حرف دل با امام زمان (عج) -هرجمعه منتظرتون هستیم

تب‌های اولیه

1409 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

اربـــــابـــــــــ جـــانــــــ ...
آمـــــده امــ درد و دلـــــ ...

آمـــده امـــ اعتـــرافـــــ ....

هـــزار و ...
صـــد و ..
شصتـــــ و شـشــــ سالـــــ ستــــــ ..
ڪـه خـونـــ بـــه دلشـــ ڪرده ایمـ ..

مےدانـــم ڪه دلــــِ گلایــه نـدارد ..

اربـــابـــــ ؟؟
حـــــرّمـانـــــ ڪنــــ اربـابـــــ ..
مـــولا دلشـــــ خــونــــ ستـــــ ..
مـــــولا چشمـــــانشـــــ گـــــود رفتـــــه ستــــــــــ ..

اربابـــــ ...
حـــــّرمــــانـــــ ڪنــــ اربـابـــــــــ ......

اللهم ...
به حق حسین(ع)
به حق محرم حسین(ع)
به اشک رقیه ی حسین (ع)
به گلوی طفل حسین(ع)
به جوانی علی اکبرحسین(ع)
به مصیبت خواهرحسین (ع)
به دل خون مادر حسین (ع)
" عجِّل لولیک الفرج "
آمین یارب العالمین
دوستای خوبم عزاداری هاتون مورد مقبول درگاه الهی باشد ان شاء الله..

سلام آقا جان.
خیلی دلم گرفته آقا مدد.:geryeh::geryeh::geryeh::geryeh:

دیده هامان ز فراق است که بارش دارد
قلب ها از تپش عشق تو لرزش دارد..
این دل خسته ز دوری و فراقت آقا
روزهایی که نبودید شمارش دارد…

دنبال نشانت نشدم این جمعه
پروانه ی جانت نشدم این جمعه
من آبروی منتظران را بُردم
حتی نگرانت نشدم این جمعه

تقديم به امام عصر ( عج )

بيهوده ، پوچ طى شد ، دور از تو سالهايم
يك ناله هم نيامد ، حتى برون ز نايم
حرفى براى گفتن ، هرگز نبوده با كس
نامى نداشت حتى ، جانسوزْ ناله هايم
هر روز رنج تكرار ، هر لحظه درد هستى
با اين دو زخم جانكاه چندين زمان بپايم
بى بودنت چه سود از ، هفتاد سال بودن !!
حتى نكرده اين فكر ، يك لحظه هم رهايم
دست و دل تهى را ، اندوه برده از كار
در بند كس نيامد ، يار گره گشايم
جان كندن مدام است ، تدبير ديدن تو
با سايه اى گريزان ، تدبير چون نمايم

تا زنده ام بيا مهدى جان

اگه هزار بار دیگه هم بتونم از اول زندگی کنم

هزار بار دیگه هم میگم "تو"

"سکوت" حرف آخره...

نه این که حرفی نباشد ، هست...

خیلی هم هست...

"اما"...

عاشق ها می دانند...

دلتنگی به استخوان که برسد می شود...

"سکوت"...

