نکات و سخنان گهربار از آیت الله امجد حفظه الله

تب‌های اولیه

343 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

آیت الله محمود امجد:



توجیه المسائل را ببندیم






[=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]1.مواظب باشيم! برخی، ما طلبه‌ها را نمي‌خواهند و بعضی هم به ما احترام مي‌كنند، با اينها حواسمان پرت نشود، بايد ديد ما كه بوده‌ايم؟ اين احترام‌ها همه مسوليت مي‌آورد. همه كمالات مخصوص خداست.

[=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]2. انشاء الله خدا ما را هدایت کند اگر ما عمل و اخلاق می خواهیم همین است ولی اگر سخنرانی بخواهیم فرق می کند . با سخنرانی کاری درست نمی شود؛ چون سخنران زیاد است . حجاج وقتی به منبر می رفت و سخنرانی می کرد ، چنان صحبت می کرد « خلقتم للبقاء لاللفناء» ولی در عین حال وقتی خون می ریخت به شکرانه آن روزه می گرفت.

[=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]3.بر مردم سخت نگیرید چشم پوشی کنید . حدیث محکم بخوانید . آیات متشابه برای مردم نخوانید.

[=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]4.آدم باید متواضع باشد ؛ یعنی برای خودش امتیازی قائل نباشد و حق را ولو از یک بچه قبول کندنه اینکه گردنش را کج بگیرد و کج و معوج راه برود.

[=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]5.جامعه دینی نباید دروغ بگوید. حق نداریم در انتخابات ، تهمت به نامزدهای دیگر بزنیم.

[=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]6.هرکس هر حرف خوبی زد از آن استقبال کنید و نیز دفاع بی خود و نفی بی خود هم نکنید براساس علم و یقین رفتار کنید.

[=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]7.حرفی نزنیم که عمل نکنیم.

[=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]8.خداوند همه اش رحمت است ؛ چرا ما آن را با وحشت به مردم معرفی می کنیم.

[=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]9.کو ، شاه که تمام دنیا برایش گهواره بود؟ کارش به جایی رسید که در خیابانهای ایران هم جایی نداشت! عبرت بگیریم.

[=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]10.حق ملاک است نه شخص . امام راحل (رضوان الله تعالی علیه) را می خواهیم برای حق .رهبر معظم (دامت برکاته)را می خواهیم برای حق.

[=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]11.اگر ما اهل استماع و شنیدن باشیم بیشتر دردهای مردم حل می شود.

[=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]12.توجیه المسائل را ببندیم توضیح المسائل را بگشائیم.

[=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]13.ما از انتقاد بدمان می آید و از تملق خوشمان! باید به عکس شود تا رشد پیدا کنیم.

[=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]14.مخالف و موافق در پیشگاه علامه طباطبائی علیه الرحمه خضوع داشتند.

[=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]15.تمام مشکل ما این است که از آن چیزهایی که داریم نمی خواهیم دست بکشیم.

[=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]16.اصلاحات باید از خود شروع شود.

[=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]17.اگر سخت بگیری خداوند از تو سخت گیرتر است اشدّ المعاقبین

[=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]18.از احدی کینه ندارم حتی اگر پدر و فرزندم را هم بکشند و معذرت خواهی کنند در می گذرم.

[=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]19. اگر روضه ای که برای رهبر معظم می خوانی با روضه ای که برای یک بچه می خوانی فرق کند مرخّصی!

[=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]20.به مطالب بولتن ها و ... خیلی ترتیب اثر ندهید . با یک جمله روزنامه که نمی توان حکم صادر کرد . فردای قیامت از ما حجت می خواهند فقط علم (یقین) حجّت است.

[=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]*** منتخب سخنرانیهای حضرت آیت الله محمود امجد در امامزاده صالح تهران

معرفی کتاب :

زلال معرفت: جام اول: بیانات استاد اخلاق و عرفان حضرت آیت الله امجد

پدیدآورنده: محمدجواد سالاریان (ویراستار)
ناشر: فرهیزش - 28 مهر، 1387

قیمت: 25000 ریال
مشخصات کتاب




  • تعداد صفحه: 230

  • نشر: فرهیزش (28 مهر، 1387)

  • شابک: 978-964-96523-6-8

  • قطع کتاب: رقعی

  • وزن: 600 گرم

روضه خوانی ایت الله امجد حفظه الله در کنار ایت الله جوادی املی و بزرگان http://www.esramagazine.net/films/moharam/as7.wmv

بسم الله خیر الاسماء
بحمدالله نکاتی از سخنان و فرمایشات حضرت استاد امجد حفظه الله بیان شد.
از بزرگوارانی که در این امر مشارکت داشتند از جمله عزیز برادر جناب کاربر طارق و بزرگواران دیگرکمال تشکر و قدردانی را داریم.از عزیزانی که مطالبی مشابه از استاد دارند، دعوت میکنیم تا برای استفاده کاربران در تاپیک قرار دهند.و من الله توفیق

1- هر وقت گرفتاری داشتید به سجده بیفتید و ذكر یونسیه را بگویید. لا إِلهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ
2- غير از چهارده معصوم نمي شود از کسی دفاع مطلق كرد، حتی عرفا.
3- نگران كردن پدر و مادر-ولو يك دقيقه-گناه است. اگر مي خواهي به منزل دير بروي ، زنگ بزن اطلاع بده تا نگران نشوند.
4- ارزش ها بايد ملاك باشد نه حزب و گروه. و الا بي دين مي شويم.
5- همه چيز را ببازيد تا برنده شويد.
6- اينقدر قرآن بايد بخواني تا بفهمي ، وقتي فهميدي ، ديگر قرآن رهايت نمي كند.
7- نه مريد ؛ نه مقام ، نه كتابخانه ؛ انسان موقع مرگ ، اينها را با خود نمي برد!
8- متاسّفانه امروز در جامعه ي ما تعقّل خيلي كم شده آقا تعقّل ؛ همين منشاء بسياري از مشكلات هست.
9- اين يك كلمه زندگي را شيرين مي كند : « من مقصّرم»
10- در قيامت با اينكه خود جهنّم از بوي بد آكنده است، باز اهل جهنّم از بوی بد عالم بی عمل در اذيّتی مضاعف اند.
11- ترك و فعل خيلي مهم نيست ، نيّت خيلي مهم است.
12- عميق ترين حرف بنده اين است: خدا هست.
13- بي خود اين طرف و آن طرف نرويم هيچ كس غير خدا كاره اي نيست.
14- خداوند گدای سمج را دوست دارد ولی در خانه خودش نه ديگران.
15- بايد فقط براي خدا كار كرد ولو كم.
16- شما عزيزان با خصوصيّات نفس ،آشنا نيستيد ! هيچ كس از عهده اش بر نمي آيد ،الّا خدا. بزرگان و نوابغ ،زمين خورده اند.
17- زندگي مشترك بر اساس تعاون و همكاري و صفا و صميميّت است نه قانونمندي(به معني خاص مضر).
18- وقار با تكبّر نبايد اشتباه شود.
19- آن چيزي كه نفس را آرام مي كند ، عشق است.
20- اگر كسي علم داشته باشد ولي حلم نداشته باشد ، مضرّ است.
21- علامت علم اين است كه خودمان كنار گذاشته شويم.
22- هواي نفس هم مثل هوا متغيّر است.
23- اگر انسان بازيگري را كنار بگذارد از اولياء خدا مي شود.
24- براي كسب اخلاص ، التماس از خدا لازم است.
25- آدم عاقل به غير خدا اعتماد نمي كند.
26- با مردم با محبّت رفتار كنيم كه محبّت بيش ترين اثر را دارد.
27- انسان به اندازه هر نفس زدنش، می‏تواند به سمت‏ خدا راه داشته باشد . هر انسان، بی‏نهایت راه به سوی خدا دارد . یکی مریضخانه می‏سازد، یکی مسجد می‏سازد، یکی به فقرا کمک می‏کند، یکی می‏تواند نماز بخواند و ... همه اینها راههایی است که می‏تواند انسان را به خدا برساند . همه اینها راه خداست; ولی گرایشها فرق می‏کند . یکی از راه مهندسی، یکی از راه پزشکی، یکی از راه روحانیت و ... هر کسی از یک راهی باید برود . خود انسان راههای فراوان دارد . بهترین راه را باید انتخاب کرد به نسبت آن گرایش و طبیعتی که در هر کسی هست .»
28- به جوان می گیم ای جوان! من نمی خوام تو رو به سمت خودم جذب کنم. من فقط به تو یه حرف می زنم. تو اگه بمب بارون بشه چی کار می کنی؟ نمی ری پناهگاه؟ خوب این دنیا همونه. همه اش ظواهره. گول این ظواهر رو نخور. برو تو پناهگاه خدا. اون جا باش بمب بارون که تموم شد بیا بیرون زندگی کن. اینا زندگی نیست که اینا ظاهرش قشنگه توش هیچی نیست.
29- اصلا در وادى خواب نباشيد چون خواب خيلى پيچيده است. خيلى مشكل است. فقط اگر خوابتان خوب بود به فال نيك بگيريد. و اگر خواب بد ديديد، بگوييد ان شاءالله چيزى نيست، ولى يك صدقه هم بدهيد.
30- اعتماد به نفس يك حرف غلطى است، مال ما نيست. اعتماد به خدا درست است. ما نفسى در كارمان نيست. نفس چيست كه بدان اعتماد كنيم؟ نفسى كه هر لحظه در يك حالت متغير است! فقط اعتماد به خدا مهم و مطرح است!
31- نماز را اول وقت‏ بخوانيد. اگر بي حال هستيد بگوييد مى‏خواهم حتى با بي حالى نماز را در اول وقت‏بخوانم. البته اگر دلايلى مثل برخورد با كلاس و... هست مشكلى نيست ولى مثلا ما دور هم نشسته‏ايم و حرف مى‏زنيم; چون وقت نماز شد، بلند شويم، نمازمان را بخوانيم. به دوستانمان هم بگوييم معذرت مى‏خواهم من فعلا نماز دارم. در جايى نوشته بود آقاى مطهرى در وسط يك جلسه‏اى بلند شد و گفت وقت‏خواب من شده! همه مسخره كردند، گفتند از خوابش نمى‏گذرد. نمى‏دانستند كه او مى‏خواهد برود بخوابد كه در دل شب با حال خوش بلند شود.
32- تمام فیوضات به دست امام حسین (ع) می باشد و پیشکارش حضرت ابوالفضل(ع) می باشد.
33- قرآن نامه ی خداست، صحیفه ی سجادیه جواب این نامه است و نهج البلاغه شرح این نامه است.
34- حزب الهی بی ترمز یعنی چه؟ بسیجی نور چشم همه می باشد باید ترمز داشته باشد . آخوند نور چشم همه می باشد باید ترمز داشته باشد .مومن باید ترمز داشته باشد تقوی یعنی ترمز ، آدم نمی تواند گاز بده بره توی دره می ره داغون می گردد.
35- درباره آیت الله العظمی بهجت: ايشان فرشته روى زمين بودند، ايشان در طفوليت هم معنوّيت را احساس می كرده است، و از جوانى اهل سير و سلوك بوده اند. يكى از دوستان ايشان كه با هم درس آقاى قاضى می رفتند، می گفت: «يك روز آقاى قاضى به موقع سر درس حاضر نمی شود، آقاى بهجت می گويد: ايشان حالشان خوب نيست، و يكايك حالات او را از خانه تا به درس بيان می كند. وقتى آقاى قاضى وارد محل درس می شوند، طرف آقاى بهجت می روند و می فرمايند: «امروز شيرين كارى كردى!»
36- پیامبر نیامده است ما دولا راست شویم، آمده است ما را ببرد آنجایی که خودش می باشد آنجایی که جبرئیل پر می اندازد جبرئیل رئیس ملائک آنجا نمی تواند برود.
37- هرچی می خوای از خدا فقط بگو : اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم!!
38- خدا می گوید چیزی در نزد من محبوبتر و عزیزتر از واجبات نیست کجا می روید سیرو سلوک ؟ سیرو سلوک واجبات و محرماته ، مرد ، مرد باشد واجباتش را انجام دهد و محرماتش را ترک کند به همه جا می رسد .
39- اگر قدرت داشتم خيلي از مجالس مذهبي را در اين شهر تعطيل مي كردم.
40- انسان به تفریح هم نیاز دارد انسان که یک بعدی نیست چند بعدی می باشد همه اش عبادت کنید خشک می شوید همه اش مطالعه کنید چیزی نمی فهمید، علم همه جا محترم است منتهی علم انسان ساز علم توحید می باشد از اول تا آخر قرآن یک کلمه بیشتر نیست: نفی غیر...

سلام ممنون از زحمات شما

بسم الله الرحمن الرحیم
والحمدالله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
مهم ترین مسئله که اساس انسانیت است و تنها عاملی که ضامن اجرایی است و در سراسر قرآن کریم از آن بحث شده توحید است؛ چه آیات مفهومی آفاقی و چه آیات انفسی و چه دیدار شهودی.

قرآن کریم می فرماید:« سنريهم آياتنا في الآفاق و في أنفسهم حتي يتبيِّن لهم أنّه الحق ... ؛ به زودی نشانه های خود را در افق هاو در دلهایشان بدیشان خواهیم نمود تا بر ایشان روشن گردد که او خود حق است » 1
در این زمینه برای توجه نسل جوان به مسائل عمیق قرآن و اسلام از اشعار مثنوی استفاده می کنیم . آیات قرآن در زمینه خداشناسی از نظر آفاق فراوان است. آیاتی که می گوید زمین ، آسمان ، شب ، روز ، خواب و بیداری ، تمامی آیات خداست و همه عالم در بی نشانی ، نشانی از اوست بلکه همه عالم آیات اوست :« ان فی خلق السموات والارض و اختلاف اللیل وانهار لایات لاولی الالباب ؛ مسلما در آفرینش آسمانها و زمین و در پی یکدیگر آمدن شب و روز ، برای خردمندان نشانه هایی قانع کننده است.»2

دم چو فرو رفت هاست،هوست چوبيرون رود يعنى از او در همه،هرنفسى هاى وهوست

چون به آثار این همه پیدا شدت چون نشد پیدا زتاثیر ایزدت

نه سببها و اثرها مغز و پوست چون بجویی ، جملگی آثار اوست

دوست گیری چیزها را از اثر پس چرا ز آثاربخشی بی خبر؟

از خیالی دوست گیری خلق را چون نگیری شاه غرب و شرق را؟3

وقتی اثری از یک هنرمند به دست انسان می رسد ، شوق و ذوقی برای دیدار و ملاقات آن هنرمند در وی بوجود می آید. وقتی انسان اینهمه آثار و عجایب و شگفتی هایی که در عالم ، انسان ، نباتات ، حیوانات ، آسمانها و مسائل ریز و درشت است می بیند ، اگر عمودی فکر کند در وجودش عشق و ذوقی به دیدار صاحب اثر که مبدا آفرینش است پیدا می شود و به عشق حقیقی خود می رسد. اصولا انسان عاشق خدا خلق شده اما فراموش کرده است؛ انبیاء ، اولیاء ، شعرا ، بزرگان علم و ادب آمدند و بشر را با زبان شعر و نثر متوجه حقیقت خودش که عشق الهی است کردند و این سعادت و کمال انسان است . وقتی ما خط خوبی یا صنعت زیبایی می بینیم به هنرمندی و استادی صاحب صنعت و هنر پی می بریم و آنقدر که از این خط لذت عاید ما می شود بیش از آن دیدار صاحب اثر ، اثربخشی پیدا می شود.

