شوخ طبعی‌ها و حکایات طلبگی: آخوند فقط حاج فتح الله لا غير (فردا همه مهمون من)

تب‌های اولیه

10177 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

حامی;951516 نوشت:
عشق‌های آتشين
مرغ عشقش مرده بود. چقدر غصه می‌خورد. ديروز زنگ زد گفت الان اين نر بيچاره هم مي‌ميره. اين مرغ عشق‌ها تاب مستوري ندارن. من مي‌دونم. آخه مرغ عشق، خودش جفتشو انتخاب مي‌کنه. الانم آب نمي‌خوره، دونه هم نمي‌خوره صداش هم در نمياد. تابلو داره دق‌مرگ مي‌شه. حالا مي‌گي چي کار کنيم؟ گفتم: «چه مي‌دونم! بگذار فکري بکنم زنگ می‌زنم.»
بعد فکر کردم فکرم به جايي نرسيد.
امروز زنگ زد گفت «انگار نه انگار! چنان چه‌چهي راه انداخته كه نگو... تازه صداش باز شده. همسایه‌ها شاکي شدن. عين خيالش نيست. آنقدر دون خورده داره مي‌ترکه از خوشي!»
....
مجله خانه خوبان ، کامران نجف‌زاده (خبرنگار)، شماره ۵۷

وسواسيان محترم!
بزرگواران
بي اعتنايي به معشوق خود (وسواس)‌ را از مرغ عشق نر ياد بگيريد
نصف شماست هااا:-?:-@%-(:-o

حامی;951487 نوشت:
درون گرا

استاد ، خیلی از افراد (بخصوص برون‌گرا ها) درون‌گرایی را نقص می‌دانند
در عمل هم می‌بینیم افراد درون‌گرا با مشکلات زیادی روبرو می‌شوند از جمله عدم ارتباط با دیگران
خود من چنین خصوصیتی دارم و در محل کارم بارها برایم مشکل پیش آمده. از تکه انداختن بگیرید تا تمسخر کردن

لطفاً در این باره توضیح بفرمائید که اساساً درون‌گرایی بد است؟
اگر صرفاً یک تیپ شخصیتی است پس چرا افرادی مثل من نسبت به برون‌گراها مشکلات بیشتری دارند؟

[="Arial"]

Reza-D;951520 نوشت:
برون‌گرا ها) درون‌گرایی را نقص می‌دانند

[=arial]خب من درونگرا هم از شلوغی و بپر بپر و جیغ زدن و شیرین عسل بودن خوشم نمیاد
ولی به برونگرایی که کل رفتارش فقط شامل این حرکات میشه نمیگم ناقص
چون شعورشو دارم که بفهمم درونگرایی و برونگرایی یه خصیصه فردیه
و قرار نیست با خوشایند و بدآیند کسی تغییرش بدن
و لازم نیست تاوان کج فهمی بقیه رو من بدم

و مهمتر از همه اینکه یاد گرفتم
مردم به اندازه کمبودهاشون بقیه رو آزار میدن
پس اینکه یه برونگرا مسخره ام کنه یعنی حسرت نداشته هایی عصبیش کرده که همه رو تو وجود من میبینه

مهم نیست کی چطوری قضاوتم میکنه یا به چی متهم میشم
مهم اینه که آرامش درونم رو که خیلیا ازش محرومن با هیچی عوض نمیکنم.

[="Times New Roman"][="Black"]

ابراهیم ا;951500 نوشت:
[=IRANSans]
این لباس، لباس کارگری است

با اینکه لباس روحانیت به تن دارد اما کار کردن را عار نمی‌داند. او مانند خیلی از مردم شهرش زمین شخم می‌زند و دام پرورش می دهد، عقیده‌اش این است که وقتی انسان کار کند و نان بازوی خودش را بخورد خدا او را بیشتر دوست دارد.این روحانی جوان در این چند سالی که وارد کار کشاورزی و پرورش گوسفند شده نه تنها برای خودش بلکه برای ۱۵ نفر از همشهریانش نیز اشتغال‌زایی کرده است.

:Ghamgin::geryeh::geryeh::geryeh::geryeh::ashk::geryan:

قهر يا آشتي؟
خانمم گفت: ي اخلاقت برام خيلي عجيبه و البته دوست داشتني!
گفتم: كدوووووم؟!!
لبخندي زد و گفت: اين كه وقتي با هم قهريم اگه غذا مي پزم و سفره پهن مي كنم بازم
مثل هميشه مياي سفره غذاتو مي خوري!
خنديدم گفتم: ههههخخخخ
ديدم منتظره و داره نيگام ميكنه گفتم: اِ فقط خنديدم و چيزي نگفتم؟! خب، ترك عادت مرضه!
گفت: جدي چرا؟ خانما ميگن مردا سر سفره نمياند
گفتم: دروغ چرا راستش بخواي براي اين كه بين تو و اون خانمم فرقي نذاشته باشم و عدالت...
اخماشو تو هم كشيد و با عصبانيت گفت: چي!!
سريع گفتم: RPJ
باز با تندي گفت: چرا حرف زشت...!!
پا برهنه پريديم توي جوي كلامش با تبسم گفتم : توضيح ميدم توضيح ميدم ولي الان بر كنترلت اعصاب داشته باش خواهشن!
R يعني روحم
P يعني پذيرفته
J يعني
جمالت
= (روحم، پذيرفته جمالت)
آره يك موي تو را به هزاران زن هم نمي دهم، ولي اگر آرايشگر باشه شايدهمه موهاتو دادم
خنديد و گفت: خدا اين زبونو ازت نگيره
كشتي منو حالا آخرش ميگي يا نه؟
گفتم: چيو؟
گفت: قهر و غذا خوردنتون ميگم
گفتم: آهاااان خودت حدس بزنيد
گفت: ازبس دوستم داري؟
خنديدم و گفتم: اون كه البته، ولي خب راستش او موقع شايد با تو قهر باشم، ولي با شكمم كه نبايد قهر كنم!!
الان يك ماهي مي شود روزه سكوت گرفته ههخخخ

:bale::khandeh::ashk:

