جمع بندی خطا در علم حضوری

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
خطا در علم حضوری
سلام علم حضوری علمی است بی واسطه نزد ما. ولی گاهی در آن خطا ایجاد میشود یعنی ما نزد خود میابیمش ولی از کجا بفهمیم نسبت به آن، دچار خطا شدیم یا مطابق واقع است؟
با نام و یاد دوست         کارشناس بحث: استاد قول سدید
دوست عزیز سلام و عرض ادب برای پاسخ به پرسش حاضر، توجه شما را به این نکات جلب می کنیم:
علم و آگاهی بر دو قسم است: گاهی بدون واسطه تصورات و مفاهیم ذهنی است و مستقیما واقعیت برای شخص آگاه، حاضر می شود (علم حضوری)؛ و گاهی با واسطه مفاهیم و تصورات ذهنی به واقعیتی علم و آگاهی می یابیم (علم حصولی). مصداق علم حضوری، علم من به خودم و احوال ذهنی خودم است که بی واسطه نزد من حاضرند؛ اما مصداق علم حصولی، علم من به صفحه مانیتور و کیبوردی است که جلوی من قرار گرفته است. بعد از توضیح این مطلب، به پرسش اصلی باز می گردیم که چرا در علم حضوری خطا راه دارد با این که علم حضوری خود واقعیت را یافته و خطاناپذیر است: قوه خیال که به همه اين علوم و ادراكات حضوريه، يك نحو اتصال دارد، مي تواند آنها را بيابد و تبديل به پديده‏ هاى بى اثر (علم حصولى) نماید. بنابراین، علم حضورى بواسطه سلب منشايت آثار به علم حصولى تبديل مى‏شود(1). از آن جایی که خطا در علوم حضوری راه ندارد، پس خطا در علوم حصولی رخ می دهد بدین توضیح که: علم حضوری دارای مراتب گوناگون است. به همین جهت، اگرچه خطاناپذیر است اما این طور نیست که به کُنه واقعیت نیز دسترسی یابد بلکه عمدتا به وجهی از واقعیت می رسد و از سایر وجوه آن باز می ماند. در این صورت، این جهل به سایر وجوه علم حضوری، حفره ای را برای نفوذ تفسیر حصولی از آن واقعیت فراهم می سازد به گونه ای که آدمی می کوشد با نظریه پردازی و در نظرگرفتن فرضیه هایی، آن حفره معرفتی را پر نماید. این نظریه پردازی از زمره علوم حصولی است و در نتیجه، خطابردار است. به دلیل مقارنت این علم حضوری و تفاسیر حصولی از آن، گاهی مرز میان این دو از بین می رود. در نتیجه، گاهی تفسیر حصولی از آن علم حضوری، به مثابه علم حضوری و خطاناپذیر تلقی می شود. و یا گاهی خود علم حضوری، به مثابه یک تفسیر حصولی و در نتیجه خطاپذیر تلقی می شود و خطای تفسیر آن را به خود علم حضوری نسبت می دهیم. بسیاری از شبهات رایج به ارزش معرفتی علم حضوری، ناشی از همین نکته است. برای جلوگیری از این اشتباه باید بر شدت و اتساع نفس و دایره علم حضوری افزود تا مانع ورود تفاسیر بدون پشتوانه شد. بسیاری از اشتباهات ناشی از فرضیه های بدون پشتوانه است که به خاطر ضعف و قلت علوم حضوری، به آنها ضمیمه می شوند(2).
پی نوشت ها: 1. برای مطالعه بیشتر، رک: مطهری، مرتضی، اصول فلسفه و روش رئالیسم، مقاله پنجم، انتشارات صدرا. مصباح يزدي، محمدتقی، آموزش فلسفه، ج1، ص175-178. حسن معلمی، پیشینه و پیرنگ معرفت شناسی اسلامی، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، مبحث علم حضوری. 2. برای پیگیری تفصیلی شبهات و پاسخها، به این منابع مراجعه شود: عسکری سلیمانی امیری، منطق و شناخت شناسی از نظر حضرت آیةالله مصباح یزدی، انتشارات موسسه پژوهشی امام خمینی، ص237 تا242؛ حسین زاده، محمد، منابع معرفت، انتشارات موسسه پژوهشی امام خمینی،  ص187 تا226؛ فیاضی ، غلامرضا، درآمدی بر معرفت شناسی، انتشارات موسسه پژوهشی امام خمینی ، ص127 تا150؛ محمد فنائی اشکوری ، علم حضوری، انتشارات موسسه پژوهشی امام خمینی، ص128 تا139  
آنچه عرض شد، نکات مقدماتی بود. خوشحال می شوم در پست های بعد ناظر به نکاتی که مرقوم می فرمایید گفتگو را ادامه دهیم.
