شوخ طبعی‌ها و حکایات طلبگی: آخوند فقط حاج فتح الله لا غير (فردا همه مهمون من)

تب‌های اولیه

10177 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

همای رحمت;915026 نوشت:
با سلام

حقیقتش زنها عاشق عشق شوهرشون میشن
خب حالا با این حق چند همسری که خدا

به مردا داده ،پس تکلیف این عشق چی
میشه?

یعنی این عشقی که بین زن وشوهره همش

کشکه?خیاله?تو همه?

همين طور كه مادر مي تونه سه عاشق سه فرزندش باشه
مرد عادل هم مي تونه عاشق دو زنش باشه[/]

در سريال رهايي از بي قراري
اين موقعيت فراهم شده براي آقاي بازغي



[="Tahoma"][="DarkGreen"]

حامی;915086 نوشت:
در سريال روزهاي روهايي
اين موقعيت فراهم شده براي آقاي بازغي

يعني هنرمند عزيز و دوست داشتي كشور ما دروغ ميگه هر دو را دوست داره
لااله الاالله
مراقب باشيد
#تهمت نزنيد به الگوي مردمb-)[/]

حامی;915087 نوشت:
[="Tahoma"][="DarkGreen"]يعني هنرمند عزيز و دوست داشتي كشور ما دروغ ميگه هر دو را دوست دارهلااله الااللهمراقب باشيد#تهمت نزنيد به الگوي مردمb-)[/]

الگوی مردم؟!!!!
یعنی هرکاری یک هنرمند انجام میده،ماهم باید انجام بدیم؟؟

آیا واقعا مرد عادل میتونه عشقش رو تقسیم کنه؟؟

عشق مادر یا پدر به فرزند خیلی فرق داره با عشق یک مرد به همسر :(

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

smart star;915092 نوشت:
الگوی مردم؟!!!!
یعنی هرکاری یک هنرمند انجام میده،ماهم باید انجام بدیم؟؟

آیا واقعا مرد عادل میتونه عشقش رو تقسیم کنه؟؟

عشق مادر یا پدر به فرزند خیلی فرق داره با عشق یک مرد به همسر :(

خب
پس آدرس خدا را ياد داشت كنيد
به ايشان توضيح بدهيد كه فرق مي كنه و آدم عادل هم نمي تونه به دو همسرش عشق متعارف داشته باشه
آدرس: بعد از نماز دستان را بالا ببريد و روبه آسمان كنيد و....b-)[/]

اين تاپيك شوخ طبعي است
من
تعجب مي كنم
چرا
برخي
مسائل
را در اين تاپيك اين قدر جدي مي گيرند
گل


[="Tahoma"][="DarkGreen"]

درآمدی بر پیشگیری از اعتیاد با رویکرد اسلامی
مقدمه:
هاشمی، همایون
نویسنده:پسندیده، عباس، کیومرثی، محمد رضا
دار الحديث
http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/25513
[/]

حامی;915095 نوشت:
[="Tahoma"][="DarkGreen"]

خب
پس آدرس خدا را ياد داشت كنيد
به ايشان توضيح بدهيد كه فرق مي كنه و آدم عادل هم نمي تونه به دو همسرش عشق متعارف داشته باشه
آدرس: بعد از نماز دستان را بالا ببريد و روبه آسمان كنيد و....b-)

[/]

باتوجه به خصوصیاتی که از آقایون دیدم وشنیدم چنین چیزی بعید میدونم وتنها برای پیامبران و امامان امکان این عدل هست.
شاید خدا فقط برای این افراد گفته باشند.

آدرسی که فرمودید،مسیرش رو میدونم ولی درحال حاضرمسیرم به اون راه نیست،خیلی فاصله دارم تا برسم:/

به نام خدا.

حامی;915097 نوشت:
اين تاپيك شوخ طبعي است
من
تعجب مي كنم
چرا
برخي
مسائل
را در اين تاپيك اين قدر جدي مي گيرند
گل


بنده خدا مهران مدیری و ... هم همین مشکلات رو در صدا و سیما و سینما دارن جناب حامی گرامی!

به هر حال هر موضوعی برای عده ای خط قرمز هست.

ستایشگر :Gol:

حامی;915097 نوشت:
اين تاپيك شوخ طبعي است
من
تعجب مي كنم
چرا
برخي
مسائل
را در اين تاپيك اين قدر جدي مي گيرند
گل


[="#008080"]استاد حتما شنیدید میگن شوخی شوخی، جدی شده
بنظرم به همین دلیل جدی گرفته میشه:/[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]


[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

البته
در اين روزهاي دولت تدبير و اميد
بي تدبيري است
ازدواج دوم
به خصوص براي افراد كه
زير مخارج زندگي تك همسري دارن ميزايندb-)
[/]

به نام خدا.

جناب حامی، اجازه میفرمایید اینجا یه مستندی رو تبلیغ کنیم؟

ستایشگر :Gol:

حامی;915085 نوشت:
[="Tahoma"][="DarkGreen"]

همين طور كه مادر مي تونه سه عاشق سه فرزندش باشه
مرد عادل هم مي تونه عاشق دو زنش باشه

[/]

با سلام و عرض ادب

استاد گرامی پاسختون قانع کننده نیست
خداوند خودش هم گفته ،شما نمی تونید

دو زن رو به یه اندازه دوست داشته باشین!
خب اگه اینطوریه کاری نداره من هم

همزمان با دو ،سه مرد ازدواج میکنم وميگم میشه همه ی شما رو با هم

دوست داشته باشم وباهاتون زندگی کنم،

اتفاقا خانمها،عاطفشون هم خيييلي بیشتر

از آ قايونه !نگران بچه دار شدنم نباشید

علم خیلی پیشرفت کرده!

به نظر من که اگه اينطوره ،هیچ عشقی بین زن وشوهرا نیست فقط یه جور معاهده ست ،

و اصلا نباید به شوهر وفادار موند.

هرچند قبول دارم اگه اینطور هم بشه

کلا چیزی به نام خانواده دیگه وجود نداره

و تمام مسئولیت بزرگ کردن بچه ها ميفته

گردن خانمها و.....

هیچی مجبوریم قبول کنیم زندگی بر پایه

احساس نمی چرخه!

همای رحمت;915117 نوشت:
با سلام و عرض ادب

سلام خواهر خوبم@};-

همای رحمت;915117 نوشت:
استاد گرامی پاسختون قانع کننده نیست
خداوند خودش هم گفته ،شما نمی تونید

دو زن رو به یه اندازه دوست داشته باشین!


خواهرم!
همه قرآن را با هم ببینیم! اگر ان ایه را میبینیم باید این آیه را که به مردها جواز بر چند همسری داده هم ببینیم و نباید نومن ببعض و نکفر ببعض باشیم عزیز جان

همای رحمت;915117 نوشت:
دو زن رو به یه اندازه دوست داشته باشین!
خب اگه اینطوریه کاری نداره من هم

همزمان با دو ،سه مرد ازدواج میکنم وميگم میشه همه ی شما رو با هم

دوست داشته باشم وباهاتون زندگی کنم،


استغفرالله........
این کلام اصلا در شان شما نیست خواهر من
مراقب باشیم شیطان برای بدبخت کردن هر کس از مسیر خاصی استفاده میکنه، نکنه طعمه اون پلید بشیم
این دنیا مثل یک پل برای گذر هست و محل آزمایش ، نباید وقتی حکمی برای ما سخت میاد چشم بسته هر کلامی رو به زبان بیاریم که خودمون هم از شدت زشتی اون باخبریم

همای رحمت;915117 نوشت:
به نظر من که اگه اينطوره ،هیچ عشقی بین زن وشوهرا نیست فقط یه جور معاهده ست ،

عشق فقط بین خدا و بنده هست و بس
بین ادمها میشه گفت محبت شدید هست
آیا این عشق زن و شوهره که برای هم کلی خط و نشون میکشند که تو چقد مهریه بده تو چقد جهاز بیار، تو چقد سیسمونی بده، بعد ازدواجم اگر مادر یکیشون یک خطایی بکنه سر مادر اون یکی تلافی میشه و .....
[SPOILER] از همه مهمتر میشه با یک راهکارهایی همسر رو جذب خود کرد مثلا با بخشش مهریه، با خوش اخلاقی و با رعایت اخلاق و .....[/SPOILER]

[="Blue"]

همای رحمت;915124 نوشت:
هرچند قبول دارم اگه اینطور هم بشه

کلا چیزی به نام خانواده دیگه وجود نداره

و تمام مسئولیت بزرگ کردن بچه ها ميفته

گردن خانمها و.....

هیچی مجبوریم قبول کنیم زندگی بر پایه

احساس نمی چرخه!

اسلام به چند همسری تشویق نکرده ها!
فقط جواز داده!
اگر شما آیه یا روایتی محکم سراغ دارید که تشویق کرده لطفا به بنده هم بدید من که خیلی وقته دنبالشم
دیدم تهدید کرده که اگر نمیتونید نگیرید، اگه عادل نباشید نصفه محشور میشید و ......ولی ابدا تا الان ندیدم تشویق کرده باشه
اتفاقا اسلام اومده دست برخی ها رو بسته گفته نهایتش چهار تا ( بعنی براش سقف گذاشته)می تونید بگیرید. و اگرم گرفتید نباید بهش ظلم کنید

همای رحمت;915124 نوشت:
زندگی بر پایه

احساس نمی چرخه!


