[="Purple"]خون چرا از دوری خاکت نبارم؟ کربلا!
ماندهام من بی تو از دنیا چه دارم کربلا!
گفتهاند از آسمانها، من ولی از کودکی
در هوای بوی خاکت بیقرارم کربلا...[/]
امام ویاران حضرت در ظهر عاشورا نماز خوف خواندند (1)که دورکعت به این کیفیت می باشد که نمازهای چهار رکعتی تبدیل به دو رکعت میشود، گروه اولی، یک رکعت را با امام میخوانند و امام پس از اتمام یک رکعت توقف میکند، و آن گروه یک رکعت دیگر را به تنهایی انجام میدهند و به جبهه جنگ باز میگردند، سپس گروه دوم جای آنان را میگیرند و یک رکعت نماز خود را با امام و رکعت دوم را به طور فرادی انجام میدهند.(2) کیفیتی که برای نماز خوف بیان شد ،مشهورترین نظر بین فقها است. بنابراین هم شکسته بود(چون آن جا وطن شان نبود) و هم به شکلی که بیان شد،(نماز خوف) خوانده شد. پی نوشت ها : 1.فرهنگ عاشورا ، ص452 . 2. تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی و دیگران، ج 4، ص 103 .
در روایات متعددی وارد شده که چون امام حسین به شهادت رسید، آسمان خون گریست. در برخی روایتها این حادثه را در روزی دانستهاند که حضرت به شهادت رسید.(1) میثم تمار میگوید: به خدا قسم! این امت پسر پیغمبر خود را روز دهم محرم میکشند و دشمنان خدا آن روز را فرخنده دارند و این امر محقق خواهد شد... امیرالمؤمنین(ع) به من خبر داد که هر چیز بر او بگرید، حتى وحشی بیابان و ماهیهای دریا و مرغان هوا و خورشید و ماه و ستارگان آسمان و زمین و مؤمنان و جن و انس و همة فرشتگان آسمانها و آسمان خون و خاکستر بارد. سپس میثم به راوی خبر میگوید: اگر دیدی آفتاب سرخ مانند خون تازه شد، بدان که سیدالشهدا(ع) کشته شده است.(2) نیز نقل شده که بعد از شهادت امام حسین تا مدتها، در وقت طلوع آفتاب تا زمانی که آفتاب بالا میآمد، دیوارها به صورتی بود که گویا خون به آنها مالیدهاند!(3) از این نقلها استفاده میشود که این حالت و گریه آسمانها بر امام حسین در زمان شهادت امام حسین، یعنی روز دهم محرم سال 61 هجری بوده که تا مدتها ادامه داشته است. پینوشتها: 1. دمع الشجوم، ترجمه نفس المهموم، ص 566. 2. همان، ص 559. 3. منتهى الامال، ص 452.
محرم هنوز سوژه داغی است، نفسهایش گرم و عطرآگین است؛
هر سال صدای گامهایش، کوچهها و خانهها را هوایی میکند و با اولین دق البابش، در به رویش میگشایند و این گونه، عطر نفسهایش در پیراهن شهر میپیچد. همان گونه که فروردین نام نخست سال شمسی است وبهار طبیعت را نومید می دهد . محرم، نام نخستین ماه از ماههای دوازده گانه قمری است وبهار عشق را نوید می دهد ، محرم همچون عاشورا، رمز احیای خاطره حماسههای کربلا در فرهنگ شیعه است، نام محرم با عاشورا، کربلا و امام حسین(ع) آمیخته شده و با یکدیگر پیوند دارند. گویی محرم جز حسین و کربلا هیچ ندارد، قطعاً چنین است این کربلا وحسین است که مُحرم را مَحرم دلها نموده است .
السّــــــــــلام ای سرزمین کـــربــــــلا
السّــــــــــلام ای منــزل و مـــأوای مـا
السّــــــــــلام ای وادی دلجوی عشق
وه چه خوش می آید اینجا بوی عشق السّــــــــــلام ای خیمه گاه خواهـــرم
قتلگـــــــاه جــــانگـــــــــداز اکبــــــــرم
کــــــــــــربلا گــــــهواره اصغر تـــــویی
مقتـــــــل عباس نـــــــــام آور تــــویی
آمـــــــــــدم آغــــوش خود را بــــاز کن
بستــــــــــر مـــهمان خود را ســاز کن
یا حسین؛
جان به قربانِ ذبیحی که به قربانگَه دوست
با لب تشنه روان می شد و خود، دریا بود...
شرمنده
روم سیاه
[="Purple"]از من
روز و شب ،
اشک و تمنای وصال . . .
