عذر میخوام منظور بنده مقصود خدا از تکرار داستان موسی و قوم بنی اسرائیل از بین همه این داستانها بود
:Gig:نمیدونم سوالم مربوط به این بخش میشه یا باید جای دیگه ای دنبال جوابش بگردم
عذر میخوام منظور بنده مقصود خدا از تکرار داستان موسی و قوم بنی اسرائیل از بین همه این داستانها بود
:gig:نمیدونم سوالم مربوط به این بخش میشه یا باید جای دیگه ای دنبال جوابش بگردم
با تشکر
در پناه حق
داستان هاي قرآن حكايت گر جريان هاي واقعي است كه در تاريخ اتفاق افتاده است.
هدف از ذكر داستان بنياسرائيل در قرآن نیز اين است كه به مسلمانان هشدار دهد آنچه بر آنان گذشت ممكن است بر شما نيز بگذرد.
در روایات آمده است که حادثه بنی اسرائیل برای شما مسلمانان نیز رخ خواهد داد، ولی معنای تکرار حوادث آن نیست که از تمام جهات مثل هم باشند، مثلاً ما مسلمان و آنها از بنی اسرائیل اند؛ پیامبر آنها موسی و پیغمبر ما محمد(ص) است؛ آنها در یک زمان بودهاند و ما در زمان دیگر، یعنی اگر از هر جهت مثل هم باشند، حداقل از جهت زمان عین هم نخواهند بود. و اما جهات اشتراکی در این میان وجود دارد، مثل انحراف امت موسی بعد از غیبت چهل روزه او و انحراف امت پیامبر(ص) بعد از رحلت حضرت و رها کردن امیرالمؤمنین(ع).جریانهای دیگری نیز در زمان پیغمبر وجود دارد که بی شباهت به آنچه که در بین قوم بنی اسرائیل گذشته نیست.یکی از دلایل تکرار زیاد این داستان همین شباهتهاست.
ضمن این که، زندگی بنی اسراییل بسیار پرماجرا بوده در نتیجه درس های فراوانی در آن وجود دارد و میشود آموزه های زیادی از آن فرا گرفت.در واقع تکرار این داستان نشانه اهمیت آنست و نشان میدهد که درس های مهمی در این قصه وجود دارد تا اين تلنگر، جاهلان و نادانان را نيز بيدار و آنها را هدايت كند.
از جمله ویژگی بنی اسرائیل دشمنی، لجبازی، مادی گرایی و حس گرایی بوده که این خصیصه در کفار زمان پیامبر (ص) و جوامع امروزی نیز بوده و هست و قرآن قصههای آنها را تکرار کرده است، تا مردم عبرت گیرند و دچار این نوع بدبختی نشوند شاید بتوان گفت: علت توجه مکرّر قرآن به زندگى حضرت موسى (ع) و قوم بنى اسرائیل به دلیل سرنوشت پر فراز و نشیب این قوم و شباهت بیش از حدِ مقاطعِ زندگى آنها با حیات مسلمانان است. بنابراین،مسلمانان لازم است به گونه ای عمل کند که دچار غضب الهی نشوند، چنانکه بنی اسرائیل یا امت های دیگر شدند.
عذر میخوام منظور بنده مقصود خدا از تکرار داستان موسی و قوم بنی اسرائیل از بین همه این داستانها بود
:Gig:نمیدونم سوالم مربوط به این بخش میشه یا باید جای دیگه ای دنبال جوابش بگردم
با تشکر
در پناه حق
داستان هاي قرآن حكايت گر جريان هاي واقعي است كه در تاريخ اتفاق افتاده است.
هدف از ذكر داستان بنياسرائيل در قرآن نیز اين است كه به مسلمانان هشدار دهد آنچه بر آنان گذشت ممكن است بر شما نيز بگذرد.
در روایات آمده است که حادثه بنی اسرائیل برای شما مسلمانان نیز رخ خواهد داد، ولی معنای تکرار حوادث آن نیست که از تمام جهات مثل هم باشند، مثلاً ما مسلمان و آنها از بنی اسرائیل اند؛ پیامبر آنها موسی و پیغمبر ما محمد(ص) است؛ آنها در یک زمان بودهاند و ما در زمان دیگر، یعنی اگر از هر جهت مثل هم باشند، حداقل از جهت زمان عین هم نخواهند بود. و اما جهات اشتراکی در این میان وجود دارد، مثل انحراف امت موسی بعد از غیبت چهل روزه او و انحراف امت پیامبر(ص) بعد از رحلت حضرت و رها کردن امیرالمؤمنین(ع).جریانهای دیگری نیز در زمان پیغمبر وجود دارد که بی شباهت به آنچه که در بین قوم بنی اسرائیل گذشته نیست.یکی از دلایل تکرار زیاد این داستان همین شباهتهاست.
ضمن این که، زندگی بنی اسراییل بسیار پرماجرا بوده در نتیجه درس های فراوانی در آن وجود دارد و میشود آموزه های زیادی از آن فرا گرفت.در واقع تکرار این داستان نشانه اهمیت آنست و نشان میدهد که درس های مهمی در این قصه وجود دارد تا اين تلنگر، جاهلان و نادانان را نيز بيدار و آنها را هدايت كند.
از جمله ویژگی بنی اسرائیل دشمنی، لجبازی، مادی گرایی و حس گرایی بوده که این خصیصه در کفار زمان پیامبر (ص) و جوامع امروزی نیز بوده و هست و قرآن قصههای آنها را تکرار کرده است، تا مردم عبرت گیرند و دچار این نوع بدبختی نشوند شاید بتوان گفت: علت توجه مکرّر قرآن به زندگى حضرت موسى (ع) و قوم بنى اسرائیل به دلیل سرنوشت پر فراز و نشیب این قوم و شباهت بیش از حدِ مقاطعِ زندگى آنها با حیات مسلمانان است.
بنابراین،مسلمانان لازم است به گونه ای عمل کند که دچار غضب الهی نشوند، چنانکه بنی اسرائیل یا امت های دیگر شدند.