ازدواج موقت و احکام فقهی و قانونی

تب‌های اولیه

368 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

سلام علیکم

علــی;831946 نوشت:
« از نظر شریعت محمدی (ص) هیچ تفاوتی بین دختر و پسر ، در بهره گیری از اصل امکان ازدواج موقت صرف نظر از احکام متفاوت نیست ».

عرض ادب و احترام به محضر شما

بحث بر سر عقد موقت دختر باکره نیست ! بلکه اینجا بحث اذن پدر است

از یک طرف روایات صحیح زیادی داریم که اذن پدر را واجب میداند (توصیه میکنم بزرگواران کتاب دروس تمهیده فی الفقه استدلالی ،از آیت الله شیخ باقر ایروانی قسمت "کتاب نکاح " مباحث مربوط به اذن پدر برای ازدواج دختر باکره را را مطالعه بفرمایند) و از طرف دیگر هر فردی موظف است به مرجع تقلید خودش عمل نماید ،اما اینگونه هم نیست که هرکس مرجعش گفت بنابر احتیاط واجب اذن لازم است ،بگوید خب پس در این مساله میروم به آیت الله روحانی عمل میکنم!! شما که بهتر میدانید برای رجوع در احتیاط واجب باید اعلم فالاعلم کرد !

علــی;831948 نوشت:
در این مورد مقلدین مراجعی که اذن پدر را بنا بر احتیاط واجب ذکر می کنند می توانند به مرجع اعلم بعدی رجوع کند مثلا با رعایت شرایط به آیت الله روحانی که اذن ولی را در نکاح باکره رشیده شرط نمی داند.
یا حتی اگر مرجعی فتوا به لزوم اذن داده باشد (احتیاط نکرده باشد) اگر آن مرجع تبعیض در تقلید را جایز می داند می تواند در مسائل نکاح با رعایت شرایط از آیت الله روحانی که اذن را شرط نمی داند تقلید نماید.

لطفا به این راحتی افراد را به مراجع ارجاع ندهید!

افراد زیادی هستند که فرض مرجع اعلمشان آیت الله سیستانی، حفظه الله،رهبری حفظه الله،آیت الله وحید حفظه الله و ...غیره است که اینها اعلمهای بعدی را آیت الله روحانی نمیدانند!
پس هرکس هرگونه برای مرجع تقلیدش اعلم را مشخص کرد(از هرطریقی که پی به اعلمیت مرجعش برده است،منظورم راه های صحیح و شرعیش است) اکنون باید برای رجوع در احتیاط واجب و تشخیص اعلم بعدی نیز از همان طریق عمل نماید

خانمهای زیادی برای این مسائل با حوزه تماس میگیرند که بعضا با مشکلاتی روبرو شده اند،یه خانمی تماس گرفته بود میگفت که مرجعش احتیاط واجب داده بوده ،از یه نفر سوال میکند میگوید برو به فلانی عمل کن! حالا فهمیده این آقایی که بهش عمل کرده بعد از مرجعش اعلم نیست! بنده برایشان از دفتر مرجعشان پیگیر شدم،که گفتند عقد باطل است و باید به فتوای فردی در این احتیاط عمل کنند که یقیین پیدا کرده اند بعد از مرجعشان اعلم است

مطالب دیگری نیز هست که در پیام بعدی بیان خواهم نمود ان شاءالله
ادامه دارد...

یازهراسلام الله علیها

یارب;831995 نوشت:
سلام علیکم

سلام
متاسفانه بعضا عادت پیدا کرده ایم که بدون دقت و سر سری مطالب دیگران را مطالعه نماییم و پاسخ هایی بدون توجه به فحوای کلام مخاطب ارائه کنیم
یارب;831995 نوشت:
بحث بر سر عقد موقت دختر باکره نیست ! بلکه اینجا بحث اذن پدر است

آنچه که ما گفتیم:« از نظر شریعت محمدی (ص) هیچ تفاوتی بین دختر و پسر ، در بهره گیری از اصل امکان ازدواج موقت صرف نظر از احکام متفاوت نیست »
بنا بر این در اصل حکم عقد موقت برای دختر باکره هیچ شک و شبهه ای نیست و اشکالی به آن وارد نیست اما اینکه اذن پدر شرط است یا خیر اختلاف وجود دارد.

یارب;831995 نوشت:
از یک طرف روایات صحیح زیادی داریم که اذن پدر را واجب میداند (توصیه میکنم بزرگواران کتاب دروس تمهیده فی الفقه استدلالی ،از آیت الله شیخ باقر ایروانی قسمت "کتاب نکاح " مباحث مربوط به اذن پدر برای ازدواج دختر باکره را را مطالعه بفرمایند)

همانطور که گفتیم آنطور که صاحب جواهر نقل می کند مشهور بین متاخرین (در زمان ایشان) و متقدمین اذن پدر را در نکاح باکره رشیده شرط نمی دانند می توانید به کتبی متعددی که این بزرگواران نوشته اند مراجعه کنید که این روایات وارده که اذن پدر را شرط می داند منصرف است به دختر سفیهه و ثانیا بر فرض عمومیت مخصص آنها روایات صحیحی است که اذن اب را شرط نمی داند و در صورتی که آنها را معارض بدانیم و جمع دلالی عرفی هم که می شوذ عدم وجوب اذن ولی انجام ندهیم مرجحاتی که داریم قول عدم اشتراط اذن را ترجیح می دهد و مطمئن باشید اگر دلیل متقن و یقینی برای اذن ولی در باکره رشیده بوده اکثر مراجعی که در عصر ما هستند احتیاط وجوبی نمی دادند.

یارب;831995 نوشت:
از طرف دیگر هر فردی موظف است به مرجع تقلید خودش عمل نماید ،اما اینگونه هم نیست که هرکس مرجعش گفت بنابر احتیاط واجب اذن لازم است ،بگوید خب پس در این مساله میروم به آیت الله روحانی
عمل میکنم!! شما که بهتر میدانید برای رجوع در احتیاط واجب باید اعلم فالاعلم کرد !

لطفا مطالب ما را با دقت بخوانید:
در این مورد مقلدین مراجعی که اذن پدر را بنا بر احتیاط واجب ذکر می کنند می توانند به مرجع اعلم بعدی رجوع کند مثلا با رعایت شرایط به آیت الله روحانی که اذن ولی را در نکاح باکره رشیده شرط نمی داند.
یا حتی اگر مرجعی فتوا به لزوم اذن داده باشد (احتیاط نکرده باشد) اگر آن مرجع تبعیض در تقلید را جایز می داند می تواند در مسائل نکاح با رعایت شرایط از آیت الله روحانی که اذن را شرط نمی داند تقلید نماید.

یارب;831995 نوشت:
لطفا به این راحتی افراد را به مراجع ارجاع ندهید!
افراد زیادی هستند که فرض مرجع اعلمشان آیت الله سیستانی، حفظه الله،رهبری حفظه الله،آیت الله وحید حفظه الله و ...غیره است که اینها اعلمهای بعدی را آیت الله روحانی نمیدانند!

خوب ندانند!!
مگر ما کسی را اجبار به نکاح موقت کرده ایم؟! گفته ایم می توانند با رعایت شرایط این کار را بکنند!
می توانند با رعایت شرایط رجوع به مجتهد اعلم بعدی نمایند و اگر او هم احتیاط کرده با رعایت شرایط ادامه دهند تا مثلا به آیت الله روحانی برسند یا اینکه اگر تبعیض در تقلید را مرجعشان جایز می دانند با رعایت شرایط تبعیض در تقلید کنند در مسائل نکاح!

یارب;831995 نوشت:
پس هرکس هرگونه برای مرجع تقلیدش اعلم را مشخص کرد(از هرطریقی که پی به اعلمیت مرجعش برده است،منظورم راه های صحیح و شرعیش است) اکنون باید برای رجوع در احتیاط واجب و تشخیص اعلم بعدی نیز از همان طریق عمل نماید

خوب،ما گفتیم از طریق غیر شرعی و بدون رعایت شرایط به مجتهد بعدی رجوع نماید؟
مطالب واضح و مبرهنی را که ما هم خود بیان کرده ایم شما برای اشکال به ما مطرح می کنید؟
شما به اشکالاتی که به شما وارد داشتیم پاسخ بدهید نه اینکه مطالبی که ما گفته ایم را مجددا تحویل خود بنده بدهید

یارب;831995 نوشت:
خانمهای زیادی برای این مسائل با حوزه تماس میگیرند که بعضا با مشکلاتی روبرو شده اند،یه خانمی تماس گرفته بود میگفت که مرجعش احتیاط واجب داده بوده ،از یه نفر سوال میکند میگوید برو به فلانی عمل کن! حالا فهمیده این آقایی که بهش عمل کرده بعد از مرجعش اعلم نیست! بنده برایشان از دفتر مرجعشان پیگیر شدم،که گفتند عقد باطل است و باید به فتوای فردی در این احتیاط عمل کنند که یقیین پیدا کرده اند بعد از مرجعشان اعلم است

ما اعلام کردیم با رعایت شرایط (منظور شرایط شرعی است) می توانند به مرجع بعدی که اذن را شرط نمی داند رجوع کنند،حال اگر شرایط را رعایت نکرده اند موضوع عوض می شود و در حالات مختلف احکام هم متفاوت خواهد بود.

یارب;831995 نوشت:
مطالب دیگری نیز هست که در پیام بعدی بیان خواهم نمود ان شاءالله
ادامه دارد...

فقط سعی کنید آنچه که ما خودمان بیان کرده ایم را به عنوان اشکال مطرح نکنید و اگر مطلبی خلاف شرع در کلام ما وجود دارد بیان کنید.

ابتدا بگویم وقتی ما داریم اینجا از احکام الهی دفاع میکنیم به معنای این است که خدا صلاح بندگان را به خوبی میداند و راه هایی که اسلام میگذارد قطعا بدون نقص است اگر با رعایت شرایط آن ازآنها استفاه کنیم
متاسفانه بعضا در مباحث عقد موقت افراد یا ازاین طرف بام می افتند یا از آن طرف بام! یا چنان مخالفت میکنند که حکم الهی را هم زیر سوال میبرند یا چنان دفاع میکنند که شرایط را کمرنگ میکنند

البته به لطف الهی اکثر بزرگوارانی که اینجا مباحثه میفرمایند با حسن نیت دارند بحث میکنند و هدف همه نیز ایجاد یک فضای سالم و بدون گناه در جامعه است اما بعضا با یک دفاع اشتباه ممکن است مشکلاتی نیز ایجاد شود

علــی;831977 نوشت:
تشخیص سفیه یا رشید بودن شخص، از راه مقایسه اعمال او با اعمال عقلائی دیگران به عمل می‌آید؛ بدین‌گونه که اعمال آن شخص از نظر عرف عقلا مورد سنجش قرار می‌گیرد؛ چنان‌چه عرف، اعمال و افعال او را همانند اعمال عقلای متعارف، و نه در سطح متوسط و عالی،(دقت شود) تشخیص دهد، آن شخص رشید است.
بدیهی است برخی مواقع انسان ممکن است در معاملات و تصمیمات خود فریب خورده و مرتکب اشتباهاتی هم بشود؛ ولی این موارد استثنائی، دلیل بر سفاهت شخص نیست. سفه یک کیفیت نفسانی در انسان است که سبب می‌شود فرد غالبا اموال و حقوق مالی و ... خود را در راه‌هایی که شایستگی اعمال عقلاء را ندارد، مصرف کند.
لذا این تعریفی که از سفیه و رشید بودن از کلام شما به ذهن متبادر می شود تعریف دقیق شرعی نیست و اگر بنا به این تعریف باشد که شخصی همیشه هر چه را مصلحت می داند مصلحتش باشد و اگر گاهی به علتی اشتباها مصلحتش را چیزی تشخیص دهد که مصلحتش نباشد او سفیه باشد دیگر جز افرادی معدودی رشید نیستند و باید قائل به بطلان اکثر ازدواج ها و معاملات و ... شویم که چنین چیزی صحیح نیست.
بنا بر این دختری که رشیده است یعنی اینکه در حد عقول متعارف (نه عقول عالی) می تواند مصلحت خود را تشخیص دهد (حتی در مواردی معدودی هم اشتباه داشته باشد این اشتباهات او را سفیه نمی کند) بنا بر نظر مراجعی که اذن را شرط نمی دانند می تواند ازدواج موقت کند بدون اذن ولی.

اگر یک خانم حدود بیست ساله بیاید به شما بگوید من به شدت به ازدواج نیاز دارم،آقا پسری به من پیشنهاد عقد موقت داده ،و من مصلحت خودم میدانم که برای اینکه به گناه نیفتم عقد موقت بدون اذن پدر کنم!
شما آیا ایشان را رشیده میدانید؟
شاید به ذهنتان بیاید که این فرد به هر حال به بلوغ عقلی رسیده و مصلحت خودش را میداند
دقیقا نمونه این فرد افراد مختلفی با بنده تا حالا صحبت کرده اند،!
خانم بیست ساله ای که دختر خوب و مومنه ای هم است گویا نیاز به ازدواج داشته اند و خواستگار مناسب هم نداشته اند،با آقا پسری به ظاهر مذهبی(متاسفانه) آشنا میشوند و این آقا پسر هم برایشان زیبا از راه های مشروع صحبت میکند و قانعشان میکند که بدون اذن پدر عقد موقت کنند،و میگوید ابتدا به مدت یک ماه عقد باشیم و بعد تمیدش میکنیم ،خلاصه این دختر خانم عقد موقت میکند و آقا پسر هم سوءاستفاده میکند (عذرخواهی میکنم که مجبورم اینهارا بگویم) و به دختر حانم میگوید خب ما محرمیم پس عکس هایت را برایم بفرست که در مواقعی که با هم نیستیم ببینم! خلاصه به گفته خودشان با هم چت میکردند و این دختر خانم هم به این عنوان اینگه که به هر حال این آقا همسر شرعیش است و باید خواستش را اجابت کند تصاویر زیادی را بدون حجاب (بیشتر از این برایم مقور نیست توضیح دهم) برای این آقا میفرستد ،هنوز مدت تمام نشده بوده که خواستگاری برای دختر می آید و دختر خانم به آقا پسر میگوید چکار کنم،ایشان هم میگوید مدت را میبخشم ،خلاصه مدت را میبخشند و این خانم ازدواج میکند ،اما یک ماه بعد از ازدواجش آقا پسر تماس میگیرد که یا می آیی نیازهای مرا برآورده میکنی یا عکس هایت را برای شوهرت میفرستم!!دختر خانم هم هرچه التماس میکند میبیند فایده ای ندارد میگوید اشکال ندارد ،من به شوهرم میگویم که ما عقد بودیم،آقا پسر هم میگوید کدام عقد؟بیا ثابت کن!! من میگویم دروغ میگوید و ....

حال بنده یک سوال از شما دارم،آیا یک خانم رشیده و عاقله می آید برای یک ماه عقدموقت تصاویر اینچنینی برای این آقا بفرستد؟!
آیا اگر این خانم با اذن پدر عقد کرده بود و وادینش در جریان بودند،یا حد اقل در یکی از محضر های معتبر عقد کرده بود اینقدر الان مشکلات داشت؟!

این فقط یک نمونه است و دها نمونه مانند این و خیلی بد تر از این را بنده سراغ دارم

پس بحث بنده اینجا این نیست که دختر باکره نباید عقد موقت کند! بنده میگویم اگر میخواهد عقد موقت کند با اطلاع والدین باشد یا لا اقل با کسی باشد که میداند یا احتمال میدهد که به عقد دائم ختم میشود

مطلبم ادامه دارد...

یارب;832029 نوشت:
شما آیا ایشان را رشیده میدانید؟

سلام و عرض ادب سرکار خانم "یارب"

من هم سوالی از شما دارم
مردی با زنی ازدواج می کند اما این زن بعداً قاتل همین مرد میشود
یعنی این مرد آنقدر توانایی نداشت که زنی با این سطح بدی را تشخیص بدهد
آیا شما چنین مردی را عاقل
(زبانم لال) می دانید؟!

بنده امام حسن(ع) و همسرش جعده را میگویم!
می بینید که نگاه یک جانبه به موضوع ، چقدر می تواند در برداشتِ اشتباه موثر باشد

یارب;832029 نوشت:
اگر یک خانم حدود بیست ساله بیاید به شما بگوید من به شدت به ازدواج نیاز دارم،آقا پسری به من پیشنهاد عقد موقت داده ،و من مصلحت خودم میدانم که برای اینکه به گناه نیفتم عقد موقت بدون اذن پدر کنم!
شما آیا ایشان را رشیده میدانید؟
شما دارید مسائل مشاوره ای را با مسائل احکام خلط میکنید
آیا برای ازدواج پسر ، اذن پدر لازم است؟ قطعاً خیر

اما شما قطعاً به یک آقا ، ولو اینکه دکتر باشد ، مذهبی باشد ، انسانی فهمیده و با شعور باشد ، پیشنهاد مشاوره را خواهید داد
اینکه انسان در کارها با یک انسان فهمیده مشورت کند بحثی کاملاً جدای از موضوع است

درمورد سوالتان ، اگر دختری با این مشخصات ، چنین سوالی از من بپرسد
من اول از او خواهم پرسید آیا کار شما طبق نظر مرجع تقلیدتان است؟
اگر پاسخش مثبت بود ، آن وقت از او میپرسم چرا نمی خواهید از پدرتان مشورت بگیرید؟ (مشورت ، نه اذن!)
اگر پاسخش این بود که پدرم این مقدار از درک و آگاهی را ندارد ، قطعاً حق را به دختر می دهم
اما به او پیشنهاد می کنم برای جلوگیری از آسیب های احتمالی ، از یک مشاور و کارشناس ، یا لااقل از یک بزرگتر که عاقل باشد کمک بگیرد

یارب;832029 نوشت:
خانم بیست ساله ای که دختر خوب و مومنه ای هم است گویا نیاز به ازدواج داشته اند و خواستگار مناسب هم نداشته اند،با آقا پسری به ظاهر مذهبی(متاسفانه) آشنا میشوند و این آقا پسر هم برایشان زیبا از راه های مشروع صحبت میکند و قانعشان میکند که بدون اذن پدر عقد موقت کنند،و میگوید ابتدا به مدت یک ماه عقد باشیم و بعد تمیدش میکنیم ،خلاصه این دختر خانم عقد موقت میکند و آقا پسر هم سوءاستفاده میکند (عذرخواهی میکنم که مجبورم اینهارا بگویم) و به دختر حانم میگوید خب ما محرمیم پس عکس هایت را برایم بفرست که در مواقعی که با هم نیستیم ببینم! خلاصه به گفته خودشان با هم چت میکردند و این دختر خانم هم به این عنوان اینگه که به هر حال این آقا همسر شرعیش است و باید خواستش را اجابت کند تصاویر زیادی را بدون حجاب (بیشتر از این برایم مقور نیست توضیح دهم) برای این آقا میفرستد ،هنوز مدت تمام نشده بوده که خواستگاری برای دختر می آید و دختر خانم به آقا پسر میگوید چکار کنم،ایشان هم میگوید مدت را میبخشم ،خلاصه مدت را میبخشند و این خانم ازدواج میکند ،اما یک ماه بعد از ازدواجش آقا پسر تماس میگیرد که یا می آیی نیازهای مرا برآورده میکنی یا عکس هایت را برای شوهرت میفرستم!!دختر خانم هم هرچه التماس میکند میبیند فایده ای ندارد میگوید اشکال ندارد ،من به شوهرم میگویم که ما عقد بودیم،آقا پسر هم میگوید کدام عقد؟بیا ثابت کن!! من میگویم دروغ میگوید و ....

