جمع بندی آیا برای اینکه عاشق واقعی خدا شویم؛ باید تفریح و لذت را ترک کنیم؟

تب‌های اولیه

10 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا برای اینکه عاشق واقعی خدا شویم؛ باید تفریح و لذت را ترک کنیم؟

با سلام و آروزی قبولی طاعات و عبادات@};-

یک حدیث قدسی خوندم که محتوایش چنین بود:
"اى احمد❗️هركس كه ادّعاى عشق و محبّت من بكند اين طور نيست كه عاشق من باشد.

كسى عاشق من است كه ؛

غذايش اندك، لباسش خشن و خوابش در حال سجده و نمازش طولانى باشد و همواره سكوت پيشه كند و بر من توكّل بنمايد و گريه زياد و خنده كم بكند و با هوس مخالفت كند و مسجد را به عنوان خانه خود و دانش را رفيق خود انتخاب كند،
و در طلب رضاى من باشد و از تبهكاران دورى گزيند و به ياد و ذكر من مشغول و همواره در حال تسبيح و تقديس من باشد، در پيمان خود صادق و به عهد خود وفادار باشد، قلبش پاك و در نماز ملتهب و برافروخته و در انجام واجبات كوشا و نسبت به پاداشى كه نزد من است راغب و مايل و از عذاب من هراسناك و با عاشقان من نزديك و همنشين باشد."

آیا در بر اساس این حدیث که ما باید لباس خشن, غذای کم, گریه زیاد و خنده کم داشته باشیم این معنی رو به ذهن میرساند که برای عاشق واقعی خدا شدن باید هر گونه لذت و تفریح رو از خود دور کنیم؟(مگر لذات معنوی مانند نماز و دعا و...)

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد سمیع

حیات;816862 نوشت:
با سلام و آروزی قبولی طاعات و عبادات@};-

یک حدیث قدسی خوندم که محتوایش چنین بود:
"اى احمد❗️هركس كه ادّعاى عشق و محبّت من بكند اين طور نيست كه عاشق من باشد.

كسى عاشق من است كه ؛

غذايش اندك، لباسش خشن و خوابش در حال سجده و نمازش طولانى باشد و همواره سكوت پيشه كند و بر من توكّل بنمايد و گريه زياد و خنده كم بكند و با هوس مخالفت كند و مسجد را به عنوان خانه خود و دانش را رفيق خود انتخاب كند،
و در طلب رضاى من باشد و از تبهكاران دورى گزيند و به ياد و ذكر من مشغول و همواره در حال تسبيح و تقديس من باشد، در پيمان خود صادق و به عهد خود وفادار باشد، قلبش پاك و در نماز ملتهب و برافروخته و در انجام واجبات كوشا و نسبت به پاداشى كه نزد من است راغب و مايل و از عذاب من هراسناك و با عاشقان من نزديك و همنشين باشد."

آیا در بر اساس این حدیث که ما باید لباس خشن, غذای کم, گریه زیاد و خنده کم داشته باشیم این معنی رو به ذهن میرساند که برای عاشق واقعی خدا شدن باید هر گونه لذت و تفریح رو از خود دور کنیم؟(مگر لذات معنوی مانند نماز و دعا و...)


