جمع بندی آیا منطق اسلام این است؟ (ولایت مولا بر کنیزش)

تب‌های اولیه

222 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

مارینر;734939 نوشت:
داعش میره توحید و نبوت و معادش ر ثابت میکنه ،،، یه اثبات !!! بعدش بندگی میکنه ،،، عقل و تعطیل میکنه و ...
یه مسیحی تثلیثش و نبوت و معادش رو ثابت میکنه !!! بعدش هم بندگیش و میکنه و با هزار تا تناقض کنار میاد ،،،
یه یهودی یهو و نبوت و معادش و ثابت میکنه !!! بعدش هم بندگیش و میکنه و هی سرش و میکوبه به دیوار و فلسطینی میکشه ،،،

شما هم ثابت کنین و بعدش بگین چون ما به یه وجود خیلی مهربون اعتقاد داریم ،،، حق داریم برده داری کنیم ،،، و ،،،،

کی اادما میخوان بفهمن که تمام مشگلات دنیا تو همین بندگی کردن و چشما رو بستنه خدا میدونه .،،

تمام جنگهای دنیا مذهبی شده ،،، چون همه میخوان بندگی کنن

سلام علیکم و رحمه الله

انحراف در هر بخشی از بدنه دین ممکن است اتفاق بیفتد ولی دین بنفس خود ندارد عیبی . جنگ و جنایت به اسم ادیان مختلف توسط اشخاص در طول تاریخ بارها اتفاق افتاده که اکثرا هیچ توجیه موجه دینی ای نداشته و صرفا برای کسب ثروت و قدرت از نام دین سوء استفاده گردیده

و البته جنگهای بیشتری هم برای کسب قدرت و ثروت در طول تاریخ رقم خورده

در حالیکه دین اسلام دفاع را بر مسلمین فرض کرده و عمل داعش جنایتی است که در اساس توجیه دینی ندارد .

برداشت های افراطی و تفریطی از دین , قلب معانی , افراط در یک فریضه یا مستحب بقصد تفریط یا حذف دیگر واجبات و تدلیس و تلبیس مفاهیم و سوء استفاده از ناآگاهی مردم از نصوص دینی ابزار سوء استفاده گران بوده و هست.
در این میان هم همواره کسانی هستند که از حقیقت دین در برابر این انحرافات دفاع و محافظت میکنند و مردم را تعلیم میدهند .

عبد السلام بن صالح هروى: از ابوالحسن الرضا عليه ‏السلام شنيدم كه مى‏ فرمايد: رحمت خدا بر آن بنده‏ اى كه امر ما را زنده گرداند. عرض كردم: چگونه امر شما را زنده کند؟ فرمود: تعاليم ما را فرا گيرد و آنها را به مردم بیاموزد؛ زيرا اگر مردم زيبايي هاى سخن ما را بدانند، بى گمان از ما پيروى می کردند. - عيون أخبار الرضا عليه ‏السلام : ج1، ص 307 ، ح 69

همچنین در توصیفی دیگر حدیث از امام حسن عسگری(ع) در این رابطه که فرمود : فامّا من كان من الفقهاء صائناً لنفسه، حافظاً لدینه، مخالفاً لهواه مطیعاً‌ لامر مولاه فللعوام ان یقلدوه.
از میان فقها كسی كه دارای صیانت نفس، حافظ دین، مخالف هوای نفس و مطیع اوامر شرع باشد، اطاعت و تقلید كنید
(صحاح طبرسی، ج 2، ص 262)

اسلام حقوقی را برای کنیزان در نظر میگرفت که ایشان در جامعه اسلامی معنای انسان بودن را میفهمیدند و اگر بجای اصرار بر کفر و حمله به مسلمین , مسلمان میشدند نه برای خود مشکلی ایجاد میکردند و نه بر دیگران

اختیار زنان در جامعه جاهلی در دو موضوع ازدواج و طلاق :


1- اختیار در انتخاب همسر ( ازدواج )

در زندگی عصر جاهلی انواع و اقسام ازدواج وجود داشت که در غالب این ازدواجها، زن هیچ نقشی نداشت[1] ،او باید به هر سرنوشتی که مردهاي خانواده وحتي قبيله برایش انتخاب کرده بودند تن مي‌داد. [2]

2- حقوق همسر در طلاق

مردم جاهلیت نه تنها در ازدواج برای زن حقّی قائل نبودند بلکه در طلاق نیز برای او حرمتی قائل نبودند. مرد عرب بعد از اینکه از زنی خسته و دل زده مي‌شد، با اندک بهانه‌اي او را مورد اذیت و آزار قرار داده و و طلاق مي‌داد.

چگونگی اجراء طلاق و انواع آن(ظهار،ایلاء،خلع) نیز یکی از عوامل ظلم و ستم به زنان بود که ازآن جمله می توان به عضل اشاره کرد.مردم عرب جاهلی برای آزار و اذیت زنان راههایی همچون طلاق دادن نامحدود و عضل را در پیش مي‌گرفتند .در جاهلیت، مرد زن خود را عضل مي‌کرد، یعنی او را رها مي‌کرد نه طلاقش مي‌داد و نه با او ازدواج مي‌کرد و نه اجازه مي‌داد که او با شخص دیگری ازدواج کند. وسائل الشيعه، ج15، ابواب مقدمات طلاق، باب 1، ح2

ويل دورانت درباره حق زن در ازدواج در جاهليت چنين مي‌نويسد:« همين که (دختر) به سن هفت يا هشت مي‌رسيد، مي‌توانست به هر يک از جوانان قبيله که مورد رضايت پدر بود و بهاي عروس را مي‌پرداخت شوهر کند. شوهر و جيب او، در صورت لزوم؛ براي حمايت او و دفاع از شرف خود و يا دنيا مي‌جنگيد[3]

_______________________________________________________

[1]ازدواج إستبضاع،ازدواج بدل ، ازدواج شغار، ازدواج رهط، ازدواج خدن، ازدواج ضعینه، ازدواج سیاسی، ازدواج بعولة، ازدواج متعه، ازدواج ضیزن یا نکاح المقت، ازدواج بخششی يا زواج الهبة.

[2]- حسن ابراهيم حسن،تاريخ سياسي اسلام،ج1،ص51.

[3] - ويل دورانت، تاريخ تمدن، کتاب دوم، عصر ايمان، ص202.

جوجه اردک زشت;734895 نوشت:
چطور کاری اخلاقا در اسلام غلطه (هرزگی کنیز)ولی شرعا درسته

هرزگی اینه که یه کسی بدون عقد و هر شب با یکی باشه در حالی که در عقد دائم و موقت عده شرطه و در طلاق کنیز استبراء شرطه که اینها هر کدام اولا با عقد شرعی اند و ثانیا عده دارند تا بحث هرزگی پیش نیاد.
طبق این نظر شما زنی که در زندگی به دلیل مشکلات و ناسازگاری 10 بار طلاق بگیره و دوباره ازدواج کنه حتی اگه با شرایط شرعی هم باشه فاحشه تشریف دراه!!!