جمع بندی   پرسش: علم حضوری علمی است بی واسطه نزد ما. ولی گاهی در آن خطا ایجاد می شود یعنی ما نزد خود آن علم را حضوراً می یابیم ولی از کجا بفهمیم نسبت به آن، دچار خطا شدیم یا مطابق واقع است؟   پاسخ: علم و آگاهی بر دو قسم است: گاهی بدون واسطه تصورات و مفاهیم ذهنی است و مستقیما واقعیت برای شخص آگاه، حاضر می شود (علم حضوری)؛ و گاهی با واسطه مفاهیم و تصورات ذهنی به واقعیتی علم و آگاهی می یابیم (علم حصولی). مصداق علم حضوری، علم من به خودم و احوال ذهنی خودم است که بی واسطه نزد من حاضرند؛ اما مصداق علم حصولی، علم من به صفحه مانیتور و کیبوردی است که جلوی من قرار گرفته است. بعد از توضیح این مطلب، به پرسش اصلی باز می گردیم که چرا در علم حضوری خطا راه دارد با این که علم حضوری خود واقعیت را یافته و خطاناپذیر است: قوه خیال که به همه اين علوم و ادراكات حضوريه، يك نحو اتصال دارد، مي تواند آنها را بيابد و تبديل به پديده‏ هاى بى اثر (علم حصولى) نماید. بنابراین، علم حضورى بواسطه سلب منشايت آثار به علم حصولى تبديل مى‏شود(1). از آن جایی که خطا در علوم حضوری راه ندارد، پس خطا در علوم حصولی رخ می دهد بدین توضیح که: علم حضوری دارای مراتب گوناگون است. به همین جهت، اگرچه خطاناپذیر است اما این طور نیست که به کُنه واقعیت نیز دسترسی یابد بلکه عمدتا به وجهی از واقعیت می رسد و از سایر وجوه آن باز می ماند. در این صورت، این جهل به سایر وجوه علم حضوری، حفره ای را برای نفوذ تفسیر حصولی از آن واقعیت فراهم می سازد به گونه ای که آدمی می کوشد با نظریه پردازی و در نظرگرفتن فرضیه هایی، آن حفره معرفتی را پر نماید. این نظریه پردازی از زمره علوم حصولی است و در نتیجه، خطابردار است. به دلیل مقارنت این علم حضوری و تفاسیر حصولی از آن، گاهی مرز میان این دو از بین می رود. در نتیجه، گاهی تفسیر حصولی از آن علم حضوری، به مثابه علم حضوری و خطاناپذیر تلقی می شود. و یا گاهی خود علم حضوری، به مثابه یک تفسیر حصولی و در نتیجه خطاپذیر تلقی می شود و خطای تفسیر آن را به خود علم حضوری نسبت می دهیم. بسیاری از شبهات رایج به ارزش معرفتی علم حضوری، ناشی از همین نکته است. برای جلوگیری از این اشتباه باید بر شدت و اتساع نفس و دایره علم حضوری افزود تا مانع ورود تفاسیر بدون پشتوانه شد. بسیاری از اشتباهات ناشی از فرضیه های بدون پشتوانه است که به خاطر ضعف و قلت علوم حضوری، به آنها ضمیمه می شوند(2).   پی نوشت ها: 1. برای مطالعه بیشتر، رک: مطهری، مرتضی، اصول فلسفه و روش رئالیسم، مقاله پنجم، انتشارات صدرا. مصباح يزدي، محمدتقی، آموزش فلسفه، ج1، ص175-178. حسن معلمی، پیشینه و پیرنگ معرفت شناسی اسلامی، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، مبحث علم حضوری. 2. برای پیگیری تفصیلی شبهات و پاسخها، به این منابع مراجعه شود: عسکری سلیمانی امیری، منطق و شناخت شناسی از نظر حضرت آیةالله مصباح یزدی، انتشارات موسسه پژوهشی امام خمینی، ص237 تا242؛ حسین زاده، محمد، منابع معرفت، انتشارات موسسه پژوهشی امام خمینی،  ص187 تا226؛ فیاضی ، غلامرضا، درآمدی بر معرفت شناسی، انتشارات موسسه پژوهشی امام خمینی ، ص127 تا150؛ محمد فنائی اشکوری ، علم حضوری، انتشارات موسسه پژوهشی امام خمینی، ص128 تا139
موضوع قفل شده است