باسمه تعالی
با عرض سلام و خسته نباشید
این موارد کنایه از زهد و عدم وابستگی به تعلقات دنیوی است. در واقع دنیا و مظاهر آن مذموم نیست. حتی دوست داشتن دنیا و مظاهر آن نیز مذموم نیست. بلکه آنچه که مذمت شده هدف واقع شدن دنیاست.
ورزش کردن برای یک بچه بد نیست. حتی دوست داشتن ورزش هم بد نیست. زمانی ورزش مذموم است که تمام فکر و ذهن او را درگیر کند. تا جایی که از درس خواندن غافل شود.
«چیست دنیا از خدا غافل شدن
نی قماش و نقره و فرزند و زن
مال را کز بحر دین باشی حمول
نعم مال صالح خواند آن رسول
آب در کشتی هلاک کشتی است
آب در بیرون کشتی پشتی است
چون که مال و ملک را از دل براند
زان سلیمان خویش جز مسکین خواند»
.[1]
پس نوع نگاه انسان به تفریح و لذات دنیوی موضوعیت دارد. گاهی اوقات همین لباس خشن و غذای اندک و گوشه نشینی هم حجاب انسان می گردد، و باعث فراموشی خدا و آخرت و ایجاد حالت عجب و ریا و... می گردد. گاهی هم داشتم مال فراوان، تفریح و ... چون هدف نیست و وسیله است برای رسیدن به کارهای اخرتی، هیچ مانعیتی ایجاد نمی کند.
آن دنيايى بد و مذموم است كه هدف و غايت انسان قرار گيرد و انسان به آن «نگاه استقلالى» داشته باشد؛ اما دنيايى كه در جهت كسب آخرت و مقامات معنوى مورد استفاده واقع شود و با«نگاه ابزارى» به آن، وسيله‌اى براى رسيدن به قرب الى الله قرار گيرد نه تنها مذموم نيست كه توصيه هم مى‌شود.
حضرت امیر علیه السلام می فرمایند: «
مَنْ اَبْصَرَ بِها بَصَّرَتْهُ وَ مَنْ اَبْصَرَ اِلَيْها اَعْمَتْه [2] كسى كه (به ديده عبرت) به آن نگريست دنيا او را آگاه كرد، و كسى كه به سوى (زينت‌هاى آن) خيره شد دنيا او را نابينا گردانيد. اگر با ديده عبرت بين به دنيا نگاه كرديم، دنيا پندها ودرس‌هاى فراوانى به ما خواهد داد، اما اگر در خود آن خيره شديم و غرق در لذت‌ها و شهوات آن گشتيم ما را كور خواهد كرد.
عينك براى آن است كه انسان بهتر ببيند. راه بهتر ديدن با عينك هم آن است كه از پشت شيشه‌هاى آن به اشيا و دنياى اطرافمان نگاه كنيم. اگر كسى به جاى نگاه از پشت عينك، به خود عينك و شيشه‌هاى آن خيره شود چه خواهد شد؟ آيا چيزى و كسى و جايى را خواهد ديد؟ هرگز.
بنابراین لذات دنيا و تفریح و... به خودى خود بد نيست، آنچه این امور را بد جلوه می دهد، استفاده ناصحيح ما از آن است.
.......................................
پی نوشت:
[1]. مولوی.
[2]. نهج البلاغه، خطبه 82، ص106.

سمیع;817072 نوشت:
ین موارد کنایه از زهد و عدم وابستگی به تعلقات دنیوی است. در واقع دنیا و مظاهر آن مذموم نیست. حتی دوست داشتن دنیا و مظاهر آن نیز مذموم نیست. بلکه آنچه که مذمت شده هدف واقع شدن دنیاست.
ورزش کردن برای یک بچه بد نیست. حتی دوست داشتن ورزش هم بد نیست. زمانی ورزش مذموم است که تمام فکر و ذهن او را درگیر کند. تا جایی که از درس خواندن غافل شود.

با سلام و تشکر
اینکه دنیا مذموم نسیت و وسیله ای است برای ساختن آخرت و رسیدن به قرب الهی را قبول دارم.ولی به نظر میاد بزرگان معتقدن هر چه انسان در دنیا بیشتر سختی بکشد و کمتر سمت تفریح برود روحش بمانند اهنی که سمباده کشیده میشود پاکتر و صیقل تر شده و متعالی تر میشود و به قرب الهی نزدیکتر می شود.آیا واقعا چنین چیزی همیشه صحیح است؟