پ ن
.....
م ح قديري، شوخ طبعي هاي طلبگي، ج2،

Reza-D;951520 نوشت:
استاد ، خیلی از افراد (بخصوص برون‌گرا ها) درون‌گرایی را نقص می‌دانند
در عمل هم می‌بینیم افراد درون‌گرا با مشکلات زیادی روبرو می‌شوند از جمله عدم ارتباط با دیگران
خود من چنین خصوصیتی دارم و در محل کارم بارها برایم مشکل پیش آمده. از تکه انداختن بگیرید تا تمسخر کردن

لطفاً در این باره توضیح بفرمائید که اساساً درون‌گرایی بد است؟
اگر صرفاً یک تیپ شخصیتی است پس چرا افرادی مثل من نسبت به برون‌گراها مشکلات بیشتری دارند؟

سلام بر شما
ابروي كج ار راست بُدي كج بودي
جهان چون چشم و خط و حال و ابرست
كه هر چيزي به جاي خويش نيكوست
اگر همه گل هاي دنيا رز بودند دنيا صفايي نداشت تيپ هاي شخصيت در تقسيم كلي درون گرا است و برون گرا
به معناي خيلي ريز و دقيق به تعداد هر انسان يك شخصيت منحصر به فرد داريم
هر دو تيپ در جامعه لازم است
جانب رضا جان به نظر شما اگر فردي برون گرا باشد با اون شر و شوري كه دارد مثل شما اين قدر وقت مي گذارد براي شعر؟
آيا تمركزش مثل شماست؟
ظرافت ها را مي بيند؟
بله افرادي كه برون گرا هستند براي سخنراني هاي انگيزشي، مديريت و ايجاد پيوند بين اقوام و....كارايي زيادي دارند
اسلام دين تعادل است
ما را تشويق مي كند زمان هايي از فاز و لاك شحصيتي خود خارج شويم و تا تعادل برقرار كنيم
با خودكاوي
با محاسبه نفس
با خلوت و تهجد
با يتيم نوازي
با صله رحم
با امر به معروف و نهي از منكر
و.....
رهبري و امام خميني به خوبي درون گرايي و برون گرايي را در هم آميخته اند

حامی;951716 نوشت:
خنديدم و گفتم: اون كه البته، ولي خب راستش دورغ چرا او موقع شايد با تو قهر باشم ولي با شكمم كه نبايد قهر كنم

سلام
چقدر بعضی آقایون بی معرفتن
غذا رو به خانومشون ترجیح میدن
من که باشم کله اون آقاهه رو میکندم خوبش بشهhappy

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

خانوم خوب;951718 نوشت:
سلام
چقدر بعضی آقایون بی معرفتن
غذا رو به خانومشون ترجیح میدن
من که باشم کله اون آقاهه رو میکندم خوبش بشه

سلام
ولي واقعا اگر كسي بتونه موقع مشاجره خودشو كنترل كنه و قهر نكنه به طور مطلق هنر است[/]

حامی;951721 نوشت:
ولي واقعا اگر كسي بتونه موقع مشاجره خودشو كنترل كنه و قهر نكنه به طور مطلق هنر است

والله قهر که نه بلد نیستم ولی یه کاری میکردم از کرده خودش پشیمون بشه خخخخخخخخخخ

حامی;951716 نوشت:
قهر يا آشتي؟
خانمم گفت: ي اخلاقت برام خيلي عجيبه و البته دوست داشتني!
گفتم: كدوووووم؟!!
لبخندي زد و گفت: اين كه وقتي با هم قهريم اگه غذا مي پزم و سفره پهن مي كنم بازم
مثل هميشه مياي سفره غذاتو مي خوري!
خنديدم گفتم: ههههخخخخ
ديدم منتظره و داره نيگام ميكنه گفتم: اِ فقط خنديدم و چيزي نگفتم؟! خب، ترك عادت مرضه!
گفت: جدي چرا؟ خانما ميگن مردا سر سفره نمياند
گفتم: دروغ چرا راستش بخواي براي اين كه بين تو و اون خانمم فرقي نذاشته باشم و عدالت...
اخماشو تو هم كشيد و با عصبانيت گفت: چي!!
سريع گفتم: RPJ
باز با تندي گفت: چرا حرف زشت...!!
پا برهنه پريديم توي جوي كلامش با تبسم گفتم : توضيح ميدم توضيح ميدم ولي الان بر كنترلت اعصاب داشته باش خواهشن!
R يعني روحم
P يعني پذيرفته
J يعني
جمالت
= (روحم، پذيرفته جمالت)
آره يك موي تو را به هزاران زن هم نمي دهم، ولي اگر آرايشگر باشه شايدهمه موهاتو دادم
خنديد و گفت: خدا اين زبونو ازت نگيره
كشتي منو حالا آخرش ميگي يا نه؟
گفتم: چيو؟
گفت: قهر و غذا خوردنتون ميگم
گفتم: آهاااان خودت حدس بزنيد
گفت: ازبس دوستم داري؟
خنديدم و گفتم: اون كه البته، ولي خب راستش او موقع شايد با تو قهر باشم، ولي با شكمم كه نبايد قهر كنم!!
الان يك ماهي مي شود روزه سكوت گرفته ههخخخ

:bale::khandeh::ashk:

پ ن
.....
م ح قديري، شوخ طبعي هاي طلبگي، ج2،
[/
UOTE]

عرض سلام و احترام

بسی بسیار بر دل ما نشست
حس شادی و نمکه شیرینی داشت ! البته برای بنده!

تشکر استاد گرامی

ابراهیم ا;951500 نوشت:
[=IRANSans]این لباس، لباس کارگری است

[=IRANSans]با اینکه لباس روحانیت به تن دارد اما کار کردن را عار نمی‌داند. او مانند خیلی از مردم شهرش زمین شخم می‌زند و دام پرورش می دهد، عقیده‌اش این است که وقتی انسان کار کند و نان بازوی خودش را بخورد خدا او را بیشتر دوست دارد.این روحانی جوان در این چند سالی که وارد کار کشاورزی و پرورش گوسفند شده نه تنها برای خودش بلکه برای ۱۵ نفر از همشهریانش نیز اشتغال‌زایی کرده است.

