با احترام
راهکارتون جواب نمیده
من فکر نمیکنم دل بسته ی دنیا باشم چون آرزوهایی که بقیه دارنُ ندارم شاید بشه گفت هیچ آرزویی ندارم
اما اتفاقا افسردگی اساسی (mdd) دارم! همیـــــــــــشـــه
راهکارتون جواب نمیده
من فکر نمیکنم دل بسته ی دنیا باشم چون آرزوهایی که بقیه دارنُ ندارم شاید بشه گفت هیچ آرزویی ندارم
اما اتفاقا افسردگی اساسی (mdd) دارم! همیـــــــــــشـــه
با سلام:
این جمله بیانگر یک نوع دیدگاه عرفانی به جهان است.
عارفان را شمع و شاهد نیست از بیرون خویش
خون انگوری نخورده باده شان هم خون خویش
خون ما بر غم حرام و خون غم بر ما حلال
هر غمی کو گرد ما گردید شد در خون خویش
البته این حرفها برای ادمهای معمولی مثل من خیلی زیاد است،اما فقط خواستم نوع این دیدگاه را بیان کنم.
قال الامام علی - علیه السّلام - : اِنَّ من حقِّ العالِمِ أن لا تُكِثرَ علیهِ بِالسْؤال و لا تُعَنّتِه فی الجوابِ و أن لا تُلِحَّ علیهِ اذا كسلَ ...
«جامع البیان العلم، ج 1، ص 129»
امام علی - علیه السّلام - فرمود: ازحقوق عالم آن است كه او را سؤال پیچ نكنی و او را در پاسخ دادن به زحمت نیندازی و چون خسته شد به او اصرار نكنی ... و رازش را فاش نسازی و نزد كسی از او غیبت نكنی و به دنبال لغزش و عیب او نباشی، اگر لغزید عذرش را بپذیری و بر توست كه به خاطر خدا او را بزرگ بشماری و تعظیم كنی تا وقتی كه امر الهی را پاس می‌دارد، جلوتر از وی ننشینی و اگر حاجتی دارد، برای خدمتش از دیگران پیشی بگیری.
قال رسول الله - صلی الله علیه و آله - : مَنْ تَعَلَّمْتَ منهُ حرفاً، صرتَ لَهُ عَبداً.
«بحارالانوار، ج 77، ص 167»
رسول خدا - صلی الله علیه و آله - فرمود: اگر از كسی یك حرف بیاموزی در واقع بنده او شده‌ای.
[="Tahoma"][="DarkGreen"]
بله
وقتي خودم را با بزرگان عرفان و اخلاق مقايسه مي كنم به بي ادبي خودم در برابر حضرت حق و ائمه سلام الله عليهم معترفم:Ghamgin:
این که میدانید بی ادبید از این که ندانید بی ادبید خیلی عالیست:Nishkhand:
مثلا بنده بی ادبم و نمیدانم که بی ادبم!
شما وقتی میگی بی ادبی یعنی میدانی که بی ادبی پس نمیشود که ندانی بی ادبی درحالی که میدانی بی ادبی!
البته این شکست نفسی است. به نظر من شما با ادبی.
من خودم هزارتا رفتار بد دارم و میدانمشان ولی نمیدانم چرا نمیتوانم رفع و اصلاحشان کنم. تصمیم میگیرم که اصلاح کنم ولی بعد از یک روز همان آش و همان کاسه میشود! نمیدانم چرا!
کاربر مهمان خوش آمدید
به نام خدا
"بر گرفته از حديث حضرت امير عليهم السلام":
دنيا مانند سايه است اگر به سويش بروي از تو مي گريزد و اگر به آن پشت كني به دنبالت مي آيد!
به نام خدا
"براي مردم احترام قائل باش و هرگز سعي نكن آنها را مطيع يا مجاب يا مقهور خويش سازي چرا كه اين خوي فرعونان است"
آیه الله بهاءالدینی: رسیدن به مقامات عالی انسانی که نهایتی ندارد در سایه بندگی است.
