تشویق و ترغیب به دین و جزای سبک شمردن نماز

تب‌های اولیه

70 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
تشویق و ترغیب به دین و جزای سبک شمردن نماز

سلام
آیا این احادیث صحیحند؟
مگر نه اینکه خداوند حق خودشو میبخشه و بیشتر سختگیری ها در مورد اخلاق و حق الناس است؟
یک فرد مسلمان یا غیر مسلمانی که قرار است جذب دین اسلام شود، با دیدن این احادیث چگونه به اسلام و عبادت از شوق... تشویق میشود؟

رسول الله "صلی الله علیه وآله و سلم" میفرماید:

هرکس در نماز سهل انگاری کند خداوند پانزده سزا به او خواهد داد، شش تا در دنیا سه تا در هنگام مرگ، سه تا در قبر و سه تا هنگام خروج از قبر.

شش تای دنیا:

1- خدا برکت از عمرش میگیرد.
2'خدا سیمای صالحان از صورتش می زداید.

3-در هیچ کاری از خدا اجر و پاداش نمی گیرد.

4-دعایش به آسمان بالا نمی رود.

5-ذلیل مردم در دنیا می شود.

6'هیچ چیزی از دعای مومنان نصیبش نمی شود.

و اما سه تای هنگام مرگ :

1-ذلیل و خوار میمیرد.
2-گرسنه میمیرد.
3-تشنه میمیرد،اگر به او تمام آب دریاها را بدهند.

اما سه تای قبر:

1-خدا قبرش را بر او تنگ می کند او را فشار می دهد تا که دنده هایش از هم بیرون برود.
2-خدا آتشی سرخ بر قبرش می افشاند.
3-خدا ماری بر او مسلط می کند که نامش الاقرع (در هم کوبنده) است.

اما سه تای روز قیامت:
1-خدا کسی به او مسلط می کند که با صورت اورا به جهنم می کشاند.

2-خدا با نظر غضبناک به صورتش نگاه می کند تا اینکه گوشت صورتش بریزد.

3-خدا حسابش را شدید می کند و او را به جهنم روانه می کند و بدترین قرار گاه برای کسی که نماز را ترک کند و هیچ نوری در صورتش باقی نمیماند .
هرکس نمازصبح راترک کند نورایمان درچهره اش وجود ندارد .

هرکس نماز ظهر را ترک کند در روزیش برکت وجود ندارد.

هر کس نماز عصر را ترک کند در جسمش قوت وجود ندارد.
هرکس نماز مغرب را ترک کند در اولادش ثمری وجود ندارد.

هرکس نماز عشاء را ترک کند در خوابش راحتی وجود ندارد.

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد کریم

ملاali;708249 نوشت:
سلام
آیا این احادیث صحیحند؟
مگر نه اینکه خداوند حق خودشو میبخشه و بیشتر سختگیری ها در مورد اخلاق و حق الناس است؟
یک فرد مسلمان یا غیر مسلمانی که قرار است جذب دین اسلام شود، با دیدن این احادیث چگونه به اسلام و عبادت از شوق... تشویق میشود؟

رسول الله "صلی الله علیه وآله و سلم" میفرماید:

هرکس در نماز سهل انگاری کند خداوند پانزده سزا به او خواهد داد، شش تا در دنیا سه تا در هنگام مرگ، سه تا در قبر و سه تا هنگام خروج از قبر.


سلام علیکم
این احادیث بطور کلی درست است البته اگر بخواهیم بدانیم تک تک احادیث در چه رتبه ای از صحت وضعف هستند باید بررسی سندی ومحتوایی شود، ولی آنچه می توان گفت اینها درست هستند.
نماز جایگاه بس ارزشمندی در دین اسلام دارد، و یکی از معیارهای مسلمان بودن نماز است واگر کسی رد کند چون از ضروریات دین است مسلمان نیست. ودر قیامت اولین چیزی که از آن سوال خواهد شد نماز است. ولی صرف خواندن نماز کافی تیست بلکه باید آداب واصول آنرا را رایت کرد واز جمله چیزهای مهمی که نماز را بی ارزش می کند سبک شمردن آن است که خداوند متعال می فرماید:
فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّين، ‏الَّذينَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُون(ماعون4و5)، وای بر نمازگزارانی که در نمازشان غافلند.
حتی کسی که نماز می خواند ولی بی توجه وهر موقع شد نمازش ارزش آنچنانی ندارد.
بخاطر این اهمیت نماز در احادیث وآیات بر غافلان از آن عقوبت های سخت وبر اهتمام ورزان به نماز مشوقهای زیادی نقل شده است. تا یک مسلمان نسبت به نماز اهتمام داشته باشد وآنرا سبک نشمارد ونسبت به اهمیت آن بی توجه نباشد.

کریم;709396 نوشت:
سلام علیکم
این احادیث بطور کلی درست است البته اگر بخواهیم بدانیم تک تک احادیث در چه رتبه ای از صحت وضعف هستند باید بررسی سندی ومحتوایی شود، ولی آنچه می توان گفت اینها درست هستند.
نماز جایگاه بس ارزشمندی در دین اسلام دارد، و یکی از معیارهای مسلمان بودن نماز است واگر کسی رد کند چون از ضروریات دین است مسلمان نیست. ودر قیامت اولین چیزی که از آن سوال خواهد شد نماز است. ولی صرف خواندن نماز کافی تیست بلکه باید آداب واصول آنرا را رایت کرد واز جمله چیزهای مهمی که نماز را بی ارزش می کند سبک شمردن آن است که خداوند متعال می فرماید:
فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّين، ‏الَّذينَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُون(ماعون4و5)، وای بر نمازگزارانی که در نمازشان غافلند.
حتی کسی که نماز می خواند ولی بی توجه وهر موقع شد نمازش ارزش آنچنانی ندارد.
بخاطر این اهمیت نماز در احادیث وآیات بر غافلان از آن عقوبت های سخت وبر اهتمام ورزان به نماز مشوقهای زیادی نقل شده است. تا یک مسلمان نسبت به نماز اهتمام داشته باشد وآنرا سبک نشمارد ونسبت به اهمیت آن بی توجه نباشد.

سلام و تشکر
اما از نظر این احادیث عقلی نیستند لذا احتیاج به برسی سندشان هم نیست
چراکه این احادیث دایره دینداری رو خیلی تنگ کرده و جز تعداد اندکی که توفیق نماز اول وقت دارند مابقی را اهل عذاب میداند...!

این احادیث حتی از اون دسته روحانیونی که غیر شیعه (همه مردم دنیا) را جهنمی
میدانند...سخت تر گرفته...

اگه واقعا این احادث راست باشند من اسلام را دین جذابی نمیدانم..و به شخصه دیگه شوقی برای نماز خواندن ندارم

ملاali;709686 نوشت:
سلام و تشکر
اما از نظر این احادیث عقلی نیستند لذا احتیاج به برسی سندشان هم نیست
چراکه این احادیث دایره دینداری رو خیلی تنگ کرده و جز تعداد اندکی که توفیق نماز اول وقت دارند مابقی را اهل عذاب میداند...!

این احادیث حتی از اون دسته روحانیونی که غیر شیعه (همه مردم دنیا) را جهنمی
میدانند...سخت تر گرفته...

اگه واقعا این احادث راست باشند من اسلام را دین جذابی نمیدانم..و به شخصه دیگه شوقی برای نماز خواندن ندارم


سلام علیکم
نماز بارزترین نماد دین ورایج ترین وبیشترین امر در ارتباط با خداست. واین احادیث شامل کسانی است که برای نماز ارزشی قائل نیستندو اینکه هر موقع خواندند، با حالت خواب و... واینرا شما در نظر داشته باشید که نماز طبق آیه سوره شریفه عنکبوت موجب بازداشتن انسان از بدی ها وزشتی هاست اما نمازی که با حضور قلب خوانده شود وانسان به آن اهتمام ورزد.
زمانی که نماز جایگاهی در زندگی شخصی ندارد بالطبع اثر خود را که باز داشتن انسان از منکرات وفحشاء است از دست خواهد داد. وکسی که اهل فحشاء ومنکرات است چه جایگاهی می تواند در آن دنیا داشته باشد؟
شما صرفا نماز را در چند حرکت که رکوع وسجده وغیره باشد نبینید بلکه آثار نماز وفرهنگ نماز که انسان را متحول می کند رادر نظر داشته باشید وانسانی که اهمیتی به این فرهنگ نمی دهد وفقط یک نماز بی حساب وکتابی می خواند که فقط اسم نماز می توان بر آن گذاشت وخبری از حقیقت نماز در آن وجود ندارد.

کریم;709735 نوشت:
سلام علیکم
نماز بارزترین نماد دین ورایج ترین وبیشترین امر در ارتباط با خداست. واین احادیث شامل کسانی است که برای نماز ارزشی قائل نیستندو اینکه هر موقع خواندند، با حالت خواب و... واینرا شما در نظر داشته باشید که نماز طبق آیه سوره شریفه عنکبوت موجب بازداشتن انسان از بدی ها وزشتی هاست اما نمازی که با حضور قلب خوانده شود وانسان به آن اهتمام ورزد.
زمانی که نماز جایگاهی در زندگی شخصی ندارد بالطبع اثر خود را که باز داشتن انسان از منکرات وفحشاء است از دست خواهد داد. وکسی که اهل فحشاء ومنکرات است چه جایگاهی می تواند در آن دنیا داشته باشد؟
شما صرفا نماز را در چند حرکت که رکوع وسجده وغیره باشد نبینید بلکه آثار نماز وفرهنگ نماز که انسان را متحول می کند رادر نظر داشته باشید وانسانی که اهمیتی به این فرهنگ نمی دهد وفقط یک نماز بی حساب وکتابی می خواند که فقط اسم نماز می توان بر آن گذاشت وخبری از حقیقت نماز در آن وجود ندارد.

اما من از شیخ انصاریان روز بیست و سوم ماه رمضان شنیدم که گفتند از قول امام معصوم که اگه انسان توی تمام نمازهاش دورکت نماز قبول داشته باشه خدا به واسطه اون نماز های دیگه شو هم قبول میکنه...اصلا ایشون میگفتند ما عذاب برای نماز و روزه نداریم...صرف توبه این گناهان بخشیده میشود...ولی عذابی اگه هست برای اخلاق بد و حق الناس است...

خب این تعبیر فرسنگ ها با تعبیر شما و احادیث بالا فرق داره

بعدم اینکه مگه میشه بین اونی که به هرحال دست و پاشکسته داره یه نمازی میخونه..با اونی که اصلا نمیخونه فرقی نگذاشت و هر دو را اهل عذاب دانست..

عدالت خدا اینه؟

اصلا با این همه تناقض و برداشت های متفاوت از دین..چرا باید به اسلام معتقد باشیم
من توی هر مسله ی دینی تحقیق میکنم فقط تناقض میبینم؟

ملاali;709888 نوشت:
اصلا ایشون میگفتند ما عذاب برای نماز و روزه نداریم...صرف توبه این گناهان بخشیده میشود

با سلام

منظور ایشان این بوده است که ترک نماز حق الله است و صرف توبه و جبران و قضاء نمودن آن بخشیده می شود خلاف حق الناس

که شرط بخشش حلالیت شخصی است که به او ظلم شده است،وگرنه در قران نیز عقوبت ترک نماز عذابهای دوزخی ذکر شده است

و این منحصر در روایات نیست:

قرآن مناظره بهشتيان با مجرمان را چنين بيان مى فرمايد كه:( يَتَساءَلُونَ عَنِ الْمُجْرِمِينَ ،ما سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ، قالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ )

يعنی " اهل بهشت از مجرمان سئوال مى كنند كه چه چيز شما را به دوزخ فرستاد؟ مى گويند ما از نمازگزاران نبوديم."

و يا در آيه ديگرخداوند مى فرمايند:( إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرِينَ )

يعنی " آنان كه از عبادت كردن به خداوند تكبر مى ورزند هر چه زودتر در حالت ذلّت و خواری به جهنّم فرو خواهند رفت."

ملاali;709888 نوشت:
بعدم اینکه مگه میشه بین اونی که به هرحال دست و پاشکسته داره یه نمازی میخونه..با اونی که اصلا نمیخونه فرقی نگذاشت و هر دو را اهل عذاب دانست..

عدالت خدا اینه؟

عذاب تارک الصلاة با کاهل الصلاة قطعا یکی نیست.

ملاali;709888 نوشت:
اما من از شیخ انصاریان روز بیست و سوم ماه رمضان شنیدم که گفتند از قول امام معصوم که اگه انسان توی تمام نمازهاش دورکت نماز قبول داشته باشه خدا به واسطه اون نماز های دیگه شو هم قبول میکنه...اصلا ایشون میگفتند ما عذاب برای نماز و روزه نداریم...صرف توبه این گناهان بخشیده میشود...ولی عذابی اگه هست برای اخلاق بد و حق الناس است...

خب این تعبیر فرسنگ ها با تعبیر شما و احادیث بالا فرق داره

بعدم اینکه مگه میشه بین اونی که به هرحال دست و پاشکسته داره یه نمازی میخونه..با اونی که اصلا نمیخونه فرقی نگذاشت و هر دو را اهل عذاب دانست..

عدالت خدا اینه؟

اصلا با این همه تناقض و برداشت های متفاوت از دین..چرا باید به اسلام معتقد باشیم
من توی هر مسله ی دینی تحقیق میکنم فقط تناقض میبینم؟


سلام علیکم
اهمیت مساله به همین است که برخی هفتاد سال نماز می خوانند ولی به اندازه یک نماز دو رکعتی نماز مقبول ندارند چون در حال نماز فکر وخیال جای دیگری است واز حضور قلب خبری نیست. پس تناقضی نیست. چون سخن در این است که شخص نماز را سبک نشمارد. در عین حال مساله نماز دو رکعتی مقبول در تناقض با این نیست که انسان نمازش را در اول وقت بخواند. چون از امام سجاد علیه السلام حدیث داریم که کسی که حضور قلب در نماز نداشته باشد نمازش قبول نیست.
بعد استاد انصاریان متن سخن شان چیست که برای نماز وروزه عذاب نیست. پس فرق بین نمازگزار وغیر او چیست؟ اگز قرار است برای نماز نخواندن عذاب نشویم پس چرا اینقدر خودمان را خسته می کنیم؟!
چرا امام صادق علیه السلام می فرماید: هر کس نماز را سبک بشمارد شفاعت ما به او نمی رسد. اصلا العیاذ بالله در این صورت این حدیث لغو است وقتی قرار است کسی بخاطر نخواندن نماز ونگرفتن روزه عذاب نشود اصلا شفاعت معنایی ندارد؟!
شما اگر امکانش است عین سخنرانی یا متن آنرا بیان کنید تا مشخص شود استاد چه فرموده اند.
همچنین کسی نمی گوید که نماز خوان البته دست وپا شکسته با بی نماز فرقی ندارد. چون بی نماز که اصلا مرخص است وبدون حساب وکتاب در عذاب است. ولی نماز خوان بی تفاوت هم شفاعت نمی شود لذا باید دید آیا این نماز بی خاصیت چقدر در برابر گناهان که از جمله آنها حق الناس است می تواند به دادش برسد؟
اگر با عدالت این شخص اعمالش بررسی می شود، آیا ثوابهایش می تواند در برابر گناهانش او را نجات دهد چون سخن ظلم نیست بلکه رفتار با عدالت است. که ثوابش البته باز در این عدلت ده برابر است وگناهش به اندازه آن حساب می شود.