ای کاش
از تو رسد
اذنِ سفرِ کرب و بلا . . . .
ح س ی ن[/]
[="Purple"]گرَم بیایی و پُرسی چه بُردی اندر خاک
زِ خاک نعره بـَر آرم ... که آرزوی تـو را[/]
[="Purple"]خون چرا از دوری خاکت نبارم؟ کربلا!
ماندهام من بی تو از دنیا چه دارم کربلا!
گفتهاند از آسمانها، من ولی از کودکی
در هوای بوی خاکت بیقرارم کربلا...[/]
[="Purple"]ای که با انگشتری انگشت خود را میدهی
دست خالی رد مکن ما زکویت یا حسین...
صل الله علیک یا اباعبد الله
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَداً ما. بَقیتُ وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ [/]
[="Purple"]حرم امن تو کافیست هراسان شده را...
************
اربـــــآبم دریــآبم[/]
[="Arial Narrow"][="DarkSlateGray"]فاطمیه کربلا
عید نوروز نجف
نبود؟؟؟
داریم میریما[/]
#حسین_جان
از شوق، دوصد بوسه زنم بر دهنِ خویش
هرگاه که نام تو برآید به زبانم....
صبحم بنام تو؛
از دور سلام ... ]
مجنون حسینم شیدای رقیه
هستم سگی از گله ی سگ های رقیه
تاخواست خدا خلق کند آدم و حوا
برداشت کمی خاک ز کف پای رقیه
درد اگر درد تو باشد، چه خیالی ست حسین
دلخوشِ داشتنِ خوبترین دردسرم...
یـااباعـبـدالله
بگو
این بار
چگونه
بخوانمت
که
پای دلم
به
حریم تان
برسد ]
[="Navy"]
[/]
سجده بر خاک حسیـــن سجده ی اعلای خداست
چون که خاک حرمش خاک کف پای خداست
هرکه مجنون حسیـــن است خوشا بر حالش
چون که لیلای دلش لیلی لیلای خـــداست
یا اباعبدالله.
نفسم سرد، دلم خون، ببین حال مـرا
حـرمم دیـر شده ارباب ! دریاب مـرا
روح من پر میزند، اندر هوایت یا حسین
ای به قربان حریم و سرسرایت یا حسین
میشود تا این نفس در سینه دارم،دست من
بوسه بردارد از ضریح با صفایت یا حسین؟
حسین جان؛
تشنه ام در برهوتِ غمِ تو میبارم
عطشِ بوسه به لبهای ضریحت دارم
صل الله علیک یا یااباعبدلله الحسین علیه السلام
ﺭَﺣﻤَﺖ ﺑَﺮ ﺁﻥ ﮐَﺴﯽ ﮐِﻪ ﻣَﺮﺍ ﺍِﻧﺘِﺨﺎﺏ ﮐَﺮﺩ/
ﭘﯿﺶِ ﺧُﺪﺍ ﺑِﻪ ﺟﺎﯼِ ﻣَﻦ ﺁﺧَﺮ ﺛَﻮﺍﺏ ﮐَﺮﺩ/
ﺩَﺭ ﺭﺍﻩِ ﻧﻮﮐَﺮﯼ ﺑِﺨُﺪﺍ ﺭَﻓﺘِﻪ ﺍَﻡ ﺑِﻪ ﺍُﻭﺝ/
ﭼُﻮﻧﮑِﻪ ﻣَﺮﺍ ﺑِﻪ ﻣَﻘﺪَﻡِ ﺁﻗﺎ ﺗُﺮﺍﺏ ﮐَﺮﺩ/
ﮔُﻔﺘَﻢ ﺣُﺴﯿﻦ.ﻣُﻮﺝ ﮔُﻨَﻪ ﻗَﻄﺮِﻩ ﺍﯼ ﺷُﺪ ﻭ/
ﻧﺎﻣِﺶ ﺗَﻤﺎﻡِ ﭼَﺸﻢِ ﻣَﺮﺍ ﭘُﺮ ﺯِ ﺁﺏ ﮐَﺮﺩ/
ﺷِﯿﻄﺎﻥ ﺑِﻪ ﻭَﻗﺖِ ﻭَﺳﻮَﺳِﻪ ﺁﻣَﺪ ﺑِﻪ ﺳَﻤﺖِ ﻣَﻦ/
ﻧﺎﻣَﺖ ﮐِﻪ ﺑُﺮﺩَﻡ ﺍَﺯ ﻧَﻈَﺮَﺵ ﺍِﺟﺘِﻨﺎﺏ ﮐَﺮﺩ/
ﺩَﺳﺖِ ﺧﻮﺩَﻡ ﻧَﺒﻮﺩ ﮐِﻪ ﮔَﺸﺘَﻢ ﮔِﺪﺍﯼِ ﺍﻭ/
ﺯَﻫﺮﺍ ﻣَﺮﺍ ﺑَﺮﺍﯼِ ﺣُﺴﯿﻦ ﺍِﻧﺘِﺨﺎﺏ ﮐَﺮﺩ/
اشک می ریزد دو بیتی های غربت در دلم
در شبی مظلوم، با چشمان مولا، یا حسین
باغ زهرا از هجوم درد پرپر شد، دریغ
می شود امشب علی(ع)، تنهای تنها، یا حسین
"یا مولانا یا ابا عبدالله(ع)"
سرنوشتم چو حبیب بن مظاهر انگار
گروه خوردست به تقدیر ابا عبدالله
_____________________________ ]
کاش میشد بشوم فرش حریم تو حسین…
تا که زوّار تو بر فرق سرم پا بزنند…
اللهم الرزقنا کربلا…
حسین جان
اثابت میکند عمل حر به عالمین
هرکس شد غلام تو عالیجناب شد..
