شوخ طبعی‌ها و حکایات طلبگی: آخوند فقط حاج فتح الله لا غير (فردا همه مهمون من)

تب‌های اولیه

10177 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

[="Tahoma"]

زهرا73;879023 نوشت:
خداوندا بنده تون اقاعلی که اینقدرخوب تعددزوجات را فهمیده وسعی درعملش هست خواهشا شوهردخترشونم همینقدرعاقل وفهیم وعادل باشن تازندگی خوش دخترشونوببینن.

الهی آمین:Doaa:
خدا از این شوهر های عادل نصیب همه دخترا بکنه، ما که بخیل نیستیم:Nishkhand:
البته خیلی خوبه که آداب دعا رو رعایت می کنید چون اگر برای دیگران دعا کنید دوبرابر همان چیزی که برای غیر خواستید خدا در حق شما همون دعا رو مستجاب می کنه (1) شوهر عادل (با عدالت دو برابر:khoshgel:)

پی نوشت:
(1): امام سجاد(ع) فرمود: «همانا ملائکه هرگاه می‌شنوند انسانِ مؤمنی در نبود برادر مؤمن خودش برای او دعا می‌کند و یا از او به نیکی یاد می‌کند خطاب به او، می‌گویند: چه برادر خوبی هستی، برای برادر مؤمنت دعای خیر می‌کنی، در حالی که او پیش تو نیست و از او به نیکی یاد می‌کنی، به راستی که خدا دو برابر آنچه را برای برادرت مومنت خواسته‌ای به تو عطا می‌کند»
وسائل الشیعة، ج ‏7، ص 111

[="Navy"]

علــی;879026 نوشت:
الهی آمین
خدا از این شوهر های عادل نصیب همه دخترا بکنه، ما که بخیل نیستیم
البته خیلی خوبه که آداب دعا رو رعایت می کنید چون اگر برای دیگران دعا کنید دوبرابر همان چیزی که برای غیر خواستید خدا در حق شما همون دعا رو مستجاب می کنه (1) شوهر عادل (با عدالت دو برابر)

پی نوشت:
(1): امام سجاد(ع) فرمود: «همانا ملائکه هرگاه می‌شنوند انسانِ مؤمنی در نبود برادر مؤمن خودش برای او دعا می‌کند و یا از او به نیکی یاد می‌کند خطاب به او، می‌گویند: چه برادر خوبی هستی، برای برادر مؤمنت دعای خیر می‌کنی، در حالی که او پیش تو نیست و از او به نیکی یاد می‌کنی، به راستی که خدا دو برابر آنچه را برای برادرت مومنت خواسته‌ای به تو عطا می‌کند»
وسائل الشیعة، ج ‏7، ص 111


شمانگران نباشید
به امیدخدابرای شوهرم کم نمیذارم تا نره طرف زن دوم.
یاحق[/]

زهرا73;879028 نوشت:
ه امیدخدابرای شوهرم کم نمیذارم تا نره طرف زن دوم.
یاحق

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج

سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته

اما به طور کلی امیدوارم آنچنان همسر خوبی باشید که همسرتون رو بهشتی کنید و طوری رفتار کنید که راغب باشه در سرای ابدی شوهرتان باشد.(یا شما مایل باشیدهمسرشان باشید)ان شاء الله

سلام علیکم
عرض ادب و احترام به محضر شما بزرگواران

صحبت از عدالت شد خواستم بگویم واقعا دعا کنید همه انسانها عادل شوند

به نظر بنده همان اندازه که باید خانمهارا تشویق کرد که احکام الهی را در خصوص تعدد زوجات بپذیرند و دست از حسادت بردارند چندین برابر آن باید مردان را تشویق کرد که عادل باشند، واقعا مردان ناعادل هم ظلم بزرگی در حق این حکم کردند،بدون داشتن عدالت رفتند زن دوم گرفتند و در حق زن و بچه اول بعضا بدترین ظلم ها راکردند و این احکام الهی را بد جلوه دادند

خدایا همه بندگانت را( زن و مرد) را به عدالت نزدیک بفرما،و‌به ما توفیق بده در تمام ابعاد زندگیمان حقیقی مسلمان باشیم

یازهراسلام الله علیها

[="Tahoma"]

زهرا73;879028 نوشت:
شمانگران نباشید

ما نگران نیستیم ما همواره امیدواریم:Nishkhand:
زهرا73;879028 نوشت:
به امیدخدابرای شوهرم کم نمیذارم تا نره طرف زن دوم.

ان شاء الله، البته ما برای زن دوم گرفتن کسی دعا نکردیم چون با دعا غالبا زن دوم نمی گیرند مگر خیلی زن دوم دعا کند برای داشتن شوهر و خداوند هم یک مرد عادل سر راهش قرار دهد:Nishkhand:
بلکه ما برای عادل بودن تمام مردان دعا کردیم که خداوند همه مردان را عادل قرار دهد،حالا اقتضای عدالت زن دوم داشتن بود در برخی شرایط یا نبود مهم نیست
زهرا73;879028 نوشت:
یاحق

یا حق گفتن خوب است اما با حق بودن بهتر است (حق پذیری!)

