[=nassim-bold] جهل بسيط: عبارت است از خالى بودن نفس از علم، و اتصاف آن به جهل، بدون اين كه هم چنين داند كه مىداند، يعنى بر او مشتبه نشده باشد، و اعتقاد دانستن را نداشته باشد.و در ابتداى امر، اين صفت ذموم نيست بلكه ممدوح است، زيرا كه آدمى تا به جهل خود بر نخورد و نداند كه نمىداند در صدد تحصيل علم بر نمىآيد. بلى باقى بودن بر اين مقام و ماندن بر جهل و ثبات برآن، از رذائل عظيمه است، كه دفع آن لازم و بقاى آن از جمله مهلكات است.و كسىكه متصف به اين صفتباشد بايد سعى در ازاله آن كند، و تامل كند در قبح جهل وحكم عقل به اين كه جاهل، فى الحقيقه انسان نيست، و اگر آن را انسان گويند به جهتمشابهت صورت است كه با انسان دارد، زيرا كه: انسان در ساير چيزها كه بجز علم ودانش است، از جسميت و غضب و شهوت و بصر و سمع و صوت و غير اينها، با سايرحيوانات شريك است، و فضيلت انسان بر سايرين، به علم و معرفت است.پس، اگر آن رانيز نداشته باشد حيوانى خواهد بود مستقيم القامه.و از اين جهت است كه: اگر شخصىعامى در مجلس مباحثه علماء و محاورات ايشان بنشيند و از اقوال ايشان چيزى نفهمد،نسبتبه ايشان با چهار پايان فرقى ندارد.و چون اين را فهميد تامل كند كه چه هلاكتى از اين بالاتر، و چه صفتى از اين بدتر كه او را از حدود انسانيت خارج و در زمره بهايم داخل نمايد.و بعد از آن تتبع نمايد در آيات و اخبارى كه در مذمت جهل و نادانىرسيده.
و در بعضى از احاديث آن را موجب دخول نار فرمودهاند.از حضرت رسول - صلى الله عليه و آله - مروى است كه:
«شش طايفه به جهت شش چيز، پيش از محاسبه داخل آتش خواهند بود: يكى ازآنها صحرانشينان و سكنه قرا و مواضعى كه از اهل علم خالى استبه سبب جهل ونادانى كه دارند».[1] جهل مركب
صفت اول: در بيان جهل مركب است و آن عبارت است از اين كه: كسى چيزى را نداند يا خلاف واقع را بداند و چنان داند كه حق را يافته است، پس او نمىداند، ونمىداند كه نمىداند، و آن بدترين رذايل است و دفع آن در نهايت صعوبت است.
همچنان كه از حال بعضى طلبه مشاهده مىشود و اطباء ارواح اعتراف به عجز از معالجهاش كردهاند، چنانچه اطباء ابدان اقرار كردهاند به عجز از معالجه بعضى مرضهاى مزمنه.
و از اين جهت حضرت عيسى - على نبينا و آله و عليه السلام - فرمودند كه:
«من ازمعالجه «اكمه» و «ابرص» ،[2] عاجز نيستم ولى از معالجه احمق عاجزم» .[3]
و سبب آن اين است كه مادامى كه آدمى نداند كه جاهل است، به نقصان خود برنمىخورد و در صدد تحصيل علم بر نمىآيد، پس در ضلالت و گمراهى باقىمىماند.و علامت اين صفت مهلكه و كيفيتشناختن آن، آن است كه آدمى، طايفهاى (برخى) از مطالب و استدلالات خود را بر جمعى از معروفين به استقامتسليقه ومنزهين از عصبيت و تقليد عرض نموده اگر ايشان او را تصويب نمودند از جهل مركببرىء و اگر تخطئه نمودند و او خود «مذعن»[4] نباشد به اين مرض مبتلا خواهد بود و بهيك مطلب و يك استدلال اكتفا در شناختن اين مرض نمىتوان كرد.و باعث جهل مركبو سبب آن، يا اعوجاج سليقه و كجى ذهن است، و بهترين معالجات در اين صورت آناست كه صاحب آن را بدارند بر خواندن علوم رياضيه، از هندسه و حساب، زيرا كه آنهاموجب استقامت ذهن مىشود.و يا خطائى است كه در استدلال نموده، در اين وقتبايد او را بر اين داشت كه استدلالات خود را موازنه نمايد با استدلالات اهل تحقيق ازعلماى معروفين به استقامت ذهن، و ادله خود را عرض كند بر قواعد منطقيه با استقصاى تمام، تا به خطاى خود برخورد و يا سبب آن مانعى است از فهميدن حق در نفس او مثل تقليد يا عصبيت يا محض حسن ظن به شخصى يا نحو آن و علاج آن اين است كهسعى و اجتهاد كند در ازاله موانع ، تا به نتيجه مطلوب و رفع جهل برسد.