معلومه که زندگی بر پایه احساس نمی چرخه، حتی احساس هم اونجایی ارزش دارده که عقلانی باشه، مثلا ابراز احساسات به نامحرم عقلانی و شرعی نیست پس مردوده ، مهر ورزی به همسر عقلانیه پس درسته[/]

حامی;915085 نوشت:
در چراگاه سياست
گاوي را ديدم
يونجه ليبراليسم مي خورد
و پلوراليسم عرفاني نشخوار مي كرد

عرض سلام و ادب
تا حالا امضا به این سنگینی ندیده بودم

زینبیون;915153 نوشت:

سلام خواهر خوبم@};-

خواهرم!
همه قرآن را با هم ببینیم! اگر ان ایه را میبینیم باید این آیه را که به مردها جواز بر چند همسری داده هم ببینیم و نباید نومن ببعض و نکفر ببعض باشیم عزیز جان

استغفرالله........
این کلام اصلا در شان شما نیست خواهر من
مراقب باشیم شیطان برای بدبخت کردن هر کس از مسیر خاصی استفاده میکنه، نکنه طعمه اون پلید بشیم
این دنیا مثل یک پل برای گذر هست و محل آزمایش ، نباید وقتی حکمی برای ما سخت میاد چشم بسته هر کلامی رو به زبان بیاریم که خودمون هم از شدت زشتی اون باخبریم

عشق فقط بین خدا و بنده هست و بس
بین ادمها میشه گفت محبت شدید هست
آیا این عشق زن و شوهره که برای هم کلی خط و نشون میکشند که تو چقد مهریه بده تو چقد جهاز بیار، تو چقد سیسمونی بده، بعد ازدواجم اگر مادر یکیشون یک خطایی بکنه سر مادر اون یکی تلافی میشه و .....
[SPOILER] از همه مهمتر میشه با یک راهکارهایی همسر رو جذب خود کرد مثلا با بخشش مهریه، با خوش اخلاقی و با رعایت اخلاق و .....[/SPOILER]

.
سلاااام خواهر خوبم

والا همه ی این صحبتهاتون رو میدونم

اما پذیرش این حکم به این راحتی که میگیم انجام دادنش راحت نیست .

بعد هم دارم با گوشی نظر میدم جملاتم رو

با عجله و ناقص میفرستم ،بنابراین ،به شما
حق میدم صحبتهام رو بد برداشت کنید،

من هم به صرف یه ادعا گفتم که خانمها هم میتونند با چند مرد زندگی کنند و......

مردا هم نمیتونن،چه برسه به زنها
ولی.....خب بگذریم ....

همای رحمت;915159 نوشت:
اما پذیرش این حکم به این راحتی که میگیم انجام دادنش راحت نیست .

[SPOILER]
حالا کی گفت انجامش بدید؟ شما سعی کنید با محبت فراوان به همسرتون ایشان رو مجذوب خودتون بکنید، بخشش مهریه هم بدک نیست ولی اگر یه مردی مثلا در شکرستان رفت و چند همسر داشت و عادل هم بود، کار زشتی نکرده، [SPOILER]من دیدم برخی از حکمها برای زنان خیلی سنگین هست( حتی پذیرش اون و برخی برای مردها، مثلا تا پا مهریه میاد جلو مرده میگه زن باید ببخشه اسلام توصیه کرده! یا صحبت این میشه که زن میتونه در خونه کار نکنه میگه نه مگه زن مفت خوره! این فمنیست بازی ها چیه! و ....... واقعا به این نتیجه رسیدم که برخی از احکام اسلام برای این هست که ایمان ادمها سنجیده بشه، یعنی اصل اون حکم رو نباید رد کرد، و نباید عدل خدا را به خاطر وجود چنین احکامی زیر سوال برد و از خدا دلگیر شد، [SPOILER]البته اصلا کار خوبی نیست که زن و شوهر اینجوری با حق حق کردن زندگی کنند صرفا برای بیان منظورم اینها رو گفتم ان شاءالله زندگی بر پایه اخلاق داشته باشید و داشته باشیم.@};-[/SPOILER][/SPOILER][/SPOILER]

[="Blue"][SPOILER]ولی خدا وکیلی این همه گرونی میزاره مردها برن زن دوم یا چندم بگیرند؟ اینهمه مرد هستند که توانایی هزینه کردن برای یک زندگی ساده را ندارند . ولی خب اگر یه مردی مثلا راننده است و یه ماه یه ماه نیست چه چاره ای جز تعدد زوجات برای حفظ عفت او هست؟![SPOILER] جهت جلوگیری از بیرون آمدن قیچی که کلا به من علاقه منده دیگه ختم کلام از طرف بندهhappy[/SPOILER][/SPOILER]

[/]

باسمه القدّوس

سلام بزرگوار

زینبیون;915021 نوشت:
شاید منظورتون تفاوت این عدالتهاست

خیر مقصودم مطالبی که اشاره فرمودید نبود،شاید بهتر باشد ادامه ی بحث را

در خصوصی داشته باشیم تا در روند مطالب تاپیک هم اخلالی ایجاد نشود.

(در صورت تمایل شما )

گل

[="Tahoma"][="DarkGreen"]


تقواي سياسي
سهم در عربي به معناي #تير است
طرح سهام عدالت، #چپي‌ها و #راستي‌ها در آستانه انتخابات تيري است بر قلب #عدالت.
اين طرح حاكي از رفتار #بسيار زشت #دولت با شعور، #حرمت و فهم مردم شريف است.

[/]

حامی;915246 نوشت:

تقواي سياسي
سهم در عربي به معناي #تير است
طرح سهام عدالت، #چپي‌ها و #راستي‌ها در آستانه انتخابات تيري است بر قلب #عدالت.
اين طرح حاكي از رفتار #بسيار زشت #دولت با شعور، #حرمت و فهم مردم شريف است.



سلام
از کلیدش ملت که خیری ندیدن
ببینم
با سهام عدالت
چه می کند !
فقط
الویت اول در سهام عدالت و سودش
جناب ح.ف
و مدیران نجومی بگیر !
است !
پ.ن
باید هم پا رو روی پا انداخت و میزی در زیر پا در فلان اجلاس و جلسه رسمی
وقتی
مثلا وام های کلان از بانکی با کارمزد 1 درصد بگیر آدم بعد همان پول بیت المال را ببری در بانک دیگر با کارمزد 25 درصد سود بگیره
و البته بعد از مدتی هم اصل پول با سود 1 درصدش را ب بیت المال برگشت بده
مثلا عرص کردم !
درسته جناب ح. ف

حبیبه;914596 نوشت:
باسمه الحق المبین

با سلام و ادب و تشکر از مطلب بسیار خوبی که از حضرت علّامه جوادی آملی حفظه الله تعالی نقل قول فرمودید.

جزئیات تحلیل خوب است ولی به نظر می رسد نتیجه گیری از آن به نوعی جانبدارانه است.

گمان نمی کنم مقصود حضرت علامه تنها بحث علمی و تعیین معنای عدالت در فلسفه و فقه باشد بلکه به نظر می رسد

ایشان مخاطبینشان را متوجه مسئله ای فراتر از عدالت فقهی در تعدد زوجات می نمایند.و این مربوط به حکمت عملی است

نه صرفا یک بحث علمی نظری!

کسانی که در پی رشد علمی و عملی در همه ی ابعاد وجودیشان اعم از اندیشه،اخلاق و عمل هستند در سطح شریعت باقی

نمی ماند و به افقی فراتر از آن می اندیشند به عبارتی می دانند که "حسنات الابرار سیئات المقربین"بنابراین آنکه در پی حکمت

است در حلال خداوند هم از افراط اجتناب می کند چرا که افراط در این موضوع خاص تأمین غریزه است و حکیم متأله در بخش

غرایز به حداقلها و ضروریات اکتفاء می نماید چرا که تنها آن را وسیله ای می داند برای ثبات نفس و مرکبی برای عروج روح نه بیشتر!

سلام علیکم

تاجای که بنده شنیده ام مرحوم علامه سید علی قاضی طباطبایی که از علما و‌عرفای معرف بودند هم چهار زن داشتند!

«خانواده و فرزندان
قاضی در طول حیاتش ۴ زن اختیار کرد و خانوادۀ پرجمعیتی شامل ۱۱ پسر و ۱۵ دختر داشت. برخی از فرزندان او به علم و فضل شناخته می‌شوند؛ از جمله سید محمدحسن قاضی طباطبائی که خود از شاگردان پدرش بود وبحرالمعارف عبدالصمد همدانی را نزد وی خواند. مجموعه‌ای ۱۰جلدی به نام صفحات من تاریخ الاعلام از تألیفات اوست که جلد اول و دوم آن را برادرش، سید محمد علی قاضی‌نیا، استاد دانشکدۀ الهیات، به فارسی ترجمه و با عنوان آیت الحق در ۱۳۸۹ش در تهران منتشر کرده است. سید محمدحسن در جلد اول این کتاب، اشعار پدرش را جمع‌آوری و شرح کرده است.
از دیگر فرزندان قاضی، سید مهدی، استاد حسن حسن زاده آملی است.»

منبع: http://fa.wikishia.net/view/%D8%B3%DB%8C%D8%AF_%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D9%82%D8%A7%D8%B6%DB%8C_%D8%B7%D8%A8%D8%A7%D8%B7%D8%A8%D8%A7%DB%8C%DB%8C

حال یعنی آیت الله قاضی ( ره) در پی رشد علمی و معنوی در تمام ابعاد وجودشان نبوده اند و در سطح شریعت باقی مانده بودند که چهار زن اختیار کرده بودند ؟!:Gig:

[="Tahoma"][="DarkGreen"]بچه ای ؛
به مادرش گفت اگر بهشت حق توست ؛
چرا در دستانت نیست ؛
و زیر پاهایت قرار دارد ؟!
مادر گفت آن را زمین گذاشتم ؛
تا تو را در آغوش بگیرم
مادر
[/]

مهدي پيام داده:
حاجي جون بين الحرمين به يادتم.



مجتبي پيام داده:
السلام علي الشيب الخضيب
راهي حريم حسين عليه السلام هستم
حلالم كنيد.



سيد محمد رضا پيام داده:
سلام
عازم كربلا هستم
فرمود: دعا زير قبه ابا عبدالله قطعا مستجابه
حلالم كن من هم زير قبه دعايت ميكنم.
دعايي رو كه ميخواي برام بفرست.



پ.ن:
كي باشه آقا پيام بده:
حاجي كربلا منتظرتم.

باسمه الحکیم

سلام علیکم

مطلع الفجر;915259 نوشت:
حال یعنی آیت الله قاضی ( ره) در پی رشد علمی و معنوی در تمام ابعاد وجودشان نبوده اند و در سطح شریعت باقی مانده بودند که چهار زن اختیار کرده بودند ؟!

ابتدا از استاد حامی گرامی به خاطر بحثهای خارج از موضوع عذر می خواهم.