[="Navy"]ان شاءلله همگی خوشبخت بشید
باشه حقتونه تعددزوجات.
خدانگهدار
[/]

زینبیون;878139 نوشت:
بله دیگه! اینها می خواهند بگن خانواده های روحانی ها اولا تو سری خور هستند، دوما حتی بکشینشون هم رضایت هم میدن

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام علیکم ور حمه الله وبرکاته توصیه می کنم این قسمت های روحانی رو بروید از سایت سازمان بگیرید ببنید اسم سریال چرخ فلک است(اگر منظورتون رو متوجه شده باشم)

این سریال رو از اول بشینید ببینید تا خط کلی داستان دستتون بیاد تا ببینید حکایت سریال چیه و چی می خواهد بگوید

اما در مورد این قسمت حاجی در برزخ گیر کرده بود و کاملا راضی نبود حتی پدر پسر ررو در صحن مسجد برایش دلایلی آورد و در انتها پدره گفت که تا خار بخششت نشود نمی گذارم بیاد بیرون(بنظر خط قصه روی پدره بود)
حالا ماجرار رو ببینید متوجه می شوید ان شاء الله
اتفاقا به این که چون روحانی هستم باید ببخشم هم گفته بود تو فیلم
(البته ان شاء الله درست نقل کرده باشم)

لینک فیلم:http://tv1.ir/portal/iribprogramsinfo/%DA%86%D8%B1%D8%AE%20%D9%81%D9%84%DA%A9
بنظرم اگر استاد حامی سریال رو ندیدند بنظر ارزش داره ببینند تا ان شاء الله از نقد های سازنده و مفیدشان بهره ببریم
ان شاء الله

یا علی

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

رستگاران;879055 نوشت:
بنظرم اگر استاد حامی سریال رو ندیدند بنظر ارزش داره ببینند تا ان شاء الله از نقد های سازنده و مفیدشان بهره ببریم
ان شاء الله

سلام
يكي از ضعف هاي ما اين است كه براي ديدن فيلم و سريال ها و برنامه هاي كودك و نقد آنها (مثبت و منفي) وقت اختصاصي نمي گذاريم
البته در پژوهشگاه صدا و سيماي قم. دوستان طلبه به طور تخصيصي رشته هاي كارگرداني و فيلنامه نويسي و...دارند
گروه هم با توجه به رشته هاي تخصصي خود (فقهي، اخلاقي، روان شناختي و...) برنامه رسانه را نقد مي كنند و در اختيار اصحاب رسانه قرار مي دهند
برخي از مقالات هم در سايت پژوهشگاه موجود است[/]

روان شناسي زن
در یک افسانه سانسکریت آمده است که
وقتی که خداوند، جهان را و خورشید را و ماه و ستارگان را و تپه ها و کوه‌ها و جنگل‌ها و بالاخره مرد را آفرید، به خلقت زن پرداخت. او گردی ماه، پیچ و تاب خزندگان، پیچش پیچک‌ها، لرزش و ارتعاش علف‌ها، سستی نی‌ها و لطافت گل‌ها، سبکی برگ‌ها وتندی نگاه آهوان، روشنی اشعه خورشید، اشک ابرهای تیره، ناپایداری باد، جُبن خرگوش، غرور طاووس، نرمی کُرک، سختی الماس، شیرینی عسل،درندگی ببر، گرمای آتش، سردی برف، پرگویی زاغ و صدای کبوتر را یک‌جا ترکیب کرد و از آن "زن" را آفرید و او را به "مرد" داد. روزگار مرد، سرشار از خوشبختی شد، زیرا که اکنون او کسی را داشت که لذت‌هایش را با او تقسیم کند.
با این همه، پس از مدتی، روی به درگاه خداوند آورد و گفت: خداوندا! این موجودی که به من عطا کردی، زندگی مرا تیره و تار کرده است، همیشه وراجی می‌کند، تحمل مرا به آخر رسانیده است، هرگز مرا تنها نمی‌گذارد، توجه دائمی می‌خواهد، بی‌جهت فریاد می‌کشد و همچنین تنبل است.
من آمده‌ام او را پس دهم، من با او نمی‌توانم زندگی کنم. خداوند او را پس گرفت و اما هشت روز بعد، مرد به درگاه خداوند آمد و گفت: خداوندا! از وقتی که زن رفته، زندگی من پوچ شده است و من، خالی از زندگی‌ام، من به یاد می‌آورم که چگونه با من می‌رقصید و زندگی را لبریز از لذت می‌کرد، به خاطر می‌آورم که چگونه او بر من می‌آویخت، وقتی خورشید غروب می کرد و وقتی تاریکی اطراف مرا فرا می گرفت، چقدر زندگی من، راحت و شیرین بود.
خدواند دوباره زن را به او پس داد. اما بعد از یک ماه دوباره مرد به خدا روی آورد و گفت: خدای من! من قادر به درک او نیستم، ولی این را می‌دانم که زن بیشتر از آن که سبب خوشبختی من باشد، سبب رنج و آزار من است!
خداوند پاسخ داد: به راه خود رو و آنچه نیک است انجام بده.
مرد اعتراض کنان گفت: اما من نمی‌توانم با او زندگی کنم
و خداوند گفت: و نمی‌توانی بدون او زندگی کنی.
***
دانلود
نرم افزار لبخندها و دلخندها

[="Tahoma"][="DarkGreen"]قارچ سمي
يك زن داعشي به دوستش گفت: من تا حالا چهار بار ازدواج کردم.
دوست: شوهر اول رو چطور از دست دادی؟
زن: قارچ سمی خورد مرد!
دوست: شوهر دوم چی؟
زن: قارچ سمی خورد مرد!
دوست: شوهر سوم؟
زن: شکستگی گردن
دوست: چرا؟
زن: چون قارچ نمی خورد.

