و ويك آنها خبردار ميشوند و آنها را تخليه اطلاعاتي ميکنند و اين زنان ممكن است تحصيلات بالا يا كمي داشته باشند؛ يعني تحصيلات بالا نبايد ما را فريب دهد. بنابراين به هر زني هر چند با وجهه مذهبی و فرهنگی اعتماد نكنيد.
برخی از این زنان به تدریج شما را خام میکنند و با تکنیک حساسیتزدایی تدریجی شما را با غریبهها لینک میکنند و برخی تهیه عکس و فیلم و برخی هم شما را درسته درسته در کام هیولاهای شهوت برای مبلغی ناچیز که میگیرند قرار میدهند. برخی از همین دلالان از اول دلال نبودند به راهی کشیدهاندشان که مسیر برگشتشان (با تهدید و....) گم شده است.
تغییر نگرش
به يادتان باشد:
1- مسلم بن عقيل را مردي متظاهر به ايمان در مسجد شكار كرد با مسلم دوست شد و بعد مخفي گاه و همه ارتباطهاي او با افراد و جلسات سري را به ابن زیاد گزارش ميداد.
2- آیت الله بهجت فرموده بودند در قلمرو وجود و سرزمین درون هر یک از ما یک امام حسین و یک شمری نهفته است هشیار نشویم شمر حکومت را به دست میگیرد .(1)
حسین
«چراغ هدایت» است تا ما در هر زمان آمپر بصیرت مان دقیق کار کند . حسين «كشتي نجات» است تا در اقيانوس مواج وتاريك روزگار نادانسته درگير توفان لشکر باطل نشويم و بار ديگرکربلایی برپا نکنیم.
امروز در اداره ای عمر سعد از نوکر رجوع هایش (نه ارباب رجوع)رشوه های کلان می گرفت ، در سازمانی ابن زیاد توافق نامه رانت خوری با یزید امضا می کرد و در دادگاهی شمر از جانی حق السکوت می گرفت، حرمله در بیمارستان اطفال پول زیر میزی می گرفت و سنان در روزنامه با قلمش خیمه های عفاف را آتش می زد.
و امشب در
«حسینیه تظاهر» در «شهر نفاق» با دو چشم خود دیدم که عمر سعد مرثیه غنایی می خواند، زمانی اشک می ریخت و گاهی پایکوبی می کرد، شمر و سربازانش زیر پرچم امام حسین-ع- سینه می زنند، ابن زیاد کنار نیزه ای که دست قلم شده عباس برفرازش بود، قرآن می خواند، یزید با جام شکسته شراب بر سر خود و کودک خردسالش قمه می زد، حرمله با ديدن گهواره نمادين اصغر شيرخوار با كف دست به پيشاني مي زند و سنان هنگام شنیدن به آتش کشیده شدن خیمه های امام حسین-ع- واضطراب زینب برای حجابش اشک تمساح می ریخت (2)
شعار این هشدار ترس زن از به دام افتادن و تدبیرش در برابر خطر ترسی هنجار است نه بیمارگونه.
(1)رک: در محضر آیت الله بهجت، نشر مؤسسه فرهنگی سماء
(2)خانه خوبان، محمد حسين قديري، شماره 27،دي ماه 89، موسسه آموزشي و پژوهشي،قم.
سد ارتباط با نامحرم ارتباط با نامحرم مانند سد محكم بايد باشد. هرگز به نامحرم در غير از ضرورت ارتباط نداشته باشد. سد اگر سوراخ كوچكي پيدا كند به تدريج سوراخ تبديل به شكاف ميشود و سد نقش مهارگريش را ازدست ميدهد. اگر از شوهرتان دلخوري يا ناراحتيای داريد، تلاش كنيد، مشكل را با مطالعه، مذاکره و مشورت حل كنيد. به مردان بيگانه مشكل خودتان را نگوييد. مرداني كه بدون تخصص ادعا دارند که مشاورند و ميتوانند كمكتان كنند به تدريج باري بر دوشتان خواهند شد. هرگز به كسي كه ادعا ميكند مشاور است و كار غيرتخصصي ميكند و در كوچه و كافيشاپ، چت و منزل براي ديدارتان برنامه ميريزد، اعتماد نكنيد. مشاور كلينك و یا مطب مخصوص دارد و باید با تقوا باشد.
بسياري از زناني كه مورد تجاوز قرار گرفتهاند سد ارتباط شان سست شده بوده است. به جاي حل مشكل، مرد بيگانهاي را به صورت ناهشيار به عنوان شوهر خود برگزيدهاند و در آخر از اين اعتمادشان ضربه خوردهاند. خانمي ميگفت: مشكلات شوهرم سبب شد تا با مردي تماس بگيرم و به تدريج او نقش همراه و همدل و مشاورم را به عهده داشت او هيچ موقع من را به بيعفتي و خيانت دعوت نميكرد و تشويقم ميكرد كه به زندگيام ادامه دهم و همين مردانگياش مرا بيشتر به او وابستهتر ميكرد بهگونهاي كه من معتادوار به او تماس ميگرفتم و در مشكلات و مشاجرات اين تماسها زيادتر ميشد و به تدريج آن مرد هم به من وابسته شد تا اين كه رابطه تلفني ما به جاهاي باريكي كشيده شد. و بعد از آن خيانت تصميم به خودكشي گرفتم و...
نكات روانشناختی
- به ياد داشته باشيد مشاوره يك فن وحرفه است كسي كه مشاور نيست ممكن است نه تنها شما را از غرق شدن نجات ندهد بلكه خودش را هم با شماغرق كند.
- اقوام نزديك نامحرم را به چشم برادري نگاه نكنيد چون خطر براي شما و او وجود دارد. اين خطر را زنان آنها بهترمتوجه ميشوند به همين منظور به شوهرانشان گيرميدهند كه چرا با فلاني ميگي و ميخندي و...
- وقتي ازدواج كرديد، وارد خانه شوهرتان كه شديد از ابتدا مرز ارتباط خود با برادر شوهر و شوهر خواهر شوهرتان را جدي بگيريد اجازه ندهيد ارتباط به گونهاي باشد كه آنها احساس راحتي زياد با شما داشته باشند.
- غيرت و اقتدار متعادل شوهرتان تشويق كنيد.
- محارم انسان با نامحرم فرق دارند ولي اين به معني اين نيست كه ما با همه شوخي و ارتباطي داشته باشيم و در معرض آنها با هر پوششي ظاهر شويم و از ارتباط نامشروع و تجاوز و سوء استفاده جنسي و.. بيمه باشيم.
- گمان نكنيد كه افراد مذهبي در خلوت (تلفن و اتاق) از شر شيطان درون و بيرون رها هستند خداوند نسبت به اين خلوتها هم هشدار ميدهد.
شعار این هشدار امام صادق علیه السلام: اَوَّلُ النَّظَرَةِ لَكَ وَ الثّانيَةُ عَلَيكَ وَ لا لَكَ وَ الثّالِثَةُ فيهَا الهَلاكُ نگاه اول [ناخودآگاه به نامحرم] براى تو [حلال] است و نگاه دوم ممنوع است و حرام و نگاه سوم، هلاكت بار است.
«اصل در روابط خوشبینی
به مردم است مگر زمانی که فتنهها زیاد باشد»
سگ شکاری
غالباً صیادان از ترفندهای مختلفی برای صید کمک میگیرند؛ مانند سگ شکاری، تیرزدن، طعمه گذاشتن در وسط تله و دام، و کمک از ماکتی همجنس شکار و...مردان هوسران که زنان را شکار میکنند دقیقاً همان کلکها را سوار میکنند. طعمههایی که برای شکار یک زن استفاده میشود متناسب با نیازهای موجود و ویژگیهای روانشناختی زن و خصلتهای تفاوتهای فردی است که او را از دیگران متمایز میکند.
بخشی از تفاوتهای دختران و پسران:
1) -خانمها و دختران اساسا به گفتگو علاقه دارند، آقایان و پسران اساسا به سکوت علاقه دارند.
2) -خانمها و دختران نوسان هیجانی زیادی دارند، آقایان و پسران ثبات هیجانشان بیشتر از آنها است.
3) -خانمها و دختران در روز به طور متوسط ۲۶۰۰۰ کلمه حرف می زنند،آقایان و پسران در روز به طور متوسط ۴۰۰۰ کلمه حرف میزنند.
4) -خانمها و دختران با گفتگو مشکل خود را حل می کنند، آقایان و پسران با سکوت مشکل خود را حل می کنند.
5) -خانمها و دختران عشق تمام زندگی یک دختر را در بر می گیرد، به خاطر همین هست که یک دختر از شکست عاطفی ضربه بدی میخورد و در آقایان و پسران عشق قسمتی از زندگی را در بر میگیرد.
6) -خانمها و دختران اساسا شنوندگان بسیار خوبی اند، آقایان و پسران اساسا شنوندگان خوبی نیستند.
7) -خانمها و دختران به تشریفات توجه دارند، آقایان و پسران تشریفاتی نیستند.
-خانمها و دختران بسیار جزیی نگر هستند، آقایان و پسران اصولا کلی نگر هستند.
9) -خانمها و دختران رابطه گرا و مسیر گرا هستند، آقایان و پسران هدف گرا و افق نگر هستند.
10) -خانمها و دختران از راه گوش عاشق می شوند، آقایان و پسران از راه چشم عاشق می شوند.
11) -خانمها و دختران در گذشته سیر می کنند، آقایان و پسران در آینده سیر میکنند.
12) -خانمها و دختران به اهداف فعلی فکر میکنند، آقایان و پسران به اهداف آینده و بلند مدت.
13) -خانمها و دختران در جوانی مهربان و در پیری خودخواه آقایان و پسران در جوانی خودخواه و در پیری مهربان.
14) -خانمها و دختران به بود و نبود توجه خاصی دارند، آقایان و پسران به بایدها و نبایدها توجه خاصی دارند.
15) -خانمها و دختران وقتی عاشق میشوند یک سوم انرژی تمرکز آن ها افت پیدا میکند آقایان و پسران وقتی عاشق میشوند انرژی و تمرکز آنها ۹/خانمها و دختران برابر افزایش مییابد و کر و کور میشوند و خود خواه.
16) -خانمها و دختران در زمان شکست عاطفی افسرده میشوند، آقایان و پسران در زمان شکست عاطفی آرام و ساکت می شوند. البته ادامه یابد افسرده هم میشوند.
17) -خانمها و دختران به احساسات خود توجه دارند، آقایان و پسران به احتیاجات خود توجه دارند.
18) - خانمها در جوانی و در پیریشان عشق اول است، دوم سلامتی و سوم پول. آقایان در جوانی ابتدا عشق، دوم پول و سوم سلامتی مهم است، اما در پیری ابتدا سلامتی، پول و در آخر عشق مهم است . (1)
(1)اقتباس از سی دی دکترانوشه در جمع دانشجویان [=B Mitra] [=B Mitra]ادامه دارد[=B Mitra]
مراقب باشيد
مراقب باشيد برخي از مردان سودجو از زنان بيدين و چرب زبان دلال براي به دام انداختن زنان ودختران كمك ميگيرند اين زنان قبل درقبال پولي كه ميگيرند، شكارميكنند. آنها قبل از هر چيز با افراد ارتباط دوستانه برقرار ميكنند از مشكلات، ارزشها، تمايلات و در يك كلام از جيك و ويك آنها خبردار ميشوند و آنها را تخليه اطلاعاتي ميکنند و اين زنان ممكن است تحصيلات بالا يا كمي داشته باشند؛ يعني تحصيلات بالا نبايد ما را فريب دهد.
بنابراين به هر زني هر چند با وجهه مذهبی و فرهنگی اعتماد نكنيد. کم نبودند خانم هایی که با شکلات صلواتی و خیرات روان گردان دخترانی را به دام انداخته اند.برخی از این زنان به تدریج شما را خام میکنند و با تکنیک حساسیتزدایی تدریجی و گام به گام شما را با غریبهها لینک میکنند و برخی تهیه عکس و فیلم و برخی هم شما را با تکنیک یک لقمه و درسته درسته در کام هیولاهای شهوت برای مبلغی ناچیز که میگیرند قرار میدهند. برخی از همین دلالان از اول دلال نبودند به راهی کشیدهاندشان که مسیر برگشتشان (با تهدید و....) گم شده است.
تغییر نگرش
به يادتان باشد:
1- مسلم بن عقيل را مردي متظاهر به ايمان در مسجد شكار كرد با مسلم دوست شد و بعد مخفي گاه و همه ارتباطهاي او با افراد و جلسات سري را به ابن زیاد گزارش ميداد.
2- آیت الله بهجت فرموده بودند در قلمرو وجود و سرزمین درون هر یک از ما یک امام حسین و یک شمری نهفته است هشیار نشویم شمر حکومت را به دست میگیرد .
حسین
«چراغ هدایت» است تا ما در هر زمان آمپر بصیرت مان دقیق کار کند . حسين «كشتي نجات» است تا در اقيانوس مواج وتاريك روزگار نادانسته درگيرطوفان لشکر باطل نشويم و بار ديگرکربلایی برپا نکنیم.
امروز در اداره ای عمر سعد از نوکر رجوع هایش (نه ارباب رجوع)رشوه های کلان می گرفت ، در سازمانی ابن زیاد توافق نامه رانت خوری با یزید امضا می کرد و در دادگاهی شمر از جانی حق السکوت می گرفت، حرمله در بیمارستان اطفال پول زیر میزی می گرفت و سنان در روزنامه با قلمش خیمه های عفاف را آتش می زد.
و امشب در
«حسینه تظاهر» در «شهر نفاق» با دو چشم خود دیدم که عمر سعد مرثیه غنایی می خواند، زمانی اشک می ریخت و گاهی پای کوبی می کرد، شمر و سربازانش زیر پرچم امام حسین-ع- سینه می زندند، ابن زیاد کنار نیزه ای که دست قلم شده عباس برفرازش بود، قرآن می خواند، یزید با جام شکسته شراب بر سر خود و کودک خردسالش قمه می زدند، حرمله با ديدن گهواره نمادين اصغر شيرخوار با كف دست به پيشاني مي زند و سنان هنگام شنیدن به آتش کشیده شدن خیمه های امام حسین-ع- واضطراب زینب برای حجابش اشک تمساح می ریخت
گلها و خار ها تذکر: هشدارهای بالا به معنی این نیست که بگویم اصلاً امنیت نیست میخواهم بگویم در بوستان زندگی هنگام بوییدنگلها، زمان شنیدن نغمه بلبلان، وقت تماشای طلوع یا غروب دلانگیز آفتاب مواظب باشیم پا روی خارها نگذاریم تا زندگیمان تلخ نشود.
هیچ گنجی بی دد و بی دام نیست
جز به خلوتگاه حق آرام نیست
شعار این هشدار ترس زن از به دام افتادن و تدبیرش در برابر خطر ترسی هنجار است نه بیمارگونه.
«یا دلیلَ المتحییّرینَ ؛
ای خدایی که راهنمای سرگردانهایی»(1)
شکار با ابزار عرفان
از نظر روان شناسی، گرایش معنوی زنها بیشتر از مردان است. برخی از مردان هفت خط با توجه به همین نکته دام میگسترانند و دانه میپاشند. برخی از افراد ظاهری بسیار مقدس دارند: ریش بلند، انگشترهای جذاب و پوشش اسلامی و.... نباید غافل باشیم که امامان هم به ما تذکر دادهاند که حتی زیاد نماز خواندن افراد فریبتان ندهد. «امانت داری» و «صداقت»(2) او را محک قرار دهید. و این دو ملاک را نمی توان با نگاه به ظاهر افراد تشخیص داد.
فراموش نکنید که برخی از انسانها مانند
«قارچ سمی» هستند ظاهری زیبا و باطنی مسموم و کشنده دارند. برای گزینش در هر کاری به خصوص ازدواج، استاد عرفان و اخلاق و... نیاز به «شناخت» داریم و شناخت پیدا کردن امری ساده نیست:
نمونه اول:
خانم پزشک که همسرش هم پزشک بود میگفت: من گرایش معنوی داشتم و با استاد عرفانی توسط دوستانم آشنا شدم. سخنان این استاد آرامش بخش بود. از همسرم که گرایش معنوی نداشت، خواستم که او هم در جلسات این استاد عرفان که او هم پزشک بود شرکت کند. این استاد نماز نمیخواند و میگفت: راحتتر از نماز هم میتوان به خدا رسید. فرزندم و شوهرم نیز به تدریج شیفته او شدند. در ضمن کلاسها متوجه شدم او مشکلات اخلاقی( انحرافات جنسی و..) دارد و خودم را از جلسات او کنار کشیدم. او که متوجه هشیاریم شده بود، شوهرم را اغفال میکرد حتی به تدریج روی ذهنش کار کرد تا جایی که ارتباط او با خانمهای دیگر را تشویق میکرد و رابطه ما با همسرم خراب شد. الان متوجه شدهام که همان گونه که پزشکی، تخصص نیاز دارد عرفان و تدین هم تقوا و تخصص لازم دارد و ذوقی و سلیقگی نیست.
سر بریدن با پنبه عرفان
استاد عرفانی توسط دوستم به من معرفی شد او میدانست که من گرایش دینی و معنوی عمیق دارم بنابراین از ابتدا از دین سخن میگفت او پیوسته میگفت نگرانم که حتی این سخنان عادی ما گناه آلود باشد. وقتی چشمم را باز کردم که دیگر دیر شده بود او من را با همین حرفها رام کرده بود آن قدر این بحثها ادامه پیدا کرده بود که من که در عطش یافتن همسر و شریک زندگی بودم «وابستگی روانی» به او پیدا کرده بودم و ذهن و روانم مثل معتاد شده بود. او حالا با خیال راحت از اقامت رنگ چشمهایم، نوع ابروهایم، چگونگی خنده هایم و...میگفت. الان عقلا میدانم که ما از یک سنخ و جنس نیستم ولی قلباً به چیزی جز رسیدن به او «نمیتوانم» فکر کنم.
شعار این هشدار قال الصادق - عليه السلام –:
لاتَنظُروا الى طولِ ركوعِ الرجلِ و سجودهِ،
فانّ ذلك شىء اعتادَه فلو تَرَكَه اِستُوحِشَ لذلك ولكنْ اُنظروا الى صدقِ حديثِه ، و اداءِ امانتِه .(3)
این شعار حاوی یک آزمون شناسایی دیندار واقعی است. این آزمون در گزینش دوست، استاد و همسر بسیار معیار خوبی است .به طول ركوع و سجود شخص ننگريد (فريفته نگرديد) زيرا ممكن است به آن عادت كرده باشد و اگر ترك كند وحشتش گيرد، ليكن به راستى گفتار و اداى امانتش بنگرید.این آزمون برای کسی است که نماز می خواند. کسی که نماز نمیخواند از همان ابتدا از دایره گزینش باید خارج شود و تکلیف مان اینجا روشنتر است.
(1)مفاتیح الجنان، دعای جوشن کبیر (2) امانت و صداقت دو مفهوم فراگیر هستند که دامنه ای بسیار گسترده دارد. به عنوان نمونه راستگویی و صداقت در ابعاد زیر معنا مییابد: با خود با خدا، با دیگران و حتی طبیعت. کسی که دروغ میگوید به فطرت خود خیانت می کند و..
(3)اصول كافى ، ج 3، ص 165.
مردی از خدا می پرسه که، خدایا چرا زنها را زیبا آفریدی ؟:Gig:
خدا میفرماین: برای اینکه توی مرد، زن را دوست داشته باشی . :Mohabbat:
مرد می پرسه پس چرا زنها را این قدر احمق آفریدی ؟ :Gig:
خدا جواب میده: چون زن بتونه توی مرد را دوست داشته باشه! :Mohabbat:
شگرد جدید برخی از مردان برای به دام انداختن دختران و زنان، تماس میگیرند و به بهانه های مختلف سرصحبت را باز میکنند و به شگردهای مودبانه و اخلاقی برای آنان دام پهن میکنند:
سلام عصرتون به خیر ببخشید منزل فلانی...؟
خیر
منزلشون را تغییر دادن؟
نمی دونم.
خانم محترم شرمنده ام اگر ممکن است کمکم کنید سپاسگزارم صبح تا حالا دنبال این تلفن....
نه اشتباه گرفته اید.
عجیب، واقعاً من را ببخشید خواهر محترم، میدونم سبب زحمت شما شدهام، اما لطفی کنید در حق من، دعاتون میکنم. امروز این سومین باره که به من آدرس اشتباهی داده اند.سئوالم اینه قبلاً ظاهراً اینجا که شما هستید خانم ...زندگی میکرده، نمیدونم کی از آنجا رفته اند؟....
نه آقای محترم ظاهراً اطلاعات نادرستی به شما داده اند. ما قبلاً هم این جا زندگی میکردیم وقتی پدرم براثر تصادف از دنیا رفتند.
(با حالت تأثر) خدا رحمتش کنه عجب روزگار بیوفایی است؟ کی تصادف کردند؟
(کانال زدن به احساس مخاطب) من هم بابام رو تو تصادف از دست دادم البته او ذلیل شد و من مدت ها....
شما هم مثل من روزگار سختی داشتید
( تداعی خاطرات)
شعار این هشدار
وَلِلّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ
فَأَيْنَمَا تُوَلُّواْ فَثَمَّ وَجْهُ اللّهِ إِنَّ اللّهَ وَاسِعٌ عَلِيمٌ (2)
و مشرق و مغرب از آن خداست پس به هر سو رو كنيد
آنجا روى [به] خداست آرى خدا گشايشگر داناست.
چه انتظار از من داری ؟
روزی يکي از دوستش پرسید : آیا تا به حال به فکر ازدواج افتادی ؟
او در جوابش گفت : بله ، زمانی که جوان بودم به فکر ازدواج افتادم
وي دوباره پرسید : خب ، چی شد ؟
او جواب داد : به کشوري سفر کردم ، در آن جا با دختری آشنا شدم که بسیار زیبا بود ولی من او را نخواستم ، چون از مغز خالی بود...
به شهر ديگري رفتم : دختری دیدم بسیار تیزهوش و دانا ، ولی من او را هم نخواستم ، چون زیبا نبود
ولی آخر به جايي رفتم و با دختری آشنا شدم که هم بسیار زیبا و همینکه ، خیلی دانا و خردمند و تیزهوش بود . ولی با او هم ازدواج نکردم
دوستش کنجکاوانه پرسید : چرا ؟
او گفت : برای این که او خودش هم به دنبال چیزی میگشت ، که من میگشتم
غروب شد
خورشید رفت.آفتابگردون دنبال خورشید می گشت.
ستاره ای چشمک زد.آفتابگردون سرشو پائین انداخت! گل ها هرگز خیانت نمیکنند .
فضای مجازی
خانم ها و دختر خانمهایی که در فضای مجازی سایتها و وبلاگها کار میکنند، هوشیار باشند. خانمها چون از نظر روانشناختی وابستهتر، عشقپذیرتر، قدرت تخیل بالاتر، عاطفیتر، عرفانیتر از مرداناند، زودتر درگیر روابط احساسی میشوند. برخی از خانمها گول ظاهر را میخورند. البته منظورم این نیست که مردان گول نمیخورند الان بحث درباره خانمها و دختر خانم هاست. در فضای مجازی هم این امکان هست که افراد به دلیل تصورات خود، محتوای ضمیر ناهشیار و قدرت تخیل بالا فریب بخورند. فضای مجازی قوه تخدیر کننده و اغفال کننده بالایی دارد چون در آن جا ضمیر ناهشیار و قوه خیال ما فعال می شود و دنبال فرد دلخواه خود میگردنند.
باید مراقب بود ذهن در برداشت اول این گونه برداشت می کند که کاربران سایتهایدینی همه متدین هستند. نه این طور نیست برخی از کاربران ممکن است با لعاب عرفانی در قالب آی دی ای با معنا و حتی پست های زیبا اقدام به شروع ارتباط با خانم ها یا دختر خانم ها کنند. این افراد که زیرک و موذی هم هستند با شیوه های خزنده و نرم به دنبال شکار به راه می افتند.
برخی این شیوهها عبارتند از:
1.به عنوان این که شما خواهر متدینی هستید از شما می خواهم که در گزینش و شناختن نامزدم به من کمک کنید. یا این که چون شما خانم هستید روحیه خانم ها را بهتر میشناسید چگونه با همسرم برخورد کنم و...بعد از بحثهای طولانی و ایجاد وابستگی میگوید که همسری ندارد.
2.شما تجربه زیادی در سایت دارید از شما کمک می خواهم تا با کار در سایت آشنا شوم.
3.شما متن ها و پست های زیبایی در رابطه با ....دارید لطف کنید در این موضوع کمکم کنید.
4.خودش را خانم معرفی می کند و در پیام خصوصی ارتباط را صمیمی می کندو سپس تخلیه اطلاعاتی و...
5- خودش را استاد عرفان و اخلاق معرفی می کند.
شعار این هشدار امام حسین(ع): مَن حاوَلَ اَمراً بمَعصِیَهِ اللهِ کانَ اَفوَتَ لِما یَرجُو وَاَسرَعَ لِمَجئ ما یَحذَرُ ؛(1)
آن که در کاری که نافرمانی خداست بکوشد امیدش را از دست می دهد و نگرانیها به او رو می آورد.
تماسهای اسب
يه روز مردي نشسته بود و روزنامه مي خوند كه يک دفعه زنش با ماهي تابه مي كوبه تو سرش.:Graphic (1):
مرده ميگه: براي چي اين كارو كردي؟ :Motehayer:
زنش جواب ميده: به خاطر اين زدمت كه تو جيب شلوارت يه كاغذ پيدا كردم كه توش اسم سامانتا نوشته شده بود ...:read:
زنش معذرت خواهي کرد و رفت به کاراي خونه برسه.سه روز بعدش مرد بيچاره داشته تلويزيون تماشا مي كرده كه زنش اين بار با يه قابلمه ي بزرگ دوباره ميكوبه تو سرش! :Graphic (1):
ندهد هوشمند روشن رأى
به فرومايه كارهاى خطير
بوريا باف اگر چه بافنده است
نبرندش به كارگاه حرير
راه خوشبختی مرد نادانى درد چشم سخت گرفت و به جاى پزشك نزد دامپزشك رفت. دامپزشك همان دارويى را كه براى درد چشم حيوانات تجويز مىكرد به چشم او كشيد و او كور شد. او از دست دامپزشك شكايت كرد. دادگاه دو طرف دعوا را حاضر كرده و به محاكمه كشيد. رأى نهايى دادگاه اين شد كه قاضى به دامپزشك گفت: برو هيچ تاوانى بر گردن تو نيست، اگر اين كور خر نبود براى درمان چشم خود نزد دامپزشك نمىآمد. هدف از اين حكايت آن است كه هر كس مهمى را به شخص ناآزموده و غير متخصص واگذارد، علاوه بر اين كه پشيمان خواهد شد، در نزد خردمندان به عنوان كم خرد و سبكسر خوانده خواهد شد.
ندهد هوشمند روشن رأى
به فرومايه كارهاى خطير
بوريا باف اگر چه بافنده است
نبرندش به كارگاه حرير
عده ای از روی غرض نگرش اسلام نسبت به زن و دختر را تحریف می کنند و برخی از روی جهل و نادانی سخنان آنان را نشخوار میکنند و نشر میدهند. ما در دوره ای زندگی میکنیم که علوم و مشاغل تخصصی شده است برای نمونه یک ماشین کارشناسان مختلفی مانند تعمیر کار، اگزوز ساز، باطری ساز، زیر و بندساز، صافکار، نقاش، و...دارد. برای انسان نباید اکتفا کنیم به سخنانی که از کوچه و بازار می شنویم در روایت داریم از نادانی فرد همین بس که هرچه می شنود را باور کند و به زبان آورد. بنابراین اگر واقعاً نظر اسلام درباره زن و دختر را می خواهید بدانید یا شبهه ای در ذهن دارید از مراکز تخصصی دین بپرسید.
برخی اشکال میکنند که نظر اسلام درباره زن فلان است و بمان. این افراد متأسفانه من را به یاد حکایت بالا می اندازند. چرا ما فکر می کنیم اسلام را باید از هر ننه قمری یاد بگیریم چرا سراغ اسلام شناسان معتبر که سال ها برای شناخت اسلام خون دل خوردند و در عمل هم زندگیشان مطابق با زندگی ائمه (ع) است، نمی رویم چرا قبل از این که بدانیم اسلام واقعاً چه گفته حرف برخی را نشخوار میکنیم که از روی غرض و مرض و جهل به اسلام نسبت می دهند.
در روایت داریم از نادانی انسان همین بس که هرچه بشنود بازگو کند باید مراقب باشیم فرشتگان خدا برچسب نادانی بر ما نزنند.
البته در بقیه مسائل دینی هم همین طور است راستی درباره امام زمان باید سراغ متخصصان مهدویت که در این رشته دکترا گرفته اند و مراجع برویم یا اطلاعات مان را از سی دی هایی بگیریم که در کوچه بازار منتشر می شوند و علمی نیستند.
نکته: برخی با گرفتن کتاب حدیثی بدون این که جامع نگری کنند و در توانشان باشد با خواندن چند حدیث میگویند مثلا اسلام چنین میگوید. در حالی که وقتی می خواهیم نظر اسلام را بدانیم باید از کل احادیث و قرآن کمک بگیریم و نظر اسلام را به دست بیاوریم. برخی از احادیث سند محکمی ندارند و جعلی هستند و برخی مربوط به شرایط خاص است پس اجازه دهیم این جا ساکت شویم و از اسلام شناس بخواهیم نظرش را بگوید.
هرگز جذاب سخن گفتن به معنی حق گویی هم نیست برخی افراد در سخنرانی چیره دست اند و مردم هم به آنها رو می آورند و آنها هم در آب گل آلود جامعه ماهی طمع و آز و...خود را میگیرند باید نسبت به سخنان غیر تخصصی آنها هشیار باشیم اگر شبهه ای در سخنان آنان داشتید عقل حکم می کند از کارشناس دین بپرسیم نه خودشان.