نه سبب ها و اثرها مغز و پوست چون بجویی جملگی آثار اوست

هرچه می بینی از زمین ، آسمان ، گیاهان ، حیوانات ، انسانها ، موجودات ریز و درشت ، مگر اثر خدا نیستند . وقتی دقت کنیم – به شرطی که فقط افقی فکر نکنیم – و اگر عمودی فکر کنیم می بینیم که همه آثار خداست ؛ همه فریاد می زنند « هو» ، «هوالحق» ، «هوالحی» .همانگونه که ما اثری را از یک هنرمند می بینیم به او علاقمند می شویم ، مگر می شود اینهمه آثار و عجایب دیده شود و انسان متاثر نگردد.

« قل هو الله احد؛ بگو او خدایی است یکتا ».4
« الله لا اله الا هوالحی القیوم؛ خداست که معبودی جز او نیست ، زنده و برپادارنده است».5

این همه نقش عجیب بر در و دیدار وجود هرکه فکرت نکند نقش بود بر دیوار

این اثر فکری عمودی است که فرد عمیقا فکر کند و از این آثار به مؤثر پی ببرد و دلبستگی پیدا کند. خداوند علی و اعلی توفیق درک معارف بلند اسلام و قرآن را که بالاترین و ارزشمندترین آن توحید است به ما مرحمت کند.در این زمینه مسائل مختلف و گوناگونی هست . خداشناسی از طریق آثار ، خداشناسی بدون واسطه و از طریق شهودی که خود دارای مراتبی است و بالاترین آن مخصوص بندگان خاص خداست. همان دیدار شهودی است که انسان ببیند که

به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست

این وجود ربطی و فقری از خود هیچ ندارد، درواقع این جهان و همه موجودات آن با علت العلل و با حیثیت تقییدی و تعلیلی موجودیت دارند، قرآن کریم می فرماید: « یا ایها الناس انتم الفقراء الی الله والله هوالغنی الحمید؛ ای مردم ، شما به خدا نیازمندید و خداست که بی نیاز و ستوده است».6
قرآن کریم نه تنها انسان را نیازمند به خداوند متعال بلکه تمامی موجودات جهان امکان را مطیع او می شمارد و برای غیر واجب هم هیچ سهمی از استقلال قائل نیست ؛ اگر نازی می کند ازهم فرو ریزند قالب ها.
با اینحال اگر او چشم عنایتش را از عالم بردارد ، هیچ نمی ماند و عالم در پیشگاه خود افسانه ای بیش نیست.

اشراق جهان جمله چون نقشی است برآب آن آب ، نه آب ، بلکه موجی بر آب

آن موج ، چه موج ، چون خیالی در خواب آن خواب ، چه خواب ، خواب مستان خراب

عالم در پیشگاه خود بدون حیثیت تقییدی و تعلیلی ، هیچ در هیچ است ولی با او همه چیز است ، درواقع او همه است.

عالم چو حبابی است ولیکن چه حباب نه بر سرآب ، بلکه بر روی سراب

آن هم چه سرابی که ببینند به خواب آن خواب ، چه خواب ، خواب بدمست خراب

خدای تعالی بیداری و آگاهی بدهد تا انسان به مسیر حقیقی خودش که همان توحید است برسد. اول و آخر کتاب مثنوی بر این محمور است و اول و آخر قرآن و لب مطالب قرآن و اسلام ، توحید و خداشناسی است.:« هو الاول والاخر والظاهر و الباطن و هو علی بکل شیء علیم ؛ اوست اول و آخر و ظاهر و باطن و او بر هر چیزی دانست».7

*** اشراقات معنوی - درس اول / آیت الله محمود امجد

به محضر شریف حضرت استاد امجد مشرف شدم
و ایشان به من فرمودند: برای خود هیچ ارزشی قائل نشو تا پیش خدا ارزش پیدا کنی!

يکي قطره باران ز ابري چکيد خجل شد چو پنهاي دريا بديد

که جايي که درياست من کيستم؟ گر او هست حقا که من نيستم

چو خود را به چشم حقارت بديد صدف در کنارش به جان پروريد

سپهرش به جايي رسانيد کار که شد نامور لعل شاهوار

بلندي از آن يافت کو پست شد در نيستي کوفت تا هست شد
محمد نیرو

[=arial, helvetica, sans-serif]استاد محمود امجد:[/]

[=arial, helvetica, sans-serif]من خاکم ، خاک[/]

موقعیتی پیش آمد که اینجانب بنا بر وضع پیش آمده می بایست از استاد عذر خواهی میکردم .اما غرور وجودم را فرا گرفت و با خودم گفتم این ماجرا چه ربطی به استاد دارد؟به خانه آمدم و ناراحت شدم و با استاد تماس گرفتم.به این حقیر فرمودند:تو چقدر سخت گیری می کنی ،من خاکم .خاک .ناراحت نمی شوم .محمد علی غریب

[=arial, helvetica, sans-serif]آیت الله امجد:

[=arial, helvetica, sans-serif] [=arial, helvetica, sans-serif]علما نباید نوکر هوای نفس دیگران باشند



آقایان اهل علم شما مهر نوکری به تان خورده است نوکر امام زمان(عج) هستید نه نوکر هوای خودتان و نه نوکر هوای دیگران
مقلب القلوب خداست و باید خودمان را بسپاریم به خدا ، خدایا ما آمده ایم نوکر امام زمان باشیم نوکر خدا باشیم نیامده ایم به خاطر هوای نفس دیگران همه ارزشها را زیر پابگذاریم ما آمده ایم همه مشکلات و محرومیت ها را قبول داریم تا بتوانیم پرچم دین را بدست بگیریم.
پرچم دین را وقتی می توانیم بدست بگیریم که هوا و هوس را کنار گذاشته و دین را بازیچه نکنیم حق را ناحق نکنیم حرام را حلال نکنیم اینها در تاریخ مکرر هستند ما انسانیم رذایل و فضایل هم زنجیری هستند خدا رحم نماید چه باید کرد باید به حقیقت وجود پی ببریم و اینطور نیست که مثلا ما اشکی ریختیم و گریه ای کردیم کربلا رفتیم غرور پیدا کردیم امان گرفتیم !
پناه به خدا می بریم از تکبر ، غرور و عجب ، که ما طلبه ها در مسیری که داریم این سه آفت بزرگ و مهلکه را داریم خیلی مشکل است تکبر ، شیطان اینحالت را دارد و این ویروس را به همه ما سرایت می دهد کارش هم خوب و حرف ندارد عُجب هم ، بله ما نماز شب خواندیم درس خواندیم اینها بزرگترین مهلکه ای هستند که باید از آنها به خدا پناه برد و با دادو قال اینها هم فایده ای ندارد باید با زبان مادری به حقیقت وجود پی ببریم حالا بریم دعای کمیل بخوانیم دعای ندبه بخوانیم قرآن بخوانیم با زبان مادری باخدای خودمان خلوت کنیم بگیم خدایا ما عاجزیم اینهمه نوابغ اینهمه ذهّاد اینهمه علما ازبین رفته اند ما عرضه اش را نداریم و به قول آقای قاضی فلج بشویم بفهمیم فلجیم
غره مشو که مرکب مردان مرد را
در سنگلاخ بادیه ها پی بریده اند
نومید هم مباش که رندان باده نوش
با یک خروش به مقصد رسیده اند
همه داستان عبدالفرار یا عبدالفرّار را شنیده اید زیرو زبر خیلی مهم نیست اسمش هرچی که بوده یک محبی بوده به اسم عبدالفرار که این دستش را به روی هرچی می برده می گفت مال من است گردن کلفت باجگیر قداره کشی بوده به همه چیز هم طمع می کرده و هرکسی به او سلام نمی کرد حالش را می گرفت مرحوم آخوند ملاحسینقلی گفته بود به او سلام نکنم بیبینم چی می شود؟ آقاشیخ چرا به ما سلام نکردی؟ مگه تو کی هستی؟ برگشته جواب داده بود من عبدالفرارم ، مرحوم آخوند همدانی گفته بود بنده فراری، کجا فرار می کنی؟ فرار به طرف خدا و رسول یا از طرف خدا و رسول ؟ شما ببینید یک بچه چوپان در درجزین همدان می آید آخوند می شود سیصدتن از علمای بزرگی درست کرده بیابید من می گویم اینطور مجموعه ای در عالم نیست نه در اصحاب امام صادق(ع) !ببینید جابر بن یزید جعفی در دستگاه امام صادق(ع).سیصدتن از علمای بزرگ همچون آقاسیداحمدکربلایی ، آقامیزراجوادآقا ملکی تبریزی ، شیخ محمدبهاری ]سید حسن صدر ، سید عبدالغفار مازندارنی ، شیخ علی زاهد قمی ،سید جمال الدین اسد آبادی[ سیصدتن اینجوری تربیت کرده است.
حالا آخوندی که اولیای بزرگ تربیت کرده اینطور آدمی که پوست و استخوان است رفته به یک لات قداره کش باجگیر گردن کلفتی که دست روهرچی که میذاره میگه مال من است سلام نمی کند میگه حالت را می گیرم مگه تو کی هستی ؟ من عبدالفرارم ، فرار به طرف خدا و رسول یا از طرف خدا و رسول ؟ صبح آقا می آید از شاگردانش می خواهد تا به تشييع يكي از اولياء الله بروند ، وقتي شاگردان به محل مورد نظر رسيدند مشاهده كردند كه متوفي همان قداره کش عبدالفرار است خیلی تعجب می کنند از مادرش درباره اش پرسيدند ، گفت : هرشب دیر می آمد ديشب زود آمد دائما با خود مي گفت : از كه فرار كرده اي ، از خدا يا رسولش ؟ بعدش هم مرد فهمیدند توبه اش کار آخوند همدانی بوده رفتند پیشش و آخوند گفت: توبه اش دادم ولی نتوانستم نگهش بدارم هزاران مطلب تو این هست .لازم نیست هفتاد هزار کتاب بنویسی
یکی می گوید حاصل عمرم سخنی بیش نیست خام بدم پخته شدم سوختم یکی می گوید حاصل عمرم سخنی بیش نیست سوختم سوختم و سوختم با یک کلمه عبدالفرار عوض شد...

*** قسمت نخست سخنرانی حضرت استاد محمود امجد در میان طلاب قم – 20 خرداد ۸۹

:Gol:

[=arial, helvetica, sans-serif]آیت الله محمود امجد:

[=arial, helvetica, sans-serif]غفلت انسان را زمين مي زند



پيامبر بزرگوار اسلام، آمد ه اند تا رفتار انسان ها را از بدي ها پالايش کنند و به نيکي ها بيارايند، وقتي غايت و هدف بعثت آخرين پيامبر خداوند، اخلاق و اکمال آ ن است، مي فهميم براي رشد و توسعه در همه زمينه ها نيازمند اخلاق کمال يافته هستيم. براي رسيدن به اين نيز بايد جزءجزء زندگي خود را براساس زندگي بزرگواري معنا کنيم که خداوند از او به عنوان اسوه حسنه ياد مي کند. اسوه اي که همه رفتارش، همه وجودش نيکوترين است و خداوند او را فراديد ما قرار داده است تا چون او شدن را تمرين کنيم، نه يک بار و دوبار و ده بار بلکه هميشه، چون هميشه تمرين زيبايي کردن، معناي تقواست. چيزي که اصل و اساس اخلاق است. استاد بزرگوار، آيت ا... امجد در اين باره معتقد است: اصل و اساس اخلاق، تقواست حالا اگر کسي مي خواهد که در اين کار ممارست کند و تقوي در وجودش پياده شود خطبه همام را از خطبه هاي معروف امام علي (ع) در نهج البلاغه که به خطبه متقين هم معروف است زياد بخواند. اين همان خطبه اي است که امام علي (ع) خواند و همام پس از شنيدن عاشقانه جان داد. کتب زيادي هم در مورد آن نوشته شده است. در اين خطبه مي گويد آدم با تقوي زبان خودش را نگه مي دارد، خودش را متهم مي داند، ديگران را تخطئه نمي کند. يکي مي گفت خطبه متقين را وقتي مي خوانم مي بينم که هيچ چيزش علائم و نشانه هاي اهل تقوا که مي گويد در من نيست اين نشان شناخت و صداقت است اما منافق وقتي مي خواند مي گويد همه اش در من است براي رسيدن به تقوا نيز بايد نفس را مهار کرد و مدام هم مراقب بود تا مهار پاره نکند و بيچاره مان نسازد. اين که از زبان پيامبر اکرم (ص) در دعا مي خوانيم «الهي لاتکلني علي نفسي طرفة عين ابدا» نشان از اين دارد که چشم به هم زدني غفلت آدمي را از اوج به حضيض مي کشاند و کم هم نبودند آناني که به دمي غفلت، دنيايي از عبادت را از دست دادند و از پله هاي بالاي نردبان فرو افتادند و در هم شکستند. عجيب اين که اين آدم هاي بزرگ شده که در طوفان غفلت در هم مي شکنند و کوچک مي شوند در همه زمان ها هستند گويا خدا از آنان آينه عبرت مي سازد تا همگان عبرت بگيرند و دريغا که ما کمتر اهل عبرت هستيم والا اگر درصد عبرت آموزي ما بالا بود، در هر عصر از بزرگان کوچک شده کمتر سراغ مي گرفتيم. اما دريغ... دريغ که غفلت ها شکارگاه ما مي شود و تير صياد شيطان را به هدف مي نشاند. استاد امجد در ادامه بحث مي فرمايند: نفس يک سر ندارد، هزارها سر دارد! اگر نفس مهار شود شيطان کاري از دستش بر نمي آيد. يکي از بزرگان با تضرع خدمت اميرالمومنين عليه السلام عرض مي کرده است که کنترل نفس من با شما، آن وقت کنترل شيطان با خودم!... مهار نفس فقط کار خداست. بايد عاجزانه از او خواست نفس ما را مهار کند و اين هم تنها با عشق ممکن است، چه هر کس بر عشق خود غيور است و خداوند غيورتر است. پس دست به دعا برداريم و از خدا بخواهيم ما را به خود وانگذارد. اين فرهنگ را هم در خانه و خانواده، در شهر و در جامعه بپراکنيم تا همگان به خداوند دخيل ببندند و جامعه خدايي شود...

[=arial, helvetica, sans-serif]آیت الله محمود امجد:

[=arial, helvetica, sans-serif]در اثر ملامت و سرزنش دیگران به عاقبت طلحه و زبیر مبتلا نشویم


[=Symbol]· ابتلا به عاقبت طلحه و زبیر در اثر ملامت و سرزنش دیگران
درمحضر حضرت آقای بهاء الدینی (رضوان الله تعالی علیه) اگر حرف از طلحه و زبیر و عملکردشان و بدعاقبتی شان به میان می آمد ایشان دهان فرو می کشیدند تا مبادا جنبه ملامت و سرزنش پیدا کند. چون در اثر ملامت خود انسان هم مبتلا می شود.