[/HR][1] . بحار الانوار، ج 76، ص 156، ذيل ح 1. [2] . اكمه به معنى: كور مادرزاد، و ابرص به معنى: پيسى است. [3] . بحار الانوار، ج 14، ص 323، ح 36. [4] . معترف، اقرار كننده. [/HR]ملا احمد نراقي- معراج السعاده، ص54 و 68.
[=#800000][=113]امیرالمؤمنین على عليه السلام میفرمایند :
در شگفتم از کسی که در پی یافتن گمشده خویش می گردد، در حالی که خود را گم کرده و در پی یافتن خویش نیست.
امام صادق (ع):
بدانيدكه خدا از انسان هايى كه دائما رنگ عوض مى كنند نفرت دارد. پس از حق و اهل آن جدا نشويد،چرا كه هر كس به باطل و اهل آن بپيوندد، نابود میشود و دنيا را هم از دست مى دهد.امالی مفید ص 137
[=IRMitra]امام صادق علیه السلام می فرمایند:
احْمِلْ نَفْسَكَ لِنَفْسِكَ فَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ لَمْ يَحْمِلْكَ غَيْرُكَ. [=IRMitra]نفست را به خاطر خودت به زحمت و مشقت بیانداز زیرا اگر چنین نکنی دیگری خودش را به برای تو به زحمت نمی افکند.
[=IRMitra]امام علی علیه السلام می فرمایند:
عَلَيْكُمْ بِمَكَارِمِ الْأَخْلَاقِ فَإِنَّهَا رِفْعَةٌ وَ إِيَّاكُمْ وَ الْأَخْلَاقَ الدَّنِيَّةَ فَإِنَّهَا تَضَعُ الشَّرِيفَ وَ تَهْدِمُ الْمَجْدَ. [=IRMitra]به مكارم اخلاق پايبند باشيد كه آن مايه سربلندى است و از اخلاق پَست دورى كنيد كه آن انسانهاى شريف را پَست و بزرگوارى را از بين مى برد.
[=#a52a2a][=113]امام حسن عسكرى عليه السلام :
از مصيبت هايى كه كمر انسان را مى شكند: همسايه اى است كه اگر خوبى ببيند مى پوشاند و اگر بدى ببيند آن را آشكار مى نمايد.
[=#ff0000][=114]امام سجّاد عليه السلام:
[=#0000ff][=114]رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند :
[=#008080][=114]
[=#0000cd][=114]پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله:
هرکس غذا بخورد و دیگری به او نگاه کند،و به او ندهد، به دردی بی درمان مبتلا می شود.
[=#006400][=114]
امام جعفرصادق(عليهالسلام):
ثَلاثٌ مَنْ لَمْ تَكُنْ فيهِ فَلَيْسَ مِنّى وَ لا مِنَ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ.
قيلَ: يا رَسولَ اللّهِ، وَ ما هُنَّ؟
قالَ: حِلْمٌ يَرُدُّ بِهِ جَهْلَ الْجاهِلِ
وَ حُسْنُ خُلْقٍ يَعيشُ بِهِ فِى النّاسِ
وَ وَرَعٌ يَحْجُزُهُ عَنْ مَعاصِى اللّهِ عَزَّوَجَلَّ
سه چيز است كه هر كس نداشته باشد نه از من است و نه از خداى عزّوجلّ.