امام ویاران حضرت در ظهر عاشورا نماز خوف خواندند (1)که دورکعت به این کیفیت می باشد که نمازهای چهار رکعتی تبدیل به دو رکعت میشود، گروه اولی، یک رکعت را با امام میخوانند و امام پس از اتمام یک رکعت توقف میکند، و آن گروه یک رکعت دیگر را به تنهایی انجام میدهند و به جبهه جنگ باز میگردند، سپس گروه دوم جای آنان را میگیرند و یک رکعت نماز خود را با امام و رکعت دوم را به طور فرادی انجام میدهند.(2) کیفیتی که برای نماز خوف بیان شد ،مشهورترین نظر بین فقها است. بنابراین هم شکسته بود(چون آن جا وطن شان نبود) و هم به شکلی که بیان شد،(نماز خوف) خوانده شد. پی نوشت ها : 1.فرهنگ عاشورا ، ص452 . 2. تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی و دیگران، ج 4، ص 103 .
دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ/ای هیچ برای هیچ در هیچ مپیچ...
در روایات متعددی وارد شده که چون امام حسین به شهادت رسید، آسمان خون گریست. در برخی روایتها این حادثه را در روزی دانستهاند که حضرت به شهادت رسید.(1) میثم تمار میگوید: به خدا قسم! این امت پسر پیغمبر خود را روز دهم محرم میکشند و دشمنان خدا آن روز را فرخنده دارند و این امر محقق خواهد شد... امیرالمؤمنین(ع) به من خبر داد که هر چیز بر او بگرید، حتى وحشی بیابان و ماهیهای دریا و مرغان هوا و خورشید و ماه و ستارگان آسمان و زمین و مؤمنان و جن و انس و همة فرشتگان آسمانها و آسمان خون و خاکستر بارد. سپس میثم به راوی خبر میگوید: اگر دیدی آفتاب سرخ مانند خون تازه شد، بدان که سیدالشهدا(ع) کشته شده است.(2) نیز نقل شده که بعد از شهادت امام حسین تا مدتها، در وقت طلوع آفتاب تا زمانی که آفتاب بالا میآمد، دیوارها به صورتی بود که گویا خون به آنها مالیدهاند!(3) از این نقلها استفاده میشود که این حالت و گریه آسمانها بر امام حسین در زمان شهادت امام حسین، یعنی روز دهم محرم سال 61 هجری بوده که تا مدتها ادامه داشته است. پینوشتها: 1. دمع الشجوم، ترجمه نفس المهموم، ص 566. 2. همان، ص 559. 3. منتهى الامال، ص 452.
صلی الله علیک یا اباعبدالله(ع)
مانند هوای شهر تهران شده ام
باران زده ای که همچنان آلودست!
چه سخت مےگذرند
روزهاے بدون تو...
چقدر طولانے اند
این شبهاے سرد...
و چه بـےرحمانه عید مےشود
کــــــــــاش
یک سینِ سفره ام ،
سلامِ تو باشد...