حال بنده یک سوال از شما دارم،آیا یک خانم رشیده و عاقله می آید برای یک ماه عقدموقت تصاویر اینچنینی برای این آقا بفرستد؟!


بزرگوار اینکه خانم بیست سالهء مد نظر شما چنین اشتباهی کرده ، چه ارتباطی به صورتِ پرسش شما دارد؟!

یارب;832029 نوشت:
آیا اگر این خانم با اذن پدر عقد کرده بود و وادینش در جریان بودند،یا حد اقل در یکی از محضر های معتبر عقد کرده بود اینقدر الان مشکلات داشت؟!

پس دیگر چرا موضوع را به اذن پدر ربط می دهید؟!
پاسخ اشتباه این خانم ، در نداشتن عقدنامه است
اگر ایشان در یک محضر و در حضور یک روحانی معتبر عقد را جاری میکردند ، دیگر مشکلی نبود

مطلب بعد اینکه همین سوء استفاده ها را ممکن است یک شوهر دائم هم در حق زنش انجام دهد
یا حتی یک برادر در حق برادر ، یا فرزندی در حق والدین. حالا نه دقیقاً مثل این ماجرا ، بلکه به روش های دیگر
آیا هر کسی که از سوی افراد نادرست مورد ظلم قرار میگیرد ، کم عقل است؟!

در این مطلبی که گذاشتید ، میشود چندین مقصر دیگر نیز معرفی کرد
از همسر نابکار بگیرید تا پدری که احتمالاً آنقدر درک نداشته که دخترش مشکلش را با او مطرح کند
آن وقت شما همه چیز را به گردن کم عقل بودن دختر می اندازید!

یارب;832029 نوشت:
ابتدا بگویم وقتی ما داریم اینجا از احکام الهی دفاع میکنیم به معنای این است که خدا صلاح بندگان را به خوبی میداند و راه هایی که اسلام میگذارد قطعا بدون نقص است اگر با رعایت شرایط آن ازآنها استفاه کنیم

خوب،شکی در این نیست

یارب;832029 نوشت:
متاسفانه بعضا در مباحث عقد موقت افراد یا ازاین طرف بام می افتند یا از آن طرف بام! یا چنان مخالفت میکنند که حکم الهی را هم زیر سوال میبرند یا چنان دفاع میکنند که شرایط را کمرنگ میکنند

باید دقت کرد که نباید برای دیگران تعیین تکلیف کرد وقتی که تکلیف شرعی برای افراد مشخص است.اگر واقعا این شرایطی که شما سعی در پرنگ کردن آن بیش از آنچیزی که هست (یعنی در حد به نظر اکثر مراجع فعلی یک احتیاط وجوبی که می توان به مرجعی که این را شرط نمی داند با رعایت شرایط رجوع نمود) داشته باشید افراط در بیان احکام می باشد.ما این شرط اذن اب را در حد یک احتیاط وجوبی می دانیم که می شود با رعایت شرایط به مرجع اعلم بعدی که اذن را شرط نمی دانند رجوع نمود و نه بیشتر و اگر شما این را کمرنگ کردن می دانید بدانید،اگر اعتقاد دارید که مراجع بیشتر از شما می فهمند اکثریت همین مراجع فعلی این شرط را در حد اهمیت یک احتیاط وجوبی قرار داده اند و نه یک فتوای صریح.

یارب;832029 نوشت:
البته به لطف الهی اکثر بزرگوارانی که اینجا مباحثه میفرمایند با حسن نیت دارند بحث میکنند و هدف همه نیز ایجاد یک فضای سالم و بدون گناه در جامعه است اما بعضا با یک دفاع اشتباه ممکن است مشکلاتی نیز ایجاد شود

اگر مطالب شما مصداقی مطرح شود و به دور از کلی گویی باشد به حقیقت نزدیک تر است.
اینکه شما مطلبی را دفاع اشتباه بدانید بدون اینکه حداقل دلیلی ارائه کنید مصداق همین کلی گویی هاست
بار ها در این تاپیک تاکید کرده ایم که هر کسی باید به نظر مرجع خودش رجوع کنید و همچنین تاکید کرده ایم که اگر مرجعی احتیاط واجب داد با رعایت شرایط آن می تواند به مرجع اعلم بعدی رجوع کند و در این مطالب اشتباهی وجود ندارد.

یارب;832029 نوشت:
اگر یک خانم حدود بیست ساله بیاید به شما بگوید من به شدت به ازدواج نیاز دارم،آقا پسری به من پیشنهاد عقد موقت داده ،و من مصلحت خودم میدانم که برای اینکه به گناه نیفتم عقد موقت بدون اذن پدر کنم!
شما آیا ایشان را رشیده میدانید؟

معیار رشیده بودن بیان شد اگر داری آن معیار ها می باشد رشیده است و الا خیر. نه من می توانم او را رشیده بدانم و نه شما می توانید او را رشیده ندانید.

یارب;832029 نوشت:
شاید به ذهنتان بیاید که این فرد به هر حال به بلوغ عقلی رسیده و مصلحت خودش را میداند
دقیقا نمونه این فرد افراد مختلفی با بنده تا حالا صحبت کرده اند،!

معیار رشیده بودن بیان شد و شخص باید خودش را با آن معیار تطبیق دهد.

یارب;832029 نوشت:
خانم بیست ساله ای که دختر خوب و مومنه ای هم است گویا نیاز به ازدواج داشته اند و خواستگار مناسب هم نداشته اند،با آقا پسری به ظاهر مذهبی(متاسفانه) آشنا میشوند و این آقا پسر هم برایشان زیبا از راه های مشروع صحبت میکند و قانعشان میکند که بدون اذن پدر عقد موقت کنند،و میگوید ابتدا به مدت یک ماه عقد باشیم و بعد تمیدش میکنیم ،خلاصه این دختر خانم عقد موقت میکند و آقا پسر هم سوءاستفاده میکند (عذرخواهی میکنم که مجبورم اینهارا بگویم) و به دختر حانم میگوید خب ما محرمیم پس عکس هایت را برایم بفرست که در مواقعی که با هم نیستیم ببینم! خلاصه به گفته خودشان با هم چت میکردند و این دختر خانم هم به این عنوان اینگه که به هر حال این آقا همسر شرعیش است و باید خواستش را اجابت کند تصاویر زیادی را بدون حجاب (بیشتر از این برایم مقور نیست توضیح دهم) برای این آقا میفرستد ،هنوز مدت تمام نشده بوده که خواستگاری برای دختر می آید و دختر خانم به آقا پسر میگوید چکار کنم،ایشان هم میگوید مدت را میبخشم ،خلاصه مدت را میبخشند و این خانم ازدواج میکند ،اما یک ماه بعد از ازدواجش آقا پسر تماس میگیرد که یا می آیی نیازهای مرا برآورده میکنی یا عکس هایت را برای شوهرت میفرستم!!دختر خانم هم هرچه التماس میکند میبیند فایده ای ندارد میگوید اشکال ندارد ،من به شوهرم میگویم که ما عقد بودیم،آقا پسر هم میگوید کدام عقد؟بیا ثابت کن!! من میگویم دروغ میگوید و ....

آن آقا فریبکار است،ببینید اگر کسی رشیده نباشد حتی نمی تواند در اموال خودش تصرف کند.
مثلا همینکه من عقل متعارف معاش دارم رشید می باشم و می توانم در اموال و دارایی خود تصرف کنم اما ممکن است فرد شیادی بنده را به طریقی فریب داده و اموال بنده را به طریقی از دست بنده خارج کند اینجا بنده متصف به سفاهت نمی شوم چون عقل متعارف معاش را دارا می باشم هر چند در حد عالی نیست که هیچکس نتواند مرا در هیچ زمینه مالی فریب دهد.انسان رشید چنانچه از روى غفلت و بر حسب اتفاق در مال خود تصرفى سفیهانه کند، مانند آنکه آن را در غیر محل عقلایى مصرف کند یا در معامله‏ اى به راحتى فریب بخورد، سفیه به شمار نمى‏ رود؛ چنان که اگر سفیهى از روى اتفاق، در مال خود تصرف عقلایی نماید، از سفاهت خارج نمى‏ شود و به او رشید نمى‏ گویند.
در باب رشد در نکاح هم همینطور است ممکن است کسی را در موضعی فریب دهند اما غالبا اینگونه نیست که همیشه و هر کس او را فریب بدهد این شخص اگر آن ویژگی هایی که قبلا گذشت را دارست ولو حتی کسی به طریقی در موردی خاص یا از روی غفلت فرد یا بر حسب اتفاق او را فریب داد رشید است.
در واقع سفیه بودن شدت و ضعف دارد و اگر اینطور باشد که هر کسی اشتباهی کرد سفیه باشد، نود و نه درصد مردم سفیه هستند. برای این‌که در روایات داریم کسی که گناه کند، عاقل نیست. حتی قرآن می‌فرماید وقتی جهنمیان به جهنم می‌روند، می‌گویند (لَوْ کُنّا نَسْمَعُ أوْ نَعْقِلُ ما کُنّا فی أصْحابِ السَّعیر)، ما عقل نداشتیم که به جهنم آمدیم و الاّ اگر عقل داشتیم به جهنم نمی‌آمدیم. اما حالا این بحث ما نیست. معلوم است که سفاهت، شدت و ضعف دارد. اما بحث ما سفیهی است که محجور است. یعنی نمی‌تواند تصرف در اموال و شئوناتش کند. حال که نتوانست تصرف در شئونات و اموالش کند، اگر بخواهد برای خودش زن بگیرد، نمی‌شود و اگر هم بخواهد برای خودش شوهر انتخاب کند، باز نمی‌شود برای این‌که مسلوب الاختیار است.

یارب;832029 نوشت:
حال بنده یک سوال از شما دارم،آیا یک خانم رشیده و عاقله می آید برای یک ماه عقدموقت تصاویر اینچنینی برای این آقا بفرستد؟!
آیا اگر این خانم با اذن پدر عقد کرده بود و وادینش در جریان بودند،یا حد اقل در یکی از محضر های معتبر عقد کرده بود اینقدر الان مشکلات داشت؟!

این فقط یک نمونه است و دها نمونه مانند این و خیلی بد تر از این را بنده سراغ دارم

پس بحث بنده اینجا این نیست که دختر باکره نباید عقد موقت کند! بنده میگویم اگر میخواهد عقد موقت کند با اطلاع والدین باشد یا لا اقل با کسی باشد که میداند یا احتمال میدهد که به عقد دائم ختم میشود


گفتیم سفاهت معانی خاص خود را دارد و تعریف شرعی آن با تعریفی که شما می کنید متفاوت است. ممکن است حتی کسی خود پدر دختر را هم فریب دهد،صرف فریب خوردن در مواردی دلالت بر سفاهتی که او را مسلوب الاختیار می کند نمی شود و موارد مختلف است.

[="Arial"][="DarkGreen"]

یارب;832029 نوشت:
خانم بیست ساله ای که دختر خوب و مومنه ای هم است گویا نیاز به ازدواج داشته اند و خواستگار مناسب هم نداشته اند،با آقا پسری به ظاهر مذهبی(متاسفانه) آشنا میشوند و این آقا پسر هم برایشان زیبا از راه های مشروع صحبت میکند و قانعشان میکند که بدون اذن پدر عقد موقت کنند،و میگوید ابتدا به مدت یک ماه عقد باشیم و بعد تمیدش میکنیم ،خلاصه این دختر خانم عقد موقت میکند و آقا پسر هم سوءاستفاده میکند (عذرخواهی میکنم که مجبورم اینهارا بگویم) و به دختر حانم میگوید خب ما محرمیم پس عکس هایت را برایم بفرست که در مواقعی که با هم نیستیم ببینم! خلاصه به گفته خودشان با هم چت میکردند و این دختر خانم هم به این عنوان اینگه که به هر حال این آقا همسر شرعیش است و باید خواستش را اجابت کند تصاویر زیادی را بدون حجاب (بیشتر از این برایم مقور نیست توضیح دهم) برای این آقا میفرستد ،هنوز مدت تمام نشده بوده که خواستگاری برای دختر می آید و دختر خانم به آقا پسر میگوید چکار کنم،ایشان هم میگوید مدت را میبخشم ،خلاصه مدت را میبخشند و این خانم ازدواج میکند ،اما یک ماه بعد از ازدواجش آقا پسر (هم سوءاستفاده میکند) تماس میگیرد که یا می آیی نیازهای مرا برآورده میکنی یا عکس هایت را برای شوهرت میفرستم!!دختر خانم هم هرچه التماس میکند میبیند فایده ای ندارد میگوید اشکال ندارد ،من به شوهرم میگویم که ما عقد بودیم،آقا پسر هم میگوید کدام عقد؟بیا ثابت کن!! من میگویم دروغ میگوید و ....

سلام

یا ازدواج صحیح بوده یا نبوده. اگر صحیح بوده که محل به کار بردن "سو استفاده میکند" نادرست است. فقط برایم یک سوال وجود دارد اگر قصد نامردی داشت چرا چنین نگفت که اگر میخواهی مدت را ببخشم بیا و با من رابطه داشته باش؟

خب بنده یک داستان فرضی میگم:

خانم بیست ساله ای که دختر خوب و مومنه ای هست با خواستگارش ازدواج میکند. پس از ازدواج همسر خانم با یا بدون اطلاع از همسرش از رابطه زناشویی اش فیلم تهیه میکند (که شرعا حرام نیست) . بعد از مدتی میانه یشان شکر آب میشود و این آقا کینه همسرش را به دل میگیرد و آن را طلاق میدهد. این خانم ازدواج مجدد می کند. آن آقا هم به خارج از کشور رفته ولی نامردی میکند و برای انتقام فیلم را در شبکه های اجتماعی منتشر میکند. پخش شدن این فیلم باعث طلاق مجدد این خانم میشود.

خب آیا این نامردی کردن ربطی به خود ازدواج داشت؟ پس در مورد اول هم باید بابت عمل مجرمانه اش پسر داستان مورد پیگرد قانونی قرار بگیرد.[/]

Reza-D;832059 نوشت:
سلام و عرض ادب سرکار خانم "یارب"

سلام علیکم
بنده نیز به محضر شما عرض ادب و احترام دارم

Reza-D;832059 نوشت:
در این مطلبی که گذاشتید ، میشود چندین مقصر دیگر نیز معرفی کرد
از همسر نابکار بگیرید تا پدری که احتمالاً آنقدر درک نداشته که دخترش مشکلش را با او مطرح کند
آن وقت شما همه چیز را به گردن کم عقل بودن دختر می اندازید!

این چه قیاسی است که میفرمایید بزرگوار!!
در جریانی که بنده گفتم دختر خانم خودش اشتباه کرده است! ( حتی اگر طرفش هم نامرد بوده ولی باز هم خودش هم اشتباه کرده است)
Reza-D;832059 نوشت:
بزرگوار اینکه خانم بیست سالهء مد نظر شما چنین اشتباهی کرده ، چه ارتباطی به صورتِ پرسش شما دارد؟!

بنده این جریان را برای نمونه گفتم،
اولا در جامعه کنونی متاسفانه جوانان دیرتر به بلوغ فکری میرسند! ودر سنین پایین تر بیشتر نیاز به حمایت والدین دارند! خصوصا در دختر خانمها به خاطر غلبه احساس بیشر نیاز به ولایت و راهنمایی پدر است
(البته موارد زیادی هم داریم که ر سنین پایین تر عاقله میشود مثلا اگر خانواده ای فرزندشان را درست تربیت کرده باشند با بلوغ جسمی به بلوغ عقلی هم خواهد رسید،و ودر مواردی نیز در سنین بالا هم هنوز عاقله نیستند)
در ثانی این را گفتم که بزرگوران بدانند تشخیص رشیده بودند به این راحتی هم نیست! بلکه نیاز به مشاوره دارد!!

Reza-D;832059 نوشت:
پس دیگر چرا موضوع را به اذن پدر ربط می دهید؟!
پاسخ اشتباه این خانم ، در نداشتن عقدنامه است
اگر ایشان در یک محضر و در حضور یک روحانی معتبر عقد را جاری میکردند ، دیگر مشکلی نبود

باز هم در محضر اگر عقد میکردند میتوانست مشکلاتی ایجاد کند، اما حد اقل بهتر از این است که کلا پنهانی باشد(محضر را گفتم که اگر کسی خیلی اصرار داشت بدون اذن باشد لااقل محضری باشد که یک سری مشکلات کمتر شود و الا قعا جای اذن پدر را نمیگیرد) اگر ولدین در جریان باشند میتوانند در مشکلات از دختر خانم حمایت کنند

Reza-D;832059 نوشت:
مطلب بعد اینکه همین سوء استفاده ها را ممکن است یک شوهر دائم هم در حق زنش انجام دهد
یا حتی یک برادر در حق برادر ، یا فرزندی در حق والدین. حالا نه دقیقاً مثل این ماجرا ، بلکه به روش های دیگر
آیا هر کسی که از سوی افراد نادرست مورد ظلم قرار میگیرد ، کم عقل است؟!

اگر کسی خودش زمینه سوءاستفاده برای طرف مقابل را ایجاد کند یعنی هنوز به بلوغ فکری لازم نرسیده است!!
از طرفی پنهانی بودن این اتفاق باعث میشوذ بیشتر افراد سوءاستفاده کنند

یازهراسلام الله علیها

حق دوست;832082 نوشت:
سلام

یا ازدواج صحیح بوده یا نبوده. اگر صحیح بوده که محل به کار بردن "سو استفاده میکند" نادرست است. فقط برایم یک سوال وجود دارد اگر قصد نامردی داشت چرا چنین نگفت که اگر میخواهی مدت را ببخشم بیا و با من رابطه داشته باش؟

سلام علیکم
بله محل قرار دادن کلمه سوءاستفاده نادرست بود،بنده منظورم بعد از اتمام عقد بود،والا این آقا شرعا محرم بوده اند(هرچند محرمیتشان هم به دلیل همان بحث اعلم فالاعلم بعدا مشخص شد مشکل داشته است!!) و میتواند هرگونه لذت مشروعی از این خانم ببرد

حق دوست;832082 نوشت:
خب بنده یک داستان فرضی میگم:

اما مطلبی که حقیر گفتم فرضی نبود!!