یادم میاد
سخنرانی ماهر برای تبلیغ سیاسی خود سخنرانی میکرد با کلماتی پر طمطراق سخن می گفت و قرآن می خواند و تفسیر می کرد به عنوان نمونه می گفت مردم باید آزاد باشند امر به معروف هم بی امر معروف قرآن به پیامبر گفته تو بر آنان تسلط نداری و....بعدا یکی از علمای حوزه تفسیر وراونه ایشان را نقد کردند.
مفسر قرآن نیمه عریان
در یکی از شبکه های ماهوارهای خانمی قرآن تفسیر می کرد و جذاب سخن می گفت. خیلی ها هم اشکال می کردند که نباید بی خود ایراد گرفت ماهواره برنامه خوب هم دارد یکیش همین برنانه. در حالی که این خانم برخی از آیات محکم الهی را که جز ضروریات دین است را در عمل نادیده گرفته بود چون با سر برهنه بود و لباسش نیمه عریان.( این یک نمونه جنگ نرم دشمن و تهاجم خاموش اوست)
پیشنهاد به خانم ها
قبل از این که از اسلام سرد شویم درباره اسلام مطالعه کنیم البته مطالعه ما باید از کتب اسلام شناسان باشد. امروزه گاهی شاهدیم که مثلا یک روان شناس یک متخصص طب سنتی بدون حساب و کتاب با خواندن دو کتاب حدیث نسبت هایی به دین می دهند.برای کسب اطلاعات بیشتر سئوال خود را از انجمن های مختلف در سایت اندیشه قم، سایت اسک دین مطرح کنید و یا با 09640 و 09650 تماس بگیرید. برای شناخت شمایی از دستورات اسلام درباره زن، روابط اجتماعی او، حدود روابط با مرد و...به کتاب راه خوشبختی بانو امین رجوع کنید.
شمایی از کتاب را ببینیم:
بانو امين در ارتباط با اين که خوشبخت واقعي و بدبخت واقعي کيست نوشته است:
خوشبختي هر کس بسته به اين است که اولاً به عالم طبيعت به چه نظر نگاه مي کند يعني روح او تا چه درجه تکامل کرده زيرا خوشبختي بيشتر مربوط به روح است و ريشه آن را در عقل و ادراک خود شخص بايست پيدا کرد البته عقل بشر بدون چراغ ايمان راه سعادت و خوشبختي خود را نمي شناسد، عقل اگر به همراهي ايمان به سوي سعادت حرکت نمود البته کامياب خواهد شد و موفقيت نصيب او مي گرد.
اي خواهران و مادران عزيز اگر طالب سعادت و نيک بختي خود و خانواده مي باشيد و مي خواهيد کامياب، موفق و مسرور باشيد دل و سريره خود را از آلايش اخلاق زشت و صفات ناشايسته پاک گردانيد و حسد و طمع و خودخواهي و بخل و کينه و آرزوهاي بيجا و توقعات بي مورد را در خود راه ندهيد، فساد اخلاقي و شهوت پرستي و عياشي و بي عفتي و دزدي و دروغ و خيانت و صدها جناياتي که امروزه بين مردم شايع گرديده از عدم ايمان به مبدأ و معاد است . کسي که دين و ايمان ندارد هرگز سعادت و خوشبختي نصيب او نخواهد شد.
بانو امين کتاب خود را در پنج فصل به ترتيب ذيل ارائه نموده است:
فصل اول: ايمان راه سعادت و خوشبختي در پنج بخش.
1- شامل ارکان ايمان به خدا، اثبات صانع، معناي واجب الوجود، اوصاف جلال و جمال خدا (صفات ثبوتيه و سلبيه)، اقسام توحيد 2- شامل صفات و خصوصيات پيغمبر، خاتميت رسول الله (ص)، مقام عصمت رسول الله (ص)، معجزات انبياء، قرآن معجزه رسول الله (ص) 3- شامل معاد جسماني و روحاني، براهين عقلي در اثبات معاد، ميزان و حساب در قيامت، بهشت و جهنم و مقامات آن 4- شامل معناي عدل و تعاريف عدل و دلايل اثبات عدل 5- شامل دلايل عقلي و قرآني بر امامت، صفات و خصوصيات امامت، شروط امامت، مقام عصمت امام، غديرخم و انتخاب الهي حضرت علي (ع) بر خلافت و امامت مسلمين بعد از رسول الله (ص)
فصل دوم: جايگاه و منزلت کانون خانواده در پنج بخش
1- شامل جايگاه و منزلت زن مسلمان در آيات قرآن و اثبات مساوات زن و مرد در مقام انسانيت و ايمان
2- شامل حقوق زن و مرد در اسلام و روابط صحيح زوجين براساس آيات قرآن
3- شامل اثبات مساوات زن و مرد در عمل صالح و صفات حسنه قرآني
4- شامل حقوق زناشوئي و تکاليف مخصوصه زن و مرد در کانون خانواده
5- شامل خصوصيات ويژه زنان و اينکه زن موجود جميل و مظهرجمال خلقت است.
فصل سوم: نهاد خانواده و تربيت اولاد در پنج بخش
1- شامل وظائف مادر نسبت به فرزند و وظائف مشترک والدين در تربيت فرزند
2- شامل بررسي نظريات تربيتي غزالي در خصوص نقش والدين در تربيت کودک
3- شامل زمانبندي تربيت کودک (از وقت انعقاد نطفه تا دوران کودکي و رسيدن به سن بلوغ)
4- تربيت کودک بزرگترين وظيفه و شغل بانوان
5- براي تربيت و اخلاق خوب فرزندان ما بايد عامل به دستورات اسلام باشيم
فصل چهارم: شئونات زن مسلمان در پنج بخش
1- شامل بررسي نظريات دانشمندان پيرامون هويت و شخصيت زن
2- آيات حجاب و وظيفه زن در ايمان و تقّيد و رعايت اين حکم قرآني
3- بررسي تفسيري آيات 30 سوره نور و 33 و 58 سوره احزاب در خصوص حجاب
4- شيک پوشي و بي حجابي دليل بر تمدن و شرافتمندي نيست
5- حقوق والدين بر اولاد و امتيازات و خصوصيات زنان مسلمان و مؤمنه
فصل پنجم: اخلاق نيک و حميده در پنج بخش
1- اساس اخلاق نيک در وظيفه شناسي و مراعات حقوق است
2- اخلاق بندگي
3- شيوه هاي مبارزه با وسواس و خرافات
4- رابطه خوشبختي و نيک نامي با اخلاق نيک
5- اصول ملکات حميده
آدرس کتاب :روش خوشبختی و توصیه به خواهران ایمانی،پدیدآورنده: نصرت بیگم امین، ناشر: ، گلبهار. 1384.
شعار این هشدار پیغمبر اکرم می فرماید: کَفى بِالْمَرْءِ جَهْلًا انْ یُحَدِّثَ بِکُلِّ ما سَمِعَ ،
براى جهالت انسان همین بس که هرچه مىشنود نقل کند ،
«شرف و قیمت و قدر تو به فضل و هنر است
نه به دیدار و به دینار و به سود و به زیان»(1)
روز مبادا خانم هایی که شاغل نیستند نباید خیلی وقت هدر بدهند. بسیاری از خانم ها مبتلا به «درد بدخیم روزمرگی» هستند. گاهی حال و حوصله خود را هم ندارند چه رسد به همسر و فرزندان. بهتر است این خانم های یکنواختی زندگی را با پرکردن اوقات خود پر کنند یکی از کارهای مناسبی که می توانند انجام دهند این است که مهارتی کسب کنند که در صورت نیاز بتوانند امور زندگی خود را بچرخانند. خانمی که همسرش را از دست داده، یا معتاد شده یا به بیماری سختی مبتلا شده و ...در این مواقع می توانند با کارهایی مانند خیاطی، فروشندگی، آرایشگری و گل سازی و...زندگی خود را اداره کنند. برخی از زنان بیوه به دلیل این که هیچ مهارتی ندارند نمی توانند مدتی صبر کنند تا همسر مناسب را گزینش کنند به همین دلیل بدون رعایت تناسب ها به اولین درخواست ازدواج لبیک می گویند و عمری می سازند و می سوزند.
تذکر: -بهتر است والدین فرزندان خود را جهت دهند تا متناسب با سلیقه و علاقه و استعداد خود یک مهارت زنانگی کسب کنند. ایام تعطیلات و زمان فراغت را نباید با برنامه های پوچ هدر داد. البته کار هم نباید از حد خود بیشتر و طاقت فرسا شود.
-امروزه شاهد هستیم که زنان در عرصه های تحصیلی و ادارات و فروشگاه ها و کارخانه ها حاضر می شوند و متأسفانه در بسیاری از موارد با مدرک خوب کم ترین حقوق را می گیرند..برخی از آنها حتی در مشاغل مربوط به مردان حاضر می شوند یعنی کاری مشغول می شوند که نیاز به زور بازو دارد و آن کار با لطافت زنانگی و عواطف مادرانه سازگاری ندارد.
وقتی مادری زمخت شد مانند شیشه پاک ماشین می شود که لاستیکش فرسوده شده باشد .بنابراین بجای تمییز گردن شیشه، آن را خش می اندازد. یعنی این مادر کارایی زنانگی و مادرانه خود را از دست می دهد و در نظام خانواده اختلال ایجاد می کنند. بنابراین اگر زنی مهارت در شغل های زنانگی داشته باشد لازم نیست هر کاری را به عهده بگیرد.
دولت نیز وظیفه دارد. زمینه را برای اشتغال زنان در کارهای مربوط به خود فراهم می کند تا هم از اختلاط زن و مرد پرهیز شود و هم به زنان کارهای طاقت فرسا واگذار نشود. چرا که حضرت علی فرمود:« و به زن بیش از کارهاى خودش را وامگذار، زیرا او همچون شاخه گل است نه قهرمان و مسلط بر امور;وَلاَ تُمَلِّکِ الْمَرْأَةَ مِنْ أَمْرِهَا مَا جَاوَزَ نَفْسَهَا، فَإِنَّ الْمَرْأَةَ رَیْحَانَةٌ، وَلَیْسَتْ بِقَهْرَمَانَة»2 اشاره به اینکه زنان به علت داشتن جنبه هاى عاطفى و لطافت روحى نمى توانند عهده دار امور خشن شوند و مدیریت هاى سخت را بر عهده گیرند، بنابراین آنها در محدوده امور مربوط به خویش باید فعالیت کنند نه امور مربوط به دیگران مخصوصاً پست هاى حساس و سنگین.
علتى را که امام(علیه السلام) براى این دستور و دستورات مشابه آن بیان فرموده، علت بسیار حساب شدهاى است که با ساختمان روح و جسم زنان سازگار است، هرچند بعضى از غربزدهها در سخن، حاضر به پذیرش این معنا نیستند؛ ولى در عمل، سعى دارند آن را پیاده کنند. حتى در مغرب زمین که سال هاى طولانى است شعار مساوات زنان با مردان را مى دهند در عمل طور دیگرى رفتار مى کنند به گونه اى که کمتر زنى مى تواند به پست هاى حساس دست یابد و نسبت آنها که توفیق بر این کار پیدا مى کنند به کسانى که نمى توانند شاید به پنج درصد هم نرسد.
کوتاه سخن اینکه رعایت عدالت در میان زنان و مردان و رفع تبعیض ناروا گرچه یک واقعیّت است؛ اما نمىتوان قوانین را طورى تنظیم کرد که با واقعیّت هاى عامل تکوین در تضاد باشد و شعارهایى که این تضاد را پرورش مىدهد شعارهایى است ریاکارانه، منفعت طلبانه و دروغین که هرگز به واقعیّت نمىرسد.
شعار این هشدار هر كجا هستم، باشم. آسمان مال من است پنجره، فكر، هوا، عشق، زمين مال من است چه اهميت دارد گاه اگر مي رويند قارچ هاي غربت ؟(2)
«یا مَن عذابُه عدلٌ ؛
ای خدایی که عذابت از روی عدالت است»(1)
ریاضیات ناموس
تجارب مشاورهای و حقوقی میگوید: در رفتار ما و ارتباطاتمان روابط ریاضی و قانون مندی موج میزند.
1) بین بالا رفتن مانتو و پایین آمدن حیا ارتباط وجود دارد.
2) بین افزایش مزاحمتهای خیابانی و موهایی رنگ شده نمایان در ویترین سر ارتباط تنگی وجود دارد.
3) بین ناز و عشوه در رفتار و صدا با مرد غریبه و چشم چرانی و تجاوز به عنف ارتباط شدیدی وجود دارد.
4) بین سکوت زن در قبال تماشای فیلمهای مبتذل توسط مردان و سرد مزاجی و دلبستگی شوهرش نسبت به زن، ارتباط و همبستگی وجود دارد.
5) بین روابط مختلط فامیلی و دل مشغولی زنان به مردان دیگر همبستگی معناداری وجود دارد.
6) بین تجاوز(چشمی ، لمسی، زنا) به ناموس دیگران و تجاوز به ناموس خود ارتباط تنگی وجود دارد.
7) بین سکوت زن و خاموش شدن مزاحمتهای تلفنی ارتباط وجود دارد.
بین برخی اختلالات روانی و مزاحمت های ناموسی همبستگی وجود دارد.
9) بین عشقهای بیماری گونه و اضطراب و اختلال شخصیت رابطه تنگاتنگی وجود دارد.
10) بین داشتن همسر صالح و سالم و سلامت روانی – جنسی شریک زندگی همبستگی وجود دارد.
11) بین تحریک شهوت مرد و از کار افتادن دو سوم عقلش ارتباط مثبت( یعنی سبب کاهش عقل میشود) وجود دارد.
12) بین اقتدار مرد و حفظ ناموسش رابطه معنا داری وجود دارد.
13) بین مردانگی مرد ( نداشتن رفتار و منش و جسم و ظاهر مردانه) و آلوده نشدن همسر به روابط نامشروع همبستگی معناداری وجود دارد..
14) بین اعتیاد به استمناء مرد یا زن با اضطراب آنها ارتباط زیادی وجود دارد.
15) بین تربیت پسرانه برای دختر و تربیت دخترانه برای پسر و اختلالات روانی و جنسی آنها همبستگی وجود دارد.
16) بین پوشش نامناسب خواهر و مادر در منزل و بلوغ زود رس کودکان همبستگی وجود دارد.
17) بین شوخی های جنسی والدین نزد فرزندان و انحراف جنسی آنان و یا بلوغ زود رس کودکان ارتباط زیادی وجود دارد.
18) بین شوخی با اندام تناسلی کودک و انحرافات جنسی او ارتباط زیادی وجود دارد.
19) زناشویی ناموفق = سه هفته آشنایی + سه ماه عاشقی + سه سال جنگ + سی سال تحمل.
شعار این مجال یا مَن لِمَن دَعَاهُ مُجِیبٌ (2)
ای خدایی که هرکس بخواندت جوابش را میدهی
زنی که گوهر تعلیم و تربیت نخرید
فروخت گوهر عمر عزیز را ارزان
کیست زنده که از فضل، جامهای پوشد
نه آنکه هیچ نیرزد، اگر شود عریان
هزار دفتر معنی، بما سپرد فلک
تمام را بدریدیم، بهر یک عنوان
خرد گشود چو مکتب، شدیم ما کودن
هنر چو کرد تجلی، شدیم ما پنهان
بساط اهرمن خودپرستی و سستی
گر از میان نرود، رفتهایم ما زمیان
همیشه فرصت ما، صرف شد درین معنی
که نرخ جامهی بهمان چه بود و کفش فلان
برای جسم، خریدیم زیور پندار
برای روح، بریدیم جامهی خذلان
قماش دکهی جان را، بعجب پوساندیم
بهر کنار گشودیم بهر تن، دکان
نه رفعتست، فساد است این رویه، فساد
نه عزتست، هوانست این عقیده، هوان
نه سبزهایم، که روئیم خیره در جر و جوی
نه مرغکیم، که باشیم خوش بمشتی دان
چو بگرویم به کرباس خود، چه غم داریم
که حلهی حلب ارزان شدست یا که گران
از آن حریر که بیگانه بود نساجش
هزار بار برازندهتر بود خلقان
چه حلهایست گران تر ز حیلت دانش
چه دیبهایست نکوتر ز دیبهی عرفان
هر آن گروهه که پیچیده شد بدوک خرد
به کارخانهی همت، حریر گشت و کتان
نه بانوست که خود را بزرگ می شمرد
بگوشواره و طوق و بیارهی مرجان
چو آب و رنگ فضیلت بچهره نیست چه سود
ز رنگ جامهی زربفت و زیور رخشان
برای گردن و دست زن نکو، پروین
سزاست گوهر دانش، نه گوهر الوان
همان گونه که بهشت زیر پای مادران است و از دامن زن مرد به معراج میرود. اگر زن حدود شرعی را رعایت نکند میتواند زیر پای خود جهنم داشته باشد و از دامن او مرد به اسفل السافلین برود. البته این به معنی این نیست که مرد اراده ای ندارد و در برابر کارهای خودش مسئول نیست بلکه مقصود این است که در جامعه اسلامی ما با دو اراده مواجه هستیم
اراده متکی به خود و اراده متکی به غیر است
قسم دوم همان چیزی است که در قرآن آمده
تعاونوا علی البر و التقوی و لا تعاونوا علی الاثم و العدوان ؛ در کارهای نیک و پرهیزکاری یار هم باشید نه در گناه و تجاوز از حدود الهی. و یا دو سوره عصر آمده و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر؛ همدیگر را به حق و صبر ( در نعمت، معصیت، مصیبت و طاعت) توصیه کنید. حدیث معراج نه شلاق بر عاطفه زن نیست بلکه چراغی فراسوی زن است تا در تاریکی شهوت و وسوسه شیطان جنی و انسی در دره گناه نیفتد و دیگران را با خود به آن جا نکشاند. این حدیث که با گریه های و نگرانی های پیامبر و فاطمه زهرا علیهما السلام گره خورده هدیه است به دوست داران آینده ای روشن .
«امام حسین(ع)در ظهر عاشورا :
ای پیروان ابوسفیان اگر دین
ندارید لا اقل آزادمرد باشید»
ستم جنسی و جنسیتی به زنان هنگام ازدواج اگر شاغل هستید، قبل از هر چیز بر تقسیم کار توافق کنید چون در فرهنگ سنّتی ما، اغلب زنان مجبورند به کارهای خانه مانند پخت و پز، شستن ظرف و لباس، و رسیدگی به همسر و فرزندان بپردازند. در واقع زن در این خانوادهها از کلفت هم بدتر است چون کلفت دیگه لازم نیست بیرون کار کند و برای خستگیها و دیر رسیدنهایش به کار به آقا بالاسر هم جواب دهد.
در مشاورهها به زنانی مواجهه میشویم که به دلیل کار مضاعف دچار کمر درد و خستگی مفرط شده اند به گونهای که به قول خودشان کم آوردهاند و قادر به ادامه زندگی و برآوردن توقعات همسر و فرزندان را نیستند. "شرط ضمن عقد" برای تقسیم کار و جلسات متعدد گفتگو قبل از ازدواج و مشاوره خانواده قبل و بعد از ازدواج تا حدودی می تواند تنشها را بکاهد.
نکته: نفقه برای مرد واجب است نه برای زن، اگر کار بیرون از منزل نشاطتان را بگیرد ممکن است مردتان فیلش یاد هندوستان کند. بیجهت بار اضافی نفسگیر بردوش خود نیافزاید.
نامردی مردان
زنان به دلایل مشکل اقتصادی(اعتیاد، بیماری، بیکاری و.... شوهر)، کفایت مالی، خساست مردان، میل به تأیید اجتماعی، میل به ابراز وجود، از بین نرفتن زحمت دوران تحصیل، خدمت به خلق ، ارشاد و تبلیغ دینی و.. به صحنه اجتماع آمده اند زنان و دختران در شهر ما مانند افرادی که پشت در بستهای تجمع کرده باشند و در یک دفعه باز شود و با هجوم از در وارد شوند وارد صحنه های اجتماعی، مشاغل و آموزشگاهها و دانشگاه ها شدند. متأسفانه ما اگرچه در کشوری اسلامی زندگی میکنیم ولی بسیاری از مسئولان رده بالای ما دغدغه و درد دین ندارند. به همین دلیل برای حضور زن در جامعه در متناسب با شأن او برنامهای ریخته نشده است به همین دلیل است که آسیب های زیادی میبینند.
از میان نامردی مردان در این آشفته بازار حکایتی دارد که اشک هر انسان شریف و لوتی با مرام را در می آورد در ادامه به برخی از این موارد اشاره می کنم. بیگاری از زن:
برخی از مردان بویی از مردانگی نبردهاند آنها که میدانند زنی برای زندگیاش مجبور است کار کند از او بیگاری میکشند و مزد کمی به آنها میدهند. خانمی میگفت: با مدرک فوق لیسانس مجبورم در شرکتی برای تهیه جهیزیهام کار کنم رئیس شرکت که مدرک علمیش هم از من پایین تر است از من کارهایی میخواهد که در شأن من نیست به من میگوید برایم چایی بیاور، دستشویی ها را تمیز کن و کف اتاق ها را تی بکش این کارها اضافه بر کارم است. پدر و مادر سالخوردهام دلشان خوش است که من کار آبرومندی دارم و به من پُز میدهند و من از این جهت هم نمیخواهم تو ذوقشان بزنم. باید بسازم و بسوزم.
ناموس مردم ابزار تجارت
خانم محترمی میگفت: مسئولم از من میخواهد برای جذب مشتری لباس تنگ و چسبان با رنگ ها محرک بپوشم و با نا محرم خوش و بش کنم. از سویی دیگر بین خانم ها رقابت گذاشته تا آنهایی که گوش به حرف ترند را نگه دارد و عذر بقیه را بخواهد.
موضوع شهوت پرستی
1- دختری دیگر میگفت: فلاکت و بدبختی من برای مسئول شرکتم مثل روز روشن است چون ما با التماس و رو زدن به هزار و یک نفر این کار را پیدا کردیم. او ابتدا از من میخواست که تن به خواسته های نامشروعش بدهم. حال که میداند اهل گناه نیستم پیشنهاد ازدواج موقت را می دهد. این مرد همسن پدرم است.
2- خانم دیگری ابراز داشت: من به دلیل جهنمی که در خانه با شوهرم داشتم پیش یک مشاور رفتم او میگوید چون جلسات متعدد است و نمیخواهم با نگاه کردن زیاد به هم گناه کنیم باید عقد موقت بخوانم من گفتم من شوهر دارم و زیر بار نرفتم او میگفت که برای رفع مشکل ایرادی ندارد وقتی از دفتر مرجع تقلیدم پرسیدم گفتند که نمی توانید این کار را بکنید.
3- خانم بی پناهی که کس و کار نداشت میگوید: برای رفع مشکلاتم با وکیلی مشورت کردم وقتی فهمید که هزینه ها سنگین است و من از پسش بر نمی آیم پیشنهاد رابطه در برابر وکالت رایگان داد.
4- زنی میگفت بر اثر شکستگی پا مجبور به فیزیو تراپی شدم. تنهایی به مطب نمی رفتم مادرم را همراهم میبردم. همیشه مطب شلوغ بود. پزشک با من خوش و بش میکرد و من تحویلش نمیگرفتم مادر ساده دلم میگفت او مجبور است چون کار با بیمار سخت است میخواهد هم روحیه اش حفظ شود و هم به بیماران امید دهد. پنج شنبه بعد از ظهری تماس گرفت و گفت الان سرم خلوت است زود بیا نوبتت از بین نرود وقتی رفتم طبق معمول مانتو ام را در آورم و روی صندلی دراز کشیدم او با عجله در را قفل کرد و سراغم آمد من زیر بار خواسته اش نمی رفتم و او مانند دیوانهها التماسم را میکرد قرآن از کیفم در آوردم به آن قسمش دادم ولی تو کتش نمیرفت بعد از این که با کیفم تو سرش زدم و او را پس زدم گفت تو اولین فردی هستی که این قدر سماجت داری و بعد در را با گریه هایم باز کرد و من فرار کردم بعد از آن روان پزشک میگوید به اختلال PTSD مبتلا شده ام .
تذکر به برخی حاجی بازاریها
شما که هزار بار عتبات و زیارت خانه خدا رفتهاید و میروید چرا؟ چرا از یک خانم جوان جایی استفاده میکنید که از نگاه به او و شنیدن صدای او هزاران جوان که مشکل ازدواج دارند به «زنای ذهنی» دچار شوند. مگر قرآن نفرموده که در خویشتن داری و کار نیک همدیگر را یاری کنید نه در گناه و تجاوز. ایستگاه تأمل:
میگویند کنیز یزید در خواب دیده بود که او با چوب بر لبان امام حسین می زند وقتی که سر امام حسین را آوردند او خواست به سر بی احترامی کند کنیز از پشت پرده با سر برهنه دوید گفت یزید نزن من در خواب دیدم حضرت زهرا ناراحت است....یزید با عجله بلند شد و گفت چرا با این وضع جلوی نامحرم آمده ای برو تو. یزید کثیف نسبت به کنیزش نه همسرش غیرتی شد ما چرا نسبت به ناموس مسلمانان چوب حراج میزنیم .(1)
معرفی منبع: نابرابری و ستم جنسی حسین بستان، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
شعار این هشدار امام باقر عليه السلام : خداوند عز وجل مي فرمايد: بـه عـزّت وجـلال وعظمت وعلوّ وبلندي مقامم سوگند ، كه هيچ بنده اي خواست مرا بر خواست خودش برنگزيند ، مگر اين كه شغل وزندگي او را رو به راه كنم وآسمان ها وزمين را ضامن روزيش گردانم ودر پسِ تجارتِ هر تاجري به فكر او باشم . (2)
(1) سی دی خانواده استاد شیخ حسین انصاریان( طوبی حوزه خواهران قمWWW.WOMENHC.COM ( 2916601-0251
(2).منتخب ميزان الحكمة، صفحه ٥٨٩ .
شُل نیای که ...
برخی از خانم ها به دلایلی چون هوس، غفلت، فریب، و... ممکن است آتویی مانند عکس یا فیلم و...دست دیگران داشته باشند. غالباً افراد شیاد میدانند که خانمها می ترسند که این ارتباط یا تهمت ارتباط بر ملا شود و حاضرند این امر پوشیده بماند و در مقابل هرکاری که از آنها خواسته شد انجام دهند و شیادان گاهی از این ابزار برای پرکردن جیب خود و گاهی برای خالی کردن کپسول پر شهوت خود کمک می گیرند.به این خانم ها باید گفت که نباید زیر بار این تهدیدها بروند آنها خودشان می ترسند که مبادا گیر قانون بیفتند. آنها بهتر است رابطه خود با خدا را قبل از هرچیز اصلاح کنند تا خدا هم رابطه او را اصلاح کند.
این خانمها نباید آتو دیگری دست آن افراد مریضدل بدهند باید با ضرس قاطع به آنها اخطار دهند که از قانون نمیتوانند فرار کنند و اگر دست از پا خطا کنند آنها را با قانون مواجه می کنند. خانم هایی که هشدار و اخطارهای تکراری می دهند و مرتب اگر و مگر و شرط و شروط می گذارند باخته اند یعنی نقطه ضعف خود را به آن افراد داده اند و از همین ضعف شکست می خوردند. بهتر است قبل از این که کار از کار بگذرد اگر شوهر ظرفیت دارد او را آگاه کنند و گرنه خود جداگانه با پلیس و قانون مطرح کنند.
رشد تکنولوژی و افت اخلاق
فیلم و عکس خود را در اختیار افراد غریبه و نا مطمئن قرار ندهید. بله کسی که دو روز با شما همکلاس شد و....راز دار و قابل اعتماد نیست. تصور کنید تازه به جزیره ای وارد شده اید گرسنه هستید هر میوه ناشناخته ای را برای رفع گرسنگی می خورید؟ اطرافیان ما هم همین گونه اند باید مراقب باشیم که سمی نباشند باید امتحان شان را بارها پس داده باشند.امروزه به دلیل رشد تکنولوِژی و افت اخلاق، مردان با غیرت باید اضافه کار بگیرند تا بلایی بر سر ناموسشان نیاید و زنان نیز باید حیای خود را دو جداره کنند.
خانمی میگفت:
شوهرم در اتاق خواب دوربین مدار بسته کار کرده و با اصرار از من میخواهد که به بهانه امتحان کردن لباس خانم هایی را به اتاق ببرم تا هنگامی که لباس عوض میکنند از آنها فیلمبرداری کند. برخی از آتلیهها و افرادی که از مجالس عروسی و جشن و...عکس میگیرند و فیلمبرداری می کنند با آن تجارت میکنند. و عدهای از استخر خانمها با دوربین های بسیار کوچک فیلم تهیه کردهاند و در مغازههای بوتیکی از اتاق پرو فیلم هایی تهیه شده است به همین دلیل است که در احادیث داریم اصل بر خوش بینی به مردم است مگر زمانی که فتنهها زیاد شود.
وقتی در اطراف ما داماد یک خانه به خواهر زنها، پدر به دختر، و...تجاوز میکند آیا عاقلانه نیست که در این بیابان پر خس با عصای احتیاط حرکت کنیم و در روابط درون خانوادگی و بینخانوادگی شعار و استراتژدی «به هر کس اعتماد، نشاید» سر دهیم. راستی با این فتنههایی که به شکل کادوهایی زیبا از شیشه تلویزیونها و کانال ماهواری ها به خانواده ها تقدیم میشود به کار حاج علی باید خندید؟ ببخشید نگفته بودم که میخواهیم از حاج علی با مروت برایتان داستان بگویم. حاج علی ای که هنوز براش ناموس حکم جونش را دارد. منتظرتان نمیگذارم با یک مقدمه داستان حاجعلی را بخوانید:
خداوند هرچه آسیب پذیر است در پوشش سخت قرار داده است:
جوجه تیغی در تیغ ها
لاک پوشت در لاک
جواهرات در گاو صندوق
قلب در قفسه سینه
مغز در جمجمه
چشم در حدقه
مروارید در صدف
خانم ها در پوشش،
حیا خود زن و غیرت مرد
اما داستان
گاوصندوق عشق
راننده نيسان با حركت دست حاج علی كه ساعتها كنار جاده اصلي منتظر بود، كنار كشيد. او شنيده بود كه گاهي نيسانهایی که گاو صندوق میفروشند از كنار روستا ميگذرند. با عجله به سوي ماشين دويد از پنجره سرش را داخل ماشين كرد و در حالي كه نفس نفس ميزد گفت: گاو صندوق فروشی داري؟
- راننده گفت: بله.
