جمع بندی جامعیت حکمت متعالیه

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
جامعیت حکمت متعالیه
سلام علیکم باتوجه به اینکه گفته میشود، جریان های فکری اسلامی از قبیل: عرفان، فلسفه، کلام و حدیث، در یک نقطه به نام حکمت متعالیه، با یکدیگر متحد شدند؛ آیا به این معناست که مکتب حکیم صدرالمتالهین، به تنهایی هم عرفان است و فلسفه و هم کلام؟! به عبارتی، آیا میتوان با آموختن حکمت متعالیه، از سایر کتابهای عرفانی وفلسفی و اعتقادی (به جز قرآن و حدیث) بی نیاز شد؟؟
با نام و یاد دوست         کارشناس بحث: استاد صدیق
باتوجه به اینکه گفته میشود، جریان های فکری اسلامی از قبیل: عرفان، فلسفه، کلام و حدیث، در یک نقطه به نام حکمت متعالیه، با یکدیگر متحد شدند؛ آیا به این معناست که مکتب حکیم صدرالمتالهین، به تنهایی هم عرفان است و فلسفه و هم کلام؟! به عبارتی، آیا میتوان با آموختن حکمت متعالیه، از سایر کتابهای عرفانی وفلسفی و اعتقادی (به جز قرآن و حدیث) بی نیاز شد؟؟ باعرض سلام و ادب ایام سوگواری اباعبدالله الحسین(علیه السلام) و یاران باوفای ایشان را خدمت شما تسلیت عرض میکنم حکمت متعالیه، بخصوص به شیوه ای که در آثار فلسفی ملاصدرا منعکس شده است، از مواد متعددی بهره برده است. مباحث طبیعی، آیات و روایات، کشف و شهود و در نهایت مقدمات عقلی که از بدهیات اولیه تشکیل شده است. بدین جهت، در مورد حکمت متعالیه و شیوه آن، دیدگاه های عمده ای به وجود آمده است.
یکی ازاین دیدگاه ها دیدگاهی است که در سوال منعکس است. بر اساس این دیدگاه، حکمت متعالیه، شاهراهی است که در آن قرآن، حکمت و عرفان با یکدیگر تلاقی دارند و به اتحاد رسیده اند. البته این اتحاد بدین معناست که ملاصدرا در نظام فلسفی خویش، هم از مقدمات عقلی بهره برده است و هم از کشف و شهودهای معتبر عرفانی و هم از ادله نقلی معتبر. او در سرتاسر اثارش استفاده شایانی از این مواد نموده است. اما این بهره گیری صرفا بهره گیری از مقدمات کاملا بی ربط برای استفاده هایی نظیر تایید استدلالهای عقلی یا بهره گیری در طرح سوالات و موضوعات جدید نیست. بلکه به نظر برخی از نوصدرائیان همچون آیت الله جوادی آملی این بهره گیری همچون یکی ازمقدمات بدیهی برهان فلسفی و در کنار سایر بدیهیات ثانویه مندرج در منطق در استدلال برهانی است. البته شیوه و محتوای نظام فلسفی ملاصدرا، آن است که از این مقدمات در استدلالها و تبیین مباحث فلسفی بهره برده است، ولی هرگز این آثار نمیتواند به منزله یک اثر عرفانی یا اثر فلسفی به سبک مشائی یا کتاب تفسیر شمرده شود. بلکه او صرفا از این مقدمات در تبیین و توضیح و مستدل کردن گزاره های فلسفی و مباحث معرفت شناختی و هستی شناختی نظام خود بهره برده است. موفق باشید.
جمع بندی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ پرسش:  باتوجه به اینکه گفته میشود، جریان های فکری اسلامی از قبیل: عرفان، فلسفه، کلام و حدیث، در یک نقطه به نام حکمت متعالیه، با یکدیگر متحد شدند؛ آیا به این معناست که مکتب حکیم صدرالمتالهین، به تنهایی هم عرفان است و فلسفه و هم کلام؟! به عبارتی، آیا میتوان با آموختن حکمت متعالیه، از سایر کتابهای عرفانی وفلسفی و اعتقادی (به جز قرآن و حدیث) بی نیاز شد؟؟   پاسخ: حکمت متعالیه، بخصوص به شیوه ای که در آثار فلسفی ملاصدرا منعکس شده است، از مواد متعددی بهره برده است. مباحث طبیعی، آیات و روایات، کشف و شهود و در نهایت مقدمات عقلی که از بدهیات اولیه تشکیل شده است. بدین جهت، در مورد حکمت متعالیه و شیوه آن، دیدگاه های عمده ای به وجود آمده است.(1) یکی ازاین دیدگاه ها دیدگاهی است که در سوال منعکس است. بر اساس این دیدگاه، حکمت متعالیه، شاهراهی است که در آن قرآن، حکمت و عرفان با یکدیگر تلاقی دارند و به اتحاد رسیده اند. البته این اتحاد بدین معناست که ملاصدرا در نظام فلسفی خویش، هم از مقدمات عقلی بهره برده است و هم از کشف و شهودهای معتبر عرفانی و هم از ادله نقلی معتبر. او در سرتاسر اثارش استفاده شایانی از این مواد نموده است. اما این بهره گیری صرفا بهره گیری از مقدمات کاملا بی ربط برای استفاده هایی نظیر تایید استدلالهای عقلی یا بهره گیری در طرح سوالات و موضوعات جدید نیست. بلکه آنچنانکه برخی از نوصدرائیان معاصر بیان کرده‌اند، این بهره گیری همچون یکی ازمقدمات بدیهی برهان فلسفی و شیوه ای است عقلی و در طول تعقل مورد نظر مشائین.(2)  شیوه و محتوای نظام فلسفی ملاصدرا، آن است که از این مقدمات در استدلالها و تبیین مباحث فلسفی بهره برده است، ولی هرگز این آثار نمیتواند به منزله یک اثر عرفانی یا اثر فلسفی به سبک مشائی یا کتاب تفسیر شمرده شود. بلکه او صرفا از این مقدمات در تبیین و توضیح و مستدل کردن گزاره های فلسفی و مباحث معرفت شناختی و هستی شناختی نظام خود بهره برده است.   پی نوشتها: 1. فرامرز قراملکی، احد، روش شناسی فلسفه ملاصدرا، تهران، بنیاد حکمت صدرا، 1388، صص44-56 2. جوادی آملی، عبدالله، رحیق مختوم، قم، نشر اسراء، ج1-1، ص238
موضوع قفل شده است