نقل قول نوشته اصلی توسط اویس نمایش پست ها
با کسی همنشین باش که بیش از کلامش،
رفتار نیکش با تو سخن بگوید.
سلام استاد
این یعنی چی استاد میشه بازش کنید..
سلام خواهر گرانقدرم
یعنی دوست خوب کسی هست که رفتار و اعمالش انسان را به خوبی ها دعوت کند و بیش از اینکه با کلام و سخن خود درصدد اصلاح رفتارت باشد با اعمال نیکوی خود تو را به خوبیها دعوت کند.
بهترين برادرانت (دوستانت)، كسى است كه با راستگويى اش تو را به راستگويى دعوت كند و با اعمال نيك خود، تو را به بهترين اعمال برانگيزد.(تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص417 ، ح9535)
برخی از حسرتهایی که تا ابد رهایمان نخواهند کرد:
کاش خطا نمی کردم،
کاش بیشتر محبت میکردم،
کاش زیبایی ها را میدیدم،
کاش احساسات قلبیم را به عزیزانم بیان می کردم
و ای کاش...
گفتند: فلان کس بر روی آب راه میرود و در هوا میپرد.
گفت: وزغ و مگس نیز چنین کنند! اینها را قیمتی نیست مرد آن بود که با خلق بیامیزد و یک لحظه به دل از خدای غافل نباشد
بعضی از پرتقال ها به وسیله باد و برخورد با تیغ ها و بعضی در حین چیدن و ضربه خوردن و بعضی ...دچار صدمه دیدگی می شوند.
در انبار برخی مشغول بسته بندی هستند و پرتقال ها را در نایلون های فریزری قرار می دهند تا اگر یکی از آنها دچار پوسیدگی شد ، کناری اش را خراب نکند چون گریزی از حضور در جعبه نیست.
خودمان را با معرفت و مراقبه از خرابی های جامعه حفظ کنیم چون گریزی از مردم و جامعه نیست.
با همه باش و بی همه باش .در جمع باش ولی تنها باش . خویشتن را ناظر باش ¹
فَاستَقِم کَما اُمِرتْ
1 . اقتباسی از حضرت علامه حسن زاده آملی حفظه اللّه
[="Navy"]سلام
یک روز یک دانشمندی از کشوری زد میشد یهو ماموا همینکه از دروازه اومد تو شهر اونو گرفتن!
دانشمند تعجب کرد و گفت وای!من هیچ کاری نکردم که!
ماموران اونو بردن انداختن تو زندان
یه روز گذشت زندانبان که براش غذا می برد حکیم بهش گفت: برای چی منو گرفتین من هیچ کاری نکردم که!
زندانبان گفت در شهر ما یک رسمی هست که هر کس در چنین روز نحصی وارد شهر ما شود اونو قربانی میکنیم
امروز شانس بد تو بود (لابد یه کاری کردی که قسمت تو اینطوری بود)
حکیم گفت قربانی؟!..برای کی؟!!
زندانبان گفت در نزدیکی اینجا جزیره ای برهوت در دریا هست که طلسم هست و ما عقیده داریم که خدایان در انجا زندگی میکنن که اگر براش قربانی نفرستیم انها به ما غضب میکنن !
بعد بهش گفت اگر ارزوی خاصی داری می توانی بیان کنی ما رسممون این هست که اونو براورده کنیم
حکیم گفت امشب رو به من مهلت بدین تا فکر کنم!
فردا وقتی ماموران سلطان برای درخواست او امدن حکیم گفت اگر برای من مقدار زیادی گندم و تعداد زیادی نهال درخت بیارین و آنها رو بار قایقی کنین که باید به ان جزیره بروم ، من دیگه ارزوی ندارم!
ماموران با اینکه تعجب کردن اما با اصرار او قبول کردن
وقتی حکیم به اون جزیره تبعید شد دید یک جزیره برهوت هست در دل دریا هست که هیچ چیزی در ان نیست
حکیم سریع گندم ها رو کاشت درخت ها را کاشت و انجا را باغی سرسز درست کرد !
اینقدر انجا ماند تا یک کشتی اونو پیدا کرد و از انجا نجات داد!
