ازدواج موقت و احکام فقهی و قانونی

تب‌های اولیه

368 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

ولی چه خوب میشد اگه واسه ی جوونا

همتای خودشون پیدا میشد و نیازی

به ازدواج موقت و مجدد و متعدد دیگه

نمی بود....

ولی چه خوب میشد اگه واسه ی جوونا

همتای خودشون پیدا میشد و نیازی

به ازدواج موقت و مجدد و متعدد دیگه

نمی بود....

همای رحمت;832259 نوشت:
ولی چه خوب میشد اگه واسه ی جوونا

همتای خودشون پیدا میشد و نیازی

به ازدواج موقت و مجدد و متعدد دیگه

نمی بود....


چقدر خوب بود نیاز جنسی وجود نداشت تا دیگر نیازی به ازدواج نبود کلاً

[="Tahoma"]

همای رحمت;832238 نوشت:
والا جناب کاربر علی این فرمایش شما در مورد دختر خانمها صدق نميکنه

کدام یک از عرایض بنده؟ متوجه منظور شما نمی شوم

با سلام و عرض ادب

جناب کاربر علی بزرگوا ر همین پست آخر تون که فرمودید ازدواج موقت به اندازه ی

ازدواج موقت خوبه ،خب من هم میگم

واسه ی دختر خانمها صدق نمی کنه

واقعا ارزش اون همه اضطراب رو داره

این نوع ازدواج?

ببخشید با گوشیم دارم می نویسم

بزرگوار

همای رحمت;832292 نوشت:
اینکه زدواج موقت به اندازه ی ازدواج دائم خوبه
واسه ی دختر خانمها صدق نمی کنه

البته نمیشود مطلق گفت
اما بطور کلی درست است ، من هم با این نظر موافقم
برای دخترخانمها ، بخصوص آنهایی که هنوز سن پایینی دارند ، عقدموقت نه تنها خوب نیست بلکه می تواند مضر هم باشد

حتی درموارد دیگر هم نمیشود حکم کلی داد و گفت پس برای زنان بیوه خوب است
خیر ، اینجا هم باید موردی بررسی کرد چون ممکن است عقد موقت برای یک خانم بیوه مناسب باشد ولی برای خانم بیوه دیگری نامناسب

درمورد آقایان هم همینطور
نمی شود بطور قطعی گفت برای کدام آقا مناسب است و برای کدامیک نیست ، بلکه باید مورد هر کسی طبق شرایط خودش بررسی شود


علــی;832127 نوشت:
ادامه دادن این رجوع را مقید کردم به شرایط که یکی از آن شرایط این است که آن مجتهد فتوا نداده باشد بلکه احتیاط وجوبی داده باشد هر چند که گفتیم از طریق تبعیض در تقلید هم می توان این مشکل را حل کرد! البته باز هم با رعایت شرایط!

بحث بر سر این نبود که تا کجا باید ادامه دهیم.واضح است تا جایی باید ادامه دهیم که به فتوا برسیم. حال اینکه طبق روش شرعی تشخیص اعلم بعدی و بعد تر و بعد تر که جلو برویم ،اینقدر مراجع هستند که به فتوای مخالف برسیم.
منظور بنده در پست قبلی واضح بود.
علــی;832127 نوشت:
پاسخ بنده به جناب سجاد مراجعه نمایید

و البته پاسخ ایشان هم به شما موجود است.
علــی;832127 نوشت:
هدف هم از بیان جملات واضح است که این شرط اهمیتش از نظر اکثر مراجع فعلی فقط در حد احتیاط وجوبی است و نه فتوا به وجوب!

اهمیتش؟!!!!!

احتياط واجب و مستحب چيست؟
اگر مرجع تقليدي در مسئله اي فتوا نداشت و احتياط واجب كرده بود مقلد نميتواند ان را ترك كند. بلكه ميتواند به احتياط واجب عمل كند
ويا در مسئله به مرجع تقليد ديگري (بارعايت اعلم فالاعلم)رجوع كند
احتياط مستحب چيست ؟
در اين نوع ترك عمل براي مقلد جايز است اگر چه انجام دادن آن ثواب دارد(توضيح المسائل مراجع )

Reza-D;832125 نوشت:
اتفاقاً یکی از مهمترین عوامل سردی جنسی در بین زوج ها ، ارضا نشدن نیاز جنسی به مدت طولانی است
خانم و آقایی که 18 تا 20 سال دارند ، اگر در این سن به نیاز جنسی پاسخ ندهند ، از نظر روانی مشکلات فراوانی پیدا می کنند
در موارد زیادی این مشکلات با این افراد باقی می ماند و وقتی بعد از سال ها با کسی ازدواج کنند ، این مشکلات خودش را نشان خواهد داد

ضمن اینکه علاوه بر مشکلات روحی و روانیِ ناشی از عدم ارضای میل طبیعی ، مشکلات جسمی هم بعضاً دامن گیر افراد میشود
مشکلات پروستات و بیضه در مردها ، و مشکلات مربوط به رحم و.... در خانمها

البته اینها برای همه پیش نمیاید ، ولی تعداد مبتلایان به این موارد ، کم نیست


حرف های بسیار غریبی است.در تاپیک های زیادی در این باره با حضور کارشناس بحث شده است.هم از لحاظ علمی بحث شده هم از لحاظ قرآنی .
Reza-D;832125 نوشت:
آیا از این افراد آمار گرفته اید؟
آیا از خلوت آنها اطلاع دارید که روابط نامشروع داشته اند یا نه؟
آیا مطمئن هستید خودارضایی نمی کردند؟

بنده عرض کردم که آنها پس از بازگشت به خانواده از این لحاظ با مشکلی برخورد نکرده اند و لازم نیست آمار گرفته باشم.همین که در طی این همه جنگ در دنیا تابحال چنین گزارشی نشنیده ایم که اسرای جنگی بعد از بازگشت ،توانایی خود را از دست داده باشند یا سرد شده باشند،تعیین کننده است.
در زندان جنس مخالفی وجود ندارد . روابط غیر شرعی هم که ضررش بر همگان آشکار است.
در مورد خود ارضایی هم،دیگر کمتر کسی هست که نداند خودارضایی آثار بسیار مخربی بر جسم و روان انسان میگذارد و باعث میشود بعد از ازدواج قادر نباشند رابطه مشترک مناسب برقرار کنند.به هیچ وجه قصد وارد شدن به این مباحث تکراری را ندارم.
حق دوست;832228 نوشت:
بنابر این بنده اگر یک مثال بیارم که به خاطر سرکوب جنسی دچار مشکل شده حرفم راست هست.

حق دوست;832228 نوشت:
اگر برای مدت طولانی از قوای جنسیت استفاده نکنی ممکنه در زندگی دایم دچار مشکلات عدیده ای بشی.

مسئله عقلی نیست که با آوردن مثال نقض ،بتوان رد کرد. مسئله تجربی است و روش تحقیق در مسیله تجربی مشخص است.در بوجود آمدن یک عارضه روحی یا جسمی عوامل زیادی دخیل اند. محققان گروه هایی برای تحقیق فراهم میکنند که در آنها عوامل تاثیرگذار دیگر،در بین افراد گروه یکسان باشد و بعد با تغییر دادن پارامتر مورد آزمایش،نتیجه را ثبت میکنند.
اگر بنا بر مراء و یا مثال نقض باشد(که بنا نیست)، بنده در یک فرهنگسرا با چشم خودم مورد مطلقه ای را شاهد بوده ام که بر اثر عقد موقت از یک انسان نرمال تبدیل به بیماری شد که روزی 11 قرص اعصاب میخورد و مدام گریه میکرد و حتی دیگر توانایی نگهداری فرزندش را نداشت.

یکی دیگه.;832385 نوشت:
به هیچ وجه قصد وارد شدن به این مباحث تکراری را ندارم
عذرخواهی میکنم ولی شما بعد از هر نظر دادن یا میگوئید وقت ندارم ، یا میگوئید نقل قول نکنید یا میگوئید قصد ورود ندارم
خب بزرگوار اگر این شرایط را ندارید اصلاً به بحث وارد نشوید

یکی دیگه.;832385 نوشت:
همین که در طی این همه جنگ در دنیا تابحال چنین گزارشی نشنیده ایم که اسرای جنگی بعد از بازگشت ،توانایی خود را از دست داده باشند یا سرد شده باشند،تعیین کننده است
ابداً تعیین کننده نیست
می دانید مثل چیست؟ مثل اینکه من بگویم اثبات می کنم اگر غذا 50 روز هم بیرون بماند فاسد نمیشود
بعد دلیل بیاورم که من غذایی را به خانهء همسایه فرستادم ، بعد که غذا را آوردم سالم بود
پس دیدید اگر غذا 50 روز بیرون باشد فاسد نمیشود؟!

خب این چه نوع استدلالی است خواهر گرامی؟
آیا در منزل آن همسایه یخچال بوده یا نه؟
آیا آنجا فریزر بوده یا نه؟
آیا دمای آنجا پایین بوده یا بالا؟
آیا غذاها را در یخ نگهداری کرده یا نه؟

درمورد زندانی ها هم اینکه بگوئیم به مشکل برنخورده اند کافی نیست ، بلکه باید دید

((چرا)) به مشکل برنخورده اند (با فرض اینکه مشکل پیدا نشده)

ضمن اینکه کلیت استدلال شما مثل این است که میخی را به زمین بگوبیم و بگوئیم اینجا مرکز زمین است ، هر کسی قبول ندارد ثابت کند که نیست!
یعنی چه گزارشی نشنیدیم؟!! مگر قرار است زندانی ها و اسرا یکی یکی بیایند و به شما یا دیگران گزارش بدهند؟
شما برای اثبات ادعای خود باید آمار تهیه کنید و طبق آن نشان بدهید که:

1 - افرادی که از رابطهء جنسی محروم بوده اند ، در سن جوانی بوده اند (نه مثلاً در 40 - 50 سالگی)
2 - این افراد در مدت دور بودن از این رابطه ، هیچگونه ارضای جنسی از قبیل همجنسگرایی ، خودارضایی و..... انجام نداده اند
3 - در طی این مدت هیچگونه مشکل روحی و روانی پیدا نکرده اند
4 - بعد از طی شدن دوران محرومیت ، مثل یک فرد عادی روابطشان را انجام داده اند

اما شما بدون در نظر گرفتن موارد 1 تا 3 ، فقط به مورد 4 نگاه می کنید و میگوئید حق با من است!

یکی دیگه.;832385 نوشت:
در زندان جنس مخالفی وجود ندارد . روابط غیر شرعی هم که ضررش بر همگان آشکار است. در مورد خود ارضایی هم،دیگر کمتر کسی هست که نداند خودارضایی آثار بسیار مخربی بر جسم و روان انسان میگذارد و باعث میشود بعد از ازدواج قادر نباشند رابطه مشترک مناسب برقرار کنند

عجب!
پس با این استدلال باید بگوئیم در دنیا هیچ معتادی وجود ندارد
چون مضرات مواد مخدر بر همگان آشکار است!!!

و در کشور هم هیچ زن بی حجابی وجود ندارد
چون در یک کشور اسلامی کمتر کسی است که بد بودن بی حجابی را نداند!!!

واقعاً از این بخش حرف شما تعجب کردم

من جای برادر کوچک شما
من خاک پای شما
اینها را گفتم که باقی حرفم جسارت به شما نباشد
کاش میشد حضوری شما را می بردم و یک سری مسائل را به شما نشان می دادم
مسائلی که به هیـــــــــــــــــــــچ وجه نمیشود در تاپیک عمومی مطرح کرد
آن وقت دیگر اینقدر خوش بینانه به این موضوع نگاه نمی کردید
فقط یک جمله بدون توضیح ، در بعضی موارد کار تا رابطه با محارم هم کشیده......!!!!

یکی دیگه.;832385 نوشت:
اگر بنا بر مراء و یا مثال نقض باشد(که بنا نیست)، بنده در یک فرهنگسرا با چشم خودم مورد مطلقه ای را شاهد بوده ام که بر اثر عقد موقت از یک انسان نرمال تبدیل به بیماری شد که روزی 11 قرص اعصاب میخورد و مدام گریه میکرد و حتی دیگر توانایی نگهداری فرزندش را نداشت
ابداً این مثال شما نقض صیغه نیست
به این دلیل که باز هم مثل آمار قبلی شما ، مهمترین بخش تحقیق نادیده گرفته شده است. اینکه ((چرا)) آن زن عصبی و غیرنرمال شده بود؟
آیا به دلیل خود صیغه بود؟ یا به دلیل استفاده نادرست از ان بود؟

یکی دیگه.;832385 نوشت:
مسئله عقلی نیست که با آوردن مثال نقض ،بتوان رد کرد. مسئله تجربی است و روش تحقیق در مسیله تجربی مشخص است.در بوجود آمدن یک عارضه روحی یا جسمی عوامل زیادی دخیل اند. محققان گروه هایی برای تحقیق فراهم میکنند که در آنها عوامل تاثیرگذار دیگر،در بین افراد گروه یکسان باشد و بعد با تغییر دادن پارامتر مورد آزمایش،نتیجه را ثبت میکنند.
اگر بنا بر مراء و یا مثال نقض باشد(که بنا نیست)، بنده در یک فرهنگسرا با چشم خودم مورد مطلقه ای را شاهد بوده ام که بر اثر عقد موقت از یک انسان نرمال تبدیل به بیماری شد که روزی 11 قرص اعصاب میخورد و مدام گریه میکرد و حتی دیگر توانایی نگهداری فرزندش را نداشت.

بنده ادعای کلی نکرده که نیاز به اثبات کلی داشته باشم. اگر اثرات مثبت ارتباط جنسی را بپذیریم نا خود آگاه اثرات منفی عدم ارتباط جنسی را هم پذیرفته ایم حتی اگر بر فرض شما تاثیری در قدرت جنسی نداشته باشد در سایر زمینه ها مثل کاهش افسردگی اثرات غیر قابل انکاری دارد.