حق دوست;832082 نوشت:
خانم بیست ساله ای که دختر خوب و مومنه ای هست با خواستگارش ازدواج میکند. پس از ازدواج همسر خانم با یا بدون اطلاع از همسرش از رابطه زناشویی اش فیلم تهیه میکند (که شرعا حرام نیست) . بعد از مدتی میانه یشان شکر آب میشود و این آقا کینه همسرش را به دل میگیرد و آن را طلاق میدهد. این خانم ازدواج مجدد می کند. آن آقا هم به خارج از کشور رفته ولی نامردی میکند و برای انتقام فیلم را در شبکه های اجتماعی منتشر میکند. پخش شدن این فیلم باعث طلاق مجدد این خانم میشود.

در اینجا چونکه پنهانی نیست افراد میدانند که دختر خطا و گناهی نکرده است و او را حمایت میکنند!

حق دوست;832082 نوشت:
خب آیا این نامردی کردن ربطی به خود ازدواج داشت؟ پس در مورد اول هم باید بابت عمل مجرمانه اش پسر داستان مورد پیگرد قانونی قرار بگیرد.

احسنت ،آفرین
تمام حرف بنده همین است،وقتی عقد موقت با اذن پدر باشد،وقتی والدین در جریان باشند ،اگر مشکلی پیش آید از دختر حمایت میشود،میتوانند پیگرد قانونی کنند
اما الان چگونه میخواهند ثابت کنند که اینها عقد بوده اند؟! اگر آقا پسر گفت دوست بودیم و این خانم عکسهارا فرستاده ،چگونه باید ثابت کنند عقد بوده اند؟! شاهد دارند؟ سند دارند؟!

یازهراسلام الله علیها

به نظر بنده خیلی از مشکلاتی که اکنون وجود دارد ازآنجا است که اسلام حقیقی در تمام ابعادش پیاده نمیشود!

در جامعه کنونی که متاسفانه تربیت ها به گونه ای است که فرندان قبل از اینکه به بلوغ عقلی برسند به بلوغ جسمی برسند باید والدین را مطلع ساخت تا راه های مشروع را برای فرزندانشان استفاده کننند

بنده بی اطلاع از مشکلات جوانان نیستم،بی اطلاع از هزاران گناهی که دارد اتفاق می افتد نیستم، اما میخواهم بگویم اگر داریم مسیری را نشان میدهیم طرفم را کاملا آگاه کنیم تا آگاهانه قدم بر دارد !! نیاییم ابرویش را درست کنیم چشم طرف کور شود!!

بنده بارها به خانمها گفته ام مرتب با فرزندانتان صحبت کنید، در مورد احساس ها و نیازهایشان سوال کنید ،هرکجا نیاز به ازدواج داشتند زمینه را ایجاد کنید

چه اشکال دارد وقتی خانواده ای دختری دارند در سن خیلی پایین مثلا 14 ساله و یا پسیر در سن 15 ساله ،و میدانند که فرزندشان به بلوغ جسمی رسیده و میدانند ممکن است به خطر بیافتد ،خودشان زمینه عقد موقت را برایش ایجاد کنند؟! بروند یک دختر و پسر همکفوش پیدا کنند و آنهارا به عقد موقت هم در آورند

چه بسا اینگونه حتی زمینه ازدواج دائم هم ایجاد شود و ازدواج ها زیادی اتفاق بیفتد

چرا فرزندان باید شرم کنند از اینکه نیازشان را بگویند؟! چونکه والدین سوال نمیکنند!! پیگیر ی نمیکنند و ...

کدام پدری است که بداند فرزند دخترش واقعا نیاز دارد و ممکن است به گناه بیفتد و با ازدواجش مخالفت کند؟!(مگر اینکه پدر نباشد!! و مصلحت اندیش نباشد)

عقد موقت یکی از بهترین روش هایی است که میتواند جامعه کنونی را از این همه گناه حفظ کند اما از طریق راه اصلیش!
چرا باید پنهانی باشد؟ چرا نباید این جرات را در خانواده ها ایجاد کنیم که فرزندانشان را به عقد موقت در آورند؟
وقتی چند خانواده این کار را انجام دادند کم کم این موضوع باز میشود و فرزندان هم می آیند و نیازشان را میگویند و تقاضا میکنند،اما تا زمانی که پنهانی باشد هنوز آن دیدگاه متاسفانه بد نسبت به این موضوع در جامعه است و هنوز آسیب ها و خطرات زیادی دختران جامعه ما را در این مسیر تهدید میکند

خداوند عاقبت همه مارا ختم به خیر کند
یازهرا سلام الله علیها

یارب;832084 نوشت:
در سنین پایین تر بیشتر نیاز به حمایت والدین دارند! خصوصا در دختر خانمها به خاطر غلبه احساس بیشر نیاز به ولایت و راهنمایی پدر است

اطلاع دارید که همسر من قبلاً ازدواج کرده بودند. ازدواج ایشان بدون رضایت قلبی و با زور و به خواستهء پدر ایشان بود

من قبل از اینکه با این همسرم ازدواج کنم ، دختری را دوست داشتم و او هم همینطور. به خواستگاری هم رفتیم و نامزد هم شدیم
اما در نهایت یک مانع بزرگ نگذاشت که ما به وصال هم برسیم. آن مانع بزرگ

پدر بنده بود

برادرم چند ماه پیش با خانمی ازدواج کرد. کمی اختلاف پیدا کردند و بعد از این اختلاف ها پیش من آمدند تا بین انها داوری کنم
بعد از چند ساعت صحبت (فقط چند ساعت) ، دست در دست هم نشسته بودند و شوخی میکردند
اما حالا دارند از هم جدا میشوند و دلیل این جدایی

بزرگترهای دو خانواده است

یکی از دوستان من دختری را دوست دارد اما می خواهند دختر را به زور به پسرعمویش بدهند

(دختر لیسانس حسابداری پسرعمو بی سواد!!)
محور این اقدام هم
پدر این دختر است که عقیده دارد شوهر دخترش را خودش باید انتخاب کند!

باز هم بگویم؟!

یارب;832084 نوشت:
اگر کسی خودش زمینه سوء استفاده برای طرف مقابل را ایجاد کند یعنی هنوز به بلوغ فکری لازم نرسیده است!

اگر قرار باشد رشید و رشیده بودن را اینطور ریزبینانه تشخیص بدهیم ، بجز 14 معصوم دیگر هیچکس را نباید عاقل بدانیم!

یارب;832084 نوشت:
تشخیص رشیده بودند به این راحتی هم نیست! بلکه نیاز به مشاوره دارد!

اگر قرار باشد برای تشخیص عاقل بودنِ افرا ، همهء آنها را (حتی والدین را) مورد بررسی قرار بدهیم
به شما قول می دهم درصد عاقلین در بین جوانان ، خیلی بیشتر از والدین خواهد بود

چند نمونه از حمایت ها و عاقلی کردن و بزرگی کردن های والدین را برای شما نوشتم
اشکال مهمِ احکام این است که یک سری مسائل را بصورت پیش فرض در نظر می گیرد که در عمل زمین تا آسمان متفاوت است

یارب;832084 نوشت:
اگر ولدین در جریان باشند میتوانند در مشکلات از دختر خانم حمایت کنند

در ازدواج فرزندان ، والدین به سه گونه نقش دارند

1 - کلاً اجازه نمی دهند (بخصوص در عقد موقت می توان گفت بطور قطع بالای 90 درصد خانواده ها اجازه نمی دهند)

2 - تا جایی که می توانند کار دختر و پسر را خراب می کنند

3 - از دختر و پسر حمایت می کنند

شما چه اصراری دارید که تمام والدین را جزء دسته سوم قرار بدهید خواهر گرامی؟!

[="Arial"][="DarkGreen"]

یارب;832086 نوشت:
اما مطلبی که حقیر گفتم فرضی نبود!!

قصد متهم کردن شما را خدای نکرده ندارم ولی به نظرم این دختر داستان شما بخش هایی از ماجرا را تعریف نکرده. مثلا اینکه چطور به این راحتی پسر بخشیده. اگر بخشیده پس دیگه ادا و اصول بعدش چی بوده؟

سوالات زیر هم مطرح هست

پسری که برایش محرمیت و حلال و حرام اهمیت داشته و اصرار بر عقد موقت دشاته چطور بعد از جدا شدن این خانم همه اصول اخلاقی خود را زیر پا میذاره

اگر هم همش نمایش بوده این همه دختری که حاضرن تن به دوستی بدن چرا باید دنبال یه دختر مومن باشه.

این هم که قبلا پرسیدم

حق دوست;832082 نوشت:
اگر قصد نامردی داشت چرا چنین نگفت که اگر میخواهی مدت را ببخشم بیا و با من رابطه داشته باش؟

یارب;832086 نوشت:
تمام حرف بنده همین است،وقتی عقد موقت با اذن پدر باشد،وقتی والدین در جریان باشند ،اگر مشکلی پیش آید از دختر حمایت میشود،میتوانند پیگرد قانونی کنند

داستان غیر فرضیhappy

دختر و پسری با هم عقد میکنند در دوران عقد دختر بکارتش را از دست میدهد. بعد بنابر دلایلی ازدواج منجر به طلاق میشود ولی دختر که رویش نمیشده قضیه را با پدر مادرش در میان بگذارد نصف مهریه به او تعلق میگیرد.

تمام حرف من این هست که وقتی خانواده منطقی برخورد نمیکنن خودشون با دست خودشون بچه هاشون رو هل دادن تو چاه و نمیشه همه تقصیر رو انداخت گردن دختری که به پدرش نگفته. چون اگه بگه با توجه به شناختش از خانواده اش مشکلات حتمی براش پیش میاد اگر نگه احتمال مشکل براش وجود داره.

یا حق[/]

یارب;832098 نوشت:
چه اشکال دارد وقتی خانواده ای دختری دارند در سن خیلی پایین مثلا 14 ساله و یا پسیر در سن 15 ساله ،و میدانند که فرزندشان به بلوغ جسمی رسیده و میدانند ممکن است به خطر بیافتد ،خودشان زمینه عقد موقت را برایش ایجاد کنند؟! بروند یک دختر و پسر همکفوش پیدا کنند و آنهارا به عقد موقت هم در آورند

تا رسیدن جامعه به این سطح از فرهنگ ، فکر میکنم حدود 150 سالی راه باشد!

یارب;832098 نوشت:
چه بسا اینگونه حتی زمینه ازدواج دائم هم ایجاد شود و ازدواج ها زیادی اتفاق بیفتد

می خواستم ماجرایی را در همین زمینه بگویم که شما چنین اشاره ای کردید

چند سال پیش یکی از دوستان ما نیاز به همسر پیدا کرد اما توانایی ازدواج دائم را نداشت
برای ازدواج موقت اقدام کرد اما به قول شما از طریق درستش

این آقا پیش یک موسسه خیره می روند و به مسئولین آنجا میگویند ، من ظاهر و باطنم این است
زنی را می خواهم که فلان مشخصات را داشته باشد (سن و....)
اما اگر بشود زنی را به من معرفی کنید که شوهرش وفات کرده و فرزند هم داشته باشد چه بهتر
چون نمی خواهم فقط خودم را ارضا کنم ، بلکه می خواهم رضای خدا را هم جلب کنم

خلاصه خانمی را با همین شرایط به این آقا معرفی می کنند که یک دختر کوچک هم داشت و شوهرش وفات کرده بود
بعد از آشنایی ، برای 6 ماه خطبهء عقد می خوانند و با هم زندگی می کنند

در این مدت این آقا رفتارش با آن خانم دقیقاً مثل یک شوهر بود و به معنای واقعی برای دختر پدری کرد
آنها را به پارک و تفریح می برد و با هم مسافرت می رفتند
از آن طرف خانم هم تمام شرایط این آقا را در نظر می گرفت
مثلاً اصرار نمی کرد باید بچه دار بشویم
(که خودش را بند کند!)
یا مدام به آقا اصرار نمی کرد پیش ما باش چون میدانست آقا شرایطش را ندارد

زمانی که 6 ماه نزدیک به اتمام بود ، این سه نفر عاشق هم شده بودند
برای همین ، خانم و آقا با هم به همان محضر رفتند و عقد را دائم کردند

Reza-D;832099 نوشت:
اگر قرار باشد برای تشخیص عاقل بودنِ افرا ، همهء آنها را (حتی والدین را) مورد بررسی قرار بدهیم
به شما قول می دهم درصد عاقلین در بین جوانان ، خیلی بیشتر از والدین خواهد بود

بنده هرگز نمیگویم هه پدر ها عاقلند یا مصلحت فرزندشان را به خوبی تشخیص میدهند!! قطعا مواردی هم است که اصلا صلاحیت ندارند که حساب آن افراد جداست ، در اینگونه موارد افرادی که صلاحیت دارند باید در تصمیم گیری به دختر خانم کمک کنند

اما اینکه در ازدواج نیاز به اذن پدر هست فقط این نیست ،حکمت های دیگری نیز در آن نهفته است

از طرفی وقتی آقا پسری میداند که پدر دختر خانم در جریان عقدموقتشان است، با آقا پسری که میداند هیچ کس مطلع نیست ممکن است عملکرد این دو خیلی متفاوت باشد
بنده حتی بعضا به خانمهای کم سن و سالالی که پدر ندارند و بعضا اصرار به این کار دارند هم میگویم اگر خواستید این کار را انجام دهید یک بزرگتر که مورد اعتماد است و محرم را در جریان بگذارید و با او مشورت کنید !و در حضور آن فرد عقد کنید

یازهرا سلام الله علیها

یارب;832104 نوشت:
از طرفی وقتی آقا پسری میداند که پدر دختر خانم در جریان عقدموقتشان است، با آقا پسری که میداند هیچ کس مطلع نیست ممکن است عملکرد این دو خیلی متفاوت باشد
من اینجا یک دفاعی هم بکنم از جنس مذکر که خیلی دارد مظلوم واقع میشود :Nishkhand:

اینگونه آسیب ها فقط متوجه خانمها نیست
همچنین سوء استفاده گر ها نیز همیشه آقایان نیستند
اما از ابتدای تاپیک فقط به مظلومیت خانمها اشاره میشود (متاسفانه)

خانمها هم کم سوء استفاده از آقایان نمی کنند
بارزترین نوعش ، این است که زیر قولشان میزنند!
مثلاً روز اول شرط میشود که بچه دار نشوند ، اما همین که خطبه جاری شد پا را می کنند در یک کفش که بچه می خواهم!
یا برخی از خانمها با استفاده از همین صیغه ، از آقایان اخاذی میکنند!
و روش های دیگر که حتی برخی از آنها را نمیشود بطور عمومی گفت!!!

حق دوست;832102 نوشت:
قصد متهم کردن شما را خدای نکرده ندارم ولی به نظرم این دختر داستان شما بخش هایی از ماجرا را تعریف نکرده. مثلا اینکه چطور به این راحتی پسر بخشیده. اگر بخشیده پس دیگه ادا و اصول بعدش چی بوده؟

اصولا خانمهای زیادی با حوزه تماس میگیرند که یا سوال شرعی دارند یا مشاوره ای، که موارد مشاوره ای را بنده اگر در زمینه مذهبی بود پاسخ میدادم ، و در زمینه ها دیگر را بیشتر گوش میدهم و تا حدی که علمش را داشته باشم راهنمایی میکنم و بیشتر به مشاورین روانشناس مذهبی ارجاعشان میدهم

بنده خیلی زیاد از ایشان سوال نکردم و شماره مرکز ملی را دادم و گفتم که با مشاورین آنجا تماس بگیرند و مشکلتان را رمیان بگذارید

حق دوست;832102 نوشت:
پسری که برایش محرمیت و حلال و حرام اهمیت داشته و اصرار بر عقد موقت دشاته چطور بعد از جدا شدن این خانم همه اصول اخلاقی خود را زیر پا میذاره

گویا زیاد با هم صحبت میکردند و چت میکردند!!،دختر خانم میگوید ما نامحرمیم و از این بابت ناراحت بوده و آقا پسر هم میگوید میتوانیم شرعی محرم شویم و غیره و پیشنهاد عقد موقت میدهد

حق دوست;832102 نوشت:
اگر هم همش نمایش بوده این همه دختری که حاضرن تن به دوستی بدن چرا باید دنبال یه دختر مومن باشه.

برای بنده هم خیلی سوال شد که چرا یک دختر خانم مومنه باید بدون در نظر گرفتن حدود با این آقا صحبت کند!!
شاید به خاطر زیبایی این خانم بوده که آقا پسر طرخ دوستی با او ریخته ،شاید متوجه ساده بودن دختر شده و شاید هم چیز دیگر ،نمیدانم
درست متوجه نشدم از کجا آشنا شدند

حق دوست;832102 نوشت:
اگر قصد نامردی داشت چرا چنین نگفت که اگر میخواهی مدت را ببخشم بیا و با من رابطه داشته باش؟

برای بنده خوشایند نیست خیلی مطالب را در سایت و تاپیک های عمومی بیان کنم،فقط در این حد بگویم که به گفته خودشان یکی از دلایلشان این بوده اگر مشکلی پیش آمد شوهر دارد و دیگر نگرانی از این باب ندارند!!
این آقا مذهبی نبودند ،بلکه خودشان را مذهبی جا زده بودند(به گفته دختر خانم، الله اعلم)

یازهرا سلام الله علیها

یارب;832098 نوشت:
عقد موقت یکی از بهترین روش هایی است که میتواند جامعه کنونی را از این همه گناه حفظ کند اما از طریق راه اصلیش!

اجمالا با مطالب این نوشته اخیر شما (در فرض ایده آل بودن جامعه و افراد آن) موافقم اما
طریق اصلی همان طریقی است که شارع مقدس تعیین کرده «و الله یقول الحق و هو یهدی السبیل»
حال ما چگونه باید به این طریق آگاهی پیدا کنیم؟
می فرمایند اگر مجتهد نیستی و احتیاط هم نمی کنید از تقلید از مجتهد جامع الشرایط از وظایف خود آگاهی پیدا کنید.
در طول تاریخ شیعه هم این مساله مورد اختلاف بوده که آیا اذن نیاز هست یا نیست بسیاری از بزرگان اذن را شرط ندانسته و بسیاری از بزرگان هم اذن را شرط می دانند و البته تنها منحصر به این دو قول نیست و اقوال دیگری هم هست.
لذا هر کسی می تواند با رجوع به مرجع خودش عمل کند
نباید سعی داشت من که مقلد فلان مرجع هستم نظر مرجعم را بر دیگری که مقلد فلان مرجع است تحمیل کند حالا ممکن است فقیهی احتیاط واجب بدهد یعنی خودش بگوید در این مساله می توانید با رعایت شرایط شرعی به مجتهد دیگری رجوع کرده و اگر او اذن را لازم ندانست بدون اذن ازدواج کنید که این بحث دیگری است.