عرض شد: اى رسول خدا! آنها كدامند؟
فرمودند: بردبارى كه به وسيله آن جهالت نادان را دفع كند،
اخلاق خوش كه با آن در ميان مردم زندگى كند
و پارسايى كه او را از نافرمانى خدا باز دارد.
علامه محمد تقی مجلسی، بحارالانوار (ط-بیروت)، ج66،ص386وج68،ص418
[=113][=#006400]
المستغفر من ذنب و یفعله کالمستهزی بربّه
کسی که از گناهی استغفار می کند و باز آن را انجام می دهد، مانند کسی است که پروردگارش را ریشخند کند.
ثقه الاسلام کلینی، کافی، ج 2، ص 504
[=114][=#008000]امام رضا(علیه السلام):
[=113][=#0000cd]✍حضرت رسول اکرم (ص) فرمودهاند:
[=#006400][=113]
#حضرت_محمد(ص):
يكى از بدترين بندگان خدا كسى است كه، به سبب بد زبانى و دشنام گوييش، همنشينى با او ناخوشايند باشد.
الكافی: 2/325/8
[=#008000][=113]پیامبر اکرم (ص):
هر کس خوش داشته باشد که مردم وقتی دیدند می آید، در برابرش بلند شوند، خانه ای در دوزخ جایگاه او باشد.
[=#b22222][=114]امیرالمؤمنین علی علیه السلام:
افراد عیب دار دوست دارند تا عیوب دیگران را پخش کنند تا بهانه ای برای معایب خودش فراهم کند.
[=114][=#2f4f4f]
جهل
[=nassim-bold]
جهل بسيط: عبارت است از خالى بودن نفس از علم، و اتصاف آن به جهل، بدون اين كه هم چنين داند كه مىداند، يعنى بر او مشتبه نشده باشد، و اعتقاد دانستن را نداشته باشد.و در ابتداى امر، اين صفت ذموم نيست بلكه ممدوح است، زيرا كه آدمى تا به جهل خود بر نخورد و نداند كه نمىداند در صدد تحصيل علم بر نمىآيد. بلى باقى بودن بر اين مقام و ماندن بر جهل و ثبات برآن، از رذائل عظيمه است، كه دفع آن لازم و بقاى آن از جمله مهلكات است.و كسىكه متصف به اين صفتباشد بايد سعى در ازاله آن كند، و تامل كند در قبح جهل وحكم عقل به اين كه جاهل، فى الحقيقه انسان نيست، و اگر آن را انسان گويند به جهتمشابهت صورت است كه با انسان دارد، زيرا كه: انسان در ساير چيزها كه بجز علم ودانش است، از جسميت و غضب و شهوت و بصر و سمع و صوت و غير اينها، با سايرحيوانات شريك است، و فضيلت انسان بر سايرين، به علم و معرفت است.پس، اگر آن رانيز نداشته باشد حيوانى خواهد بود مستقيم القامه.و از اين جهت است كه: اگر شخصىعامى در مجلس مباحثه علماء و محاورات ايشان بنشيند و از اقوال ايشان چيزى نفهمد،نسبتبه ايشان با چهار پايان فرقى ندارد.و چون اين را فهميد تامل كند كه چه هلاكتى از اين بالاتر، و چه صفتى از اين بدتر كه او را از حدود انسانيت خارج و در زمره بهايم داخل نمايد.و بعد از آن تتبع نمايد در آيات و اخبارى كه در مذمت جهل و نادانىرسيده.