مهدیم من که مرا گرمی بازاری نیست
بهتراز یوسفم و هیــــــــچ خریداری نیست

همه گویند که در حســـــــرت دیدار من اند
لیک در گفته ی این طایفه کرداری نیست

ای که دائـــــــم به دعایی که ببینی رخ من
تا که خالص نشوی با تو مرا کاری نیست

اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

راه کار عشق به مهدی ؟
عارفان گفته اند یعنی عمل کردن به آنچه در دین (قران و احادیث) بر آن تاکید رفته مانند ظلم نکردن و بی احترامی به والدین نکردن و توجه به نماز ها در اول وقت و بیداری بین الطلوعین و مشغول عبادت بودن و نماز شب در حد توان خواندن و کار مناسب داشتن و لقمهء حلال خوردن و خوش رویی و مهربانی با خانواده و همسر و فرزند داشتن و توکل بر خدا نمودن و رضای خدا را در کارهای خود در نظر داشتن و. .. که عمل به اینها اگر درست و صادقانه باشد، خداوند بنا به وعده قطعی خود چنین فردی را رها نمی کند و نیازمندی های معنوی(علمی و عملی) او را براورده می کند و اگر در مرحله ای نیاز به استاد کامل داشته باشد، برایش فراهم می کند.
این حرکت، بی خطر بوده و تدریجا انسان را صعود می دهد و اگر بخواهیم یک نکتهء پایانی بگوییم، همان است که انسان اگر در یاد خدا باشد، همه چیزش تنظیم می شود. مگر می شود که فردی در یاد خدا باشد و کارهایش را بر اساس رضای الهی تنظیم کند و نمازش را در مسجد و با علاقه بخواند و به مدارج معنوی بالا نرسد ؟

چندگاهیست وقتی میگویم:
«و فی کل الساعة»
دلم میسوزد که همه ساعاتم از آن تو نیست.
.
وقتی میگویم:
«ولیا و حافظا»
احساس می کنم که امامم کنارم ایستاده.
.
وقتی میگویم:
«و قائدا و ناصرا»
به یاد پیروزی لشکرت، خرسند میشوم.
.
وقتی میگویم:
«و دلیلا و عینا»
یقین دارم که تو راهنما و ناظر اعمال منی.
.
وقتی میگویم:
«حتی تسکنه أرضک طوعا»
یقین دارم که روزی حکومت تو بر زمین گسترده میشود.
.
وقتی میگویم:
«و تمتعه فیها طویلا»
به حال آنانی که در زمان طولانی حکومت شیرین تو طعم عدالت را می چشند غبطه میخورم.
.
چندگاهیست #دعای_فرج را چندبار میخوانم:

تا هم با آمدن نامت دلم بلرزد،
هم اشکم بریزد،
هم در جست و جویت باشم،
هم سرپرستم باشی،
هم به حال مردمان عصر #ظهور غبطه بخورم،
هم احساس کنم خدا در نزدیکی من است.

و باز هم از ته دل مخلصانه میگویم:
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج

مهـــــدی جـــــان!
ما بـــــی سلیـــــقه ایم...
توحاجـــــات ما بخـــــواه
ورنه گـــــدا طلـــــب آب و نـــــان کند...

[="Black"]آسمان خشک شد و نیست خبر، یعنی چه؟

هی ردیفم شده او رفته سفر… یعنی چه؟

گفت یک کودک لب تشنه به دنبال سراب

بر کف دست پدر… تیر سه سر یعنی چه؟

آه ای حضرت موعود بیا ثابت کن

ارثِ این مادرِ خم گشته کمر یعنی چه[/]

یا صاحب الزمان آقاجان

نیستی و بر لبم انگیزه ی لبخند نیست
جز به دامان غمت دستم به جایی بند نیست

طالعم با غم گره خورده گره را باز کن
حتم دارم که دلت راضی به این پیوند نیست

روز مرگم هست روزی که بفهمم قلبتان
ذره ای از این من پر مدعا خرسند نیست

خوب می دانم وبال گردنت هستم ببخش
بهترین بابای دنیا حقش این فرزند نیست

من به حق عمه ات سوگند خوردم پس بیا
خوب می دانم که بالاتر از این سوگند نیست

.مهدی جان انتظار تو انتظار عجیبی است ، میان منتظران هم عزیز من تو چه غریبی. نه کوششی ، نه وفایی ، همه نشسته و گفتیم خدا کند که بیایی. مهدی جان من به انتظار تو نمی نشینم که نشستن در انتظار تو خطاست ! من به انتظار تو می دوم! به امید آن روز که اخبار دنیا ، همه یک خبر باشد که «مهدی آمد.» - ان شاالله -

