جمع بندی معانی اهل البیت در قرآن کریم

تب‌های اولیه

31 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
معانی اهل البیت در قرآن کریم
سلام در آیه تطهیر، کلمه اهل البیت آمده است. در مورد خانواده حضرت ابراهیم از این کلمه استفاده شده است. در مورد خانواده حضرت موسی و مادرشان هم از این کلمه استفاده شده است. در دو مورد اخیر ، کلمه اهل بیت بی معناست اگر آن خانواده را بدون فرزند بدانیم. زیرا شیر دادن در صورتی فرض میشود که فرزندی در کار باشد. مژده دادن به ابراهیم و ساره و استفاده از عنوان اهل البیت، بابت فرزند است. به همین جهت این کلمه برای اهل بیتی به کار می رود که فرزند در آن لحاظ شده باشد. برداشت من از این دو استعمال در قرآن، اختصاص این کلمه برای خانواده با فرض فرزند است.  در آیه تطهیر : ما با اهل بیتی کار داریم که فرزندی در آن باشد. اما می دانیم که در زمان نزول آیه، زنان پیامبر صاحب فرزند نبودند  و فقط حضرت فاطمه و فرزندان ایشان که از خدیجه بودند، مصداق بارز این لغت خواهند بود. به همین جهت و با این فرض که استعمال این لغت اختصاص به اهل بیت فرزند دار است یا حداقل بیشتر برای چنین جایی استفاده میشود، میتوان چنین تفسیری از آیه را رجحان و برتری داد که مقصود خانه فاطمه فرزند خدیجه است ... نه خانه زنان پیامبر که بدون فرزند بودند. اکنون سوالم این است : آیا واژه اهل بیت در قرآن یا سایر اسناد ادبی یا روایی، در جایی به کار رفته است که فقط برای زن باشد ؟ نکته : مقصودم فقط واژه اهل بیت است نه اهل با ضمیر مقصودم ترکیب اهل با بیت است. نه اهل با ضمایر مثل اهله یا اهلک یا اهلنا...    
موضوعات مشابه: 
با نام و یاد دوست           کارشناس بحث: استاد صدرا
آیا واژه اهل بیت در قرآن یا سایر اسناد ادبی یا روایی، در جایی به کار رفته است که فقط برای زن باشد ؟ نکته : مقصودم فقط واژه اهل بیت است نه اهل با ضمیر مقصودم ترکیب اهل با بیت است. نه اهل با ضمایر مثل اهله یا اهلک یا اهلنا...
  با سلام و عرض ادب تعیین مصداق در این استعمالات با قراین مشخص می گردد، زیرا «اهل بیت» به افراد ساکن در یک خانه که در پیوندی جامع با یکدیگر داشته استعمال می گردد؛ خواه در آن خانه به همراه همسر فرزند نیز بوده باشد یا خیر، چنانکه در در زبان عرب «کیف اهلک» به معنای پرسش از حال همسر است. اما آنچه در آیه ی تطهیر است فراتر از چنین امری است؛ زیرا بر اساس قراین آیه و تصریح کلام پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) آیه ی تطهیر تنها شامل اصحاب کساء است و اطلاق اهل بیت در کلام آن حضرت تنها در خصوص خمسه ی طیّبه بوده و دارای وضع خاص است؛ لذا شامل ازدواج آن حضرت نیست با اینکه از نظر لغوی «اهل بیت» شامل آنان بوده است. بر این اساس هیچکدام از همسران پیامبر (صلی الله علیه و آله) مدعی اهلیت مد نظر در آیه ی تطهیر نبوده است. توضیح: 1) واژه ی: «اهل البيت» دو بار در قرآن کریم آمده است يكى در باره ی حضرت ابراهيم (عليه السّلام) كه ملائكه به زنش گفتند: «رَحْمَتُ اللَّهِ وَ بَرَكاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَجِيدٌ»؛[1] که مراد از «البیت» بیت ابراهیم (علیه السلام) است و ديگرى در باره اهل بيت رسول خدا (صلّى اللَّه عليه و آله) که می فرماید: «إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً».[2] که مراد از بیت با توجه به آنکه «بیت» به همراه «ال» آمده، اشاره به بیتی خاص بوده و شامل بیوت دیگری که ازواج پیامبر (صلی الله علیه و آله) در آن ساکن بوده نمی شود و یک بار نیز به صورت نکره: «اهل بیت» آمده است: «وَ حَرَّمْنا عَلَيْهِ الْمَراضِعَ مِنْ قَبْلُ فَقالَتْ هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلى‏ أَهْلِ بَيْتٍ يَكْفُلُونَهُ لَكُمْ وَ هُمْ لَهُ ناصِحُون‏».[3] 2) در صدق معنای «اهل بیت» وجود فرزند الزامی نیست. وچنین امری در معنای اهل بیت اخذ نشده است؛ بلکه همین که زنی با مردی زندگی کند زن اهل او و «اهل البیت» بر آن دو صادق است. در کتاب: «مفردات» در بیان تعریف اهل آمده است: «اهل الرجل در اصل كسانى ‏اند كه با او در يك خانه زندگى مي كنند، بعد به طور مجاز به كساني كه او و آنها را يك نسب جمع مي كند اهل بيت آن مرد گفته ‏اند».[4] «فیروز آبادی» نیز در «قاموس» می گويد: «اهل مرد، عشيره و اقرباى اوست و اهل الامر واليان امراند، اهل خانه، ساكنان آنست و اهل مذهب، عقيده ‏مندان آن مي باشد و ...».[5] در قرآن کریم نیز «اهل» به اموری اضافه شده است: «أَهْلِ الْكِتابِ ... أَهْلُ الْإِنْجِيلِ، ... أَهْلَ الْقُرى‏، ... أَهْلِ الْمَدِينَةِ، ... أَهْلَ الْبَيْتِ، ... أَهْلَ الذِّكْرِ، ... أَهْلِ هذِهِ الْقَرْيَةِ، ... أَهْلِ النَّارِ، ... أَهْلُ التَّقْوى‏ وَ أَهْلُ الْمَغْفِرَةِ». بر این اساس مشخص است که اهل در صورتى استعمال مي شود كه ميان يك عده افراد، پيوند جامعى بوده باشد مثل پدر، شهر، كتاب، علم و غيره و ميان جامع و آن افراد انسى و الفتى لازم است و كلمه اهل به آن جامع اضافه مي شود مثل «اهل الكتاب». [6] بر این اساس اینکه مصداق «اهل البیت» بیتی است که همراه فرزند است و یا اینکه بیتی است که تنها شامل مرد و زن بوده در معنای «اهل بیت» دخیل نبوده و چنین امری تنها با قراین خارجی مشخص می گردد. موفق باشید.   [1] . هود/73. [2] . الاحزاب/33. [3] . القصص/12.: «ما همه زنان شيرده را از پيش بر او حرام كرديم (تا تنها به آغوش مادر برگردد)؛ و خواهرش (به مأموران فرعون) گفت: «آيا شما را به خانواده‏اى راهنمائى كنم كه مى‏توانند اين نوزاد را براى شما كفالت كنند و خيرخواه او باشند»؟!». [4] . الراغب الاصبهانی، مفردات الفاظ القرآن، دارالعلم، ص96. [5] . فیروز آبادی، قاموس المحیط، ص1245.: «أَهْلُ الرجُلِ: عَشيرَتُه وذَوُو قُرْباهُ... وأَهْلُ الأمرِ: وُلاتُه و للبيتِ: سُكَّانُه و للمَذْهَبِ: من يَدينُ به و للرجُل: زَوْجَتُه كأَهْلَتِه و للنبيِّ: أزْوَاجُه وبناتُه وصِهْرُه عليٌّ رضي الله تعالى عنه أَو نِساؤُه والرِّجالُ الذين هُمْ آلُه و لكلِّ نَبيٍّ : أُمَّتُه . ومكانٌ آهِلٌ : له أَهْلٌ». [6] . ر.ک: قاموس قرآن، ج2، ص133.
