جمع بندی سوالاتی در مورد صیحه آسمانی

تب‌های اولیه

11 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
سوالاتی در مورد صیحه آسمانی

با سلام و احترام
چند سوال داشتم در مورد صیحه آسمانی که از نشانه های حتمی ظهور هست.
گفته شده ندایی از آسمان میاد که همه اون رو میشنوند به زبان خودشان سوالم این هست
اول: متن این پیام چی هست جایی خوندم نام امام زمان و نام پدر و مادرشان هست جای دیگر خواندم میگوید حق با امام علی و شیعیانشان هست متن دقیق پیام چیست؟
دوم: اختلاف زمانی ظهور و این صیحه چقدر هست؟ نوشتن 23 رمضان صیحه اتفاق میفته و عاشورا همان سال ظهور هست آیا این زمان ها قابل تغییر هست بخاطر بدا یا خیر؟
سوم: صیحه دیگری هست که میگویند شیطان آن را فریاد میکند برای گمراهی مردم میخواستم ببینم متن اون فریاد چی هست و اختلاف زمانیش با صیحه اول چقدر است؟ جایی خوندم میگوید حق با عثمان و شیعیان اوست! ولی به نظر بی ربط میاد اگر منظور حقانیت اهل سنت باشد باید بگویند حق با ابوبکر هست حداقل؟
و در آخر گفته شده صیحه آسمانی صدای جبرئیل امین است آیا این مطلب صحت داره؟
سپاس فراوان@};-

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"][/TD]


کارشناس بحث: استاد عامل

[TD][/TD]

[="Book Antiqua"][="Black"]


بسم الله الرحمن الرحیم



با عرض سلام و ارادت

متن پیام:
برخی روایات محتوای ندای آسمانی را نام حضرت حجت(عجل الله تعالی فرجه) و نام پدر ایشان بیان کرده اند و برخی دیگر مضمون آنرا حقانیت امیرالمومنین(علیه السلام) و شیعیان ایشان دانسته اند، برخی نیز متذکر حقانیت آل محمد(علیهم السلام) شده اند.
به عنوان مثال به روایات زیر توجه کنید:

اول؛ امام باقر(علیه السلام) می فرماید: «يُنَادِي مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ بِاسْمِ الْقَائِمِ(عجل الله تعالی فرجه) فَيَسْمَعُ مَنْ بِالْمَشْرِقِ وَ مَنْ بِالْمَغْرِبِ...»؛ نداكننده‌اي از آسمان نام قائم(عجل الله تعالی فرجه) را ندا مي‌كند، پس هر كه در شرق و غرب است، آن را مي‌شنود.(1)

دوم؛ امام صادق(علیه السلام) فرمود: «اِذَا سَمِعُوا الصَّوْتَ مِنَ السَّمَاءِ أَلَا إِنَّ الْحَقَّ فِي عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ وَ شِيعَتِه»؛ وقتي صدا را از آسمان بشنوند كه ( مي‌گويد:) آگاه باشيد! به راستي حق با علي بن ابي طالب(علیه السلام) و شيعيان اوست.(2)

سوم؛ ایشان در روایت دیگری می فرماید: «اِذَا نَادَي مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ اَنَّ الْحَقَّ فِي آلِ مُحَمَّدٍ...»؛ زمانی که گوينده‌اي از آسمان صدا بزند: حق با اَولاد محمد(علیهم السلام) است...(3)

به عنوان وجه جمع می توان گفت محتوای پیام آسمانی، جامع تمامی مطالب بالا باشد، از همین رو روایت دیگری به طور مفصل متن پیام را منعکس نموده است: «منادي از آسمان ندا مي‌كند كه خداي عزوجل دوران جباران و منافقين و طرفداران آنها را از شما قطع كرد و بهترين فردِ امّت پيامبر(صلی الله علیه و آله) را بر شما حاكم و والي قرار داد، پس در مكّه به او ملحق شويد، او مهدي(عجل الله تعالی فرجه) است.»(4) البته این روایت در اختصاص بدون نام «مهدی» ذکر شده است.(5)

ادامه دارد...

پی نوشت ها:
1. ابن أبي زينب، محمد بن ابراهيم، (1397)، الغيبة(للنعماني)، تصحیح علی اکبر غفاری، اول، تهران، نشر صدوق، ص181.
2. همان، ص260.
3. ابن طاووس، على بن موسى، (1416)، الملاحم و الفتن، اول، قم، مؤسسة صاحب الأمر(عجل الله تعالى فرجه الشريف)، ص129.
4. همان، ص287.
5. مفيد، محمد بن محمد، (1413)، الإختصاص، علي اكبر غفاري، اول، قم، الموتمر العالمي للشيخ المفيد، ص208.

