توسل به اهل بیت (ع) از منظر منابع اهل سنت

تب‌های اولیه

183 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

عبدالرسول;284530 نوشت:
ابتدا به سخنان همیشه بدون دلیل و سند جناب ohfreedom و تفاسیر شخصیشان از قرآن مجید می پردازیم:

حتما ادامه بحث را بخوان تابدانی چه کسی دروغ داده و چه کسی تحریف کرده و حق با کیست!!!

عبدالرسول;284530 نوشت:
زمان آن حضرات کسی نبود که از نظر کمال و معنویت برتر از ایشان باشد.لذا شما نمی بینید که آنان به قبر و یا جسد کسی توسل کرده باشند .

پس شما قبول کردید که در اسلام و زمان پیامبر توسلی وجود نداشته!!!
خوب سئوال: مقام حضرت محمد-ص- بالاتر است یا حضرت علی-رض- یا حصرت نقی-رض-؟؟؟
پس بهتر از ائمه 12 گانه شما هم در این دنیا بوده...
عبدالرسول;284530 نوشت:
در واقع شما با این سخنتان تمامی افرادی که در قرآن به زندگان توسل کرده اند کافر خوانده اید . از اینکه چنین اشتباه بزرگی را در سخنانتان بیان داشتید کمال تشکر را دارم.

اتفاقا این آیه تائید کننده سخن است.
ظاهرا شما از قرآن به دورید و گرنه این گاف را نمی دادید...

الله می فرمایند:
وقتی به مشرکان مکه می گوئیم چرا غیر خدا را می خوانید، می گویند ما الله را می پرستیم، اما با غیر الله می خواهیم به الله نزدیک شویم!!!

عبدالرسول;284530 نوشت:
شما می گویید توسل ( نه توصل ) به مردگان جایز نیست ، چه دلیلی به جز سخنان ابن تیمیه دارید ؟ اگر دلیلی قرآنی دارید بفرمایید هدایت شویم. اگر هم ندارید ( مثل دلایل بر وجود صریح اصول دین در قرآن ) بهتر است سکوت اختیار بفرمایید. هر چند دوستان آیاتی را خدمت شما عرض کردند که صدالبته تعصب مانع پذیرش حق از جانب شما شد.

وقتی آیه قرآن باشد دیگر ابن تیمیه ای شرعیت ندارد...
سئوال من را با سئوال جواب دادید.
این من بودم که گفتم آیه ای بیاورید که توسل به دون الله در آن مجاز است...
در ثانی من 8 آیه تقریبا آوردم که توسل فقط و فقط با الله است و نه غیر الله، خوب این جواب خوبی برای شماست؟
عبدالرسول;284530 نوشت:
((برادر من آیا ما از الله بیشتر می دانی؟ پس بگذار الله قضاوت کند:
وَمَا يَسْتَوِي الْأَحْيَاءُ وَلَا الْأَمْوَاتُ ۚ إِنَّ اللَّـهَ يُسْمِعُ مَن يَشَاءُ ۖ وَمَا أَنتَ بِمُسْمِعٍ مَّن فِي الْقُبُورِ ﴿النحل - ٢٢﴾
الله می فرماید:
و زندگان و مردگان یکسان نیستند و خداست که هرکه را بخواهد شنوا می کند و تو کسانی را که در گور هستند نمی توانی شنوا سازی

پاسخ : فرق میان ما و شما همین است. شما هر چیزی را به اختیار هر کسی به جز خدا می دانید اما ما مطابق سخن خداوند می گوییم که خداوند قادر است هر که را که می خواهد شنوا سازد.

اما فکر می کنم من فقط و فقط کلام الله را آوردم...
من آیه ای با معنی آن را آوردم
کذب گویی نکن برادر

عبدالرسول;284530 نوشت:
بر فرض که سخن شما درست باشد و پیامبر نستجیر بالله صدای ما را نشنود. شما چرا بر او سلام می فرستید ؟ آیا پیامبر صدای سلام را می شنود اما غیر آن ( که مخالف عقیده شما است ) را نمی شنود ؟

خدایا به آنان توفیق ده که در نماز فقط سلام آخر واجب است.
به این قوم توفیق ده که بدانند سلام در نماز سنت است و اگر تغییر نکرده دلیل همین بوده که مشمول مرور زمان است...
sayedali;284542 نوشت:
پاسخ : کجای آیه 154 سوره بقره می گوید نزد الله !! چرا شما عادت دارید که سخنان خدا را نیز تحریف کنید ؟ این (( عند الله )) را برای ما بیاورید . با زهم تفسیر به رای ؟ آخر تا کی ؟

از شما جز این بر نمی آید...
من کی این حرف را زدم؟؟؟
کی گفتم در آیه 154 بقره این چنین آمده؟؟؟
مجید جان، دلبندم، منظور ما:
وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّـهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ ﴿آل عمران: ١٦٩﴾ بوده است...
خدا شما را توفیق دهد، آمین
عبدالرسول;284530 نوشت:
نقل

((«تعاهدوا امر الصلاة‌ و حافظوا علیها و استکثروا منها و تقربوا بها فانها .....
«مردم‌! نماز را برعهده‌ گیرید و آن‌ را حفظ‌ کنید، زیاد نماز بخوانید و با نماز خود را به‌ خدا نزدیک‌ کنید.....
نهج البلاغه خطبه 199

پاسخ : واقعا انسان چه قدر می تواند نترس باشد که چنین سخنانی را کاملا علنی بیان کند ، اگر ما یک بار به کتابی که چاپ آن با چاپ شما تفاوت دارد استناد کنیم در بوق و کرنا اعلام می کنید که شیعه سخن الکی می گوید ، من خطبه 199 را برای شما می آورم ، قضاوت با همه عزیزان :
((اءَيُّهَا النَّاسُ، إِنَّهُ لَمْ يَزَلْ اءَمْرِي مَعَكُمْ عَلَى مَا اءُحِبُّ حَتَّى نَهِكَتْكُمُ الْحَرْبُ، وَ قَدْ وَاللَّهِ اءَخَذَتْ مِنْكُمْ وَ تَرَكَتْ، وَ هِيَ لِعَدُوِّكُمْ اءَنْهَكُ.
لَقَدْ كُنْتُ اءَمْسِ اءَمِيرا فَاءَصْبَحْتُ الْيَوْمَ مَاءْمُورا، وَ كُنْتُ اءَمْسِ ناهِيا فَاءَصْبَحْتُ الْيَوْمَ مَنْهِيّا، وَ قَدْ اءَحْبَبْتُمُ الْبَقاءَ، وَ لَيْسَ لِي اءَنْ اءَحْمِلَكُمْ عَلَى ما تَكْرَهُونَ.
ترجمه :
سخنى از آن حضرت (ع ) هنگامى كه يارانش در باب حكميت با او راه مخالفت پيش گرفتند،فرمود:
اى مردم ، كار من با شما به گونه اى بود كه به دلخواه من بود. تا زمانى كه جنگ ناتوانتان ساخت . به خدا سوگند، چيزهايى را از شما گرفت ، ولى چيزهايى را هم برايتان باقى گذاشت و دشمنان شما را بيش از شما ناتوان ساخت .
من ديروز فرمانده بودم ، امروز فرمانپذيرم . ديروز من نهى مى كردم امروز مرا نهى مى كنند. شما دوست داريد كه زنده بمانيد و من نمى توانم شما را به كارى وادارم كه خود نمى خواهيد.))


خوب پس ما اینجا ثابت می کنیم چه کسی تحریف می کند، چه کسی کذاب است و چه کسی بر حق است
اصل متن خطبه 199 نهج البلاغه:
از سخنان امام(ع)كه همواره يارانش را به آن توصيه مى‏كرد.[1]
خطبه 199
نماز را به پا داريد،محافظت آن را بر عهده گيريد،زياد به آن توجه كنيد و فراوان‏نماز بخوانيد و به وسيله آن به خدا تقرب جوئيد،زيرا نماز«به عنوان فريضه واجب دراوقات مختلف شبانه روز بر مؤمنان مقرر شده است،»(سوره نساء-103.)مگر به پاسخ دوزخيان دربرابر اين پرسش كه‏«چه چيز شما را به دوزخ كشانيده است‏»گوش فرا نداده‏ايد كه‏مى‏گويند«ما از نمازگزاران نبوديم...»(مدثر-42 و43.)
لینک متن فارسی: http://www.balaghah.net/nahj-htm/far/id/tarjome/khotab/main.htm

عبدالرسول;284530 نوشت:
پاسخ : ((خطبه : 110
و من خطبة له ع
اءَمَّا بَعْدُ فَإِنِّي اءُحَذِّرُكُمُ الدُّنْيا، فَإِنَّها حُلْوَةٌ خَضِرَةٌ، حُفَّتْ بِالشَّهَوَاتِ، وَ تَحَبَّبَتْ بِالْعَاجِلَةِ، وَ رَاقَتْ بِالْقَلِيلِ، وَ تَحَلَّتْ بِالْآمَالِ، وَ تَزَيَّنَتْ بِالْغُرُورِ، لا تَدُومُ حَبْرَتُها، وَ لا تُؤْمَنُ فَجْعَتُهَا، غَرَّارَةٌ ضَرَّارَةٌ، حَائِلَةٌ، زَائِلَةٌ، نَافِدَةٌ، بَائِدَةٌ، اءَكَّالَةٌ، غَوَّالَةٌ، لا تَعْدُو إِذا تَناهَتْ إِلى اءُمْنِيَّةِ اءَهْلِ الرَّغْبَةِ فِيها؛ وَالرِّضَاءِ بِهَا اءَنْ تَكُونَ كَما قَالَ اللَّهُ تَعَالَى : (كَم اءٍ اءَنْزَلْن اهُ مِنَ السَّم اءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَب اتُ الْاءَرْضِ فَاءَصْبَحَ هَشِيما تَذْرُوهُ الرِّي احُ، وَ ك انَ اللّ هُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ مُقْتَدِرا.) لَمْ يَكُنِ امْرُؤٌ مِنْها فِي حَبْرَةٍ إ لا اءَعْقَبَتْهُ بَعْدَها عَبْرَةً، وَ لَمْ يَلْقَ مِنْ سَرَّائِها بَطْنا إ لا مَنَحَتْهُ مِنْ ضَرَّائِهَا ظَهْرا، وَ لَمْ تَطُلَّهُ فِيها دِيمَةُ رَخَاءٍ إ لا هَتَنَتْ عَلَيْهِ مُزْنَةُ بَلاَءٍ، وَ حَرِيُّ إ ذا اءَصْبَحَتْ لَهُ مُنْتَصِرَةً اءَنْ تُمْسِيَ لَهُ مُتَنَكِّرَةً، وَ إ نْ جَانِبٌ مِنْهَا اعْذَوْذَبَ وَاحْلَوْلَى اءَمَرَّ مِنْهَا جَانِبٌ فَاءَوْبَى .
لا يَنالُ امْرُؤٌ مِنْ غَضارَتِهَا رَغَبا إ لا اءَرْهَقَتْهُ مِنْ نَوائِبِها تَعَبا، وَ لا يُمْسِي مِنْهَا فِي جَناحِ اءَمْنٍ إ لا اءَصْبَحَ عَلَى قَوادِمِ خَوْفٍ، غَرَّارَةٌ، غُرُورٌ مَا فِيهَا، فَانِيَةٌ فانٍ مَنْ عَلَيْها، لاَ خَيْرَ فِي شَيْءٍ مِنْ اءَزْوَادِها إ لا التَّقْوَى ، مَنْ اءَقَلَّ مِنْهَا اسْتَكْثَرَ مِمَّا يُؤْمِنُهُ، وَ مَنِ اسْتَكْثَرَ مِنْهَا اسْتَكْثَرَ مِمَّا يُوبِقُهُ، وَزالَ عَمَّا قَلِيلٍ عَنْهُ.
كَمْ مِنْ وَاثِقٍ بِها قَدْ فَجَعَتْهُ، وَ ذِي طُمَأْنِينَةٍ إِلَيْهَا قَدْ صَرَعَتْهُ، وَ ذِي اءُبَّهَةٍ قَدْ جَعَلَتْهُ حَقِيرا، وَ ذِي نَخْوَةٍ قَدْ رَدَّتْهُ ذَلِيلاً، سُلْطانُها دُوَّلٌ، وَ عَيْشُها رَنِقٌ، وَ عَذْبُها اءُجَاجٌ، وَ حُلْوُها صَبِرٌ، وَ غِذاؤُها سِمامٌ، وَ اءَسْبابُها رِمَامٌ، حَيُّها بِعَرَضِ مَوْتٍ، وَ صَحِيحُها بِعَرَضِ سُقْمٍ، مُلْكُها مَسْلُوبٌ، وَ عَزِيزُها مَغْلُوبٌ، وَ مَوْفُورُها مَنْكُوبٌ، وَ جَارُها مَحْرُوبٌ.
اءَلَسْتُمْ فِي مَساكِنِ مَنْ كانَ قَبْلَكُمْ اءَطْوَلَ اءَعْمارا، وَ اءَبْقَى آثَارا، وَاءَبْعَدَ آمالاً، وَ اءَعَدَّ عَدِيدا، وَ اءَكْثَفَ جُنُودا، تَعَبَّدُوا لِلدُّنْيا اءَيَّ تَعَبُّدٍ، وَ آثَرُوها اءَيَّ إِيْثَارٍ، ثُمَّ ظَعَنُوا عَنْها بِغَيْرِ زادٍ مُبَلِّغٍ، وَ لا ظَهْرٍ قَاطِعٍ؟! فَهَلْ بَلَغَكُمْ اءَنَّ الدُّنْيا سَخَتْ لَهُمْ نَفْسا بِفِدْيَةٍ، اءَوْ اءَعانَتْهُمْ بِمَعُونَةٍ، اءَوْ اءَحْسَنَتْ لَهُمْ صُحْبَةً؟
بَلْ اءَرْهَقَتْهُمْ بِالْفَوادِحِ، وَ اءَوْهَقَتْهُمْ بِالْقَوَارِعِ، وَضَعْضَعَتْهُمْ بِالنَّوائِبِ، وَ عَفَّرَتْهُمْ لِلْمَناخِرِ، وَوَطِئَتْهُمْ بِالْمَناسِمِ، وَ اءَعانَتْ عَلَيْهِمْ رَيْبَ الْمَنُونِ، فَقَدْ رَاءَيْتُمْ تَنَكُّرَها لِمَنْ دانَ لَها، وَآثَرَها وَ اءَخْلَدَ إِلَيْها حِينَ ظَعَنُوا عَنْها لِفِراقِ الْاءَبَدِ، وَ هَلْ زَوَّدَتْهُمْ إِلا السَّغَبَ، اءَوْ اءَحَلَّتْهُمْ إِلا الضَّنْكَ، اءَوْ نَوَّرَتْ لَهُمْ إِلا الظُّلْمَةَ، اءَوْ اءَعْقَبَتْهُمْ إِلا النَّدَامَةَ؟ اءَفَهَذِهِ تُؤْثِرُونَ، اءَمْ إِلَيْها تَطْمَئِنُّونَ، اءَمْ عَلَيْها تَحْرِصُونَ؟
فَبِئْسَتِ الدَّارُ لِمَنْ لَمْ يَتَّهِمْها وَ لَمْ يَكُنْ فِيها عَلَى وَجَلٍ مِنْها، فَاعْلَمُوا وَ اءَنْتُمْ تَعْلَمُونَ بِاءَنَّكُمْ تَارِكُوهَا وَ ظَاعِنُونَ عَنْها، وَاتَّعِظُوا فِيها بِالَّذِينَ قَالُوا: (مَنْ اءَشَدُّ مِنّ ا قُوَّةً) حُمِلُوا إ لى قُبُورِهِمْ فَلا يُدْعَوْنَ رُكْبَانا، وَ اءُنْزِلُوا الْاءَجْداثَ فَلا يُدْعَوْنَ ضِيفَانا، وَجُعِلَ لَهُمْ مِنَ الصَّفِيحِ اءَجْنَانٌ، وَ مِنَ التُّرَابِ اءَكْفَانٌ، وَ مِنَ الرُّفاتِ جِيرَانٌ.
فَهُمْ جِيرَةٌ لا يُجِيبُونَ دَاعِيا، وَ لا يَمْنَعُونَ ضَيْما، وَ لاَ يُبَالُونَ مَنْدَبَةً؛ إ نْ جِيدُوا لَمْ يَفْرَحُوا، وَ إ نْ قُحِطُوا لَمْ يَقْنَطُوا، جَمِيعٌ وَ هُمْ آحَادٌ، وَ جِيرَةٌ وَ هُمْ اءَبْعَادٌ، مُتَدانُونَ لا يَتَزاوَرُونَ، وَ قَرِيبُونَ لا يَتَقارَبُونَ، حُلَمَاءُ قَدْ ذَهَبَتْ اءَضْغانُهُمْ، وَجُهَلاَءُ قَدْ ماتَتْ اءَحْقادُهُمْ، لا يُخْشَى فَجْعُهُمْ، وَ لا يُرْجَى دَفْعُهُمْ، اسْتَبْدَلُوا بِظَهْرِ الْاءَرْضِ بَطْنا، وَ بِالسَّعَةِ ضِيقا، وَ بِالْاءَهْلِ غُرْبَةً، وَ بِالنُّورِ ظُلْمَةً، فَجَاءُوها كَما فارَقُوها حُفَاةً عُرَاةً، قَدْ ظَعَنُوا عَنْها بِاءَعْمالِهِمْ إِلَى الْحَيَاةِ الدَّائِمَةِ، وَ الدَّارِ الْباقِيَةِ، كَما قالَ سُبْحانَهُ وَ تَعَالَى (كَم ا بَدَاءْن ا اءَوَّلَ خَلْقٍ نُعِيدُهُ، وَعْدا عَلَيْن ا، إِنّ ا كُنّ ا ف اعِلِينَ).
ترجمه :
خطبه اى از آن حضرت (ع )
اما بعد. شما را از دنيا برحذر مى دارم كه در كام شيرين است و در چشم سبز و خرّم و، پيچيده در خواهشهاى نفسانى . مردمان را با نعمت زوال يابنده خود به دوستى فرا مى خواند و متاع اندكش را در چشم آنان زيبا جلوه مى دهد. در جامه آرزوها خود را بنماياند و بفريب ، خويشتن را بيارايد. شادمانى و نعمتش بر دوام نماند و از درد و اندوهش امان نتوان يافت . بسيار فريبنده ، بسيار آزار دهنده ، رنگ به رنگ شونده و زوال يابنده ، پايان يافتنى و هلاك شونده ، شكمباره و مردم كش .
هنگامى كه بدانجاى رسد كه همه آرزوهاى دوستداران خود را برآورد و آنان را از خود خشنود سازد، فراتر از آن نرفته اند كه خداى تعالى فرموده است : (چون بارانى است كه از آسمان ببارد و با آن گياهان گوناگون بفراوانى برويد. ناگاه خشك شود و باد به هر سو پراكنده اش سازد و خدا بر هر كارى تواناست .) هيچكس از سرور و شادمانى آن بهره مند نشد جز آنكه ، شاديش را اشكى در پى بود. به كسى از خوشيهايش روى نياورد كه عاقبت از بديها و زيانهايش بر او پشت نكرد و بر كسى باران نرم آسايش نباريد كه پس از آن به رگبار بلايش گرفتار ننمود. اگر بامدادان به كسى روى يارى نشان دهد، شامگاهان بر او چهره دژم كند. اگر از سويى ، شربت گوارا و شيرين به كام ريزد، از ديگر سو، شرنگ بلا و مصيبتش چشاند. اگر كسى را نعمتى دلخواه ارزانى دارد، بيدرنگ ، به رنجى جانكاهش گرفتار سازد. هر كه در سايه بالهاى امن و آسايش او روزى را به شب رساند، بيقين شب را در زير بالهاى خوف و وحشت به روز آورد.دنيا خود بغايت ، فريبنده است و هر چه در اوست فريبى بيش ‍ نيست . ساكنانش ، سرانجام ، جام فنا را سر خواهند كشيد. در هيچ توشه او خيرى نيست ، جز در توشه پرهيزگارى . هر كه از توشه دنيا بهره كمترى دارد از آنچه سبب ايمنى اوست بهره بيشترى يافته است و هر كه از دنيا بهره بيشترى دارد از آنچه موجب هلاكت اوست ، سهم بيشترى برداشته . پس از اندك زمانى نيز زوال يابد.
چه بسيار مردمى كه به دنيا اعتماد كردند و دنيا دردمندشان ساخت و چه بسيار كسانى كه به او اعتماد ورزيدند و بر زمينشان كوبيد. چه مردم پر هيبت و ابهتى را كه حقير ساخت و چه مردم خودپسندى را كه خوار نمود. سلطنت و رياستش دست به دست مى گردد و فضاى شادخواريهاى آن تيره و تار است . زلالش شور و ناگوار است و شيرينيش با تلخى سرشته است . طعام آن زهرى است كشنده . و آنچه در آن مايه دلبستگى است ، چونان ريسمانهايى كهنه و بريده است . زنده اش ‍ در معرض مرگ است و تندرستش ، دستخوش بيمارى . ملك آن از دست ربودنى است . پيروزمندش ، شكست خورده است و توانگر آن نكبت زده است و ساكن آن غارت شده .
آيا نه چنين است ، كه شما اكنون در سراهاى كسانى هستيد كه عمرشان از شما درازتر بود و آثارشان پايدارتر و آرزوهايشان بيشتر و شمارشان افزونتر و لشكرهايشان انبوه تر آنان دنيا را بندگى كردند و چه بندگى كردنى و آن را برگزيدند و چه برگزيدنى . سپس از دنيا رخت بربستند، بى هيچ توشه اى كه به جايى رساندشان و بى هيچ مركبى كه از مراحل دشوار بگذراندشان . آيا هيچ خبرى شنيده ايد كه دنيا براى رهايى اسيرانش فديه اى داده باشد يا لحظه اى به ياريشان برخاسته باشد يا براى آنها مصاحبى نيك بوده باشد نه دنيا همانند كرمى ، كه درخت و دندان را مى خورد، آنان را خورده و نابود كرده و حوادث كوبنده آن بنيان زندگيشان را سست نموده است . با سختيهاى خود ذليلشان ساخت و بينى آنها بر خاك ماليد و لگدكوب سمّ ستورانشان نمود. همه يارى و مددكاريش در حق آنها اين بود، كه حوادث سخت روزگار را بر سرشان كشد. فراوان ديده ايد، ناآشنايى نمودن و چهره دژم كردنش را به آنان كه در برابر او خضوع كردند يا او را برگزيدند يا بدو اعتماد كردند تا آنگاه كه او را براى هميشه گذاشتند و گذشتند. آيا جز گرسنگى به آنها توشه اى داد و جز به تنگنايى حقير به جايى گشاده فرود آورد يا در تاريكى فروغى بخشيد يا جز ندامت چيزى از پيشان فرستاد آيا اين است آنچه براى خود برگزيده ايد يا بدان اطمينان روا داشته ايد يا آزمند آن گشته ايد بدسرايى است براى كسى كه بدو بدگمان نباشد. يا از خطرش بيمى به دل راه ندهد.
بدانيد، هر چند خود مى دانيد، كه دنيا را خواهيد گذاشت و از آن كوچ خواهيد كرد. از آنان ، كه بر خود مى باليدند و مى گفتند چه كسى از ما زورمندتر است عبرت بگيريد. آنان را به گورهايشان بردند و نگذاشتند كه خود مركب خود را اختيار كنند. آنان را به گورهايشان بردند، بى آنكه سوارانشان خوانند. و به گورها سپردند، بى آنكه مهمانانشان شمارند. و در زمين برايشان قبرها تعبيه كردند و از خاك كفنها ساختند و از استخوانهاى پوسيده ، همسايگان گرفتند. همسايگانى كه به نداى همسايه خود پاسخ ندهند و ستمى را از آنان رفع ننمايند و به زارى نوحه گران التفاتى نكنند. اگر باران ببارد شادمان نمى شوند و اگر قحط آيد نوميد نمى گردند. مجتمع اند و تنهايند، همسايه اند و از هم دوراند، نزديكان اند و به ديدار يكديگر نروند، خويشاوندان يكديگرند و اظهار خويشاوندى نكنند.
مردمى بردبارند، كينه هايشان از ميان رفته است و خصومتهايشان مرده است . به جاى زيستن بر روى زمين ، در دل زمين جاى گرفته اند و به جاى فراخى ، تنگى را برگزيده اند و به جاى زندگى در ميان خاندان به غربت گرفتار آمده اند. در عوض نور از تاريكى نصيب برده اند. برهنه پاى و برهنه تن ، درون خاك جاى گرفته اند، آنسان كه از خاك بر آمده بودند. بار اعمال بر دوش از آنجا به زندگى جاويد و سراى باقى سفر كردند (چنانكه نخستين بار بيافريديم ، باز گردانيم . اين وعده اى است كه بر آوردنش بر عهده ماست .) ))
حالا خودتان قضاوت کنید که اصل خطبه چیست و آقایان چه می گویند ؟ کجا در مورد نماز و توسل سخن گفته است ؟ تا کی می خواهید بدون دلیل و مدرک صحبت کنید ؟ از کسانی که به شما این آدرس های دروغین را می دهند بخواهید که اندکی انصاف به خرج دهند. شما مقصر نیستسد ، مقصر اربابانتان هستند .