سلام  نکته اول :  خوب مشخص است که نظر بنده با شما متفاوت است. بنده نمیخواهم بگویم نظر بنده، قطعا درست است. اما اشکالاتی بر آنچه آورده اید مطرح میشود که بیان خواهم کرد.   نکته دوم :  الان سوال اصلی ام این است که میخواهم بدانم آیا شما مثال های نقضی بر این نظریه دارید؟ هدف اصلی این بود. من جایی ندیدم که کلمه ( اهل بیت ) در جایی برای فقط زن استعمال شده باشد. و اگر هم باشد گویا نادر است و نمیتوان غلبه این استعمال را رد کرد. آیا شما جایی سراغ دارید؟  
بنده فعلا روی نکته اول اشکالاتی دارم تا بحث را به سمت نکته دوم سوق بدهم که موضوع اصلی ما است. که منتظرم ببینم شما مثالهای نقضی برای آن ( نکته دوم ) دارید. پس فعلا روی نکته اول توضیحاتی میدهم : صحبت بنده روی کلمه ی اهل نیست. روی یک ترکیب اضافی است. ترکیب اضافی غیر از دو طرف مضاف و مضاف الیه است. مثلا اهل الرجل یا اهلک با لیس من اهلک اهل الکتاب با اهل البیت هر کدام معنای معنای خودش را دارد. حتی هر ترکیب به معنای جمع معنای مضاف و مضاف الیه نیست. مثلا ممکن است کسی تصور کند اهل کتاب یعنی علما و دانشمندانی که اهلیت و نزدیکی به کتاب دارند. شبیه به معنای اهل الذکر یا اهل القرآن که مقصودش تمام مسلمانان نیست. اما مقصود از اهل الکتاب تمام یهودیان و مسیحیان است چه عالم باشند و چه نباشند. لذا صرف اینکه ما به مضاف و مضاف الیه توجه کنیم کافی نیست. مثلا در معنای اهل البیت برخی گفته اند مقصود اهل بیت رسول یا اهل بیت ابراهیم و ... است اما برخی گفته اند مقصود از بیت به معنای بیت در علم رجال و نسبی است یعنی خانواده پس بحث ما کلمه ی اهل نیست. موضوع بحث کلمه اهل البیت است و استعمال آن. چون همانطور که اشاره کردم و در زبانهای مختلف داریم که استعمال واژگان لزوما در معنای تحت اللفظی آنها نیست و در معانی و مقاصد خاصی استعمال میشود.      
صدرا said in آیا واژه اهل بیت در قرآن یا
چنانکه در در زبان عرب «کیف اهلک» به معنای پرسش از حال همسر است. 
این کلمه موضوع سوال نیست. اهل هم در خصوص همسر به کار می رود. هم برای کل خانواده  هم برای صلاحیت و شایستگی مثل " انه لیس من اهلک" در قرآن موضوع سوالم اطلاع از مثالهای نقض برای کلمه اهل البیت است. جایی که این کلمه برای زن به کار رود.  
صدرا said in آیا واژه اهل بیت در قرآن یا
در کتاب: «مفردات»  به كساني كه او و آنها را يك نسب جمع مي كند اهل بيت آن مرد گفته ‏اند»
بله این هم تایید است. نسب غیر از سبب است. در قرآن هم داریم نسبا و صهرا اهل البیت در اصل برای روابط نژادی و نسبی است. مثلا در نهج البلاغه در نامه ای حضرت از کلمه اهل بیت استفاده میکنند. که در واقع میخواهند فرزندان و دودمان بنی هاشم را در مقابل بنی امیه نشان بدهند. که بیان امتیازات بنی هاشم در مقابل بنی امیه در سخنان حضرت و در جایگاه های متفاوت مشهود است.  
در ادبیات عرب در صرف و نحو همیشه قول انسان فصیح، اهمیت داشته است. مثلا ادیبان برای نظریات خودشان به سخنان اعراب بادیه نشین استناد می کردند. یا به اشعار عرب جاهلی استناد می کردند که کتابهایی نیز تدوین شده که در آن کتاب، این اشعار جمع آوری شده است. قرآن نیز به عنوان مستندی قوی مورد نظر بوده و به عنوان فصیح ترین کلام در نظر گرفته شده است. آنچه بنده در قرآن دیدم تایید این نظر بود. اما اکنون به دنبال این هستم آیا مثالهای نقضی بر این نظریه در کلام فصیحان و حتی در کلام غیر فصیحان وجود دارد؟ چون در واقع کلام فصیح و مورد استناد تقریبا در عصر پیامبر و عصر جاهلی بوده و به تدریج از حجیت خارج شده است...  
بیت المعمور said in سلام 
الان سوال اصلی ام این است که میخواهم بدانم آیا شما مثال های نقضی بر این نظریه دارید؟ هدف اصلی این بود. من جایی ندیدم که کلمه ( اهل بیت ) در جایی برای فقط زن استعمال شده باشد. و اگر هم باشد گویا نادر است و نمیتوان غلبه این استعمال را رد کرد. آیا شما جایی سراغ دارید؟
با سلام و عرض ادب یکی از مصادیق «اهل» همسر مرد بود و این کلمه هرگاه به کلمه ای دیگر اضافه شود متناسب با آن معنایی پیدا می نماید. در خصوص واژه ی «اهل بیت» با توجه به معنای لغوی آن، استعمال آن در خصوص کسانی است که به همراه شخص زندگی می کنند،[1] که اطلاق چنین امری شامل همسر به تنهایی و همسر به همراه فرزند خواهد بود؛ اما فهم مراد از استعمال تنها با توجه به قرائن شناخته می گردد؛ چنانکه در مورد آیه ی تطهیر با آنکه «اهل بیت» با توجه به معنای لغوی آن و یا استعمال آن در آیات دیگر شامل همسر نیز بوده؛ اما با توجه به استعمال خاص آن در مورد خمسه ی  طیبه، خطاب آن شامل همسران پیامبر (صلی الله علیه و آله) نمی گردد. موفق باشید. [1] . فراهيدى، خليل بن احمد، كتاب العين - قم، چاپ: دوم، 1409 ه.ق، ج4، ص89.: «و أَهْلُ‏ الرجل: أخضُّ الناس به، و أهلُ‏ البيت: سُكانه»؛ ازهرى، محمد بن احمد، تهذيب اللغة - بيروت، چاپ: اول، 1421 ه.ق، ج6، ص220.: «و أَهْلُ‏ البيت: سكانه‏. و كذا أَهْلُ‏ الماء. و منه‏ الْحَدِيثُ‏" إِنَّ لِلْمَاءِ أَهْلًا". أي سكانا يسكنونه‏».
[quote comment=1048107] [quote comment=1047907]      
صدرا said in الان سوال اصلی ام این است که
در خصوص واژه ی «اهل بیت»  فراهيدى، خليل بن احمد، كتاب العين - قم، چاپ: دوم، 1409 ه.ق، ج4، ص89.: «و أَهْلُ‏ الرجل: أخضُّ الناس به، و أهلُ‏ البيت: سُكانه»؛ ازهرى، محمد بن احمد، تهذيب اللغة - بيروت، چاپ: اول، 1421 ه.ق، ج6، ص220.: «و أَهْلُ‏ البيت: سكانه‏. و كذا أَهْلُ‏ الماء. و منه‏ الْحَدِيثُ‏" إِنَّ لِلْمَاءِ أَهْلًا". أي سكانا يسكنونه‏».
سلام و تشکر  خوب از دو دید میتوان به موضوع نگاه کرد  در نگاه اول )  دنبال مثال های نقضی بودم که برای خاص زن و مرد استفاده شده باشد. که به نظر می رسد شما چنین مثالهایی پیدا نکردید. پس تا به اینجا میتوان نتیجه گرفت که مثال نقضی برای مدعای تاپیک وجود ندارد. پس می رویم سراغ نگاه دوم : در نگاه دوم ) ما به لغتنامه ها رجوع می کنیم و از اطلاق کلام نتیجه بگیریم ، کلمه اهل البیت شامل  زن به تنهایی هم میشود. اما اینجا اشکالاتی وجود دارد در برخی کتب لغت به نسب اشاره شده است. و همچنین استعمالی که در کتاب نهج البلاغه آمده نیز موید همین معناست. اما اکنون دو نمونه آوردید که به نسب اشاره نکرده و به صورت کلی گفته اند: "اهل البیت سکانه" نکته اولی که به ذهن می رسد این است که اشاره کردن به نسب در موارد قبلی، میتواند نشان بدهد این معنا مراد است و نسب در این اطلاق و استعمال نقش دارد. و الا ذکر نسب در معنای اهل بیت معنا نداشت. نکته دوم استفاده از جمع است. که خودش نشان میدهد استعمال لفظ در جمع است اما زن یک نفر است و حتی زن و مرد، دو نفر می شوند. و برای چنین معنایی از جمع مکسر استفاده نمی شود. پس کلمه اهل البیت برای جمع به کار می رود که فرزند مصداق بارز آن است. با توجه به این نکات نمیتوان نتیجه گرفت به زن به تنهایی هم میتوان اهل البیت گفت. این خلاف ظاهر کلام است. ظاهر کلام در ذکر نسب و استفاده از جمع مکسر، نشان میدهد نمیتوان از چنین اطلاقی بهره برد و فرزند نقش اساسی دارد. بعلاوه اینکه در استعمالات قرآنی نیز نقش فرزند ، نقش اساسی است. مثل مادر موسی و فرزند ابراهیم...