[/]

[="Book Antiqua"][="Black"]
اما در مورد زمان صیحه آسمانی؛

در عمده روایات، زمان ندای آسمانی شب جمعه و در 23 ماه رمضان مشخص شده است(1) و با توجه به دیگر روایات که زمان ظهور امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) را روز عاشورای همان سال بیان کرده اند(2)، فاصله ندای آسمانی و ظهور حدود سه ماه و 17 روز خواهد بود.

این نکته را نیز نباید فراموش کرد که در مورد امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) نداهای متعددی در روایات ذکر شده است، اما منظور از ندا و صیحه ای که نشانه ظهور است، همین ندایی است که در شب 23 ماه رمضان شنیده می شود و گوینده آن نیز حضرت جبرئیل است. به عنوان مثال در محرم و مقارن با ظهور امام نیز ندایی شنیده می شود و مردم را به اطاعت برگزیده خداوند یا همان امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) فرامی خواند.(3) ندای دیگری نیز توسط حضرت جبرئیل به هنگام بیعت با امام در کعبه مطرح شده که همه را به بیعت با امام تشویق می کند.(4)

در نهایت باید توجه داشت که منظور از قطعی بودن نشانه های پنج گانه(خروج سفیانی، خروج یمانی، خسف بیداء، قتل نفس زکیه و صیحه آسمانی) حتمی بودن اصل آنهاست و ممکن است شرایط و زمان این نشانه ها تغییر کند. بنابراین وقوع صیحه آسمانی قطعی است اما ممکن است زمان آن تغییر کند.(البته منظور از اینکه زمان یا دیگر شرایط این نشانه ها ممکن است تغییر کند، در حد یک احتمال است و اصل این است که بر اساس شرایط گفته شده در روایات اتفاق بیافتد، اما اگر چنین نشد، ضرری به اصل نشانه وارد نمی شود)

پی نوشت ها:
1. امام باقر(علیه السلام) در مورد زمان ندای آسمانی می فرماید: «يَكُونُ الصَّوْتُ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ فِي لَيْلَةِ جُمُعَةٍ لَيْلَةِ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِ...»؛ صوت (آسماني) در شب جمعه 23 رمضان خواهد بود...(ابن أبي زينب، محمد بن ابراهيم، (1397)، الغيبة(للنعماني)، تصحیح علی اکبر غفاری، اول، تهران، نشر صدوق، ص254)
2. ابو بصیر از امام صادق(علیه السلام) در مورد زمان قیام امام نقل می کند که: «يَقُومُ الْقَائِمُ يَوْمَ عَاشُورَاء»؛ امام زمان در روز عاشورا قیام می کند.(الغیبه نعمانی، ص282)
3. ابن طاووس، ملاحم و الفتن، ص106.
4. صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج2، ص671.

[/]