مارینر;734939 نوشت:
داعش میره توحید و نبوت و معادش ر ثابت میکنه ،،، یه اثبات !!! بعدش بندگی میکنه ،،، عقل و تعطیل میکنه و ...
یه مسیحی تثلیثش و نبوت و معادش رو ثابت میکنه !!! بعدش هم بندگیش و میکنه و با هزار تا تناقض کنار میاد ،،،
یه یهودی یهو و نبوت و معادش و ثابت میکنه !!! بعدش هم بندگیش و میکنه و هی سرش و میکوبه به دیوار و فلسطینی میکشه ،،،

شما هم ثابت کنین و بعدش بگین چون ما به یه وجود خیلی مهربون اعتقاد داریم ،،، حق داریم برده داری کنیم

یکی از اصول چهار گانه(کتاب، سنت، عقل و اجماع) ما در فهم دین عقله، اما این عقل در حدود و چهار چوب کتاب و سنت کار میکنه نه بی قید و شرط، اگه قرار بود عقل شما همه کار بکنه دیگه چه نیازی به دین و پیامبر و قران بود؟
عقل شما در مورد زندگی پس از مرگ چی میگه؟
اگه شما 500 سال پیش زندگی میکردی عقلت در مورد بسیاری از مسائلی که الان بطلانش ثابت شده چی میگفت؟
پس معلوم میشه عقل انسان یه محدودیت هایی داره و البته یه چیزهایی رو میفهمه و بسیاری از مسائل رو نمیفهمه.
بنابراین عقل یه حد و حدودی داره و همینطوری یله و رها نیست.

مارینر;734939 نوشت:
کی اادما میخوان بفهمن که تمام مشگلات دنیا تو همین بندگی کردن و چشما رو بستنه خدا میدونه .،،

اتفاقا اکثر مشکلات دنیا بر سر هوای نفس و بندکی نکردنه!

مارینر;734939 نوشت:
تمام جنگهای دنیا مذهبی شده ،،، چون همه میخوان بندگی کنن

اتفاقا بزرگترین جنگهای دنیا به دلیل کشور گشایی و نژاد پرستی و هوای نفس بوده، مثل جنگهای جهانی اول و دوم و ...
اون جنگهایی هم که به اسم دینه در اصل سوء استفاده از نفهمی برخی انسانهاست.

محراب;734562 نوشت:
چرایی این سوال را باید در فلسفه وجودی کنیر بخوانید

ارزش انسان به ما هو انسان به الهی بودن ان است در تفکر اندیشه اسلام کسانی که در مقابل خدای واحد ایستاده اند نجس اند
انما المشرکون نجس ..(توبه/28)
این تفکر الهی است و کسانی که در مقابل دین اسلام به مبارزه برمی خیزند جهاد با انها حکم الهی و برده و کنیز شدنشان برای مسلمین حکم خداست
خداوند خالق انسان است و این احکام را خودش برای بنده کانش صادر کرده است
حال انسانهایی در این زمان کاسه داغتر از اش شده و دلسوز دایه مهربانتر از مادر شده ان کاری نداریم
این احکام خداست

محراب;734562 نوشت:
مثل قطعات پازل که باید همه شان در کنار هم قرار کیرند تا تصویری واضح از حکم اسلام در برخودر با کنیز به دست اید
والا با یک قطعه ناقص از پازل در دست داشتن ونشان دادن ان به مردم که ای وای اسلام به کنیزها چنین و چنان کرده کسی به حرفهای شما اعتنایی نخواهد کرد

محراب;734562 نوشت:
این ها هم شانتاژهای تبلیغاتی علیه اسلام و مقدسات دین است
که البته از سوی برخی از کاربران صورت می کیرد که نسبت به احکام دین علم ندارند
که برای دیکر کاربران این حرفها عادی شده است

سلام
اینکه کنیز چه احکامی دارد و آگاهی ما در چه حدی است رو کنار بگذارید
برده داری در کل زمان ها مورد نفرت انسانها بوده است و خیلی از مبارزات در جریان برداشتن کنیز و برده داری بوده است
اینکه پیامبر و امامان با آزاد کردن یکی دو برده خواستند به بقیه شیوه درست رو نشون بدن هم دلیل موجهی نیست انسانهای آزاده ایی بوده اند که در دیگر ادیان نیز که به همین شیوه عمل کردند برده هاشون رو آزاد کرده اند یا حتی برخی از صاحب منصبان با برده و کنیز خود ازدواج کرده اند این چیزی بوده که در بقیه ادیان هم دیده شده فقط مختص پیامبر و امامان ما نیست
ولی نکته مهم اصل حکم برده داری است اسلام آمده تضاد رو از بین ببره آمده انسانها رو القاب و عناوین نجات بده پس چرا باید چنین حکمی رو صادر کنه !!!! حکمی که به عقیده برخی ها به تناسب شرایط احتمال زنده شدنش وجود دارد در واقع اصل نسخ نشده و اگر ولی فقیه یا امام حاضر صلاح بداند دوباره از سر گرفته میشود

طرف گناهی هم مرتکب شده باشه جزاش استفاده جنسی نیست تا آخر عمر باید همچون کالایی در اختیار صاحبش قرار بگیره هیچ چیزی نمیتونه زشتی این قسمت رو توجیه کنه
خیلی از برده ها هم همانطور که گفته شد مبارز میدان نبرد نبوده اند شاید از درون خانه هاشان به اسارت برده شده اند اینان چه گناهی کرده اند !!!! ( نمیتونید منکر این واقعیت شوید که این حکم الان دستاویزی برای تجاوز به بسیاری از زنان بیگناه است به اسم اسلام با وجود چنین احکامی به راحتی مورد تجاوز قرار میگیرند در گذشته هم چنین مواردی دیده شده )

نوشتید به احکام ازدواج ،کنیز و صاحب و غلام واقفند میتونند قبول نکنند ما نفهمیدیم اگر کنیز اختیار دارد و قبول کردن و نکردن با خودش است پس چطور صاحب میتوند هر زمان که میل کرد با طلاقی صوری به کام خود برسد اینجا اصلا چیزی به اسم رضایت وجود ندارد خودتون هم به موضوع واقفید

یک سئوال دیگر فرزندان این کنیز و غلام چه حکمی پیدا میکنند کنیز هستند یا آزاده !!!!!!!! مولا میتواند از آنان نیز همچون کنیز خود استفاده کند یا نه ؟

توصیه می کنم همگی فیلم خدمتکاران ( سریال کره ای خدمتکاران ) رو مشاهده کنید تا دقیقا به کلیه احکام کنیز و برده آشنا بشید ارتباط نزدیکی ( بجز مورد برده گیری که ما مدعی هستیم فقط در جنگ ها میتونیم برده بگیریم !!! ) با احکام ما دارد و عمق فاجعه رو به درستی نشان میدهد

[=arial]

شبـنم;735089 نوشت:
اینکه کنیز چه احکامی دارد و آگاهی ما در چه حدی است رو کنار بگذارید

با سلام
عرض ادب و احترام
اتفاقا کنار نمی کذاریم
تا زمانی که شما نسبت به کنیز و این که کیست و چرا کنیز شده است علم نداشتنه باشید نمی توانید در مورد ان صحبت نمایید
پس اطلاعات خودتان را در مورد کسی که کنیز می شود و چرا کنیز می شود و.....کامل نمایید تا مطالب را بهتر درک نمایید.