و در بعضى از احاديث آن را موجب دخول نار فرمودهاند.از حضرت رسول - صلى الله عليه و آله - مروى است كه:
«شش طايفه به جهت شش چيز، پيش از محاسبه داخل آتش خواهند بود: يكى ازآنها صحرانشينان و سكنه قرا و مواضعى كه از اهل علم خالى استبه سبب جهل ونادانى كه دارند».[1]
جهل مركب
صفت اول: در بيان جهل مركب است و آن عبارت است از اين كه: كسى چيزى را نداند يا خلاف واقع را بداند و چنان داند كه حق را يافته است، پس او نمىداند، ونمىداند كه نمىداند، و آن بدترين رذايل است و دفع آن در نهايت صعوبت است.
همچنان كه از حال بعضى طلبه مشاهده مىشود و اطباء ارواح اعتراف به عجز از معالجهاش كردهاند، چنانچه اطباء ابدان اقرار كردهاند به عجز از معالجه بعضى مرضهاى مزمنه.
و از اين جهت حضرت عيسى - على نبينا و آله و عليه السلام - فرمودند كه:
«من ازمعالجه «اكمه» و «ابرص» ،[2] عاجز نيستم ولى از معالجه احمق عاجزم» .[3]
و سبب آن اين است كه مادامى كه آدمى نداند كه جاهل است، به نقصان خود برنمىخورد و در صدد تحصيل علم بر نمىآيد، پس در ضلالت و گمراهى باقىمىماند.و علامت اين صفت مهلكه و كيفيتشناختن آن، آن است كه آدمى، طايفهاى (برخى) از مطالب و استدلالات خود را بر جمعى از معروفين به استقامتسليقه ومنزهين از عصبيت و تقليد عرض نموده اگر ايشان او را تصويب نمودند از جهل مركببرىء و اگر تخطئه نمودند و او خود «مذعن»[4] نباشد به اين مرض مبتلا خواهد بود و بهيك مطلب و يك استدلال اكتفا در شناختن اين مرض نمىتوان كرد.و باعث جهل مركبو سبب آن، يا اعوجاج سليقه و كجى ذهن است، و بهترين معالجات در اين صورت آناست كه صاحب آن را بدارند بر خواندن علوم رياضيه، از هندسه و حساب، زيرا كه آنهاموجب استقامت ذهن مىشود.و يا خطائى است كه در استدلال نموده، در اين وقتبايد او را بر اين داشت كه استدلالات خود را موازنه نمايد با استدلالات اهل تحقيق ازعلماى معروفين به استقامت ذهن، و ادله خود را عرض كند بر قواعد منطقيه با استقصاى تمام، تا به خطاى خود برخورد و يا سبب آن مانعى است از فهميدن حق در نفس او مثل تقليد يا عصبيت يا محض حسن ظن به شخصى يا نحو آن و علاج آن اين است كهسعى و اجتهاد كند در ازاله موانع ، تا به نتيجه مطلوب و رفع جهل برسد.
[/HR][1] . بحار الانوار، ج 76، ص 156، ذيل ح 1.
[2] . اكمه به معنى: كور مادرزاد، و ابرص به معنى: پيسى است.
[3] . بحار الانوار، ج 14، ص 323، ح 36.
[4] . معترف، اقرار كننده.
[/HR]ملا احمد نراقي- معراج السعاده، ص54 و 68.
امیرالمؤمنین علی علیه السلام:
شتابگر فاش كننده[ ى اسرار] نباشيد.
الكافي : 2 / 225
لا تَكونوا عُجُلاً مَذاييعَ.
[=113][=#006400]
[=#2f4f4f][=114]امیر المومنین ع:
کورترین مردم ،کسی است که از دیدن برتری ما،کور باشد و بدون آن که گناهـــی در حق او کرده باشیـــم،با ما دشمنی ورزد.
#امام علی (ع):
عبادت با وجود حرامخواری همچون ساختن خانه ای است بر روی شن .
بحار ج ۱۶ . ص ۱۰۰
[=#006400][=113]
[=#008000][=114]﷽
امام #علی (ع) :
شنیدن گوش با غفلت دل، سودی نمی بخشد.