[=Book Antiqua]
ندای شیطانی؛

در این مورد نیز چند دسته از روایات وجود دارد.
به عنوان مثال حسن بن محبوب از امام صادق(علیه السلام) در مورد ندای آسمانی سوال می کند و حضرت چنین می فرماید: «ینادي مناد من السماء أوّل النهار؛ ألا إنّ الحقّ فی علیّ و شیعته، ثمّ ینادي إبلیس-لعنه اللّه- فی آخر النهار؛ ألا إنّ الحقّ فی عثمان و شیعته، فعند ذلک یرتاب المبطلون»؛ ندا دهنده ای در ابتدای روز ندا می دهد که آگاه باشید همانا حقانیت با علی(علیه السلام) و شیعیان اوست، سپس شیطان در انتهای همان روز ندا می دهد که آگاه باشید همانا عثمان و شیعیان او بر حق اند، در این هنگام کسانی که اهل باطل باشند، به شک دچار می شوند.(1) در روایت دیگری ندای شیطان چنین بیان شده است: «ألا إنّ فلانا قد قتل مظلوما، یشکّک الناس و یفتّنهم»؛ آگاه باشید که فلان بن فلان(عثمان) مظلوم کشته شد، بدین ترتیب شیطان مردم را به شک انداخته و فتنه ایجاد می کند.(2) یا در روایت دیگری مردم را به خونخواهی عثمان تشویق می کند.(3) در برخی احادیث نیز شیطان برای گمراهی مردم، حق را در پیروان حضرت عیسی(علیه السلام) اعلام می کند.(4)
البته برای شناسایی صیحه حق از صیحه باطل نیز راهکارهایی بیان شده است؛ مانند رجوع به کسانی که روایت اهل بیت را نقل کرده و در حقیقت عالم به دین هستند، زراره درباره تشخیص ندای حق از باطل سوال کرده و امام صادق(علیه السلام) چنین می فرماید: «يَعْرِفُهُ الَّذِينَ كَانُوا يَرْوُونَ حَدِيثَنَا»؛ کسانی که روایات ما را نقل می کنند، حق را تشخیص می دهند.(5) در حقیقت علماء نقش کلیدی در شناخت نشانه های ظهور دارند. در جای دیگر امام خطاب به هشام بن سالم می فرماید: «يَعْرِفُهَا مَنْ كَانَ سَمِعَ بِهَا قَبْلَ أَنْ تَكُونَ‌»؛ كساني كه قبلاً آن را شنيده‌اند[=Book Antiqua](و از كيفيّت ندا خبردار شده اند)، تشخيص مي‌دهند، قبل از اينكه ندا واقع شود.(6) به همین دلیل در روایات(7) وارد شده که ندای اول حق بوده و در ابتدای روز از طریق حضرت جبرئیل(علیه السلام) صادر می شود، اما ندای دوم که در آخر روز از شیطان صادر می شود، یک ندای زمینی است، بر خلاف ندای اول که آسمانی است. بنابراین ندای اول حق است و در صورت حیرانی باید به علماء برای شناخت بهتر مراجعه نمود.

اما اینکه چرا شیطان بحث عثمان را پیش می کشد، برخی منظور از عثمان در روایات را همان سفیانی دانسته اند، چراکه نام او «عثمان بن عنبسه» و از نوادگان ابوسفیان است.(8) اما با توجه به خونخواهی شیطان در برخی روایات، توجیه مذکور چندان موجه نیست و منظور از عثمان، باید همان خلیفه سوم باشد. البته ممکن است هر دو نیز اتفاق بیافتد و زمانی به پیروی از عثمان و زمانی دیگر به پیروی از سفیانی ندا داده شود. در هر حال اگر عثمان بن عفان یا همان خلیفه سوم مطرح شود، باید دلیل موجهی داشته باشد. شاید یکی از دلایل آن همسویی جریان سفیانی با امویان و تفکر آنها باشد؛ به عبارت دیگر عقبه فکری سفیانی و اساس قیام او متصل به بنی امیه است و نماد آنها نیز خلیفه سوم است، پس خواندن به نام کسی که بزرگ و ریشه یک تفکر است، کار بجایی است.

علاوه بر اینکه تقابل حضرت علی(علیه السلام) و عثمان و به تبع آنها تقابل شیعیان و پیروان ایشان نیز نمادی از تقابل حق و باطل است و تقابل این دو ندا نیز می تواند به همین مطلب برگردد.

پی نوشت ها:
1. الغیبه نعمانی، ص261.
2. صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج2، ص651.
3. الغیبه نعمانی، ص261.
4. ابن طاووس، ملاحم و الفتن، ص130.
5. الغیبه نعمانی، ص264.
6. همان، ص266.
7. کافی، ج8، ص310؛ کمال الدین، ج2، ص652؛ الغیبه طوسی، ص435.
8. صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج2، ص651.

عامل;1019714 نوشت:
برخی روایات محتوای ندای آسمانی را نام حضرت حجت(عجل الله تعالی فرجه) و نام پدر ایشان بیان کرده اند و برخی دیگر مضمون آنرا حقانیت امیرالمومنین(علیه السلام) و شیعیان ایشان دانسته اند، برخی نیز متذکر حقانیت آل محمد(علیهم السلام) شده اند.
به عنوان مثال به روایات زیر توجه کنید:

اول؛ امام باقر(علیه السلام) می فرماید: «يُنَادِي مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ بِاسْمِ الْقَائِمِ(عجل الله تعالی فرجه) فَيَسْمَعُ مَنْ بِالْمَشْرِقِ وَ مَنْ بِالْمَغْرِبِ...»؛ نداكننده‌اي از آسمان نام قائم(عجل الله تعالی فرجه) را ندا مي‌كند، پس هر كه در شرق و غرب است، آن را مي‌شنود.(1)