خوب برادری که من را متحرف می دانی:

خطبه 110 نهج البلاغه این است:
از خطبه‏هائى است كه امام(ع)ايراد فرموده[1]

اركان اسلام:

برترين وسيله‏اى كه متوسلان ميتوانند با آن بسوى خداوند تقرب جويند:«ايمان به اوو پيامبر او»است،و همچنان‏«جهاد»در راه او.

چه اينكه‏«جهاد»قله مرتفع اسلام است.و نيز«كلمه اخلاص‏»(شهادت به يگانگى‏خدا و رسالت پيامبر)كه همآهنك با سرشت‏بشر است،و«به پا داشتن نماز»كه آئين اسلام‏است،و«اداى زكات‏»كه فريضه‏اى است واجب،و«روزه ماه رمضان‏»كه سپرى است دربرابر مجازات خدا،و«حج و عمره خانه خدا»كه نابود كننده فقر و شستشو كننده گناه است،و«صله رحم‏»كه باعث فزونى مال و طول عمر است،و«صدقه‏هاى پنهانى‏»كه كفاره‏ى خطاهااست،و«صدقه‏هاى آشكار»كه از مرگهاى ناگهانى و بد پيش‏گيرى ميكند،و«نيكوكارى‏»كه از لغزشها و شكستهاى خوار كننده باز مى‏دارد.

رجوع شود به http://www.balaghah.net/nahj-htm/far/id/tarjome/khotab/main.htm

عبدالرسول;284530 نوشت:
پاسخ : بازهم مجبورم کذب مطلق کلامتان را ثابت کنم. بفرمایید این هم حکمت 136 نهج البلاغه :
(( حكمت : 136
وَ قَالَ ع :
يَنْزِلُ الصَّبْرُ عَلَى قَدْرِ الْمُصِيبَةِ، وَ مَنْ ضَرَبَ عَلَى فَخِذِهِ عِنْدَ مُصِيبَتِهِ حَبِطَ اءَجْرُهُ.
ترجمه :
و فرمود (ع ):
شكيبايى به قدر مصيبت نازل مى شود، هر كس كه به هنگام مصيبت بر زانو زند، پاداشش از ميان مى رود.))
حداقل کمی خجالت بکشید. شایسته نیست در این سایت به کذاب ملقب گردید. البته هر چند تا به اینجا چیزی از این صفت را کم نگذاشته اید.
از این به بعد هر گاه خواستید آدرسی بدهید ابتدا به اصل کتاب مراجعه کنید و ببینید که اصلا چنین مطلبی وجود دارد یا نه . آدرس ها را درست بدهید.( صد رحمت به زمانی که اصلا مدرک ارائه نمی کردید ، آن موقع در سواد شما شک می شد ، اما الآن در مغرض بودن شما دودلی وجود دارد. )

این هم حکمت 136
حكمت 136فلسفة احكام الهى (اخلاقى، معنوى)

وَ قَالَ [عليه السلام] الصَّلَاةُ قُرْبَانُ كُلِّ تَقِيٍّ وَ الْحَجُّ جِهَادُ كُلِّ ضَعِيفٍ وَ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ زَكَاةٌ وَ زَكَاةُ الْبَدَنِ الصِّيَامُ وَ جِهَادُ الْمَرْأَةِ حُسْنُ التَّبَعُّلِ .

درود خدا بر او فرمود : نماز موجب نزديكى هر پارسايى به خداست ، و حج جهاد هر ناتوان است . هر چيزى زكاتى دارد ، و زكات تن ، روزه و جهاد زن ، نيكو شوهر دارى است.

این هم لینک ارجاع: http://www.balaghah.net/nahj-htm/far/id/tarjome/kalema/main.htm

دوستان شما بارها من را کذاب خواندید
حال ببینید چه کسی کذاب است؟
حال دوستان پیرو شما بیایند و دفاع کنند و بگویند چاپ ها متفاوت است!!!
اصلا پاسخ یار بیاد و موضوع را پاک کنه و بگه توهین شده یا خارج از بحثه!!!

[="Arial Black"][="Red"]الله گواه باش[/]

عبدالرسول;284530 نوشت:
در اینجا به یک روایت کاملا صحیح از حیث سند اشاره می کنم : ((در مدینه قحطی شدید آمد ، عده ای نزد ام المومنین عایشه آمده و از این امر شکایت کردند. ام المومنین عایشه گفت : به سراغ قبر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم رفته و به آن متوسل شوید . آنان چنین کردند و خداوند نیز به برکت توسل به آنحضرت باران فراوانی به آنها عنایت کرد تا آنجا که سبزی ها رشد کرده و شتران چاق شدند.)) سنن دارمی ج 1 ص 43

سند این روایت هم ضعیف است

sayedali;284542 نوشت:
متسفانه شما به این پست من جوابی ندادید (پست شماره 19) مجبورم دو باره این پست را درج کنم تا باز در این زمینه با شما وارد بحث شوم

کمی منصف باشید


sayedali;284542 نوشت:
حَدَّثَنَا هَدَّابُ بْنُ خَالِدٍ وَشَيْبَانُ بْنُ فَرُّوخَ قَالَا حَدَّثَنَا حَمَّادُ بْنُ سَلَمَةَ عَنْ ثَابِتٍ الْبُنَانِيِّ وَسُلَيْمَانَ التَّيْمِيِّ عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ : أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ أَتَيْتُ وَفِي رِوَايَةِ هَدَّابٍ مَرَرْتُ عَلَى مُوسَى لَيْلَةَ أُسْرِيَ بِي عِنْدَ الْكَثِيبِ الْأَحْمَرِ وَهُوَ قَائِمٌ يُصَلِّي فِي قَبْرِهِ

صحيح مسلم ج4/ص1845 کتاب الفضائل باب من فضائل موسي عليه السلام

رسول خدا(ص) فرمودند که رفتم يا گذشتم بر موسي در شبي که من را به آسمان بردند - در کنار جايي که خاک سرخ زيادي جمع شده بود- واو ايستاده بود و در قبرش نماز مي خواند.

در اين زمينه همانطور که نمونه اي از آن نقل شد روايات زيادي حتي در صحيح بخاري ومسلم موجود است


اولا که خود می گوئید معراج
دوما ما هم می گوئیم شهدا نزد الله زنده اند و نه نزد ما
الله هم گفته که نزد ایشان زنده اند...

پیامبر هم حضرت موسی را با چشم زمینی ندیده!؟ دیده؟
با چشم بصیرتی که الله به او داده دیده... زیرا پیامبر در معراج است...
پس همانگونه دیده که الله می بیند.
و اما در آخر
الله می گوید ایشان نزد الله زنده اند، خوب پس نزد زمینیان زنده نیستند که بخواهیم توسل کنیم.
اگر چنین بود الله نمی گفت عند الله، می گفت عند الناس!
می گفت در بین مردم زنده اند و روزی را از الله می گیرند...

sayedali;284543 نوشت:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَه؛[۱]

يعني اي گروه مؤمنان، تقوا پيشه کنيد و براي تقرب به خدا، وسيله بجوييد

کلمه وسیله نیز مطلق آمده است و محدود نمی باشد به فرائض دینی و اعمال

واقعا در منطق شما ائمه وسیله نزدیکی به خدا است؟؟؟
پس یادآور می شوم که حضرت علی فرموده:

«تعاهدوا امر الصلاة‌ و حافظوا علیها و استکثروا منها و تقربوا بها فانها .....
«مردم‌! نماز را برعهده‌ گیرید و آن‌ را حفظ‌ کنید، زیاد نماز بخوانید و با نماز خود را به‌ خدا نزدیک‌ کنید.....
نهج البلاغه خطبه 199

بهترین‌ و نزدیک‌ترین‌ راه‌هایی‌ که‌ انسان‌ می‌تواند به‌ خالق‌ خویش‌ برسد، در خطبه‌ 110 آن‌ حضرت‌ بیان‌ شده‌ است‌. «ان‌ افضل‌ ما توسل‌ به‌ المتوسلون‌ الی‌ الله‌... و اقام‌ الصلوة‌ فانها الملة‌» «بی‌گمان‌ برترین‌ وسیلة‌ پیوستگی‌ پیوستگان‌ به‌ خدای‌ سبحان‌ عبارت‌ است‌ از: برپا نمودن‌ نماز به‌ عنوان‌ آیین‌ امت‌».

«الصلاة‌ قربان‌ کل‌ تقی‌». حضرت‌ علی‌(ع‌) فرمودند: نماز موجب‌ نزدیکی‌ هر پارسایی‌ به‌ خداست‌. نهج البلاغه حکمت 136

حضرت علی -رض- در این 3 خطبه بهترین وسیله برای نزدیکی به الله را نماز می داند...
نمی گوید من (به عنوان ائمه) بهترین وسیله ام!!!
می گوید نماز بهترین وسیله است...
پس نتیجه اینکه منظوراز آیه فوق نماز، روزه، زکات و خیرات و... هستند
بهترین دلیل هم فرمایشات حضرت علی -رض- است که بهتر از من و شما قرآن را می داند

sayedali;284543 نوشت:
سيوطي نقل مي‌کند که حضرت آدم به درگاه خداوند چنين استغاثه مي‌کرد:

اللهمّ إنّي أسألک بحقّ محمد وآل محمد سبحانک لا إله إلا أنت، عملت سوءً، وظلمت نفسي فاغفر لي إنّک أنت الغفور الرحيم، فهؤلاء الکلمات التي تلقي آدم؛ «بار خدايا، از تو درخواست مي‌کنم به حق محمد و آل محمد که تو پاک و منزهي و غير از تو خدايي نيست، من به خود ظلم نمودم؛ پس مرا ببخش که تو بخشنده و مهرباني.»


این لینک دانلود کتاب مذکور
http://ia600304.us.archive.org/27/items/eldorrelmanthor/drm11.pdf
اگر پیدا کردید به من هم خبر دهید!!!
sayedali;284543 نوشت:
وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِيمًا؛

«آنان که به خود ظلم کرده‌اند، اگر استغفار کنند و از تو بخواهند که از خداوند براي آنها طلب مغفرت کني، خدا را توبه‌پذير و مهربان مي‌يابند.»[4]

يعني اگر به پيامبر اکرم ( صلي الله عليه و آله و سلم ) متوسل بشوند و به وساطت نبي مکرم، استغفار کنند، خداوند از گناهان آنان درمي‌گذرد.


خدمت شمای متدین عرض کنم که این دلالت بر زمانی دارد که پیامبر زنده هستند.
می گوئید چرا الله فعل را به آینده آورده است؟
بله، الله از آینده ای می گوید که پیامبر هنوز در آن زمان زنده است.
sayedali;284543 نوشت:
يَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا کُنَّا خَاطِئِينَ؛[5]
«پدر جان، براي ما از خداوند طلب مغفرت کن.»

قربون اسلامتون و سوادتون، به پدر این رو می گن، پدری که زنده است!!!
sayedali;284543 نوشت:
قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَکُمْ رَبِّي إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ.[6]
يعني به‌زودي براي شما استغفار مي‌کنم.

فرزندان يعقوب به پدر خود مي‌گفتند براي ما استغفار کن، و شيعه نيز به پيامبر(ص) خود عرض مي‌کنند: يا رسول الله اشفع لنا عند الله، يا اميرالمؤمنين اشفع لنا عند الله. آيا تفاوتي ميان آنها هست؟

آيا فرزندان يعقوب(ع) نمي‌توانستند خود دست به دعا بردارند و از خداوند بخواهند که از گناهان و خطاياي آنان بگذرد


در اینجا هم حضرت یعقوب زنده است،
شما دارید به مردگان متوسل می شوید...
فکر کنم درک و فهمش یکم سخته
ظاهرا موضوع کمی برای شما سنگینه
sayedali;284544 نوشت:
توجيه وهابي‌ها اين است که مراد خداوند از «وسيله» اعمال صالح است.

يعني خداوند از مؤمنان مي‌خواهد که با توسل به عمل صالح خود، به او تقرب بجويند.


این را هم وهابی ها می گویند:
پس یادآور می شوم که حضرت علی فرموده:

«تعاهدوا امر الصلاة‌ و حافظوا علیها و استکثروا منها و تقربوا بها فانها .....
«مردم‌! نماز را برعهده‌ گیرید و آن‌ را حفظ‌ کنید، زیاد نماز بخوانید و با نماز خود را به‌ خدا نزدیک‌ کنید.....
نهج البلاغه خطبه 199

بهترین‌ و نزدیک‌ترین‌ راه‌هایی‌ که‌ انسان‌ می‌تواند به‌ خالق‌ خویش‌ برسد، در خطبه‌ 110 آن‌ حضرت‌ بیان‌ شده‌ است‌. «ان‌ افضل‌ ما توسل‌ به‌ المتوسلون‌ الی‌ الله‌... و اقام‌ الصلوة‌ فانها الملة‌» «بی‌گمان‌ برترین‌ وسیلة‌ پیوستگی‌ پیوستگان‌ به‌ خدای‌ سبحان‌ عبارت‌ است‌ از: برپا نمودن‌ نماز به‌ عنوان‌ آیین‌ امت‌».