سپس باید عرض کنم که شروع بحث بر سر منظور احتمالی فرمایش حضرت علامه جوادی آملی در باره تفاوت عدالت در نزد حکیم و فقیه بود

و عرایض بنده نیز تنها برداشت شخصی از فرمایش ایشان.

نکته بعد اینکه در شرح حال حضرت آیت الله سید علی قاضی طباطبایی خواندم که ایشان مسافرتهای طولانی داشتند حتی در یکی از آن سفرها

دو سال از وطن خویش دور بودند لذا مجبور به ازدواج شدند. به همین دلیل هر یک از همسران ایشان منسوب به شهر و دیاری بودند یکی قزوینی

دیگری اهل لاهیجان و یکی عرب.(این یک پاسخ سطحی)

ضمن اینکه باز در شرح حال ایشان می خوانیم یکی از همسرانشان بد زبان بودند امّا ایشان هیچ عکس العملی نشان نمی دادند

تا حدی که از مرحوم قاضی می پرسند شما سختتان نیست اینقدر فحش می شنوید؟

آیت الله العظمی قاضی(ره)فرموده بودند:شنیدن این فحشها مرا به این مقام رساند.(این حکمت است)این همان عدالت مورد نظر حکیم است

یعنی تحریک قوه ی غضبیه، شما را عدالت در قوه ی غضبیه، که همان ملکه ی شجاعت است خارج نکند.پس مرحوم قاضی حکیم بودند و حکمت فرع

توحید ایشان بود.

کار نیکان را قیاس از خود مگیر

گرچه در تحریر باشد شیر شیر

هر که به مقام توحید رسید همه کارش الهی و حکیمانه می شود و نمی توان خواص از موحدین و اهل الله را با عامه ی مردم

که همان عدالت فقهی را هم ندارند قیاس نمود.

مطلع الفجر;915259 نوشت:

سلام علیکم

تاجای که بنده شنیده ام مرحوم علامه سید علی قاضی طباطبایی که از علما و‌عرفای معرف بودند هم چهار زن داشتند!

«

خانواده و فرزندان
قاضی در طول حیاتش ۴ زن اختیار کرد و خانوادۀ پرجمعیتی شامل ۱۱ پسر و ۱۵ دختر داشت. برخی از فرزندان او به علم و فضل شناخته می‌شوند؛ از جمله سید محمدحسن قاضی طباطبائی که خود از شاگردان پدرش بود وبحرالمعارف عبدالصمد همدانی را نزد وی خواند. مجموعه‌ای ۱۰جلدی به نام صفحات من تاریخ الاعلام از تألیفات اوست که جلد اول و دوم آن را برادرش، سید محمد علی قاضی‌نیا، استاد دانشکدۀ الهیات، به فارسی ترجمه و با عنوان آیت الحق در ۱۳۸۹ش در تهران منتشر کرده است. سید محمدحسن در جلد اول این کتاب، اشعار پدرش را جمع‌آوری و شرح کرده است.
از دیگر فرزندان قاضی، سید مهدی، استاد حسن حسن زاده آملی است.»

منبع:

http://fa.wikishia.net/view/%D8%B3%DB%8C%D8%AF_%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D9%82%D8%A7%D8%B6%DB%8C_%D8%B7%D8%A8%D8%A7%D8%B7%D8%A8%D8%A7%DB%8C%DB%8C

حال یعنی آیت الله قاضی ( ره) در پی رشد علمی و معنوی در تمام ابعاد وجودشان نبوده اند و در سطح شریعت باقی مانده بودند که چهار زن اختیار کرده بودند ؟!:Gig:

با سلام و احترام

به نظر شما آقای قاضی میتوانستند جلوی شهوت خود را به مدت زباد بگیرند؟
مثلا اگر زن نمیگرفتند یا مثلا میرفتند مسافرت و از زن دور میشدند به گناه می افتادند؟

اگر به خاطر ترس از گناه نبوده باشد پس به خاطر چیست؟

آیا نفس ازدواج مستحب است؟
آیا تعدد زوجات مستحب است؟ :
http://www.askdin.com/showthread.php?t=45331اگر این طور است چه اشکالی دارد چند زن بگیریم؟
خصوصا اینکه بخواهیم نسل مومنین را تکثیر کنیم؟
یا چه چیز بهتر از اینکه من بتوانم خوراک و پوشاک چند نفر را به عهده بگیرم؟

مطلع الفجر;915259 نوشت:
تاجای که بنده شنیده ام مرحوم علامه سید علی قاضی طباطبایی که از علما و‌عرفای معرف بودند هم چهار زن داشتند!

حبیبه;915310 نوشت:
هر که به مقام توحید رسید همه کارش الهی و حکیمانه می شود و نمی توان خواص از موحدین و اهل الله را با عامه ی مردم

حبیبه;915310 نوشت:
پس مرحوم قاضی حکیم بودند و حکمت فرع

توحید ایشان بود.

سلام علیکم
باعرض ادب و احترام مجدد@};-

پس با این حساب میتوانیم از صحبت حضرت استاد جوادی آملی(حفظه الله ) اینگونه برداشت کنیم که ایشان منظورشان این نبوده که به جز معصومین علیهم السلام کسی نمیتواند با داشتن چند همسری عادل باشد! زیرا اگر غیر این منظورشان باشد بزرگان و عرفایی چون آیت الله قاضی(ره) زیر سوال میروند!

در نتیجه از سخن حضرت استاد میتوان اینگونه برداشت کرد هرکس براساس حکمت و به شیوه معصومین علیهم السلام ازدواج مجدد کند خارج از عدالت نخواهد بود و از هر نظر در این مورد عادل است

پس این حکم شامل هرکسی میتواند بشود حتی مردم عادی!

حبیبه;915310 نوشت:
نمی توان خواص از موحدین و اهل الله را با عامه ی مردم

که همان عدالت فقهی را هم ندارند قیاس نمود.

فرض بفرمایید حقیر بیایم لیستی از افراد چند همسری را برای شما بیاورم،آیا شمامیتوانید با یقیین بگویید فلان آقا عدالت (هردو عدالت) را ندارد اما علامه طباطبایی داشتند؟!
وقتی حکمی غیر معصوم را شامل شود یعنی هرکسی میتواند شامل آن حکم شود! پس یا باید بپذیرم سخت حضرت استاد جوادی آملی فقط شامل معصوم میشود و غیر معصومین را ناعادل میدانند که در این صورت علما و عرفای زیادی زیر سوال میروند! یا باید بپذیریم که مقصود حضرت استاد این نبوده که بگویند معصومین استثنا هستند،بلکه منظورشان این بوده هرکس به شیوه معصومین تعدد زوجات داشته باشد عادل است که در این صورت شامل هرفرد غیر معصومی که شرایط را رعایت کند میشود(ولو اینکه آن فرد علامه هم نباشد!)

یازهراسلام الله علیها

باسمه اللطیف

عرض سلام و ادب

یارب;915334 نوشت:
فرض بفرمایید حقیر بیایم لیستی از افراد چند همسری را برای شما بیاورم،آیا شمامیتوانید با یقیین بگویید فلان آقا عدالت (هردو عدالت) را ندارد اما علامه طباطبایی داشتند؟!

اثبات شیء نفی ما عدا نمی کند بزرگوار.

پ.ن

اگر قرار است بحث ادامه یابد بهتر نیست تاپیکی جداگانه

ایجاد شود؟

حبیبه;915336 نوشت:
اثبات شیء نفی ما عدا نمی کند بزرگوار

ببخشید متوجه نشدم الان منظورتان به کدام اثبات و کدام نفی است!میشود توضیح بفرمایید

یازهراسلام الله علیها

باسمه الحکیم

یارب;915337 نوشت:

ببخشید متوجه نشدم الان منظورتان به کدام اثبات و کدام نفی است!میشود توضیح بفرمایید

یازهراسلام الله علیها

مقصود این است که اثبات عدالت حکیمانه برای مرحوم قاضی عدالت فقهی یا حکمی را از امثال ایشان

نفی نمی کند،به تعبیر دیگر اصلا سخن متوجه مصادیق عدالت و حکمت نیست بلکه بحث بر سر دو مرتبه از عدالت است

مرتبه ی فقه و مرتبه ی حکمت.عدالت حکیم گسترده تر از عدالت فقیه است و ناظر به مراتب بالاتری از عدالت است.

حبیبه;915336 نوشت:
گر قرار است بحث ادامه یابد بهتر نیست تاپیکی جداگانه

ایجاد شود؟


ببخشید پی نوشتتان را الان دیدم

بله فرمایش شما درست است
،حقیر تاپیک مرتبط با این بحث را ایجاد نمودم ،ان شاءالله در صورت تایید تاپیک ، آنجا به مباحثه ادامه میدهیم

باتشکر
یازهراسلام الله علیها

حامی;914353 نوشت:
[="Tahoma"][="DarkGreen"]نکاح
عدالت بین زوجات از دیدگاه فیلسوف
ضمن عرض ارادت و مسئلت سعادت و سلامت براي آن جناب معروض مي دارد حضرتعالي در يک سخنراني فرموديد اگر کسي دو يا سه زوجه اختيار کند و در بين آنان عدالت را رعايت کند از نظر فقهي از عدالت خارج نشده وفقيه انرا عادل مي داند ولي اين شخص از ديدگاه فيلسوف و حکيم عادل نيست. اکنون اين سوال مطرح است با توجه به مطلب ذکر شده عدالت رسول اکرم صلي الله عليه و آله و ائمه دين عليهم السلام از نظر حکيم و فيلسوف چگونه ارزيابي مي شود؟
جواب:
بسم الله الرحمن الرحيم 1. انسان کامل معصوم عدل ممثّل است و همه شئون علمي و عملي وي تعديل شده و از گزند افراط و آسيب تفريط مصون است.
2. تعدّد همسر درباره معصوم (عليهم السلام) براي حکمت است نه ارضاي غريزه. عدل کامل مقتضي رعايت مصالح فردي و جمعي است. «لا يقاس بآل محمد احدٌ.»

آيت الله جوادی آملی 6/8/1388

[/]

با سلام

کاش لینکی و ادرسی میگذاشتید

یکبار نه اینکه مطلبم بدون لینک باشد ( در مورد ایت الله جوادی بود)
اما لینکش به نظر برخی دوستان قابل قبول نبود
نزدیک بود با قمه و اره برقی به جرم اتهام و نشر مطالب بدون منبع و ...، بنده را به چند قسمت نامساوی تقسیم کنند
برای یکی انچنان مطلب سنگین امد که حرفهای ... یعنی حسابی از خجالت استاد هم درامدند...