ﺍﻱ ﮐﻪ ﻗﺎﻣﺘﺖ
ﺍﺯ ﺑﺎﺩﺑﺎﻥ ﺑﺎﻻ‌ﺗﺮ
ﻭ ﻓﻀﺎﻱ ﭼﺸﻤﺎﻧﺖ
ﮔﺴﺘﺮﺩﻩ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺁﺯﺍﺩﻳﺴﺖ
ﺗﻮ ﺯﻳﺒﺎﺗﺮﻱ
ﺍﺯ ﮐﺘﺎﺏ ﻫﺎﻱ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻭ ﻧﺎﻧﻮﺷﺘﻪ ﻣﻦ
ﻭ ﺳﺮﻭﺩﻩ ﻫﺎﻱ ﺁﻣﺪﻩ ﻭ ﻧﻴﺎﻣﺪﻩ ﺍﻡ

مهدی جان:
به جز دستهای پر قدرت تو راهی نیست
که قلب پر از فراموش من از نام پر از حیاط تو آکنده شود و می دانم ،
می دانم مهربانی تو را آن قدرت هست که قلبم را چنان
وسعتی بخشد که از محبت تو سیراب شود.
آقای من کرم کن و بر من بتاب ...
مهدی جان !
دردهای زیادی است که به آنها وعده داده ام با آمدنت علاج می شود.
جمعه ها دم غروب وقتی آسمان از اندوه نیامدنت
دوباره مثل صدها سال دیگری که خون گریسته است
اشک سرخ می بارد به خود می گویم :
" آقایم باز هم نیامد....."

یا کاشف کرب الحسین ...إشف صدر الحسین بظهور الحجة..

کشتی نساز ای نوح، طوفان نخواهد آمَد
بر شوره زار دلها،باران نخواهد آمَد
شاید به شعرِ تَلخم خُرده بگیری اما
جایی که سینه خالیست،،،ایمـــــــــــان نخواهد آمَد
رفتی کلاس اول،این جمله را عوض کُن
««آن مــــــــــــــَـــرد تا نَیــــایــــد...
ب``ا``ر``ا``ن
نَـــــخواهد آمـــَد»»

اللّهُمَّ بَلِّغ مَولاناالإمامَ الهادی المَهدی ( عج)،،القائِمَ بأمرِکْ،،
صَلَواتُ اللّهِ عَلَیه
و علیٰ ٕابائِهِ الطّاهِرین،
عَن جَمیعِ المؤمنینَ والمؤمنات
آمین یا رب العالمین...

جمعه هاى غمگين بى حضرت مهدى ( عج )

دينگ ، دينگ ، دينگ ، ساعت هشت بامداد :
** نخست وزير بريتانيا انتخاب شد **
** رئيس جمهور ونزوئلا گريخت **
** لوكوموتيورانان آلـمان اعتصاب كردند **
و سه چهار نقطه ى ديگر .....!!
ولى چه حيف .....!!
سوت و كور است دنيا
وقتى خبرى از ** تـــو ** ندارد ..........!!!!!
اى مهدى ( عج ) جان
** جمعه ها **
دلم ** تنگ تر ** مى شود ، آن قدر تنگ
كه حتى از خـــودم
نمى توانم ** عبــــور ** كنم ..........!!!!!

پر کن دوباره کِیْل مرا ایها العزیز
آخر کجا روم به کجا ایها العزیز

رو از من شکسته مگردان که سال‌هاست
رو کرده‌ام به سوی شما ایها العزیز

جان را گرفته‌ام به سردست و آمدم
از کوره راه‌های بلا ایها العزیز

وادی به وادی آمده‌‌ام از درت مران
وا کن دری به روی گدا ایها العزیز

چیزی که از بزرگی تو کم نمی‌شود
این کاسه را ... فاوف لنا... ایها العزیز

خالی‌تر از دو چشم من این جان نیمه‏جان
محتاج یک نگاه تو یا ایها العزیز

-ما- جان و مال باختگان را رها مکن
بگذار بگذرد شب ما ایها العزیز

دستم تهی است... راه بیابان گرفته‌ام
دست من و نگاه شما ایها العزیز

من آب می‌پاشم و جارو می‌زنم و تورا دعوت می‌کنم. اگر دلش را داشتی، نیا.:geristan:

