درس اخلاق اسک دینی ها برای یکدیگر (کاربردی)

تب‌های اولیه

1832 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

اگر چه با تیری که بر مشک آب اصابت کرد
همه آرزوهایت نقش بر آب شد
اما نماز بارانی که با خونت خواندی
خشک ترین چشمها را تا قیامت بارانی کرد
و کویرترین دلها را لطافتی ابدی بخشید

میوه پخته محال است نیفتد بر خاک ...

هرکه دل بسته به این دار فَنا نیم رس است!


صائب تبریزی

با سلام
برخی از طلبه ها به من میگفتند فلان عارف یا عالم اخلاق فحش میدهد
مثلا میگوید ای خر ای گاو و امثال آن
من گفتم چه طور یک عالم اخلاق فحش میدهد؟
آنها میگفتند توجیهش کرده ایم...چون واقعیت را میگفته اشکال ندارد
حتما آن عالم واقعیت برزخی فرد را گفته است....
البته هنوز هم برایم چنین رفتاری قابل توجیه نیست...
آیا برای شما قابل توجیه است ؟

[="Tahoma"]

هر گاه در دوراهی دین¹ و دلت مردد شدی
همواره به سمت دینت برو و بدانکه
دین تو خیرخواه دلت است

1_ اسلام ناب محمدی صلی الله علیه وآله و سلم

ساختمان

یعنی ساختیم و ماند

هرچیزی را صورتی است و حقیقتی که این صورت و حقیقت علیرغم داشتن شباهت بسیار از تفاوت زیادی برخوردارند. شما در زندگی خود به آسانی تفاوت آن‌ها را تشخیص می‌دهید و با حقیقت و صورت یکسان مواجه نمی‌شوید، در این صورت دو مثال می‌زنم:

1- میوه‌هایی را در نظر بگیرید که از سفال ساخته شده اند، با توجه به رنگ و شکل آن‌ها به نظر بیننده چنین می‌آید که سیب، انار، پرتقال، انگور و موز هستند، اما صورت کجا و حقیقت کجا و کجا بود طعم و بوی این میوه‌ها؟ اصلاً این میوه‌ها کاربردی جز برای زینت یا مثال‌آوردن ندارند.

2- شما در موزۀ (تاریخ طبیعی) انواع درندگان، چارپایان، پرندگان زیبا و گنجشک‌های کوچک را می‌بینید. شیر، گرگ، فیل، خرس و هر پرندۀ جارح و درندۀ ترسناک هم در آنجا موجود است، لیکن این‌ها کالبدهایی جامد و بی‌جان هستند که آکنده از الیاف و پنبه اند و رمقی از حیات در آن‌ها وجود ندارد و فاقد هرگونه فعالیت حیاتی می‌باشند.

آری، صورت نمی‌تواند جای حقیقت را بگیرد و نقش آن را در زندگی بازی کند و همچون حقیقت منشأ عمل و فعالیت واقع گردد، به علاوه صورت در رویارویی با حقیقت دچار گسیختگی و از هم پاشیدگی می‌شود و هیچگاه نیز نمی‌تواند باری را که حقیقت بدوش می‌کشد متحمل گردد. لذا اگر کسی وظیفۀ حقیقت را به صورت واگذارد یا در امر مهمی به آن اعتماد نماید، صورت به او خیانت می‌کند و در کمال احتیاج او را خوار می‌گرداند.

صورت ولو مهیب و ترسناک باشد حقیقت بر آن غلبه می‌کند، گرچه این حقیقت ضعیف و ناتوان باشد، زیرا این حقیقت کوچک به مراتب از آن صورت بزرگ و مهیب نیرومندتر است، یک بچه می‌تواند شیری بی‌جان و پرشده از الیاف و پنبه را با دست ضعیف و ظریف خود بیافکند، زیرا هرچند کوچک باشد حقیقت دارد، در حالی که آن شیر پیکره‌ای بیش نیست ولو مهیب باشد،

کلاً این جهانی که در آن زندگی می‌کنیم جهان حقایق و واقعیت‌هاست و خداوند هرچیز را بر مبنای حقیقت آن آفریده است: مال و ثروت حقیقتی دارد و علاقۀ به آن هم فطری و سرشتی است و به همین جهت احکام و دستوراتی در باره‌اش مقرر شده و خداوند در متن آن تأثیر و جذابیت قرار داده است بچه‌ها هم حقیقت دارند و مهر و علاقۀ به آن‌ها فطری است، لذا در شرع احکامی در بارۀ تعلیم و تربیت آن‌ها وارد شده است، به همین ترتیب تمام نیازهای طبیعی و تمایلات فطری، حقیقتی انکارناپذیر دارند و حقیقتی بسیار نیرومند و رغبتی بس بزرگ و شدید لازم است تا بر این حقایق چیره گردد.