سلام
با همین لباسا کار میکنن یا اینجا چون میخواستن روی روحانیت تاکید داشته باشن این لباسو پوشیدن؟

حامی;951717 نوشت:
سلام

سلام
اگر این بخش را هم توضیح بفرمائید ممنون می‌شوم:
"اگر درون‌گرایی صرفاً یک تیپ شخصیتی است پس چرا افراد درون‌گرا ، نسبت به برون‌گراها مشکلات بیشتری دارند؟"

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

Reza-D;951833 نوشت:
سلام
اگر این بخش را هم توضیح بفرمائید ممنون می‌شوم:
"اگر درون‌گرایی صرفاً یک تیپ شخصیتی است پس چرا افراد درون‌گرا ، نسبت به برون‌گراها مشکلات بیشتری دارند؟"

درود بر شما
خب اولا مگر قرار است نصف و نصف تقسيم شود؟
ثانيا اين آمار مشكلات بيشتر را از كجا آورديد؟ پژوهشي علمي ديديد در اين زمينه؟
يا مشاهدات باليني خودتان استb-)[/]

حامی;951989 نوشت:
خب اولا مگر قرار است نصف و نصف تقسيم شود؟

نه ، ولی قرار هم نیست همیشه وزنهء یک طرف سنگین‌تر باشد happy

حامی;951989 نوشت:
اين آمار مشكلات بيشتر را از كجا آورديد؟ پژوهشي علمي ديديد در اين زمينه؟
يا مشاهدات باليني خودتان است

برون‌گرایی بطور معمول یعنی اجتماعی‌تر بودن
در نتیجه
جامعه مکان مناسب‌تری برای برون‌گراها خواهد بود تا درون‌گراها

با یک نگاه در بین اقوام و آشنایان بطور واضح این تفاوت قابل مشاهده است
بطوری که افراد درون‌گرا را مورد سرزنش قرار می‌دهند و برون‌گراها را به عنوان الگو به آنها معرفی می‌کنند

اینکه از کجا میگویم مشکلات درون‌گراها بیشتر است
شما حتماً بارها دیده اید که به یک درون‌گرا گفته میشود:

"چرا با دیگران نمی‌جوشی؟ چرا ساکتی؟ چرا جنب و جوش نداری؟"
اما تقریباً غیرممکن است به یک برون‌گرا بگویند:
"چرا از جمع دور نمی‌شوی؟! چرا درون خودت فرو نمی‌روی؟!"

توضیحاتم خیلی زیاد است اما بیشتر از این جای این بحث در این تاپیک نیست
تا همینجا هم از حوصله ای که شما و کاربران این تاپیک به خرج داده اید تشکر میکنم @};-


حامی;951989 نوشت:
در قنوتم خم ابروي تو تا ياد آمد

در قنوتم خم ابروي "توتا" ياد آمد
همسرم اسلحه در دست به فریاد آمد!

کین

"توتا" کیست که یادش ز من ارجح دانی؟!
نام شیرینِ چه کس در دل فرهاد آمد؟!

کیست این دخترک چشم سفید ، این بدجنس!
که بریدن ز نمازت ، به دلت شاد آمد؟!

گفتمش همسر خوبم مکُش اینک تو مرا
این

"توتا" آرزویی بود که بر باد آمد

مقصد از لفظ

"توتا" بُد "تویوتا"ی کَمری!
به خیالم که کنون گمرکش آزاد آمد

شد تجسم به خیالم که نشستم پشتش
به نظر ، فکِ زمین خوردهء بهداد آمد!!

(بهداد ، باجناق قهرمان داستان است happy)

از خدا خواسته ام یک

"تویوتا" از فضلش
در قنوتم ؛ همه این بود که در یاد آمد

گفت همسر ، که بدو! قسط لوازم باقی‌ست
وضع تاخیر اجازه ، دو برابر حاد است!

آب و برق و تلفن ، گاز و موبایل هم رویش
موعد شهریهء خاطره و فرزاد است

(خاطره و فرزاد فرزندان خانواده هستند happy)

با چنین وضع حقوقی ،

"تویوتا" سیخی چند؟!
"کارمند" و "تویوتا" ، جمع همه اضداد است!

شوهرم! گر که به کامت

"تویوتا" شیرین است
بربکش کفش ، که کفشت تبر فرهاد است
(برای کندن بیستونِ تویوتا :ok:)

[="Times New Roman"][="Black"]

Reza-D;951992 نوشت:

بطوری که افراد درون‌گرا را مورد سرزنش قرار می‌دهند و برون‌گراها را به عنوان الگو به آنها معرفی می‌کنند


یه نفر یه پوست موز دید کنار خیابون. نشست کنار پوست موز روی زمین.
بهش گفتن چرا اینجا نشستی؟ گفت می خوام هرکی رد میشه فکر کنه من این موز رو خوردم.
( البته این لطیفه مال سالها پیشه که موز خوردن نشونه ی باکلاسی بود:khandeh!: )
پدر و مادرها هم فکر میکنن هرکی کنار پوست موز نشسته موز رو خورده.
در حالی که اصلا اینطوری نیست.
Reza-D;951992 نوشت:

برون‌گرایی بطور معمول یعنی اجتماعی‌تر بودن
در نتیجه
جامعه مکان مناسب‌تری برای برون‌گراها خواهد بود تا درون‌گراها


اینطور به نظر میاد ولی حرف درستی نیست.

اگر درون گراها رفتارهاشون رو اصلاح کنند بهترین گزینه برای حضور در اجتماع هستند. هم اونا برای جامعه بسیار مفیدند هم جامعه برای اونها.

دقت کنید، قرار نیست درونگراها برونگرا بشن. فقط قرار رفتارهاشون رو اصلاح کنند که هرجا نیاز بود یه رفتار برونگرایانه قدرتمند نشون بدن و بعدش دوباره برگردن به درونگرایی خودشون.

چیزی که من متوجه شدم اینه که برونگراها آدم های عاقلی نیستند و بیشتر عمل بدون فکر انجام میدن.

مثلا توی دانشگاه قبل از اینکه کلاس یا امتحان شروع بشه بعضی دانشجوها جلسه سرپایی میگیرن و راجع به خاطرات ترم قبل و فلان استاد باهام لج افتاد و اینها صحبت میکنن.

بعضی هاشون به من گلایه میکردن که تو انگار با ما قهری و نمیای پیشمون و این حرفها.

واقعیت این بود که این کار به نظر من خیلی مسخره میومد و ترجیح می دادم بشینم و نفس عمیق بکشم و فکر کنم تا اینکه وایسم چرت و پرت بشنوم.

ولی مثلا اگر قرار فوتبال داشتیم اول از همه توی جمع حاضر میشدم. چون فوتبال رو مفید می دیدم.