دوم؛ امام صادق(علیه السلام) فرمود: «اِذَا سَمِعُوا الصَّوْتَ مِنَ السَّمَاءِ أَلَا إِنَّ الْحَقَّ فِي عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ وَ شِيعَتِه»؛ وقتي صدا را از آسمان بشنوند كه ( مي‌گويد:) آگاه باشيد! به راستي حق با علي بن ابي طالب(علیه السلام) و شيعيان اوست.(2)

سوم؛ ایشان در روایت دیگری می فرماید: «اِذَا نَادَي مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ اَنَّ الْحَقَّ فِي آلِ مُحَمَّدٍ...»؛ زمانی که گوينده‌اي از آسمان صدا بزند: حق با اَولاد محمد(علیهم السلام) است...(3)

به عنوان وجه جمع می توان گفت محتوای پیام آسمانی، جامع تمامی مطالب بالا باشد، از همین رو روایت دیگری به طور مفصل متن پیام را منعکس نموده است: «منادي از آسمان ندا مي‌كند كه خداي عزوجل دوران جباران و منافقين و طرفداران آنها را از شما قطع كرد و بهترين فردِ امّت پيامبر(صلی الله علیه و آله) را بر شما حاكم و والي قرار داد، پس در مكّه به او ملحق شويد، او مهدي(عجل الله تعالی فرجه) است.»(4) البته این روایت در اختصاص بدون نام «مهدی» ذکر شده است.


سلام خدمت استاد گرامی
سوالی که برای بنده پیش اومده همین بحث جمع بین این روایاته چرا به طور دقیق مفاد پیام بیان نشده؟ یک بار گفتن نام امام زمان( که قاعدتا باید بیاد در ندای آسمانی) یک بار بحث حقانیت شیعه و یک بار هم مثلا اینکه حق با آل محمد است. بنده یکم فکر کردم به ذهنم رسید قاعدتا در زمان فعلی پیامبر اسلام خیلی شناخته تر هستند تا امام زمان برای اهل دنیا بنابرین هر پیامی باید با محوریت اشاره به پیامبر اسلام باشد
دوم هم خوب نام امام زمان رو باید بیاورند که مردم بدونند به چه کسی رجوع کنند سوم خوب بحث حقانیت مکتب فکری حق که طبعا شیعه هست
این موارد جدا در روایات آمده اما سوالی که برای من پیش آمد بحث این هست که چرا با هم در یک روایت نیامده؟ یا اینکه مفاد دقیق چرا مشخص نیست که ما بدانیم دقیقا چه جملاتی گفته میشه

عامل;1019777 نوشت:
اما در مورد زمان صیحه آسمانی؛

در عمده روایات، زمان ندای آسمانی شب جمعه و در 23 ماه رمضان مشخص شده است(1) و با توجه به دیگر روایات که زمان ظهور امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) را روز عاشورای همان سال بیان کرده اند(2)، فاصله ندای آسمانی و ظهور حدود سه ماه و 17 روز خواهد بود.

این نکته را نیز نباید فراموش کرد که در مورد امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) نداهای متعددی در روایات ذکر شده است، اما منظور از ندا و صیحه ای که نشانه ظهور است، همین ندایی است که در شب 23 ماه رمضان شنیده می شود و گوینده آن نیز حضرت جبرئیل است. به عنوان مثال در محرم و مقارن با ظهور امام نیز ندایی شنیده می شود و مردم را به اطاعت برگزیده خداوند یا همان امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) فرامی خواند.(3) ندای دیگری نیز توسط حضرت جبرئیل به هنگام بیعت با امام در کعبه مطرح شده که همه را به بیعت با امام تشویق می کند.(4)

در نهایت باید توجه داشت که منظور از قطعی بودن نشانه های پنج گانه(خروج سفیانی، خروج یمانی، خسف بیداء، قتل نفس زکیه و صیحه آسمانی) حتمی بودن اصل آنهاست و ممکن است شرایط و زمان این نشانه ها تغییر کند. بنابراین وقوع صیحه آسمانی قطعی است اما ممکن است زمان آن تغییر کند.(البته منظور از اینکه زمان یا دیگر شرایط این نشانه ها ممکن است تغییر کند، در حد یک احتمال است و اصل این است که بر اساس شرایط گفته شده در روایات اتفاق بیافتد، اما اگر چنین نشد، ضرری به اصل نشانه وارد نمی شود)