ملاali;708249 نوشت:
رسول الله "صلی الله علیه وآله و سلم" میفرماید:
هرکس در نماز سهل انگاری کند خداوند پانزده سزا به او خواهد داد، شش تا در دنیا سه تا در هنگام مرگ، سه تا در قبر و سه تا هنگام خروج از قبر

سلام
نمیدونم دیگه چه نیازی بود پیامبر(ص) این همه جزء به جزء توضیح بدن؟
یک جمله میگفتن = کسی که نماز نخونه خدا در دنیا و آخرت بدترین عذاب ها رو به سرش میاره
همین نوع بیان بنده رو درمورد صحت این روایات به شک میندازه و ذهنم رو میبره به سمتِ........ بخاطر وحدت نگم بهتره! :Nishkhand:

به شخصه چندین شبهه برام وجود داره که هرگز نتونستم برای خودم حلشون کنم. یکیش هم همینه
قبلاً هم در همین سایت صحبت کردم ولی بطور کامل قانع نشدم

استاد کریم می فرمایند:


کریم;709735 نوشت:
نماز طبق آیه سوره شریفه عنکبوت موجب بازداشتن انسان از بدی ها وزشتی هاست اما نمازی که با حضور قلب خوانده شود وانسان به آن اهتمام ورزد

و در ادامه می فرمایند:

کریم;709735 نوشت:
زمانی که نماز جایگاهی در زندگی شخصی ندارد بالطبع اثر خود را که باز داشتن انسان از منکرات وفحشاء است از دست خواهد داد. و کسی که اهل فحشاء ومنکرات است چه جایگاهی می تواند در آن دنیا داشته باشد؟

یعنی استاد عزیز (و البته اکثریت روحانیون) اینطور فرض گرفتند که انسان ها دو گروه هستن: یا نمازگزار **** یا فاسد و اهل فحشا!!!

آیا چنین چیزی حقیقت داره و تمام کسانی که نماز نمی خوانند فاسد هستن؟
به شخصه افراد زیادی رو میشناسم که نماز نمیخونن اما:
نونشون حلاله
دروغ نمیگن
غیبت نمیکنن
چشم پاک هستن
دست پاک هستن
ریا نمیکنن
حق کسی رو نمیخورن
امانتدار هستن
خنده رو و اهل شاد کردن دیگران هستن
هر چی دارن با دیگران قسمت میکنن
فقیر رو دست خالی رد نمیکنن
و..........

البته مثل هر انسان دیگه ای ، اینها هم نقص هایی دارن که طبیعیه. گل بی عیب خداست
اما مهم اینه که وقتی بهشون نگاه میکنی دقیقاً انسانیت ، شخصیت و معنای اخلاق حسنه رو میتونی حس کنی

از طرف دیگه افرادی رو میشناسم که نماز میخونن ولی بد اخلاق ، حرام خور و..... هستن و برخی از اونها کارهایی میکنن که حتی نمیشه به زبان آورد!!!!!

ادامه در پست بعد....

حالا ممکنه استاد "کریم" بفرمایند که:
آنهایی که نماز می خوانند ولی همچنان پر از خطا هستند ، نماز را با فهم و درک و حضور قلب نخوانده اند

پاسخ:

اولاً
گفته میشه برای قبولی نماز باید یک سری موارد رعایت بشن وگرنه نماز قبول نیست و بعد هم ادعا میشه که وجود همین الزام از طریق نماز ، باعث شده که مردم به رفع این خطاها اقدام کنن. من برخی از اونها رو مینویسم و توضیح میدم که اینها هر کدوم به خودی خود قابل حصول و اکتسابی هستن و برای فهمیدن بدی اونها و ترک اونها ، هیچ نیازی به اخطار از طریق نماز نیست:

تعقل و تفکر = شما باید دنبال "چرا" های زندگی باشید و به تبع اون ، به تعقل و تفکر در هستی و خداشناسی وادار بشید

حضور قلب = ماحصل مورد قبلی هست. یعنی وقتی شما با تعقل خدا رو شناختید ، عاشقش میشید و وقتی عاشق کسی بشید با حضور قلب به دیدارش میرید

غصبی نبودن ملک یا لباس = نخوردن حق دیگران از بارزترین خصویات در دین و همینطور در مباحث انسانی هست. اگر کسی جملهء "حق دیگران را نخورید" روش تاثیر نذاره ، جملهء "در ملک غصبی نماز قبول نیست" هم روش تاثیری نمیذاره

راضی بودن اطرافیان = این هم شبیه به مورد قبلیه. جلب رضایت دیگران با کار کردن روی خود و تمرین برای یاد گیری مهارت های اخلاقی امکان پذیره

و............

پس می بینیم که برای مثال ، نخوردن حق دیگران (غصبی نبودن) ، بطور جداگانه کاملاً قابل فهم و اجراست و بدون وجود اخظار در بحث نماز هم ما بخوبی میدونیم که غصب مال دیگران بده! پس نمیشه گفت نماز باعث شکل گیری این خصوصیات میشه

ثانیاً
مگه قرار نبود نماز خوندن باعث ترک فحشا بشه؟! مگه حرف این نبود که این نماز است که بدی ها رو از انسان دور میکنه؟
اما چطور شد که برای قبولی نماز ، سفارش به ترک گناهان و مفاسد میشه؟! آیا غیر از اینه که این گناهان رو باید با ارادهء خودمون ترک کنیم؟
پس معلوم میشه اونچه که باعث ترک گناه میشه ، ارادهء ماست ، نه نماز

ثالثاً
همونطور که در پست قبلی عرض شد ، آدمای زیادی رو می بینیم که نماز میخونن ولی فاسد هستن
و آدمای زیادی هم می بینیم که نماز نمیخونن ولی خیلی انسان های پاکی هم هستن
خب پس تاثیرگذاری نماز چیه این وسط؟
اگر نماز تاثیرگذار بود ، باید افراد نمازخون با فاصلهء قابل توجهی بهتر از دیگران میبودن

رابعاً
پرسش ما صرفاً این نیست که چرا برخی نمازخونها فاسد شدند. بلکه پرسش مهمتر اینه که اگر یگانه دلیل جلوگیری از فساد و فحشا نماز هست ، پس چرا افراد زیادی هستن که نماز نمیخونن ، اما فاسد و مبتلا به فحشا هم نشدن؟ نه تنها اینگونه نشدن ، بلکه در خیلی از خصوصیات اخلاقی و شخصیتی از نمازخونها هم جلوتر هستن؟

Reza-D;710025 نوشت:
ونم دیگه چه نیازی بود پیامبر(ص) این همه جزء به جزء توضیح بدن؟
یک جمله میگفتن = کسی که نماز نخونه خدا در دنیا و آخرت بدترین عذاب ها رو به سرش میاره
همین نوع بیان بنده رو درمورد صحت این روایات به شک میندازه و ذهنم رو میبره به سمتِ........ بخاطر وحدت نگم بهتره!

به شخصه چندین شبهه برام وجود داره که هرگز نتونستم برای خودم حلشون کنم. یکیش هم همینه
قبلاً هم در همین سایت صحبت کردم ولی بطور کامل قانع نشدم


سلام وعرض ادب
همن بیان جزء به جزء نشانگر اهمیت قضیه است، تا نشان دهد گه مساله مهمی است که سهل انگاری در آن تبعاتش قابل جبران نیست.
ببینید هر مختلف وخلاقی وقتی چیزی اختراع می کند هدف ومنظوری دارد، خداوند هم در آیه 56 سوره مبارکه ذاریات می فرماید: هدف از خلقت انسان
عبادت بوده است(ماخلقت الجن والانس إلا لیعبدون)، بهترین وبارزترین مصداق عبادت نماز است. که به هدف خلقت برمی گردد. وکسی که از فرهنگ نماز فاصله می گیرد در واقع از غایت وهدف خلقت خود دور شده است. پس لازم است که روی آن تاکید بیشتری شود که هم جلوی جهالت وغفلت گرفته شده باشد وهم اتمام حجت شده باشد.
با تمام این تاکیدها شما شاهد هستید که باز خیلی ها نماز نمی خوانند. پس این تاکیدها وبیان ها لازم است.

Reza-D;710025 نوشت:
یعنی استاد عزیز (و البته اکثریت روحانیون) اینطور فرض گرفتند که انسان ها دو گروه هستن: یا نمازگزار **** یا فاسد و اهل فحشا!!!

آیا چنین چیزی حقیقت داره و تمام کسانی که نماز نمی خوانند فاسد هستن؟
به شخصه افراد زیادی رو میشناسم که نماز نمیخونن اما:


نه منظور ما برداشت شما نیست. بله برخی هشتند که نماز نمی خوانند ولی به این معنی نیست که بی بندوبارند. ولی سخن در این است که داشتن نماز هم به این روحیه وصفات خوب آنها بیشتر اضافه می کرد وبهتر بودند. علت منحصره دوری از فساد وفحشا نماز نیست، چه بسا عقل انسان وتفکر او باعث شود از برخی کثافت کار یها دوری کند. اما نماز هم در این وادی یکی از بهترین علت وبلکه بهترین علت برای دوری یک شخص عاقل وبا شخصیت از امور ناملایم است. ودر این میان یکی از حرامها دوری می کند ومرتبه دیگری آنقدر بالاست که مکروه را هم انجام نمی دهد ویکی بالاتر از اوست که حتی دور مباح را هم خط می کشد.
در عین حال که نماز راز ونیاز وسخن گفتن با خالق جهان آفرین وصاحب تمام نعمتهاست. این انسان عاقل نباید با خالق خود ارتباط داشته باشد. انسانی که دشمنی به نام شیطان دارد ودائما در حال وسوسه اوست از راهها ی مختلف ونماز وسیله مهمی در برابر شیطان است چون سخن گفتن واتکاء به خدایی است که شیطان نمی تواند در برابر او کاری انجام دهد.

Reza-D;710025 نوشت:
از طرف دیگه افرادی رو میشناسم که نماز میخونن ولی بد اخلاق ، حرام خور و..... هستن و برخی از اونها کارهایی میکنن که حتی نمیشه به زبان آورد!!!!!

سخن شما را بنده کاملا تایید می کنم چون صرف خواندن نماز مشکل را حل نمی کند وخداوند هم هیچوقت نفرموده نماز بخوانید بلکه همیشه می فرماید: اقیموا الصلاة، نماز را بپا دارید.
اقامه نماز همان احیاء فرهنگ آن است. وکسی که حرام خور است از نماز چیزی نفهمیده است چون نماز با لباس حرام یا مکان حرام باطل است. وکسی که نماز خوان واقعی باشد اینرا می فهمد که نباید دنبال حرام برود.

Reza-D;710026 نوشت:
پس می بینیم که برای مثال ، نخوردن حق دیگران (غصبی نبودن) ، بطور جداگانه کاملاً قابل فهم و اجراست و بدون وجود اخظار در بحث نماز هم ما بخوبی میدونیم که غصب مال دیگران بده! پس نمیشه گفت نماز باعث شکل گیری این خصوصیات میشه

آیا صرف تعقل وعقلانیت حلال مشکلات است پس چرا این همه عاقل داریم که تفکر قوی هم دارند در راس آنها غربی ها ولی دنیا را تاراج کرده اند وبه کسی رحم نمی کنند.
ببینید انسان دارای غریزه است وغریزه برخی اوقات بر عقل غلبه می کند. مثلا کسی که شهوت قوی دارد وبا اینکه می دانید عقلا نگاه کردن به زنان دیگر درست نیست وتبعات دیگری مثل زنا کردن هم دارد. چون هیج کس راضی نمی شود با زن خودش چنین معامله ای بشود. ویا فرد قدرت طلب که قبح کشتار دیگران را بخوبی می داند اما در برابر قوه غضب وشهوت قدرت طلبی نمی تواند ایستادگی کند. یعنی عقل به تنهایی خیلی اوقات نمی تواند جلوی غرائز دوام بیاورد وشرح حال فضای بی بند وبار ی حالی شاهد بر این سخن است. ودر این وادی بعد از عقل ارتباط محبت آمیز با خالق هستی تاثیر مهمی دارد.
دقت داشته باشیم که نماز گزار با عقل وفهم است که در مقام عمل موفق است. یعنی هم عقل وفهم لازم است وهم عمل عقلانی که بیمه کننده ونگه دارنده انسان در برابر بدی ها باشد. اینها مکمل هم هستند.

Reza-D;710026 نوشت:
خب پس تاثیرگذاری نماز چیه این وسط؟
اگر نماز تاثیرگذار بود ، باید افراد نمازخون با فاصلهء قابل توجهی بهتر از دیگران میبودن

نماز با عقل وفهم است که به درد می خورد نه صورت نماز خالی، همانطور که خداوند در آیه176 سوره اعراف می فرماید: کسانی که با قلب خود تفقه نداشته باشند، یعنی عقلانیت نداشته باشند اهل جهنم هستند در آیه دیگری جهنمیان سبب دوزخی شدن را نماز نخواندن معرفی میکنند پس ایندو به هم ربط دارند ونماز خوان عاقل وفهیم است که پاک وپاکیزه زندگی می کند وبه مردم وجامعه خدمت می کند.

Reza-D;710026 نوشت:
پرسش ما صرفاً این نیست که چرا برخی نمازخونها فاسد شدند. بلکه پرسش مهمتر اینه که اگر یگانه دلیل جلوگیری از فساد و فحشا نماز هست ، پس چرا افراد زیادی هستن که نماز نمیخونن ، اما فاسد و مبتلا به فحشا هم نشدن؟ نه تنها اینگونه نشدن ، بلکه در خیلی از خصوصیات اخلاقی و شخصیتی از نمازخونها هم جلوتر هستن؟

یگانه دلیل نیست لکه بهترین دلیل است. چئن قرآن نمی فرماید: انما الصلوة تنهی عن الفحشاء والمنکر، بلکه می فرماید: إنّ الصلوة لذا یگانه دلیل نیست.