ما در مصادیق هم که نگاه میکنیم ، ضمیر جمع را می بینیم. "علیکم اهل البیت" که در آیه تطهیر و آیه ابراهیم و فرزندش میتوان مشاهده کرد. ظاهر کلام استفاده از ضمیر جمع است پس باید شامل فرزند باشد.  => در لغتنامه نیز در معنایش از جمع ( اهل البیت سکانه) استفاده شده که باز تاکیدی بر همین معناست که نباید اهل بیت را برای صرف زن استفاده کرد...  
سلام عليكم در مورد محور اول سخن به عکس برداشت شماست. یعنی می بایست دلیلی بیاورید که اهل بیت تنها شامل بیتی است که در آن فرزند وجود داشته و شامل همسر به تنهایی نمی شود. نتیجه ی برداشت جنابعالی آن است که تا فرزندی از زن حاصل نشده اطلاق این واژه صحیح نباشد. به عنوان مثال پس از ازدواج حضرت امیر (علیه السلام) با حضرت صدیقه ی طاهره(علیها السلام) اطلاق این واژه بر آنان صحیح نبوده و پس از آنکه اولین فرزند متولد گردید چنین اطلاقی صحیح باشد. اما استشهاد به داستان مادر موسی (علیه السلام) عرض گردید که این امر نه به لحاظ وضع این واژه بر خصوص خانه ای که صاحب فرزند بوده؛ بلکه بخاطر قرینه ی خارجی است که چنین قرینه ای نیز دخالتی در صحت اطلاق این لفظ بر خصوص خانواده ای که صاحب فرزند است ندارد. همچنین در بحث سلام به اهل بیت (علیکم) که چنین امری به واسطه ی قرینه ی خارجی است نه آنکه اقتضای لفظ «اهل البیت» باشد. بر این اساس با ازدواج مرد، بنای خانواده ی وی شکل گرفته و به همراه وی که زوجه ی اوست اهل و اهل بیت او اطلاق می گردد. سخن در مورد «سکان البیت» نیز به همین شکل است که مراد از آن ساکنین خانه است که ناظر به وجه غالبی آن است و چنین امری نافی صحت اطلاق در مورد کمتر از سه نفر در یک خانه نخواهد بود. موفق باشید.
سلام علیکم صدرا said in سلام عليكم
اما استشهاد به داستان مادر موسی (علیه السلام) عرض گردید که این امر نه به لحاظ وضع این واژه بر خصوص خانه ای که صاحب فرزند بوده؛ بلکه بخاطر قرینه ی خارجی است
آنچه شما می گویید مصادره به مطلوب است. موضوع سوال این است که وضع است یا قرینه خارجی؟ من گفتم اهل بیت برای زن به تنهایی استعمال نشده است به سه دلیل : دلیل اول این است که لغتنامه ها یا به نسب اشاره می کنند یا به معنای جمع اشاره دارند... و هر دو معنا با زن به تنهایی، بی معناست... اگر هم فرضا جایی چنین معنایی باشد که نیست، بالوضع یا بالاستعمال نبوده است و نوعی مجاز خواهد بود... دلیل دوم  هیچ مثال نقضی بر این مطلب یافت نشد که جایی عربی فصیح این لفظ را برای تنها زن به کار ببرد... دلیل سوم  در استعمالات عرب فصیح این موضوع تایید می شود یک نمونه اهل بیت موسی که شامل فرزند میشود. یک نمونه اهل بیت ابراهیم که شامل فرزند میشود. یک نمونه نهج البلاغه  هیچ یک از این نمونه ها، برای زن به تنهایی استعمال نشده اند‌ نکته : برای اینکه تصور نکنید حرفهایم بی ربط است بخشی از کتاب اهل بیت نوشته عالم بزرگ سیدجعفر مرتضی عاملی را در پستهای بعدی آوردم که مویدی بر ادعای بنده است.
صدرا said in سلام عليكم
می بایست دلیلی بیاورید که اهل بیت تنها شامل بیتی است که در آن فرزند وجود داشته و شامل همسر به تنهایی نمی شود. نتیجه ی برداشت جنابعالی آن است که تا فرزندی از زن حاصل نشده اطلاق این واژه صحیح نباشد. به عنوان مثال پس از ازدواج حضرت امیر (علیه السلام) با حضرت صدیقه ی طاهره(علیها السلام) اطلاق این واژه بر آنان صحیح نبوده و پس از آنکه اولین فرزند متولد گردید چنین اطلاقی صحیح باشد.
سه دلیل آوردم. در مورد حضرت علی و فاطمه علیهما السلام : بله ادعا این است که عرب فصیح، وقتی این دو یا هر زوج دیگری بدون فرزند باشند، نمی گوید اهل بیت عرب فصیح در این موارد می گوید اهلک که مثال مشهورش این است که می گویند : کیف اهلک؟ در قرآن و در آیه تطهیر نیز از این لفظ استفاده شده است چون یک خانواده فراتر از زن و شوهر در کار است. و الا استعمال این لفظ برای زن، خارج از قول فصیح میشود... به همین جهت دنبال مثالهای نقض بودم که یافت نشد به همین جهت به این مدعا اطمینان بیشتری پیدا کردم. با توجه به آنچه گفته شد اگر فرضا هم  برای زن به تنهایی استعمال شود، استعمال ضعیف است.. استعمال غالب نیست.... و این خودش ادعای ما را ثابت می کند. چون ابتدای بحث گفتم اهل بیت یا برای خانواده ای است که شامل فرزند باشد یا استعمال غالبش این است.
سلام  برای اینکه تصور نکنید حرفهایم بیراه است قسمتی از کتاب اهل بیت نوشته سید جعفر مرتضی عاملی را ذکر می کنم : ه) علاوه بر این، فرق است میان به کار بردن «اهل الرجل» و «اهل بیت الرجل» . بنابراین اگر اطلاق اهل بر همسر صحیح باشد، لازم نمی آید که اطلاق اهل بیت بر همسر نیز صحیح باشد و در روایات گفته شد که پیامبرصلی الله علیه وآله نفی نفرمود که ام سلمه از اهل بیت باشد، بلکه او را از اهل خود قرار داد نه از اهل بیت خویش. و) از سوی دیگر دخول ساره در اهل بیت ابراهیم در آیه «رحمة الله وبرکاته علیکم اهل البیت» از این جهت است که وی دختر عموی ابراهیم علیه السلام بود.(20)بنابراین از حیث نسب، داخل در اهل بیت اوست نه از این جهت که همسر اوست. دست کم این مساله قابل تشکیک است
همانطور که می بینید دخول ساره از باب نسب است...( دست کم تشکیک) و ام سلمه نیز اهل پیامبر است نه اهل بیت پیامبر... و توضیحات دیگری هم در این کتاب آمده که همگی مویدی بر ادعای بنده است. بخش دیگری از همان کتاب در آیه «رحمة الله و برکاته علیکم اهل البیت» مقصود خصوص افرادذکور است که مجموع اهل بیت ابراهیم هستند و داخل شدن زن در میان آنان از باب تغلیب و تجوز است. بنابراین قیاس با آن نابه جاست؛ زیرا احدی تغلیب با قرینه را انکار نکرده است.
مقدار دیگری از کتاب علامه مرتضی عاملی را خواندم در بخش دیگری از کتاب نوشته اند : صحت استعمال اهل بیت برای زنان ، جز با نوعی مجازگویی ومسامحه معلوم نشده است . پیش از این بیان کردیم که گروهی از دانشمندان لغت این استعمال را انکار و یا در آن تشکیک کرده اند . آنچه که درباره سؤال ام سلمه و دیگران گذشت که از حضرت صلی الله علیه وآله پرسید آیا او هم از اهل بیت است ، بر عدم صحت استعمال این لفظ برهمسران پیامبرصلی الله علیه وآله دلالت دارد وگرنه پرسش آنان که اهل زبان بودند چه معنایی داشت ؟ واثله روایت کرده که از رسول خداصلی الله علیه وآله شنیدم می گفت : فاطمه ! تو اولین کسی هستی که از اهل بیتم به من می پیوندد و زینب اولین فرد از همسرانم است که به من ملحق می شود
نکاتی در مورد «اهل» و «اهل البیت»
  1. اهل از نظر لغوی اسم جنس جمعی است که مفردی برای آن نیست، بر این اساس در بیان معنای «اهل البیت» ساکنین بیت آورده شده که از باب مطابقت است.