[=#800000][=113]امیرالمؤمنین على عليه السلام میفرمایند :
در شگفتم از کسی که در پی یافتن گمشده خویش می گردد، در حالی که خود را گم کرده و در پی یافتن خویش نیست.
امام صادق (ع):
بدانيدكه خدا از انسان هايى كه دائما رنگ عوض مى كنند نفرت دارد. پس از حق و اهل آن جدا نشويد،چرا كه هر كس به باطل و اهل آن بپيوندد، نابود میشود و دنيا را هم از دست مى دهد.امالی مفید ص 137
[=#ff8c00][=113]امیرالمؤمنین على عليه السلام :
ناديده گرفتن احسان [ديگران]، منت گذارى زشت آنان را سبب مى شود.
جُحودُ الإحْسانِ يَحدو على قُبحِ الامْتِنانِ
امام صادق علیه السلام :
لَا خَيْرَ فِيمَنْ لَا يُحِبُّ جَمْعَ الْمَالِ مِنْ حَلَالٍ فَيَكُفَّ بِهِ وَجْهَهُ وَ يَقْضِيَ بِهِ دَيْنَه
خيرى در آن كس نيست كه دوست ندارد از راه حلال مالى بدست آورد كه آبرويش را حفظ و قرضش را با آن ادا نمايد.
من لا يحضره الفقيه ج3، ص 166 ، ح3615
[=#2f4f4f][=113]▪️امام حسن(ع):
پستی این است که شکر نعمت نکنی.
امیرالمومنین علی علیه السلام فرمودند
«مَن وَضعَ نَفسَهُ مَواضِعَ التُّهمَةِ فَلا يَلوُمَنَّ مَن اَساءَ بهِ الظَّنَّ
هر كه خود را در جايگاه تهمت قرار دهد، نبايد ديگري را به خاطر بدگماني به وي سرزنش كند.»
نهج البلاغه، حكمت ۱۵۱
[=IRMitra]امام صادق علیه السلام می فرمایند:
احْمِلْ نَفْسَكَ لِنَفْسِكَ فَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ لَمْ يَحْمِلْكَ غَيْرُكَ.
[=IRMitra]نفست را به خاطر خودت به زحمت و مشقت بیانداز زیرا اگر چنین نکنی دیگری خودش را به برای تو به زحمت نمی افکند.
[=IRMitra]امام علی علیه السلام می فرمایند:
عَلَيْكُمْ بِمَكَارِمِ الْأَخْلَاقِ فَإِنَّهَا رِفْعَةٌ وَ إِيَّاكُمْ وَ الْأَخْلَاقَ الدَّنِيَّةَ فَإِنَّهَا تَضَعُ الشَّرِيفَ وَ تَهْدِمُ الْمَجْدَ.
[=IRMitra]به مكارم اخلاق پايبند باشيد كه آن مايه سربلندى است و از اخلاق پَست دورى كنيد كه آن انسانهاى شريف را پَست و بزرگوارى را از بين مى برد.
[=114][=#800000]قالَ الإمامُ الْحَسَنُ الْمُجتبي عَلَيْهِ السَّلام:
مَنِ اسْتَخَفَّ بِإخوانِهِ فَسَدَتْ مُرُوَّتُهُ.
كسي كه دوستان و برادرانش را سبك شمارد ، مروّت و
جوانمرديش فاسد گشته است.
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
نشانه سِفله
« سُئِلَ الرِّضا(علیه السلام) عَنِ السِّفْلَةِ فَقالَ(علیه السلام):مَنْ كانَ لَهُ شَىْءٌ یُلْهیهِ عَنِ اللّهِ ».
از امام رضا(علیه السلام) سؤال شد: سفله كیست؟فرمود: آن كه چیزى دارد كه از [یاد] خدا بازش دارد.
انحرافات اقتصادی: اسراف
امام صادق علیه السلام :
لِلمُسرِفِ ثَلاثُ عَلاماتٍ: يَشتَرى ما لَيسَ لَهُ وَ يَلبِسُ ما لَيسَ لَهُ و َيَاكُلُ ما لَيسَ لَهُ؛
اسراف كننده سه نشانه دارد: آنچه در شأنش نيست خريدارى مى كند، آنچه در شأنش نيست مى پوشد و آنچه در شأنش نيست مى خورد.