کریم;710263 نوشت:
آیا صرف تعقل وعقلانیت حلال مشکلات است پس چرا این همه عاقل داریم که تفکر قوی هم دارند در راس آنها غربی ها ولی دنیا را تاراج کرده اند وبه کسی رحم نمی کنند

سلام استاد گرامی

اول عرض کنم یا من خوب بیان نکردم ، یا با احترام ، شما دارید سفسطه میکنید
عقلی که من از اون صحبت کردم عقل خداگرا بود
(نکته: احتمال میدم که بفرمایید عقل خداگرا نماز رو هم قبول داره ، لذا بدونید براش پاسخ دارم)
اما عقلی که شما اینجا دارید مثال میزنید ، عقل معاش هست و شما بهتر از من میدونید که تعریف این دو عقل بسیار متفاوته

اما مطلب اصلی
این پرسش شما کاملاً شبیه به پرسش من هست:
آیا صرف نماز خوندن حلال مشکلات است؟ اگر اینطور بود ، پس چرا این همه نمازگزار داریم که نمازشان هم اول وقت است. در راس آنها برخی از روحانی ها که خودتون حتماً نمونه هایی میشناسید (اسم نمی برم). ولی دنیا را خریدند و آخرت رو فروختند

شما به این سؤال من چه پاسخی دادید؟

کریم;710263 نوشت:
نماز با عقل و فهم است که به درد می خورد نه صورت نماز خالی. هم عقل و فهم لازم است و هم عمل عقلانی که بیمه کننده ونگه دارنده انسان در برابر بدی ها باشد. اینها مکمل هم هستند

از صحبت های بالا میشه به این نتیجه رسید که نماز و تعقل ، در کنار هم موثر خواهند بود
و البته در بخش هایی هم فرمودید که نماز تنها راه نیست ، اما مهمترین راه است
پس:

این دو مکمل هم هستن ، اما با برتری نماز (یعنی تاثیر نماز بیشتره)

اما من نه تنها برتری تاثیرگذاری نماز نسبت به عقل رو نمیپذیرم ، بلکه حتی تساوی تاثیرگذاری این دو را هم نمیپذیرم
و البته براش دلیل دارم از صحبت های خود شما بزرگوار:


کریم;710263 نوشت:
چه بسا عقل انسان و تفکر او باعث شود از برخی کثافت کار یها دوری کند

پس عقل ، بدون نماز هم میتونه تاثیرگذار باشه
کریم;710263 نوشت:
نماز با عقل و فهم است که به درد می خورد

پس نماز بدون عقل و فهم به درد نمیخورد و در نتیجه تاثیری هم ندارد

خدا شاهده که هدفم قرار دادن حرفهای شما با نیت مچ گیری نیست. قبل از اینکه شما پاسخی بدید خودم به همه عرض میکنم که ممکنه نیت استاد "کریم" چیز دیگری بوده باشه و من برداشت نادرست کرده باشم ، لذا صرف قرار گرفتن این چند جمله پشت سر هم رو دلیل بر اثبات حرف خودم نمیگیرم

اما جناب "کریم" آیا نمیشه اینطور نتیجه گرفت که:

تاثیر عقل بدون نماز در جلوگیری از گناه = 50 درصد (مثلاً)
و تاثیر نماز بدون عقل در جلوگیری از گناه = تقریباً 0

آیا این دلیل بر این نیست که تاثیرگذاری تعقل در جلوگیزی از فساد ، از نماز بیشتره؟
(نه اینکه نماز جایگاهش پایین باشه ، بلکه بالاست اما نه به اندازهء تعقل)

Reza-D;710270 نوشت:
سلام استاد گرامی

اول عرض کنم یا من خوب بیان نکردم ، یا با احترام ، شما دارید سفسطه میکنید
عقلی که من از اون صحبت کردم عقل خداگرا بود (نکته: احتمال میدم که بفرمایید عقل خداگرا نماز رو هم قبول داره ، لذا بدونید براش پاسخ دارم)


سلام وعرض ادب:
این عقل خداگرا چرا باید نماز را قبول نداشته باشد؟ عقل امری است اعتقادی ومربوط به جهان بینی انسان، ولی در مقام عمل هم انسان نیاز به یک برنامه دارد یا نه؟ خوب براسا سچه چیزی عمل کند؟
بنده عرض می کنم که در راس اسلام توحید قرار دارد که باید با عقل درک وفهم شود وزمانی که این امز درک شد مساله نماز دیگری حل شده است چون همان خدا می فرماید: اقیمواالصلاة، وفلسفه این نماز را هم دورنگه داشتن انسان از منکرات وفحشا بیان می کند.
البته اگر توضیح دهید عرصه این عقل خداگرا کجاست ممنون خواهم شد.

Reza-D;710270 نوشت:
این پرسش شما کاملاً شبیه به پرسش من هست:
آیا صرف نماز خوندن حلال مشکلات است؟ اگر اینطور بود ، پس چرا این همه نمازگزار داریم که نمازشان هم اول وقت است. در راس آنها برخی از روحانی ها که خودتون حتماً نمونه هایی میشناسید (اسم نمی برم). ولی دنیا را خریدند و آخرت رو فروختند

ببینید انسان موجود مختاری است ونماز خواندن به این معنی نیست که حتما شخص تابع حکمت وفلسفه آن هم خواهد بود وچه بسا غرائز براو غلبه می کند حتی عقل هم دیگر نمی تواند جلوی او را بگیرد. مهم این است که انسان خود را خوب تربیت کرده باشد تا در مقابل لذائذ دنیوی خودر ا نبازد. والا انسان همیشه در خطر است.

Reza-D;710270 نوشت:
اما من نه تنها برتری تاثیرگذاری نماز نسبت به عقل رو نمیپذیرم ، بلکه حتی تساوی تاثیرگذاری این دو را هم نمیپذیرم
و البته براش دلیل دارم

بنده فکر می کنم زمانی این مقایسه بین عقل ونماز درست است که اینها در مقابل هم باشند ودر یک راستا باشند. بینید عقل مربوط به چارچوب فکری واعتقادی انسان است. ونماز مربوط به عمل انسان، عقل نمی تواند جای نماز را بگیرد تا ما در مقام این باشیم که تاثیر کدام یک زیاد است. چون در دو عرصه مختلف هستند ولی مترتب بریکدیگر.
انسان مومن باید براساس تفکر وعقلانیت عمل بکند ولی معنای این سخن این نیست که عقل جای عمل را می گیرد. هر دو لازم است اما در حیطه وجایگاه خود.
Reza-D;710270 نوشت:
اما جناب "کریم" آیا نمیشه اینطور نتیجه گرفت که:

تاثیر عقل بدون نماز در جلوگیری از گناه = 50 درصد (مثلاً)
و تاثیر نماز بدون عقل در جلوگیری از گناه = تقریباً 0

آیا این دلیل بر این نیست که تاثیرگذاری تعقل در جلوگیزی از فساد ، از نماز بیشتره؟
(نه اینکه نماز جایگاهش پایین باشه ، بلکه بالاست اما نه به اندازهء تعقل)


نه درست نیست. چون همانطور که گفتم دو عرصه وحیطه مختلف است که هیچکدام جای دیگری را نمی گیرد وهر دو هم لازم است.

کریم;710527 نوشت:
این عقل خداگرا چرا باید نماز را قبول نداشته باشد؟
نگفتم همین سؤال رو میپرسید؟ :Nishkhand:

استاد عزیزتر از جان ، اولاً که عقل خداگرا لزوماً عقل یک مسلمان نیست که بگیم چرا نماز رو قبول نمیکنه! حرف سر اینه که اگر کسی در قلب آمریکا ، انصاف و تعقل و تفکر و انسانیت رو در خودش پرورش داده باشه ، به این نتیجه میرسه که خوردن حق دیگران کار درستی نیست و خدایی که انسان رو خلق کرده هم به چنین کاری راضی نیست.

ولو اینکه این آدم نماز نخونه. استاد عزیز بحث سر اعتقاد به نماز یا انکار نماز نیست. بحث روی تاثیرگذاری نماز در دوری از گناهان است

به مثال بنده توجه بفرمایید لطفاً
مثلاً من بگم:
برای برداشتن کیفم از دستم استفاده میکنم
بعد شما بفرمایید:
منظورت اینه که انسان به پا نیاز نداره؟! اشتباه میکنید. دست و پا در وجود یک انسان مکمل هم هستن

بله انسان هم به دست نیاز داره هم به پا. انسان برای انجام کارهای خودش به دست ، پا ، گوش ، چشم و...... نیاز داره
اما هر کدوم از اینها به منظوری ساخته شده.

درمورد عقل و نماز هم هدف من قرار دادن اونها روبروی هم نیست
حرف من سر اینه که در بحث جلوگیری از گناه کدوم یکی نقش دارن؟ اثر کدوم یکی پررنگ تر هست؟

نظر من اینه که نقشی که عقل در جلوگیری از گناهان داره بیشتر از نمازه. چرا؟
چون شما آدم پاک که نماز نخونه میتونید پیدا کنید
اما آدم پاک که تعقل نداشته باشه هرگز نمیتونید پیدا کنید

حالا یک سؤال بسیار مهم پیش میاد

پس چرا خداوند در قرآن فرموده که:
إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَآءِ وَالْمُنکَر

نظر من اینه که قطعاً خداوند تمام نکاتی که میفرماید درسته.

اما آیا خداوند فرموده که تنها خاصیت نماز فقط همینه؟
من فکر میکنم که این فقط یکی از خوبی های نماز باشه و نماز خواص بسیار بیشتری داره و مهمتر اینکه برای اهداف بزرگتری قرار گرفته
اما مفسرین و روحانیون اصرار عجیبی دارن که این خصوصیت نماز رو بسیار پررنگ کنن

[SPOILER]یک نکتهء دیگه هم هست که در خصوصی عرض میکنم

[/SPOILER]

حبیبه;709896 نوشت:
با سلام

منظور ایشان این بوده است که ترک نماز حق الله است و صرف توبه و جبران و قضاء نمودن آن بخشیده می شود خلاف حق الناس

که شرط بخشش حلالیت شخصی است که به او ظلم شده است،وگرنه در قران نیز عقوبت ترک نماز عذابهای دوزخی ذکر شده است

و این منحصر در روایات نیست:

قرآن مناظره بهشتيان با مجرمان را چنين بيان مى فرمايد كه:( يَتَساءَلُونَ عَنِ الْمُجْرِمِينَ ،ما سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ، قالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ )

يعنی " اهل بهشت از مجرمان سئوال مى كنند كه چه چيز شما را به دوزخ فرستاد؟ مى گويند ما از نمازگزاران نبوديم."

و يا در آيه ديگرخداوند مى فرمايند:( إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرِينَ )

يعنی " آنان كه از عبادت كردن به خداوند تكبر مى ورزند هر چه زودتر در حالت ذلّت و خواری به جهنّم فرو خواهند رفت."

عذاب تارک الصلاة با کاهل الصلاة قطعا یکی نیست.

نگاه کنید
در این احادیث بین بی نماز و کاهل نماز فرقی دیده نشده..
و اینکه گفته شده اصلا دعای کسی بهش نمیرسه؟ خب پس بی نماز چطور باید هدایت شود؟

و مطلب اصلی اینکه..نگاه کنید اگه این احادث معتبر باشند
معلوم میشه که از نظر اسلام اکثر مردم را اهل عذابند و برای زجر آفریده شدند
چراکه افراد خیلی کمی هستند که نماز اول وقت و با حضور قلب میخوانند آنهم در خود مسلمانان..غیر مسلمانان که فبها

خلاصه اینکه من خدای این احادیثو عادل نمیدونم
حتی اگه امام معصوم حاظر بشه و این احادیثو تایید کنه...مجبورم و چاره ایی نیست..آدم به خودش نمیتونه دروغ بگه

لذا امیدوارم که جعلی باشند

ملاali;710875 نوشت:
نگاه کنید
در این احادیث بین بی نماز و کاهل نماز فرقی دیده نشده..
و اینکه گفته شده اصلا دعای کسی بهش نمیرسه؟ خب پس بی نماز چطور باید هدایت شود؟

و مطلب اصلی اینکه..نگاه کنید اگه این احادث معتبر باشند
معلوم میشه که از نظر اسلام اکثر مردم را اهل عذابند و برای زجر آفریده شدند
چراکه افراد خیلی کمی هستند که نماز اول وقت و با حضور قلب میخوانند آنهم در خود مسلمانان..غیر مسلمانان که فبها

خلاصه اینکه من خدای این احادیثو عادل نمیدونم
حتی اگه امام معصوم حاظر بشه و این احادیثو تایید کنه...مجبورم و چاره ایی نیست..آدم به خودش نمیتونه دروغ بگه

لذا امیدوارم که جعلی باشند

احادیث را باید با هم دید و نتیجه گیری کرد در واقع وقتی می خواهید حول یک موضوع به نتیجه گیری صحیح برسید باید خانواده حدیث تشکیل بدهید

و به قران عرضه کنید.

حدیثی دیدم که می تواند در این جهت کمک کننده باشد:

رسول خدا صلی الله علیه و اله یکی از دشمنانشان را می خواستند بکشند که وحی می رسد:این بنده من را نکش

او دو صفت خوب دارد،خوش اخلاق است و سخاوتمند،حضرت این پیام را به او ابلاغ می کنند و او مسلمان می شود

البته روایات خیلی طولانی بود به مناسبت بحث فقط قسمتی را نقل کردم.

ببینید در این داستان طرف کافر بوده اما خداوند به خاطر دو صفت نیکش نزد پیامبر او را شفاعت می کند(خود خدا شفیع او می شود)

من این مطلب را از حاج آقا فرخ زاد در برنامه سمت خدا هم شنیدم که فرمودند ممکن است کسی به خاطر نمازش جهنمی شود اما به

خاطر انفاقش و محبت به یتیم (مثلا)بخشیده شود،به هر حال باید بیشتر دقت و جستجو کرد.

Reza-D;710594 نوشت:
نگفتم همین سؤال رو میپرسید؟ :Nishkhand:

استاد عزیزتر از جان ، اولاً که عقل خداگرا لزوماً عقل یک مسلمان نیست که بگیم چرا نماز رو قبول نمیکنه! حرف سر اینه که اگر کسی در قلب آمریکا ، انصاف و تعقل و تفکر و انسانیت رو در خودش پرورش داده باشه ، به این نتیجه میرسه که خوردن حق دیگران کار درستی نیست و خدایی که انسان رو خلق کرده هم به چنین کاری راضی نیست.