شبـنم;735089 نوشت:
برده داری در کل زمان ها مورد نفرت انسانها بوده است و خیلی از مبارزات در جریان برداشتن کنیز و برده داری بوده است


ببینید سرکار خانم
شما حرفهایی را می زنید که دوست دارید
ادعا می کنید که برده داری در همه زمانها مورد نفرت انسانه بوده ولی این مطلب ادعای بیش نیست
اگر واقعا در همه زمانها برده داری مورد نفرت انسانها بوده پس چرا در همه زمانها برده داری رواج داشته است؟؟؟
پس خواهشا نگویید مورد نفرت همه انسانها بوده بفرمایید مورد نفرت برده ها بوده و انسانهای ازاده
البته نوع برخورد با برده کان و نوع استفاده یا سوء استفاده از برده کان در این نفرت یا مقبولیت تاثیرگذار بود


شبـنم;735089 نوشت:
اینکه پیامبر و امامان با آزاد کردن یکی دو برده خواستند به بقیه شیوه درست رو نشون بدن هم دلیل موجهی نیست انسانهای آزاده ایی بوده اند که در دیگر ادیان نیز که به همین شیوه عمل کردند برده هاشون رو آزاد کرده اند یا حتی برخی از صاحب منصبان با برده و کنیز خود ازدواج کرده اند این چیزی بوده که در بقیه ادیان هم دیده شده فقط مختص پیامبر و امامان ما نیست

اطلاعات ناقص شما در این زمنیه ها کار را سخت تر می کند
روش و اعمال انسان معصوم که نماینده خدا بر روی زمین و انسان کامل و الکو برای بشریت و مصون از اشتباه و گناه است را نمی توان با رفتار و کردار عده ای انسان مقایسه کرد.
احکام و قوانین دین را نمی توان با عمل چند انسان مقایسه کرد
پیامبران و امامان هادیان بشری به سوی هدایت بودند و رهبران الهی بشریت اند
خب نه می شود و نه می توان این دو را با هم مقایسه کرد

شبـنم;735089 نوشت:
ولی نکته مهم اصل حکم برده داری است اسلام آمده تضاد رو از بین ببره آمده انسانها رو القاب و عناوین نجات بده پس چرا باید چنین حکمی رو صادر کنه !!!! حکمی که به عقیده برخی ها به تناسب شرایط احتمال زنده شدنش وجود دارد در واقع اصل نسخ نشده و اگر ولی فقیه یا امام حاضر صلاح بداند دوباره از سر گرفته میشود


باز توضیحات بالا در مورد کنیز و انسان در پست 200خدمتتان داده شده است مراجعه و مطالعه نمایید

شبـنم;735089 نوشت:
طرف گناهی هم مرتکب شده باشه جزاش استفاده جنسی نیست تا آخر عمر باید همچون کالایی در اختیار صاحبش قرار بگیره هیچ چیزی نمیتونه زشتی این قسمت رو توجیه کنه

این جمله تکراری است و توضیح اش گذشت و در صورت تکرار با عنوان اخلال در مسیر پاسخگویی حذف خواهد شد

شبـنم;735089 نوشت:
نوشتید به احکام ازدواج ،کنیز و صاحب و غلام واقفند میتونند قبول نکنند ما نفهمیدیم اگر کنیز اختیار دارد و قبول کردن و نکردن با خودش است پس چطور صاحب میتوند هر زمان که میل کرد با طلاقی صوری به کام خود برسد اینجا اصلا چیزی به اسم رضایت وجود ندارد خودتون هم به موضوع واقفید

خب بزرگوار دقت بکنید می فهمید
کمی عینک بدبینی از چشم خود در مورد احکام اسلام بردارید و مطالب را برای مخالفت نخوانید بهتر هم می فهمید
اختیار بین غلام و کنیز و مولی است
این که چطور می توان فردی را مجبور به ازدواج کرد باز سوالی است که جوابش گذشت پست 201و203


شبـنم;735089 نوشت:
یک سئوال دیگر فرزندان این کنیز و غلام چه حکمی پیدا میکنند کنیز هستند یا آزاده !!!!!!!! مولا میتواند از آنان نیز همچون کنیز خود استفاده کند یا نه ؟

سوال فقهی است و از کارشناس احکام جویا شوید

جوجه اردک زشت;728715 نوشت:
حكم كنيز نيز همان صورت را دارد با اين تفاوت كه طلاق كنيز بدست مولاي اوست يعني مولاي كنيز مي تواند كنيز را از شوهري كه عبد خود اوست جدا كند و اين در حكم طلاق اوست لذا بايد استبراء رحم كند ( شبيه به عده در زنان آزاد) سپس خود مولا مي تواند با او همخوابگي نمايد و آنگاه دوباره او را به همسري شوهر قبلي اش در آورد .

آیا این حکم حکم اسلام است؟
آیا این حکم منطبق بر عقل است؟ یعنی ی کنیزی شوهر دارد و اربابش این حق رو دارد که او را از شوهر جدا کند و هر کاری خواست با او بکند و بعد به شوهرش بدهد؟
آیا غیرت یک مرد اجازه میدهد کسی با همسرش چنین کند؟
آیا حقوق انسان در اسلام اینست؟

زاویه دید را عوض کنید! مسئله به این شکل نیست که اسلام به کسی اجازه داده است برود و همسر دیگری را برای خودش بگیرد؛ بلکه این است که کنیز ملک مولاست و متعلق به اوست و اجازه و عنانش هم به دست مولاست و اگر او کنیز را از شوهر کنیز پس می گیرد، ملک خودش را پس می گیرد نه این که زن دیگری را غصب کرده است. او از جهت مجازات دیگر انسان آزاد نیست، بلکه از او به خاطر جرمش، سلب اختیار شده است. بلکه ملک و مال دیگری محسوب می شود نه یک انسان آزاد و صاحب اختیار.
یک سؤال مهم: واقعاً دلیل تعبدی دلیل زوری است؟!! درباره دلیل تعبدی کمی تحقیق کنید. گاهی عقل حکم می کند به تعبد. پس تعبد گاهی عاقلانه است و منکر تعبد خلاف عقل مرتکب می شود. لطفا تحقیق شود!

با سلام

ع 110;735294 نوشت:
ملک خودش را پس می گیرد نه این که زن دیگری را غصب کرده است. او از جهت مجازات دیگر انسان آزاد نیست، بلکه از او به خاطر جرمش، سلب اختیار شده است.

یک سوال . آیا مطابق اسلام تنها راه کنیز شدن یک انسان تصاحب آن در جنگها و جهاد است؟ مثلا در بازار برده فروشی که به گواهی تاریخ در مدینه منوره صدر اسلام برپا بود، فقط برده های جنگی معامله میشد؟
به نظر میرسد بین اسیر جنگی و کنیز و برده تفاوتی باشد . آیا در اسلام تفاوتی بین این دو نیست؟

manmehdiam;735459 نوشت:
یک سوال . آیا مطابق اسلام تنها راه کنیز شدن یک انسان تصاحب آن در جنگها و جهاد است؟ مثلا در بازار برده فروشی که به گواهی تاریخ در مدینه منوره صدر اسلام برپا بود، فقط برده های جنگی معامله میشد؟
به نظر میرسد بین اسیر جنگی و کنیز و برده تفاوتی باشد . آیا در اسلام تفاوتی بین این دو نیست؟

سلام علیکم و رحمه الله

جهاد هم طبق مفاهیم اسلامی محوریتی سوای از جنگ دارد .
جهاد اصغر دفاع از حدود اسلامی تامین امنیت در آن , دفاع از شریعت و جان ارز و ناموس مسلمین است و جهاد اکبر هم مبارزه ای برای تطهیر نفس آدمی است .
این مفاهیم در واژه جنگ نه وجود دارد و نه محوریت دارد .