البته محتوای مطلب برایم قابل فهم است... و تناقضی میان عدالت فقهی و فوق فقهی نمیبینم...
و البته نباید برخی از این تعبیرات سو استفاده کنند و تعدد زوجات که مستحب مینماید را تخریب کنند...

حبیبه;915310 نوشت:
نکته بعد اینکه در شرح حال حضرت آیت الله سید علی قاضی طباطبایی خواندم که ایشان مسافرتهای طولانی داشتند حتی در یکی از آن سفرها
دو سال از وطن خویش دور بودند لذا مجبور به ازدواج شدند. به همین دلیل هر یک از همسران ایشان منسوب به شهر و دیاری بودند یکی قزوینی
دیگری اهل لاهیجان و یکی عرب.(این یک پاسخ سطحی)

سلام.
بنده کاری به تعدد زوجات و سخنان آقای جوادی ندارم اما متوجه این فرمایش شما نشدم!
یعنی شما می فرمایید اگر به عنوان مثال شخصی یک زن از تهران گرفت و یک زن از قم و یک زن هم مثلا از کاشان و یک زن هم از قزوین مشکل عدالت مد نظر آن حکیم رفع می شود؟! اما اگر مثلا چهار همسر از یک شهر گرفت آن حکیم اینجا نظرش بر عدم عدالت آن مرد است؟
البته مرحوم قاضی سه همسرشان در نجف ساکن بودند (البته از شهر های مختلف با آنها ازدواج کرده بودند و به این شکل هم که نقل کردید نبوده که مجبور به ازدواج شده باشند و زمانی که از به مسافرت رفته بودند با همسرشان به آن مسافرت ها رفته بودند) بعد هم که به نجف می آیند یک خانم هم از کوفه گرفته بودند که ایشان عرب بودند.
یعنی سه زن در نجف و یک زن هم در کوفه

حبیبه;915310 نوشت:
ضمن اینکه باز در شرح حال ایشان می خوانیم یکی از همسرانشان بد زبان بودند امّا ایشان هیچ عکس العملی نشان نمی دادند

تا حدی که از مرحوم قاضی می پرسند شما سختتان نیست اینقدر فحش می شنوید؟

آیت الله العظمی قاضی(ره)فرموده بودند:شنیدن این فحشها مرا به این مقام رساند.(این حکمت است)این همان عدالت مورد نظر حکیم است


طرف گفت: خسن و خسین هر سه دختران مغاویه بودند که در مدینه آنان را گرگ خورد.
به او گفتند: خسن و خسین نبود، حسن و حسین بود. هر سه نبود، هر دو بود. دختر نبود، پسر بود. مغاویه نبود معاویه بود. معاویه هم نبود علی(ع) بود. در مدینه گرگ آنها را پاره نکرد بلکه امام حسن را زنش زهر داد، امام حسین را هم شمر ملعون تو صحرای کربلا شهید کرد. آن کسی را هم که گرگ خورد حضرت یوسف بود آن هم در مدینه نبود در راه کنعان به مصر بود آن هم نخورد بلکه برادرهایش گفتند خورد که از اصل دروغ بود!!!

حالا این هم شده مثل پاسخ های شما
اولا داستان همسر قاضی نبود و مربوط به مرحوم حداد شاگرد قاضی بود
ثانیا زن حداد نبود و مادر زنش بود
ثالثا اصلا داستان به این شکل نبود البته مولوی داستان ابوالحسن خرقانی را که مشابه است نقل می کند اما
این داستان شما که متاسفانه یکسری از سایت ها هم از روی هم کپی کرده اند از اساس واقعیت ندارد چون هر پنج همسر آقای قاضی (یکی از همسران ایشان فوت می کند) با ایمان و متدین بودند و چنین مطلبی که نعوذ بالله فحاش باشند در موردشان صدق نمی کند.

باسمه الکریم

سلام علیکم

رحمت;915343 نوشت:
سلام.

البته مرحوم قاضی سه همسرشان در نجف ساکن بودند (البته از شهر های مختلف با آنها ازدواج کرده بودند و به این شکل هم که نقل کردید نبوده که مجبور به ازدواج شده باشند و زمانی که از به مسافرت رفته بودند با همسرشان به آن مسافرت ها رفته بودند) بعد هم که به نجف می آیند یک خانم هم از کوفه گرفته بودند که ایشان عرب بودند.
یعنی سه زن در نجف و یک زن هم در کوفه

مطلب مورد نقد حضرتعالی در کتاب زندگی نامه ی حضرت آیت الله قاضی(ره) و نقل قول از فرزند ایشان جناب سید محمد علی قاضی نیا است

(ص157)

از ایشان سؤال می شود که با این فقر و عسرتی که جناب قاضی داشتند تعدد زوجاتشان به چه دلیل است؟

خلاصه ی پاسخ ایشان:

"همسر اولشان تبریزی بودند و در سفر حج رحلت می کنند و بعد با مادر من ازدواج می کنند....

و بعد از آن، یک سفري برایشان پیش می آید که به مشهد می روند. سفرهاي قدیم مثل الان این

طور ساده و راحت نبوده و خیلی طولانی بود. در مشهد که یکی دو سال اقامت کردند، یک خانمی بوده که

می آمده کارهایشان را انجام می داده، لباسهایشان را می شسته و خدمتشان می کرده، بعد که می

خواهند به نجف برگردند، حالا از روي رأفت یا رحمت بوده به ایشان می گویند، من می خواهم به نجف

بروم تو هم می آیی؟

ایشان هم از خدا خواسته، می گوید: بله. و این همسر مشهدي شان را با خود به نجف می آورند.

بعد یکی از همشیره ها که در تبریز بودند، برایشان مشکلی پیش می آید، یا ناراحتی بوده یا دلیل دیگري

بوده که آقاي قاضی می روند تبریز و چند سال آن جا می مانند.

و آن جا هم به قول خودشان یک خانمی خدمتشان را می کرده، کارهایشان را انجام می داده، لباس می

شسته و از این کارها و بعد ایشان هم با آقاي قاضی به نجف آمدند."

رحمت;915343 نوشت:
یعنی شما می فرمایید اگر به عنوان مثال شخصی یک زن از تهران گرفت و یک زن از قم و یک زن هم مثلا از کاشان و یک زن هم از قزوین مشکل عدالت مد نظر آن حکیم رفع می شود؟! اما اگر مثلا چهار همسر از یک شهر گرفت آن حکیم اینجا نظرش بر عدم عدالت آن مرد است؟

خیر بیان مطلب مذکور اشاره به علت ظاهری ازدواجهای حضرت سید علی قاضی قدس سرّه الشریف است.

رحمت;915343 نوشت:
طرف گفت: خسن و خسین هر سه دختران مغاویه بودند که در مدینه آنان را گرگ خورد.
به او گفتند: خسن و خسین نبود، حسن و حسین بود. هر سه نبود، هر دو بود. دختر نبود، پسر بود. مغاویه نبود معاویه بود. معاویه هم نبود علی(ع) بود. در مدینه گرگ آنها را پاره نکرد بلکه امام حسن را زنش زهر داد، امام حسین را هم شمر ملعون تو صحرای کربلا شهید کرد. آن کسی را هم که گرگ خورد حضرت یوسف بود آن هم در مدینه نبود در راه کنعان به مصر بود آن هم نخورد بلکه برادرهایش گفتند خورد که از اصل دروغ بود!!!

حالا این هم شده مثل پاسخ های شما
اولا داستان همسر قاضی نبود و مربوط به مرحوم حداد شاگرد قاضی بود
ثانیا زن حداد نبود و مادر زنش بود
ثالثا اصلا داستان به این شکل نبود البته مولوی داستان ابوالحسن خرقانی را که مشابه است نقل می کند اما
این داستان شما که متاسفانه یکسری از سایت ها هم از روی هم کپی کرده اند از اساس واقعیت ندارد چون هر پنج همسر آقای قاضی (یکی از همسران ایشان فوت می کند) با ایمان و متدین بودند و چنین مطلبی که نعوذ بالله فحاش باشند در موردشان صدق نمی کند.

این ماجرا را حجت الاسلام حائری زاده نقل فرموده اند:

http://aghigh.ir/fa/mobile/20733

پ.ن

قرار نبود این بحث در این تاپیک ادامه یابد امّا پاسخ به پست جناب رحمت

را ضروری دیدم(عذرخواه)

حبیبه;915384 نوشت:
مطلب مورد نقد حضرتعالی در کتاب زندگی نامه ی حضرت آیت الله قاضی(ره) و نقل قول از فرزند ایشان جناب سید محمد علی قاضی نیا است

سلام
دقت نداشتید مطلب مورد نقد بنده سخنان شما بود نه سخنان قاضی نیا که با آنچه که نقل کردید متفاوت است هم در کلیات و هم در جزئیات!
عین عبارت ادعایی شما این بود که "دو سال از وطن خویش دور بودند لذا مجبور به ازدواج شدند"
که یا معنای جبر را نمی دانید و یا در صدد مبالغه برای مصادره به مطلوب بوده اید
اولا در عبارات تصریحی به تنهایی سفر کردن ندارد ثانیا دلالتی بر جبر و مجبور بودن ندارد کما اینکه حتی طبق ادعای منقول در زمان پایان مسافرت پیشنهاد ازدواج داده است یعنی بعد از یک یا دو سال و تمام شدن کار و قصد مسافرت به شهر دیگر مرحوم قاضی پیشنهاد ازدواج و همراهی می دهند نه در بدو ورود لذا مجبور بودن و به علت مسافرت طولانی برای همسر چندم انتخاب کردن را منتفی می کند چون اگر علت آن بود نباید در انتهای اقامت خودشان مثلا در مشهد آن هم در زمان رجوع به وطن اقدام به ازدواج کنند.

حبیبه;915384 نوشت:
خیر بیان مطلب مذکور اشاره به علت ظاهری ازدواجهای حضرت سید علی قاضی قدس سرّه الشریف است.