«الصلاة‌ قربان‌ کل‌ تقی‌». حضرت‌ علی‌(ع‌) فرمودند: نماز موجب‌ نزدیکی‌ هر پارسایی‌ به‌ خداست‌. نهج البلاغه حکمت 136

حضرت علی -رض- در این 3 خطبه بهترین وسیله برای نزدیکی به الله را نماز می داند...
نمی گوید من (به عنوان ائمه) بهترین وسیله ام!!!
می گوید نماز بهترین وسیله است...
پس نتیجه اینکه منظوراز آیه فوق نماز، روزه، زکات و خیرات و... هستند
بهترین دلیل هم فرمایشات حضرت علی -رض- است که بهتر از من و شما قرآن را می داند.

sayedali;284545 نوشت:
در منابع معتبر اهل سنت، مانند صحيح بخاري و صحيح مسلم آمده است که پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ بعد از جنگ بدر، در کنار چاه بدر آمد و مردگان قريش را صدا زد:

«آيا شما آنچه را که خداوند وعده داده بود، يافتيد؟ من وعده خدا را حق يافتم.

عمر وقتي گفتگوي پيامبر(ص) را با مردگان بدر ديد، گفت: اينها چطور سخن شما را مي‌شنوند و چطور جواب مي‌دهند در حالي که همه مرده‌اند؟

پيامبر اکرم(ص) فرمود: قسم به خدايي که جان من در دست او است، شما شنواتر از آنها نيستيد، آنها بهتر از شما مي‌شنوند، ولي نمي‌توانند جواب بدهند.»


ﺍﮔﺮ ﺑﺖ ﭘﺮﺳﺖ ﻫﺎﯼ ﻣﮑﻪ مانند دوست ما ﻣﯿﺒﻮﺩﻧﺪ ﺁﻧﻮﻗﺖ ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﺴﺘﻨﺪ ﺍﯾﻦ ﺁﯾﻪ ﺭﺍ ﺩﻟﯿﻞ ﺑﯿﺎﻭﺭﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﺖ ﻫﺎ ﻣﯿﺸﻨﻮﻧﺪ: (ﻓَﺮَﺍﻍَ ﺇِﻟَﻰ ﺁﻟِﻬَﺘِﻬِﻢْ ﻓَﻘَﺎﻝَ ﺃَﻟَﺎ ﺗَﺄْﻛُﻠُﻮﻥَ ﻣَﺎ ﻟَﻜُﻢْ ﻟَﺎ ﺗَﻨْﻄِﻘُﻮﻥَ ) «ﺍﻟﺼﺎﻓﺎﺕ92/ ﻭ(91 )ﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻢ ﻭﺍﺭﺩ ﺑﺘﺨﺎﻧﻪ ﺷﺪ( ﻣﺨﻔﯿﺎﻧﻪ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﻣﻌﺒﻮﺩﺍﻧﺸﺎﻥ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: »ﭼﺮﺍ ﻧﻤﯽﺧﻮﺭﯾﺪ؟!ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﭼﻪ ﺷﺪﻩ؟ ﭼﺮﺍ ﺳﺨﻦ ﻧﻤﯽﮔﻮﯾﯿﺪ؟

«! ﻭ ﺑﺮ ﺍﯾﻦ ﻗﯿﺎﺱ ﻣﺸﺮﻛﯿﻦ ﻣﻜﻪ ﻫﻢ ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﺴﺘﻨﺪ ﺑﮕﻮﯾﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﺑﺖ ﻫﺎ ﻧﻤﯿﺸﻨﯿﺪﻧﺪ ﻭ ﺣﺮﻑ ﻧﻤﯿﺰﺩﻧﺪ، ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻢ ﺑﺎ ﺁﻧﻬﺎ ﺳﺨﻦ ﮔﻔﺖ؟ ﻭ ﭼﺮﺍ ﺍﺯ ﺳﺎﮐﺖ ﺑﻮﺩﻥ ﺁﻧﻬﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﮐﺮﺩ؟!!! شما ﻫﻢ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ: ﺍﮔﺮﻣﺮﺩﻩ ﻫﺎ ﻧﻤﯿﺸﻨﯿﺪﻧﺪ ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﺣﻀﺮﺕ ﺣﻀﺮﺕ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﺎ ﺁﻧﻬﺎ ﺳﺨﻦ ﮔﻔﺘﻨﺪ؟ ﯾﻌﻨﯽ ﺩﺭ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺍﻧﺼﺎﻑ ﻣﺸﺮکان ﻣﮑﻪ ﺍﺯ ﺍﻧﺼﺎﻑ شما دوست عزیز بیشتره
آن کس که نداند و بداند که نداند
لنگان خرک خویش به منزل برساند

ohfreedom;284983 نوشت:
اولا که خود می گوئید معراج
دوما ما هم می گوئیم شهدا نزد الله زنده اند و نه نزد ما
الله هم گفته که نزد ایشان زنده اند...

سلام
این درست نیست که شهدا ء فقط نزد خدا زنده هستند
و این گونه است که اگر ما حزب خدا باشیم
وبنده او باشیم

وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا ۚ بَلْ أَحْيَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ [٣:١٦٩]
(ای پیامبر!) هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زنده‌اند، و نزد پروردگارشان روزی داده می‌شوند.
ایه هم چنین چیزی ر و که شما می گویید نمی گوید
توجه کنید

هم چنین شما می گویید توسل بد است
بنده می اورم از کتاب اهل سنت :

توسّل به وجود پیامبر(صلى الله علیه وآله)
سؤال: آیا توسّل به وجود پیامبر(صلى الله علیه وآله) مشروعیت دارد؟

جواب: سیره مسلمانان در زمان پیامبر(صلى الله علیه وآله) و پس از آن، چنین بود که به اولیاى الهى و بندگان صالح خدا توسّل مى جستند، بى آنکه در ذهن کسى خطور کند که این ، کار حرام، شرک یا بدعت است، بلکه توسّل به دعاى صالحان را راهى براى دست یابى به منزلت و شخصیت آنان مى دانستند و اگر دعاى یک انسان صالح اثرى داشت، به خاطر قداست و طهارت درون بود وگرنه دعایش مستجاب نمى شد. پس چه فرقى است میان توسل به دعاى فرد صالح و توسّل به خود او که اولى توحید باشد و دومى شرک، یا راهى به سوى شرک؟ توسّل به قداست صالحان و معصومان و بندگان مخلص خدا، کار تازه اى میان اصحاب نبود، بلکه استمرار سیره اى بود که پیش از اسلام نیز وجود داشت و روایات تاریخى فراوانى گویاى این حقیقت است، از جمله:
1. باران طلبیدن عبدالمطّلب به وجود پیامبر(صلى الله علیه وآله)
عبدالمطلب، در دورانى که حضرت محمد(صلى الله علیه وآله) کوچک بود، با توسّل به وجود او از خداوند باران طلبید. به گفته ابن حجر، ابوطالب در شعر خویش (وأبیضُ یُستَسْقى الغمامُ بوجهه) اشاره به آن واقعه دارد که عبدالمطلب براى قریش استسقاء و طلب باران کرد، در حالى که پیامبر(صلى الله علیه وآله)، نوجوانى همراه او بود.(1)
2. باران طلبیدن ابوطالب به وجود پیامبر(صلى الله علیه وآله)
ابن عساکر از ابن عرفله نقل مى کند: به مکه رفتم، در حالى که قریش در خشکسالى به سر مى بردند. قریش به ابوطالب گفتند: سرزمین ها خشک است و خانواده ها دچار قحطى اند. بیا و باران بطلب. ابوطالب بیرون آمد در حالى که همراهش نوجوانى بود ـ پیامبر ـ که چون خورشید مى درخشید و اطراف او نیز نوجوانانى بودند. ابوطالب آن نوجوان را گرفت و پشت او را به کعبه چسباند و دست به دامن او شد، در حالى که در آسمان ابرى نبود. ابرها از هر طرف روى آوردند و آن دشت پر از باران شد و همه جا سبز و خرّم گشت. درباره همین حادثه است که ابوطالب در مدح پیامبر(صلى الله علیه وآله) گفته است:
وَأبیضُ یُستَسقَى الغمامُ بوجهه ثمالُ الیتامى عصمةٌ لِلأرامِل(2)
«سفید رویى که به آبروى او، از ابر، باران طلب مى شود، پناه یتیمان و نگهدار بیوه زنان.»
باران طلبیدن عبدالمطلب و ابوطالب با توسّل به وجود پیامبر(صلى الله علیه وآله) در حالى که وى نوجوان بود، میان عرب مشهور بود و شعر ابوطالب را در این مورد بیشتر مردم حفظ بودند.
از روایات برمى آید که باران طلبیدن ابوطالب با توسّل به پیامبر(صلى الله علیه وآله)، مورد رضایت رسول خدا(صلى الله علیه وآله) بود. پس از مبعوث شدن به رسالت نیز خودش براى مردم استسقاء کرد و باران طلبید و باران آمد و دشت خرّم شد. پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: اگر ابوطالب زنده بود، چشمانش روشن مى شد. کیست که شعر او را برایمان بخواند؟ على(علیه السلام) برخاست و گفت: یا رسول الله، گویا مقصودتان شعر اوست که گفته است: «وأبیض یُستسقى الغمامُ بوجهه...».(3)
3. توسّل به عموى پیامبر(صلى الله علیه وآله)
در صحیح بخارى از انس نقل شده است: هرگاه قریش دچار قحطى مى شدند، عمر ابن خطاب متوسل به عباس بن عبدالمطلب مى شد و مى گفت: «خداوندا، ما به پیامبرمان متوسل مى شدیم، باران مى باریدى، اکنون به عموى پیامبرمان توسّل مى جوییم، پس بر ما باران نازل کن.» انس گوید: پس باران مى بارید.(4)
این متن کلام بخارى است که دلالت دارد بر اینکه عمر بن خطاب هنگام دعا و باران طلبیدن، به عموى پیامبر(صلى الله علیه وآله) و به شخص و شخصیت و قداست و قرابت او به رسول خدا(صلى الله علیه وآله) توسّل مى جست، نه به دعاى او. متن یاد شده از دعاى خلیفه، نشان مى دهد که خلیفه خودش هنگام استسقاء، دعا کرد و به عموى پیامبر(صلى الله علیه وآله) و خویشاوندى او با آن حضرت توسّل جست.(5)

1 . فتح البارى: ج2، ص398، دلائل النبوة: ج2، ص126.
2 . سیره حلبیه: ج1، ص116.
2 . ارشاد السارى: ج2، ص338.
4 . صحیح بخارى: ج2، ص27 (باب نماز استسقاء...).
5-سیماى عقاید شیعه،ص 140.

سربدار ولایت;284602 نوشت:
سلام علیکم؛
1- آیه 35 سوره مائده كه خداوند می‎فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَهَ وَ جاهِدُوا فِی سَبِیلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» ای كسانی كه ایمان آورده‎اید پرهیزكاری پیشه كنید و وسیله‎ای برای تقرب به خدا، انتخاب نمائید و در راه او جهاد كنید، باشد كه رستگار شوید.
وسیله در آیه فوق، معنای بسیار وسیعی دارد و هر كار و هر چیزی كه باعث نزدیك شدن به پیشگاه مقدس پروردگار می‎شود؛ شامل می‎گردد.
2-وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُوا أَنفُسَهُمْ جَاءُوک فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَّحِيمًا
و هنگامی که به خود ستم می‌کردند (و فرمانهای خدا را زیر پا می‌گذاردند)، به نزد تو می‌آمدند؛ و از خدا طلب آمرزش می‌کردند؛ و پیامبر هم برای آنها استغفار می‌کرد؛ خدا را توبه پذیر و مهربان می‌یافتند.(نساء-64)
3-وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا يَسْتَغْفِرْ لَکمْ رَسُولُ اللَّهِ لَوَّوْا رُءُوسَهُمْ وَرَأَيْتَهُمْ يَصُدُّونَ وَهُم مُّسْتَکبِرُونَ
هنگامی که به آنان گفته شود: «بیایید تا رسول خدا برای شما استغفار کند!»، سرهای خود را (از روی استهزا و کبر و غرور) تکان می‌دهند؛ و آنها را می‌بینی که از سخنان تو اعراض کرده و تکبر می‌ورزند.(منافقون-5)

کدام آیه گفته توسل به مردگان؟
اینها که همه در شان زنده ها هستند؟
در مورد آیه اول هم به خطبه های 110 و 199 و حکمت 136 نهج البلاغه رجوع کنید تا خجالب بکشید.

حسن69;284839 نوشت:
سلام داداش گلم اين پست شمارو من در پست 23 گذاشتم ولي اين دوست ما قبول نميكنه

بهتر نبود به جای این جمله می گفتی با مدارک قوی ای که آورد دیگر ما سکوت کردیم؟

عقیده مالک ابن انس

سئوال: دیدگاه مالک بن انس در خصوص توسل به پیامبر چیست؟

جواب: در خصوص توسل به پیامبر(صلى الله علیه وآله) مال بن انس از ائمه چهار گانه مورد قبول اهل سنت و امام فرقه مالکى گفتارى دارد که ذیلاً به آن مى پردازیم. او روى در کنار قبر پیامبر(صلى الله علیه وآله) بود و ابى جعفر بود و ابى جعفر منصور دوانیقى خلیفه عباسى از او سئوال کرد که آیا روبه قبله بایستم و دعا نم یا رو به قبر رسول خدا(صلى الله علیه وآله)؟ مالک به او گفت: «چرا صورت خود را از قبر آن حضرت برگردانى در حالى که او وسیله تو و وسیله پدرت آدم است در روز قیامت؟ بلکه رو به قبر کن و او را شفیع قرار ده(1)
از این مکالمه چند مطل استفاده مى شود:
1ـ این که دعا نزد قبر پیامبر(صلى الله علیه وآله) مورد عمل تابعین اصحاب پیامبر آن هم فردى مانند مالک بن انس که از پیشوایان اهل سنت بود.
2ـ هیچ یک از علماى مدینه و مسلمان ها این سخن را بر او استنکار واو را سرزنش نکردند و اگر مورد انکار اهل مدینه قرار مى گرفت حتماً در تاریخ ثبت مى گردید، زیرا انگیزه در بیان این گونه مطالب با اختلافى که بین مذاهب بوده وجود داشته است .
3ـ توسل و شفیع قرار دادن پیامبر(صلى الله علیه وآله) بعد از مرگ نیز مورد عمل فردى مانند مالک بن انس بوده و صریحاً به خلیفه وقت منصور مى گوید: «استشفع به» او را شفیع قرار ده و به او توسل بجو.
4ـ مالک مى گوید «او وسیله تو و وسیله پدرت آدم است در روز قیامت» این سخن اشاره است به آیه شریفه: یا ایُّهاالَّذینَ آمَنو اتَّقُوا اللّهَ و ابْتَغُوا اِلَیْهِ الوسِیلَةَ(2) اى کسانى که ایمان آورده اید! تقوا پیشه کنید و طلب کنید به سوى او و براى نزدیکى به او وسیله را (چیزى که شما ر به او نزدیک کند).
5ـ از این مناظره استفده مى شود که حرمت رسول خدا پس از مرگ نیز مانند احترام و حرمت در حال حیات است، چون متوجه مى سازد که این جا حرم رسول خداست و باید صداى خود کوتاه کنى و این آیه را براى او قرائت میکند:...لاَترْفَعُوا اَسواتَکُمْ فَوقَ صَوْتِ النَّبِىَّ (3)
صداى خود را بالاتر از صداى پیامبر نسازید.
هم چنین نکوهش دسته دیگرى که رعایت ادب را نمى کنند میفرماید: اِنَّ الَّذینَ نُیادَنَکَ من وَراء الهُجُراتِ اَکثَرُهُمْ لا یَعْقِلُون(4)
آنان که تو را (اى رسول خدا) صدا مى زنند از پشت حجره ها اکثرشان نادانند.
با قرائت این آیات، مالک، منصور را هشدار مى دهد که حرمت رسول خدا(صلى الله علیه وآله) در حال ممات مانند حرمت او در حال حیات است زیرا اگر این آیات مخصوص به حال حیات بود استناد به آنها جا نداشت، بنابراین وسیله بردن پیامبر براى انسان سبب مى شود که انسانى چون مالک متوجه مرقد مطهر او شود و از او رو بر نگرداند. و بعد او مطلب بر این وسیله بودن رسول خدا متفرّع و مترتب ساخته است. یکى امین که رو به روى قبه قرار مى گیرد دوم این که او را شفیع و واسطه خود قرار ده که معناى وسیله بودن و توسل نیز همین است یعنى چون رسول خدا وسیله توست باید او را قبله خود قرار دهى و روبه روى او قرارگیرى و او شفیع و واسطه قرار دهى و به او توسل بجویى .
6ـ مالک بن انس صریح است در این که طلب شفاعت از پیامبر(صلى الله علیه وآله) در عالم برزخ و پس از مرگ امرى مطلوب است و به خلاف آن چه وهابى ها گفته اند که شفاعت خواهى حرام یا شرک است مالک مى گوید او وسیله و واسطه توست و جمله: «استشفع به» ه معناش همین است و توسل به پیامبر در عالم برزخ نسبت به امور دنیا نیز از این مکالمه مالک کاملاً استناد نمى گردد چه این که وقتى جایز است براى گناهان و امور آخرت او ا شفیع و واسطه قرار دهیم در امور دین و حاجت هاى آن به طریق اولى جایز است.
7ـ سخن مالک صراحت دارد که مسلمان ها هنگام دعا در حرم پیامبر رو به قبر قرار مى گرفتند و دعا مى گردند و اگر چنین نبود مالک با این صراحت به خلیفه عباسى نمى گفت: رو به قبر بایست بر خلاف گفته ابن تیمیه که میگوید: هر گاه اصحاب وتابعین و پیروان آنها نزد قبر پیامبر(صلى الله علیه وآله) مى آمدند فقط بر او سلام مى نمودند و اگر مى خواستند دعا کنند رو به طرف قبله مى کردند و از قبر منحرف مى شدند.(5)

1.سبل الهدى و اله شاد،ج 11،ص 439 و وفاالفاء ج 4 ص 1376
2.مائده آیه 35
3.حجرات، آیه 2
4.حجرات آیه 4
5.دعا و توسل ج 62 و 65

سربدار ولایت;284602 نوشت:
سلام علیکم؛
1- آیه 35 سوره مائده كه خداوند می‎فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَهَ وَ جاهِدُوا فِی سَبِیلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» ای كسانی كه ایمان آورده‎اید پرهیزكاری پیشه كنید و وسیله‎ای برای تقرب به خدا، انتخاب نمائید و در راه او جهاد كنید، باشد كه رستگار شوید.
وسیله در آیه فوق، معنای بسیار وسیعی دارد و هر كار و هر چیزی كه باعث نزدیك شدن به پیشگاه مقدس پروردگار می‎شود؛ شامل می‎گردد.
2-وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُوا أَنفُسَهُمْ جَاءُوک فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَّحِيمًا
و هنگامی که به خود ستم می‌کردند (و فرمانهای خدا را زیر پا می‌گذاردند)، به نزد تو می‌آمدند؛ و از خدا طلب آمرزش می‌کردند؛ و پیامبر هم برای آنها استغفار می‌کرد؛ خدا را توبه پذیر و مهربان می‌یافتند.(نساء-64)
3-وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا يَسْتَغْفِرْ لَکمْ رَسُولُ اللَّهِ لَوَّوْا رُءُوسَهُمْ وَرَأَيْتَهُمْ يَصُدُّونَ وَهُم مُّسْتَکبِرُونَ
هنگامی که به آنان گفته شود: «بیایید تا رسول خدا برای شما استغفار کند!»، سرهای خود را (از روی استهزا و کبر و غرور) تکان می‌دهند؛ و آنها را می‌بینی که از سخنان تو اعراض کرده و تکبر می‌ورزند.(منافقون-5)

کدام آیه گفته توسل به مردگان؟
اینها که همه در شان زنده ها هستند؟
در مورد آیه اول هم به خطبه های 110 و 199 و حکمت 136 نهج البلاغه رجوع کنید تا خجالب بکشید.