[=Symbol]· ربط محض
تمام کمال انسان در این است که بفهمد ربط محض است و استقلال ندارد،آنگاه خوابش هم عبادت است ...

[=Symbol]· اراده خداوند
به غیر اراده خداوند هیچ چیز ممکن نیست این مطلب خیلی قیمتی است.

[=Symbol]· مجالس اهل بیت (ع)
هرکس به جایی رسید ،ازمجالس اهل بیت (ع)بودکه جرقه ای زد و رفت بالا.

[=Symbol]· معامله باخدا
باخدامعامله کردن ، ضررندارد.

[=Symbol]· اطاعت خدا
من ارادالعزّه فلیطع الله . هرکس عزت می خواهد باید خداوند را اطاعت کند،ولی از همین اراده عزت هم باید توبه کرد.

[=Symbol]· ولایت
یارب از دلهای ما درد محبت را مگیر
این تجمع ، این توسل ،این ارادت را مگیر
هستی مابستگی داردبه عشق اهل بیت
هرچه می خواهی بگیر از ماولایت را مگیر

[=Symbol]· تفضل الهی
نباید گفت :من چه کارخوبی کردم که توفیق طلبگی یا آمدن در مجلس اهل بیت(ع)یا... .نصیبم شد،زیرا همه اش از تفضل الهی است .مگرخداوندکه به ماچشم وگوش و...داد ما کاری کرده بودیم ؟اما اگر سلب توفیقی از ما شد جا دارد بگوییم در اثر چه کار بدی چنین شد.مااصابک من حسنه فمن الله ومااصابک من سیئه فمن نفسک.(سوره نساء،آیه 79).]هرچه خوبی به تو می رسد،پس ازخداست وهرچه از بدی به تومی رسدازخودتوست.[

[=Symbol]· تنها راه
تنها راه هدایت بشر :عشق اهل بیت(ع)

[=Symbol]· قابلیت
داد حق را قابلیت شرط نیست بلکه شرط قابلیت داد اوست

[=Symbol]· سریع ،به خدا رسیدن
اگر می خواهید سریع به خدا برسید ،باید با تمام نیرو ،واجب وحرام را مراعات کنید .

[=Symbol]· مراحل کمال
مراحل کمال:---->محبت----> شیعه شدن--- --

[=Symbol]· شکرانه
شکرانه این همه نعمت الهی :انسان جلو برود ودیگران را جلو ببرد .

[=Symbol]· خدا هست
به قول آقای بها الدینی (رضوان الله تعالی علیه ):"خدا هست "

[=Symbol]· مانع تقرب
انسان تا خودش را "خوب "ببیند ،نمی تواند به خدا نزدیک شود !

[=Symbol]· بازیگری
حضرت آقای بها الدینی (رضوان الله تعالی علیه )فرمودند :بازیگری تان را بگذارید کنار،کار درست می شود .

[=Symbol]· یک حرف
این همه صنعت وتکنولوژی ،هنوز حتی یک حرف هم از علم نیست،زیرا آصف بن برخیا (سلام الله علیه)که تخت بلقیس را از فرسنگ ها راه دور با سرعت مافوق نور در محضر حضرت سلیمان (علی نبیینا وآله و علیه السلام )حاضر کرد ، حرفی از علم بلد بود .(قال الذی عنده علم من الکتاب انا اتیک به قبل ان یرتد الیک طرفک ).]کسی که علمی از کتاب (الهی )نزدش بود گفت :"قبل از تحقق نگاه (مافوق سرعت نور )،آن (تخت بلقیس)را نزد تو می آورم .نمل /40[
حضرت امام محمد باقر (ع) فرمودند :نزد او یک حرف از 73 حرف اسم اعظم الهی بود و توانست چنین امر عظیمی را انجام دهد و نزد ما 72 حرف از 73 حرف اسم اعظم الهی است (کافی ،ج1،ص230).
اگر صنعت وتکنولوژی به این مرحله برسد که تخت وتشکیلاتی را از فرسنگ ها راه دور با سرعت مافوق نور منتقل کند ،تازه به یک حرف از علم دست راه یافته است .
(منظور "قبل ان یرتد الیک طرفک "قبل از تحقق نگاه است یعنی مافوق سرعت نور (نور در هر ثانیه سیصد هزار کیلومتر ،طی می کند ).

[=Symbol]· شیرین شدن زندگی
این یک کلمه ،زندگی را شیرین می کند : "من مقصرم "

[=Symbol]· فرصت طلایی
الان ،یک فرصت طلایی در دست ماست برای هدایت دیگران . نوروز همیشه شنبه نمی شود .لذا همه باید خدمت کنیم ،مشعل دار وپرچم دار باشیم .بیان ،قلم ،فکر و ....

[=Symbol]· مردم
مردم ،بی تاثیرند ولی محترم اند .

[=Symbol]· هنگام عصبانیت
اگر عصبانی شدی ،بهترین کار ،سکوت وتغییر مکان است.اگر در آن هنگام حرف بزنی ،آتش می بارد از آن.

[=Symbol]· نفس انسان
انسان ،آتش است !خدا باید مهارش کند .

[=Symbol]· رفتن در جامعه
به قول حضرت اقای بها الدینی (رضوان الله تعالی علیه )"رفتن در جامعه،رفتن درون آتش است "،بله رفتن درون آتش ونسوختن نیاز به ماسک قوی دارد وآن ، تقواست .قبل از ورود به جامعه باید این ماسک را تهیه کرد از همین الان به فکر تهیه ماسک باشید وتقوا را دائما تمرین کنید .

[=Symbol]· مطلب
مردم ،امروز مطلب می خواهند نه هنرنمایی بی محتوا وسخنرانی قاشق و چنگالی و...

[=Symbol]· الفاظ
الفاظ به قامت ائمه اطهار (علیه السلام )کوتاه است .دربهشت خواهید دید .

[=Symbol]· مجلس امام حسین (علیه السلام )
شما در مجلس امام حسین (علیه السلام )،می توانید شفاعت کنید .

[=arial, helvetica, sans-serif]آیت الله امجد:[/]

[=arial, helvetica, sans-serif] ارادت به امام زمان(عج) با قربان چشم و ابروت، فایده ای ندارد[/]

چکیده : استاد اخلاق در توصیه ای به جوان ها گفت : "«امام شناسى‏» بهترین بحث‏براى جوانان است - که متاسفانه رایج نیست - تا جوان ها بتوانند امامشان را بشناسند . امام را بشناسند به نورانیت نه این که بگویند: قربان چشمان امام زمان (ع) بروم، قربان ابرویش بروم، قربان کفشش بروم، اینها فایده ندارد، کافى نیست . امام زمان که این نیست . امام زمان یک مقام الهى دارد که همه ما سر سفره او هستیم . باید بدانیم که سر سفره او هستیم . این سفره مال امام زمان است . این مغز ما مال امام زمان (ع) است. "
آیت الله امجد، استاد برجسته اخلاق عنوان کرد : ” همان‏گونه که موجودات عالم بسته به استعداد خودشان از نور خورشید بهره‏مند مى‏شوند، انسان نیز از نور وجود امام زمان (ع) بهره‏مند مى‏شود . ”
آیت الله امجد با اشاره به اینکه امام عصر بر وقایع جهان احاطه دارد، گفت : ” ما معتقدیم حضرت در یک نقطه از عالم حضور فیزیکى دارند، اما از نظر احاطه وجودى، ایشان بر تمام جهان خلقت احاطه دارند و در واقع ملکه علمی دارند. ملکه علمى یعنى اینکه حضرت هرگاه اراده فرماید جایى را ببیند، مى‏بیند . او لازم نیست در حالت عادى و از نظر عنصرى ببیند بلکه در ملکه علمى‏اش، در علم اجمالى و علم تفصیلى‏اش هست . علم امام با علم خدا فرقى ندارد . قدرتش با قدرت خدا فرقى ندارد . فرقش وجوب و امکان است . خداى تعالى واجب بالذات است ولى ماسوى‏الله همه عالم امکان‏اند . آنچه خدا مى‏شنود او مى‏شنود . آنچه خدا مى‏بیند او مى‏بیند، آنجایى که خدا هست او هم هست . از تمام ذرات جهان از ازل تا به ابد اطلاع دارد . محیط است; چون خدا، محیط است . هر صفتى که خداى تعالى دارد او به حقیقت دارد . ”
وی در ادامه بیان کرد: ” وقتى انسان بداند که کسى حاضر و ناظر است و حرکات و اعمال او را مى‏بیند; از اعمال خود مراقبت مى‏کند . بنابراین توجه به حضرت بقیة‏الله روی رفتار انسان تاثیر می گذارد و اتفاقا انسان از حضرت بیشتر خجالت مى‏کشد تا خداى تعالى; چون یک سنخیتى بین خود و او مى‏بیند . مثل الان، ما انسان ها مى‏دانیم خدا حاضر و ناظر است ولى از او خجالت نمى‏کشیم اما از انسان ها خجالت مى‏کشیم . چون با آنها سنخیت داریم . با حضرت هم سنخیت داریم از نظر انسان بودن اما مى‏دانیم که آن حضرت احاطه وجودى دارند و همه اسرار خلقت را مى‏دانند . بنابراین ما باید از درون خودمان را بسازیم نه فقط از بیرون و ظاهر” .
استاد اخلاق درباره اینکه چگونه مى‏توان در حوزه جذب و عنایت امام عصر قرار گرفت، توضیح داد: ” انسان به اندازه‏اى که در طیف مرحمت‏حضرت حجت (ع) و معرفتشان واقع بشود از آن حضرت بهره مى‏گیرد . شما ببینید، آهن‏ربا، براده‏هاى آهن را جذب مى‏کند اما، سنگ را جذب نمى‏کند . باید سنخیت ایجاد کرد . آن حضرت صفات عالیه دارد انسان هم باید صفات عالیه داشته باشد تا در حوزه جذب ایشان قرار گیرد.
انجام کارهاى نیک، عمل به دستورات شرع، داشتن صفات عالیه، داشتن اخلاق خوب، خدمت کردن به مردم، مهربان بودن، عاطفه داشتن . عاطفه از کمالات انسانى است . چون بزرگ‏ترین خادم بشریت انبیا و اولیا هستند و بزرگترین خادم بشریت امام زمان (ع) است; بنابراین با خدمت کردن مى‏توان با امام زمان رابطه برقرار کرد . انسان هر چه خدمتگزار صادق‏ترى براى مردم باشد ارتباطش با امام زمان (ع) قوى‏تر مى‏شود . بعضیها حاضر نیستند حتى نماز غفیله‏شان را براى انجام کار یک مسلمان ترک کنند، چنین شخصى چطور مى‏تواند با امام زمان ارتباط داشته باشد؟ نقل است امام صادق (ع) در اعتکاف بودند ولى رفتند کارهاى مردم را انجام دادند . برآورده کردن حاجت مؤمنان برابر با هزاران سال عبادت است . ”
وی همچنین درباره چگونگی ارتباط امام زمان (عج) با مردم ابراز کرد : ” آفتاب کارش نور دادن و حرارت دادن است و اشیا به نسبت استعدادهاى خودشان، از این نور و حرارت استفاده مى‏کنند و کمال مى‏یابند . همان‏گونه که موجودات عالم بسته به استعداد خودشان از نور خورشید بهره‏مند مى‏شوند . انسان نیز از نور وجود امام زمان (ع) بهره‏مند مى‏شود . وقتى آفتاب به گل و ریحان مى‏تابد، بوى عطرش حال آدم را جا مى‏آورد، اما همین آفتاب وقتى به گندابى مى‏تابد بوى گندش را زیاد مى‏کند . بعضى وقت ها یک نقطه روشنى در وجود انسان هست که اشعه وجود امام زمان (ع) در آن نقطه اثر مى‏کند و آن نورانیت زیاد مى‏شود.”
استاد اخلاق در توصیه ای به جوان ها گفت : “«امام شناسى‏» بهترین بحث‏براى جوانان است – که متاسفانه رایج نیست – تا جوان ها بتوانند امامشان را بشناسند . امام را بشناسند به نورانیت نه این که بگویند: قربان چشمان امام زمان (ع) بروم، قربان ابرویش بروم، قربان کفشش بروم، اینها فایده ندارد، کافى نیست . امام زمان که این نیست . امام زمان یک مقام الهى دارد که همه ما سر سفره او هستیم . باید بدانیم که سر سفره او هستیم . این سفره مال امام زمان است . این مغز ما مال امام زمان (ع) است. “

[=arial, helvetica, sans-serif]آیت الله محمود امجد:[/]

[=arial, helvetica, sans-serif]گفتن ای... الحمدلله! کفر است مگر از خدا طلبکاری؟![/]


از کسی میپرسی حال چطور است؟{با حسرت}می گوید:ای... الحمدلله!

این کفر است.مگر از خدا طلبکاری؟! بگو الحمدلله خوبم یا اگر حالت خیلی بد است

بگو:الحمدلله خیلی بدم.

هي...
حاج آقا امجد كجاييد؟
دلم خيلي براتون تنگ شده...
براي دو بيتي خونداتون...
با اون صداي گرم و سوزناك...

خوشا آنان كه دائم در نمازند
كه حمد و قل هو له كارشان بي:Graphic (61):

مراسم شب هاب قدر از وجود ایشان در این سالها زیاد استفاده کردیم به جز سال قبل
ایشان همیشه در پایان مراسم با این شعر دم می گرفتند:

یا حسین یا حسین گفتن و مردن خوش است
جان خود را به دست او سپردن خوش است

امیدوارم امسال بتونیم از وجودشون استفاده کنیم

[=arial, helvetica, sans-serif]اگر نمي توانيد براي شهدا كار مهمي كنيد

[=arial, helvetica, sans-serif]، حتي يك صلوات بفرستيد كافي است


حلول ماه مبارك رمضان بر شيعيان اميرالمؤمنين عليه الصلاة و السلام مباركباد. (من عرف فاطمة حق معرفتها فقد ادرك ليلة القدر)
یک بار رفته بودم «مؤسسه ي إسرا» كه پشت سر آية‌ الله جوادي آملي حفظه الله نماز بخونم. اونجا توفيق زيارت آية الله امجد هم نصيب شد. ايشان آمده بود تا حرفهائي با آية الله جوادي داشته باشد.
اون موقع آية الله امجد اولين شب جمعه ي هر ماه قمري مي اومد قم و ساعت دو شب به بعد در محلي خصوصي مراسمي براي افرادي داشت. من هم گاهي براي ديدن آنچه دوستان به آن رسيده بودند، در جمع آن بيدار دلان، خواب آلود حاضر مي شدم.
بعد از نماز استاد جوادي، در حين رفتن، آية الله امجد از تفسير تسنيم ايشان تعريف كرد و گفت: تفسير شما را گرفته ام و مي خوانم و لذت مي برم.
در هنگام خداحافظي، آية الله امجد دست آية الله جوادي را گرفت و گوشه اي برد تا چيزي خصوصي به ايشان بگويد. در جمع آن بزرگان، من كه مثل هميشه ذاتا فضول تشريف داشتم، به آن دو بزرگوار كه يكي از آنها چند سالي حق استادي بر من داشت، نزديك شدم. آية‌ الله امجد دهانش را به گوش آية‌ الله جوادي نزديك كرد كه چيزي بگويد. من نيز با پرروئي تمام نزديك شدم كه بشنوم. آية‌ الله امجد آهسته گفت: ديشب استاد را (علامه طباطبائي رحمة الله عليه را) در حالتي بين خواب و بيداري ديدم. ايشان به نزد من آمد و خطاب به من فرمود: «اگر نمي توانيد براي شهدا كار مهمي كنيد، حتي يك صلوات بفرستيد كافي است.»
(نثار روح قدسي كساني كه فضاي معنوي اين ماه مبارك رمضان، با زحمت و تلاش و در اثر خون آنان به ما رسيده است، صلوات. اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم)
***محمد

[=arial, helvetica, sans-serif]آیت الله محمود امجد:

[=arial, helvetica, sans-serif]در قیامت ، تا علی (علیه السلام) را نشناختند نه بهشت می روند نه جهنم
[=arial, helvetica, sans-serif]

· الفاظ
الفاظ به قامت ائمه اطهار (علیه السلام )کوتاه است دربهشت خواهید دید .