بنده هم بیش ازین علاقه ای به مطرح شدن مباحث علمی مربوط به این موضوع که با جستجو در مقالات مرتبط قابل بررسی هست را ندارم. هر کس میتواند صحت گفته ها را خودش بررسی کند.

یا حق

[="Arial"]

Reza-D;832225 نوشت:
علیک سلام خواهر گرامی
این احساس دو طرفه ست بزرگوار. ربطی هم لزوماً به بد بودن جنس مخالف ندارد ، بلکه به دلیلش سختی های زندگی است

[=arial]
شرمنده تو پست قبلی یادم رفت سلام عرض کنم
جناب رضا قبلنا دقتتون تو خوندن پستا خیلی بیشتر بود
اولا اگه دقت کنین نوشتم معتقدن نه معتقدم
چون خودم همچین اعتقادی نداشتم و نخواهم داشت
ثانیا اتفاقا این احساس ناشی از بدی های طرف مقابله نه سختی های زندگی
نمیدونم شاید من زیادی در مورد زندگی مشترک خوشبینم ولی
معتقدم وقتی همراهت همراه باشه سختی های زندگی میشه بالا رفتن از کوه
شاید سخت باشه ولی وقتی دستت تو دست یکی دیگه است حتی افتادن از اون بالا هم زیاد دردی نداره
چون مطمئنی یکی با نگرانی بالا سرت میشینه ....

Reza-D;832225 نوشت:
این احساس مثل چی توی گل ماندن مال بعد از انتخاب است که عطش ها فروک کرده

[=arial]اتفاقا من دارم در مورد قبل ازدواج حرف میزنم
من و شمای مذهبی خیلی خوب میدونیم ازدواجی که واسه رفع عطشه به جایی نمیرسه
مهم نیست این عطش عطش جنسیه عاطفیه اقتصادیه عقده آزادیه یا هر کوفت دیگه ای
مهم اینه وقتی مبنای ازدواجم بشه اینا دو روز بعد ازدواج و سیراب شدن چشم و ...
میفتم به همون غلط کردن به همون تو گل موندن به طلاق عاطفی به خیانت به ....

فکرم نکنین تو چهارده سالگی ازدواج کردم و زندگیم انقدر گل و بلبل بوده که نمی فهمم نیاز یعنی چی
یه روزی منم به خیلی چیزا نیاز داشتم
نه روی مطرح کردنش بود نه درک اطرافیان ولی الحمدلله انقدر مغزم کار میکرد که بخاطر عطشم ازدواج نکنم
چون به نظرم تحمل طلاق و خیانت و هر چیز دیگه ای سخت تر از تحمل اون عطشه اس.

حق دوست;832241 نوشت:
آیا کسایی که گزینه 2 رو انتخاب کنن و در عمل فقط رابطه جنسی مورد 2 رو به شرایط خیلی بهتر مورد 1 ترجیح بدن هوسباز هستن؟

سلام
ممنونم از پاسخ صادقانتون و البته توضیحاتی که دادین
نمیدونم چرا انتظار داشتم این توضیحات از طرف جناب رضا مطرح بشه
شاید بخاطر پیشینه ای که تو این مدت از ایشون تو ذهنم نقش بسته
بهرحال

هرچند منظور من از طرح اون سوال هرگز این نبود که با جوابش به هوسباز بودن آقایون برسم
بلکه واقعا منظورم شناخت بیشتر بود

یه بار اینجا یکم راجع به رویت اجنه توضیح دادم
ساعت دو نصفه شب یه آقای اومدن گفتن پستاتو پاک کن از ترس خوابم نمیبره :d
منظورم اینه اینجا خیلی چیزا رو نمیشه راحت توضیح داد
ولی در رابطه با سوالتون
شاید اکثریت خانومها گزینه دوم رو برای ازدواج انتخاب کنن
ولی من گزینه اول رو ترجیح میدم
حتی حاضرم همه شرایط ازش کسر بشه و فقط ایمانش بمونه.

[="Arial"][=arial]باور کنید نمیخوام کسی رو به کار نکرده متهم کنم ولی

مخالفت اکثر خانومها با صیغه و ازدواج موقت مخالفت با حکم خدا نیست مخالفت با مجریان این حکمه
هروقت جامعه به اون سطح از فرهنگ رسید که زن جوان مطلقه رو تهدیدی برای زندگی فامیل و دوست و همسایه ندید
هروقت سوپری سر کوچه و جوونای اهل محل به چشم یه لقمه راحت بهش نگاه نکردن
هروقت ازدواج موقتش برای فرار از حرف و حدیث و نگاه های هیز نبود
هروقت مجبور نشد به بهای لباس تنش ..... کنه

هروقت همه اینها نبود و باز مردی سراغ این خانم اومد برای ازدواج موقت و صیغه
اون موقع میشه رضایت خدا رو پشت این حکمش دید
و صدالبته مخالف حکمش مخالف خود خداست

ولی به والله اکثر صیغه ها از سر نیاز نیست
اون کله گنده ای که همه عیشش به راهه
به نام حکم خدا و به کام خود هرزه اش چندتا چندتا صیغه میکنه
به والله فقط برای اینکه هرزگیشو شرعی کنه

درد من خانم اون جوونی نیست که به قول جناب رضا از سر نیاز میره سراغ صیغه و تهش میرسه به عقد دائم
تو مردونگی این مرد که شکی نیست
ولی انصافا چند نفر از همین آقایون حاضرن با زنی ازدواج کنن که در صیغه و عقد موقت کس دیگه ای بوده؟؟
درد من خانم اینه که:
وقتی اوضاع زندگی زنان عقد دائم رو که یه روزی مثلا عشق اول و آخر مرداشون بودن میبینم
دلم میسوزه برای اون بدبختی که قراره مهمون چند روزه باشه
ماها مخالفتی با حکم خدا نداریم فقط
میترسیم از اینکه پشت این حکم خدا فقط میل جنسی باشه و بعد سیراب شدن بشیم یه دستمال کاغذی مصرف شده که باید انداخت دور
هر وقت من زن بخاطر رفع نیاز همجنسای تو تن به عقد موقت دادم و بعدش
توی مرد بازم عین یه دختر با ارزش بهم نگاه کردی
و رفع نیاز هم جنست تو نگاهت ننگ هرزگی نشد رو پیشونیم مطمئن باش خودم میشم مبلغ این حکم.

Reza-D;832395 نوشت:
عجب!
پس با این استدلال باید بگوئیم در دنیا هیچ معتادی وجود ندارد
چون مضرات مواد مخدر بر همگان آشکار است!!!

و در کشور هم هیچ زن بی حجابی وجود ندارد
چون در یک کشور اسلامی کمتر کسی است که بد بودن بی حجابی را نداند!!!

واقعاً از این بخش حرف شما تعجب کردم

من جای برادر کوچک شما
من خاک پای شما
اینها را گفتم که باقی حرفم جسارت به شما نباشد
کاش میشد حضوری شما را می بردم و یک سری مسائل را به شما نشان می دادم
مسائلی که به هیـــــــــــــــــــــچ وجه نمیشود در تاپیک عمومی مطرح کرد
آن وقت دیگر اینقدر خوش بینانه به این موضوع نگاه نمی کردید
فقط یک جمله بدون توضیح ، در بعضی موارد کار تا رابطه با محارم هم کشیده......!!!!


شما واقعا متوجه عرض بنده نشدید؟
بخث سر این بود که عدم رابطه جنسی باعث سردی و مشکلات عدیده در زندگی دائم میشود،و بنده افرادی را مثال زدم که مدتهای طولانی در زندان بوده اند و بعدا چنین مشکلی نداشته اند.شما فرمودید از کجا معلوم که رابطه نامشروع نداشته اند؟بنده عرض کردم اگر خود ارضایی بوده است که تاثیر منفی در آینده ی فرد خواهد گذاشت نه مثبت.اگر ه م ج ن س .. بوده باشد،هم کاملا مبرهن است که یک حرام الهی غیر فطری غیر انسانی نمی تواند توانایی جنسی فرد را در زندگی مشترک آینده اش تقویت کند.پس نمی توان گفت اگر این افراد در زندگی مشترک خود پس از رهایی از زندان مشکلی نداشته اند،به دلیل این است که روابط غیر مشروع در زندان داشته اند.
هیچ کجای این صحبت ناظر به این نبود که چنین روابطی در جامعه وجود ندارد.راجع به افراد زندانی و شرایط آنها صحبت میکردیم.

و در مورد اینکه باید آمار بیاورم،باید عرض کنم که تحقیقات علمی زیادی در دنیا راجع به افرادی که مدت های مدید گرفتار زندان بوده اند و مشکلات و مسایل انها در طول زندان و بعد از آن وجود دارد.

Reza-D;832396 نوشت:
ابداً این مثال شما نقض صیغه نیست

بنده هم عرض کردم که نیست.آقای حق دوست فرمودند اگر یک مثال بیاورم که باعث این مشکلات شده،فرض اثبات میشود.بنده هم عرض کردم اینطور نیست و الا اگر بخواهیم متعه را از اساس رد کنیم هم میتوان مثال آورد نه یکی بلکه به وفور.

REZA2;831982 نوشت:
سلام

می شه خاهش کنم یکی از دوستان یه خلاصه ای از اونچه تا الان تو این تاپیک گفته شده رو تو یه پست بگن .بتونیم یه دید کلی از اونچه تا حالا بحث شده رو داشته باشیم .

با تشکر

سلام
آن چه تا اینجا بعنوان خواننده تاپیک دستگیرم شد؛

خلاصه :
در مورد یک حکم شرعی دو گروه در حال بحث و گفت و گو هستند، گروه موافق و گروه مخالف:

بنظر می رسد گروه مخالف یه کوچولو دو دسته اند:
1.با اصل حکم مخالفتی ندارند با چگونگی اجرای آن مخالفند. و همچنین معتقدند باید به تمام ابعاد این حکم و مراحل آن دقت کرد و از ورودی هایی که بصورت بهداشت و پیشگیری برای ورود به این عرصه(ازدواج موقت) است استفاده کرد مانند ازدواج دائم، خویشتنداری، مشغولیت های ذهنی مناسب، کنترل غریزه و.... اگر جواب نداد با استفاده از نظر متخصص این رشته برای اجرا این حکم استفاده کرد.

2. کم و بیش با اصل حکم مخالفند و اینطور استنباط می شود که نظرشان این است که از هر چند میلیون نفر ممکن است انگشت شماری مشمول این حکم شوند. بنابراین همان عده محدود در صورت بروز مشکل به متخصص مراجعه کنند و شرایطشان را توضیح دهند تا جواب تخصصی بگیرند. و لزومی برای علنی و برجسته کردن این مورد نیست.

گروه موافق نه تنها با اصل حکم موافقند بلکه برای چگونگی اجرا و عمل به آن نیز برداشت و نظرات و سلایق شخصی دارند و اینطور استنباط می شود که نظرشان این است که از هر یک نفر دونفرشان مشمول این حکم هستند!!!!
بنابراین می خواهند نه چک بزنند نه چونه چندتا چندتا ببرن تو خونه!!====>> آقایون موافق ///// نه چک بزن نه چونه خودم میام تو خونه!!===>> خانمهای موافق

رهگذر آسمان;832421 نوشت:
شرمنده تو پست قبلی یادم رفت سلام عرض کنم
سلام خواهر گرامی
دشمنتان شرمنده باشد
بعد از مدت ها چند پست آرام و بدون انفجار از شما دیدم :Nishkhand:

حقیقتش امروز خیلی به هم ریخته بودم و با نیت برخورد بد وارد سایت شدم!
اما وقتی دیدم شما اینطور محترمانه و بدون تعصب پست گذاشتید و لحنتان اینقدر دوستانه بود ، آرام شدم و نظرم عوض شد

(شما زنها خودتان هم نمی دانید چه تاثیری می توانید در دنیا بگذارید)

حالا من هم خواهشی از شما دارم
اینکه چند پست بعدی من را

دقیق بخوانید ، فکر کنید ، سپس نظرتان را بگوئید
البته به قول شما نمی شود همه چیز را اینجا نوشت ، ولی شما عاقل هستید و با گفتن ((ف)) خودتان تشخیص می دهید که یعنی ((فرحزاد!))

رهگذر آسمان;832421 نوشت:
اتفاقا این احساس ناشی از بدی های طرف مقابله نه سختی های زندگی
فرقی نمی کند
منظورم این بود که هر دو جنس ایرادهایی را به یکدیگر وارد می دانند
حالا برخی از این ایرادها درست است و برخی دیگر غلط
بخشی از ایرادها واقعاً تقصر جنس مقابل است و بعضی از ایرادها تقصیر خودمان

رهگذر آسمان;832423 نوشت:
شاید اکثریت خانومها گزینه دوم رو برای ازدواج انتخاب کنن
ولی من گزینه اول رو ترجیح میدم
حتی حاضرم همه شرایط ازش کسر بشه و فقط ایمانش بمونه
چرا یک شخص با ایمان را ولو با حذف تمام شرایط انتخاب می کنید؟
برای رضای خدا؟
رضای خدا دقیقاً در چیست؟

رهگذر آسمان;832426 نوشت:
هروقت جامعه به اون سطح از فرهنگ رسید که زن جوان مطلقه رو تهدیدی برای زندگی فامیل و دوست و همسایه ندید
هروقت سوپری سر کوچه و جوونای اهل محل به چشم یه لقمه راحت بهش نگاه نکردن
هروقت ازدواج موقتش برای فرار از حرف و حدیث و نگاه های هیز نبود
اینهایی که میگوئید کاملاً درست است. بر منکرش لعنت

رهگذر آسمان;832426 نوشت:
به والله اکثر صیغه ها از سر نیاز نیست
اون کله گنده ای که همه عیشش به راهه
به نام حکم خدا و به کام خود هرزه اش چندتا چندتا صیغه میکنه
به والله فقط برای اینکه هرزگیشو شرعی کنه
این هم درست است ، باز هم بر منکرش لعنت
ولی انصافاً این مورد در خانمها نیست؟
نیستند خانمهایی که می خواهند هرزگی خودشان را شرعی کنند و از همین صیغه استفاده کنند؟
بالاتر از این ، مگر از سایر احکام خدا سوء استفاده نمیشود؟
چند خانم برای شما مثال بزنم که فقط برای آنکه آزاد بشوند (منظورم را که می فهمید) شوهر می کنند
بعد مهریه را می گذارند اجرا ، طلاق ، و بعد هم.......