یا مثلا توی جمع فامیل نشستیم دارن درباره امکانات و تکنولوژی ژاپن و آمریکایی حرف میزنن که توی زندگیشون یه بار هم نرفتن و فقط میگن فلانی گفته.

الان مثلا من بشینم اینارو گوش کنم که چی بشه؟ خوب معلومه ترجیح میدم پاشم برم تلویزیون نگاه کنم.

برونگراها رفتارهاشون مثل میوه ی درهمه ، همه میوه ی سالم توشون هست هم میوه ی کرم خورده.

ولی مردم بیشتر میوه های سالمش رو می بینن برای همین فکر میکنن برونگراها بهترن.

یکی از ضعف های بزرگ بیشتر برونگراهایی که دیدم اینه که چون نیاز به کسی دارن که واسش حرف بزنن و ارتباط داشته باشن بیشتر اوقات مجبورن باج بدن.

مثلا یکی از اقوام با همه رفیقه...از اینور خیابون داد میزنه: چاکرم مخلصم . عشق منی . یا الله. سالاری و...

همه جا هم آشنا داره و میره و میاد...ولی از اون طرف هم سیگاری میشه...کلید های خونشون رو میده به رفیقاش...فحش ناموس دادن به هم بینشون آزاده و....

چون اگر اینکار رو نکنه رفیق هاشو از دست میده و تنهایی برای اون از مرگ بدتره...

اگر باهاش قطع ارتباط کنی تا زمانی که تنها نباشه سمتت نمیاد...ولی به محض اینکه تنها بشه سینه خیز میاد تا دم خونتون.

در پایان فرمایشات گوهربارم ( :khandeh!: ) باید بگم که درونگرا باشید و به درونگرایی خودت افتخار کنید. :ok:[/]

Im_Masoud.Freeman;952008 نوشت:
درونگرا باشید و به درونگرایی خودت افتخار کنید

خیلی خوب گفتی مسعود جان گل
کل متن رو میگم نه فقط جمله بالا

Im_Masoud.Freeman;952008 نوشت:
مثلا توی دانشگاه قبل از اینکه کلاس یا امتحان شروع بشه بعضی دانشجوها جلسه سرپایی میگیرن و راجع به خاطرات ترم قبل و فلان استاد باهام لج افتاد و اینها صحبت میکنن.
بعضی هاشون به من گلایه میکردن که تو انگار با ما قهری و نمیای پیشمون و این حرفها

خب منظور من هم همین است برادر
جامعه (جمع) مطعلق به برون‌گراهاست و تنهایی متعلق به درون‌گراها
بله در یک جاهایی ضعف آنها و قوت ما هم مشخص می‌شود اما بیشتر اتفاقات و موضوعات به شکلی است که ضعف ما و قوت آنها را نمایان می‌کند

Im_Masoud.Freeman;952008 نوشت:
[=Times New Roman]
یه نفر یه پوست موز دید کنار خیابون. نشست کنار پوست موز روی زمین.
بهش گفتن چرا اینجا نشستی؟ گفت می خوام هرکی رد میشه فکر کنه من این موز رو خوردم.
( البته این لطیفه مال سالها پیشه که موز خوردن نشونه ی باکلاسی بود:khandeh!: )
پدر و مادرها هم فکر میکنن هرکی کنار پوست موز نشسته موز رو خورده.
در حالی که اصلا اینطوری نیست.

اینطور به نظر میاد ولی حرف درستی نیست.

اگر درون گراها رفتارهاشون رو اصلاح کنند بهترین گزینه برای حضور در اجتماع هستند. هم اونا برای جامعه بسیار مفیدند هم جامعه برای اونها.

دقت کنید، قرار نیست درونگراها برونگرا بشن. فقط قرار رفتارهاشون رو اصلاح کنند که هرجا نیاز بود یه رفتار برونگرایانه قدرتمند نشون بدن و بعدش دوباره برگردن به درونگرایی خودشون.

چیزی که من متوجه شدم اینه که برونگراها آدم های عاقلی نیستند و بیشتر عمل بدون فکر انجام میدن.

مثلا توی دانشگاه قبل از اینکه کلاس یا امتحان شروع بشه بعضی دانشجوها جلسه سرپایی میگیرن و راجع به خاطرات ترم قبل و فلان استاد باهام لج افتاد و اینها صحبت میکنن.

بعضی هاشون به من گلایه میکردن که تو انگار با ما قهری و نمیای پیشمون و این حرفها.

واقعیت این بود که این کار به نظر من خیلی مسخره میومد و ترجیح می دادم بشینم و نفس عمیق بکشم و فکر کنم تا اینکه وایسم چرت و پرت بشنوم.

ولی مثلا اگر قرار فوتبال داشتیم اول از همه توی جمع حاضر میشدم. چون فوتبال رو مفید می دیدم.

یا مثلا توی جمع فامیل نشستیم دارن درباره امکانات و تکنولوژی ژاپن و آمریکایی حرف میزنن که توی زندگیشون یه بار هم نرفتن و فقط میگن فلانی گفته.

الان مثلا من بشینم اینارو گوش کنم که چی بشه؟ خوب معلومه ترجیح میدم پاشم برم تلویزیون نگاه کنم.

برونگراها رفتارهاشون مثل میوه ی درهمه ، همه میوه ی سالم توشون هست هم میوه ی کرم خورده.

ولی مردم بیشتر میوه های سالمش رو می بینن برای همین فکر میکنن برونگراها بهترن.

یکی از ضعف های بزرگ بیشتر برونگراهایی که دیدم اینه که چون نیاز به کسی دارن که واسش حرف بزنن و ارتباط داشته باشن بیشتر اوقات مجبورن باج بدن.

مثلا یکی از اقوام با همه رفیقه...از اینور خیابون داد میزنه: چاکرم مخلصم . عشق منی . یا الله. سالاری و...

همه جا هم آشنا داره و میره و میاد...ولی از اون طرف هم سیگاری میشه...کلید های خونشون رو میده به رفیقاش...فحش ناموس دادن به هم بینشون آزاده و....

چون اگر اینکار رو نکنه رفیق هاشو از دست میده و تنهایی برای اون از مرگ بدتره...

اگر باهاش قطع ارتباط کنی تا زمانی که تنها نباشه سمتت نمیاد...ولی به محض اینکه تنها بشه سینه خیز میاد تا دم خونتون.