بله تنها وضعیتی که در آن کسی برده و کنیز میشود در زمان جهاد است .
اما موضوع بعد . در صدر اسلام و در مدینه منوره شما چه خلافی دیده اید ؟

manmehdiam;735459 نوشت:
یک سوال . آیا مطابق اسلام تنها راه کنیز شدن یک انسان تصاحب آن در جنگها و جهاد است؟ مثلا در بازار برده فروشی که به گواهی تاریخ در مدینه منوره صدر اسلام برپا بود، فقط برده های جنگی معامله میشد؟
خوب شما میشه به طور مستند فرق ان را بفرمایید؟

محراب;734915 نوشت:
با سلام
اینها تناقض گویی نیست
اینها عناد ورز برخی با حرف حق است

سلام
ابتدا تشکر میکنم که برخی پست های نامربوط به تاپیک رو حذف کردید
البته به نظر میاد هنوز ی سری دیگه باید حذف بشن
موضوع تاپیک برده داری نیست یا توحید و اثبات اعجاز قرآن و ... ولی برخی دوستان رعایت نمیکنند!!!
اما در ادامه:
شما فرمودید در حد انسان نیستند بعد گفتید انسان هستند و نیاز جنسی دارن
بعد اینو تناقض گویی نمیدونید و میگید عناد ورزی بنده هست!!!!
محراب;734915 نوشت:
کفار تا زمانی که در کفرشان هستند به اسلام ربطی ندارد البته دراین مساله
ولی وقتی این فرد وارد جامعه مسلمین می شود و خانواده اسلامی اسلام موظف به تعیین تکلیف برای این فرد است
متوجه شدید؟؟؟؟؟؟؟

شما میفرمایید وقتی وارد ی خانه میشن احتمال فساد دارن بنابرین باید ی جوری نیاز جنسی شون رفع بشه
خوب بنده دو مطلب رو قبول دارم
-نیاز جنسی دارن
-حضورشون در خانه با توجه به اینکه مسلمان هم نیستند احتمال فساد جنسی رو بالا میبره بخصوص اگر جوان باشن
اما این دلیل نمیشه این جکم توجیه بشه
اگر ما فرد رو اسیر جنگی بدونیم چه نیازی بر طرف کردن نیاز جنسیش داریم؟ جز اینه که این دلایل رو برای توجیه رابطه جنسی با کنیز ساختید؟
اون فرد دشمن هست اون وقت شما به فکر نیاز جنسیش هستید؟!!! نمیتونم این رو باور کنم(ببخشید)

محراب;734915 نوشت:
جواب این مساله را مفصلا در پست 76
و البته این جا هم تکرارا می اورم ((((که دیکه این سوال شما خیلی از بحث خارج است ولی برای این که نکویید ......))))

جناب عزیز دقت نمایید؟؟
مراجعه به پزشک از باب اضطرار است درست می فرمایید چون انسانی که بیمار می شود راه دیکری جز مراجعه به پزشک ندارد البته شاید برخی خودشان درمان ان را بدانند که خب ان تعدا از مثال ما خارج اند ولی کوش کردن به حرف پزشک از باب اضطرار نیست بلکه از باب اعتماد است
مغلطه را شما می کنید که بین مراجعه به پزشک و اعتماد به حرف پزشک خلط مبحث می کنید
دقت نمایید
همین سرماخوردکی را چه کسی به شما یاد داده؟؟؟
ایا غیر از این است که پزشک ها به شما یاد داده اند که وقتی فلان علایم در شما پدیدار گشت شما سرما خورده اید؟؟؟؟
خب همین بحث سرماخوردکی اعتماد انسان است به پزشک که ما حتی دراین مساله هم به پزشک اعتماد کرده ایم که وقتی در خود این علایم را می بینیم می کوییم سرماخورده ایم
شما فکر بکنید فردی برای اولین بار این علایم در او پدیدار گشته است علایمی چون عطسه و درد بدن و گلودرد و ...طبیب بگوید این گلودرد از سرطان است و نه سرماخوردگی ای شما به حرف اش اعتماد نمی کنید؟ البته شاید اعتما نکنید ولی شک می کنید به حرف اش و وقتی به طبیب دیکری مراجعه می کنید و او می کوید بله سرطان سینه است و طیب دیکر شما به حرف های ایشان اعتماد می کنید و این یعنی استدلال عقلی که عقل به علم فراتر از خود اذعان می کند

اجزاه بدهید مثال دیکری بگویم
فردی برای اولین بار به خاطر بیماری جدید مثل همین انفلانزاهای مرغی و خوکی و ابولا و.....به دکتر مراجعه می کند بله مراجعه اش از باب اضطرار است و چاره ای ندارد ولی اعتماد اش به حرف دکتر از چه بابی است؟؟؟ دکتر معاینه می کند و می گوید این علایم نشان دهنده یک بیماری جدید است به نام ابولا
خب از شما سوال می کنم ایا انسانها به حرفهای دکتر اعتماد نمی کنند؟؟؟ یا به حرف ش اعتماد می کنند و هر چه دکتر گفت می پذیرند؟؟

دقت نمایید اقای جوجه اردک زشت
ولی از بس این اعتماد زیاد شده است و راه درمان سرماخوردگی عمومی شده است که مثل این اقای جوجه اردک زشت فکر می کند که خودش کشف کرده است ولی نمی داند که همین از باب اعتماد عقل است به علم طبیب.(((((دقت نمایید))))))

پس اعتماد عقل به علم موجودی برتر که علمی بالاتر دارد استدلال و حکم عقلی است این مساله نع مغالطه که استدلالی عقلی است


ببینید ی مطلب رو چند بار تکرا میکنید بنده این طور فهمیدم:
اگر شما رفتید پیش دکتر و با وجود سرماخوردگی به شما عمل قلب باز پیشنهاد کرد شما می پذیرید
بنده نمیپذیرم گفتم چون اطمینان ندارم بله احتمال زیاد میدم درمانم رو بلد باشه ولی وقتی خلاف واقع حرف زد میرم پیش یکی دیگه
در مورد این حکم هم مسئله دوچیز هست
اول اینکه اصل حکم خلاف عقله(عقل در مورد ساکت نیست مثل چرایی حکم نماز صبح)
دوم هیچ توجیهی از طرف شارع نمیومده(این خودش مشکوکه)
سوم این حکم اصل اعتماد به دین رو زیر سوال میبره حکم خلاف عقل از طرف خدا(با تعریف اسلام) این یعنی ی تناقض