***
دانلود
نرم افزار لبخندها و دلخندها

[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]ازدواج نكاحي
يك زن داعشي: مشاور ازدواج شده بود وقتي مي خواست به مراجع كنندگانش
بگويد كه روش هاي من مجرب است مي گفت: باور بفرماييد بنده خودم بيست و پنج ازدواج نكاحي موفق داشتم.


***
دانلود
نرم افزار لبخندها و دلخندها

[/]

تا بحث شوخ طبعی ها عوض نشده من این تاپیک رو معرفی کنم و برم!

آیا می خواهید شوهرتان زن دوم نگیرد؟!

تاپیک زیر را دنبال کنید به شما طلسمی معرفی می کنیم که جلوی اینکار را بگیرد:khandeh!:

http://www.askdin.com/showthread.php?t=56529

[="Tahoma"][="DarkGreen"]زن گرمايي
مردي دوست داشت نزديك زنش بنشيند و زن از او دوري مي كرد. زن به او گفت: من گرمايي هستم زياد نزديك من ننشين.
مرد از تهران رفت بندرعباس و تماس گرفت و گفت: خنكت شد؟! لب مرز هستم اگر بازم گرماته تا بروم كويت!

***
دانلود
نرم افزار لبخندها و دلخندها

[/]

خريت

شبی در محفلی دور از نزاکت
خری را با خری دادند وصلت

خر شوهر پس از یک سال فهمید
چه کرده با خود از روی خریت
:ninii:
***
دانلود
نرم افزار لبخندها و دلخندها

فرود اضطراري
از زن بيوه به مرد عادل مرفه:
الو الو برج مراقبت اعلام وضعيت اضطراري
اگه قلبتون جا داره اجازه فرود مي خوام
مرد عادل مرفه: شما طبق قانون 28 ماده 5 قوانين عشق به حبس ابد در قلب من محکوميد.
آيا اعتراضي داريد؟

***
:sun: دانلود
:mal: نرم افزار لبخندها و دلخندها:ghalb:

(:|
باسلام
خداقوت
فرود اضطراری رو چه به حبس ابد!!!!!!


اِضْطِرار، اصطلاحی‌ فقهی‌، به‌ معنی‌ حالتی‌ که‌ شخص‌ بر اثر تنگنا، ناگزیر می‌شود از میان‌ دو
ضرر یا دو فاسد، خفیف‌تر را برگزیند.

معنای لغوی


[/HR]
اضطرار در لغت‌ مصدر باب‌ افتعال‌ از ریشه «ضرر» به‌ معنی‌ ناچار بودن‌ از پذیرش‌ ضرر، یعنی‌ آسیب‌ و گزند، و «ضرورت‌» اسم‌ مصدر آن‌ است‌. ضرورت‌نیاز شدیدی را گویند که‌ برآورده‌ نشدن‌ آن‌ ممکن‌ است‌ خطر جانی‌، یا زیان‌ مالی‌ جبران‌ ناپذیری را پدید آورد و از نظر فقهاء حالتی‌ است‌ که‌ با شرایطی‌ برخی‌ از محرمات‌ را مباح‌، و برخی‌ از ممنوعات‌ را مجاز می‌سازد (الضرورات‌ تُبیح‌ المحظورات‌)، به‌ عبارتی‌ دیگر، امری ضروری است‌ که‌ زندگی‌ انسان‌ قائم‌ بدان‌ است‌.

حالات بررسی ضرورت


[/HR]
به‌ یک‌ تقسیم‌، ضرورت‌ را در پنج حالت‌ می‌توان‌ بررسی‌ کرد: حفظ دین‌، حفظ نفس‌، حفظ عقل‌، حفظ آبرو و حفظ مال‌.

اضطرار در مقابل اختیار


[/HR]
حالت‌ اضطرار در برابر اصطلاح‌ اختیار مفهوم‌ خود را باز می‌یابد. مسلم‌ است‌ که‌ اضطرار از مرز رضای عادی و سالم‌ می‌گذرد، اما به‌ مرز اکراه‌ نمی‌رسد.

بازشناسی‌ِ موارد اضطرار از اکراه‌


[/HR]
در بازشناسی‌ِ موارد اضطرار از اکراه‌ باید گفت‌: برخلاف‌ اکراه‌ که‌ عامل‌ بیرونی‌ دارد و اختیاری در آن‌ نیست‌، عامل‌ فشار در اضطرار کاملاً شخصی‌ است‌ و انسان‌ خود بر اثر تنگناهایی‌ که‌ برایش‌ پدید می‌آید، به‌ گرفتن‌ تصمیمی‌ واداشته‌ می‌شود و این‌ تصمیم‌ مصلحت‌آمیز چه‌ بسا برخلاف‌ مقررات‌ موجود دین‌ ، یا عرف‌ و عادت‌ است‌. با نظر به‌ همین‌ تفاوت‌ است‌ که‌ به‌ حکم‌ ماده ۲۰۶ قانون‌ مدنی‌، اگر کسی‌ در نتیجه اضطرار اقدام‌ به‌ معامله‌ای کند، مکرَه‌ محسوب‌ نشده‌، معامله اضطراری معتبر خواهد بود.