نتیجه:
وقتی دنیا تو رو در زندان انداخت و داره تو رو خفه میکنه تو باید برای روز مبادای خودت اذوقه بفرستی![/]
کاربر مهمان خوش آمدید
امروزه موضوعات زیادی برای استرس و اضطراب
داشتن وجود دارند. سیاست.اقتصاد. لایه اوزون .
دکمه گم شده پیراهن تان .
اما باز هم این اتفاق نظر میان تمامی پزشکان وجود
دارد که خنده بر هر درد بی درمان دواست.
در واقع کاهش استرس از طریق خندیدن .
این اصلا شوخی نیست. گفته شده است که خنده از
سر خوشی باعث فعال شدن و سپس ارام شدن واکنش
های استرسی شما می شود.
و همچنین می تواند ضربان قلب شما را هم افزایش
دهد و در نتیجه احساس ارامش خاصی خواهید
داشت. برای اینکه همیشه سر حال و مثبت باشید
خنده های تعمدی را بخشی از رفتار دفاعی خود در
برابر افسردگی قرار دهید.
یا حق.
با کسی همنشین باش که بیش از کلامش،
رفتار نیکش با تو سخن بگوید.
دنیا را به اهل دنیا واگذار و بنگر که از آن،
چه در خویشتن برای حیات ابدی ات گرد آورده ای
پیوندی ازلی است میان دل و محبت
چون خواهی که دل مَحرمی را به سمت خود آوری
او را به دام محبتت بیفکن
[="Arial"]
سلام استاد
این یعنی چی استاد میشه بازش کنید..
سلام خواهر گرانقدرم
یعنی دوست خوب کسی هست که رفتار و اعمالش انسان را به خوبی ها دعوت کند و بیش از اینکه با کلام و سخن خود درصدد اصلاح رفتارت باشد با اعمال نیکوی خود تو را به خوبیها دعوت کند.
امام على عليه السلام می فرمایند :
خَيرُ اِخوانِكَ مَن دَعاكَ اِلى صِدقِ المَقالِ بِصِدقِ مَقالِهِ وَ نَدَبَكَ اِلى اَفضَلِ العمالِ بِحُسنِ اَعمالِهِ؛
بهترين برادرانت (دوستانت)، كسى است كه با راستگويى اش تو را به راستگويى دعوت كند و با اعمال نيك خود، تو را به بهترين اعمال برانگيزد.(تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص417 ، ح9535)
گریزی از آنچه بر قلم تقدیر رفته نیست
پس بر صحیفه مقدراتت امضای رضایت زن
تا از این رهگذر به بارگاه قدس حضرت دوست تشرف یابی
امام علی علیه السلام:
هرکه نهایت تلاش خود را برای رسیدن به هدف به کار گیرد، به تمام خواسته‌هایش می‌رسد.
به آئینه نگاه می کرد و غصه می خورد.
حکیمی علت پرسید.
گفت صورت زشتم مایه گریز دیگران است.
حکیم گفت: دل قوی دار که چون سیرت نیکو کنی محبوب دلها شوی
آغاز حیات انسانی، نه هنگامه ی تولد وی،
بلکه لحظه ای است که از شهوات حیوانی چشم فرو بسته
و به جانب معبود گام بر میدارد.
پیوسته در جستجوی عیوب نزدیکانت مباش
که چون چنین باشی به اندک وقتی بی یاور میگردی
زیرا احدی نیست که از عیب مبرا باشد
زندگی تحفه ی قابلی است از جانب آفریدگار
تا در این فرصت اندک، بدانی و بیابی و ببالی بر خدایی که داری
و در نهایت نیز در خاطره ها نیک بمانی
فغان بر آن ماهیانی که در دریا زندگی می کنند و جویای آبند!
برخی از حسرتهایی که تا ابد رهایمان نخواهند کرد:
کاش خطا نمی کردم،
کاش بیشتر محبت میکردم،
کاش زیبایی ها را میدیدم،
کاش احساسات قلبیم را به عزیزانم بیان می کردم
و ای کاش...
گفتند: فلان کس بر روی آب راه میرود و در هوا میپرد.
گفت: وزغ و مگس نیز چنین کنند! اینها را قیمتی نیست مرد آن بود که با خلق بیامیزد و یک لحظه به دل از خدای غافل نباشد
یاد بگیریم در زندگی دیگران سرک نکشیم.