حسن69;284839 نوشت:
سلام داداش گلم اين پست شمارو من در پست 23 گذاشتم ولي اين دوست ما قبول نميكنه

بهتر نبود به جای این جمله می گفتی با مدارک قوی ای که آورد دیگر ما سکوت کردیم؟

مرده نه
شهید بهتر است

و خدا ميفرمايد

از مردگان بپرس
جريان عزيز پيامبر
که الاغش مرده بود
خدا امر ميکنه

الاغت را صدا کن

يا پرندگاني که

حضرت ابراهيم

کشت

و خداوند خطاب گرد

که پرندگان مرده را

صدا بزن

و نيز جواني که در سوره بقره

بيان شده

که مرده بود

و خداوند به حضرت موسي فرمود

گاوي را بکشند

دم گاور را بهش بزنند

و صداش کنند

خوب این ها همه اش در قران امده است

وهم چنین:

بابا فرزند عمر خودش به رسول خدا توسل ميکنه ميگه يا احمد

لبخاري - الأدب المفرد - باب ما يقول الرجل إذا خدرت رجله
إذكر أحب الناس إليك فقال : يا محمد
1001 - حدثنا : أبو نعيم قال : ، حدثنا : سفيان ، عن أبي إسحاق ، عن عبد الرحمن بن سعد قال : خدرت رجل إبن عمر ، فقال له رجل : إذكر أحب الناس إليك ، فقال : يا محمد

شما هم چنین اگر می خواهید صحبت کنید در این جا اعضا رو منحرف نکین
چون باعث کتمان حق می شود
اگر می خواهی بحث کنی
بیا با کارشناس 9 سایت 09640.ir
چت کن
ایشون یکی از کارشناسان ماهر در این بحث است
لطفا !!!!

بنده خودم در این انجمن وقت نمی کنم که زیاد بیایم
اگر به دنبال حقیقت هستی البته !!!!!!
ohfreedom

ammarshia;285037 نوشت:
شما هم چنین اگر می خواهید صحبت کنید در این جا اعضا رو منحرف نکین
چون باعث کتمان حق می شود
اگر می خواهی بحث کنی
بیا با کارشناس 9 سایت 09640.ir
چت کن
ایشون یکی از کارشناسان ماهر در این بحث است
لطفا !!!!

آی دی ایشون در یاهوو را برایم پیام خصوصی کنید لطفا

sayedali;284548 نوشت:

1-عمر بن الخطاب مي‌گويد :

اللهم انا كنا نتوسل إليك بنبينا صلى الله عليه وسلم فتسقينا وانا نتوسل إليك بعم نبينا فاسقنا قال فيسقون .
صحيح البخاري - البخاري - ج 4 - ص 209

2- در زمان عمر بن الخطاب قحطي آمد ، بلال بن حارث آمد كنار قبر پيامبر(ص) عرضه داشت :

يا رسول الله قد هلك الناس ، امت تو نابود شدند ، از خداي عالم باران رحمت طلب كن .

أصاب الناس قحط في زمن عمر بن الخطاب فجاء رجل إلى قبر النبي صلى الله عليه وسلم فقال : يا رسول الله استسق الله لأمتك فإنهم قد هلكوا . فأتاه رسول الله صلى الله عليه وسلم في المنام فقال : إيت عمر فأقره مني السلام وأخبرهم أنهم مسقون ، وقل له عليك بالكيس الكيس . فأتى الرجل فأخبر عمر فقال : يا رب ما آلوا إلا ما عجزت عنه . وهذا إسناد صحيح

بعد پيامبر(ص) به خوابش آمد و گفت برو پيش عمر و__ سلام مرا به او برسان!!!!!! و به او خبر بده كه باران رحمت نازل خواهد و به او بگو كه نسبت به مردم بذل و بخششت بيشتر باشد .

اين شخص آمد خدمت عمر . عمر خيلي گريه كرد كه ما قابل اين سلام نبوديم .

و گفت : هيچ خدمتي را نسبت به مسلمانان كه از دستم بر بيايد كوتاهي نخواهم كرد .

البداية والنهاية - ابن كثير - ج 7 - ص 105 و تاريخ مدينة دمشق - ابن عساكر - ج 44 - ص 345 – 346 و الإصابة - ابن حجر - ج 6 - ص 216 و تاريخ الإسلام - الذهبي - ج 3 - ص 273 و شفاء السقام - تقي الدين السبكي - ص 312 و ... .

ابن حجر عسقلاني كه از استوانه رجال اهل سنت است ، در كتاب فتح الباري ، ج2 ، ص412 مي‌گويد كه روايت صحيح است . ابن كثير دمشقي مي‌گويد روايت صحيح است .

3- روايت ديگري كه از عمر بن الخطاب آمده ، باز بخاري از أنس نقل مي‌كند كه بعد از رحلت پيامبر(ص) ، عمر بن الخطاب آمد و به عباس عموي پيامبر(ص) متوسل شد و اين تعبير را گفت :

عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ أَنَّ عُمَرَ بْنَ الْخَطَّابِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ كَانَ إِذَا قَحَطُوا اسْتَسْقَى بِالْعَبَّاسِ بْنِ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ فَقَالَ اللَّهُمَّ إِنَّا كُنَّا نَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ بِنَبِيِّنَا فَتَسْقِينَا وَإِنَّا نَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ بِعَمِّ نَبِيِّنَا فَاسْقِنَا قَالَ فَيُسْقَوْن .

صحيح بخاري ، ج2 ، ص16 ، ح1010 ، كتاب الإستسقاء ، باب 2 ، باب سؤال الناس الإمامة استسقاء اذا قحطوا . و ج4 ، ص209 ، ح3710 ، كتاب فضائل الصحابة ، باب 11، باب ذكر عباس بن عبد المطلب .

خدايا ما در زمان پيامبر ، به او متوسل مي‌شديم ...


[="red"]همانا که آمدید من را رسوا کنید و خود رسوا شدید
برادر من،
عمر-رض- این را نگفته بلکه دقیقا برعکس گفته
حضرت عمر-رض- در زمان قحطی نزد عباس عموی پیامبر رفت، و گفت ما در زمانی که پیامبر زنده بود به او متوسل می شدیم، حال که او دیگر زنده نیست به نزد تو می آئیم تا برایمان دعایی کنی!!!

واقعا حرفتان را بسنجید...
خودتان در روایت سوم که آوردید خودتان را لو دادید که تحریف می کنید
چرا که عمر-رض- به قبر پیامبر -ص- توسل نکرده!!!

[/]

sayedali;284548 نوشت:
- روايت ديگري كه از عمر بن الخطاب آمده ، باز بخاري از أنس نقل مي‌كند كه بعد از رحلت پيامبر(ص) ، عمر بن الخطاب آمد و به عباس عموي پيامبر(ص) متوسل شد و اين تعبير را گفت :

عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ أَنَّ عُمَرَ بْنَ الْخَطَّابِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ كَانَ إِذَا قَحَطُوا اسْتَسْقَى بِالْعَبَّاسِ بْنِ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ فَقَالَ اللَّهُمَّ إِنَّا كُنَّا نَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ بِنَبِيِّنَا فَتَسْقِينَا وَإِنَّا نَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ بِعَمِّ نَبِيِّنَا فَاسْقِنَا قَالَ فَيُسْقَوْن .

صحيح بخاري ، ج2 ، ص16 ، ح1010 ، كتاب الإستسقاء ، باب 2 ، باب سؤال الناس الإمامة استسقاء اذا قحطوا . و ج4 ، ص209 ، ح3710 ، كتاب فضائل الصحابة ، باب 11، باب ذكر عباس بن عبد المطلب .

[=Times New Roman]بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
خوب جناب ohfreedom باز برگشتید اما باز هم دست خالی !!!
حالا چرا عصبانی می شوید ، حقیقت اینقدر سخت است ؟ یا تعصب خیلی ساده که حاضر نمی شوید به اشتباهاتتان اعتراف کنید. بنده اصلا قصد ندارم که این بحث را دونفره کنم اما خوب پاسخگویی به این عزیزمان در راستای موضوع بحث است.
اولا : لازم نیست هر جا چاره ای برایتان نمی ماند شروع به مظلوم نمایی کنید. تا زمانی که از بحث اصلی خارج نشوید هیچ کس شما را بلوکه نمی کند. پس بهتر است که کمتر با این کار مقدمه فرارتان از بحث را فراهم کنید.

اما بعد :

1)

نقل قول:
[=Times New Roman]پس شما قبول کردید که در اسلام و زمان پیامبر توسلی وجود نداشته!!!
خوب سئوال: مقام حضرت محمد-ص- بالاتر است یا حضرت علی-رض- یا حصرت نقی-رض-؟؟؟
پس بهتر از ائمه 12 گانه شما هم در این دنیا بوده...[
[=Times New Roman]/QUOTE]
[=Times New Roman]پاسخ : شما همیشه عادت دارید اینگونه خوب تفسیر نمایید؟ آنچه که بنده گفتم این بوده که پیامبر و ائمه ما خود به توسل نیاز ندارند ، بلکه این دیگران هستند که باید آنان را واسطه خود و خدای خود قرار دهند ، بعد از اینکه به شما می گوییم تحریف می کنید و کذب می گویید ناراحت می شوید ، خوب برادر من چرا تفسیر به رای می کنید ؟ برگردیم به بحث، من باب تمثیل عرض می کنم :
یک متخلف از قانون برای در میان گذاشتن سخنش با پادشاه به وساطت وزیر نیاز دارد یا یک وزیر به فرد متخلف ؟ انسان اگر کمی عاقل باشد می تواند از همین مثال ساده نیاز به واسطه را درک کند. بزرگترین امامان شما هم به واسطه نیاز داشته اند و هم اکنون نیز نیاز دارند ، آیا شما ادعا می کنید که از ائمه خودتان فاضل ترید ؟
در مورد سوالتان : شما می خواهید چه را بدانید ، هر انسانی که اندکی اهل تعقل باشد میداند اولین شخص مقرب به درگاه حضرت حق – سبانه و تعالی – حضرت خاتم الانبیا صلی الله علیه و آله و سلم می باشد. اما اگر منظورتان از سوالتان را می خواهید با ادامه صحبتتان مزدوج کنید باید بگویم که بله ، محمد مصطفی سلام الله علیه و علی آله از ائمه ما برتر بوده اند و در این مطلب هیچ شکی نیست ، آیا شما شکی دارید ؟
ولیکن یک چیزی هم به شما بگویم : بزرگترین شما از شاگردان امام ما بوده است. منظورم جناب ابوحنیفه است که در محضر حضرت صادق علیه الصلاه و السلام کسب علم کرده و بارها می گوید که اگر حضرت جعفر نبود من هلاک می شدم. همانطور که خلیفه دوم هم بنابر نقل کتب خودتان بالغ بر 70 بار گفت : (( لولا علی لهلک العمر )) . طوری که حتی علما اهل سنت و امام جمعه شهرستان پاوه هم به این موضوع و افضلیت امیر المومنین اقرار کرده اند.
حال من از شما می خواهم بگویید که چرا چنین مطلبی را بیان کردید ؟ خواستید به ما یادآوری کنید که اهل سنت می دانند که بزرگانشان همه از ائمه طاهر و معصوم ما مسائل لازم دینی و فقهی را فراگرفته اند ؟
پس آیا ائمه شما از ائمه برترند ؟ بزرگان شما که تنها وجودمبارک امامان ما باعث شده که از هلاکت( به اقرار خودشان ) نجات یابند .
[=Times New Roman]

ظاهرا شما از قرآن به دورید و گرنه این گاف را نمی دادید...
الله می فرمایند:
وقتی به مشرکان مکه می گوئیم چرا غیر خدا را می خوانید، می گویند 2)

نقل قول:
(( اتفاقا این آیه تائید کننده سخن است.[=Times New Roman]ما الله را می پرستیم[=Times New Roman]، اما با غیر الله می خواهیم به الله نزدیک شویم!!!
[=Times New Roman]این من بودم که گفتم آیه ای بیاورید که توسل به دون الله در آن مجاز است[=Times New Roman]...
در ثانی[=Times New Roman] من 8 آیه تقریبا آوردم که توسل فقط و فقط با الله است و نه غیر الله،[=Times New Roman] خوب این جواب خوبی برای شماست؟))
به نظر بنده تنها کسی که می تواند به شما پاسخ دهد خودتان هستید، دو کلمه حرف حسابی نزده اید 20 جور تناقض در آن وجود دارد. حداقل موضع مسلم خود را روی یک کاغذ بنویسید که چنین مجبور نباشید هر لحظه تغییر عقیده بدهید، بازهم می گویم نتیجه تعصب و تفسیر به رای همین است. اما بپردازیم به سخنان شما که حرفتان را کاملا نقض می کند:
حرف شما که سخن بالایتان در مورد(( توسل فقط و فقط به الله است و نه غیر الله )) را نقض می کند.

نقل قول:
((برادر من بحث ما توصل به مردگان است که مردود است، همین))
((اما دقت کنید: پسران یعقوب به شخص زنده رجوع کردند و نه بر سر قبری رفتند و حاجت از مرده بخواهند...))
((بله برادر من، باز هم صحیح، ولی باز هم دقت کنید: شخص زنده و نه قبر!!!
موسی پیامبر زنده بوده و برای قوم خود آمرزش خواسته است...
آیا اینان بر سر قبری رفتند؟؟؟))
((بله برادر من، به نزد پیامبر که زنده بوده رفتند و از شخص زنده خواستند و نه شخص مرده و نه قبر))
((اگر شما بگوئید یا الله شفایم بده صحیح است...
اما اگر بگوئیم: یا علی از الله شفایم را بگیر اشتباه است!!!
شاید بهتر باشد بگوئید یا الله به ذات علی شفایم را بده
ما می گوئیم از مرده چیزی طلب نکن، از الله بخواه.
1- ما می گوئیم اگر بروید بر سر قبر شریف حضرت علی و بگویی: یا علی بیمارم را درمان کن بدعت است.
2- بهتر نیست بگوئیم یا الله بیماریم را شفا ده؟
3- [COLOR="#ff0000"]البته بعضی علما می گویند اگر بگوییم: یا الله تو را به جایگاه علی -رض- سوگند شفایم بده اشکالی ندارد.

مشکل ما فقط با مورد اول[/COLOR] است که مستقیم از شخص مرده در خواست کنیم.ما با مورد دوم و سوم مشکلی نداریم برادر...))

[=Times New Roman]در ضمن همین سخن ((الله به ذات علی شفایم را بده )) شما مفهوم اصلی توسل میباشد. توسل همین مفهوم را دارد و غیر این نیست.[=Times New Roman][=Times New Roman]

بله دوستان متوجه می شوید که این عزیز چگونه سخن خود را هر بار تغییر میدهند.

بالاخره ما نفمیدیم توسل کلا باطل است و یا نه توسل فقط به مرده باطل است ؟

به کدام حرفتان استناد کنیم ، به ما بگویید جناب ،

حالا معلوم شد که چه کسی گاف داده است !!!

یک مطلب دیگر و آنه اینکه شما ادعایی کرده اید که من اثر این ادعا را در این تاپیک ندیدم ، 8 آیه در رد توسل ؟؟؟

کو کجاست ؟؟؟ ما که به جز رنگ عوض کردن در این سایت چیزی از شما ندیدیم !!!

[=Times New Roman]

من آیه ای با معنی آن را آوردم
کذب گویی نکن برادر))

3)
نقل قول:
((اما فکر می کنم من فقط و فقط کلام الله را آوردم...[=Times New Roman]عزیزم شما مخالف قدرت خداوند هستی ؟ شما آیه آوردید که بشر توانایی ندارد که مردگان را شنوا سازد به جز خدا ، خوب مگر ما چیزی غیر از این را می گوییم ؟
شما که راحت متهم می کنید بفرمایید که چه کذبی بنده گفتم ؟

عزیزم شما مخالف قدرت خداوند هستی ؟

در ضمن چرا آیه ای نیاوردی که ثابت کند همه مردگان ناشنوا هستند ؟

چرا نگفتی که (( چرا پیامبر در جنگ بدر با مشرکین و کافران سخن گفت ؟ ))

و سایر چرا ها ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

[=Times New Roman]

به این قوم توفیق ده که بدانند سلام در نماز سنت است و اگر تغییر نکرده دلیل همین بوده که مشمول مرور زمان است...))

4 )
نقل قول:
((خدایا به آنان توفیق ده که در نماز فقط سلام آخر واجب است.[=Times New Roman]بازهم اشتباه کردی عزیز !!!

مگر نمی گویی که خداوند می گوید : (( مردگان صدای شما را نمی شنوند )) پس چرا با پیامبر سخن می گویی ؟

سنت مخالف نص ؟؟؟؟

دوستان بدانید : سنت این قوم می گوید که بر مرده سلام بفرست و با مرده حرف بزن
حال که الله می گوید مردگان سخنان شما را نمی شنوند

در ضمن چرا در مسجد النبی به بهانه اینکه بر پیامبر صلوات بلند می فرستی تقبیح می شوی ؟؟؟ چه حکمتی آنجا وجود دارد؟؟؟؟

[=Times New Roman]

5 )

نقل قول:
((از شما جز این بر نمی آید... [=Times New Roman]من کی این حرف را زدم؟؟؟
کی گفتم در آیه 154 بقره این چنین آمده؟؟؟
[=Times New Roman]
مجید جان، دلبندم، منظور ما:
وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّـهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ ﴿آل عمران: ١٦٩﴾ بوده است...
خدا شما را توفیق دهد، آمین))
[=14][=Times New Roman]از قدیم گفته اند : (( دروغ گو کم حافظه است ))
حالا بر من یکی معلوم شد که حتی پست های خودت را هم نمی خوانی.
عزیزم به صفحه 3 پست 29 مراجعه کن.
دیدی با زهم گاف دادی!!!
حالا معلوم شد که گفتی ؟؟؟؟؟؟؟
البته پاسخ با این آیه شریفه هم در همین تاپیک وجود دارد ، بدون تعصب برو و مطالعه کن ، امیدوارم هدایت بشوی .
آیه صریحا دارد به امثال شما می گوید که شهدا را مرده ندانید. همین برای عاقل کفایت می کنم.

شهداء زنده اند و نزد پروردگارشان روزی داده می شوند. توجه کن که (( یرزقون )) فعل مجهول است و با (( عند ربهم )) معنایش کامل می شود ، اما (( احیاء )) معنی جامع و کاملی دارد. اگر خواستی یک تاپیک جداگانه را به همین آیه اختصاص دهیم .