برای ظفر بر حقایق پراکنده در جهان به حقیقت اسلام و ایمان نیازمندیم. چون صورت اسلام از چیره‌شدن و غلبه بر این حقایق عاجز و ناتوان است، هرچند این حقایق آمیخته با باطل باشند و اصولاً صورت محض بر هیچ حقیقتی غالب نمی‌شود. بدین جهت امروزه با چشم خود می‌بینیم که صورت اسلام نمی‌تواند بر حقایق کوچک مادی غلبه کند، زیرا صورت ولو ظاهرش مقدس و شگرف باشد، فاقد جذابیت بوده و در دل‌ها تأثیر نمی‌گذارد، اسلام و شهادتین و نماز ظاهری و نمایشی امروز ما نمی‌توانند بر عادت‌های حقیر و شهوات پستمان چیره شوند و یا به هنگام بلا و گرفتاری و مشکلات ما را در مسیر حق ثابت نگه دارند.

توحیدی که در صدر اسلام دل‌ها را آنچنان تحت تأثیر شگرف خود قرار می‌داد و ترک عادات و غلبه بر شهوات و جانبازی و شهادت و تحمل رنج‌ها و سختی‌ها و چشیدن تلخی‌ها را در راه خدا بر مردم سهولت می‌بخشید، حالا نمی‌تواند بستر را بعد از این که تمام شب در خواب فرو رفته اند، برای ادای نماز صبح به آن‌ها ترک گوید! آری، آن اعتقادی که بر میل به شراب غلبه می‌کرد و میان انسان و جام شرابی که در دست داشت حایل می‌شد و او هم بدین علت که دین, نوشیدنش را حرام می‌داند، از نوشیدن آن امتناع می‌ورزید، امروزه نمی‌تواند هیچ چیزی را امر و یا نهی کند.











[="Tahoma"]

استاد;948186 نوشت:

سلام علیکم استاد گرامی@};-
فرمودند القرآن مادبة الله .
اگر بگوییم هر کسی به همان اندازه که به قرآن نزدیک شود از آن بهره می گیرد . تدبر ، قرائت ، نگاه به آیات ، لمس کردن و ... استاد گرامی آیا می توان این مطلب را با حدیث شریف جمع کرد؟
ممنون از شما@};-








مکیال;948305 نوشت:
سلام علیکم استاد گرامی
فرمودند القرآن مادبة الله .
اگر بگوییم هر کسی به همان اندازه که به قرآن نزدیک شود از آن بهره می گیرد . تدبر ، قرائت ، نگاه به آیات ، لمس کردن و ... استاد گرامی آیا می توان این مطلب را با حدیث شریف جمع کرد؟
ممنون از شما

سلام علیکم
بله قابل جمع است بدین شکل که کسی که اهل قرآن بشود از نگاه و لمس و .... قرآن نیز بهره مند می شود اما همین قرآن برای نا اهل و لا یزید الضالمین الا خسارا می باشد.
کسی که اصلا اهل تدبر در قرآن نیست آیا از نگاه و لمس آن بهره ای دارد !!!!!! اما اهل تدبر از نگاه و لمس نیز بهره مند می شوند.
موفق باشید.

بدانیم :

بهترین جواب بدگویے
سکوت

بهترین جواب خشم
صبر

بهترین جواب درد
تحمل

بهترین جواب سختے
توکل

بهترین جواب خوبے
تشکر

بهترین جواب زندگے
قناعت

بهترین جواب شکست
امیدوارےاست.

باسمه العلیّ

کسی را که عبودیت نباشد هر چه از متاع دنیا دهندش نقمت است نه نعمت.


سرّ عشق
آنجا که عاشق در معشوق فانی شود
هویدا می گردد

دنیا برایت بهشت خواهد شد اگر
بخاطر لبخند خدا عشق بورزی و
از دیگران انتظار محبت نداشته باشی...

در دنیا فقط
یڪ نفر وجود دارد
ڪه باید از او بهتر باشی
و آن ڪسی نیست
جز گذشته خودت!

چون مِهر نامحرم در دلت استوار شد
و ترک شهوات برایت سخت نمود
به گورستان رو و به سکوتش گوش سپار
که خفتگانش اندرزها برایت دارند...

گاه اندیشیدن به سختی راه، شیرینی انجامش‌ را برایت تلخ می‌کند
پس در این هنگام بی درنگ قدم در طریق گذار
و به پایان خوشی که در انتظارت است بیندیش...

