فلسفه خلقت زن در کتاب مقدس

تب‌های اولیه

78 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

sina178s;76942 نوشت:
با سلام در مورد ايات قران كه فرموديد بحثي نميكنم و قضاوت را به خوانندگان ميسپارم اما در مورد سخنان پولس هنوز جواب منو نداديد؟
ايا ميدونيد چرا پولس چنين سخناني نوشت؟ شما تفسير در مورد آيات قران نوشتيد آيا ميتونيد همون كار را با آيات مربوط به پولس بكنيد؟ يا ترجمه تحت اللفظي را كافي ميدونيد؟

قبلا هم در بحث تحريف كتابمقدس گفته ام اگر شما شرايط فرهنگي و تاريخي نگارش كتب مقدسه را ندانيد در معني آن به بيراهه ميرويد - اگر نتوانيد درست تاويل كنيد نميتوانيد درست تعبير كنيد - شما براي يك آيه كه مفهوم آن در جامعه اسلامي رخ داده و اجرا شده اينهمه تفسير را لزم ميدانيد اما براي يك امري كه در 2000 سال پيش و در يك جغرافيا و فرهنگ و تمدن رخ داده تعبير تحت اللفظي ميكنيد
شما وقتي در مورد رساله به قرنتيان ميخوانيد بايد بدانيد كجاست - مردم آن چگونه بودند - چگونه مسيحي شدند - مشكلات كليسا در آن شهر چگونه بود؟؟
محض اطلاع براي اينكه بدانيد و البته در آينده مفصل توضيح خواهم داد - در دنياي 2000 سال پيش و در امپراتوري يونان وقتي به كسي مي خواستند فحش يا توهين كنند ميگفتند مرديكه قرنتسي!!
حال شما حدث بزنيد در درون آن كليساي نوپا چه مشكلاتي پيش پاي رسولان بود
در خاتمه :
حالا آيه اي كه برتري مرد بر زن و اجازه كتك زدن زنان را به مردان ميدهد
احتمالا شما مسلمان هستید و آیه 34 از سوره نساء را خوانده اید.

الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء بِمَا فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُواْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللّهُ وَاللاَّتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلاَ تَبْغُواْ عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا ﴿۳۴﴾

اميدوارم بدن تعصب قضاوت كنيد


با تشکر از شما جناب سینا
شما فرمودید قرآن می گوید مردها اجازه کتک زدن زنان را دارند ، (که البته آن طی مراحلی است که ظاهرا در پست های قبلی توسط حاضرین در بحث بیان شده و اینکه این زدن آخرین مرحله برخورد با ناشزه است و آن هم فقط با چوب مسواک.)
اینکه شما در مورد نحوه تربیت زن ناسازگار چه روشی پیشنهاد می کنید ، بحثی است که در جای خود ارزشمند است ،اما بحث دیگر نوع نگاه یک آیین به خلقت و سرشت انسانی است.
جناب سینا
در عهد عتيق، حوا را عامل گناه اوليه آدم و مسؤول خروج وى از بهشت مى‏داند. مردان يهودى در دعاى صبحگاهى از خداوند تشكر مى‏كنند كه آنان را زن نيافريده است!
مسيحيت كليسايى نيز زن را عامل گناهكارى انسان اوليه مى‏داند. یعنی گناه اوليه آدم سبب شد كه اين گناه در گوهر همه انسان‏ها سرشته شود، بنابراين همه انسانها به جز عيسى(علیه السلام) و مريم(سلام الله علیها) با گناه متولد مى‏شوند. آیا این سبب مذموم بودن ازدواج درميان مسيحيان نیست؟!
توماس آکویناس؛ دانشمند مسیحی پرآوازه در قرون وسطی می گفت:زن موجودی است ناقص عرضی؛جنس مؤنث در واقع مذکری است که منحرف شده است؛زن محتملا نتیجه نقصی است در قوه تولید مرد.(تاریخ تمدن/ویل دورانت/ج۴/ص۱۳۱۱ و جنس دوم/ج۱/ص۱۹ و ص۱۵۹)
در نتیجه: زن فقط موجودی است تصادفی و ناقص و نوعی مرد نقص دار است.(جنس دوم/ج۱/ص۱۵۹)
بیان دیگر او در مورد زن:"زن از لحاظ جثه و عقل و اراده؛ موجودی است ضعیفتر؛ زن در همه چیز به مرد احتیاج دارد؛ لکن مرد فقط برای تولید نیازمند زن است. زن باید مرد را مولای طبیعی خود بداند؛ باید راهنمائی او را بپذیرد؛ و انضباط و مؤاخذه های او را گردن نهد و از این طریق است که زن به مقصد اصلی و به سعادت خویش نائل خواهد آمد.(تاریخ تمدن/ج۴/ص۱۳۱۱)
وی که از او به عنوان مظهر مهربانی یاد می شود زن را از بعضی لحاظ پایینتر از غلامان قرار می داد:"زن به علت ضعف طبیعت خود؛چه عقلی و چه جسمی؛ تابع مرد است... مرد آغاز و انجام وی است همانطور که خداوند بدایت و نهایت تمام موجودات است... زن طبق قانون طبیعت باید مطیع و منقاد باشد؛و حال آنکه یک نفر برده چنین نیست...؛ این دانشمند بزرگ حتی در موازنه میان پدر و مادر بر این اعتقاد بود که: کودکان باید پدران را بیشتر از مادرشان دوست بدارند."(تاریخ تمدن/ج۴/ص۱۱۱۱)
البته توصیفات توماس قدیس به اینجا ختم نمی شود؛ وی بر این اعتقاد بود که زن با نخستین مقصود طبیعت یعنی کمال جوئی منطبق نیست؛ بلکه با دومین مقصود طبیعت یعنی گندیدگی؛بد شکلی و فرتوتی انطباق دارد.(زنان از دید مردان/بنوات گری/ص۵۷)
سینای عزیز
مطالب از بزرگان مسیحی همچون؛ژان کریسوستوم قدیس،آمبوز قدیس،ترتولینوس،آگوستین قدیس و ... درباره پستی جنس زن به قدری است که حتی ویل دورانت می گوید:
"در نظر کشیشان و عالمان مسیحی این قرون هنوز زن همان مقامی را داشت که در نظر یوحنای زرین دهان و پاتریاک قسطنطنیه یعنی:شری ضروری؛ وسوسهای طبیعی؛ مصیبتی مطلوب؛ خطری خانگی؛ جذبهای مهلک و آسیبی رنگارنگ."(تاریخ تمدن/ج۴/ص۱۱۱۱)
جناب سینا
آیا کشیشان به عنوان سخن گوی کلیسا محسوب می شوند یا نه؟ و صرفا این همه تواتر در ادبیات پیرامون زنان برخاسته از ذهن متاثر فضای پیرامونی مثل قرنتسیان یا امثال آنها است؟!

اما اسلام زن را مانند مرد داراى ويژگى‏هاى والاى انسانى يعنى اختيار، مسؤوليت‏پذيرى و توان ارتقا و كمال مى‏داند خداوند متعال مى‏فرمايد:إِنَّ اَلْمُسْلِمِينَ وَ اَلْمُسْلِماتِ وَ اَلْمُؤْمِنِينَ وَ اَلْمُؤْمِناتِ، وَ اَلْقانِتِينَ وَ اَلْقانِتاتِ، وَ اَلصَّادِقِينَ وَ اَلصَّادِقاتِ وَ اَلصَّابِرِينَ وَ اَلصَّابِراتِ وَ اَلْخاشِعِينَ وَ اَلْخاشِعاتِ وَ اَلْمُتَصَدِّقِينَ وَ اَلْمُتَصَدِّقاتِ وَ اَلصَّائِمِينَ وَ اَلصَّائِماتِ وَ اَلْحافِظِينَ فُرُوجَهُمْ وَ اَلْحافِظاتِ وَ اَلذَّاكِرِينَ اَللَّهَ كَثِيراً وَ اَلذَّاكِراتِ أَعَدَّ اَللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظِيماً
مردان مسلمان و زنان مسلمان و مردان مؤمن و زنان مؤمنه، مردانى كه مطيع فرمان خدا هستند و زنانى كه از فرمان حق اطاعت مى‏كنند، مردان راستگو و زنان راستگو، مردان صابر و زنان شكيبا، مردان با خشوع و زنان با خشوع، مردان انفاق‏گر و زنان انفاق‏كننده، مردانى كه روزه مى‏دارند و زنانى كه روزه مى‏دارند، مردانى كه دامان خود را از آلودگى و بى‏عفتى حفظ مى‏كنند و زنانى كه عفيف و پاكند و مردانى كه بسيار به ياد خدا هستند و زنانى كه بسيار ياد خدا مى‏كنند، خداوند براى آنها مغفرت و پاداش عظيمى فراهم ساخته {احزاب، آيه 35)
سینای عزیز هدف از این نوع استدلال این بود که شما هم در تفسیر کتاب مقدس نظراتی در جهت روشن شدن مفاهیم کتاب مقدس از بزرگان مسیحی، در تایید حرف خود بیاورید، اگر چه در پی تحقیق انجام شده مواردی بر خلاف نظر شما از بزرگان مسیحیت یافت شد، شما اگر مواردی دارید مشتاقانه منتطرم.