· مجلس امام حسین (علیه السلام )
شما در مجلس امام حسین (علیه السلام )، می توانید شفاعت کنید .

· رهایی از خود
تا از "خودمان "رهایی پیدا نکنیم ،دائم مشکلات هست .

· خاندان آگاهی
معنای اهل بیت النبوه :خاندان آگاهی.

· فاعل وغایب آفرینش
ائمه اطهار (علیهم السلام ، بالفعل فاعل وغایب آفرینش اند.

· لبیک
یک بت پرست دائما می گفت یا صنم یا صنم .یک بار اشتباها گفت :"یا صمد "ناگهان از اطرافش شنید لبیک لبیک .

· بت نفس
شکستن بت نفس فقط به دست عنایت اهل بیت (علیهم السلام )شدنی است .

· پناه
ائمه اطهار (علیهم السلام )،پناه عالم اند وخودشان برای حاجت گرفتن به حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)پناه می بردند.

· خاستگاه رسالت
اهل بیت (علیهم السلام)"موضع الرساله "یعنی خاستگاه رسالت اند زیرا ولایت مطلقه ،اصل واساس است .همه عالم در اختیار حضرات (علیه السلام )است .نبوت وپیامبری ازحضرات (ع)می جوشد.پیامبران (ع)برسرسفره ایشان(س)می نشینند.

· تبدیل "خود" به "خدا"
امام حسین (ع)آمده تا "خود" را به "خدا" تبدیل کنیم.

· سرالله
علی (ع)سرالله است.درسرّ و علن رسول اکرم (ص)را یاری می کند و درسرّ سایرانبیاء(ع)را.

· جز علی (علیه السلام)را ندیدند
رسول اکرم (صلی الله وآله وسلم )هرچه درعوالم هستی سیر کردند ،جز علی (علیه السلام)راندیدند.

· شناخت علی (علیه السلام)
در قیامت ،تا علی (علیه السلام)را نشناختند نه بهشت می روند نه جهنم.

· در محشر
در محشر می بینند که جز اهل بیت (علیهم السلام )کسی نیست ((به کنه ذات خداوند متعال هیچ کس راهی ندارند ).

· شناخت
ما بزرگانی همچون حضرت آیت الله العظمی بهجت و آیت الله العظمی بهاالدینی را - که معنویت قم به ایشان است - نمی شناسیم چه برسد به علی وآلش(ع).

· به فکر دیگران
انسان بایدبه فکر دیگران هم باشد.شیعه هم می خورد هم می خوراند،هم می پوشد هم می پوشاند و...

· تربیت سیصدبزرگ
مرحوم آخوندملاحسینقلی همدانی،سیصدتن ازعلماء وبزرگان و اولیاءالهی راتربیت کردند،نظیرمیرزاآقاملکی تبریزی،آقا شیخ محمدبهاری و...

· اثرات مجلس امام حسین (ع)
من باید بیایم در مجلس امام حسین(ع)که این کری وکوری ام ازبین برود.

· دیدن ملائکه
مرحوم آقاشیخ محمدبهاری که فرمودند:صبح شده چون ملائکه شب دارندمی روند و ملائکه روزدارندمی آیند،فرموده بودند:دوست دارم مسلمانها لااقل ملائکه راببینند.

· عالم ربانی
بایدحرف عالم ربانی راگوش داد نه اینکه خودسری عمل کنیم.

هریک به طریقی
خیلی ،عقیده های مردم را دستکاری نکنید.مثل آوردن شتر و...درمراسم عزاداری،سفره حضرت ابوالفضل (ع) و...زیرا برخی به خاطردیدن شترها و... به مراسم می آیند و بعضی به خاطرچیزهای دیگر...تاانشاءالله تعالی هریک به طریقی هدایت شوند.

· مجالس اهل بیت(ع)
هزاران سال باید بگذرد تا بفهمند علامه طباطبایی (رضوان الله تعالی علیه )کیست .بااین وصف ،ایشان نسبت به اهل بیت (علیهم السلام )حتی قطره ای در مقابل دریا حساب نمی شوند. ایشان در مجالس اهل بیت (علیهم السلام )شرکت مداومی داشتند ومتواضعانهمی فرمودند مابه منظور سیاهی لشگر شرکت میکنیم وفرمودند :این کتیبه ها وسیاهی ها شفاعت خواهند کرد وما امیدمان به شفاعتشان است.
عزیزان !علامت علم ،خضوع است وهر کسی در درگاه اهل بیت (علیهم السلام)کوچک شود بزرگ می شود.

· ولی فقیه
مرحوم آیت الله العظمی اراکی نسبت به امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه ) سمت استادی داشتند ولی بااین حال برای نماز جمعه ای که ازسال ها قبل از انقلاب می خواندند ،آمدند از امام به عنوان ولی فقیه اجازه خواستند و نیز در ملاقات با امام خطاب می کردند :السلام علیک یابن رسول الله .

· یا فاطمه (سلام الله علیها )
هر حاجتی داشتید ،هفت باربگویید یا "فاطمه"(سلام الله علیها).

· ثمره هستی
غیر از خدای متعال ،کسی حضرت فاطمه (سلام الله علیها )را نمی شناسد .میوه وثمره هستی ،ایشان است .رسول خدا (صلی الله علیه وآله و سلّم )،شجر و حضرت فاطمه(سلام الله علیها )ثمر هستند .روحی التی بین جنبی ]فاطمه ،روح من است در کالبدم [.

· خدمت به سادات
هر کس به سادات خدمتی کند،فردا می بیند که حضرت زهرا (سلام الله علیها )چگونه جبران می کند .

· ظهور خدا
فردای قیامت وقتی حضرت زهرا (سلام الله علیها )باشکوه و اسکورت هر چه تمام تر به عرصه محشر وارد می شوندخطاب می آید :غضوا ابصارکم (ای اهل محشر !همگی چشمتان را پایین اندازید )زیرا حضرت ،جمال خداست ،جلال خداست ،ظهور خداست ،دیگر کسی نمی تواند حضرت را تماشا کند .
*** گزیده سخنان استاد محمود امجد در امامزاده صالح(ع)

[=arial, helvetica, sans-serif]آیت الله امجد:

[=arial, helvetica, sans-serif] از قرآن لفظی بیش نمانده است

• قرآن نور است برای کسی که بخواهد ازآن استفاده کند ،
• قرآن تبیان کل شیء است یعنی قرآن دارای کلیاتی است که برای سعادت بشر کافی می باشد ( ان هذا القران یهدی للتی هی اقوم )
• اگر انسان با قرآن آشنا شود و قرآن را به عنوان شناسنامه خودش و به عنوان کلام خدا بخواند نورانی می شود و قرآن او را بالا می برد (اقرا وارق). ما از علامه طباطبائی پرسیدیم: قرآن را چگونه بخوانیم ایشان فرمودند: “قرآن کلام خدا است”، اگر انسان بداند که قرآن کلام خداست و به این اقرا و ارق توجه داشته باشد ترقی می کند و بالا می رود.
• برای فهمیدن کلام باید متکلم را شناخت.
• ما باید آنقدر قرآن بخوانیم تا بفهمیم که قرآن کلام خداست.
• قرآن کد عالم هستی یعنی شرح عالم هستی است، اگر کسی با قرآن آشنا شو با تمام اسرار هستی آشنا می شود و به قله اعلی انسانیت می رسد به عنوان مثال آقای وفایی شوشتری وقتی در نجف بودند به یک نفر نامه می نویسند که چرا فلان شب نماز شبت را نخواندی ( ریزبینانند در عالم هستی واقفند از کار هر کسی) اینها همه مربوط به نورانیت قرآن است اگر انسان با قرآن کریم انس پیدا کند به جایی می رسد که همه چیز را می داند.
• هر آنچه که سعادت بشر را تامین می کند در قرآن وجود دارد قرآن کد و رمز عالم هستی است.
• قرآن نور است نور هم ظاهر است وهم ظاهرکننده (مظهر) . عمل به قرآن باعث نورانیت می شود ماهم باید با آن سنخیت داشته باشیم تا قرآن را بفهمیم.
• قرآن در همه شئون خود مستقل است و وابستگی به غیر خود ندارد ، در اصل سندیت و حجیت، و در دلالت ظواهر و الفاظ احتیاج به هیج جای دیگر ندارد و در ارائه خطوط دین از قطعیات است .
• خواندن قرآن باید ما را بالا ببرد.
• قرآ ن درس تربیت است.
• قرآن رابه عنو ان توسل به خدا بخوانیم. وقتی که یک رعیت نامه سلطان را برایش می خواند شاه به او جایزه می داد، ما هم وقتی که قرآن می خوانیم ازخدا جایزه بگیریم.
• هرچه انسان بالاتر برود با نور قرآن بیشتر آشناتر می شود ولی شرطش این است که انسان طهارت داشته باشد، شرطش تشخیص کان ی*** نیست چون این مطالب را همه می توانند بفهمند چه طاهر باشند و چه نباشند ولی کسانی قرآن را خوب می فهمند که طاهر باشند.
• خدا به پیغمبر می‌فرماید: قرآن را بخوان و به وسیله قرآن مردم را تزکیه کن تا مردم قرآن را بفهمند و ما هم باید به دنبال پیغمبر برویم و تنها هدف باید دعوت به خدا باشد. نباید انتظارداشت که انسان‌ها همه درفهم قرآن یکسان باشند، انسان‌ها مانند معدن‌های طلا و نقره هستند؛ هر کدام یک خاصیتی دارند.
• هرچه آدم با قرآن انس بگیرد بیشتر بالا می رود و ظهور و بروز اخروی او نیز بیشتر می شود .
• قرآن عقل آدم را روشن می کند.
• قرآن تنها کتابی است که اگر هزاران مرتبه بخوانی خسته نمی شوی ،
• اگر به ما می گفتند که یک کتاب در کره مریخ وجود دارد که هم نور است و هم تبیان آنوقت ما می رفتیم تا ببینیم آن کتاب چیست .
• باید سراسر قرآن را با هم نگاه کرد و نباید فقط یک تکه از آن را خواند.
• ممکن است که یک آیه به تنهایی مطلبی را به ما بفهماند وگاهی هم ممکن است چند آیه باهم مطلب را بفهماند بهر حال قرآن خودش را به ما می فهماند.
• قرآن حجیت ذاتی دارد وقتی آیات قرآن جمع بندی شود، قرآن حجیت تام و قطعی دارد و با سنت قطعی مخالفت ندارد وقتی در سنت اختلافی پیدا شد آنگاه باید به قرآن مراجعه نمود چون قرآن سنت قطعی است.
• دو کار وظیفه ما است : تلاوت و مطالعه ظاهر قرآن، فهم آیات و تدبر در قرآن
• تلاوت قرآن شفاست، اگر ناراحت شدید با قرآن ناراحتی خود را برطرف کنید. حتی اگر آن را نفهمیدید همین که آن را بدست بگیرید خدا فرج تان را می رساند .
• آدم هر چه بیشتر قرآن می خواند، بیشتر با آیات و اسماء آشنا می شود. اینگونه است که ظهور و بروزش نیز بیشتر می شود.
• هر چه قرآن را نگاه می کنی حتی یک ذره اشکال در آن نمی بینی ،عالم خلقت هم مانند قرآن می ماند ، یک ذره خلل در آفرینش نمی بینی ، یعنی اگر یک پرکاهی را از آفرینش برداری هیچ چیز در عالم نخواهد بود. عالم مثل تسبیح نمی ماند بلکه مثل عدد است اگر عدد شماره ۵ یا عدد شماره ۶ را برداری دیگر عدد نداری یا اگر عدد شماره ۵ را برداری و ۶ را جای آن بگذاری اعداد از بین می رود .
• قرآن جهان شمول است و دارای دو ویژگی است، یکی اینکه قرآن جهانی است و به زبان جهان سخن می گوید و یکی اینکه زبان فطرت است مانند آب که آب برای همه لازم است.
• مطالعه قرآن برای همه لازم است چون برای همه بشراست و باید زبان فطرت داشته باشد.
• قرآن برای همه ( للناس ) نازل شده است، ولی تنها متقین از آن استفاده می کنند ( للمتقین ).
• قرآن قابل فهم همگان است اما چه وقت به حقیقت آن می رسیم ؟ وقتی که قدم برداریم و حرکت کنیم که هر چه قدم برداریم روشنتر می شود .
• قرآن همیشه مصداق دارد. وقتی می گوید موسی و فرعون، نه اینکه دیگر تمام شده، یعنی اینکه ببین تو خودت موسایی یا فرعون !
• قرآن دارای دو جورمخاطب است، یکی مخاطب های عمومی و دیگری مخاطب های فرزانه و دانشمند. قرآن گاهی به صورت برهانی صحبت کرده، که دانشمندان از آن استفاده می‌کنند و گاهی به صورت تمثیل صحبت کرده که قابل فهم برای عموم می‌باشد. برهان تمانع را همه کس نمی‌فهمند، این برهان تمانع که معرکه آرای فلاسفه است را علامه طباطبایی یک جور معنا می کند ملا صدرا یک جور معنا می کند و علامه جعفری یک جور معنا می کند. ولی کسی نمی تواند با مَثَل مخالفت کند . مثلا برهان تمانع را می توان به صورت ساده اینگونه معنا کرد که اگر دو تا خدا داشته باشیم یک خدا می گوید بچه باید سفید باشد و یک خدا می گوید بچه باید سیاه باشد ، این خدا می گوید بچه باید بلند قد باشد و آن خدا می گوید بچه باید کوتاه قد باشد پس دعوایشان می شود، اگر هم این دو خدا باهم به توافق برسند این اشکال بوجود می آید که آیا این خدا به آن خدا نیازی دارد یا خیر، پس آن یکی چه کاره است ؟ اصلا آن خدای دوم کجاست و کدام کتاب و پیامبر را فرستاده است، خیلی ساده می شود حرف زد که هم جنبه علمی داشته باشد و هم ساده باشد، مطالب علمی را می توان به زبان ساده مطرح کرد ، کدام کتاب است که این جور باشد
• انسان باید دید علمی داشته باشد تا قرآن را بفهمد
• مطالب علمی را نباید به قرآن تحمیل کرد، تحمیل کردن مطالب علمی به قرآن را تفسیر به رای گویند.
• اگرعلم صددرصد به جایی رسید، می توان از آن برای فهم قرآن کمک گرفت مطالب علمی به عنوان شواهد قرآن هستند.
• خواندن علوم پایه وپاک بودن باعث می شودکه انسان قرآن را بهتر بفهمد.
• دانش هایی که ما داریم (مانند صرف و نحو و معانی وغیره) ما را قابل می کند که از قرآن استفاده کنیم.
• شهود و برهان و… همه با قرآن تطبیق دارد و همه یک مطلب واحد را می گویند.
• انسان باید ذهنش را از افکار خودش و دیگران خالی کند تا بفهمد که آیه قرآن چه می گوید.
• اندیشمندان هر علمی دارای زبانی هستند، فلاسفه یک زبان دارند ، ریاضی دانان یک زبان دیگر ، هرکس زبان خودش را دارد ولی قرآن اینطور نیست ، قرآن زبان عمومی بشر است.
• قرآن کتاب علمی محض نیست، کتاب غیر علمی هم نیست، کتاب ریاضی و فقه و منطق نیست، قرآن کتاب مبدا و معاد است کتاب هدایت است.
• آنچه در قرآن مهم است تربیت و اخلاق قرآنی است و پی بردن به چگونگی و کیفیت بسیاری از چیزها مهم نیست . مانند چگونگی پدید آمدن آسمان ها و یا کیفیت معاد که همه حکمای اسلام در مورد آن بحث کرده اند که قائل به معاد جسمانی هستند و هر کسی کیفیت و چگونگی آن را به گونه ای دانسته و البته این قبیل مسائل به درد ما هم نمی خورد، اعتقاد به معاد است که غیر قابل انکار است.