در پایان فرمایشات گوهربارم ( :khandeh!: ) باید بگم که درونگرا باشید و به درونگرایی خودت افتخار کنید. :ok:

سلام.
کاملا حرفات درسته.
در دین هم زیاد به درونگرایی دعوت شده. که زیاد نباید حرف زد و فلانو فلان.
البته این و درونگرایی معناش این نیست که آدم لال باشه. بلکه بعنیش اینه که به موقع و به جا حرف بزنه. وراج نبود. حرفاشو اول مزه مزه کنه بعد بده بیرون.

Im_Masoud.Freeman;952008 نوشت:
چیزی که من متوجه شدم اینه که برونگراها آدم های عاقلی نیستند و بیشتر عمل بدون فکر انجام میدن.

سلام.

خب شاید خیلی ها هم به این نتیجه رسیده باشن که آدمهای درونگرا آدمهای نرمالی نیستند و یا عقل ندارن.

آدمهای گوشه گیر منزوی و بدون ارتباط اجتماعی درست ،حتی نمی تونن تاثیری رو دیگران و اجتماع بذارن.

اینها حتی امر به معروف و نهی از منکر هم بلد نیستن انجام بدن.

شاید بگید درونگراها اینطوری نیستن خب اگه میشه اثباتش کنید پس وقتی ما هر چیزی رو به برونگراها نسبت بدیم دیگران هم می تونن هر چیزی که به درونگراها شباهت دارد یا به اخلاق اونها نزدیک است رو نسبت بدن.

پس خیلی به درونگرایی نمیشه افتخار کرد در حالیکه فرد درونگرا منزوی و گوشه گیر و توانایی ارتباط با دیگران رو نداشته باشه.

چیزی که من فهمیدم و میدونم فقط به ایمان میشه افتخار کرد.

پس مهم این هست که آیا فرد مورد نظر ما آدم مومن و خوبی هست که در اینصورت عاقل است و مهم نیست به اصطلاح برونگرا یا درونگراست.

الرحیل;951757 نوشت:
سلام
با همین لباسا کار میکنن یا اینجا چون میخواستن روی روحانیت تاکید داشته باشن این لباسو پوشیدن؟

سلام .

خب این طلبه با قرض کردن این کار رو شروع کرد و موفق شده. برای خودش و همشهریانش کار ایجاد کرده.

خیلی از جوانان مشتاق به کارهای تولیدی در زمینه کشاورزی و دام اگه به ایشون دسترسی داشته باشد براشون خیلی مفیده

چون ایشون تو این کار تجربه های خوبی بدست آورده ضمن اینکه به کارهای دیگه هم چون پرورش زنبور عسل و اسب هم می پردازه.

کلا این عکس با لباس روحانیت واسه خیلی ها تشویق هست .

قطعا هیچکدوم از روحانیون با لباس خودشون این نوع کارها رو انجام نمی دن.

منظور این هستکه معلوم بشه ما هم که آخوند هستیم مثل دیگران چنین کارهایی رو انجام میدیم. و کار عیب نیست.

خلاصه مهمترین دلیل به نظر من همون تشویق جوانها و ایجاد انگیزه هست که خیلی ارزش داره.

[="Arial"]

ابراهیم ا;952081 نوشت:

پس خیلی به درونگرایی نمیشه افتخار کرد در حالیکه فرد درونگرا منزوی و گوشه گیر و توانایی ارتباط با دیگران رو نداشته باشه.

چیزی که من فهمیدم و میدونم فقط به ایمان میشه افتخار کرد.

پس مهم این هست که آیا فرد مورد نظر ما آدم مومن و خوبی هست که در اینصورت عاقل است و مهم نیست به اصطلاح برونگرا یا درونگراست.

سلام

ببخشید..بنظرت الان کی به ایمان اهمیت میده؟یکی که درونگرا باشه و با ایمان خوبه یا برونگرای بی ایمان..مطمئنن اکثره افراد برونگرای بی ایمان رو انتخاب میکنن..چون افکارش با دیگران بیشتر میخوره تا یه درونگرا..خلاصه ایمان هیچ نقشی نداره..ممکنه دین و ایمان ادم درونگرارو سوق بده به سمته یه ادم برونگرا..و کلا تعادل داشته باشه بین هر دو و بتونه خوب ارتباط بگیره ..اینجا دیگه بازم بحث برونگرا و درونگرا میشه و بازم ربطی به درجه ایمان نداره ..البته فک کنم زیاد مطمئن نیستم.

guest;952090 نوشت:
بنظرت الان کی به ایمان اهمیت میده؟

سلام.
خب شاید کسی به ایمان اهمیت نده. مگه باید واسه ما مهم باشه که دیگران به مذهبی بودن اهمیت بدن.

guest;952090 نوشت:
یکی که درونگرا باشه و با ایمان خوبه یا برونگرای بی ایمان

کلا انسانی که مومن باشه خوبه . هر کسی که ایمانش بیشتر باشه بهتره مهم نیست برونگراست یا درونگرا.

guest;952090 نوشت:
مطمئنن اکثره افراد برونگرای بی ایمان رو انتخاب میکنن..چون افکارش با دیگران بیشتر میخوره تا یه درونگرا..خلاصه ایمان هیچ نقشی نداره

کلا مذهبی ها تو انتخاب محدود هستند البته منظورم مذهبی های هست که واقعا رعایت مسائل دین واسشون مهمه.

چون یه فرد مذهبی نمی تونه با هر فردی بجوشه. نمیتونه خیلی رفتارها رو انجام بده.

شاید بعضی وقتها در بعضی جمعها حتی تنها بمونه.

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

[h=1]فیلم/ مومن هنگام مرگ چه می‌بیند؟[/h] فیلم سخنرانی حضرت آیت الله جوادی آملی درباره لحظات مرگ مومن.

[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

هك شدن سايت
نويسنده اي پركار

[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

حامی;952184 نوشت:
هك شدن سايت
نويسنده اي پركار

[h=1]دانلود رايگان
کتاب‌های مهدی خدامیان آرانی[/h][/]

گذشته را
شخم نزن
مگر این که بخواهی
در آن بذری برای آینده بهتر بکاری!