از کنجکاوی در زندگی دیگران دوری کنید.
از خواندن نامه های شخصی و دفتر خاطرات دیگران
و گوش دادن به مکالمات خصوصی انها اجتناب کنید.
بدون در زدن و اجازه گرفتن وارد هر مکانی نشوید.
سعی در اثبات درستی نظرات و عقاید خود به دیگران
نداشته باشید.
تلاش نکنید که به زور .افکار و عقاید دیگران را تعییر
دهید.
زیرا در صورت رعایت نکردن این دستورات .
ارامش خود را بر هم می زنید.
یا حق.
شاید قرار است دوباره اغاز شوی.
وقتی می خواهی از خودت ادم دیگری بسازی.
اول احساس ویرانی می کنی.
حس تنهایی عمیق و درک نشدن و فاصله می گیری.
این هزینه ای است که برای ساختن زندگی ات
پرداخت می کنی.
و پس از ان خیز برمی داری.
پس....
یادت باشد .این بار احساس تنهایی ات را جدی بگیر.
شاید قرار باشد دوباره اغاز شوی...
یا حق.
[="Tahoma"]عمه خانم می گفت
تا مجردی ، چشماتُ ببند
متاهل که شدی
چشماتُ ببند
چشماتُ ببند
چشماتُ ببند
[="Tahoma"]سید حسن نصرالله حفظه الله
انسان مسئولیت ماست.
نقاش فقیر
[="Tahoma"]امام حسين عليه السلام : إنَّ حَوائِجَ النّاسِ اِلَيكُم مِن نِعَمِ اللّه ِ عَلَيكُم فَلاتَمَلُّوا النِّعَمَ ؛ بحار الانوار،ج۷۴،ص۲۰۵
امام حسين عليه السلام :نياز مردم به شما از نعمت هاى خدا بر شما است ؛ از اين نعمت افسرده و بيزار نباشيد .
[="Tahoma"]سید حسن نصرالله حفظه الله
محبت آغشته به دنیا بود که حسین را وسط بیابان رها کرد
نقاش فقیر
[="Tahoma"]قبل از آنکه به نوع و کیفیت خوردنی ها و آشامیدنی ها توجه کنی در حلال و حرام بودنش تأمل کن
نمی دانم را بلند؛
تا همه بشنوند
علامه طباطبایی علیه الرحمة
نقاش فقیر
[="Tahoma"]سید محمد باقر صدر علیه الرحمة
تغییر شرایط خارجی کافی نیست جان های ما نیاز به تطهیر دارند
نقاش فقیر
شبی از شب ها .شاگردی در حال عبادت و تضرع و
گریه و زاری بود. در همین حال مدتی گذشت .
تا آنکه استاد خود را بالای سرش دید که با تعجب
و حیرت او را نظاره می کند.
استاد پرسید .برای چه این همه ابراز نا راحتی
و گریه و زاری می کنی.
شاگرد گفت .برای طلب بخشش و گذشت خداوند
از گناهانم و برخورداری از لطف خداوند.
استاد گفت. سوالی می پرسم .پاسخ ده.
شاگرد گفت. با کمال میل استاد
استاد گفت . اگر مرغی را پرورش دهی .هدف
تو از پرورش آن چیست.
شاگرد گفت. خوب معلوم است استاد .
برای انکه از گوشت و تخم مرغ ان بهره مند شوم.
استاد گفت .اگر ان مرغ برایت گریه و زاری کند.
آیا از تصمیم خود منصرف خواهی شد.
شاگرد گفت . خوب راستش نه ... نمی توانم
هدف دیگری از پرورش ان مرغ .برای خود تصور
کنم. استاد گفت .حال اگر این مرغ برایت تخم
طلا دهد چه. ایا باز هم او را خواهی کشت تا از ان
بهره مند گردی .
شاگرد گفت .نه هرگز استاد. مطمئنا ان تخم مرغ ها
برایم مهمتر و با ارزش تر خواهند بود.
استاد گفت. پس تو نیز برای خداوند چنین باش.
همیشه تلاش کن تابا ارزش تر از جسم .گوشت
پوست و استخوانت گردی.
تلاش کن تا انقدر برای انسان ها. هستی و کائنات
خداوند مفید و با ارزش شوی تا مقام و لیاقت
توجه .لطف و رحمت او را بدست اوری.