اما چرا هیچکس نمی آید با مهریه مبارزه کند؟
به این دلیل که سوء استفادهء یک عده ، دلیل بر این نیست که با خود حکم مقابله کنیم

رهگذر آسمان;832426 نوشت:
انصافا چند نفر از همین آقایون حاضرن با زنی ازدواج کنن که در صیغه و عقد موقت کس دیگه ای بوده؟

انصافاً خیلی خیلی کم. در حد انگشت شمار
حالا شما بفرمائید ، انصافاً چند نفر از خانمها حاضرند با آقایی ازدواج کنند که قبلاً زن صیغه ای داشته؟
انصافاً چند نفر از خانمها ، حتی اگر به آنها اثبات بشود شوهرشان نیاز دارد و قصد شهوترانی ندارد ، به او اجازه می دهند عقدموقت انجام بدهد؟

رهگذر آسمان;832426 نوشت:
درد من خانم اون جوونی نیست که به قول جناب رضا از سر نیاز میره سراغ صیغه و تهش میرسه به عقد دائم
تو مردونگی این مرد که شکی نیست
اتفاقاً شک هست خواهر گرامی ، خیلی هم شک هست
با عذرخواهی اجازه بدهید واضح بگویم

خانمهایی که کلاً با این حکم موافق یا مخالف هستند که بحثشان جداشت
اما کسانی که مثل شما ادعا می کنند ما با چگونگی اجرای صیغه مشکل داریم نه خود آن ، بدون تعارف

اکثرشان دروغ میگویند!
لطفاً حرفم را تهمت به خودتان برداشت نکنید ، تشخیص اینکه کدام زن جزء این گروه است ، با خود خانمها

خب حالا چرا اعتقاد دارم دروغ میگویند؟
تقریباً دو سال پیش می خواستم تاپیکی راه اندازی کنم که اساتید گفتند ممکن است ایجاد مشکل کند
من هم اطاعت کردم و منصرف شدم

سوال من در آن تاپیک این بود که خانمها درمورد ازدواج دوم (دائم) برای مرد
صیغه برای مرد متاهل و صیغه برای مرد مجرد
در هر سه مورد میگویند باید چگونگی آن رعایت شود
لطفاً بفرمایند این چگونگی دقیقاً یعنی چه؟!

پس اینطور میشود:
سوال - آیا مرد حق صیغه کردن دارد؟
پاسخ خانمها - ما با خود حکم مخالف نیستیم ، با چگونگیش مخالفیم
سوال - ما موارد را میگوئیم شما بفرمائید شامل میشود یا نه؟

حالا دقت کنید خانمها برای هر کیسی چه پاسخی میدهند:

پسر مجرد در سن کم = شامل نمیشود! چون پسر در سن کم چیزی حالیش نمیشود ، درآمدی ندارد و نمی تواند یک زن را اداره کند
پسر مجرد در سن بالا = شامل نمیشود! اگر بخواهد عقدموقت کند به تنوع طلبی عادت می کند. خب چرا عرضه به خرج نمی دهد که ازدواج دائم کند؟!
مرد متاهل که همسرش توانا است = شامل نمیشود! همسرش که مشکلی ندارد ، پس این مرد فقط دنبال هوس است
مرد متاهل که همسرش ناتوان است = شامل نمیشود! کمی صبر ، کمی اخلاص و.... آیا اگر او مریض میشد ، به زنش حق می داد با مرد دیگری همبستر شود؟!!
مردی که زنش مرده = شامل نمیشود! این مرد می تواند بگردد کسی هم کفو خودش پیدا کند و با او ازدواج دائم کند

خب پس بالاخره شامل کدام مرد میشود؟!!

پاسخ خانمها - مردی که شرایطش را داشته باشد! :-??

[="Arial"]

Reza-D;832454 نوشت:
بعد از مدت ها چند پست آرام و بدون انفجار از شما دیدم

[=arial]سلام
شاید این آرامش بخاطر اینه که داره بوی محرم و پائیز میاد
این دو موقعیت زمانی همیشه برام پر از آرامش و نوره

Reza-D;832454 نوشت:
(شما زنها خودتان هم نمی دانید چه تاثیری می توانید در دنیا بگذارید)

[=arial]متاسفانه میدونیم ولی اکثر مواقع ازش سوءاستفاده میکنیم ...

Reza-D;832454 نوشت:
برای رضای خدا؟

[=arial]نه صادقانه بگم برای آرامش خودم
قبلا هم گفتم برای من مهم نیست که چادری که سر میکنم بخاطر کمبود مالی همسرم کهنه باشه
ولی برام مهمه که لبخند رضایت همسرم رو در مورد حجابم ببینم
واقعا برام مهم نیست برای افطارم فقط یه لیوان آب داشته باشم
ولی مهمه که همسرم به روزه های مستحبی ام به چشم افتخار نگاه کنه
مهم نیست اگه همسرم بدقیافه ترین داماد فامیل باشه
ولی مهمه که مومن ترینشون باشه

من اگه قرار بود با زیباترین مرد عالم و توی بهترین رفاه زندگی کنم
ولی دور مسجد و نماز و روزه و زیارت رو خط بکشم
مطمئنم همون سال اول کم می آوردم
شاید تو نگاه بقیه کاملا مسخره باشه ولی من اینجوریم
آرامشم خیلی مهمتر از آسایشمه

در مورد مثال جناب حق دوست هم
درسته داشتن رابطه برای همه آرامش میاره و برای من هم
ولی در نگاه من خیلی پایین تر از سطح آرامش در کنار خداست
از طرفی مردی که مومن واقعیه و من ازش فقط آرامش میخوام خوب میدونه مصادیق آرامش چیه

Reza-D;832454 نوشت:
ولی انصافاً این مورد در خانمها نیست؟

[=arial]چرا هست
شاید خیلی بیشتر از آقایون

Reza-D;832454 نوشت:
به این دلیل که سوء استفادهء یک عده ، دلیل بر این نیست که با خود حکم مقابله کنیم

[=arial]من هم که گفتم مشکل از حکم نیست
از آقایونیه که سوءاستفاده میکنن
همونطور که مشکل از حکم مهریه نیست
مشکل از خانومهایی که سوءاستفاده میکنن

[="Arial"]

Reza-D;832461 نوشت:
حتی اگر به آنها اثبات بشود شوهرشان نیاز دارد و قصد شهوترانی ندارد ، به او اجازه می دهند عقدموقت انجام بدهد؟

[=arial]متوجه این قسمت نشدم
مردی که همسر داره و همسرش مشکلی نداره برای رابطه چطور میتونه به کس دیگه ای هم نیاز داشته باشه؟


Reza-D;832461 نوشت:
حالا دقت کنید خانمها برای هر کیسی چه پاسخی میدهند:

[=arial]باز هم به جای خانومها خودتون جواب دادین من از نگاه خودم جواب میدم

Reza-D;832461 نوشت:
پسر مجرد در سن کم =

ا[=arial]ز اونجایی که کشور عزیزمون زیادی گل و بلبله
بستگی به شرایطش داره
و شرایطش اینه که هر دو طرف کمترین آسیب رو حین و بعد این اتفاق ببینن
اگه خانواده در طرف مطلع باشن و حمایت مالی و روحی کنن مشکلی نیست

Reza-D;832461 نوشت:
پسر مجرد در سن بالا =

[=arial]اینجا نیازی به اطلاع خانواده پسر نیست
همین که پسر به حدی از رشد عقلی رسیده باشه که بفهمه عقد موقت برای چیه (سوء استفاده نکردن)
و بتونه مایحتاج زن رو تامین کنه کافیه

Reza-D;832461 نوشت:
مرد متاهل که همسرش توانا است

[=arial]بالا هم عرض کردم متوجه نمیشم دلیل این فرد برای عقد موقت چی میتونه باشه؟

Reza-D;832461 نوشت:
مرد متاهل که همسرش ناتوان است

[=arial]اگه دیگه واقعا توانی برای صبر نداره میتونه با دلجویی از همسرش و گرفتن رضایتش عقد موقت کنه
اگه دلایل همسرش برای عدم رضایت منطقی نیست اصلا نیازی به کسب رضایت نداره
ولی حق جفا هم مثل قطع نفقه یا قطع رابطه عاطفی با همسر اول رو هم نداره

Reza-D;832461 نوشت:
مردی که زنش مرده

[=arial]فرض میکنیم ایشون رفته دنبال ازدواج دائم ولی فعلا کیس مناسب رو پیدا نکرده و نیازهم داره
به نظرم حقش نیست بخاطر نگاه جامعه بیفته تو گناه و بعدشم عذاب آخرت
پس میتونه بره دنبال عقد موقت

[=arial]همه بحث من اینه تو هر شرایطی بفهمیم از خودمون و بقیه چی میخوایم
و صدالبته باور کنیم خدایی هست
دیگه بعدش مهم نیست خواسته هامون با خط کش جامعه و اطرافیان جور در میاد یا نه؟

[="Arial"]

Reza-D;832469 نوشت:
می خواهم ببینم چه نتیجه ای می گیرید و خودتان به چه چیزهایی میرسید

[=arial]من فقط به یه نتیجه میرسم
اینکه کیدهم ....
اینکه ما زنا اگه بخوایم یه زندگی رو ویران کنیم شیطون باید بیاد مشق شبشو ازمون بگیره

ولی اینکه من این توان بالقوه رو دارم که رو دست شیطون بلند شم
میشه مجوز به فعل رسوندنش؟؟؟

به خدا من میفهمم خیلی سخته مرد بودن و دغدغه دین و جامعه امروز و ...
من به سهم خودم و از طرف همه خانومها از همه برادرام عذر میخوام و طلب حلالیت میکنم
حتی اگه سهمم از لغزیدن یه مرد به اندازه وزش چادرم باشه
و سر تعظیم فرود میارم مقابل مردانی که حفظ دینشون شده یه میدان نبرد هرروزه

شرمنده که کاری ازم برنمیاد غیر دعا برای استقامتتون ....

رهگذر آسمان;832473 نوشت:
متوجه این قسمت نشدم
مردی که همسر داره و همسرش مشکلی نداره برای رابطه چطور میتونه به کس دیگه ای هم نیاز داشته باشه؟
منظورم مردی بود که همسرش مکل دارد

رهگذر آسمان;832473 نوشت:
باز هم به جای خانومها خودتون جواب دادین
خیر خواهر گرامی ، دقیقاً پاسخ خانمها را عرض کردم
شاید راضی نباشند از آنها در این تاپیک نقل قول کنم ، اما اگر مایل باشید ، جستجو میکنم و تک تک پاسخ های خانمها را برایتان ارسال میکنم

رهگذر آسمان;832473 نوشت:
من از نگاه خودم جواب میدم
ولی نگاه اکثر خانمها چنین نگاهی نیست

رهگذر آسمان;832478 نوشت:
من میفهمم خیلی سخته مرد بودن و دغدغه دین و جامعه امروز و ...
من به سهم خودم و از طرف همه خانومها از همه برادرام عذر میخوام و طلب حلالیت میکنم
از بزرگواری شماست خواهر گرامی
به نظر من آنها باید از شما عذرخواهی کنند که هر چه شما می خواهید شان زن را بالا ببرید ، آنها عکسش عمل می کنند

خب حالا سوال:
اگر یک مرد مجرد یا متاهل ، بخواهد در چنین جامعه و چنین شرایطی ، با دختر یا زنی دوست بشود ، نمی تواند؟

[="Arial"]

Reza-D;832481 نوشت:
اما اگر مایل باشید

[=arial]نه خیلی ممنون منو با خانومای اینجا درنندازین
تو اکثر تاپیکا بخاطر دفاع از آقایون انواع تهمتها تو خصوصی و عمومی نصیبم میشه دیگه کافیه
ولی بازم میگم نگاه اکثریتی به یه قضیه همیشه دلیل درستی اون قضیه نیست
و اینکه اکثر خانوما مخالف حکمی باشن دلیل نمیشه منم فقط به دلیل خانم بودن دنبالشون راه بیفتم
هرکسی از نگاه خودش اتفاقات رو تحلیل میکنه و اجباری تو پذیرفتن عقاید بقیه نیست

[="Arial"]

Reza-D;832482 نوشت:
اگر یک مرد مجرد یا متاهل ، بخواهد در چنین جامعه و چنین شرایطی ، با دختر یا زنی دوست بشود ، نمی تواند؟

[=arial]مسلمه که میتونه
و اگه همچین کاری نمیکنه فقط بخاطر دینشه
متاسفم که ما خانمها همیشه از جنس خودمون ضربه خوردیم
اگه هرزنی متوجه شان و شخصیت خودش بود و به هر بهایی معاوضه اش نمیکرد
بهشت میشد تجربمون نه آرزومون ....