حامی;952184 نوشت:

هك شدن سايت
نويسنده اي پركار


L-):-b :-? 8-x:-ss

Reza-D;951992 نوشت:
شما حتماً بارها دیده اید که به یک درون‌گرا گفته میشود: "چرا با دیگران نمی‌جوشی؟ چرا ساکتی؟ چرا جنب و جوش نداری؟"

Reza-D;951833 نوشت:
"اگر درون‌گرایی صرفاً یک تیپ شخصیتی است پس چرا افراد درون‌گرا ، نسبت به برون‌گراها مشکلات بیشتری دارند؟"

سلام آقا رضا.

به نظر من درونگرایی عیب نیست بد هم نیست. منظورتون از مشکلات بیشتر چیه؟

مگه ما باید با هر کسی بجوشیم! درونگراها روحیاتشون متفاوته و شاید زیاد به شلوغی و .. علاقه ندارن.

هیچ وقت لازم نیست ما زور بزنیم و خودمون رو تو عذاب بزاریم که شکل دیگران بشیم. من با دیگران متفاوتم و این عیب نیست.

البته یه عده زبون دارن و حرف زدنشون خیلی متفاوته طوری که رو خیلی ها تاثیر میذارن.

این یک نعمت خدادایه و مسولیت هم داره. مثل نعمت صدای خوب یا نعمت زیبایی ظاهر .

یکی نعمتی هم همین زبون و قدرت بیان و کلام هست که هر کسی نداره البته هر نعمتی هم مسئولیت داره و آدم باید جوابگو باشه.

ابراهیم ا;952081 نوشت:
سلام.

خب شاید خیلی ها هم به این نتیجه رسیده باشن که آدمهای درونگرا آدمهای نرمالی نیستند و یا عقل ندارن.

آدمهای گوشه گیر منزوی و بدون ارتباط اجتماعی درست ،حتی نمی تونن تاثیری رو دیگران و اجتماع بذارن.

اینها حتی امر به معروف و نهی از منکر هم بلد نیستن انجام بدن.

شاید بگید درونگراها اینطوری نیستن خب اگه میشه اثباتش کنید پس وقتی ما هر چیزی رو به برونگراها نسبت بدیم دیگران هم می تونن هر چیزی که به درونگراها شباهت دارد یا به اخلاق اونها نزدیک است رو نسبت بدن.

پس خیلی به درونگرایی نمیشه افتخار کرد در حالیکه فرد درونگرا منزوی و گوشه گیر و توانایی ارتباط با دیگران رو نداشته باشه.

چیزی که من فهمیدم و میدونم فقط به ایمان میشه افتخار کرد.

پس مهم این هست که آیا فرد مورد نظر ما آدم مومن و خوبی هست که در اینصورت عاقل است و مهم نیست به اصطلاح برونگرا یا درونگراست.


راستش از این پستم و مشابه خوشم نمیاد.اگه نخونده بودین شاید حذفش می کردم.

یه جوری از ایمان و افتخار به اون و آدم مومن حرف زدم انگار حالا خودم کی هستم.

یکی باید بیاد من رو نصیحت کنه بگه برو یه خاکی به سر خودت بریز.

حامی;952187 نوشت:
گذشته را
شخم نزن
مگر این که بخواهی
در آن بذری برای آینده بهتر بکاری!

سلام حامی جان. از اینکه تایپیکتون رو شخم زدم عذر می خوام.

تایپیک شما تایپیکی هست که کسی نمیگه موضوع تو نامرتبطه کسی هم حذفش نمیکنه و ایراد نمیگیره کلا اینجا انگار آزادی هست.

شما هم از موضوعات رد میشی و موضوع خودتون رو میگین انگار که اصلا کسی وسط پستهاتون نپریده و رشته افکارتون رو پاره نکرده.

سلام بر شما
خدا قوت
(فکر میکنم استاد حامی از اون دسته دانش آموزانی بودند که وقتی غایب بودند معلم زود میفهمید حتی اگه حضور غیاب نمیکردند.
و از استاد هایی هستن که اگه غیبت کنن دانشجو هاشون خوشحال نمیشن.)

وقتی هستن دائم پست میذارن و باعث شادی کاربرا میشن.البته الان وقت این جور پستا نیست.
واسه همین فعلا اعتراضی ندارم
اربعین حسینی رو به همه ی اسک دینی ها تسلیت میگم.
در پناه خدا

السلام علی الحسین و علی علی ابن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین

سلام بر شما اسک دینی ها
خدا قوت@};-@};-@};-@};-@};-@};-@};-
تقدیم به همه ی اسک دینی ها

خانوم خوب;952284 نوشت:
سلام بر شما
خدا قوت
(فکر میکنم استاد حامی از اون دسته دانش آموزانی بودند که وقتی غایب بودند معلم زود میفهمید حتی اگه حضور غیاب نمیکردند.
و از استاد هایی هستن که اگه غیبت کنن دانشجو هاشون خوشحال نمیشن.)
وقتی هستن دائم پست میذارن و باعث شادی کاربرا میشن.البته الان وقت این جور پستا نیست.
واسه همین فعلا اعتراضی ندارم
اربعین حسینی رو به همه ی اسک دینی ها تسلیت میگم.
در پناه خدا

نماينده نامحسوس
ي كلاسي داشتيم مدرسه معصوميه حدود 50 - 60 نفر بودند من نماينده شده بودم براي حضور و غياب.
نماينده ها پوشه اي داشتند براي اسامي
من اين را با خودم تو كلاس نمي برم. ولي اعلام كردم دوستان حضور و غياب جدي است.
در كلاس ها نگاهي مي كردم و به خاطر مي سپردم كي نيامده و كي با تأخير يك ربعي آمده است و در اتاق ثبت مي كردم
هفته او همه افرادي كه غيبت كرده بودند دفتر مدرسه خواستند
وقتي برگشتند گفتند مگر شما حضور غياب مي كنيد؟
گفتم بله
من نماينده محسوس هستم

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

حامی;952620 نوشت:
نماينده نامحسوس
ي كلاسي داشتيم مدرسه معصوميه حدود 50 - 60 نفر بودند من نماينده شده بودم براي حضور و غياب.
نماينده ها پوشه اي داشتند براي اسامي
من اينو را با خودم تو كلاس نمي برم. نگاهي مي كردم و به خاطر مي سپردم كي نيامده و كي با تأخير يك ربعي آمده است و در اتاق ثبت مي كردم
هفته او همه افرادي كه غيبت كرده بودند دفتر مدرسه خواستند
وقتي برگشتند گفتند مگر شما حضور غياب مي كنيد؟
گفتم بله
من نماينده محسوس هستم