ولو اینکه این آدم نماز نخونه. استاد عزیز بحث سر اعتقاد به نماز یا انکار نماز نیست. بحث روی تاثیرگذاری نماز در دوری از گناهان است

به مثال بنده توجه بفرمایید لطفاً
مثلاً من بگم:
برای برداشتن کیفم از دستم استفاده میکنم
بعد شما بفرمایید:
منظورت اینه که انسان به پا نیاز نداره؟! اشتباه میکنید. دست و پا در وجود یک انسان مکمل هم هستن

بله انسان هم به دست نیاز داره هم به پا. انسان برای انجام کارهای خودش به دست ، پا ، گوش ، چشم و...... نیاز داره
اما هر کدوم از اینها به منظوری ساخته شده.

درمورد عقل و نماز هم هدف من قرار دادن اونها روبروی هم نیست
حرف من سر اینه که در بحث جلوگیری از گناه کدوم یکی نقش دارن؟ اثر کدوم یکی پررنگ تر هست؟

نظر من اینه که نقشی که عقل در جلوگیری از گناهان داره بیشتر از نمازه. چرا؟
چون شما آدم پاک که نماز نخونه میتونید پیدا کنید
اما آدم پاک که تعقل نداشته باشه هرگز نمیتونید پیدا کنید

حالا یک سؤال بسیار مهم پیش میاد

پس چرا خداوند در قرآن فرموده که:
إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَآءِ وَالْمُنکَر

نظر من اینه که قطعاً خداوند تمام نکاتی که میفرماید درسته.

اما آیا خداوند فرموده که تنها خاصیت نماز فقط همینه؟
من فکر میکنم که این فقط یکی از خوبی های نماز باشه و نماز خواص بسیار بیشتری داره و مهمتر اینکه برای اهداف بزرگتری قرار گرفته
اما مفسرین و روحانیون اصرار عجیبی دارن که این خصوصیت نماز رو بسیار پررنگ کنن

[SPOILER]یک نکتهء دیگه هم هست که در خصوصی عرض میکنم

[/SPOILER]

با سلام

مفسرین اصرار ندارند این وجه را بزرگ کنند بلکه این بزرگترین اثر تربیتی نماز است

و البته در ادامه آیه آمده است:" و لذکر الله اکبر" اشاره به اثر معرفتی نماز: یعنی یاد

خدا که در نماز حاصل می شود بزرگتر است.

در مورد مثالتان هم آن اشخاص به فطرتشان عمل می کنند،اگر فطرت انسان پاک مانده باشد

قطعا او را به انسانیت حکم می کند:"فطرة الله التی فطر الناس علیها" این فطرت الهی است

پس منبع خیرات می شود.

Reza-D;710594 نوشت:
درمورد عقل و نماز هم هدف من قرار دادن اونها روبروی هم نیست
حرف من سر اینه که در بحث جلوگیری از گناه کدوم یکی نقش دارن؟ اثر کدوم یکی پررنگ تر هست؟

نظر من اینه که نقشی که عقل در جلوگیری از گناهان داره بیشتر از نمازه. چرا؟


احسنت عرض ما هم هیمن بود که اینها نباید روبروی هم قرار گیرند. اما اینکه نقش عقل بیشتر است فرمود:
تفکر ساعة خیر من عبادة سبعین سنة، ساعتی تفکر(البته مراد ساعت رایج بین ما نیست) بهتر از عبادت هفتاد سال است.
چون عبادت با تفکر است که انسان ساز است والا خوارج اهل عبادت بودند ولی چون تعقل نداشتند به بیراهه رفتند.

ملاali;710875 نوشت:
و مطلب اصلی اینکه..نگاه کنید اگه این احادث معتبر باشند
معلوم میشه که از نظر اسلام اکثر مردم را اهل عذابند و برای زجر آفریده شدند
چراکه افراد خیلی کمی هستند که نماز اول وقت و با حضور قلب میخوانند آنهم در خود مسلمانان..غیر مسلمانان که فبها

برداشت شما اشتباه است چون مخاطب این احادیث مومنانی هستند که آگاه به این امور هستند وباز کوتاهی می کنند. والا کسی که بدون تعمد وبخاطر مشغله ضروری عقب می اندازد ویا کسی که مستضعف فکری است همه که به جهنم نمی روند.

حبیبه;710892 نوشت:
بلکه این بزرگترین اثر تربیتی نماز است
سلام
نیست!
اگر بود شمر و ابن ملجم که نماز میخوندن قاتل امام زمان خودشون نمیشدن

پاسخ شما یا استاد "کریم" به این حرف من چه خواهد بود؟
کریم;710896 نوشت:
عبادت با تفکر است که انسان ساز است والا خوارج اهل عبادت بودند ولی چون تعقل نداشتند به بیراهه رفتند

بذارید با یه مثال توضیح بدم
من یه کارت به شما نشون میدم و به شما میگم: اگر با این کارت برید توی رستوران به شما غذا میدن
شما هم اون کارت رو میبرید توی رستوران اما هیچی بهتون نمیدن!
بعد شما از بنده میپرسید که: این که اثر نکرد!
و من پاسخ میدم که:
مگه پول نبرده بودید؟!
شما: نه!
من: خب همین دیگه ، باید پول می بردید! کارت بدون پول که فایده نداره

حالا شما این بار با همون کارت به رستوران میرید و البته این دفعه پول هم با خودتون میبرید و رستوران هم در ازای پولی که شما میدید بهتون غذا میده
اون وقت من به شما میگم:
دیدید که تونستید با این کارت غذا بخورید؟

کارت رو بگیرید معادل نماز و پول رو بگیرید معادل تعقل

Reza-D;710986 نوشت:
بذارید با یه مثال توضیح بدم
من یه کارت به شما نشون میدم و به شما میگم: اگر با این کارت برید توی رستوران به شما غذا میدن
شما هم اون کارت رو میبرید توی رستوران اما هیچی بهتون نمیدن!
بعد شما از بنده میپرسید که: این که اثر نکرد!
و من پاسخ میدم که: مگه پول نبرده بودید؟!
شما: نه!
من: خب همین دیگه ، باید پول می بردید! کارت بدون پول که فایده نداره

حالا شما این بار با همون کارت به رستوران میرید و البته این دفعه پول هم با خودتون میبرید و رستوران هم در ازای پولی که شما میدید بهتون غذا میده
اون وقت من به شما میگم:
دیدید که تونستید با این کارت غذا بخورید؟

کارت رو بگیرید معادل نماز و پول رو بگیرید معادل تعقل


سلام وعرض ادب محضر همه دوستان
عقل جایگاه بزرگی در انسان سازی ودیانت اسنان دارد وباید گفت تعقل از اصول وپایه های دیانت است واگر عقل نباشد خبری از دیگر امور هم نیست. برای دانستن جایگاه عقل دقت در این حدیث که حدیث اول اصول کافی است کفایت می کند.
أَخْبَرَنَا أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ قَالَ حَدَّثَنِي عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا مِنْهُمْ مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى الْعَطَّارُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ رَزِينٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ:
لَمَّاخَلَقَ اللَّهُ الْعَقْلَ‏
اسْتَنْطَقَهُ ثُمَّ قَالَ لَهُ أَقْبِلْ فَأَقْبَلَ ثُمَّ قَالَ لَهُ أَدْبِرْ فَأَدْبَرَ ثُمَّ قَالَ وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي مَاخَلَقْتُ خَلْقاً هُوَ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْكَ وَ لَا أَكْمَلْتُكَ إِلَّا فِيمَنْ أُحِبُّ أَمَا إِنِّي إِيَّاكَ آمُرُ وَ إِيَّاكَ أَنْهَى وَ إِيَّاكَ أُعَاقِبُ وَ إِيَّاكَ أُثِيبُ.(اصول کافی، ج1، ص10)
امام پنجم فرمايد:
چون خدا عقل را آفريد، او را به سخن در آورد و سنجيد، گفتش پيش آى، پيش آمد و گفتش پس رو، پس رفت، خدا فرمود:
به عزت و جلال خودم سوگند، خلقى نيافريدم كه از تو پيشم محبوب‏تر باشد، تو را به كسى دهم كه دوستش دارم همانا روى امر و نهى من با تو است و كيفر و پاداشم به حساب تو است.
ببینید معیار امر ونهی الهی وثواب وعقاب عقل است. پس اگر عقلی نباشد دیگر نماز وروزه ای نیست.
اما سخن در اینجا این است که عقل ابزارش برای انجام فضایل ودروی از زشتیها چیست؟ ببینید همانطور که در حدیث جنود عقل وجهل بیان شده است که در ص22 جلد یک همین چاپ اسلامیه بیان شده از امام صادق علیه السلام وامام در کتاب جنود عقل وجهل این حدیث تفسیر کرده است،
نماز یکی از جنود وسربازهای عقل است. د رواقع عقل فرمانده است وخوب فرمانده بی سرباز آنچنان کارایی ندارد ونماز طبق فرمایش امام از سربازان عقل است.
یعنی اساس عقل است ونماز بعنوان بازوی عقل وبا اتکاء به مبانی عقلی از بدی ها انسان را باز می دارد ونماز گذاری اینچنین خواهد بود که عاقل باشد. والّا سربازی که فرمانده نداشته باشد چندان دوام نمی آورد وکارهایش هم روی حساب وکتاب نخواهد بود.


Reza-D;710986 نوشت:
سلام
نیست!
اگر بود شمر و ابن ملجم که نماز میخوندن قاتل امام زمان خودشون نمیشدن

سلام علیکم:

ابتدا عرض کنم این سخن بشر نیست،سخن خداست.

برادر گرامی آنها ولایت نداشتند:

نماز بی ولای او عبادتی است بی وضو//به دشمن علی بگو نماز خود قضا کند

این حکم نماز خوارج و شمر و دشمنان اهل بیت.

اما دیگرانی که نماز می خوانند و این اثر تربیتی در آنها کم رنگ است(بی رنگ نیست) به این دلیل است که آنها نماز

را اقامة نمی کنند بلکه فقط نماز می خوانند بی توجه،بی حضور قلب بی....

شما بدون توجه درس بخوانید چه نتیجه ای می گیرید؟

کریم;710263 نوشت:
نماز یگانه دلیل نیست بلکه بهترین دلیل است

حبیبه;710892 نوشت:
مفسرین اصرار ندارند این وجه را بزرگ کنند بلکه این بزرگترین اثر تربیتی نماز است

کریم;711005 نوشت:
اگر عقلی نباشد دیگر نماز وروزه ای نیست

کریم;711005 نوشت:
عقل فرمانده است وخوب فرمانده بی سرباز آنچنان کارایی ندارد ونماز طبق فرمایش امام از سربازان عقل است

گفتم که یا سفسطه میکنید یا واقعا به اصل بحث دقت نمیکنید

استاد "کریم" ، در این بیان شما ، عقل فرمانده است به چه؟
عقل به نماز خواندن فرمان میدهد؟!
خب این چه ربطی به صحبت ما داره؟
مگه صحبت ما بر سر این بود که:
"آیا عقل به خواندن نماز فرمان میدهد یا به نخواندن آن؟"

جناب "کریم" ، با توجه به بحث ما ، وقتی میفرمایید عقل فرمانده است میدونید یعنی چه؟
یعنی عقل برای اینکه تشخیص بدهد خوردن مال یتیم بد است یا نه ، به ما دستور میده که بریم نماز بخونیم. بعد که ما رفتیم نماز خوندیم یه دفعه متوجه میشیم که: اوه! خوردن مال یتیم بده!

استاد گرامی ، این بیان شما که ((عقل فرمانده است و نماز سرباز)) ، زمانی موضوعیت داره که بخوایم درست و غلط بودن نماز رو بررسی کنیم
اون موقع میگیم که:
1 - وقتی ما از عقل خود استفاده کنیم و با تعقل به جهان بینی برسیم ، یک سری درست و غلط ها رو میتونیم تشخیص بدیم
2 - وقتی خوب و بد رو تشخیص دادیم ، اونها رو جدا میکنیم تا به خوبی ها عمل کنیم و از بدی ها دوری کنیم
3 - خوبی هایی که عقل اونها رو تشخیص داده ، حکم سرباز برای عقل دارن تا ما رو به رشد و تکامل برسونه
4 - بدی هایی که عقل اونها رو تشخیص داده ، حکم سربازان دشمن رو دارن که ما رو از رسیدن به تکامل بازمیدارن
5 - حالا اگر عقل به درستی تشخیص بده ، نماز رو هم جزء خوبی ها دسته بندی خواهد کرد
6 - لذا در این نوع نگاه ، عقل حکم فرمانده رو خواهد داشت و نماز حکم یکی از سربازهای عقل

واقعاً دیگه بهتر از این نمیتونم بیان کنم استاد! بر مبنای تعریف شما از عقل و نماز ((عقل فرمانده است و نماز سرباز)):

نماز خودش یکی از خوبی هایی هست که عقل به اونها رسیده ، نه اینکه عقل به وسیلهء نماز خوب و بد رو تشخیص داده باشه!
در واقع در تعریف شما ، عقل میشه علت و نماز میشه معلولِ عقل
(عقل علتی است برای اینکه ما نماز رو در گروه خوبی ها دسته بندی کنیم)

ادامه در پست بعد....

در ادامهء پست قبل:

شما باید ابتدا به موضوع مورد بحث توجه بفرمایید. موضوع این نیست که آیا از نظر عقل ، نماز خوب است یا نه؟
بلکه موضوع این هست که تاثیر عقل در تشخیص خوبی ها بیشتره یا نماز؟

با توجه به اینکه نماز خودش جزء خوبی هایی هست که توسط عقل تشخیص داده میشه ، لذا حتی خود نماز هم ، درست تشخیص داده شدنش رو مدیون عقله!
از طرفی شما تا نفهمید کاری درسته یا غلط (فهم هم یعنی همون عقل) ، به کار اون نزدیک ، یا از کار اون دور نمیشید
پس بر چه اساسی میفرمایید که تاثیر نماز در جلوگیری از بدی ها ، از عقل بیشتره؟

Reza-D;711207 نوشت:
گفتم که یا سفسطه میکنید یا واقعا به اصل بحث دقت نمیکنید

استاد "کریم" ، در این بیان شما ، عقل فرمانده است به چه؟
عقل به نماز خواندن فرمان میدهد؟!
خب این چه ربطی به صحبت ما داره؟
مگه صحبت ما بر سر این بود که:
"آیا عقل به خواندن نماز فرمان میدهد یا به نخواندن آن؟"

جناب "کریم" ، با توجه به بحث ما ، وقتی میفرمایید عقل فرمانده است میدونید یعنی چه؟
یعنی عقل برای اینکه تشخیص بدهد خوردن مال یتیم بد است یا نه ، به ما دستور میده که بریم نماز بخونیم. بعد که ما رفتیم نماز خوندیم یه دفعه متوجه میشیم که: اوه! خوردن مال یتیم بده!

با سلام

استاد کریم گرامی حتما خودشان توضیح خواهند داد اما نتوانستم این مطالب را ببینم و بگذرم.