Reza-D;832492 نوشت:
زنهای نانجیب باید نجابت را از نجیب ها بیاموزند
و نجیب ها باید دلبری را از نانجیب ها

صحبت های استاد حسین انصاریان:

بسیاری از زنان چنین می پندارند که بی عفتی و نانجیبی همان معنای مخصوص را دارد
از این جهت ، خود و بسیاری را نجیب می دانند
غافل از آن که نانجیبی مراحلی دارد

اگر زن از خانه داری سرباز زند و پیوسته بخواهد به گردش یا منزل دوستان و خویشان برود ، یک مرحله از نانجیبی است
اگر زن با مردی جز شوهرش بیش تر از مقدار احتیاج سخن گوید ، یا معاشرت کند ، یک مرحله از نانجیبی است
اگر زن هنگامی که خود را آرایش کرده ، خوش بدارد که مردان او را بنگرند ، مرحله ای دیگر از نانجیبی است
اگر زن هنگامی که به مهمانی می رود خود را بهتر از موقعی که در خانه برای شوهر می آراید ، آرایش کند ، مرحله دیگری از نانجیبی است
اگر زن به شوهر به نظر احترام ننگرد و شوهر در نظرش کوچک و حقیر باشد ، یک مرحله نانجیبی است
اگر زن آرزومند باشد که شوهر همه خواسته های او را انجام دهد و گرنه با او سرناسازگاری بردارد ، یک مرحله از نانجیبی است
اگر زن از بچه آوردن دریغ داشته باشد و یا در فکر سقط جنین باشد ، یک مرحله از نانجیبی است
اگر زن از پوشیدن لباس و کفش و جوراب ارزان قیمت ابا داشته باشد ، یک مرحله از نانجیبی است
اگر زن ملاحظه اقتصاد را در زندگی شوهر نکند ، یک مرحله از نانجیبی است

به هرحال نانجیبی و نجابت مراحلی دارد. بعضی از زنان ممکن است قسمتی از آن را دارا و قسمتی را فاقد باشند
زنده باد زنی که نجابت و صفات مثبت جنس لطیف را به تمام مراحل دارا باشد و در قلعه سعادت زندگی کند

Reza-D;832485 نوشت:
کاملاً تلاش کرده اید حرف گروه مخالف را صحیح ، و حرف گروه موافق را غلط نشان بدهید

Reza-D;832485 نوشت:
اگر این گروه با اصل حکم مخالفتی ندارند و فقط بر سر چگونگی آن بحث دارند ، پس باید جزء موافقین قرار بگیرند
خود من هم در همین گروه قرار میگیرم

سلام
این دسته بندی مربوط به همین تاپیک حاضره و به قول نامه های اداری ارزش قانونی دیگری نخواهد داشت...
در دسته اول منظور افرادیست که ظاهر امر نشان میده که مخالف هستند ولی بطور منطقی موافقند و در واقع علت مخالفت شان هم منطقیه.

Reza-D;832493 نوشت:
صحبت های استاد حسین انصاریان:اگر زن هنگامی که به مهمانی می رود خود را بهتر از موقعی که در خانه برای شوهر می آراید ، آرایش کند ، مرحله دیگری از نانجیبی است

این حرف ایشون از نظر من مورد داره ، معمولا انسان ها مهمونی میگیرند ، بهترین لباسهاشون رو میپوشند و سعی میکنند خوب و تمیز و آراسته ساعات خوشی رو در کنار هم داشته باشن .

اگر خانومی هم بهترین لباسش رو در درون مهمونی بپوشه و لباس بد ترش رو تو خونه بپوشه به نظر من کار بدی رو نکرده ، هر مجلس و هر جایی قوانین و قواعدی بر اون حکم فرماست .

مثلا ممکن هست من مهمونی بدم ، و غذا کم بیاد ! به فرزندم میگم کمتر غذا بخور ! ولی این دلیلی نمیشه که من مهمون رو به فرزندم ترجیح بدم .

[="Arial"]

Reza-D;832493 نوشت:
اگر زن هنگامی که به مهمانی می رود خود را بهتر از موقعی که در خانه برای شوهر می آراید ، آرایش کند ، مرحله دیگری از نانجیبی است

[=arial]هی سعی میکنم هر موضوعی رو اینجا باز نکنم و به صلوات بسنده کنم نمیشه
بابا به پیر به پیغمبر تو خیلی از موارد بزرگترا سد راه بهشت دنیا و آخرت ما جوونان
من تو دوران مجردی از لوازم آرایشی استفاده نمیکردم
ولی
تنها دلخوری عقد و عروسیم سر خرید همین لوازم آرایش و لباس خونه بود
اونم با بزرگترای فامیل خودم
هرکی واسه خودش کلی نظریه داشت
شناگر ماهری بودی فقط آب نمیدیدی ...
خدا رحم کنه بعد از این میخوای چطوری بگردی ....
الان همه میفهمن مسجد و روزه ات ظاهر قضیه بوده ...

هرچی میگفتم بابا به خدا اینا فقط واسه همسرمه
یه جوری نگام میکردن یعنی خودتی
بعضیا که قشنگ میگفتن تو میری لباساشو بشوری و واسش غذا بپزی یا هرروز خودتو واسش نقاشی کنی؟
زندگی خیلی مهمتر از این چیزاست و ....

البته الانم که میبینن بیرون آرایش نمیکنم میگن اون لباس و لوازمی که همه از بهترین مارک بود چی شد؟؟؟
خب چیکار کنم که نمیفهمن میخوام هرچیزی بهترینش برای همسرم باشه؟
چیکار کنم که نمیفهمن منم فرق رژ جگری و مسی و قرمزو هزار کوفت دیگه رو میهمم
ولی فقط واسه همسرم خرجش میکنم؟
جناب رضا از هر چند هزار نفر یکی مثل من پی همه نیش و کنایه هارو به تنش میماله و راه خودشو میره
بقیه میشن رنگ جماعت
میدونم رنگ جماعت شدن درست نیست
ولی قبول کنید خلاف جهت آب شنا کردن هم در توان هرکسی نیست.

nobelist;832494 نوشت:
فکر کنم یک صفر برای عددهای قرمز رنگ زیاد گذاشتید!
خیر خواهر گرامی دقیقاً همین اعداد است
تازه خیلی خیلی سربسته گفتم و به جزئیات اشاره نکردم

فقط یک نمونه:
بارها دیده ام دختر یا زنی ، رابطه دوستی خودش با پسری را قطع کرده ، به این دلیل که پسر حاضر به رابطهء..... با او نبوده!
آنچه در بطن جامعه میگذرد با آنچه ما تصور می کنیم خیلی متفاوت است

ریحــانه الــنبی;832497 نوشت:
در دسته اول منظور افرادیست که ظاهر امر نشان میده که مخالف هستند ولی بطور منطقی موافقند و در واقع علت مخالفت شان هم منطقیه
تشکر بابت توضیح گل
ولی به هر حال اینها جزء موافقان هستند که گفتم من هم در همین گروه قرار میگیرم

هرمیون;832499 نوشت:
این حرف ایشون از نظر من مورد داره
اول اینکه صحبت از آرایش است ، نه لباس!

دوم ، منظور این نیست که زن توی خانه مانتو یا کت و شلواری که برای جشن ها و محالس می پوشد را به تن کند!
منظور در اهمیت و ارزشی است که زن بین این دو قائل میشود
و من با قاطعیت عرض میکنم که بیشتر خانمها آنقدر که به فکر جلب رضایت دخترخاله نرگس و دختردایی میترا هستند ، به فکر جلب رضایت شوهر نیستند

سوم ، این وظیفه دو طرفه است. یعنی یک آقا هم نباید اینطور باشد که در خانه ، شلخته و بدبو باشد ، اما وقتی بیرون میرود به خودش برسد
دقت کنید حرف این نیست که در بیرون شلخته باشیم! حرف این است که اولویت هر زن و مردی ، خود آرایی برای همسرش باشد

چهارم ، اینکه به زنها بیشتر تاکید شده به دلیل این است که طبیعت زن و مرد اینطور است که مرد

بیشتر با چشم می پسندد و زن بیشتر با زیبا شدن به چشم می آید

رهگذر آسمان;832500 نوشت:
تو خیلی از موارد بزرگترا سد راه بهشت دنیا و آخرت ما جوونان
خواهر سخن از زبان ما میگوئید
با تمام این پست موافقم و برایش صدها دلیل دارم

دقیقاً به همین علت من با خودم عهد کردم این مسائل را فراموش نکنم
مبادا من هم همین بلا را سر فرزندانم بیاورم
مبادا آنها را به زور وادار به کاری کنم
مبادا بجای راهنما ، فضولِ زندگیش بشوم
و........

البته بحث تربیت فرزند جداست . قطعاً هر جا که لازم باشد دیکتاتور میشوم!
اما جایی که لازم باشد ، نه جایی که دلم بخواهد

رهگذر آسمان;832500 نوشت:
بعضیا که قشنگ میگفتن تو میری لباساشو بشوری و واسش غذا بپزی یا هرروز خودتو واسش نقاشی کنی؟
هنوز نه تفاوت همسر با کلفت را میدانیم و نه تفاوت شوهر با حمال را!!!

دقیقاً نگاه غالب بر زن و شوهر ، نگاه کلفت و حمال است
این باید بشورد و بسابد ، آن هم باید جان بکند نان بیاورد سر سفره
گاهی با خودم فکر میکنم شاید عامل پیشرفت خارجی ها همین باشد که تا بالغ میشوند بزرگترها را میفرستند خانه سالمندان!
(البته منظورم اصل این کار نیست)

Reza-D;832505 نوشت:
شاید عامل پیشرفت خارجی ها همین باشد که تا بالغ میشوند بزرگترها را میفرستند خانه سالمندان!

والدین را که قطعاً باید محترم شمرد و فرستادن آنها به خانهء سالمندان عین بی معرفتی و نامردی است
اما چقدر خوب میشد اگر افکار سالمند خود را به خانهء سالمندانِ ذهنمان می فرستادیم

رهگذر آسمان;832423 نوشت:
سلام
ممنونم از پاسخ صادقانتون و البته توضیحاتی که دادین
نمیدونم چرا انتظار داشتم این توضیحات از طرف جناب رضا مطرح بشه
شاید بخاطر پیشینه ای که تو این مدت از ایشون تو ذهنم نقش بسته
بهرحال

هرچند منظور من از طرح اون سوال هرگز این نبود که با جوابش به هوسباز بودن آقایون برسم
بلکه واقعا منظورم شناخت بیشتر بود

یه بار اینجا یکم راجع به رویت اجنه توضیح دادم
ساعت دو نصفه شب یه آقای اومدن گفتن پستاتو پاک کن از ترس خوابم نمیبره :d
منظورم اینه اینجا خیلی چیزا رو نمیشه راحت توضیح داد
ولی در رابطه با سوالتون
شاید اکثریت خانومها گزینه دوم رو برای ازدواج انتخاب کنن
ولی من گزینه اول رو ترجیح میدم
حتی حاضرم همه شرایط ازش کسر بشه و فقط ایمانش بمونه.

سلام و عرض ادب
جناب رضا از منظر دیگه ای پاسخ دادن.
بنده هم ممنون بابت حضورتون در بحث

رهگذر آسمان;832473 نوشت:
باز هم به جای خانومها خودتون جواب دادین من از نگاه خودم جواب میدم

اون پستی که در پاسخ به سوالات جواب دادید اگر 30 درصد خانم ها مثل شما پاسخ میدادند من احتمالا داشتم در تاپیکی با عنوان "خطرات و آسیب های ازدواج موقت" اظهار نظر میکردم. ولی واقعیت این هست که اکثریت خانم ها تا خودشون به این حکم نیازی پیدا نکنن علیه اش جبهه میگیرن.

با توجه به این که خیلی مسایل در بحث بین شما و جناب رضا مطرح شد بنده دیگه واردش نمیشم.

فقط یه مثال دیگه میزنم. دو تا کیس برای ازدواج وجود داره که از هر کدوم در خواست ازدواج کنه جواب مثبت هست.

گزینه اول
دختر زیبا ثروتمند تحصیلات عالی هنرمند به لحاظ مسایل جنسی در سطح خیلی بالا توانمند به لحاظ ایمان هم مشکلی نباشه اما بگه من حرف حرف خودمه همیشه.

گزینه دوم
دختری که ظاهرش مورد پسند هست در خانواده معمولی و سطح تحصیلات معمولی و کلا همه موارد در حد متوسط اما حرف شنوی داشته باشه .

بنده به شخصه گزینه 2 رو انتخاب میکنم . برای اینکه نمره 0 در یک پارامتر اصلی باعث مردودی میشه. ربطی نداره مساله جنسی باشه عاطفی باشه یا ایمان باشه. البته نظر شخصیم هست.

نکته ای که میخوام نتیجه بگیرم اینه که بین نیاز جنسی و لذت جنسی تفاوت قایل بشیم.

نیاز جنسی در اکثر قریب به اتفاق مردا وجود داره و هر مردی در نگاه اول دنبال برطرف شدن این نیازش در ازدواج هست.

ولی لذت جنسی که در مرتبه بعد هست مساله اینقدر مهمی نیست که ارزش داشته باشه بابتش از خیلی از خوبی های یک دختر گذشت.

حالا اینکه این نیاز در بین خانم ها نسبت به آقایون کمتره احتمالا همینطوره و برای همین راحت تر میتونن نسبت بهش با دید اغماض نگاه کنن.
در هر حال این توضیحات کلی بود و ممکنه در مواردی از آقایون و خانم ها دقیقا برعکس باشه.

موفق باشید

یا حق

[="Arial"][="DarkGreen"]

Reza-D;832505 نوشت:
گاهی با خودم فکر میکنم شاید عامل پیشرفت خارجی ها همین باشد که تا بالغ میشوند بزرگترها را میفرستند خانه سالمندان!
(البته منظورم اصل این کار نیست)

Reza-D;832509 نوشت:
والدین را که قطعاً باید محترم شمرد و فرستادن آنها به خانهء سالمندان عین بی معرفتی و نامردی است
اما چقدر خوب میشد اگر افکار سالمند خود را به خانهء سالمندانِ ذهنمان می فرستادیم

سلام

خیلی ارتباطی با تاپیک نداره ولی گفتم یه توضیحاتی ارایه کنم.