• هر جا داستان حضرت موسی علیه السلام را که در قرآن می خوانیم تازگی دارد، خدا به مادر موسی وحی نمود که اگر می ترسی بچه ات را در دریا بینداز ، انداختن موسی در دریا یعنی توکل به خدا ، نگهدارنده وحافظ این بچه خداست، این مطالب در قرآن آمده است ولی اینکه موسی کی شیر خورده و چند ماه شیر خورده در قرآن نیامده است ، چون اینها بدرد نمی خورد ، این داستانها را چرا خدا به ما گفته است ؟ آیا می خواسته افسانه بگوید ؟ خیر هر چه که بدرد ما می خورد در قرآن آمده است و آنوقت ما می رویم سراغ مطالبی که بدرد ما نمی خورد. از قرآن باید این را آموخت که قرآن چگونه بحث می کند ، امین بودن و قوی بودن را از داستان حضرت موسی در قرآن می توان فهمید .
• داستان حضرت موسی علیه السلام و خضر علیه السلام قوانین الهی را نشان می دهد، نه به حضرت موسی علیه السلام خرده گرفته شده و نه به حضرت خضر علیه السلام ، و این نشان می دهد ما باید بر ظواهر اتکا کنیم .
• اگر کسی هوا و هوس داشته باشد و بخواهد نظریات خود را به قرآن تحمیل کند این شخص نمی تواند قرآن را بفهمد.
• اینکه قرآن می گوید بر دلهایشان قفل زده اند ، قفل چیست همین خصوصیات اخلاقی می باشد همین کینه ها و خود پرستیهاست.
• قرآن ذی وجوه است و اگر نمی توانید معانی مختلف را بر آن حمل کنید ، آن معنی را که خوب و عقلانی است قبول کنید .
• در مورد قرآن کریم گفته شده قرآن وجوه معنایی مختلفی دارد ،اما توجه داشته باشیم که متکلم خداست و محدودیت علمی ندارد و مخاطب اصیل قرآن حضرت رسول (ص) است که در فهم معانی متفاوتی که منظور متکلم بوده مشکلی ندارد و ظرفیت آن را دارد . پس اگر متکلم لفظی بگوید و هزاران معنا را قصد کند ، مخاطب هم که رسول است هزار معنا را بفهمد ، دیگر اشکالی در رابطه با ذی وجوه بودن قرآن وجود ندارد . البته باید به این نکته توجه داشت که قرآن ذی وجوه است اما هرگز ایهام شعری در آن وجود ندارد. و همچنین با اینکه مخاطب اصیل قرآن حضرت رسول (ص) است ، اما این موضوع منافاتی با عربی مبین بودن (فهم همگانی) آن ندارد.
• بنا بر نظر علما الفاظ برای معانی عامه وضع شده است و معنای انتزاعی دارند ، مثلا چراغ یک معنای عام است . اول چراغ موشی بود بعد چراغ توری شد ، بعد برق آمد و … اما همیشه چراغ یک معنای انتزاعی داشته است و بر همه اینها صدق می کند. گاهی الفاظ مشترک است اما معانی برداشت شده از آن متفاوت است ، مثلا یک قبیله به عین، چشمه و قبیله دیگر نقره و دیگری زانو اطلاق می کردند.
• مجموع قرآن برای همه مردم قابل فهم است ولی ممکن است برخی از مسائل و مطالب آن را همه افراد متوجه نشوند.
• آیاتی درقرآن وجود داردکه به آنها آیات محکم گفته می شود مانند آیه ((لاتدرکه الابصار هو یدرک الابصار))یعنی چشم او را نمی بیند ولی او چشم را می بیند آیاتی نیز وجود دارد مانند ((علی العرش استوی )) (یعنی بر عرش ایستاده است) که آیه متشابه است با ارجاع آیه متشابه به محکم می توان نتیجه گرفت که خدا ماده نیست پس عرش هم نمی تواند مادی باشد. عقل با محکمات متشابهات را تشخیص می دهد.
• در مورد تشخیص و عقل برهانی می توانیم بگوئیم: گاهی عقل چیزی را درک می کند و گاهی نیز موضوعی را عقلی می نماید یعنی اول صغری وکبری را درست کرده و سپس عقل آن را می فهمد، از طرف دیگر عقل همه چیز را نمی فهمد لکن آنچه فهمیدن آن برای بشر لازم است عقل درک می کند و در حقیقت مایه کار ما عقل است. با عقل دنبال حضرت صادق علیه السلام می رویم. عقل مهم است معجزه مهم نیست، چون حضرت موسی علیه السلام معجزه عصا را نشان داد ولی پیروانش با شنیدن صدای گوساله به دنبال گوساله رفتند. عقل برهانی انسان را از انحرافات نگه می دارد.
• قران تحدی (به مبارزه فراخواندن) دارد، یکی از تحدی های قرآن این است که اگر قرآن از جانب کسی غیر از خدا می آمد آنوقت قرآن دارای اختلافات و تناقضات می بود و بعد باید کسی می آمد و در خصوص تناقضات قرآن کتاب می نوشت ولی الان در قرآن تناقضی وجود ندارد ، تحدی قرآن فقط به فصاحت و بلاغت آن نیست ، چون در آن زمانی که قرآن نازل شد ، مردم به صورت طبیعی شاعر بودند ، و لذا در آن زمان فصاحت و بلاغت قرآن جلوه کرد تا مردم آن زمان خاضع شوند.
• قرآن یک کلمه (لن تفعلوا) دارد که همه را به زانو در می آورد یعنی اینکه ابدا نخواهید توانست مثل قرآن را بیاورید ودانشمندان درطول قرن ها نتوا نستند که یک آیه مانند آن را بیاورند. اعجاز قرآن دراین یک کلمه است خدا نمی فرماید که ما نمی گذاریم مثل قرآن را بیاورید (یعنی صرف) بلکه می گوید شما نمی توا نید مثل قرآن را بیاورید.
• معجزه علت طبیعی می خواهد و علل طبیعی بر اساس امکان است نه امتناع ولی چیزی که ضرورت دارد در معجزه غلبه ای است که به هیچ وجه نمی شود بر آن تسلط یافت .به عبارت دیگر وقتی اراده خدا باشد همه چیز ممکن است، اعجاز خرق عادت است اما هر خرق عادتی معجزه نیست ، معجزه استناد به علت غیر مغلوب دارد ،خرق عادت اعم از معجزه و کرامت و اهانت است ، خرق عادت را می توان مغلوب کرد ولی اعجاز را نمی توان مغلوب کرد اما معجزه هم علت طبیعی میخواهد و مستند به علت غالب غیر مقهور است.
• حالا برویم فکر کنیم که از خدا بهتر چه کسی است ؟ چرا از خدا فرار می کنیم ؟ مگر می خواهیم کجا برویم ؟ “انی توف*** ، انی تسرفون ” قرآن داد می زند که کجا میروید ، سیر بیکران من الله و الی الله و فی الله تمام شدنی نیست . ما مسافریم و مسافر ابدی هستیم باید توشه هایی مطابق سفرمان جمع کنیم ، ما قرآن داریم پس دستمان پر است، قرآن قرآن، علیکم بالقرآن ” کتاب انزلنا الیک لتخرج الناس …”

• عجب نیست که بعضی از علما نمی گویند الله اعلم بلکه میگویند الله یعلم ، برای اینکه الله اعلم یعنی خدا بهتر می داند ولی من هم چیزی می دانم ، از این کلمه بوی علم نمی آید ، کتابهای علمی تکرار ندارد ولی قرآن تکرار دارد ، تکرار در کتب علمی سودمند نیست ولی در قرآن تکرار سودمند است. یکی از معجزات قرآن اسلوب خاص آن است و ربطی به کلام بشر ندارد ، هر کس به این اسلوب آشنا باشد می بیند که این کلام بشر نیست .
• عجب نیست که بعضی از علما نمی گویند الله اعلم بلکه میگویند الله یعلم ، برای اینکه الله اعلم یعنی خدا بهتر می داند ولی من هم چیزی می دانم ، از این کلمه بوی علم نمی آید ، کتابهای علمی تکرار ندارد ولی قرآن تکرار دارد ، تکرار در کتب علمی سودمند نیست ولی در قرآن تکرار سودمند است. یکی از معجزات قرآن اسلوب خاص آن است و ربطی به کلام بشر ندارد ، هر کس به این اسلوب آشنا باشد می بیند که این کلام بشر نیست .
• ادبیات مقدمه است ، همچون پلکان است از آن که بالا رفتی دیگر نیازی به آن نداری ، اگرچه ۱۴ قرن است که روی ادبیات کار کرده اند، اما ادبیات قرآن غیر از این ادبیات است .
• بچه مسلمان نباید پی الفاظ و قرائت های مختلف و … برود . چه کنیم که از قرآن لفظی بیش نمانده است.
• برهان اثبات مطلوب است و نقض نقیض ، اگر سلب محمول از این موضوع امکان نداشته باشد با این عقل نمی توان تفسیر متن مقدس کرد.
• محبت خدا علم است. هر چه محبت به خدا بیشتر شود، توجه به او نیز بیشتر خواهد شد. توجه بیشتر محبت بیشتری را موجب خواهد گشت. همینطور است که یکدیگر را تشدید می کنند. رابطه علم و عمل نیز همینگونه است.
• رسولان در گرفتن وحی و رساندن و عمل به آن اشتباه نمی کنند .
• وحدت وجود یعنی هر کسی هرچیزی دارد مال خداست .
• داستان های قرآن نمی خواهد خصوصیات تاریخی را بگوید بلکه به ما درس عبرت می دهد .

*** خلاصه سخنرانی آیت الله امجد درباره ویژه گی ها و تاثیرات قرآن در افراد و جامعه

بهشت همين نزديکي است

رهگذر- امشب بهشت از هميشه بيشتر در دسترس است. مي شود از لابه لاي مناجات با فرشته ها دست داد. مي شود گوشه هاي زمين را به آسمان گره زد. مي شود چنان از منيت هاي زميني فاصله گرفت که به فهم پرواز رسيد و براي هميشه در حال پرواز بود. اين اشک ها امشب بايد همه پلشتي ها را از جانمان بشويد تا بتوانيم جهانمان را هم از زشتي ها پالايش کنيم. اين اشک ها بايد چنان چشم هايمان را بشويد که جز خوبي و زيبايي نبينيم. اين لحظه ها را که آسمان در حسرت زمين مي سوزد و فرشتگان براي تکريم مقام انسان دوباره به سجده مي افتند بايد قدر دانست. بايد شب قدر را قدر دانست. بايد زندگي را قدر دانست و با وجين علف هاي هرز چنان کرد که باغ زندگي براي هميشه پر از گل و شکوفه شود. اجازه بدهيد حالا که لبانتان براي ترنم کلام حق مهياست و دلتان در هواي مولا علي (ع)، اين امام همه زندگي مي تپد، درس هاي زندگي را در کلام آيت ا... امجد بخوانيم که مي گويند: * ما خود خدا پنداريم. امشب بايد استعفا بدهيم. اول خودم که بدترين آدم ها هستم. اين همه بزرگان را ديده ام و آدم نشدم، چون شما جوان هستيد پاک هستيد، اما نماز. اگر نمازي که آيت ا... بهجت مي خواند نماز است پس اين که ما مي خوانيم چيست؟* همان علما که به فقه و اصول اشتغال داشتند، از پيش مي ديدند و خبر مي دادند بدون اين که اظهار کنند که ما اهل کرامت و علم غيب هستيم. آقايي مي گفت با جماعتي بوديم، آقا امام زمان (عج) تشريف آوردند و امامت کردند ولي و حمد سوره را حسابي ساده قرائت کردند. آدمي که راستگو بود، نه مثل امروز ي ها.* ما فکر مي کنيم بايد موقع دعا حتما داد بزنيم و رو به قبله باشيم تا خدا دعاي ما را بشنود، در حالي که اين طوري نيست.دعا يک شرط دارد: ادعوني استجب لکم. فقط مرا بخوانيد. وقتي چيزي را مي خواهيد نمي دهند، بعدها بهترش را مي دهند، يک کمي صبر کنيد.* علي مرد است. علي مرد است. لعنت به هر چي نامرد است. اسلام مرد پرور است. بيا در مکتب اسلام و بشنو درس مروت، عطوفت، آزادگي، احسان و وفا. اسلام کربلا رفتن نيست، خولي هم کربلا رفته، شمر هم رفته، اسلام مي خواهد آدم بسازد، مي خواهد مرد بسازد. ما در فرهنگمان به انسان هاي بزرگوار حتي اگر زن باشند مي گوييم مرد.* ظواهر چيزي نيست، با يک شست و شو پاک مي شود، خباثت، خودپرستي، خودخواهي، خود خداپنداري بد است.خدا از رگ گردن به من نزديک تراست، جوان خودت را دوست داشته باش. از خدا دور نشو، با رفيق بد نگرد، نرو دست به هر شيطاني نده. اين طرف و آن طرف نرو مرشدت خدا است. اين قدر حقه باز و دغل توي جامعه هست، ممکن است روي هوا برويد. واجب و حرام، زندگي معمولي سير و سلوک فقط اين است. با نماز همه چيز درست مي شود.* آخرين حرف انسان بهترين حرف انسان است. آخرين حرف علي (ع) چيست؟ نامه اي که به امام حسن(ع) و امام حسين (ع) نوشت، همان وصيت نامه حضرت علي (ع) «اوصيکما بتقوي ا...». همه بگوييم بسم ا... الرحمن الرحيم افسوس که اين همه گنج هاي گران بها داريم و فقط به الفاظ بسنده مي کنيم. اين ها مرد هستند. علي (ع) مرد است. حسين (ع) مرد است. لعنت به هر چه نامرد است.* مشکل ما دنيا پرستي است. مشکل ما غم نان و بيم جان است. مي ترسم اگر حرف بزنم من را بگيرند مي ترسم عمامه ام را بردارند. «قولابالحق» حق را بگوييد.به خاطر دنيا انسان پا روي حقايق بگذارد؟ تير به امام حسين (ع) بزند؟ سر امام حسين (ع) را از بدن جدا کند؟ علي (ع) را بکشد؟ براي چه؟ براي دنيا! «لاتبغياالدنيا وان بغتکما».مکتب علي (ع) اين است، دوستان علي (ع) به دنيا دلبستگي ندارند. که اگر ميز را از دستش گرفتي منکر خدا بشود، دين و مذهب را رها کند. اگر که ميز پيدا کرد خدا را بنده نباشد. کجاييم؟
کجا مي رويم؟ اين تذهبون.
* ... و راستي اين تذهبون؟ به کجا مي رويم ما؟ به اين فکر کرده ايم اين راهي که در پيش گرفته ايم نه به کعبه که ما را به ترکستان هم نمي رساند.
حال آن که ما آمده ايم تا دوباره از زمين راهي به سوي آسمان بگشاييم و دگر باره همنفس فرشتگان شويم در بهشت پس هشدار که بيدار بايد بود و ... اين تذهبون؟..