تنها راه تعبدی پذیرفتن هست مثل همون داستان خضر و موسی(که البته این داستان مستند نیست بلکه قرآن ادعا کرده و تکیه به ی داستان خیلی منطقی نیست)
آخرین نتیجه گیری بنده:

در آخر شاید با فرض پذیرش شبه ازدواج موقت بودن و شرط رضایت غلام و کنیز این حکم را بشود از حد غیر منطقی درش آورد ولی قطعا غیر اخلاقیه
و این خودش با فرض منطقی بودن ازدواج موقت و بره داری هست که تاپیکی جداگانه میطلبه و موضوع این تاپیک نیست و البته خودشون دو موضوع جنجالی هستند

به هر حال با توجه به اینکه بنده مطلبی به ذهنم نمیرسه
و احتمال میدم شما هم دیگه دلیل جدیدی نداشته باشید و بحث الکی کش پیدا کنه
ازتون میخوام هر وقت صلاح دیدید تاپیک رو جمع بندی کنید
ممنون که همراهی کردید :Gol:

سلام علیکم و رحمه الله

اول اینکه : تجارت برده که تجارتی پرسود بحساب می آمد , یکی از فوائد و محصولات جنگ و جنگ طلبی محسوب می شد . به همین خاطر نظام برده داری سنتی و بالاخص قبائلی عرب بدلیل کسب درآمد و ثروت از جنگ استقبال میکردند .

در شرع اسلام جنگ طلبی جواز ندارد و این تجارت حرام است بشکلی که
پیامبر اکرم ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند : برده‌فروش، بدترین انسان‌هاست. - کلینی، محمدبن یعقوب، کافی، ج ۵، ص ۱۱۴، ح ۴، دارالکتب الإسلامیة، تهران، ۱۳۶۵ ش

و اما بعد :
در قديم از سه راه انسان ها به بردگي گرفته مي شدند:
1. زور و قلدري:
مثلاً رئيس قبيله به زور مي توانست ديگران را به بردگي بگيرد يا يک قبيله بدون دليل به قبيله ديگري شبيخون زده و هجوم برده و افراد قبيله ديگر از زن و مرد و کودک را به اسيري بگيرد.
2. داشتن ولايت ارث و شوهري، و غيره.
به عنوان مثال: پدر مي توانست فرزند خود را بفروشد.
3. جنگ ؛
برده گيري در جنگ هاي دفاعي حتي در بين ملل داراي تمدن نظير روم، هند، يونان، ايران.نيز معمول بوده است. ابتدا اين گونه بود كه قبيله پيروز در جنگ خواه مهاجم يا مدافع، تا آخرين نفر از طرف مغلوب را مي كشت. امّا در طول زمان، و نيز از باب نوع دوستي، بنا را بر اين گذاشتند كه اسيران جنگي را به عنوان غنيمت تملك كنند، هر چند در آن دوران هم روش ها فرق مي كرد و رومي ها و يوناني ها سختگيرتر بودند. - الميزان، علامه طباطبايي، ترجمه موسوي همداني، ج 6، ص 544، نشر رجأ

دين اسلام از سه روش فوق. دو روش زور و ارث را مردود و روش سوم يعني برده و کنیزانی که در شرایط دفاع به اسارت گرفته میشدند رو با شرایطی که ذکر شد به بردگی و کنیزی گرفته میشدند.

عرض مطلبی مختصر با همراهان

دوستانی که حال چه بلحاظ رویکرد دین با برده داری مخالفت میکنند و یا اینکه بلحاظ فطری و گاها احساسی حتی بر سایه بی جان برده داری در دوره حکومت اسلامی میتازند و کمترین تضئیعی را در حق برده و کنیز را بر نمی تابند
به هر شکل هر دو نگاه خوبی در رابطه با انسانیت و انسان بودن دارند

با التفاط به همین کلمه مشترک و نگاه مشترک میتوان خواهان این بود که دوستانی که با پذیرش تحمیلی برده داری در اسلام مخالفت دارند با پذیرش مطلوب برده داری در هر نظام و دیدگاهی مخالفت داشته باشند.

این گفتمان سودمند است برای آگاهی هرچه بیشتر بنده و همراهان از عقاید اسلامی در رابطه با برده داری ولی واضح آنچه که در اسلام از برده داری میبینید نطفه حرام از نظام دیگری است و اگر کسی حقیقتا خواهان رفع این مانع است باید به سرچشمه آن رجوع کند .

نماد اتم این فساد نظام سرمایه داری غربی است .
در برده داری سنتی جسم فرد به اسارت و بردگی برده میشد و روح او از اختیار صاحبش خارج بود . در دوران ارباب - رعیتی نیازهای ابتدائی فرد مانند
تامین خوراک و پوشاک اورا به سر منازل و کارخانه های اربابان خرده بورژوا میکشانید و با حداقل برخورداری از این نیازها به بیگاری جسمی واداشته میشد .

در برده داری نوین با وقوع تسلط به قدرت و ثروت با حذف موانعی مزاحمی همچون اربابان و صاحبان برده ( قوانین اصلاحات ارضی و منع برده داری ) اربابان درشت ( بورژوا ) بر مردم مسلط شدند.

در این نظام عده کمی در بالای هرم ثروت و قدرت قرار داشته و سیاست های کلی و جزئی سیاسی و اقتصادی را با وضع قوانین و محدودیت ها تبئین میکنند و باقی مردم برای برخورداری از حق زندگی در ساختار این نظام بطور سیستماتیک بشکل برده زندگی میکنند.

بزرگترین مشکل در این سیستم اسارت روحی افراد است . در برده داری سنتی و ارباب رعیتی روح افراد به اسارت در نمی آمد ولی در این سیستم
جسم و روح هر دو درگیر این مساله اند.

مثال
یکی از بزرگترین مشکلات در تحقق سرمایه داری سلطه این بود که مرد برای کسب روزی اش کار میکرد و چنانچه درآمدش کفایت مایحتاج را میکرد بدنبال کار بیشتر برای بدست آوردن پول بیشتر نبود و سعی میکرد باقی اوقات را به خانواده اش برسد .

سرمایه داران برای حل این مشکل ابتدا با تعئین مالیات زیاد و بدهکار کردن افراد و بعد با هجمه به نظام خانواده , افراد را به کار بیشتر مجبور کردند

در مور زنان هم با ترویج فمنیسم از او کارگر و برده ارزان قیمت و وسیله تجارت ساختند.

اینها مختصری بر نظام برده داری نوین است که امروز اسلام بمانند نظام برده داری سنتی با آن مخالفت دارد .