رفتار والدین رو باید جز جز کرد و بعد علت یابی کرد که عامل مشکل چیه.

1- اکثر قریب به اتفاق والدین خیر و صلاح فرزندشون رو میخوان (تا اینجا عالی)

2- تجربیات والدین قطعا در بسیاری از موارد از فرزندان بیشتره (باز هم عالی)

3- بیان نظرات درست یا نادرست توسط والدین قطعا ضرری نداره و شنیدن آن در مواردی که درسته حتما مفیده و در موارد نادرست اگر فرد دهن بین نباشه و خودش اهل تفکر باز هم علت یابی اون نظر مفید خواهد بود

4- اعمال نظر و اجبار نظر درستشان به فرزند. در مرحله ای که خارج از درک فرزند هست قابل قبوله ولی باید در زمانی که ظرفیت پذیرش علت رو داره علت ارایه بشه وگرنه باعث از دست دادن قدرت تصمیم گیری فرزند میشه

5- اعمال نظر و اجبار نظر نادرستشان صرفا به این خاطر که ذهنیتی در باره موضوعی دارند. پس تنها در این جا اگر حاضر به شنیدن استدلال فرزندان نشن والدین دچار اشتباه شدن و فرزندان فقط در این مورد باید با والدین مخالفت داشته باشن آن هم با حفظ احترام.

به نظرم خارجی ها منافع 3 و 4 رو خیلی وقت ها فدای ضرر ناشی از مورد 5 میکنن. حتی در موارد 1 و 2 هم قابل بحث هستن.[/]

حق دوست;832524 نوشت:
1- اکثر قریب به اتفاق والدین خیر و صلاح فرزندشون رو میخوان (تا اینجا عالی)

2- تجربیات والدین قطعا در بسیاری از موارد از فرزندان بیشتره (باز هم عالی)

3- بیان نظرات درست یا نادرست توسط والدین قطعا ضرری نداره و شنیدن آن در مواردی که درسته حتما مفیده و در موارد نادرست اگر فرد دهن بین نباشه و خودش اهل تفکر باز هم علت یابی اون نظر مفید خواهد بود

4- اعمال نظر و اجبار نظر درستشان به فرزند. در مرحله ای که خارج از درک فرزند هست قابل قبوله ولی باید در زمانی که ظرفیت پذیرش علت رو داره علت ارایه بشه وگرنه باعث از دست دادن قدرت تصمیم گیری فرزند میشه

5- اعمال نظر و اجبار نظر نادرستشان صرفا به این خاطر که ذهنیتی در باره موضوعی دارند. پس تنها در این جا اگر حاضر به شنیدن استدلال فرزندان نشن والدین دچار اشتباه شدن و فرزندان فقط در این مورد باید با والدین مخالفت داشته باشن آن هم با حفظ احترام

سلام داداش
بحث در این مورد زمان و تمرکز بیشتری می طلبد
با حرف شما هم موافقم و هم مخالف. یعنی با کلیت حرف شما موافقم ، اما دو نکته هست:

1 - این موارد باز هم روی کاغذ هستند و من اعتقاد زیادی دارم که مسائل را گر چه باید در روی کاغذ و بطور تئوری هم بررسی کرد ، اما صحیح ترین روش بررسی مسائل ، بررسی عملی آنهاست. بیشتر مسائل در عمل با آنچه بصورت تئوری می دانیم متفاوت و حتی متضاد است. به همین دلیل است که من هرگز آمار را ملاک کاملی برای بررسی مسائل نمی دانم و آن را یکی از عوامل ، در کنار عوامل دیگری مثل تجربه ، شرایط ، موقعیت زمانی ، موقعیت مکانی و.... می دانم

2 - اینکه بخش نادرست یک بخش است و بخش های درست 2 یا 4 بخش (به فرض بخش بندی صحیح که دیگر واردش نمی شوم) ، دلیل بر بیشتر بودن درستی ها نیست ، چون اولاً ممکن است والدینی به تعداد بسیار بیشتری از شماره 5 استفاده کنند. مثلاً از هر 10 حرکتشان ، 8 تای آن از نوع اعمال نفوذ غلط باشد. ثانیاً ممکن هم هست که تعدادش کم باشد ، اما تاثیرگذاری آن خیلی زیاد باشد. مثلاً والدین فقط یک بار در حق دخترشان اشتباه کنند و او را به اجبار به یک مرد معتاد که هیچ شخصیتی برایش نمانده بدهند ، و همین یک اشتباه ، کل زندگی دختر را تباه کند. اینجا گر چه والدین فقط یک بار اشتباه کرده اند ولی اشتباهی به وسعت تمام زندگی مرتکب شده اند

و یک نکته:
بحث صرفاً درمورد والدین نیست. اگر به صحبت های خانم "رهگذر آسمان" دقت بفرمائید (که پاسخ من هم طبق صحبت ایشان بود) ، صحبت بر روی کل بزرگترهاست که البته والدین در آنها خاص تر هستند. من معتقدم خارجی ها از آن طرف بوم افتاده اند و کلاً احترام را کنار گذاشته اند ، و ما هم از این طرف بوم افتاده ایم و در هر حالتی فقط دنبال حفظ احترام به بزرگترها (حتی به غیر از والدین) هستیم. نه آن صحیح است و نه این

منظورم این نیست که هر بزرگی حرف زد سر توهین را به او بکشیم ، نه ابداً. اما به شخصه اعتقاد دارم دلیلی ندارد برای فرزند من عمویش یا دائیش یا خاله و عمه اش تصمیم گیری کنند. مثلاً در همان مثالی که خانم "رهگذر آسمان" درمورد آرایش و دخالت اقوام گفتند ، اگر ماها اینقدر رودربایستی نداشتیم و این اجازه را داشتیم که از حق حریم شخصی خودمان دفاع کنیم ، هرگز اقوام به خود اجازه نمی دادند در جزئی ترین مسائل بین یک زن و شوهر دخالت کنند. شاید باورت نشود برادر ، اما خانواده هایی را میشناسم که حتی در تعداد و چگونگی روابط زناشویی جوانانشان هم دخالت می کنند!!

به عبارتی ، اشتباه خارجی ها این است که تمام مسائل را خصوصی و شخصی کرده اند ، و اشتباه ما این است که اصلاً تعریفی از حریم خصوصی نداریم!

سلام

این مقاله رو هم مطالعه بفرمایید

ازدواج موقت؛ آري يا خير؟
مقدمه:
اساس برنامة حيات اسلامي آن است، كه ازدواج به صورت دائم صورت پذيرد، و اين چنين نهادي است كه موجب آرامش، آسايش و تعادل روحي و رواني مي شود؛ چرا كه ازدواج تنها براي لذّت جسمي و جنسي نيست، بلكه نوعي امنيت روحي و رواني را با خود به ارمغان مي آورد. هر مرد و زني در درون خود نه تنها خلاء جسمي، بلكه خلاء روحي نيز دارد، كه جز با طرف ديگر پرنمي شود، و لذا است كه خداوند متعال آن را ماية آرامش زوجين معرفي مي نمايد:

«و از آيات و نشانه هاي حكيمانه خداوند اين است، كه براي شما از جنس خودتان همسراني قرار داد، تا در كنار آنان آرامش يابيد.»[1]

ازدواج موقت نيز يكي از سنت هاي گرانبهاي پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ است كه در زمان ايشان حلال شده است. دين فطري و انسان ساز اسلام به علت هاي مختلفي چون فراهم نبودن زمينه و شرايط ازدواج دائم يا دوري از همسر به خاطر جنگ يا مسافرت، كه فرد احساس شديد نياز به ارضاء ميل جنسي خود پيدا مي كرد، و مي ترسيد كه به گناه بيافتد، ازدواج موقت را به امر الهي حلال نموده است؛ تا اولاً با گناه و فحشا مقابله بشود و ثانياً از اين راه فرد به يك لذّت مطبوع و مشروع برسد.

ازدواج موقت هر چند در زمان بحراني فشار شديد غريزة جنسي و ترس از آلوده شدن به گناه توصيه مي شود تا در اثر آن دچار گناه و منكرات و يا بيماري هاي رواني همچون اضطراب، بي ثباتي روحي و رواني نشود، اما آن به هيچ وجه فايده هاي روحي و رواني و مستمر ازدواج دائم را ندارد.

علل بي رونقي ازدواج موقت:

متأسفانه شرايط فرهنگي و رسومات رايج در بين مردم، و ايجاد ديد منفي نسبت به آن به علل مختلف همچون:
1. شايع شدن تحريم آن، به علت آن كه اهل سنت آن را حرام مي دانند

2. شبهه افكني برخي افراد كج انديش

3. تصوّرات غلط مردم به اينكه اين نوع ازدواج با معنويت و عفاف و پاكدامني ناسازگار است
4. سوء استفاده برخي فرصت طلبان و ... باعث شده است كه عمل به اين قانون الهي كاهش يافته و اجراي آزادانه و علني آن با مشكلات زيادي مواجه شود. و هر قانوني كه بخشي از عرف و فرهنگ عمومي نشود، ناشناخته و نامأنوس مي ماند. و به مرور به امر ناهنجار و غير قابل قبول تبديل مي شود.
توصيه امامان ـ عليهم السّلام ـ و دانشمندان:

امامان معصوم ـ عليهم السّلام ـ و علما و فقها، مردم را به اين حلال و قانون الهي تشويق و ترغيب مي كردند تا:
اوّلاً اين احكام الهي تباه نشده و دست به فراموشي سپرده نشود. چنانكه امام صادق ـ عليه السّلام ـ مي فرمايد: «كسي كه متعه(ازدواج موقت) را حلال ندارند، از ما نيست.»[2]

ثانياً براي مسأله حياتي مانند مسأله جنسي، بايد راه حلّي وجود داشته باشد، و چنين نشود كه اين مسأله به يك شكل آزاردهنده تبديل گردد، و در صورت نبود آن مردم خصوصاً جوانان در اثر شدت زياد فشار جنسي به گناه آلوده شوند، و به خاطر همين است كه اميرالمؤمنين ـ عليه السّلام ـ فرمودند: «اگر عُمَر متعه را نهي نمي كرد،[3] زنا نمي كرد احدي جز افرادي كه سرشتشان منحرف است و شقي هستند.»
شهيد مطهري در كتاب نظام حقوق زن در اسلام به بررسي اين موضوع پرداخته، و شديداً از آن دفاع كرده، فرموده: بستر جامعه براي وجود و امكان ازدواج موقت براي جواناني كه شديداً تحت فشار جنسي هستند و امكانات ازدواج دائم را ندارند، بايد آماده شود.[4]

جمع بندي كتاب هاي روايي:

قبل از جمع بندي روايات وارد شده در مورد ازدواج موقت، بايد بگوييم كه همه كتاب هاي روايي معتبر، همچون الكافي، وسائل الشيعه و غيره ... باب هايي را به اين موضوع اختصاص داده اند. اما مهترين منبعي كه وجود دارد، و روايات وارد شيعه در مورد ازدواج موقت را در يك مجموعه جمع آوري كرده است، كتاب المتعه، شيخ مفيد است كه مرحوم مجلسي همة آنها را در بحارالأنوار، ج 100، آورده است.

1. روايات زيادي وجود دارد كه ازدواج موقت مستحب است و به همه به صورت مطلق امر شده كه متعه بكنند همچون روايتي كه امام صادق ـ عليه السّلام ـ مي فرمايد: «يستحب للرجل أن يتزوج المتعة ما أحب للرجل منكم أن يخرج من الدنيا حتي يتزوج المتعة و لو مرة» مستحب است بر هر كس متعه گرفته باشد و دوست ندارم كه فردي از شما از دنيا برود، مگر اينكه يك مرتبه هم شده متعه و صيغه گرفته باشد.[5]
2. اما در مقابل، رواياتي هم وجود دارد كه افراد مختلفي را كه نياز به آن ندارند در موقعيت هاي مختلف، نهي كرده اند كه به متعه روي بياورند: همچون روايتي كه امام موسي كاظم ـ عليه السّلام ـ به علي بن يقطين مي فرمايد: «تو را با نكاح متعه چه كار و حال آنكه خداوند تو را از آن بي نياز كرده است.»[6]

از جمع بندي اين گونه روايات به دست مي آيد كه:

اولاً: سفارشات زياد به ازدواج موقت به خاطر اين بود كه اين قانون و سنت الهي پايمال نشود و همچنين اين حلال الهي براي افراد خاصي است كه تحت فشار زياد نيروي جنسي هستند.

ثانياً: اين ازدواج در موارد زيادي مكروه است و نبايد به آن روي آورد، كه مواري از آن عبارتند از:

1. جايي كه تهمت زنا و غيره زده شود.
2. جايي كه باعث اذيّت همسران دائم و تضييع حقوق آنان گردد.
3. جايي كه انسان را از مسؤليت و انجام واجبات باز دارد.
4. جايي كه باعث خفت و سبكي انسان گردد.
5. جايي كه فقط براي هوس راني باشد.
6. جايي كه زن زناكار و بدكاره باشد و يا دختر باكره باشد.[7]

شهيد مطهري در اين باره مي فرمايد: «اما آنجا كه عموم افراد را ترغيب و تشويق كرده اند، به خاطر حكمت ثانوي آن يعني «احياء سنت متروكه» بوده است؛ زيرا تنها ترغيب و تشويق نيازمندان براي احياء اين سنت متروكه كافي نبوده است ... و هرگز منظور و مقصود اين نبوده است كه وسيلة هوسراني و هواپرستي و حرامسرا سازي براي حيوان صفتان و يا وسيلة بيچارگي براي عده اي زنان اغفال شده و فرزندان بي سرپرست فراهم كنند».[8]
مشكلات ازدواج موقت براي جوانان:

شرايط اجتماعي نامناسب، عدم پذيرش اين نوع ازدواج در بين عرف مردم به عنوان يك راه حل واقعي، نبود مقررّاتي مناسب در بين مردم و بي مسؤليتي برخي افراد و عدم پذيرش بعضي آثار آن(تولد فرزند و ...)، و سودجويي هاي برخي از افراد فرصت طلب، مشكلات زيادي را براي اجراي اين سنت الهي به خصوص براي افراد جوان مجرّد ايجاد كرده است، و تا فراهم شدن شرايط بهتر فاصله هاي زيادي وجود دارد. از اين رهگذر توصيه مي شود جوانان به سفارشات ديگر دين مقدس اسلام يعني حفظ عفّت و پاكدامني، تقوي و پرهيزگاري كه اصل هم همين است عمل كنند تا شرايط مناسب ازدواج دائم آنها فراهم شود.