روزنامه خراسان - مورخ سه‌شنبه 1389/06/09 شماره انتشار 17638 /صفحه۸/خانواده و سلامت

اين شب ها کم اشک نباريده ايم به نام مولا علي(ع). کم چنگ در دامنش نزده ايم. اين همه دعا خوانده ايم، اين همه العفو گفته ايم. اين همه استغفار کرده ايم. قرآن به سر گذاشته ايم و ... حيف است، دگر باره سر از زير بيعت قرآن خارج کنيم. حيف است با قرآن غريبه شويم و اين «قرب» را از دست بدهيم. حيف است نامه اي که به استغفار دگر باره سفيد کرده ايم باز پر از خطوط سياه گناه شود. حيف است باز جايي که با العفو علف هاي هرز را برچيده ايم باز «هرزه »ها برويند. حيف است حالا که دست مان متبرک به دامن دوست شده است باز اين دامن نوراني را از دست بدهيم و باز به تاريکي بيفتيم و حيف است حالا که لب هايمان به نام مولا علي عليه السلام متبرک شده است دگرباره به رفتار معاويه وار عادت کند. حيف است اين همه زيبايي را از دست بدهيم. حيف است باور کنيد حيف است.* اين فضاي نوراني را قدر بدانيم و زيبايي هايش را دائمي کنيم. در خانه و در ميان خانواده رفتار علوي در پيش گيريم و در جامعه نيز هم. استاد امجد راه اين گونه ماندن را عمل به سيره علوي مي داند و در فرازهايي از سخنانش مي گويد:* «قولا بالحق» حق را بگوييد. همه ضرر کرده اند. همه خسران ديده اند.يک سيلي بي جا کسي بخورد همه ما مسئول هستيم. به ويژه طبقات علماي بزرگ که من خاک پايشان هستم. من اگر ظلم مي کنم به من بگو. ستايشگري بي جا نکن. مديحه سرايي نه، انتقاد.نقد، نه ايرادگيري. نقد مثل آيينه است. اين ستايش گري و مديحه سرايي هاي بي جا، اين غرور و خودبزرگ بيني، انسان را از خدا دور مي کند.ما همه برادريم، بايد به هم کمک کنيم. ما دعا مي کنيم و انتظار داريم دعايمان مستجاب شود. امر به معروف و نهي از منکر نمي کنيم. فکر مي کنيم نهي از منکر فقط موي يک خانمي بيرون بود، فقط اين منکر است. بله اين هم هست و نبايد اين چنين باشد. اما تنها منکر که اين نيست. اين مملکتي که آن قدر هزينه برداشته، اين همه نيروي انساني متدين و مخلص در راهش فدا شده اند. آقاي چمران کي هست؟ نفر اول رشته خودش در آمريکا. به عنوان يک بسيجي فداي شما شده. آقاي مطهري، شرق و غرب عالم را بگرديد در مکتب تشيع مثل مطهري پيدا نمي کنيد. شهيد مدني کي هست؟ قبل از شهادتش اميرالمومنين را به خواب ديد، ناراحت بود از اين که شهيد نشده، امام فرمودند: پسرم شهيد مي شوي. آن آيت ا... بزرگ، آيت ا... مدني شب احياء رفت بالاي منبر گفت: مردم شما آمده ايد از گناهانتان توبه کنيد، من آمده ام از ثواب هاي خودم توبه کنم.* کجا داريم مي رويم؟ چه مي کنيم؟ مي گويند انتقاد کنيم نظام تضعيف مي شود؟ اتفاقا با امر به معروف نظام تقويت مي شود. اختلال نظام عقلا و شرعا حرام است. حفظ نظام اوجب واجبات است. اگر امر به معروف نکنيم، اگر تذکر ندهيم اختلال پيش مي آيد. اين سيدابوترابي با من خيلي رفيق بود. ۱۰ سال زير شکنجه و شلاق بعثي ها آخ نگفت. رفقاي ما هر کدام ۱۰ سال، ۸ سال توي زندان بودند. اين مردم داغ ديده هستند. الان اين جانبازان شيميايي توي خانه چه مي کنند. اين همه شهيد، اين همه جانباز. نظام را بايد حفظ کرد. ولي نه اين که تذکر حرام است، تملق حرام است. نقد نهادينه بايد در جامعه باشد. همه بايد همديگر را نقد کنيم چرا افکار ما جمع نمي شود. چرا نمي توانيم مشکلات جامعه را حل کنيم. اين همه اختلافات. اگر کسي خودش را بزرگ ببيند از خدا دور مي شود. اگر کسي براي خودش ارزش قايل مي شود بايد براي ديگران هم ارزش قايل باشد. براي همسرش، همسايه اش.«ا... ا... في القرآن» قرآن سر گرفتن يعني چه؟ يعني خدايا من تابع قرآن هستم.* جرجرداق مسيحي مي گويد: من ۲۰۰ مرتبه نهج البلاغه را مطالعه کردم. مسلمان! همين وصيت نامه را وقت نداريم يک بار بخوانيم. ما کجاييم؟ يک مسيحي! خدايا عاقبتش را بخير کن، خدايا هر کس دوست علي(ع) است از هر مذهبي عاقبتش به خير کن.* بي غيرتي خيلي بد است. قديم اگر يک مردي به مردي مي گفت: «بي غيرت» مي مرد. بدترين فحش بود. اگر زني به زني مي گفت: بي حيا آن زن مي مرد. زني که منتظر فرج است بايد عفت و حيا داشته باشد. اگر دولت است بايد شفقت و رسيدگي به مردم داشته باشد، مردم اصل هستند. اگر علما هستند بايد به زهد و نصيحت منتظر باشند. اگر جوان است بايد به توبه و انابه باشد. اگر محصل رغبت به درس داشته باشد. اين دعاها تربيت است.* خدايا به ما توفيق بده دنبال مکتب علي(ع) برويم. مکتب علي(ع) حق پرستي است. مکتب حمايت از مظلوم و دشمني با ظالم است. خدايا توفيق بده همين قسمت از وصيت نامه علي(ع) را عمل کنيم. روز قيامت انسان مي خواهند. چشم بينا و بصيرت مي خواهند. ممکن است من از دنيا بروم يک جانور عجيب و غريبي باشم. ولو به منبر نشسته باشم، ولو بر مسند نشسته باشم. آن جا روز قيامت بايد انسان باشيم. ما بايد در اين مجالس درست بشويم. خدايا ما را مورد پسند امام زمان قرار بده.واي بر مسئولي که در اتاقش را ببندد و بگويد مي خواهم نماز اول وقت بخوانم و مردم پشت در باشند. مردم، مسئولان مملکت نوکر شما هستند بايد وظايفشان را انجام بدهند.* ا...اکبر به خاک بيفت و بگو من بنده هيچ کس نيستم. خودمان را گم کرديم. کسي که قايل به عظمت براي خودش باشد ملعون است.هر آدم خودخواه و مغروري که ادعاي سرکشي کند اين ذليل مي شود. اين شب ها از خدا بخواهيم استعفاي ما را بپذيرد. ما نمي خواهيم خدا باشيم. مي خواهيم بنده باشيم ...»* آري اگر مي خواهيم انسان بشويم، اگر مي خواهيم با انسانيت ساخته شويم، اول بايد خود را بشکنيم، ويران کنيم تا دوباره فرصت ساختن فراهم شود. خود را که شکستيم قيمت هم پيدا مي کنيم. خود را که ساختيم، خواهيم توانست جهان را هم بسازيم...

روزنامه خراسان - مورخ پنج‌شنبه 1389/06/11 شماره انتشار 17639 /صفحه۸/خانواده و سلامت

آیت الله امجد:


امروز اگر کسی مسلمان از دنیا برود ملائکه تعجب می کنند



*** از بیانات استاد امجد در شب ۲۳ رمضان ۸۹

آیة الله امجد:

با کسانی که لعن عایشه و خلفا را بگویند برخورد می کنم


چند سال پیش در مجلس ایام فاطمیه، در کنار قبر علی بن بابویه در قم، منبر رفته بودم و در حین صحبتهایم، نام عایشه، همسر پیامبر را آوردم، در همین حین یکی از حضار با صدای بلند گفت: " لعنة الله علیها " با عتاب به او گفتم: «کی بود؟! ساکت!! این چه کاریه می کنید! من در مجالسم با کسانی که لعن خلفا و عایشه را بگویند و علنا اختلاف افکنی کنند، برخورد می کنم.
اینجا توی قم ، توی تهران ،نشسته اید و علنا لعن می کنید، چشمتان را بازکنید ، ببینید چه اتفاقی دارد توی دنیا سر اسلام می آید.
یک سالی در روز عاشورا علنا لعن خلفاء کردند، همان سال در مناطق سنی نشین، 50 جوان شیعه را سر بریدند! چرا به این اختلافات دامن می زنید! جواب خون آن جوانها را شما می دهید؟
من از تولی و تبری بی اطلاع نیستم، ظلم هایی که به اهل بیت شده است را هم می دانم، نه سنی هستم و نه مبلغ اهل سنت، اما از آنهایی هم نیستم که اینجا توی قم، زیر سایه فاطمه معصومه سلام الله علیها نشسته باشم و از امنیت اینجا استفاده کرده و فکر کنم با لعن و نفرین خلفا و عایشه و کشف نسب عمر در روایات بحارالانوار و ...احساس کنم به وظیفه خود عمل کرده و در خیال خودم هم لبخند رضایت مهدی فاطمه را ببینم!
به نظر من جوان شیعه باید فرزند زمان خویشتن باشد، امروز بیشتر از همیشه نیاز به وحدت جهان اسلام داریم. من معتقدم با لعن و نفرین و اهانتهای علنی به خلفای اهل سنت، هیچ چیزی درست نمی شود و حتی بدتر هم می شود. اگر می خواهیم به مکتب اهل بیت علیهم السلام خدمت کنیم، باید محاسن کلام اهل بیت را برای مردم جهان بازگو کنیم، کار ایجابی کنیم نه سلبی. یعنی زیبایی های کلام اهل بیت (ع) را بیان کنیم نه اینکه فقط اشکالات طرف مقابل را بگوییم یعنی تبلیغات مثبت کنیم و نیکویی های ائمه(ع) را بگوییم نه اینکه تظاهر به ذکر مثالب و عیوب مخالفان ایشان کنیم.
بخشی از سخنرانی آیت الله محمود امجد - استاد اخلاق حوزه

مسلمان شويم دوباره!

مسلماني آدابي دارد و ادبي که بايد به رفتار در آيد، بازي نيست که گاه در نقش آن ظاهر شوي و دگر روز هر چه خواستي بکني. هر کلامي که بر زبان مي آوريم، هر کاري که مي کنيم حتي تکان دست ها و پلک ها هم حساب و کتاب دارد. مسلماني يعني صداقت در گفتار و در رفتار، يعني عدالت در همه شئون زندگي. يعني خيرخواهي براي همه حتي دشمنان، يعني جوانمردي، يعني مروت، يعني در کاسبي حق را در نظر داشتن، خوب کار کردن، خوب توليد کردن، خوب ساختن، يعني هر جا که هستيم بهترين عملکرد را داشته باشيم. در خانه با خوش اخلاقي، چراغ مهر را برافروزيم، در عرصه تحصيل روشني بخش ذهن خود و ديگران باشيم، در نقد و انتقاد، انصاف را رعايت کنيم. ترازوي سنجش همه چيز در ذهن ما بر اساس حق باشد. پس نمي شود، دروغ گفت و داعيه مسلماني داشت، ناجوانمردي کرد و مسلمان بود، دل را به انبار حسد و کينه تبديل کرد و از اسلام سخن گفت. هزار الهه و بت و ميز و رئيس را پرستيد و دم از توحيد زد، به بردگي اين دنيا در آمد و خود را بنده خدا هم نام گذاشت. استاد ارجمند حضرت آيت ا... امجد، سخن پرمغزي دارند و مي فرمايند: « لا اله الا ا...، يعني اين که خداپرست بشويم. دروغ و حقه بازي و هزاران کثافت کاري ديگر در اعمال ما نباشد و زبان به لا اله الاا... داشته باشيم. اين که اسلام نيست.» بايد لااله الاا... گفت و همه باورهاي باطل را از ضمير و دل و جان جارو کرد. بايد به مفهوم وسيع لا اله الاا... ره يافت و براي نفي همه کسان و چيزهايي که ذهن ما را از خدا دور مي کنند اقدام کرد چه نمي شود در برابر ديگران تعظيم کرد، آنان را روزي ده خود دانست و ادعاي توحيد داشت، توحيد زيبايي مطلق است و با هيچ زشتي جمع نمي شود. باورمندان به وحدانيت خدا، رفتار نيکو دارند و در برابر ديگران هم جز به نيکي رفتار نمي کنند، اين که بعضي ها، بي مطالعه، بي سنجش، بر اساس ظاهر گاه حکم هاي سنگين مي دهند و بدون اين که شأن قضاوت داشته باشند به داوري رفتار مردم مي پردازند و حکم هم صادر مي کنند، رفتار نازيبايي است که نمي شود در فهرست اعمال موحدان از آن نشان يافت. استاد امجد در اين باره سخناني دارند به اين مضمون که آقايان! خانم ها! فورا نگوييد فلاني مرتد است. فلان جوان با اسلام همراه نيست. اسلام را به اينان معرفي کن آن گونه که هست آن وقت خواهي ديد که او چقدر مسلمان است. مشکل اين است که «اين مردم از امثال بنده رفتار غير از اسلام ديدند در پوشش اسلام و بيزار شدند. مشکل اين جاست که اولا ما خوب تبليغات نمي کنيم و ثانيا همين تبليغات هم لساني است ... حال آن که بايد عملا تبليغ کنيم تا مردم در عمل ببينند چنان که امام خميني(ره) وقتي ديدند يک سيد اولاد پيغمبر برايش شبهه به وجود آمده است، چند روزي او را بردند پيش خود و جوري رفتار کردند و پاسخ گفتند که شبهه اش برطرف شد... ما بايستي عملا مسلمان شويم...» تا بتوانيم مسلمان پرورش دهيم. حالا از اين زاويه به رفتار خود در خانواده و جامعه نگاه کنيم آيا به فرزندان خود و ديگر نوجوانان و جوانان حق نمي دهيم رفتاري چنين داشته باشند؟ اگر انصاف داشته باشيم اعتراف خواهيم کرد رفتار اينان آينه تضاد گفتار و رفتار ماست و الا اگر ما صادق بوديم، فرزندان ما هم صادقانه، بزرگ مي شدند اما ... فکر مي کنم بايد در منش و روش خود تجديدنظر کنيم تا به تجديدنظر ديگران هم منجر شود...