در هر حال نمی توان منکر وجود حکمت هایی برای اذن از ولی در اغلب موارد شد اما باز هم اگر نظر مرجعی الزام واجب شرعی به اذن از اب نباشد فقط در حد یک توصیه و نه الزام واجب شرعی می توان اجازه از پدر را با شخص مطرح نمود و وی را تشویق به این کار نمود اما اگر شرایط به نحو دیگری بود مثلا پدر درک صحیحی از موضوعات نداشت و مصالح دختر را به درستی تشخیص ندهد یا مطرح کردن موضوع با پدر خودش عواقب و مفاسد دیگری دارد... مساله هم متفاوت است چنانچه بارها گفتیم اگر پدری از ازدواج دختر با کفو ممانعت کند اذن او اجماعا ساقط است.

علــی;831948 نوشت:
در این مورد مقلدین مراجعی که اذن پدر را بنا بر احتیاط واجب ذکر می کنند می توانند به مرجع اعلم بعدی رجوع کند مثلا با رعایت شرایط به آیت الله روحانی که اذن ولی را در نکاح باکره رشیده شرط نمی داند.
یا حتی اگر مرجعی فتوا به لزوم اذن داده باشد (احتیاط نکرده باشد) اگر آن مرجع تبعیض در تقلید را جایز می داند می تواند در مسائل نکاح با رعایت شرایط از آیت الله روحانی که اذن را شرط نمی داند تقلید نماید.

آقای محترم
اگر نگران وقوع حرام در جامعه هستید،به نحوی پست نگذارید که اگر فردی که از شرایط انتخاب مرجع اعلم و اعلم فی الاعلم بی اطلاع است،پستتان را بخواند این تصور برایش ایجاد شود که میتواند بعد از مرجع خودش به آیت الله روحانی رجوع کند. توقع نداشته باشید کلمه" با رعایت شرایط " شما را بخواند و برود تا ته خط.

در برابر تذکر سرکار یا رب گرامی فرمودید نوشته ام با رعایت شرایط اما باز هم تاکید میکنید که :

علــی;832019 نوشت:
می توانند با رعایت شرایط رجوع به مجتهد اعلم بعدی نمایند و اگر او هم احتیاط کرده با رعایت شرایط ادامه دهند تا مثلا به آیت الله روحانی برسند یا اینکه اگر تبعیض در تقلید را مرجعشان جایز می دانند با رعایت شرایط تبعیض در تقلید کنند در مسائل نکاح!

بزرگوار وقتی با رعایت شرایط ادامه میدهند میرسند به یکی از حضراتی که فتوا داده اند که اذن لازم است نه اینکه برسند به آیت الله روحانی.
وقتی میخواهیم اعلم یا اعلم فی الاعلم را بشناسیم ،باید به دو عادل مجتهد شناس رجوع کرد. کسی که بتواند در میان مباحث علمی اعلم را از غیر اعلم تمیز دهد.در آستانه اجتهاد باشد.

حضرتعالی لطف بفرمایید و مساله تشخیص اعلمیت را به عهده ی خود شخص بگذارید تا در پی تحقیق این امر برود.
کمی نگران خود باشید.یک کلمه مینویسید با رعایت شرایط !!!
نمونه های زیادی هست که با خواندن همین پست های به ظاهر فقیهانه،دچار عقدهای ناصحیح فقهی شده اند.این همان زناست .

مطلب دیگر اینکه یکبار جناب استاد سجاد گرامی به شما تذکر دادند که بحث های خارج فقه ملاک عمل نیست و نظر نهایی مرجع تعیین کننده است. منظورتان از اینکه مدام مطرح میکنید که اگر مراجع مطمئن بودند فتوا میدادند نه احتیاط واجب چیست؟چه هدفی را از تکرار این صحبت دنبال میکنید؟

حق دوست;831939 نوشت:
3- اگر برای مدت طولانی از قوای جنسیت استفاده نکنی ممکنه در زندگی دایم دچار مشکلات عدیده ای بشی.

و...


حق دوست;831939 نوشت:

و بهش (دروغ) نگیم

باید عرض کنم که چنین مطلبی از لحاظ علمی صحت ندارد .
خواننده ی محترم میتواند از اساتید فن سوال کند.
علاوه بر اینکه افرادی اعم از زنان و مردان که مدت مدیدی در زندان بوده اند و بعد از آن به خانواده بازگشته اند ،از این لحاظ با مشکلی مواجه نشده اند. همینطور بیوه ها یا کسانی که در سنین بالا ازدواج میکنند.

یارب;832104 نوشت:

بنده حتی بعضا به خانمهای کم سن و سالالی که پدر ندارند و بعضا اصرار به این کار دارند هم میگویم اگر خواستید این کار را انجام دهید یک بزرگتر که مورد اعتماد است و محرم را در جریان بگذارید و با او مشورت کنید !و در حضور آن فرد عقد کنید

سلام ...
ولی من از رویه نوشته هاتون بیشتر فکر میکنم شما میخواین مانع های زیادی سر این مسیر قرار بدین .

بزارین اصلا جور دیگری صحبت کنیم .
من به شخصه افراد زیادی رو دیدم که تفکرشون این بوده که در زندگی شاد باشن . این افراد مثلا در 16 تا 18 سالگی حالا نمیگم به صورت شرعی ولی با کسی بودن ...
دوباره در 18 تا 20 سالگی مثلا با کسه دیگری بودن و بهد از اینکه با 3 یا چهار نفر بودن و بعضا پس از تمام این روابط دختر هم نبودند تونستند ازدواج خوب و موفقی هم داشته باشند .

برعکس کسایی رو هم میشناسم که الان 30 تا 35 سالشون هست . با کسی هم نبودند . فکر هم نمیکنم بتونن با کسه خوبی ازدواج کنند . و در نهایت هم معلوم نیست شوهرشون چی از اب در میاد .

شاید اگر دختری بخواد یک داد و ستدی که با ارزش بالاتر از 8 میلیون تومن انجام بده من صد در صد بهش پیشنهاد میدم که حتما با یه بزرگتری این عمل رو انجام بده که خدایی نکرده مثلا 1 میلیون سرش کلاه نره .

ولی در مورد این مساله اونقدر مشورت کردن رو مهم نمیدونم .

ببینید ...
زمانی هست که پدر یا مادر میخوان یه سری اطلاعات در اختیار فرزندشون بزارن . این اطلاعات چی هست .
1. شرایط بعد از رابطه
2. شرایط بعد از دوستی
3. اتفاقاتی که در جسم و روح افراد اتفاق میوفته
4.ناراحتی های روحی که ممکن هست بعدش بوجود بیاد .

خوب اینها کلا اطلاعاتی هست که باید از پدر و مادر به فرزند انتقال پیدا کنه . ولی اینی که یه دختر یا پسری داره شرایطی رو تجربه میکنه ، این رو بره به پدر و مادرش بگه و اونها بخوان وارد این مساله بشن خوب خطرناک هست .

ثانیا باور کنین من ضررش رو اونقدر ها هم نمیدونم . باور کنین همه در زندگی شکست عشقی میخورن . حتی دختری که آفتاب مهتاب ندیده ، یه خواستگار خوب و خوش تیپ میاد سراغش ، بعدش هم میزاره میره و اونم تا ماهها افسردگی میگیره ... تا دلتون بخواد در همین سایت نمونه هاش هست .

به نظر من مهمترین مساله این هست که این مساله رو اینقدر سختش نکنیم .

باسلام
در تایپک چندین موضوع مطرح میشه
که بنده فقط به بخشی از اون دارم اشاره میکنم
البته واقعا استارتر محترم باید ببخشند که قرار هست در این تایپک برای همه مشکلات جامعه جواب پیدا کنیم که بماند به چه میزان عملی هست
برام جالب بود که چرا به موضوع ازدواج موقت آقایون اینگونه نگاه میکنند
که گویا فقط راهکاری برای مشکل آنهاست ( حق آقایان در ازدواج موقت = با موضوع مهریه و..!!!!!)
اگر بنابر مذهبی بودن هست مگر در مورد ازدواج دایم صحبت میشه شرکت نمیکنند اگر حکم حکم خداست دیگر مذهبی ها که باید پیش قدم باشند.
یعنی تا حالا اینچنین ازدواجی نبوده و در جامعه صورت نمیگیره
خیر ولی این که من شرایط رو به این سمت ببرم که این چنین شود با شرایطی که خود بنده هیچ نقشی در اون ندارم کاملا متفاوت هست
الان وضعیت جامعه بیشترین دلیلش مواردی نیست که دست خود فرد نبوده
مگر در زمانهای گذشته شرایط اقتصادی و... جوانان بهتر از الان بوده از ۹ سالگی خونه ماشین و... داشتند
همین پدر مادر گرامی در سنین پایین ازدواج دایم نداشتند ؟
جوانی که خود با سختگیری های بی مورد شرایط رو برای خودش سخت کرده دیگه دلیل تراشی برای گناهش نکنه
قبول کنیم جوان امروزی دختر و پسر ، همانند پدر مادر خود نیست
اگه بخواد مطمئنا خواسته های خودش رو مطالبه میکنه ( فلان دانشگاه فلان رشته فلان لباس فلان....) حتی اگر خانواده مخالف باشند
گویا مشکل اصلی اون بار مسئولیتی هست که چه از طرف خانواده ها و خود افراد کمرنگ شده
دغدغه پدر مادر قدیم ازدواج فرزندانش بود در حد قرار دادن یک اتاق و وسایل اولیه برای شروع زندگی
الان دغدغه تحصیلات، فلان کلاس فرزندان و...
قبلا تو یکی از تایپکها هم پیشنهاد دادم پدر مادری که حاضر هستی خرج و مخارج فرزندت رو بدی و این بچه با داشتن دوست دختر و پسر بگرده خب آیا این امکان نیست این بچه همون موقع که به کلش رسید جنس مخالفی هست براش اقدام کنید مثل پدر مادرهای قدیم
خب دوست داری تحصیلات فلان داشته باشه خب خرجش کن ولی برای این نیازش هم خرج کن
خب اینجا نقش خود جوان و نوجوان چی میشه نمیشه که هم خدا رو خواست هم خرما رو
جای بحث برای خانمهای و آقایون متاهل طلاق گرفته یا همسرشون رو از دست دادند.و.. ندارم چون اختیارشون دست خودشونه ( هر چند دردسرهای خودشون رو دارند)
(کلیت موضوع یعنی ازدواج موقت به خودی خود مشکلی نداره )
فقط نکاتی هست
به همین سادگی هم نگیدازدواج موقت بهترین راهکار هست
بله بهترین راهکار در مقابل ازدواج سفید دوستی دختر رو پسر
نه ازدواج دایم
آیا این خانم میخواهد تا آخر عمر با این ازدواج موقت سر کند شرایطی که یک آقا برای ازدواج موقت دارد همانند شرایط خانم هست؟
خواهشا طوری وانمود نگنید که هیچ سو استفاده نشده از این نوع ازدواج
چه برسه که حالا خانواده ها در جریان نباشند برای افراد مجرد دارم میگم
و یکی از علتهایی هم که مخالفت میشه همین خراب شدند وجهه این نوع ازدواج توسط افراد سود جو چه خانم چه آقا بوده
در کل برای همه یک نسخه نپیچیم
یاحق

اللیل والنهار;832116 نوشت:
به همین سادگی هم نگیدازدواج موقت بهترین راهکار هست
بله بهترین راهکار در مقابل ازدواج سفید دوستی دختر رو پسر
نه ازدواج دایم

سلام خواهر گرامی
بجز یکی دو مورد با سایر صحبت های شما کاملاً موافقم

اما بخشی که نقل قول کردم ، بزرگوار تا جایی که من خاطرم هست هیچ یک از شرکت کنندگان در تاپیک نگفت ازدواج موقت بهترین راهکار است
اتفاقاً تمام کاربران هم گفتند:

1 - ازدواج دائم
2 - اگر دائم نشد ، ازدواج موقت
3 - اگر آن هم میسر نشد ، راه های دیگر مثل کنترل شهوت و....

اما مشکل اصلی کسانی مثل من اینجاست که بعضی از دوستان (خانمها بیشتر) از شماره 1 می پرند به شماره 3 !!!
هرچند در ظاهر می گویند صیغه هم در جای خودش خوب است
ولی در بین صحبت هایشان به آهستگی آن را حذف می کنند

هرمیون;832115 نوشت:
باور کنین همه در زندگی شکست عشقی میخورن . حتی دختری که آفتاب مهتاب ندیده ، یه خواستگار خوب و خوش تیپ میاد سراغش ، بعدش هم میزاره میره و اونم تا ماهها افسردگی میگیره ... تا دلتون بخواد در همین سایت نمونه هاش هست
با بیشتر حرف های شما مخالفم ، اما با این بخش که نقل قول کردم کاملاً موافقم
بدون تعارف ، خانمها پیازداغش را زیاد می کنند

با احترام ، بعضی از دخترها از کنارشان هم که رد بشی فردا به تمام دوستان و آشنایان میگویند فلانی عاشق من شده!
وقتی هم که با او ازدواج نکنی
(اصلاً از وجودش خبر نداشتی!) گریه و ناله میکند که من شکست عشقی خوردم و روحم آسیب دیده

البته اصل آسیب پذیر بودن خانمها را رد نمی کنم ، ولی خب به این شوری هم که بیان میشود نیست

Reza-D;832122 نوشت:
با بیشتر ...

با کدومش مخالف هستین و به چه دلیلی ...

یکی دیگه.;832114 نوشت:
چنین مطلبی از لحاظ علمی صحت ندارد

اتفاقاً یکی از مهمترین عوامل سردی جنسی در بین زوج ها ، ارضا نشدن نیاز جنسی به مدت طولانی است
خانم و آقایی که 18 تا 20 سال دارند ، اگر در این سن به نیاز جنسی پاسخ ندهند ، از نظر روانی مشکلات فراوانی پیدا می کنند
در موارد زیادی این مشکلات با این افراد باقی می ماند و وقتی بعد از سال ها با کسی ازدواج کنند ، این مشکلات خودش را نشان خواهد داد

ضمن اینکه علاوه بر مشکلات روحی و روانیِ ناشی از عدم ارضای میل طبیعی ، مشکلات جسمی هم بعضاً دامن گیر افراد میشود
مشکلات پروستات و بیضه در مردها ، و مشکلات مربوط به رحم و.... در خانمها

البته اینها برای همه پیش نمیاید ، ولی تعداد مبتلایان به این موارد ، کم نیست

یکی دیگه.;832114 نوشت:
افرادی اعم از زنان و مردان که مدت مدیدی در زندان بوده اند و بعد از آن به خانواده بازگشته اند ،از این لحاظ با مشکلی مواجه نشده اند. همینطور بیوه ها یا کسانی که در سنین بالا ازدواج میکنند

آیا از این افراد آمار گرفته اید؟
آیا از خلوت آنها اطلاع دارید که روابط نامشروع داشته اند یا نه؟
آیا مطمئن هستید خودارضایی نمی کردند؟

هرمیون;832115 نوشت:
بعد از اینکه با 3 یا چهار نفر بودن و بعضا پس از تمام این روابط دختر هم نبودند تونستند ازدواج خوب و موفقی هم داشته باشند

افراد بسیار بیشتری هم هستند که قبل از ازدواج روابط زیاد داشتند و بعد از ازدواج با مشکلات زیادی مواجه شدند

هرمیون;832115 نوشت:
شاید اگر دختری بخواد یک داد و ستدی که با ارزش بالاتر از 8 میلیون تومن انجام بده من صد در صد بهش پیشنهاد میدم که حتما با یه بزرگتری این عمل رو انجام بده که خدایی نکرده مثلا 1 میلیون سرش کلاه نره. ولی در مورد این مساله اونقدر مشورت کردن رو مهم نمیدونم

کاملاً برعکس ، آنجا که بحث پول هست اهمیتش آنقدرها زیاد نیست
اما جایی که صحبت از روان و شخصیت انسان است (چه دختر چه پسر) ، موضوع اهمیت خیلی بیشتری پیدا میکند

هرمیون;832115 نوشت:
ولی اینی که یه دختر یا پسری داره شرایطی رو تجربه میکنه ، این رو بره به پدر و مادرش بگه و اونها بخوان وارد این مساله بشن خوب خطرناک هست
نگفتنش هم خطرناک است!
اطلاع دادن به دیگران ، و یا مخفی کرد این موضوع ، هر کدام مزایا و معایب خودش را دارد و باید تمام آنها را با هم دید و سنجید
به قول خانم "اللیل و النهار" ، هر موردی را باید با شرایط خودش بررسی کرد و نباید نسخه واحد پیچید
ممکن است برای یکی اطلاع دادن بهتر باشد و برای یکی اطلاع ندادن (جدای از بحث مرجع تقلید)

یکی دیگه.;832113 نوشت:
اگر نگران وقوع حرام در جامعه هستید

بنده نمی دانم هدف از این نیش و کنایه زدن ها چیست اما می دانم که از جهت شرعی صحیح نیست ویل لکل همزه لمزه اگر نقدی دارید به جای بیان این جملات نیش و کنایه ای که اگر فلان هستید و اگر بهمان هستید نقد سازنده مطرح بفرمایید

یکی دیگه.;832113 نوشت:
به نحوی پست نگذارید که اگر فردی که از شرایط انتخاب مرجع اعلم و اعلم فی الاعلم بی اطلاع است،پستتان را بخواند این تصور برایش ایجاد شود که میتواند بعد از مرجع خودش به آیت الله روحانی رجوع کند. توقع نداشته باشید کلمه" با رعایت شرایط " شما را بخواند و برود تا ته خط.

یک بار عرض کردم بنده قید با رعایت شرایط را آنجا قرار دادم حالا کسی که این خط بنده را می خواند اولین سوالی که به ذنش خطور می کند این است که این با رعایت شرایط چیست و منظور چه شرایطی است و پس از تحقیق به شرایط آگاهی پیدا می کند یعنی می تواند با رعایت شرایط به مرجع بعد رجوع کند (در ضمن عبارت الاعلم فالاعلم صحیح است نه الاعلم فی الاعلم چون یک بار دیگر هم این مطلب را تکرار کرده اید بعید است اشتباه تایپی باشد )

یکی دیگه.;832113 نوشت:
وقتی با رعایت شرایط ادامه میدهند میرسند به یکی از حضراتی که فتوا داده اند که اذن لازم است نه اینکه برسند به آیت الله روحانی.

