وقتی انسان در فراز و نشیب های زندگی، چنان دچار خستگی روحی می شود که هیچ وسیله ای او را آرام نمی سازد، باید به سرچشمه همه خوبیها و خالق محبت ها پناه برده و در آغوش رحمتش پناه گیرد.
چه لذتی بالاتر از این که بنده عاصی و گنهکار که از شدت گناه احساس غم و دلمردگی می کند، با یاد ارحم الراحمین آرام شود؟! چه آرامشی بالاتر از صحبتِ عبد ذلیل با پروردگارِ عزیز و تطهیرِ جانِ آلوده، با زلالِ حضورِ آن بالاترین؟!
گرچه در اصطلاح عاميانه، دعا را «خواست و طلبِ عبد» تفسير مىكنند، ولى معناى واقعى دعا و نيايش عبارت است از «خواندنِ محبوب از سوى بنده ی مُحب و عاشق، و حضور وى در خلوتِ معشوق و همرازى و همجوارى او در خلسه ی عارفانِ حق جو»
آنگاه كه بنده ذليل و حقير، خانه پر معصيت دل را، از مظهر پاكيها و خوبيها دور مىبيند، راهِ نزديكى به دوست، و وصول به محفل معشوق را مىطلبد و متحيّر است كه در كجا مىتوان به خلوت معبود خويش نايل شد، ندا مىرسد كه:
نكند فرق به حالم؛
چه برانی،
چه بخوانی.
چه به اوجم برسانی
چه به خاكم بكشانی.
نه من آنم كه برنجم
نه تو آنی كه برانی.
نه من آنم كه ز فیض نگهت چشم بپوشم
نه تو آنی كه گدا را ننوازی به نگاهی
در اگر باز نگردد…
نروم باز به جایی
پشت دیوار نشینم چو گدا بر سر راهی
كس به غیر از تو نخواهم ...
چه بخواهی چه نخواهی
باز كن در كه جز این خانه مرا نیست پناهی ...
❌فریب خورده ی نفس
❇️فقَصَّرَ ... وَ تَعَاطَى مَا نَهَيْتَ عَنْهُ تَغْرِيراً
❇️خدایا ! بنده ی گنه کار … از سر فریب ، آنچه از آن نهى نمودهاى، انجام داده
مهربانا !
قسم به روزها و شبهای نورانیت
نمیدانم چقدر زنده ام
نمیدانم چقدر فرصت دارم
نمیدانم چقدر توفیق استفاده از این فرصتها
را دارم
اما تو ای مهربان بنده نواز
اگر این ایام عزیز را پایان فرصتهای من
قرار دادی ...
یاریم کن تا قدر بدانم، یاریم کن تا بندگی کنم
یاریم کن عاشق بمانم و عاشق بمیرم
خدای مهربانم!
ملتمسانه از تو میخواهم این دستهای خالی
خود و دوستان و عزیزانم را
که به سوی آسمان رحمتت بلند شده تا
از شاخسار درخت سبز دعا، سیب سرخ
استجابت بچینیم خالی برنگردان ...
خداوندا !
بر ما باران ببار كه به سبب آن، آنچه را كه مرده است، زنده نمايى.
و با آن آنچه را كه از دست رفته، برگردانى.
و به وسيله آن آنچه كه آمدنى است، بيرون آورى.
و با آن روزىها را فراخى دهى.
ابرى درهم فشرده، گوارا، خوش، فراگير، غرّنده ؛
نه ابرى پيوسته بارانى ( که موجب زیان شود )
و نه ابرى جهنده و بىباران.
وقتی انسان در فراز و نشیب های زندگی، چنان دچار خستگی روحی می شود که هیچ وسیله ای او را آرام نمی سازد، باید به سرچشمه همه خوبیها و خالق محبت ها پناه برده و در آغوش رحمتش پناه گیرد.
چه لذتی بالاتر از این که بنده عاصی و گنهکار که از شدت گناه احساس غم و دلمردگی می کند، با یاد ارحم الراحمین آرام شود؟! چه آرامشی بالاتر از صحبتِ عبد ذلیل با پروردگارِ عزیز و تطهیرِ جانِ آلوده، با زلالِ حضورِ آن بالاترین؟!