تنوع‌ نمونه‌های اضطرار


[/HR]
تنوع‌ نمونه‌های اضطرار به‌ حدی است‌ که‌ تعریف‌ جامعی‌ برای آن‌ ناممکن‌ به‌ نظر می‌رسد و چون‌ مصادیق‌ آن‌ نیز مشخص‌ نیست‌، قاعده خاصی‌ را برای آن‌ نمی‌توان‌ تعیین‌ کرد. می‌دانیم‌ که‌ اگر واجبات‌ دینی‌، به‌ عللی‌ به‌ تأخیر بیفتد، با شرایطی‌ می‌توان‌ قضای آن‌ها را به‌ جای آورد، اما عمل‌ اضطراری قابل‌ جبران‌ نیست‌ و تنها باید به‌ موقع‌ صورت‌ گیرد.

استثنایی‌ بر تکالیف‌ فقهی‌


[/HR]
اضطرار استثنایی‌ بر تکالیف‌ فقهی‌ است‌ که‌ در زندگی‌ روزمره‌، به‌ گونه‌های مختلف‌ برای شخص‌ مکلف‌ به‌ وجود می‌آید و برای اینکه‌ تکلیف‌ مؤمنان‌ در پیشگاه‌ خداوند ، و نیز وظایف‌ مردم‌ در زندگی‌ عادی روشن‌ شود، قواعدی برای این‌ موارد استثنایی‌ تعیین‌ شده‌ است‌، حتی‌ دادگاه‌ ها نیز با در نظر گرفتن‌ اوضاع‌ و احوال‌، و شرایط وقوع‌ جرم‌ نسبت‌ به‌ مجازات‌ افراد و صدور حکم‌ مبادرت‌ می‌کنند.

مصداق پیدا کردن اضطرار


[/HR]
در یک‌ نگاه‌ کلی‌ بر موارد اضطرار، باید یادآور شد که‌ اضطرار هنگامی‌ مصداق‌ می‌یابد که‌ خطری عمده‌ پیش‌ آید، آنگاه‌ برای رفع‌ آن‌ خطر، حرام‌حرمت‌ خود را از دست‌ می‌دهد و گاه‌ به‌ صورت‌ واجب‌ درمی‌آید.

حامی;879083 نوشت:
روان شناسي زن
در یک افسانه سانسکریت آمده است که
وقتی که خداوند، جهان را و خورشید را و ماه و ستارگان را و تپه ها و کوه‌ها و جنگل‌ها و بالاخره مرد را آفرید، به خلقت زن پرداخت. او گردی ماه، پیچ و تاب خزندگان، پیچش پیچک‌ها، لرزش و ارتعاش علف‌ها، سستی نی‌ها و لطافت گل‌ها، سبکی برگ‌ها وتندی نگاه آهوان، روشنی اشعه خورشید، اشک ابرهای تیره، ناپایداری باد، جُبن خرگوش، غرور طاووس، نرمی کُرک، سختی الماس، شیرینی عسل،درندگی ببر، گرمای آتش، سردی برف، پرگویی زاغ و صدای کبوتر را یک‌جا ترکیب کرد و از آن "زن" را آفرید و او را به "مرد" داد. روزگار مرد، سرشار از خوشبختی شد، زیرا که اکنون او کسی را داشت که لذت‌هایش را با او تقسیم کند.
با این همه، پس از مدتی، روی به درگاه خداوند آورد و گفت: خداوندا! این موجودی که به من عطا کردی، زندگی مرا تیره و تار کرده است، همیشه وراجی می‌کند، تحمل مرا به آخر رسانیده است، هرگز مرا تنها نمی‌گذارد، توجه دائمی می‌خواهد، بی‌جهت فریاد می‌کشد و همچنین تنبل است.
من آمده‌ام او را پس دهم، من با او نمی‌توانم زندگی کنم. خداوند او را پس گرفت و اما هشت روز بعد، مرد به درگاه خداوند آمد و گفت: خداوندا! از وقتی که زن رفته، زندگی من پوچ شده است و من، خالی از زندگی‌ام، من به یاد می‌آورم که چگونه با من می‌رقصید و زندگی را لبریز از لذت می‌کرد، به خاطر می‌آورم که چگونه او بر من می‌آویخت، وقتی خورشید غروب می کرد و وقتی تاریکی اطراف مرا فرا می گرفت، چقدر زندگی من، راحت و شیرین بود.
خدواند دوباره زن را به او پس داد. اما بعد از یک ماه دوباره مرد به خدا روی آورد و گفت: خدای من! من قادر به درک او نیستم، ولی این را می‌دانم که زن بیشتر از آن که سبب خوشبختی من باشد، سبب رنج و آزار من است!
خداوند پاسخ داد: به راه خود رو و آنچه نیک است انجام بده.
مرد اعتراض کنان گفت: اما من نمی‌توانم با او زندگی کنم
و خداوند گفت: و نمی‌توانی بدون او زندگی کنی.

با سلام وعرض ادب

استاد گرامی "نه که مردا همه ،خوب ،مهربون ،داد وبی داد اصلا وابدا،گل وبلبل و.....هستند .