[/SIZE]

6 )

نقل قول:
((خوب پس ما اینجا ثابت می کنیم چه کسی تحریف می کند، چه کسی کذاب است و چه کسی بر [=Times New Roman]حق[=Times New Roman] است !!!!
اصل متن خطبه 199 نهج البلاغه:
از سخنان امام(ع)كه همواره يارانش را به آن توصيه مى‏كرد.[1]
خطبه 199
نماز را به پا داريد،محافظت آن را بر عهده گيريد،زياد به آن توجه كنيد و فراوان‏نماز بخوانيد و به وسيله آن به خدا تقرب جوئيد،زيرا نماز«به عنوان فريضه واجب دراوقات مختلف شبانه روز بر مؤمنان مقرر شده است،»(سوره نساء-103.)مگر به پاسخ دوزخيان دربرابر اين پرسش كه‏«چه چيز شما را به دوزخ كشانيده است‏»گوش فرا نداده‏ايد كه‏مى‏گويند«ما از نمازگزاران نبوديم...»(مدثر-42 و43.)
خوب برادری که من را متحرف می دانی:

خطبه 110 نهج البلاغه این است:
از خطبه‏هائى است كه امام(ع)ايراد فرموده[1]

اركان اسلام:

برترين وسيله‏اى كه متوسلان ميتوانند با آن بسوى خداوند تقرب جويند:«ايمان به اوو پيامبر او»است،و همچنان‏«جهاد»در راه او.

چه اينكه‏«جهاد»قله مرتفع اسلام است.و نيز«كلمه اخلاص‏»(شهادت به يگانگى‏خدا و رسالت پيامبر)كه همآهنك با سرشت‏بشر است،و«به پا داشتن نماز»كه آئين اسلام‏است،و«اداى زكات‏»كه فريضه‏اى است واجب،و«روزه ماه رمضان‏»كه سپرى است دربرابر مجازات خدا،و«حج و عمره خانه خدا»كه نابود كننده فقر و شستشو كننده گناه است،و«صله رحم‏»كه باعث فزونى مال و طول عمر است،و«صدقه‏هاى پنهانى‏»كه كفاره‏ى خطاهااست،و«صدقه‏هاى آشكار»كه از مرگهاى ناگهانى و بد پيش‏گيرى ميكند،و«نيكوكارى‏»كه از لغزشها و شكستهاى خوار كننده باز مى‏دارد.
این هم حکمت 136
حكمت 136فلسفة احكام الهى (اخلاقى، معنوى)

وَ قَالَ [عليه السلام] الصَّلَاةُ قُرْبَانُ كُلِّ تَقِيٍّ وَ الْحَجُّ جِهَادُ كُلِّ ضَعِيفٍ وَ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ زَكَاةٌ وَ زَكَاةُ الْبَدَنِ الصِّيَامُ وَ جِهَادُ الْمَرْأَةِ حُسْنُ التَّبَعُّلِ .

درود خدا بر او فرمود : نماز موجب نزديكى هر پارسايى به خداست ، و حج جهاد هر ناتوان است . هر چيزى زكاتى دارد ، و زكات تن ، روزه و جهاد زن ، نيكو شوهر دارى است.

این هم لینک ارجاع: http://www.balaghah.net/nahj-htm/far...alema/main.htm

دوستان شما بارها من را کذاب خواندید
حال ببینید چه کسی کذاب است؟
حال دوستان پیرو شما بیایند و دفاع کنند و بگویند چاپ ها متفاوت است!!!
اصلا پاسخ یار بیاد و موضوع را پاک کنه و بگه توهین شده یا خارج از بحثه!!!))

[=System][=Times New Roman]بازهم عجز و لابه بچگانه ، کمی شجاعت داشته باشید ، خارج بحث ها صحبت نکن تا موضوع بسته نشود ، این که فقط برای تو نیست ، این قانون سایت است ، برای همه هم اجرا می شود ، من بمیرم و تو بمیری هم ندارد.
اما در مورد اینکه مرا به تحریف متهم کردید :
برادر بزرگوار بنده به چندین نسخه از نهج البلاغه های موجود مراجعه کردم. حتی به شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید سنی معتزلی هم مراجعه کردم ( خطبه 199 : شرح نهج ج 5 ص 142 ، خطبه 110 :ج 3 ص 256 )، چیزی که نوشتم همان چیزی بود که در اکثر نهج البلاغه های موجود در بازار وجود دارد و تقریبا همه شراحان به این ترتیب شرح زده اند. پس اگر فکر کردید که نهج البلاغه فقط یک چاپ دارد اشتباه کردید ، سخنان مولای متقین از آموزه های وحی بر قلب مولا خبر می دهد.
در ضمن تحریف یعنی اینکه قسمتی از متن را تغییر دهی ، اما من هیچ متنی را تغییر نداده ام ، آنچه که در اکثریت کتب وجود دارد را آوردم . پس الکی اتهام نزنید.
اما یک نکته جالب :
تحریفی نیز در خطبه 110 موجود در دست خودتان وارد شده، مولا علی ( ع ) صراحتا می فرمایند : ((إِنَّ أَفْضَلَ مَا تَوَسَّلَ بِهِ الْمُتَوَسِّلُونَ إِلَى اللهِ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى .. )) . اما (( توسل )) به (( تقرب )) معنی شده است. هر چند در نزد شیعه اصولا هدف از توسل تقرب به خداوند است ، اما با توجه به برخی پست های شما و سخنانی که داشتید بین (( توسل )) و (( تقرب )) تفاوت قائل شدید. لذا بفرمایید که آیا شما توسل را معادل تقرب می دانید و یا اینکه نظر دیگری دارید ؟

و اما برسیم به مطلب اصلی خودمان ( هر چند که همیشه به این منتهی می شود که شما می گویید این ضعیف است و آن دروغ ، جنابعالی در مورد روایت توسل به ریش ابن ابی قحافه می گویید بعضی از اهل سنت آنرا قبول ندارند ، اما در مورد این روایات صحیح مطرح شده توسط عزیزان و حقیر بی پروا می گویید ضعیف ، واقعا عجب منطقی دارید ؟ )
جناب چرا شما هر آنچه را که مخالف عقایدتان باشد ، ضعیف می دانید؟؟؟
بالغ بر 10 بار به شما تذکر دادم که بدون مدرک صحبت نکنید ، این طوری آبروی خودتان و اهل بدعت را بیش از پیش می برید.
این نظر شخصی شماست که روایت ضعیف است. ولیکن بنده با این سخن شما قانع نمی شوم. در این سایت آمده اید تا بحث علمی کنید ، با من قبول ندارم و خودم می گویم ضعیف است و مخالف عقیده ام است راهتان به ترکستان هم نمی رسد. اگر بحث علمی دارید بفرمایید.

لطفا از درز پیش داوری های خودتان در مسائل بپرهیزید. این طوری فقط با حق مبارزه می کنید.
منتظر پاسخ شما در مورد روایت صحیح السند دارمی هستم.
و من الله التوفیق

ohfreedom;285021 نوشت:

بهتر نبود به جای این جمله می گفتی با مدارک قوی ای که آورد دیگر ما سکوت کردیم؟

ما سكوت نكرديم دو روز امديم ديديم شما جواب نميدهيد نه دادا ما هستيم.
شما مگر به من اين جمله را نگفتيد.
الله به ذات علی شفایم را بده حالا اگر من ميتونم خدارو به ذات علي ع قسم بدم چه چطور نميتونم به علي ع متوسل بشم .
مگر ما نشنيديم ما مرديم زنده ميشويم.
زنده ي واقعه ي علي ع است ما مرده هستيم .
من ميتونم به علي ع متوسل بشم ولي نمييتونم به يك نفر زنده همين الان متوسل بشم.
پيغمبر خدا حضرت محمد ص هنوز امام حسين ع به دنيا نيامده بود براش نوحه ميخوند.
ديديم كه كسي با تقوا ميخواهد بميره به اهل بيت سلام ميده اينو بزرگان دين هم ديدن و گفتن.
حالا تو ميگويي علي ع نزد خدا زنده است پس چرا يك نفر پنج دقيقه به مرگش سلام ميده به علي ع
ببين 5 دقيقه به مرگ يعني هنوز نمرده.
.............
اين دگه خنده دار است ما ميگم پس چرا ما در نماز به حضرت محمد ص سلام ميديم تو ميگي اين از قبل بوده به علت زمان است...اين شد جواب.
.............
شنيدي امامزاده شفا بده اگر نشنيدي بيا من نشونت ميدم سرطاني كه به امامزاده متوسل شد شفا گرفت .
.............
من ديدم تو توسل را توصل مينويسي اينو گذاشتم
[=microsoft sans serif][=&quot]مفهوم توسل[/][=&quot]
[/]
[=&quot][/]
[/]
[=microsoft sans serif][=&quot]توسّل یعنی وسیله قرار دادن. وقتی انسان هدف و مقصدی عالی را می­بیند و توان و امکانات خود را برای رسیدن به آن هدف، کامل و تمام نمی­بیند، به سراغ وسیله­ای می­رود تا او را به هدف برساند.[/][=&quot][/][/]
[=microsoft sans serif][=&quot]قرب الی الله که عالی­ترین درجه‌ی کمال اخلاقی انسان می­باشد نیز هدفی متعالی است که رسیدن به آن تلاش و همّت والائی را می­طلبد که در حیطه‌ی توان و قدرت هر کسی نیست از اینرو نیاز به وسیله­ای است تا انسان را در این مسیر همراهی کند.[/][=&quot][/][/]
[=microsoft sans serif][=&quot]خداوند در قرآن کریم خطاب به مؤمنین می­فرماید:[/][=&quot][/][/]
[=microsoft sans serif][=&quot]«وَابتغوا اِلیهِ الوَسیلَه» یعنی برای نزدیکی به خداوند به دنبال وسیله باشید. و نیز در جائی دیگر می­فرماید:«وَللهِ الأسماءِ الحُسنی فَادعُوهُ بِها» یعنی برای خداوند اسمای حسنایی است، پس به واسطه‌ی آنها خداوند را بخوانید.[/][=&quot][/][/]
[=microsoft sans serif][=&quot]در روایات متعدّدی منظور از «وسیله» و نیز «اسماء» مورد اشاره در آیه، ائمّه‌ی اطهار علیهم السلام بیان شده­اند. از اینرو معصومین علیهم السلام، مصداق انسان­های کامل و وسیله‌ی قرب به سوی خداوندند و بهترین وسیله برای جبران و یاری انسان در ناتوانی­ها و نقائصش در پیمودن راه کمال و قرب الی الله می­باشند.[/][/][=&quot][/]
از اين بيشتر بابا قبول كن كه اشتباه ميكردي مشكلي نيست من ميدونم الان مينويسي اي برادر اين توسل به زنده است وخوب شهدا هم زنده هستند.
والسلام



ohfreedom;284376 نوشت:
شما آیه قرآن بیاور که الله فرموده توسل به مردگان جایز است.
چرا از آوردن حتی یک آیه عاجز هستید؟؟؟

با سلام
دوست عزیز اگر برای شما صدها آیه هم آورده بشود قبول نخواهید کرد جالب هست که شیعه را متهم به برداشتهای غلط و تاویل آیات الهی میکنید در صورتی که شما و علماء شما این همه آیات الهی را از ظاهر آنها تغییر میدهند و برای آنها حکم امثال ابن تیمیه بالاتر است از حکم خدا و پیامبر
شما ادعا نمودید آیه ای در قران نیست که خداوند از ما بخواهد که از مردگان چیزی بخواهیم

بسم الله در مورد آیات زیر چی میفرمائید؟
اولین آیه

وَ سْئَلْ مَنْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رُسُلِنا أَ جَعَلْنا مِنْ دُونِ الرَّحْمنِ آلِهَةً يُعْبَدُونَ زخرف(45)
و از پيامبرانى كه پيش از تو فرستاده‏ايم بپرس كه: آيا به جاى [خداىِ‏] رحمان معبودانى كه پرستش شوند، قرار داده‏ايم؟! (45)

خوب در این آیه خداوند متعال امر میکند که یا رسول الله از پیامبرانی که قبل از شما بوده اند (و الان مرده اند) بپرس
خوب دوست من خداوند متعال رسولش را وادار به کاری میکند به قول شما شرک آلود که از مردگان طلب کند؟ شمائی که ادعا میکنید هر نوع طلب از مردگان شرک هست خود خدا دستور به طلب کردن از مردگان میکند

آیه دومی که در قران کمک گرفتن از مرده را بیان میکند اون هم مرده انسان نه بلکه مرده حیوان استعانت از بدن گاو ذبح شده در سوره بقره هست

فَقُلْنا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِها كَذلِكَ يُحْيِ اللَّهُ الْمَوْتى‏ وَ يُريكُمْ آياتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ (73)
پس گفتيم: پاره‏اى از آن [گاو ذبح شده‏] را به مقتول بزنيد [تا زنده شود و قاتل را معرفى كند]. خدا مردگان را اين گونه زنده مى‏كند و نشانه‏هاىِ [قدرت و ربوبيّت‏] خود را به شما نشان مى‏دهد، تا بينديشيد. (73)

خوب دوست عزیز خود خداوند متعال چرا مستقیما مردم را راهنمائی به دعای مستقیم و طلب مستقیم از خودش نکرد و بلکه راه شرک آلود را به آنها نشان داد؟ که به قول شما مشرک بشوند بخاطر طلب از گاو مرده ای راه شرک آلود را طی کنند؟
البته نگید این آیه از باب معجزه حضرت موسی بود چون این حرفتون صحیح نخواهد بود چون خداوند به حضرت موسی نفرمود که بدن اون گاو را به مرده بزند بلکه میفرماید به قوم بنی اسرائیل گفتیم که بعضی از آن گاو را به مرده بزنند و بحث معجزه اینجا مردود هست (فَقُلْنا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِها پس گفتيم: پاره‏اى از آن [گاو ذبح شده‏] را به مقتول بزنيد) معجزه کار پیامبر و بدست پیامبر هست

آیه سوم

وَ إِذْ قالَ إِبْراهيمُ رَبِّ أَرِني‏ كَيْفَ تُحْيِ الْمَوْتى‏ قالَ أَ وَ لَمْ تُؤْمِنْ قالَ بَلى‏ وَ لكِنْ لِيَطْمَئِنَّ قَلْبي‏ قالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَيْكَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلى‏ كُلِّ جَبَلٍ مِنْهُنَّ جُزْءاً ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتينَكَ سَعْياً وَ اعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَزيزٌ حَكيمٌ (260)
و [ياد كنيد] هنگامى كه ابراهيم گفت: پروردگارا! به من نشان ده كه مردگان را چگونه زنده مى‏كنى؟ [خدا] فرمود: آيا [به قدرتم نسبت به زنده كردن مردگان‏] ايمان نياورده‏اى؟! گفت: چرا، ولى [مشاهده اين حقيقت را خواستم‏] تا قلبم آرامش يابد. [خدا] فرمود: پس چهار پرنده بگير و آنها را [براى دقت در آفرينش هر يك‏] به خود نزديك كن، و [بعد از كشتن، ريز ريز كردن و مخلوط كردنشان به هم‏] بر هر كوهى [در اين منطقه‏] بخشى از آنها را قرار ده، سپس آنها را بخوان كه شتابان به سويت مى‏آيند و بدان كه يقيناً خدا تواناى شكست‏ناپذير و حكيم است. (260)

خوب دوست عزیز شما که ادعا دارید طلب از هر نوع مرده ای باطل هست چون اونها هیچ ارتباطی به این عالم ندارند چطوری حضرت ابراهیم از مرده های پرندگان(دقت کنید مرده های انسان نبودند بلکه مرده های پرندگان) طلب میکند که به سوی او بروند این خواست از مردگان طبق عقیده شما حتما کار شرک آلودی بود درسته؟

آیه چهارم

فَتَوَلىَ‏ عَنهْمْ وَ قَالَ يَاقَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِسَالَةَ رَبىّ‏ وَ نَصَحْتُ لَكُمْ وَ لَكِن لَّا تحُبُّونَ النَّاصِحِينَ اعراف(79)

79- صالح هم از آنها رو گردان شد و (بمردگان خطاب كرده گفت:) اى قوم بحق سوگند من آنچه شرط بلاغ و ابلاغ پيام و رسالت پروردگارم بود بجاى آوردم و بخير خواهى شما نصيحت نمودم لكن شما (مردمى بوديد) كه نصيحتگذاران و خير خواهان را دوست نميداشتيد

خوب اینجا هم حضرت صالح خطابش به مردگان هست چون این خطاب بعد از نزول عذاب و بعد از مردن و هلاکت قومش هست

شما که ادعا دارید خطاب کردن مردگان و طلب از آنها شرک هست این آیات را چگونه توجیه میکنید؟

گرچه شما سلفی ها حق تاویل ندارید چون بر اساس مبنای شما سلفی ها باید به ظاهر آیات استناد کرد و از هر نوع تاویل اجتناب نمود

[=Arial Black]اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

[=Arial Black]بسم الله الرحمن الرحیم

[=Arial Black]السلام علیک یا محمد بن علی(ع)

[=Arial Black]السلام علیک یا اباصالح المهدی(عج)

[=Arial Black]

ohfreedom;284977 نوشت:
من کی این حرف را زدم؟؟؟

ohfreedom;284977 نوشت:

[=Arial Black]کی گفتم در آیه 154 بقره این چنین آمده؟؟؟
[=Arial Black]مجید جان، دلبندم، منظور ما:
[=Arial Black]وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّـهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ ﴿آل عمران: ١٦٩﴾ بوده است...