ورود من به حوزه
با تنفر من از سبك سخنراني شيخ حسين شروع شد و
بعد از يكي دو ساعت ايشان با كلنگ هنر خود آن قدر به كوه دل من زدند تا تونل باز كردند و ماندني شدند
تا حدي كه
ناخواسته لحنم مثل ايشان شده بود
روزي يكي ازدوستان كه مي دانست من علاقه شديدي به ايشان دارم نواري برايم هديه آورد
به محض اين كه نوار را گذاشت گفتم ايشان انصاريان من نيست
همه با تعجب گفتند اين انصاريان است من اصرار كردم كه نيستند
گفتند يك نوار فروشي هست گذرخان فقط او آثار شيخ حسين را مياره و ما از آن خريديم
تعحب كردم گفتم مي شناسمش ولي .....اين اون نيست
روزي از خود مغازه دار پرسيدم
بادي به غبغب انداخت و گفت پسر برو كنار مزاحم نشود باد بياد
تو مي خواي به من بگي اين انصاريان هست يا نيست برو بچه برو
منم رفتم
مي دونيد كي برگشتم
زماني كه شيخ حسين مي خواست منبر بره و من خودم رسوند پاي منبر
شيخ حسين فكر كنم اون روزا پاش ميذاشت روي شونه من مي رفتم رو منبر
وسط سخنراني گفت
ي نواري از من پخش شده تو بازار به نام من12 اشكال شرعي در اين سخنراني هست و سربازان گمنام آقا امام زمان ايشان را گرفتند
حالا ايشان قصدش چي بوده از اين تقليد نمي دونم بايد بررسي بشه.
عشقم من شيخ حسين:khandeh:[/]

الان
به يكي از دوستان قديمي كه مسؤولتي در جرايم رايانه اي و سايبري كشور دارند پيام دادم. كه اگر خواستم كار [HL]پژوهشي[/HL] داشته باشيم براي خانواده سايبري من هستم
نوشت:
پژوهش کجا بود!!! ما اینقدر بتونيم با جان كند و تقلا ، دعاوی روزمره مردم را حل و فصل کنیم هنر کردیم

و من نوشتم
مردی در كنار رودخانه‌ای ایستاده بود.
ناگهان صدای فریادی را ‌شنید و متوجه ‌شد كه كسی در حال غرق شدن است.
فوراً به آب ‌پرید و او را نجات ‌داد…
اما پیش از آن كه نفسی تازه كند فریادهای دیگری را شنید و باز به آب ‌پرید و دو نفر دیگر را نجات ‌داد!
اما پیش از این كه حالش جا بیاید صدای چهار نفر دیگر را كه كمك می‌خواستند ‌شنید …!
او تمام روز را صرف نجات افرادی ‌كرد كه در چنگال امواج خروشان گرفتار شده بودند ، غافل از این كه چند قدمی بالاتر دیوانه‌ای مردم را یكی یكی به رودخانه می‌انداخت…! كی به رودخانه می‌انداخت…!
نکته آموزشی : باید مشکلات را ریشه ای حل کرد.
ههههخخخخخ
.....
پ ن
البته هر سازماني وظيفه اي دارد و اشكالي به ايشان نيست ولي پيشگيري مقدم بر درمان است كه ما فقر شديد پيشگيري در حوزه هاي مختلف داريمممممممممم

حامی;952620 نوشت:
نماينده نامحسوس
ي كلاسي داشتيم مدرسه معصوميه حدود 50 - 60 نفر بودند من نماينده شده بودم براي حضور و غياب.
نماينده ها پوشه اي داشتند براي اسامي
من اينو را با خودم تو كلاس نمي برم. نگاهي مي كردم و به خاطر مي سپردم كي نيامده و كي با تأخير يك ربعي آمده است و در اتاق ثبت مي كردم
هفته او همه افرادي كه غيبت كرده بودند دفتر مدرسه خواستند
وقتي برگشتند گفتند مگر شما حضور غياب مي كنيد؟
گفتم بله
من نماينده محسوس هستم

يكي از اساتيد دانشجوي ظاهرا براي تحصيل فرانسه مي روند و با انقلاب به ايران برمي گردند
به شدت سخت گير بود در حضور و غياب
قبل از شروع درس به افرادي كه غايب بودند يكي يكي اشاره مي كرد و مي گفت: آقا شما بفرماييد دفتر مدرسه اگر مجوزي داريد بگيريد و بياييد

حامی;952624 نوشت:
كي از اساتيد دانشجوي ظاهرا پزشكي بود در فرانسه بعد انصراف داد و آمد حوزه
به شدت سخت گير بود در حضور و غياب
قبل از شروع درس به افرادي كه غايب بودند يكي يكي اشاره مي كرد و مي گفت: آقا شما بفرماييد دفتر مدرسه اگر مجوزي داريد بگيريد و بياييد

حالا براي اين كه حالشون را هل دهيم داخل قوطي كبريت كتابش را دانلود كنيد
حلالتون:bale::ninii:

کتاب-احکام-روابط-زن-و-مرد

دریافت
فایل برنامه ( 500 کیلوبایت )
[HL]

كتاب ديگر[/HL] ايشان در زمينه احكام:
احکام روابط زن و شوهر و مسائل اجتماعی آنها


سلام استاد
خدا قوت

حامی;952625 نوشت:
حالا براي اين كه حالشون را هل دهيم داخل قوطي كبريت كتابش را دانلود كنيد
حلالتون

بابت کتاب هم ممنون.حیف که نت ضعیفه دانلود نمیشه@};-
در پناه خدا

[="Tahoma"][="DarkGreen"]زلزله شده همه نگران هستند
كودكان هي مي پرسن فردا مدرسه تعطيل؟!
[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]جهت ایمنی از زلزله و خرابی خانه

إنَّ اللَّهَ یُمْسِكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ أَن تَزُولَا وَلَئِن زَالَتَا إِنْ أَمْسَكَهُمَا مِنْ أَحَدٍ مِّن بَعْدِهِ إِنَّهُ كَانَ حَلِیمًا غَفُورًا

امام صادق علیه السلام فرمودند: هر گاه در شب و هنگام خوابیدن از وقوع زلزله و خراب شدن خانه می ترسی آیه «41 سوره فاطر» را قرائت كن

پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) نیز فرمودند: امان امتم از فرو ریختن ساختمان این آیه «41 فاطر» است.