خداوند از تو گریه و زاری نمی خواهد.
او از تو حرکت .رشد .تعالی و با ارزش شدن
را می خواهد و می پذیرد .
نه ابراز ناراحتی و گریه و زاری.
یا حق.
گریه و انابه در محضر خدا منافاتی با حرکت ، رشد و تعالی و با ارزش شدن نداره بلگه گاهی لازمه اینها هم هست.
[="Tahoma"]اِنَّ الوُصُولَ اِلی اللهِ عَزّوجلَّ سَفَرٌ لا یُدرَکُ اِلّا بِامتِطاءِ اللَّیلِ
وصول به خداوند عزوجل سفری است که جز با عبادت در شب حاصل نگردد.
مسند الامام العسکری، ص290
[="Tahoma"]شهید سید محمد بهشتی علیه الرحمة
من تلخی برخورد صادقانه را به شیرینی برخورد منافقانه ترجیح
می دهم
نقاش فقیر
تنها یک راه به سوی بهشت وجود دارد که در زمین ان را عشق می نامیم.
گاهی برتر بودن را به دیگران واگذار کنید و خوشبخت زندگی کنید.
تنفر از افراد مانند ان است که برای خلاص شدن از دست موش خانه ات را
اتش بزنی.
مهم بودن را فراموش کنید تا ارامش نصیب تان شود.
اگاه باشید خنده و شادمانی بهترین نیایش جهان هستی است و
نزدیک ترین راه به سوی خداوند.
انسان شاد دیگران را ازار نمی دهد . بلکه ان ها را نیز در شادی
خود سهیم می کند.
خوشبختی با شما اغاز می شود .نه با روابط عاشقانه تان.
نه با شغل تان .نه با پول تان... بلکه فقط با خودتان اغاز می شود.
یا حق.
[="Tahoma"]آیت الله حائری شیرازی رحمة الله علیه
یکی از علل گرفتاری به غرور این است
که انسان پیش از این که نیت را ارزیابی کند
عمل را ارزیابی می کند
نقاش فقیر
صلواتی نثارش بفرمایید
[="Tahoma"] شمال کشور
بعضی از پرتقال ها به وسیله باد و برخورد با تیغ ها و بعضی در حین چیدن و ضربه خوردن و بعضی ...دچار صدمه دیدگی می شوند.
در انبار برخی مشغول بسته بندی هستند و پرتقال ها را در نایلون های فریزری قرار می دهند تا اگر یکی از آنها دچار پوسیدگی شد ، کناری اش را خراب نکند چون گریزی از حضور در جعبه نیست.
خودمان را با معرفت و مراقبه از خرابی های جامعه حفظ کنیم چون گریزی از مردم و جامعه نیست.
با همه باش و بی همه باش .در جمع باش ولی تنها باش . خویشتن را ناظر باش ¹
فَاستَقِم کَما اُمِرتْ
1 . اقتباسی از حضرت علامه حسن زاده آملی حفظه اللّه
الهی برادران و خواهران دینی ام را حفظ فرما.
دکتر حسابی :لذت بردن را یادمان ندادند!
از گرما می نالیم . از سرما فرار می کنیم . در جمع . از
شلوغی کلافه می شویم و در خلوت . از تنهایی بغض می کنیم.
تمام هفته منتظر رسیدن روز تعطیل هستیم و
اخر هفته هم بی حوصلگی تقصیر غروب جمعه است.
و بس ! همیشه در انتظار به پایان رسیدن روزهایی هستیم که
بهترین روز های زندگیمان را تشکیل می دهند.
مدرسه... دانشگاه... کار حتتی در سفر همواره به مقصد
می اندیشیم. بدون لذت از مسیر !غافل از اینکه زندگی
همان لحظاتی بود که می خواستیم بگذرند.
یا حق.
زمانی که شما بدانید یک روز این دنیا را ترک خواهیدکرد.
و دیگر کسی وجود ندارد که بخواهد از شما خرده بگیرد.
و یا شما را سرزنش بکند. روحیه ای ریسک پذیر پیدا خواهید کرد.