برادر:منظور از عقلی که جناب استاد فرمودند عقل ابتدایی که خوب و بد را تشخیص می دهد

نیست به قرینه ی فرمایش ایشان که فرمودند:نماز از لشکریان عقل است،خوب است بدانید

عقل معانی متفاوتی دارد به حسب مراتب عقل،اما آن که استاد می فرمایند:"ما عبد به الرحمان واکتسب به الجنان"است.

و کاملا حق با ایشان است.

حبیبه;711222 نوشت:
و کاملا حق با ایشان است

سلام خدمت شما
در چه چیزی حق با ایشان است؟
(ناظر به پرسش بنده بفرمایید. تاثیر عقل بر دوری از گناه بیشتر است یا تاثیر نماز؟)

Reza-D;711219 نوشت:
پس بر چه اساسی میفرمایید که تاثیر نماز در جلوگیری از بدی ها ، از عقل بیشتره؟

عقلی که شما آن را تعریف فرمودید،شناخت می دهد نه ایمان،اما نماز معراج مؤ من است یعنی درجات ایمان را افزایش می دهد.

مثال:شما از میزان و درجه شأنیت علماء و اساتید آگاهید و به عنوان مثال کتاب آداب المتعلمین را به دقت خوانده اید(شناخت) اصلا آن را حفظید،

عقل شما هم احترام به استاد را تائید می کند،اما فقط زمانی به آن عمل خواهید کرد که باورتان شده باشد(ایمان)

نماز ایمان انسان را تقویت می کند و عقل به انسان شناخت می دهد.

بین شناخت و عمل به قول علماء ایمان فاصله است،تا شناخت به مرحله ایمان ارتقاء نیابد انگیزه عمل ایجاد نخواهد شد.

حبیبه;711232 نوشت:
عقل شما هم احترام به استاد را تائید می کند،اما فقط زمانی به آن عمل خواهید کرد که باورتان شده باشد(ایمان)

معنای فرمایش شما اینه که بنده با تعقل میفهمم کمک به فقرا خوبه ، اما کمک نمیکنم چون باورم نشده!
ولی اگر نماز بخونم ، اون وقت در عمل به فقرا کمک خواهم کرد!

به نظر خودتون همچین برداشتی درسته؟

اگر اینطور باشه باید ما در جامعه ببینیم که فقط نمازخون ها ،

عمل خوب انجام میدن

حبیبه;711232 نوشت:
عقلی که شما آن را تعریف فرمودید،شناخت می دهد نه ایمان،اما نماز معراج مؤ من است یعنی درجات ایمان را افزایش می دهد

اگر در ادامه کلمهء ((عمل)) رو به کار نمیبردید ، این بخش از کلامتون که نقل قول کردم قابل پذیرش تر بود

اما حتی با قبول این بخش از فرمایش شما ، باز هم من پاسخی بابت پرسش خودم نگرفتم. چون این جملهء شما در این باره است که که عقل مانند مقدمه عمل میکند و وقتی شناخت توسط عقل حاصل شد ، رسیدن به درک کامل و ایمان قلبی ، صرفاً با همون عقل حاصل نمیشه و نیاز به مکمل هایی داره که مهمترین این مکمل ها نماز هست

در این تعریف نماز زمانی تاثیر خودش رو میذاره که ما از خیلی بدی ها فاصله گرفته باشم. خب ، ما چطور از اون بدی ها فاصله گرفتیم که حالا به مرحلهء عروج نفس رسیدیم؟

با عقل

Reza-D;711240 نوشت:
معنای فرمایش شما اینه که بنده با تعقل میفهمم کمک به فقرا خوبه ، اما کمک نمیکنم چون باورم نشده!
ولی اگر نماز بخونم ، اون وقت در عمل به فقرا کمک خواهم کرد!

به نظر خودتون همچین برداشتی درسته؟

اگر اینطور باشه باید ما در جامعه ببینیم که فقط نمازخون ها ،

عمل خوب انجام میدن

خیر اینطور که می فرمائید نیست عقل حجت باطنی است و اینقدر ها هم بی اثر نیست،عرض کردم عقل به معنای تشخیص خوب و بد برای اینکه

خوب را انتخاب کند باید از بند هوای نفس رسته باشد:" کم من عقل اسیر تحت هوی امیر" فرمایش درّر بار مولا علی ابن ابیطالب علیه السلام

معنا: چه عقلهایی که اسیر هوای نفسند!!!!!

عقل تشخیص می دهد و ایمان اراده را بر می انگیزاند که خوب را انتخاب کند،البته این ایمان می تواند ایمان اولیه فطری باشد:

"کل مولد یولد علی فطرة التوحید"هر کودکی که به دنیا می آید فطرت توحیدی دارد،سخن امام صادق علیه السلام.

حبیبه;711252 نوشت:
معنا: چه عقلهایی که اسیر هوای نفسند!!!!!
احسنت به شما
حالا اگر عقلی اسیر هوای نفس باشه ، آیا نماز خوندن تاثیری به حالش داره؟ ابداً تاثیری نداره

من یه نظری دارم (با اجازهء شما). به نظرم برای اینکه صحبت ها پراکنده نباشه ، به این بخش مشکی رنگ پاسخ بدید

نظر من اینه:

آیا شما انسان خوب که نماز نخواند میشناسید؟ (خوبی های دیگه بجز نماز)
بله

آیا شما انسان خوبی که تعقل نداشته باشد میشناسید؟
خیر

با این نظر بنده موافق هستید یا مخالف؟ اگر موافقید که هیچ ، اما اگر مخالف هستید بفرمایید چرا

[SPOILER]جدای از اختلاف نظر ، از شما سرکار خانم "حبیبه" و از استاد عزیزم جناب "کریم" برای وقت گذاشتن و همچنین صحبت همراه با احترام تشکر میکنم[/SPOILER]

Reza-D;711259 نوشت:
آیا شما انسان خوب که نماز نخواند میشناسید؟ (خوبی های دیگه بجز نماز)
بله
من سوالی کردم نت قطع شد متاسفانه ...
دقیقا همین سخن شما
چرا برخی بی دینها که کم هم نیستند خیلی بهتر از مسلمونها هستند ؟ در همین ایران
و چرا خیلی از افراد کلاه بردار با ارقام بالا تیریپ اسلامی و سجاده اب کش دارند مثل همین مختلسین محترم؟

اصلا کسی که نماز قلبی نخونه وادار به گناه میشه و یا کسی که گناه بکنه دیگه نمازش قلبی نیست ؟

سید محمد جواد;711265 نوشت:
اصلا کسی که نماز قلبی نخونه وادار به گناه میشه و یا کسی که گناه بکنه دیگه نمازش قلبی نیست ؟

سؤال من هم از دوستان دقیقاً همین بود. شما خیلی بهتر و قشنگتر بیانش کردید
این رو برادر بذار تا بعد که دوستان دیگه هم حضور داشته باشن
انشاالله به نتیجه برسیم

سید محمد جواد;711265 نوشت:
چرا برخی بی دینها که کم هم نیستند خیلی بهتر از مسلمونها هستند ؟ در همین ایران
و چرا خیلی از افراد کلاه بردار با ارقام بالا تیریپ اسلامی و سجاده اب کش دارند مثل همین مختلسین محترم؟
مشکل دقیقاً توی تعریف اشتباه از همون دو تا کلمه ای هست که بولد کردم. البته من جسارت نمیکنم که بیام الان ایمان رو تعریف کنم چون کار من نیست ، بلکه کار معصوم هست. اما یه عقیده ای دارم عرض میکنم. فقط تاکید میکنم که این عقیده کاملاً شخصیه

به نظر من مشکل از اینجا شروع میشه که ما یک سری آیتم های خاص که عمدتاً هم ظاهری هستن برای مسلمان بودن تعریف کردیم ، از طرفی یک سری آیتم ها هم برای بی دین بودن تعریف کردیم. بعد هر کسی اونها رو داشت بهش میگیم مذهبی ، و هر کسی اینها رو نداشت بهش میگیم بی دین!

ملاک های ما برای دیندار بودن چیه؟
نماز بخواند - روزه بگیرد - به مسجد برود - ریش بگذارد (برای دختر ، آرایش نکند) - پیراهنش را روی شلوار بیندازد (برای دختر ، چادری باشد) و مواردی شبیه به این

ملاک های ما برای بی دین بودن چیه؟
دوست دختر (پسر) داشته باشد - مسجد نرود - ریشش را کوتا کند (برای دختر ، آرایش کند) - تیپ جین بزند (برای دختر ، مانتو بپوشد) و مواردی مثل اینها

نکتهء مهم اینکه من ابداً نمیگم اینها ملاک نیست. اما حرفم اینه که ملاک و معیار دینداری ، فقط اینها نیست. بلکه موارد دیگه ای هم هست که برخی کم اهمت تر و برخی حتی بسیار پر اهمیت تر از اینهایی هست که ماها تعریف کردیم. اما متاسفانه ماها فقط همون چند مورد رو ملاک قرار میدیم

حالا یه بار دیگه سؤال شما رو مینویسم و در ادامش یه سؤال میپرسم که کاملاً موضوع بیان بشه:


سید محمد جواد;711265 نوشت:
برخی بی دینها که کم هم نیستند خیلی بهتر از مسلمونها هستند
وقتی کسی از بسیاری مسلمون ها بهتره ، چطور میشه گفت بی دینه؟!

سید محمد جواد;711265 نوشت:
خیلی از افراد کلاه بردار ، تیریپ اسلامی دارند
مگه مسلمان کلاه بردار میشه؟

پس می بینی داداش که مشکل از اینه که ماها از ابتدا معیارهای درستی برای شناخت افراد در نظر نمی گیریم

این هم مؤید از ائمه(ع):

پیامبر(ص)
سه خصوصیت است که اگر در کسی باشد
منافق است ، هر چند نماز ، بخواند روزه بگیرد و خودش را مسلمان بداند. خیانت در امانت ، دروغ گویی ، پیمان شکنی

امام صادق(ع)
برای اینکه کسی را به درستی بشاسید تنها به طولانی بودن رکوع و سجود نمازش نگاه نکنید ، بلکه به راستگویی و امانت داری او بنگرید

Reza-D;711207 نوشت:
استاد "کریم" ، در این بیان شما ، عقل فرمانده است به چه؟
عقل به نماز خواندن فرمان میدهد؟!
خب این چه ربطی به صحبت ما داره؟
مگه صحبت ما بر سر این بود که:
"آیا عقل به خواندن نماز فرمان میدهد یا به نخواندن آن؟"

Reza-D;711219 نوشت:
شما باید ابتدا به موضوع مورد بحث توجه بفرمایید. موضوع این نیست که آیا از نظر عقل ، نماز خوب است یا نه؟
بلکه موضوع این هست که تاثیر عقل در تشخیص خوبی ها بیشتره یا نماز؟

سلام وعرض ادب
من نمی دانم باید چطور مطلب را توضیح دهم که شما ما را متهم به سفسطه نکنید، از امام صادق علیه السلام هم دلیل آوردیم باز متهم به سفسطه شدیم.
برادر من اصلا کار نماز تشخیص نیست، این از بدیهیات است وکسی هم ادعا نکرده که کار نماز تشخیص است. تشخیص کار عقل است، در اینجا عقل عملی تشخیص می دهد که چه چیزی باید باشد وچه چیزی نباید باشد. ونماز از آن بایدها است، که باید باشد. عقل کارش تشخیص است نه عمل کردن، وقتی بایدی را تشخیص داد که باید باشد با ابزار تحت اختیارش آنرا بدست می آورد ودر نماز ابزاری در دست عقل عملی است برای تقرب به خدا ودوری از فساد وفحشا.

Reza-D;711224 نوشت:
تاثیر عقل بر دوری از گناه بیشتر است یا تاثیر نماز؟

این سوال اصلا اشباه است چون زمانی درست است که عقل ونماز در عرض هم باشند در حالی که اینطور نیست بلکه نماز در طول عقل است. وما چندین بار به بیانهای مختلف گفتیم که نماز بدون عقلانیت به درد نمی خورد وکارآیی ندارد.

سید محمد جواد;711265 نوشت:
چرا برخی بی دینها که کم هم نیستند خیلی بهتر از مسلمونها هستند ؟ در همین ایران
و چرا خیلی از افراد کلاه بردار با ارقام بالا تیریپ اسلامی و سجاده اب کش دارند مثل همین مختلسین محترم؟

Reza-D;711294 نوشت:
مشکل دقیقاً توی تعریف اشتباه از همون دو تا کلمه ای هست که بولد کردم. البته من جسارت نمیکنم که بیام الان ایمان رو تعریف کنم چون کار من نیست ، بلکه کار معصوم هست. اما یه عقیده ای دارم عرض میکنم. فقط تاکید میکنم که این عقیده کاملاً شخصیه

ما منکر این حرفها نیستیم، ولی این بدین معنی نیست که چون کسی ظاهری دینی دارد ولی به اکثر قوانین دین پایبند نیست دلیل باشد ملاکر دین عوض کنیم که چون فلان غیر مسلمان رفتارش خیلی بهتر از این است باید دیندار تلقی شود. چون ملاک ما اشتباه است که این شخص خلافکار واقعی وظاهر ساز را ملاک قرار داده ایم.
اگر قرار باشد کسی بعنوان ملاک ومصداق دیندار الگو باشد پیامبر واهل بیت علیهم السلام هستند. وملاک سخن ورفتار آنهاست. وآنچه ما از آنها داریم نماز از ضروریات دین است ومنکر آن کافر وغیر مسلمان، حال بخاطر برخی افراد مسلمان سست عنصر ما نمی توانیم مبانی دینی خودمان را عوض کنیم.
تعریف دین:
دین گوشت قربانی نیست که تکه تکه کنیم .هر کس گوشه ای از آنرا بگیرد، یکی بخش تعقل، دیگری نماز بی روح، دیگری روزه بی خاصیت و یکی حج ریائی و... دین مجموعه ای است از عقاید، احکام واخلاق که فرد مسلمان باید مقید به همه آنها باشد.

کریم;711379 نوشت:
ما منکر این حرفها نیستیم، ولی این بدین معنی نیست که چون کسی ظاهری دینی دارد ولی به اکثر قوانین دین پایبند نیست دلیل باشد ملاکر دین عوض کنیم که چون فلان غیر مسلمان رفتارش خیلی بهتر از این است باید دیندار تلقی شود. چون ملاک ما اشتباه است که این شخص خلافکار واقعی وظاهر ساز را ملاک قرار داده ایم.
اگر قرار باشد کسی بعنوان ملاک ومصداق دیندار الگو باشد پیامبر واهل بیت علیهم السلام هستند. وملاک سخن ورفتار آنهاست. وآنچه ما از آنها داریم نماز از ضروریات دین است ومنکر آن کافر وغیر مسلمان، حال بخاطر برخی افراد مسلمان سست عنصر ما نمی توانیم مبانی دینی خودمان را عوض کنیم.
تعریف دین:
دین گوشت قربانی نیست که تکه تکه کنیم .هر کس گوشه ای از آنرا بگیرد، یکی بخش تعقل، دیگری نماز بی روح، دیگری روزه بی خاصیت و یکی حج ریائی و... دین مجموعه ای است از عقاید، احکام واخلاق که فرد مسلمان باید مقید به همه آنها باشد.