[="Arial"]سلام علیکم و رحمه الله.
این جمله را در نظر بگیرید:
کسی که میخواهد اندامی مورد توجه استاد فلانی که از بهترین مربیهای بدنسازی است قرار بگیرد می بایستی که مثلا از خوردن فست فود و سس و شکر و نمک زیاد و چربی زیاد و آب یخ و خواب زیاد و غذای سرخ کرده و مشروب و سیگار و جماع زیاد و ....خود داری کند ...
و باید حداقل روزی دو ساعت ورزش کند و بیشتر سبزی و خام خواری کند و گوشت خالص بدون چربی و سینه مرغ و فیله ماهی و ...چه و چه بخورد....
خوابش منظم باشد و ....
خوب مطمئنا بسیاری هستند که این طرز زندگی را با مرگ برابر می دانند ( البته با کمی اغراق)...
برخی هم هستند که تمام عمرشان اینطورند و خودشان را اینگونه تربیت کرده اند و لذت بسیار زیادی از اینطور زندگی می برند...(بدون اغراق)!
قطعا آنچه که این دو نوع نگرش متفاوت را در انسان ایجاد کرده است....حال و روز فعلی او...انگیزه او و برنامه و تصمیم او برای حال و آینده است...
این روش زندگی واقعا دو احساس کاملا متفاوت را ممکن است برای دو نفر ایجاد کند!
لذا در جایی که معلم و مربی خداست...و هدف رسیدن به مرتبه کمال و انسانیت و خلیفه اللهی است...چیزی که با مربی بدن سازی و رسیدن به یک اندام ورزیده و جسمانی اصلا قابل مقایسه نیست...طبیعتا و قاعدتا باید مستلزم رعایت یکسری نکات عملی و معرفتی باشد....حالا اینجا نیز برای برخی رعایت این موارد معادل مرگ است!! و برای برخی نیز چون شهدی شیرین و در واقع نوعی رفتار عاشقانه است که خودش معادل لذت و رسیدن به بهترین حالات ممکن قابل تصور است!.

حیات;817166 نوشت:

با سلام و تشکر
اینکه دنیا مذموم نسیت و وسیله ای است برای ساختن آخرت و رسیدن به قرب الهی را قبول دارم.ولی به نظر میاد بزرگان معتقدن هر چه انسان در دنیا بیشتر سختی بکشد و کمتر سمت تفریح برود روحش بمانند اهنی که سمباده کشیده میشود پاکتر و صیقل تر شده و متعالی تر میشود و به قرب الهی نزدیکتر می شود.آیا واقعا چنین چیزی همیشه صحیح است؟

باسمه تعالی
بله صحیح است.
برای اطلاع بیشتر به تاپیک «http://www.askdin.com/showthread.php?t=55454»
مراجعه بفرمایید.

سمیع;817185 نوشت:
باسمه تعالی
بله صحیح است.
برای اطلاع بیشتر به تاپیک «http://www.askdin.com/showthread.php?t=55454»
مراجعه بفرمایید.

استاد این پاسخ تون با پاسخ تون به سوال تاپیک که متفاوته...
کاربر حیات میپرسن همیشه چنین چیزی صحیح است؟ شما فرمودید بله صحیح است
اما در پاسخ سوال تاپیک گفتید دوست داشتن دنبا مذموم نیست و بد نیست، بلکه استفاده ناصحیح بده

سمیع;817185 نوشت:
باسمه تعالی
بله صحیح است.
برای اطلاع بیشتر به تاپیک «http://www.askdin.com/showthread.php?t=55454»
مراجعه بفرمایید.

استاد این پاسخ تون با پاسخ تون به سوال تاپیک که متفاوته...
کاربر حیات میپرسن همیشه چنین چیزی صحیح است؟ شما فرمودید بله صحیح است
اما در پاسخ سوال تاپیک گفتید دوست داشتن دنبا مذموم نیست و بد نیست، بلکه استفاده ناصحیح بده

mehrant;817321 نوشت:
استاد این پاسخ تون با پاسخ تون به سوال تاپیک که متفاوته...
کاربر حیات میپرسن همیشه چنین چیزی صحیح است؟ شما فرمودید بله صحیح است
اما در پاسخ سوال تاپیک گفتید دوست داشتن دنبا مذموم نیست و بد نیست، بلکه استفاده ناصحیح بده

باسمه تعالی
استفاده ناصحیح از دنیا را که کاملا توضیح دادم.
لذا صرف داشتن یک زهد ظاهری و دوری از تفریح و... و یا داشتن اموال دنیایی به تنهایی نه ممدوح و نه مذموم خواهد بود.