  2. اهل شخص نزدیکترین افراد وی بوده، که بر این اساس «اهل» بر زوجه نیز اطلاق شده؛ هر چند می توان گفت این اطلاق )از آنجا که رابطه ی زن و مرد قابل گسستن بوده استعمال حقیقی نبوده و( مجازی است، چنانکه برخی از اهل لغت بدان تصریح نموده اند؛[1] و در بیان «زید بن ارقم» نیز در توضیح اهل بیت پیامیر (صلی الله علیه و آله) آمده است.[2] بخلاف سایر افراد از اقارب مرد که رابطه نسبی آنان از مرد قابل انفکاک نیست مگر به اعتباری خاص.[3]
  3. «بیت» دارای سه اطلاق بوده:
الف) «بیت السکنی» و خانه ی محل سکونت. بر این اساس (ال) ال (عهد) بوده و مراد از آن افرادی اند که در خانه ی وی سکونت می کنند، که در آیه ی: «رَحْمَتُ اللَّهِ وَ بَرَكاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَجِيدٌ»؛[4] ظاهرا این معنا مورد اراده است؛ چنانکه در آیه ی شریفه ی: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلاَّ أَنْ يُؤْذَنَ لَكُم‏».[5] «اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! در خانه‏هاى پيامبر داخل نشويد مگر به شما براى صرف غذا اجازه داده شود...». که مراد از آن بیوتی است که هر یک از این خانه ها مختص یکی از زنان آن حضرت بوده است. با آنکه در این بیوت جز همسران آن حضرت شخص دیگری ساکن نبوده است و این زنان جز «ماریه» صاحب فرزند نبودند. ب) بیت العشیرة و اقارب. چنانکه در «بیت الاموی» و «بیت العلوی» (علیه السلام) این معنا مورد اراده است و این معنایی است که «زید بن ارقم»  آنرا از ازواج پیامبر (صلی الله علیه و آله) نفی نمود.[6] ج) اطلاقی خاص در نزد متکلم. چنانکه این معنا در مورد «اهل البیت» در آیه ی تطهیر و آیه ی «نور» [7]مورد اراده است که مراد از آن بیت خاصی در راستای اهداف نبوت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) است؛ چنانکه چنین امری در بسیاری از موارد مقیّد به نبوت شده است: «اهل بیت النبوة» و در بیان معصومین و زیارات آنان بدین امر تصریح شده است. بر این اساس در حدیث کسا چنین امری از «ام سلمة» نفی شده؛ اما اهلیّت برای آن بانو در کلام پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) اثبات شده است. [8] مرحوم علامه جعفر مرتضی عاملی نیز در این رابطه می نویسند: «أنه أخبرها أنها من أهله، أما من هم تحت الكساء، فهم أهل بيته (أي بما هو نبي و رسول). لا بما هم من سكان البيت، لأن الأزواج كن يسكن البيت أيضا، في حين أن عليا و فاطمة و الحسنين «عليهم السلام» لم يكونوا كذلك، بل كان لهم بيت سكنى خاص بهم ».[9]
  1. عدم خلط معنای لغوی با معنای استفاده شده از قراین. که بیشتر مطالبی که بیان فرمودید ناظر به معنای مستفاد از قراین و نه از معنای لغوی افظ است.
  [1] . مرتضى زبيدى، محمد بن محمد، تاج العروس - بيروت، چاپ: اول، 1414 ه.ق، ج14، ص36.: «و من المجازِ الأَهْلُ‏ للرجُلِ زَوْجَتُه‏ و يَدْخلُ فيه الأَولاد». [2] . مسلم بن حجاج، صحيح مسلم، 5جلد، دار الحديث - مصر - قاهره، چاپ: 1، 1412 ه.ق، ج4، ص1874. : «عَنْ زَيْدِ بْنِ أَرْقَمَ. قَالَ: دَخَلْنَا عَلَيْهِ فَقُلْنَا لَهُ: لَقَدْ رَأَيْتَ خَيْرًا. لَقَدْ صَاحَبْتَ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ وَ صَلَّيْتَ خَلْفَهُ. وَ سَاقَ الْحَدِيثَ بِنَحْوِ حَدِيثِ أَبِي حَيَّانَ. غَيْرَ أَنَّهُ قَالَ «أَلَا وَ إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمْ ثَقَلَيْنِ: أَحَدُهُمَا كِتَابُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ. هُوَ حَبْلُ اللَّهِ‏ . مَنْ اتَّبَعَهُ كَانَ عَلَى الْهُدَى. وَ مَنْ تَرَكَهُ كَانَ عَلَى ضَلَالَةٍ». وَ فِيهِ: فَقُلْنَا: مَنْ أَهْلُ‏ بَيْتِهِ؟ نِسَاؤُهُ‏؟ قَالَ: لَا. وَ ايْمُ اللَّهِ! إِنَّ الْمَرْأَةَ تَكُونُ مَعَ الرَّجُلِ الْعَصْرَ مِنْ الدَّهْرِ. ثُمَّ يُطَلِّقُهَا فَتَرْجِعُ إِلَى أَبِيهَا وَ قَوْمِهَا. أَهْلُ بَيْتِهِ أَصْلُهُ، وَ عَصَبَتُهُ الَّذِينَ حُرِمُوا الصَّدَقَةَ بَعْدَهُ». [3] . چنانکه در نفی چنین رابطه ای در فرزند نوح (علیه السلام) مشاهده می شود. [4] . هود/73. [5] . الاحزاب/53. [6] . مسلم بن حجاج، صحيح مسلم، 5جلد، دار الحديث - مصر - قاهره، چاپ: 1، 1412 ه.ق، ج4، ص1873.: «وَ مَنْ‏ أَهْلُ‏ بَيْتِهِ‏؟ يَا زَيْدُ! أَ لَيْسَ نِسَاؤُهُ مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ؟ قَالَ: نِسَاؤُهُ مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ. وَ لَكِنْ أَهْلُ بَيْتِهِ مَنْ حُرِمَ‏ الصَّدَقَةَ بَعْدَهُ. قَالَ: وَ مَنْ هُمْ؟ قَالَ: هُمْ آلُ عَلِيٍّ، وَ آلُ عَقِيلٍ، وَ آلُ جَعْفَرٍ، وَ آلُ عَبَّاسٍ. قَالَ: كُلُّ هَؤُلَاءِ حُرِمَ الصَّدَقَةَ؟ قَالَ: نَعَم‏». [7] . النور/36. [8] . الحاکم النیسابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج2، ص451.: «عن أم سلمة رضي الله عنها أنها قالت : في بيتي نزلت هذه الآية { إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت } قالت : فأرسل رسول الله صلى الله عليه و سلم إلى علي و فاطمة و الحسن و الحسين رضوان الله عليهم أجمعين فقال : اللهم هؤلاء أهل بيتي قالت أم سلمة : يا رسول الله ما أنا من أهل البيت ؟ قال : إنك أهلي خير و هؤلاء أهل بيتي اللهم أهلي أحق». [9] عاملى، جعفر مرتضى، الصحيح من سيرة الإمام علي عليه السلام (المرتضى من سيرة المرتضى)، 20جلد، المركز الاسلامي للدراسات - بيروت، چاپ: دوم، 1430 ه.ق، ج8، ص139.