خیی ممنون این قسمت رو متوجه شدم

عامل;1019798 نوشت:
اما اینکه چرا شیطان بحث عثمان را پیش می کشد، برخی منظور از عثمان در روایات را همان سفیانی دانسته اند، چراکه نام او «عثمان بن عنبسه» و از نوادگان ابوسفیان است.(5) اما با توجه به خونخواهی شیطان در برخی روایات، توجیه مذکور چندان موجه نیست و منظور از عثمان، باید همان خلیفه سوم باشد. البته ممکن است هر دو نیز اتفاق بیافتد و زمانی به پیروی از عثمان و زمانی دیگر به پیروی از سفیانی ندا داده شود. در هر حال اگر عثمان بن عفان یا همان خلیفه سوم مطرح شود، باید دلیل موجهی داشته باشد. شاید یکی از دلایل آن همسویی جریان سفیانی با امویان و تفکر آنها باشد؛ به عبارت دیگر عقبه فکری سفیانی و اساس قیام او متصل به بنی امیه است و نماد آنها نیز خلیفه سوم است، پس خواندن به نام کسی که بزرگ و ریشه یک تفکر است، کار بجایی است.

علاوه بر اینکه تقابل حضرت علی(علیه السلام) و عثمان و به تبع آنها تقابل شیعیان و پیروان ایشان نیز نمادی از تقابل حق و باطل است و تقابل این دو ندا نیز می تواند به همین مطلب برگردد.


این تحلیل برام جالب بود منتهی یک سوالی برام پیش اومد خوب در عالم غیر مسلمان ها خیلی کم پیش میاد عثمان رو بشناسند
یک جورهایی احتمال اینکه ندای شیطانی منظورش همان عثمان (سفیانی) باشد بیشتر است
همینطور این بحث:

عامل;1019798 نوشت:
در برخی احادیث نیز شیطان برای گمراهی مردم، حق را در پیروان حضرت عیسی(علیه السلام) اعلام می کند.(4)

باز عیسی مسیح شناخته شده تر هست تا عثمان خلیفه سوم

یک سوال هم پیش اومده برام با توجه به اینکه فرمودید اصل نشانه های پنجگانه قطعیه ولی جزئیاتشون قابل تغییر هست
الان اصل ندای شیطانی جز جزئیات نشانه صیحه هست و احتمال عدم وقوع داره یا خیر جز اصل نشانه هست یعنی هم صیحه اول هم دومی هر دو قطعا اتفاق میفتند؟
ممنونم@};-

[="Book Antiqua"][="Black"]سلام

جوجه اردک زشت;1020011 نوشت:
سوالی که برای من پیش آمد بحث این هست که چرا با هم در یک روایت نیامده؟

اگر خاطر شما باشد، در انتهای همان پست روایتی که به طور مفصل به این سوال پرداخته رو بنده ذکر کردم:
عامل;1019714 نوشت:
روایت دیگری به طور مفصل متن پیام را منعکس نموده است: «منادي از آسمان ندا مي‌كند كه خداي عزوجل دوران جباران و منافقين و طرفداران آنها را از شما قطع كرد و بهترين فردِ امّت پيامبر(صلی الله علیه و آله) را بر شما حاكم و والي قرار داد، پس در مكّه به او ملحق شويد، او مهدي(عجل الله تعالی فرجه) است

در این روایت هم نام امام و هم پایان دوران حاکمان جور و همچنین انتساب امام زمان علیه السلام به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ذکر شده است.
اما اینکه چرا در دیگر روایات به همین مضمون و مفصل نیامده، به نظر می رسد برای کشف حقیقت، حتی وجود یکی از نشانه ها نیز کافی بود. مثلا اگر تنها نام امام زمان در صیحه باشد، قابل شناسایی است، اگر انتساب ایشان باشد، بازهم کافی است. این درحالی است که صیحه شیطانی هیچ کدام از این خصوصیات را ندارد و به راحتی می توان بین حق و باطل حتی با یک نشانه هم فرق گذاشت.
[/]

[="Book Antiqua"][="Black"]اما در این مورد:

جوجه اردک زشت;1020012 نوشت:
در عالم غیر مسلمان ها خیلی کم پیش میاد عثمان رو بشناسند
یک جورهایی احتمال اینکه ندای شیطانی منظورش همان عثمان (سفیانی) باشد بیشتر است

در تفاوت ندای شیطان و ندای حضرت جبرئیل علیه السلام گفته شده که ندای حضرت جبرئیل، ندایی آسمانی و فراگیر است، در حالی که ندای شیطان ندایی زمینی است. شاید ندای شیطانی به این صورت باشد که برای هر منطقه، ندایی مخصوص باشد. برای مسیحی، ندایی که متناسب با دین هموست و برای مسلمان ندایی که درخور هموست. با این توجیه تفاوت مضمون نداها نیز روشن می شود. البته برای تشخیص حق از باطل راه بسته نیست و در پست 5 مواردی برای این تشخیص اضافه شده که مراجعه بفرمایید، بد نیست!