- چند؟
- راننده به سر و وضع و لباسهای مندرس حاج علی نگاهی كرد و گفت: گاوصندوق؟ به چه دردت ميخوره؟
- خوب نياز دارم.
- راننده با خنده گفت: گنج داري؟
- پيرمرد خنديد و گفت: یه چیز تو همین مایهها. بعد با عجله در ماشين را باز كرد و راننده را به سمت خانه خود راهنمايي كرد. به خونه که رسید با سرعت دو لنگه در را باز كرد و با صدای بلند ماشين را به داخل هدايت كرد. راننده با راهنمایی او عقب عقب وارد حیاط شد. با صدای خوبه خوبه حاج علی ترمز کرد و از ماشین پياده شد. زیر زیرکی خونه را براندازی کرد و نفس عميقي كشيد و بعد به سمت حاج علی رفت، دستي به شانه او زد و به مزاح گفت: حاجی مطمئني این خمره آهنی به کارت میاد؟
- حاجی گفت: تو ميوه را بخور چه كار داری به درختش؟ گاو صندوقت را بفروش چه كار داري به اين كارها.
راننده حرفش را نيمه تمام گذاشت، و گفت: صلاح کشور خویش خسروان دانند. بهتره گاو صندوق را پیاده کنم و میوه رو بگیرم و برم. گاو صندوق را با کمک همدیگر پیاده کردند. حاج علی رفت داخل منزل مزد راننده بیاورد بعد با تأخیری آمد و پول را به او داد. راننده در حالي كه با ترديد و كنجكاوي به پيرمرد و خانه ساده اش نگاه مي كرد سوار ماشين شد و از خانه خارج شد. پيرمرد در را پشت سر راننده بست. سپس به سمت گاو صندوق رفت هنوز به گاو صندوق نرسيده بود كه متوجه شد كسي در میزند، باز كن درب را باز كن. حاجی در را باز كرد راننده نيسان در حالي كه پاره آجري در دست داشت پشت در ايستاده بود. در که باز شد گفت ببخشید با کلید در زدم متوجه نشدی مجبور شدم هنوز حرفش تموم نشده بود که حاج علی به او گفت كاري داري ؟
راننده پاره آجر را كه براي در زدن برداشته بود گوشهاي پرت كرد و گفت: کار که نه. میترسم به کارت نیاد، متوجه شدم پول گاو صندوق را كه ميخواستی جور كنی تو خونه همه سوراخ سمبه ها را گشتی و به راحتي جور نكردي . جون من بگو اين گاو صندوق را براي چي مي خواهي آخه من براي خيلي ها گاو صندوق بردم اما آنها وضع شان با شما بسيار فرق داشت. آنها خانه و سر وضع آن چناني داشتند اما شما...هنوز حرف هاي راننده تمام نشده بود كه حاجی خندید اشاره ای به سرش کرد و گفت : اگه بهت بگم قول ميدی دست از سر كچلم برداري ؟ راننده فضول گفت : بگو. از خدا كه پنهون نيست از شما چه پنهان، شنيدم تو آبادي دزد پيدا شده من بار شیشه دارم؛ زن و دو تا دختر دارم. مرد است و غیرتش، راستش ترس برم داشته که نکنه وقتی خونه نیستیم، دزد به خانه ما بيايد و هنگام دزدي آلبوم و فيلم هاي عروسی و خانوادگي ما را ببره.
شعار این هشدار الیسَ اللهُ بکافٍ عبدهُ (2) آیا خدا برای بندهی خود کافی نیست؟
«او فانوسش را به فضا آویخت .
مرا در روشنها می جست .
تار و پود اتاقم را پیمود
و به من ره نیافت .
نسیمی شعله فانوس را نوشید .»(1)
فانوس در دين از دو حياء سخن به ميان آمده است حياي ناپسند و حياي پسنديده: در برخي از خانواده ها هستند والديني كه به جاي دختر بدون اين كه او را درجريان بگذارند خواستگارش را رد يا قبول ميكنند. اگر خواستگاري را نميپسنديد و سکوت کنید دچار حیای مذموم هستید، چون شما در واقع براي يك عمر زندگي تصميم ميگيريد و به خواستگارتان خيانت كرديد چون او صادقانه به سوي شما آمده و صَداق(مهريه) را علامت صداقتش قرار داده است و گمان ميكند شما هم به او علاقه داريد. و از همه بدتر اين كه به فرد ديگري علاقه داشته باشيد و تا مهرديگري در دلت جا دارد مهمان (خواستگارجدید ) را قبول كنيد كه خود اين منشا ناسازگاري، گيردادنها و گاهي هم خيانت و ارتباط نامشروع (تلفني و ...) ميشود.
پس بر غول حياي مذموم براي رفع و دفع مفاسد بالا غلبه كنيد. البته براي اين كارلازم نيست با والدين درگير شويد يا بي احترامي كنيد با رعايت ادب، با جلب حمايت از نزديكان رازدار و...ازخواسته منطقي خود دفاع كنيد.به یاد داشته باشید که قاطعیت که بهترین الگوی ارتباطی است و سبب حفظ سلامت روان ما و بهداشت روابط مان با دیگران میشود از فرمول زیر پیروی می کنید:
قاطعیت = صمیمیت + احترام متقابل + صراحت در بیان مسائل
نکته: صمیمیت در روابط با نامحرم به معنی رابطه نیک با حفظ حدود شرعی است.
شعار این هشدار پيامبر خدا صلي الله عليه وآله : حيا دو گونه است حياي ناشي از
خرد وحياي برخاسته از نابخردي . حياي خرد خيز دانش است وحياي نابخردانه جهل وناداني .(2)
«یا دلیلی عند حیرتی؛
ای راهنمایم در وقت سرگردانیم »(1)
کاردرمحیط مشترک
گاهی هم مشاور حسابی گیر میکند نمیداند معمایی را که جامعه جدید برای زن و مرد ساخته چگونه باید حل کند. چون در بسیاری از موارد نیاز به معجزه دارند میش و گرگ و پنبه و آتش در کنار هم باشند شرایط موجود باشد و مانع مفقود باشد و انتظار داشته باشیم اتفاقی هم نیفتد. یک نمونه
من یک خانم هستم به مسائل دینی در حد خودم پایبندم با یک آقایی در یک اتاق 3 در4 کار میکنیم. شما چه پیشنهاد میکنید که ما سال ها با همکار کنیم ولی گرفتار چشم و ابروی هم نشویم؟ دست خودم هم نیست با التماس تو این شرکت مشغول شدم نمیتوانم جابه جا بشوم.
بزرگان و مراجع توصیه میکنند که اگر مرد یا زنی در اداره یا شرکتی یا ...کار کنند و خطر افتادن در گناه باشد باید شرایط را کنترل کنند و اگر به هیچ وجه امکان کنترل شرایط نیست بر آنها واجب است برای حفظ ایمان خود آن محیط را ترک کنند
و خدا فرموده
و َمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ وَمَن يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا؛ هر كس از خدا پروا كند [خدا] براى او راه بيرون شدنى قرار می دهد و از جايى كه حسابش را نمی كند به او روزى می رساند و هر كس بر خدا اعتماد كند او براى وى بس است خدا فرمانش را به انجام رسانده است به راستى خدا براى هر چيزى اندازهاى مقرر كرده است .
دو نکته
- پس ارتباط غیر ضروری و ارتباطی که در شرف گناه است باید قیچی شود. در این روابط که ممکن است به گناه ختم شود، بهتر است زنان متدین هوای مردان متدین را داشته باشند آنهایی که مشکل مالی ندارند به نفع مردان کنار بکشند چون مرد باید نقه زن و بچه اش را بدهد.
- شغل زن باید متناسب با ظرافت های روان شناختی و فیزیولوژیکی و مسئولیتهای حقوقی و شرعی او باشد . به همین دلیل است که وقتی پیامبر- ص – کارهای داخل منزل را به زن و کارهای بیرون از منزل را مرد سپردند و حضرت زهرا –س- بینهایت از این تقسیم کار خوشحال شدند. (2)
معرفی منبع برای مطالعه:
1- زنان قهرمان در سه جلد، اثر دکتر سید جواد بهشتی، نشرسازمان نهضت سوادآموزی.
2- راه خوشبختی اثر بانو مجتهده امین انتشارات ثقفی، اصفهان و نشر گلبهار.
شعار این هشدار اِنَّ النّاسَ يَستَغنونَ اِذا عُدِلَ بَینَهُم وَ تُنزِلُ السَّماءُ رِزقَها وَ تُخرِجُ الاَْرضُ بَرَكَتَها بِاِذنِ اللّهِ تَعالى (3)
اگر در میان مردم عدالت برقرار شود، همه بی نیاز می شوند و به اذن خداوند متعال آسمان روزى خود را فرو می فرستد و زمین برکت خویش را بیرون می ریزد
(1)مفاتیح الجنان، دعای جوشن.
(2) در بازار ماهی فروشها خانم هایی را دیدم که بین مردان نامحرم ماهی های سنگین که بوی زُخم می دادند را جابه جا میکردند. تناسب های لازم را ندارد.
(3)کافى، ج 3، ص 568، ح 6
محبت شغلی.
زن با عصبانیت رو به شوهرش کرد گفت .تو اصلا به من توجه نداری کمی از همسایه مان که باغبان است یاد بگیر.هر وقت می خواهد زنش را صدا کند می گوید.گل سرخم بیا.گل نرگسم.بیا... :hamdel:
مرد که دل خوش از زنش نداشت و شغلش هم آهنگری بود گفت باشد من هم نسبت به شغلم تو را صدا می زنم و از فردا صبح زنش را اینطور صدا زد ای مته قلبم بیا.ای سوهان روحم بیا ای پتک و چکش مغزم بیا..... . (1):_loool:
(3)لطیفهها و طنزهای شیرین ازدواج و زناشویی، احمد ایزانلو، نشرشیفتگان پرواز،[=B Mitra]48
غروب شد
خورشید رفت.آفتابگردون دنبال خورشید می گشت.
ستاره ای چشمک زد.آفتابگردون سرشو پائین انداخت! گل ها هرگز خیانت نمیکنند .
لاک غیرت چرا باید والدین هشدار برای کبرا را جدی بگیرند؟
برای این که خداوند هرچه آسیب پذیر است را در پوشش سخت قرار داده است.
جوجه تیغی در تیغها
لاک پوشت در لاک
جواهرات در گاو صندوق
قلب در قفسه سینه
مغز در جمجمه
چشم در صلبیه و حدقه
مروارید در صدف
خانم ها در پوشش غیرت مرد و حیا خود
دو نکته:
1- خانم کارشناسی در یکی از برنامههای تلویزیونی در تحلیل خود حرف دقیقی زد، میگفت یکی از دلایل آسیب پذیر شدن دختران و خانمها سست شدن سپر غیرت مردانشان است و زنان باید از آنها بخواهند، محکمتر باشند و مقتدرتر.
2- خانمهایی میگویند: شوهرمان سیب زمینی اند در بازار، خانه اقوام و... که میرویم مردان هوسباز ما را با چشمهایشان درستی قورت میخورند ولی شوهران ما چایی میخورند و به جوک و جفنگ های آنها میخندند.
3- دختری میگفت: اگر پدرم بیشتر مراقب من بود من آسیبی نمی دیدم.
4-زیر رگبار باران چتر محدودیت دلپسندی است که مصونیت زاست. در باران هوسها از زیر سپر غیرت( شوهر، برادر، پدر) جابهجا نشویم، تا مصون بمانیم.
گلخانه حجاب و تند باد کشف حجاب آن سال، زمستان سختی بر گل غیرت گذشت؛ سالی که دزد استعمار، دندان طمع به گنج عفت داشت. آن سال، پدر ناپاک استعمار، در زباله دان فکر شاه ایران کشته شد و مزدوران داخلی، به آن آب و رنگ روئیدن و جرئت جوانه زدن دادند.
چادر، که سنگر ضد گلوله نگاه های حرام و سپر تیر نظرهای مسموم بود را ممنوع کردند.
گلخانه حجاب، دیگر نمی توانست در خزان هوس ها و سوز نگاه های مریض، بال حفاظت خود را بر سر گل حساس عفاف و شکوفه های پاکی بکشد.
آن سال، پر رنگ ترین مُهر بی هویت و وابستگی، بر پیشانی شخص اول مملکت، رضاخان، حجاب حلقه به گوشی او را برای همه کنار زد.
کشف حجاب، تشویق عقاب تیز پنجه وسوسه ها، برای شکار غزال معصومیت هاست.
کشف حجاب قصه گریه گرگ استعمار برای مظلومیت گوسفندان است.
کشف حجاب، باز گذاشتن دست چنگ و خراش های نامحرم بر صورت بی صدف و حساس مروارید زن است.یعنی خارج کردن حلقه پند زهرا از گوش ارادت.
ای زن به تو از فاطمه این گونه خطاب است ارزنده ترین زینت زن حفظ حجاب است
کشف حجاب، جا گذشتن وصیت نامه شهدا در دورترین زاویه فراموشی است.
کشف حجاب، یعنی با کلنگ دین ستیزی، به جان خانه حکمت خدا رفتن.
کشف حجاب، قارچ سمّی خوش رنگی بود که از جام پر زهر استعمار، خبر از مکر ترقی و پیشرفت می داد؛ ستمی که اگر نوشیده می شد، اثرش تا انتهای آبرو و عفت نمایان شد و جگر پاکی را تکه تکه می کرد.
و زنان ما در آن روز فریاد زدند که اگر سر برود، حجاب نمی رود. ندا دادند که خزان وابستگی، بهار پیشرفت را تیره کرده نه حجاب چادر . (1)
شعار این هشدار امام صادق عليهالسلام
عِفُّوا عَنْ نِساءِ النّاسِ تَعِفَّ نِساؤُكُمْ ؛(2) به زنان مردم عفّت ورزيد تا زنانتان عفّت ورزند و پاک بمانند.
«تفریح و استراحت برای ما
مانند شارژ برای گوشی همراه است»
دق و دلی در روایات ما سفارش شده که زندگی ما باید براساس برنامه و زمان بندی تنظیم شود. به دلیل برنامه نداشتن و نداشتن مدیریت زمان بسیاری از ما به بیراهه های افراط و تفریط رفته ایم و از جاده تعادل خارج شده ایم و این امر سبب بسیاری از فشارهای روانی است. اغلب افراد رشد کاریکاتوری در این بخشها دارند مثلا آن قدر کار میکند که جایی برای تفریح باقی نمی ماند و... بسیاری از خانمها به دلیل یک نواختی کار منزل دچار روزمرگی و پژمردگی میشوند و برخی به دلیل کار بیحساب رمق خود را میگیرند. در هر دو صورت دچار استرسهایی میشوند که نتیجه آن بیماریهای روان- تنی مانند سردرد، زخم معده، و نارضایتی همسر و فرزندان از آنها میشود.
استرسهای یاد شده سبب میشود که خانم خانه دچار کم ظرفیتی روانی، عاطفی، معنوی و ذهنی شود و در تربیت کودک موفق نباشد گاهی او بدون توجه به این ضعفها و عیب کار خود دنبال رفع اشکالات فرزند خود میگردد و همه مشکلات را به او نسبت می دهد، در حالی که کودکان در اغلب موارد آیینه تمام نمای مشکلات ما هستند و خود عیبی ندارند. البته همین امر در مورد مرد هم صادق است اما این جا سخن در مقام مادری و تربیت کودک بود. بنابر آن چه گفته شد تأکید میشود که با توجه به روایت تلاش شود که زندگی خود را با برنامه و زمان بندی جلو ببریم.
در روایات به داشتن تفریح و استفاده از لذتهای حلال برای شارژ روانی و آماده شدن برای امور دیگر تأکید زیادی شده است .(1)
تغییر نگرش
یک ساعت ویژه مردی دیروقت، خسته از کار به خانه برگشت. دم در پسر پنج ساله اش را دید که در انتظار او بود.
سلام بابا! یک سئوال از شما بپرسم؟
- بله حتماً. چه سئوالی؟
- بابا ! شما برای هرساعت کار چقدر پول میگیرید؟
مرد با ناراحتی پاسخ داد: این به تو ارتباطی ندارد. چرا چنین سئوالی میکنی؟
- فقط میخواهم بدانم.
- اگر باید بدانی، بسیار خوب میگویم : 20 هزار تومان
پسر کوچک در حالی که سرش پائین بود آه کشید. بعد به مرد نگاه کرد و گفت : میشود 10 هزار تومان به من قرض بدهید؟
مرد عصبانی شد و گفت : اگر دلیلت برای پرسیدن این سئوال، فقط این بود که پولی برای خریدن یک اسباب بازی مزخرف از من بگیری کاملآ در اشتباهی، سریع به اطاقت برگرد و برو فکر کن که چرا اینقدر خودخواه هستی. من هر روز سخت کار می کنم و برای چنین رفتارهای کودکانه وقت ندارم.
پسر کوچک‚ آرام به اتاقش رفت و در را بست.
مرد نشست و باز هم عصبانی تر شد: چه طور به خودش اجازه میدهد فقط برای گرفتن پول از من چنین سئوالاتی کند؟
بعد از حدود یک ساعت مرد آرام تر شد و فکر کرد که شاید با پسر کوچکش خیلی تند و خشن رفتار کرده است. شاید واقعآ چیزی بوده که او برای خریدنش به 10 هزار تومان نیاز داشته است. به خصوص اینکه خیلی کم پیش می آمد پسرک از پدرش درخواست پول کند.
مرد به سمت اتاق پسر رفت و در را باز کرد.
- خوابی پسرم ؟
- نه پدر، بیدارم.
- من فکر کردم شاید با تو خشن رفتار کرده ام. امروز کارم سخت و طولانی بود و همه ناراحتی هایم را سر تو خالی کردم. بیا این 10 هزار تومانی که خواسته بودی.
پسر کوچولو نشست، خندید و فریاد زد : متشکرم بابا ! بعد دستش را زیر بالشش برد و از آن زیر چند اسکناس مچاله شده در آورد.
مرد وقتی دید پسر کوچولو خودش هم پول داشته، دوباره عصبانی شد و با ناراحتی گفت : با این که خودت پول داشتی، چرا دوباره درخواست پول کردی؟
پسر کوچولو پاسخ داد: برای اینکه پولم کافی نبود، ولی من حالا 20 هزار تومان دارم. آیا میتوانم یک ساعت از کار شما را بخرم تا فردا زودتر به خانه بیایید؟ من شام خوردن با شما را خیلی دوست دارم ...
شعار این هشدار
فرزندان ما امانتهای خدا در دستان ما هستند، با تربیت مسموم این امانات را ضایع نکنیم
«تندی مکن که رشته چل ساله دوستی
در حال بگسلد چو شود تند آدمی
هموار و نرم باش که شیر درنده را
زیر قلاده بُرد توان با ملایمی »(1)
رابطه زناشويي
زوجها باید نسبت به رابطه زناشويي حساس باشند. رابطه زناشويي بايد براي زن و شوهر، هر دو، رضايت بخش باشد. زني كه سرد است بايد خودش را بررسي كند گاهي اين سردی ریشه در افسردگي یا اضطراب یا مشكلات جسمي( اختلال تیروئید) و یا نوع تربیت جنسی والدین (بد دانستن این رابطهها و...) دارد و زماني در احساس ناهمخواني با شوهر و كينه، اعتراض، انتقام و ناآگاهي مرد از نحوه تعامل سالم در این روابط با زن ریشه دارد. از آنجا كه رابطهزناشویی نقش مهمي در عشق بين همسران دارد و بسیاری از جدایی ها و مشاجرات ناشی از به هم خوردن این رابطه است، باید موانع آن با مشورت و مطالعه و کمک از متخصص برطرف شود. بسياري از ارتباط مردان با زنان غريبه ريشه در بي اهميت شمردن اين رابطه در منزل دارد. توجه داشته باشيد مردتان به دلیل تفاوت روانشناختی و فیزیولوژیکیاش با شما به مسأله زناشويي «توجهخاص» دارد اگر رابطه را رد كنيد او تفسيرش اين است كه «او» را رد كردهايد نه رابطه زناشويي را.
البته اين به معني اين نيست كه خانمها نيازي به رابطه ندارند. اگر خانمي متوجه ميشود كه شوهرش در رابطه زناشويي مشكل دارد بايد او را تشويق كند تا مشكل را بر طرف كند. بسیاری از روابط نامشروع زنان هم از مشكلات جنسي شوهرانشان ناشي ميشود.
شعار این هشدار رابطه زناشویی مانند بخاری
در زمستان روابط گرما بخش است.
آنهایی که این بخاری گرمابخش را به هر دلیلی
خاموش میکنند اصل رابطه آنها از سرما خواهد مرد.
آخر شاه نامه
پسری وقتی با پیکان پدرش رفت بالای شهر تهران و ساعاتی بین ماشینهای آن چنانی گشت وقتی برگشت گفت: این ماشین به درد عمهات میخورد. تجارب میگوید هرج و مرج در ارتباط بین زن و مرد در هر مکانی باشد هرچند در مکان مقدس و...به نفع هیچ کس نیست؛ آخر این شاه نامه خوش نیست. این ارتباط برای استحکام بنیان خانواده ضرر دارد. اما بیش از هر چیز زن آسیب میبیند که به او نگاه ابزاری میشود.
خواب و بیداری مردان: بسیاری از مردان بیوجدان یادشان می رود که همسرشان در خانه چه سختی ها میکشد یادشان می رود که خانمشان موقع پختن ماهی دستش به ماهی تابه چسبید و موقع غباری گیری اتاقها چهرهاش خسته شده بود و عرق از پیشانیشان میریخت و به دلیل مراقبت از فرزندشان شب خواب درستی نرفت. این مردان وقتی در بیرون با خانمی مواجهه میشوند که با چهرهای گشاده با او برخورد میکند یا محترمانه و با تبسم صدایش میکند و...فکر میکنند که او فرشتهای است که از آسمان آمده و تافته ای جدا بافته است. در حالی که این خانم هم در روابطش با همسر یا پدرش این قدر شیک برخورد نمی کند ممکن است در منزل حال و حوصله کسی را هم نداشته باشد.
زنان: بسیاری از زنان هم وقتی در بیرون از منزل با لباس شیک و شوخ طبعی مردی مواجهه میشوند و لطفی در حقشان میکنند. یادشان میرود که همسرش برای این که او را ببرد تفریح سر و وضعش برای تعمیر ماشین روغن مالی شد و ...
گمان میکنند این از زمین تا آسمان با شوهر یا پدرش فرق دارد فکر میکند این مرد هرگز عصبی نمیشود و...ولی اصلاً گمان نمیکند که این مرد هم می تواند لباس شیک و شوخی را برای شکار دیگران به تن کند می تواند بر خلاف شوهرش ده نام و دوست زن و دختر در گوشی اش داشته باشد.طبیعی است رابطه زن و مرد در بیرون از خانه چون خارج از تعهد است و افراد مسئولیتی نسبت به هم دارد ممکن است با همدیگر عاطفی تر برخورد کنند و احترام هم را بیشتر داشته باشند در حالی که اگر با همان ها مسئولیتی مشترک داشته باشد مشخص می شود که چقدر انصاف وجود دارد
کاش محک تجربه آید به کار
تا سیه رو شود هر که در او غش باش
معنی تفاهم
به یاد داشته باشید که تفاهم قرص و آمپول ندارد تفاهم مانند یک بازی فوتبال نیاز به تحرک و پویایی دارد مؤلفه های تفاهم عبارتند از:
تفاهم = توانایی تحمل تفاوتها
تمثیل: «ارتباط بیمرز زن و مرد مانند زلزله ساختمان خانواده را به لرزه در میآورد و بر سر آنها خراب میشود.»
تغییر نگرش
دوستی دو نامحرم
روزی مردی هوس باز و گناهکار به شیطان که مانند پیرمردی مردنی مجسم شده بود گفت: تو شطانی؟ تو مردنی چه میکنی که این همه از تو بد میگویند. من خودم ختم روزگارم تجاوز به ناموسها دزدی، خیانت، حق خوری و.. کردم، ولی باز از تو سخن به میان است؟! شیطان گفت: کار خاصی نمیکنم. او به شیطان گفت: بیا یک ماه کار خلاف کنیم آخر ماه بیاییم مقایسه کنیم.
شیطان قبول کرد. بعد از یک ماه آن مرد یک طومار گناه شمرد شیطان گفت: من فقط تونستم به دل یه دختر بیندازم که به پسری تماس بگیرد و اس ام اس بزند و تا رفیق شدند. مرد خندید و گفت: همین؟!. شیطان گفت: کمه؟! من اگر بتونم یک تخم حرومی مثل تو درست کنم با این کارم کافیه.
شعار این هشدار پيامبر خدا صلي الله عليه وآله :
بر هر عضوي از اعـضاي انـسـان بـهـره اي
از زنا نوشته شده كه لاجرم به آن مي رسد؛
مثلاً زناي چشم نگاه كردن است وزناي پا ، رفتن
(به سوي گناه) وزناي گوش ، شنيدن (صداهاي حرام ) .(1)
«باد خشم وباد شهوت، باد آز
برد او را که نبود اهل نماز»
شغل شوهر هنگام خواستگاري نسبت به شغل و تدّين شوهرتان حساس باشيد. اگر شغل او به گونهاي است كه باخانمهاي زيادي ارتباط دارد و ازسوي ديگرشوهرتان ايماني ندارد يا سست ايمان است. وخدادرزندگياش حضور ندارد بسيار درانتخاب تان حساس باشيد. بسياري از خانمها بعد از ازدواج شان ميپرسند شوهران ما با خانم هايي ارتباط ( چت،اس ام اس و..) دارند،چه كنيم؟ برخي از آن ها به خانم مقابل تماس مي گيرند و بد وبيراه مي گويند و يا با شوهرشان مشاجره ميكنند.
بهتراست از ابتدا ي خواستگاري نسبت به فردي كه ميخواهيد انتخاب كنيد حساس باشيد واعتقاد ونحوه برخورد خود را در رابطه با اين روابط شفاف بيان كنيد و اگر درزندگي متوجه شديد او با فردي ارتباط نامشروع دارد راحت با آن كنارنياييد چون عادت میشود این عادت بد به این راحتی ریشه کن نخواهد شد.
حقه سیاسی - جنسی
خانمي ميگفت: شوهرم اول قبول نميكرد بعد كه مدرك به او نشان دادم به دست وپايم افتاد و ميگفت اين يك «نوع بيماري» است تو بايد با آن كنار بيايي. بیماری جلوه دادن گناهان یک نوع حقهای است که اخیراً در سایتها و ماهواره ها برای به ابتذال کشیدن مردان ایران زمین و «تخدیر عقل» آنها و در نتیجه وابسته کردن ایران به آنها استفاده میکنند.
شعار این هشدار مهمترين عامل بازدارنده ازروابط نامشروع
تقويت اهرم دروني خداترسي وخود را درمحضراو و امامان ديدن است
یه فوت ، دو فوت
پشت فرمون بودم كه موبايلم زنگ خورد.:Graphic (28):
الو؟...الو...؟ بفرماييد...
چرا جواب نميدين...؟
جواب نمي داد.
فقط فوت مي كرد.
گفتم:
اگه زشتي يه فوت كن.
اگه خوشگلي دو تا
دو تا فوت كرد:khandidan:
گفتم:
اگه اهل قرار گذاشتن نيستي يه فوت كن
اگه هستي دو تا
بازم دو تا فوت كرد :Ebraz Doosti:
فردا ناهار، ساعت دوازده، نايب وزرا
،اگه نه يه فوت
اگه آره دو فوت
بازم دو تا فوت كرد:yes:
***
فردا صبح در پوست خودم نمي گنجيدم.
همه فكر و ذكرم قرار ناهارم بود.
از خونه كه داشتم مي رفتم بيرون زنم صدام كرد: عزيزم ناهار مي آي خونه؟
نه عزيزم ؛ امروز ناهار يه جلسه مهم با هيئت مديره داريم.
زنم گفت:
اگه مي خواي گردنتو بشكنم يه فوت كن :ajab:
اگه مي خواي پاتو قلم كنم، دوتا! :kill:
زود قضاوت نکنید...
مسئولین یک مؤسسه خیریه متوجه شدند که وکیل پولداری در شهرشان زندگی میکند و تا کنون حتی یک ریال هم به خیریه کمک نکرده است. پس یکی از افرادشان را نزد او فرستادند..
مسئول خیریه: آقای وکیل ما در مورد شما تحقیق کردیم و متوجه شدیم که الحمدالله از درآمد بسیار خوبی برخوردارید ولی تا کنون هیچ کمکی به خیریه نکردهاید. نمیخواهید در این امر خیر شرکت کنید؟
وکیل: آیا شما در تحقیقاتی که در مورد من کردید متوجه شدید که مادرم بعد از یک بیماری طولانی سه ساله، هفته پیش درگذشت و در طول آن سه سال، حقوق بازنشستگیاش کفاف مخارج سنگین درمانش را نمیکرد؟
وکیل: آیا در تحقیقاتی که در مورد من کردید فهمیدید که برادرم در جنگ هر دو پایش را از دست داده و دیگر نمیتواند کار کند و زن و 5 بچه دارد و سالهاست که خانه نشین است و نمیتواند از پس مخارج زندگیش برآید؟
وکیل: آیا در تحقیقاتتان متوجه شدید که خواهرم سال هاست که در یک بیمارستان روانی است و چون بیمه نیست در تنگنای شدیدی برای تأمین هزینههای درمانش قرار دارد؟
مسئول خیریه که کاملاً شرمنده شده بود گفت: ببخشید. نمیدانستم این همه گرفتاری دارید ...
