جمع بندی راه و بیراهه ی زندگی من

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
راه و بیراهه ی زندگی من

با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان ضمن حفظ امانت، جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم، با نام کاربری "مدیر ارجاع سؤالات" درج می شود:


نقل قول:


سلام علیکم
انشاا... حال همگی عالی باشه

من به قصد مشورت در مورد مشکلم به اینجا اومدن،
لطفا سعی کنید راهنماییم کنید.

من الان 22 سالمه، دانشجوی لیسانسم (ترم آخر) و مهارت های خوبی برای ایجاد شغل آینده ام دارم. پدر و مادرم مذهبی هستن، نه خیلی سخت گیر، اما واجبات و محرمات رو تلاش دارن انجام بدن. رابطه ام با پدرم اصلا خوب نیست و تنها مونسم مادرم بوده از بچگی - زیاد هم در غربت این شهر و اون شهر زندگی کردیم.

من سابقا پسر خجالتی، تنها و بی ارئه ای بودم. پدر و مادرم مشکلات خانوادگی و جر و بحث های زیادی داشتن - از فامیل بنوعی ترد شده ایم و بخاطر جابجایی های همیشگی حتی دوستی هم نداشتم. گاهی واقعا زندگیم رو گرد غم و اندوه میگیره و من هیچکسی رو جز خدا برای زندگیم پیدا نمیکنم، و البته چه همراه خوبی...

احساس خاص بودن میکنم، همیشه فکر کردم با خدا رابطه ی خیلی متفاوتی دارم و توی زندگیم دست خدا رو میبینم که کارامو سر و سامون میده - هر چند مشکلات معمول زندگی هم برام غیر قابل تحمله. از دوم دبیرستان متاسفانه خودارضائی کردم (خدا ببخشه، میخوام وضعیتم فقط براتون مشخص بشه) و هرگز تلاشی برای رابطه با دخترها نکردم.

شاید4-5 سال پیش اولین بار تصاویر پسرهای زیبای خارجی رو در وبلاگ هایی با عناون "پسر دوست" یا Boylover دیدم و به شدت از ابتدای امر احساس طمع و ولع نسبت بهشون در وجودم پیدا شد. مدتی بعد تصاویر همجنسگرایی پسرهایی با قیافه های آنچنانی و تر و تمیز و همینطور فیلمها و...

امروز سر دو راهی که همیشه ازش میگذشتم واقعا گیر کردم. روی پل جهنم و بهشت، روی مرز بیهودگی و سعادت... میدونم راهی جز اطاعت و فرو بردن سر تسلیم نیست، اما متاسفانه با مام زجری که از این گناهان کشیدم هنوز از عهده ی پاک کردن تمام صحنه ها، خاطره ها، افرادی که باهاشون بودم و... بر نیومدم.

باورش سخته... دردناکه... هر پسری که کمی زیبایی داشته باشه بی بر و برگرد در نظرم نقش معشوقه ی رویاهام و شریک جاودنای رو پیدا میکنه. توی خیابون، دانشگاه، محل کار و... دائما در معرض التهاب این معلق شدن از زندگی قرار میگیرم و...

واقعا سعی کردم - از ته دلم میخوام درست بشم اما... از پس خودم بر نیومدم، نتونستم از دیدن همه ی پسرها و دخترها پشم پوشی کنم - نتونستم جلوی پنده ی خیالم رو بگیرم که تا لحظه ای مجال پیدا کنه میره به ناکجا آباد... نتونستم حتی یک نفر، فقط یک نفر از آدمای روی زمین رو پیدا کنم که بهم آرامش بده و الان واقعا گیجم. تمام این دو سه سال اخیر با افسردگی دست و پنجه نرم کردم، از یه شاگرد ممتاز تبدیل شدم به دانشجووی که حتی نمیدونه برای چی باید درس بخونه!

دورم وبرم پره از فرصت های آلودگی، دلم میخواد بهشتی باشم - اما راه اون قوم بد عاقبت کجا و بهشت خدا کجا... هم هی روزای خوب رو روزه گرفتم و از خدا پاک شدنم رو خواستم، خدا هم واقعا کم نذاشت - بعضی روزا شده طعم پاکی رو پنان چشیدم که نوز از یادش مدهوش میشم ولی آخرش چی؟

این بازی تا کی ادامه پیدا میکنه؟ نکنه یه وقتی بمیرم که توبه ام شکسته باشه؟ نکنه بخاطر این تلاش های نافرجام آخرش... راه چیه؟ شما میگید بیشتر تلاش کنم و بازم توکل کنم، یا برم دنبال پیدا کردن یه راه حل موقت؟ میتونید بگید آیا دور شدن دوباره از همه ی دوستام با توجه به اینکه هر کدومشون میتونه سوژه ی افکار غلطم قرار بگیره راه درسته؟ کنج تنهایی و پاکی از نظر خداوند مشکلی نداره؟