گرچه در اصطلاح عاميانه، دعا را «خواست و طلبِ عبد» تفسير مىكنند، ولى معناى واقعى دعا و نيايش عبارت است از «خواندنِ محبوب از سوى بنده ی مُحب و عاشق، و حضور وى در خلوتِ معشوق و همرازى و همجوارى او در خلسه ی عارفانِ حق جو»
آنگاه كه بنده ذليل و حقير، خانه پر معصيت دل را، از مظهر پاكيها و خوبيها دور مىبيند، راهِ نزديكى به دوست، و وصول به محفل معشوق را مىطلبد و متحيّر است كه در كجا مىتوان به خلوت معبود خويش نايل شد، ندا مىرسد كه:
پی نوشت:
1. سوره مبارکه بقره، آیه 186
(وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ )
منبع: کتاب بر درگاه دوست، علامه محمد تقی مصباح یزدی
ببین تفاوت ره کز کجاست تا به کجا
[=IRANSans]
کجاست دیر مغان و شراب ناب کجا
[=IRANSans]
سماع وعظ کجا نغمه رباب کجا
[=IRANSans]
چراغ مرده کجا شمع آفتاب کجا
[=IRANSans]
کجا رویم بفرما از این جناب کجا
[=IRANSans]
کجا همیروی ای دل بدین شتاب کجا
[=IRANSans]
خود آن کرشمه کجا رفت و آن عتاب کجا
[=IRANSans]
قرار چیست صبوری کدام و خواب کجا
" ای انسان . تو محبوب منی. دنیا را به خاطر تو خلق کرده ام. و تو را بر صورت خود افریده ام. و از روح خود در تو دمیده ام.
و اگر کسی به ندای تو لبیک نمی گوید. به خاطر انست که هم طراز تو نیست و جرات برابری و همنشینی با تو را ندارد.
حتی جبرئیل. بزرگترین فرشتگان. قادر نیست که هم طراز تو شود.
زیرا بالش می سوزد و از طیران به معراج باز می ماند. ای انسان. تنها تویی که زیبایی را درک می کنی. جمال و جلال و کمال تو را
جذب می کند. تنها تویی که خدای را با عشق - نه با جبر- پرستش می کنی.
تنها تویی که در تنهایی نماینده خدا شده ای. ای انسان تنها تویی که قدرت و خلاقیت خدا را درک می کنی. تنها تویی که غرور
می ورزی و عصیان می کنی. و لجوجانه می جنگی. و شکسته می شوی و رام می گردی.
و جلال و جبروت خدا را با بلندی طبع و صاحب نظری خود درک می کنی. تنها تویی که فاصله بین لجن و خدا را قادری بپیمایی و
ثابت کنی که افضل مخلوقاتی. ! تنها تویی که با کمک بالهای روح به معراج میروی.
تنها تویی که زیبایی غروب تو را مست می کند. و از شوق می سوزی و اشک میریزی .
ای انسان .خلقت در تو به کمال رسید. و کلمه در تو تجسد یافت. و زیبایی با دیدگان زیبابین تو ظهور کرد. و عشق با وجود تو مفهوم
و معنی یافت. و خدایی خود را در صورت تو تجلی کرد.
ای انسان . تو مرا دوست میداری و من نیز تو را دوست میدارم . تو از منی. و به سمت من باز میگردی.
یا حق.
بهترین لحظات زندگی :
خدا خوبی. عشق . حقیقت . زیبایی . قدرت. و راز است. باید اضافه کنیم که این پنج مورد انقدر به هم پیوسته اند که در حقیقت یکی
هستند. در بهترین لحظات زندگیم مثل پروانه ای که به سوی شمع می رود به سمت خدا کشیده شده ام.
و در ان لحظات نمی دانم که ایا خوشبختی من نادرترین یا معمول ترین چیز بر روی کره زمین می باشد.
زیرا تمام موجودات زمینی ان را منعکس می نمایند. اما من نتوانسته ام به ان چنگ اندازم. وقتی که ان لحظات باشکوه فرا می رسد
به نظر عجیب نمی اید که انقدر خوشحال باشم. اما در بازنگری به ان متحیر می مانم که چگونه ممکن بود نیکوترین جای باغ
بهشت از ان من باشد. "
یا حق.