وکیل: خوب. حالا وقتی من به اینها یک ریال کمک نکردهام شما چطور انتظار دارید به خیریه شما کمک کنم؟
کتاب آدمها را نمیتوانیم از روی جلد یا ورق زدن چند صفحه از رفتار و ظاهرشان بخوانیم. حاذقترین روانشناسان نیز نمیتوانند بگویند من کاملاً افراد را میشناسم بسیاری از انگیزه های رفتاری دیگران بر ما پوشیده است به همین دلیل است که در روایات ما توصیه شده تا آنجایی که میتوانیم رفتار برادران دینی را
حمل بر خوبی کنیم و به آنها گمان بد نبریم. و البته این تا حدود زیادی به نفع سلامت ذهن خودمان از تنشها و تشویشهای فکری است به همین دلیل است که امروزه در کلینکهای مشاوره به افرادی که کینه دیگران را به دل میگیرند و به خود آسیب میزنند مهارت برگزاری مراسم بخشش و دفن کینهها و دلخوریها را آموزش میدهند.
عروس اگر از ابتدا دل مادر شوهر را شكار كند كارش خيلي راحت ميشود. به ياد داشته باشيد برخورد و برداشت اول در ارتباطات نقش بسيار مهمي دارد. اما اگر مادر شوهر او را نپذيرد و يا مشروط بپذيرد معلوم نيست آينده ارتباطي آنها چه ميشود. مادر شوهراني كه خود عروسشان را گزينش ميكنند بعداً ممكن است هزار ايراد از او بگيرند تكليف عروسي كه در غياب مادر شوهر با پسرش ارتباط داشته معلوم است در اين مواقع مادر شوهر ميگويد فرزند مرا چيز خور كردهاند يا فريب دادهاند يا خودشان را به او بستهاند اگر سن و شرايط اجتماعي و اقتصادي دختر مناسب نباشد اين وضع بدتر است.
به گوش باش و به هوش
اگر پسري از شما خواستگاري کرد ولي مادرش قبول نكرد هرگز وارد خانه او نشو. تا زماني كه او هم از شش دانگ دلش راضي شود. پسرهايي كه داغ اند ابتدا ممكن است بگويند زندگي ما جداست و من تصميم گيرندهام ولي تجربه نشان داده است كه به تدريج پسر و مادر شما را سبب جدايي از خانوادهاش ميدانند. ارتباطشان را شروع ميكنند و شما ناچاريد در خانهاي رفت و آمد كنيد كه هر بار با خود حرفهاي تندي را بيرون ميآوريد.
چند نکته مهم
1. درفاميل شوهرتان جوري رفتار كنيد كه خانمهاي ديگر فاميل حامي شما شوند و در غياب شما از شما تعريف كنند و پشتبان شما باشند..
2. مراقب افرادي باش كه سخن چين هستند از زير زبان شما حرف ميكشند و به مادر شوهرتان ميگويند و يا از ابتدا قصد برهم زدن رابطهها را دارند.
3. بهتراست كارحمايت از شما رابه شوهرتان واگذاريد ان هم وقتي كه شما نيستيد.
4. اجازه دهيد گاهي شوهرتان تنهايي به ديدار خانوادهاش برود.
5. در ارتباط با مادر شوهر سلطه گر يا سلطهپذير نباشيد. قاطع باشيد يعني بدون گوشه كنايه با صراحت و صميميت و احترام متقابل حرفتان را بيان كنيد.
6. مرز زندگيتان با مادر شوهرتان مشخص باشد. واين مرز بندي اگر وجود ندارد با درخواست غيرمستقيم يكي از فاميل براي حفظ حرمت ها ايجاد شود تا فكر نكند عروس است كه ميخواهد فرزندش را از او جدا كند.
تغییر نگرش
داستانک: مادر شوهر و سم
دختری بعد از ازدواج نمی توانست با مادرشوهرش کنار بیاید و هر روز با او جر و بحث می کرد.
عاقبت دختر نزد داروسازی که دوست صمیمی پدرش بود رفت و از او تقاضا کرد سمی به او بدهد تا بتواند مادر شوهرش را بکشد!
داروساز گفت اگر سم خطرناکی به او بدهد و مادرشوهرش بمیرد،همه به او شک خواهند کرد،پس معجونی به دختر داد و گفت که هر روز مقداری از آن را در غذای مادرشوهر بریزد تا سم معجون کم کم در او اثر کند و او را بکشد و توصیه کرد در این مدت با مادرشوهر مدارا کند تا کسی به او شک نبرد.
دختر معجون را گرفت و خوشحال به خانه برگشت و هر روز مقداری از آن را در غذای مادرشوهر می ریخت و با مهربانی به او می داد.
هفته ها گذشت و با مهر و محبت عروس،اخلاق مادرشوهر هم بهتر و بهتر شد تا آن جا که یک روز دختر نزد داروساز رفت و به او گفت : دیگر از مادرشوهرم متنفر نیستم. حالا او را مانند مادرم دوست دارم و دیگر دلم نمی خواهد که بمیرد، خواهش می کنم داروی دیگری به من بدهید تا سم را از بدنش خارج کند.
داروساز لبخندی زد و گفت : دخترم، نگران نباش. آن معجونی که به تو دادم سم نبود بلکه سم در ذهن خود تو بود که حالا با عشق به مادرشوهرت از بین رفته است.( بله برای پیروزی ابلیس کافی است آدمهای خوب دست روی دست بگذارند).
شعار این هشدار به شیرین زبانی و لطف و خوشی
توانی که پیلی به مویی کشی
"من از بیگانگان هرگز ننالم
که با من هرچه کرد آن آشنا کرد"
عروسك شوهر
برخي از افراد ناشی به خانمهايي كه شكايت ميكنند كه شوهرشان با خانمهاي ديگر ارتباط مستقيم يا غيرمستقيم دارند توصيه ميكنند كه هميشه تمكين خاص گرم(روابط زناشویی) داشته باش، سرد نباش و خودت را براي او آرايش كن و...اين توصيهها در جاي خود خوب است و باید باشد اما همه مشکل حل نمیشود، اما نبايد فراموش كنيم كه شما عروسكي در دست شوهرتان نيستيد. او با كل شخصيت شما ازدواج كرده است، نه صرفاً جلوههاي زيباي شما. او بايد شيفته «صورت» و «سيرت» تان شود. مردي كه اسير صورت زيبا است احتمالاً فردا كه چهره شما از شادابی افتاد و يا فرد زيباتري را ديد همه چيز را فراموش ميكند؛ بنابراين توصيه ميكنم كه
اولا خودتان براي خودتان «ارزش» قائل شويد تا شوهرتان هم براي شما ارزش قائل شود.
ثانياً تمكين خاص و آرايش و رابطه زناشويي را جدي بگيريد چون نقش كاتاليزور(1) براي عشقتان دارد.
ثالثاً هميشه كاري كنيد كه براي شوهرتان تازگي داشته باشيد. كتاب شخصيت شما تنها به جلد جسمتان خلاصه نميشود تا شوهرتان چند روزه آن را مروركند.
چند راهکار
براي خود وقت خلوت، دعا و نماز و دوستان صميمي داشته باشيد، كلكسيوني از كتابهاي مورد علاقه خود به تدريج تهيه كنيد، خانه داري شما را از رشد باز ندارد مهارتهاي مختلف كامپيوتر، آشپزي، كمكهاي اوليه و...را ياد بگيريد. با اقوام خودتان كه پشتوانه شمايند، رفت و آمد داشته باشيد. وقتي شوهرتان متوجه شود كه خودتان و ديگران هم براي شما ارزشي قائل هستند، نگاه مثبتي به شما خواهد داشت.
ناگفته نماند كه شوهر هر چه ديندارتر و با وجدانتر باشد بهتر به شما بها میدهد و نگاه ابزاري به شما ندارد. در روايت داريم اگر بناي رابطه و دوستي ديني و خدايي باشد دوستي پايدارتر خواهد بود چون دين پايداراست. پس باید در ابتدا فرد دیندار را برای زندگی خود گزینش کرد و اگر ازدواج کرده ایم و شوهرمان از دین فاصله دارد باید او را کمک کنیم با دین و جلوه های جذابش آشنا شود برای اطلاع از راهکارهای روانشناختی جذب همسر به دین از مشاوران 09640 کمک بگیرید.
شعار این هشدار
بین احساس ارزشمندی(نه تکبر و خودپسندی) شما از خودتان و برخورد دیگران با شما همبستگی وجود دارد. اگر شما خودتان را بی ارزش بدانید با شما همانگونه رفتار میشود.
(1)کاتالیزور در ترکیبات شیمایی بدون ترکیب شدن دخالت میکند و سبب تسریع در ترکیب میشود
آهسته برانيد جاده لغزنده است»
مِهر بي مُهر
به اعتقاد من ارتباط دختر و پسر اگر به قصد ازدواج باشد از جهتي مانند كار بانكي نياز به ضمانت فرد و چند ضامن معتبر دارد. هرچه كار مهم تر باشد ضمانت و ضامن معتبر تري نياز هست. ارتباط دختر و پسر بدون تعهد، ضمانت خانواده پسر و نظارت پدر و مادر دختر مانند جاده بسيار لغزنده است كه يك طرفش به دره ختم مي شود.
اجازه دهيد كه با يك داستان كه مشت نمونه خروار است سخن خودم را بيان كنم:
ليسانس گرفته بودم و مدتي تنها كارم در خانه اين بود كه در كارهاي خانه به مادرم كمك كنم.براي كاريابي خيلي اين طرف و آن طرف رفتم. به هر كس كه مي شناخيم رو زديم تا بلكه جايي مشغول شوم. كار براي من از چند جهت مهم و ضروري بود يكي از اين جهت كه پدرم سالمند بود و نمي توانست كار كند و بازنشستگي اي دريافت نمي كرد و بيمه هم نداشت. از سويي هم من 27 ساله شده بودم و هيچ اسباب و اثاثيه اي به عنوان جهيزيه نداشتم.
گاهي به دختران فاميل كه نگاه ميكردم حسوديم ميشد. اونا به دليل دارايي پدري خيلي زود به سر و سامون رسيده بودند ولي من كه درس بيشتري خونده بودم. از زندگي عقب بودم.
يك روز تو آشپزخونه سرگرم شستن ظرف ها بودم كه صداي زنگ در بلند شد يكي دستش را گذاشته بود روي زنگ و بر نمي داشت. همه اعضاي خونه با عجله به حيات آمديم داداشم بود. هنوز لب از لب باز نكرده بود كه بابا گفت چه خبرته همه ما را كه زهره ترك كردي. داداش كه خبر داغي داشت با همون لبخند هميشگي اي كه رو لبانش دادشت گفت:ببخشيد و بعد با هيجان داد زد: مژده مژده. من كه صبرم لبريز شده بود با اصرار از او خواستم كه خبر را بده. بالاخره تصويب شد كه اگر خبر خوشي بود من شيريني او را بدهم.
وقتي خبر را شنيديم همه خوشحال شديم. اشك تو چشمان مادر و پدر پيرم حلقه زد. و من از برادرم كه برايم در مخابرات كار پيدا كرده بود پشت سر هم تشكر مي كردم.
همه كارهام را راست و ريس كردم مدارك و عكسم را در كيفم گذاشتم و لباس هايم را شستم و اتو كردم تا صبح شنبه آماده، سركار حاضر شوم.
تا صبح روز موعود لحظه شماري كردم. وقتي به اداره رفتم از ساختمان جديد و اتاق هاي محل كار كه تميز بود، خيلي خوشم آمد. تو دلم يه ريز داداشم سعيد و همسر و بچه اش را دعا مي كردم.
كاري كه به من محول شده بود كار مشكلي نبود. من و يك كارمند مردي در يك اتاق بايد كار مي كرديم. حس خوبي نداشتم ولي وقتي متوجه شدم كه مرتب تا ساعات اداري در اتاق آمد و شد هست خيالم راحت شد و مشغول به كار شدم.
با حيا و متانتي كه داشتم هميشه سدي عاطفي بين من و همكاران حاكم بود هرگز بيش از حد ضرورت با هم اتاقم هم سخن نمي شدم و اجازه نمي دادم با من بيش از حد نياز سخن را طولاني كند. يكي دو ماه همه چيز به خوبي و خوشي مي گذشت تا اين كه يك روز مسئول مخابرات به اتاقم آمد او كارهايي به من محول كرد كه مجبور بودم ده پانزده روزي دو ساعت اضافه سركارم حاضر شوم از اين كه كار اضافي به من داده شده بود احساس باكفايتي مي كردم ، دلم خوش بود كه با پول آن مي توانم قسمتي از جهيزيه ام را بخرم.
اون روز باد پاييزي زندگي من وزيدن گرفته بود و من خبر نداشتم. ساعت كاري اداره تمام شده بود و اداره تقريباً تعطيل. زير چشمي به همكارم كه زونكن و پرونده هاي توي كمدها را بيرون مي ريخت نگاه كردم. يكي يكي آنها را بررسي ميكرد و داخل كمد ميگذاشت خيال رفتن نداشت از اين كه يك مرد مجرد در اتاقم آن هم در ساعت تعطيلي اداره حاضر بود حس خوبي نداشتم. سريع كارم را جمع و جور كردم و از اداره خارج شدم. فردا و پس فردا اين داستان تكرار شد. از اين كه مي ديدم كارهايم مانده است و روزها يكي پس از ديگري مي گذرد نگران بودم.
ميترسيدم رئيس اداره از من ايراد بگيرد و كارم را از دست بدهم و از آرزوهايم بمانم و دل خوشي پدر و مادرم به سراب تبديل شود. تصميم گرفتم بدون توجه به همكارم كارم را ادامه دهم.
ادامه دارد...
وقتي كار تعطيل شد همكارم كمي خوراكي آورد و روي ميزم گذاشت و گفت: از اين خوراكي ها هم ميل كنيد تا بتونيد هنوز حرفش تموم نشده بود كه با اضطراب گفتم ببخشيد شما كه كارتون تموم شده منزل نمي رويد؟! با پوز خندي شيطاني گفت: كارم تموم شده بعد با چشمك به من اشاره كرد و گفت: ولي براي عشقم كار مي كنم.
من كه تا به حال با مرد غريبه اي اين گونه همكلام نشده بودم و چنين سخنانی در قاموس روابط ما نمي گنجيد گر گرفتم. حالم بد شد و با عجله بدون اين كه حتي يك كلام بتوانم به او بگويم و بدون اين كه ميز كارم را مرتب كنم به طرف خانه روانه شدم. بعد از ظهر بدي داشتم مادرم كه متوجه پريشاني من شده بود زير گوش پدرم پچ پچي كرد و پدرم كه گوش سنگيني داشت بلند گفت: هيچيش نيست كارش زياده خسته شده بايد استراحت كنه.
فكر قلم كشيدن روي كار بعد از آن همه در بدري و پرس و جو در ذهنم جا نمي گرفت. تصميم گرفتم با برخورد جدي با همكارم مواجه شوم. با خودم گفتم شايد من جايي شل آمده ام كه او به خود اجازه داده تا اين حد جسارت كند.
فرداي آن روز با قيافه اي عبوس وارد اتاقم شدم و حتي جواب سلام همكارم را هم ندادم. كمي از كارم نگذشته بود كه تلفنم زنگ خورد گوشي را بر داشتم اون قدر سرگرم كارم بود كه صدا را نشناختم با ادب گفتم بفرماييد در خدمت تان هستم. وقتي با خنده گفت خدمت از منه عزيزم متوجه شدم كه همكارم آقاي مولايي است. با نگاه تندي به او گوشي را گذاشتم.
چند روز گذشت هر روزي يك نقشه اي سوار مي كرد. مزاحمت هاي او برايم كمي مزه دار شده بود. گاهي تو خونه هم كه بودم مي رفتم تو خيال پردازي و در عالم خيال به او و كارهايش فكر مي كردم. راستش از قيافه اش كه بدم نمي آمد او كه مجرد هم بود بي اختيار به اين فكر مي كردم كه اگر او از من خواستگاري كند بد هم نيست.
مدت ها بود كه در ذهن خودم او را خواستگارم مي پنداشتم . وقتي به خود آمدم ديدم نسبت به قبل خيلي كوتاه آمده ام. من كه در برخورد با نا محرم جدي بودم و از خلوت با نامحرم گريزان بودم وقتي همكارم مرخصي مي گرفت دل من هم برايش مي گرفت. گاهي او با شوخي هاي با نمكش من را به خنده وا مي داشت. او هم فهميده بود كه به او فكر مي كنم.
يك روز به من تماس گرفت . سخنانش را كه شنيدم مي خواستم از خوشحالي پر در بياورم او به من پيشنهاد ازدواج داد. و من با دست پس مي زدم و با پا پيش مي كشيدم. ديگه من خواب و بيداريم شده بود آقاي مولايي.
مولايي نسبت به من در دينداري سست تر بود گاهي كه خلوتي پيش ميآمد به بهانه اي به سمت من مي آمد گاهي دست من را در دستش ميگرفت و مي فشرد. من از اين كارش بدم مي آمد و به او اعتراض كردم. او كه فرد تحصيل كرده و خوش بياني بود گفت: وقتي هر دو راضي هستيم و قرار است با هم ازدواج كنيم كار بدي انجام نمي دهيم. با انكار من او پيشنهاد داد كه خودمان تا روز ازدواج عقد تاريخ دار بخوانيم تا گناهي انجام نشود و من كه احساس مي كردم زندگي ام از وجود مرد گمشده ام خالي است بدون درنگ پيشنهادش را با مهر صد شاخه گل رز پذيرفتم.
مولايي با من خيلي راحت بود. من هم كه او را شوهر خود مي دانستم و همه روياهايم را با او تفسير شده مي ديدم حتي به درخواست هاي ويژه او هم نه نمي گفتم.
چيزي نمانده بود كه زمان عقد ما منقضي شود كه متوجه شدم مولايي بدون اين كه به من آدرسي بدهد از شهر ما انتقالي گرفته است و به مركز استان منتقل شده است. او حتي براي خداحافظي هم نيامد. من فقط محل كار او را مي دانستم. هر گاه به بهانه اي سر راه او سبز مي شدم ، مسيرش را عوض مي كرد. وقتي تنها او را گير ميآوردم فقط يكي دو جمله را تكرار مي كرد: ما براي هم ساخته نشده ايم ما هيچ تناسبي با هم نداريم.
مانده بودم، چه كنم؟.بد جايي گير كرده بودم از سويي مانده بودم به همسر آينده ام چه بگويم و از سويي هم براي حفظ آبروي خود و خانواده ام ميترسيدم صداي اين ارتباطي كه طرف مقابل در قبالش هيچ تعهد كتبي و اخلاقي ندارد را در آورم.
مدتي است كه خواستگارانم را رد مي كنم ديگر مانده ام كه جواب اطرافيانم را چه بدهم. روزهاي با بي هدفي و سر در گمي من ميگذشت تا اين كه نتيجه كنكورم آمد من براي فوق ليسانس مترجمي قبول شده بودم اما بر خلاف خانواده ام اصلاً خوشحال نبودم چون دانشگاه ما چسبيده بود به محل كار مولايي نامرد. كه هيچ سنخيتي با من نداشت و من خر گول او را خورده بودم همان كه فهميدم در آلبوم خيانتهايش عكس چند منگول ديگري مانند من هم وجود دارد.
كاش ميتوانستم همه التهاب و درد درون را تبديل به يك فرياد كنم و به گوش همه دختران مثل خود برسانم كه مِهر پسران بايد به مُهر پدران تان تأييد شود و گرنه منتظر زمستان خيانت باشيد .
شعار اين هشدار
حضرت صادق ( ع) :لاتُمازِح فیَجتَراُ علیک ،
مزاح مکن که بر تو جرات پیدا میکنند.
مار را از سوراخ بیرون کشید»
شب زفاف1
در برخي مناطق شهری و روستایی در عصر تكنولوژي و ارتباطات هنوز رسم است شب زفاف دستمال از عروس و داماد بگيرند. خوشبختانه اين امر نسبت به قبل كمتر شده است.
عروس و داماد از وقتيكه عقدشان خوانده مي شود رسما ًزن و شوهرند و بايد برنامه زندگي خود را از زمان عقد بريزند يكي از اين برنامه مديريت روابط زناشويي است. رابطه اول زناشويي از نظر روانشناختي بسيار بسیار مهم و فراموش نشدنی(به ویژه برای عروس)است.رابطه اول بايد به دور از هر خستگي جسمي و پريشاني ذهني باشد. بنابراين عروس و داماد بايد تصميم بگيرند كه كي زمان مناسبي است نه ديگران.
عروس و داماد به خصوص داماد و افراد پخته فامیل بايد مانع شوند كه ديگران از آنها بخواهند كه مدرك شان (دستمال) را رو كنند. البته چون اين كار پيش زمينه هاي رسومي و فرهنگي دارد بهتر است خانواده ها را به تدريج مستقيم و غير مستقيم آماده كنند كه اين رسم را كنار بگذارند بهتراست از افراد رازدار و بانفوذ فاميل كمك بگيرند تا ازخانوادهها بخواهند از خير اين دستمال بگذرند.
اگر نمیشود با چيزي مشابه آنها را دنبال نخود سياه بفرستيد و اگر شرايط جسمي و رواني مناسبي نداريد به آنها بگوييد كه فعلا تا چند روز ديگر قصد ارتباط نداريم.
شعار این هشدار
اولین رابطه زناشویی در ذهن ماندگار خواهد بود همان گونه که چیزی برسنگ حک شود.
به نکات دینی و روان شناختی شب زفاف توجه کنید.
چهل تقسیم بر دو
داشت مردی زنی چهل ساله بود در استغاثه و ناله:hey:
کای خداوند قادر بی چون هست چهل ساله بهر من افزون:Shekastan Del:
به دگر گونه ام حواله بده این بگیر و دو بیست ساله بده!(1):doosti:
ای خدایی که همنشین غریبانی»(1)
شب زفاف2
دستمال عروسی
رسم گرفتند دستمال در شب زفاف از عروس و داماد از جهاتي هم قابل دفاع است و تا حدودي نسبت به زمان قديم و اطلاعات كم مردم و عدم پيشرفت تكنولوژي براي رفع اتهاماتي خوب بوده است. كه الان هم ميتوان در مواردي كه احتمال بازي درآوردن و تهمت زدن بالا باشد بهتر است گواهي بكارت تهيه شود .
برخي از جوانان بي اطلاع (دخترياپسر) از بكارت و انواع آن اطلاعي ندارند ،بنابراين ممكن است يك داماد جوان راحت به دختري معصوم تهمت بيعفتي بزند و او هم زبانش درمقام دفاع الكن (2) باشد. چون نميدانند كه برخي از بكارت ها بدون هيچ نشانه و دردي زائل ميشوند. بنابراين عروس و داماد بهتر است در زمان نامزدي پنبه مباحث علمي رابطه زناشويي را هم بزنند تا شب زفاف اول بحث و تشويش و تهمت ها نشود.
معرفی کتاب:ازدواج مکتب انسان ساز نوشته دکترپاک نژاد.
شعار این هشدار
حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند:
بهترین شما کسی است که در برخورد با مردم نرمتر
و مهربانتر باشد و ارزشمندترین مردم کسانی هستند که با همسرانشان مهربان و بخشندهاند .
(1)مفاتیح الجنان، دعای جوشنکبیر
(2) الكن به معني كندزبان = كسي كه نميتواند از خود دفاع كند.
مثبت اندیشی
اگر پرنده ای حین پرواز بر سرمان فضله کرد ناراحت نباشیم خوشحال باشیم که گاوها پرواز نمی کنن. :ok:
در فراز و نشیبهای روزگار، گوهر مردان
شناخته میشود.»(1)
شب زفاف 3
به دليل فقر تربيت جنسي و كاسه از آش داغتر شدن برخي متدينان از تربيت جنسي در كنار تربيت ديني اثر و خبري نيست.تربیت جنسی بخشی جدا نشدنی از تربیت دینی است. بنابراين برخي طبق ميل خود - نه دستور خدا- امري را زشت ميشمارند و حيای ناپسندي را ممدوح. به همين دليل كاري به سئوالات و شبهات جنسي فرزندان ندارند در اين صورت مزرعه ذهن دختر و پسر پر از علفهاي هرز خرافات و توهمات بي اساس ميشود و در پي آن مسائل جنسي كه بايد جزء لذتهايي باشد كه خداوند در پرتو ازدواج براي عروس و داماد( نه داماد تنها) حلال كرده است، تلخترين رابطه براي آنها به ويژه عروس به شمار ميرود.
كم نيستند دختراني كه شب زفاف را با ترس و لرز ميگذرانند شبي كه همه بشكن ميزنند، به افتخار آنها ميگويند و ميخندند، شب اضطرابشان شده است. اين امر بيشتر به دليل اين است كه روان آنها كوله باري سنگين از خرافات جورواجور بر دوش دارد و داماد هم روانشناسی شب زفاف را نمیداند.
معرفی کتاب
- والدین و تربیت جنسی کودکان، علی قائمی نشر انجمن اولیاء و مربیان.- دنیا نوجوان، محمدرضا شرفی، نشر منادی تربیت.
- ازدواج مکتب انسان ساز نوشته دکتر پاک نژاد
با تربیت جنسی صحیح فرزندان
مانع انحرافات و اختلالات جنسی و زناشویی آنها در بزرگسالی شوید.
(1)نهج البلاغه، حکمت 208
انواع بله گفتن عروس ها
عروس عادی : با اجازه بزرگترا بله ( عین بچه آدم بله رو میگه و قال قضیه رو میکنه ):okey:
عروس لوس : بع .......له
عروس زیاد ی مودب:با اجازه ی پدرم ، مادرم ، برادرم ، خواهرم ، دایی جون ، عمه جون ،....زن عمو کوچیکه ، نوه خاله عمه شکوه ،اشکان کوچولو ، مرحوم زن اقا جان بزرگه ، قدسی خانوم جون ، ...( آخر هم یادش میره بگه بله واسه همین دوباره از اول شروع میکنه با اجازه ی پدرم مادرم ...)
عروس خارج رفته : با پرمیشن گریتترهای فمیلی ..یس
عروس خجالتی : اوهوم
عروس وحشت زده: ها!
عروس مغرور: فقط سرش را تکان میدهد.
عروس بی حوصله: خب
عروس دست پاچه: باشه باشه.
عروس قاطی: به کوری چشم پدر شوهر و مادر شوهر و همه فک و فامیل این بزغاله ( اشاره به داماد) آره
عروس هنرمند: با اجازه ی تمام اساتیدم استاد فرشچیان استاد معلم، جمیله شیخی، شکسپیر، لئوناردو داوینچی.آری میپذیرم که به پای این خبیث بسوزم چو پروانه بر سر آتش ...
عروس داش مشتی : با اجازه ی برو بچ من که پایه ام ...
عروس زیادی مومن و معتقد : بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین انه خیر ناصر و معین اعوذ بالله من شیطان رجیم یس و القران الحکیم .... و در آخر نعم
عروس فمنیست :یعنی چی چه معنی داره ؟ همش ما بگیم بله چقدر زن باید تو سری خور باشه چراهمش از ما سوال می پرسن یه بار هم از این مجسمه بلاهت ( اشاره به داماد) بپرسین .. . (2)
ای کسی که به هرکسی که مشتاقت است آگاهی»(1)
شب زفاف4
ساقدوش
در برخي مناطق رسم خوبي بود كه ساقدوش ميگذاشتند البته این رسم در آن وقت (شب زفاف) براي عصرحجرخوب بوده. الان كه به بركت ماهواره وبلوتوث و ..، خواب مسئولان فرهنگي بسياري از كودكان و نوجوانان ما هفت خط شدهاند ما بايد ساقدوش را زودتر بفرستيم تا ذهن آنها را از شبهات بزدايد و مانع انحرافات جنسی یشان شود . متاسفانه الان وقتي دو نفر تصميم دارند ازدواج كنند كلاسهایی ناقص بعد از آزمايش را ميگذارنند و فقط و فقط از شيوه هاي جلوگيري از بارداري سخن ميگويند.
درحاليكه ما الان براي گرفتن گواهي راهنمايي و رانندگي ساعتها بايد مطالعه كنيم و در كلاس شركت كنيم و آزمايشهاي طبي و شهري و...بدهيم.
راستي داستان عجيبي است. چرا جواني كه ميخواهد رانندگي و مدیریت يك زندگي مشترك را به عهده بگيرد بايد خام خام باشد.
پدران و مادران و جوانان عزيز حالا كه بسیاری از مسئولان فرهنگی و بهداشتی درخواب هستند شماخواب نباشيد.اگر والدين حيا ميكنيد ودرباه مسائل زناشویی و جنسی اطلاع کافی ندارید از افراد «بااطلاع، قابل اعتماد و متأهل» براي آموزش فرزندان تان كمك بگيريد .
مادري كه از شير مرغ تا جان آدمي زاد در جهيزيه ميگذارد باید برای بیمه کردن اصل زندگی آنها سي دي و كتابهای آموزش در رابطه با شيوه همسرداري و مسائل شب زفاف و.. در جهیزیه بگذارد.
برای آشنایی با سیدی و نرم افزارهای کاربردی برای زندگی به آدرس رجوع کنید.
اَعجَزُ النَّاسِ مَن عَجَزَ عَنِ اکتِسابِ الاِخوَانِ، وَاَعجَزُ مِنهُ مَن ضَّیعَ مَن ظَفِرَ بِهِ مِنهُم ؛ (2)
عاجز ترین مردم کسی است که از بدست آوردن دوست عاجز بماند و از او عاجزتر کسی است که دوستان بدست آورده را از دست بدهد.
(1)مفاتیح الجنان، دعای جوشن کبیر
(2)الامالیص، 11
شعر زن ذلیلی :_loool:
الهی!به مردان در خانه ات
به آن زن ذلیلان ویرانه ات!