خراسان- مورخ چهارشنبه 1389/07/14 شماره انتشار 17666 /صفحه۸/خانواده و سلامت

آیت الله محمود امجد:

محبت علی (ع) مشکلات وهزینه هایی دارد

استاد
بدون استاد مشکل است طی طریقت کرد حتی صرف و نحو استاد می خواهد چه برسد به سیر وسلوک . اما پیداکردن استاد مشکل تراست .حتی اگر کسی کارهای خارق العاده بکند مثلاغیب بگوید درهوا پروازکند بر روی آب راه برود و .... به صرف این امور قابل اعتماد نمی باشد و صلاحیت استادی ندارد. ما باید به آنچه می دانیم عمل کنیم خداوند متعال ما را هدایت می کند و آنچه را نمی دانیم به ما می آموزد و حتی در ودیوار استادمان می شوند.من علم بما علم ورثه الله علم مالم یعلم (بحارالانوار،ج65،ص363)من عمل بما علم کفی مالم یعلم (وسائل الشیعه،ج27،ص164)

ظرافت مسائل معنوی
مسائل معنوی خیلی ظریف وحساس اند .اگر کسی در این مسیر رشد کند دیگر قابل اصلاح و درست شدن نیست. ولی اگر یک درس را کج و معوج واشتباه یاد بگیریم قابل اصلاح و جبران است بنابراین اهمیت دقت در تهذیب وتزکیه نسبت به تعلیم وتعلم روشن می شود.

اگر نخواهد
پناه بر خدا ، اگر انسان نخواهد چیزی بفهمد !شخص خواب را می توان بیدار کرد ولی کسی را که خود را به خواب زده نمی توان بیدار کرد .

فنا
برباد فنا تا ندهی گرد خودی را هرگز نتوان دید جمال احدی را

خدا دوست دارد
خدا دوست دارد که ما حاجت های خود را از درگاه اهل بیت (ع)بگیریم.

نمک طعام وبند کفش
باید نمک طعام وبند کفش خود را هم از خدا بخواهیم ومغرور نشویم که ما پول به اندازه کافی داریم ودیگر چه لزومی دارد بند کفشمان را هم از خدا بخواهیم .می رویم با پولی که داریم می خریم .زیرا چه تضمینی وجود دارد که مثلا این پول من سرقت نشود یا مانع ومشکل دیگری پیش نیاید .برآوردن حاجت چه بزرگ وچه کوچک به طور مطلق در دست خداست.

صداقت
انشالله تعالی شما باید آنقدر پیشرفت وترقی بکنید که عالم را پر کنید از نور خودتان .خیلی از بزرگان واولیا بودند که رفتند وهنوز جایشان پر نشده آنها بایک لبخند مشکلات مردم را حل می کردند و رمز موفقیت هایشان "صداقت"بود ، صداقت با خلق وخالق.

رافت امام رضا (ع)
در مشهد مقدس به همراه عیال وفرزندانم مشرف بودیم بعد از چند روز بی پول شدن به حضرت رضا (ع)عرض کردم :من حتی یک ریال ندارم و دلم نمی خواهد کسی بفهمد (با این که با علما ی زیادی آشنا و در ارتباط بودم و می توانستم قرض بگیرم اما دلم نمی خواست ) فورا از چند ناحیه پول برایم رسید .

نوکر اهل بیت (ع)
شیخ بهاء(علیه الرحمه) که نوکر امام رضا (ع) است هر کاری بلد است .می تواند با یک عنایت شما را عالم کند ، ثروتمند کند و...قبل از تشرف به حرم مطهر یک کاری بکنید(هدیه نمودن یک صلوات یا یک سوره یا...)اوهم متقابلا برای شما کارهایی می کند.پیر پالان دوز(علیه الرحمه )هم هرکاری بلد است. اما ازآن لقمه های معنوی دادن ، ازآن سفره ها پهن کردن ، فقط شأن امام رضا (ع)است . دیگر کارشیخ بهاء وپیر پالان دوزنیست.

دیراست
امشب دیراست چه برسد به فردا.یاامام رضا!به ما استادبدهید

یادی ازحاج آقا مصطفی (رحمه الله علیه)
مرحوم حاج آقا مصطفی فرزند امام راحل (رضوان الله تعالی علیهم)ازنوابغ بود وجملات بکری دارد ازجمله :"اذان ازابتکارات اسلام است"."وقتی ائمه اطهار (ع)چیزی می دهند،دنیا وبرزخ وآخرت راحساب می کنند(مصلحت تامه رادرنظر می گیرند)نه فقط حساب دنیا یا حساب آخرت ،به تنهایی ."

توسل
شخصی روشن دل که مشتاق علم بود ، کسی را نمی یافت که برایش کتاب بخواند تا استفاده کند(این جریا ن مربوط به خیلی سالهای قبل است که امکاناتی مثل ضبط صوت و...مقدور همگان نبود) یک ختم قرآن برای حضرت زهرا(س)گرفت ، به محض اتمام ختم، با بنده مواجه شد و به آرزویش رسید وقرار شد برای او کتاب بخوانم تا استفاده کند .

بی واسطه
اگرحاجاتتان را مستقیماٌ ازخود حضرت (ع) بگیریم خیلی خوب است مثلا من استاد می خواهم یا حتی من عبا می خواهم و... .

زیبایی
آنچه مذموم است دنیا پرستی وتجمل پرستی است والا "ان الله جمیل ویحب الجمال ".

یک یاحسین (ع)
والله محال است من یک یاعلی بن موسی الرضا گفتن یا یک یاحسین گفتن را با سلطنت همه عالم عوض کنم والله محال است.

دیوانگی
آزمودم عقل دوراندیش را بعد از این دیوانه سازم خویش را

گشاده دستی
حضرت امام رضا (ع) از گدابازی بدش می آید.برای زوارخرج کن ،گشاده دستی داشته باش .

دامن او
اگرخواهی آری به کف دامن او برو دامن ازهرچه جزاوست برچین

می گیرم ومی آیم
درمشهد مقدس یک روزمقداری پول از یک طلبه گرفتم وبه کسی دادم وبه آن طلبه گفتم فردا پولت را می دهم .به خانه آمدم پول بردارم دیدم حتی یک شاهی وجودندارد پسرم محمد که 4 ساله بود فهمید.گفت من می روم از امام رضا(ع)پول می گیرم ومی آیم وخیلی هم با اطمینان وژست ،کت خود را پوشید و به حرم رفت .به حضرت (ع)عرض کردم : یاعلی بن موسی الرضا! این بچه اگرازشما چیزی نبیند دیدش ممکن است عوض شود واعتقادش ...همان ساعت از قم حواله پول رسید(قبل ازخارج شدن ازحرم مطهر)

صرف خرابات
وحدت !ازاین پس مده جامه رندان زدست صرف خرابات کن جمله اوقات را

جای حرکت
متاسفانه ، ما برای عمرمان واوقاتمان قیمت وارزش قایل نیستیم واینقدر این عمرمهم ،پیش ما مهمل است!حیف نیست یک عمر بگذرد وما کر و کورباقی بمانیم ؟!مابرای پایین رفتن که نیامده ایم .اینجا مابرای عدمیات که نیامده ایم .عدمیات را که داشتیم .اینجا ،جای تجارت است جای حرکت است .جای انتخاب اعلی علیین ویا خدای نکرده اسفل السافلین.

حقانیت تشیع:غزالی شیعه شد
اثبات حقانیت تشیع ،هیچ احتیاجی به کتب وروایات شیعه ندارد؛همان کتب وروایات اهل سنت،کافی است .همان گونه که "الغدیر" به طورکامل ازمنابع خوداهل سنت نوشته شده است.خواستند علامه امینی صاحب الغدیر(رضوان الله تعالی علیه )رااعدام کنند یکی ازعلمای با انصاف اهل سنت گفت : پس اول کتابها ومنابع خودمان را باید نابود کنیم .

آل علی (ع)
تا به خون آل علی ساغر شکرانه زدند دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند
درمیخانه نبود بسته چرا حافظ گفت دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند
در میخانه نبود بسته ولی حرمت می لازم آمد که ملائک در میخانه زدند
گفت جبریل که مستان می ماتم او با من راه نشین باده مستانه زدند
غیر هفتادودوتن بادیه پیمای حسین چون ندیدند حقیقت ،ره افسانه زدند
گفت عباس علم دار که در عشق حسین قرعه فال به نام من دیوانه زدند
دست چون گشت زبازوی علمدار جدا حوریان رقص کنان دست محبانه زدند
علی اکبر چو زمقتل به جنان روی آورد حوریان رقص کنان ساغر شکرانه زدند
شمس توحید خدا آمد زینب در سوز آتش آنست که در خرمن پروانه زدند

به درد ما
غیر از خدا واهل بیت (ع) هیچ کس به درد ما نمی خورد .

قانون مندی عالم
اگر انسان قانون مندی این عالم رابداند،نه تنها خلاف نمی کند،خیال تخلف هم نمی کند.لذاخیر العباده الاستغفار،خیر الدعا الاستغفار.

کلمه الاخلاص
لااله الا الله یعنی دلبری غیر ازخدا نیست.امام صادق (ع)به ابان ابن تغلب فرمودند که به محافل علمی کوفه برو و بگو هرکس در قیامت یک لااله الاالله بگوید:به بهشت می رود.با تعجب عرض کرد:آنها مخالف اند(شیعه نیستند)!حضرت (ع)فرمودند:غیر از شیعیان ما یک نفر هم درقیامت نمی تواند بگوید لااله الاالله .

ختم صلوات
با ختم چهارده هزارصلوات ، خیلی کارهای عجیب انجام می شود!"اللهم صل علی محمدوآل محمد".

یک مویرگ
اگر فقط یک مویرگ درمغز انسان پاره شود،به قدری درد وسوزش دارد که خدا می داند آیا قدرنعمتهای الهی رامیدانیم ؟

حسنه
هرچیزی که انسان را به خدابرساند"حسنه"است.ربنا آتنا فی الدنیا حسنه وفی الآخره حسنه.

هربلایی
یکی ازعلما ازخداوند خواست که هربلایی که می خواهد بر اونازل فرماید.(احساس تجلد وپوست کلفتی کرد)دل درد شدیدی عارضش شد که بیچاره گشت .بچه هایش رادور خود فرا خواند و گفت مرا هو کنید ودردش برطرف شد.
__________________

محبت علی (ع)
محبت علی (ع) مشکلات وهزینه هایی دارد .خود حضرت (ع)فرمودند اگر کوه ها هم محبت مرا داشته باشند ،متلاشی می شوند."لو احبنی الجبال لتها فنت".

وارستگی مطلق ،پیوستگی به حق
زیارت عاشورا یعنی یک قطع و یک وصل .وارستگی مطلق ، پیوستگی به حق .لعن وسلام.

بالاتر ازحضرت جبریل(س)
حضرت جبریل (سلام الله علیه)حامل علم است .وتمام تدبیرات عالم برعهده اوست .با این وصف درشب معراج به رسول اکرم (ص)عرض کرد اگر ذره ای نزدیکتر شوم می سوزم .این مقام قرب وازجبریل هم بالاتر رفتن ،ازاختصاصات رسول اکرم (ص)نیست و انسان هم می تواند به آنجا برسد."ولکم فی رسول الله اسوه حسنه."

راه نجات
کارمجتهد این است که برای مردم راه نجات پیداکند نه اینکه به میل مردم باشد.

کد عالم هستی
قرآن کریم ، کد عالم هستی است ولی "لا یمسه الا المطهرون" .اگربا رایانه آشنا باشی می توانی کارهای فوق العاده انجام دهی والا نه . راه آشنایی با قرآن کریم ، طهارت روحی است
__________________

تمام هستی ، شعوردارد
تمام هستی ، شعوردارد.به عنوان نمونه:ستون حنانه درفراق حضرت رسول اکرم (ص)ناله کرد.شترحضرت امام سجاد (ع)درغم شهادت حضرت با سرعت برسر مزار حضرت رفت وشروع به ناله وضجه کرد وامام باقر (ع) به افراد حاضر فرمودند این شتر بی تاب است آزادش بگذارید.جریان ذوالجناح (اسب امام حسین (ع))که مشهور است.مورچه درمقابل حضرت سلیمان (علی نبینا وآله وعلیه السلام)ولشکرش به مورچه های دیگر گفت "ادخلوا مساکنکم لا یحطمنکم سلیمان وجنوده وهم لا یشعرون."{ای مورچگان !به خانه هایتان داخل شوید تا سلیمان و لشکریانش هرگز شما را پایمال نکنند درحالی که آنان (بادرک حسی )متوجه نمی شوند نمل /18}.حضرت سلیمان (علی نبینا وآله وعلیه السلام )آن مورچه رااستنطاق کردند که چرامورچه ها را ترساندی؟ماکه به آنها کاری نداشتیم .عرض کرد:ترسیدم آنهاجلال وشکوه شما را ببینند ویک لحظه از یاد خدا غافل شوند .{مرحوم }آقای بهلول نقل می کردند :که درزندان (درزندان افغانستان ) فقط من حق داشتم هر وقت می خواهم از آن بند بیرون بیایم وسایرین ممنوع بودند . یکبار نیمه شب دیدم گربه ای آمد سراغ من و با ناله های مکرر از من می خواست که به دنبالش از بند بیرون آیم.دنبالش راه افتادم رسیدیم به جایی که مشاهده کردم بچه آن گربه گیر افتاده ونمی تواند بیرون بیاید اورا نجات دادم (چطور این گربه فهمیده ازمیان صدها نفر زندانی فقط من چنین اختیاری دارم ونیمه شب مستقیم به سراغ من آمده ؟!)

گدایی
خداوند گدای سمج را دوست دارد ولی در خانه خودش نه دیگران .

تعبیر "اعد"
قرآن کریم در آیه 89 سوره توبه در شان حضرت رسول اکرم (ص)ومومنانی که وهمراه حضرت بودند و با مال و جانشان جهاد کردند ، فرمودند:"اعدالله لهم جنات "... یعنی خداوند برای آن مومنین مجاهد ، بهشت های آنچنانی آماده ومحیا کرده است ولی تعبیر به "اعدالله لهم جنات ..." نکرده است .زیرا اگر وعده میداد دیگرخلف وعده نمی کرد وحتما آن ها را به بهشت می برد هر چند بد عاقبت می شدند .اما تعبیر "اعد"یعنی این بهشت ها را آماده ومحیا کرده است تا در صورت خوش عاقبتی وپایداری در این مسیر نصیبشان شود .