اگر دقت کنید باز هم بنده نوشته ام "و اگر او هم احتیاط کرده با رعایت شرایط ادامه دهند" و ادامه دادن این رجوع را مقید کردم به شرایط که یکی از آن شرایط این است که آن مجتهد فتوا نداده باشد بلکه احتیاط وجوبی داده باشد هر چند که گفتیم از طریق تبعیض در تقلید هم می توان این مشکل را حل کرد! البته باز هم با رعایت شرایط!:Nishkhand:

یکی دیگه.;832113 نوشت:
وقتی میخواهیم اعلم یا اعلم فی الاعلم را بشناسیم ،باید به دو عادل مجتهد شناس رجوع کرد. کسی که بتواند در میان مباحث علمی اعلم را از غیر اعلم تمیز دهد.در آستانه اجتهاد باشد.

اولا اگر من بخواهم ایراد بنی اسرائیلی بگیرم این است که چرا با این سخن دارید افراد را گمراه می کنید :Moteajeb!: چون حکمی که شما بیان کردید ناقص است بلکه یکی از طرق شناخت اعلم این است که که دو نفر عالمِ عادل که مى‏ توانند مجتهد و اعلم را تشخیص دهند مجتهد بودن یا اعلم بودن کسى را تصدیق کنند، به شرط آن که دو نفر عالمِ عادلِ دیگر با گفته آنان مخالفت ننمایند.
در واقع من در جملاتم با رعایت شرایط را آوردم اما شما این شرط را که در حکم وجود دارد نیاوردید که به شرط آنکه دو نفر عالم عادل با گفته آنها مخالفت ننماید و اگر کسی بنا بر جمله شما و شهادت دو نفر عادل مجتهد شناس در حالی که دونفر عالم عادل دیگر با گفته او مخالفت می کنند عمل کرد چون شما شرط را نیاوردید گناه این تقلید (بر فرض وجود) بر عهده کیست؟!!:Gig:
و البته راه شناخت اعلم تنها منحصر به این مورد نیست و شرح آن در رساله های عملیه موجود است!

یکی دیگه.;832113 نوشت:
حضرتعالی لطف بفرمایید و مساله تشخیص اعلمیت را به عهده ی خود شخص بگذارید تا در پی تحقیق این امر برود.

بنده وارد تشخیص موضوع نشده ام و جایی در تشخیص اعلمیت ورود پیدا نکرده ام فقط گفتیم شخص می تواند با رعایت شرایط! فلان کار را انجام دهد.

یکی دیگه.;832113 نوشت:
کمی نگران خود باشید.یک کلمه مینویسید با رعایت شرایط !!!

خداوند به بنده توفیق دهد که ننویسم با رعایت شرایط بلکه در هر مطلبی که می نویسم یک مقاله هم از شرایط و فروع و مقدمات و موخرات آن را هم مبسوطا ارائه دهم!!!

یکی دیگه.;832113 نوشت:
مونه های زیادی هست که با خواندن همین پست های به ظاهر فقیهانه،دچار عقدهای ناصحیح فقهی شده اند.این همان زناست .

فرضا من با پست های از منظر شما به ظاهر فقیهانه باعث عقد های ناصحیح مردم می شوم،حالا شما چرا فتوای اشتباه می دهید؟ نوشته های شما لابد مثل نوشته های بنده به ظاهر فقیهانه که نیست!!!
اینکه می فرمایید این همان زناست واقعا به بار فقهی حرفی که می زنید واقفید؟ اذ تلقونه بالسنتكم و تقولون بافواهكم ما ليس لكم به علم و تحسبونه هينا و هو عند اللّه عظيم
اگر کسی این جملات به فرمایش شما به ظاهر فقیهانه بنده را خواند و به جمله با رعایت شرایط دقت نداشت و بر فرض دچار اشتباه شد و بدون اذن ولی ازدواج موقت کرد،در صورتی که مرجع وی هم فتوا به بطلان عقد داد در اینصورت باز این کار وی حکمش زنا نیست بلکه وطی به شبهه است!
احکام وطی به شبهه با زنا از زمین تا آسمان متفاوت است! همینطور که در نکاح حلال محرمیت می‌آید و ارث می‌آید و حرمت نکاح می‌آید، در وطی به شبهه نیز چنین است اما در زنا مساله متفاوت است که هر کسی می تواند برای آگاهی به احکام جزئی آن به رساله ها و کتب فقهی رجوع کند!

یکی دیگه.;832113 نوشت:
مطلب دیگر اینکه یکبار جناب استاد سجاد گرامی به شما تذکر دادند که بحث های خارج فقه ملاک عمل نیست و نظر نهایی مرجع تعیین کننده است. منظورتان از اینکه مدام مطرح میکنید که اگر مراجع مطمئن بودند فتوا میدادند نه احتیاط واجب چیست؟چه هدفی را از تکرار این صحبت دنبال میکنید؟

اولا به همان بحث و پاسخ بنده به جناب سجاد مراجعه نمایید و ثانیا ما نظر نهایی مراجع را بیان کردیم که اکثرا قائل به احتیاط وجوبی هستند (در دروس خارج که بعضا سقوط اذن ولی را تقویت می کنند که همانجا در همان تاپیکی که آن بحث مطرح شد بنده یک نمونه به عنوان شاهد هم آوردم) و اینکه احتیاط می کنند یعنی حکم برای آنها به طور قطعی روشن نیست و گرنه فتوا میدانند که واجب است اذن بگیرند و نه احتیاط وجوبی.
هدف هم از بیان جملات واضح است که این شرط اهمیتش از نظر اکثر مراجع فعلی فقط در حد احتیاط وجوبی است و نه فتوا به وجوب!
والسلام علی من اتبع الهدی

همان طور که میگید خانمها شرایط آقایان رو درک نمیکنند در این مورد هم گویا آقایان شرایط خانمها رو درک نمیکنند
ازدواج موقت هر چیزی که برای یک خانم داشته باشد آن امنیت ( امنیت شاید کلمه مناسب انتخاب نکرده باشم فعلا چیزی به ذهنم نمیرسه ) که در ازدواج دایم دارد را نخواهد داشت
و مطمئنا اون دشواری که برای خانم هست برای آقا به اون میزان نیست
مثلا آقایی که ازدواج موقت کرده اگر بخواهد می‌تواند ازدواج دایم داشته باشد ( کاری به این که دردسر دارد فلان ندارم) کلیت موضوع
ولی یک خانم اگر ازدواج موقت کرده به راحتی همون آقا میتونه ازدواج دایم بکنه ( نه از نظر عرفی)
وابستگی عاطفی که در خانمها بیشتر هست و...
الان خوندم در دوستی شرایط فلان هست چه فرقی داره آیا هر دو خرج عاطفی نمیکنند آیا بعد از جدایی مشکلاتی ندارند اگر تکلیف در دوستی روشن است چرا گاهی تا خود کشی میرسه
طوری به این موضوع نگاه نکنیم که کلا گویا دو ربات باهم قرار هست در مدت زمانی باهم باشند
نمیدانم شاید این مورد هم برای آقایان قابل درک نیست
بنده در شرایطی که فرد چاره دیگر نداره رو نمیگم مطمئنا در این شرایط این سختیها قابل تحمل تر خواهد بود
در شرایط کلی عرض میکنم برای اونهایی که دغدغه وضعیت جامعه و مشکلات جوانان رو دارند راهکار ازدواج مجردها همه اش ازدواج موقت نیست.

اللیل والنهار;832128 نوشت:
طوری به این موضوع نگاه نکنیم که کلا گویا دو ربات باهم قرار هست در مدت زمانی باهم باشند

سرکار خانم "اللیل و النهار" ، یک خواه از شما دارم
اگر امکانش هست ابتدا پست ها را کامل بخوانید ، چون بیشتر ایرادهایی که می گیرید ، در پست های قبل به آنها پاسخ داده شده
از طرفی برخی موارد که میگوئید دقیقاً حرف من و سایر دوستان بوده ، ولی شما برعکسش را به ما نسبت داده اید
البته منظورم از روی عمد نیست ، بلکه به دلیل عدم مطالعهء کامل پست ها این سوء تفاهم پیش آمده

برای مثال همین بخش از فرمایش شما را بنده در پست شماره

165 توضیح دادم
و نمونه ای را از بین دوستانم برای یک ازدواج موقت خوب و با ارزش نقل کردم
با خواندن آن پست پی خواهید برد که نگاه من نگاه ربات گونه نبوده :ok:

Reza-D;832126 نوشت:
افراد بسیار بیشتری هم هستند که قبل از ازدواج روابط زیاد داشتند و بعد از ازدواج با مشکلات زیادی مواجه شدند

کاملاً برعکس ، آنجا که بحث پول هست اهمیتش آنقدرها زیاد نیست
اما جایی که صحبت از روان و شخصیت انسان است (چه دختر چه پسر) ، موضوع اهمیت خیلی بیشتری پیدا میکند

نگفتنش هم خطرناک است!
اطلاع دادن به دیگران ، و یا مخفی کرد این موضوع ، هر کدام مزایا و معایب خودش را دارد و باید تمام آنها را با هم دید و سنجید
به قول خانم "اللیل و النهار" ، هر موردی را باید با شرایط خودش بررسی کرد و نباید نسخه واحد پیچید
ممکن است برای یکی اطلاع دادن بهتر باشد و برای یکی اطلاع ندادن (جدای از بحث مرجع تقلید)

من با نظرتون مخالفم . بنا به دلایل زیر .
در مورد بند اولتون ... دو تا حالت وجود داره ، یا کسی از ارتباط با اقایون میترسه ، جیزه ، باید وایسه تا یکی بیاد خواستگاریش ... که اگر شخص معمولی باشه سن ازدواجش میره بالای 28 سال و همونجور هم که گفتم تضمینی به اون ازدواج نمیتونه باشه . ولی دختری که چنین روابطی رو سخت نمیگیره ... شاید قبل از ازدواجش تجربه دو یا سه رابطه رو داره ، اون چیزی که من به شخصه دیدم این افراد هم ازدواج بهتری میکنند و هم کیفیت زندگیشون بالاتر هست و حتی اگر روزی برای شوهرش اتفاقی بیوفته و یا اینکه از همسرشون جدا بشن زندگیشون تموم نشده .

من الان دو تا دوست دارم که جفتشون از همسرهاشون جدا شدن ، یکی دقیقا محفوظ به حیا و ... یه دونه بچه داره و از زندگیش ناراضی هست ... میگه مثله کشتی هستم که بر رویه اب رها شدم و باد من رو هر سمتی میبره .

و دیگری هم خودش از همسرش جدا شده و داره درس میخونه و زبانش رو قوی میکنه که بره خارج از کشور ادامه تحصیل بده و ...

وقتی به اینها نگاه میکنم دقیقا همین مساله به نظرم میاد .

. یکی فکر میکنه همه زندگی این هست که با مردی ازدواج کنه ، خوشبخت بشه . و دیگری واقعا هم دنبال ازدواج خوب هست ولی اعتقادش این هست که چنین فردی رو ممکن هست دیر بتونه بدست بیاره و دلیلی نداره تا اون زمان وای سه .

تازه خود من هم وقتی نگاه میکنم معمولا افرادی که صبر نمیکنند و سعی میکنند روابط خودشون رو داشته باشند چه از لحاظ اخلاقی و رفتاری و ... انسانهای سالم تری هستند .

در مورد بند دوم ... خوب فکر میکنین این مساله به فکر خودم هم نرسیده که 1 میلیون پول ممکن هست ارزشش خیلی کمتر از ازدواج موقت اشتباه هست ...
جناب اقا رضا من الان با حدود 34 سال سن واقعا به این نتیجه رسیدم که خیلی از مسایل اینجوری هست که نباید وای سی ببینی که این مترو یا قطار داره کجا میره و بشینی حساب و کتاب کنی و نقشه بکشی و بعدش سوار قطار بشی ... خیلی از مسایل اینجوری هست که تندی باید تجربه کنی ، اصلا مهم نیست قطار داره کجا میره ... تنها مهم هست که سوار بشی .

دو تا پسر رو شما با هم مقایسه کن . پسری که از 10 سالگی باباش میزارتش تو بازار ... ایشون اولش بار جا به جا میکنه ... بعد از 3 سال یه هجره میگیره و وقتی به 20 یا 24 سالگی میرسه مولتی تریلیاردر ایرانی میشه و از اون طرف هم این همه ادم مهندس میبینه که میشینن صبح تا شب برنامه ریزی موفقیت میریزند و اخر سرش هم ...

چرا ...
چون این ها در سن بلوغشون و اون زمانی که قدرت داشتند وارد چنین مسایلی شدند ، پختگی مورد نیاز رو پیدا کردند ، اعتبار و قدرت و روابطشون رو در بازار بدست اوردن ولی از اون طرف یه مهندس مثلا 25 ساله تازه میخواد بره بگه من بلدم کار کنم .

ازدواج و اینکه من میگم اگر کسی در سن 18 سالگی ببینه از کسی خوشش میاد و سرش رو بندازهپایین و بره باهاش دوست بشه ... دو ماه بعد میفهمه کارش اشتباه بوده ... در درون رابطه بعدیش چشم و گوشش باز تر هست و در نهایت در 25 یا 26 سالگی ازدواج درستی میکنه ولی از اون ور کسی هم هست تا 36 سالگی در این امور هنوز نی نی هست ، میترسه یهو دختر بودنش از بین نره ، میترسه که ازدواجش درست نباشه و ...

از این جهت ... و چون من ازدواج درست رو برای سن 26 تا 28 سالگی میدونم . به نظرم ادمها باید از 18 سالگی دنبال این چیزها باشن .. حالا برای شرعی شدنش میتونن عقد موقت بکنن ... ولی اینی که کسی بخواد وای سه تا بعد از 26 سالگی یهو یه نفر پیداش بشه و ... خوب معمولا اون مرد میره دختری لوند میگیره ... نه یه دختر ساده و نی نی رو .

[="Arial"]

Reza-D;831993 نوشت:
(که هنوز خرمان از پل نگذشته)

[=arial]
اتفاقا 98 درصد خانوما معتقدن از همون زمانی مثل ... تو گل موندن که هوس داشتن یکی از شماهارو کردن

کاری به بقیه پستاتون ندارم البته فعلا اونم به احترام شرایطتون ...
چندتا سوال پرسیدین و خیلی راحت جای خانوما به همشون جواب دادین
و انقدر خوش انصاف بودین که تو هیچکدوم از جواباتون حتی یه خانم رو هم استثنا نکردین و ننوشتین اکثر خانومها
اینم فعلا هیچ

فقط یه سوال اونم در راستای شناخت شما و هم جنساتون:
فرض کنین
برای ازدواج موقت اقدام میکنین
همه حرصتون هم مسائل جنسی نیست
نیاز به همدم و فرار از تنهایی و خیلی چیزای دیگه
باعث شده برین سراغ ازدواج موقت
خب در کنارش یه درصد کمی هم اختصاص دادین به رابطه
دو گزینه هم موجوده
اول دختر خانمی که خیلی زیباست و به شدت عاشقش هستین و وجودش مایه آرامشتونه
بدون اجازه شما قدم از قدم برنمیداره مومنه و هرچیزی که شما از همسرتون انتظار دارین همشو یک جا داره
ولی به هیچ عنوان تا آخر مدت عقد حق رابطه جنسی رو با این فرد ندارین

دوم دختر خانومی که قیافش کاملا معمولیه یه وقتایی صداش میره بالا
عاشقش نیستین و قراره تا آخر یه زندگی کاملا معمولی باهاش داشته باشین
یه وقتایی دلش میشکنه و دلتون رو میشکونه و ....
ولی حاضره هر نیاز جنسی رو ازتون رفع کنه به بهترین شکل

کدوم رو انتخاب میکنید؟؟؟
برای ازدواج دائم اگه بازم فقط همین دو گزینه موجود باشه کدوم رو انتخاب میکنید؟؟؟

به قول خودتون من توضیح و تفسیر نمیخوام
مثل شما هم جواب هیچ مردی رو جواب کل بشریت ذکور نمیدونم
خواهشا فقط بگید در هر شرایطی کدوم رو انتخاب میکنید

[="Tahoma"]

رهگذر آسمان;832157 نوشت:
کدوم رو انتخاب میکنید؟؟؟
برای ازدواج دائم اگه بازم فقط همین دو گزینه موجود باشه کدوم رو انتخاب میکنید؟؟؟

روایت می گوید المراه ریحانه
ضرب المثل هم هست با یک گل بهار نمیشه
پس
هر دو با هم:khaneh:

جناب کاربر علی به همین خیال باشیدمیگن شتر در خواب بیند پنبه دانه گهی ووووووببخشید اينترنتمون قطعه نمیتونم نقل قول کنم با گوشیم دارم مينويسم

ببینید ازدواج موقت واسه ی پیرمرد و
پیرزن شاید یه راهکار واسه ی برطرف

شدن نيازهاشون باشه ولی مطمئنا جوابگوی نیازهای یه جوون نیست

فقط مگه بگیم از گناه بهتره ونقش یه

مسکن رو واسه ی جوونا داره

و خیلی خوبه که تحت نظارت خونواده
باشه

سلام.
من یه چیزی بگم سریع و برم:
به نظر شما اگر مراجع تقلید و مسئولان مملکتی یک دهم وقتی که کاربران گرامی برای این تاپیک گذاشتند را به گردهمایی و همفکری با هم درباره مشکلات ازدواج اختصاص میدادند الان مشکلات ازدواج حل شده بود. خدایا شر مدیران و مسئولان بی خاصیت را از سر جوانان مسلمان مرتفع بفرما.

و این که خوب فکر نمی کنم لازم باشه که یه نفر بیاد بخواد با دلیل و برهان دو نفر دیگه رو به نظر خودش راغب کنه مخصوصا درباب صیغه و مخصوصا وقتی دو طرف نامحرم اند. حالا چون فضا مجازیه دلیل نمی شه که هی با هم کل بندازین. اگر الان امام زمان بیان و افراد این تاپیک رو حاضر کنند برای ایشون توجیه مناسبی داریم در باب صحبت مجازی با نامحرم درباره صیغه!!!!!! فکر کنم از خجالت برخی مطالب که بین کاربران نامحرم تایپ شده برخی ها آب بشن برن زیر زمین. آیا ما اگر رو در روی هم بودیم هم اینطور برای هم اظهار نظر میکردیم یا چون فضا مجازی است خیالمان راحت تره ؟؟؟!!!