به آنان که با امر روحی فداک
نشینند و سبزی نمایند پاک
به آنان که از بیخ وبن زی ذیند
شب و روز با امر زن میزیند
به آنان که مرعوب مادر زنند
ز اخلاق نیکویش دم میزنند
به آن شیر مردان با پیشبند
که در ظرف شستن به تاب و تبند
به آنان که در بچه داری تکند
یلان عوض کردن پوشکند
به آنان که بی امر و اذن عیال نیاید
در از جیبشان یک ریال
به آنان که با ذوق وشوق تمام
به مادر زن خود بگویند: مام
به آنان که درگیر سوزن نخند
گرفتار پخت و پز در مطبخند
به آن قرمه سبزی پزان قَدَر
به آن مادران به ظاهر پدر
الهی!به آه دل زن ذلیل
به آن اشک چشمان"ممد سبیل"
به تنهای مردان که از لنگه کفش
چو جیغ عیالان شد بنفش
که ما را بر این عهد کن استوار
از این زن ذلیلی مکن برکنار
به زی ذی جماعت نما لطف خاص
فرما از این زندگی ماراخلاص
:chakeretim::chakeretim::chakeretim:
توانی که پیلی به مویی کشی»
شب زفاف 5
به دلائل مختلفي برخی از عروسان از ارتباط زناشويي واهمه دارد. يكي از این دلائل اين است كه گمان میكنند رابطه جنسي و ازاله بكارت با درد بسيار شديد همراه است. در مواردي بسیار خاص( نوعی اختلال جنسی) ممكن است اين مسأله براي داماد هم باشد اما فراموش نکنید که اين در موارد خیلی خاص است. رابطه زناشويي اگر بر اساس توصيههاي ديني و روانشناختی باشد، عروس و داماد هردو لذت ميبرند.
بسیاری از پسران و دامادان جوان ميل جنسي شديد و متأسفانه «فقرآگاهي جنسي» دارند. و همين امر ضربه محكمي به رابطه زناشويي كه بايد دو طرفه باشد ميزند. عروس خانم اگر ميبينيد كه شوهرتان از مسائل روانشناختي ارتباط زناشويي چيزي نميداند به طور مستقيم يا غيرمستقيم كمكش كن قبل از ارتباط سواد جنسي اش را ارتقا بخشد تا بعد شما را محكوم به سردي كه بازتابي از بي سوادي جنسياش بودهاست نكند.
اما درباره ترس عروسان ازارتباط زناشويي، بايد بگويم اين ترس تقریبا در همه موارد ازجهل و ناآگاهي جنسي و باورهای سمی ناشي ميشود. اگر بر اساس دستورات ديني و روانشناختي گام به گام جلو برويد نگران نباشيد براي هر دو لذت بخش خواهدبود.
سئوالات خود را با مشاوره رفع کنید: تلفن:09640 مرکز ملی پاسخگویی به سئوالات دینی بخش مشاوره
شادابی چهره و کم خوری
در این نوشتار بارها و بارها سخن از رشد و ابعاد رشد سخن به میان آمد انسان موجودی است سه ساحتی، روح، روان، و جسم. این ابعاد با هم در تعامل هستند از هم اثر میپذیرند و بر هم اثر میگذارند. در حدیث زیر تأثیر تغذیه بر شادابی ظاهری و روانی نمایان است.
پیامبر اعظم (ص) حکایتی نقل فرمودند به این شرح((برادرم عیسی (ع) از شهری می گذشت که دو نفر زن و مرد را دید که بر سر هم فریاد می کشند!حضرت فرمود چه شده است؟
مرد گفت: ای پیامبر خدا ایشان همسر من است و او را مشکلی نیست زنی درستکار است، اما دارم از او جدا می شوم.
حضرت فرمود: چرا؟
مرد گفت:بی آنکه کهنسال شود، چهره اش از طراوت افتاده است.
حضرت گفت: ای زن می خواهی چهره ات پر طراوت شود.
زن گفت: بله ای پیامبر،
حضرت فرمودند:چون غذا می خوری از سیر شدن حذر کن.
آن زن چنان کرد و دیگر بار چهره اش طراوت یافت .(1)
هیچ چیز ترسناک تر از ترس نیست. اطلاعات
خوب به ما توانایی و شجاعت می دهد که گفته اند توانا بود هر که دانا بود.
(1)علل الشرایع، ص٤٩٧
شب زفاف 6
با مثالي ساده به شما عروس جوان ميگويم كه ترستان از اولین رابطه زناشویی بيمورد است البته يادتان باشد كه چون رابطه خيابان دوطرفه است اطلاع داماد هم بايد رشد كند. توجه به همان دستورات روانشناختي و ديني براي قبل، حين و بعد از رابطه لازم است.
اگر ميترسيد كه ممكن است اذيت شويد نگران نباشيد شما بارها و بارها با دوستان خود مزاح كردهايد به گونهاي كه در عالم مزاح دست یا بدن همديگر را نيشگون گرفته ايد يا به شوخي با چوب يا خط كشي به او زدهايد آن موقع او متوجه دردي نميشود بعد از بازي ميگويد ببين دستم سياه شده است. در واقع فرايند رابطه زناشويي اگر زماني باشد كه عروس و داماد از نظر جسمي و ذهني آماده باشند، نوعي خلسه هيپنوتيزمي براي هر دو همراه دارد.
داستان مولوی
مولوي ميگويد پدري از روي سياست دخترش را به ازدواج جواني در آورد و گفت مراقب باش بايد از او جدا شوي باردار نشو. دختر با شرم پرسيد از كجا بفهمم؟ گفت هنگام رابطه در چشمش نگاه كن وقتي ديدي چشمانش خمارآلود است بدان كه ممكن است در آن وضع باردارشوي. ماه ها گذشت پدر رفت به دخترش سر بزند كه متوجه شد باردار است به او گفت احمق مگر توصيهام را گوش نكردي دختر گفت چرا ولي آن موقع چشمانم ازخماري جايي را نمي ديد.
نكته كاربردي
1- توصيه ميشود اطلاعات جنسيتان درباره مردان را به رخ همسرتان نكشيد چون مردان غيرتي هستند و اگر زمينه بدگماني داشته باشند سبب درد سرتان ميشود حتي اگر او با زرنگي خواست از زير زبانتان حرفي بكشد بگوييد زياد نميدانم و چيزهايي كليدی ميدانم ولي روانشناسان مرتب توصيه ميكنند قبل از «ارتباط زناشويي»، «اطلاعات زناشويي» را بايد افزايش دهيد تا زندگيتان آسيب نبيند و لازم است در اين زمينه كتابهايي را مطالعه كنيم.
البته اگر زن هم حساس باشد اطلاعات جنسی مرد در رابطه با زنان ممکن است سبب بدبینی شود بنابراین تا وقتی اعتمادتان به همدیگر کامل نشده است و تا زمانی که یکی از زوجین حساس است یا بد بین، بیان اطلاعات جنسی درباره جنس مخالف ممکن است دردسر ساز شود.
2- اگر همسرتان از رابطه زناشویی وحشت دارد برای کمک به او از مشاور و متخصص زنان مدد بگیرید و با تحمیل سبب مزمن شدن ترس و سردی او نشوید. ادامه دارد...
تغییر نگرش
عروس و داماد گرامی دنیا دار مکافات است از هر دستی که بدهیم از دست دیگر میگیریم صدایی که بنیم زود یا دور پژواکش به ما می رسد در زندگی خود حرمت بزرگ ترها را نگه دارید تا حرمتتان نگه داشته شود
فرزند نادان
حکايـت شد:که يـک،فـرزند نـادان -
پدر بر پشت گرفت، پوشيده ژندان.
بـگفتـا بـر پدر: فرسوده ای پير -
تو را منزل دهم، در دشت و نخجيـر.
توانـت نيست دگـر، جايت بروبی -
به قصدو رأی خويش، پايت بکوبی.
چو اسب، تا بار کشد گردد تيمار
پلنـگ پير، بـگردد چاشت کـفتـار.
درخـت بی ثـمر، سوزد در آتـش
شکـار گـور، بـخـواهـد مـردي آرش.
پدر خنديد و گفت،بر فرزند ابله:
بر هيچ تختی نماند پاينده هيچ شه.
گه رستم ديو کشت،با گرزی صد من
ز زال آمـوخت،که رانـد موری از تن.
گر آرش با خدنـگ کـرد، مرز ايران
کـه او هـم عاقبـت،افتاده بی جان.
بسا شيری،که با فيل ميکند جنگ
نبود قادر،تـا گيرد موشی در چنگ.
خميده پشت،نشانِ رنج بسيار
به خاک افتد درخت،باشاخ پر بار.
خــزانــم،روزگــاری بـــود بـهارش
بـه يـغـما بـرد زمـان، هـر يـادگارش.
در اين نخجير،زمان در کـارزار است
همـو صيادو صيد،درتير شکار است.
سـوار بـر زيـن،رکـاب بـر کبـر ميـنداز -
کـه فـرزنـدت، تـو را آســان دهـد بـاز
معرفي منابع براي مطالعه بيشتر
1- مشاوره جنسي،علي اسلامي نسب، انتشارات نسل نوانديش
2- رازهاي درباره مردان، باربارا دي آنجلس،ترجمه ابراهيمي، انتشارات نسل نوانديش.
3- رازهايي درباره زنان، باربارا ديآنجلس، ترجمه ابراهيمي، انتشارات نسل نوانديش.
4- روابط پسر و دختر، محمدرضااحمدي و همكاران، دفترنشرمعارف
5- احكام ازدواج، سيدمجتبي حسيني، دفترنشرمعارف
6- احكام روابط زن وشوهر، سيدمجتبي حسيني، دفترنشرمعارف
7- ازدواج مكتب انسانساز، دكترشهيدرضا پاكنژاد
شعار این هشدار
در اولین رابطه زناشویی با تحمیل رابطه زناشویی به همسر سبب سردی و وحشت او در رابطه نشوید.
ذهن و زندگی دخترها را پر
میکند ولی گوشه ای از ذهن پسرها را»
دام مغالطه
دختري میگفت:پسري مدتي است با من ارتباط داشت به او گفتم من به خانوادهام خيانت نميكنم بايد از طريق خانواده اقدام به خواستگاری كني او گفت: اتفاقاً اگر بدون آشنايي با هم، ازدواج كني اين خيانت است چون با جنگ با همسر و يا طلاق نشاط آنها را مي گيري؟و من راضي شدم قبل از خواستگاری رسمی برای آشنایی بیشتر با او دوست شوم. این روزها او بعد از این که من به او دل بستهام و....میگوید ما به درد هم نمیخوریم و تناسبی با هم نداریم. تازه متوجه شدهام که پای کس دیگری در میان است.
تمثیل روانشناختی
1- شناخت قبل از ازدواج، سبب تحکیم روابط میشود این شناخت را با نظارت والدین به دست آورید . نظارت پدر مانند نظارت مهندس ناظر است که کسی غیر اصولی کار نکند یا کلک نزند.
2- پدر همجنس خودش را بهتر میشناسد، نظارت پدر بر خواستگار یا پسری که ادعا دارد که میخواهد با او ازدواج کند مانند مهر استاندارد است که تقلبی یا سالم بودن را مشخص می کند خود را از این مهر امین بی بهره نکنید.
۴ نوع تربیت یک دختر با یک مزاحم تلفنی:
این قسمت از سی دی سخنرانی دکتر انوشه در جمع دانشجویان انتخاب شده است.
1- تربیت نوع اول و بهترین نوع تربیت:
مزاحم : الــــو ، سلام،خسته نباشید، حالتون خوبه، عذر میخوام میشه چند لحظه مزاحمتون بشم؟
دختر : بدون هیچ صحبتی گوشی را قطع می کنه.
2- تربیت نوع دوم:
مزاحم : الــــو ، سلام،خسته نباشید، حالتون خوبه، عذر میخوام میشه چند لحظه مزاحمتون بشم ؟
دختر : به مادراشاره می کنه که بیاد گوشی را بگیره که بعدا شرش گردن دختر نیفته !!!
3- تربیت نوع سوم و تربیت رایج در کشور ما:
مزاحم : الــــو ، سلام،خسته نباشید،حالتون خوبه، عذر میخوام میشه چند لحظه مزاحمتون بشم ؟
دختر : خفه شو، بی شعور، کثافت، عوضی
4- تربیت نوع چهارم :
مزاحم : الــــو، سلام،خسته نباشید، حالتون خوبه، عذر میخوام میشه چند لحظه مزاحمتون بشم؟
دختر: الــــــــــــــــو بفرماییـــــن ! ( پسر هم دستش میاد از این طرز کشیدن و نازک کردن
صدای دختر ) آقا خواهش می کنم مزاحم نشـــــــــــــــــین !!
به قول دکتر این مزاحم نشــــــــــــــــــین! یعنی اینکه مزاحم بشــــــــــــــین!!! و پسرها هم
مزاحم میــــــــــــشن!
شمادخترها تصور می کنید که پسرها در تماس تلفنی به صحبت های شما گوش می کنند؟ابدا،حتی به یک حرف، پسرها فقط به اون حالی که شما روی صداتون دارین توجه می کنن و می فهمن که اهلش هستین ! صدای شما ( حالی که روی صداتون هست ) پدر صاحب پسرها را در آورد ه !!!
شعار این هشدار
امام صادق عليه السلام:
نگاهِ بـعد ازنگاه، بذر شهوت در دل مي كارد
واين خودبراي به فتنه (و به گناه) كشاندن صاحبش كافي است (1)
(1)منتخب ميزان الحكمة، صفحه 553
ای (خدا) همنشین من در وقت تنهایی و غربتم(1)
دام و دانه
مردان هوسباز در كمين هستند تا بدانند فلان خانم به چه دانه اي دلبسته است تا دامي متناسب برايش ببافند. خانمي نسبت به شوهرش سرد شده بود و با وجود فرزند ميخواست از او بدون دليل خاصي جدا شود تنها دليلش اين بود كه شوهرم مرا و تواناييهاي مرا آنگونه كه بايد ببيند نميبيند، در طي مشاوره مشخص شد كه اين خانم رمان نويس است و شماره همراه خود را روي كتابش نوشته تا افراد براي انتقاد و پيشنهاد با او تماس بگيرند. مردي پيوسته با او تماس گرفته بود و به بهانه كتاب با او صحبت ميكرد و طبيعتاً چون ميدانست فضاي فكري اين خانم احساسي – رمانتيك است از همان سو هم براي شكار او جلو آمده بود و او را در دام انداخته بود.
باز هم يادش به خيرآن شعر ايام كودكي:
زاغکي قالب پنيري ديد*** به دهان بر گرفت و زود پريد
بر درختي نشست در راهي*** که از آن مي گذشت روباهي
روبه پر فريب و حيلت ساز*** رفت پاي درخت و کرد آواز
گفت: به به، چقدر زيبايي*** چه سري، چه دمي، عجب پايي
پر و بالت سياه رنگ و قشنگ*** نيست بالاتر از سياهي رنگ
گر خوش آواز بودي و خوشخوان ***نبدي بهتر از تو در مرغان
زاغ مي خواست قار قار کند*** تا که آوازش آشکار کند
طعمه افتاد چون دهان بگشود*** روبهک جست و طعمه را بربود
دختران و خانمها را باید با آسیبها آشنا کرد تا شعر بالا را خودشان عملاً به شعر زیر تغییر دهند:
زاغکی قالب پنیری دید*** از همان پاستوریزه های سفید!
پس به دندان گرفت و پر وا کرد*** روی شاخ چنار مأوا کرد
اتفاقا از آن محل روباه ***می گذشت و شد از پنیر آگاه
گفت :اینجا شده فشن تی وی!*** چه ویوئی !چه پرسپکتیوی!
محشری در تناسب اندام*** کشته تیپ توست خاص و عوام!
دارم ام پی تریّ ِ آوازت*** شاهکار شبیه اعجازت
ولی اینها کفاف ما ندهد*** لطف اجرای زنده را ندهد
ای به آواز شهره در دنیا*** یک دهن میهمان بکن ما را!
زاغ ،بی وقفه قورت داد پنیر!*** آن همه حیله کرد بی تاثیر
گفت کوتاه کن سخن لطفن!*** پاس کردم کلاس دوم من
هشدار این شعار
برو كارگر باش و اميدوار
كه از ياس جز مرگ نايد به بار
رمال و دعانويس
ما براي رويارويي با مشكلات و مسائل زندگي چند راه عمده داريم:
1- هيجانمداري:( گريه، دعا، نيايش، گوش دادن به موسيقي و...)،
2- مسألهمداري:( تفكر، مشورت و يادگيري مهارت حل مسأله)،
3- مسألهمداري همراه با هيجانمداري كم: اين كار بهترين نوع برخورد با مشكلات است. زنان به دليل عاطفي بودن اغلب در مشكلات زندگي هيجانمدارتر هستند بنابراين بسياري از زنان مشاوره را از اين جهت دوست دارند كه كسي به درد و دلشان گوش ميدهد و با گريه تسكين پيدا ميكنند بنابراين اگر شيوههاي حل مسأله را دنبال نكنند موفق نخواهند بود و مشكل حل نميشود .(1)
بسياري از زنان به دليل هيجانمداري به گريه كردن، وابستگی شدید و تمسك افراطي به معنويات و دعا روي ميآورند، بنابراين هميشه دنبال خواص آيات، دعا و كتابهايي مثل گنجهاي معنوي و...هستند. اينها نبايد فراموش كنند كه دعا را از افراد و كتابهاي معتبر بگيرند و «دعاي» بدون «تلاش» مانند کمان بدون زه است.
- زناني كه در دام فالگيران، رمالان، سركتاب بازكنان و دعانويسان قلابي ميافتند، زياد هستند. گاهي هم مورد تجاوز جنسي اين شيادان قرار ميگيرند. به عنوان نمونه برخي از دعانويسان دعا را روي شكم و يا ران خانمها مينويسند و اين كار را مانند كار دكتران براي درمان بدون اشكال شرعي ميدانند. در حالی که بزرگان دین این کار را خلاف شرع میدانند. خداوند حكيم زن و شوهر را مانند پازل، مكمل هم قرار دادهاست منطقي بودن مرد سبب تعادل زن و عاطفي بودن زن سبب تعادل مرد در زندگی ميشود. مرد بدون زن و زن بدون مرد ناقصاند. بنابراين زنان در اين گونه امور بايد مراقب باشند براي حل مسأله به هر كسي اعتماد نكنند و از مردان محرم و مجرب، مشاوران رازدار و مؤمن كمك بگيرند.
معرفی کتاب: مهارتهای زندگی ، آرنولد لازاروس ترجمه شمس الدین حسینی نشر نسل نو اندیش.
شعار این هشدار
«دعاي» بدون «تلاش» مانند کمان بدون زه است.
(1)رک: مهارتهای زندگی ، آرنولد لازاروس ترجمه شمس الدین حسینی نشرنسل نو اندیش.
به مردم است مگر زمانی که فتنهها زیاد باشد»
زنان دلال
مراقب باشيد برخي از مردان سودجو از زنان بيدين و چرب زبان دلال براي به دام انداختن زنان و دختران مورد نظر كمك ميگيرند اين زنان درقبال پولي كه ميگيرند، شكار ميكنند. آنها قبل از هر چيز با افراد ارتباط دوستانه برقرار ميكنند از مشكلات، ارزشها، تمايلات و در يك كلام از جيك و ويك آنها خبردار ميشوند و آنها را تخليه اطلاعاتي ميکنند و اين زنان ممكن است تحصيلات بالا يا كمي داشته باشند؛ يعني تحصيلات بالا نبايد ما را فريب دهد. بنابراين به هر زني هر چند با وجهه مذهبی و فرهنگی اعتماد نكنيد.
برخی از این زنان به تدریج شما را خام میکنند و با تکنیک حساسیتزدایی تدریجی شما را با غریبهها لینک میکنند و برخی تهیه عکس و فیلم و برخی هم شما را درسته درسته در کام هیولاهای شهوت برای مبلغی ناچیز که میگیرند قرار میدهند. برخی از همین دلالان از اول دلال نبودند به راهی کشیدهاندشان که مسیر برگشتشان (با تهدید و....) گم شده است.
به يادتان باشد:
1- مسلم بن عقيل را مردي متظاهر به ايمان در مسجد شكار كرد با مسلم دوست شد و بعد مخفي گاه و همه ارتباطهاي او با افراد و جلسات سري را به ابن زیاد گزارش ميداد.
2- آیت الله بهجت فرموده بودند در قلمرو وجود و سرزمین درون هر یک از ما یک امام حسین و یک شمری نهفته است هشیار نشویم شمر حکومت را به دست میگیرد .(1)
«چراغ هدایت» است تا ما در هر زمان آمپر بصیرت مان دقیق کار کند . حسين «كشتي نجات» است تا در اقيانوس مواج وتاريك روزگار نادانسته درگير توفان لشکر باطل نشويم و بار ديگرکربلایی برپا نکنیم.حسین
امروز در اداره ای عمر سعد از نوکر رجوع هایش (نه ارباب رجوع)رشوه های کلان می گرفت ، در سازمانی ابن زیاد توافق نامه رانت خوری با یزید امضا می کرد و در دادگاهی شمر از جانی حق السکوت می گرفت، حرمله در بیمارستان اطفال پول زیر میزی می گرفت و سنان در روزنامه با قلمش خیمه های عفاف را آتش می زد.
و امشب در
«حسینیه تظاهر» در «شهر نفاق» با دو چشم خود دیدم که عمر سعد مرثیه غنایی می خواند، زمانی اشک می ریخت و گاهی پایکوبی می کرد، شمر و سربازانش زیر پرچم امام حسین-ع- سینه می زنند، ابن زیاد کنار نیزه ای که دست قلم شده عباس برفرازش بود، قرآن می خواند، یزید با جام شکسته شراب بر سر خود و کودک خردسالش قمه می زد، حرمله با ديدن گهواره نمادين اصغر شيرخوار با كف دست به پيشاني مي زند و سنان هنگام شنیدن به آتش کشیده شدن خیمه های امام حسین-ع- واضطراب زینب برای حجابش اشک تمساح می ریخت (2)شعار این هشدار
ترس زن از به دام افتادن و تدبیرش در برابر خطر ترسی هنجار است نه بیمارگونه.
سد ارتباط با نامحرم
ارتباط با نامحرم مانند سد محكم بايد باشد. هرگز به نامحرم در غير از ضرورت ارتباط نداشته باشد. سد اگر سوراخ كوچكي پيدا كند به تدريج سوراخ تبديل به شكاف ميشود و سد نقش مهارگريش را ازدست ميدهد. اگر از شوهرتان دلخوري يا ناراحتيای داريد، تلاش كنيد، مشكل را با مطالعه، مذاکره و مشورت حل كنيد. به مردان بيگانه مشكل خودتان را نگوييد. مرداني كه بدون تخصص ادعا دارند که مشاورند و ميتوانند كمكتان كنند به تدريج باري بر دوشتان خواهند شد. هرگز به كسي كه ادعا ميكند مشاور است و كار غيرتخصصي ميكند و در كوچه و كافيشاپ، چت و منزل براي ديدارتان برنامه ميريزد، اعتماد نكنيد. مشاور كلينك و یا مطب مخصوص دارد و باید با تقوا باشد.
بسياري از زناني كه مورد تجاوز قرار گرفتهاند سد ارتباط شان سست شده بوده است. به جاي حل مشكل، مرد بيگانهاي را به صورت ناهشيار به عنوان شوهر خود برگزيدهاند و در آخر از اين اعتمادشان ضربه خوردهاند. خانمي ميگفت: مشكلات شوهرم سبب شد تا با مردي تماس بگيرم و به تدريج او نقش همراه و همدل و مشاورم را به عهده داشت او هيچ موقع من را به بيعفتي و خيانت دعوت نميكرد و تشويقم ميكرد كه به زندگيام ادامه دهم و همين مردانگياش مرا بيشتر به او وابستهتر ميكرد بهگونهاي كه من معتادوار به او تماس ميگرفتم و در مشكلات و مشاجرات اين تماسها زيادتر ميشد و به تدريج آن مرد هم به من وابسته شد تا اين كه رابطه تلفني ما به جاهاي باريكي كشيده شد. و بعد از آن خيانت تصميم به خودكشي گرفتم و...
نكات روانشناختی
- به ياد داشته باشيد مشاوره يك فن وحرفه است كسي كه مشاور نيست ممكن است نه تنها شما را از غرق شدن نجات ندهد بلكه خودش را هم با شماغرق كند.
- اقوام نزديك نامحرم را به چشم برادري نگاه نكنيد چون خطر براي شما و او وجود دارد. اين خطر را زنان آنها بهترمتوجه ميشوند به همين منظور به شوهرانشان گيرميدهند كه چرا با فلاني ميگي و ميخندي و...
- وقتي ازدواج كرديد، وارد خانه شوهرتان كه شديد از ابتدا مرز ارتباط خود با برادر شوهر و شوهر خواهر شوهرتان را جدي بگيريد اجازه ندهيد ارتباط به گونهاي باشد كه آنها احساس راحتي زياد با شما داشته باشند.
- غيرت و اقتدار متعادل شوهرتان تشويق كنيد.
- محارم انسان با نامحرم فرق دارند ولي اين به معني اين نيست كه ما با همه شوخي و ارتباطي داشته باشيم و در معرض آنها با هر پوششي ظاهر شويم و از ارتباط نامشروع و تجاوز و سوء استفاده جنسي و.. بيمه باشيم.
- گمان نكنيد كه افراد مذهبي در خلوت (تلفن و اتاق) از شر شيطان درون و بيرون رها هستند خداوند نسبت به اين خلوتها هم هشدار ميدهد.
شعار این هشدار
امام صادق علیه السلام: اَوَّلُ النَّظَرَةِ لَكَ وَ الثّانيَةُ عَلَيكَ وَ لا لَكَ وَ الثّالِثَةُ فيهَا الهَلاكُ
نگاه اول [ناخودآگاه به نامحرم] براى تو [حلال] است و نگاه دوم ممنوع است و حرام و نگاه سوم، هلاكت بار است.
(1)من لايحضره الفقيه، ج 3، ص 474، ح 4658
از اوس رضا موتوری شباهت زن با موتور گازی :
1- یکدنده،
2- پرسروصدا،
3- کم ظرفیت،
4 پرخرج
به مردم است مگر زمانی که فتنهها زیاد باشد»
سگ شکاری
غالباً صیادان از ترفندهای مختلفی برای صید کمک میگیرند؛ مانند سگ شکاری، تیرزدن، طعمه گذاشتن در وسط تله و دام، و کمک از ماکتی همجنس شکار و...مردان هوسران که زنان را شکار میکنند دقیقاً همان کلکها را سوار میکنند. طعمههایی که برای شکار یک زن استفاده میشود متناسب با نیازهای موجود و ویژگیهای روانشناختی زن و خصلتهای تفاوتهای فردی است که او را از دیگران متمایز میکند.
بخشی از تفاوتهای دختران و پسران:
1) -خانمها و دختران اساسا به گفتگو علاقه دارند، آقایان و پسران اساسا به سکوت علاقه دارند.
2) -خانمها و دختران نوسان هیجانی زیادی دارند، آقایان و پسران ثبات هیجانشان بیشتر از آنها است.
3) -خانمها و دختران در روز به طور متوسط ۲۶۰۰۰ کلمه حرف می زنند،آقایان و پسران در روز به طور متوسط ۴۰۰۰ کلمه حرف میزنند.
4) -خانمها و دختران با گفتگو مشکل خود را حل می کنند، آقایان و پسران با سکوت مشکل خود را حل می کنند.
5) -خانمها و دختران عشق تمام زندگی یک دختر را در بر می گیرد، به خاطر همین هست که یک دختر از شکست عاطفی ضربه بدی میخورد و در آقایان و پسران عشق قسمتی از زندگی را در بر میگیرد.
6) -خانمها و دختران اساسا شنوندگان بسیار خوبی اند، آقایان و پسران اساسا شنوندگان خوبی نیستند.
7) -خانمها و دختران به تشریفات توجه دارند، آقایان و پسران تشریفاتی نیستند.
-خانمها و دختران بسیار جزیی نگر هستند، آقایان و پسران اصولا کلی نگر هستند.
9) -خانمها و دختران رابطه گرا و مسیر گرا هستند، آقایان و پسران هدف گرا و افق نگر هستند.
10) -خانمها و دختران از راه گوش عاشق می شوند، آقایان و پسران از راه چشم عاشق می شوند.
11) -خانمها و دختران در گذشته سیر می کنند، آقایان و پسران در آینده سیر میکنند.
12) -خانمها و دختران به اهداف فعلی فکر میکنند، آقایان و پسران به اهداف آینده و بلند مدت.
13) -خانمها و دختران در جوانی مهربان و در پیری خودخواه آقایان و پسران در جوانی خودخواه و در پیری مهربان.
14) -خانمها و دختران به بود و نبود توجه خاصی دارند، آقایان و پسران به بایدها و نبایدها توجه خاصی دارند.
15) -خانمها و دختران وقتی عاشق میشوند یک سوم انرژی تمرکز آن ها افت پیدا میکند آقایان و پسران وقتی عاشق میشوند انرژی و تمرکز آنها ۹/خانمها و دختران برابر افزایش مییابد و کر و کور میشوند و خود خواه.
16) -خانمها و دختران در زمان شکست عاطفی افسرده میشوند، آقایان و پسران در زمان شکست عاطفی آرام و ساکت می شوند. البته ادامه یابد افسرده هم میشوند.
17) -خانمها و دختران به احساسات خود توجه دارند، آقایان و پسران به احتیاجات خود توجه دارند.
18) - خانمها در جوانی و در پیریشان عشق اول است، دوم سلامتی و سوم پول. آقایان در جوانی ابتدا عشق، دوم پول و سوم سلامتی مهم است، اما در پیری ابتدا سلامتی، پول و در آخر عشق مهم است . (1)
(1)اقتباس از سی دی دکترانوشه در جمع دانشجویان
[=B Mitra]
[=B Mitra]ادامه دارد[=B Mitra]
مراقب باشيد
مراقب باشيد برخي از مردان سودجو از زنان بيدين و چرب زبان دلال براي به دام انداختن زنان ودختران كمك ميگيرند اين زنان قبل درقبال پولي كه ميگيرند، شكارميكنند. آنها قبل از هر چيز با افراد ارتباط دوستانه برقرار ميكنند از مشكلات، ارزشها، تمايلات و در يك كلام از جيك و ويك آنها خبردار ميشوند و آنها را تخليه اطلاعاتي ميکنند و اين زنان ممكن است تحصيلات بالا يا كمي داشته باشند؛ يعني تحصيلات بالا نبايد ما را فريب دهد.