انسان به میزانی که حرکتش الهی و خالص گردد به خدواند و اولیای او نزدیک می شود.
به نام خدا
خير آن چيزي است كه روح تو را به تكامل مي رساند حتي اگر تو را ناخوش آيد:
"عسي ان تكرهوا شيئا فهو خير لكم"چه بسا چيزهايي را
ناخوش مي داريد كه خير شما در آن است،وشر چيزي است
كه شما را از كمال باز مي دارد حتي اگر آن را دوست داشته باشيد:
"وعسي ان تحبوا شيئا وهو شر لكم".
گاهي چيزهايي را نعمت محسوب مي كنيم در حاليكه وبال
و نقمتند و گاهي اموري را نتقمت مي بينيم در حاليكه نعمتند
در منطق وحي و قران،هر چه انسان را به خدا نزديك كند نعمت
و آنچه انسان را از خدا باز دارد نقمت محسوب مي گردد.
آقای مجتهدی تهرانی: خودتان را پیدا کنید به دنبال خودتان بگردید. مثل کسی که انگشتر طلا یا عقیقش در میان آشغال ها گم شده
و او آنقدر به دنبال آن می گردد تا آن را پیدا می کند.پس شما هم بگردید و خودتان را پیدا کنید.جواهرید شماها؛ بخصوص شما جوانها.
در روایت آمده « تعجبم از کسی که به دنبال گمشده هایش می گردد تا آن را بیابد ولی به دنبال خودش نمی گردد.»
آیه الله حق شناس: مخصوصا وقتی جوان برای نماز شب بلند می شود؛اما خوابش می آید و سرش به این طرف و آن طرف می رود،
چانه اش پایین می افتد، پروردگار درهای آسمان را باز می کند و خطاب به ملائکه می فرماید« انظروا الی عبدی. یعنی به بنده من نگاه کنید ! »
خداوند علی اعلی افتخار می کند که ببینید این بنده من کاری را که بر او واجب نکرده ام چگونه به جا می آورد.پروردگار می فرماید به او
سه چیز مرحمت می کنم: اول اینکه موفق به توبه اش می کنم.موفق به توبه نصوح و قاطعش می کنم.دوم اینکه گناهانش را می آمرزم
و سوم اینکه رزق وسیعی نصیبش می کنم.
به نام خدا
عارفی را گفتند بزرگترین دروغ چیست؟
گفت :آنکه به خود گویی!
وی را گفتند چگونه این توان شد؟
گفت:نه آن است که هر روز با خود گویی : به خویش میروم، به خویش باز می آیم
به خویش می نشینم به خویش بر می خیزم
و لا حول و لا قوة الّا باالله فراموش کنی!
با احترام
راهکارتون جواب نمیده
من فکر نمیکنم دل بسته ی دنیا باشم چون آرزوهایی که بقیه دارنُ ندارم شاید بشه گفت هیچ آرزویی ندارم
اما اتفاقا افسردگی اساسی (mdd) دارم! همیـــــــــــشـــه
با سلام:
این جمله بیانگر یک نوع دیدگاه عرفانی به جهان است.
عارفان را شمع و شاهد نیست از بیرون خویش
خون انگوری نخورده باده شان هم خون خویش
خون ما بر غم حرام و خون غم بر ما حلال
هر غمی کو گرد ما گردید شد در خون خویش
البته این حرفها برای ادمهای معمولی مثل من خیلی زیاد است،اما فقط خواستم نوع این دیدگاه را بیان کنم.