فاتح;735676 نوشت:
در شرع اسلام جنگ طلبی جواز ندارد

اینو نوشتم و مثال هم زدم مثل اینکه پیامبر در اواخر عمر به سمت روم سپاه فرستادن. (اسامه)

فاتح;735676 نوشت:
و این تجارت حرام است بشکلی که پیامبر اکرم ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند : برده‌فروش، بدترین انسان‌هاست. - کلینی، محمدبن یعقوب، کافی، ج ۵، ص ۱۱۴، ح ۴، دارالکتب الإسلامیة، تهران، ۱۳۶۵ ش

به اجماع علمای خود شیعه جزو مشاغل مکروهه، اگه شما از حدیث برداشت کنین که حرامه، خود ائمه چطور میتونستند کنیز بخرند؟!
خود علمای شیعه جایی که فهرست شغل‌های مکروه رو میارن، برده فروشی رو ذکر میکنند که نشوندهنده کراهته. مشاغل مکروه مثل زرگری، قصابی، کفن فروشی، برده فروشی، حجام ...
خیلی زیادند با یه نگاه اجمالی شاید ده مورد ببینیم اما اگه بگردیم به چند ده مورد شاید برسه
همین حجام رو ببینید. حجامت خیلی موضوع گسترده ای هست. پرحدیثه. ششصد تا روایت داره. ولی حجامت کننده مکروهه
البته اینها به عنوان شغله. کسی که شغل دیگه ای داره در کنارش حجامت هم بلده و انجام میده کراهت نداره. اگه داشت هیچ وقت هیچ کسی حجامت نمیشد.
کفن فروشی مکروهه. ولی نوشته مثلا فرد بزازه، کفن هم میفروشه اما شغلش کفن فروشی نیست چون اون وقت هیج وقت مسلمین نمیتونستن کفن بخرن.
یا قصابی و ...
برده فروشی رو هم همه علما مکروه قرار دادند. و اگه صرف فروش برده مکروه بود در مقابل هیچ خریداری مثل امامها و هیچ مسلمانی نمیتونست برده بخره.

در مورد اینکه کارشناس و بعضی دوستان تشویق اسلام به آزاد کردن برده ها رو نشوندهنده این میدونستند که اسلام با اصل برده داری مخالفه و کارشناس گفتند مثل پازل بچینید تا مثلا این تاپیک رو هم بفهمید، من پازل بچینم غیر این نمیشه:

اسلام کنیز داشتن رو هم مستحب میدونه، همونطور که آزاد کردن کنیز رو مستحب میدونه. (عروه، کتاب نکاح)
به نظر من میرسه که مثل پول که شاید بشه گفت به دست آوردنش مستحبه؟! (یا حداقل اشکالی نداره) ولی در مقابل صدقات واجب یا مستحب داره که به نیازمندان کمک بشه.
ولی اون موارد صدقه هرچقدر هم موارد متعددی باشه نشوندهنده این نیست که اسلام مثل کمونیستها با مالکیت اقتصادی مخالفه.

و در مواردی که به جهت کفاره مورد واجب یا غیر واجبی باید برده ای از داراییهای انسان آزاد بشه الزاما باید مومن باشه. که ترحم اسلام به پیروان خودش هست. نه مخالفت با برده داری.

سلام

در مورد برده داری و موضع اسلام نظر من اینست که اسلام مخالف است اما نه بصورت مستقیم مثل حرام بودن ربا ، قتل نفس و غیره
علت اینکه مستقیم حرام نکرده این است که بر حسب شناخت من از اسلام برده داری را پیچیده تر از آن می داند که بشود با اعلام حرام بودن آن از ذهن بشر دور شود من اینطور باور دارم که انسان ها ذاتا میل دارند برده کنند و برده بشوند و وقتی برده داری رسمی ممنوع می شود اون وقت غیر رسمی و پنهان انجام می شود حتی ملتی یا قومی ، ملت یا قوم دیگری را برده می کند .
به نظر من اگر با روش مبارزه اسلام با برده داری عمل می شد این دوره بشر برده داری را نمی پسندید و اشکال مختلف برده داری در ذهن بشر جایگاه محکمی نداشت . در نظر بگیرید برده داری ریشه در حس استکباری بشر دارد و پذیرش برده شدن ریشه در حس تسلیم پذیری در برابر استکبار مستکبرین دارد
و اینطور است که شکل های مختلف آنرا می بینیم.

『طلوع』;735840 نوشت:
اینو نوشتم و مثال هم زدم مثل اینکه پیامبر در اواخر عمر به سمت روم سپاه فرستادن. (اسامه)

بله در سال دهم بعد از هجرت سپاهی برای مقابله با روم به فرماندهی اسامه بن زید تدارک دیدند که متاسفانه با کارشکنی برخی افراد و استنکاف از پذیرش فرماندهی اسامه جوان این سپاه که برای دفاع از سرحدات اسلامی تجهیز شده بود از حرکت بازماند.

در ماه رجب سال نهم بعد از هجرت هم روم با تبانی داخلی مشرکین و یهود کودتائی داخلی را رقم زده بود و خود به سرحدات مسلمین تعرض کرد که غزوه تبوک رخ داد .

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم علی علیه السلام را در مدینه جانشین خود کردند تا با فتنه داخلی مبارزه کنند و خود برای نبرد با روم شرقی به شام رفتند و ...

اما بعد

کتابی هست با عنوان "بررسی تاریخی صلح های پیامبر" ( صلی الله علیه و آله و سلم ) حاصل زحمت استاد حامد منتظری مقدم - مرکز انتشارات موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی ( ره ) - که ایشان در این کتاب رویکرد بسیار خوبی را در تحقیق انتخاب کردند و به پیمان های صلح پیامبر پرداخته اند و نقل فرمودند.

قیمت کتاب چاپ سال 90 دوهزار و چهارصد تومان است تعداد صفحات 190 صفحه . اگر وقت بگذارید و پیمان نامه های صلح را مطالعه کنید و جدیت پیامبر در ایجاد صلح با قبائل یهود و کافر برای جلوگیری از جنگ را مطالعه کنید فکر میکنم دید کاملتری از اسلام در رابطه با بسیاری از موضوعات بدست آورید.

در موضوع سوال دوم در موضوع مشاغل مکروهه , شغل خرید و فروش برده و کنیزی است که در دفاع به اسارت درآمده اند

اسارت بی گناهان بوسیله جنگ افروزی و خرید و فروش آنها ارتباطی با این شغل ندارد .

فاتح;735676 نوشت:
سلام علیکم و رحمه الله

اول اینکه : تجارت برده که تجارتی پرسود بحساب می آمد , یکی از فوائد و محصولات جنگ و جنگ طلبی محسوب می شد . به همین خاطر نظام برده داری سنتی و بالاخص قبائلی عرب بدلیل کسب درآمد و ثروت از جنگ استقبال میکردند .

در شرع اسلام جنگ طلبی جواز ندارد و این تجارت حرام است بشکلی که
پیامبر اکرم ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند : برده‌فروش، بدترین انسان‌هاست. - کلینی، محمدبن یعقوب، کافی، ج ۵، ص ۱۱۴، ح ۴، دارالکتب الإسلامیة، تهران، ۱۳۶۵ ش

در قضایای تاریخی هر دو طرف میتونند شروع جنگ یا ایجاد بهانه جنگ رو به طرف مقابل نسبت بدند. اما اجماع علمای خود شیعه، جهاد غیر دفاعی رو جایز میدونه. اختلافشون فقط در اذن از ائمه است:
http://farsi.khamenei.ir/others-memory?id=21665
http://www.siasi.porsemani.ir/content/%D8%AC%D9%87%D8%A7%D8%AF-%D8%A7%D8%A8%D8%AA%D8%AF%D8%A7%D9%8A%D9%8A-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%D9%8A%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%85-%D9%85%D8%B9%D8%B8%D9%85-%D8%B1%D9%87%D8%A8%D8%B1%D9%8A%D8%9F

『طلوع』;735860 نوشت:
در قضایای تاریخی هر دو طرف میتونند شروع جنگ یا ایجاد بهانه جنگ رو به طرف مقابل نسبت بدند. اما اجماع علمای خود شیعه، جهاد غیر دفاعی رو جایز میدونه. اختلافشون فقط در اذن از ائمه است:
http://farsi.khamenei.ir/others-memory?id=21665
http://www.siasi.porsemani.ir/conten...B1%D9%8A%D8%9F

سلام علیکم

اول اینکه

جهاد اسلامی درتعریف و عمل هیچ وجه انطباقی با جنگ ندارد حتی اگر آن جهاد , جهاد اولیه باشد .