با سلام
دوست گرامي باز هم تكرار ميكنم كتابمقدس كتابي است با ادبيات سمبوليك و حاوي تاريخ ديني قوم يهود - و تمامي نوشته هاي آن بر محوريت خدا است اما با نگرشي انساني و با خواستگاه الهامي
اگر شما سير تاريخي را از كتب ناديده بگيريد قطع به مشكلاتي حتي بزرگتر از اين كه نوشتيد بر ميخوريد نظير داستان خلقت در باب هاي اول كتاب پيدايش - طوفان نوح - برج بابل - داستان لوط - قرباني كردن ابراهيم - عبور از درياي سرخ براي موسي و .....
براي بار چندم تكرارميكنم كه هيچ كتابي وحي يا آسماني نيست لذا نوشته هاي آن را نبايد واو به واو و تحت الفطي معني كنيم - ما در كتابمقدس بر مفاهيم الهياتي آن كه در نهايت به شكل گيري كليسا كه نهادي الهي - انساني است ميرسيم
لذا وجه تاريخي آن كاملا آشكار و مهم است
در وجه الهي آن زندگي خود مسيح - الگو و الهام بخش است اما در وجه انساني آن همان خطاهاي انساني اجتناب ناپذير مي باشد - اين شامل قران هم هست - نظريه اينكه زن موجودي پست تر از مرد هست در آيه 222 از سوره بقره كاملا هويداست و اين نشان ميدهد كه نويسنده قران هم نظير سنت آگوستين و سايرين چيزي از علم ژنتيك نمي دانستند - اما وجه اختلاف در اين است كه شما قران را امري اثباتي و وحي ميدانيد و در هر زمان سعي در اثبات درستي آن داريد چون مدعي هستيد كه قران وحي است و اين در مسيحيت و يهود چنين نيست - در ضمن دوست گرامي ما هم ميدانيم و مي بينيم كه زنان امروز زنان 1400 يا 2000 سال پيش نيستند با تحريم بستر و هم خوابي هم تنبيه شو نيستند و البته عكس آن صادق است - اما موضوع اصلي بينش ديني ما از موضوع است - امروز من مسيحي نيازي نيست كه نظريه رد شده سنت آگوستين يا سنت آكوئناس را دنبال كنم و معتقد باشم - چرا كه مسيحيت چنين قيدي بر من نگذاشته است - اما شما ناچار از اطاعت نظرات بزرگان دين هستيد و حتي در امور خود بايد نه فقط عقلا بپذيريد كه بايد تقليد هم بكنيد
اميدوارم منظور مرا متوجه شده باشيد

[quote=sina178s;77197]براي بار چندم تكرارميكنم كه هيچ كتابي وحي يا آسماني نيست لذا نوشته هاي آن را نبايد واو به واو و تحت الفطي معني كنيم

جناب سینا به شما حق می دهم که این سخن را بگوئید به عنوان مثال دربارۀ شان ومنزلت حضرت مریم علیها السلام در انجیل اینچنین آمده:

در ترجمه قدیم انجیل یوحنا آیات ۱ تا ۴ اینطور میخوانیم:
۱- و در روز سوم، در قانای جلیل عروسی بود و مادر عیسی در آنجا بود.
۲- و عیسی و شاگردانش را نیز به عروسی دعوت کردند.
۳- و چون شراب تمام شد، مادر عیسی بدو گفت: «شراب ندارند.»
۴- عیسی به وی گفت: «ای زن مرا با تو چه کار است؟ ساعت من هنوز نرسیده است.»

و در ترجمه شریف که آنهم از ترجمه های معتبر است اینطور آمده
۱-دو روز بعد، در قانای جلیل جشن عروسی بر پا بود و مادر عیسی در آنجا حضور داشت.
2- عیسی و شاگردانش نیز به عروسی دعوت شده بودند.
۳- وقتی شراب تمام شد مادر عیسی به او گفت: « آنها دیگر شراب ندارند.»
4- عیسی پاسخ داد:« این به من مربوط است یا به تو؟ وقت من هنوز نرسیده است.»

اما در ترجمه هزاره نو اینطور امده است:
1- روز سوّم، در قانای جلیل عروسی بود و مادر عیسی نیز در آنجا حضور داشت.
۲- عیسی و شاگردانش نیز به عروسی دعوت شده بودند.
۳ -چون شرابْ کم آمد، مادر عیسی به او گفت: دیگر شراب ندارند!
4-عیسی به او گفت: بانو، مرا با این امر چه‌کار است؟ ساعت من هنوز فرا‌نرسیده.

ملاحظه میکنید که جمله ” ای زن مرا با تو چکار است” و ” این به من مربوط است با به تو؟ به ” بانو مرا با این امر( شراب سازی ) چکار است ” تغییر کرده تا دیگر جای ایراد و اشکالی به خاطر برخورد اهانت آمیز عیسی علیه السلام به مادرش نباشد.

این هم از حقوق مادران انبیاء است:Ghamgin:

ما به عنوان یک خواننده، کدام یک از اینها را کتاب مقدس واقعی بدانیم و کدام یک ازاین سه ترجمه ( قدیم ، شریف و هزاره نو ) را کلام خدا .از این رو آقای سینا خود را راحت می کنند و می فرمایند: براي بار چندم تكرارميكنم كه هيچ كتابي وحي يا آسماني نيست:Gig:
البته در ست فرمودید ولی در مورد کتاب آسمانی خودتان.:Nishkhand:

با سلام
دوست گرامي - اگر گفتن واقعيت خلاصي است كه چه بهتر
دوست من انجيل ها سبك نگارش گزارش گونه دارند و گوياي برداشت هاي نويسنده هستند - در ضمن به سوال شما هم در بررسي 101 تناقض در كتاب مقدس پاسخ داده شده است

sina178s;77197 نوشت:
با سلام
دوست گرامي باز هم تكرار ميكنم ... چرا كه مسيحيت چنين قيدي بر من نگذاشته است - اما شما ناچار از اطاعت نظرات بزرگان دين هستيد و حتي در امور خود بايد نه فقط عقلا بپذيريد كه بايد تقليد هم بكنيد
اميدوارم منظور مرا متوجه شده باشيد

آقای سینا
سلام
از بیان شما مشخصه که تقلیدو کار زشتی می دونید، پس چرا شما غسل تعمید می کنید؟
شما پیش متخصص و دکتر نمیرید، چرا به نسخه اون عمل می کنید؟ همه می دونن که امکان متخصص شدن در زمینه دین برای همه مقدور نیست، یه عده رفتن متخصص شدن، این تقلیدو همه قبول دارن ؛ تقلید جاهل از عالم که زشت نیست،خود شما همین الان دارید این تقلیدو انجام میدید.
ضمنا یه نکته ای در جواب های شما می بینم ، خیلی از سئوال ها رو جواب نمی دید و می گید باید شرایط زمان و مکان و تاریخ اون موقع رو در نظر گرفت، خوب ما که اون شرایطو نمی دونیم شما بفرمایید متوجه شیم.

پرهام;77412 نوشت:
آقای سینا
سلام
از بیان شما مشخصه که تقلیدو کار زشتی می دونید، پس چرا شما غسل تعمید می کنید؟
شما پیش متخصص و دکتر نمیرید، چرا به نسخه اون عمل می کنید؟ همه می دونن که امکان متخصص شدن در زمینه دین برای همه مقدور نیست، یه عده رفتن متخصص شدن، این تقلیدو همه قبول دارن ؛ تقلید جاهل از عالم که زشت نیست،خود شما همین الان دارید این تقلیدو انجام میدید.
ضمنا یه نکته ای در جواب های شما می بینم ، خیلی از سئوال ها رو جواب نمی دید و می گید باید شرایط زمان و مکان و تاریخ اون موقع رو در نظر گرفت، خوب ما که اون شرایطو نمی دونیم شما بفرمایید متوجه شیم.

با سلام
دوست عزيز - اولا تعميد تكليف نيست بلكه رسمي است از رسوم ديني - مثل جشن گرفتن كريسمس يا سال نو و در واقع اعلام ايمان است - مثل عروسي كه جشن واجبي نيست اما براي علني كردن يك تصميم انجام ميشود
دوم اينكه من اگر بيمار شوم ميتونم نزد دكتر بروم يا نروم - ميتوانم داروي او را مصرف بكنم يا نكنم - ميتوانم راه معالجه اورا قبول بكنم يا نكم - ميتوانم نزد پزشك ديگزي بروم و انتخاب كنم
آيا در امور دين هم همين است - در اجراي شريعت اختياري هست؟ خير - فقط فرمانبرداري يا تمرد - بهشت يا جهنم - مجازات يا پاداش
پس ميبينيد كه قياستان كاملا غلط است

ولي برا من واقعا جالبه كه شما يه آخوند رو با يه پزشك متخصص مقايسه ميكنيد

sina178s;77197 نوشت:

اما شما ناچار از اطاعت نظرات بزرگان دين هستيد و حتي در امور خود بايد نه فقط عقلا بپذيريد كه بايد تقليد هم بكنيد
اميدوارم منظور مرا متوجه شده باشيد

sina178s;77521 نوشت:

آيا در امور دين هم همين است - در اجراي شريعت اختياري هست؟ خير - فقط فرمانبرداري يا تمرد - بهشت يا جهنم - مجازات يا پاداش
پس ميبينيد كه قياستان كاملا غلط است

آههاااان خوب این حرفا رو زودتر میزدین خوب. پس پذیرفتن اینهمه مسایل عجیب و غریب ...... فقط بخاطر اینه که زیر بار مسولیتهایی نریم که خداوند انسانها رو به آنها موظف کرده.

حالا اگه زیر بار بریم مثلا روزی 17 رکعت نماز بخونیم - سالی 30 روز روزه بگیریم تو کل عمرمونم یه حج بریم تازه اگه بهمون واجب بشه. خمس اموالمونو بدیم. به مستمندان کمک کنیم و به کسی کوچکترین ظلمی نکنیم و مرتکب بدیها نشیم مثلا چه اتفاقی میافته؟؟؟؟

rahavard;77580 نوشت:
آههاااان خوب این حرفا رو زودتر میزدین خوب. پس پذیرفتن اینهمه مسایل عجیب و غریب ...... فقط بخاطر اینه که زیر بار مسولیتهایی نریم که خداوند انسانها رو به آنها موظف کرده.