خواهش میکنم شکسته نفسی میفرمایید
یا بقول نیکوس کازانتزاکیس «نه آرزوئی دارم، نه می‌ترسم. من آزادم»
از انسان بی ادب توقع پاس داشت حرمتت مدار
که بی ادب ابتدا حریم حق شکند زان پس، حریم مردم
[="Tahoma"][="DarkGreen"][h=1]کجایند زنده دلان؟![/h]چه كسي من را صدا زد؟:Nishkhand:
[/]
سلام و عرض ادب
خیلی خوش امدید استاد حامی بزرگوار و زنده دل
بفرمایید و دوستان رو از نصایح ارزشمندتون بهرمند کنید:ok:
[="Tahoma"][="DarkGreen"] elina822;707250 نوشت:
شما هر كاري من مي كنم را انجام ندهيد رستگار مي شويد:Nishkhand:[/]
سلام و عرض ادب خدمت استاد حامی بزرگوار
شما و دیگر اساتید این سایت حکم الگو رو برای ما دارید:ok:
......................................................
قال الامام علی - علیه السّلام - : اِنَّ من حقِّ العالِمِ أن لا تُكِثرَ علیهِ بِالسْؤال و لا تُعَنّتِه فی الجوابِ و أن لا تُلِحَّ علیهِ اذا كسلَ ...
«جامع البیان العلم، ج 1، ص 129»
امام علی - علیه السّلام - فرمود: ازحقوق عالم آن است كه او را سؤال پیچ نكنی و او را در پاسخ دادن به زحمت نیندازی و چون خسته شد به او اصرار نكنی ... و رازش را فاش نسازی و نزد كسی از او غیبت نكنی و به دنبال لغزش و عیب او نباشی، اگر لغزید عذرش را بپذیری و بر توست كه به خاطر خدا او را بزرگ بشماری و تعظیم كنی تا وقتی كه امر الهی را پاس می‌دارد، جلوتر از وی ننشینی و اگر حاجتی دارد، برای خدمتش از دیگران پیشی بگیری.
قال رسول الله - صلی الله علیه و آله - : مَنْ تَعَلَّمْتَ منهُ حرفاً، صرتَ لَهُ عَبداً.
«بحارالانوار، ج 77، ص 167»
رسول خدا - صلی الله علیه و آله - فرمود: اگر از كسی یك حرف بیاموزی در واقع بنده او شده‌ای.
یعنی ادب از که آموختی از استاد حامی نه؟:khaneh:
[="Tahoma"][="DarkGreen"] monji-sec;707492 نوشت: حسنات الابرار سيئات المقربين
[/]
بله
وقتي خودم را با بزرگان عرفان و اخلاق مقايسه مي كنم به بي ادبي خودم در برابر حضرت حق و ائمه سلام الله عليهم معترفم:Ghamgin:
با من مقایسه کن خوشحال شی[emoji1] [emoji254]
این که میدانید بی ادبید از این که ندانید بی ادبید خیلی عالیست:Nishkhand:
مثلا بنده بی ادبم و نمیدانم که بی ادبم!
شما وقتی میگی بی ادبی یعنی میدانی که بی ادبی پس نمیشود که ندانی بی ادبی درحالی که میدانی بی ادبی!
البته این شکست نفسی است. به نظر من شما با ادبی.
من خودم هزارتا رفتار بد دارم و میدانمشان ولی نمیدانم چرا نمیتوانم رفع و اصلاحشان کنم. تصمیم میگیرم که اصلاح کنم ولی بعد از یک روز همان آش و همان کاسه میشود! نمیدانم چرا!
اولین گام برلی درمان بیشعوری، اینه که قبول کنی یه بیشعور هستی!
دکتر خاویر کرمنت/ کتاب بیشعوری!
هر کس امام نفس خویش است،پس پایش مملکت وجودخویش
شایسته تر است از پائیدن نفوس غیر، نفوسی که غالبش غیب
است و قالبش عیب،ترا به اشتباه اندازد چرا که ممکن است
آن غالب غیبیش به از قالب عینیش باشد!!!!
اگر بپذیری که بی شعوری با کدام شعور می خواهی بی شعوری را درمان کنی؟
راه درمان این است بپذیری که با شعوری و نباید اظهار بی شعوری کنی!!!!!!