تمام ما عادت داریم بگوییم :اگر این اتفاق برایم بیفتد چه کار باید بکنم ؟
اگر همسر خوب نصیبم نشود چه باید بکنم؟ اگر فرزندم اهل و صالح نباشد چه بکنم ؟
بیایید دیگر نگران این اگرها نباشید و جسور باشید.
زندگی با 30 سال ماجراجویی .ارزشش از یک زندگی با
100 سال با ترس و لرز بیشتر است.
این مهم نیست که ما چقدر عمر می کنیم بلکه ما باید بدانیم چگونه
زندگی می کنیم.
در زندگی به دنبال بهانه ای برای این که یک کار را برای چه
نباید انجام دهم نباشید و بجای ان به فکر این باشید که
چطور ان را انجام دهید.
برای رسیدن به هدف خود فکر نکنید که اگر زیاد کار
کنید موفق می شوید بلکه باید بدانید شما بایستی بیشتر به
هدف خود فکر کنید و کارهایی که دوست دارید را انجام دهید تا موفق شوید.
از شخصی ترس نداشته باشید و بدانید که زندگی ما جاودان نیست.
این همه انسان به این دنیا امدند و رفتند . تنها اسم برخی از ان ها را ما می دانیم.
و تنها دلیل ان هم این است که ان ها ماجراجو بوده اند. بجای این که ترسو باشند.
زیاد غصه زندگی را نخورید کسی از این زندگی زنده بیرون نمی رود بهتر است
کار خودتان را بکنید و به هر نظر منفی که مخالف شما است پشت بکنید.
یا حق.
[="Navy"]سلام
یک روز یک دانشمندی از کشوری زد میشد یهو ماموا همینکه از دروازه اومد تو شهر اونو گرفتن!
دانشمند تعجب کرد و گفت وای!من هیچ کاری نکردم که!
ماموران اونو بردن انداختن تو زندان
یه روز گذشت زندانبان که براش غذا می برد حکیم بهش گفت: برای چی منو گرفتین من هیچ کاری نکردم که!
زندانبان گفت در شهر ما یک رسمی هست که هر کس در چنین روز نحصی وارد شهر ما شود اونو قربانی میکنیم
امروز شانس بد تو بود (لابد یه کاری کردی که قسمت تو اینطوری بود)
حکیم گفت قربانی؟!..برای کی؟!!
زندانبان گفت در نزدیکی اینجا جزیره ای برهوت در دریا هست که طلسم هست و ما عقیده داریم که خدایان در انجا زندگی میکنن که اگر براش قربانی نفرستیم انها به ما غضب میکنن !
بعد بهش گفت اگر ارزوی خاصی داری می توانی بیان کنی ما رسممون این هست که اونو براورده کنیم
حکیم گفت امشب رو به من مهلت بدین تا فکر کنم!
فردا وقتی ماموران سلطان برای درخواست او امدن حکیم گفت اگر برای من مقدار زیادی گندم و تعداد زیادی نهال درخت بیارین و آنها رو بار قایقی کنین که باید به ان جزیره بروم ، من دیگه ارزوی ندارم!
ماموران با اینکه تعجب کردن اما با اصرار او قبول کردن
وقتی حکیم به اون جزیره تبعید شد دید یک جزیره برهوت هست در دل دریا هست که هیچ چیزی در ان نیست
حکیم سریع گندم ها رو کاشت درخت ها را کاشت و انجا را باغی سرسز درست کرد !
اینقدر انجا ماند تا یک کشتی اونو پیدا کرد و از انجا نجات داد!
نتیجه:
وقتی دنیا تو رو در زندان انداخت و داره تو رو خفه میکنه تو باید برای روز مبادای خودت اذوقه بفرستی![/]
در یک شهر بازی. پسرکی سیاه پوست به مرد بادکنک فروشی
نگاه می کرد که از قرار معلوم فروشنده مهربانی بود.
بادکنک فروش برای جلب توجه یک بادکنک قرمز را
رها کرد تا در اسمان اوج بگیرد .و بدین وسیله جمعیتی
از مشتریان جوان را جذب خود کرد.
سپس بادکنک ابی و همین طور یک باد کنک زرد و بعد
از ان یک بادکنک سفید رارها کرد.
بادکنک ها سبکبال به اسمان رفتند و اوج گرفتند.
و ناپدید شدند.