همچنانکه صلح اسلامی هم در اساس و مبنی با صلح غیر اسلامی تنها تشابهی در ظاهر دارد و آن آتش بس است .

اخلاق جنگ از دیدگاه فلاسفه اینچنین است
نگاه سود گرایانه (شخصی) نیچه - نگاه سودگرایانه جمعی - نگاه تلافی جویانه کانتی - نگاه جنگ عادلانه اکویناس و آنسکلم - نگاه ضد جنگ گاندی

فردریش نیچه معتقد است قدرت طلبی در سرشت آدمی است و لذا جنگ افروزی امری مطلقا درست بواسطه کسب سود است .
او همچنین معتقد است در مسیر ظهور یک ابرمرد ( سوپر من ) که حاکمی مقتدر است هیچ اشکالی ندارد عناصر ضعیف که همانا افراد کم اهمیت هستند قربانی شوند.
گاندی هم متاثر از بها گود گیتا مطلق جنگ را رد میکند چون منجر به قربانی شدن افراد بیگناه میشود . ( در جهاد کشتن افراد بیگناه و از بین بردن اموال آنها جایز نیست )

این مفاهیم از دیدگاه اسلام یا بطور کل مردود و یا ناقص است.

و دوم اینکه

به همان ماخذهائی که ذکر کردید رجوع کنید

این مساله ( جهاد اولیه یا غیر دفاعی ) در زمان غیبت اجماعی نیست بلکه اختلافی است ( رفرنس دوم را مطالعه بفرمائید )

فقه جهاد هم ( همانطوریکه ذکر شده ) کمتر مورد توجه فقها قرار گرفته ( متأسفانه فقهای شیعه هیچ‌گاه متصدی امور سیاسی-اجتماعی نبودند ولذا طبیعتاً به مواردی مثل جهاد که جنبه‌های سیاسی-اجتماعی دارد، کمتر توجه شده‌ است. - رفرنس اول )
بنده هم صلاحیت اظهار نظر درباره این دو تفقه را ندارم

نهایتا اینکه
آنچه که از سنت رسول الله بر می آید ( که امری کاملا عقلانی و منطقی و منطبق موازین اسلامی است ) فهم صلح اسلامی مقدم است بر فهم جهاد اسلامی است.

یک پیمان صلح اسلامی مانع بزرگی است در برابر جنگ افروزی و جنگ طلبی و درگیری های فردی و یا گروهی چراکه حقوق افراد در این صلح که صلح نامه ای کامل است و به جمیع جهات توجه دارد تامین میشود.

بدیهی است تا پیمان نامه ای که تعئین کننده حقوق طرفین باشد و مورد توافق طرفین قرار گیرد تنظیم نگردد تعرض هم نزد طرفین مصداق و معنایی پیدا نمیکند . این مساله در سنت رسول الله هم امری مشخص است .

[=arial]با سلام
عرض ادب و احترام
ابتدا به خاطر تاخیر چند روزه که در مرخصی بودم عذر خواهی می کنم

واما ادامه بحث

جوجه اردک زشت;735571 نوشت:
شما فرمودید در حد انسان نیستند بعد گفتید انسان هستند و نیاز جنسی دارن
بعد اینو تناقض گویی نمیدونید و میگید عناد ورزی بنده هست!!!!

این مطلب به طور کامل توضیح داده شد مراجعه نمایید پست201 و...

جوجه اردک زشت;735571 نوشت:
اما این دلیل نمیشه این جکم توجیه بشه
اگر ما فرد رو اسیر جنگی بدونیم چه نیازی بر طرف کردن نیاز جنسیش داریم؟ جز اینه که این دلایل رو برای توجیه رابطه جنسی با کنیز ساختید؟
اون فرد دشمن هست اون وقت شما به فکر نیاز جنسیش هستید؟!!! نمیتونم این رو باور کنم(ببخشید)

اسیر هست که باشد
بالاخره موجود زنده که است و دارای نیاز جنسی.
باید این نیازبرطرف شود
اگر نیاز جنسی او برطرف نشود خانواده ان مالک و البته جامعه را به فساد می کشاند
چرا این را توجیه قلمداد می کنید ؟؟؟

اندکی تامل نمایید
چه راهکاری بهتر از این که خداوند برای برطرف کردن نیاز جنسی این مخلوق خود چنین حکمی صادر می کند
مشکل شما این است که فکر می کنید این احکام از طرف انسانهاست و چنین برداشتی می کنید که انسان ها هم وقتی همدیکر را گرفتند به او ظلم می کنند و به فکر تامین نیازهای او نیستند
ولی زاویه نگاه خود را عوض نمایید زیرا این احکام از طرف خداوند نازل شده است و خداوند در هر حالی به فکر بنده گان خود است.

جوجه اردک زشت;735571 نوشت:
اگر شما رفتید پیش دکتر و با وجود سرماخوردگی به شما عمل قلب باز پیشنهاد کرد شما می پذیرید
بنده نمیپذیرم گفتم چون اطمینان ندارم بله احتمال زیاد میدم درمانم رو بلد باشه ولی وقتی خلاف واقع حرف زد میرم پیش یکی دیگه

تکرار بنده به خاطر مقاومت شماست
دقت نمایید
شما مساله را نیمه کاره رها می کنید
بنده در مورد این مسال شما چندتا سوال دارم

-چه کسی فرق بین سرماخوردگی و عمل قلب باز را به شما اموزش داده است؟؟؟
چه کسی به شما گفته این علایم در بدن حاکی از سرماخوردکی و این علایم نشان دهنده مشکل قلبی است؟؟؟
خب دکتر ان را به شما اموزش داده است

شما در همین ابتدای مساله به علم دکتر اعتماد می کنید
چرا این مساله را نادیده می گیرید؟؟؟؟
همین که شما این علایم را نشان از سرماخوردکی و علایم دیکر را حاکی ازمشکل قلبی می دانید یعنی که به علم دکتر اعتماد کرده اید و این مساله حکم عقل است.