از كوی تو بیرون نشود
پای خیالم
نكند فرق به حالم؛
چه برانی،
چه بخوانی.
چه به اوجم برسانی
چه به خاكم بكشانی.
نه من آنم كه برنجم
نه تو آنی كه برانی.
نه من آنم كه ز فیض نگهت چشم بپوشم
نه تو آنی كه گدا را ننوازی به نگاهی
در اگر باز نگردد…
نروم باز به جایی
پشت دیوار نشینم چو گدا بر سر راهی
كس به غیر از تو نخواهم ...
چه بخواهی چه نخواهی
باز كن در كه جز این خانه مرا نیست پناهی ...
:Graphic (61):
[="Black"]
بسم الله الرحمن الرحیم
[/]
الهـی راضـیاً بـه رضـاک
خدای "جان"
در دامِ "تو" محبوسم...
در دستِ "تو" مغلوبم...
وز ذوقِ "تو" مدهوشم...
در وصفِ "تو" حیرانم...
سعدی
خدای "جان"
در دامِ "تو" محبوسم...
در دستِ "تو" مغلوبم...
وز ذوقِ "تو" مدهوشم...
در وصفِ "تو" حیرانم...
سعدی
خدای "جان"
در دامِ "تو" محبوسم...
در دستِ "تو" مغلوبم...
وز ذوقِ "تو" مدهوشم...
در وصفِ "تو" حیرانم...
سعدی
❤️الهی
❣️با که گویم غم دل، جز تو که غمخوار منی
❤️همه عالم اَگرَم پُشت کنند، یار منی
❣️دل نبندم به کسی، روی نیارم به دری
❤️تا تو رؤیای منی، تا تو مددکار منی
❣️راهی کوی توأم، غافله سالاری نیست
❤️غم نباشد، که تو خود غافله سالار منی
❣️به چَمن روی نیارم، نروم در گلزار
❤️تو چمنزار من هستی و تو گلزار منی
❣️دردمندم، نه طبیبی، نه پرستاری هست
❤️دلخوشم، چون تو طبیب و تو پرستار منی
❣️" مَحرَمی نیست که مَرحم بِنَهَد بردل من"
♥️" جز تو ای دوست، که خود محرم اسرار منی"
الهے
چه لذت بخش است ...
گذر نســـــیم یاد توبر دلها
وچه زیبـــــاست پرواز خاطر توبر قلـــــبها،
سبحانا
اے یگانه محـــــبوب بے ریا
در ڪنارمان گیر
و دامنت را پـــــناه جاودانه مان ساز،
اي معبودم
تو را قسم به رحـــــمت بے انتهایت،
اجابت ڪن دعاهاے بـــــندگانت را ...
[=#a52a2a][=113]❤️ من خدا را داااارم
[=#006400][=113]
❤️بارخدایا!
❤️چنان کن که قرآن
❤️طومار عبرتها را که به دست غفلت پیچیده شده؛
❤️ پیش روی ما بگشاید ،
❤️تا عجایب قرآن و مثلها و قصه های هشدار
دهنده آن که کوه های سخت از تحمل آن ناتوانند
❤️به دلهای ما راه یابد.
❤️✍️حضرت سجاد علیه السلام
❤️پروردگارا
❤️مرا هدف تیر بلا، نشانه عذاب و عقوبتت
قرار مده
❤️ به من مهلت بده، و اندوهم را از بین ببر
❤️ و از خطا و لغزش هایم در گذر
❤️ و مرا به بلاها پیاپی، گرفتار مساز
❤️زیرا تو خود، ناتوانی و بیچارگی و زاری
مرا به درگاهت می بینی...
صحیفه سجادیه
[=#a52a2a][=113]
❤️پروردگارا
❤️مرا هدف تیر بلا، نشانه عذاب و عقوبتت
قرار مده
در سختی ها تو را می خوانند
أنْتَ الْمَدْعُوُّ لِلْمُهِمَّاتِ ، وَ أَنْتَ الْمَفْزَعُ فِي الْمُلِمَّاتِ ، لَا يَنْدَفِعُ مِنْهَا إِلَّا مَا دَفَعْتَ ، وَ لَا يَنْكَشِفُ مِنْهَا إِلَّا مَا كَشَفْتَ
خداوندا !