[="Black"]مهدی جان .....
هر زمان که می گوییم
"العجل یا مولای یا صاحب الزمان"
زمزمه هایت را میشنوم که می گویی:
صبر کن چشم دلت نیل شود می آیم
شعر من حضرت هابیل شود می آیم
قول دادم که بیایم به خدا حرفی نیست
دل به آیینه که تبدیل شود می آیم
مهدی جان....
بگذار بمیرم که طرفدار نداری !
آقایی و ارباب، ولی یار نداری!
جز نیمه شعبان که پر از جشن و سرور است ،
تنهایی و در شهر خریدار نداری...
او حاضر است، ولی ظاهر نیست!
ما ظاهریم
اما حاضر نیستیم!
او منتظر حضور ماست
و ما منتظر ظهور اوییم!
خدا کند که ما حاضر شویم
تا او ظاهر شود...
در غیبتش مقصریم و در ظهورش موثر..
من سجده به خاک جمکران می خواهم؛
از یوسف گم گشته نشان می خواهم؛
فریاد و فغان ، از غم تنها بودن ؛
من مهدی صاحب الزمان می خواهم.
اللهم عجل لولیک الفرج
[/]

عصریست غریب و آسمان دلگیر است

افسوس برای دل سپردن دیر است

هر روز بـهانه ای گرفتیم و گذشت

عیب از من و توست عشق بی تقصیر است

ای راحت دل، قرار جانها برگرد

درمان دل شکسته ما، برگرد

ماندیم در انتظار دیدار، ای داد

دلها همه تنگِ توست آقا برگرد

[=&quot]چه مسخره است![=&quot]

[=&quot]سؤال امتحان را می‌گویم.[=&quot]

[=&quot]جای خالی را پر کنید:[=&quot]

[=&quot]جای تو تا ظهور[=&quot]

[=&quot]فقط "..." است[=&quot]

[=&quot]خالی است[=&quot]

دست مهدی ( عج ) بسته از رفتار ماست.
قفل زندانش همین کردار ماست.

بی خبر از غصه مولا شدیم.
جملگی سرگرم این دنیا شدیم.

ما ز خود مولای خود را رانده ایم.
از امام خویش غافل مانده ایم....

الّلهُـــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَــــــــرَج الساعة

ای التماس و خواهش بالا، دوازده
ظهر اذان عقربه ی ما دوازده

من حقم است هشت گرفتم چرا که من
یک جمله هم نساخته ام با دوازده

با چند نمره باشد اگر، رد نمی شوی
یک، دو، سه... هفت، هشت، نه آقا دوازده

بی تو تمام اهل قیامت رفوزه اند
ای نمره ی قبولی دنیا، دوازده

ثانیه های کند، توسل می آورند
یا «صاحب الزمان خدا»، یا «دوازده!»
.
حالا که ساعت تو و چشم خدا یکی ست
آقا چقدر مانده زمان تا دوازده؟

امروز اگر نشد ولی یک روز می شود
ساعت به وقت شرعی زهرا، دوازده

این هفته هم گذشت و تو اما نیامدی
خورشید خانواده ی زهرا نیامدی
از جاده همیشه چشم انتظارها...
ای آخرین مسافر دنیا نیامدی
صبحی کنار جاده تو را منتظر شدم
« آمد غروب ، رفت تو اما نیامدی »
امروزمان که رفت چه خاکی به سر کنیم ؟
آقای من ! اگر زدو فردا نیامدی.


یا مهدی ادرکنی...




[=comic sans ms]دوباره ادینه گذشت ... بازم شما نیومدی
دل پر از گناه من نگذاشت که نیومدی؟؟
اقای خوبی ها سلام
میشه منم دعا کنید؟؟؟
سر سجادتون اسم منم توی دعاها یاد کنید
دلم گرفته اقاجون
ایا لیاقتش دارم؟
بهم نگاه کنید
گره دلمو باز کنید؟؟