انصاف هم خوب چیزیه ،ها،:Nishkhand:

با سلام

استاد گرامی "نفقه به چی میگن ؟

مهریه ی حضرت فاطمه زهرا (س)رو اگه به نرخ الان حساب کنیم ؟چقدر؟

بعد اگه جناب کاربر علی بزرگوار بخواد چهار زوجه بگیره :khandeh!:با یه حساب سرانگشتی

چقدر میشه ؟

بعد تهیه مسکن و...هم جزئ نفقه محسوب میشه ؟یا نه اون یه حساب دیگست ؟

ضمنا نرخ دایه وکلفت رو هم حساب بفرمایید .(واسه ی چهارزن وتقریبا شش تا بچه)اون هم به نرخ الان

(ضمنا شهریه پیش دبستانی ،وسایل تحصیلی پیش دبستانیو ولباس جشن ولباس راحتی خونه و لباس فرم

مدارس هم همینطور،شهریه ی کلاس زبان هم همینطور)آهان یادم آومد مای بیبی مولفیکس تا شش سالگی

و........
ممنون

حامی;879083 نوشت:
روان شناسي زن
در یک افسانه سانسکریت آمده است که
وقتی که خداوند، جهان را و خورشید را و ماه و ستارگان را و تپه ها و کوه‌ها و جنگل‌ها و بالاخره مرد را آفرید، به خلقت زن پرداخت. او گردی ماه، پیچ و تاب خزندگان، پیچش پیچک‌ها، لرزش و ارتعاش علف‌ها، سستی نی‌ها و لطافت گل‌ها، سبکی برگ‌ها وتندی نگاه آهوان، روشنی اشعه خورشید، اشک ابرهای تیره، ناپایداری باد، جُبن خرگوش، غرور طاووس، نرمی کُرک، سختی الماس، شیرینی عسل،درندگی ببر، گرمای آتش، سردی برف، پرگویی زاغ و صدای کبوتر را یک‌جا ترکیب کرد و از آن "زن" را آفرید و او را به "مرد" داد. روزگار مرد، سرشار از خوشبختی شد، زیرا که اکنون او کسی را داشت که لذت‌هایش را با او تقسیم کند.
با این همه، پس از مدتی، روی به درگاه خداوند آورد و گفت: خداوندا! این موجودی که به من عطا کردی، زندگی مرا تیره و تار کرده است، همیشه وراجی می‌کند، تحمل مرا به آخر رسانیده است، هرگز مرا تنها نمی‌گذارد، توجه دائمی می‌خواهد، بی‌جهت فریاد می‌کشد و همچنین تنبل است.
من آمده‌ام او را پس دهم، من با او نمی‌توانم زندگی کنم. خداوند او را پس گرفت و اما هشت روز بعد، مرد به درگاه خداوند آمد و گفت: خداوندا! از وقتی که زن رفته، زندگی من پوچ شده است و من، خالی از زندگی‌ام، من به یاد می‌آورم که چگونه با من می‌رقصید و زندگی را لبریز از لذت می‌کرد، به خاطر می‌آورم که چگونه او بر من می‌آویخت، وقتی خورشید غروب می کرد و وقتی تاریکی اطراف مرا فرا می گرفت، چقدر زندگی من، راحت و شیرین بود.
خدواند دوباره زن را به او پس داد. اما بعد از یک ماه دوباره مرد به خدا روی آورد و گفت: خدای من! من قادر به درک او نیستم، ولی این را می‌دانم که زن بیشتر از آن که سبب خوشبختی من باشد، سبب رنج و آزار من است!
خداوند پاسخ داد: به راه خود رو و آنچه نیک است انجام بده.
مرد اعتراض کنان گفت: اما من نمی‌توانم با او زندگی کنم
و خداوند گفت: و نمی‌توانی بدون او زندگی کنی.
***
دانلود
نرم افزار لبخندها و دلخندها

سلام استاد.
:taghdim::moj:

حامی;879083 نوشت:
روان شناسي زن
در یک افسانه سانسکریت آمده است که
وقتی که خداوند، جهان را و خورشید را و ماه و ستارگان را و تپه ها و کوه‌ها و جنگل‌ها و بالاخره مرد را آفرید، به خلقت زن پرداخت. او گردی ماه، پیچ و تاب خزندگان، پیچش پیچک‌ها، لرزش و ارتعاش علف‌ها، سستی نی‌ها و لطافت گل‌ها، سبکی برگ‌ها وتندی نگاه آهوان، روشنی اشعه خورشید، اشک ابرهای تیره، ناپایداری باد، جُبن خرگوش، غرور طاووس، نرمی کُرک، سختی الماس، شیرینی عسل،درندگی ببر، گرمای آتش، سردی برف، پرگویی زاغ و صدای کبوتر را یک‌جا ترکیب کرد و از آن "زن" را آفرید و او را به "مرد" داد. روزگار مرد، سرشار از خوشبختی شد، زیرا که اکنون او کسی را داشت که لذت‌هایش را با او تقسیم کند.
با این همه، پس از مدتی، روی به درگاه خداوند آورد و گفت: خداوندا! این موجودی که به من عطا کردی، زندگی مرا تیره و تار کرده است، همیشه وراجی می‌کند، تحمل مرا به آخر رسانیده است، هرگز مرا تنها نمی‌گذارد، توجه دائمی می‌خواهد، بی‌جهت فریاد می‌کشد و همچنین تنبل است.
من آمده‌ام او را پس دهم، من با او نمی‌توانم زندگی کنم. خداوند او را پس گرفت و اما هشت روز بعد، مرد به درگاه خداوند آمد و گفت: خداوندا! از وقتی که زن رفته، زندگی من پوچ شده است و من، خالی از زندگی‌ام، من به یاد می‌آورم که چگونه با من می‌رقصید و زندگی را لبریز از لذت می‌کرد، به خاطر می‌آورم که چگونه او بر من می‌آویخت، وقتی خورشید غروب می کرد و وقتی تاریکی اطراف مرا فرا می گرفت، چقدر زندگی من، راحت و شیرین بود.
خدواند دوباره زن را به او پس داد. اما بعد از یک ماه دوباره مرد به خدا روی آورد و گفت: خدای من! من قادر به درک او نیستم، ولی این را می‌دانم که زن بیشتر از آن که سبب خوشبختی من باشد، سبب رنج و آزار من است!
خداوند پاسخ داد: به راه خود رو و آنچه نیک است انجام بده.
مرد اعتراض کنان گفت: اما من نمی‌توانم با او زندگی کنم
و خداوند گفت: و نمی‌توانی بدون او زندگی کنی.
***
دانلود
نرم افزار لبخندها و دلخندها