حالا اگه زیر بار بریم مثلا روزی 17 رکعت نماز بخونیم - سالی 30 روز روزه بگیریم تو کل عمرمونم یه حج بریم تازه اگه بهمون واجب بشه. خمس اموالمونو بدیم. به مستمندان کمک کنیم و به کسی کوچکترین ظلمی نکنیم و مرتکب بدیها نشیم مثلا چه اتفاقی میافته؟؟؟؟

با سلام
متوجه نشدم
1 - مطلب فوق سوال است؟
2 - مطلب فوق متلك است؟
3 - مطلب فوق پارازيت است؟
در هر حال ارزش پاسخ بيش از اين را ندارد

sina178s;77593 نوشت:
با سلام
متوجه نشدم
1 - مطلب فوق سوال است؟
2 - مطلب فوق متلك است؟
3 - مطلب فوق پارازيت است؟
در هر حال ارزش پاسخ بيش از اين را ندارد


این روش جدید پاسخ ندادنه؟

مگه این شما نیستید که مدتیه توی سایتای اسلامی تبلیغ مسیحیت میکنید و میگید جهنمی وجود نداره و مسلمونا رو بشارت میدید به اینکه شما هم اگه مسیحی بشید مسیح گناهانتونو گردن میگیره پس با خیال راحت گناه کنید انسان جایزالخطاست پیامبراشم گناه میکردند و از اینجور حرفا؟ میخواستم بدونم انجام اعمال نیک و دوری از کارهای بد چه مشکلی داره که آدمی که حداکثر 70 - 80 سال بیشتر تو این دنیا زنده نیست بخواد ازشون شونه خالی کنه؟

rahavard;77649 نوشت:

این روش جدید پاسخ ندادنه؟

مگه این شما نیستید که مدتیه توی سایتای اسلامی تبلیغ مسیحیت میکنید و میگید جهنمی وجود نداره و مسلمونا رو بشارت میدید به اینکه شما هم اگه مسیحی بشید مسیح گناهانتونو گردن میگیره پس با خیال راحت گناه کنید انسان جایزالخطاست پیامبراشم گناه میکردند و از اینجور حرفا؟ میخواستم بدونم انجام اعمال نیک و دوری از کارهای بد چه مشکلی داره که آدمی که حداکثر 70 - 80 سال بیشتر تو این دنیا زنده نیست بخواد ازشون شونه خالی کنه؟

با سلام
متوجه نشدم
1 - مطلب فوق سوال است؟
2 - مطلب فوق متلك است؟
3 - مطلب فوق پارازيت است؟***
در هر حال ارزش پاسخ بيش از اين را ندارد
هر وقت ادب آموختيد وارد بحث شويد

sina178s;77661 نوشت:
با سلام
متوجه نشدم
1 - مطلب فوق سوال است؟
2 - مطلب فوق متلك است؟
3 - مطلب فوق پارازيت است؟***
در هر حال ارزش پاسخ بيش از اين را ندارد
هر وقت ادب آموختيد وارد بحث شويد

با سلام
جناب سینا مگر اینها گفتار شما در سایتهای دیگر نیست؟
امیدوارم جوابهای دریافتی در سایت اسک دین را در سایتهای دیگر قرار دهید !
جالب که در تمامی سایتها مطالبتان بار علمی ندارد ! و دوستان یاد آور شدند !!

مسيحيت ( آيا جهنم وجود دارد؟ )

مسيحيت : جهنم ( آیا جهنم وجود دارد ؟ )

http://forum.msadra.ir/forum-14.html
http://haghighat.mihanbb.com/thread-685.html
http://forum.p30parsi.com/showthread.php?t=73898
http://www.esforum.ir/forum/f59/
http://www.namakdun.com/showthread.php?t=624
http://www.noandishaan.com/forums/showthread.php?t=32833

با عرض سلام و ادب خدمت استاد گرامی

توفیقی شد امشب به خاطر یاد گرفتن مفهوم ادب هم که شده تاپیک تثلیثتونم صفحه به صفحه ببینم. البته قبلا تا حدودی با این ادب شما آشنایی داشتم.
ادب از دیدگاه دوست عزیز آقا سینا :Gol:

sina178s;74302 نوشت:
مثلي است كه ميگويد - ديگ به ديگ ميگه روت سياه

sina178s;74340 نوشت:

دوستان مسلمان - چرا زديد به صحراي كربلا !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

كم آورديد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

يك بار هم كه شده اعتراف كنيد چيزي براي گفتن نداريد - گرچه هيچگاه نداشتيد

sina178s;77593 نوشت:
با سلام
متوجه نشدم
1 - مطلب فوق سوال است؟
2 - مطلب فوق متلك است؟
3 - مطلب فوق پارازيت است؟
در هر حال ارزش پاسخ بيش از اين را ندارد

sina178s;77661 نوشت:
با سلام
متوجه نشدم
1 - مطلب فوق سوال است؟
2 - مطلب فوق متلك است؟
3 - مطلب فوق پارازيت است؟***
در هر حال ارزش پاسخ بيش از اين را ندارد
هر وقت ادب آموختيد وارد بحث شويد

sina178s;70457 نوشت:

3 - اگر يهود مثلا به گفته شما تورات را نياوردند كه محمد بخواند لابد ترس داشتند كه محمد با تورات ادعاي آنها را باطل كند پس تورات از نظر محمد قابل قبول و حق بوده است و البته نظر ما نيز همين است

اللهم صل علی محمد وال محمد

sina178s;70636 نوشت:

دوست عزيز گمان ميكنم شما با خودتان هم مشكل داريد

sina178s;70639 نوشت:

گمان ميكنيد در اين 2000 سال بعد از مسيحيت هيچ انسان عاقلي نبوده مه اينگونه سوالات را طرح كند و شما يك دفعه هولوپي از اسمان افتاديد و ثابت كرديد انجيل و تورات غلط هستند؟؟

[
4 - كسي كه جز كپي كردن مطالب از ساير سايتها و رنگ آميزي متن براي خسته كردن ديگران و استفاده از فونت هاي بزرگ و كامنت هاي تكه تكه هنر ديگري ندارد جز اين است كه روش غير اخلاقي در پيش گرفته است ؟؟

7 - بغير از اين است كه حداكثر خودتان طرح سوال ميكنيد و خودتان جواب ميدهيد؟؟؟

sina178s;70933 نوشت:

4 - اگر ميخوانديد و توان فهم داشتيد اينگونه آسمان و ريسمان نميكرديد

5 - اينكه تثليث عقلاني هست يا نه - جواب من به شما و با توجه به نحوه استدلالتان اين است كه عقل داريم تا عقل

منتظر درافشاني شما يا هم فكرانتان هستم

sina178s;70943 نوشت:

2 - مثل اينكه كه شما با مطالعه كردن مشكل داريد

4 - باز هم رنگ آميزي ؟؟ دوست عزيز اگه به نقاشي علاقه داريد لطفا بريد جاي ديگه - تكرار كنيد جواب نميدم -

sina178s;71246 نوشت:

3 - خدا كه مانند شما نيست كه عقل كل باشد -

البته تمام استدلال شما استوار بر همينگونه دروغ گويي و دروغ بستن به ديگران هست

اگر حرفي براي گفتن نداريد سكوت بهتر از اين گونه دروغ گفتن است

sina178s;71262 نوشت:

ممنون از تذكر تون = حالا كه شما عاقل تشريف داريد - ميشه بفرمائيد اين موضوع چه ربطي به تثليث داره؟؟؟

sina178s;71284 نوشت:

اگر زبان فارسي نميدانيد برويد ياد بگيريد و بعد وارد مناظره شويد
QUOTE]

sina178s;71578 نوشت:

ممنون از اطلاعات ارزشمند شما - معلوم هست كه شما خيلي آشنا به قران هستيد

sina178s;71755 نوشت:

3 - كاش به تبعيت از فاطمه زهرا فروتن ميشديد و از اسب غرور پائين ميامديد

یه جای دیگه هم گفته بودید از بزرگانتون یاد بگیرید آدم خوشش میاد از این اعترافات قشنگتون
راستی در دین شما بعد از حضرت عیسی و حواریون تا به امروز چند نمونه از این اشخاص بزرگ داریم که بشه به نیکی ازشون یاد کرد تا ما هم شما رو بهشون قسم بدیم؟

sina178s;71798 نوشت:

البته در مورد شما اشتباه نكردم و اينكه شما قدرتان در اين سايت دانسته نميشود و اينجا را لايق خود نميدانيد كاري از دست اين حقير بر نمي آيد - البته من به شخصيت و دانش تمام افرادي كه در اين سايت هستند احترام ميگذارم و خود را حقير تر از همه ميدانم ولي سواد شما را پس از خواندن مطالبتان در سايت موصوف - بالاتر از اين عزيزان نديدم و تنها اختلاف همان غرور شماست و البته سفسطه و بازي با كلمات - ...

sina178s;73284 نوشت:

قبلا هم به شما گفته ام كه كاش سخن تان هم مثل اسمتان صديق بود -

- اين سخن نه مربوط به بحث است و نه در اندازه و قد و قواره شما -

جناب به ظاهر صديق -
شما كه عنوان مدير بخش كلام را هم يدك ميكشيد

QUOTE]

اینها نمونه ای از ادب تازه بگذریم از اتهاماتی که برای فرار کردن از پاسخگویی به این عزیزان میزدید

با سلام
جناب رهاورد از اينكه مطالب مرا گزينش شده و بدون اشاره به متن و فضاي صحبت و ادبيات مخاطب آورديد - نشان از نوع نگرش شماست و نحوه استدلال و استناد -
به هر حال اگر جسارتي هم به كسي كرده ام عذر خواهي ميكنم- خود مطالب قيچي شده بالا نشان از فضاي بد صحبت هاست و جو رواني حاكم بر آن
به شما هم توصيه نميكنم مطالب مندرج در اين پست ها را كامل بخوانيد چون دو حالت بيش نداره اول اينكه ممكنه متوجه شويد كه حق با من بوده و نتوانيد قبول كنيد كه در آن صورت عذاب وجدان ميگيريد و اگر بخوانيد و قبول كنيد و شجاعت غذر خواهي را نداشته باشيد برايتان خيلي سخت ميشود
با اينحال بار ديگر از كساني كه احتمالا از كلمات اين حقير رنجيده خاطر شده اند عذر خواهي ميكنم

sina178s;77521 نوشت:
با سلام
دوست عزيز - اولا تعميد تكليف نيست بلكه رسمي است از رسوم ديني - مثل جشن گرفتن كريسمس يا سال نو و در واقع اعلام ايمان است - مثل عروسي كه جشن واجبي نيست اما براي علني كردن يك تصميم انجام ميشود
دوم اينكه من اگر بيمار شوم ميتونم نزد دكتر بروم يا نروم - ميتوانم داروي او را مصرف بكنم يا نكنم - ميتوانم راه معالجه اورا قبول بكنم يا نكم - ميتوانم نزد پزشك ديگزي بروم و انتخاب كنم
آيا در امور دين هم همين است - در اجراي شريعت اختياري هست؟ خير - فقط فرمانبرداري يا تمرد - بهشت يا جهنم - مجازات يا پاداش
پس ميبينيد كه قياستان كاملا غلط است

ولي برا من واقعا جالبه كه شما يه آخوند رو با يه پزشك متخصص مقايسه ميكنيد


سلام سینا جان
ببین من بچه مجیدیم، از بچگی همسایمون ارمنی بوده، میرم تو مغازشون چایم می خورم، می خای آدرس بدم ، مثلا خیابون تهران نو روبرو پمپ بنزین قاسم آباد باطری سازی سرکیسیان، با هم رفیقیم، خیلی چیزا ازش شنیدم ولی هیچ وقت توهین نمی کرد انصافا.آخوند و غیر آخوند نمیدونم منظور اسلام شناسه .شما مسلما کلیت درد بگیره نمیری پیش ارتوپد ، یه ارولوژیست گیر میاری ، پس پیش هر تخصصی نمیتونی بری ، بحث قاتی نشه جیگر. خوب باشه شما برا اینکه اثیات کنی مقلد نیستی بیا این رسمو انجام نده ، مثلا به جای غسل ، بیاید کارناوال راه بندازید، یه چیز دیگه انجام بدید،این کارو می کنید، واجب که نیس،تقلیدم که خوب نیس، این کارو بکنید؟
شما خودتون چقدر اختیار دارید خدایی؟ اصلا نمیشه طرف تثلیث رفت، همینه که هست یا همین بحث زنان که شما الان از نظرات این همه کشیش شونه خالی می کنید.
خوشحال میشم ببینمت بچه تهرون.