[=Arial Black]کسی که توسل رو به شکل توصل می نویسد

[=Arial Black]مطمئنی رو به شکل مطمعنی می نویسد ارزش بحث کردن ندارد

[=Arial Black]یک کم اگر دقت داشته باشید من یک مقاله درج کردم در جواب به افکار شما...افکار ضاله....
[=Arial Black]http://www.askdin.com/thread23931-7.html#post284543

[=Arial Black]منبع مقاله رو هم همون اول بحث نوشتم

ohfreedom;284977 نوشت:

[=Arial Black]الله گواه باش


[=Arial Black]خوب...شما که پسر ابن تیمه هستید....پسر معاویه هستید حتما هم منظورتان از گواه بودن....همون خدایی است که ابوی ملعون و ضاله شما درک کرده است:

[=Arial Black]این خدایی است که ابن تیمه شناخته است:

[=Arial Black]دوستان شیعه دقت داشته باشید که خدای این جور افراد چه طور هست:

[=Arial Black]شما هم .لطف کن این ها را یادداشت کن تا بعدا به دردت بخوره

[=Arial Black]خدای ابن تیمه را بشناسیم و به تبع خدای این اقای طرفدار ابن تیمه،چون شما پدر معنوی اش این ابن تیمه ناصبی هست:

[=Arial Black]خدا جوانی بی ریش و مو فرفری:

[=Arial Black]خدا صورتی بدون مو و موهایی فرفری :

[=Arial Black]یکی از دوستانمان در فضای نت این رو با تصویر هم گذاشته ست:

[=Arial Black]14mah.parsiblog.com


[=Arial Black]

[=Arial Black]بيان التلبيس الجهميه ج7ص290

[=Arial Black]انگشتان خدا سرداست:

[=Arial Black]همان.ص206

[=Arial Black]خدالباس کوتاه می پوشد و کفش های کتانی طلایی می پوشد

[=Arial Black]همان 194

[=Arial Black]قلب های بنی ادم بین انشگتان خداست:

[=Arial Black]الفتوی الحمویه الکبری ص175 و176

[=Arial Black]خداوند دست و صورت وچشم دارد:

[=Arial Black]بیان تلبیس الجهمیه-ج2-528

[=Arial Black]خدای سه دست:

[=Arial Black]مجموعه الفتاوی-ج4..ص58و59

[=Arial Black]خدای این تیمه و به تبع خدای این آقا (چون پدرش ابن تیمه است) بر چه سوار می شود:

[=Arial Black]خدای پشه سوار:

[=Arial Black]بیان تلبیس الجهمیه-ج1-568

[=Arial Black]الاغ سوار:

[=Arial Black]بیان تلبیس الجهمیه-ج7-234و235

[=Arial Black]خدای سواربر بز کوهی

[=Arial Black]الفتوی الحمویه الکبری..ص7..207تا209

[=Arial Black]خدای این تیمه و به تبع خدای این آقا (چون پدرش ابن تیمه است) کجاست:

[=Arial Black]میان ابر است:

[=Arial Black]مجموعه الفتوی.ج2.ص168

[=Arial Black]ناله عرش از سنگینی خدا

[=Arial Black]مجموعه الفتاوی.ج16.ص241

[=Arial Black]خدای این تیمه و به تبع خدای این آقا (چون پدرش ابن تیمه است) چه کاره است:

[=Arial Black]اهل توپ بازی کردن:

[=Arial Black]مجموعه الفتاوی..ج5...ص188

[=Arial Black]فوتبالیست هست ..خدای ابن تیمه....شما ها ید طولایی در بستن دروغ به همه دارید حتی خدا

[=Arial Black]وقتی از خدا نمی ترسید به هر کسی دروغ می گید

[=Arial Black]خلایق روی انگشتان خداوند:

[=Arial Black]یعنی ابن تیمه خودش روی انگشت حس کرده است:

[=Arial Black]مجموعه الفتاوی..ج5...ص188

[=Arial Black]خدا پنجه هاش رو باز و بسته می کند،

[=Arial Black]مجموعه الفتاوی..ج5...ص188

[=Arial Black]شما هایی که این طور خدا را میشناسید و بزرگان دینی شما ابن تیمه است....از خدا نمی ترسید و دروغ میگویید

[=Arial Black]حالا بماند که ابن تیمه ملعون چه توهین هایی به نبی مکرم اسلام(ص) و اهل بیت(ع) کرده است


[=Arial Black]وقتی دید ابن تیمه و طرفدارانش به خدای عالم این باشد

[=Arial Black]یعنی این طرف دین ندارد

[=Arial Black]لذا معلوم شد که تمام توجیهات شما از قبیل سندضعیف است و توسل (..) هست و در کتاب پیدا نکردید و ............همه به همون عقیده ذاتی شما به خدا بر می گردد!!!!!!!


ohfreedom;283838 نوشت:
شما که نماز می خوانید و می گویید: ایاک نعبدو و ایاک نسعین شما که در نمازتان می گوئید تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری می جویم... توصل به مردگان صحیح است؟

سلام علیکم به دوستان گلم
باز هم حرف بی منطق از این آقا
اولا: اگر برداشت شما از ایاک نعبد و ایاک نستعین صحیح باشد ، فرقی نمی کند که پیش زنده برویم یاری بجویم یا مرده ، چون هر دو غیر خدا هستند
ثانیا:توسل با سین است نه صاد
ثالثا: شما وقتی می روی اداره از رئیس اداره خواسته ای داری ،آیا این با ایاک نعد وایاک نستعین منافات دارد؟؟
ohfreedom;283838 نوشت:
یادتام بیاورم که الله در قرآن در مورد کفار مکه می فرماید: آنها هم به خدا اعتقاد داشتند، ولی برای حاجتشان توصل به دون الله می کردند!!!؟؟؟

باز عرض کنم توسل نه توصل
اما منظور خداوند این است که آنها از غیر خداوند می خواستند وغیر خدا را مستقل می دانستند ولی ما ائمه را مستقل نمی دانیم بلکه آنها نزد خداوند می روند وحاجت ما را درخواست می کنند
ohfreedom;283838 نوشت:
حضرت محمد به کدام جسد و قبر توصل کرد؟ مثال بزنید. حضرت علی بر سر کدام قبر رفت و از آن حاجت خواست؟؟؟

توسل نه توصل
حضرت محمد اشرف مخلوقات است ،در توسل به کسی توسل می کنند که از توسل کننده مقربتر و وجیه تر نزد خداوند باشد حضرت محمد پیش چه کسی توسل کنند که از خودشان بالاتر باشد ؟؟؟ کسی از ایشان بالاتر نیست؟
ohfreedom;283915 نوشت:
برادر من شما یک آیه از فرآن بیاور که در آن الله فرموده است: برای درخواست و اجابت دعا نزد من توصل به مردگان جایز است

شما یک آیه بیارو که گفته باشد نماز صبح دو رکعت است
شما یک آیه بیاور که گفته باشد بعد از من به حل وعقد مراجعه کنید
شما یک آیه بیاور که گفته باشد صحابه از من چک سفید دریافت کرده اند وهر غلطی کردند ماجورند تازه اگر اشتباهی کردند و 19000نفر را به کشتن دادند ثواب هم می برند

ohfreedom;283920 نوشت:
گرچه این حدیث در نقل فضایل ابوبکر است، اما بعضی از اهل سنت آن را غلو می دانند و آن را رد می کنند. در ثانی به نظر شما با صحیح بودن این حدیث خیلی از گفته های اهل شیعه در مورد ابوبکر صدیق -رض- زیر سئوال می رد.

اولا: شما که در تاپیک های دیگر گفتید شیعه غلو می کند و اهل سنت اهل غلو نیست ، درباره ابابکرهم شیعه غلو کرده
ثانیا : بارها گفته ام ولی از انجا که بنایت بر قبول نکردن است ، تکرار می کنی
برای صدمین بار
ما که به یک حدیث از کتابهای شما استناد می کنیم نه اینکه آن حدیث را قبول داریم بلکه می گویم خودتان هم این حرفها را دارید ، مثلا می گویم عمر هم توسل کرده ، نه اینکه کار عمر پیش ما حجت باشد ، می گویم عمرکه مورد قبول شما است ، توسل کرده است
شما نمی توانی بگویی اگر شما عمر را قبول داری پس باید همه کارهای او را قبول کنی
نه بنده عمر را قبول ندارم ولی به حرفهای وی در مناظرات استناد می کنم
این مطب را بری صدویکمین بار تکرار کردم
ohfreedom;283920 نوشت:
پیرمرد این داستان شخص زنده را واسطه کرده و نه شخص مرده را

وقتی به غیر خدا توسل کردن شرک باشد مرده و زنده فرق نمی کند هر دو شرک است ، مثلا سجده بر غیر خدا حرام است ، چه به انسان زنده چه به قبر
اگر توسل شرک باشد کار این اقا نیز شرک می شود
ohfreedom;283920 نوشت:
پیرمرد نگفت ای ابوبکر مرا بینا کن!!! گفت یا الله به حرمت ابوبکر مرا بینا کن!!!

ما هم می گوییم
یا وجیها عندالله اشفع لنا عندالله در دعای توسل
ohfreedom;283922 نوشت:
نقل نمایش پست ها نوشته اصلی توسط : روح بخش خداوند که می خواهد توبه آدم را بپذیرد چرا باید به او کلماتی را القاء کند؟ این کلمات چه بودند؟ بروید از علمایتان بپرسید. آنها به شما خواهند گفت: نام محمد و آل محمد بودند. این مطلب در قرآن آمده؟ زیرا این سخن مربوط به اوایل خلقت است پس جز الله کسی از آن خبری نداشته

دوستی چنین فمایش کرده ، جواب داده ای
ohfreedom;284112 نوشت:
شما میدانید که در جنگ احد، مسلمانها در آغاز پیشروی کردند آنها حضرت محمد را در خط آخر جنگ نگه داشته بودند تا به ایشان آسیبی نرسد و ابوبکر در خط مقدم بود که ناگهان خالد بن ولید رضی الله عنه ( که هنوز مسلمان نشده بود) از پشت سر حمله کرد و ناگهان خط آخر شد خط مقدم و جان حضرت محمد به خطر افتاد! حضرت ابوبکر میگوید برگشتم (و شیعه در پرانتز نوشته و تفسیر کرده بعد از فرار برگشتم) اما درست این است که منظورابوبکر این بود که از خط مقدم برگشتم و دویدم بطرف رسول الله تا او را حفظ کنم. و مرد دیگری را هم دیدم که مثلا پرنده تیز میدود خیال کردم از مشرکین است که دیدم نه ابوعبیده است یعنی اینها در خط مقدم بودند برگشتند دویدند تا به خط آخر رسیدند تا رسول الله را دریابند زیرا خط آخر با حمله خالد از عقب شده بود خط مقدم.....

عجب ، حضرت علی علیه السلام که همیشه در خط مقدم بود زخمهای فراوانی در احد برداشت ولی ابابکر در خط مقدم بود و هیچ ضربه نخورد
حضرت محمد در خط آخر زخمی شد ولی ابابکر که هم در خط مقدم بود و هم خط آخر خون از دماغش نیامد
بخندم یا گریه کنم به این تحریف اسناد تاریخی
برگشت یعنی چه ؟ یعنی فرار کرده بود برگشت
ohfreedom;284179 نوشت:
وَمَا يَسْتَوِي الْأَحْيَاءُ وَلَا الْأَمْوَاتُ ۚ إِنَّ اللَّـهَ يُسْمِعُ مَن يَشَاءُ ۖ وَمَا أَنتَ بِمُسْمِعٍ مَّن فِي الْقُبُورِ ﴿النحل - ٢٢﴾ الله می فرماید: و زندگان و مردگان یکسان نیستند و خداست که هرکه را بخواهد شنوا می کند و تو کسانی را که در گور هستند نمی توانی شنوا سازی!!!

بله خداوند می تواند کسانی که در گور هستند شنوا کنند وما می گویم خداوند ائمه را شنوا کرده ، نمی گوییم ما آنها را شنوا کرده ایم که این آیه را آورده ای
ایه تایید حرف ماست نه رد حرف ما
ohfreedom;284179 نوشت:
بله زنده اند، اما در نزد الله و نه در نزد اهل زمین، اگر چنین بود همسران شهدا هرگز نباید ازدواج کنند چرا که شوهرشان زنده است!!! آنها نزد الله زنده هستند

اگر این حرف شما درست باشد ما هم نزد خداوند آنها را می فرستیم
تا بحال کسی از شیعه سراغ دارد که برود به عتبات عالیات و بگوید مثلا یا حضرت علی برو پیش بوش و واسطه شما به ما حمله نکند ، برو پیش فلانی بگو من چک من را برگشت نزند
شیعه می گوید مثلا یا حضرت علی من بدهکارم ، چون پیش خداوند مقرب هستی این مشکل مالی بنده رابر طرف نما

ohfreedom;284376 نوشت:
نقل نمایش پست ها نوشته اصلی توسط : حسن69 خداوند در سوره‌ی مائده می فرماید: « يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَابْتَغُواْ إِلَيهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُواْ فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»- اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد از خدا پروا كنيد و به او [توسل و] تقرب جوييد و در راهش جهاد كنيد، باشد كه رستگار شويد. با سلام برادر من اولا که توسل در این آیه نیست، الله می فرماید تقرب بجوبید... اگر از کودکی 5 ساله هم راه ها تقرب به خدا را بپرسی می گوید نماز و روزه و زکات و... هستند...

اثبات شی نفی ما ادا نمی کند
یعنی اینکه شما گفته اید مانع بقیه شقوق تقرب نمی شود
کما اینکه فرزندان یعقوب از یعقوب خواستند واسطه شود
زنده و مرده هم فرقی ندارد چون شرک شرک چه به مرده چه به زنده
راستی اگر مرده اند ؟ چرا شما در نماز می گوید السلام علیک ایها النبی ورحمه الله وبرکاته
مگر پیامبر العیاذ بلله می شنود که شما سلام می دهید
ohfreedom;284376 نوشت:
شما آیه قرآن بیاور که الله فرموده توسل به مردگان جایز است. چرا از آوردن حتی یک آیه عاجز هستید؟؟؟

شما یک ایه از قران بیاور که نماز صبح دو رکعت است چرا عاجزی؟
شما یک ایه از قران بیاور که جانشین پیامبر توسط سقیفه نشینان تعیین می شود چرا عاجزی ؟
مردحسابی ؟
وقتی خداوند می فرماید اطیعو الله واطیعو الرسول یعنی آنچه در قران نیست از رسول بپرسید ، همه چیز که در قران نیامده، بعد از رسول هم از اولی الامر نه صحابه و خلفا
ohfreedom;284376 نوشت:
پس اقرار کردید که آیه ای در باب توسل به مردگان وجود ندارد، اگر داشت می آوردید...

پس اقرار کردی که ایه ای درباره جانشین پیامبر توسط سقیفه نشینان نست وگرنه می آوردی
پس اقرار کردی که ....
اینقدر بچه گانه بحث نکن
چند سال داری ؟؟؟
ohfreedom;284376 نوشت:
در ثانی خوب بخوان الله چه فرموده: اللَّـهُ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ ۚ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ ۚ لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ ۗ مَن ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِندَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ ۚ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ ۖ وَلَا يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ ۚ وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ ۖ وَلَا يَئُودُهُ حِفْظُهُمَا ۚ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ ﴿بقره-٢٥٥﴾ شفاعت فقط و فقط به اذن الله و در دست الله است...

الا باذنه
ما می گوییم ائمه به اذن خداوند شفاعت می کنند نه خودشان مستقل

ohfreedom;284389 نوشت:
«تعاهدوا امر الصلاة‌ و حافظوا علیها و استکثروا منها و تقربوا بها فانها ..... «مردم‌! نماز را برعهده‌ گیرید و آن‌ را حفظ‌ کنید، زیاد نماز بخوانید و با نماز خود را به‌ خدا نزدیک‌ کنید..... نهج البلاغه خطبه 199 بهترین‌ و نزدیک‌ترین‌ راه‌هایی‌ که‌ انسان‌ می‌تواند به‌ خالق‌ خویش‌ برسد، در خطبه‌ 110 آن‌ حضرت‌ بیان‌ شده‌ است‌. «ان‌ افضل‌ ما توسل‌ به‌ المتوسلون‌ الی‌ الله‌... و اقام‌ الصلوة‌ فانها الملة‌» «بی‌گمان‌ برترین‌ وسیلة‌ پیوستگی‌ پیوستگان‌ به‌ خدای‌ سبحان‌ عبارت‌ است‌ از: برپا نمودن‌ نماز به‌ عنوان‌ آیین‌ امت‌». «الصلاة‌ قربان‌ کل‌ تقی‌». حضرت‌ علی‌(ع‌) فرمودند: نماز موجب‌ نزدیکی‌ هر پارسایی‌ به‌ خداست‌. نهج البلاغه حکمت 136 حضرت علی -رض- در این 3 خطبه بهترین وسیله برای نزدیکی به الله را نماز می داند... نمی گوید من (به عنوان ائمه) بهترین وسیله ام!!! می گوید نماز بهترین وسیله است... پس نتیجه اینکه منظوراز آیه فوق نماز، روزه، زکات و خیرات و... هستند بهترین دلیل هم فرمایشات حضرت علی -رض- است که بهتر از من و شما قرآن را می داند

اثبات شی نفی ما ادا نمی کند قبلا توضیح داده ام
ohfreedom;284392 نوشت:
الله نفرموده که در نزد شما زنده اند... فرموده در نزد من زنده اند... این یعنی برای ما مرده اند، ولی برای الله زنده اند. الله وقتی می گوید نزد من زنده اند و روزی دارند، یعنی مانند مردگان عادی نیستند و بالاترند. در این هیچ شکی نیست... اما آیا آیه ای از قرآن داریم که الله بگوید به مردگان یا شهدا یا قبور یا... توسل کنید؟؟؟ جز انبیا آن هم در زمان حیات آیا الله آیه ی دیگری فرستاده و ما را به چیز دیگری امر کرده؟؟؟

ما هم انها را نزد ارباب دنیا نمی فرستیم نزد خداوند می فرستیم ، قبلا توضیح داده ام

ohfreedom;284409 نوشت:
ما می گوئیم از مرده چیزی طلب نکن، از الله بخواه. 1- ما می گوئیم اگر بروید بر سر قبر شریف حضرت علی و بگویی: یا علی بیمارم را درمان کن بدعت است. 2- بهتر نیست بگوئیم یا الله بیماریم را شفا ده؟ 3- البته بعضی علما می گویند اگر بگوییم: یا الله تو را به جایگاه علی -رض- سوگند شفایم بده اشکالی ندارد. مشکل ما فقط با مورد اول است که مستقیم از شخص مرده در خواست کنیم.ما با مورد دوم و سوم مشکلی نداریم برادر...

در زمان عمر مردم دچار قحطی و خشکسالی شدند، مردی کنار قبر پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و گفت ای رسول خدا مردم نابود شدندف از خداوند برای امتت طلب باران کن، رسول خدا صلی الله علیه و آله در عالم خواب به آن مرد فرمود: نزد عمر برو و از جانب من به او سلام برسان و بگو: بزودی باران خواهد آمد و سیراب خواهید شد، و بگو: کیسه سخاوت را گسترده ساز. آن مرد ماجرای خوابش را برای عمر نقل کردف قطرات اشک از چشمان عمر جاری شد و گفت: خداوندا کوشش و جدیت کردم، ولی همیشه ناتوان و عاجز بودم. « دلائل النبوة للبیهقی: 7/47، باب ما جاء فی رؤیة النبی صلی الله و علیه و‌‌ آله فی المنام، المصنف لابن ابی شیبة : 7/482ف تاریخ دمشق: 44/346 و 56/489، الاستیعاب: 3/1149، تاریخ الاسلام: 273، احداث سنة ثلاث و عشرین، البدایة و النهایة: 7/105، واقعة سنة ثمانی عشرة، الاصابة: 6/216، فتح الباری: 2/412، باب سوال الناس الامام الاستسقاء اذا قحطواف و کنزالعمال: 8/431.
ابن حجر در فتح الباری و ابن کثیر در البدایة و النهایة می گویند: اسناد روایت صحیح است. «فتح الباری: 2/ 412، فی باب سوال الناس الامام الاستسقاء اذا قحطواف قائلا : « و روی ابن ابی شیبة باسناد صحیح»، و البدایة و النهایة: 7/105ف فی واقعة سنة ثمانی عشرة، قائلا : «و هذا اسناد صحیح».

ابن حجر می نویسد: مردی که خوابد دیده بود بلال بن هلال از اصحاب رسول اکرم صلی الله علیه و آله بود. «فتح الباری: 2/ 412.


ohfreedom;284411 نوشت:
نقل نمایش پست ها نوشته اصلی توسط : Beroz انها حی هستند و حی می مانند و نمی ميرند انها نا محدودند مانند خدا

این حرف مورد تایید شیعه نیست ، ناحدود فقط خداوند است و بس
ohfreedom;284977 نوشت:
پس شما قبول کردید که در اسلام و زمان پیامبر توسلی وجود نداشته!!! خوب سئوال: مقام حضرت محمد-ص- بالاتر است یا حضرت علی-رض- یا حصرت نقی-رض-؟؟؟ پس بهتر از ائمه 12 گانه شما هم در این دنیا بوده...

نه قبول نکردیم بلکه هزاران دلیل بر آن داریم
ohfreedom;284977 نوشت:
الله می فرمایند: وقتی به مشرکان مکه می گوئیم چرا غیر خدا را می خوانید، می گویند ما الله را می پرستیم، اما با غیر الله می خواهیم به الله نزدیک شویم!!!