زن، داشتن يا نداشتن؟ مسأله اين است

اين بنده خدا سر يكيش داره با خدا چك و چونه مي زنه
:kalafeh:
اون موقع داش علي تو فكر تعدد است

كار هر بز نيست خرمن كوفت
گاو
نر مي خواهد مرد كهن

:negah:

[="Navy"]سلام وخداقوت
دیشب اومدم ودعایی کردم که خداوندان شاءلله به اقایونی که عاقل وفهیم وعادل هستن دامادی بده که مثل خودشون باشه وخوشبختی دخترشونودرکنارهووهاش ببینن.
امامتاسفانه گویاازدعام ناراحت شدن.وشروع به دعاکردن اینکه شوهرمنم چندتازن بگیره کردن:)
اینجاتاپیک شوخ طبعیه.
زیادهرچیزیوجدی نگیریم:)
[/]

حضرت امیرالمؤمنین علی (علیهم السلام) :

چون روایتی را شنیدید، آن را بفهمید و عمل کنید، نه اینکه بشنوید و نقل کنید،
زیرا
راویان علم فراون و عمل کنندگان آن اندکند.

نهج البلاغه، حکمت 98.

[="Tahoma"]

حامی;879120 نوشت:

زن، داشتن يا نداشتن؟ مسأله اين است

اين بنده خدا سر يكيش داره با خدا چك و چونه مي زنه


:kalafeh:
اون موقع داش علي تو فكر تعدد است

كار هر بز نيست خرمن كوفت


گاو
نر مي خواهد مرد كهن

:negah:

تا این بنده خدا سر یکی با خودش کلنجار می رود دیگران (مردان عادل) بهار زندگی خود را پرگل می کنند :moj:

همای رحمت;879118 نوشت:
ضمنا نرخ دایه وکلفت رو هم حساب بفرمایید .(واسه ی چهارزن وتقریبا شش تا بچه)اون هم به نرخ الان

(ضمنا شهریه پیش دبستانی ،وسایل تحصیلی پیش دبستانیو ولباس جشن ولباس راحتی خونه و لباس فرم

مدارس هم همینطور،شهریه ی کلاس زبان هم همینطور)آهان یادم آومد مای بیبی مولفیکس تا شش سالگی

و.......

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج

سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته
نقل قول بخشی از مطلبتون اما کلی می گویم
غصه نداره

یک خانه با 4 اتاق می گیریم تو هر اتاق یک همسر زندگی می کند (یا کلا یک خونه تک خوابه می گیریم با پرده چند قسمتش می کنیم و...)

نفقه رو هم که همون یک گونی برنج و یک نون سنگک هر کدوم نصف کف دست نون با کمی خامه و عسل و...

و از نظر تعداد هم می شه 4 تا موقت گرفت که اصلا نیاز به نفقه نباشد ازدواج هم کردیم بچه هم توافقی

حل هست مشکل؟

حالا بگذارید یکم فضا را تلطیف کنیم

زن پر است از جنس قو
بال و پر بدین ای مه رو
زن عزیز است و عزیز است و عزیز
یا خدا خانه نباشد بی عزیز
امیدوارم هممون مطیع امر خداوند باشیم و از صفات رذیله دور.

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

علــی;879151 نوشت:
تا این بنده خدا سر یکی با خودش کلنجار می رود دیگران (مردان عادل) بهار زندگی خود را پرگل می کنند

خب زندگي شما بهاري است يا فقط از بهار مي سرائيد؟happy[/]

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجللولیک الفرج
سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته
ساحل و دریا چه زیبا می شوند
ماه و خورشید تا ثریا می روند
زندگی با در(مروارید) زینت می شود
این چه سری است که سحر با مهر همسر می شود

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

علــی;879151 نوشت:
تا این بنده خدا سر یکی با خودش کلنجار می رود دیگران (مردان عادل) بهار زندگی خود را پرگل می کنند

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم عجل لولیک الفرج

سلام علیکم و رحمه الله وبرکاته

خدا هیچ خونه ایی رو بی گلستون نکنه@};-
باغ دل مرد ویرون نکنه happy

استاد در جیبتان در مورد تعدد زوجات طلاب چیزی دارید ؟[/]

رستگاران;879153 نوشت:
یک خانه با 4 اتاق می گیریم تو هر اتاق یک همسر زندگی می کند (یا کلا یک خونه تک خوابه می گیریم با پرده چند قسمتش می کنیم و...)