رهگذر آسمان;832157 نوشت:
اتفاقا 98 درصد خانوما معتقدن از همون زمانی مثل ... تو گل موندن که هوس داشتن یکی از شماهارو کردن

علیک سلام خواهر گرامی
این احساس دو طرفه ست بزرگوار. ربطی هم لزوماً به بد بودن جنس مخالف ندارد ، بلکه به دلیلش سختی های زندگی است

اما جدای از این نکته ، این احساس مثل چی توی گل ماندن مال بعد از انتخاب است که عطش ها فروک کرده
آنچه من اشاره کردم مال قبل از ازدواج است که افراد هنوز با مشکلات زندگی آشنا نشده اند و ازدواج را بهشتی سراسر خوشی تصور می کنند

رهگذر آسمان;832157 نوشت:
چندتا سوال پرسیدین و خیلی راحت جای خانوما به همشون جواب دادین

مصداقی بفرمائید که اگر سوء تفاهم شده ، توضیح بدهم

رهگذر آسمان;832157 نوشت:
انقدر خوش انصاف بودین که تو هیچکدوم از جواباتون حتی یه خانم رو هم استثنا نکردین و ننوشتین اکثر خانومها

پست های شماره 70 ، 71 ، 101 ، 124 ، 165 و 178 را مطالعه بفرمائید لطفاً

ضمناً به این دو نقل قول از من توجه بفرمائید:
Reza-D;831847 نوشت:
مردهایی که به راحتی میگویند صیغه کنیم ، درک درستی از احساسات یک زن ندارند

Reza-D;831914 نوشت:
مردها درک درستی از متعه ندارند و خیلی از مردها حتی نمی دانند زنی که متعه می کنند همسر آنهاست!!!
چه برسد که بخواهند در قبالش مسئولیت پذیر باشند

می بینید که اولاً در این دو نقل قول ، مردها را هم زیر سوال بردم و از عدم آگاهی آنها گفتم
هم اینکه درک درستی از احساسات زنها ندارند
هم اینکه شناخت صحیح و کاملی از عقدموقت ندارند

ثانیاً ، در این دو نقل قول هم تمام مردها را در این عدم آگاهی جمع بسته ام
نگفتم:

"اکثر مردهایی که به راحتی میگویند صیغه میکنیم"
و نگفتم:
"
اکثر مردها درک درستی از صیغه ندارند"
(آنجا که نوشتم خیلی از مردها ، جمله ای جداگانه است)

خب آیا واقعاً تمام مردهای روی کره زمین ، به احساسات زنان بی توجه هستند؟
یا تمام مردها از احکام عقدموقت بی اطلاع هستند؟

[="Arial"][="DarkGreen"]

یکی دیگه.;832114 نوشت:
باید عرض کنم که چنین مطلبی از لحاظ علمی صحت ندارد .
خواننده ی محترم میتواند از اساتید فن سوال کند.
علاوه بر اینکه افرادی اعم از زنان و مردان که مدت مدیدی در زندان بوده اند و بعد از آن به خانواده بازگشته اند ،از این لحاظ با مشکلی مواجه نشده اند. همینطور بیوه ها یا کسانی که در سنین بالا ازدواج میکنند.

بهتر بود در نقل قول کردن رعایت امانت رو میکردید تا نتیجه دلخواهتون رو نگیرید.

حق دوست;831939 نوشت:
و بهش (دروغ) نگیم اگر بعد از نتیجه گیری عاقلانه به این نتیجه رسیدی که ازدواج موقت به صلاحته

1- از این نعمت دوری کنی اجری فراوان در آخرت منتظرته

2- حتما یه همسر درجه یک نصیبت میشه

حق دوست;831939 نوشت:
3- اگر برای مدت طولانی از قوای جنسیت استفاده نکنی ممکنه در زندگی دایم دچار مشکلات عدیده ای بشی.

حرف من وقتی دروغ میشه که شما بتونید ثابت کنید هر کسی که از قوای جنسیش به مدت طولانی استفاده نکرده دچار

1- هیچ مشکل روحی نشده

2- هیچ مشکل جسمی نشده

بنابر این بنده اگر یک مثال بیارم که به خاطر سرکوب جنسی دچار مشکل شده حرفم راست هست.[/]

رهگذر آسمان;832157 نوشت:
دو گزینه هم موجوده
اول دختر خانمی که خیلی زیباست و به شدت عاشقش هستین و وجودش مایه آرامشتونه
بدون اجازه شما قدم از قدم برنمیداره مومنه و هرچیزی که شما از همسرتون انتظار دارین همشو یک جا داره
ولی به هیچ عنوان تا آخر مدت عقد حق رابطه جنسی رو با این فرد ندارین

دوم دختر خانومی که قیافش کاملا معمولیه یه وقتایی صداش میره بالا
عاشقش نیستین و قراره تا آخر یه زندگی کاملا معمولی باهاش داشته باشین
یه وقتایی دلش میشکنه و دلتون رو میشکونه و ....
ولی حاضره هر نیاز جنسی رو ازتون رفع کنه به بهترین شکل

کدوم رو انتخاب میکنید؟؟؟
برای ازدواج دائم اگه بازم فقط همین دو گزینه موجود باشه کدوم رو انتخاب میکنید؟


اگر فقط همین دو گزینه وجود داشته باشد ، بطور قطع چه برای عقد موقت و چه برای عقد دائم ، مورد دوم را انتخاب می کنم

nobelist;832221 نوشت:
خدایا شر مدیران و مسئولان بی خاصیت را از سر جوانان مسلمان مرتفع بفرما

به حق شهید کربلا آمین

nobelist;832221 نوشت:
اگر رو در روی هم بودیم هم اینطور برای هم اظهار نظر میکردیم

اگر من باشم بله
حتی بیشتر از این ، درمورد نیاز جنسی هم به همین راحتی اظهار نظر خواهم کرد
یکی از مهمترین دلایل اینکه الان روابط پنهانی زیاد شده ، همین است که به فرزندانمان یاد داده ایم:
"این را نگو ، زشته! آن را نگو ، عبیه! دختر نجیب که از این حرفها نمی زنه! پسر مؤمن که از این حرفها نمی زنه!"

بله قرار نیست درمورد خود روابط بصورت ریز با نامحرم حرف بزنیم ، اما من در این تاپیک حرفی ندیدم که شامل این بخش بشود
حرفهایی که گفته شده بررسی کاملاً طبیعی نیازهای دو طرف بوده
این نظر من است
با احترام گل