خصال ص 121 ، ح 113 -تفسير نورالثقلين ج1، ص772، ح 313 {شبیه این حدیث در من لا یحضره الفقیه ج 3 ، ص 167 ، ح 3624 }
[=#8b4513][=113]
امام صادق عليه السّلام فرمودند:
بر حذر باشيد از اينكه به يکديگر حسادت بورزيد كه همانا ريشه كفر، حسادت است.
«الكافي، ج 8، ص 8»
[=#a52a2a][=113]
حضرت پیامبر اکرم صلّی الله و آله فرمود:
[=#800000][=113]
"قَدْ قَالَ الْقَائِلُ بَعْضُ الذُّنُوبِ أَهْوَنُ مِنْ بَعْضٍ وَ الذُّنُوبُ کُلُّهَا عَظِیمٌ عِنْدَ اللَّهِ
لِأَنَّهَا مَعَاصٍ وَ إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ مِنَ الْعِبَادِ الْعِصْیَانَ وَ قَدْ نَهَانَا اللَّهُ عَنْ ذَلِکَ
لِأَنَّهَا مِنْ عَمَلِ الشَّیْطَانِ وَ قَالَ "لا تَعْبُدُوا الشَّیْطانَ" (سوره مبارکه یس، 60)،
"إِنَّ الشَّیْطانَ لَکُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا إِنَّما یَدْعُوا حِزْبَهُ لِیَکُونُوا مِنْ أَصْحابِ السَّعِیرِ" (سوره مبارکه فاطر، 6)
با آنکه گفته میشود که بعضی از گناهان از بعض دیگر کوچکترند، اما تمام گناهان در پیشگاه خداوند بزرگند؛
چراکه عصیان و سرپیچی نسبت به ساحت پروردگارند و خداوند بندگان معصیت کار را دوست نمیدارد و خداوند از آن نهی کرده است؛
زیرا گناه، کار شیطان است و خدای متعال فرمود شیطان را نپرستید.
شیطان دشمن شما است، او را دشمن گیرید، او فرمانبران خویش را فرا مىخواند تا همه از دوزخیان باشند.
شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج 28، ص 158
[=#800000][=113]
[=#a52a2a][=113]امام حسن عسكرى عليه السلام :
از مصيبت هايى كه كمر انسان را مى شكند: همسايه اى است كه اگر خوبى ببيند مى پوشاند و اگر بدى ببيند آن را آشكار مى نمايد.
[=#800000][=113]
[=#a52a2a][=113]
[=113][=#daa520]
[=#a52a2a][=113]
رسول اکرم(ص) :
هركه نعمت خداوندعزّوجلّ رافقط درخوراك يا نوشيدنى ياپوشاك ببيند،بى گمان عملش كوتاه وعذابش نزديك باشد.
ميزان الحكمه ج 12 ص288
[=#006400][=113]
امام على عليه السلام :
حُبُّ الدُّنيا يُفسِدُ العَقلَ وَ يُصِمُّ القَلبَ عَن سَماعِ الحِكمَةِ وَ يوجِبُ اَليمَ العِقابِ؛
دل بستگى به دنيا، عقل را فاسد مى كند، قلب را از شنيدن حكمت ناتوان مى سازد و باعث عذاب دردناك مى شود.
مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل ج 12 ، ص41
▫️امام على عليه السلام: ما أقبَحَ بِالإنسانِ باطِناً عَليلاً وظاهِراً جَميلاً
▪️چه زشت است كه آدمى، باطنى بيمار و ظاهرى زيبا داشته باشد!
✍غرر الحكم، ح9661
[=113][=#2f4f4f]☘امام علی علیه السلام:
کسانی که #آشکارا گناه میکنند،
در واقع عذاب هایشان را شتاب می بخشند.