با سلام
جناب پرهام
همانطور كه گفتم اين نوع قياس مع الفارغ است - مثل اين است كه بگوئيد هر كس گرسنه ميشود غدا ميخورد پس شما براي اينكه تقليد نكني غذا نخور
در كليه چه ربطي به تقليد داره - ميليون ها سال مرد و زن با هم آميزش كرده اند و غسل هم نكردند - مثلا بچشون ناقص شده يا خودشون نتونستن لذت ببرن؟؟ حالا بايد بكنن و و طرز خاصي هم بكنن وگرنه ميرن جهنم؟؟
دوست عزيز الان كساني هستند كه ميرن زير آب و موقع غواصي عقد ميكنن - يه عده ميرن موقع چتر بازي عقد ميكنن - يكي ميره تو باغ و ويلا و يه عده ميرن تو كليسا - آخه اين چه ربطي به خدا داره؟ حالا همه بايد تقليد كنن برن كليسا - يا اگه تقليدي شمرده شد من بايد برم تو خيابون عقد كنم كه شما راضي بشي
شما ميبينيد كه من اين قدر اختيار دارم كه بحث تثليث را باز كنم و روش بحث بكنم - در مورد زنان هم همين است - كسي در مسيحيت خودشو صاحب اختيار ديگران نمي دونه و اگر هم بدونه هيچكس براش تره هم خورد نميكنه - دين و ايمان براي مردم هستند و نه مردم براي دين و ايمان
در ضمن بنده بچه تهرون نيستم - شما هم به اين دوست ارمني تون سلام برسونيد - چاي هم ميخوريد پادتون نره پولشو حساب كنيد - اگه پول نميگيره حداقل ازش عذر خواهي كن كه نميزاريد ارمني ها علنا كارنوال شادي داشته باشن و مجبورن برن هاي كاشن يا كلوپ ارامنه و خودشونو حصر كنن تا كسي بهشون گير نده

sina178s;77766 نوشت:
با سلام
جناب پرهام
همانطور كه گفتم اين نوع قياس مع الفارغ است - مثل اين است كه بگوئيد هر كس گرسنه ميشود غدا ميخورد پس شما براي اينكه تقليد نكني غذا نخور
در كليه چه ربطي به تقليد داره - ميليون ها سال مرد و زن با هم آميزش كرده اند و غسل هم نكردند - مثلا بچشون ناقص شده يا خودشون نتونستن لذت ببرن؟؟ حالا بايد بكنن و و طرز خاصي هم بكنن وگرنه ميرن جهنم؟؟
دوست عزيز الان كساني هستند كه ميرن زير آب و موقع غواصي عقد ميكنن - يه عده ميرن موقع چتر بازي عقد ميكنن - يكي ميره تو باغ و ويلا و يه عده ميرن تو كليسا - آخه اين چه ربطي به خدا داره؟ حالا همه بايد تقليد كنن برن كليسا - يا اگه تقليدي شمرده شد من بايد برم تو خيابون عقد كنم كه شما راضي بشي
شما ميبينيد كه من اين قدر اختيار دارم كه بحث تثليث را باز كنم و روش بحث بكنم - در مورد زنان هم همين است - كسي در مسيحيت خودشو صاحب اختيار ديگران نمي دونه و اگر هم بدونه هيچكس براش تره هم خورد نميكنه - دين و ايمان براي مردم هستند و نه مردم براي دين و ايمان
در ضمن بنده بچه تهرون نيستم - شما هم به اين دوست ارمني تون سلام برسونيد - چاي هم ميخوريد پادتون نره پولشو حساب كنيد - اگه پول نميگيره حداقل ازش عذر خواهي كن كه نميزاريد ارمني ها علنا كارنوال شادي داشته باشن و مجبورن برن هاي كاشن يا كلوپ ارامنه و خودشونو حصر كنن تا كسي بهشون گير نده

جناب سینا
سلام
ا، بچه لندنی درسته.این که دیگه بدتر شد، یعنی شما از نزدیک دستی بر آتش نداری ، کنترل از راه دور قضاوت می کنی. پول! بهش بدم توهین حساب میکنه، اینجا ایرانه نه انگلیس.ولی یه زمانی کلیسا بهشتو میفروخته، چطور صاحب اختیار نبوده، من میگم بازم گلی به جمال مارتین لوتر با خیلی از حصار های کلیسا مخالفت کرد، اگر چه بازم تو تثلیث مقلد بود،

سلام پرهام عزيز
بچه تهرون ( رون رو يه كم غليظ بخون ) عزيز
تو اين يكي باهات موافقم
اما مگه بهشت فروشي فقط مال دوران قرون وسطي هست؟
دكانداران دين هميشه بوده اند و هميشه هم خواهند بود - حالا اينكه مارتين لوتر كي بوده بماند براي بعد
يه مثلي هست كه ميگه - تا خر باشه خر سوار هم پيدا ميشه - ولي نگفتي نظر خودت در مورد زنان چي هست؟

سلامممم به دوستان خوب اسک دینی
چشام دیگه داره قیجی ویجی میره هفت صفحه نظرات مختلف خوندن
از همه تشکرررررررررررر میکنم واس طرح مطالب مفید واقعا استفاده کردم
اما چنتا نکته
جناب رهاورد من فک میکنم توجیه شما در رابطه با کتک زدن خانم ها زیاد فانع کننده نبود البته برای من،در قرآنی که برای همه زمانها و دوره هاس چرا باید چنین حرفی زده بشه که امروز افرادی ازش سو استفاده کنن؟
یا یعنی چی جوری کتک بزنیم که جاش نمونه؟؟؟اصلا دیگه اسمشو نمیشه گذاشت کتک
یا چرا اصلا حضرت یعقوب باید زنشو تنبیه کنه؟؟؟
امروزی که حتی توهین کردن جرم محسوب میشه کتک زدن چه معنایی داره؟؟
ام شما به یک نکته خوبی اشاره کردید که جا داره بیشتر روش کار کنم و اینکه فرمودید قران درجاهای دیگه امر به مهربانی کرده خب من فک میکنم ی جور نسخ غیرمستقیم باشه(با توجه به شان نزولش)که فقها بهش میگن نسخ ذمنی(یعنی قانونی را بیان میکند اما نمیگوید قانون قبل منسوخ شده است)که البت گفتم جای کار داره،به خاطر مطالب مفیدتون جناب رهاورد تشکرررر

اما جناب سینا،من سعی کردم بی طرف به مطالب نیگاه کنم و تقریبا پاسخ شبهاتی که شما مطرح کردید و گرفتم ب استثنای سخنان نهج البلاغه که من هم در سندیتش شک کردم.اما شبهاتی که دوستان مطرح کردن شما خیلی کلی و با ابهام جواب دادید و گاهی همراه با سقسطه:khandeh!:
و از دوستای خب دیگه جناب هادی و دوست خوبم گلشن و رضا خان و پرهام عزیز که ادرس خونشونم دادن:Khandidan!:تشکرررر میکنم

[="Blue"]اما ی سوال
اصلا چرا باید خدای اسلام یا خدای مسیحیت اساسا زن رو طوری بیافرینه که مرد بر زن احساس تملک بکنه؟؟؟و این حرفا رو بزنه یا فرمانروایی کنه؟؟؟چرا زن اینجوری خلق شده که در تمام دنیا بهش ظلم میشه؟؟؟؟چون اگه افرینش زن مشکل نداشت این نحوه برخورد سراسری و جهانی و فراگیر نبووود؟چراااااااا؟[/]

گل گیسو;77879 نوشت:
سلامممم به دوستان خوب اسک دینی
چشام دیگه داره قیجی ویجی میره هفت صفحه نظرات مختلف خوندن
از همه تشکرررررررررررر میکنم واس طرح مطالب مفید واقعا استفاده کردم
اما چنتا نکته
جناب رهاورد من فک میکنم توجیه شما در رابطه با کتک زدن خانم ها زیاد فانع کننده نبود البته برای من،در قرآنی که برای همه زمانها و دوره هاس چرا باید چنین حرفی زده بشه که امروز افرادی ازش سو استفاده کنن؟
یا یعنی چی جوری کتک بزنیم که جاش نمونه؟؟؟اصلا دیگه اسمشو نمیشه گذاشت کتک
یا چرا اصلا حضرت یعقوب باید زنشو تنبیه کنه؟؟؟
امروزی که حتی توهین کردن جرم محسوب میشه کتک زدن چه معنایی داره؟؟
ام شما به یک نکته خوبی اشاره کردید که جا داره بیشتر روش کار کنم و اینکه فرمودید قران درجاهای دیگه امر به مهربانی کرده خب من فک میکنم ی جور نسخ غیرمستقیم باشه(با توجه به شان نزولش)که فقها بهش میگن نسخ ذمنی(یعنی قانونی را بیان میکند اما نمیگوید قانون قبل منسوخ شده است)که البت گفتم جای کار داره،به خاطر مطالب مفیدتون جناب رهاورد تشکرررر