جوجه اردک زشت;1020012 نوشت:
اصل ندای شیطانی جز جزئیات نشانه صیحه هست و احتمال عدم وقوع داره یا خیر

آن چیزی که در مورد نشانه های قطعی، غیر قابل تغییر است، اصل نشانه است، نه جزئیات نشانه. چراکه روایات متعدد در مورد خود این نشانه هاست و جزئیات نشانه به این حد از تواتر و تکرار نمی رسند.
به همین دلیل نمی توان ندای شیطانی را قطعی دانست، هر چند در تعدادی از روایات به این امر اشاره شده و مسلما شیطان همینطور نمی نشیند و میدان را به امام واگذار کند! بالاخره تلاشهایی برای گمراهی مردم و تعویق ظهور انجام می دهد و اگر نتوان گفت ندای شیطانی قطعی است، اما می توان ظن قوی به وقوع آن یا کاری شبیه به آن داشت.
[/]

با سلام مجدد
خیلی ممنون از شما استاد گرامی
بنده جواب سوال هام رو گرفتم دیگه عرضی ندارم
سپاس@};-@};-@};-

[=Book Antiqua]
پرسش:
خصوصیات و ویژگی های صیحه آسمانی چیست؟

پاسخ:
صیحه آسمانی یکی از نشانه های قطعی ظهور امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) است که در عمده روایات، زمان ندای آسمانی شب جمعه و در 23 ماه رمضان مشخص شده است(1) و با توجه به دیگر روایات که زمان ظهور امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) را روز عاشورای همان سال بیان کرده اند(2)، فاصله ندای آسمانی و ظهور حدود سه ماه و 17 روز خواهد بود. این نکته را نیز نباید فراموش کرد که در مورد امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) نداهای متعددی در روایات ذکر شده است، اما منظور از ندا و صیحه ای که نشانه ظهور است، همین ندایی است که در شب 23 ماه رمضان شنیده می شود و گوینده آن نیز حضرت جبرئیل(علیه السلام) است. به عنوان مثال در محرم و مقارن با ظهور امام نیز ندایی شنیده می شود و مردم را به اطاعت برگزیده خداوند یا همان امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) فرا می خواند.(3) ندای دیگری نیز توسط حضرت جبرئیل به هنگام بیعت با امام در کعبه مطرح شده که همه را به بیعت با امام تشویق می کند.(4) در نهایت باید توجه داشت که منظور از قطعی بودن نشانه های پنج گانه(خروج سفیانی، خروج یمانی، خسف بیداء، قتل نفس زکیه و صیحه آسمانی) حتمی بودن اصل آنهاست و ممکن است شرایط و زمان این نشانه ها تغییر کند. بنابراین وقوع صیحه آسمانی قطعی است اما ممکن است زمان آن تغییر کرده یا اتفاقاتی که مقارن با این ندا صورت می گیرد(مانند ندای شیطانی) واقع نشوند.(البته منظور از اینکه زمان یا دیگر شرایط این نشانه ها ممکن است تغییر کند، در حد یک احتمال است و اصل این است که بر اساس شرایط گفته شده در روایات اتفاق بیافتد، اما اگر چنین نشد، ضرری به اصل نشانه وارد نمی شود)