سلام
برادر گرامی ما هم میدونیم دیندار واقعی و غیر واقعی کی هستند مشکل اینجاست در مواردی که امور اجرایی دستشون هست البته کاری به رده بالا مملکت ندارم در جز اکثرا این مشکل رو داریم
خدمت شما یک مورد را عرض کردم

حرف من این است عموم جامعه یک بیدین انسان را به چشم یک ظالم میبینند ولی یک دیندار ریکار را همچنان قدیس!!

تا دلتان بخواهد مورد با اسم دارم برای شما بگم همینکه صلاح نیست.....

وقتی من نوجوان میبینم شخصی با جای مهر بر پیشانی به نام سادات دارد کلاه برداری میکند و بعد خود را مظلوم نشان میدهد! چه بگویم ؟ بعد کل بازار برای ان شخص دولا راست میشوند....

کریم;711379 نوشت:
ما منکر این حرفها نیستیم، ولی این بدین معنی نیست که چون کسی ظاهری دینی دارد ولی به اکثر قوانین دین پایبند نیست دلیل باشد ملاکر دین عوض کنیم که چون فلان غیر مسلمان رفتارش خیلی بهتر از این است باید دیندار تلقی شود. چون ملاک ما اشتباه است که این شخص خلافکار واقعی وظاهر ساز را ملاک قرار داده ایم.
اگر قرار باشد کسی بعنوان ملاک ومصداق دیندار الگو باشد پیامبر واهل بیت علیهم السلام هستند. وملاک سخن ورفتار آنهاست. وآنچه ما از آنها داریم نماز از ضروریات دین است ومنکر آن کافر وغیر مسلمان، حال بخاطر برخی افراد مسلمان سست عنصر ما نمی توانیم مبانی دینی خودمان را عوض کنیم.
تعریف دین:
دین گوشت قربانی نیست که تکه تکه کنیم .هر کس گوشه ای از آنرا بگیرد، یکی بخش تعقل، دیگری نماز بی روح، دیگری روزه بی خاصیت و یکی حج ریائی و... دین مجموعه ای است از عقاید، احکام واخلاق که فرد مسلمان باید مقید به همه آنها باشد.

بفرما استاد! حالا اگر بگم حرف بنده رو درست نخوندید ناراحت میشید!
من چی گفتم؟ در همون پست در قسمت سبز رنگ نوشتم:

Reza-D;711294 نوشت:
نکتهء مهم اینکه من ابداً نمیگم اینها ملاک نیست. اما حرفم اینه که ملاک و معیار دینداری ، ((فقط)) اینها نیست

اما اینکه فرمودید:

کریم;711379 نوشت:
ملاک دین عوض کنیم که چون فلان غیر مسلمان رفتارش خیلی بهتر از این است باید دیندار تلقی شود

شما یک جمله از من بیارید که گفته باشم ملاک دین را عوض کنیم!!!

اتفاقاً دقیقاً من حرف شما رو گفتم:


کریم;711379 نوشت:
دین گوشت قربانی نیست که تکه تکه کنیم .هر کس گوشه ای از آنرا بگیرد، یکی بخش تعقل، دیگری نماز بی روح، دیگری روزه بی خاصیت و یکی حج ریائی و... دین مجموعه ای است از عقاید، احکام واخلاق که فرد مسلمان باید مقید به همه آنها باشد

خب منم که همین رو گفتم! :Gig:
من هم گفتم صرف اینکه کسی نماز خواند و روزه گرفت به معنای دینداری اون شخص نیست. مگه حرف من غیر از حرف شما بود؟!
حتی دو روایت از پیامبر(ص) و امام صادق(ع) آوردم. دیگه ائمه(ع) که منظورشون تکه تکه کردن دین نبوده

من هم گفتم اگر یک خانم چادر بزنه و مسجد بره اما غیبت کنه بهش میگیم مذهبی
اما اگر خانمی دوست پسر داشته باشه و مسجد نره ، ولی از غیبت دوری کنه بهش میگیم غیرمذهبی!

شما استاد هستید و مطلع تر از من و حتماً بهتر از من میدونید که گناه غیبت از زنا بیشتره (در حالیکه خانم مثال ما زنا هم نکرده و فقط دوست شده)

بله درسته ، هر دوی این دو خانم اشتباه دارن ، اما ما به اونی که گناهش بیشتره میگیم مذهبی و به اونی که گناهش کمتره میگیم غیرمذهبی!!!
چرا؟ چون ملاک های ظاهری رو بیشتر بولد کردیم تا ملاک های باطنی رو

کریم;711374 نوشت:
برادر من اصلا کار نماز تشخیص نیست

برای این بخش عذرخواهی میکنم. منظورم تاثیرگذاری بود ولی دیشب دیر وقت بود و خواب آلود بودم ، اشتباهاً نوشتم تشخیص
اگه دقت کنید توی بخش دیگه ای صحبت هام که نقل قول کردید گفتم تاثیرگذاری

در مورد سفسطه هم متهم نکردم ، گفتم شاید سفسطه باشد شاید هم درست بیان نشدن موضوع توسط من
با این حال اگر جسارتی شد ببخشید :Gol:

خب استاد اصلاً من با همون دیدی که مد نظر شماست نگاه میکنم. یعنی:

کریم;711374 نوشت:
نماز ابزاری در دست عقل عملی است برای تقرب به خدا و دوری از فساد و فحشا

حالا من برداشتم از فرمایش شما رو عرض میکنم و سؤالم رو با توجه به همین برداشت مطرح میکنم
ما با عقل خودمون گناهان رو تشخیص میدیم و باز با همون عقل از یک سری گناهان دوری میکنیم
اما عقل به تنهایی کافی نیست چون عقل به هر حال ناقصه. لذا به یک سری مکمل نیاز هست تا عقل از لغزش هایی که در کمینش هست دور بمونه
این مکمل های عقل ، عبارتند از کلام و شیرهء معصومین(ع) ، قرآن ،
نماز و....
انشاالله که برداشت من درست بوده

حالا با توجه به این برداشت ، سؤال من اینه:

درمورد عقل کاملاً مشخصه که عملکردش به چه صورته
مثلاً من در مورد
دزدی تقعل میکنم که:
1 - زحمت کشیدن یک فرد قابل احترامه و ارزشمند
2 - حرمت انسانی در اینه که برای استفاده از اموال کسی باید رضایتش رو داشته باشیم
3 - کار و تلاش برای انسان ارزش محسوب میشه و تنبلی و چشم به مال دیگران داشتن بی ارزشی
4 - خداوند هم طبق سه دلیل قبلی ، به دزدی رضایت نداره
5 - پس من با تعقل به نتیجه میرسم که دزدی بده ، چون زحمت دیگران رو به هدر میده ، بدون اجازه هم هست ، ما رو بی ارزش میکنه و رضای خدا هم در اون نیست
6 - لذا اینجا تعقل من باعث شده که از خطا و گناهی به اسم دزدی دوری کنم

اما در مورد نماز نمیتونم تصویر درستی داشته باشم
نماز به چه صورت و چگونه میتونه در دوری از گناه تاثیرگذار باشه؟
شما این رو برای من توضیح بدید لطفاً

سید محمد جواد;711419 نوشت:
حرف من این است عموم جامعه یک بیدین انسان را به چشم یک ظالم میبینند ولی یک دیندار ریکار را همچنان قدیس!!

تا دلتان بخواهد مورد با اسم دارم برای شما بگم همینکه صلاح نیست.....

وقتی من نوجوان میبینم شخصی با جای مهر بر پیشانی به نام سادات دارد کلاه برداری میکند و بعد خود را مظلوم نشان میدهد! چه بگویم ؟ بعد کل بازار برای ان شخص دولا راست میشوند....


سلام
برادر من بنده هم که عرض کردم منکر این امور نیستم اما سخن من این است که این دلیل بر این است که شخص بی نماز خوب را تبرئه کنیم. شما زمانی می توانید به بنده وبقیه دوستان اشکال بگیرید که منکر این امور باشیم. ولی این دلیل نیست که ما معیار خوب بودن را عوض کنیم.

Reza-D;711504 نوشت:
خب منم که همین رو گفتم!
من هم گفتم صرف اینکه کسی نماز خواند و روزه گرفت به معنای دینداری اون شخص نیست. مگه حرف من غیر از حرف شما بود؟!
حتی دو روایت از پیامبر(ص) و امام صادق(ع) آوردم. دیگه ائمه(ع) که منظورشون تکه تکه کردن دین نبوده

من هم گفتم اگر یک خانم چادر بزنه و مسجد بره اما غیبت کنه بهش میگیم مذهبی
اما اگر خانمی دوست پسر داشته باشه و مسجد نره ، ولی از غیبت دوری کنه بهش میگیم غیرمذهبی!

شما استاد هستید و مطلع تر از من و حتماً بهتر از من میدونید که گناه غیبت از زنا بیشتره (در حالیکه خانم مثال ما زنا هم نکرده و فقط دوست شده)

بله درسته ، هر دوی این دو خانم اشتباه دارن ، اما ما به اونی که گناهش بیشتره میگیم مذهبی و به اونی که گناهش کمتره میگیم غیرمذهبی!!!
چرا؟ چون ملاک های ظاهری رو بیشتر بولد کردیم تا ملاک های باطنی رو


عزیز من بنده هم جایی تاکید نکرده ام که شما سخنی خلاف حرفهای بنده می زنید واصل فرمایش شما را تایید کرده ام. ولی سخن بنده این است که اشتباه برداشتی ما در قضاوت ونوع بینش دلیل بر این نمی شود که روی این بحث کنیم فلانی نماز نمی خواند ولی فلان عملش خوب است. شخصی که عاقل است ولی نماز نمی خواند عقلانیتش بجای خود ولی به اندازه بی نمازی هم مورد تقبیح است. چون بر اساس عقل عملی که توضیح دادم نمی شود شخصی واقعا عاقل باشد ولی بی نماز باشد.
خلاصه کلام اینکه معیار ما در اینجا برای تبیین عقلانیت ومذهبی بودن نوع قضاوت وبینش مردم نیست. بلکه باید واقع را در نظر بگیریم. واقع امر چیست؟

Reza-D;711515 نوشت:
حالا من برداشتم از فرمایش شما رو عرض میکنم و سؤالم رو با توجه به همین برداشت مطرح میکنم
ما با عقل خودمون گناهان رو تشخیص میدیم و باز با همون عقل از یک سری گناهان دوری میکنیم
اما عقل به تنهایی کافی نیست چون عقل به هر حال ناقصه. لذا به یک سری مکمل نیاز هست تا عقل از لغزش هایی که در کمینش هست دور بمونه
این مکمل های عقل ، عبارتند از کلام و شیرهء معصومین(ع) ، قرآن ، نماز و....

Reza-D;711515 نوشت:
اما در مورد نماز نمیتونم تصویر درستی داشته باشم
نماز به چه صورت و چگونه میتونه در دوری از گناه تاثیرگذار باشه؟
شما این رو برای من توضیح بدید لطفاً

ما عقل عملی داریم وعقل نظری، عقل نظری ناظر به هست ونیست هاست، عقل نظری با توجه به تعقلی که می کند می گوید خدا هست، واجب الوجود شریک ندارد. یعنی ناظر به مقام نظر وفکر صرف است.
اما عقل عملی می گوید: باید فلان چیز اتفاق بیفتد مثل ایمان به خدا وفلان چیز نباشد مثل شرک به خدا. وهمین عقل تشخیص می دهد که برای دوری از گناه باید نماز خواند، چون اقامه این نماز به ما یاد می دهد، فقط به خدا تمسک جوییم واور ا عبادت کرده واز او استعانت بجوییم، به اموال دیگران دست دراز نکنیم، فقط مقابل خدا کرنش داشته باشیم.
اگر این مفهوم وفرهنگ نماز برای ما درست جا بیفتد دیگر گناه نخواهیم کرد چون گناه یا حق الناس است ویا حق الله، نماز با ما یاد می دهد که با لباس غصبی ومکان غصبی نماز نخوانیم واین خود آموزی دوری است گناه ودست درازی به حق دیگران است. واز طرف دیگر مار ا به خدا متصل می کند. ومنشا تمام گناهان عدم رسیدن به توحید است واگر توحید کسی کامل شود که در زندگی او غیر خدا جا نداشته باشد. دیگر گناه نخواهد کرد. وبه حسب مراتب این تعبد تفاوت دارد.
ببینید در یک کلام نماز از مصادیق عقل عملی است. چیزی در برابر عقل یا رقیب او نیست.

کریم;711560 نوشت:
برادر من بنده هم که عرض کردم منکر این امور نیستم اما سخن من این است که این دلیل بر این است که شخص بی نماز خوب را تبرئه کنیم

کریم;711560 نوشت:
ولی سخن بنده این است که اشتباه برداشتی ما در قضاوت ونوع بینش دلیل بر این نمی شود که روی این بحث کنیم فلانی نماز نمی خواند ولی فلان عملش خوب است. شخصی که عاقل است ولی نماز نمی خواند عقلانیتش بجای خود ولی به اندازه بی نمازی هم مورد تقبیح است

استاد فکر کنم سوء تفاهم شده. اصلاً پاسخ من به "سیدمحمدجواد" ارتباطی به بحثمون نداشت
ایشون پرسید چرا برخی مذهبی ها رو می بینیم که گناه میکنن و برخی غیرمذهبی ها رو می بینیم که کارهای خیلی خوبی انجام میدن
من هم اون نکات رو خدمت ایشون عرض کردم. اصلاً دنبال این نبودم که از اون صحبت ها ، نیاز نبودن به نماز رو نتیجه گیری کنم

کریم;711560 نوشت:
اقامه این نماز به ما یاد می دهد، فقط به خدا تمسک جوییم واور ا عبادت کرده واز او استعانت بجوییم، به اموال دیگران دست دراز نکنیم، فقط مقابل خدا کرنش داشته باشیم.
اگر این مفهوم و فرهنگ نماز برای ما درست جا بیفتد دیگر گناه نخواهیم کرد چون گناه یا حق الناس است ویا حق الله، نماز با ما یاد می دهد که با لباس غصبی ومکان غصبی نماز نخوانیم واین خود آموزی دوری است گناه ودست درازی به حق دیگران است. واز طرف دیگر مار ا به خدا متصل می کند. ومنشا تمام گناهان عدم رسیدن به توحید است واگر توحید کسی کامل شود که در زندگی او غیر خدا جا نداشته باشد. دیگر گناه نخواهد کرد. وبه حسب مراتب این تعبد تفاوت دارد

تمامش رو می پذیرم بجز قسمت قرمز رنگ. نه اینکه اصل حرف رو قبول نداشته باشم
درسته ، نماز این رو به ما یاد میده. اما به هیچ وجه ارزشش با این موضوع که ما
به بدی خود عمل پی ببریم برابر نیست

داستان تقریباً شبیه به فرمایش امام علی(ع) هست که فرمودند:
گروهی خدا را از بخاطر بهشت عبادت میکنند ، این عبادت تاجران است
گروهی خدا را بخاطر ترس از جهنم عبادت میکنند و........