متوجه منظور شما نشدم! شما فرمودید در سفر های طولانی جناب قاضی مجبور به ازدواج شد حالا چه چیزی ایشان را مجبور کرد از دید شما نمی دانم اما اگر غریزه بوده است که حکیم عرضه داشته بودند که ازدواج ائمه برای مصلحت است و نه ارضای غریزه پس دوری سفر و زیادی راه و فشار غریزه جواز ازدواج دوم قاضی علی القاعده نباید باشد! (جواز فقهی نه جواز از منظر حکیم!)
در واقع متوجه نشده ام که جواب ظاهری شما به ازدواج ها چه بوده یعنی چه عاملی موجب شده ایشان چهار زن اختیار کند که جواب شما مورد تایید حکیم هم باشد.

حبیبه;915384 نوشت:
این ماجرا را حجت الاسلام حائری زاده نقل فرموده اند:

شریک جرم تراشیدن که مشکل را حل نمی کند.
این شخص از کجا نقل کرده؟ خودش دیده که نعوذ بالله همسر آقای قاضی فحش می داده؟
شما یک روایت هم می بینید تفحص می کنید که سندش چیست واسطه تا معصوم کیست چه کسی نقل کرده؟ یک وقت شاگرد بلاواسطه قاضی یا یکوقت فرزندان قاضی یک مطلب را نقل می کنند یک وقت شخصی مطلبی را نقل می کند که نه تنها در این گروه جای ندارد بلکه خلاف مطالب نقل شده آن دو گروه از مرحوم قاضی نیز میباشد.
اصلا روابط قاضی و همسرش اینطور نبوده طبق آنچیزی که پسرها و دخترهای آقای قاضی نقل می کنند روابط بسیار خوبی همسران با هم و با آقای قاضی داشتند و قضیه به این شکل که فحش می داده دروغ است البته همانطور که گفتیم مربوط به شاگرد قاضی است آنهم همسرش نیست و مادرزنش است اما به اشتباه شخصی به قاضی نسبت داده.


حبیبه;915384 نوشت:
قرار نبود این بحث در این تاپیک ادامه یابد امّا پاسخ به پست جناب رحمت

را ضروری دیدم(عذرخواه)


ورود بنده به بحث به جهت نسبت اشتباهی بوده که به خانواده مرحوم آقای قاضی داده شده که صحیح نمی باشد و بنده لازم می بینم در برابر نقل اشتباه موضع بگیرم.

باسمه الکریم

سلام علیکم

رحمت;915394 نوشت:
عین عبارت ادعایی شما این بود که "دو سال از وطن خویش دور بودند لذا مجبور به ازدواج شدند"
که یا معنای جبر را نمی دانید و یا در صدد مبالغه برای مصادره به مطلوب بوده اید
اولا در عبارات تصریحی به تنهایی سفر کردن ندارد ثانیا دلالتی بر جبر و مجبور بودن ندارد

تصریحی ندارد ولی بطور ضمنی بیان می شود که ایشان تنها بوده اند:

حبیبه;915384 نوشت:
در مشهد که یکی دو سال اقامت کردند، یک خانمی بوده که

می آمده کارهایشان را انجام می داده، لباسهایشان را می شسته و خدمتشان می کرده، بعد که می

خواهند به نجف برگردند، حالا از روي رأفت یا رحمت بوده به ایشان می گویند، من می خواهم به نجف

بروم تو هم می آیی؟

رحمت;915394 نوشت:
در واقع متوجه نشده ام که جواب ظاهری شما به ازدواج ها چه بوده یعنی چه عاملی موجب شده ایشان چهار زن اختیار کند که جواب شما مورد تایید حکیم هم باشد.

متأسفم که بحث به چنین جایی کشیده شده است،سخن حقیر با سرکار یاربّ اصلا بر سر اشخاص نبود و نمی تواند باشد

امّا اجمالا عرض کنم که تأمین غریزه نه در نظر حکیم و نه در دیدگاه فقیه خلاف عدالت نیست بلکه اقتضاء طبیعت است،بحث

بر سر تعدد زوجات بود که یکی از بزرگواران جناب قاضی(ره)را شاهد مثال آوردند.

موضوع اصلی این است که تعدد زوجات در نزد عارف الهی مانند مرحوم سید علی قاضی علیه الرحمة

قطعا مبتنی بر حکمت است.

رحمت;915394 نوشت:
شریک جرم تراشیدن که مشکل را حل نمی کند.

ارجاع نقل به منبع، شریک جرم تراشیدن نیست!

رحمت;915394 نوشت:
یک وقت شاگرد بلاواسطه قاضی یا یکوقت فرزندان قاضی یک مطلب را نقل می کنند یک وقت شخصی مطلبی را نقل می کند که نه تنها در این گروه جای ندارد بلکه خلاف مطالب نقل شده آن دو گروه از مرحوم قاضی نیز میباشد.

بله حق با جنابعالی است بنده نیز در سایر منابعی که می شناختم ندیدم.

رحمت;915394 نوشت:
ورود بنده به بحث به جهت نسبت اشتباهی بوده که به خانواده مرحوم آقای قاضی داده شده که صحیح نمی باشد و بنده لازم می بینم در برابر نقل اشتباه موضع بگیرم.

ان شاالله مأجور باشید، ادبیات تند حضرتعالی را به حساب امر به معروف و نهی از منکر گذاشتم و البته حق این است که در نقل

از منابع باید دقت بیشتری کرد تا خدای ناکرده مرتکب نسبت ناروا به اشخاص نشد،از این جهت از حضرتعالی متشکرم.

[="Tahoma"][="DarkGreen"]عید و سفر
يكي از #مراجع تقليد با اشاره به سفرهای نوروزی گفت: صدا و سيما سال آينده بايد برنامه خود را تغيير دهد و مردم را به ماندن در شهرها و خانه‌ها دعوت كند، مگر كساني كه مهاجر هستند.
به گزارش فارس، آیت‌الله جعفر #سبحانی در درس خارج اصول خود که در مسجد اعظم برگزار شد، با بیان اینکه نوروز عید ملی محسوب می‌شود اظهار کرد: این عید ملی است بنا بر این مردم در این عید به #صله رحم پرداخته و به مستمندان و نیازمندان رسیدگی می‌کنند.
وی خاطرنشان کرد: این عید برای رسیدگی به #مشکلات مردم تعیین شده ولی با توجه به تبلیغات، مردم به سفر ترغیب می‌شوند.
این مرجع تقلید با اشاره به سفرهای نوروزی گفت: خودروهایی که برای سفر اقدام می‌کنند بدانند راه‌ها #ظرفیت این میزان خودرو را ندارد و در پایان تعطیلات نیز بیان می‌شود این سفرها تعدادی کشته و زخمی داشته است.
وی خاطرنشان کرد: در منازل و شهر خود بمانید و به کارهای زندگی و #مشکلات دیگران رسیدگی کنید؛ کسانی که ضرورت دارند و مسافر و مهاجر هستند و #پدر و #مادرشان در شهری دیگر است مسئله دیگر #محسوب می‌شود.
آیت‌الله سبحانی عنوان کرد: مادامی که ضرورت نیست این همه #تبلیغ برای سفر چیست؟ من فکر می‌کنم صدا و سیما سال آینده باید برنامه خود را تغییر دهد و مردم را به ماندن در شهرها و خانه‌ها دعوت کند مگر کسانی که مهاجر هستند.
وی یادآور شد: در هر سالی در عید تعدادی عزادار یا گرفتار می‌شوند و این مطلب را سال گذشته گفتم و امسال نیز می‌گویم.
[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]باز پوشیدن لباسی نو
باز آجیل ونقل وشیرینی
باز هم رنگ های مصنوعی
باز هم فکرهای ماشینی

باز هم نو شدن، ولی این بار
نو شدن های کهنه تر از قبل
رنگ وعطردوباره پاشیدن
بر سرا پای کهنه تر از قبل

رنگ ها رفتنی ست، این هارا
بارها ما به چشم خود دیدیم
باز در یک بهار تکراری
معنی عید را نفهمیدیم

جنب و جوش وخرید هر ساله
بازی کودکانه ی عید است
دل سپردن به فکرهای جدید
سبزی جاودانه ی عید است
#یحیی_علوی_فرد[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]دقيقا كجايي؟!!
زن حيف نون سر قبر شوهرش ميگفت:
تو اين تورم کجايي، شب عيدي؟!
مهسا کفش نداره!!!
رضا بلوز نداره!!!
مهلا شلوار نداره !!!

روح حيف نون شب مياد به خوابش ميگه:
خانم جون تو رو جدت ديگه منو درك كن. من ااااا مُردم..نرفتم دبي يا كيش جنس بيارم که !![/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]استاد بي‌رحم
ب استاد گفتم: داییم فوت کرده بود امتحانو خراب کردم
گفت: تو سه ترمه داری همینو میگی
گفتم: 5تا دایی دارم اگه جون دوتای دیگه واست مهمه نمره رو بده
(اين لطيفه رو به جاي يك ترقه چهارشنبه #شوري ازم قبول كنين)
[/]

حبیبه;915401 نوشت:
تصریحی ندارد ولی بطور ضمنی بیان می شود که ایشان تنها بوده اند:

سلام
عبارتی که دلالت ضمنی بر تنهایی در سفر باشد در مطلب فوق نمی بینم،کجای عبارات چنین دلالتی دارد؟
در تحلیل و بررسی وقایع باید در ظرف زمان به موضوع پرداخت. معمول و مرسوم در آن زمان اینگونه بوده است که حتی با وجود همسر یکسری از امور توسط خدمتکار انجام می گرفته است به علت کثرت مشاغل و سختی های خاص آن دوره. بنا بر این عبارت دلالت ضمنی مدنظر شما را ندارد.