پرسش:
آیا بر اساس برخی احادیث که نشانه عاشق نسبت به خدا را به لباس خشن پوشیدن، غذای کم و... می دانند ما باید لباس خشن, غذای کم, گریه زیاد و خنده کم داشته باشیم و برای عاشق واقعی خدا شدن باید هر گونه لذت و تفریح رو از خود دور کنیم؟
پاسخ:

این موارد کنایه از زهد و عدم وابستگی به تعلقات دنیوی است. در واقع دنیا و مظاهر آن مذموم نیست. حتی دوست داشتن دنیا و مظاهر آن نیز مذموم نیست. بلکه آنچه که مذمت شده هدف واقع شدن دنیاست.
ورزش کردن برای یک بچه بد نیست. حتی دوست داشتن ورزش هم بد نیست. زمانی ورزش مذموم است که تمام فکر و ذهن او را درگیر کند. تا جایی که از درس خواندن غافل شود.
«چیست دنیا از خدا غافل شدن
نی قماش و نقره و فرزند و زن
مال را کز بحر دین باشی حمول
نعم مال صالح خواند آن رسول
آب در کشتی هلاک کشتی است
آب در بیرون کشتی پشتی است
چون که مال و ملک را از دل براند
زان سلیمان خویش جز مسکین خواند».(1)
پس نوع نگاه انسان به تفریح و لذات دنیوی موضوعیت دارد. گاهی اوقات همین لباس خشن و غذای اندک و گوشه نشینی هم حجاب انسان می گردد، و باعث فراموشی خدا و آخرت و ایجاد حالت عجب و ریا و... می گردد. گاهی هم داشتم مال فراوان، تفریح و ... چون هدف نیست و وسیله است برای رسیدن به کارهای اخرتی، هیچ مانعیتی ایجاد نمی کند.
آن دنيايى بد و مذموم است كه هدف و غايت انسان قرار گيرد و انسان به آن «نگاه استقلالى» داشته باشد؛ اما دنيايى كه در جهت كسب آخرت و مقامات معنوى مورد استفاده واقع شود و با«نگاه ابزارى» به آن، وسيله‌اى براى رسيدن به قرب الى الله قرار گيرد نه تنها مذموم نيست كه توصيه هم مى‌شود.
حضرت امیر (علیه السلام) می فرمایند: « مَنْ اَبْصَرَ بِها بَصَّرَتْهُ وَ مَنْ اَبْصَرَ اِلَيْها اَعْمَتْه (2) كسى كه (به ديده عبرت) به آن نگريست دنيا او را آگاه كرد، و كسى كه به سوى (زينت‌هاى آن) خيره شد دنيا او را نابينا گردانيد. اگر با ديده عبرت بين به دنيا نگاه كرديم، دنيا پندها ودرس‌هاى فراوانى به ما خواهد داد، اما اگر در خود آن خيره شديم و غرق در لذت‌ها و شهوات آن گشتيم ما را كور خواهد كرد.
عينك براى آن است كه انسان بهتر ببيند. راه بهتر ديدن با عينك هم آن است كه از پشت شيشه‌هاى آن به اشيا و دنياى اطرافمان نگاه كنيم. اگر كسى به جاى نگاه از پشت عينك، به خود عينك و شيشه‌هاى آن خيره شود چه خواهد شد؟ آيا چيزى و كسى و جايى را خواهد ديد؟ هرگز.
بنابراین لذات دنيا و تفریح و... به خودى خود بد نيست، آنچه این امور را بد جلوه می دهد، استفاده ناصحيح ما از آن است.
پی نوشت:
1. مولوی.
2.نهج البلاغه، خطبه 82، ص106
.

موضوع قفل شده است