⚜ یك عمر در عزای تو باران نوشته ایم
اسم "هواللطیف" فراوان نوشته ایم
⚜ اسم هو اللطیف خدا را یکی یکی
دور و بر حسینیه ها مان نوشته ایم
⚜ با دست خط گریه، عزای حسین را
یک عمر بر کتیبۀ ایمان نوشته ایم
⚜ مومن دلش عزای حسین است و والسلام
این را برای هر چه مسلمان نوشته ایم
⚜ ما جملۀ «حسین و نعم الامیر» را
روی کفن به دیدۀ گریان نوشته ایم
⚜ هر قطره می چکیم که پیدایتان کنیم
بر روی پلکمان غم کنعان نوشته ایم
⚜ این گریه این عبادت شیرین خویش را
نذر كبوتران خراسان نوشته ایم
⚜ سرهای ما اگر چه به نیزه نشد ولی
در پای نیزه گریه فراوان نوشته ایم
محرم هنوز سوژه داغی است، نفسهایش گرم و عطرآگین است؛
هر سال صدای گامهایش، کوچهها و خانهها را هوایی میکند و با اولین دق البابش، در به رویش میگشایند و این گونه، عطر نفسهایش در پیراهن شهر میپیچد. همان گونه که فروردین نام نخست سال شمسی است وبهار طبیعت را نومید می دهد . محرم، نام نخستین ماه از ماههای دوازده گانه قمری است وبهار عشق را نوید می دهد ، محرم همچون عاشورا، رمز احیای خاطره حماسههای کربلا در فرهنگ شیعه است، نام محرم با عاشورا، کربلا و امام حسین(ع) آمیخته شده و با یکدیگر پیوند دارند.
گویی محرم جز حسین و کربلا هیچ ندارد، قطعاً چنین است این کربلا وحسین است که مُحرم را مَحرم دلها نموده است .
کربلا پر لاله است مثل بهار
چون که رویده در آن صد شهریار
عشق را از کربلا باید شنید
چون که باشد مخزن فضل و امید
حُسِین جان...
آنْ سُرمِه اےٖ، کِه
اَهْلِ نَظَرْ دَرْ پِی اَشْ رَوَنْدْ
دَرْ زیٖرِ فَرشْ هاے
ِ شَبِسْتٰانِ کَربَلاٰسْتْ...
السّــــــــــلام ای سرزمین کـــربــــــلا
السّــــــــــلام ای منــزل و مـــأوای مـا
السّــــــــــلام ای وادی دلجوی عشق
وه چه خوش می آید اینجا بوی عشق
السّــــــــــلام ای خیمه گاه خواهـــرم
قتلگـــــــاه جــــانگـــــــــداز اکبــــــــرم
کــــــــــــربلا گــــــهواره اصغر تـــــویی
مقتـــــــل عباس نـــــــــام آور تــــویی
آمـــــــــــدم آغــــوش خود را بــــاز کن
بستــــــــــر مـــهمان خود را ســاز کن
شـب جـمعه است و هـوایت به دلم افتـاده
اے رفیق ابدی...حضرت ارباب..سلام
السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ
___________
شـب جـمعه است و هـوایت به دلم افتـاده
اے رفیق ابدی
[="Navy"]
[/]
***
دردمن عشق است و درمانش .......حسین
دین من عشق است و ایمانم ........حسین
با الفبا ی جنون بر دفترم
می نویسم عشق،می خوانم "حسین"
به به
شب از نیمه گذشت و من درفکر حرم بیدارم
بطلب آقا جان، این رو سیه خواب ندارد هر شب
حسین جان !
فِتاده در دل تنگم هوای چون تو شَهی
هوا هوای حسین و هوای در به دری...
____________
باز هم
پرنده خیال من
سوی تو
پر کشید
و
رفت...
کاش
روزی بشود
ساکن کربلای تو شوم...
_______
می گویند: زندگیت را پای یک "نفر" نگذار
کاش میدانستند که یک نفر نیستی!
حسین یک "دنیاست"
در هیاهوی زمین عرش خدا را عشق است/سفره پهن است ولی نان شما را عشق است/بعد یک عمر گدایی نرود از یادم/شب جمعه حرم کرببلا را عشق است...
(شب زیارت ارباب)
هـــــواے حُســـــين... هـــــواے حَـــــرَم...
هـــــواے شبِ جمـــــعـہ زد به سَـــــرَم ،
☘
امام حسین (ع)
من خاکِ پای نوکرانت هم که باشم ،
دنیا و عقبایم ، پُر از امّیدواری ست...
لطفی نما تا قدرِ عشقت را بدانم...
این هدیه های تو به بنده ، چوبکاری ست!
☘
حسین جان!
ظنِّ من این بود گر تا مرقدت آیم حسین
سوزشِ این قلبِ من آرام میگیرد کمی
رفتم و وابسته تر از قبل ها باز آمدم
حال دیگر بهرِ زخمم نیست اما مرحمی
#لبیک_یا_حسین_ع