"اتزعم انّک جرم صغیر و فیک انطوی عالم اکبر"
حضرت علی علیه السلام فرمود:
ای انسان گمان می کنی موجود کوچکی هستی در حالیکه عالم بزرگی در
تو پنهان است؟!
به نام يگانه هستي:
در هيچ كجا جز اعماق وجود خودت خبري نيست!اگر آشوب است آنجاست و اگر آرامش است نيز آنجاست،
هيچ غمي در خارج از وجودانسان نمي تواند او را به زانو در بياورد ،غم نحوه برخورد ما با حوادث است.
شادي آن حس عميق خوشايند در درون ماست كه شايد براي ديگري غم باشد،كودكي فقير، با يك تكه كوچك
ناني گرم شاد مي گردد اما انسان توانگرغیر مهذب در اوج داشتنها، براي آن زيادتي كه طلب مي كند غمگين است.
سلام خواهر عزیزم
متشکرم از نکات ارزشمندتون:Gol::Gol:. واقعا همینطوره . اگه قلب اروم بگیره دیگه هیچ مشکلی نمیتونه نگران کننده باشه .
سلام الینا خانم عزیز
سپاسگزارم
..................................
هر دلی روزنه ای به سوی خدا دارد
میازارش
اگر دل آزرده شوی به که دل آزار شوی
پس هر گز آزردن بندگان خدا را به بهانه ی مقابله ی به مثل
بر خویش روا مدار.
به نام خدا
گمان مکن کسی که گناهکار است خدایی ندارد
خدای او غفار رحیم تواب است،پس گناهکار را سرزنش مکن
بلکه سعی کن وی را از گناهی که بدان مبتلا شده نجات بخشی
سلام عزیزم
ازار این دل به خاطر دور بودن از محبوبه
گناهش تک تک لحظه های غفلت
تا ارامش و روسفید بودن خیلی فاصله داره
.......................................................................
به نام خدا
روزگاری در سرزمینی بنده ای بود از بندگان خدا که در نزد آشنا و بیگانه مشهور شده بود
که کس نتواند او را به خشم آورد.
از قضا روزی آنچنان خشمگین بود که دوستان را از وی شگفتی پدید آمده بود
وی را گفتند ای آرامش خیال ما تو را چه شده است؟
آیا این تویی؟
بنده ی خدا گفت: خیر این چهره ی آن است که مرا به خشم آورده است
نائره ی خشمش به جان من انداخت و خویش آرام گرفت.
حال این حکایت ما آدمهاست، خشم خویش را بر بندگان خدای اعمال می کنیم
تا آرام گیریم،در حالیکه نمی دانیم آن را که خشمگین کنیم اگر وارسته باشد خشم
فرو خورد ورنه او نیز نائره خشم خویش به جان بنده ی دیگری اندازد و اینچنین شعله غضب
خویش را به جمع کثیری سرایت می دهیم.
و این خاصیت آتش است که در می گیرد و وسعت می یابد و می سوزد و می سوزاند
پس هشدار که در هنگام خشم آتشی نِی آدم!
به نام خدا
عارفی برده ای را گفت: دوست داری تا آزاد شوی؟
برده گفت: این چه سخن است؟ چه کسی دوست دارد که اسیر و برده ی غیر باشد؟
عارف فرمود: گر آزاد شوی چه خواهی کرد؟
برده در اندیشه شد بعد از دقایقی گفت: شغلی خواهم یافت،به سختی کار خواهم کرد،درهم و دینار فراوانی به دست
خواهم آورد،آنگاه غذای فراوانی خواهم خرید و تمام عمر را با اطعمه و اشربه ی لذیذ و گوارا به سر خواهم کرد و این روزهای سخت
قوت لایموت را از یاد خواهم برد.
عارف فرمود: دوست داری از اسارت کلی به اسارت جزئی درآیی؟
برده گفت :مقصودت چیست؟
عارف فرمود: تو آرزو داری از اسارت انسانی در آیی و به اسارت شکم گرفتار شوی!!!!