ازنور عظمت خدا
حضرات چهارده معصوم (ع)قبل از آفرینش آدم وعالم انواری بودند که خداوند را تسبیح و تقدیس می کردند وخلقتشان از نور عظمت خدا بود .

همه کاره خدا
خود حضرات چهارده معصوم (ع) فرموده اند:نحن اراده الله .نحن علم الله .خشم ورضای فاطمه (ع)خشم ورضای خداست .

مدارا
پند من بشنو به جز با نفس شوم بد سرشت با همه عالم مدارا کن کمال این است وبس

هرکس یک قدم برود جلو
ابو السعید ابی الخیر (رحمته الله علیه )رفته بود بالای منبر تا سخنرانی کند .چون جمعیت زیاد وجا کم بود ،یکی بلند شد وگفت خدا پدر ومادر کسی را که یک قدم برود جلو بیامرزد .شیخ فرمود:ای مردم!تمام انبیا (ع) آمده اند همین را بگویند که هر کس هر کجا هست یک قدم برود جلو ازمنبر پایین آمد ورفت .(در خانه اگر کس است ،یک حرف بس است ).

تکرار نیست
درعالم اصلا تکراری وجود ندارد .ایاک نعبد و ایاک نستعین ،انسان را تغییر ماهوی می دهد یعنی نماز وسایر عبادات تکرار نیستند .

از ناسوت تا لاهوت
ازناسوت تا لاهوت در انسان است .
بیرون زتونیست هر آنچه درعالم هست از خود بطلب هر آنچه خواهی که تویی

کیمیای نماز
کیمیای اعظم از نماز وجود ندارد . کسی به حضرت آیت الله العظمی بهجت عرض کرده بود :نسخه ای مرحمت کنید .فرموده بودند:بهترین نسخه " نماز "است .

معرفی
من ، لئیم ترین لئیمان .اهل بیت (ع):کریم ترین کریمان .

ارتباط مستقیم
مرحوم آیت الله العظمی میلانی با امام ر ضا (ع) ارتباط مستقیم داشتند .تمام فقه دستشان بود .

جلسه روضه
در جلسه روضه ای ، جمعیت بسیار کمی بود من برای اینکه صاحب خانه دلگیر نشود گفتم:هر کس هر حاجتی دارد بسم الله . بعدا یکی از حضار به من گفت که مدتی حاجت مهمی داشتم وقتی شما گفتید هر کس هر حاجتی دارد بسم الله ، من آن را نیت کردم وبرآورده شد

حقیقت حج
امام رضا (ع)حقیقت حج است و ثواب یک میلیون حج عمره برای زیارتشان ،تنها یک بخش ازثواب زیارت ایشان است .حتی اززیارت امام حسین (ع) افضل است . فیوضات دراینجا بیشتراست .انشاءالله دست خالی برنگردیم .

دو بداء
برای حضرت ابراهیم (ع) درمورد ذبح فرزندشان حضرت اسماعیل (علی نبینا وآله وعلیه السلام)بداء حاصل شد.و قبول کردند اما برای امام حسین(ع) که بداء حاصل شد وخداوند فرمود:بدون اینکه ذره ای ازمقامت کاسته شود تمام این بلاها را برداشتیم حضرت قبول نکردند وبه خاطر هدایت مردم آن بلاها ومصائب راپذیرفتند .
مربد پیر مغانم زمن مرنج ای شیخ که وعده توکردی و او بجا آورد
(منظور ازپیر مغان حضرت سید الشهداءاباعبدالله الحسین (ع)است . و منظور ازشیخ ،شیخ الانبیا ء ابراهیم (ع) است ).
*** برگزیده سخنرانی حضرت استاد محمود امجد در میان طلاب در مشهد مقدس

آیت الله امجد حفظه الله

با صلوات همه کار می شود کرد ،به شرط گناه نکردن . "اللهم صلی علی محمد وآل محمد"

آخر سوره مبارکه حشر
اوایل طلبگی مان ،یکی ازرفقا به دعارضه ای دچارشدکه به حالت خفگی افتاد .ناگهان به مرحله ای رسید که دیگر همه قطع امید کردند.گفتم اگر اوخوب نشود من مسلمان نیستم .سرم را زیر کرسی بردم وآخر سوره حشر راخواندم .به لطف الهی معجزه آسا ازمرگ نجات یافت .آخر سوره مبارکه حشر برای هردردی خوب است .

اطراف قدرتها

شیطان ها ، همیشه دراطراف قدرتها (افراد دارای قدرت و امکانات سیاسی و اجتماعی و امکانات ذی نفوذ)جمع می شوند حواستان جمع باشد.


استغفرالله
یک استغفرالله در ماه شعبان المعظم کار هزار استغفرالله را می کند .

صلوات مخصوصه
ذکر صلواتی که در صبح ها وارد شده (اَلٰلّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد ، الأوْصِیآءِ المَرْضِیّینَ بِأفْضَلِ صَلَواتِک ، وَ بارِکْ عَلَیْهِمْ. بِأفْضَلِ بَرَکاتِک ، وَ السَّلامُ عَلَیْهِمْ وَ عَلیٰ أروٰاحِهِمْ وَ أجْسٰادِهِم وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکٰاتُه)در عصر جمعه ها خیلی فضیلت دارد

بداند
هر کس بداند خداوند قادر است او را عذاب کند وقادر است او را عفو کند خداوند او را می آمرزد .

تعلیم
دعای کمیل همه اش تعلیم است:من لی غیرک و.... .


کمال انقطاع
به این فراز مناجات شعبانیه دقت کنید :"هب لی کمال الانقطاع الیک ".

همت بلند
دعای اللهم ادخل علی اهل القبور السرور ،اللهم اغن کل فقیر ... که برای همگان طلب خیر و... می کند ، می خواهد ما را بلند همت کند واز تنگ نظری برهاند .


نور خدا
یا نور المستوحشین فی الظلم :در این ظلمات دنیا نور خدا روشنی بخش است . بدون نور خدا تاریکی است .این دعاها بیشترش تعلیم است

یا الله
همین که گفتیم "یا الله "خیلی لبیک ها پشت سرش هست .

اسباب جمع داری؟
اسباب جمع داری و کاری نمی کنی؟!

همه چیز را از خدا بخواه
همه چیز را از خدا بخواه حتی کتابت را می خواهی از روی طاقچه برداری از خدا بخواه .بند کفشت ، نمک طعامت و... .


تا قدر بدانیم
چرا در دعاهای هر روز ماه مبارک رمضان تکرار می کنیم : هزار شهر رمضان ؟ برای اینکه قدرش را بدانیم و یادمان نرود که ماه ، ماه رمضان است .

تعلیم خدا شناسی
این دعا ها می خواهد بما خداشناسی یاد بدهد ."بیدک لا بید غیرک".{به دست توست نه به دست غیر تو } انصافا ما خدا را نشناخته ایم .

فراز
در فرازی از مناجات شعبانیه آمده :لک اسال ،یعنی خدایا !برای تو می خواهم هر چه را که می خواهم .
در فرازی دیگر :"جرت فی النظر لها "همین نظر کردن به خود جور وظلم است زیرا نظر به ما سوی الله معصیت است

علم
علم که باید انسان را به اوج آسمان ببرد بعضی را به قعرجهنم ببرد!چرا؟

فکر واثرش را ببینید
اشعار وبیانات سعدی (علیه الرحمه) برای همه ی مردم حکمت آمیز ومفید است دیوان حافظ (علیه الرحمه)مخصوص رندان است اشعار مولوی (علیه الرحمه)مخصوص علما است مولوی شاگرد قونوی و او شاگرد محی الدین عربی (علیه الرحمه) است . او150 نوآوری کرده است .
چکار دارید فلانی شیعه است یا سنی .فکر اثرش را بگیرید .تلک امه قد خلت لها ما کسبت ولکم ما کسبتم ولا تسئلون عما کانوا یعملون .{آنان گروهی بودند که در گذشتند دستاورد آنان فقط برای آنان ودستاورد شما فقط برای شماست . و از آنچه همواره انجام میدادند شما باز خواست نخواهید شد - بقره/ 134و141}البته مسلماً سنی نمی تواند عارف باشد.


دفاع
از انبیا (ع) در حد "عصمت" و از چهارده معصوم (ع) "مطلقا" باید دفاع کرد .

علامه طباطبایی (رضوان الله تعالی علیه)
اگر ملاصدرا و ابوعلی سینا را به هم ضمیمه کنیم ، می شود فارابی (علیهم الرحمه) فارابی مثل علامه طباطبایی (علیهما الرحمه)متن نویس بود ولی هیچ کس علامه طباطبایی نمی شود از همه بالا تر است (رضوان الله تعالی علیهم)

تطبیق با محیط
نیروی تطبیق با محیط در زن قوی تر از مرد است .

با تمام وجود الحمد الله
در همه حالات با تمام وجود بگویید :الحمدالله. در مشکلات نیز بگویید :الحمدالله .خدای تعالی جبران می کند اگر می خواهید در زندگی شاداب و با نشاط باشید دائم الحمدالله بگویید .اگر کسی به شما بی احترامی کرد بگویید :الحمدالله زیرا خود این بی احترامی در حق شما خیلی نعمت است .
خلق را با تو بد و بد خو کند تا که میلت جانب آن سو کند
اگر جمعیت به شما اقبال کرد یا ادبار کرد باز بگویید الحمدالله.در این صورت راحت راحت می شوید .

آشنایی با حقایق جهان
اگر آدم در زمینه تزکیه وتهذیب نفس کار کند و خود را تصفیه وصیقلی سازد با حقایق جهان آشنا می شود .

رساله دیگران را چاپ کنید
شخصی در زمینه ی انتشار رساله حضرت آیت الله العظمی بهجت (دامت برکاته) نذر کرده بود معظمه له فرموده بود که این نذر درست نیست! او اصرار کرده بود وآقا فرموده بودند: شوخی ندارم بروید رساله های دیگران را چاپ کنید .

دعوت قلم
تا قلم به دستتان نیامده ننویسیدیعنی قلم باید دعوت کند.
به مرحوم آیت الله العظمی آقاشیخ ابوالقاسم کبیر(رحمه الله علیه)عرض می کردند که بنویسید. فرمودند:چه بنویسیم دیگران نوشته اند.

ضررموسیقی
موسیقی به طور کلی ، اراده را سست می کند(هرنوع وهرحالت موسیقی) بهترین موسیقی که انسان بسازد،"قرآن کریم "است.

آییه تمام نمای صفات وجمال وجلال الهی
تمام صفات الهی ، درمولا علی (ع) جلوه گر است.این است معنای "الله مولانا علی".فوری برچسب غلو نزنید.

زده به عشق
مولوی (علیه الرحمه ) تمام قافیه ها وقواعد را به هم ریخت ودربدر رفته جلو!همش توی حال بوده .اوآخوند بوده وزده به عشق .او درعشق غوغا کرده .


آهنگهای باطن
سماع درعرفان یعنی : شنیدن آهنگهای باطن . تمام عالم ،آهنگ است.

دفاع مطلق
ازغیر از چهارده معصوم (ع) نمی شود دفاع مطلق کرد ،حتی ازعرفا.

عاشق
فرشته،عاشق نیست .اهل نسبح ونقدس است.خداوند ،آدم می خواست ،عاشق می خواست .

پیداکردن خود
هرکس خودش را پیداکرد،خدا را هم پیداکرد.

درپرده
ما در پرده هستیم ولی حضرت مهدی (علیه السلام وعجل الله تعالی فرجه الشریف) در پرده نیستند.

ترمز
روزه برای این است که انسان ، ترمزپیداکند.لعلکم تتقون.

شنیدن
اثری که درشنیدن هست، درخواندن نیست .ممکن است یک جرقه بزند وتحول بزرگی ایجاد شود

دین شناسی
دیندار درعالم زیاد است . که برای دینشان فداکاری هم می کنند حتی دانشمندانی درهمین عصر هستند که درمقابل بت ، تعظیم می کنند و آن را می پرستند ! مهم ، دین شناسی است .الکمال کل الکمال التفقه فی الدین و...{کمال ،کل الکمال ،همه فهم عمیق دردین است و.. {

عمل به رساله
عمل به رساله خیلی مهم است . یعنی طبق دستورعمل کردن وحرام و واجب را اهمیت دادن .

تغییر
باید بعد از گذشتن ماه رمضان ، تغییر بکنیم وطور دیگری شده باشیم.
بازیگری
اگرکسی بازیگری را کنار بگذارد، ازاولیاءخدا می شود.

حلم
اگر کسی کلمه ای را اشتباه گفت که درعرف درست است فوری به رخش نکشید.مثلا تلمذ ، غلط است ، تتلمذ ، صحیح است . جمادی ،غلط است،جمادات صحیح است.اساتید غلط است .استادان صحیح است .
فرمایشات وپیشنهادات غلط است فرمایش ها وپیشنهاد ها صحیح است و....

بعضی جهالت ها
لخت شدن در مراسم عزاداری کار خیلی بدی است مخصوصا اگر جوان باشند این کار معنا ندارد این جهالت ها را کنار بگذاریم .

اندازه
همه چیز اندازه دارد فقط "ذکر" (یاد)خداوند حدی ندارد (اذکروا الله ذکرا کثیراً).


علامت علم
علامت علم ،تستر وستاریت است .

در نهایت نشاط
امثال حضرت آقای بهجت (دامت برکاته) گاهی ظاهرشان مریض و در هم بود .ولی در باطن ، بسیار با نشاط بودند ، در نهایت نشاط .

تقوا
التقی رئیس الاخلاق (بحارالانوار ،ج67،ص284

فرق پیر وجوان
آیا می دانید فرق پیر وجوان در چیست ؟بعضی از پیرمردها در جلسات و پای منبر ها چرت می زنند با این که جا دارد کاملا بیدار باشند .اما وقتی به رخت خواب می روند خوابشان نمی برد ! ولی جوان ها در جلسات تا صبح هم که باشند بیدارند و به محض رفتن در رخت خواب به خواب می روند (قدرجوانی را بدانید).

تمام فضیلت ها
علی (ع)مساوی است با تمام فضیلت ها .

اسناد مجازی
قدرت من ، حیات من ، علم من...اسناد مجازی است زیرا همه ی اینها مال خداست رئیس بانک با این که پول فراوانی در دستش هست نمی تواند بگوید : پول های بانک پول من است ، چون مالکان پول ها می توانند هر لحظه که اراده کنند پولشان را بیرون بکشند .

سنی های علی پرست
حدود 18 یا 20 میلیون "علوی " در ترکیه هست یعنی سنی هایی که علی (علیه السلام ) را خدا می دانند !آنها اصلا اهل نماز وعبادت وغسل و... نیستند و پا به مسجد نمی گذارند .ومیگویند : مابه مسجد نمی رویم چون علی را در مسجد کشتند

موضوع قفل شده است