بنابراين به هر زني هر چند با وجهه مذهبی و فرهنگی اعتماد نكنيد. کم نبودند خانم هایی که با شکلات صلواتی و خیرات روان گردان دخترانی را به دام انداخته اند.برخی از این زنان به تدریج شما را خام میکنند و با تکنیک حساسیتزدایی تدریجی و گام به گام شما را با غریبهها لینک میکنند و برخی تهیه عکس و فیلم و برخی هم شما را با تکنیک یک لقمه و درسته درسته در کام هیولاهای شهوت برای مبلغی ناچیز که میگیرند قرار میدهند. برخی از همین دلالان از اول دلال نبودند به راهی کشیدهاندشان که مسیر برگشتشان (با تهدید و....) گم شده است.
به يادتان باشد:
1- مسلم بن عقيل را مردي متظاهر به ايمان در مسجد شكار كرد با مسلم دوست شد و بعد مخفي گاه و همه ارتباطهاي او با افراد و جلسات سري را به ابن زیاد گزارش ميداد.
2- آیت الله بهجت فرموده بودند در قلمرو وجود و سرزمین درون هر یک از ما یک امام حسین و یک شمری نهفته است هشیار نشویم شمر حکومت را به دست میگیرد .
حسین
«چراغ هدایت» است تا ما در هر زمان آمپر بصیرت مان دقیق کار کند . حسين «كشتي نجات» است تا در اقيانوس مواج وتاريك روزگار نادانسته درگيرطوفان لشکر باطل نشويم و بار ديگرکربلایی برپا نکنیم.امروز در اداره ای عمر سعد از نوکر رجوع هایش (نه ارباب رجوع)رشوه های کلان می گرفت ، در سازمانی ابن زیاد توافق نامه رانت خوری با یزید امضا می کرد و در دادگاهی شمر از جانی حق السکوت می گرفت، حرمله در بیمارستان اطفال پول زیر میزی می گرفت و سنان در روزنامه با قلمش خیمه های عفاف را آتش می زد.
و امشب در
«حسینه تظاهر» در «شهر نفاق» با دو چشم خود دیدم که عمر سعد مرثیه غنایی می خواند، زمانی اشک می ریخت و گاهی پای کوبی می کرد، شمر و سربازانش زیر پرچم امام حسین-ع- سینه می زندند، ابن زیاد کنار نیزه ای که دست قلم شده عباس برفرازش بود، قرآن می خواند، یزید با جام شکسته شراب بر سر خود و کودک خردسالش قمه می زدند، حرمله با ديدن گهواره نمادين اصغر شيرخوار با كف دست به پيشاني مي زند و سنان هنگام شنیدن به آتش کشیده شدن خیمه های امام حسین-ع- واضطراب زینب برای حجابش اشک تمساح می ریختگلها و خار ها
تذکر: هشدارهای بالا به معنی این نیست که بگویم اصلاً امنیت نیست میخواهم بگویم در بوستان زندگی هنگام بوییدنگلها، زمان شنیدن نغمه بلبلان، وقت تماشای طلوع یا غروب دلانگیز آفتاب مواظب باشیم پا روی خارها نگذاریم تا زندگیمان تلخ نشود.
جز به خلوتگاه حق آرام نیست
شعار این هشدار
ترس زن از به دام افتادن و تدبیرش در برابر خطر ترسی هنجار است نه بیمارگونه.
ای خدایی که راهنمای سرگردانهایی»(1)
شکار با ابزار عرفان
از نظر روان شناسی، گرایش معنوی زنها بیشتر از مردان است. برخی از مردان هفت خط با توجه به همین نکته دام میگسترانند و دانه میپاشند. برخی از افراد ظاهری بسیار مقدس دارند: ریش بلند، انگشترهای جذاب و پوشش اسلامی و.... نباید غافل باشیم که امامان هم به ما تذکر دادهاند که حتی زیاد نماز خواندن افراد فریبتان ندهد. «امانت داری» و «صداقت»(2) او را محک قرار دهید. و این دو ملاک را نمی توان با نگاه به ظاهر افراد تشخیص داد.
فراموش نکنید که برخی از انسانها مانند
«قارچ سمی» هستند ظاهری زیبا و باطنی مسموم و کشنده دارند. برای گزینش در هر کاری به خصوص ازدواج، استاد عرفان و اخلاق و... نیاز به «شناخت» داریم و شناخت پیدا کردن امری ساده نیست:نمونه اول:
خانم پزشک که همسرش هم پزشک بود میگفت: من گرایش معنوی داشتم و با استاد عرفانی توسط دوستانم آشنا شدم. سخنان این استاد آرامش بخش بود. از همسرم که گرایش معنوی نداشت، خواستم که او هم در جلسات این استاد عرفان که او هم پزشک بود شرکت کند. این استاد نماز نمیخواند و میگفت: راحتتر از نماز هم میتوان به خدا رسید. فرزندم و شوهرم نیز به تدریج شیفته او شدند. در ضمن کلاسها متوجه شدم او مشکلات اخلاقی( انحرافات جنسی و..) دارد و خودم را از جلسات او کنار کشیدم. او که متوجه هشیاریم شده بود، شوهرم را اغفال میکرد حتی به تدریج روی ذهنش کار کرد تا جایی که ارتباط او با خانمهای دیگر را تشویق میکرد و رابطه ما با همسرم خراب شد. الان متوجه شدهام که همان گونه که پزشکی، تخصص نیاز دارد عرفان و تدین هم تقوا و تخصص لازم دارد و ذوقی و سلیقگی نیست.
سر بریدن با پنبه عرفان
استاد عرفانی توسط دوستم به من معرفی شد او میدانست که من گرایش دینی و معنوی عمیق دارم بنابراین از ابتدا از دین سخن میگفت او پیوسته میگفت نگرانم که حتی این سخنان عادی ما گناه آلود باشد. وقتی چشمم را باز کردم که دیگر دیر شده بود او من را با همین حرفها رام کرده بود آن قدر این بحثها ادامه پیدا کرده بود که من که در عطش یافتن همسر و شریک زندگی بودم «وابستگی روانی» به او پیدا کرده بودم و ذهن و روانم مثل معتاد شده بود. او حالا با خیال راحت از اقامت رنگ چشمهایم، نوع ابروهایم، چگونگی خنده هایم و...میگفت. الان عقلا میدانم که ما از یک سنخ و جنس نیستم ولی قلباً به چیزی جز رسیدن به او «نمیتوانم» فکر کنم.
شعار این هشدار
قال الصادق - عليه السلام –:
لاتَنظُروا الى طولِ ركوعِ الرجلِ و سجودهِ،
فانّ ذلك شىء اعتادَه فلو تَرَكَه اِستُوحِشَ لذلك ولكنْ اُنظروا الى صدقِ حديثِه ، و اداءِ امانتِه .(3)
این شعار حاوی یک آزمون شناسایی دیندار واقعی است. این آزمون در گزینش دوست، استاد و همسر بسیار معیار خوبی است .به طول ركوع و سجود شخص ننگريد (فريفته نگرديد) زيرا ممكن است به آن عادت كرده باشد و اگر ترك كند وحشتش گيرد، ليكن به راستى گفتار و اداى امانتش بنگرید.این آزمون برای کسی است که نماز می خواند. کسی که نماز نمیخواند از همان ابتدا از دایره گزینش باید خارج شود و تکلیف مان اینجا روشنتر است.
(1)مفاتیح الجنان، دعای جوشن کبیر
(2) امانت و صداقت دو مفهوم فراگیر هستند که دامنه ای بسیار گسترده دارد. به عنوان نمونه راستگویی و صداقت در ابعاد زیر معنا مییابد: با خود با خدا، با دیگران و حتی طبیعت. کسی که دروغ میگوید به فطرت خود خیانت می کند و..
(3)اصول كافى ، ج 3، ص 165.
خدا میفرماین: برای اینکه توی مرد، زن را دوست داشته باشی . :Mohabbat:
مرد می پرسه پس چرا زنها را این قدر احمق آفریدی ؟ :Gig:
خدا جواب میده: چون زن بتونه توی مرد را دوست داشته باشه! :Mohabbat:
شگرد جدیدبرای خانم های اخلاقی(1)
شگرد جدید
برخی از مردان برای به دام انداختن دختران و زنان، تماس میگیرند و به بهانه های مختلف سرصحبت را باز میکنند و به شگردهای مودبانه و اخلاقی برای آنان دام پهن میکنند:
سلام عصرتون به خیر ببخشید منزل فلانی...؟
خیر
منزلشون را تغییر دادن؟
نمی دونم.
خانم محترم شرمنده ام اگر ممکن است کمکم کنید سپاسگزارم صبح تا حالا دنبال این تلفن....
نه اشتباه گرفته اید.
عجیب، واقعاً من را ببخشید خواهر محترم، میدونم سبب زحمت شما شدهام، اما لطفی کنید در حق من، دعاتون میکنم. امروز این سومین باره که به من آدرس اشتباهی داده اند.سئوالم اینه قبلاً ظاهراً اینجا که شما هستید خانم ...زندگی میکرده، نمیدونم کی از آنجا رفته اند؟....
نه آقای محترم ظاهراً اطلاعات نادرستی به شما داده اند. ما قبلاً هم این جا زندگی میکردیم وقتی پدرم براثر تصادف از دنیا رفتند.
(با حالت تأثر) خدا رحمتش کنه عجب روزگار بیوفایی است؟ کی تصادف کردند؟
(کانال زدن به احساس مخاطب) من هم بابام رو تو تصادف از دست دادم البته او ذلیل شد و من مدت ها....شما هم مثل من روزگار سختی داشتید
( تداعی خاطرات)شعار این هشدار
وَلِلّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ
فَأَيْنَمَا تُوَلُّواْ فَثَمَّ وَجْهُ اللّهِ إِنَّ اللّهَ وَاسِعٌ عَلِيمٌ (2)
و مشرق و مغرب از آن خداست پس به هر سو رو كنيد
آنجا روى [به] خداست آرى خدا گشايشگر داناست.
(1)(مائده 105) اي كساني كه ايمان آورده ايد مراقب خودتان باشيد.
(2)بقره/ 115
چه انتظار از من داری ؟
روزی يکي از دوستش پرسید : آیا تا به حال به فکر ازدواج افتادی ؟
او در جوابش گفت : بله ، زمانی که جوان بودم به فکر ازدواج افتادم
وي دوباره پرسید : خب ، چی شد ؟
او جواب داد : به کشوري سفر کردم ، در آن جا با دختری آشنا شدم که بسیار زیبا بود ولی من او را نخواستم ، چون از مغز خالی بود...
به شهر ديگري رفتم : دختری دیدم بسیار تیزهوش و دانا ، ولی من او را هم نخواستم ، چون زیبا نبود
ولی آخر به جايي رفتم و با دختری آشنا شدم که هم بسیار زیبا و همینکه ، خیلی دانا و خردمند و تیزهوش بود . ولی با او هم ازدواج نکردم
دوستش کنجکاوانه پرسید : چرا ؟
او گفت : برای این که او خودش هم به دنبال چیزی میگشت ، که من میگشتم
خورشید رفت.آفتابگردون دنبال خورشید می گشت.
ستاره ای چشمک زد.آفتابگردون سرشو پائین انداخت! گل ها هرگز خیانت نمیکنند .
فضای مجازی
خانم ها و دختر خانمهایی که در فضای مجازی سایتها و وبلاگها کار میکنند، هوشیار باشند. خانمها چون از نظر روانشناختی وابستهتر، عشقپذیرتر، قدرت تخیل بالاتر، عاطفیتر، عرفانیتر از مرداناند، زودتر درگیر روابط احساسی میشوند. برخی از خانمها گول ظاهر را میخورند. البته منظورم این نیست که مردان گول نمیخورند الان بحث درباره خانمها و دختر خانم هاست. در فضای مجازی هم این امکان هست که افراد به دلیل تصورات خود، محتوای ضمیر ناهشیار و قدرت تخیل بالا فریب بخورند. فضای مجازی قوه تخدیر کننده و اغفال کننده بالایی دارد چون در آن جا ضمیر ناهشیار و قوه خیال ما فعال می شود و دنبال فرد دلخواه خود میگردنند.
باید مراقب بود ذهن در برداشت اول این گونه برداشت می کند که کاربران سایتهایدینی همه متدین هستند. نه این طور نیست برخی از کاربران ممکن است با لعاب عرفانی در قالب آی دی ای با معنا و حتی پست های زیبا اقدام به شروع ارتباط با خانم ها یا دختر خانم ها کنند. این افراد که زیرک و موذی هم هستند با شیوه های خزنده و نرم به دنبال شکار به راه می افتند.
برخی این شیوهها عبارتند از:
1.به عنوان این که شما خواهر متدینی هستید از شما می خواهم که در گزینش و شناختن نامزدم به من کمک کنید. یا این که چون شما خانم هستید روحیه خانم ها را بهتر میشناسید چگونه با همسرم برخورد کنم و...بعد از بحثهای طولانی و ایجاد وابستگی میگوید که همسری ندارد.
2.شما تجربه زیادی در سایت دارید از شما کمک می خواهم تا با کار در سایت آشنا شوم.
3.شما متن ها و پست های زیبایی در رابطه با ....دارید لطف کنید در این موضوع کمکم کنید.
4.خودش را خانم معرفی می کند و در پیام خصوصی ارتباط را صمیمی می کندو سپس تخلیه اطلاعاتی و...
5- خودش را استاد عرفان و اخلاق معرفی می کند.
امام حسین(ع): مَن حاوَلَ اَمراً بمَعصِیَهِ اللهِ کانَ اَفوَتَ لِما یَرجُو وَاَسرَعَ لِمَجئ ما یَحذَرُ ؛(1)
آن که در کاری که نافرمانی خداست بکوشد امیدش را از دست می دهد و نگرانیها به او رو می آورد.
(1) بحار الانوار ، ج 3 ، ص 397.
تماسهای اسب
يه روز مردي نشسته بود و روزنامه مي خوند كه يک دفعه زنش با ماهي تابه مي كوبه تو سرش.:Graphic (1):
مرده ميگه: براي چي اين كارو كردي؟ :Motehayer:
زنش جواب ميده: به خاطر اين زدمت كه تو جيب شلوارت يه كاغذ پيدا كردم كه توش اسم سامانتا نوشته شده بود ...:read:
مرد گفت: وقتي هفته پيش براي تماشاي مسابقه اسب دواني رفته بودم اسبي كه روش شرط بندي كردم اسمش سامانتا بود.:gholdor:
زنش معذرت خواهي کرد و رفت به کاراي خونه برسه.سه روز بعدش مرد بيچاره داشته تلويزيون تماشا مي كرده كه زنش اين بار با يه قابلمه ي بزرگ دوباره ميكوبه تو سرش! :Graphic (1):
بيچاره مرد وقتي به خودش مياد مي پرسه: اين دفعه ديگه چرا منو زدي؟ :Motehayer:
زنش جواب ميگه: آخه اسبت زنگ زده بود !(1):Graphic (28):
(1)لطیفه ها و طنزهای شیرین زناشویی، احمد ایزانلو، نشر شیفتگان پرواز.
به فرومايه كارهاى خطير
بوريا باف اگر چه بافنده است
نبرندش به كارگاه حرير
راه خوشبختی
مرد نادانى درد چشم سخت گرفت و به جاى پزشك نزد دامپزشك رفت. دامپزشك همان دارويى را كه براى درد چشم حيوانات تجويز مىكرد به چشم او كشيد و او كور شد. او از دست دامپزشك شكايت كرد. دادگاه دو طرف دعوا را حاضر كرده و به محاكمه كشيد. رأى نهايى دادگاه اين شد كه قاضى به دامپزشك گفت: برو هيچ تاوانى بر گردن تو نيست، اگر اين كور خر نبود براى درمان چشم خود نزد دامپزشك نمىآمد. هدف از اين حكايت آن است كه هر كس مهمى را به شخص ناآزموده و غير متخصص واگذارد، علاوه بر اين كه پشيمان خواهد شد، در نزد خردمندان به عنوان كم خرد و سبكسر خوانده خواهد شد.
ندهد هوشمند روشن رأى
به فرومايه كارهاى خطير
بوريا باف اگر چه بافنده است
نبرندش به كارگاه حرير
عده ای از روی غرض نگرش اسلام نسبت به زن و دختر را تحریف می کنند و برخی از روی جهل و نادانی سخنان آنان را نشخوار میکنند و نشر میدهند. ما در دوره ای زندگی میکنیم که علوم و مشاغل تخصصی شده است برای نمونه یک ماشین کارشناسان مختلفی مانند تعمیر کار، اگزوز ساز، باطری ساز، زیر و بندساز، صافکار، نقاش، و...دارد. برای انسان نباید اکتفا کنیم به سخنانی که از کوچه و بازار می شنویم در روایت داریم از نادانی فرد همین بس که هرچه می شنود را باور کند و به زبان آورد. بنابراین اگر واقعاً نظر اسلام درباره زن و دختر را می خواهید بدانید یا شبهه ای در ذهن دارید از مراکز تخصصی دین بپرسید.
برخی اشکال میکنند که نظر اسلام درباره زن فلان است و بمان. این افراد متأسفانه من را به یاد حکایت بالا می اندازند. چرا ما فکر می کنیم اسلام را باید از هر ننه قمری یاد بگیریم چرا سراغ اسلام شناسان معتبر که سال ها برای شناخت اسلام خون دل خوردند و در عمل هم زندگیشان مطابق با زندگی ائمه (ع) است، نمی رویم چرا قبل از این که بدانیم اسلام واقعاً چه گفته حرف برخی را نشخوار میکنیم که از روی غرض و مرض و جهل به اسلام نسبت می دهند.
البته در بقیه مسائل دینی هم همین طور است راستی درباره امام زمان باید سراغ متخصصان مهدویت که در این رشته دکترا گرفته اند و مراجع برویم یا اطلاعات مان را از سی دی هایی بگیریم که در کوچه بازار منتشر می شوند و علمی نیستند.
نکته: برخی با گرفتن کتاب حدیثی بدون این که جامع نگری کنند و در توانشان باشد با خواندن چند حدیث میگویند مثلا اسلام چنین میگوید. در حالی که وقتی می خواهیم نظر اسلام را بدانیم باید از کل احادیث و قرآن کمک بگیریم و نظر اسلام را به دست بیاوریم. برخی از احادیث سند محکمی ندارند و جعلی هستند و برخی مربوط به شرایط خاص است پس اجازه دهیم این جا ساکت شویم و از اسلام شناس بخواهیم نظرش را بگوید.
هرگز جذاب سخن گفتن به معنی حق گویی هم نیست برخی افراد در سخنرانی چیره دست اند و مردم هم به آنها رو می آورند و آنها هم در آب گل آلود جامعه ماهی طمع و آز و...خود را میگیرند باید نسبت به سخنان غیر تخصصی آنها هشیار باشیم اگر شبهه ای در سخنان آنان داشتید عقل حکم می کند از کارشناس دین بپرسیم نه خودشان.
ادامه دارد...
یادم میاد
سخنرانی ماهر برای تبلیغ سیاسی خود سخنرانی میکرد با کلماتی پر طمطراق سخن می گفت و قرآن می خواند و تفسیر می کرد به عنوان نمونه می گفت مردم باید آزاد باشند امر به معروف هم بی امر معروف قرآن به پیامبر گفته تو بر آنان تسلط نداری و....بعدا یکی از علمای حوزه تفسیر وراونه ایشان را نقد کردند.
مفسر قرآن نیمه عریان
در یکی از شبکه های ماهوارهای خانمی قرآن تفسیر می کرد و جذاب سخن می گفت. خیلی ها هم اشکال می کردند که نباید بی خود ایراد گرفت ماهواره برنامه خوب هم دارد یکیش همین برنانه. در حالی که این خانم برخی از آیات محکم الهی را که جز ضروریات دین است را در عمل نادیده گرفته بود چون با سر برهنه بود و لباسش نیمه عریان.( این یک نمونه جنگ نرم دشمن و تهاجم خاموش اوست)
پیشنهاد به خانم ها
قبل از این که از اسلام سرد شویم درباره اسلام مطالعه کنیم البته مطالعه ما باید از کتب اسلام شناسان باشد. امروزه گاهی شاهدیم که مثلا یک روان شناس یک متخصص طب سنتی بدون حساب و کتاب با خواندن دو کتاب حدیث نسبت هایی به دین می دهند.برای کسب اطلاعات بیشتر سئوال خود را از انجمن های مختلف در سایت اندیشه قم، سایت اسک دین مطرح کنید و یا با 09640 و 09650 تماس بگیرید. برای شناخت شمایی از دستورات اسلام درباره زن، روابط اجتماعی او، حدود روابط با مرد و...به کتاب راه خوشبختی بانو امین رجوع کنید.
شمایی از کتاب را ببینیم:
بانو امين در ارتباط با اين که خوشبخت واقعي و بدبخت واقعي کيست نوشته است:
خوشبختي هر کس بسته به اين است که اولاً به عالم طبيعت به چه نظر نگاه مي کند يعني روح او تا چه درجه تکامل کرده زيرا خوشبختي بيشتر مربوط به روح است و ريشه آن را در عقل و ادراک خود شخص بايست پيدا کرد البته عقل بشر بدون چراغ ايمان راه سعادت و خوشبختي خود را نمي شناسد، عقل اگر به همراهي ايمان به سوي سعادت حرکت نمود البته کامياب خواهد شد و موفقيت نصيب او مي گرد.
اي خواهران و مادران عزيز اگر طالب سعادت و نيک بختي خود و خانواده مي باشيد و مي خواهيد کامياب، موفق و مسرور باشيد دل و سريره خود را از آلايش اخلاق زشت و صفات ناشايسته پاک گردانيد و حسد و طمع و خودخواهي و بخل و کينه و آرزوهاي بيجا و توقعات بي مورد را در خود راه ندهيد، فساد اخلاقي و شهوت پرستي و عياشي و بي عفتي و دزدي و دروغ و خيانت و صدها جناياتي که امروزه بين مردم شايع گرديده از عدم ايمان به مبدأ و معاد است . کسي که دين و ايمان ندارد هرگز سعادت و خوشبختي نصيب او نخواهد شد.
بانو امين کتاب خود را در پنج فصل به ترتيب ذيل ارائه نموده است:
ادامه دارد...
فصل اول: ايمان راه سعادت و خوشبختي در پنج بخش.
1- شامل ارکان ايمان به خدا، اثبات صانع، معناي واجب الوجود، اوصاف جلال و جمال خدا (صفات ثبوتيه و سلبيه)، اقسام توحيد 2- شامل صفات و خصوصيات پيغمبر، خاتميت رسول الله (ص)، مقام عصمت رسول الله (ص)، معجزات انبياء، قرآن معجزه رسول الله (ص) 3- شامل معاد جسماني و روحاني، براهين عقلي در اثبات معاد، ميزان و حساب در قيامت، بهشت و جهنم و مقامات آن 4- شامل معناي عدل و تعاريف عدل و دلايل اثبات عدل 5- شامل دلايل عقلي و قرآني بر امامت، صفات و خصوصيات امامت، شروط امامت، مقام عصمت امام، غديرخم و انتخاب الهي حضرت علي (ع) بر خلافت و امامت مسلمين بعد از رسول الله (ص)
فصل دوم: جايگاه و منزلت کانون خانواده در پنج بخش
1- شامل جايگاه و منزلت زن مسلمان در آيات قرآن و اثبات مساوات زن و مرد در مقام انسانيت و ايمان
2- شامل حقوق زن و مرد در اسلام و روابط صحيح زوجين براساس آيات قرآن
3- شامل اثبات مساوات زن و مرد در عمل صالح و صفات حسنه قرآني
4- شامل حقوق زناشوئي و تکاليف مخصوصه زن و مرد در کانون خانواده
5- شامل خصوصيات ويژه زنان و اينکه زن موجود جميل و مظهرجمال خلقت است.
فصل سوم: نهاد خانواده و تربيت اولاد در پنج بخش
1- شامل وظائف مادر نسبت به فرزند و وظائف مشترک والدين در تربيت فرزند
2- شامل بررسي نظريات تربيتي غزالي در خصوص نقش والدين در تربيت کودک
3- شامل زمانبندي تربيت کودک (از وقت انعقاد نطفه تا دوران کودکي و رسيدن به سن بلوغ)
4- تربيت کودک بزرگترين وظيفه و شغل بانوان
5- براي تربيت و اخلاق خوب فرزندان ما بايد عامل به دستورات اسلام باشيم
فصل چهارم: شئونات زن مسلمان در پنج بخش
1- شامل بررسي نظريات دانشمندان پيرامون هويت و شخصيت زن
2- آيات حجاب و وظيفه زن در ايمان و تقّيد و رعايت اين حکم قرآني
3- بررسي تفسيري آيات 30 سوره نور و 33 و 58 سوره احزاب در خصوص حجاب
4- شيک پوشي و بي حجابي دليل بر تمدن و شرافتمندي نيست
5- حقوق والدين بر اولاد و امتيازات و خصوصيات زنان مسلمان و مؤمنه
فصل پنجم: اخلاق نيک و حميده در پنج بخش
1- اساس اخلاق نيک در وظيفه شناسي و مراعات حقوق است
2- اخلاق بندگي
3- شيوه هاي مبارزه با وسواس و خرافات
4- رابطه خوشبختي و نيک نامي با اخلاق نيک
5- اصول ملکات حميده
آدرس کتاب :روش خوشبختی و توصیه به خواهران ایمانی،پدیدآورنده: نصرت بیگم امین، ناشر: ، گلبهار. 1384.
شعار این هشدار
پیغمبر اکرم می فرماید: کَفى بِالْمَرْءِ جَهْلًا انْ یُحَدِّثَ بِکُلِّ ما سَمِعَ ،
براى جهالت انسان همین بس که هرچه مىشنود نقل کند ،
نه به دیدار و به دینار و به سود و به زیان»(1)
روز مبادا
خانم هایی که شاغل نیستند نباید خیلی وقت هدر بدهند. بسیاری از خانم ها مبتلا به «درد بدخیم روزمرگی» هستند. گاهی حال و حوصله خود را هم ندارند چه رسد به همسر و فرزندان. بهتر است این خانم های یکنواختی زندگی را با پرکردن اوقات خود پر کنند یکی از کارهای مناسبی که می توانند انجام دهند این است که مهارتی کسب کنند که در صورت نیاز بتوانند امور زندگی خود را بچرخانند. خانمی که همسرش را از دست داده، یا معتاد شده یا به بیماری سختی مبتلا شده و ...در این مواقع می توانند با کارهایی مانند خیاطی، فروشندگی، آرایشگری و گل سازی و...زندگی خود را اداره کنند. برخی از زنان بیوه به دلیل این که هیچ مهارتی ندارند نمی توانند مدتی صبر کنند تا همسر مناسب را گزینش کنند به همین دلیل بدون رعایت تناسب ها به اولین درخواست ازدواج لبیک می گویند و عمری می سازند و می سوزند.
تذکر:
-بهتر است والدین فرزندان خود را جهت دهند تا متناسب با سلیقه و علاقه و استعداد خود یک مهارت زنانگی کسب کنند. ایام تعطیلات و زمان فراغت را نباید با برنامه های پوچ هدر داد. البته کار هم نباید از حد خود بیشتر و طاقت فرسا شود.
-امروزه شاهد هستیم که زنان در عرصه های تحصیلی و ادارات و فروشگاه ها و کارخانه ها حاضر می شوند و متأسفانه در بسیاری از موارد با مدرک خوب کم ترین حقوق را می گیرند..برخی از آنها حتی در مشاغل مربوط به مردان حاضر می شوند یعنی کاری مشغول می شوند که نیاز به زور بازو دارد و آن کار با لطافت زنانگی و عواطف مادرانه سازگاری ندارد.
وقتی مادری زمخت شد مانند شیشه پاک ماشین می شود که لاستیکش فرسوده شده باشد .بنابراین بجای تمییز گردن شیشه، آن را خش می اندازد. یعنی این مادر کارایی زنانگی و مادرانه خود را از دست می دهد و در نظام خانواده اختلال ایجاد می کنند. بنابراین اگر زنی مهارت در شغل های زنانگی داشته باشد لازم نیست هر کاری را به عهده بگیرد.
دولت نیز وظیفه دارد. زمینه را برای اشتغال زنان در کارهای مربوط به خود فراهم می کند تا هم از اختلاط زن و مرد پرهیز شود و هم به زنان کارهای طاقت فرسا واگذار نشود. چرا که حضرت علی فرمود:« و به زن بیش از کارهاى خودش را وامگذار، زیرا او همچون شاخه گل است نه قهرمان و مسلط بر امور;وَلاَ تُمَلِّکِ الْمَرْأَةَ مِنْ أَمْرِهَا مَا جَاوَزَ نَفْسَهَا، فَإِنَّ الْمَرْأَةَ رَیْحَانَةٌ، وَلَیْسَتْ بِقَهْرَمَانَة»2 اشاره به اینکه زنان به علت داشتن جنبه هاى عاطفى و لطافت روحى نمى توانند عهده دار امور خشن شوند و مدیریت هاى سخت را بر عهده گیرند، بنابراین آنها در محدوده امور مربوط به خویش باید فعالیت کنند نه امور مربوط به دیگران مخصوصاً پست هاى حساس و سنگین.
علتى را که امام(علیه السلام) براى این دستور و دستورات مشابه آن بیان فرموده، علت بسیار حساب شدهاى است که با ساختمان روح و جسم زنان سازگار است، هرچند بعضى از غربزدهها در سخن، حاضر به پذیرش این معنا نیستند؛ ولى در عمل، سعى دارند آن را پیاده کنند. حتى در مغرب زمین که سال هاى طولانى است شعار مساوات زنان با مردان را مى دهند در عمل طور دیگرى رفتار مى کنند به گونه اى که کمتر زنى مى تواند به پست هاى حساس دست یابد و نسبت آنها که توفیق بر این کار پیدا مى کنند به کسانى که نمى توانند شاید به پنج درصد هم نرسد.