مشكل ديگري كه وجود دارد اين است كه امكان دارد كساني كه به ازدواج موقت روي مي آورند، بخواهند فقط ميل جنسي را از اين طريق ارضا كنند و ديگر در آينده به ازدواج دائم كه ركن اساسي است و فوايد زيادي دارد، روي نياورند.

و لااقل تجارب نشان داده، كه ميل جنسي با كامجويي ها، هر چند به شيوة صحيح و شرعي باشد، شعله ورتر مي شود، و شايد تنوع طلبي و فزوني خواهي انسان باعث شود، كه با يكي دوبار صيغة موقت، انسان به آن معتاد شود و دنبال هوسراني و شهوتراني رود كه مورد نهي اسلام است و اين ميل، يكي از اميال نيرومندي است كه افكار و افعال افراد جوان را كه دنبال تحصيل، تهذيب و كار و كوشش هستيد، تحت تأثير زيادي گذاشته و مانع رشد و پيشرفت آنها مي شود. لذا توصيه مي شود، اگر فشار جنسي خيلي زياد نيست و تا حدّي نيست كه به گناه آلوده شويد، از پرداختن به ازدواج موقت خودداري شود.
مشکلات ازدواج موقت براي زنان جوان:
شرايط اجتماعي نامناسب، نبود مقرراتي مناسب در بين مردم و بي مسئوليتي برخي افراد و عدم پذيرش بعضي آثار آن (بارداري و ...) و سودجويي هاي برخي از افراد، مشکلات زيادي را به خصوص براي زنان و دختران جوان ايجاد کرده است. لذا برخي از علما روي آوري اين گونه افراد را به ازدواج موقت مناسب ندانسته و توصيه مي کنند که، آنها در پي احساسات يا نيازهاي زودگذر نروند، زيرا برقرار کردن يک رابطه زودگذر، بدون مصلحت انديشي، بر آينده آنان و روحيه و وضع اجتماعي آنان اثر منفي مي گذارد. بنابر اين، زن بايد به ازدواج موقت به گونه اي کاملا واقع بينانه توجه کرده و به دنبال آن برود. ولي اگر فشار و نيازهاي جنسي به اندازه اي باشد که تحمل آن دشوار است، و مي ترسد که به گناه بيافتد، آن موقع با کمال احتياط و مراقبت هاي ويژه، به ازدواج موقت تن در دهد.[9]

ازدواج موقت دختر باکره؛ آري يا نه؟

در اين ميان، دختران باکره، در برابر اين مشکلات آسيب پذيرترين قشر جامعه هستند. و اين کار آبرو و آينده آنها را در برابر يک ازدواج پايدار و دائم تهديد مي کند. لذا آنها بيش از هر چيزي بايد، درباره اين سختي ها بينديشند و تلاش کنند، و در برابر هر گونه عکس العمل جنبي زودگذر مقاومت نمايند. علامه سيد محمد حسين فضل الله مي گويد: «ما به ويژه به دختران باکره توصيه نمي کنيم که به تجربه ازدواج موقت دست بزنند، حتي اگر به آن نياز داشته باشند. زيرا در آينده به دليل عادت به آن، يا برخي حالات پيش بيني نشده، يا حساسيتهاي اجتماعي که براي آبروي آنان زيانبار است، آثار منفي فراواني بر روحيه آنان خواهد گذاشت و ديدگاه جامعه را نسبت به آن ها و فرصت هاي ازدواج را براي آن ها دستخوش تغيير مي سازد. زيرا جوانان معمولا ميل ندارند با دختري ازدواج کنند که قبلا با جوان ديگري تجربه جنسي، هر چند غير کامل داشته است. ما شاهد بوده ايم که ازدواج هايي بر اثر پي بردن شوهر به ارتباط همسرش با فرد ديگر پيش از او، بر هم خورده است.»
مشکل ديگر:
رابطه جنسي طبيعي بين زن و شوهر از عوامل مهم استحکام و دوام زندگي زناشوئي و مايه ايجاد روابط احساسي و عاطفي بين آن ها است و دختر جواني که فعلا به نوعي اين نياز جنسي را ارضاء مي کند، امکان دارد که بعدها که ازدواج دائم کرد، دچار اختلال رواني ـ جنسي شده و نتواند به خوبي همسرش را ارضاء و اشباع کند.[10] و اين را همه مي دانند که اولين آغوش، دلپذير ترين نوع رابطه هاست و چشم هر مرد و زني هميشه به دنبال آن است.
توجه:
هرچند ازدواج موقت حلال است، اما به دليل مشکلات بسيار زياد آن حتي الامکان دختران جوان نبايد دنبال آن نباشند، و به توصيه اکيد اسلام، يعني عفت جنسي و حفظ پاکدامني و کنترل ميل جنسي، (از طريق تقوا،روزه گرفتن و ...)باشند و مهمتر از همه، هرچه زودتر به ازدواج دائم اقدام کنند، تا اين که به سعادت و کاميابي و خوشبختي واقعي نايل آيند و تنها در صورت مصون بودن از مشکلات فوق و براي حفظ ايمان به آن اقدام کنند.
نکته هاي مهم:

1. اگر چه ازدواج موقت امري است شرعي اما نمي توانيم به جهات عرفي آن بي اهميت باشيم. گاهي عدم توجه به مسائل عرفي سبب تهمت مي شود و گاهي براي افراد، به جهت عدم پذيرش اجتماعي، مشکلات و ناسازگاري ها و حتي جدال هايي پيش مي آيد.
2. در اين زمينه بايد مراقب بود، چون بيماري هاي جنسي در اين جا زمينه رشد و بروز زيادي دارند. بنابر اين به هر کس نمي توان اعتماد کرد.
3. عقد موقت براي هر فردي توصيه نمي شود، برخي افراد که ظرفيت رواني محدودي دارد، در ناسازگاري هاي زناشويي به جاي تمرکز بر حل مشکل و ناسازگاري سريع، سراغ صيغه مي روند تا آنجا احساس خوشي بيشتري داشته باشند و اين امر مي تواند اساس خانواده به شدت ويران کند.
منابع كمكي:
1. حجّتي، احمد، در مسير زندگي با ازدواج موقت يا دائم، ج اول، قم، مؤلف، 1370.
2. قائمي، علي، تشكيل خانواده در اسلام، تهران، اميري، ج هشتم، 1372.

3. عسگري، مرتضي، ازدواج موقت در اسلام، ترجمه محمد جواد كرمي، تهران، نشر مجمع علمي اسلامي،
1377.
4. صحتي، احمد، در مسير زندگي با ازدواج دائم يا موقت، قم،1370.
5. تحليلي بر روان شناسي زن در ازدواج موقت، طلعت رافعي،نشر دائره.

[="Arial"][="DarkGreen"]

Reza-D;832252 نوشت:
در این مدت یک سال و نیم ، خواستگار نداشتید برای ازدواج دائم؟

Reza-D;832252 نوشت:
این سوال دقیقاً مثل این است که از یک زن شوهردار (عقددائم) بپرسیم توی این چند سال گذشته خواستگار نداشتی؟!!!!!!

سلام و عرض ادب

یه بحث جا افتاد اتفاقا مرتبط با موضوع بحث. شاید چون حرف شما یه جورایی به نفع هم جنسم بود خیلی راحت ازش گذشتم. اما از خودتون میپرسم آیا دو وضعیتی که مطرح کردید دقیقا مثل هم هست؟

این که از یه نفر انتظار داشته باشیم عقد دایم رو در مدتی که در عقد موقت هست کلا بیخیال بشه.

این که کسی برای همسر موقتش خواستگار بیاد و اون راضی بشه به ازدواجشون بی غیرتیه؟

یا اینا تعاریفی هست که در ذهن خودمون به صورت پیش فرض نقش بسته.

پس اینجا بهتره نظر کارشناسان دین بررسی بشه.

شاید بهتر باشه موارد جزیی تر مطرح بشه و حکم کلی نداد.

ممکنه دختری همون اول شرط کنه اگر خواستگار داشتم تو باید مدت رو ببخشی. یا من به من وکالت بدی.

مثلا من یه روحانی نسبتا مسن میشناسم که خانمی رو به عقد موقتش در آورده بود ولی خودش عملا زمینه ازدواج دایم این دختر با یه آقایی رو فراهم کرد.

بله اون چیزی که واضحه این هست که این خانم همزمان نمیتونه با دو نفر رابطه داشته باشه . ولی خواستگار داشتن با دنبال شخص دیگه ای بودن بحثش جداست.

اما در مورد ازدواج دایم چون پیوند دایمی هست خانم باید تمام فکر و ذکرش همسر خودش باشه.

پس در کل به نظرم قیاستون خیلی به جا نبود البته این نظر شخصی منه.[/]

باسلام
کاربران محترم لطفا رعایت کنید

یکی دیگه.;832349 نوشت:
بحث بر سر این نبود که تا کجا باید ادامه دهیم.واضح است تا جایی باید ادامه دهیم که به فتوا برسیم. حال اینکه طبق روش شرعی تشخیص اعلم بعدی و بعد تر و بعد تر که جلو برویم ،اینقدر مراجع هستند که به فتوای مخالف برسیم.
منظور بنده در پست قبلی واضح بود.

سلام
البته اینقدر هم که می فرمایید نیستند مراجعی زنده ای که فتوا به لزوم اذن ولی در باکره رشیده ای که متصدی امور خویش است داده باشند و اکثرا احتیاط واجب داده اند و برخی هم شرط را تکلیفا معتبر می دانند نه وضعا و برخی که این شرط را اصلا ندارند.
اگر هم کسی مقلد یکی از آن مراجعی است که فتوا داده با رعایت شرایط می تواند تبعیض در تقلید کند و مثلا احکام نکاح را از یکی از مراجعی تقلید کند که احتیاط واجب داده و بعد در همان چرخه فوق قرار بگیرد یا به مراجعی که اذن را شرط نمی دانند با رعایت شرایط شرعی رجوع نماید و ...

یکی دیگه.;832349 نوشت:
و البته پاسخ ایشان هم به شما موجود است.

آن بحث در حال انجام است و ما هم پاسخ داده و خواهیم داد،ان شاء الله

یکی دیگه.;832349 نوشت:
اهمیتش؟!!!!!

علت اینکه مرجعی فتوا به وجوب نمی دهد و می گوید بنا بر احتیاط واجب باید آن کار انجام شود چیست؟ (چند بار تکرار کردم اما چون مجددا مطرح شد باید تکرار کنم)
یکی از علل می تواند این باشد که دلیل محکمی برای اینکه بگوید اینکار واجب است وجود ندارد اما مساله از مسائلی است که به نظر مرجع احتیاط در آن لازم است مثلا می خواهد فتوا به حلال بودن دختر و پسری به هم بدهد بدون اذن پدر که بنظر مرجع احتیاط در اینجا لازم است بنا بر این می گوید بنا بر احتیاط واجب که مقلد یا احتیاط کند یا می تواند در این مساله با رعایت شرایط شرعی به مجتهدی رجوع کند که این اذن را شرط نمی داند!
پس اهمیت این شرط در نزد اکثر مراجع کنونی در حد احتیاط واجب است نه یک فتوای صریح به وجوب آن شرط

[="Tahoma"][="Black"]

علــی;832693 نوشت:
سلام
البته اینقدر هم که می فرمایید نیستند مراجعی زنده ای که فتوا به لزوم اذن ولی در باکره رشیده ای که متصدی امور خویش است داده باشند و اکثرا احتیاط واجب داده اند و برخی هم شرط را تکلیفا معتبر می دانند نه وضعا و برخی که این شرط را اصلا ندارند.
اگر هم کسی مقلد یکی از آن مراجعی است که فتوا داده با رعایت شرایط می تواند تبعیض در تقلید کند و مثلا احکام نکاح را از یکی از مراجعی تقلید کند که احتیاط واجب داده و بعد در همان چرخه فوق قرار بگیرد یا به مراجعی که اذن را شرط نمی دانند با رعایت شرایط شرعی رجوع نماید و ...

عرض سلام و احترام

1. با اطلاعی که از فتاوای تقریبا همه مراجع مشهور و غیر مشهور معاصر دارم، عرض می کنم که بسیار نادر می دانم که دختری بتواند با شرایط کاملا شرعی و طبق نظر مرجع تقلیدی که به درستی انتخاب شده و بدون اذن پدر ، ازدواجی بکند که در قیامت بتواند از آن دفاع کرده و حجیت شرعی برای آن داشته باشد.