اما در مورد مفاد صیحه آسمانی؛ برخی روایات محتوای ندای آسمانی را نام حضرت حجت(عجل الله تعالی فرجه) و نام پدر ایشان بیان کرده اند و برخی دیگر مضمون آنرا حقانیت امیرالمومنین(علیه السلام) و شیعیان ایشان دانسته اند، برخی نیز متذکر حقانیت آل محمد(علیهم السلام) شده اند. به عنوان مثال به روایات زیر توجه کنید:
اول؛ امام باقر(علیه السلام) می فرماید: «يُنَادِي مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ بِاسْمِ الْقَائِمِ(عجل الله تعالی فرجه) فَيَسْمَعُ مَنْ بِالْمَشْرِقِ وَ مَنْ بِالْمَغْرِبِ...»؛ نداكننده‌اي از آسمان نام قائم(عجل الله تعالی فرجه) را ندا مي‌كند، پس هر كه در شرق و غرب است، آن را مي‌شنود.(5)
دوم؛ امام صادق(علیه السلام) فرمود: «اِذَا سَمِعُوا الصَّوْتَ مِنَ السَّمَاءِ أَلَا إِنَّ الْحَقَّ فِي عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ وَ شِيعَتِه»؛ وقتي صدا را از آسمان بشنوند كه ( مي‌گويد:) آگاه باشيد! به راستي حق با علي بن ابي طالب(علیه السلام) و شيعيان اوست.(6)
سوم؛ ایشان در روایت دیگری می فرماید: «اِذَا نَادَي مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ اَنَّ الْحَقَّ فِي آلِ مُحَمَّدٍ...»؛ زمانی که گوينده‌اي از آسمان صدا بزند: حق با اَولاد محمد(علیهم السلام) است...(7)

به عنوان وجه جمع می توان گفت محتوای پیام آسمانی، جامع تمامی مطالب بالا باشد، از همین رو روایت دیگری به طور مفصل متن پیام را منعکس نموده است: «منادي از آسمان ندا مي‌كند كه خداي عزوجل دوران جباران و منافقين و طرفداران آنها را از شما قطع كرد و بهترين فردِ امّت پيامبر(صلی الله علیه و آله) را بر شما حاكم و والي قرار داد، پس در مكّه به او ملحق شويد، او مهدي(عجل الله تعالی فرجه) است.»(8) البته این روایت در کتاب «اختصاص» بدون نام «مهدی» ذکر شده است.(9)

باید توجه داشت که در مقابل ندای حقانی جبرئیل(علیه السلام) مبنی بر ظهور امام زمان(عجل الله تعالی فرجه)، شیطان نیز ندایی سر داده و سعی در انحراف مردم دارد؛ در این مورد نیز چند دسته از روایات وجود دارد.
به عنوان مثال حسن بن محبوب از امام صادق(علیه السلام) در مورد ندای آسمانی سوال می کند و حضرت چنین می فرماید: «ینادي مناد من السماء أوّل النهار؛ ألا إنّ الحقّ فی علیّ و شیعته، ثمّ ینادي إبلیس-لعنه اللّه- فی آخر النهار؛ ألا إنّ الحقّ فی عثمان و شیعته، فعند ذلک یرتاب المبطلون»؛ ندا دهنده ای در ابتدای روز ندا می دهد که آگاه باشید همانا حقانیت با علی(علیه السلام) و شیعیان اوست، سپس شیطان در انتهای همان روز ندا می دهد که آگاه باشید همانا عثمان و شیعیان او بر حق اند، در این هنگام کسانی که اهل باطل باشند، به شک دچار می شوند.(10) در روایت دیگری ندای شیطان چنین بیان شده است: «ألا إنّ فلانا قد قتل مظلوما، یشکّک الناس و یفتّنهم»؛ آگاه باشید که فلان بن فلان(عثمان) مظلوم کشته شد، بدین ترتیب شیطان مردم را به شک انداخته و فتنه ایجاد می کند.(11) یا در روایت دیگری مردم را به خونخواهی عثمان تشویق می کند.(12) در برخی احادیث نیز شیطان برای گمراهی مردم، حق را در پیروان حضرت عیسی(علیه السلام) اعلام می کند.(13)