بر اين اساس مي گوئیم: اهل بیت شخص از نظر لغت و استعمال بر کسانی اطلاق می گردد که همراه مرد زندگی می کنند، چه این افراد زنان یک مرد بوده؛ یا اقربای نزدیک او که با وی زندگی می کنند و چه خانواده ای که متشکل از زن و فرزندان است. تنها تفاوتی که در این استعمال وجود داشته در آن است که چنین نسبی قابل انفکاک نسبت به زن بوده؛ لذا برخی بیان داشته اند که استعمال«اهل» بر زن به صورت مجاز است؛ اما کسی نمی تواند منکر استعمال لفظ «اهل» و یا «اهل بیت» بر همسران و یا همسر شود؛ زیرا چنین استعمالی (استعمال اهل بیت بر زن) استعمالی شایع است چنانکه ظهور بیانی از امام صادق (علیه السلام) در مورد «عمران بن عبدالله قمی» نیز اینچنین است. «ابان بن عثمان» از یاران امام صادق (علیه‌السلام) مى گوید: هنگامى که «عمران» به نزد امام صادق (علیه‌السلام) آمد، حضرت او را در کنار خود جاى داده و فرمودند: چگونه اى؟ فرزندت چطور است؟ خویشانت چگونه اند؟ حال پسران عمویت چطور است؟ اهل خانه ات چه حال دارند؟ « مُحَمَّدُ بْنُ مَسْعُودٍ وَ عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ، قَالا حَدَّثَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ عُبَيْدِ اللَّهِ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَلِيٍّ، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ حَمْزَةَ، عَنِ الْمَرْزُبَانِ بْنِ عِمْرَانَ، عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ، قَالَ‏، دَخَلَ عِمْرَانُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْقُمِّيُّ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه اسلام)، فَقَرَّبَهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ، فَقَالَ لَهُ كَيْفَ أَنْتَ وَ كَيْفَ وُلْدُكَ وَ كَيْفَ أَهْلُكَ وَ كَيْفَ بَنُو عَمِّكَ وَ كَيْفَ‏ أَهْلُ‏ بَيْتِكَ‏ ثُمَّ حَدَّثَهُ مَلِيّاً فَلَمَّا خَرَجَ...».[1] موفق باشید.   [1] . الکشی، رجال الکشی، ص334، ترجمه: 609.
صدرا said in نکاتی در مورد «اهل» و «اهل
نکاتی در مورد «اهل» و «اهل البیت»
  1. اهل از نظر لغوی اسم جنس جمعی است که مفردی برای آن نیست، بر این اساس در بیان معنای «اهل البیت» ساکنین بیت آورده شده که از باب مطابقت است
نکته اول در مورد اهل، باید میان احکام لفظی با معنا تفاوت قائل شد. و می دانیم خود این کلمه مورد اختلافاتی بوده است. اما بحث ما کلمه "اهل" نیست. بلکه بحثمان درباره کلمه "اهل البیت" است. نکته دوم  کتابهای لغت برای انتقال معانی نوشته میشوند و اگر برای معنای اهل البیت از جمع استفاده میشود به خاطر انتقال معنا است. نمیتوانیم هدف اصلی را کنار بگذاریم و آن را به مطابقت تقلیل دهیم در حالی که امکان توضیح بود.  
صدرا said in نکاتی در مورد «اهل» و «اهل
عدم خلط معنای لغوی با معنای استفاده شده از قراین. که بیشتر مطالبی که بیان فرمودید ناظر به معنای مستفاد از قراین و نه از معنای لغوی افظ است
این سخنتان به دلایل زیر اشتباه است : معنای لغوی چگونه به دست می آید؟ _ کتب لغت : یک روش ساده مراجعه به کتب لغت است و ما مراجعه کردیم و نظر بنده تایید شد. زیرا در آن یا به نسب اشاره شد یا به جمع. - روش دیگر رجوع به استعمالات عرب فصیح است که خودش دو جنبه دارد : جنبه ایجابی : ما به آیات قرآن و نهج البلاغه استناد کردیم که همگی نظر ما را تایید می کرد. جنبه سلبی ( وجود مثالهای نقض) : ما هیچ سندی از عرب فصیح بر نقض این استعمال نداریم. لذا عجیب است! با وجود چنین ادله ای حتی غلبه چنین استعمالی را قبول نمیکنید در حالی که هر مثالی که هست همین معناست و مثال نقضی هم ندارد. - روش سوم : که دلیل نیست اما موید محسوب میشود و آن نظرات علامه عاملی بود که در خصوص معنای لغوی و بدون نظر به قرائن مطرح کرده بودند.   نکته : لذا شما در مورد کلمه اهل بیت دلیل خاصی ندارید. لذا روی کلمه "اهل" مانور می دهید. که ارتباطی به ادعای ما ندارد. بعلاوه اینکه در کتاب علامه نیز چنین قیاسی باطل و رد شد.    
صدرا said in بر اين اساس مي گوئیم:
« مُحَمَّدُ بْنُ مَسْعُودٍ وَ عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ، قَالا حَدَّثَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ عُبَيْدِ اللَّهِ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَلِيٍّ، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ حَمْزَةَ، عَنِ الْمَرْزُبَانِ بْنِ عِمْرَانَ، عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ، قَالَ‏، دَخَلَ عِمْرَانُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْقُمِّيُّ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه اسلام)، فَقَرَّبَهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ، فَقَالَ لَهُ كَيْفَ أَنْتَ وَ كَيْفَ وُلْدُكَ وَ كَيْفَ أَهْلُكَ وَ كَيْفَ بَنُو عَمِّكَ وَ كَيْفَ‏ أَهْلُ‏ بَيْتِكَ‏ ثُمَّ حَدَّثَهُ مَلِيّاً فَلَمَّا خَرَجَ...»
این روایت کاملا ادعای بنده را تایید می کند. ابتدا کیف ولدک ، اهلک، بنو عمک ؟ و در آخر کیف  "اهل بیتک"؟ ادعای ما چه بود ؟ اینکه این کلمه در مورد خاص زن استفاده نمیشود. و این کلام هم تایید میکند که هم فرزند و هم خویشان نسبی در آن دخالت دارد. همانطور که در کتب لغت به نسب و جمع اشاره شد. اما اگر بگویید : " به هر حال اهل البیت شامل زن هم شده است" پاسخ ما این است : اولا این استعمال در مورد خاص زن نیست بلکه در مورد جمعی از فرزندان و خویشان نسبی است که زن یکی از آنها است. نه اینکه در مورد خاص زن باشد. پس نه تنها رد نیست بلکه تایید است. دوما همانطور که در کتاب علامه عاملی هم اشاره شد اگر در استعمالی زن هم داخل در مصادیق بشود، از باب غلبه یا تجوز ایرادی ندارد. سوما اهل البیت میتواند شامل خویشان نسبی باشد و لازم نیست حتما بگوییم زن را شامل شده است. زیرا قبلا از احوال زن در قالب "اهلک" پرسید. درست است که از فرزند و بنو عمک هم پرسید اما سایر خویشان نسبی باقی ماندند. پس جهت اینکه سایر خویشان نسبی را یک یک نام نبرد، فرمود اهل بیتک.... به بیان دیگر از فرزند پرسید از پسر عموها پرسید اما دیگران را یک یک ذکر نکرد و فرمود اهل بیتک  چهارما اینکه هم از "اهلک" و هم از " اهل بیتک" استفاده شده، نشان میدهد این دو متفاوت هستند. و همانطور که در کتاب علامه عاملی هم اشاره شد، نباید این دو را قیاس کرد. چون شما روی "اهل" مانور می دهید این را می گویم. و خود این روایت تایید دیگری بر مدعای ما بود که میان این دو تفاوت است.    
با سلام و عرض ادب 1) متن عربی کلام علامه جعفر مرتضی (ره) را در مورد استناد خویش بیان بفرمایید. 2) در روایتی که بیان گردید بیان بفرمایید منظور از «اهل بیت» کیست؟ 3) در خانه ای که ساکنان آنرا یک مرد و یا یک زن تشکیل می دهد و یا یک زن و چند زن بدون آنکه فرزندی نباشد؛ چنانکه در آیه ی «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلاَّ أَنْ يُؤْذَنَ لَكُم‏»به افراد ساکن در این بیت چه لفظ و عنوانی اطلاق می گردد. 3) بر فرض که استعمال اهل بیت در مورد زن صحیح نباشد نحوه استنباط از آیه تطهیر علیه مخالفین را بیان بفرمایید و بیان بفرمایید کدام یک از عالمان شیعه چنین برداشتی را نموده اند.  
سلام و ادب صدرا said in با سلام و عرض ادب
با سلام و عرض ادب 1) متن عربی کلام علامه جعفر مرتضی (ره) را در مورد استناد خویش بیان بفرمایید.