بزرگترین آرزویم این است که کوچکترین آرزوی شما باشم یاصاحب الزمان

lili66;751877 نوشت:
[=comic sans ms]دوباره ادینه گذشت ... بازم شما نیومدی
دل پر از گناه من نگذاشت که نیومدی؟؟
اقای خوبی ها سلام
میشه منم دعا کنید؟؟؟
سر سجادتون اسم منم توی دعاها یاد کنید
دلم گرفته اقاجون
ایا لیاقتش دارم؟
بهم نگاه کنید
گره دلمو باز کنید؟؟


[=comic sans ms]اقاجون نوکرتم اگر نوکریت قبولم داشته باشی
اقاجون فداتون بشم اگر که قابل بدونید
خدایا شکرت
اون شب تو اوج دلشکتگی نوشتم هر چی به زبونم امد. یه روز نشد جوابمو دادید !! گره کارم باز کردید .
یا صاحب الزمان اقای غایبی اما از همه ناظر تری .... فدای اون مهربونیتون بشم منم گناه کارم دیدی .

کنارنام تو لنگرگرفته کشتی عشق
بیاکه نام توآرامشیست طوفانی
آقاشرمنده ایم ....
ازبس که گنه کاریم
ازآنجاکه دعانمیکنیم بیایی
ازاینکه درمظلومیتت شریک نیستیم
وخیلی چیزهای دیگر...
ای مولای من تومرادعا کن
ماچیزی دردست نداریم
اماآقاجان ماکوفی نیستیم

بیا...جهان درانتظارتوست یا مهدی (عج)

يا مهدى ( عج )

آن قَـــدَر زير لبم
نام تو را ، زمزمه كردم
كه لبم سوخت
ولـــــى ......
نام تو را توبه نكردم

دست مهدی ( عج ) بسته از رفتار ماست.
قفل زندانش همین کردار ماست.

بی خبر از غصه مولا شدیم.
جملگی سرگرم این دنیا شدیم.

ما ز خود مولای خود را رانده ایم.
از امام خویش غافل مانده ایم....

بالای تخت یوسف کنعان نوشته اند --- هر یوسفی که یوسف زهرا(س) نمی شود

من از اشکی که میریزد ز چشم یار میترسم
از آن روزی که اربابم شود بیمار می ترسم

همه ماندیم در جهلی شبیه عهد دقیانوس
من از خوابیدن منجی درون غار می ترسم !

رها کن صحبت یعقوب و کوری و غم فرزند
من از گرداندن یوسف سر بازار می ترسم

همه گویند این جمعه بیا اما درنگی کن
از اینکه باز عاشورا شود تکرار می ترسم !

سحر شد آمده خورشید اما آسمان ابریست
من از بی مهری این ابر های تار می ترسم!

تمام عمر خود را نوکر این خاندان خواندم
از آن روزی که این منصب کند انکار می ترسم!

طببیم داده پیغامم بیا دارویت آماده است
از آن شرمی که دارم از رخ عطار می ترسم

کسی نیامده جز او سر قرار خودش

نشسته غرق تماشای شیعیانِ خودش

چه انتظار عجیبیست این که شب تا صبح

کسی قنوت بگیرد به انتظار خودش

اللّهمّ عجّل لولیک الفرج

آقا سلام،باز منم،خاک پایتان،
دیوانه ای که لک زده قلبش برایتان!

در این کلاس سرد، حضور شما واجب است.
این بار چندم است که استاد غایب است؟

نرگس شکفته است، تو را داد می زند
آقا بیا که فاصله فریاد می زند

این روزها نمی شود اندوهگین نبود
دلواپس نهایت تلخ زمین نبود

تب کرده مادرم ز غمت مدتی مدید
هذیان مادرم شده "آقا خوش آمدید"

امضاء:دو چشم خیس و دلی در هوایتان
دیوانه ای که لک زده قلبش برایتانّ

جمعه ها كه مى آيند
دلتنگ مى شوم
بى حوصله ،
و تو
غروب جمعه ها
كمى بيشتر
از هميشه نيستى ..!
تو بيا
من قول مى دهم
حال تمام
اين جمعه هاى بى حوصله
خوب شود ..!