اما جناب سینا،من سعی کردم بی طرف به مطالب نیگاه کنم و تقریبا پاسخ شبهاتی که شما مطرح کردید و گرفتم ب استثنای سخنان نهج البلاغه که من هم در سندیتش شک کردم.اما شبهاتی که دوستان مطرح کردن شما خیلی کلی و با ابهام جواب دادید و گاهی همراه با سقسطه:khandeh!:
و از دوستای خب دیگه جناب هادی و دوست خوبم گلشن و رضا خان و پرهام عزیز که ادرس خونشونم دادن:khandidan!:تشکرررر میکنم

اما ی سوال
اصلا چرا باید خدای اسلام یا خدای مسیحیت اساسا زن رو طوری بیافرینه که مرد بر زن احساس تملک بکنه؟؟؟و این حرفا رو بزنه یا فرمانروایی کنه؟؟؟چرا زن اینجوری خلق شده که در تمام دنیا بهش ظلم میشه؟؟؟؟چون اگه افرینش زن مشکل نداشت این نحوه برخورد سراسری و جهانی و فراگیر نبووود؟چراااااااا؟

با سلام
از مطالعه و قضاوت همه شما دوستان گرامي تشكر ميكنم

بررسي موضوع در اديان و همينطور در نظرات دوستان وقتي زياد و حوصله بالايي ميطلبد علت ورود اين حقير هم در بحث - نه مجاب كردن و نه به قول شما سفسطه كردن است- چرا كه نظر دهندگان نه تسلط كافي به كتابمقدس و نه به قوانين حقوقي دنيا دارند قطعا بي نتيجه خواهد بود الا اينكه حداقل خوانندگان به اين نتيجه بسيار كوچك كه هدف اين حقير است برسند كه براي قضاوت بر هر دين و آموزه اي حداقل نياز شناخت آن دين است و پيروان هر ديني آنقدر كه تصور ميشود نادان و بي منطق و بي تجربه نيستند
لذا آخرين پست را در اين تاپيك ارسال ميكنم با تذكر چند نكته اصلي كه اميد وارم مورد توجه علاقمندان به بحث باشد.

1 - مسيحيت در برخورد با انسان - فرد به فرد انان را مخاطب قرار ميدهد اما در موضوع جنسيت انسانها - محور خطاب خانواده است و نه مرد يا زن به تنهايي و اين آموزه از همان باب سوم كتاب پيدايش شروع ميشود لذا از نظر جنسيتي هيچ ترجيحي نيست

2 - بعضي از مطالب كه گاهي حتي خطاب زنانه يا مردانه دارند نظير نظرات پولس و سليمان - صرفا براي موارد خاص است نظير معضلاتي كه با ورود بت پرستان به كليسا ايجاد شده بود و نو مسيحيان در افسس يا قرنتس سعي در بسط آداب ( ***) خود در كليسا را داشتند نوشته شده و البته فقط شامل زنان نيست بلكه مردان و زنان اعم از آزاد يا برده را در بر ميگيرد

3 - در حقوق اجتماعي مسيحيت بيشتر تابع قوانين جامعه و اختيار انتخاب مردم است لذا مقررات در امور جامعه هيچگاه جنبه شرعي پيدا نكرده است الا در اسرار هفتگانه كليسا كه سنت مبتني بر ايمان كليساست - لذا آداب و رسوم مردم مسيحي در نقاط مختلف دنيا متفاوت و منطبق بر فرهنگ ملي و قومي آنهاست

4 - هيچيك از نوشتجات ديني اديان - حتي انجيل وحي و آسماني نيستند لذا نبايد هر موردي را دستور خدا دانست - تفسير كتابمقدس و برداشت از آن و نسبت دادن هر قاعده و قانوني به مسيحيت خطاست مرجع تصميم كليسا است و كليسا در نظرات خود نه فقط كتابمقدس بلكه سنت ابا كليسا و تعقل و شرايط تاريخي و فرهنگي را لحاظ ميكنند

5 - در مطالعه كتب ديني وجه تاريخي و فرهنگ غالب بر مردم را نبايد از نظر دور داشت لذا بسياري از مقررات وضع شده ممكن است با تغيير شرايط كاركرد خود را از دست بدهند

6 - مسيحيان بنا بر صلاحديد جمعي ميتوانند قوانين حقوقي و جزائي خود را در قالب ملي تعريف كنند اما اين قوانين به هيچ وجه جنبه ديني ندارند

حال با توجه به موارد فوق شما ميتوانيد قضاوت كنيد كه آيا حقوق زن يا هر فرد از جامعه مسيحي مورد تبعيض واقع ميشود كه بتوان نسبت يا نقص ديني به آن داد؟؟

(***) كليسا در ابتداي راه پذيراي نو ايماناني بود كه از فرهنگ يوناني و رومي وارد كليسا ميشدند در برخي موارد سعي در اجراي مراسم نشات گرفته از آئين بت پرستان را داشتند- لذا پولس كه رسول مسيح در ميان امت ها ( غير يهوديان ) بود به ناچار وارد موضوع ميشد تا معضلات حل شوند از جمله اين معضلات زناني بودند كه سابقا خادم معابد بت پرستي بودند و براي تشخص مو هاي خود را كوتاه ميكردند و پذيراي مرداني ميشدند كه با مراجعه به معابد قرباني گذرانده و يا پول پرداخت ميكردند - ميگساري و عياشي از جمله مراسمات بت پرستان بود و اين زنان ضمن پذيرايي از مردان با آنان همبستر ميشده و يا مي خواندند و مي رقصيدند و مي نواختند - بسياري از اين مردان و زنان وقتي وارد كليسا ميشدند بي تمايل نبودند كه كارهاي خود را در قالب جديد مسيحي ادامه دهند لذا پولس براي برخورد با اين موضوع و حفظ تقدس كليسا سختگيري بسيار كرد كه گوشه هايي از اين برخورد را در رسالات قرنتيان - افسسيان - و رساله هاي پولس به تيموتائوس ميتوان ديد

با سپاس و خدا نگهدار

گل گیسو;77879 نوشت:
سلامممم به دوستان خوب اسک دینی
چشام دیگه داره قیجی ویجی میره هفت صفحه نظرات مختلف خوندن
از همه تشکرررررررررررر میکنم واس طرح مطالب مفید واقعا استفاده کردم
اما چنتا نکته
جناب رهاورد من فک میکنم توجیه شما در رابطه با کتک زدن خانم ها زیاد فانع کننده نبود البته برای من،در قرآنی که برای همه زمانها و دوره هاس چرا باید چنین حرفی زده بشه که امروز افرادی ازش سو استفاده کنن؟
یا چرا اصلا حضرت یعقوب باید زنشو تنبیه کنه؟؟؟
امروزی که حتی توهین کردن جرم محسوب میشه کتک زدن چه معنایی داره؟؟
ام شما به یک نکته خوبی اشاره کردید که جا داره بیشتر روش کار کنم و اینکه فرمودید قران درجاهای دیگه امر به مهربانی کرده خب من فک میکنم ی جور نسخ غیرمستقیم باشه(با توجه به شان نزولش)که فقها بهش میگن نسخ ذمنی(یعنی قانونی را بیان میکند اما نمیگوید قانون قبل منسوخ شده است)که البت گفتم جای کار داره،به خاطر مطالب مفیدتون جناب رهاورد تشکرررر

سلام به شما دوست عزیز.:Gol:

این جهل مردم نسبت به آیات قرانه که باعث میشه از اون یه عده بخوان سوء استفاده کنن.

مسلمان واقعی هر جا که سر از چیزی از احکام الهی در نیاورد میایسته و به نادانی خودش در اون مساله اعتراف میکنه و جلوتر نمیره که بخواد سخن خدا رو محکوم کنه. یا از روی تعصب چیزی را ندانسته به خداوند نسبت بده و باعث گمراهی خلق خدا بشه.

یک بار دیگه بهتر توضیح میدم تا دیگه جای شبهه ای باقی نمونه.

یک وجه قضیه اینست که ضرب به معنی زدن باشه در اینصورت با توجه به شان نزول آیه و بی حرمتیهایی که در ان زمان به زنان میشد خداوند برای برانداختن رسم کتک زدن زنها توسط مردان اول این آیه را نازل فرمود که حق ندارید زنها (یعنی همان زنهای ناشزه نه زنهای فرمانبردار) را بزنید مگر اینکه به آن شرایطی که اورده شد عمل کنید تا زن مطیع شود و اگر مطیع شد دیگه حقی ندارید که از حد تجاوز کنید.

و مقدار این زدن هم گفتیم در
قران تعیین شده و طبق شرع هم زدن نباید جوری باشه که دیه داشته باشه.
پس یعنی در حقیقت هیچی و زدن هم منتفیه.در ان ایه هم به حضرت شعیب دستور داده شده بود که برای عمل به نذرت اینکارو بکن یعنی برای حفظ ظاهر قضیه.

با این اوصاف این ایه فقط برای همان عصر جاهلی بوده نه مابعد آن

مثل آیات تحریم شراب که به یکباره حکم تحریم شراب نیامد و به مرور با آیاتی چند معلوم شد که شراب حرام است.

خداوند در قران میفرماید: ما ننسخ من ایه او ننسها نات بخیر منها او مثلها الم تعلم ان الله علی کلشی قدیر

هیچ ایه ای را نسخ نکردیم مگر انکه بهتر از آن و یا مثل آن را آوردیم آیا نمیدانید که خداوند به هر کاری تواناست؟

این ایه را هم میتوان به ادیان و شرایع نسبت داد و هم به تعداد معدودی از ایات قران کریم. البته اینکه آیه (والاتی تخافون نشوزهن) به ظاهر منسوخ باشه یا نه بر میگرده به اینکه آیات دیگری که در باب رفتار با زنان آمده بعد از آن نازل شده باشه یا نه.

ظاهرا این ایه اول نازل شده که بعضی از مفسرین آن را منسوخ میدانند و گفتیم به این دلیل که نه در ایات دیگر و نه در روش پیامبر اسلام زدن نبوده بلکه امر به رافت و مهربانی شده پس باید این ایه نسخ شده باشد یا اینکه اصلا مفهوم از (ضرب) چیز دیگری باشه.