کوتاه سخن اینکه رعایت عدالت در میان زنان و مردان و رفع تبعیض ناروا گرچه یک واقعیّت است؛ اما نمىتوان قوانین را طورى تنظیم کرد که با واقعیّت هاى عامل تکوین در تضاد باشد و شعارهایى که این تضاد را پرورش مىدهد شعارهایى است ریاکارانه، منفعت طلبانه و دروغین که هرگز به واقعیّت نمىرسد.
شعار این هشدار
هر كجا هستم، باشم. آسمان مال من است پنجره، فكر، هوا، عشق، زمين مال من است چه اهميت دارد گاه اگر مي رويند قارچ هاي غربت ؟(2)
ای خدایی که عذابت از روی عدالت است»(1)
ریاضیات ناموس
تجارب مشاورهای و حقوقی میگوید: در رفتار ما و ارتباطاتمان روابط ریاضی و قانون مندی موج میزند.
1) بین بالا رفتن مانتو و پایین آمدن حیا ارتباط وجود دارد.
2) بین افزایش مزاحمتهای خیابانی و موهایی رنگ شده نمایان در ویترین سر ارتباط تنگی وجود دارد.
3) بین ناز و عشوه در رفتار و صدا با مرد غریبه و چشم چرانی و تجاوز به عنف ارتباط شدیدی وجود دارد.
4) بین سکوت زن در قبال تماشای فیلمهای مبتذل توسط مردان و سرد مزاجی و دلبستگی شوهرش نسبت به زن، ارتباط و همبستگی وجود دارد.
5) بین روابط مختلط فامیلی و دل مشغولی زنان به مردان دیگر همبستگی معناداری وجود دارد.
6) بین تجاوز(چشمی ، لمسی، زنا) به ناموس دیگران و تجاوز به ناموس خود ارتباط تنگی وجود دارد.
7) بین سکوت زن و خاموش شدن مزاحمتهای تلفنی ارتباط وجود دارد.
بین برخی اختلالات روانی و مزاحمت های ناموسی همبستگی وجود دارد.
9) بین عشقهای بیماری گونه و اضطراب و اختلال شخصیت رابطه تنگاتنگی وجود دارد.
10) بین داشتن همسر صالح و سالم و سلامت روانی – جنسی شریک زندگی همبستگی وجود دارد.
11) بین تحریک شهوت مرد و از کار افتادن دو سوم عقلش ارتباط مثبت( یعنی سبب کاهش عقل میشود) وجود دارد.
12) بین اقتدار مرد و حفظ ناموسش رابطه معنا داری وجود دارد.
13) بین مردانگی مرد ( نداشتن رفتار و منش و جسم و ظاهر مردانه) و آلوده نشدن همسر به روابط نامشروع همبستگی معناداری وجود دارد..
14) بین اعتیاد به استمناء مرد یا زن با اضطراب آنها ارتباط زیادی وجود دارد.
15) بین تربیت پسرانه برای دختر و تربیت دخترانه برای پسر و اختلالات روانی و جنسی آنها همبستگی وجود دارد.
16) بین پوشش نامناسب خواهر و مادر در منزل و بلوغ زود رس کودکان همبستگی وجود دارد.
17) بین شوخی های جنسی والدین نزد فرزندان و انحراف جنسی آنان و یا بلوغ زود رس کودکان ارتباط زیادی وجود دارد.
18) بین شوخی با اندام تناسلی کودک و انحرافات جنسی او ارتباط زیادی وجود دارد.
19) زناشویی ناموفق = سه هفته آشنایی + سه ماه عاشقی + سه سال جنگ + سی سال تحمل.
شعار این مجال
یا مَن لِمَن دَعَاهُ مُجِیبٌ (2)
ای خدایی که هرکس بخواندت جوابش را میدهی
که جنت زیر پای مادران است
این قسمت را با سخنان شاعر پروین اعتصامی شروع می کنم
در آن وجود که دل مرده، مرده است روان
به هیچ مبحث و دیباچهای، قضا ننوشت
برای مرد کمال و برای زن نقصان
زن از نخست بود رکن خانهی هستی
که ساخت خانهی بی پای بست و بی بنیان
زن ار براه متاعت نمی گداخت چو شمع
نمی شناخت کس این راه تیره را پایان
چو مهر، گر که نمی تافت زن بکوه وجود
نداشت گوهری عشق، گوهر اندر کان
فرشته بود زن، آن ساعتی که چهره نمود
فرشته بین، که برو طعنه می زند شیطان
اگر فلاطن و سقراط، بودهاند بزرگ
بزرگ بوده پرستار خردی ایشان
بگاهوارهی مادر، بکودکی بس خفت
سپس بمکتب حکمت، حکیم شد لقمان
چه پهلوان و چه سالک، چه زاهد و چه فقیه
شدند یکسره، شاگرد این دبیرستان
حدیث مهر، کجا خواند طفل بی مادر
نظام و امن، کجا یافت ملک بی سلطان
وظیفهی زن و مرد، ای حکیم، دانی چیست
یکیست کشتی و آن دیگریست کشتیبان
چو ناخداست خردمند و کشتیش محکم
دگر چه باک ز امواج و ورطه و طوفان
بروز حادثه، اندر یم حوادث دهر
امید سعی و عمل هاست، هم ازین، هم ازان
همیشه دختر امروز، مادر فرداست
ز مادرست میسر، بزرگی پسران
اگر رفوی زنان نکو نبود، نداشت
بجز گسیختگی، جامهی نکو مردان
توان و توش ره مرد چیست، یاری زن
حطام و ثروت زن چیست، مهر فرزندان
زن نکوی، نه بانوی خانه تنها بود
طبیب بود و پرستار و شحنه و دربان
بروزگار سلامت، رفیق و یار شفیق
بروز سانحه، تیمارخوار و پشتیبان
ز بیش و کم، زن دانا نکرد روی ترش
بحرف زشت، نیالود نیک مرد دهان
سمند عمر، چو آغاز بدعنانی کرد
گهیش مرد و زمانیش زن، گرفت عنان
چه زن، چه مرد، کسی شد بزرگ و کامروا
که داشت میوهای از باغ علم، دردامان
به رستهی هنر و کارخانهی دانش
متاع هاست، بیا تا شویم بازرگانادامه دارد...
فروخت گوهر عمر عزیز را ارزان
کیست زنده که از فضل، جامهای پوشد
نه آنکه هیچ نیرزد، اگر شود عریان
هزار دفتر معنی، بما سپرد فلک
تمام را بدریدیم، بهر یک عنوان
خرد گشود چو مکتب، شدیم ما کودن
هنر چو کرد تجلی، شدیم ما پنهان
بساط اهرمن خودپرستی و سستی
گر از میان نرود، رفتهایم ما زمیان
همیشه فرصت ما، صرف شد درین معنی
که نرخ جامهی بهمان چه بود و کفش فلان
برای جسم، خریدیم زیور پندار
برای روح، بریدیم جامهی خذلان
قماش دکهی جان را، بعجب پوساندیم
بهر کنار گشودیم بهر تن، دکان
نه رفعتست، فساد است این رویه، فساد
نه عزتست، هوانست این عقیده، هوان
نه سبزهایم، که روئیم خیره در جر و جوی
نه مرغکیم، که باشیم خوش بمشتی دان
چو بگرویم به کرباس خود، چه غم داریم
که حلهی حلب ارزان شدست یا که گران
از آن حریر که بیگانه بود نساجش
هزار بار برازندهتر بود خلقان
چه حلهایست گران تر ز حیلت دانش
چه دیبهایست نکوتر ز دیبهی عرفان
هر آن گروهه که پیچیده شد بدوک خرد
به کارخانهی همت، حریر گشت و کتان
نه بانوست که خود را بزرگ می شمرد
بگوشواره و طوق و بیارهی مرجان
چو آب و رنگ فضیلت بچهره نیست چه سود
ز رنگ جامهی زربفت و زیور رخشان
برای گردن و دست زن نکو، پروین
سزاست گوهر دانش، نه گوهر الوان
همان گونه که بهشت زیر پای مادران است و از دامن زن مرد به معراج میرود. اگر زن حدود شرعی را رعایت نکند میتواند زیر پای خود جهنم داشته باشد و از دامن او مرد به اسفل السافلین برود. البته این به معنی این نیست که مرد اراده ای ندارد و در برابر کارهای خودش مسئول نیست بلکه مقصود این است که در جامعه اسلامی ما با دو اراده مواجه هستیم
اراده متکی به خود و اراده متکی به غیر است
قسم دوم همان چیزی است که در قرآن آمده
تعاونوا علی البر و التقوی و لا تعاونوا علی الاثم و العدوان ؛ در کارهای نیک و پرهیزکاری یار هم باشید نه در گناه و تجاوز از حدود الهی. و یا دو سوره عصر آمده و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر؛ همدیگر را به حق و صبر ( در نعمت، معصیت، مصیبت و طاعت) توصیه کنید. حدیث معراج نه شلاق بر عاطفه زن نیست بلکه چراغی فراسوی زن است تا در تاریکی شهوت و وسوسه شیطان جنی و انسی در دره گناه نیفتد و دیگران را با خود به آن جا نکشاند. این حدیث که با گریه های و نگرانی های پیامبر و فاطمه زهرا علیهما السلام گره خورده هدیه است به دوست داران آینده ای روشن .ای پیروان ابوسفیان اگر دین
ندارید لا اقل آزادمرد باشید»
ستم جنسی و جنسیتی به زنان
هنگام ازدواج اگر شاغل هستید، قبل از هر چیز بر تقسیم کار توافق کنید چون در فرهنگ سنّتی ما، اغلب زنان مجبورند به کارهای خانه مانند پخت و پز، شستن ظرف و لباس، و رسیدگی به همسر و فرزندان بپردازند. در واقع زن در این خانوادهها از کلفت هم بدتر است چون کلفت دیگه لازم نیست بیرون کار کند و برای خستگیها و دیر رسیدنهایش به کار به آقا بالاسر هم جواب دهد.
در مشاورهها به زنانی مواجهه میشویم که به دلیل کار مضاعف دچار کمر درد و خستگی مفرط شده اند به گونهای که به قول خودشان کم آوردهاند و قادر به ادامه زندگی و برآوردن توقعات همسر و فرزندان را نیستند. "شرط ضمن عقد" برای تقسیم کار و جلسات متعدد گفتگو قبل از ازدواج و مشاوره خانواده قبل و بعد از ازدواج تا حدودی می تواند تنشها را بکاهد.
نکته: نفقه برای مرد واجب است نه برای زن، اگر کار بیرون از منزل نشاطتان را بگیرد ممکن است مردتان فیلش یاد هندوستان کند. بیجهت بار اضافی نفسگیر بردوش خود نیافزاید.
نامردی مردان
زنان به دلایل مشکل اقتصادی(اعتیاد، بیماری، بیکاری و.... شوهر)، کفایت مالی، خساست مردان، میل به تأیید اجتماعی، میل به ابراز وجود، از بین نرفتن زحمت دوران تحصیل، خدمت به خلق ، ارشاد و تبلیغ دینی و.. به صحنه اجتماع آمده اند زنان و دختران در شهر ما مانند افرادی که پشت در بستهای تجمع کرده باشند و در یک دفعه باز شود و با هجوم از در وارد شوند وارد صحنه های اجتماعی، مشاغل و آموزشگاهها و دانشگاه ها شدند. متأسفانه ما اگرچه در کشوری اسلامی زندگی میکنیم ولی بسیاری از مسئولان رده بالای ما دغدغه و درد دین ندارند. به همین دلیل برای حضور زن در جامعه در متناسب با شأن او برنامهای ریخته نشده است به همین دلیل است که آسیب های زیادی میبینند.
از میان نامردی مردان در این آشفته بازار حکایتی دارد که اشک هر انسان شریف و لوتی با مرام را در می آورد در ادامه به برخی از این موارد اشاره می کنم.
بیگاری از زن:
برخی از مردان بویی از مردانگی نبردهاند آنها که میدانند زنی برای زندگیاش مجبور است کار کند از او بیگاری میکشند و مزد کمی به آنها میدهند. خانمی میگفت: با مدرک فوق لیسانس مجبورم در شرکتی برای تهیه جهیزیهام کار کنم رئیس شرکت که مدرک علمیش هم از من پایین تر است از من کارهایی میخواهد که در شأن من نیست به من میگوید برایم چایی بیاور، دستشویی ها را تمیز کن و کف اتاق ها را تی بکش این کارها اضافه بر کارم است. پدر و مادر سالخوردهام دلشان خوش است که من کار آبرومندی دارم و به من پُز میدهند و من از این جهت هم نمیخواهم تو ذوقشان بزنم. باید بسازم و بسوزم.
ناموس مردم ابزار تجارت
خانم محترمی میگفت: مسئولم از من میخواهد برای جذب مشتری لباس تنگ و چسبان با رنگ ها محرک بپوشم و با نا محرم خوش و بش کنم. از سویی دیگر بین خانم ها رقابت گذاشته تا آنهایی که گوش به حرف ترند را نگه دارد و عذر بقیه را بخواهد.
ادامه دارد...
موضوع شهوت پرستی
1- دختری دیگر میگفت: فلاکت و بدبختی من برای مسئول شرکتم مثل روز روشن است چون ما با التماس و رو زدن به هزار و یک نفر این کار را پیدا کردیم. او ابتدا از من میخواست که تن به خواسته های نامشروعش بدهم. حال که میداند اهل گناه نیستم پیشنهاد ازدواج موقت را می دهد. این مرد همسن پدرم است.
2- خانم دیگری ابراز داشت: من به دلیل جهنمی که در خانه با شوهرم داشتم پیش یک مشاور رفتم او میگوید چون جلسات متعدد است و نمیخواهم با نگاه کردن زیاد به هم گناه کنیم باید عقد موقت بخوانم من گفتم من شوهر دارم و زیر بار نرفتم او میگفت که برای رفع مشکل ایرادی ندارد وقتی از دفتر مرجع تقلیدم پرسیدم گفتند که نمی توانید این کار را بکنید.
3- خانم بی پناهی که کس و کار نداشت میگوید: برای رفع مشکلاتم با وکیلی مشورت کردم وقتی فهمید که هزینه ها سنگین است و من از پسش بر نمی آیم پیشنهاد رابطه در برابر وکالت رایگان داد.
4- زنی میگفت بر اثر شکستگی پا مجبور به فیزیو تراپی شدم. تنهایی به مطب نمی رفتم مادرم را همراهم میبردم. همیشه مطب شلوغ بود. پزشک با من خوش و بش میکرد و من تحویلش نمیگرفتم مادر ساده دلم میگفت او مجبور است چون کار با بیمار سخت است میخواهد هم روحیه اش حفظ شود و هم به بیماران امید دهد. پنج شنبه بعد از ظهری تماس گرفت و گفت الان سرم خلوت است زود بیا نوبتت از بین نرود وقتی رفتم طبق معمول مانتو ام را در آورم و روی صندلی دراز کشیدم او با عجله در را قفل کرد و سراغم آمد من زیر بار خواسته اش نمی رفتم و او مانند دیوانهها التماسم را میکرد قرآن از کیفم در آوردم به آن قسمش دادم ولی تو کتش نمیرفت بعد از این که با کیفم تو سرش زدم و او را پس زدم گفت تو اولین فردی هستی که این قدر سماجت داری و بعد در را با گریه هایم باز کرد و من فرار کردم بعد از آن روان پزشک میگوید به اختلال PTSD مبتلا شده ام .
تذکر به برخی حاجی بازاریها
شما که هزار بار عتبات و زیارت خانه خدا رفتهاید و میروید چرا؟ چرا از یک خانم جوان جایی استفاده میکنید که از نگاه به او و شنیدن صدای او هزاران جوان که مشکل ازدواج دارند به «زنای ذهنی» دچار شوند. مگر قرآن نفرموده که در خویشتن داری و کار نیک همدیگر را یاری کنید نه در گناه و تجاوز.
ایستگاه تأمل:
میگویند کنیز یزید در خواب دیده بود که او با چوب بر لبان امام حسین می زند وقتی که سر امام حسین را آوردند او خواست به سر بی احترامی کند کنیز از پشت پرده با سر برهنه دوید گفت یزید نزن من در خواب دیدم حضرت زهرا ناراحت است....یزید با عجله بلند شد و گفت چرا با این وضع جلوی نامحرم آمده ای برو تو. یزید کثیف نسبت به کنیزش نه همسرش غیرتی شد ما چرا نسبت به ناموس مسلمانان چوب حراج میزنیم .(1)
معرفی منبع: نابرابری و ستم جنسی حسین بستان، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
شعار این هشدار
امام باقر عليه السلام : خداوند عز وجل مي فرمايد: بـه عـزّت وجـلال وعظمت وعلوّ وبلندي مقامم سوگند ، كه هيچ بنده اي خواست مرا بر خواست خودش برنگزيند ، مگر اين كه شغل وزندگي او را رو به راه كنم وآسمان ها وزمين را ضامن روزيش گردانم ودر پسِ تجارتِ هر تاجري به فكر او باشم . (2)
(1) سی دی خانواده استاد شیخ حسین انصاریان( طوبی حوزه خواهران قمWWW.WOMENHC.COM ( 2916601-0251
(2).منتخب ميزان الحكمة، صفحه ٥٨٩ .
ای (خدا)یاریگر ضعیفان»(1)
شُل نیای که ...
برخی از خانم ها به دلایلی چون هوس، غفلت، فریب، و... ممکن است آتویی مانند عکس یا فیلم و...دست دیگران داشته باشند. غالباً افراد شیاد میدانند که خانمها می ترسند که این ارتباط یا تهمت ارتباط بر ملا شود و حاضرند این امر پوشیده بماند و در مقابل هرکاری که از آنها خواسته شد انجام دهند و شیادان گاهی از این ابزار برای پرکردن جیب خود و گاهی برای خالی کردن کپسول پر شهوت خود کمک می گیرند.به این خانم ها باید گفت که نباید زیر بار این تهدیدها بروند آنها خودشان می ترسند که مبادا گیر قانون بیفتند. آنها بهتر است رابطه خود با خدا را قبل از هرچیز اصلاح کنند تا خدا هم رابطه او را اصلاح کند.
این خانمها نباید آتو دیگری دست آن افراد مریضدل بدهند باید با ضرس قاطع به آنها اخطار دهند که از قانون نمیتوانند فرار کنند و اگر دست از پا خطا کنند آنها را با قانون مواجه می کنند. خانم هایی که هشدار و اخطارهای تکراری می دهند و مرتب اگر و مگر و شرط و شروط می گذارند باخته اند یعنی نقطه ضعف خود را به آن افراد داده اند و از همین ضعف شکست می خوردند. بهتر است قبل از این که کار از کار بگذرد اگر شوهر ظرفیت دارد او را آگاه کنند و گرنه خود جداگانه با پلیس و قانون مطرح کنند.
رشد تکنولوژی و افت اخلاق
فیلم و عکس خود را در اختیار افراد غریبه و نا مطمئن قرار ندهید. بله کسی که دو روز با شما همکلاس شد و....راز دار و قابل اعتماد نیست. تصور کنید تازه به جزیره ای وارد شده اید گرسنه هستید هر میوه ناشناخته ای را برای رفع گرسنگی می خورید؟ اطرافیان ما هم همین گونه اند باید مراقب باشیم که سمی نباشند باید امتحان شان را بارها پس داده باشند.امروزه به دلیل رشد تکنولوِژی و افت اخلاق، مردان با غیرت باید اضافه کار بگیرند تا بلایی بر سر ناموسشان نیاید و زنان نیز باید حیای خود را دو جداره کنند.
خانمی میگفت:
شوهرم در اتاق خواب دوربین مدار بسته کار کرده و با اصرار از من میخواهد که به بهانه امتحان کردن لباس خانم هایی را به اتاق ببرم تا هنگامی که لباس عوض میکنند از آنها فیلمبرداری کند. برخی از آتلیهها و افرادی که از مجالس عروسی و جشن و...عکس میگیرند و فیلمبرداری می کنند با آن تجارت میکنند. و عدهای از استخر خانمها با دوربین های بسیار کوچک فیلم تهیه کردهاند و در مغازههای بوتیکی از اتاق پرو فیلم هایی تهیه شده است به همین دلیل است که در احادیث داریم اصل بر خوش بینی به مردم است مگر زمانی که فتنهها زیاد شود.
وقتی در اطراف ما داماد یک خانه به خواهر زنها، پدر به دختر، و...تجاوز میکند آیا عاقلانه نیست که در این بیابان پر خس با عصای احتیاط حرکت کنیم و در روابط درون خانوادگی و بینخانوادگی شعار و استراتژدی «به هر کس اعتماد، نشاید» سر دهیم. راستی با این فتنههایی که به شکل کادوهایی زیبا از شیشه تلویزیونها و کانال ماهواری ها به خانواده ها تقدیم میشود به کار حاج علی باید خندید؟ ببخشید نگفته بودم که میخواهیم از حاج علی با مروت برایتان داستان بگویم. حاج علی ای که هنوز براش ناموس حکم جونش را دارد. منتظرتان نمیگذارم با یک مقدمه داستان حاجعلی را بخوانید:
ادامه دارد...
خداوند هرچه آسیب پذیر است در پوشش سخت قرار داده است:
جوجه تیغی در تیغ ها
لاک پوشت در لاک
جواهرات در گاو صندوق
قلب در قفسه سینه
مغز در جمجمه
چشم در حدقه
مروارید در صدف
خانم ها در پوشش،
حیا خود زن و غیرت مرد
راننده نيسان با حركت دست حاج علی كه ساعتها كنار جاده اصلي منتظر بود، كنار كشيد. او شنيده بود كه گاهي نيسانهایی که گاو صندوق میفروشند از كنار روستا ميگذرند. با عجله به سوي ماشين دويد از پنجره سرش را داخل ماشين كرد و در حالي كه نفس نفس ميزد گفت: گاو صندوق فروشی داري؟
- راننده گفت: بله.
- چند؟
- راننده به سر و وضع و لباسهای مندرس حاج علی نگاهی كرد و گفت: گاوصندوق؟ به چه دردت ميخوره؟
- خوب نياز دارم.
- راننده با خنده گفت: گنج داري؟
- پيرمرد خنديد و گفت: یه چیز تو همین مایهها. بعد با عجله در ماشين را باز كرد و راننده را به سمت خانه خود راهنمايي كرد. به خونه که رسید با سرعت دو لنگه در را باز كرد و با صدای بلند ماشين را به داخل هدايت كرد. راننده با راهنمایی او عقب عقب وارد حیاط شد. با صدای خوبه خوبه حاج علی ترمز کرد و از ماشین پياده شد. زیر زیرکی خونه را براندازی کرد و نفس عميقي كشيد و بعد به سمت حاج علی رفت، دستي به شانه او زد و به مزاح گفت: حاجی مطمئني این خمره آهنی به کارت میاد؟
- حاجی گفت: تو ميوه را بخور چه كار داری به درختش؟ گاو صندوقت را بفروش چه كار داري به اين كارها.
راننده حرفش را نيمه تمام گذاشت، و گفت: صلاح کشور خویش خسروان دانند. بهتره گاو صندوق را پیاده کنم و میوه رو بگیرم و برم. گاو صندوق را با کمک همدیگر پیاده کردند. حاج علی رفت داخل منزل مزد راننده بیاورد بعد با تأخیری آمد و پول را به او داد. راننده در حالي كه با ترديد و كنجكاوي به پيرمرد و خانه ساده اش نگاه مي كرد سوار ماشين شد و از خانه خارج شد. پيرمرد در را پشت سر راننده بست. سپس به سمت گاو صندوق رفت هنوز به گاو صندوق نرسيده بود كه متوجه شد كسي در میزند، باز كن درب را باز كن. حاجی در را باز كرد راننده نيسان در حالي كه پاره آجري در دست داشت پشت در ايستاده بود. در که باز شد گفت ببخشید با کلید در زدم متوجه نشدی مجبور شدم هنوز حرفش تموم نشده بود که حاج علی به او گفت كاري داري ؟
راننده پاره آجر را كه براي در زدن برداشته بود گوشهاي پرت كرد و گفت: کار که نه. میترسم به کارت نیاد، متوجه شدم پول گاو صندوق را كه ميخواستی جور كنی تو خونه همه سوراخ سمبه ها را گشتی و به راحتي جور نكردي . جون من بگو اين گاو صندوق را براي چي مي خواهي آخه من براي خيلي ها گاو صندوق بردم اما آنها وضع شان با شما بسيار فرق داشت. آنها خانه و سر وضع آن چناني داشتند اما شما...هنوز حرف هاي راننده تمام نشده بود كه حاجی خندید اشاره ای به سرش کرد و گفت : اگه بهت بگم قول ميدی دست از سر كچلم برداري ؟ راننده فضول گفت : بگو. از خدا كه پنهون نيست از شما چه پنهان، شنيدم تو آبادي دزد پيدا شده من بار شیشه دارم؛ زن و دو تا دختر دارم. مرد است و غیرتش، راستش ترس برم داشته که نکنه وقتی خونه نیستیم، دزد به خانه ما بيايد و هنگام دزدي آلبوم و فيلم هاي عروسی و خانوادگي ما را ببره.
الیسَ اللهُ بکافٍ عبدهُ (2)
آیا خدا برای بندهی خود کافی نیست؟
مرا در روشنها می جست .
تار و پود اتاقم را پیمود
و به من ره نیافت .
نسیمی شعله فانوس را نوشید .»(1)
فانوس
در دين از دو حياء سخن به ميان آمده است حياي ناپسند و حياي پسنديده: در برخي از خانواده ها هستند والديني كه به جاي دختر بدون اين كه او را درجريان بگذارند خواستگارش را رد يا قبول ميكنند. اگر خواستگاري را نميپسنديد و سکوت کنید دچار حیای مذموم هستید، چون شما در واقع براي يك عمر زندگي تصميم ميگيريد و به خواستگارتان خيانت كرديد چون او صادقانه به سوي شما آمده و صَداق(مهريه) را علامت صداقتش قرار داده است و گمان ميكند شما هم به او علاقه داريد. و از همه بدتر اين كه به فرد ديگري علاقه داشته باشيد و تا مهرديگري در دلت جا دارد مهمان (خواستگارجدید ) را قبول كنيد كه خود اين منشا ناسازگاري، گيردادنها و گاهي هم خيانت و ارتباط نامشروع (تلفني و ...) ميشود.
پس بر غول حياي مذموم براي رفع و دفع مفاسد بالا غلبه كنيد. البته براي اين كارلازم نيست با والدين درگير شويد يا بي احترامي كنيد با رعايت ادب، با جلب حمايت از نزديكان رازدار و...ازخواسته منطقي خود دفاع كنيد.به یاد داشته باشید که قاطعیت که بهترین الگوی ارتباطی است و سبب حفظ سلامت روان ما و بهداشت روابط مان با دیگران میشود از فرمول زیر پیروی می کنید:
نکته: صمیمیت در روابط با نامحرم به معنی رابطه نیک با حفظ حدود شرعی است.
شعار این هشدار
پيامبر خدا صلي الله عليه وآله : حيا دو گونه است حياي ناشي از
خرد وحياي برخاسته از نابخردي . حياي خرد خيز دانش است وحياي نابخردانه جهل وناداني .(2)
(2)سهراب سپهری
(1) منتخب ميزان الحكمة، صفحه ١٧١
ای راهنمایم در وقت سرگردانیم »(1)
کاردرمحیط مشترک
گاهی هم مشاور حسابی گیر میکند نمیداند معمایی را که جامعه جدید برای زن و مرد ساخته چگونه باید حل کند. چون در بسیاری از موارد نیاز به معجزه دارند میش و گرگ و پنبه و آتش در کنار هم باشند شرایط موجود باشد و مانع مفقود باشد و انتظار داشته باشیم اتفاقی هم نیفتد.
یک نمونه
من یک خانم هستم به مسائل دینی در حد خودم پایبندم با یک آقایی در یک اتاق 3 در4 کار میکنیم. شما چه پیشنهاد میکنید که ما سال ها با همکار کنیم ولی گرفتار چشم و ابروی هم نشویم؟ دست خودم هم نیست با التماس تو این شرکت مشغول شدم نمیتوانم جابه جا بشوم.
بزرگان و مراجع توصیه میکنند که اگر مرد یا زنی در اداره یا شرکتی یا ...کار کنند و خطر افتادن در گناه باشد باید شرایط را کنترل کنند و اگر به هیچ وجه امکان کنترل شرایط نیست بر آنها واجب است برای حفظ ایمان خود آن محیط را ترک کنند
و خدا فرموده
و َمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ وَمَن يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا؛ هر كس از خدا پروا كند [خدا] براى او راه بيرون شدنى قرار می دهد و از جايى كه حسابش را نمی كند به او روزى می رساند و هر كس بر خدا اعتماد كند او براى وى بس است خدا فرمانش را به انجام رسانده است به راستى خدا براى هر چيزى اندازهاى مقرر كرده است .
دو نکته
- پس ارتباط غیر ضروری و ارتباطی که در شرف گناه است باید قیچی شود. در این روابط که ممکن است به گناه ختم شود، بهتر است زنان متدین هوای مردان متدین را داشته باشند آنهایی که مشکل مالی ندارند به نفع مردان کنار بکشند چون مرد باید نقه زن و بچه اش را بدهد.
- شغل زن باید متناسب با ظرافت های روان شناختی و فیزیولوژیکی و مسئولیتهای حقوقی و شرعی او باشد . به همین دلیل است که وقتی پیامبر- ص – کارهای داخل منزل را به زن و کارهای بیرون از منزل را مرد سپردند و حضرت زهرا –س- بینهایت از این تقسیم کار خوشحال شدند. (2)
معرفی منبع برای مطالعه:
1- زنان قهرمان در سه جلد، اثر دکتر سید جواد بهشتی، نشرسازمان نهضت سوادآموزی.