نکته اول  آنچه از این کتاب نقل کردم برای تایید بود.  و الا دلایل بنده مستقلا ذکر شد. البته در کتاب ایشان نیز دلایلی مطرح شده بود که به دلایل بنده افزود. اما نظر من جداست. دلایلم جداست.   نکته دوم اما این نقل قول ها، از نسخه ترجمه شده کتاب است. و بنده به نسخه عربی کتاب دسترسی ندارم. که می توانید شما و خواننده گرامی در سایت قائمیه بروید و به نسخه ی آنلاین کتاب یا نسخه اپلیکیشن یا نسخه PDF کتاب دسترسی داشته باشید. همچنین می توانید در نسخه آنلاین به جستجو بپردازید و تمامی نقل قول ها را پیدا کنید. مشخصات کتاب : سرشناسه : عاملی جعفرمرتضی - 1944 عنوان و نام پدیدآور : اهل بیت در آیه تطهیر/ نوشته جعفرمرتضی عاملی ترجمه محمد سپهری مشخصات نشر : قم حوزه علمیه قم دفتر تبلیغات اسلامی 1372. مشخصات ظاهری : ص 200 فروست : (مرکز انتشارات تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم ; 279) شابک : 1800ریال یادداشت : پشت جلد جلد لاتینی شده Dja'far Murtada' Amili. Ahl ibaytdar ayi -yi tathir . یادداشت : چاپ دوم 1379؛ 6500 ریال یادداشت : کتابنامه ص [179] - 191؛ همچنین به صورت زیرنویس موضوع : تفاسیر (سوره احزاب آیه التطهیر) موضوع : خاندان نبوت در قرآن شناسه افزوده : سپهری محمد، 1344 - ، مترجم شناسه افزوده : حوزه علمیه قم دفتر تبلیغات اسلامی رده بندی کنگره : BP102/654 /ع 2‮الف 9 1372 رده بندی دیویی : 297/18 شماره کتابشناسی ملی : م 73-126
صدرا said in با سلام و عرض ادب
2) در روایتی که بیان گردید بیان بفرمایید منظور از «اهل بیت» کیست؟
نکته اول : روایت را شما آوردید و متاسفانه روایت را ناقص آوردید و اتفاقا قسمت مهمی از روایت را حذف کردید و نیاوردید. بنده نیز متوجه شدم و به منبع اصلی مراجعه کردم. و در ارسال قبلی پاسخ شما را دادم و معنایش را گفتم. نکته دوم : همانطور که گفتم مقصود، وابستگان نسبی آن مرد بوده است. به مانند نامه امام علی علیه السلام  در نهج البلاغه و استفاده از اهل بیت  برای اینکه بنی هاشم را در مقابل بنی امیه قرار دهند. اینجا نسب و نژاد مطرح است.      
صدرا said in با سلام و عرض ادب
3) در خانه ای که ساکنان آنرا یک مرد و یا یک زن تشکیل می دهد و یا یک زن و چند زن بدون آنکه فرزندی نباشد؛ چنانکه در آیه ی «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلاَّ أَنْ يُؤْذَنَ لَكُم‏»به افراد ساکن در این بیت چه لفظ و عنوانی اطلاق می گردد.
نکته اول  آیه نیز تاییدی است بر اینکه یک بیت مطرح نیست بلکه بیوت مطرح است. پس نباید بگویید به افراد ساکن در این بیت چه اطلاق میشود.... چون خود آیه می فرماید بیوت النبی... در آیه تطهیر نیز برای هر زن یک بیت در نظر گرفته شده است. (بیوتکن) به لحاظ حقوق شرعی و احکام ازدواج، طبیعتا هر زنی حق مسکن دارد. و طبیعتا حق مسکن اقتضا میکند که هر زنی، بیتی مخصوص به خود داشته باشد. نکته دوم اکنون به بیتی که فقط زن و مرد دارد چه می گویند؟ اگر منطقی بخواهیم پیش برویم باید به استعمالات عرب فصیح رجوع کنیم که فعلا چنین استعمالی پیدا نکردیم. پس به همان استعمال معروف بسنده می کنیم. یعنی عرب می گوید : کیف اهلک؟  یا انت و اهلک... نکته سوم : یک مشکلی که در یادگیری زبان وجود دارد این است که ما میخواهیم مقاصد خود را با ترجمه تحت اللفظی از زبان خودمان به زبان خارجی، منتقل کنیم. اما در زبانها گاهی اوقات اصولا از چنین تعابیری استفاده نمیشود.      
صدرا said in با سلام و عرض ادب
3) بر فرض که استعمال اهل بیت در مورد زن صحیح نباشد نحوه استنباط از آیه تطهیر علیه مخالفین را بیان بفرمایید و بیان بفرمایید کدام یک از عالمان شیعه چنین برداشتی را نموده اند.
نکته اول : این استعمال ، جهت تعیین مصادیق نیست. لذا بحث ما تعیین مصداق خانه، یا تعیین افرادی که در خانه هستند نیست. اینها نه ادعای بنده است و نه هیچ کس دیگری می تواند ادعا کند، از این لفظ می توان به مصادیق خاصی پی برد. به همین جهت محتوای تفاسیر در جایی به موضوع ما ارتباط پیدا می کند که یک بحث لغوی و استعمالی باشد. به همین جهت شما باید به بخش هایی از تفاسیر مراجعه کنید که در مورد معنا و استعمال این کلمه در لغت بپردازد. که ما در این تاپیک به کتاب لغت استناد کردیم و استعمالات را بررسی کردیم.  و اگر تفسیری به این مطلب نرسیده یا نپرداخته است، بحث دیگری است. چون ما تابع دلیل هستیم. نکته دوم : اینکه کدام عالم چنین برداشتی دارد را نمیدانم. اما فعلا نظرات علامه مرتضی عاملی تایید کننده ادعای بنده بود.  گر چه نه من و نه ایشان نگفته ایم از لغت میتوان به مصادیق اهل بیت پی برد... اما میتوان نظرات مخالفین را رد کرد. چون مخالفین به طور کلی در این چند دسته اند : عده ای اهل بیت در آیه تطهیر را مربوط زنان پیامبر می دانند. عده ای مربوط به پیامبر و زنانشان عده ای مربوط به پیامبر و زنان و اهل بیت و عده ای هم مربوط به اهل بیت میدانند نکته سوم : استناد به این شکل است : که اگر اهل بیت برای زن استفاده نشود، اهل بیت در آیه تطهیر برای زنان پیامبر نبوده است. پس فقط فرضی که شیعه می گوید مورد تایید خواهد بود. چون فاطمه دختر پیامبر است. امام علی ، پسر عموی پیامبر است. حسن و حسین نیز نوه های پیامبر هستند. دقت کنید ! اهل بیت در لغت برای سایر فامیل نسبی هم استفاده میشود. پس اینکه ما گفتیم مقصود اهل کساء هستند، از روی معنای لغوی نبود. ادعای ما این بود که با معنای لغوی، تفسیر درست را تشخیص بدهیم‌ چون همانطور که گفتم، ما از روی این کلمه نمیتوانیم مصداق تعیین کنیم اما میتوانیم تفسیر درست را از میان تفاسیر تشخیص بدهیم. درست است که الان هم دلایلی توسط علما برای اثبات انطباق اهل کساء بر اهل بیت مطرح میشود. اما این دلیل را هم میتوان اضافه کرد. به عبارت ساده تر : وقتی به آیه تطهیر می رسیم مثلا می گوییم مقصود کدام بیت است؟ با توجه به معنا و استعمال این کلمه می گوییم این بیت ، بیتی است که شامل فرزند و فامیل نزدیک نسبی است. و با توجه به همین مطلب تفسیر درست که اهل کساء هستند را انتخاب می کنیم. نکته چهارم : اگر فرض کنیم  اهل بیت شامل شوهر و زن و فرزند می شود. و جمع باید در کار باشد. در این حالت باز هم کمک کننده است. اگر بگوییم مقصود کدام بیت است؟ بیت زنان پیامبر نخواهد بود. چون در زمان نزول آیه تطهیر، هیچ یک از زنان پیامبر دارای فرزند نبودند. و جمعی حاصل نشده و در هر بیتی یک نفر ( که همسر پیامبر باشد) یا نهایتا دو نفر ( با وجود نبی دو نفر میشوند) مصداق دارد. ( گر چه ممکن است این احتمال مطرح شود و گفته شود ابراهیم نیز فرزند پیامبر بود که در کودکی فوت کرد. اما به هر حال سایر زنان خارج میشوند و ما میان اهل بیت معروف و این اهل بیت باید انتخاب کنیم. ) پس باید به سراغ تفسیر شیعه برویم و بگوییم مقصود ساکنین در بیت خود پیامبر یا خدیجه است. چون تنها بیتی است که جمع "سکان البیت یا ساکنین بیت" بر آن صادق است همین بیت است.            