حبیبه;915401 نوشت:
متأسفم که بحث به چنین جایی کشیده شده است،سخن حقیر با سرکار یاربّ اصلا بر سر اشخاص نبود و نمی تواند باشد

امّا اجمالا عرض کنم که تأمین غریزه نه در نظر حکیم و نه در دیدگاه فقیه خلاف عدالت نیست بلکه اقتضاء طبیعت است


بحث در مورد سخنان آقای جوادی بود که تحلیل شما این بود که "آنکه در پی حکمت است در حلال خداوند هم از افراط اجتناب می کند چرا که افراط در این موضوع خاص تأمین غریزه است و حکیم متأله در بخش غرایز به حداقلها و ضروریات اکتفاء می نماید"
سپس شخصی سیره مرحوم قاضی را سوال کردند که شما دو قضیه نقل کردید که فعلا بنده در حال مناقشه در این دو روایت از زندگی ایشان هستم،شما مطرح کردید که دلیل ظاهری ازدواج مرحوم قاضی سفر و مسافرت های طولانی بوده است و مطالب دیگر که هم اکنون هم موجود است که سوالی هم بنده مطرح کردم راجع به تامین غریزه که چهار همسر گرفتن اگر به جهت غریزه بوده چگونه با سخنانی که شما به حکیم نسبت دادید بود سازگار است اما شما اینبار موضع را عوض کردید و مطرح کردید که تامین غریزه اقتضای طبیعت است و از نظر حکیم خلاف عدالت نیست!
نمی دانم شاید اصلا دقت به سخنان و اشکالات و مطالب مطروحه قبلی ندارید و سوال را بدون دقت کافی خوانده اید.

حبیبه;915401 نوشت:
بحث

بر سر تعدد زوجات بود که یکی از بزرگواران جناب قاضی(ره)را شاهد مثال آوردند.

موضوع اصلی این است که تعدد زوجات در نزد عارف الهی مانند مرحوم سید علی قاضی علیه الرحمة

قطعا مبتنی بر حکمت است.


خب این کلام شما یعنی غیر معصوم که آقای جوادی تاکید داشتند که "لا یقاس بآل محمد احد" هم می تواند مثل معصوم تعدد زوجاتش از روی حکمت باشد و از دید حکیم و هم از دید فقیه عادل!

حبیبه;915401 نوشت:
ارجاع نقل به منبع، شریک جرم تراشیدن نیست!

آنچه که ارجاع دادید ارجاع به منبع نبود بلکه خود ناقل بود که نیاز به منبع داشت لذا هم شما ناقل هستید و هم ایشان و اگر ناقلی به ناقل دیگر ارجاع دهد به شریک تراشیدن نزدیک تر است تا ارجاع به منبع!

باسمه الحکیم

رحمت;915411 نوشت:
عبارتی که دلالت ضمنی بر تنهایی در سفر باشد در مطلب فوق نمی بینم،کجای عبارات چنین دلالتی دارد؟
در تحلیل و بررسی وقایع باید در ظرف زمان به موضوع پرداخت. معمول و مرسوم در آن زمان اینگونه بوده است که حتی با وجود همسر یکسری از امور توسط خدمتکار انجام می گرفته است به علت کثرت مشاغل و سختی های خاص آن دوره. بنا بر این عبارت دلالت ضمنی مدنظر شما را ندارد.

عجیب است که حضرتعالی با جزئیات و کلیّات زندگی حضرت قاضی علیه الرحمة آشنائید ولی نمی دانید که فقر و تنگدستی

و عیالواری ایشان مشهور بوده و در تأمین مخارج ابتدایی زندگیشان نیز مانده بودند آنوقت می فرمائید خدمه داشتند!

لازمه ی داشتن خدمتکار بر آمدن از عهده ی مخارج خورد و خوراک وووو آنها نیز هست!(لطفا برای مطلب فوق منبع موثقی ارائه بفرمائید)

آیت الله سیّد عباس حسنی کاشانی که سالیانی از خدمت آقای قاضی استفاده نموده است می فرمود:

"وی به علت کثرت عیال و اولاد و تنگی معیشت به سختی زندگی می کرد...."(اسوه ی عارفان،صادق حسن زاده و محمود طیّار مراغی،ص172)

رحمت;915411 نوشت:
بحث در مورد سخنان آقای جوادی بود که تحلیل شما این بود که "آنکه در پی حکمت است در حلال خداوند هم از افراط اجتناب می کند چرا که افراط در این موضوع خاص تأمین غریزه است و حکیم متأله در بخش غرایز به حداقلها و ضروریات اکتفاء می نماید"
سپس شخصی سیره مرحوم قاضی را سوال کردند که شما دو قضیه نقل کردید که فعلا بنده در حال مناقشه در این دو روایت از زندگی ایشان هستم،شما مطرح کردید که دلیل ظاهری ازدواج مرحوم قاضی سفر و مسافرت های طولانی بوده است و مطالب دیگر که هم اکنون هم موجود است که سوالی هم بنده مطرح کردم راجع به تامین غریزه که چهار همسر گرفتن اگر به جهت غریزه بوده چگونه با سخنانی که شما به حکیم نسبت دادید بود سازگار است اما شما اینبار موضع را عوض کردید و مطرح کردید که تامین غریزه اقتضای طبیعت است و از نظر حکیم خلاف عدالت نیست!
نمی دانم شاید اصلا دقت به سخنان و اشکالات و مطالب مطروحه قبلی ندارید و سوال را بدون دقت کافی خوانده اید.

ظاهرا به عرایض بنده دقت نمی کنید،تأمین غریزه نه خلاف عدالت است و نه حکمت،بلکه افراط در توجه به غرائز خلاف عدالت حکیمانه است

گرچه موافق عدالت فقهی باشد.ضمن اینکه رفتار عارف حکیم را نمی توان با اشخاص دیگر ولو فقیه متشرع در یک وزان قرار داد و سنجید.

اهل توحید و اهل الله متأسی به سیره و سنت آل محمد صلی الله علیه و آله اند،بنابراین گرچه عدالت ذو مراتب است و اهل بیت عصمت و طهارت

علیهم السلام در قله ی آن قرار دارند و تمام عدالت و کمال آنند امّا شاگردان مکتب توحید نیز بنابه قابلیت و ظرفیت خویش سهمی از درجات و برکات

آن دارند.

رحمت;915411 نوشت:
خب این کلام شما یعنی غیر معصوم که آقای جوادی تاکید داشتند که "لا یقاس بآل محمد احد" هم می تواند مثل معصوم تعدد زوجاتش از روی حکمت باشد و از دید حکیم و هم از دید فقیه عادل!

توضیح داده شد.

رحمت;915411 نوشت:
آنچه که ارجاع دادید ارجاع به منبع نبود بلکه خود ناقل بود که نیاز به منبع داشت لذا هم شما ناقل هستید و هم ایشان و اگر ناقلی به ناقل دیگر ارجاع دهد به شریک تراشیدن نزدیک تر است تا ارجاع به منبع!

اشکال فوق را در پست قبل پذیرفتم دلیل تکرار آن را نمی دانم.

مقصودم از منبع،جایی بود که مطلب را از آن ـ به اعتماد اینکه عالمی نقل نموده ـ نقل قول کرده ام.

پ.ن

عرض سلام و ادب

استاد حامی گرامی از محضر حضرتعالی برای پستهای نامربوط عذرخواهم.

حبیبه;915415 نوشت:
عجیب است که حضرتعالی با جزئیات و کلیّات زندگی حضرت قاضی علیه الرحمة آشنائید ولی نمی دانید که فقر و تنگدستی

و عیالواری ایشان مشهور بوده و در تأمین مخارج ابتدایی زندگیشان نیز مانده بودند آنوقت می فرمائید خدمه داشتند!


سلام
عجیب تر آن است که مطلبی که خودتان ناقل آن بوده اید را از بنده سوال می پرسید! مگر خودتان نقل نکردید که خدمه ای برای انجام کار های ایشان می آمد و بعد از یک یا دو سال هنگام بازگشت به ایشان پیشنهاد ازدواج می دهند آنوقت الان به فکرتان رسیده که اصلا آقای قاضی فقیر بوده چگونه شخصی را برای انجام کارها استخدام می کرده است؟ خودتان مطلب را ذکر کرده اید بعدا بنده باید پاسخگوی این باشم که ایشان چگونه با فقر و تنگدستی کسی را برای کارهایشان استخدام کرده اند؟

در بررسی احوال و زندگی و ابعاد شخصیتی ایشان اگر زندگی ایشان را به دو بخش تقسیم کنیم بخش ابتدایی قبل از مهاجرت به نجف و قسمت دوم بعد از مهاجرت به نجف باشد. معلوم می گردد تنگدستی و فقر مادی ایشان مربوط به قسمت دوم یعنی پس از مهارجت به نجف است که دو دلیل هم داشت یک دلیل عام هم برای ایشان و هم برای شاگردان ایشان که با فقر دست و پنجه نرم می کردند و یک دلیل خاص
اما دلیل عام جو حاکم بر آنروز حوزه های نجف بود که حتی شهریه شاگردان آقای قاضی را هم قطع می کردند و معتقد بودند کسانی که دراین وادی مشغول هستند استفاده از این شهریه ها اشکال دارد و همچنین دیدگاه خاص فقهی که خود آقای قاضی در مورد وجوهات داشت که اگر بخواهم یک نمونه مثال بزنم وضعیت آقای طباطبایی صاحب المیزان بوده که در زمانی که ایران بودند اوضاع خوبی داشتند اما پس از سفر به نجف به علت آن جو حاکم که مثلا قاضی و شاگردانشان را صوفی می دانستند اوضاع مناسبی نبوده.

اما دلیل خاص فقر آقای قاضی در نجف آن بود که مرحوم آقای قوچانی که در وصیت نامه آقای قاضی ایشان را بعد از خود برای رجوع شاگردان انتخاب نموده بودند تعریف می کردند که آسید ابوالحسن اصفهانی و آقای قاضی آنقدر با هم رفیق بودند که آسید ابوالحسن شب های پنجشنبه هر هفته به منزلشان می آمد.
یکروز از روزها در بازار که با هم برخورد می کنند مرحوم آقای قاضی یک مطلبی را به آسید ابوالحسن می گویند که فلانی مرجعیت تام در آینده به شما می رسد. آقای قاضی می فرمودند: وضعیت و مشکلاتی که الان در زندگی من بوجود آمده همه بخاطر شوخی آن روز بود، می فرمودند من بعد از گفتن این قضیه به آسید ابوالحسن به شوخی به ایشان گفتم: آن زمانی که مرجعیت کلی به شما می رسد، ما را یادت نره ها! و الان این وضعیت که می بینید، چوب شوخی آن روز را می خورم! و این مسائل مربوط به دوره نجف می باشد.