میتونم از همه ی این عوامل ببرم، فقط گاهی یه چیزی هست توی دلم بهم میگه غلطه. میتونم فشار این احساس دائمی رو تحمل کنم، میتونم بازم سعی کنم واقعا فراموش کنم چیکار کردم و چه احساسی دارم. حتی شاید بتونم به مادرم بگم هیچ دختری رو نمیتونم ارضاء کنم... اما آیا این راه درستیه؟

بزارید بگم، من اون بنده ای هستم که خدا زیاد پای توبه های سر کمیل ملاقاتش کرده - من پشیمونم، همیشه پشیمون و دیگه عزت نفسم قابل لمس نیست.
گاهی توی زدنگی به پوچی میرسم، عاشق محبت به دیگرانم، دیدن غروب رو دوست دارم، از خدا ممنونم و شرمنده ی اینکه هنوز روی این نقطه ایستادم.


با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید

:Gol:

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"][/TD]


کارشناس بحث: استاد صابر

سؤال:
من 22 سالم هست و دانشجوی لیسانس هستم و مهارت های خوبی برای ایجاد شغل آینده ام دارم. پدر و مادرم مذهبی هستند. رابطه ام با پدرم اصلا خوب نیست و تنها مونسم از بچگی مادرم بوده است.
از دوم دبیرستان متاسفانه خودارضائی کردم و هرگز تلاشی برای رابطه با دخترها نکردم. شاید 4-5 سال پیش اولین بار تصاویر پسرهای زیبای خارجی را دیدم و به شدت از ابتدای امر احساس طمع و ولع نسبت به آنها در وجودم پیدا شد.
متاسفانه با تمام زجری که از این گناهان کشیدم هنوز از عهده ی پاک کردن تمام صحنه ها، خاطره ها، افرادی که با آنها بودم و... بر نیامدم.

پاسخ:
برادر گرامی! سؤال شما را خواندیم و با مشکلات زندگی شما آشنا شدیم. شاید باور نکنید ولی خیلی از افراد مشکلات شما را دارند و همه روزه در همینجا با ما و دیگر کارشناسان مطرح می کنند. مشکلات شما نیز غیر قابل حل نیست و نباید ناامید باشید. یقین بدانید اگر همیشه سایه ی خدا را بر سر خودتان ببینید و دست قدرت او را بالاترین قدرت بدانید هیچگاه شیطان بر شما غلبه نخواهد کرد. راه و بیراهه ی زندگی تان مشخص است و فقط کافی است کمی اراده کنید...

پرسشگر محترم!
در مورد ترک خودارضایی و کنترل شهوت نیز همین نگراني و بيزاري شما از اين عمل، نشان از اين دارد كه روحية تقوا و ايمان در شما زنده است و اين روحيه را بايد قدر بدانيد. يكي از نشانه‌هاي ايمان مؤمن اين است كه وقتي كار خوبي انجام مي‌دهد، خوشحال مي‌شود و در صورت انجام دادن كار زشت و گناه ناراحت مي‌شود. هستند كساني كه چشم‌‌چراني، خود‌ارضايي و بسياري از گناهان ديگر برايشان عادي شده و اصلاً هيچ احساس گناه هم نمي‌كنند. اين را هم بدانيد فردي كه حفظ و تقويت ايمان برايش مهم است، قطعاً شيطان برايش برنامه دارد و او را راحت نمي‌گذارد و هر لحظه مي‌خواهد فريبش دهد. حفظ ايمان كاري سخت و مشكل است و نياز به برنامه‌ريزي و تلاش و كوشش دارد.

بنابراين بايد خدا را شاكر باشيد كه متوجه اشتباهتان شده ايد و از انجام اين كار پشيمان هستيد. همين پشيماني و پي بردن به اشتباه است كه شما را به سمت درمان اين مشكل مي كشاند. ؛ اين نشان از طينت پاك شما دارد كه با وجود اين گرفتاري توانسته‌ايد اين احساس را در خودتان حفظ كنيد. قدر اين روحيه را بدانيد و در جهت حفظ و تقويت آن تلاش كنيد كه حتماً موفق خواهيد شد.