نکته اول با توجه به این معنا، تفاوت قائل شدن بین اهل بیت و خانواده ، ثمره خاصی ندارد. چون خانواده ، کلمه ای فارسی است و شامل ارتباط نسبی و سببی میشود. یعنی پدر و مادر و فرزند  اما اهل بیت، کلمه ای عربی است و درباره ارتباطات نسبی و نژادی به کار می رود.  و اصولا عربها به نسب خود بها می دادند و فرهنگشان متفاوت است و این کلمه چنین پیش زمینه ذهنی دارد. لذا نباید با یافتن معادل فارسی، دنبال نتیجه باشیم و دچار قیاس شویم. نکته دوم لذا وقتی اهل بیت را فارغ از منزل و محل سکونت تعریف می کنیم. مقصودمان این نیست که روابط نسبی و سببی را در یک ردیف قرار دهیم. خیر مقصود از اهل بیت ، ابراز و اظهار روابط نسبی است. مثلا بنی هاشم در مقابل بنی امیه همیشه فرزندان و پدران نقش حیاتی دارند. یا در روایتی که ذکر شد می گوید ولدک و بنوعمک... باز فرزندان نقش دارند.. نکته سوم پس در آیه تطهیر چه بگوییم : "اهل بیت یعنی اهل فلان بیت و مقصودمان ساکنین یک بیت خاص باشد" و چه بگوییم : "اهل بیت یعنی فرزندان محمد و سایر بستگان نسبی مثل پسر عموها ( به مانند بنی هاشم یا بنی عمک در روایت که نشان میدهد امام علی علیه السلام هم به عنوان پسر عموی پیامبر میتواند جزو اهل بیت باشد) " تفاوتی ندارد. زیرا در هر دو حالت، زنها نقشی ندارند. بالفرض هم شما بگویید زن هم میتواند مصداقش باشد، ما می گوییم نقش فرعی دارد و به صورت تجوز و غلبه به کار می رود. نه اینکه اصل این باشد. پس اصل در این استعمال ، شامل زن نیست مگر اینکه خلافش ثابت شود. پس آیه تطهیر بنا به اصل استعمال لغت، مربوط به زنان پیامبر نیست مگر اینکه خلافش ثابت شود.  
سلام و احترام آنچه لازم بود تا الان گفتم. و اگر در سخنانم ناخواسته اساعه ادبی شده از شما و همه عذر خواهی میکنم. در باب ترجمه کتاب علامه، اگر اتقانی نباشد ما منکرش نخواهیم شد. چون به هر حال، دلایل بنده مستند به این کتاب نیست. دلایل بنده مستقل از این کتاب است. و نیز باید متذکر شوم هدف بنده این نیست که روی موضوعی مورد اتفاق برای خصم کار کنم. چون این موضوع برای خصم ضعیف به شما می رود. اما برای بنده بسیار قوی است. و این اهمیت دارد. چون هدف من ، قبولاندن چیزی به کسی نیست. هدفم تحقیق و کشف مراد خدا بود و فعلا این ادعا را قوی و مستحکم می دانم.  
جمع بندی پرسش: آیا «اهل بیت» در قرآن یا روایات و یا محاورات در مورد همسر به تنهایی اطلاق شده یا خیر اهل بیت تنها شامل بیتی است که صاحب فرزند است؟ بر این اساس آیا می توان گفت در آیه ی تطهیر به واسطه ی عدم استعمال اهل بر همسر، مراد از  «اهل» خصوص اصحاب کساء است؟ پاسخ: تعیین مصداق در این استعمالات با قرائن قابل تشخیص است. زیرا «اهل بیت» به افراد ساکن در یک خانه که پیوندی جامع با یکدیگر داشته استعمال می گردد؛ خواه در آن خانه فرزندی به همراه همسر وجود داشته و یا اینکه اساسا فرزندی وجود نداشته و مرد و زن به تنهایی با یکدیگر زندگی کنند. چنانکه در زبان عرب در جمله ی: «کیف اهلک» پرسش از حال همسر است. اما آنچه در آیه ی تطهیر است فراتر از چنین امری است؛ زیرا ما منکر اطلاق اهل بر همسر نیستیم؛ بلکه بر اساس قراین آیه و تصریح کلام پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) معتقدیم آیه ی تطهیر تنها مربوط به اصحاب کساء است؛ چنانکه هیچکدام از همسران پیامبر (صلی الله علیه و آله) چنین ادعایی را نداشته اند. بر این اساس عدم شمول آیه ی تطهیر بر همسران به واسطه ی وضع لغوی اهل بر غیر همسر نیست. توضیح: 1) واژه ی: «اهل البيت» دوبار در قرآن کریم آمده است يكى درباره ی حضرت ابراهيم (عليه السّلام) كه ملائكه به همسرش گفتند:«رَحْمَتُ اللَّهِ وَ بَرَكاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَجِيدٌ» (1)«رحمت خداوند و بركت‏هاى او بر شما خانواده است». که مراد از «البیت» بیت ابراهیم (علیه السلام) است و ديگرى در باره ی اهل بيت رسول خدا (صلّى اللَّه عليه و آله) که می فرماید: «إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً».(2) که مراد از بیت از آنجا که که بیت مقرون با (ال) بوده اشاره به بیتی خاص بوده و شامل بیوت دیگری که ازواج پیامبر (صلی الله علیه و آله) در آن ساکن بوده نمی شود و یک بار نیز به صورت نکره: «اهلَ بیت» آمده است: «وَ حَرَّمْنا عَلَيْهِ الْمَراضِعَ مِنْ قَبْلُ فَقالَتْ هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلى‏ أَهْلِ بَيْتٍ يَكْفُلُونَهُ لَكُمْ وَ هُمْ لَهُ ناصِحُون‏».(3) «ما همه ی زنان شيرده را از پيش بر او حرام كرديم (تا تنها به آغوش مادر بازگردد)؛ و خواهرش گفت: «آيا شما را به خانواده ‏اى راهنمايى كنم كه می‏توانند اين نوزاد را براى شما كفالت كنند و خيرخواه او باشند؟!». که مراد از اهل بیت در این آیه خانواده موسی (علیه السلام) می باشد. 2) در صدق معنای «اهل بیت» وجود فرزند الزامی نیست و چنین امری در معنای لغوی «اهل بیت» اخذ نشده است؛ بلکه همین که زنی با مردی زندگی کرده، زن اهل او بوده و «اهل البیت» بر آن دو صادق است.  در کتاب: «مفردات راغب» در بیان تعریف اهل آمده است: «اهل الرجل در اصل كسانى‏ اند كه با او در يك خانه زندگى می كنند، بعد به طور مجاز به كساني كه او و آنها را يك نسب جمع مي كند اهل بيت آن مرد گفته ‏اند».(4) «فیروز آبادی» نیز در «قاموس» می گويد: «اهل مرد، عشيره و اقرباى اوست و اهل الامر واليان امر بوده، اهل خانه، ساكنان آن است و اهل مذهب، عقيده ‏مندان آن است. و ...».(5) در قرآن کریم نیز «اهل» به اموری اضافه شده است: «أَهْلِ الْكِتابِ ... أَهْلُ الْإِنْجِيلِ، ... أَهْلَ الْقُرى‏، ... أَهْلِ الْمَدِينَةِ، ... أَهْلَ الْبَيْتِ، ... أَهْلَ الذِّكْرِ، ... أَهْلِ هذِهِ الْقَرْيَةِ، ... أَهْلِ النَّارِ، ... أَهْلُ التَّقْوى‏ وَ أَهْلُ الْمَغْفِرَةِ». که بیانگر نسبت مضاف به مضاف الیه است که در امری با یکدیگر اشتراک دارند. بر این اساس مشخص است که اهل در صورتى استعمال مي شود كه ميان يك عده افراد، پيوند جامعى بوده باشد مثل پدر، شهر، كتاب، علم و غيره و ميان جامع و آن افراد انسى و الفتى لازم است و كلمه اهل به آن جامع اضافه مي شود مثل «اهل الكتاب». (6) 3) اهل شخص نزدیکترین افراد به وی بوده، که بر این اساس «اهل» بر زوجه نیز اطلاق می شود؛ هر چند می توان گفت این اطلاق از آنجا که رابطه ی زن و مرد قابل گسستن بوده استعمال حقیقی نبوده و مجازی است، چنانکه برخی از اهل لغت بدان تصریح نموده اند؛(7) و در بیان «زید بن ارقم» نیز در توضیح اهل بیت پیامیر (صلی الله علیه و آله) آمده است.