آفتاب‌‌نیوز : آفتاب: چه متأهل و چه مجرد. این سومین مصاحبه‌ی زنان‌پرس با کسی است که تجربه عقد موقت دارد؛ پیش از این یک بار یک آقا(+) و پس از آن یک خانم (+) از تجربیات خود در این زمینه گفتند و این بار، خانمی که خود پیشنهاد کرد تا زنان‌پرس با او گفت‌و‌گو کند موضوع این مصاحبه است. او در کنار خوبی‌های متعه، کمی هم از آسیب‌ و سختی‌هایش برای زنان می‌گوید. خانمی ۲۹ ساله، تهرانی، با یک بار سابقه‌ی ازدواج و طلاق و ۴ بار تجربه‌ی عقد موقت…
***
ـ چطور با متعه آشنا شدید؟
خانمی از بستگان که از همسرش جدا شده بود، با آقای دکتری آشنا شده بود که من در جریانش بودم. در منزل که صحبتش می‌شد، یادم هست اوایل که مادرم راضی نبودند. ولی بعد کم کم که سر موضوع صحبت می‌کردیم، دلایل قانع کننده می‌آوردیم و یکی از کسانی که سعی می‌کرد با استدلال راضی‌شان کند، من بودم.
ـ آن موقع متأهل بودید؟
در دوران نامزدی بودیم.
ـ یعنی آن زمان نگاه خود شما مثبت بود به قضیه؟
بله. من می‌دانستم که با آن فرد رابطه خوبی دارند. از این طرف هم نگاه می‌کردم، می‌دیدم نیازهایی دارد. متعه یقیناً بهتر هست تا به سمت گناه برود. من بحث شرعی قضیه را نگاه می‌کردم.
ـ چی شد که خود شما متعه را تجربه کردید؟
بعد از جدایی من، اولین بار من جایی کار می‌کردم و آقایی به من پیشنهاد داد. من قبول نکردم.
ـ چرا قبول نکردید؟
ترسی بود…
ـ چه ترسی؟
من تازه جدا شده بودم و می‌ترسیدم که باز در رابطه‌ای بیفتم که رابطه مریضی باشد و از نظر روحی درگیرم کند. یکی هم نگاه خانواده.
ـ به این فکر نکردید که می‌شود به خانواده نگفت؟
چرا خب؛ ولی این احساس بد که می‌خواهم کاری را بی‌اطلاع خانواده انجام دهم، همیشه بود و مرا درگیر می‌کرد. بعدتر هم پیش آمد که این پنهان‌کاری بود؛ ولی فقط تا مدتی بود و بعدش ترجیح دادم با مادرم در میان بگذارم.
ـ وقتی به آن آقا نه گفتید، سعی نکرد شما را توجیه کند؟
آن آقا اول پیشنهاد یک رابطه دوستانه را داد. بعد پیشنهاد عقد موقت را داد. بعد خیلی جدی پیشنهاد که به صورت دائم، همسر دومش بشوم.
ـ تفاوت سنی شما چقدر بود؟
۸-۷سال و بچه هم داشت.
ـ چرا چنین احساس نیازی بود؟ یعنی کاستی‌هایی از طرف همسرش داشت یا به خاطر اینکه کسی را دیده که خیلی دوست دارد با او باشد و …
هر دو با هم بود؛ یعنی اولی باعث شده بود که دومی به وجود بیاید و علاقه‌ای را بیرون از فضای خانواده جست‌وجو کند. همین را هم دقیقاً به من گفت. بعد هم ماجرا به جایی رسید که من همه‌ی این‌ها را به همسرش گفتم. من و همسرش با هم دوست بودیم. با اینکه من حق می‌دهم که ظرفیت نداشته باشد و سخت باشد برایش قبول این قضیه؛ رابطه ما به هم خورد.
ـ فکر نکردید که گفتن این قضیه و شرح دلایلش رابطه آن‌ها را خراب کند؟
سعی کردم طوری بگویم که این اتفاق نیفتد. ابتدا هم خودش چون حدس زده بود و به من زنگ زد. اولش وقتی ماجرای ابراز علاقه همسرش را به من فهمید، خیلی ناراحت شد. مدام می‌گفت چرا باید اینطور شود! من دلایلش را گفتم. اول همه تقصیرات را گردن همسرش انداخت؛ اما بعد قبول کرد که کاستی‌هایی داشته؛ ولی باز نمی‌توانست بپذیرد که این دلیلی شود که همسرش سراغ زن دیگری برود. آن موقع خیلی خوب و دوستانه با من برخورد کرد، ولی بعد به تحریک اطرافیانش رفتار خیلی بدی با من داشت. در حالی که من خودم اصلاً نمی‌خواستم در آن فضا بمانم، سعی کرد من را بیرون بیندازد!
علی‌رغم میل باطنی من رابطه ما قبل از این اتفاقات، خانوادگی شده بود و چندبار هم منزل ما آمده بودند. همسرش پیگیر برخی کارهای من بود. من ناخواسته وارد این ماجرا شدم و این آقا خودش را وارد زندگی من کرده بود و سعی می‌کرد به هر نحوی شده من را در این رابطه نگه دارد.
ـ حالا از اولین باری بگویید که متعه را قبول کردید.
اولین بار، ۸-۷ ماه بعد این قضیه بود. همان احساس نیاز به بودن یک نفر که با خواهرم و یکی از دوستانم در موردش صحبت کردیم و هر دو در این فکر بودند که اگر مورد خوبی بود، ما را با هم آشنا کنند. یکی دو مورد حتی خواهرم معرفی کرد که صحبت کردیم و من به دلایلی نپذیرفتم. مثلاً یکی‌شان اصلاً از نظر اعتقادی به من نمی‌خورد؛ حتی اگر می‌گفتیم که الان بی‌محرمیت با هم رابطه داشته باشیم، برای این فرد مهم نبود!
ـ شما گفته بودید که کسانی معرفی شوند؟
بله؛ من به خواهرم گفته بودم که نیاز دارم، هم به لحاظ روحی و هم به لحاظ جسمی که کسی کنارم باشد. بعدتر دوستم هم کسی را معرفی کرد. بعد از مدتی که از آشنایی ما گذشت، من خودم پیشنهاد دادم که محرم بشویم. آدم بسیار با اخلاقی بود؛ تمایل و موقعیت این رابطه را هم داشت. این اولین بار بود.
ـ یعنی موقعیت این فرد چطور بود؟
نزدیک سی سال داشت و تا آن زمان همیشه تنها بود. نیاز متقابل به این ارتباط را داشت.
ـ چطور شد از مخالفت بار اول به این موافقت رسیدید که خود شما پیشنهاد دهنده بودید؟
شاید آن نگاه ترس‌آلود، دلیل چندم باشد و من دلایل دیگری داشتم که گفتم نه. آن زمان من تازه جدا شده بودم و اصلاً نمی‌ خواستم وارد یک رابطه جدید عاطفی بشوم. آن رابطه هم دقیقاً داشت عاطفی شروع می‌شد. آن آقا قبل از هر چیز به من ابراز علاقه می‌کرد.
ـ از سختی جدایی در صورت شروع عاطفی قضیه می‌ترسیدید؟
بله. در چنین حالتی معمولاً دلایل شروع یک رابطه منطقی نیست؛ احساس نیاز واقعی نیست. همه چیز درگیر احساسات لحظه‌ای هست که می‌آید و می‌رود و زود هم تمام می‌شود. تعهدی بر پای‌بندی نیست؛ چون دوست داشتن تعهدی نمی‌آورد برای فرد؛ اینکه می‌گوید من تو را دوست دارم، تعهد نمی‌آورد! و تنها زن را وابسته به یک محبت غیر واقعی می‌کند.
ـ طرف مقابل چرا داشت به این رابطه موقت تن می‌داد؟ مجرد بود یا متأهل؟
مجرد بود. نسبت به اطرافیان و دوستانش خیلی کم درگیر رابطه با جنس مخالف شده بود. همین باعث شده بود که محجوب باشد. یک نگاه اخلاقی به موضوع داشت؛ می‌گفت من عذاب وجدان می‌گیرم که با دختری ارتباط داشته باشم و نخواهم که با او ازدواج کنم. ولی چنین مشکلی را با شرایط من نداشت و می‌گفت تو شرایط محرمیت موقت را داری و من و تو می‌توانیم محرم شویم.
ـ این آقا شرایط ازدواج دائم را نداشت؟
خودش این طور می‌گفت که ندارد.
ـ نگران قضاوت بقیه نبودید؟
اوایل به خانواده نگفتم؛ ولی بعد از مدتی گفتم. برخوردها بد بود. هنوز هم این موضوع حل نشده. مادرم بعد از مدتی که موضوع را گفتم، خیلی راحت و منطقی به من حق داد و کنار من بود. ولی اعضای دیگر خانواده این طور نبودند.
ـ بار اول زمان محرمیت چه مدتی بود؟
حدود یک سال و نیم با هم بودیم. حالا قطع می‌شد و مدتی فاصله می‌افتاد و باز صیغه می‌خواندیم. بعد از آن یک سال و نیم هم این طور نبود که مرا رها کند؛ هنوز هم خبر می‌گیرد و گاهی مشکلی داشتم، می آید کمک من.
ـ چرا قطع شد؟
وابستگی ایجاد شده بود و ترس از اتفاقاتی که این وابستگی ایجاد می‌کرد. مادر آن شخص متوجه ارتباط پسرش با یک زن مطلقه شده بود و ترس و نگرانی خود را دائما به ما منتقل می‌کرد. بیشتر من به خاطر حرفی که مادرش زده بود خودم را کنار کشیدم. گفته بود از زن‌های بیوه باید بترسی و این نگاه خیلی آزاردهنده بود.
ـ در این مدت یک سال و نیم، خواستگار نداشتید برای ازدواج دائم؟
داشتم.
ـ احساس عذاب وجدان نمی‌کردید؟
چرا خب؛ خواستگاری داشتم که جدی هم شد. در مراحل اولیه که داشتیم آشنا می‌شدیم، من در دوران عده‌ی محرمیت موقتم بودم. یعنی خواستگار که آمد و قرار شد من فکر کنم، صیغه را باطل کردیم. من در این دوران که از طرفی دوره عده عقد موقتم با آن آقا بود و از طرفی با این خواستگارم به طور جدی حرف می‌زدم، دائماً با خودم درگیر بودم.
ـ به خواستگار قضیه‌ی این محرمیت موقت را نگفته بودید؟
نه؛ ظرفیت پذیرش این موضوع نیست. زمانی رسید که من مجبور شدم قضیه را بیان کنم. رفت و آمد خانوادگی بود و همه گفتند که با هم محرم شوید و از طرفی من شرعاً نمی‌توانستم! من مجبور شدم که قضیه را با خواستگارم مطرح کنم و همین امر، آغازی بود بر اینکه یک بی اعتمادی و بی محبتی پیش بیاید. از محبت آن آقا به من کاسته شد. این موضوع به هم خورد و یکی از دلایل اصلی‌اش هم همین قضیه بود.
وقتی من موضوع را گفتم، مثالی زد که هر وقت من به آن فکر می‌کنم، برایم خیلی تلخ است. روایتی از پیامبر نقل کرد با این مضمون که اگر مرد مسلمانی با یک زن فاحشه ازدواج کند و باعث اصلاح او شود… این مثال را درباره من زد! وحشتناک بود. این باعث شد که اولین برخورد منفی بین ما پیش بیاید. من گفتم اگر شما دارید یک شرایط کاملاً حلال را با همچین شرایطی قیاس می‌کنید، سکوت می‌کنم و شما را به همان دین و پیامبری که از آن حرف می‌زنید، وا می‌گذارم. سعی کرد توجیه کند؛ ولی این توجیه‌ها هیچ‌وقت فایده نداشت. هنوز هم سعی می‌کنم به آن مثال که به شدت آزار دهنده بود فکر نکنم.
این یکی از آسیب‌های بزرگ عقد موقت هست. ممکن هست گاهی از یک دختر باکره پرسیده شود که تا به حال کسی را دوست داشتی؛ ولی وقتی خانم مطلقه یا بیوه‌ای قرار هست ازدواج کند و از او می‌پرسند آیا با کسی بودی یا نه، منظورشان این هست که آیا تا به حال محرم موقت کسی بودی! این طور وقت‌ها دروغ گفتن خیلی سخت است و گفتن حقیقت سخت‌تر از آن! چون شما وقتی حقیقت را می‌گویی باید یک عمر برای خودت نگاه‌ها و حرف‌های تلخ و آزاردهنده را بخری در حالی که کار اشتباهی انجام ندادی!
فقط همین بیوه یا مطلقه بودن یک سری سختی‌ها دارد؛ چه رسد به اینکه بگویی من در این مدت با کسی دیگر بودم! حتی اگر این رابطه حلال باشد. همان خواستگاری که گفتم، نگاهش یک نگاه کاملاً منفی بود. با اینکه فرد کاملا مذهبی‌ای هم بود.
ـ این نگاه، نگاه شرعی نیست؛ نگاه عرفی‌ست…
نگاه عرفی هست؛ ولی این آقا و کسان دیگر آن را با شرع مخلوط می‌کنند. خیلی وقت‌ها می‌گویند تقوا داشته باشید و تنهایی و عواقبش را تحمل کنید؛ متعه برای شرایط خیلی خاص است. من این را قبول دارم که برای شرایط خیلی خاص است، مثلاً دختر باکره تا وقتی از سن ازدواج نگذشته، شرایطش با مطلقه یا بیوه متفاوت است. اما اینکه بگوییم تقوا داشته باشید و این هم یک جور امتحان است و تحمل کنید، درست نیست. گاهی پیامدهای این تنها ماندن برای یک زن جبران ناپذیر است. اما متاسفانه این نگاه‌های بسته که با استدلال‌های اخلاقی توجیه‌اش می‌کنند وجود دارد.
ـ فرد مطلقه یا بیوه این امکان را ندارد که گزینه‌هایی مثل خود را بیابد و با واسطه پیشنهاد ازدواج دائم بدهد که نخواهد سراغ متعه و آسیب‌هایش برود؟
این هم می شود، ولی باز ریسک هست. به خاطر نگاهی که در جامعه ما نسبت به بحث خواستگاری خانم از آقا وجود دارد. وقتی خانم پیشنهاد می‌دهد، آقا پایش را عقب می‌کشد. خانم‌هایی که شرایط خاص دارند، حتی گاهی یک ابراز علاقه‌ی ساده هم نمی‌توانند بکنند. برای دخترها هم سخت هست، اما برای خانم بیوه یا مطلقه قضیه ناممکن هست تقریباً؛ انگار محکوم هستند به یک سری چیزها. نگاه عرفی جامعه محکوم‌شان کرده، اصلاً نگاه شرعی این‌گونه نیست.
ـ آسیب‌هایی که مد نظرتان هست، چیست؟
یکی از آسیب‌های متعه، این هست که چون دائم نیست و تحت شرایطی اتفاق می‌افتد، بعد از یک مدتی گاهی کوتاه، گاهی طولانی آن آقا می‌رود؛ و هیچ تضمینی وجود ندارد که آن خانم بعد از آن رابطه ازدواج دائم کند و چون یک مدت رابطه‌ای را تجربه کرده، تحمل این تنهایی دوباره خیلی سخت‌تر است. بعد برای جبرانش مجدداً با کسی دیگر وارد یک رابطه‌ای می‌شوند، بعد آن تمام می‌شود و یکی دیگر و … عملاً این قضیه تبدیل می‌شود به یک خودکشی تدریجی. در حالی که این موضوع برای مرد اینگونه نیست؛ مرد می‌تواند در آن ِ واحد با چند نفر باشد و حتی در تمام طول زندگی‌اش اینگونه باشد. مردها کمتر خسارت روحی به‌شان وارد می‌شود. بعد هم آقایی که تجربه متعه دارد، اگر هنگام ازدواج دائم آن را مطرح کند، چندان منفی تلقی نمی‌شود؛ حتی برخی نگاه مثبت دارند که چه جوان خوبی بوده که نیازش را از راه شرعی بر طرف کرده و سراغ گناه نرفته است. اما یک خانم نمی‌تواند اینگونه باشد؛ خانم در چنین روابطی محکوم است و در جامعه‌ی ما عرف نیست که خانم‌ها از این نیازشان حرف بزنند. عرف نیست که بماند؛ اصلاً نگاه منفی هست.
ـ این آسیب‌ها برای زمانی هست که فرد موضوع را به خواستگارش بگوید؛ اگر نگوید، چطور؟
وقتی سؤال می‌شود، چاره‌ای جز گفتن نیست. از طرفی وقتی گفته نمی‌شود، یک ترسی همیشه با آدم هست که اگر رابطه یا رابطه‌هایی را که من در آن بودم، یکی‌اش را این آقا متوجه شود، چه می‌شود!
ـ راست گفتن هم باعث از دست دادن یک زندگی می‌شود که!
از دست دادن یک زندگی خیلی بهتر است از اینکه تو وارد یک زندگی بشوی که همیشه به تو یک نگاه تحقیرآمیز می‌شود. بیشتر هم مذهبی‌ها چنین نگاهی دارند؛ چون اساساً این حرفی که ما می‌زنیم در مورد افراد مذهبی هست دیگر؛ غیرمذهبی‌ها که برای‌شان فرقی نمی‌کند! مذهبی‌ها انگار بیشتر این نگاه را دارند که خانم یک مدت تنهایی و پیامدهایش را تحمل کند، بالاخره یک مورد مناسب برای ازدواج دائم پیش می‌آید!
نگاه به خانمی که چنین تجربه‌هایی دارد، نگاه به عنوان یک زن هرزه است! (سخت بود گفتن این لفظ، ولی دقیقاً این عین نگاهی‌ست که به چنین زنی دارند، در حالی که اصلاً گناهی نکرده است) توقع دارند زن در هر شرایطی که هست، با سختی تحمل کند و منتظر بماند تا کسی با اسب سپید بیاید! این توقع بی‌جایی است و نگاه شرعی هم نیست. چرا زن باید از راه میانبری که خدا برای او گذاشته، استفاده نکند؟! یکی دیگر از آسیب‌های متعه، همین نوع نگاه است؛ موردی که در مصاحبه‌های قبلی زنان‌پرس اصلاً به آن اشاره نشده است.
آیا می شود شرط کرد که طرف مقابل تا زمان فراهم شدن شرایط ازدواج دائم، بماند؟ طبیعتاً نمی‌شود. از طرفی گاهی هم خانم می‌خواهد عقد باطل شود که آقا این کار را نمی‌کند. از مواردی هم که باید مراقب بود، پیشگیری از بچه‌دار شدن است.
ـ این‌ها که گفتید، همگی تابعی از نگاه بیرون است، اما نگاه خودت چطور؟ در درون خودت چه احساسی داری؟
من همیشه نه اینکه رضایت کامل داشته باشم و بگویم که از این شرایط راضی هستم، ولی چون شرایطی هست که خدا برای من خواسته، رضایت می‌دهم. منظورم از شرایطی که خدا خواسته، روابطم نیست؛ مطلقه بودن است و اینکه شرایط و گزینه مناسب برای ازدواج دائم برای من تاکنون پیش نیامده، و از طرفی نیازهایی که وجود دارد و من به خاطرش وارد یک رابطه می‌شوم. همیشه به خاطر این خواست الهی پیش خدا گله می‌کنم اما وقتی سختی‌ها و قضاوت کردن‌های دیگران و نوع نگاه‌شان هست، در این موضع قرار می‌گیرم که به خودم حق می‌دهم. همیشه یک جور خودم را قربانی نگاه‌های جامعه احساس کردم.
ـ تا حالا با چند نفر چنین ارتباطی داشتید؟
۴نفر
ـ چرا هیچ کدام از این ۳ نفر اینگونه نبود که اگر هم موقت هست، ثابت باشد؟
همیشه این موضوع را خودم مطرح می کردم. در ابتدای همان رابطه. من همیشه وقتی می‌خواهم وارد رابطه‌ای بشوم، دوست دارم طرف مقابل صادق باشد و من بدانم چرا وارد این رابطه می‌شود؛ فقط نیاز جنسی‌ست یا روحی یا قرار است چقدر وقت بگذارد و …؛ یعنی آگاهانه وارد رابطه بشوم. خیلی وقت‌ها ولی این صداقت وجود ندارد؛ با یک اسم دیگری شروع می‌کنند؛ عاقلانه جلو نمی‌آیند و صادق نیستند. من یک چیزی را راحت بگویم، خیلی از آقایانی که سراغ این رابطه می‌آیند، قسمتی از روحشان می‌لنگد؛ مریض هستند! خیلی وقت‌ها خودشان نپذیرفته‌اند تنها نیاز جنسی آن‌ها را به یک رابطه کشانده. و همین گول زدن خودشان باعث می‌شود با طرف مقابل هم صادق نباشند و در نهایت در طول رابطه به آن خانم صدمات زیادی وارد می‌شود.
ـ حتی اگر مجرد باشند؟
نه؛ در مجردها خیلی کم هست. من بهترین رابطه‌ای که داشتم، با همان آقا بود که مجرد بود. باقی هم مجرد بودند، اما تجربه ازدواج و طلاق داشتند. او که اصلاً ازدواج نکرده بود، خیلی بهتر از دو نفر دیگر بود.
ـ حالا هر کدام این‌ها در ذهن تو یک خاطره‌ی تلخ هستند؟
نه؛ اولی این طور نیست. باقی اما تلخ هستند. چون هر کدام قسمتی از وجود مرا با خود بردند در قبال چیزی که به دست نیاوردم. یک زن وقتی وارد رابطه‌ای با یک مرد می‌شود، فقط جسمش را در اختیار آن مرد قرار نمی‌دهد، روحش را هم می‌گذارد. در صورتی که مردها این طور نیستند. بعد وقتی آدم در ازای دادن روحش چیزی به دست نیاورده است، دقیقاً مثل این هست که قسمتی از خودش را داده و رفته! برای چه چیزی؟ هیچ وقت جواب این سوال را پیدا نمی‌کنید.
اگر به شکل خوبی تمام شده باشد، این حس نیست. مثلاً در مورد اول برای من این طور نشد. حتی بعد آن هم به من زنگ می‌زد و جویای احوالم بود. حتی اگر مشکلی داشتم، برایم حل می‌کرد. این یعنی من تنها جسمم را با این فرد به اشتراک نگذاشته بودم؛ همانطور که خودش. یعنی آن شخص این نگاه را نداشت. در کنار داشتن جسم من به روح من هم اهمیت می‌داد.
ـ چرا جدا شدید؟
داشت وابستگی عاطفی پیش می‌آمد؛ بیش‌تر هم از طرف من…
ـ شما به خاطر این مسئله یک موقعیت ازدواج را از دست دادید؛ ناراحت نیستید؟
به خاطر او نبود؛ فقط یکی از دلایلش او بود. نه؛ من از او ناراحت نیستم. از نگاه‌ها و برخوردهای دیگران ناراحت هستم. خود این قضیه یک امر شرعی است؛ اما به این قضیه شرعی خیلی بد نگاه می‌شود. نگاه این هست که من باید منتظر می‌ماندم و با همه سختی‌های تنهایی می‌ساختم تا یک نفر با اسب سپید بیاید دنبال من! وقتی خدا یک راه میانبر برای من قرار داده است، چرا استفاده نکنم؟
ـ تا به حال شده که این قضیه را به کسی پیشنهاد کنید؟
نه، مستقیم به کسی پیشنهاد ندادم…
ـ فکر می‌کنید به چه کسانی می‌شود پیشنهاد داد که از متعه استفاده کنند؟
خود پیشنهاد، پیشنهاد بدی نیست؛ خصوصاً به کسی که نیاز روحی و جسمی دارد و یا احتیاج به یک حمایتی دارد. ولی مهم است که با چه کسی! این «با چه کسی» خیلی سخت هست برای زنان که خودشان نمی‌توانند پیشنهاددهنده باشند. باید منتظر باشد که برایش پیش بیاید.
ـ فرد چه شرایطی باید داشته باشد که سراغ متعه رفتن برای او مجاز باشد؟
(سکوت طولانی) دارم فکر می‌کنم؛ خیلی سخت هست به کلمه گفتن. تمام احساس نیازی که تنهایی برای یک آدم می‌آورد؛ هم روحی، هم جسمی. گاهی شرایط اجباری زندگی اجتماعی و اقتصادی هم موجب می‌شود یک زن نیاز به یک حامی داشته باشد و همیشه شرایط ازدواج دائم فراهم نمی‌شود. وقتی هم شرایط ازدواج دائم فراهم نباشد، متعه راه حل خوبی است.
ـ بین مرد و زن تفاوت هست در این شرایط؟
به نظر من مردهایی که می خواهند ازدواج موقت داشته باشند و همسر هم دارند، بهتر هست که همسر دوم (دائم) بگیرند یا حداقل مدت عقد موقت‌شان خیلی طولانی باشد، شبیه یک ازدواج دائم.
ـ چرا؟!
چون این طور بیش‌تر از خودشان به زن دوم توجه می‌کنند. زمان و تعهد بیشتری نسبت به او دارند. ولی مرد متأهلی که فقط به خاطر خودش دنبال عقد موقت می‌رود، نرود بهتر است! چون زن‌ها حتی در یک رابطه‌ی موقت خیلی خوب هم احساس رضایت کامل ندارند، چون موقت است. همین موقت بودن خیلی آزاردهنده است. حتی وقتی با کسی که مجرد است، ارتباط برقرار می‌شود، این واقعیت که این آدم یک روز تمام می‌شود و من هم برای او تمام می‌شوم و و اینکه شاید تو تنها بمانی ولی آن شخص یک ازدواج دائم داشته باشد. اینها خیلی آزاردهنده است.
شاید در مورد مردی که متأهل است، این احساس کمتر باشد و خانم دوم حتی یک احساس پیروزی هم داشته باشد. این یک واقعیت زنانه است. اگر آن آقا برای خانم دوم وقت بگذارد؛ محبت کند، آن خانم این تعلق و تعهد را به عینه می‌بیند.
ـ خانمی که با عقد موقت به همسری مردی درآمده، کجا و چطور می‌تواند همسرش را ببیند؟ چون پنهان هم هست اغلب.
اول باید دید دلیل عقد موقت چیست. یک زمانی یک دختر و پسر مذهبی کم سن و سال می‌خواهند با هم باشند، با هم بیرون بروند، دست هم را بگیرند و نمی‌خواهند به گناه بیفتند؛ اینها با هم عقد موقت داشته باشند، نیاز به جایی هم ندارند! چون می‌خواهند رابطه‌شان در همان حد باقی بماند. ولی وقتی قرار است رابطه فراتر از این برود، آقا یا خانم باید یکی شان شرایطش را داشته باشند.
ـ خود شما چطور؟ کجا هم را می‌دیدید؟
خب بیرون با هم بودیم. سینما و پارک و همین فضاهای عمومی. در مورد اول اگر نیاز بود با هم باشیم، طبقه‌ی دوم منزل‌شان می‌رفتیم که با برادرش بودند و هر وقت ما می‌خواستیم برویم، برادرش یا می‌رفت پایین یا کلاً می‌رفت بیرون.
ـ خانواده این آقا در جریان بودند؟
خیر؛ فقط برادرش قضیه را می‌دانست و بعد مدتی هم قضیه را به پدرش گفت.
ـ موارد بعدی چطور؟
یکی از آن‌ها که قرار بر ازدواج بود و طبیعتاً یا منزل ما بودیم یا منزل ایشان. بعدی هم آن آقا منزل مجردی داشت و تنها زندگی می‌کرد. آخری هم منزل یکی از دوستانش که مجرد بود، می‌رفتیم.
ـ در دوره عقد موقت وظایف همسری چگونه ایفا می‌شود؟
بیشتر آقایان تصورشان این هست که دلیل متعه نیاز جسمی‌ست. برایشان مسئولیت نمی‌آورد که بخواهند وظیفه‌ای برای خودشان قائل شوند. هر کاری هم انجام دهند به نظر خودشان لطف است! مگر اینکه قبلش شرط شده باشد؛ حالا چه به لحاظ مالی و چه زمانی که باید بگذرانند و … البته این در همه موارد صدق نمی‌کند.
ـ مهریه چه در نظر می‌گرفتید؟
از یک شاخه گل تا یک مبلغی پول.
ـ با تمام شدن زمان متعه، احساس خلاء عاطفی پیش نمی‌آید؟
طبیعتاً پیش می‌آید. در همان دوران هم با فکر کردن به اینکه «یک روزی تمام می شود»، این احساس پیش می‌آید. این حس موقت بودن، آزاردهنده است؛ خصوصاً اگر رابطه خوبی باشد.
اینکه آدم همسر موقت مردی شود که همسر دارد، اصلاً جالب نیست؛ مگر اینکه آن آقا واقعاً دلیل قانع کننده‌ای داشته باشد یا اینکه شرایط مالی‌اش را داشته باشد و شرایط دیگر را؛ طوری که وقت گذراندن با همسر دوم به زندگی اول آسیبی وارد نکند. در غیر این صورت جالب نیست کسی که همسر دارد، سراغ متعه برود.
ـ شاید بعد مدتی همسر دوم هم مثل همسر اول، دلش را زد و رفت سراغ بعدی!
اگر بنا بر دل زدن باشد که باید حق بدهیم به نگاه منفی‌ای که وجود دارد! چنین آدمی یقیناً بیمار هست. الان جالب است که خیلی از کسانی که واقعاَ شرایط متعه را دارند، ساکت هستند و خودشان را سانسور می‌کنند. نیازشان را نمی‌گویند؛ حتی فکر کردن به چنین نیازی را موجب شرمندگی پیش خودشان می‌دانند. کسانی خیلی به خودشان جسارت این کار را می‌دهند که چندان نیاز و دلیلی هم نداشته است. تنوع‌طلبی چیز خوبی نیست؛ خیلی اساتید اخلاق این تنوع طلبی را سرزنش می‌کنند. گاهی ایراد از کم گذاشتن همسر اول هست که این طور مواقع مرد حق دارد.
ـ برخی هم متعه را خلاف حقوق زن می‌دانند که فقط منفعت مرد را تأمین می کند…
واقعاً این طور نیست؛ چون نیاز دو طرفه هست. مگر زن نیاز جنسی یا روحی و عاطفی ندارد؟! تنهایی هم برای آقایان و هم برای خانم‌ها آزاردهنده است. خدا در قرآن می‌گوید ما زن و مرد را برای آرامش همدیگر قرار دادیم؛ نمی‌گوید زن برای آرامش مرد!
ـ الان منتظر ازدواج دائم هستید؟
بله
ـ و اگر موردی برای موقت پیش بیاید…
قبول نمی‌کنم. مواردی هم بوده اخیراً که رد کردم. خسته شدم. به نظرم آن زندگی یک جور خودکشی تدریجی بود. الان ترجیح می‌دهم سختی‌ها را بیشتر تحمل کنم. موقت بودن، خیلی سخت است. حتی اگر خودت با این موضوع کنار آمده باشی نگاه‌های جامعه و اطرافیان همیشه بخشی از ذهنت را درگیر می‌کند و مثل خوره روحت را می‌خورد.
ـ نظر شما در ترویج و تبلیغ متعه چیست؟
ترویجش را مشکلی ندارم؛ چه متعه، چه تعدد زوجات. چون واقعاً آقایانی هستند که توانایی داشتن همسر دوم را دارند و خانم‌هایی هم هستند که به یک همسر دائم نیاز دارند و از طرفی شرایط ازدواج را ندارند.
ـ همسر اول چه می‌شود؟
نگاهی که الان در جامعه نسبت به همسر دوم وجود دارد، چیزی هست که به جامعه‌ی ما تزریق شده است و تا یک زمانی اصلاً در ایران نبوده است. خیلی از آقایان دو همسر داشتند و حتی در یک خانه زندگی می‌کردند. همین الان هم من سراغ دارم دو خانمی را که همسر یک آقا هستند و در آپارتمان کنار هم زندگی می‌کنند. مردی که توانایی روحی و عاطفی و مادی برای تأمین دو زن را داشته باشد، چرا چنین کاری نکند؟! یقیناً جلوی خیلی از فسادها گرفته می‌شود.
ـ همسر اول چی؟ او که از نظر روحی این قضیه را نمی‌پذیرد.
باید این مورد برای زن اول جا بیفتد. باید اول دنبال این بگردیم که چرا تا یک زمانی هیچ مشکلی نبوده و بعد مشکل‌دار شده! این تفکر از کجا آمده؟! این تفکر در همین ایران ۵۰ یا ۶۰ سال پیش نبوده یا خیلی کم بوده است.
ـ شما اگر همسر مردی باشد و او قصد ازدواج مجدد داشته باشد، مشکلی ندارید؟
اگر توان اداره‌ی دو همسر را داشته باشد، مشکلی ندارم. من خیلی به این قضیه فکر کردم و واقعاً با آن مشکلی ندارم. من نمی‌گویم حالا برود با کسی که خیلی زندگی مناسب و نرمالی دارد، ازدواج کند؛ یک زنی را تحت حمایت خودش بگیرد که نیاز به یک مرد دارد و موقعیت ازدواج برایش پیش نیامده و اگر آن زن (همسر اول) واقعاً یک زن مؤمن خودساخته‌ای باشد، این قضیه را قبول می‌کند. چون یک زن از بسیاری احساسات آزاردهنده مثل تنهایی، عدم امنیت و نیاز نجات پیدا می‌کند. زن‌هایی که تن به متعه می‌دهند، خیلی وقت‌ها دنبال یک پناهگاه هستند؛ بیشتر دنبال یک حامی و یک سرپناه امن هستند. چرا یک زنی که خدا را می‌شناسد، فقط خودش را ببیند و با این قضیه مخالفت کند؟
ـ فکر نمی‌کنید شما حسب شرایط خودتان دارید این را می‌گویید؟
بله؛ من چون این شرایط را دارم، این حرف‌ها را می‌زنم؛ اما خیلی خوب است که آدم‌ها بتوانند خودشان را جای کسی بگذارند که شرایط این چنینی دارد. پس تکلیف این زن‌ها و تکلیف فسادی که در جامعه ایجاد می‌شود، چه می‌شود؟! فکر می‌کنید همه‌ی زن‌های مطلقه یا بیوه سراغ متعه می‌روند؟ نه؛ بسیاری هم به حرام می‌افتند. گرچه اعتقادات خودشان را هم دارند. ولی مجبور می‌شوند؛ نیاز مالی، بچه‌دار بودن، حالا هر چی! اینها همه زنجیروار به هم ربط دارد.
ـ با همه‌ی آسیب‌هایی که گفتید و اذیت‌هایی که شدید، باز در آخر می‌گویید درست است؟
کار مثبتی است؛ ولی در شرایط خودش. دو طرف باید شرایطش را داشته باشند. نوع نگاه جامعه هم به متعه باید تغییر کند. اصل همین نوع نگاه است که می‌شود از طریق سینما و صدا و سیما و داستان‌نویسی و رسانه‌ها و آوردن مثال‌های خوب و موفق در کنار دلایل منطقی و بررسی شده این نگاه اشتباه را تغییر داد.
ـ نگران نیستید این مصاحبه که کار شد، به شما در کامنت ها بد و بیراه گفته شود؛ آن هم از سوی قشر اینترنتی ما که خودشان را فرهیخته هم می‌دانند؟
احساسم این هست که احتمالاً خیلی‌ها علیه من موضع خواهند گرفت؛ آقایان به دلیلی و خانم‌ها به دلیلی دیگر! خانم‌های متأهل بیشتر البته!