پسرک سیاهپوست هنوز به تماشا ایستاده بود و به یک بادکنک سیاه خیره شده بود.
تا این که پس از لحظاتی به بادکنک فروش نزدیک شد.
و با تردید پرسید .ببخشید اقا. اگر بادکنک سیاه را هم
رها می کردید ایا بالا می رفت. مرد لبخندی زد و با
دندان .نخی را که بادکنک سیاه را نگه داشته بود برید
و بادکنک به طرف بالا اوج گرفت و پس از لحظاتی
گفت پسرم ان چیزی که سبب اوج گرفتن بادکنک می شود.
رنگ ان نیست بلکه چیزی است که در درون خود
بادکنک قرار دارد.
چیزی که باعث رشد ادم ها میشه رنگ و ظواهر
نیست. رنگ ها و تفاوت ها مهم نیستند.
مهم درون ادمه. چیزی که در درون ادم ها است .
تعیین کننده مرتبه و جایگاهشونه و هر چقدر ذهنیات
ارزشمند تر باشه. جایگاه والاتر و شایسته تری نصیب
ادم ها میشه....
یا حق.
خدایا مرا چنان کم توقع نگه دار که همواره سقف آرزوهایم کف آرزوی دیگران باشد.
می گوید: یک روز دیگر به موعد وصل با پروردگارت نزدیک تر گشتی، آیا مهیای سفر شده ای؟
کافی است به زوایای دیگری از جهان پیرامونت بنگری
کافي‌ست به حکمتش ايمان داشته باشی...
از دوستیهایی که میلم هست و به صلاحم نیست
دور بمانم
کافی است چون نوزاد تازه متولد شده از عادات به درآیی
و به دیده عقل حقایق پیرامونت را بنگری
مثبت اندیشی یعنی
از مخروبه شکست .کاخ پیروزی ساختن.
مثبت اندیشی یعنی
از ناممکن ها.ممکن ساختن.
مثبت اندیشی یعنی
شکر گزار خدا بودن.
مثبت اندیشی یعنی
همیشه جانب حق را نگاه داشتن.
مثبت اندیشی یعنی
با ارامش زیستن.
مثبت اندیشی یعنی
نا کامی ها را جدی نگرفتن.
مثبت اندیشی یعنی
از تجارب انسانهای موفق درس گرفتن.
مثبت اندیشی یعنی
اشتباه را پذیرفتن و تکرار نکردن.
مثبت اندیشی یعنی
با شرایط مختلف خود را وفق دادن.
مثبت اندیشی یعنی
حفظ خونسردی در شرایط دشوار.
مثبت اندیشی یعنی
تکیه گاه بودن برای دیگران.
مثبت اندیشی یعنی
قدر دان بودن.
خسته نشدن از مبارزه با دشواری ها.
خندیدن به انچه دیگران مشکلش می پندارند.
مثبت اندیشی یعنی
توانایی دوست داشتن.
به وظیفه خود خوب عمل کردن.
عاشق زندگی بودن .
مثبت اندیشی یعنی
صبور بودن.
و شما چگونه مثبت اندیشی را معنی می کنید...
یا حق.
عارف همینکه که به عرفان حرمت الهی رسید ، مانند ماهی که در خشکی افتاده به تقلا می افتد... تا به دریا کشاننش
به حق محمد و ال محمد ص
یارب ارحم انا عبدک الحقیر
عارفان هر دمی دو عید کنند
عنکبوتان مگس قدید کنند
عارف از عشق بسوزد ، بسوزد ، عید ندارد هرگز
نه دگر هیچ نگینی به دامش ، به مرامش ، صید ندارد هرگز
ای نَفس ، آنقدر بهانه ازت دارم که کاری کنم خنده را آرزو کنی ...
احساس پشیمانی دائم و نگرانی از رویدادهای احتمالی
آینده. از مخرب ترین احساسات منفی انسان به شمار
می ایند.
احساس شور و شوق را پرورش دهید. این احساسات
می تواند هر مشکلی را به فرصتی حیرت آور بدل
کند. و به ما نیرویی اعجاب انگیز ببخشد که به
وسیله آن بتوانیم زندگی را با ضرباهنگی سریعتر
به پیش برانیم.
یا حق.
قلب نظرگاه حق است و مَنظَر حق را نشاید آکنده از شهوات باشد