چوب وسنگ نزد خداوند وجیه نیستند وابرو ندارند ولی یعقوب و پیامبر ما و ائمه پیش خداوند وجیه هستند
فرق بت پرستان با شیعه این است ، اگر چنین باشد شما هم بت پرستید چرا جلد قران را می بوسید ، کاغذ وچرم که بوسیدن ندارد
ohfreedom;284977 نوشت:
وقتی آیه قرآن باشد دیگر ابن تیمیه ای شرعیت ندارد... سئوال من را با سئوال جواب دادید. این من بودم که گفتم آیه ای بیاورید که توسل به دون الله در آن مجاز است... در ثانی من 8 آیه تقریبا آوردم که توسل فقط و فقط با الله است و نه غیر الله، خوب این جواب خوبی برای شماست؟
ohfreedom;285005 نوشت:
قربون اسلامتون و سوادتون، به پدر این رو می گن، پدری که زنده است!!!

قربان اسلام شما و سواد شما که توسل را می نوسید توصل
اسلام به ذات خود ندارد عیبی
هر عیب که هست از مسلمانی شماست

ohfreedom;284419 نوشت:

برادر من
هیچ کس منکر این نیست که شهدا نزد خداوند زنده اند...

[=Microsoft Sans Serif]بسم الله
يا علي ع
..................
داداش برادر گل گلاب تك من چي بگم به تو مگر ما الان زنده هستيم نزد كسي ديگر زنده هستيم .
تو ميگي شهيدان در نزد خدا زنده هستن ما هم در نزد خدا زنده هستيم غير از اين است بگيد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/
.................
:Gig:

ohfreedom;285068 نوشت:
عمر-رض- این را نگفته بلکه دقیقا برعکس گفته حضرت عمر-رض- در زمان قحطی نزد عباس عموی پیامبر رفت، و گفت ما در زمانی که پیامبر زنده بود به او متوسل می شدیم، حال که او دیگر زنده نیست به نزد تو می آئیم تا برایمان دعایی کنی!!!
ohfreedom;285068 نوشت:
عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ أَنَّ عُمَرَ بْنَ الْخَطَّابِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ كَانَ إِذَا قَحَطُوا اسْتَسْقَى بِالْعَبَّاسِ بْنِ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ فَقَالَ اللَّهُمَّ إِنَّا كُنَّا نَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ بِنَبِيِّنَا فَتَسْقِينَا وَإِنَّا نَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ بِعَمِّ نَبِيِّنَا فَاسْقِنَا قَالَ فَيُسْقَوْن . صحيح بخاري ، ج2 ، ص16 ، ح1010 ، كتاب الإستسقاء ، باب 2 ، باب سؤال الناس الإمامة استسقاء اذا قحطوا . و ج4 ، ص209 ، ح3710 ، كتاب فضائل الصحابة ، باب 11، باب ذكر عباس بن عبد المطلب .

اگر شرک باشد که مرده وزنده ندارد
یکی می گوید سجده به غیر خدا حرام است
یکی می گوید دیروز دیدم خود به فلان شخص سجده کردی
جواب می دهد او زنده بود، قبر نبود ، اشکال ندارد
شما می گوید از غیر خدا خواستن با ایاک نعبد وایاک نستعین منافات دارد
مامی گویم پس چرا فرزندان یعقوب از یعقوب خواستند
پس چرا عمر از پیامبر خواست واز عباس خواست اگر چه کار عمر حجت نیست
شما می گوید انها زنده بودند ؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!
با این استناد می توان به انسان زنده سجده کرد
و نکته پایانی بنده
دکتر سید محمد تیجانی از اهالی تونس که از اهل تسنن و مالکی بود و شیعه شده و چندین کتاب پیرامون حقانیت تشیع نوشته در یکی از کتاب هایش به نام «ثمّ اهتدیت» می نویسد: به نجف اشرف سفر کردم، و توسط یکی از دوستانم به محضر آیت اللّه العظمی سید محمد باقر صدر(17) رسیدم نخست از ایشان پرسیدم: علمای سعودی می گویند دست بر قبر کشیدن و توسل به صالحین و تبرّک جویی از آنان، شرک به خدا است، نظر شما چیست؟ آیت اللّه صدر فرمود: «هرگاه دست کشیدن بر قبر و توسّل جستن به این نیت باشد که آن ها(بدون اذن خدا) نفع و ضرر می رسانند چنین کاری شرک است، ولی مسلمانان یکتاپرست می دانند که تنها خدا نفع و ضرر می رساند، و اولیاء خدا وسیله و واسطه هستند، بنابراین با این نیت که آنها واسطه هستند هرگز شرک نیست. همه مسلمین از سنّی و شیعه از عصر رسول خدا(ص) تا کنون در این امر اتفاق نظر دارند. به استثنای وهّابیان که در قرون جدید پیدا شده اند(18) و بر خلاف اجماع مسلمین رفتار می نمایند. و دست بر قبر کشیدن و توسل به اولیاء خدا را شرک می دانند.» آنگاه فرمود: مرحوم سید شرف الدّین (محقق بزرگ اسلامی، صاحب کتاب ارزشمند المراجعات) در عصر سلطنت عبدالعزیز سعودی، توسط او به مناسبت عید قربان دعوت شد، آقای شرف الدین این دعوت را پذیرفت و نزد عبدالعزیز سعودی رفت، و یک جلد قرآن که دارای جلدی پوستین بود به شاه عربستان(عبدالعزیز) هدیه کرد، شاه آن را گرفت و بوسید و به عنوان احترام بر پیشانی خود گذاشت. سید شرف الدین از این فرصت استفاده نمود و ناگهان گفت: «ای شاه! چرا این جلد را می بوسی و این گونه از آن احترام می نمایی، با این که این جلد چیزی جز پوست بز نیست؟» شاه گفت: غرض من از بوسیدن جلد، قرآنی است که در داخل آن قرار دارد، نه خود جلد. آقای شرف الدین بی درنگ فرمود: احسنت ای پادشاه! ما شیعیان نیز وقتی پنجره یا اطاق قبر پیامبر(ص) را می بوسیم،می دانیم که آهن نمی تواند کاری کند، غرض ما آن کسی است که ماورای این آهن ها و چوب ها است. ما می خواهیم به رسول خدا(ص) احترام کنیم همان گونه که شما با بوسیدن پوست بز، به قرآن کریم احترام کردی. شاه سخن شرف الدین را پذیرفت، و حاضران تکبیر گفتند، در آن سال او اجازه داد که از تبرک جویی به قبر رسول خدا(ص) جلوگیری نکنند.

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا محمد بن علی(ع)

السلام علیک یا اباصالح المهدی(عج)

ohfreedom;285005 نوشت:
واقعا در منطق شما ائمه وسیله نزدیکی به خدا است؟؟؟

ohfreedom;285005 نوشت:

پس یادآور می شوم که حضرت علی فرموده:

«تعاهدوا امر الصلاة‌ و حافظوا علیها و استکثروا منها و تقربوا بها فانها .....
«مردم‌! نماز را برعهده‌ گیرید و آن‌ را حفظ‌ کنید، زیاد نماز بخوانید و با نماز خود را به‌ خدا نزدیک‌ کنید.....
نهج البلاغه خطبه 199

بهترین‌ و نزدیک‌ترین‌ راه‌هایی‌ که‌ انسان‌ می‌تواند به‌ خالق‌ خویش‌ برسد، در خطبه‌ 110 آن‌ حضرت‌ بیان‌ شده‌ است‌. «ان‌ افضل‌ ما توسل‌ به‌ المتوسلون‌ الی‌ الله‌... و اقام‌ الصلوة‌ فانها الملة‌» «بی‌گمان‌ برترین‌ وسیلة‌ پیوستگی‌ پیوستگان‌ به‌ خدای‌ سبحان‌ عبارت‌ است‌ از: برپا نمودن‌ نماز به‌ عنوان‌ آیین‌ امت‌».

«الصلاة‌ قربان‌ کل‌ تقی‌». حضرت‌ علی‌(ع‌) فرمودند: نماز موجب‌ نزدیکی‌ هر پارسایی‌ به‌ خداست‌. نهج البلاغه حکمت 136

حضرت علی -رض- در این 3 خطبه بهترین وسیله برای نزدیکی به الله را نماز می داند...
نمی گوید من (به عنوان ائمه) بهترین وسیله ام!!!
می گوید نماز بهترین وسیله است...
پس نتیجه اینکه منظوراز آیه فوق نماز، روزه، زکات و خیرات و... هستند
بهترین دلیل هم فرمایشات حضرت علی -رض- است که بهتر از من و شما قرآن را می داند

قربون اسلامتون و سوادتون، به پدر این رو می گن، پدری که زنده است!!!
در اینجا هم حضرت یعقوب زنده است،
شما دارید به مردگان متوسل می شوید...
فکر کنم درک و فهمش یکم سخته
ظاهرا موضوع کمی برای شما سنگینه

این را هم وهابی ها می گویند:
پس یادآور می شوم که حضرت علی فرموده:

«تعاهدوا امر الصلاة‌ و حافظوا علیها و استکثروا منها و تقربوا بها فانها .....
«مردم‌! نماز را برعهده‌ گیرید و آن‌ را حفظ‌ کنید، زیاد نماز بخوانید و با نماز خود را به‌ خدا نزدیک‌ کنید.....
نهج البلاغه خطبه 199

بهترین‌ و نزدیک‌ترین‌ راه‌هایی‌ که‌ انسان‌ می‌تواند به‌ خالق‌ خویش‌ برسد، در خطبه‌ 110 آن‌ حضرت‌ بیان‌ شده‌ است‌. «ان‌ افضل‌ ما توسل‌ به‌ المتوسلون‌ الی‌ الله‌... و اقام‌ الصلوة‌ فانها الملة‌» «بی‌گمان‌ برترین‌ وسیلة‌ پیوستگی‌ پیوستگان‌ به‌ خدای‌ سبحان‌ عبارت‌ است‌ از: برپا نمودن‌ نماز به‌ عنوان‌ آیین‌ امت‌».

«الصلاة‌ قربان‌ کل‌ تقی‌». حضرت‌ علی‌(ع‌) فرمودند: نماز موجب‌ نزدیکی‌ هر پارسایی‌ به‌ خداست‌. نهج البلاغه حکمت 136

حضرت علی -رض- در این 3 خطبه بهترین وسیله برای نزدیکی به الله را نماز می داند...
نمی گوید من (به عنوان ائمه) بهترین وسیله ام!!!
می گوید نماز بهترین وسیله است...
پس نتیجه اینکه منظوراز آیه فوق نماز، روزه، زکات و خیرات و... هستند
بهترین دلیل هم فرمایشات حضرت علی -رض- است که بهتر از من و شما قرآن را می داند.

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ . المائدة / 35 .

اي كساني كه ايمان آورده‌ايد ، از خدا بترسيد و براي تقرب به او وسيله‌اي بجوييد .

اين آيه به تمامي مؤمنين دستور مي‌دهد كه به هر وسيله‌اي كه سبب تقرب به خداوند مي‌شود تمسك بجويند ؛ بنابراين تقرب به خداوند بدون وسيله و واسطه‌ امكان ندارد

این جا وسیله بصورت مطلق امده است...یعنی اعم از نماز و ..توسل و ....زکات...حج....

امام علی علیه اسلام هم نگفته وسیله صرفا نماز است ....

کجا حضرت علی علیه السلام گفته صرفا این وسیله ای که این جا آمده است یعنی نماز .

که تو برای خودت نتیجه می گیری هر چیزی هست به جز توسل

نهج البلاغه هم معناش رو اسمشه

تمام سخنان حضرت رو که دارا نیست....یک کم فکر کن...نهج......نهج....

شما ها صرفا آنرا اعمال صالح می دانید

اما ما می گوییم کلمه وسیله مطلق امده....چرا مطلق امده؟

خداوند لعنت کند دشمنان ائمه(ع) را......


امام معصوم(ع) که نگفته فقط نماز وسیله تقرب هست

کسی که توسل رو به شکل توصل می نویسد

کسی که مطمئن را به شکل مطمعن می نویسد

عقلش همان قدر است که می نویسد

این قدر بی سوادی!!!!نمی دونی توسل درسته نه توصل!!!!!

حضرت زهرا(س) هم معصوم خداست،بر همه ائمه (ع) ولایت دارد....

حضرت زهرا سلام الله عليه مي‌فرمايد :

وأحمد اللّه الذي بعظمته ونوره يبتغي مَن في السموات والأرض إليه الوسيلة ونحن وسيلته في خلقه .

تمام آن‌چه در آسمان و زمين هستند ، براي تقرب به خداوند به دنبال وسيله هستند و ما وسيله و واسطۀ خداوند در ميان خلقش هستيم .

شرح نهج البلاغة ، ج 16 ، ص211
السقيفة وفدك ، ص 101
بلاغات النساء ، بغدادي ، ص 14.

خوب این هم سخن معصوم خداست

و از عايشه در بارۀ خوارج نقل شده است كه پيامبر(ص) فرمود :

هم شرّ الخلق والخليقة ، يقتلهم خير الخلق والخليقة ، وأقربهم عند اللّه وسيلة .

شرح نهج البلاغة ، ج2 ، ص267 از مسند احمد ؛ اما اين روايت را دستان امانت‌دار اهل سنت حذف كرده‌اند . و المناقب ، ابن المغازلي ، ص56 ، ح 79.

خوارج ، بدترين خلائق هستند ، آن‌ها را بهترين فرد از ميان خلائق كه نزديك‌ترين وسيله به خداوند هستند ، خواهد كشت .
مراد حضرت علي عليه السلام است .

این چی؟

چرا حذف شده است؟

واقعن امانت دارید

واقعن

اسوه اسلام هستید

نمی دونید تو قرن 21 زندگی می کنید

و از أبي هريره در بارۀ قصۀ حضرت آدم علیه السلام نقل شده است :

يا آدم هؤلاء صفوتي... فإذا كان لك لي حاجة فبهؤلاء توسل، فقال النبي: نحن سفينة النجاة من تعلق بها نجا ومن حاد عنها هلك، فمن كان له إلى الله حاجة فليسألنا أهل البيت .

فرائد السمطين ، ج1 ، ص 36 ح 1 و المناقب للخوارزمي ، ص 318 ، ح 320 .

اي آدم ! اين‌ها ( اهل بيت ) برگزيدگان من هستند ... هر وقت حاجتي داشتي اينها را واسطه قرار بده . پيامبر اسلام (صلي الله عليه وآله وسلم) فرمودند : ما كشتي نجات هستيم ، هر كس سوار اين كشتي شد ، نجات خواهد يافت و هر كس سر پيچي كند ، هلاك مي‌شود ، هر كسي حاجتي به سوي خداوند دارد ، بايد ما اهل بيت را واسطه قرار دهد .

این چی

این منبع شما نیست

این وعده نبی مکرم(ص) هست ،وعده معصوم خدا

و سيوطي نقل مي‌كند كه حضرت آدم علیه السلام به درگاه خداوند چنین استغاثه نمود:

اللهمّ إنّي أسألك بحقّ محمد وآل محمد سبحانك لا إله إلا أنت، عملت سوءً، وظلمت نفسي فاغفر لي إنّك أنت الغفور الرحيم، فهؤلاء الكلمات التي تلقى آدم .
الدر المنثور ، ج1 ، ص 60.

بار خدايا ! از تو درخواست مي‌كنم به حق محمد و آل محمد كه تو پاك و منزهي و غير از تو خدايي نيست ، من كاري بدي كردم و به خود ظلم نمودم ؛ پس مرا ببخش كه تو بخشنده و مهربان هستي ... .

مدعی شدی سند رو پیدا نکردی!!!!!!!!!!عین قبل.....ففررت عمر رو هم پیدا نکردی هنوز؟


همون صحیح بخاری چند نوع چاپ موجود است؟

18نوع من شنیدم در قم وجود دارد

بعد از همون سایتی که من خودم برات سند اوردم ....شیعه را متهم به جعل و اهل صوفی و غیره دانستی

حالا به همون سایت تمسک کردی و کتاب دانلود می کنی؟

ohfreedom;285005 نوشت:
قربون اسلامتون و سوادتون، به پدر این رو می گن، پدری که زنده است!!!

ohfreedom;285005 نوشت:

در اینجا هم حضرت یعقوب زنده است،
شما دارید به مردگان متوسل می شوید...
فکر کنم درک و فهمش یکم سخته
ظاهرا موضوع کمی برای شما سنگینه

همچنين آيات بسياري در قرآن كريم وجود دارد كه توسل به غير خداوند را مشروع مي‌داند ؛ از جمله :

يَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَاطِئِينَ . يوسف / 97 .

گفتند: «اى پدر ! براى گناهان ما آمرزش خواه كه ما خطاكار بوديم »
در اين آيه خداوند داستان برادران حضرت يوسف عليه السلام را يادآوري مي‌كند كه آن‌ها بعد از پيشيماني از كردارشان به پيش حضرت يعقوب عليه السلام آمدند و از او كه پيامبر خدا بود درخواست كردند كه از خداوند براي آن‌ها طلب بخشش كند . حضرت يعقوب هم نگفت كه چرا خودتان مستقيماً سراغ خداوند نمي‌رويد و به من متوسل شده‌ايد ؛ بلكه به آن‌ها وعده داد كه از خداوند براي آن‌ها طلب بخشش خواهد كرد :
قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّي إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ . يوسف / 98 .
گفت : « به زودى از پروردگارم براى شما آمرزش مى خواهم ، كه او همانا آمرزنده مهربان است » .
همچنين خداوند در آيۀ 64 سورۀ نساء مي‌فرمايد :
وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِيمًا .
و اگر آنان وقتى به خود ستم كرده بودند ، پيش تو مى آمدند و از خدا آمرزش مى خواستند و پيامبر [ نيز ] براى آنان طلب آمرزش مى كرد ، قطعاً خدا را توبه پذيرِ مهربان مى يافتند .

اين آيه نشان مي‌دهد كه بايد براي طلب بخشش از خداوند واسطه و وسيلۀ آبروداري را پيدا كرد تا خداوند به خاطر او حاجات انسان را برآورده سازد .

سلام دوستان اين از ايجا جواب ميديم ميره يك جاي ديگر دوباره سوال ميكند
اينجااثبات توانایی مردگان از منظر قرآن وسنت(كارشناس:صدرا)
ما نفهميديم كجا بايد جواب اينو بديم از اينجا ميره اونجا از اونجا به اينجا
...............
ohfreedomاگر حرفي داري همينجا بزن

چرا جواب های بنده رو نمی دهید این قدر تاپیک زدم
این طوری نیست
بحث این گونه نیست
شما هر چه از منابع ما می اوریم می رویم نگاه می کنیم
بروید نگاه کنید چرا تعصبی هستی ؟؟

عبدالرسول;285074 نوشت:
خوب جناب ohfreedom باز برگشتید اما باز هم دست خالی !!!

عجب اعتماد به نفسی داری شما!!!
عبدالرسول;285074 نوشت:
بله دوستان متوجه می شوید که این عزیز چگونه سخن خود را هر بار تغییر میدهند.

بالاخره ما نفمیدیم توسل کلا باطل است و یا نه توسل فقط به مرده باطل است ؟

به کدام حرفتان استناد کنیم ، به ما بگویید جناب ،

حالا معلوم شد که چه کسی گاف داده است !!!

یک مطلب دیگر و آنه اینکه شما ادعایی کرده اید که من اثر این ادعا را در این تاپیک ندیدم ، 8 آیه در رد توسل ؟؟؟

کو کجاست ؟؟؟ ما که به جز رنگ عوض کردن در این سایت چیزی از شما ندیدیم !!!

فکر کنم مشکل شما جای دیگری است.
اگر کمی متن های من را می خواندی الان به جای شاخ کشیدن سربه زمین می انداختی...