حبیبه;915415 نوشت:
آیت الله سیّد عباس حسنی کاشانی که سالیانی از خدمت آقای قاضی استفاده نموده است می فرمود:

"وی به علت کثرت عیال و اولاد و تنگی معیشت به سختی زندگی می کرد...."(اسوه ی عارفان،صادق حسن زاده و محمود طیّار مراغی،ص172)


علت فقر ایشان کثرت عیال و اولاد نبوده بلکه همان بود که عرض شد شاگردان ایشان که عیال و اولاد کمی هم داشتند به همین منوال زندگی می گذراندند که البته همین کثرت و عیال و اولاد هم اشاره به زندگی نجف ایشان دارد و دلالتی بر زندگی قبل از نجف ندارد.

حبیبه;915415 نوشت:
ظاهرا به عرایض بنده دقت نمی کنید،تأمین غریزه نه خلاف عدالت است و نه حکمت،بلکه افراط در توجه به غرائز خلاف عدالت حکیمانه است

اینجا سوالی که باز وجود دارد آن است که معیار افراط در توجه به غرائز چه می باشد؟ (می خواهیم ارتباط این سخن با کلام آقای جوادی را بیابیم). تعداد همسر؟ مثلا دو همسر افراط است و یک همسر اعتدال؟
ممکن است کسی اصلا ازدواج نکرده باشد اما در توجه به غرائز دچار افراط شده باشد که هم از دید فقیه حرام باشد و هم از دید حکیم،ممکن است شخصی مثل مرحوم قاضی یا ائمه معصوم چهار همسر داشته باشند و دچار افراط نشده باشد در توجه به غرائز
ممکن است هم شخصی یک همسر داشته باشد و از کسی که دو زن هم دارد بیشتر به قول آقایان افراط کند!!

خب این افراط و تفریط در غرایز چه ارتباطی با تعدد زوجات پیدا می کند از منظر حکیم که سخن آقای جوادی را به افراط و تفریط در غریزه نسبت می دهید؟ یعنی افراط در غریزه ارتباطی با تعداد همسر دارد یا با موضوعی دیگر دارد؟

حبیبه;915415 نوشت:
ضمن اینکه رفتار عارف حکیم را نمی توان با اشخاص دیگر ولو فقیه متشرع در یک وزان قرار داد و سنجید.

اهل توحید و اهل الله متأسی به سیره و سنت آل محمد صلی الله علیه و آله اند،بنابراین گرچه عدالت ذو مراتب است و اهل بیت عصمت و طهارت

علیهم السلام در قله ی آن قرار دارند و تمام عدالت و کمال آنند امّا شاگردان مکتب توحید نیز بنابه قابلیت و ظرفیت خویش سهمی از درجات و برکات


پس در واقع از دید حکیم معصوم قله عدالت است اما آقای قاضی در حد مرتبه خودش عادل است و شاگردان مکتب اهل بیت و انسان های معمولی متاسی به اهل بیت هم هرکدام به اندازه و ظرفیت خویش از عدالت سهمی دارند پس از دید حکیم هر مسلمان به اندازه ظرفیت و حرکت خودش بر طبق بیان شما از عدالت برخوردار است!
اما اگر بخواهیم ازدید دیگری یا به قول عوام نیمه خالی لیوان را ببینیم باید بگوییم "لایقاس بآل محمد احد" و عدالت اهل بیت در مرتبه تام و کمال است و ما دون ایشان هر چند مرتبه هایی از عدالت را دارند اما به آن مرتبه نمی رسند و از دید حکیمی که آن نصفه خالی را می بیند نسبت به اهل بیت از ضعف هایی در عدالت برخوردارند.
این یک بیان واضح است که به جز اهل بیت عصمت و طهارت ما انسان کامل به معانی واقعی نداریم و در عدالت و حکمت و جمیع شئون انسانی همه انسان ها از دید حکیم در مرتبه پایینتری نسبت به اهل بیت قرار دارند و در قیاس با آنها ناعادل و بی حکمت و ... هستند (یا از عدالت و حکمت کمتری نسبت به انسان کامل برخوردارند)،خب این چه ارتباطی با سخنان آقای جوادی در ارتباط با تعدد زوجات دارد؟
اصلا عدالتی که حکیم مطرح می کند چه ارتباطی به تعدد زوجات دارد؟ در معنای عدالت گفته اند وضع الأمور فی مواضعها الصحيحة و یا إعطاء كل ذي حق حقه
خب عدالت راجع به یک همسر هم مطرح است یعنی لزومی ندارد دو همسر باشد تا عدالت معنا پیدا کند کسی که یک همسر هم دارد باید نسبت به همان یک همسر عدالت به آن معنا را داشته باشد،خب در اینصورت آیا می شود گفت کسی هم که یک همسر می گیرد باز از دید حکیم نسبت به آن یک همسر عادل نیست؟ اگر می توان گفت چه چیزی از این کلام نتیجه می شود؟
اگر هم منظور از عدالت همان افراط در غریزه است که ارتباط آن با تعدد زوجات هم معلوم نشد که ابهاماتی در جای خودش مطرح شد!

حامی;915407 نوشت:
[="Tahoma"][="DarkGreen"]عید و سفر
يكي از #مراجع تقليد با اشاره به سفرهای نوروزی گفت: صدا و سيما سال آينده بايد برنامه خود را تغيير دهد و مردم را به ماندن در شهرها و خانه‌ها دعوت كند، مگر كساني كه مهاجر هستند.
به گزارش فارس، آیت‌الله جعفر #سبحانی در درس خارج اصول خود که در مسجد اعظم برگزار شد، با بیان اینکه نوروز عید ملی محسوب می‌شود اظهار کرد: این عید ملی است بنا بر این مردم در این عید به #صله رحم پرداخته و به مستمندان و نیازمندان رسیدگی می‌کنند.
وی خاطرنشان کرد: این عید برای رسیدگی به #مشکلات مردم تعیین شده ولی با توجه به تبلیغات، مردم به سفر ترغیب می‌شوند.
این مرجع تقلید با اشاره به سفرهای نوروزی گفت: خودروهایی که برای سفر اقدام می‌کنند بدانند راه‌ها #ظرفیت این میزان خودرو را ندارد و در پایان تعطیلات نیز بیان می‌شود این سفرها تعدادی کشته و زخمی داشته است.
وی خاطرنشان کرد: در منازل و شهر خود بمانید و به کارهای زندگی و #مشکلات دیگران رسیدگی کنید؛ کسانی که ضرورت دارند و مسافر و مهاجر هستند و #پدر و #مادرشان در شهری دیگر است مسئله دیگر #محسوب می‌شود.
آیت‌الله سبحانی عنوان کرد: مادامی که ضرورت نیست این همه #تبلیغ برای سفر چیست؟ من فکر می‌کنم صدا و سیما سال آینده باید برنامه خود را تغییر دهد و مردم را به ماندن در شهرها و خانه‌ها دعوت کند مگر کسانی که مهاجر هستند.
وی یادآور شد: در هر سالی در عید تعدادی عزادار یا گرفتار می‌شوند و این مطلب را سال گذشته گفتم و امسال نیز می‌گویم.
[/]

این چه توصیه ایه!!!!
خب عیده و مسافرتش ...
مردم انقدرررر فشار کاری و زندگی و .... روشون هست که نیاز دارن به تجدید روحیه !!!!
بعد از چندمااه خستگی و روزمرگی و بالاخره پیدا کردن یه فرصت ....
خب دوست دارن بزنن بیرون تا تعطیلات رو حس کنن لااقل!
شاید توی ایام تابستون مسافرت نرفتن چندان به چشم نیاد چون طولانی تره !
ولی عید چون یه استراحته بین دوبازه زمانی کار وتلاش برای همه اقشاراز دانش اموز گرفته تا کارمند و ...
بیشتر به روحیه و گرفتن انرژی نیازه
بعدشم همش رو که مسافرت نیستن به صله رحم هم میرسن !!!!!
روحانیا خودشون اعصابشون آرومه، دلشون خوش نسخه واسه همه می پیچن!!

باسمه العلیم

رحمت;915424 نوشت:
عجیب تر آن است که مطلبی که خودتان ناقل آن بوده اید را از بنده سوال می پرسید! مگر خودتان نقل نکردید که خدمه ای برای انجام کار های ایشان می آمد و بعد از یک یا دو سال هنگام بازگشت به ایشان پیشنهاد ازدواج می دهند آنوقت الان به فکرتان رسیده که اصلا آقای قاضی فقیر بوده چگونه شخصی را برای انجام کارها استخدام می کرده است؟ خودتان مطلب را ذکر کرده اید بعدا بنده باید پاسخگوی این باشم که ایشان چگونه با فقر و تنگدستی کسی را برای کارهایشان استخدام کرده اند؟

زحمت کشیده مطالب حقیر را طوری که می خواهید بازتاب ندهید.

بانوانی که در خدمت ایشان بودند همسرشان بودند نه خدمه شان،هنگام بازگشت پیشنهاد ازدواج می دهند را از کجا آوردید؟

سخن فرزند مرحوم قاضی این بود که هنگام بازگشت پرسیدند همراه من به نجف می آیی؟صحبت زندگی در مشهد یا نجف بوده

نه پیشنهاد ازدواج!

ادامه ی این بخش از بحث بی فایده است و جز ورود به مجادله ثمر دیگری ندارد.

رحمت;915424 نوشت:
در بررسی احوال و زندگی و ابعاد شخصیتی ایشان اگر زندگی ایشان را به دو بخش تقسیم کنیم بخش ابتدایی قبل از مهاجرت به نجف و قسمت دوم بعد از مهاجرت به نجف باشد. معلوم می گردد تنگدستی و فقر مادی ایشان مربوط به قسمت دوم یعنی پس از مهارجت به نجف است که دو دلیل هم داشت یک دلیل عام هم برای ایشان و هم برای شاگردان ایشان که با فقر دست و پنجه نرم می کردند و یک دلیل خاص
اما دلیل عام جو حاکم بر آنروز حوزه های نجف بود که حتی شهریه شاگردان آقای قاضی را هم قطع می کردند و معتقد بودند کسانی که دراین وادی مشغول هستند استفاده از این شهریه ها اشکال دارد و همچنین دیدگاه خاص فقهی که خود آقای قاضی در مورد وجوهات داشت که اگر بخواهم یک نمونه مثال بزنم وضعیت آقای طباطبایی صاحب المیزان بوده که در زمانی که ایران بودند اوضاع خوبی داشتند اما پس از سفر به نجف به علت آن جو حاکم که مثلا قاضی و شاگردانشان را صوفی می دانستند اوضاع مناسبی نبوده.