به نظر من هم اینکه ما گناه نکنیم تا صرفاً نمازمون قبول بشه ، البته خوبه ، ولی شبیه به همون عبادت خدا بخاطر بهشت خواهد بود
لذا پایین ترین درجهء فهم از گناه نکردن هم خواهد بود

اما جدای از این نکته ای که عرض کردم ، به واسطهء این بخش از فرمایش شما

(به غیر از بخش هایی که حذف کردم):

کریم;711560 نوشت:
اقامه این نماز به ما یاد می دهد فقط به خدا تمسک جوییم و او را عبادت کرده و از او استعانت بجوییم ........... فقط مقابل خدا کرنش داشته باشیم ............. و از طرف دیگر ما را به خدا متصل می کند و منشا تمام گناهان عدم رسیدن به توحید است و اگر توحید کسی کامل شود که در زندگی او غیر خدا جا نداشته باشد ، دیگر گناه نخواهد کرد و به حسب مراتب این تعبد تفاوت دارد
پذیرفتم که نماز هم وجودش نیازه و عقل تنها کافی نیست

حالا یک پرسش دیگه
چرا اگر کسی 100 عمل خوب داشته باشه اما نماز نخونه هیچ کدوم از اعمال دیگه ش پذیرفته نمیشه و جهنمی میشه
اما اگر کسی 50 عمل خوب داشته باشه و نماز بخونه بهشتی میشه؟!
(با این فرض که گناهان هر دو نفر ناچیز باشه)

Reza-D;711593 نوشت:
حالا یک پرسش دیگه
چرا اگر کسی 100 عمل خوب داشته باشه اما نماز نخونه هیچ کدوم از اعمال دیگه ش پذیرفته نمیشه و جهنمی میشه

سلام وعرض ا دب
بنده چیز قابل توجهی نتوانستم در جواب این سوال از خود احادیث پیدا کنم ولی مساله ای که هست ودر حاشیه محاسن برقی هم اشاره شده بود این است، که نماز ستون دین اسن همانطور که نبی مکرم اسلام فرموده است. وقتی خیمه یا خانه ای ستون نداشته باشد ویران خواهد شد. دینی هم ستون آن نماز است اگر ضعیف یا بی خاصیت باشد بقیه آن به درد نخواهد خورد.

کریم;711825 نوشت:
سلام وعرض ا دب
بنده چیز قابل توجهی نتوانستم در جواب این سوال از خود احادیث پیدا کنم ولی مساله ای که هست ودر حاشیه محاسن برقی هم اشاره شده بود این است، که نماز ستون دین اسن همانطور که نبی مکرم اسلام فرموده است. وقتی خیمه یا خانه ای ستون نداشته باشد ویران خواهد شد. دینی هم ستون آن نماز است اگر ضعیف یا بی خاصیت باشد بقیه آن به درد نخواهد خورد.

سلام برادر عزیز

1 - آیا این با عدالت خدا ناسازگار نیست که کسی رو که 100 عمل خوب اجام داده (100 مثال هست) و گناه خاصی هم انجام نداده ، صرف اینکه 1 کار خوب رو ترک کرده به جهنم ببره؟

بذارید یه مثال برای شما بزنم:
عمویی دارم که از نظر انجام واجبات مثل نماز ، روزه و.... برای همه الگو هستن. روزی نیست که قرآن نخونند و حتی نماز مستحبی رو هم تا جایی که بشه ترک نمیکنن. از نظر مدیریت در زندگی هم از موفق ترین افراد هستن. از نظر اخلاق و رفتار با خانواده و اطرافیان هم عالی هستن. فردی اهل مطالعه ، دانش و سیاست هستن و میتونم به جرأت بگم بیش از 70 درصد مشکلاتی که در خانواده ها پیش اومده به دست ایشون حل شده. روی حرام و حلال به شدت تاکید دارن و پرداخت خمس رو برای خودشون بسیار اولویت میدن. البته مثل هر انسانی ایشون هم نقاط ضعف دارن ، اما در مجموع در زندگی بسیار موفق عمل کردن

وقتی ما جوان تر ها از عموم در مورد این موفقیت ها می پرسیم ، میگن که تمام اینها رو از آقای x یاد گرفتم. تازه عموی بنده میگه من در برابر فهم ، درک ، اخلاق و بزرگی اون شخص 0 هستم! و آرزو میکنم روزی بتونم به پای اون برسم. حالا نکته اینجاست که اون آقای x نماز نمیخوند. به نظر شما عدالته که این آقای x که عموی بنده با اون همه نکات مثبت که عرض کردم ، میگه من در برابر کمالاتش 0 هستم ، جهنمی باشه؟!

البته من از شما انتظار ندارم که درمورد کسی رای صادر کنید و میدونم چنین خواسته ای اصلاً بجا نیست. میخوام بطور کلی پاسخی بفرمایید

2 - شما فقط بخش اول پرسش من رو نقل قول کردید اما هر دو بخش پرسش من کاملاً به هم مرتبط بود (یعنی دو سؤال جداگانه نبودن)

آیا نمیشه نتیجه گرفت که کلاً اعمال خوب دیگه جایگاه چندانی پیش خدا ندارن؟

دقت کنید استاد اگر نفر دوم که نماز نخونده ، خطاهای زیادی داشت (100 تا عمل خوب نداشت) ، می گفتیم خب اگر نماز میخوندی ، نماز باعث میشد که اون گناهان رو ترک کنی و همچنین باعث میشد به خوبی ها بپردازی. اما تو نماز نخوندی و در نتیجهء نخوندن نماز ، اعمال درست و درمونی هم برای قیامت نداشتی

ولی نکته اینه که اون فرد سایر اعمالش رو درست انجام داده (به نسبت) و 100 عمل مثبت داشته ولی جهنمی شده!
و از طرفی شخص دیگه در سایر اعمال موفقیت کمتری داشته و فقط 50 عمل مثبت داشته. یعنی نماز فقط تاثیر نسبی روش گذاشته ، ولی بهشتی شده!!!

باز هم یه مثال میزنم:
من از تعدادی راننده که شما هم بین اونها هستید میخوام که ساعت 5 در فلان محل حاضر باشید و به شما میگم هر چه زودتر برسید به معنای موفقیت بیشتر شماست
شما میتونید با سمند بیاین ، میتونید با پژو بیاین ، میتونید با پراید بیاین ، کادیلاک ، هیوندای ، پیکان ، تویوتا و......
به هر حال مهم اینه که سعی کنید ساعت 5 برسید. حالا شما ساعت 5:30 میرسید اما من میگم قبول نیست!!!
شما میگید برا چی قبول نیست؟
من میگم چون شما با هیوندای اومدی! شما باید با تویوتا میومدی!
و یک نفر دیگه ساعت 6 میرسه ، من بهش میگم احسنت! آفرین به تو!
شما اعتراض میکنید که: اینکه نیم ساعت دیرتر از من رسیده ، پس چرا قبوله
من میگم: چون با تویوتا اومده!

خب اگر اینطور بود ، بهتر نبود من از همون اول میگفتم:
مهم نیست که چه کسی زودتر میرسه. مهم اینه ماشینتون چی باشه

Reza-D;711938 نوشت:
سلام برادر عزیز

1 - آیا این با عدالت خدا ناسازگار نیست که کسی رو که 100 عمل خوب اجام داده (100 مثال هست) و گناه خاصی هم انجام نداده ، صرف اینکه 1 کار خوب رو ترک کرده به جهنم ببره؟

بذارید یه مثال برای شما بزنم:
عمویی دارم که از نظر انجام واجبات مثل نماز ، روزه و.... برای همه الگو هستن. روزی نیست که قرآن نخونند و حتی نماز مستحبی رو هم تا جایی که بشه ترک نمیکنن. از نظر مدیریت در زندگی هم از موفق ترین افراد هستن. از نظر اخلاق و رفتار با خانواده و اطرافیان هم عالی هستن. فردی اهل مطالعه ، دانش و سیاست هستن و میتونم به جرأت بگم بیش از 70 درصد مشکلاتی که در خانواده ها پیش اومده به دست ایشون حل شده. روی حرام و حلال به شدت تاکید دارن و پرداخت خمس رو برای خودشون بسیار اولویت میدن. البته مثل هر انسانی ایشون هم نقاط ضعف دارن ، اما در مجموع در زندگی بسیار موفق عمل کردن

وقتی ما جوان تر ها از عموم در مورد این موفقیت ها می پرسیم ، میگن که تمام اینها رو از آقای x یاد گرفتم. تازه عموی بنده میگه من در برابر فهم ، درک ، اخلاق و بزرگی اون شخص 0 هستم! و آرزو میکنم روزی بتونم به پای اون برسم. حالا نکته اینجاست که اون آقای x نماز نمیخوند. به نظر شما عدالته که این آقای x که عموی بنده با اون همه نکات مثبت که عرض کردم ، میگه من در برابر کمالاتش 0 هستم ، جهنمی باشه؟!

آیا نمیشه نتیجه گرفت که کلاً اعمال خوب دیگه جایگاه چندانی پیش خدا ندارن؟

سلام علیکم

خدا به استاد کریم جزای خیر دهد که اینگونه با صبر و حوصله این پستهای طولانی رو مطالعه میکنند و پاسخ میدهند.

ما متوجه نشدیم اگر این آقای x نماز نمیخوانند عموی شما همه اینها از جمله نماز خواندن را چگونه از ایشان یاد گرفته اند؟ اصلا چطور ممکن است کسی قرآن بخواند اما نماز نخواند!!!. شاید این آقا قرآن هم نمیخواند یا اینکه کلا" دین را به اشتباه فهمیده است. که در اینصورت باید بگوییم عموی شما از او پیروی کورکورانه داشته اند در نتیجه اجری هم نخواهد داشت. که البته این صحیح به نظر نمیرسد چون فرمودید ایشان نماز میخوانند پس اشتباه از شماست....

نکته بعدی اینکه معیار پذیرش اعمال، نزد خداوند نیات است. کار خوبی که برای خدا نباشد هیچ ارزشی ندارد. کسیکه نماز نمیخواند یعنی برای خدا و دستورات خدا ارزشی قائل نیست پس کارهای خوبش هم برای خدا نیست و خداوند به این شخص میفرماید کار خوبت را برای هر کسی که انجام دادی پاداشت را هم از خود او بخواه.

کسی هم که نماز میخواند اما ولایت اهلبیت پیامبر اکرم صلی الله علیه واله را قبول ندارد این هم نمازش مورد قبول نیست. چون شرط پذیرش ولایت خداوند پذیرفتن ولایت جانشینان خدا در روی زمین است. همان که امام رضا علیه السلام در حدیث سلسله الذهب فرمودند: بشرطها وشروطها وانا من شروطها

توجه کنید که مستحبات به تنهایی برای نجات انسانها کافی نیستند و انجام واجبات و ترک محرمات شرط نجات است. مستحبات باعث ترفیع درجات و تخفیف عذاب میشوند.

از آنجاییکه خداوند برای هدایت انسانها به آنها عقل داده ، رسول فرستاده امام داده، کتاب داده ؛ عدالتش هم در راستای همین داده ها تعریف میشود.

یعنی به هرکسی به هر میزانی که هدایت داده به همان اندازه هم او را تکلیف کرده است.

یکی نمیداند نماز چیست و کلا در جوی پرورش نیافته که از اسلام و نماز چیزی شنیده باشد اما اعمالش قابل قبول است با کسی که اسلام به او رسیده و نماز نمیخواند اما کارهای نیک انجام میدهد، ایندو در یک جایگاه قرار ندارند.

اولی ممکنست بدون حساب به بهشت برود. یا بقولی در برزخ معارف به او عرض شود و مورد امتحان قرار گیرد اما دومی قطعا در جهنم خواهد بود اما کارهای نیکش فقط برای او تخفیف عذاب است...

Serat;712141 نوشت:
ما متوجه نشدیم اگر این آقای x نماز نمیخوانند عموی شما همه اینها از جمله نماز خواندن را چگونه از ایشان یاد گرفته اند؟

سلام
شما خدت میفرمایید خدا به استاد "کریم" صبر دهد که چنین پست های طولانی رو میخونن
خب برادر شما به همین اندازه هم که من نوشتم میفرمایید طولانی شده ، اون وقت انتظار داشتید بیام کل طول عمر اون شخص و عموی خودم رو جزء به جزء اینجا بنویسم؟!

این کاملاً واضحه که من باید به کلیت موضوع اشاره کنم

بعد برادر من دقیقاً کجای حرفهام گفتم که:

عموی من این کارها از جمله نماز خواندن را.......؟!
چطور چنین جمله ای به ذهن شما رسید؟!

متاسفانه شما به اصل مطلب بنده دقت نکردید و فقط رفتید تا از لابلای کلام من موردی پیدا کنید که پاسخ من رو بدید
برادر ، من ابتدا عرض کردم عموی بنده چنین خصوصیاتی دارن. یعنی توجه شمای خواننده رو به این موضوع جلب کردم که کلام نهایی در مورد اون آقای x از زبان یک فرد به درد نخور گفته نشده

بعد گفتم که ما جوان ها از عموم در مورد این

موفقیت ها میپرسیم.....
برادر دیدید که پسری به جبهه میره و شهید میشه
در صحبت های این شهید دیده میشه که میگه راه و روش زندگی رو مثلاً از مادرم یاد گرفتم
خب آیا باید بپرسیم: مگر مادر شما هم شهید شده؟! :Gig:

اگر خواستید بفرمایید تا جزئی تر دلایل اون صحبت عموی خودم رو برای شما قرار بدم

اما بطور کلی ، حرف عموی بنده این بود که من درست زندگی کردن ، پاک بودن ، احترام به حقوق دیگران ، مهربانی ، داشتن وقار ، مدیریت صحیح ، احترام به والدین ، حلال و حرام کردن و...... رو از اون فرد یاد گرفتم و این باعث شد که در زندگی راه صحیح رو انتخاب کنم

بله ، عموی بنده بعدها خودش به عنوان یک انسان که قدرت تشخیص و تعقل داره ، نماز و قرآن و روزه رو هم انجام دادن ، اما این هیچ منافاتی با یاد گرفتن اصل مسیر و راه و روش زندگی از اون آقای x که گفتم نداره


Serat;712141 نوشت:
کسیکه نماز نمیخواند یعنی برای خدا و دستورات خدا ارزشی قائل نیست پس کارهای خوبش هم برای خدا نیست

1 - کسی که برای دستور خدا ارزش قائل نباشه ، هیچ دستور خدا رو انجام نمیده. مثلاً اگر کسی نماز نخوند اما حلال و حرام سرش میشد ، چطور میشه گفت برای دستور خدا هیچ ارزشی قائل نیست؟! مگر کسی بجز خدا صحبت حلال و حرام رو کرده؟

2 - من بارها این جمله رو شنیدم که اگر کسی نماز نمیخواند ، پس یعنی کارهای خوب دیگرش هم برای خدا نیست
واقعاً موندم از این کشف عجیب دوستان که تونستن به نیات گروهی از انسان ها پی ببرن!