اصلا در کجای دنیا و در میان کدام دو نفری چه زن و شوهر و یا هر کسی دیگر زدن و کتک کاری موجبات عشق و دوستی را فراهم آورده است تا بگوییم که قرآن این راهکار را برای ادامه عشق و محبت زناشویی و ایجاد آرامش بیان کرده است؟

اگه یادتون باشه آوردیم در قران کریم برای فهماندن این مساله یعنی زدن از کلمه فاجلدوا استفاده شده نه ضرب.

پس اصولا ضرب در آیه به معنای زدن و یا زدن فیزیکی نیست؛

چنان که ضرب در آیات دیگری چون در آیه " الم تر کیف ضرب الله مثلا کلمة طیبة کشجرة طیبة اصلها ثابت وفرعها فی السماء به معنای ضرب المثل زدن است نه زدن به معنای فیزیکی آن

(مانند ضرب در این آیات که به معنای تبیین و توصیف و آوردن مثال و مانند است سورة إبراهیم : ۲۴-۲۵ -۴۵ وسورة النحل :۷۴ -۷۵-۷۶ – ۱۱۲ وسورة الزمر : ۲۷-۲۹ وسورة التحریم : ۱۰-۱۱ وسورة الروم : ۲۸ -۵۸ وسورة یس :۱۳- ۷۸ وسورة الزخرف : ۱۷-۵۷-۵۸ وسورة الفرقان : ۹-۳۹ وسورة الإسراء : ۴۸ وسورة الحج :۷۳ وسورة العنکبوت : ۴۳ وسورة الحشر : ۲۱ وسورة البقرة : ۲۶ وسورة النور:۳۵ وسورة محمد : ۳ وسورة الکهف : ۳۲-۴۵ وسورة الرعد : ۱۷

(گاه ضرب به معنای حرکت در زمین و رفتن است مانند:سورة النساء : ۹۴ – ۱۰۱ وسورة المائدة : ۱۰۶ – ۱۵۶ وسورة المزمل : ۲۰ وسورة البقرة : ۲۷۳ .)

گاه دیگر به معنای احاطه و در تنگنا قرار دادن است مانند : ضربت علیهم الذلة والمسکنة : أی حاطهم بها و ضیق علیهم وذکرت فی سورة البقرة : آیه ۶۱ وسورة آل عمران : آیه ۱۱۲ .

چنان که به معنای ترک و رها کردن نیز آمده است مانند: نضرب عنکم الذکر :;که به معنای ترک یاد آوری است (سورة الزخرف :آیه ۵ ).به معنای بستن نیز آمده است مانند آذانهم : فضربنا على آذانهم فی الکهف که به معنای خوابدن و بستن گوش هایشان است که نمی گذاشت تا بشنوند و خواب را بر آنان مسلط ساختن می باشد. (سورة الکهف : آیه ۱۱ )

هم چنین به معنای قراردادن نیز آمده است مانند قرار دادن دیوار حایل: فضرب بینهم بسور (سورة الحدید : ۱۳)

با توجه به این معانی متفاوت و مختلف و دست کم تفاوت کاربردهای ضرب در آیات نمی توان حکم کرد که به دلیل آن که حقیقت معنای آن زدن است می بایست در تمام کاربردها و استعمالات قرآنی به معنای زدن باشد. از این رو این گمان تقویت می شود که معنای خاصی از واژه ضرب مراد است.

برخی آن را به معنای اهمال و بی اعتنایی از سوی مرد گرفته اند که نسبت به زن بی اعتنا شود. [۳]

۳- مستدرک الوسائل ج ۱۴ ص ۲۵۰ چاپ موسسه آل البیت و بحار الانوار ج ۱۰۳ ص ۲۴۹ روایت ۳۸ چاپ تهران

رضا;22160 نوشت:
فلسفه خلقت زن در کتاب مقدس خیلی جالب است. این کتاب رسما میگوید که خدا برای اینکه مرد تنها نباشد، زن را خلق کرده است!

با سلام خدمت دوستان عزیزم:Gol:
شما میفرمایید کتاب مقدس من میگم روایت پیامبر (ص):

لَوْ لَا الرِّجَالُ مَا خُلِقَ النِّسَاءُ
اگر مردها نبودند زنها خلق نميشدند

پس طبق این روایت کتاب مقدس هم ..................!!!!

hedi;103308 نوشت:

با سلام خدمت دوستان عزیزم:Gol:
شما میفرمایید کتاب مقدس من میگم روایت پیامبر (ص):

لَوْ لَا الرِّجَالُ مَا خُلِقَ النِّسَاءُ
اگر مردها نبودند زنها خلق نميشدند

پس طبق این روایت کتاب مقدس هم ..................!!!!

[=Verdana]با سلام و تشکر

[=Verdana]با[=Verdana] مراجعه به آيات، و روايات و تعاليم دين، درمي يابيم كه اسلام مرد و زن را در آفرينش از يك جنس مي داند.
اساساً انسانيت و كمالات انساني به روح مربوطند و روح، نر و ماده ندارد. (عبد الله جوادي آملي: زن در آئينه جلال و جمال، صص 71-66.)

يا أيُّها النّاسُ اتّقوا ربكم الّذي خَلقَكم مِن نفسٍ واحدة و خَلقَ منها زوجَها و بَثَّ مِنهُما رِجالاً كثيراً و نِساءً.

اي مردم! از (مخالفت) پروردگارتان بپرهيزيد.
همان كسي كه همه ي شما را از يك انسان آفريد و همسر او را (نيز) از جنس او خلق كرد و از ان دو، مردان و زنان فراواني (در روي زمين ) منتشر ساخت.(نساء (4):1)

با توجه به ظاهر اين گونه آيات، خلقت حضرت حوّا(ع) بعد از حضرت آدم(ع) بوده است، ولي صرفا تأخير زماني در آفرينش يك موجود به معناي پستي وجود متأخر نيست، چرا كه هر دو از يك گوهر وجودي هستند و امتيازي بين آنها نيست مگر به اوصاف و اخلاق اكتسابي، (عبد الله جوادي آملي: زن در آئينه جلال و جمال، صص 36-33.)

[=Verdana] hedi گرامی اولا که ما آفرینش زن را در کتب الهی دنبال کردیم و نه در روایات!!
[=Verdana]پس مردان هم اینجا اعتراض کنند که چرا این حدیث اینطور گفته
[=Verdana]‎« لفضلت النسا ء ولا ثرت النسا ء على الرجال » ( يعنى زنان را بر مردان ترجيح مى دهم ) .

[=Verdana] در مورد حدیث میگذ[=Verdana]ا[=Verdana]ریم که دوستان انجمن حدیث پاسخ شما را بدهند!

اما [=Verdana]اگر به جوهر وفهم كلى مسأله زن نظر به اندازيم بوضاحت تام در خواهيم يافت كه زن در خانواده از چهار حالت عمده خالى نيست:
[=Pokhto]
زن يا مادر است [=Pokhto]
زن يا خواهر است [=Pokhto]
زن يا دختر است: [=Pokhto]
ويا هم زن همسر است.
كه در مورد هر كدام از اين حالت ها دين مقد س رهنمود و هدايت خاصى خویش را براى گرامى داشت از مقام ومنزلت زن براى پيروان خويش صادر نموده است.
[=Verdana] [=Pokhto]
پيامبربزرګوار اسلام حضرت محمد صلى الله عليه وسلم در مورد مقام ومنزلت مادر ميفرمايد :[=Pokhto]
 « بر الو الدين أفضل من الصلاة والصداقة والصوم والحج والعمرة والجهاد فى سبيل الله »( فضيلت وثواب نيكى واحسان وخدمت در حق پدر ومادر بيش تر از نماز ، زكات ، روزه ، حج ، عمره ، وجهاد در راه خدا وند متعال است ) [=Pokhto]
وباز ميفرمايد : « بر أمك وأباك وأختك و أخاك ، ثم أدناك فأدناك » ( با مادر وپدرت ، با خواهر وبرادرت نيكى كن سپس به ترتيب هر كسى را كه نزديك تر است مورد محبت واحسان ونيكى خویش قرار ده ) .
[=Verdana]«[=Pokhto]
 با پدر ومادر چنان رفتار كن كه تو از اولاد خويش تـــوقع آنرا دارى ) واقعآ دین مقدس اسلام به فرزندان خویش چنان تعلیماتی بیان داشته است که نذیر آن را در هیچ یکی از قوانین جهان نمیتوان یافت .
[=Verdana][=Pokhto]
 دين مقد س اسلام خلقت زن ومرد را يكى دانسته طوريكه قرآن عظيم الشان ( در سوره نساء آيه ۱۲۴ ) بر اين امر صحه گذاشته ، مى فرمايد : « خلقكم من نفس واحدة »( مرد وزن را از نفس واحدى خلق نموده ام).
[=Verdana]دین مقدس اسلام در تفاوت با ساير اديان ومذاهب كه زن را مانند شيطان ، و رانده شده از رحمت پروردگار الهى ميدا نستند.