منبع : مكارم الاخلاق، ص290[/]

سلام مجدد
امیدوارم و دعا میکنم بار دیگر مردم کشورم و مسلمونا رنگ غم نبینن.خاطره زلزله های بم زنده نشه و ... .
خدایا همه ی ما را در پناه خودت حفظ کن.ان شاالله

[="Times New Roman"][="Black"]

حامی;952641 نوشت:

امام صادق علیه السلام فرمودند: هر گاه در شب و هنگام خوابیدن از وقوع زلزله و خراب شدن خانه می ترسی آیه «41 سوره فاطر» را قرائت كن

پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) نیز فرمودند: امان امتم از فرو ریختن ساختمان این آیه «41 فاطر» است.



قانون جذب یعنی همین.;;)[/]

خیلی ناراحت شدم زلزله خیلی بده.

حامی;952621 نوشت:

ورود من به حوزه
با تنفر من از سبك سخنراني شيخ حسين شروع شد و
بعد از يكي دو ساعت ايشان با كلنگ هنر خود آن قدر به كوه دل من زدند تا تونل باز كردند و ماندني شدند
تا حدي كه
ناخواسته لحنم مثل ايشان شده بود
روزي يكي ازدوستان كه مي دانست من علاقه شديدي به ايشان دارم نواري برايم هديه آورد
به محض اين كه نوار را گذاشت گفتم ايشان انصاريان من نيست
همه با تعجب گفتند اين انصاريان است من اصرار كردم كه نيستند
گفتند يك نوار فروشي هست گذرخان فقط او آثار شيخ حسين را مياره و ما از آن خريديم
تعحب كردم گفتم مي شناسمش ولي .....اين اون نيست
روزي از خود مغازه دار پرسيدم
بادي به غبغب انداخت و گفت پسر برو كنار مزاحم نشود باد بياد
تو مي خواي به من بگي اين انصاريان هست يا نيست برو بچه برو
منم رفتم
مي دونيد كي برگشتم
زماني كه شيخ حسين مي خواست منبر بره و من خودم رسوند پاي منبر
شيخ حسين فكر كنم اون روزا پاش ميذاشت روي شونه من مي رفتم رو منبر
وسط سخنراني گفت
ي نواري از من پخش شده تو بازار به نام من12 اشكال شرعي در اين سخنراني هست و سربازان گمنام آقا امام زمان ايشان را گرفتند
حالا ايشان قصدش چي بوده از اين تقليد نمي دونم بايد بررسي بشه.
عشقم من شيخ حسين:khandeh:

سلام.
من هم از سبک سخنرانی ایشون متنفرم!
سبک آقای پناهیان رو بیشتر میپسندم.

[="Arial"]

fateme 88;952669 نوشت:
خیلی ناراحت شدم زلزله خیلی بده.

مطمئنی خیلی بده؟احتمالا بی ادب هم باشه ها؟

guest;952696 نوشت:
[="Arial"]

مطمئنی خیلی بده؟احتمالا بی ادب هم باشه ها؟


احتمالا نه،حتما بی ادبه:ghash:
تهش یه لبخندم بذار عزیز تا طرف بدونه شوخی میکنی بهش برنخوره:)

[="Arial"]

یا علے;952705 نوشت:
احتمالا نه حتما بی ادبه:ghash:
تهش یه لبخندم بذار سرکار گست تا طرف بدونه شوخی میکنی بهش برنخوره:)

درست میگین..بله من شوخی گفتم..امیدوارم ناراحت نشه@};-

حسن روحانی در کتاب خاطراتش می‌نویسد:
شب (شب جمعه) بعد از نماز مغرب و عشا، خانم‌ها اصرار دارند خدمت امام برسند. مخصوصاً که امروز امام سخنرانی هم نداشتند. احمد آقا رفت داخل و برگشت و بشارت داد که امام پذیرفته‌اند و چند دقیقه بعد خانم‌ها می‌توانند در منزل اندرونی خدمت امام بروند. مجموعاً شاید حدود بیست، سی نفر از خانم‌ها جمع شده‌اند.
اتاق کوچک است و به‌هرحال به نحو فشرده می‌توانند همه بنشینند. قرار شد ملاقات یک ربع تا نیم ساعت بیشتر طول نکشد. در این مدت من هم باید بچه‌داری کنم تا خانم‌ها از ملاقات امام برگردند. ملاقات شاید حدود بیست‌دقیقه‌ای طول کشید.

.
.

راجع به تعدد زوجات هم بحثی مطرح‌شده بود و خانمی از امام می‌پرسند که آقا چرا اسلام اجازه داده مردها چهارتا زن بگیرند؟ امام با لحن مطایبه [مزاح کردن]، فرموده بود برای اینکه سر شما بی‌کلاه نماند.[1]



[/HR][1] - خاطرات حسن روحانی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ج اول، 1388، ص 505


[="Arial"]

علــی;953459 نوشت:
حسن روحانی در کتاب خاطراتش می‌نویسد:
شب (شب جمعه) بعد از نماز مغرب و عشا، خانم‌ها اصرار دارند خدمت امام برسند. مخصوصاً که امروز امام سخنرانی هم نداشتند. احمد آقا رفت داخل و برگشت و بشارت داد که امام پذیرفته‌اند و چند دقیقه بعد خانم‌ها می‌توانند در منزل اندرونی خدمت امام بروند. مجموعاً شاید حدود بیست، سی نفر از خانم‌ها جمع شده‌اند.
اتاق کوچک است و به‌هرحال به نحو فشرده می‌توانند همه بنشینند. قرار شد ملاقات یک ربع تا نیم ساعت بیشتر طول نکشد. در این مدت من هم باید بچه‌داری کنم تا خانم‌ها از ملاقات امام برگردند. ملاقات شاید حدود بیست‌دقیقه‌ای طول کشید.

.
.

راجع به تعدد زوجات هم بحثی مطرح‌شده بود و خانمی از امام می‌پرسند که آقا چرا اسلام اجازه داده مردها چهارتا زن بگیرند؟ امام با لحن مطایبه [مزاح کردن]، فرموده بود برای اینکه سر شما بی‌کلاه نماند.[1]



[/HR][1] - خاطرات حسن روحانی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ج اول، 1388، ص 505


خوب که چی مثلا؟؟؟

موضوع قفل شده است