همای رحمت;832187 نوشت:
جناب کاربر علی به همین خیال باشیدمیگن شتر در خواب بیند پنبه دانه گهی

خود خیالش هم به تعبیری وصف العیش نصف العیش
اما زیاد هم مطمئن نباشید که برای انسانها فقط همین وصف العیش است

همای رحمت;832212 نوشت:
ببینید ازدواج موقت واسه ی پیرمرد و
پیرزن شاید یه راهکار واسه ی برطرف
شدن نيازهاشون باشه

ازدواج موقت برای پیرزن و پیرمرد:Moteajeb!:
ازدواج موقت یا لغت شرعی آن که متعه می باشد به معنای تمتع جنسی است و هدف اصلی از تشریع متعه همین هدف می باشد هر چند ممکن است اغراض دیگری هم داشته باشد.

همای رحمت;832212 نوشت:
ولی مطمئنا جوابگوی نیازهای یه جوون نیست

مطمئنا جوابگوی نیاز های جوانان به اندازه ظرفیت ازدواج موقت می باشد
چه آنکه شکی نیست تحمل و سرکوب نیاز های جنسی عوارض شدید روحی و جسمی دارد و یا به گناه منجر می شود که خودش مصیبت عظمی است،ازدواج دائم هم نمی تواند در همه زمانها و مکانها نیاز های همه افراد جامعه را پاسخگو باشد حتی در زمان رسول الله هم اینگونه بود پس چاره ای نیست جز راهکار الهی ازدواج موقت برای آن افراد.

والا جناب کاربر علی این فرمایش شما

در مورد دختر خانمها صدق نميکنه

والا جناب کاربر علی این فرمایش شما

در مورد دختر خانمها صدق نميکنه

[="Arial"][="DarkGreen"]

رهگذر آسمان;832157 نوشت:
فرض کنین
برای ازدواج موقت اقدام میکنین
همه حرصتون هم مسائل جنسی نیست
نیاز به همدم و فرار از تنهایی و خیلی چیزای دیگه
باعث شده برین سراغ ازدواج موقت
خب در کنارش یه درصد کمی هم اختصاص دادین به رابطه
دو گزینه هم موجوده
اول دختر خانمی که خیلی زیباست و به شدت عاشقش هستین و وجودش مایه آرامشتونه
بدون اجازه شما قدم از قدم برنمیداره مومنه و هرچیزی که شما از همسرتون انتظار دارین همشو یک جا داره
ولی به هیچ عنوان تا آخر مدت عقد حق رابطه جنسی رو با این فرد ندارین

دوم دختر خانومی که قیافش کاملا معمولیه یه وقتایی صداش میره بالا
عاشقش نیستین و قراره تا آخر یه زندگی کاملا معمولی باهاش داشته باشین
یه وقتایی دلش میشکنه و دلتون رو میشکونه و ....
ولی حاضره هر نیاز جنسی رو ازتون رفع کنه به بهترین شکل

کدوم رو انتخاب میکنید؟؟؟
برای ازدواج دائم اگه بازم فقط همین دو گزینه موجود باشه کدوم رو انتخاب میکنید؟؟؟

میدونم ممکنه نتیجه گیری جالبی از حرفام نشه ولی با این حال سعی میکنم صادقانه جواب بدم.

اگر بحث ازدواج موقت باشه هر دو گزینه مطلوب هست. (چون معیارها برا ازدواج موقت نسبت به ازدواج دایم کمتره)

با این حال اگر فقط امکان انتخاب یکی باشه happy گزینه 1 رو انتخاب میکنم.

در مورد ازدواج دایم اگر امکان ازدواج موقت همزمان باشه گزینه 1 را به عنوان همسر دایمم انتخاب میکنم و گزینه 2 رو به عنوان موقت

و اگر فقط مجبور به ازدواج دایم باشم گزینه 2 رو انتخاب میکنم.

در هر حال باید دید اصلا ازدواج دایم با گزینه 1 با این شرط شرعا جایز هست یا نه و حرفام بر مبنای جواز بود.

حالا من هم یه سوال میپرسم

اگر دختری قرار باشه بین این دو گزینه برای ازدواج دایم یکی رو انتخاب کنه کدام رو انتخاب میکنه.

مرد خوشتیپ و خوش هیکل و زیبا با اخلاق با ایمان که باهاش با عشق و محبت برخورد میکنه همیشه احترامش رو حفظ میکنه به لحاظ مالی هم تا حد خوب تامینش میکنه ولی شرط کنه رابطه جنسیش رو فقط با همسر موقتش انجام بده.

مردی که اکثر شرایط دختر و در حد معمول داشته باشه و ارتباط جنسیشون هم محدود بشه به رابطه بین خودشون.

نمیخوام نتیجه گیری رو بعد از جواب کسی انجام بدم فقط منظورم رو با یه سوال میرسونم

آیا کسایی که گزینه 2 رو انتخاب کنن و در عمل فقط رابطه جنسی مورد 2 رو به شرایط خیلی بهتر مورد 1 ترجیح بدن هوسباز هستن؟[/]

[="Arial"][="DarkGreen"]

nobelist;832221 نوشت:
و این که خوب فکر نمی کنم لازم باشه که یه نفر بیاد بخواد با دلیل و برهان دو نفر دیگه رو به نظر خودش راغب کنه مخصوصا درباب صیغه و مخصوصا وقتی دو طرف نامحرم اند. حالا چون فضا مجازیه دلیل نمی شه که هی با هم کل بندازین.

جسارتا اگر شما دلیل و برهان رو کل انداختن تلقی میکنید حق دارید نسبت به بجث پیش آمده احساس خوشایندی نداشته باشید.

نقل قول:

اگر الان امام زمان بیان و افراد این تاپیک رو حاضر کنند برای ایشون توجیه مناسبی داریم در باب صحبت مجازی با نامحرم درباره صیغه!!!!!! فکر کنم از خجالت برخی مطالب که بین کاربران نامحرم تایپ شده برخی ها آب بشن برن زیر زمین.

بنده توجیه مناست ندارم چون در هر حال خود توجیه (به معنی زیبا جلوه دادن کار زشت) نامناسب است ولی توضیح مناسب دارم که بر مبنای آن وارد بحث شدم. در هر حال اگر خطایی کرده ایم خداوند ببخشد ولی سعی کنید معیار تشخیص خود را با معیار تشخیص امام زمان یکی قرار ندهید مگر در مواردی که بیانی از معصوم یا دین به ما رسیده. معیار تشخیص شما معیاریست برای شما برای شرکت در بحث یا عدم شرکت نه متهم کردن دیگران.

نقل قول:
آیا ما اگر رو در روی هم بودیم هم اینطور برای هم اظهار نظر میکردیم یا چون فضا مجازی است خیالمان راحت تره ؟؟؟!!!

احتمال قوی اظهار نظر نمیکردم و در چنین جمعی اصلا حاضر نمی شدم. دقیقا به خاطر اینکه فضای مجازیست و خیالمان راحت نیست ولی تا حدی راحتر تر هست.

برای مثال مساله شرعی بانوان در تاپیک ها مطرح میشود و توسط کارشناسان مرد پاسخ داده میشود آیا خانمی حاضر هست این مساله را در جمع مردانه و از یک روحانی مرد حضورا سوال کند؟[/]

nobelist;832232 نوشت:
مصاحبه با خانمی که همسر موقت است
قبلاً هم این مصاحبه را دیده بودم ولی کامل توی ذهنم نبود
جالب بود و منصفانه به تمام ابعاد موضوع پرداخته شده بود. هم ابعاد مثبت و هم منفی
تشکر از شما

آن بنده خدایی که با او مصاحبه شد پیش ما حضور ندارد ، ولی من از ایشان نقل قول می کنم و نظر می دهم :Nishkhand:

نکته ای در این مصاحبه خیلی برایم جالب بود!
وقتی این خانم میگوید دوران عقدموقت ما 1.5 ساله بود ، پرسشگر میپرسد:

nobelist;832232 نوشت:
در این مدت یک سال و نیم ، خواستگار نداشتید برای ازدواج دائم؟
این سوال دقیقاً مثل این است که از یک زن شوهردار (عقددائم) بپرسیم توی این چند سال گذشته خواستگار نداشتی؟!!!!!!

nobelist;832232 نوشت:
این نوع نگاه به عقدموقت نگاه عرفی است ؛ ولی این آقا و کسان دیگر آن را با شرع مخلوط می‌کنند
همان مطلبی که بارها عرض کردم
قضاوت ها و باورهای ما عمدتاً نشات گرفته از باورهای قومی ، عرفی و فرهنگی ماست ، نه برگرفته از شناخت دین و خواست خدا
اما چون هر دوی اینها را
(دین و فرهنگ را) در کنار هم یاد گرفته ایم ، مرز آنها برایمان قابل تشخیص نیست
در نتیجه ، ناخواسته قضاوت های فرهنگی خود را به دین نسبت می دهیم

nobelist;832232 نوشت:
اینکه بگوییم تقوا داشته باشید و این هم یک جور امتحان است و تحمل کنید ، درست نیست. گاهی پیامدهای این تنها ماندن برای یک زن جبران ناپذیر است. اما متاسفانه این نگاه‌های بسته که با استدلال‌های اخلاقی توجیه‌اش می‌کنند وجود دارد
خانمهای محترمه ، اینها که دیگر گفتهء من نیست. گفته های یک خانم است. یکی از جنس خودتان

nobelist;832232 نوشت:
آقایی که تجربه متعه دارد، اگر هنگام ازدواج دائم آن را مطرح کند، چندان منفی تلقی نمی‌شود
این قسمت به هیچ وجه درست نیست!
شاید جبهه گیری علیه خانمی که عقدموقت شده بیشتر باشد ،اما معنایش این نیست که نسبت به آقایان جبهه گیری نمی شود

nobelist;832232 نوشت:
اما یک خانم نمی‌تواند اینگونه باشد؛ خانم در چنین روابطی محکوم است و در جامعه‌ی ما عرف نیست که خانم‌ها از این نیازشان حرف بزنند
کدام نیاز؟!
خانمها که فقط نیاز عاطفی دارند!

nobelist;832232 نوشت:
ـ برخی هم متعه را خلاف حقوق زن می‌دانند که فقط منفعت مرد را تأمین می کند…
واقعاً این طور نیست؛ چون نیاز دو طرفه هست. مگر زن ((نیاز جنسی)) یا روحی و عاطفی ندارد؟!
نیاز عاطفی چرا ولی نیاز جنسی نه!
مگر زن مثل مرد کثیف است که به شهوت فکر کند؟! این چه حرفی است که میزنید آخه؟!

nobelist;832232 نوشت:
به نظر من مردهایی که می خواهند ازدواج موقت داشته باشند و همسر هم دارند، بهتر هست که همسر دوم (دائم) بگیرند یا حداقل مدت عقد موقت‌شان خیلی طولانی باشد، شبیه یک ازدواج دائم.
ـ چرا؟!
چون این طور بیش‌تر از خودشان به زن دوم توجه می‌کنند. زمان و تعهد بیشتری نسبت به او دارند
عالی @};-

nobelist;832232 نوشت:
ـ همسر اول چه می‌شود؟
نگاهی که الان در جامعه نسبت به همسر دوم وجود دارد، چیزی هست که به جامعه‌ی ما تزریق شده است و تا یک زمانی اصلاً در ایران نبوده است. خیلی از آقایان دو همسر داشتند و حتی در یک خانه زندگی می‌کردند. همین الان هم من سراغ دارم دو خانمی را که همسر یک آقا هستند و در آپارتمان کنار هم زندگی می‌کنند. مردی که توانایی روحی و عاطفی و مادی برای تأمین دو زن را داشته باشد، چرا چنین کاری نکند؟! یقیناً جلوی خیلی از فسادها گرفته می‌شود.
ـ همسر اول چی؟ او که از نظر روحی این قضیه را نمی‌پذیرد.
باید این مورد برای زن اول جا بیفتد. باید اول دنبال این بگردیم که چرا تا یک زمانی هیچ مشکلی نبوده و بعد مشکل‌دار شده! این تفکر از کجا آمده؟! این تفکر در همین ایران ۵۰ یا ۶۰ سال پیش نبوده یا خیلی کم بوده است
بدون شرح!

nobelist;832232 نوشت:
مذهبی‌ها انگار بیشتر این نگاه را دارند که خانم یک مدت تنهایی و پیامدهایش را تحمل کند ، بالاخره یک مورد مناسب برای ازدواج دائم پیش می‌آید!
بدون شرح!

nobelist;832232 نوشت:
اینکه آدم همسر موقت مردی شود که همسر دارد، اصلاً جالب نیست؛ مگر اینکه آن آقا واقعاً دلیل قانع کننده‌ای داشته باشد یا اینکه شرایط مالی‌اش را داشته باشد

همیشه پای اسکناس در میان است :Nishkhand:

nobelist;832232 نوشت:
مردی که توانایی روحی و عاطفی و مادی برای تأمین دو زن را داشته باشد ، چرا چنین کاری نکند؟!

و همیشه ، پای اسکناس در میان است :ok:

همای رحمت;832238 نوشت:
والا جناب کاربر علی این فرمایش شما

در مورد دختر خانمها صدق نميکنه


سلام و عرض ادب
پاسخ پیامی که به شما دادم ندادید بزرگوار

[="Arial"][="DarkGreen"]یک داستان واقعی با نقل از یک واسطه معتبر. (اتفاقا دیشب تعریف میکرد)

پسری حدود 15 سال پیش با خانم مطلقه ای که حدود 10 سال از خودش بزرگتر بود با دو تا دختر ازدواج کرده چند وقت پیش (اینجا رو دقیق متوجه نشدم) پدر (یا مادر) پسر نیاز به پرستار داشته که این آقا پسر این خانم رو به این عنوان میاره برای نگهداری از پدرش . بعدا اعضای خانواده متوجه میشن که ارتباطی بین این خانم و اقا هست و قضیه علنی میشه. نکته قابل تحسین این ماجرا این هست که مادر پسر این موضوع را اینطور گفته که عروس من رو دیدین و ماجرا رو تعریف کرده. (البته هنوز ارتباط به صورت ازدواج موقت ادامه داره) [/]

با سلام و عرض ادب

والا اگه منظورتون دختراي سن بالاست

به نظر من اگه ميتونن باز هم صبرکنن

هر چند من جای اونا نیستم ولی اگه

واقعا نمیتونن خب همسر دوم یه مرد

بشن باز از ازدواج موقت بهتره اگه

این نوع ازدواج هم براشون پیش نیومد

ازدواج موقتی که شبیه ازدواج دوم

هست رو قبول کنن

ببخشید با گوشیم دارم پست مينوسم

موضوع قفل شده است