[=Verdana] به زن ومقام آن حيثيت بزرګ وعظیمی قايل بوده ومعتقد است كه: [=Pokhto]
زن يك انسان واقعى است واز يك جفت انسان نر وماده به دنيا آمده است وخصايص ذاتى انسان را دارد ودر مفهوم انسانيت مرد بر زن امتيازى ندارد.
[=Verdana][=Pokhto]
خداوند پاك ميفر ما ئيد : « يا ايها الناس إنا خلقناكم من ذكر وانثى وجعلناكم شعوبٱ وقبايل لتعارفوا ان اكرامكم عند الله اتقاكم »
[=Verdana][=Pokhto]
اي مردم ما همه ي شما را از زن و مرد آفريديم و آن گاه شعبه هاي بسيار و فرق مختلف گردانيديم ، تا بدانيد كه اصل و نسب نژاد مايه ي افتخار نيست؛ بلكه بزرگوارترين شما نزد خدا كسي است كه با تقوا تر باشد.
[=Verdana][=Pokhto]
دين مقدس اسلام يكهزارو چهاصد سال قبل قـانون را وضع نمود ، که بشريت امروزى كه داد از عدالت ، مساوات و آزادى ودموکراسی ، ميزنند تا هنوز توانمندى وضع چنين قانون را بدست نياورده اند با قاونون كه پروردگار با عظمت ما در مورد مقام انسان وبخصوص مقام والاى زن ارشاد فرموده است : اين قانون الهى وآسمانی د ر( آيه ۳۲ سوره نسا ) با زيباى خاص آن چنین بيان گرديده است :« للرجال نصيب ممااكتسبوا وللنسا ء نصيب مما اكتسبن » ( مردان از آنچه كسب مى كنند وبه دست مياورندبهره اى است وزنان را از آنچه كسب مى كنند وبه دست مياورند بهره اى است . )
[=Verdana] [=Pokhto]
 پيامبر اسلام يكهزار چهارصد سال قبل اعلام داشت : « الناس كلهم سواء كا سنان المشط » ( مردم ) زن ومرد ( ما نند دندانه هاى شانه با هم برابر اند. وهيچگونه تفاوت بين شان وجود ندارد .
[=Verdana][=Pokhto]
زن يعنى مادر :
[=Verdana][=Pokhto]
طوريكه همه اطلاع دارند كه در زمان جاهليت برخى از اقوام اعرا ب دختران خويش را زنده به گور ميگردند . ولى پيغمبر اسلام به اين فرموده خويش كه : « الجنة تحت اقدام الامهات »( جنت زيـر پاى مادران است . حـديث شريف ) بر همه بى عدالتى ها قبلى كه در حق زن رواميداشتند خاتمه داد .
[=Verdana][=Pokhto]
 پيغمبر اسلام با صراحت اعلام داشت كه : « خير اولادكم البنات »( بهترين فرزندان شما دختران شما هستند.حديث شريف )
[=Verdana]در روایات اسلامی آمده است که : شخصى از نزد پیامبرصلی الله علیه وسلم سؤال كرد که یا رسول الله : به چه كسى نيكى كنم ؟[=Pokhto]


[=Verdana] فرمود : بـا مادرت . گفت : ديگر به چه كسى ؟

[=Verdana] فرمود : با مادرت . براى بار سوم پرسيد : ديگربه چه كسى ؟ مجددٱ فرمود با مادرت . مجدد گفت چه كسى ؟ فرمود با پدرت . [=Pokhto]
 اين است مقام والای زن وواین است مقام والای مادر در اسلام .
[=Verdana]

[=Verdana][=Pokhto]
زن يعنى همسر:[=Pokhto]

[=Verdana]در حدیث آمده است : ‎« لفضلت النسا ء ولا ثرت النسا ء على الرجال » ( يعنى زنان را بر مردان ترجيح مى دهم . )

[=Verdana]وباز میفرماید « اقربكم الى احسنكم خلقٱ لاهله » ( نزديك ترين شما بــه من كسى است كـــــــه بــــا خانوده خو دخوش خلق باشد. )
[=Verdana] ودر حدیث دیګری میفرماید : « كلما ازداد العبد ايمانٱ ازداد حبٱ للنسا ء » ( هر چه ايمان بنده زياد شود ، محبت وى به زنان نيز زياد ميشود )
[=Verdana] ودر حدیث دیګری آمده است « خير الرجال من امتى الذين لا يتطاولون على اهليهم ويحنون عليهم ولا يظلمونهم » ( بهترين مردان امت من كسانى هستند كه نسبت به خا نواده خود خشن ومتكبر نباشند وبر آنان ترحم ونوازش كنند وبه آنان ازار نر سانند. )
[=Verdana] وباز هم در حدیث دیګری از پیامبر اسلام روایات است که میفرماید :« قول الرجل للمراة انى احبك لايذهب من قلبها ابدٱ » ( زمانيكه مرد به زن خود بگويد كه » من تورا دوست دارم ) اين كلمه هر گز از قلب زن بيرون نمى رود.

[=Verdana]

[=Verdana][=Pokhto]
زن يعني دختر:
[=Verdana]در حدیث آمده است : « من اشترى تحفة فليبدا با لاناث قبل الذكور » ( اگر كسى هديه ميخرد دختران را در هديه مقدم بدارد.)
[=Verdana][=Pokhto]
قرآن مجيد همانطوريكه مردان را در نتايج كار وفعاليت شان ذى حق دانسته است ، زنان را نيز در نتيجه كار وفعاليت شان ذحق شمرده اند.[=Pokhto]


[=Verdana]
اگر بخواهیم عادلانه ومنصفانه قضاوت نمايم با صراحت تام حکم خواهیم کرد : كه دين مقدس اسلام انقدر كه به مقام والای زن خدمت نموده به مقام مرد خدمت نكرده است .
[=Verdana]هدف وفلسفه حكمت دين مقدس اسلام خواستار شخصيت براى زن است نه ابتذال .

[=Verdana]هدف اساسى دين اسلام حفظ شخصيت وكرامت زن در جامعه است.

[=Verdana]
دين مقدس اسلام معتقد است كه كرامت زن زمانى بر اورده ومحفوظ خواهد بود كه بين او ومرد ، حريم شرعى وجود اشته باشد ، آن حدود وحريم كه اسلام آنرا براى حفظ وتكامل هويت وشخصيت زن تعيین نموده است.
[=Verdana] 

اسلا م اجازه نمى هد كه زن به جزء در كانون مقدس خانواده در جاى هاى ديگرى توسط مرد ، مورد بهر برداری والتذاذ جنسى ویا هم تجاوز جنسی قرار گيرد.
[=Verdana]
دين مقدس اسلام نمیخواهد که زن را از صحنه زندگى اجتماعى دور نګاه دارد ، همه کوشش و تلاش دين اسلام بر اين فلسفه وحكمت بنا ء يافته است كه زنان باید مقام رفيع وبر جسته انسانى خويش را در جامعه داشته باشند.


[=Verdana]در نظام اسلامى ، زن همان حقوق را كه مرد دارد زن هم آنرا دارا ميباشد ، كه از جمله ميتوان زن میتواند از حق تحصيل ، حق كار ، حق ماليكيت ، حق راى دادن ، وحق راى گرفتن .حق بعيت وغيره ... برخوردار باشد.
[=Verdana]آزادى را كه دين مقدس اسلام به زنان در تعين سر نوشت وفعاليت های شان اعطا نموده است ، نميتوان آنرا در هيچ يك از قوانين بشرى و در هيچ يك از مكاتب بشرى ملاحظه نمود .

 مرد نميتواند نسبت به زن حق هيچگونه تحكم وتعدى وظلم نمايد .
[=Verdana]زن تا آن اندازيكه عفت وشرف اش بخطر مواجه نشود آزاد است.
[=Verdana] 
دين مقدس اسلام به زن اجازه داده است كه به عنوان يك انسان دروظايف دولتى اشتراك فعالى داشته باشد ، ودر بناى جامعه نقش خويش را بجا آورد. ولى بايد در نظر داشت كه نه مرد ها ونه زنها حق دارند كه مقام ومنزلت زن را به حدى تنزيل دهند كه مقام انسانى شان مورد سوال قرار گيرد.


[=Verdana]

با سلام خدمت جناب رضا:Gol:
جناب رضا من در اینکه سفارش زنان در اسلام خیییییییییلی زیاد است هیچ شکی ندارم...
و همه ی احادیثی را که زحمت کشیدین جمع کردین را میدانم و قبول دارم...
و اینکه هر حدیثی شان نزولی دارد شکی ندارم...

شما فرمودین فلسفه ی خلقته زن در کتابه مقدس جالبه من هم روایت پیامبر اکرم (ص) را در این تاپیک گفتم و خیلی هم دلم میخواست که در تاپیکی جداگانه مطرح کنم اما به دلایلی این کار را نکردم!

پیامبر اکرم (ص) فرمودند:
اگر مردها نبودند زنها خلق نميشدند
خدا آدم را از گل آفريد و از فزونى و مانده آن حواء خلق شد
اول كس كه پيروى زن شد آدم بود و خدايش از بهشت بيرون كرد،
برترى مردها بر زنها در دنيا روشن است نبينى كه چطور زنها حيض شوند و براى پليدى از عبادت باز مانند و مردها حيض ندارند.


حتما میفرمایید من باید از کارشناسانه احادیث بپرسم...
اما کاش کسی جواب میداد...
از بس جواب ندادن آقایونه سایت باورشان شده بنا بر حدیث فوق برتر هستند و جالب تر اینه که زنان را به تسلیم نبودن در برابر خواسته ی خدا متهم کرده اند!!!

اما ای کاش کسی این حدیث را هم میدید:

رضا;103368 نوشت:
« لفضلت النسا ء ولا ثرت النسا ء على الرجال » ( يعنى زنان را بر مردان ترجيح مى دهم ) .

:hey:

رضا;103368 نوشت:
با توجه به ظاهر اين گونه آيات، خلقت حضرت حوّا(ع) بعد از حضرت آدم(ع) بوده است

با توجه به ظاهره روایت پیامبر (ص) اگر حضرت آدم نبود اصلا حوایی هم خلق نمیشد!

اما تنها سوال من این است که چرا قران و این حدیث رسول الله با هم جور در نمیاد!
شاید به علت شان نزول آن است!!!
اما چرا کسی پیدا نمیشه که این سوال را کامل جواب بده...:god:

hedi;103383 نوشت:
با سلام خدمت جناب رضا:Gol:
جناب رضا من در اینکه سفارش زنان در اسلام خیییییییییلی زیاد است هیچ شکی ندارم...
و همه ی احادیثی را که زحمت کشیدین جمع کردین را میدانم و قبول دارم...
و اینکه هر حدیثی شان نزولی دارد شکی ندارم...

شما فرمودین فلسفه ی خلقته زن در کتابه مقدس جالبه من هم روایت پیامبر اکرم (ص) را در این تاپیک گفتم و خیلی هم دلم میخواست که در تاپیکی جداگانه مطرح کنم اما به دلایلی این کار را نکردم!

پیامبر اکرم (ص) فرمودند:
اگر مردها نبودند زنها خلق نميشدند
خدا آدم را از گل آفريد و از فزونى و مانده آن حواء خلق شد
اول كس كه پيروى زن شد آدم بود و خدايش از بهشت بيرون كرد،
برترى مردها بر زنها در دنيا روشن است نبينى كه چطور زنها حيض شوند و براى پليدى از عبادت باز مانند و مردها حيض ندارند.