نفقه رو هم که همون یک گونی برنج و یک نون سنگک هر کدوم نصف کف دست نون با کمی خامه و عسل و...

و از نظر تعداد هم می شه 4 تا موقت گرفت که اصلا نیاز به نفقه نباشد ازدواج هم کردیم بچه هم توافقی

حل هست مشکل؟

واههههههههههههههه نگو تو رو خدا

فقط یه شب از گرسنگی غش میکنید

[="Navy"]سلام وخداقوت
منکه هرکیودیدم که همش میگفته ازدواج دوم حقمونه و....تااخرعمرش فقط یک زن داشته.
اماکساییکه نمیگفتن رفتن و زن دوم گرفتن.
حالااومدیم هی میگیم حقمونه.فلانه و...
خب باشه قبول.بریدعملی کنیدخب.
ماهم دعاتون میکنیم:) (حالابازمیان میگن ان شاءلله شوهرت زن دوم بگیره.خب بگید.اگرعادل بود.اگرکم کاری کردم.و...قبول بره.امامطمئن باشیدنمیذارم این اتفاق بیفته:) )
[/]

رستگاران;879153 نوشت:
و از نظر تعداد هم می شه 4 تا موقت گرفت که اصلا نیاز به نفقه نباشد ازدواج هم کردیم بچه هم توافقی

اونا چهار تا زن نیستند چهار تا دیوونه هستن که راضی شدن اینطوری زندگی کنن.

[="Tahoma"]

حامی;879161 نوشت:

خب زندگي شما بهاري است يا فقط از بهار مي سرائيد؟happy


برای ما که عدالت نداریم با همان یک گل بهار می شود بیش از یکی گل ها هیزم می شوند و جهنمی برای ما درست میشود(1) اما برای انسان های عادل قضیه متفاوت است! ما برای خود چیزی نمی گوییم برای انسان های عادلی چون شما حرف می زنیم:pir:

پی نوشت:
(1) : َ مَنْ كَانَتْ لَهُ امْرَأَتَانِ فَلَمْ يَعْدِلْ‏ بَيْنَهُمَا الْقِسْمَةَ مِنْ نَفْسِهِ وَ مَالِهِ جَاءَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مَغْلُولًا مَائِلًا شَفَتَهُ حَتَّى يَدْخُلَ النَّار
هر كه دو همسر (دائمى) داشته باشد، ولى در ميان آن دو عدالت واجب را رعایت نکند، در روز رستاخيز در حالى كه به غل و زنجير كشيده شده و بدنش كج گشته محشور گردد تا اينكه داخل دوزخ شود.

ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، النص، ص: 283

سلام.
چه بحثی شده درمورد ازدواج...
جالب شد،همینکه استاد حامی کنار اسم تاپیک نوشتند"زن داشتن یا نداشتن"کلی افراد حاضر شدند...laughing

[="Navy"]زن امانت است

نه برای اهانت

مراقب قلبش باش

که اگر بشکند

عرش خدا میلرزد[/]

زن حق زیادی بر گردن انسان دارد.
آنهایی که زن ندارند ، آزادند...
یک حوزه مهم از بحث ازدواج ، اینست که چگونه گردن خود را از بار سنگین حق زن آزاد کنیم؟

طوفان خورشیدی;879233 نوشت:
زن حق زیادی بر گردن انسان دارد.

تست فرافكن

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

حامی;879088 نوشت:
خريت

شبی در محفلی دور از نزاکت
خری را با خری دادند وصلت

خر شوهر پس از یک سال فهمید
چه کرده با خود از روی خریت

[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"][/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

طوفان خورشیدی;879233 نوشت:
یک حوزه مهم از بحث ازدواج ، اینست که چگونه گردن خود را از بار سنگین حق زن آزاد کنیم؟

[/]

حامی;879237 نوشت:

سلام علیکم
عرض ادب واحترام

؟؟؟!!!!!

یازهراسلام الله علیها

یارب;879243 نوشت:

سلام علیکم
عرض ادب واحترام

؟؟؟!!!!!

یازهراسلام الله علیها


سلاااااام
خداقوت
این آقا خروس چیزی رفته تو پاش:) ؛)
مثل اینکه خانم مرغه هم چشماش ضعیفه
با کله رفته ببینه
من که همچین چیزی فهمیدم
حالا خود دانید یه چشم پزشک هر دوتاشون برن بد نیست

اللیل والنهار;879245 نوشت:
سلاااااام
خداقوت
ببخشید این آقا خروس چیزی رفته تو پاش:) ؛)
مثل اینکه خانم مرغه هم چشماش ضعیفه
با کله رفته ببینه
من که همچین چیزی فهمیدم
حالا خود دانید یه چشم پزشک هر دوتاشون برن بد نیست

سلام علیکم خواهر خوبم

ممنونم از توضیحتان

بله ،این نشان میدهد که زن و‌شوهر چقدر به هم نیاز دارند که مرد با آن هم مردانگیش ،خار پایش را آخر خانمش باید برایش در بیاورد

بد نیست یک بیت هم برای این حس زیبا بسراییم!

تا دید به پای شوهرش خاری هست
دولا شد و خار از کف پایش در برد
در جای دگر خار به پایش رفته!
تاصبح زنش غصه دردش راخورد!!