فعلا چاره ای جز دوری از دوستان ناباب که دائما شما را تحت تأثیر خود قرار می دهند نیست ولی لزومی به تنهایی و عزلت نیست! شما باید فورا دوستان خوب را جایگزین آنها کنید. زیرا نقش دوست در سعادت انسانی نقشی بی بدیل است. لذا سعی نمایید از افرادی که شما را به بیراهه و ناکجاآباد برده اند دوری نمایید.
در مورد تمایل به دیدن عکس پسرهای خارجی این موضوع نیاز به بررسی دقیق دارد و نمی توان اینقدر کلی صحبت کرد. البته زمینه هایی از تمایل به همجنس در شما بوده و خودتان هم آنها را تقویت نموده اید ولی این دلیل بر اینکه ناتوان از ازدواج باشید نیست. در این زمنیه توصیه می کنیم به مشاور امور جنسی یا سکس تراپ مراجعه و وضعیت خود را چک نمایید.

****راهكارهاي مفيد***
1.بدانيد انسان موجودي است داراي اراده و تا زماني كه تصميم بر حل مشكلتان نداشته و به كار خود اعتقاد نداشته باشيد، بهترين راهكارها هم نمي تواند كوچك ترين تغيير وتحولي در شما ايجاد كند.
2.هر كاري كه عادت انسان شده باشد يك شبه قابل تغيير نيست پس خود را بشناسيد و طبق ظرفيت هاي وجودي خود اقدام به ترك اين عادت بنماييد.
3.با نا اميدي، ياس و روحيه ي بي نشاط ترك گناه سخت تر و شايد غير ممكن باشدپس اعمال گذشته را فراموش كنيد وبا شادي و نشاط طبق دستورات بالابه پيش برويد.
4.شكست در اين اقدام امري طبيعي است ولي مهم اين است كه شكست باعث پيمودن راه باشد نه توقف در مسير.
5.اهميت حل مشكل از جانب شما نشان از پشتكار و قلب سرشار از ايمان شما بوده و اگر خداوند شما را دوست نمي داشت توفيق حل مشكل را به شما نمي داد پس نداي الهي را لبيك گفته و با استعانت از درگاه او به پيش برويد.
6.تلقين در جهت منفي و مثبت اثر خود را به همراه دارد و شما سيگنال هاي منفي را كنار گذاشته و پيامهاي مثبت به خود ارسال كنيد.
7.بهترين و موثر ترين راه حل ازدواج است زيرا ازدواج موافق با فطرت انسان بوده و اين با تجربه به اثبات رسيده است پس از ازدواج نترسيد و هر چه بيشتر از اين مساله دوري كنيد موفقيت كمتري در اقدام به ازدواج خواهيد داشت و بر همين اساس است كه پيامبر اسلام(صل الله علیه و آله) مي فرمايند: هر كه ازدواج كند نيمي از دينش را حفظ كرده است. (1)
8.خود را دست كم نگيريد و بدانيد انسان داراي قدرت فوق العاده اي است و به هر جا كه اراده كند مي تواند برسد چه بسا افرادي كه مشكلات آنها از شما بيشتر بوده ولي با تلاش و مجاهدت به مقامات عاليه رسيده اند.
9.فراموش نكنيد هنوز دير نشده و از شما كه در ابتداي دوران جواني و شكوفايي استعدادهاي خويش هستيد سخني بعيد و غير قابل قبول است.
10.بدانيد شما تكيه گاهي مانند خداوند را داريد و از همين الان كه اين سطور را مي خوانيد از خدا كمك گرفته و خود را آماده اطاعت از دستورات او نماييد.
11.اوقات خالي خود را با برنامه هاي مفيد پر کرده واز تنهايي وبيکاري پرهيز کنيد.
12.رسيدگي به خواهش ها نفس را قوي تر کرده وتداوم اين کار باعث ضعيف شدن انسان در مقابل نفس خواهد شد.
13.اگر چه لذائذ حرام ونامشروع در ابتدا، قدري خوشايند بوده اما اگر دقت کنيم خواهيم ديد بعد از مدتي پشيماني، ندامت وکدورت رابراي انسان به ارمغان مي اورد.
14.موارد تحريک کننده اعم از شنيدني ها، خواندني ها،افکارو...همانند جرقه اي است که کنار مواد محترقه قرار گرفته در اين صورت نتيحه اي جز اشتعال وآتش سوزي مورد انتظار نخواهد بود.
امیدوارم در همه ی مراحل زندگی موفق و خوشبخت باشید.

--------------------------
پی نوشت:
1.[=Traditional Arabic][=Traditional Arabic] مَنْ‏ تَزَوَّجَ‏ أَحْرَزَ نِصْفَ‏ [=Traditional Arabic]دِينِه ‏(كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، ‏كافي، قم‏: دار الحديث، ‏1429ق، ج10 ، ص582).[=Traditional Arabic][=Traditional Arabic][=Traditional Arabic]
[=Traditional Arabic][=Traditional Arabic]

موضوع قفل شده است