(8) بخلاف سایر افراد از اقارب مرد که رابطه نسبی آنان از مرد قابل انفکاک نیست مگر به اعتباری خاص.(9) 4) همچنین «بیت» دارای سه اطلاق است: الف) «بیت السکنی» و خانه ی محل سکونت. بر این اساس (ال) ال (عهد) بوده و مراد از آن افرادی اند که در خانه سکونت می کنند، که در «رَحْمَتُ اللَّهِ وَ بَرَكاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَجِيدٌ».(10) ظاهرا این معنا مورد اراده است؛ چنانکه در آیه ی شریفه ی: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلاَّ أَنْ يُؤْذَنَ لَكُم‏».(11) «اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد! در خانه‏ هاى پيامبر داخل نشويد مگر به شما براى صرف غذا اجازه داده شود...». مراد از آن بیوتی است که هر یک از آن مختص یکی از زنان آن حضرت بوده است با آنکه در این بیوت جز همسران آن حضرت شخص دیگری ساکن نبوده است و این زنان جز «ماریه» صاحب فرزند نبودند. ب) «بیت العشیرة و اقارب». چنانکه در «بیت الاموی» و «بیت العلوی» (علیه السلام) این معنا مورد اراده است و این معنایی است که «زید بن ارقم»  آنرا از ازواج پیامبر (صلی الله علیه و آله) نفی نمود.(12) ج) اطلاقی خاص در نزد متکلم. چنانکه این معنا در مورد «اهل البیت» در آیه ی تطهیر و آیه ی «نور» (13) مورد اراده است که مراد از آن بیت خاصی در راستای اهداف نبوت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) است؛ چنانکه چنین امری در بسیاری از موارد مقیّد شده است: «اهل بیت النبوة» و در بیان معصومین و زیارات آنان بدین امر تصریح شده است. بر این اساس در حدیث کسا چنین امری از «ام سلمة» نفی شده؛ اما اهلیّت برای آن بانو در کلام پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) اثبات شده است. (14) نتیجه: اهل بیت شخص از نظر لغت و استعمال بر کسانی اطلاق می گردد که همراه مرد زندگی می کنند، چه این افراد زنان یک مرد بوده؛ یا اقربای نزدیک او که با وی زندگی می کنند و چه خانواده ای که متشکل از زن و فرزندان است. تنها تفاوتی که در این استعمال وجود داشته در آن است که چنین نسبی قابل انفکاک نسبت به زن بوده لذا برخی بیان داشته اند که استعمال«اهل» بر زن به صورت مجاز است اما کسی نمی تواند منکر استعمال لفظ «اهل» و یا «اهل بیت» بر همسران و یا همسر شود؛ زیرا چنین استعمالی (استعمال اهل بیت بر زن) استعمالی شایع است. اما مراد از مصداق «اهل» تنها با قرائن قابل شناخت است و در آیه ی تطهیر نیز به واسطه ی قرائن داخلی و خارجی قطعی در آیه مراد از «اهل» خصوص اصحاب کسا بیان شده است.   پی نوشت ها: 1. هود/73. 2. الاحزاب/33. 3. القصص/12.: «ما همه زنان شيرده را از پيش بر او حرام كرديم (تا تنها به آغوش مادر برگردد)؛ و خواهرش (به مأموران فرعون) گفت: «آيا شما را به خانواده‏اى راهنمائى كنم كه مى‏توانند اين نوزاد را براى شما كفالت كنند و خيرخواه او باشند»؟!». 4. الراغب الاصبهانی، مفردات الفاظ القرآن، دارالعلم، ص96. 5. فیروز آبادی، قاموس المحیط، ص1245.: «أَهْلُ الرجُلِ: عَشيرَتُه وذَوُو قُرْباهُ... وأَهْلُ الأمرِ: وُلاتُه و للبيتِ: سُكَّانُه و للمَذْهَبِ: من يَدينُ به و للرجُل: زَوْجَتُه كأَهْلَتِه و للنبيِّ: أزْوَاجُه وبناتُه وصِهْرُه عليٌّ رضي الله تعالى عنه أَو نِساؤُه والرِّجالُ الذين هُمْ آلُه و لكلِّ نَبيٍّ : أُمَّتُه . ومكانٌ آهِلٌ : له أَهْلٌ». 6 . ر.ک: علی اکبر قرشی، قاموس قرآن، دارالکتب الاسلامیة، ج2، ص133. 7 . مرتضى زبيدى، محمد بن محمد، تاج العروس - بيروت، چاپ: اول، 1414 ه.ق، ج14، ص36.: «و من المجازِ الأَهْلُ‏ للرجُلِ زَوْجَتُه‏ و يَدْخلُ فيه الأَولاد». 8. مسلم بن حجاج، صحيح مسلم، 5جلد، دار الحديث - مصر - قاهره، چاپ: 1، 1412 ه.ق، ج4، ص1874. : «عَنْ زَيْدِ بْنِ أَرْقَمَ. قَالَ: دَخَلْنَا عَلَيْهِ فَقُلْنَا لَهُ: لَقَدْ رَأَيْتَ خَيْرًا. لَقَدْ صَاحَبْتَ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ وَ صَلَّيْتَ خَلْفَهُ. وَ سَاقَ الْحَدِيثَ بِنَحْوِ حَدِيثِ أَبِي حَيَّانَ. غَيْرَ أَنَّهُ قَالَ «أَلَا وَ إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمْ ثَقَلَيْنِ: أَحَدُهُمَا كِتَابُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ. هُوَ حَبْلُ اللَّهِ‏ . مَنْ اتَّبَعَهُ كَانَ عَلَى الْهُدَى. وَ مَنْ تَرَكَهُ كَانَ عَلَى ضَلَالَةٍ». وَ فِيهِ: فَقُلْنَا: مَنْ أَهْلُ‏ بَيْتِهِ؟ نِسَاؤُهُ‏؟ قَالَ: لَا. وَ ايْمُ اللَّهِ! إِنَّ الْمَرْأَةَ تَكُونُ مَعَ الرَّجُلِ الْعَصْرَ مِنْ الدَّهْرِ. ثُمَّ يُطَلِّقُهَا فَتَرْجِعُ إِلَى أَبِيهَا وَ قَوْمِهَا. أَهْلُ بَيْتِهِ أَصْلُهُ، وَ عَصَبَتُهُ الَّذِينَ حُرِمُوا الصَّدَقَةَ بَعْدَهُ». 9. چنانکه در نفی چنین رابطه ای در فرزند نوح (علیه السلام) مشاهده می شود. 10 . هود/73. 11. الاحزاب/53. 12. مسلم بن حجاج، صحيح مسلم، 5جلد، دار الحديث - مصر - قاهره، چاپ: 1، 1412 ه.ق، ج4، ص1873.: «وَ مَنْ‏ أَهْلُ‏ بَيْتِهِ‏؟ يَا زَيْدُ! أَ لَيْسَ نِسَاؤُهُ مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ؟ قَالَ: نِسَاؤُهُ مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ. وَ لَكِنْ أَهْلُ بَيْتِهِ مَنْ حُرِمَ‏ الصَّدَقَةَ بَعْدَهُ. قَالَ: وَ مَنْ هُمْ؟ قَالَ: هُمْ آلُ عَلِيٍّ، وَ آلُ عَقِيلٍ، وَ آلُ جَعْفَرٍ، وَ آلُ عَبَّاسٍ. قَالَ: كُلُّ هَؤُلَاءِ حُرِمَ الصَّدَقَةَ؟ قَالَ: نَعَم‏». 13. النور/36. 14. الحاکم النیسابوری، المستدرک علی الصحیحین، دار الكتب العلمية – بيروت، ج2، ص451.: «عن أم سلمة (رضي الله عنها) أنها قالت : في بيتي نزلت هذه الآية { إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت } قالت : فأرسل رسول الله (صلى الله عليه وآله و سلم) إلى علي و فاطمة و الحسن و الحسين (رضوان الله عليهم أجمعين) فقال : اللهم هؤلاء أهل بيتي قالت أم سلمة : يا رسول الله ما أنا من أهل البيت ؟ قال : إنك أهلي خير و هؤلاء أهل بيتي اللهم أهلي أحق».
موضوع قفل شده است