2- راه خوشبختی اثر بانو مجتهده امین انتشارات ثقفی، اصفهان و نشر گلبهار.
شعار این هشدار
اِنَّ النّاسَ يَستَغنونَ اِذا عُدِلَ بَینَهُم وَ تُنزِلُ السَّماءُ رِزقَها وَ تُخرِجُ الاَْرضُ بَرَكَتَها بِاِذنِ اللّهِ تَعالى (3)
اگر در میان مردم عدالت برقرار شود، همه بی نیاز می شوند و به اذن خداوند متعال آسمان روزى خود را فرو می فرستد و زمین برکت خویش را بیرون می ریزد
(1)مفاتیح الجنان، دعای جوشن.
(2) در بازار ماهی فروشها خانم هایی را دیدم که بین مردان نامحرم ماهی های سنگین که بوی زُخم می دادند را جابه جا میکردند. تناسب های لازم را ندارد.
(3)کافى، ج 3، ص 568، ح 6
محبت شغلی.
زن با عصبانیت رو به شوهرش کرد گفت .تو اصلا به من توجه نداری کمی از همسایه مان که باغبان است یاد بگیر.هر وقت می خواهد زنش را صدا کند می گوید.گل سرخم بیا.گل نرگسم.بیا... :hamdel:
مرد که دل خوش از زنش نداشت و شغلش هم آهنگری بود گفت باشد من هم نسبت به شغلم تو را صدا می زنم و از فردا صبح زنش را اینطور صدا زد ای مته قلبم بیا.ای سوهان روحم بیا ای پتک و چکش مغزم بیا..... . (1):_loool:
(3)لطیفهها و طنزهای شیرین ازدواج و زناشویی، احمد ایزانلو، نشرشیفتگان پرواز،[=B Mitra]48
خورشید رفت.آفتابگردون دنبال خورشید می گشت.
ستاره ای چشمک زد.آفتابگردون سرشو پائین انداخت! گل ها هرگز خیانت نمیکنند .
لاک غیرت
چرا باید والدین هشدار برای کبرا را جدی بگیرند؟
برای این که خداوند هرچه آسیب پذیر است را در پوشش سخت قرار داده است.
جوجه تیغی در تیغها
لاک پوشت در لاک
جواهرات در گاو صندوق
قلب در قفسه سینه
مغز در جمجمه
چشم در صلبیه و حدقه
مروارید در صدف
خانم ها در پوشش غیرت مرد و حیا خود
دو نکته:
1- خانم کارشناسی در یکی از برنامههای تلویزیونی در تحلیل خود حرف دقیقی زد، میگفت یکی از دلایل آسیب پذیر شدن دختران و خانمها سست شدن سپر غیرت مردانشان است و زنان باید از آنها بخواهند، محکمتر باشند و مقتدرتر.
2- خانمهایی میگویند: شوهرمان سیب زمینی اند در بازار، خانه اقوام و... که میرویم مردان هوسباز ما را با چشمهایشان درستی قورت میخورند ولی شوهران ما چایی میخورند و به جوک و جفنگ های آنها میخندند.
3- دختری میگفت: اگر پدرم بیشتر مراقب من بود من آسیبی نمی دیدم.
4-زیر رگبار باران چتر محدودیت دلپسندی است که مصونیت زاست. در باران هوسها از زیر سپر غیرت( شوهر، برادر، پدر) جابهجا نشویم، تا مصون بمانیم.
گلخانه حجاب و تند باد کشف حجاب
آن سال، زمستان سختی بر گل غیرت گذشت؛ سالی که دزد استعمار، دندان طمع به گنج عفت داشت. آن سال، پدر ناپاک استعمار، در زباله دان فکر شاه ایران کشته شد و مزدوران داخلی، به آن آب و رنگ روئیدن و جرئت جوانه زدن دادند.
چادر، که سنگر ضد گلوله نگاه های حرام و سپر تیر نظرهای مسموم بود را ممنوع کردند.
گلخانه حجاب، دیگر نمی توانست در خزان هوس ها و سوز نگاه های مریض، بال حفاظت خود را بر سر گل حساس عفاف و شکوفه های پاکی بکشد.
آن سال، پر رنگ ترین مُهر بی هویت و وابستگی، بر پیشانی شخص اول مملکت، رضاخان، حجاب حلقه به گوشی او را برای همه کنار زد.
کشف حجاب، تشویق عقاب تیز پنجه وسوسه ها، برای شکار غزال معصومیت هاست.
کشف حجاب قصه گریه گرگ استعمار برای مظلومیت گوسفندان است.
کشف حجاب، باز گذاشتن دست چنگ و خراش های نامحرم بر صورت بی صدف و حساس مروارید زن است.یعنی خارج کردن حلقه پند زهرا از گوش ارادت.
ای زن به تو از فاطمه این گونه خطاب است ارزنده ترین زینت زن حفظ حجاب است
کشف حجاب، جا گذشتن وصیت نامه شهدا در دورترین زاویه فراموشی است.
کشف حجاب، یعنی با کلنگ دین ستیزی، به جان خانه حکمت خدا رفتن.
کشف حجاب، قارچ سمّی خوش رنگی بود که از جام پر زهر استعمار، خبر از مکر ترقی و پیشرفت می داد؛ ستمی که اگر نوشیده می شد، اثرش تا انتهای آبرو و عفت نمایان شد و جگر پاکی را تکه تکه می کرد.
و زنان ما در آن روز فریاد زدند که اگر سر برود، حجاب نمی رود. ندا دادند که خزان وابستگی، بهار پیشرفت را تیره کرده نه حجاب چادر . (1)
امام صادق عليهالسلام
عِفُّوا عَنْ نِساءِ النّاسِ تَعِفَّ نِساؤُكُمْ ؛(2)
به زنان مردم عفّت ورزيد تا زنانتان عفّت ورزند و پاک بمانند.
(1)م.ح قدیری، اشارات: شماره 56
(2)مجمع البيان، ج 6 ، ص 198
مانند شارژ برای گوشی همراه است»
دق و دلی
در روایات ما سفارش شده که زندگی ما باید براساس برنامه و زمان بندی تنظیم شود. به دلیل برنامه نداشتن و نداشتن مدیریت زمان بسیاری از ما به بیراهه های افراط و تفریط رفته ایم و از جاده تعادل خارج شده ایم و این امر سبب بسیاری از فشارهای روانی است. اغلب افراد رشد کاریکاتوری در این بخشها دارند مثلا آن قدر کار میکند که جایی برای تفریح باقی نمی ماند و... بسیاری از خانمها به دلیل یک نواختی کار منزل دچار روزمرگی و پژمردگی میشوند و برخی به دلیل کار بیحساب رمق خود را میگیرند. در هر دو صورت دچار استرسهایی میشوند که نتیجه آن بیماریهای روان- تنی مانند سردرد، زخم معده، و نارضایتی همسر و فرزندان از آنها میشود.
استرسهای یاد شده سبب میشود که خانم خانه دچار کم ظرفیتی روانی، عاطفی، معنوی و ذهنی شود و در تربیت کودک موفق نباشد گاهی او بدون توجه به این ضعفها و عیب کار خود دنبال رفع اشکالات فرزند خود میگردد و همه مشکلات را به او نسبت می دهد، در حالی که کودکان در اغلب موارد آیینه تمام نمای مشکلات ما هستند و خود عیبی ندارند. البته همین امر در مورد مرد هم صادق است اما این جا سخن در مقام مادری و تربیت کودک بود. بنابر آن چه گفته شد تأکید میشود که با توجه به روایت تلاش شود که زندگی خود را با برنامه و زمان بندی جلو ببریم.
در روایات به داشتن تفریح و استفاده از لذتهای حلال برای شارژ روانی و آماده شدن برای امور دیگر تأکید زیادی شده است .(1)
یک ساعت ویژه
مردی دیروقت، خسته از کار به خانه برگشت. دم در پسر پنج ساله اش را دید که در انتظار او بود.
سلام بابا! یک سئوال از شما بپرسم؟
- بله حتماً. چه سئوالی؟
- بابا ! شما برای هرساعت کار چقدر پول میگیرید؟
مرد با ناراحتی پاسخ داد: این به تو ارتباطی ندارد. چرا چنین سئوالی میکنی؟
- فقط میخواهم بدانم.
- اگر باید بدانی، بسیار خوب میگویم : 20 هزار تومان
پسر کوچک در حالی که سرش پائین بود آه کشید. بعد به مرد نگاه کرد و گفت : میشود 10 هزار تومان به من قرض بدهید؟
مرد عصبانی شد و گفت : اگر دلیلت برای پرسیدن این سئوال، فقط این بود که پولی برای خریدن یک اسباب بازی مزخرف از من بگیری کاملآ در اشتباهی، سریع به اطاقت برگرد و برو فکر کن که چرا اینقدر خودخواه هستی. من هر روز سخت کار می کنم و برای چنین رفتارهای کودکانه وقت ندارم.
پسر کوچک‚ آرام به اتاقش رفت و در را بست.
مرد نشست و باز هم عصبانی تر شد: چه طور به خودش اجازه میدهد فقط برای گرفتن پول از من چنین سئوالاتی کند؟
بعد از حدود یک ساعت مرد آرام تر شد و فکر کرد که شاید با پسر کوچکش خیلی تند و خشن رفتار کرده است. شاید واقعآ چیزی بوده که او برای خریدنش به 10 هزار تومان نیاز داشته است. به خصوص اینکه خیلی کم پیش می آمد پسرک از پدرش درخواست پول کند.
مرد به سمت اتاق پسر رفت و در را باز کرد.
- خوابی پسرم ؟
- نه پدر، بیدارم.
- من فکر کردم شاید با تو خشن رفتار کرده ام. امروز کارم سخت و طولانی بود و همه ناراحتی هایم را سر تو خالی کردم. بیا این 10 هزار تومانی که خواسته بودی.
پسر کوچولو نشست، خندید و فریاد زد : متشکرم بابا ! بعد دستش را زیر بالشش برد و از آن زیر چند اسکناس مچاله شده در آورد.
مرد وقتی دید پسر کوچولو خودش هم پول داشته، دوباره عصبانی شد و با ناراحتی گفت : با این که خودت پول داشتی، چرا دوباره درخواست پول کردی؟
پسر کوچولو پاسخ داد: برای اینکه پولم کافی نبود، ولی من حالا 20 هزار تومان دارم. آیا میتوانم یک ساعت از کار شما را بخرم تا فردا زودتر به خانه بیایید؟ من شام خوردن با شما را خیلی دوست دارم ...
شعار این هشدار
فرزندان ما امانتهای خدا در دستان ما هستند، با تربیت مسموم این امانات را ضایع نکنیم
(1)نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره 390
در حال بگسلد چو شود تند آدمی
هموار و نرم باش که شیر درنده را
زیر قلاده بُرد توان با ملایمی » (1)
رابطه زناشويي
زوجها باید نسبت به رابطه زناشويي حساس باشند. رابطه زناشويي بايد براي زن و شوهر، هر دو، رضايت بخش باشد. زني كه سرد است بايد خودش را بررسي كند گاهي اين سردی ریشه در افسردگي یا اضطراب یا مشكلات جسمي( اختلال تیروئید) و یا نوع تربیت جنسی والدین (بد دانستن این رابطهها و...) دارد و زماني در احساس ناهمخواني با شوهر و كينه، اعتراض، انتقام و ناآگاهي مرد از نحوه تعامل سالم در این روابط با زن ریشه دارد. از آنجا كه رابطهزناشویی نقش مهمي در عشق بين همسران دارد و بسیاری از جدایی ها و مشاجرات ناشی از به هم خوردن این رابطه است، باید موانع آن با مشورت و مطالعه و کمک از متخصص برطرف شود. بسياري از ارتباط مردان با زنان غريبه ريشه در بي اهميت شمردن اين رابطه در منزل دارد. توجه داشته باشيد مردتان به دلیل تفاوت روانشناختی و فیزیولوژیکیاش با شما به مسأله زناشويي «توجهخاص» دارد اگر رابطه را رد كنيد او تفسيرش اين است كه «او» را رد كردهايد نه رابطه زناشويي را.
البته اين به معني اين نيست كه خانمها نيازي به رابطه ندارند. اگر خانمي متوجه ميشود كه شوهرش در رابطه زناشويي مشكل دارد بايد او را تشويق كند تا مشكل را بر طرف كند. بسیاری از روابط نامشروع زنان هم از مشكلات جنسي شوهرانشان ناشي ميشود.
شعار این هشدار
رابطه زناشویی مانند بخاری
در زمستان روابط گرما بخش است.
آنهایی که این بخاری گرمابخش را به هر دلیلی
خاموش میکنند اصل رابطه آنها از سرما خواهد مرد.
زلزله روابط
آخر شاه نامه
پسری وقتی با پیکان پدرش رفت بالای شهر تهران و ساعاتی بین ماشینهای آن چنانی گشت وقتی برگشت گفت: این ماشین به درد عمهات میخورد. تجارب میگوید هرج و مرج در ارتباط بین زن و مرد در هر مکانی باشد هرچند در مکان مقدس و...به نفع هیچ کس نیست؛ آخر این شاه نامه خوش نیست. این ارتباط برای استحکام بنیان خانواده ضرر دارد. اما بیش از هر چیز زن آسیب میبیند که به او نگاه ابزاری میشود.
خواب و بیداری
مردان: بسیاری از مردان بیوجدان یادشان می رود که همسرشان در خانه چه سختی ها میکشد یادشان می رود که خانمشان موقع پختن ماهی دستش به ماهی تابه چسبید و موقع غباری گیری اتاقها چهرهاش خسته شده بود و عرق از پیشانیشان میریخت و به دلیل مراقبت از فرزندشان شب خواب درستی نرفت. این مردان وقتی در بیرون با خانمی مواجهه میشوند که با چهرهای گشاده با او برخورد میکند یا محترمانه و با تبسم صدایش میکند و...فکر میکنند که او فرشتهای است که از آسمان آمده و تافته ای جدا بافته است. در حالی که این خانم هم در روابطش با همسر یا پدرش این قدر شیک برخورد نمی کند ممکن است در منزل حال و حوصله کسی را هم نداشته باشد.
زنان: بسیاری از زنان هم وقتی در بیرون از منزل با لباس شیک و شوخ طبعی مردی مواجهه میشوند و لطفی در حقشان میکنند. یادشان میرود که همسرش برای این که او را ببرد تفریح سر و وضعش برای تعمیر ماشین روغن مالی شد و ...
گمان میکنند این از زمین تا آسمان با شوهر یا پدرش فرق دارد فکر میکند این مرد هرگز عصبی نمیشود و...ولی اصلاً گمان نمیکند که این مرد هم می تواند لباس شیک و شوخی را برای شکار دیگران به تن کند می تواند بر خلاف شوهرش ده نام و دوست زن و دختر در گوشی اش داشته باشد.طبیعی است رابطه زن و مرد در بیرون از خانه چون خارج از تعهد است و افراد مسئولیتی نسبت به هم دارد ممکن است با همدیگر عاطفی تر برخورد کنند و احترام هم را بیشتر داشته باشند در حالی که اگر با همان ها مسئولیتی مشترک داشته باشد مشخص می شود که چقدر انصاف وجود دارد
کاش محک تجربه آید به کار
تا سیه رو شود هر که در او غش باش
معنی تفاهم
به یاد داشته باشید که تفاهم قرص و آمپول ندارد تفاهم مانند یک بازی فوتبال نیاز به تحرک و پویایی دارد مؤلفه های تفاهم عبارتند از:
تفاهم = توانایی تحمل تفاوتها
تمثیل: «ارتباط بیمرز زن و مرد مانند زلزله ساختمان خانواده را به لرزه در میآورد و بر سر آنها خراب میشود.»
دوستی دو نامحرم
روزی مردی هوس باز و گناهکار به شیطان که مانند پیرمردی مردنی مجسم شده بود گفت: تو شطانی؟ تو مردنی چه میکنی که این همه از تو بد میگویند. من خودم ختم روزگارم تجاوز به ناموسها دزدی، خیانت، حق خوری و.. کردم، ولی باز از تو سخن به میان است؟! شیطان گفت: کار خاصی نمیکنم. او به شیطان گفت: بیا یک ماه کار خلاف کنیم آخر ماه بیاییم مقایسه کنیم.
شیطان قبول کرد. بعد از یک ماه آن مرد یک طومار گناه شمرد شیطان گفت: من فقط تونستم به دل یه دختر بیندازم که به پسری تماس بگیرد و اس ام اس بزند و تا رفیق شدند. مرد خندید و گفت: همین؟!. شیطان گفت: کمه؟! من اگر بتونم یک تخم حرومی مثل تو درست کنم با این کارم کافیه.
شعار این هشدار
پيامبر خدا صلي الله عليه وآله :
بر هر عضوي از اعـضاي انـسـان بـهـره اي
از زنا نوشته شده كه لاجرم به آن مي رسد؛
مثلاً زناي چشم نگاه كردن است وزناي پا ، رفتن
(به سوي گناه) وزناي گوش ، شنيدن (صداهاي حرام ) .(1)
برد او را که نبود اهل نماز»
شغل شوهر
هنگام خواستگاري نسبت به شغل و تدّين شوهرتان حساس باشيد. اگر شغل او به گونهاي است كه باخانمهاي زيادي ارتباط دارد و ازسوي ديگرشوهرتان ايماني ندارد يا سست ايمان است. وخدادرزندگياش حضور ندارد بسيار درانتخاب تان حساس باشيد. بسياري از خانمها بعد از ازدواج شان ميپرسند شوهران ما با خانم هايي ارتباط ( چت،اس ام اس و..) دارند،چه كنيم؟ برخي از آن ها به خانم مقابل تماس مي گيرند و بد وبيراه مي گويند و يا با شوهرشان مشاجره ميكنند.
بهتراست از ابتدا ي خواستگاري نسبت به فردي كه ميخواهيد انتخاب كنيد حساس باشيد واعتقاد ونحوه برخورد خود را در رابطه با اين روابط شفاف بيان كنيد و اگر درزندگي متوجه شديد او با فردي ارتباط نامشروع دارد راحت با آن كنارنياييد چون عادت میشود این عادت بد به این راحتی ریشه کن نخواهد شد.
خانمي ميگفت: شوهرم اول قبول نميكرد بعد كه مدرك به او نشان دادم به دست وپايم افتاد و ميگفت اين يك «نوع بيماري» است تو بايد با آن كنار بيايي. بیماری جلوه دادن گناهان یک نوع حقهای است که اخیراً در سایتها و ماهواره ها برای به ابتذال کشیدن مردان ایران زمین و «تخدیر عقل» آنها و در نتیجه وابسته کردن ایران به آنها استفاده میکنند.
شعار این هشدار
مهمترين عامل بازدارنده ازروابط نامشروع
تقويت اهرم دروني خداترسي وخود را درمحضراو و امامان ديدن است
یه فوت ، دو فوت
پشت فرمون بودم كه موبايلم زنگ خورد.:Graphic (28):
الو؟...الو...؟ بفرماييد...
چرا جواب نميدين...؟
جواب نمي داد.
فقط فوت مي كرد.
گفتم:
اگه زشتي يه فوت كن.
اگه خوشگلي دو تا
دو تا فوت كرد:khandidan:
گفتم:
اگه اهل قرار گذاشتن نيستي يه فوت كن
اگه هستي دو تا
بازم دو تا فوت كرد :Ebraz Doosti:
فردا ناهار، ساعت دوازده، نايب وزرا
،اگه نه يه فوت
اگه آره دو فوت
بازم دو تا فوت كرد:yes:
***
فردا صبح در پوست خودم نمي گنجيدم.
همه فكر و ذكرم قرار ناهارم بود.
از خونه كه داشتم مي رفتم بيرون زنم صدام كرد: عزيزم ناهار مي آي خونه؟
نه عزيزم ؛ امروز ناهار يه جلسه مهم با هيئت مديره داريم.
زنم گفت:
اگه مي خواي گردنتو بشكنم يه فوت كن :ajab:
اگه مي خواي پاتو قلم كنم، دوتا! :kill:
عروس و مادر شوهر
زود قضاوت نکنید...
مسئولین یک مؤسسه خیریه متوجه شدند که وکیل پولداری در شهرشان زندگی میکند و تا کنون حتی یک ریال هم به خیریه کمک نکرده است. پس یکی از افرادشان را نزد او فرستادند..
مسئول خیریه: آقای وکیل ما در مورد شما تحقیق کردیم و متوجه شدیم که الحمدالله از درآمد بسیار خوبی برخوردارید ولی تا کنون هیچ کمکی به خیریه نکردهاید. نمیخواهید در این امر خیر شرکت کنید؟
وکیل: آیا شما در تحقیقاتی که در مورد من کردید متوجه شدید که مادرم بعد از یک بیماری طولانی سه ساله، هفته پیش درگذشت و در طول آن سه سال، حقوق بازنشستگیاش کفاف مخارج سنگین درمانش را نمیکرد؟
مسئول خیریه: (با کمی شرمندگی) نه، نمیدانستم. خیلی تسلیت میگویم.
وکیل: آیا در تحقیقاتی که در مورد من کردید فهمیدید که برادرم در جنگ هر دو پایش را از دست داده و دیگر نمیتواند کار کند و زن و 5 بچه دارد و سالهاست که خانه نشین است و نمیتواند از پس مخارج زندگیش برآید؟
مسئول خیریه: (با شرمندگی بیشتر)نه . نمیدانستم. چه گرفتاری بزرگی ...
وکیل: آیا در تحقیقاتتان متوجه شدید که خواهرم سال هاست که در یک بیمارستان روانی است و چون بیمه نیست در تنگنای شدیدی برای تأمین هزینههای درمانش قرار دارد؟
مسئول خیریه که کاملاً شرمنده شده بود گفت: ببخشید. نمیدانستم این همه گرفتاری دارید ...
وکیل: خوب. حالا وقتی من به اینها یک ریال کمک نکردهام شما چطور انتظار دارید به خیریه شما کمک کنم؟
کتاب آدمها را نمیتوانیم از روی جلد یا ورق زدن چند صفحه از رفتار و ظاهرشان بخوانیم. حاذقترین روانشناسان نیز نمیتوانند بگویند من کاملاً افراد را میشناسم بسیاری از انگیزه های رفتاری دیگران بر ما پوشیده است به همین دلیل است که در روایات ما توصیه شده تا آنجایی که میتوانیم رفتار برادران دینی را
حمل بر خوبی کنیم و به آنها گمان بد نبریم. و البته این تا حدود زیادی به نفع سلامت ذهن خودمان از تنشها و تشویشهای فکری است به همین دلیل است که امروزه در کلینکهای مشاوره به افرادی که کینه دیگران را به دل میگیرند و به خود آسیب میزنند مهارت برگزاری مراسم بخشش و دفن کینهها و دلخوریها را آموزش میدهند.عروس اگر از ابتدا دل مادر شوهر را شكار كند كارش خيلي راحت ميشود. به ياد داشته باشيد برخورد و برداشت اول در ارتباطات نقش بسيار مهمي دارد. اما اگر مادر شوهر او را نپذيرد و يا مشروط بپذيرد معلوم نيست آينده ارتباطي آنها چه ميشود. مادر شوهراني كه خود عروسشان را گزينش ميكنند بعداً ممكن است هزار ايراد از او بگيرند تكليف عروسي كه در غياب مادر شوهر با پسرش ارتباط داشته معلوم است در اين مواقع مادر شوهر ميگويد فرزند مرا چيز خور كردهاند يا فريب دادهاند يا خودشان را به او بستهاند اگر سن و شرايط اجتماعي و اقتصادي دختر مناسب نباشد اين وضع بدتر است.
به گوش باش و به هوش
اگر پسري از شما خواستگاري کرد ولي مادرش قبول نكرد هرگز وارد خانه او نشو. تا زماني كه او هم از شش دانگ دلش راضي شود. پسرهايي كه داغ اند ابتدا ممكن است بگويند زندگي ما جداست و من تصميم گيرندهام ولي تجربه نشان داده است كه به تدريج پسر و مادر شما را سبب جدايي از خانوادهاش ميدانند. ارتباطشان را شروع ميكنند و شما ناچاريد در خانهاي رفت و آمد كنيد كه هر بار با خود حرفهاي تندي را بيرون ميآوريد.
ادامه دارد...
چند نکته مهم
1. درفاميل شوهرتان جوري رفتار كنيد كه خانمهاي ديگر فاميل حامي شما شوند و در غياب شما از شما تعريف كنند و پشتبان شما باشند..
2. مراقب افرادي باش كه سخن چين هستند از زير زبان شما حرف ميكشند و به مادر شوهرتان ميگويند و يا از ابتدا قصد برهم زدن رابطهها را دارند.
3. بهتراست كارحمايت از شما رابه شوهرتان واگذاريد ان هم وقتي كه شما نيستيد.
4. اجازه دهيد گاهي شوهرتان تنهايي به ديدار خانوادهاش برود.
5. در ارتباط با مادر شوهر سلطه گر يا سلطهپذير نباشيد. قاطع باشيد يعني بدون گوشه كنايه با صراحت و صميميت و احترام متقابل حرفتان را بيان كنيد.
6. مرز زندگيتان با مادر شوهرتان مشخص باشد. واين مرز بندي اگر وجود ندارد با درخواست غيرمستقيم يكي از فاميل براي حفظ حرمت ها ايجاد شود تا فكر نكند عروس است كه ميخواهد فرزندش را از او جدا كند.
داستانک: مادر شوهر و سم
دختری بعد از ازدواج نمی توانست با مادرشوهرش کنار بیاید و هر روز با او جر و بحث می کرد.
عاقبت دختر نزد داروسازی که دوست صمیمی پدرش بود رفت و از او تقاضا کرد سمی به او بدهد تا بتواند مادر شوهرش را بکشد!
داروساز گفت اگر سم خطرناکی به او بدهد و مادرشوهرش بمیرد،همه به او شک خواهند کرد،پس معجونی به دختر داد و گفت که هر روز مقداری از آن را در غذای مادرشوهر بریزد تا سم معجون کم کم در او اثر کند و او را بکشد و توصیه کرد در این مدت با مادرشوهر مدارا کند تا کسی به او شک نبرد.
دختر معجون را گرفت و خوشحال به خانه برگشت و هر روز مقداری از آن را در غذای مادرشوهر می ریخت و با مهربانی به او می داد.
هفته ها گذشت و با مهر و محبت عروس،اخلاق مادرشوهر هم بهتر و بهتر شد تا آن جا که یک روز دختر نزد داروساز رفت و به او گفت : دیگر از مادرشوهرم متنفر نیستم. حالا او را مانند مادرم دوست دارم و دیگر دلم نمی خواهد که بمیرد، خواهش می کنم داروی دیگری به من بدهید تا سم را از بدنش خارج کند.
داروساز لبخندی زد و گفت : دخترم، نگران نباش. آن معجونی که به تو دادم سم نبود بلکه سم در ذهن خود تو بود که حالا با عشق به مادرشوهرت از بین رفته است.( بله برای پیروزی ابلیس کافی است آدمهای خوب دست روی دست بگذارند).
شعار این هشدار
به شیرین زبانی و لطف و خوشی
توانی که پیلی به مویی کشی
که با من هرچه کرد آن آشنا کرد"
عروسك شوهر
برخي از افراد ناشی به خانمهايي كه شكايت ميكنند كه شوهرشان با خانمهاي ديگر ارتباط مستقيم يا غيرمستقيم دارند توصيه ميكنند كه هميشه تمكين خاص گرم(روابط زناشویی) داشته باش، سرد نباش و خودت را براي او آرايش كن و...اين توصيهها در جاي خود خوب است و باید باشد اما همه مشکل حل نمیشود، اما نبايد فراموش كنيم كه شما عروسكي در دست شوهرتان نيستيد. او با كل شخصيت شما ازدواج كرده است، نه صرفاً جلوههاي زيباي شما. او بايد شيفته «صورت» و «سيرت» تان شود. مردي كه اسير صورت زيبا است احتمالاً فردا كه چهره شما از شادابی افتاد و يا فرد زيباتري را ديد همه چيز را فراموش ميكند؛ بنابراين توصيه ميكنم كه
اولا خودتان براي خودتان «ارزش» قائل شويد تا شوهرتان هم براي شما ارزش قائل شود.
ثانياً تمكين خاص و آرايش و رابطه زناشويي را جدي بگيريد چون نقش كاتاليزور(1) براي عشقتان دارد.
ثالثاً هميشه كاري كنيد كه براي شوهرتان تازگي داشته باشيد. كتاب شخصيت شما تنها به جلد جسمتان خلاصه نميشود تا شوهرتان چند روزه آن را مروركند.
چند راهکار
براي خود وقت خلوت، دعا و نماز و دوستان صميمي داشته باشيد، كلكسيوني از كتابهاي مورد علاقه خود به تدريج تهيه كنيد، خانه داري شما را از رشد باز ندارد مهارتهاي مختلف كامپيوتر، آشپزي، كمكهاي اوليه و...را ياد بگيريد. با اقوام خودتان كه پشتوانه شمايند، رفت و آمد داشته باشيد. وقتي شوهرتان متوجه شود كه خودتان و ديگران هم براي شما ارزشي قائل هستند، نگاه مثبتي به شما خواهد داشت.
ناگفته نماند كه شوهر هر چه ديندارتر و با وجدانتر باشد بهتر به شما بها میدهد و نگاه ابزاري به شما ندارد. در روايت داريم اگر بناي رابطه و دوستي ديني و خدايي باشد دوستي پايدارتر خواهد بود چون دين پايداراست. پس باید در ابتدا فرد دیندار را برای زندگی خود گزینش کرد و اگر ازدواج کرده ایم و شوهرمان از دین فاصله دارد باید او را کمک کنیم با دین و جلوه های جذابش آشنا شود برای اطلاع از راهکارهای روانشناختی جذب همسر به دین از مشاوران 09640 کمک بگیرید.
شعار این هشدار
بین احساس ارزشمندی(نه تکبر و خودپسندی) شما از خودتان و برخورد دیگران با شما همبستگی وجود دارد. اگر شما خودتان را بی ارزش بدانید با شما همانگونه رفتار میشود.