البته برای شناسایی صیحه حق از صیحه باطل نیز راهکارهایی بیان شده است؛ مانند رجوع به کسانی که روایت اهل بیت(علیهم السلام) را نقل کرده و در حقیقت عالم به دین هستند، زراره درباره تشخیص ندای حق از باطل سوال کرده و امام صادق(علیه السلام) چنین می فرماید: «يَعْرِفُهُ الَّذِينَ كَانُوا يَرْوُونَ حَدِيثَنَا»؛ کسانی که روایات ما را نقل می کنند، حق را تشخیص می دهند.(14) در حقیقت علماء نقش کلیدی در شناخت نشانه های ظهور دارند. در جای دیگر امام خطاب به هشام بن سالم می فرماید: «يَعْرِفُهَا مَنْ كَانَ سَمِعَ بِهَا قَبْلَ أَنْ تَكُونَ‌»؛ كساني كه قبلاً آن را شنيده‌اند(و از كيفيّت ندا خبردار شده اند)، تشخيص مي‌دهند، قبل از اينكه ندا واقع شود.(15) به همین دلیل در روایات(16) وارد شده که ندای اول حق بوده و در ابتدای روز از طریق حضرت جبرئیل(علیه السلام) صادر می شود، اما ندای دوم که در آخر روز از شیطان صادر می شود، یک ندای زمینی است، بر خلاف ندای اول که آسمانی است. بنابراین ندای اول حق است و در صورت حیرانی باید به علماء برای شناخت بهتر مراجعه نمود. از سوی دیگر، در تفاوت ندای شیطان و ندای حضرت جبرئیل(علیه السلام) گفته شده که ندای حضرت جبرئیل، ندایی آسمانی و فراگیر است، در حالی که ندای شیطان ندایی زمینی است. شاید ندای شیطانی به این صورت باشد که برای هر منطقه، ندایی مخصوص باشد. برای مسیحی، ندایی که متناسب با دین او و برای مسلمان نیز ندایی که درخور اوست، صادر می کند. با این توجیه تفاوت مضمون نداها نیز روشن می شود.

اما اینکه چرا شیطان بحث عثمان را پیش می کشد، برخی منظور از عثمان در روایات را همان سفیانی دانسته اند، چراکه نام او «عثمان بن عنبسه» و از نوادگان ابوسفیان است.(17) اما با توجه به خونخواهی شیطان در برخی روایات، توجیه مذکور چندان موجه نیست و منظور از عثمان، باید همان خلیفه سوم باشد. البته ممکن است هر دو نیز اتفاق بیافتد و زمانی به پیروی از عثمان و زمانی دیگر به پیروی از سفیانی ندا داده شود. در هر حال اگر عثمان بن عفان یا همان خلیفه سوم مطرح شود، باید دلیل موجهی داشته باشد. شاید یکی از دلایل آن همسویی جریان سفیانی با امویان و تفکر آنها باشد؛ به عبارت دیگر عقبه فکری سفیانی و اساس قیام او متصل به بنی امیه است و نماد آنها نیز خلیفه سوم است، پس خواندن به نام کسی که بزرگ و ریشه یک تفکر است، کار بجایی است. علاوه بر اینکه تقابل حضرت علی(علیه السلام) و عثمان و به تبع آنها تقابل شیعیان و پیروان ایشان نیز نمادی از تقابل حق و باطل است و تقابل این دو ندا نیز می تواند به همین مطلب برگردد.

پی نوشت ها:
1. امام باقر(علیه السلام) در مورد زمان ندای آسمانی می فرماید: «يَكُونُ الصَّوْتُ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ فِي لَيْلَةِ جُمُعَةٍ لَيْلَةِ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِ...»؛ صوت (آسماني) در شب جمعه 23 رمضان خواهد بود...(ابن أبي زينب، محمد بن ابراهيم، (1397)، الغيبة(للنعماني)، تصحیح علی اکبر غفاری، اول، تهران، نشر صدوق، ص254)
2. ابو بصیر از امام صادق(علیه السلام) در مورد زمان قیام امام نقل می کند که: «يَقُومُ الْقَائِمُ يَوْمَ عَاشُورَاء»؛ امام زمان در روز عاشورا قیام می کند.(الغیبه نعمانی، ص282)
3. [=Book Antiqua]ابن طاووس، على بن موسى، (1416)، الملاحم و الفتن، اول، قم، مؤسسة صاحب الأمر(عجل الله تعالى فرجه الشريف)، ص106.
4. صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج2، ص671.
5. الغيبة نعماني، ص181.
6. همان، ص260.
7. [=Book Antiqua][=Book Antiqua]ابن طاووس، ملاحم و الفتن،[=Book Antiqua] ص129.
8. همان، ص287.
9. مفيد، محمد بن محمد، (1413)، الإختصاص، علي اكبر غفاري، اول، قم، الموتمر العالمي للشيخ المفيد، ص208.
10. الغیبه نعمانی، ص261.
11. صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج2، ص651.
12. الغیبه نعمانی، ص261.
13. ابن طاووس، ملاحم و الفتن، ص130.
14. الغیبه نعمانی، ص264.
15. همان، ص266.
16. کافی، ج8، ص310؛ کمال الدین، ج2، ص652؛ الغیبه طوسی، ص435.
17. صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج2، ص651.

موضوع قفل شده است