حتما میفرمایید من باید از کارشناسانه احادیث بپرسم...
اما کاش کسی جواب میداد...
از بس جواب ندادن آقایونه سایت باورشان شده بنا بر حدیث فوق برتر هستند و جالب تر اینه که زنان را به تسلیم نبودن در برابر خواسته ی خدا متهم کرده اند!!!

اما ای کاش کسی این حدیث را هم میدید:

:hey:

با توجه به ظاهره روایت پیامبر (ص) اگر حضرت آدم نبود اصلا حوایی هم خلق نمیشد!

اما تنها سوال من این است که چرا قران و این حدیث رسول الله با هم جور در نمیاد!
شاید به علت شان نزول آن است!!!
اما چرا کسی پیدا نمیشه که این سوال را کامل جواب بده...:god:

[=Verdana]با سلام و تشکر
hedi گرامی بزودی دوستان انجمن حدیث انشاءالله جواب را خواهند داد!
[=Verdana]اما به نکاتی بر خوردم که دیدم گفتن ان خالی از لطف نیست !

از امام صادق (ع) از آفرينش حوّا سوال شد كه برخي مي گويند خداوند حوّا را از دنده ي پايين و چپ آدم آفريد. امام(ع) فرمود:

خدا منزه و برتر است از اين نسبت. آن كس كه چنين مي گويد، مي پندارد كه خداوند قدرت نداشت براي آدم، همسري از غيرِ دنده اش بيافريند! اينان راه را بر خرده گيران باز مي كنند... اين ها چه مي گويند؟
خداوند ميان ما و آنان داوري مي كند.
خداوند بزرگ آنگاه كه آدم را از خاك آفريد و به ملائكه فرمان داد تا او را سجده كنند، خوابي عميق بر او چيره ساخت، سپس مخلوقي جديد بيافريد... كه وقتي به حركت درآمد، از حركت او به خود آمد. چون بدان نگريست، ديد زيباست و همانند خود اوست، جز اين كه زن است... آدم در اين هنگام گفت:
خداوندا اين مخلوق زيبا كيست كه من نسبت به او چنين احساس انس مي كنم؟ خداوند گفت: اين بنده ي من حوّاست...)).
(محمد باقر مجلسي: بحار الانوار، ج 11، ص 221.)

زن در تفكّر قرآني همانند مرد، تكامل پذير و اوج گراست، قرآن هرگاه از كمالات انساني سخن مي گويد، زنان را نيز هم دوش مردان مطرح مي كند.
راه رسيدن به كمالات انساني و تقرب به خداوند متعال، به طور مساوي براي مرد و زن باز است.( ر.ك: نساء (4): نمل؛ (27): 97؛ توبه (9): 72؛ احزاب (33): 35؛ الفتح (48): 5 ، 6؛ حديد (57): 12 ، 13؛ يس (36): 56.)

در سوره ي نساء مي خوانيم:

و كسي كه چيزي از اعمال صالح را انجام دهد، خواه مرد باشد يا زن، در حالي كه ايمان داشته باشد، چنان كساني داخل بهشت مي شوند و كمترين ستمي به آن ها نخواهد شد.

در هر دو جناح حقّ و باطل، هم مردان وجود دارند و هم زنان.(ر.ك: توبه (9): 67، 68، 71؛ نور (24) 26. )

قرآن بر خلاف آنچه كه در عهد عتيق (عهد عتيق از كتاب مقدس، سفر پيدايش، باب سيّم، آيات 1 تا 13. البته نيازي به ذكر نيست كه به عقيده يهود و غير يهود، تورات فعلي تحريف شده و اين كتابي نيست كه بر موسي (ع) نازل گرديده چون داستان مرگ موسي و حوادث بعد از آن را نيز ذكر مي كند.) (=تورات) و بعضي ديگر آثار ادبي جهان آمده، زن را عنصر گناه و شيطان كوچك نمي داند و حوّا را علت رانده شدن آدم از بهشت معرفي نمي كند، بلكه مي گويد شيطان آن دو را وسوسه كرد و فريفت.(ر.ك: بقره (2): 35،36؛ اعراف (7): 19-23؛ طه (20):117 -122.) در ايه ي 20 از سوره ي اعراف مي خوانيم:

سپس شيطان آن دو را وسوسه كرد تا آنچه را از اندامشان پنهان بود، آشكار سازد.

قرآن برخلاف برخي نظريات تحقيرآميز كه زن را در مقام استعدادهاي روحاني هم رديف مرد نمي دانند، دوشادوش مردان بزرگ از زنان بزرگ نيز ياد مي كند چنانچه از همسران آدم و ابراهيم (ع) و از مادران موسي و عيسي (ع) (نگاه كنيد: طه (20): 38،39،40؛ آل عمران (3): 33-37 و42-47؛ اعراف (7): 19-27.) در نهايت تجليل، نام برده است.به عنوان نمونه در سوره ي آل عمران امده است:

و (به ياد آوريد) هنگامي را كه فرشتگان گفتند: اي مريم! خدا تو را برگزيده و پاك ساخته و بر تمام زنان جهان، برتري داده است.

اگر قرآن، همسران نوح و لوط (تحريم (66): 10.) را زناني ناشايسته مي داند، از زن فرعون (تحريم (66): 11.) به عنوان زني بزرگ ياد مي كند. در تاريخ اسلام كمتر مردي به مقام خديجه (ع) مي رسد و هيچ مردي جز پيامبر(ص) و علي (ع) ... به شايستگي و هم سنگي؛ حضرت زهرا (ع) نيست.

اسلام بر خلاف برخي آيين ها و مروّجين رهبانيت، ازدواج را مقدس و مستحب مي داند (اشاره به حديث نبوي معرف ((النّكاح سنّتي فمن رَغِبَ عن سنّتي فليس منّي)) محمد بن حسن عاملي: وسائل الشيعه، ج 14، باب اول از مقدمات نكاح )
و دوست داشتن زنان را از اخلاق انبياء مي شمارد.(اشاره به حديث پيامبر(ص) ((من اخلاق انبياء، حبّ النّساء)) محمد بن حسن عاملي: وسائل الشيعه، ج 14، باب سوم از مقدمات نكاح، روايت 2.)

اسلام باز بر خلاف برخي نظريات حقارت بار كه كه وجود زن را مقدمه اي براي وجود مرد مي دانند و اصالت را به مرد مي دهند، زمين و آسمان و ابر و باد و گياه و حيوان را در اختيار انسان مي داند، اما هرگز زن را مقدمه اي براي آفرينش مرد نمي داند.

قرآن مي فرمايد:
زنان زينت و پوشش شما هستند و شما مردان زينت و پوشش آن ها.(بقره (2): 187.)

قرآن وجود زن را نه شرّ و بلا، بلكه مايه ي خير و آرامش و تسكين مرد مي داند.(روم (30): 21.)

قرآن سهم زن را در پيدايش فرزند – همان گونه كه در علوم روز نيز به اثبات رسيده است – كم تر از مرد نمي داند و نسل انسان ها را از آدم و حوّا – هر دو – مي داند.
در آغاز سوره ي نساء مي فرمايد:

اي مردم! از (مخالفت) پروردگارتان بپرهيزيد.
همان كسي كه همه ي شما را از يك انسان آفريد و همسر او را (نيز) از جنس او خلق كرد و از آن دو، مردان و زنان فراواني (در روي زمين) منتشر ساخت.
(نساء (4):1.)
بنابراين از ديدگاه اسلام و قرآن، مرد و زن در جهت آفرينش و ماهيّت انساني يكسان و نسبت به يكديگر برتري دارند.

سلامی مجدد:Gol:
جناب رضا من صحبت های شما را قبول دارم :

رضا;103391 نوشت:
قرآن بر خلاف آنچه كه در عهد عتيق (عهد عتيق از كتاب مقدس، سفر پيدايش، باب سيّم، آيات 1 تا 13. البته نيازي به ذكر نيست كه به عقيده يهود و غير يهود، تورات فعلي تحريف شده و اين كتابي نيست كه بر موسي (ع) نازل گرديده چون داستان مرگ موسي و حوادث بعد از آن را نيز ذكر مي كند.) (=تورات) و بعضي ديگر آثار ادبي جهان آمده، زن را عنصر گناه و شيطان كوچك نمي داند و حوّا را علت رانده شدن آدم از بهشت معرفي نمي كند، بلكه مي گويد شيطان آن دو را وسوسه كرد و فريفت.(ر.ك: بقره (2): 35،36؛ اعراف (7): 19-23؛ طه (20):117 -122.)

اما!

خیر البریه;103400 نوشت:
اولا که خیلی از چیز ها در قرآن نیامده . ثانیا اتفاقا خداوند فرمود که آدم فریب خورد نه حوا : وَعَصَى آَدَمُ رَبَّهُ فَغَوَى !

خیر البریه;103400 نوشت:
حالا متوجه شدید که نمیتوان به ضمیر تثنیه در این آیات وآیات دیگر استناد کرد و گفت چون گفته : هردو پس نتیجه میشود هردو ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

خیر البریه;103400 نوشت:
خداوند در سوره طه فرمود : آدم پروردگارش را عصیان کرد وگمراه شد ؟ چرا نمیگویید طبق این آیه اول آدم گمراه شد !!!!!!!!!!!!!!!!!!!

خیر البریه;103400 نوشت:
دوست گرامی من نه برای اینکه مرد هستم میخواهم به نفع خودم تفسیر کنم ،ما باید ابناء دلیل باشیم اما اینکه فرمودید آیات قرآن با احادیث مخالفند کدام آیه ؟

خیر البریه;103400 نوشت:
ضمنا اغوای حضرت آدم توسط حوا ، در تورات نیز آمده وبا احادیثی که از فریقین رسیده تقویت میشود.

hedi;103403 نوشت:
شما از تورات تحریف شده این داستان را پذیرفته اید؟

:Gig:

سلام ...
گرچه مطالب بسیار ارزنده یی خواندم و آموختم ، اما بهتر نبود دوستان فریب نمی خوردند و از موضوع تاپیک منحرف نمی شدند و در عوض کلیه فرافکنی ها و انحراف از موضوع ها را مدیریت محترم تالار از همان آغاز از مسیر بحث حذف می کردند و به جای مناسبی منتقل می فرمودند ...؟ :Gol::Gol::Gol:

موضوع قفل شده است