عبدالرسول;285074 نوشت:
مگر نمی گویی که خداوند می گوید : (( مردگان صدای شما را نمی شنوند )) پس چرا با پیامبر سخن می گویی ؟

جز شیعیان چه کسی سخن می گوید؟؟؟
این صفات خاص شماست...
عبدالرسول;285074 نوشت:
بازهم عجز و لابه بچگانه ، کمی شجاعت داشته باشید ، خارج بحث ها صحبت نکن تا موضوع بسته نشود ، این که فقط برای تو نیست ، این قانون سایت است ، برای همه هم اجرا می شود ، من بمیرم و تو بمیری هم ندارد.
اما در مورد اینکه مرا به تحریف متهم کردید :
برادر بزرگوار بنده به چندین نسخه از نهج البلاغه های موجود مراجعه کردم. حتی به شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید سنی معتزلی هم مراجعه کردم ( خطبه 199 : شرح نهج ج 5 ص 142 ، خطبه 110 :ج 3 ص 256 )، چیزی که نوشتم همان چیزی بود که در اکثر نهج البلاغه های موجود در بازار وجود دارد و تقریبا همه شراحان به این ترتیب شرح زده اند. پس اگر فکر کردید که نهج البلاغه فقط یک چاپ دارد اشتباه کردید ، سخنان مولای متقین از آموزه های وحی بر قلب مولا خبر می دهد.
در ضمن تحریف یعنی اینکه قسمتی از متن را تغییر دهی ، اما من هیچ متنی را تغییر نداده ام ، آنچه که در اکثریت کتب وجود دارد را آوردم . پس الکی اتهام نزنید.
اما یک نکته جالب :
تحریفی نیز در خطبه 110 موجود در دست خودتان وارد شده، مولا علی ( ع ) صراحتا می فرمایند : ((إِنَّ أَفْضَلَ مَا تَوَسَّلَ بِهِ الْمُتَوَسِّلُونَ إِلَى اللهِ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى .. )) . اما (( توسل )) به (( تقرب )) معنی شده است. هر چند در نزد شیعه اصولا هدف از توسل تقرب به خداوند است ، اما با توجه به برخی پست های شما و سخنانی که داشتید بین (( توسل )) و (( تقرب )) تفاوت قائل شدید. لذا بفرمایید که آیا شما توسل را معادل تقرب می دانید و یا اینکه نظر دیگری دارید ؟

و اما برسیم به مطلب اصلی خودمان ( هر چند که همیشه به این منتهی می شود که شما می گویید این ضعیف است و آن دروغ ، جنابعالی در مورد روایت توسل به ریش ابن ابی قحافه می گویید بعضی از اهل سنت آنرا قبول ندارند ، اما در مورد این روایات صحیح مطرح شده توسط عزیزان و حقیر بی پروا می گویید ضعیف ، واقعا عجب منطقی دارید ؟ )
جناب چرا شما هر آنچه را که مخالف عقایدتان باشد ، ضعیف می دانید؟؟؟
بالغ بر 10 بار به شما تذکر دادم که بدون مدرک صحبت نکنید ، این طوری آبروی خودتان و اهل بدعت را بیش از پیش می برید.
این نظر شخصی شماست که روایت ضعیف است. ولیکن بنده با این سخن شما قانع نمی شوم. در این سایت آمده اید تا بحث علمی کنید ، با من قبول ندارم و خودم می گویم ضعیف است و مخالف عقیده ام است راهتان به ترکستان هم نمی رسد. اگر بحث علمی دارید بفرمایید.

لطفا از درز پیش داوری های خودتان در مسائل بپرهیزید. این طوری فقط با حق مبارزه می کنید.
منتظر پاسخ شما در مورد روایت صحیح السند دارمی هستم.
و من الله التوفیق


شما اگر از مردی نشانه ای داشتید اعتراف می کردید که به سایتی که دادم مراجعه کردی و دیدی!!!

این سایت اهالی سنت نیست که می گوئی متنش چنین و چنان است.
کمی اون حضرت مغز -ع- رو به کار بنداز و ببین و بیندیش...
ای الله گواه باش بر دین و منطق اینان که سخن خودشان را هم انکار کردند

حسن69;285114 نوشت:
شما مگر به من اين جمله را نگفتيد.الله به ذات علی شفایم را بده حالا اگر من ميتونم خدارو به ذات علي ع قسم بدم چه چطور نميتونم به علي ع متوسل بشم .

از دین شما ممنونم
حسن69;285114 نوشت:
زنده ي واقعه ي علي ع است ما مرده هستيم .
من ميتونم به علي ع متوسل بشم ولي نمييتونم به يك نفر زنده همين الان متوسل بشم.
پيغمبر خدا حضرت محمد ص هنوز امام حسين ع به دنيا نيامده بود براش نوحه ميخوند.
ديديم كه كسي با تقوا ميخواهد بميره به اهل بيت سلام ميده اينو بزرگان دين هم ديدن و گفتن.
حالا تو ميگويي علي ع نزد خدا زنده است پس چرا يك نفر پنج دقيقه به مرگش سلام ميده به علي ع
ببين 5 دقيقه به مرگ يعني هنوز نمرده.

آبروی اسلام را با این حرف ها بردید...
هرجا فرآن آوردیم به حدیث استناد کردید
بابا یه کلام بگید قرآن رو قبول نداریم.
حسن69;285114 نوشت:
«وَابتغوا اِلیهِ الوَسیلَه» یعنی برای نزدیکی به خداوند به دنبال وسیله باشید. و نیز در جائی دیگر می فرماید:«وَللهِ الأسماءِ الحُسنی فَادعُوهُ بِها» یعنی برای خداوند اسمای حسنایی است، پس به واسطه‌ی آنها خداوند را بخوانید.

اولا که به دفعات توضیح دادیم که بهترین این وسیله ها را حضرت علی -رض- چه دانسته است.
دوما این روایات بی سند شماست که اسما را همان ائمه می داند، ما برای اینها تره هم خورد نمی کنیم...
حسن69;285114 نوشت:
از اين بيشتر بابا قبول كن كه اشتباه ميكردي مشكلي نيست من ميدونم الان مينويسي اي برادر اين توسل به زنده است وخوب شهدا هم زنده هستند.

ای کاش فرق شهدای زنده در نزد الله را با زندگان عینی را می دانستی...
برادر
اگر آنجور که شما می گوئید زنده هستند و می شنوید، پس الله در قرآن دروغ داده که حضرت عیسی بعد از مرگ خود چیزی را نمی دانسته است؟
مگر حضرت عیسی شهید نشد در راه الله؟
پس چرا الله می فرماید:
تا زمانی که زنده بودی بر قوم خود گواه بودی و وقتی که روح از بدنت خارج شد ما بر آنها گواه شدیم؟
وَإِذْ قَالَ اللَّـهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ أَأَنتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِي وَأُمِّيَ إِلَـٰهَيْنِ مِن دُونِ اللَّـهِ ۖ قَالَ سُبْحَانَكَ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أَقُولَ مَا لَيْسَ لِي بِحَقٍّ ۚ إِن كُنتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ ۚ تَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِي وَلَا أَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِكَ ۚ إِنَّكَ أَنتَ عَلَّامُ الْغُيُوبِ ﴿١١٦﴾ مَا قُلْتُ لَهُمْ إِلَّا مَا أَمَرْتَنِي بِهِ أَنِ اعْبُدُوا اللَّـهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ ۚ وَكُنتُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا مَّا دُمْتُ فِيهِمْ ۖ فَلَمَّا تَوَفَّيْتَنِي كُنتَ أَنتَ الرَّقِيبَ عَلَيْهِمْ ۚ وَأَنتَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ ﴿١١٧﴾
و [ياد كن‌] هنگامى را كه خدا فرمود: «اى عيسى پسر مريم، آيا تو به مردم گفتى: من و مادرم را همچون دو خدا به جاى خداوند بپرستيد؟» گفت: «منزهى تو، مرا نزيبد كه [در باره خويشتن‌] چيزى را كه حق من نيست بگويم. اگر آن را گفته بودم قطعاً آن را مى‌دانستى. آنچه در نفس من است تو مى‌دانى؛ و آنچه در ذات توست من نمى‌دانم، چرا كه تو خود، داناى رازهاى نهانى. (۱۱۶) جز آنچه مرا بدان فرمان دادى [چيزى‌] به آنان نگفتم؛ [گفته‌ام‌] كه: خدا، پروردگار من و پروردگار خود را عبادت كنيد، و تا وقتى در ميانشان بودم بر آنان گواه بودم؛ پس چون روح مرا گرفتى، تو خود بر آنان نگهبان بودى، و تو بر هر چيز گواهى. (۱۱۷)

haghjoo;285117 نوشت:
وَ سْئَلْ مَنْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رُسُلِنا أَ جَعَلْنا مِنْ دُونِ الرَّحْمنِ آلِهَةً يُعْبَدُونَ زخرف(45)
و از پيامبرانى كه پيش از تو فرستاده‏ايم بپرس كه: آيا به جاى [خداىِ‏] رحمان معبودانى كه پرستش شوند، قرار داده‏ايم؟! (45)

شما هم به معجزه که خاص پیامبر است بیگانه اید و هم با معنی این آیه؟؟؟
haghjoo;285117 نوشت:
قُلْنا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِها كَذلِكَ يُحْيِ اللَّهُ الْمَوْتى‏ وَ يُريكُمْ آياتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ (73)
پس گفتيم: پاره‏اى از آن [گاو ذبح شده‏] را به مقتول بزنيد [تا زنده شود و قاتل را معرفى كند]. خدا مردگان را اين گونه زنده مى‏كند و نشانه‏هاىِ [قدرت و ربوبيّت‏] خود را به شما نشان مى‏دهد، تا بينديشيد. (73)

والله قسم توی روستای ما به این میگن اعجاز الله
جواز توسل نیست...
haghjoo;285117 نوشت:
خوب دوست عزیز شما که ادعا دارید طلب از هر نوع مرده ای باطل هست چون اونها هیچ ارتباطی به این عالم ندارند چطوری حضرت ابراهیم از مرده های پرندگان(دقت کنید مرده های انسان نبودند بلکه مرده های پرندگان) طلب میکند که به سوی او بروند این خواست از مردگان طبق عقیده شما حتما کار شرک آلودی بود درسته؟

بابا ادامه رو بخون!!!
به اذن الله برخواستند...
خاک بر سر من که از دست یاوه گویی های شما دیوانه نشده ام!!!
haghjoo;285117 نوشت:
خوب اینجا هم حضرت صالح خطابش به مردگان هست چون این خطاب بعد از نزول عذاب و بعد از مردن و هلاکت قومش هست

حضرت ابراهیم هم وقتی می خواست بت ها را بشکند رو به آنها گفت:
تکان بخورید، بخورید، بیاشامید، از خودتان دفاع کنید!!!

پس اینجا هم به عقیده شما بت ها می شنیدند؟؟؟

sayedali;285139 نوشت:
متاسفانه شما یک آدم...هستید

ادب شیعه باید هم اینگونه باشد...
sayedali;285139 نوشت:
خوب...شما که پسر ابن تیمه هستید....پسر معاویه هستید حتما هم منظورتان از گواه بودن....همون خدایی است که ابوی ملعون و ضاله شما درک کرده است:

پسر کاتب وحی رسول الله بودن آرزوی ماست...
آمین...
اما ما فرزند معاویه (به قول شما ملعون) شدیم و اینقدر مودب و یکتا پرستیم...
شما که به قول خودنام فرزند علی هستید کدام گوشه ی زندگیتان بوی علی -رض- را می دهد؟
فحش دادنتان؟
بدهتتان؟
نمازتان؟
لعنت فرستادتان به پدر زن ایشان؟
لعنت کردن برادر زن پیامبر؟؟؟

ممنونم که چهره واقعی شیعه را نشان می دهید...

sayedali;285139 نوشت:
دوستان شیعه دقت داشته باشید که خدای این جور افراد چه طور هست:

شما هم جناب ملنگ ....لطف کن این ها را یادداشت کن تا بعدا به دردت بخوره


باز هم ممنون از ادب علوی شما
و صد هزار با ممنون که اینقدر با این استدلال ما را به خنده وا داشتی که تا ساعت 5 بامداد فقط با دوستان به نوشته های شما در مورد الله می خندیدیم.
شما هنوز نمی دانید چه چیزی را از چه کتابی استخراج نموده اید.
حق هم دارید.
به شما می گویند این درست است و شما هم می گوئیم: صد البته استاد!!!

برادران
امروز با امام جمعه بزرگوار مولانا عبدالحمید در مورد توهین های شما صحبت می کردم
ایشان فرمودند:

....از آنجا که لعنت فرستادن به صحابه بزگوار پیامبر و پیروان راستین ایشان بر ما جایز نیست، لذا هم صحبت شدن ب افرادی که ایشان را به القاب نا پسند نام می برند در شان برادران ما نمی باشد.
لذا با در نظر گرفتن اخلاق علوی اهل سنت که ایشان را از لعن و نفرین و بد دهنی منع کرده است، این را جایز نمی شماریم.....

برادران، تا زمانی که در متن هایتان توهین باشد جوابی نخواهم داد.
هر جور هم که دوست دارید برداشت کنید
توهین به هر کسی...
لعنت فرستادن به هر کسی...
[="red"]مخصوصا این را خطاب به 5 تن و سید علی و حسن 69 می گویم[/]

سلام
اقای
ohfreedom
این سخن اقای قزوینی :
توهین به مقدستان اهل سنت گناهی است که بخشیده نمی شود
این قدر مراجع ما دوستداران اهل سنت هستند
شما خودتان دیده اید که اقای مکارم شیراز در پیش اقای مولوی عبدالحمید سخنرانی می کرد ..
در این حد داریم که لعنت کردن در اجتماع اشکال دارد !!!
حال اگر از بنده یا از سایر دوستان چیز بدی دیدید
به بزگی خودتون ببخشید

ammarshia;285280 نوشت:
سلام
اقای
ohfreedom
این سخن اقای قزوینی :
توهین به مقدستان اهل سنت گناهی است که بخشیده نمی شود
این قدر مراجع ما دوستداران اهل سنت هستند
شما خودتان دیده اید که اقای مکارم شیراز در پیش اقای مولوی عبدالحمید سخنرانی می کرد ..
در این حد داریم که لعنت کردن در اجتماع اشکال دارد !!!
حال اگر از بنده یا از سایر دوستان چیز بدی دیدید
به بزگی خودتون ببخشید

برادر من
شما را به خدا سوگند فقط توهین های این دوستان را بخوان...
آخر مگر کدام امام شما چنین لفظی داشته که شما دارید؟
مگر پیامبرتان چنین بود؟؟؟
از این نارحتم که اگر من اینها را در شان دوستان شما می گفتم، حتما مدیران سایت پوست سرم را کنده بودند.

hagh;283467 نوشت:
آخوند شیعی معتقد است که بعد از رحلت نبی اکرم صلی الله علیه وسلم، تمام اصحاب از دین برگشتند مگر چند نفر؛ یعنی تمام شاگردان مکتب رسالت رفوزه شدند الّا کسانی که تعداشان از انگشتان دست هم کمتر است! برای اثبات این ادعای خود به حدیث حوض و روایات و اقوالی استناد می کنند که بحثی مشهور و معروف است. سید امیر محمد قزوینی در مورد ارتداد صحابه می نویسد: « إنما هو من قول اللّه تعالى و قول رسوله صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فإن كنت في شك من ارتداد جمهور الصّحابة و انقلابهم على أعقابهم فانظر إلى ما أنزل اللّه في القرآن من آية الانقلاب على الأعقاب و المرود على النفاق، و إلى ما أخرجه حفاظ أهل السنّة و جهابذة الحديث عندهم عن رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلّم في حكمه بارتدادهم‏» (الآلوسي و التشيع، ص: 245؛ سید امیر محمد قزوینی، مرکز الغدیر _قم،ط آیة ‌الله العظمی محمد وحیدی می‌گوید : «إنّ حديث ارتداد الناس بعد النبي صلى الله عليه وآله وسلم من الأحاديث المعتبرة المتواترة، ووجهه أنّ إنكار ضروري الدين والمذهب يوجب الارتداد، فلما كانت الإمامة والخلافة أصلاً من أصول الدين، ومما آتاه الرسول الأكرم صلى الله عليه وآله وسلم بالقطع فمن ردّ على الرسول الأكرم صلى الله عليه وآله وسلم وأنكر ما جاء به يكون مرتداً بإجماع المسلمين. وهذا معنى ارتداد الناس بعد الرسول صلى الله عليه وآله وسلم إلا الثلاثة المذكورة (سلمان وأبوذر والمقداد)» (إحقاق عقائد الشیعة، ص 108؛ تحقيق الشيخ هاشم الصالحي، نشر محمد الوفائي؛ ط1) یعنی: «حدیث ارتداد مردم بعد از مرگ پیامبر از جمله احادیث معتبر متواتر است، و کار ضروریات دین و مذهب موجب ارتداد است، و چون خلافت و امامت اصلی از اصول دین است و از جمله مسائلی است که پیامبر اکرم آن را از جانب خداوند آورده است و هر کسی آنچه را که پیامبر آورده انکار نماید بر مبنای اجماع مسلمانان مرتد می‌گردد و منظور از ارتداد مردم بعد از پیامبر خدا به جز سه نفر مذکور (سلمان، ابوذر، مقداد) بعد از پیامبر یعنی عدم پذیرش امامت و خلافت علی می‌باشد». قصد بحث و دفاع و رد ادعای شیعه در مورد ارتداد بهترین افراد این امت را نداریم، قصد این بود که عقیده‌ی شیعه در مورد اصحاب پیامبر را یاد آور بشویم تا علت تعجب نویسنده را بهتر بفهمید؛ اکنون برسیم به سخن جناب "مکارم شیرازی" که در کتابشان می نویسند: «مهم اين است كه استاد شاگردان خود را در مواقع لازم بيازمايد و شايستگي‌هاى آن‌ها را به دست آورد، و اصولاً شايستگى شاگردان دليل بزرگى بر شايستگى استاد است، اگر شاگردان كار فوق العاده اى انجام دهند مهم است...»(تفسير نمونه(فارسی) ج 15ص 471 (ذیل آیۀ 40 سورۀ نمل)دار الکتب اسلامیه_تهران)

hagh;283467 نوشت:
یعنی شیعیان می‌خواهند به ما بگویند که رسول خدا بد بود که نتوانست شاگردان خوب تربیت کند؟ بله می‌خواهد همین را به ما بگوید،

سلام علیکم به همه دوستان حاضر در تاپیک
برادر گرامی
فرمایشات ایشان درست است اما نتیجه گیری شما درست نمی باشد
اگر نتیجه گیری شما درست باشد
باید قران حضرت موسی را متهم کرده باشد که نتوانستند افراد با ایمانی تربیت کنند و بلافاصله بعد از چهل روز از عزیمت ایشان به طور همه مردم گوساله پرست شدند
اگر نتیجه گیری شما درست باشد باید بگوییم حضرت عیسی متهم هستند که نتوانستند افرادی را تربیت کنند که بعد از خودشان فریب پولس یهودی را نخورند
اگر نتیجه گیری شما درست باشد باید حضرت نوح را متهم کنیم که بعد از هزار سال تنها توانستند 17نفر را به راه راست هدایت کنند پس این پیامبران طبق نتیجه گیری شما ضعیف عمل کردند
العیاذ بلله
موضوع قفل شده است