جوجه اردک زشت;735571 نوشت:
اول اینکه اصل حکم خلاف عقله(عقل در مورد ساکت نیست مثل چرایی حکم نماز صبح)
دوم هیچ توجیهی از طرف شارع نمیومده(این خودش مشکوکه)


هم عقلی بودن ان بیان شد
هم مشکوک نبودن ان
این که بعد از این همه بحث مطالب خود را باز تکرار می کنید جای تعجب دارد
این که نمی خواهید جواب را قبول بکنید
حرف دیکری است
سوالات به طور کامل جواب داده شد

سوال
بنده تاپیکی درمورد برده داری میخوندم این متن رو کارشناس همین سایت گفتن:
حكم كنيز نيز همان صورت را دارد با اين تفاوت كه طلاق كنيز بدست مولاي اوست يعني مولاي كنيز مي تواند كنيز را از شوهري كه عبد خود اوست جدا كند و اين در حكم طلاق اوست لذا بايد استبراء رحم كند ( شبيه به عده در زنان آزاد) سپس خود مولا مي تواند با او همخوابگي نمايد و آنگاه دوباره او را به همسري شوهر قبلي اش در آورد .

آیا این حکم حکم اسلام است؟
آیا این حکم منطبق بر عقل است؟ یعنی ی کنیزی شوهر دارد و اربابش این حق رو دارد که او را از شوهر جدا کند و هر کاری خواست با او بکند و بعد به شوهرش بدهد؟
آیا غیرت یک مرد اجازه میدهد کسی با همسرش چنین کند؟
آیا حقوق انسان در اسلام اینست؟

پاسخ

با سلام
عرض ادب و احترام
اصل امكان بهره مندي جنسي از كنيز براي مولاوصاحبش امري است كه در قران به صراحت مورد اشاره قرار گرفته است؛ اصولا بر اساس آموزه هاي قرآن روابط جنسي انسان تنها در دو قالب مورد تأييد شرع اسلام است و در غير اين موارد، خروج از حيطه شريعت به حساب مي آيد.
اين دو قالب هم در سوره مؤمنون به روشني بيان شده است. خداوند در آيات ابتدايي اين سوره در بيان علائم مؤمنان مي فرمايد:
«وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ * إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ * فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاء ذَلِكَ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْعَادُونَ؛ (1) مؤمنان كساني هستند كه دامن هاي خود را حفظ مي كنند، مگر در برابر همسران شان يا كنيزاني كه در تملك دارند كه در اين صورت مورد ملامت نيستند.هركس بيش از اين بطلبد، در زمره تجاوزكاران است».

بر اين اساس، روابط جنسي تنها در مورد همسران (ازدواج) و يا كنيزان (مالكيت) مورد تأييد شريعت است؛ اما در حوزه ملكيت و رابطه با كنيز نيز همانند ازدواج قواعد و شرائط مختلفي مطرح است يعني رابطه با او بعد از طي شرايطي خاص حلال بود؛ ضوابطي مانند:

1. مالك، كنيزش را به ازدواج شخص ديگر در نياورده باشد.
2. مالك، براي بهره مندي، كنيز را به ديگرى نداده باشد.
3. اگر كنيز با شخصِ ديگرى ازدواج كرده باشد يا او را به ديگرى بخشيده باشند، پس از سپرى شدن مدّت زمان عده‏ طلاق با شوهرش يا تمام شدنِ زمان بخشش، مجدداً كنيز بر مالكش حلال مى‏شود.
4. كنيز در حالِ گذراندن ايّام عدّه (عدّه‏ طلاق از شوهر قبلى‏اش) يا ايام استبرا (در آن جا كه محلّل واقع شده)، نباشد.
5. قبلًا پدر مالك كنيز با كنيز، نزديكى نكرده باشد.
6. كنيز، بين چند صاحب مشترك نباشد.

در نتيجه اسلام با هر نوع رابطه جنسي بي ضابطه و خلاف عفت فردي و اجتماعي و رواج بي بندو باري جنسي به شدت مخالف بوده و حتي در مورد كنيزان كه در قبل از اسلام ابزاري عام براي بهره مندي جنسي گسترده و بي ضابطه مردان بودند نيز ضوابط دقيق و روشني تعريف نموده است.

البته بديهي است كه در مورد اصل بهره مندي از يك كنيز در حوزه هاي مختلف پرداخت پول به او براي رابطه جنسي يا كسب رضايت ولي و قيم و يا پدر او بي معناست، زيرا مالك كنيز با خريدن او ولي و قيم و سرپرست او محسوب مي شود.

رابطه جنسي مولا و كنيز منوط به عدم تزويج كنيز با فردي ديگر به دست مولا يا بخشش او به ديگري است و مولا در اين مدت حق رابطه جنسي با كنيز خود را ندارد، مگر آنكه مدت زمان بخشش و عده بعد از آن و يا عده طلاق يا وفات شوهر كنيز به پايان برسد.

اعتماد عقل است به وحی
عقل انسان همان عقلی که خدا را اثبات کرده است همان عقل وقتی متوجه می شود حکمی از طرف همان خدا به او امده است سمعا و طاعتا قبول می کند
چرایی ان کاملا عقلی است
چون عقل به علم و حکمت ان خدا اعتماد دارد و این یعنی اعتماد عقل به وحی
در ضمن احکام الهی شاید فراتر از عقل باشند
یعنی که علم عقل بدان قد نمی دهد ولی ضد عقل نیستند
یعنی این گونه نیست که بکوییم دو ضربدر دو می شود پنچ
چنین مطلبی در احکام نیست
احکام ضد عقلی نیستند
احکام چون از طرف خدای تعالی نازل شده است نمی توانند ضد عقلی باشند.
چون خالق انسان درصدد بیان راههای هدایت و سعادت انسان است و چه نیازی دارد که احکامی بفرستد که ضد عقلی باشند که خودش عقل را خلق کرده است و خودش انسان را خلق کرده است.
چه نفعی از این عمل به خدا می رسد که تضاد در خلقت خود داشته باشد ازطرفی عقل خلق نماید و از طرفی دستوراتی بدهد ضد عقل؟؟!!؟!؟!؟
این مساله نقض غرض الهی است و از ساحت کبریایی خدای بارتعالی به دور است

از طرفی
احکام دارای حکمت هستند که عقل انسان نمی تواند ان را بیان نماید و لذاست که انسان نیازمند وحی است
زیرا اگر عقل انسان می توانست این راهها را به انسان نشان بدهد دیکر نیازی به وحی نبود
وحی بیان کننده راههایی از هدایت بشر است که عقل به تنهایی توان درک و نشان دادن ان راهها را ندارد ولی چون همین عقل به خدا اعتقاد دارد به فرموده هایش هم اعتماد دارد
مثل اعمال حج یا نماز یا روزه یا خمس و .......
درضمن حکمت احکام هم بخشی از احکام است که چرایی ان در این عصر برای ما پوشیده است.
ما در عصری زندکی می کنیم که بنابر دلایلی به امام معصوم دسترسی نداریم
فلسفه و حکمت احکام را امام معصوم می داند

این موارد راههای هدایت بشر هستند که وحی به انسان بیان می کند و عقل انسان هم در این موارد تابع وحی است و بدان اعتماد دارد.
مساله کنیز مولی هم قرار داد است یا عقد موقت یا شرط ضمن عقد بین مولی و عبد و کنیز
طرفین می توانند قبول نکنند
هر کدام از طرفین به این مساله اگاهند
و با اگاهی کامل تن به چنین مساله می دهند

پی نوشت:
1-مومنون/ 5-7

موضوع قفل شده است