خیلی دلم میخواد این دوستان بصورت خیالی در شرایطی که تعریف میکنم قرار بگیرن:
بچه شون توی آب بیفته و در حال غرق شدن باشه
کسی که شنا بلده اما نماز نمیخونه ، توی آب میپره و بچه رو نجات میده
وقتی بچه رو به مادرش تحویل میده ، همونجا بهش بگین:
برادر این کار شما الان هیچ ارزشی نداره چون شما نماز نمیخونید پس کارهای شما هم برای خدا نیست ، لذا اینکه بچهء ما رو نجات دادی هیچ ارزشی نداره!!!!

3 - در ادامهء جملهء قبلی ، صحبت دیگری هم وجود داره که البته شما نفرمودید ولی معمولاً در ادامهء جملهء اول میاد
اینکه: اما اگر کسی نماز بخونه معلوم میشه سایر کارها رو هم داره برای رضای خدا انجام میده (دقیقاً از زبان آقای ماندگاری در برنامه سمت خدا بیان شد)

عجب! حاج آقای ماندگاری ، پس شمر هم از آنجایی که نماز میخوند کارهای دیگرش هم برای رضای خدا بوده؟! یعنی..... برای رضای خدا بوده؟!
واقعاً که چه تفسیر پر مغزی!

در همین تاپیک استاد "کریم" فرمودن که صرف نماز کافی نیست و نماز با تعقل و تفکر هست که معنا پیدا میکنه
پس صرف خواندن نماز ، دلیل بر این نیست که اون شخص برای دستور خدا ارزش قائل هست
چه بسا همون نماز خوندن خودش از روی عادت ، خودنمایی ، ریا ، منافع شخصی و هزار دلیل دیگه باشه ، نه از روی تبعیت دستور خدا

Reza-D;712146 نوشت:
سلام
شما خدت میفرمایید خدا به استاد "کریم" صبر دهد که چنین پست های طولانی رو میخونن
خب برادر شما به همین اندازه هم که من نوشتم میفرمایید طولانی شده ، اون وقت انتظار داشتید بیام کل طول عمر اون شخص و عموی خودم رو جزء به جزء اینجا بنویسم؟!

این کاملاً واضحه که من باید به کلیت موضوع اشاره کنم

بعد برادر من دقیقاً کجای حرفهام گفتم که: عموی من این کارها از جمله نماز خواندن را.......؟!
چطور چنین جمله ای به ذهن شما رسید؟!

متاسفانه شما به اصل مطلب بنده دقت نکردید و فقط رفتید تا از لابلای کلام من موردی پیدا کنید که پاسخ من رو بدید
برادر ، من ابتدا عرض کردم عموی بنده چنین خصوصیاتی دارن. یعنی توجه شمای خواننده رو به این موضوع جلب کردم که کلام نهایی در مورد اون آقای x از زبان یک فرد به درد نخور گفته نشده

بعد گفتم که ما جوان ها از عموم در مورد این موفقیت ها میپرسیم.....
برادر دیدید که پسری به جبهه میره و شهید میشه
در صحبت های این شهید دیده میشه که میگه راه و روش زندگی رو مثلاً از مادرم یاد گرفتم
خب آیا باید بپرسیم: مگر مادر شما هم شهید شده؟! :Gig:

اگر خواستید بفرمایید تا جزئی تر دلایل اون صحبت عموی خودم رو برای شما قرار بدم

اما بطور کلی ، حرف عموی بنده این بود که من درست زندگی کردن ، پاک بودن ، احترام به حقوق دیگران ، مهربانی ، داشتن وقار ، مدیریت صحیح ، احترام به والدین ، حلال و حرام کردن و...... رو از اون فرد یاد گرفتم و این باعث شد که در زندگی راه صحیح رو انتخاب کنم

بله ، عموی بنده بعدها خودش به عنوان یک انسان که قدرت تشخیص و تعقل داره ، نماز و قرآن و روزه رو هم انجام دادن ، اما این هیچ منافاتی با یاد گرفتن اصل مسیر و راه و روش زندگی از اون آقای x که گفتم نداره

سلام علیکم
پس تعریف عموی شما از این آقا فقط در حد همین اعمالی است که فرمودید و ایشان از اعتقادات این آقا تعریفی نکرده است. با پاسخی که دادید چنین استنباط میشود که از نظر شما تنها راه صحیح در زندگی یعنی "صراط المستقیم" همان است که آقای x رفته و نماز و ولایت فرع دین هستند. در صورتیکه این صحیح نیست. اینها اصلند و آنها فرع.

مگر نمیفرماید در قیامت اگر نماز کسی قبول شد مابقی اعمالش هم قبول خواهد شد. مگر نه اینکه طبق روایات میزان ، اعمال انسان کامل است. خب وقتی این آقا نماز نمیخواند اولین عملی ر که با اعمال انسان کامل باید سنجیده شود، اصلا ندارد. پس مقایسه این دو با هم صحیح نیست هر چند که ایشان از این آقا به هر دلیلی تعریف کرده باشند..

درمورد صحبت آقای ماندگاری که ما چیزی نمیدانیم اما قطعا حاج آقای ماندگاری هم نه شمر و یزید را قبول دارند نه نماز خواندنشان را. و باید گفت که شما در این قضاوتتان مرتکب اشتباه شده اید

Reza-D;712158 نوشت:

1 - کسی که برای دستور خدا ارزش قائل نباشه ، هیچ دستور خدا رو انجام نمیده. مثلاً اگر کسی نماز نخوند اما حلال و حرام سرش میشد ، چطور میشه گفت برای دستور خدا هیچ ارزشی قائل نیست؟! مگر کسی بجز خدا صحبت حلال و حرام رو کرده؟

2 - من بارها این جمله رو شنیدم که اگر کسی نماز نمیخواند ، پس یعنی کارهای خوب دیگرش هم برای خدا نیست
واقعاً موندم از این کشف عجیب دوستان که تونستن به نیات گروهی از انسان ها پی ببرن!

خیلی دلم میخواد این دوستان بصورت خیالی در شرایطی که تعریف میکنم قرار بگیرن:
بچه شون توی آب بیفته و در حال غرق شدن باشه
کسی که شنا بلده اما نماز نمیخونه ، توی آب میپره و بچه رو نجات میده
وقتی بچه رو به مادرش تحویل میده ، همونجا بهش بگین:
برادر این کار شما الان هیچ ارزشی نداره چون شما نماز نمیخونید پس کارهای شما هم برای خدا نیست ، لذا اینکه بچهء ما رو نجات دادی هیچ ارزشی نداره!!!!

دوست عزیز به نظرم بهتره شما به آیات و روایاتی که درباره اهمیت نماز است مراجعه کنید بعد آنها را بیاورید و تجزیه تحلیل بفرمایید و خود خدا رو مجکوم کنید نه بندگان خدا رو که در اینباره کاره ای نیستند

Reza-D;712158 نوشت:
1 - کسی که برای دستور خدا ارزش قائل نباشه ، هیچ دستور خدا رو انجام نمیده. مثلاً اگر کسی نماز نخوند اما حلال و حرام سرش میشد ، چطور میشه گفت برای دستور خدا هیچ ارزشی قائل نیست؟! مگر کسی بجز خدا صحبت حلال و حرام رو کرده؟

توجه بفرمایید حرف ما فقط دستور خدا نبود. ما گفتیم برای خدا و دستورات خدا ارزشی قائل نیست. کسیکه نماز نمیخواند اما حلال و حرام را رعایت میکند حق خدا را بجا نمیاورد و هرچند که حق مردم را رعایت کند.

اشتباه شما اینست که حق الناس را در درجه اول قرار میدهید و حق الله را در درجه بعدی. درصورتیکه چنین نیست.

انسان باید اول از عهده حق الله برآید سپس همین خدا به او دستور میدهد که حالا حق الناس را باید ادا کنی. اینکه خداوند حق خودش را میبخشد در جاییست که انسان رعایت حق الله را کرده باشد در جایی اگر قصور و تقصیری داشت اگر لایق بخشش باشد خدا هم او را میبخشد. همانطور که انسان باید مردم را راضی کند خدا را هم باید راضی کند و اینگونه نیست کسی بتواند تضمینی دهد که خداوند از حقش خواهد گذشت.

Serat;712233 نوشت:
با پاسخی که دادید چنین استنباط میشود که از نظر شما تنها راه صحیح در زندگی یعنی "صراط المستقیم" همان است که آقای x رفته و نماز و ولایت فرع دین هستند. در صورتیکه این صحیح نیست
من کی چنین حرفی زدم برادر من؟! فقط گفتم به چه دلیل این آقا باید جهنمی باشه؟
چرا هیچ عمل خیری نباید ازش قبول بشه. همین

Serat;712248 نوشت:
اشتباه شما اینست که حق الناس را در درجه اول قرار میدهید و حق الله را در درجه بعدی. درصورتیکه چنین نیست

نه برادر ، باز هم که به مثال گیر دادید!
شما بجای حلال و حرام ، زنا رو بگذارید. باز هم مسئله همونه که عرض کردم

ضمناً بنده هم تضمینی ندادم که فلانی چون یک سری خوبی ها داشته ، حتماً بهشتی شده ، ولو اینکه نماز نخوانده!
همونطور که شما نمیتوانید تضمین کنید که کسی صرف نماز و روزه بهشتی شده

بحث من فقط و فقط پایمال شدن این خوبی هاست

بگذریم....
ضمن احترام به نظر شما من بعید میدونم که مثلاً کسی دلش به حال ضعیفی بسوزه و از اون در برابر ظالم دفاع کنه و کشته بشه
بعد که رفت اون دنیا خدا بگه: تو که برای من اون کار رو نکردی که! پس برو تو جهنم!

من خدا رو اینطوری نشناختم. البته گفتم که ضمن احترام به نظر شما

Serat;712233 نوشت:
مگر نمیفرماید در قیامت اگر نماز کسی قبول شد مابقی اعمالش هم قبول خواهد شد. خب وقتی این آقا نماز نمیخواند اولین عملی ر که با اعمال انسان کامل باید سنجیده شود، اصلا ندارد

طبق آموزه‌های دینی ما، نماز اولین فعل عبادی در میان اعمال دینی است، اگر نماز انسان پذیرفته شود، دیگر اعمال عبادی هم پذیرفتنی است! از سوی دیگر، طبق صریح آیات قرآن هر کسی مقدار ذره‌ای عمل خوب انجام دهد، به پاداش آن رسید، بدیهی است که طبق این آیات اگر مقدار خیر در ترازوی سنجش برتری داشته باشد، انسان اگرچه بی نماز، باید اهل نجات باشد

گفتنی است که ترک نماز می‌تواند دو دلیل داشته باشد. یک. انکار آن به عنوان یکی از اعمال عبادی که این انکار و ترک قطعاً موجب عذاب و جهنم است. دو. اما اگر ترک نماز نه از روی انکار که از روی سهل انگاری و تنبلی باشد، محل بحث است

http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa13451

Reza-D;712263 نوشت:
من کی چنین حرفی زدم برادر من؟! فقط گفتم به چه دلیل این آقا باید جهنمی باشه؟
چرا هیچ عمل خیری نباید ازش قبول بشه. همین

البته یکی از اساتید سایت قبلاً پاسخی به من دادند که ترجیح دادند اون پاسخ زیاد باز نشه
من هم به احترام ایشون به تمام مطلب اشاره نمیکنم

فقط همینقدر که:
میان ماه من تا ماه گردون ، تفاوت از زمین تا آسمان است.....

Reza-D;712268 نوشت:
نه برادر ، باز هم که به مثال گیر دادید!
شما بجای حلال و حرام ، زنا رو بگذارید. باز هم مسئله همونه که عرض کردم

ضمناً بنده هم تضمینی ندادم که فلانی چون یک سری خوبی ها داشته ، حتماً بهشتی شده ، ولو اینکه نماز نخوانده!
همونطور که شما نمیتوانید تضمین کنید که کسی صرف نماز و روزه بهشتی شده

بحث من فقط و فقط پایمال شدن این خوبی هاست

بگذریم....
ضمن احترام به نظر شما من بعید میدونم که مثلاً کسی دلش به حال ضعیفی بسوزه و از اون در برابر ظالم دفاع کنه و کشته بشه
بعد که رفت اون دنیا خدا بگه: تو که برای من اون کار رو نکردی که! پس برو تو جهنم!

من خدا رو اینطوری نشناختم. البته گفتم که ضمن احترام به نظر شما

ببینید آقا رضا شما به صحبتهای ما اصلا توجهی ندارید. ما نگفتیم خوبیهایشان ضایع میشود. فقط اعمال دشمنان خداست که حبط و نابود میشود.

حدیث داریم که فاصله بین ایمان و کفر ترک نماز است . احادیثی داریم از این قبیل که اگر کسی زکات ندهد یا مستطیع باشد و حج نرود یهودی و نصرانی میمیرد. اینها همه حق الله هستند...

در قرآن کریم آیات بسیاری تاکید بر نماز دارد. حتی پیروان ادیان گذشته نماز میخواندند. از مجازات کسانیکه نماز را ضایع کردند سخن گفته است. حالا شما چگونه از آیات و روایات دین را اینگونه شناخته اید لازم است برای ما توضیح دهید. از کدام آیه و حدیث چنین برداشتهایی دارید.

توضیح دهید بلکه ما هم از اشتباه بیرون بیاییم

لطفا درمورد سوال و پاسخی که از آن استاد پرسیدید هم بفرمایید. این چه پاسخی است که نباید مطرح شود؟ از آن جوابهای فلسفی است که در سطح فهم هر کسی نیست؟

موضوع قفل شده است