طِی شد جوانی من و رؤیت نشد رُخت
"شرمنده ی جوانی از این زندگانیم"
اللهم عجل لوليك الفرج

این همه↻ مــــــدعی اهــــــل ظهــــــور . .↻

پســـــ ↫چرا یــــــار نیامــــــد که نثــــــارش باشیمــــــ؟؟

ســــ ــــــال ها منتظــــــر ِ☜ سیصــَــد و انـــــــدی مــَـــــرد

✔آنقـــــدر مــَـــــرد نبودیمـــــ که یـــــارش باشیمـــــ. . .▶

اشتباه میکنند
این روزها نه مانتوهای تنگ و جلو باز مد است
نه ساپورت های رنگارنگ
نه انواع شلوارهای پاره
و مدل های موی غربی
و نه روابط نامشروع و دزدی!!

این روزها
فقط
در آوردن اشک مهدی فاطمه (عج) مد شده!!

[h=1]شاعر : امام خمينى (ره)[/h]
غم مخور، ايام هجران رو به پايان مى رود
اين خمارى از سر ما مى گساران مى رود
پرده را از روى ماه خويش بالا مى زند
غمزه را سر مى دهد، غم از دل و جان مى رود
بلبل اندر شاخسار گل هويدا مى شود
زاغ با صد شرمسارى از گلستان مى رود
محفل از نور رخ او، نورافشان مى شود
هرچه غير از ذکر يار، از ياد رندان مى رود
ابرها، از نور خورشيد رخش پنهان شوند
پرده از رخسار آن سرو خرامان مى رود
وعده‏ ديدار نزديک است ‏ياران مژده باد
روز وصلش مى رسد، ايام هجران مى رود

الهی آمین

مجنون شدم که راهی صحرا کنی مرا
گاهی غبار جاده ی لیلا، کنی مرا

کوچک همیشه دور ز لطف بزرگ نیست
قطره شدم که راهی دریا کنی مرا

پیش طبیب آمده‌ام، درد می‌کشم
شاید قرار نیست مداوا کنی مرا

من آمدم که این گره ها وا شود همین!
اصلا بنا نبود ز سرت وا کنی مرا

حالا که فکر آخرتم را نمی­کنم
حق می­دهم که بنده دنیا کنی مرا

من، سالهاست میوه ی خوبی نداده‌ام
وقتش نیامده که شکوفا کنی مرا

آقا برای تو نه ! برای خودم بد است
هر هفته در گناه، تماشا کنی مرا

من گم شدم ؛ تو آینه‌ای گم نمی‌شوی
وقتش شده بیائی و پیدا کنی مرا

این بار با نگاه کریمانه‌ات ببین
شاید غلام خانه زهرا کنی مرا

سيري ز ديدن تـــو ندارد نگـــاه من...
چـــون قحـــط ديده اي كه به نعمت رسيـــده ست...

[="Black"]مهدیم من!

که مرا گرمی بازاری نیست،

بهتر از یوسفم وهیچ خریداری نیست!

همه گویند که در حسرت دیدار منند!

لیک در گفته این طایفه کرداری نیست،

ای که دائم به دعایی که بینی رخ من،

تا که خالص نشوی،با تو مرا کاری نیست.[/]

در این ساعات شلوغ زندگی...

در این انبوه رفت و آمدهای پی در پی...

در این سرعت بی رنگ ثانیه ها...

تو یک مکث عاشقانه ای...

" ﺗـــــــﻮ "
ﺳﺒﮏ ﮐﺪﺍﻡ ﻣﺘﻦ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﺍﯼ
ﮐﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﺷﺘﯿﺎﻗﻢ
ﺑﺮ ﻭﺯﻥ ﻧﮕﺎﻫﺖ
ﻧﺸﺮ ﻣﯿﺸﻮﺩ ؟
ﻣﻦ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﮐﻤﯽ ﺍﺯﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ
ﺩﺭ ﻣﺘﻨﯽ ﺧﺮﺝ ﻣﯿﮑﻨﻢ
ﺗﺎ ﺫﺭﻩ ﺍﯼ ﺍﺯ " ﺗــــــﻮ " ﺭﺍ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ

موضوع قفل شده است