تويى كه در مهمات خوانده شوى
و تويى كه در هر پريشانى پناهى
و آن سختىها دور نشود مگر آنچه را تو دور كنى
و بازنگردد مگر آنچه را تو بازگردانى.
صحیفه سجادیه
✍️ دعای7بند 4
[=#b22222][=113]
❤️❤️❤️
❤️پروردگارا
❤️مرا هدف تیر بلا، نشانه عذاب و عقوبتت
قرار مده
بگذار دنیا هرچه
میخواهد سرت بیاورد
تو امّا تحمل کن ...
تو خدا را داری ...
❌فریب خورده ی نفس
❇️فقَصَّرَ ... وَ تَعَاطَى مَا نَهَيْتَ عَنْهُ تَغْرِيراً
❇️خدایا ! بنده ی گنه کار … از سر فریب ، آنچه از آن نهى نمودهاى، انجام داده
[=#800000][=113]
هر وقت دلم میگیره میام اسک دین دلم وا میشه اما الان هنوز دلم گرفته
اسک دین چون معرفتگاه دل است
بهر ما و من به سان منزل است
چون که این جا ویس دارد هم قَرَن
در یمن آنک هزاران مشکل است
مرا یاد تو بس.
الهی مرا ان ده که مرا آن به
الهی اگر از دنیامرا نصیبی است به بیگانگان دادم.
و اگر از عقبی مرا ذخیره ای است به مومنان دادم.
در دنیا مرا یاد تو بس و در عقبی مرا دیدار تو بس.
خواجه عبدالله انصاری.
⭕️ آنگاه که ابرهای کوری کنار زده شد⭕️
❤️سیب شود رویتان،
❤️سرخ و سپید و قشنگ
❤️سبز شود جانتان،
❤️سبز و بلند و کمند
❤️سیر شود کامتان،
❤️ از کرم کردگار
❤️سکه شود کارتان،
❤️روزیتان برقرار
❤️ماهی عمرت بود،
❤️ پرحرکت و پر تلاش
مهربانا !
قسم به روزها و شبهای نورانیت
نمیدانم چقدر زنده ام
نمیدانم چقدر فرصت دارم
نمیدانم چقدر توفیق استفاده از این فرصتها
را دارم
اما تو ای مهربان بنده نواز
اگر این ایام عزیز را پایان فرصتهای من
قرار دادی ...
یاریم کن تا قدر بدانم، یاریم کن تا بندگی کنم
یاریم کن عاشق بمانم و عاشق بمیرم
خدای مهربانم!
ملتمسانه از تو میخواهم این دستهای خالی
خود و دوستان و عزیزانم را
که به سوی آسمان رحمتت بلند شده تا
از شاخسار درخت سبز دعا، سیب سرخ
استجابت بچینیم خالی برنگردان ...
"آمین یا رب العالمین"
#دعاهای_روزانه
الهی؛ بر ما منت گذار و بخششت را بر ما آسان فرما، و با گذشت خود، ما را از کیفرت رهایی بخش.
خدا ی من اسمان رحمتت را بارش ی عظیم عنایت کن.
سرزمین من خشک است در انتظار بارش بارانت.
قلب هموطنانم اندوهگین است و منتظر شادی و خوشی
هایی است که تو به انها ارزانی خواهی کرد.
ای مهربانم .در رحمت و بخششت را بروی مردم
سرزمینم باز کن . و هرگز دستی را خالی از کرمت
بر نگردان.
ببار بارش بارانت را بر این زمینهای خشک و شادی
و خنده را به همه عزیزان ارزانی کن.
یا حق.
[=#000000][=113]
❤️تسبیح می گردانم...
❤️ بزرگتری می دانم؛
❤️از همه غصه های من،
❤️از همه دیده هاو نادیده ها...
❤️ بزرگتری میدانم!
❤️ خدای گمان های بزرگ؛
❤️ امروز تو را میخواهم؛
❤️دستانم را از آغوشت پر کن.
خداي جان
اِى كه
يك گوشه
چشمت
غم عالم ببرد .