2. تبعیض در تقلید هم کار ساده ای نیست بزرگوار و خود نیاز به مقدماتی دارد که برای همه فراهم کردنش مشکل است مثلا دختر برای تبعیض در تقلید و تقلید در تنها احکام نکاح از مرجعی که فتوای به جواز دارد ، باید مستند شرعی متقنی داشته باشد مبنی بر اعلمیت ایشان در این باب ؛ خب کجاست چنین مستندی؟ ما که ساعت ها در روز کارمان فقه است، نمی توانیم به سادگی به چنین مستندی دست یابیم آن وقت یک دختر معمولی چگونه می تواند. (مگر اینکه یک علی آقایی پیدا شود و برای او چنین یقینی ایجاد کند و او هم از مرکز ملی و امثال ما نپرسد!happy)

3.با توجه به تجربیات فراوانی که بحمدلله در این سال ها و طی ارتباط نزدیک با افراد جامعه از طرق مختلف حاصل شده ، ازدواج موقت را برای دختر باکره در وضعیت کنونی جامعه ، به صلاح نمی دانم مگر در موارد بسیار نادر و کاملا حساب شده و با اطلاع خانواده ها و بسیاری از این افراد را دیدم که با چنین ازدواج هایی به گرفتاری افتاده و مشکلات سنگینی برای خود ایجاد کرده اند اعم از مشکلات اقتصادی (به علت فریب خوردن و مورد اخاذی قرار گرفتن از طرف پسر) به علت مشکلات روحی (به علت وابستگی بی جهت به مسکّنی چند روزه ! ) و به علت مشکلات شرعی ( به جهت عدم اطلاع دقیق از احکام ازدواج موقت و تبدیل شدن ازدوج موقت قبلی به دائم و متوجه شدن زن بعد از ازدواج دائم و لزوم جدایی از همسر فعلی بعد از داشتن چند فرزند!) .

علــی;832693 نوشت:
علت اینکه مرجعی فتوا به وجوب نمی دهد و می گوید بنا بر احتیاط واجب باید آن کار انجام شود چیست؟ (چند بار تکرار کردم اما چون مجددا مطرح شد باید تکرار کنم)
یکی از علل می تواند این باشد که دلیل محکمی برای اینکه بگوید اینکار واجب است وجود ندارد اما مساله از مسائلی است که به نظر مرجع احتیاط در آن لازم است مثلا می خواهد فتوا به حلال بودن دختر و پسری به هم بدهد بدون اذن پدر که بنظر مرجع احتیاط در اینجا لازم است بنا بر این می گوید بنا بر احتیاط واجب که مقلد یا احتیاط کند یا می تواند در این مساله با رعایت شرایط شرعی به مجتهدی رجوع کند که این اذن را شرط نمی داند!
پس اهمیت این شرط در نزد اکثر مراجع کنونی در حد احتیاط واجب است نه یک فتوای صریح به وجوب آن شرط

منظور این است:

احتیاط واجب ممکن است از نظر فقهی دلیل بر نرسیدن مرجع تقلید به یک استدلال محکم و قوی بر وجوب باشد اما بیان شد که وقتی تعدادی از مراجع که در مظان اعلمیت هستند فتوای به احتیاط یا مثل حضرت آیت الله سیستانی ، فتوای به وجوب (در دختری که متصدی امور خویش نیست) و فتوای به احتیاط (در دختر کاملا مستقل از خانواده) داده اند، عبور از میان آنها و تقلید از کسی که فتوای به جواز دارد ، کار بسیار مشکل و نادری است.

در پناه حضرت حق باشید[/]

سجاد;832777 نوشت:
1. با اطلاعی که از فتاوای تقریبا همه مراجع مشهور و غیر مشهور معاصر دارم، عرض می کنم که بسیار نادر می دانم که دختری بتواند با شرایط کاملا شرعی و طبق نظر مرجع تقلیدی که به درستی انتخاب شده و بدون اذن پدر ، ازدواجی بکند که در قیامت بتواند از آن دفاع کرده و حجیت شرعی برای آن داشته باشد.

سلام
دو بحث وجود دارد یکی اینکه صرف نظر از فتوای فقها آیا واقعا قول به استقلال باکره رشیده قول ضعیفی است که با بررسی نظرات فقها در ادوار تاریخی فقه شیعه و همچنین مراجع معاصر بدست می آید که شکی نیست که نمی توان این نظر را نظر ضعیف یا سستی دانست یعنی حتی اگر نگوییم اقوی است اقلا قول قوی می باشد اما حالا ممکن است در مقام فتوا یکسری مسائل هم لحاظ شود و قائل به احتیاط شویم بحث دیگری است.
بحث دوم این است که با توجه به فتوای کنونی مراجع آیا واقعا به هیچ طریق صحیح شرعی نمی توان به مرجعی رجوع کرد که اذن ولی را شرط نمی داند؟ باید گفت در اینکه این احتمال ضعیف است شاید مطلب صحیحی باشد که از بین تمامی مراجع که هستند به مراجعی که اذن را شرط نمی داند رجوع نمود و آن طریق صحیح شرعی باشد اما واقعا هم غیر ممکن نیست که کسی به مرجعی رجوع کند با رعایت موازین صحیح شرعی که اذن اب را شرط نمی داند.

سجاد;832777 نوشت:
2. تبعیض در تقلید هم کار ساده ای نیست بزرگوار و خود نیاز به مقدماتی دارد که برای همه فراهم کردنش مشکل است مثلا دختر برای تبعیض در تقلید و تقلید در تنها احکام نکاح از مرجعی که فتوای به جواز دارد ، باید مستند شرعی متقنی داشته باشد مبنی بر اعلمیت ایشان در این باب ؛ خب کجاست چنین مستندی؟ ما که ساعت ها در روز کارمان فقه است، نمی توانیم به سادگی به چنین مستندی دست یابیم آن وقت یک دختر معمولی چگونه می تواند. (مگر اینکه یک علی آقایی پیدا شود و برای او چنین یقینی ایجاد کند و او هم از مرکز ملی و امثال ما نپرسد!)

در اینکه تشخیص اعلم در ابواب مختلف فقهی سخت است که بحثی نیست حتی به طور کلی تشخیص اعلمیت برای انتخاب مرجع سخت است و یک دختر معمولی نمی تواند آن را تشخیص دهد حتی ممکن است شما هم به تعبیر خودتان واقعا برایتان تشخیص چنین موضوعی سخت باشد اما باید دقت داشت که راه تشخیص اعلم که منحصر به اطلاع خود شخص نیست راه های دیگر شرعی نیز وجود دارد که بدست آوردن حجت شرعی از آن طریق ممکن می شود و نیازی نیست که حتما خود شخص مجتهد شناس باشد.حال ممکن است بگویید اطلاع از آن طرق هم بعید است که ما می گوییم بر فرض که اینگونه باشد اما به هر حال امکان دارد و نمی توان منکر امکان آن شد.

سجاد;832777 نوشت:
3.با توجه به تجربیات فراوانی که بحمدلله در این سال ها و طی ارتباط نزدیک با افراد جامعه از طرق مختلف حاصل شده ، ازدواج موقت را برای دختر باکره در وضعیت کنونی جامعه ، به صلاح نمی دانم مگر در موارد بسیار نادر و کاملا حساب شده و با اطلاع خانواده ها و بسیاری از این افراد را دیدم که با چنین ازدواج هایی به گرفتاری افتاده و مشکلات سنگینی برای خود ایجاد کرده اند اعم از مشکلات اقتصادی (به علت فریب خوردن و مورد اخاذی قرار گرفتن از طرف پسر) به علت مشکلات روحی (به علت وابستگی بی جهت به مسکّنی چند روزه ! ) و به علت مشکلات شرعی ( به جهت عدم اطلاع دقیق از احکام ازدواج موقت و تبدیل شدن ازدوج موقت قبلی به دائم و متوجه شدن زن بعد از ازدواج دائم و لزوم جدایی از همسر فعلی بعد از داشتن چند فرزند!) .

البته شما در شرایط فعلی جامعه صلاح نمی دانید مگر در موارد خاص و شرایط خاص که شاید نظرتان مطابق نظر ما هم باشد و بنده هم صلاح ندانم البته باید توجه داشت آنچه که بنده صلاح می بینم یک چیز است و بیان حکم شرعی هم مطلبی دیگر

البته این مشکلاتی که مطرح کردید هم یک طرف مساله است طرف دیگر مساله این است که نبود همین راهکار شرعی چه عوارضی ممکن است به وجود بیاورد همین مشکلات روحی که ممکن است از ازدواج موقت حاصل شود در صورت ارضا نشدن نیاز های عاطفی و جنسی می تواند منجر به افسردگی و بیماری هایی می شود که بعضا حتی تا مرز خودکشی هم ممکن است پیش برود و در مورد مشکلات اقتصادی و شرعی و ... هم قس علی هذا

با مقایسه مشکلاتی که وجود چنین راهکار شرعی مثل ازدواج موقت ممکن است به وجود بیاورد با مشکلاتی که نبود آن به طور قطع به وجود می آورد نمی توان ادعا نمود که نبود آن راهکار شرعی به صلاح جامعه است که اگر چنین بود وضع چنین حکمی از حکیم علی الاطلاق بعید بود.

سجاد;832777 نوشت:
احتیاط واجب ممکن است از نظر فقهی دلیل بر نرسیدن مرجع تقلید به یک استدلال محکم و قوی بر وجوب باشد اما بیان شد که وقتی تعدادی از مراجع که در مظان اعلمیت هستند فتوای به احتیاط یا مثل حضرت آیت الله سیستانی ، فتوای به وجوب (در دختری که متصدی امور خویش نیست) و فتوای به احتیاط (در دختر کاملا مستقل از خانواده) داده اند، عبور از میان آنها و تقلید از کسی که فتوای به جواز دارد ، کار بسیار مشکل و نادری است.

دقیقا همین که مراجعی که به قول شما در مظان اعلمیت هستند و این آسیب هایی که شما برای ازدواج موقت متصور می دانید را می بینند اما با این حال احتیاط می کنند و نه فتوا به وجوب (یعنی راه شرعی را برای رجوع مقلدینشان به غیر در این حکم باز می گذارند) یعنی آنگونه هم که برخی اصرار دارند این شرط را پررنگ کرده و در حد فتوا به وجوب جلوه دهند در نزد اکثر مراجع فعلی نیست بلکه در حد احتیاط وجوبی است اما اینکه تقلید از کسی که فتوا به جواز دارد آیا امکان دارد یا خیر؟ گفتیم نمی توان منکر امکان وجود چنین چیزی شد هر چند که ممکن است از نظر شما بعید باشد از نظر دیگری قریب!
و اصولا این مسائل به عهده مکلف است و مکلف خودش با راه های صحیح شرعی از این احتیاط به غیر رجوع می کند و ممکن است مرجعی را هم برایش با ادله شرعی ثابت شود که اعلم است که اذن ولی را هم شرط ندانسته!

سجاد;832777 نوشت:
3.با توجه به تجربیات فراوانی که بحمدلله در این سال ها و طی ارتباط نزدیک با افراد جامعه از طرق مختلف حاصل شده ، ازدواج موقت را برای دختر باکره در وضعیت کنونی جامعه ، به صلاح نمی دانم مگر در موارد بسیار نادر و کاملا حساب شده و با اطلاع خانواده ها و بسیاری از این افراد را دیدم که با چنین ازدواج هایی به گرفتاری افتاده و مشکلات سنگینی برای خود ایجاد کرده اند اعم از مشکلات اقتصادی (به علت فریب خوردن و مورد اخاذی قرار گرفتن از طرف پسر) به علت مشکلات روحی (به علت وابستگی بی جهت به مسکّنی چند روزه ! ) و به علت مشکلات شرعی ( به جهت عدم اطلاع دقیق از احکام ازدواج موقت و تبدیل شدن ازدوج موقت قبلی به دائم و متوجه شدن زن بعد از ازدواج دائم و لزوم جدایی از همسر فعلی بعد از داشتن چند فرزند!) .

قبلا در همین تاپیک به طریقی به این سوال جواب داده بودیم که این روش بررسی مسائل و معضلات موجود در جامعه که یکطرف ماجرا دیده شود صحیح نیست مجددا مطلب را برای شما نقل می کنم:

علــی;831951 نوشت:

فرض کنیم می خواهیم درباره «سربازی اجباری » نظر بدهیم . اگر تنها از زاویه منافع و تمایلات خانواده ای که سرباز به آنها تعلق دارد بنگریم ؛ شک نیست که قانون سربازی وظیفه قانون خوبی نیست ! چه از این بهتر که قانونی بنام سرباز وظیفه وجود نداشت و عزیز دل خانواده از کنارشان دور نمی شد و تمرینات سخت و طاقت فرسا نمی دید. اما بررسی این مسئله با این نحو صحیح نیست . بررسی صحیح آن بدین صورت است که ضمن توجه به جدا شدن فرزندی از خانواده و احتمالا داغدار شدن آن خانواده عواقب وخیم سرباز مدافع نداشتن برای کشور را در نظر بگیریم آنوقت است که کاملا معقول و منطقی می رسد که گروهی از فرزندان وطن بنام سرباز آماده دفاع و جانبداری برای کشور باشند و خانواده های آنها رنجهای ناشی از سربازی تحمل کنند.