«حسین» عروس حجله ی حق است
که از ناز جمالش، خلق عظیمی مست و مدهوشند

تا کنون اندیشیده ای که هر چه در حال تمام شدن باشد،عزیز می شود!
يک لحظه آفتاب در هوای سرد غنيمت می‌شود...
يک عزيز وقتی که از دست رفت همه کس می‌شود...
ایام جوانی پس از گذر، بزرگترین حسرت می شود...
سلامتی پس از پایان بزرگترین سرمایه...
و پاييز وقتی که تمام شد٬ به نظر قشنگ و قشنگ‌تر می‌شود!

آری ما همیشه دیر درمیابیم که در زمان حال باید از دارایی هایمان لذت ببریم.


بگذار بگویند ساده است و فراموشکار
بدان تو با مهربانی و گذشتت به سادگی و فراموشی رنگی دیگر می بخشی...

بزرگترین شهامت آن است که
تقصیرات خود را به گردن بگیری
و برای جبران آنها بکوشی

احساس خوشبختی
چیزی نیست جز
کشف روزنه های نور
در زندگی خودمان

آرام باش... احدی نمیتواند آنچه را که حقیقتا از آن توست از تو بگیرد
و تمامی دنیا اگر جمع شوند نمي توانند آنچه را که مال تو نيست، حفظ کنند

در طوفانهای زندگی به برگهایی که از درخت تناور وجودت می ریزد توجه مکن
به ریشه ای بیندیش که این طوفانها باعث استواریش می شوند

بر سر سفره دل.

حرفها دارم اما... بزنم یا نزنم.

با توام.با تو. خدا را. بزنم یا نزنم.

همه ی حرف دلم با تو همین است که دوست

چه کنم. حرف دلم را بزنم یا نزنم.

عهد کردم دگر از قول و غزل دم نزنم

زیر قول دلم ایا بزنم یا نزنم.

گفته بودم که به دریا نزنم دل اما

کو دلی تا که به دریا بزنم یا نزنم.

از ازل تا به ابد پرسش ادم این است

دست بر میوه ی حوا بزنم یا نزنم.

به گناهی که تماشای گل روی تو بود

خار در چشم تمنا بزنم یا نزنم.

دست بر دست همه عمر در این تردیدم.

بزنم یا نزنم. ها.بزنم یا نزنم.

قیصر امین پور.

.

آنچه مانع شناخت خداوند است، جهل نیست؛ بلکه غفلت است؛

و این غفلت نیز در اثر مشغول شدن به امور بی ارزش و پست دنیا ایجاد می شود.


علامه محمد حسین طباطبائی

[="Tahoma"]

همیشه به خاطر خودت طرح مساله نکن گاهی هم برای دیگران بپُرس حتی اگر جوابش را می دانی ، با اینکار هم لطفی به آنها که نمی دانند کرده ای و هم شاید در لابلای جواب ها نکته ای جدید آموختی.

ای دوست قبولم کن وجانم بستان
مستــم کـــن وز هر دو جهانم بستان
بـا هـــر چـــه دلم قـــرار گیـــرد بــی تـــو
آتش بــه مـــن انـــدر زن و آنـــم بستـان...
مولوی

توصیه هایی از مرحوم علامه طباطبایی(رضوان الله علیه):

خدا را فراموش مکن

به دامان قرآن چنگ بزن

غیبت پدر و مادرها را نکنید

ما کاری مهمتر از خودسازی نداریم

اهل محاسبه باشید

عناوین دنیوی اگر وفا و دوام داشته باشند تا لب گورند و نوعا هم بی وفا هستند

ما ابد در پیش داریم، هستیم که هستیم

دعای سحر حضرت امام باقر را فراموش نکن

تا خوب پخته نشدید، دست به قلم نبرید و کتاب به جامعه عرضه نکنید

بهشت شیرین است و بهشت آفرین شیرین تر

رفتن به قبرستان در سازندگی انسان موثر است

گاهی یک عصبانیت،بیست سال انسان را به عقب می اندازد

همه امامان علیهم السلام لطف دارند،اما

لطف حضرت رضا علیه السلام محسوس است

درس اخلاق،گفتنی نیست ،عمل است.

دلا غافل ز سبحانی چه حاصل
مطیع نفس و شیطانی چه حاصل
بود قدر تو افزون از ملایک
تو قدر خود نمیدانی چه حاصل
بابا طاهر

هر موجودی به قدر قابلیت خود از نور خورشید بهره دارد...

تو از انسانیت همان مقدار بهره داری

که دیگران از گذشت و بخشش تو...


دل مومن حرمکده خداوند است
و نامحرم در او راه ندارد


صبر یعنی نادیده انگاری تلخی ها
و بزرگ بینی شیرینی های زندگی