اما دلیل خاص فقر آقای قاضی در نجف آن بود که مرحوم آقای قوچانی که در وصیت نامه آقای قاضی ایشان را بعد از خود برای رجوع شاگردان انتخاب نموده بودند تعریف می کردند که آسید ابوالحسن اصفهانی و آقای قاضی آنقدر با هم رفیق بودند که آسید ابوالحسن شب های پنجشنبه هر هفته به منزلشان می آمد.
یکروز از روزها در بازار که با هم برخورد می کنند مرحوم آقای قاضی یک مطلبی را به آسید ابوالحسن می گویند که فلانی مرجعیت تام در آینده به شما می رسد. آقای قاضی می فرمودند: وضعیت و مشکلاتی که الان در زندگی من بوجود آمده همه بخاطر شوخی آن روز بود، می فرمودند من بعد از گفتن این قضیه به آسید ابوالحسن به شوخی به ایشان گفتم: آن زمانی که مرجعیت کلی به شما می رسد، ما را یادت نره ها! و الان این وضعیت که می بینید، چوب شوخی آن روز را می خورم! و این مسائل مربوط به دوره نجف می باشد.

رحمت;915424 نوشت:
علت فقر ایشان کثرت عیال و اولاد نبوده بلکه همان بود که عرض شد شاگردان ایشان که عیال و اولاد کمی هم داشتند به همین منوال زندگی می گذراندند که البته همین کثرت و عیال و اولاد هم اشاره به زندگی نجف ایشان دارد و دلالتی بر زندگی قبل از نجف ندارد.

علت فقر هر چه که باشد فقر است و مضیقه و تنگنا و بالتبع ایشان در تأمین ابتدایی ترین امکانات زندگی خویش و همسرانشان هم مشکل

داشتند.

رحمت;915424 نوشت:
اینجا سوالی که باز وجود دارد آن است که معیار افراط در توجه به غرائز چه می باشد؟ (می خواهیم ارتباط این سخن با کلام آقای جوادی را بیابیم). تعداد همسر؟ مثلا دو همسر افراط است و یک همسر اعتدال؟
ممکن است کسی اصلا ازدواج نکرده باشد اما در توجه به غرائز دچار افراط شده باشد که هم از دید فقیه حرام باشد و هم از دید حکیم،ممکن است شخصی مثل مرحوم قاضی یا ائمه معصوم چهار همسر داشته باشند و دچار افراط نشده باشد در توجه به غرائز
ممکن است هم شخصی یک همسر داشته باشد و از کسی که دو زن هم دارد بیشتر به قول آقایان افراط کند!!

خب این افراط و تفریط در غرایز چه ارتباطی با تعدد زوجات پیدا می کند از منظر حکیم که سخن آقای جوادی را به افراط و تفریط در غریزه نسبت می دهید؟ یعنی افراط در غریزه ارتباطی با تعداد همسر دارد یا با موضوعی دیگر دارد؟


رحمت;915424 نوشت:
پس در واقع از دید حکیم معصوم قله عدالت است اما آقای قاضی در حد مرتبه خودش عادل است و شاگردان مکتب اهل بیت و انسان های معمولی متاسی به اهل بیت هم هرکدام به اندازه و ظرفیت خویش از عدالت سهمی دارند پس از دید حکیم هر مسلمان به اندازه ظرفیت و حرکت خودش بر طبق بیان شما از عدالت برخوردار است!
اما اگر بخواهیم ازدید دیگری یا به قول عوام نیمه خالی لیوان را ببینیم باید بگوییم "لایقاس بآل محمد احد" و عدالت اهل بیت در مرتبه تام و کمال است و ما دون ایشان هر چند مرتبه هایی از عدالت را دارند اما به آن مرتبه نمی رسند و از دید حکیمی که آن نصفه خالی را می بیند نسبت به اهل بیت از ضعف هایی در عدالت برخوردارند.
این یک بیان واضح است که به جز اهل بیت عصمت و طهارت ما انسان کامل به معانی واقعی نداریم و در عدالت و حکمت و جمیع شئون انسانی همه انسان ها از دید حکیم در مرتبه پایینتری نسبت به اهل بیت قرار دارند و در قیاس با آنها ناعادل و بی حکمت و ... هستند (یا از عدالت و حکمت کمتری نسبت به انسان کامل برخوردارند)،خب این چه ارتباطی با سخنان آقای جوادی در ارتباط با تعدد زوجات دارد؟
اصلا عدالتی که حکیم مطرح می کند چه ارتباطی به تعدد زوجات دارد؟ در معنای عدالت گفته اند وضع الأمور فی مواضعها الصحيحة و یا إعطاء كل ذي حق حقه
خب عدالت راجع به یک همسر هم مطرح است یعنی لزومی ندارد دو همسر باشد تا عدالت معنا پیدا کند کسی که یک همسر هم دارد باید نسبت به همان یک همسر عدالت به آن معنا را داشته باشد،خب در اینصورت آیا می شود گفت کسی هم که یک همسر می گیرد باز از دید حکیم نسبت به آن یک همسر عادل نیست؟ اگر می توان گفت چه چیزی از این کلام نتیجه می شود؟
اگر هم منظور از عدالت همان افراط در غریزه است که ارتباط آن با تعدد زوجات هم معلوم نشد که ابهاماتی در جای خودش مطرح شد!

بخش فوق را در تاپیکی که سرکار یا ربّ ایجاد کرده اند بحث خواهیم کرد(ان شاالله)

[="Tahoma"]

حامی;914353 نوشت:
اگر کسي دو يا سه زوجه اختيار کند

سلام
حامی جان اگر خواستید از این به بعد نظر حکیم را در باره تعدد زوجات جویا شوید و ذکر کنید سراغ حکمای عامل بروید:khandeh!:
یکی از حکما و عرفای عامل مرحوم آیت الله شاه آبادی اعلی الله مقامه الشریف می باشد که از مشایخ عارف کامل مرحوم امام خمینی رضوان الله تعالی علیه می باشد.(آیت الله شاه آبادی آن حکیم واصل چند همسر داشتند)
حضرت امام خمینی در کتاب چهل حدیث مطلبی نقل می کنند که لینک کتاب را در ادامه درج می کنم ایشان نقل می کنند که:

نقل قول:
اینکه در این حدیث شریف می فرماید که بعضی از بندگان مرا جز فقر اصلاح نکند، اگر از آنها فقر را بگیرند هلاک می شوند، و همین طور بعضی با غنا و بی نیازی اصلاح شوند و بدون آن هلاک شوند، از آن معلوم می شود که هر چه حق تعالی به مؤمنین مرحمت می فرماید، از غنا و فقر و صحت سقم و امنیت و وحشت و دیگر امور، برای اصلاح حال مؤمنین و تخلیص حالت قلوب آنهاست. و این حدیث شریف منافات ندارد با احادیث کثیره ای که وارد است در باب شدت ابتلای مؤمنین به أسقام و أوجاع و فقر و فاقه و سایر بلیات، زیرا که حق تعالی به رحمت واسعه و فضل عمیم خود مثل یک طبیب معالج و پرستار عطوف است که هر کس را بطوری از دنیا پرهیز می دهد گاهی به یکی ثروت می دهد و در عین حال به حسب شدت و ضعف و کمال و نقص ایمان او را مبتلا به بلاهای دیگر می کند، بلکه ثروت و غنا را برای او طوری محفوف به بلیات می کند که او را از دنیا و حب او منصرف می کند. مزاج این شخص طوری است که اگر او را فقیر کند، به واسطه آنکه سعادت را در مال و منال شاید می بیند و اهل دنیا را سعید می داند، متوجه به دنیا می شود و در تحصیل آن به هلاکت ابدی می افتد. ولی وقتی آن را در دسترس او گذاشت و برای شیفته نشدن آن محفوف کرد آن را به زحمات و صدمات خارجی و داخلی، از دنیا منصرف شود. یکی از مشایخ عظام ما، دام ظله، می فرمود که در تعدد زوجات، که انسان گمان می کند ورود در دنیا و توجه به آن است، وقتی که انسان به آن مبتلا شد، می یابد که این یکی از شاهکارهای بزرگی است که انسان را در عین ورود در دنیا از دنیا خارج می کند و از آن منصرف می نماید.

عجب سخن عرفانی نقل می کنند امام خمینی :Nishkhand:
تعدد زوجات یکی از "شاهکار های بزرگی" است که انسان را در عین ورود در دنیا از دنیا خارج می کند و از آن منصرف می نماید.
البته می فرمایند حکمایی که به آن مبتلا شده اند این معنا را درک می کنند:Nishkhand:
شاید منظور امام خمینی این باشد که انسان یک همسر که می گیرد چه اوضاعی دارد حال شما چند همسر بگیرید ببینید چگونه از دنیا شما را سیر می کنند:khandeh!: (شوخی به اقتضای تاپیک شوخ طبعی)
پس هر که دارد هوس انقطاع از دنیا بسم الله :Nishkhand:

بنا بر این دوست عزیز هر جا خواستید نظر حکما و فلاسفه را ذکر کنید اول نظر استاد امام خمینی را ذکر کنید در کتاب چهل حدیث و سراغ حکمای غیر عامل نروید چون هنوز تعدد زوجات را درک نکرده اند که فضای عرفانی آن را بتوانند توصیف کنند.:Cheshmak:

خدا رحمت کند چنین حکمایی را که اگر نبودند معلوم نبود به اسم عرفان و حکمت چه بلاهایی سرمان می آوردند:khaneh:

برای مطالعه کتاب چهل حدیث امام خمینی اینجا را کلیک کنید.

صعودي در سجود
امروز صبح خانمي از اقوام دور از باند سجاده هنگام سجده به سوي معبودش صعود كرد.

موضوع قفل شده است