در مورد ازدواج موقت ما بر سر دوراهی فحشاء یا ازدواج موقت هستیم.خب ما چه باید بگوییم؟ یا باید بگویم آقا به راه حرام برو هر چه باداباد. و یا به طرف این روش ازدواج موقت حرکت کن.
بحث بین انتخاب ازدواج موقت یا دائم که نیست بلکه بحث بر سر انتخاب زنا و ازدواج موقت است. که اگر کسی گفت ازدواج موقت نه یعنی زنا بله و بعد آیا ما می توانیم آن شخص زناکار را اعدام یا سنگسار کنیم. آیا شما حاضر هستید به آن کسی که در نتیجه ی این فشار مرتکب این عمل شد سنگ بزنید؟ اسلام هم نگفته که این شخص را سنگ بزنید، چون این کس که دستش به ازدواج دائم نمی رسید رجم به او صدق نمی کند و فقط باید به صد ضربه شلاق اکتفا کرد.
اما شما فکرش را بکنید ببینید اگر اسلام حکم شدیدی نسبت به زنا آورده و این حکم از سوی خداوند رحیم صادر شده است، آیا آن رحیم بدون اجازه ازدواج موقت امکان دارد حکم به شلاق زدن بدهد؟ او این کار را نمی کند.
به آدم (ع) فرمودند از این درخت نخور اول گفت: «یا آدَمُ اسکُن اَنتَ و زَوجُکَ الجَنَه ... » این باغ برای تو از هر کجایش دلتان خواست بخورید. «و لا تَقرَبا هَذِه الشَّجرَه»ولی نزدیک این درخت نشوید.
پس این مطلبی که در ازدواج موقت است این است که اصل در ازدواج، ازدواج دائم است، اگر ازدواج دائم میسر نشد و انسان بین حرام و ازدواج موقت قرار گرفت باید ازدواج موقت را انتخاب کند. پس این سلسله مراتب باید رعایت شود. اول دائم و اگر دائم میسر نشد موقت. چرا؟ برای این که حرام می شود. اگر مجرای حلالی را ببندید گناه باز شدن مجراهای حرام، گردنتان می افتد.
شما دریچه ی اطمینان چیزی را ببندید بعد یکدفعه آن چیز منفجر شود شما می گویید من که منفجر نکردم! خودش منفجر شد، اما این را تو بستی. اگر شما یک چوب کبریت در سوراخ در زودپز قرار دهی و یک خانواده هم دور آن نشسته باشند بعد این زودپز منفجر شد و همه این ها کشته شدند، شما قاتل همه آنها هستید. اما شما می گویید من با این چوب کبریت نمی توانم کسی را بکشم ولی من می گویم بله می توانید.
شما بیائید جلوی ازدواج موقت را بگیرید، فردا تمام زناها در نامه عمل شما نوشته می شود. کما این که آن کس که بار اول این کار[جلوگیری از متعه]را کرد بنا بر روایات تمام آنها را در نامه ی عملش نوشتند.

در واقع فرضا مشکلاتی ازدواج موقت به وجود آورد اولا شما باید به جای پاک کردن صورت مساله راهکاری برای حل آن مشکل ارائه دهید نه صورت مساله را پاک کنید مثلا امروزه آمار طلاق بسیار بالا رفته یک بزرگواری مثل شما بخواهد راهکار دهد که حالا که این آسیب وجود دارد ازدواج را تعطیل کنیم یا من ازدواج را در این شرایط که طلاق بالاست به صلاح نمی بینم تا به طور کلی مشکل طلاق حل شود! و ثانیا نبود همین راهکار شرعی عوارض و مشکلات بسیار بیشتری به وجود خواهد آورد در واقع مانند افرادی می شويم كه خواستند ابرو را درست كنند چشمش را هم كور كردند.

سجاد;832777 نوشت:
3.با توجه به تجربیات فراوانی که بحمدلله در این سال ها و طی ارتباط نزدیک با افراد جامعه از طرق مختلف حاصل شده ، ازدواج موقت را برای دختر باکره در وضعیت کنونی جامعه ، به صلاح نمی دانم مگر در موارد بسیار نادر و کاملا حساب شده و با اطلاع خانواده ها و بسیاری از این افراد را دیدم که با چنین ازدواج هایی به گرفتاری افتاده و مشکلات سنگینی برای خود ایجاد کرده اند اعم از مشکلات اقتصادی (به علت فریب خوردن و مورد اخاذی قرار گرفتن از طرف پسر) به علت مشکلات روحی (به علت وابستگی بی جهت به مسکّنی چند روزه ! ) و به علت مشکلات شرعی ( به جهت عدم اطلاع دقیق از احکام ازدواج موقت و تبدیل شدن ازدوج موقت قبلی به دائم و متوجه شدن زن بعد از ازدواج دائم و لزوم جدایی از همسر فعلی بعد از داشتن چند فرزند!) .

دوستان از تاپیک کناری اعلام می کنند که آنها هم با توجه به تجربیات فراوانی که بحمدلله در این سال ها و طی ارتباط نزدیک با افراد جامعه از طرق مختلف حاصل شده ،ازدواج دائم را برای دختر باکره و پسر در وضعیت کنونی جامعه به صلاح نمی دانند مگر در موارد بسیار نادر و کاملا حساب شده و با اطلاع خانواده ها و بسیاری از این افراد را دیده اند که با چنین ازدواج هایی به گرفتاری افتاده و مشکلات سنگینی برای خود ایجاد کرده اند اعم از مشکلات اقتصادی (به علت فریب خوردن و مورد اخاذی قرار گرفتن از طریق مهریه! شخص پس از ازدواج سریعا مهریه را به اجرا گذاشته و پسر تا هم اکنون که دارم با شما صحبت می کنم در زندان است) به علت مشکلات روحی (به علت اینکه تازه پس از ازدواج با اخلاق سوء همسر خود مواجه شده و مدام با هم ناسازگاری دارند و این زندگی نتوانسته او را به آرامش برساند از طرفی در آستانه طلاق قرار دارند با چند فرزند به خاطر زندگی زود گذر دنیا و یک ازدواج دائم به این همه مشکلات دچار شده است) و به علت مشکلات شرعی ( به جهت عدم اطلاع دقیق از احکام ازدواج دائم و عقد در مدت عده رجعی ازدوج دائم قبلی و فتوای مرجع به حرمت ابدی و متوجه شدن زن بعد از ازدواج دائم و لزوم جدایی از همسر فعلی بعد از داشتن چند فرزند!)
واقعا با اینهمه مشکلاتی که از ازدواج دائم وجود دارد به صلاح است که شخصی عمر خود را صرف ازدواج دائم با این همه مشکلات کند؟!!!

عزیز برادر واقعا این استدلالی که شما می آورید در مورد هر چیز دیگری هم می شود آورد،این دلیل بر این است که انسان دیگر نباید ازدواج موقت کند و ازدواج موقت به صلاح نیست مگر در موارد نادر؟
بحث ما در این تاپیک قطعا چه در مورد ازدواج دائم و چه در مورد ازدواج موقت ازدواج شرعی معقول است نه هر ازدواجی که بعدا بگویید مشکل به وجود می آورد یا خیر!
اگر ازدواج موقت شرعی معقول و حساب شده باشد مشکلی ان شاء الله به وجود نخواهد آمد.

علــی;832789 نوشت:
دو بحث وجود دارد

علی جان اینقدر خودت را اذیت نکن برادر
این روزها دفاع از حقوق زنان مُد است. ولو با تضعیف حقوق مردان
هر کسی بگوید صیغه یعنی ظلم به زن ، برایش جیغ و کف و هورا می کشند
هر مردی هم بگوید اینها حق من است ، به او هزار تا برچسب میزنند

حقوق زنان حق است و حقوق مردها ناحق!

بارها دیده ام گفته میشود اگر زنی در خانه شوهر کار کند ، وظیفه ای ندارد ، بلکه دارد به شوهر لطف می کند!
اما یک بار ندیدم یکی از روحانیون ، یا خود خانمها ، بگویند مردی هم که از حق چندهمسری یا حق صیغه استفاده نمی کند دارد به زنش لطف می کند

بلکه تازه گفته میشود مرد وظیفه اش است که از حق خود استفاده نکند! چشمش کور ، دندش نرم ، می خواست ازدواج دائم نکند
حالا که کرده ، حق ندارد از حقوقی که خدا برایش قرار داده استفاده کند

خیلی جالب است
زن اگر از حقش استفاده نکند لطف کرده ، مرد اگر از حقش استفاده نکند وظیفه اش است!!!
واقعاً چقدر ما مردها در قضاوت های خود بی انصافیم!

شما یک امتحان کن برادر
چند وقت دیگر تاپیکی راه بینداز و بگو چرا زن باید مهریه داشته باشد؟ چرا زن باید نفقه بگیرد؟ چرا زن نباید در خانه شوهر کار کند؟
آن وقت ببین همین خانمها چطور خواهند گفت:
اینها حرف خداست! آیا می خواهی با حکم خدا مخالفت کنی؟! ای کافر! ای بی دین! ای بدعت گذار!

هر وقت پای حقوقشان وسط است ، حکم خدا و دین ، حکمی قطعی است برای تمام دوران ها
و هر جا پای وظایفشان وسط است ، میگویند دنیا تغییر کرده و احکام مال 1400 سال پیش حالا دیگر قابل اجرا نیست



شما وقتی به خواستگاری میروی ، آن خانم به راحتی حقوقش را از تو طلب میکند:
کجا کار می کنی؟ درآمدت چقدر است؟ آیا خانهء اجاره ای یا ملکی داری؟ مهریه اینقدر می خواهم (ولو 14 سکه ولی میگوید)

و اگر به او بگویی اینها را کنار بگذار ، مهم عشق است
به تو پاسخ خواهد داد. زندگی باید بر اساس عقل باشد ، نه احساس
اینها حقوق من است و اگر نتوانی تامین کنی همسرت نخواهم شد

اما به همان خانم بگو می خواهم بعد از ازدواج با شما ، زن دیگری بگیرم (یا دائم یا موقت)
ناگهان خواهد گفت: ای بی احساس! پس عشقت به من چه میشود؟

میگویی خب خوش انصاف! آنها حقوق تو بود ، اینها هم حق من است
میگوید: زندگی یعنی عشق ، یعنی احساس ، با احکام که نمیشود زندگی کرد!

یاللعجب!!!

اگر زندگی بر اساس عشق است ، پس هیچکدامتان ابتدای زندگی مهریه تعیین نکنید برای روز مبادایتان!
اگر زندگی بر اساس عشق است ، خرج لباس عروسی ، تالار و مهمانی را خودتان به عهده بگیرید
اگر زندگی بر اساس عشق است ، از شوهر هیچ گونه نفقه ای نگیرید و خودتان بروید کسب درآمد کنید
اگر زندگی بر اساس عشق است ، چرا در خانه ای زندگی میکنید که شوهر پولش را داده؟

شخصاً در زندگیم یک اشتباه مرتکب شدم ، و آن هم اعتماد به همین حرفهای زنها بود که خیلی دم از عشق می زنند
چد روز برایشان مانتو نخر ببین چطور سر عشقت را میبُرند!

Reza-D;832799 نوشت:
حقوق زنان حق است و حقوق مردها ناحق!

در همین انجمن ، بخش حقوق زنان داریم ، اینجا:
http://www.askdin.com/forumdisplay.php?f=306

ولی بخش حقوق مردان نداریم!!!

اما هیچ مردی اعتراض نمی کند

حالا اگر موضوع برعکس بود خانمها سقف اسک دین را فرو ریخته بودند!
و البته کار آنها درست است ، کار ما اشتباه است که از حقوقمان دفاع نمی کنیم

مسئولین گرامی ، لطفاً یک نفر توضیح بفرماید چرا در سایت ، بخش حقوق مردان وجود ندارد؟!!!

[="Times New Roman"][="Black"]

Reza-D;832799 نوشت:

چد روز برایشان مانتو نخر ببین چطور سر عشقت را میبُرند!

خیلی عجیبه با اکثر افراد متاهل که صحبت میکنم ، بدون اینکه من ازشون بپرسم خودشون پیش دستی میکنند و حرفهایی شبیه این جملات میزنند:

بخدا اگر برگردم به قبل از ازدواج از بوووووووق کمتر بودم اگر زن می گرفتم.

بزرگترین اشتباه زندگیم این بود که ازدواج کردم.

زن نگیری ها بخدا بدبخت میشی مجردی حال کن واسه خودت.

خوش به حالت مجردی ، زن نداری ، آزادی واسه خودت.

به نظرم حق دارن چون زنهاشون توی خونه بهشون میگن

چیکار کردی برام؟

یه خونه شلخته گرفتی فکر کردی چی؟

ببین فلانی واسه زنش سه کیلو طلا خریده

تو عرضه نداری ، اگر نصف فلانی زرنگ بودی الان.....

جالب اینجاست دختره تو خونه پدرش نون خشک میزد توی آب جوش می خورد تا حس نون تنوری بهش دست بده.

بعد اومده خونه شوهر به کمتر از سانتافه و رستوران های مجلل و ال سی دی و ... قانع نمیشه.
[/]

باسلام
یه طوری حرف میزنید انگار هیچ مردی به این روز زن دوم و موقت نداشته
عجبا
و فقط خانوم‌ها بودند که روز عقد مهریه اینها دو دستی تقدیمشان شده Smile
دیگه حق حق کردن واقعا بی انصافی تمام به هم زن و هم مرد
چون اگر به حق باشد هر کدام به نوعی شاکی هستند

برادران بزرگوار،اولا موضوع بحث مون در این تاپيک، ازدواج موقت بدون رضایت یا بدون اطلاع والدین واسه ی

یه دخترجوون اونهم در اوج احساساته،

که مطمئنا اگه این دختر خانم خواهر یا
یکی از بستگان نزدیک هر کدوم از شما
بود ایشون رو از این کار نهی میکردید

پس چرا عمدا دارید موضوع بحث رو
منحرف میکنید?

هر چند برای تک تک ايراداتتون در مورد

دفاع از حقوق بانوان دلیل دارم.

برادران بزرگوار،اولا موضوع بحث مون در این تاپيک، ازدواج موقت بدون رضایت یا بدون اطلاع والدین واسه ی

یه دخترجوون اونهم در اوج احساساته،

که مطمئنا اگه این دختر خانم خواهر یا
یکی از بستگان نزدیک هر کدوم از شما
بود ایشون رو از این کار نهی میکردید

پس چرا عمدا دارید موضوع بحث رو
منحرف میکنید?

هر چند برای تک تک ايراداتتون در مورد

دفاع از حقوق بانوان دلیل دارم.

موضوع قفل شده است