حيف باشد
كه تو باشى
و مرا غم ببرد.
[="Tahoma"]الهی
یک عمر به زعم خود گفتم اِیاکَ نَعبُدُ و اِیاکَ نَستَعین . العفو .
.
صداقتم آرزوست
❄️❄️فرشتگان و برف و باران❄️❄️
و مُشَيِّعِي الثَّلْجِ وَ الْبَرَدِ ، وَ الْهَابِطِينَ مَعَ قَطْرِ الْمَطَرِ إِذَا نَزَلَ …
خدایا !
بر فرشتگان فرودآینده و همراهىكننده با برف و تگرگ،
و فرودآمدگان به همراه قطرههاى باران… درود فرست.
صحیفه ی سجادیه
دعاي 3 بند 15
ابرهایی متراکم و تودرتو
تحْيِي بِهِ مَا قَدْ مَاتَ ، وَ تَرُدُّ بِهِ مَا قَدْ فَاتَ وَ تُخْرِجُ بِهِ مَا هُوَ آتٍ ، وَ تُوَسِّعُ بِهِ فِي الْأَقْوَاتِ ، سَحَاباً مُتَرَاكِماً هَنِيئاً مَرِيئاً طَبَقاً مُجَلْجَلًا ، غَيْرَ مُلِثٍّ وَدْقُهُ ، وَ لَا خُلَّبٍ بَرْقُهُ
خداوندا !
بر ما باران ببار كه به سبب آن، آنچه را كه مرده است، زنده نمايى.
و با آن آنچه را كه از دست رفته، برگردانى.
و به وسيله آن آنچه كه آمدنى است، بيرون آورى.
و با آن روزىها را فراخى دهى.
ابرى درهم فشرده، گوارا، خوش، فراگير، غرّنده ؛
نه ابرى پيوسته بارانى ( که موجب زیان شود )
و نه ابرى جهنده و بىباران.
صحیفه سجادیه
✍️ دعای19بند 3
❇️ بانک مرکزی اصلی
✔️ عیب پوشی
☂️و لَا تُبْرِزْ مَكْتُومِي ، وَ لَا تَكْشِفْ مَسْتُورِي
خدایا! رازم را آشكار مكن و (عيب) پوشيدهام را نمايان نساز
صحیفه سجادیه
✍️ دعای19بند 5
ای گل تو ز جمعیت گلزار .چه دیدی
جز سرزنش و بد سری خار. چه دیدی.
ای لعل دل افروز .تو با این همه پرتو
جز مشتری سفله.به بازار چه دیدی
رفتی به چمن .لیک قفس گشت نصیبت
غیر از قفس .ای مرغ گرفتار .چه دیدی.
پروین اعتصامی.
خـدایــا❗️
ﺍﺯ ﺑﺎﺑﺖ ﺯﻳﺒﺎﺗﺮﻳﻦ ﺗڪـﺮﺍﺭ ﺍﻳﻦ ﺩﻧﻴﺎ
ڪﻪ ﺑﻴﺪﺍﺭی است
تـو را سپاسگـزارم
ﻫﻤﺎﻧﻄﻮﺭ ڪﻪ ﭼﺸﻢ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺯﻳﺒﺎییﻫﺎﻳﺖ ﺑﺎﺯڪﺮﺩی،
ﺩﻟﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺣﻘﻴﻘﺖ ﺑﻨﺪﮔﻴﺖ روشن ڪن...
✍️ بارالها!
خدایا تو رهایم نکن.
تورا غریب دیدم و غریبانه غریبت شدم.
تو را بخشنده پنداشتم و گناهکار شدم.
تو را وفادار دیدم و هر جا که رفتم بازگشتم.
تو را گرم دیدم و سردترین لحظه ها به سراغت آمدم.
تو مرا چه دیدی که وفادار ماندی.
نه آن قدر پاکم که کمکم کنی و نه آن قدر بدم که رهایم
کنی. میان این دو گم شده ام و هم خود را و هم تو
را آزار میدهم.
شاید نتوانستم آنی باشم که تو خواستی اما هرگز
دوست ندارم آنی باشم که تو رهایم کنی.
یا حق.
صبور باش
خـدایـا❗️
✔️حمـد مخصـوص خـداست...