یازهراسلام الله علیها

یارب;879248 نوشت:

سلام علیکم خواهر خوبم

ممنونم از توضیحتان

بله ،این نشان میدهد که زن و‌شوهر چقدر به هم نیاز دارند که مرد با آن هم مردانگیش ،خار پایش را آخر خانمش باید برایش در بیاورد

بد نیست یک بیت هم برای این حس زیبا بسراییم!

تا دید به پای شوهرش خاری هست
دولا شد و خار از کف پایش در برد
در جای دگر خار به پایش رفته!
تاصبح زنش غصه دردش راخورد!!

یازهراسلام الله علیها

یک لحظه و یکجا خار در پایش رفته
مرغ بیچاره دلش صد بار از جایش در رفته

حامی;879237 نوشت:


تست فرافكن

اين يه تست فرافكن است كسي نمي تونه بگه من منظورم چيه تا حرفي نزدم
شما هم
بيشتر منظور خودتان را با سخن گفتن فاش مي كنيد
يا طفره مي رويد با اين توضيح 8->

حامی;879083 نوشت:
و خداوند گفت: و نمی‌توانی بدون او زندگی کنی
والا من میتوانم!
حیف که دیگر نمیشود به گذشته برگشت
حیف.... حیف.... حیف....

حامی;879120 نوشت:
زن، داشتن يا نداشتن؟
قبل از ازدواج مردهای بزرگتر به پسرهای جوان میگویند:
زن نگیر! برادر من نگیر! بزرگترهای من هم به من می گفتند ولی گوش نمی کردم!!

جوان به او میگوید نمی فهمی عشق یعنی چی!

چند سال بعد ، همین جوان عاشق خطاب به پسر جوان تر از خودش:
زن نگیر! برادر من نگیر! بزرگترها به من می گفتند گوش نمی کردم......

:-??

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

Reza-D;879255 نوشت:
والا من میتوانم!
حیف که دیگر نمیشود به گذشته برگشت
حیف.... حیف.... حیف....

انسان طبعا ميل به جاوادنگي دارد و از فناگريزان است اگر كسي خلاف اين نظري دارد عايقي بين و ميلش حائل شده
نيز درباره ميل به همسر ايضا
يعني ممكن است روي مصداق خاص بحث باشد ولي در نياز طبيعيش اگر عايقي نباشد بحثي نيست
شهيد مطهري مي فرمايد
عرفاو فلاسفه اي كه براي كمال ازدواج نكرده اند مانن افراد متأهل بالغ و پخته نيست نظراتشان
نمونه عايق
بسياري از خانم ها كه زمان ايام ماهانه درخواست طلاق مي دهند يا با همسرشان مشاجره مي كنند و او از چشمشان افتاده
بعد از گذشت ايام ماهنانه كمي تعديل مي شوند[/]

[=13]

حامی;879254 نوشت:
[=tahoma][=darkgreen]

اين يه تست فرافكن است كسي نمي تونه بگه من منظورم چيه تا حرفي نزدم
شما هم
بيشتر منظور خودتان را با سخن گفتن فاش مي كنيد
يا طفره مي رويد با اين توضيح

8->

سلام علیکم
عرض ادب و احترام به محضر شما استاد گرامی و محترم

یکی از کاربردهای این تست فرافکنی در علم روانشناسی هم شاید میتواند این باشد که مشاور مجترم به بهانه تست بودن از پاسخ دادن به سوال کاربر طفره رود!

خب با توجه به جمله ای که در بالای عکس نقل قول فرمودید که:

نقل قول:
زن حق زیادی بر گردن انسان دارد.

باید مواردی را دنبالش بگردیم که نشان دهد زن بر گردن شوهرش حق دارد!!( برای همین هم بنده برایم سوال شد !چونکه تصویر با متن بالایش همخوانی نداشت!)

اما اگر فرض بالا این تصویر نوشته بودید

«مرد حق زیادی بر گردن زنش دارد!»

آنوقت بایدنبال معانی دیگری از این تصویر میگشتیم

یازهراسلام الله علیها

حامی;879256 نوشت:
بسياري از خانم ها كه زمان ايام ماهانه درخواست طلاق مي دهند يا با همسرشان مشاجره مي كنند و او از چشمشان افتاده
بعد از گذشت ايام ماهنانه كمي تعديل مي شوند
خب استاد اینطوری که خانمها برای هر نوع بداخلاقی بهانه دارند
اصلاً کلاً برای خانمها گناهی هم ثبت میشود؟

مثلاً با پسر دوست میشوند ، میگویند ساده و احساساتی بودیم فریب خوردیم
بد اخلاق میشوند ، میگویند ظرفیت مرد بیشتر است باید تحمل کند
بد زبانی میکنند ، میگویند هورمون هایمان قاطی شده یا عادت شده ایم

خلاصه برای هر اشتباهی یک دلیلی میتراشند

یارب;879248 نوشت:
تا دید به پای شوهرش خاری هست
دولا شد و خار از کف پایش در برد

در جای دگر خار به پایش رفته!
تاصبح زنش غصه دردش راخورد!

یک مرد ، تواند که در آرد آن خار
اما به دلش نیت دیگر دارد

آن خار شود مثل عسل بس شیرین
گر همسرت آن خار ز پا در آرد

موضوع قفل شده است