جمع بندی ایا واقعا جوان ایرانی افسرده است؟؟ایا واقعا ملت ایران افسرده است ؟؟؟

تب‌های اولیه

257 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

[="Navy"]

رنگین;707360 نوشت:
وقتی کار نداریم چی کار کنیم، الان بخندم، خوشحالی کنم. :Ghamgin:

حوانی که کار نداشته باشه، بدبخت ترینه، مگه حدیث نداریم که تمام بدی های جهان به سمت جوان بیکار هجوم میارن.

البته به نظرم این آمار و ارقام هم قابل اعتماد نیستند، چون خودم رشته ام روان شناسیه این و میگم. خیلی از مسائل رو مثل شادی درونی رو نمیشه با این پرسشنامه ها سنجید.

خانومها که اولویت براشون کار نیست به نظر من و نباید به خاطر بیکار بودن دچار افسردگی بشن
مگر طرف سرپرست خانوار باشه
پسرا هم که قبلا گفتم فقط منتظر کار مدیریتی هستن . حاضر نیستن از کار سطح پایین شروع کنن.
بله الان کار مهندسی و حرفه ای کمه چون صنعت یه مقدار مریضه ولی اگر حاضر باشه کارگری کنه ، پادویی کنه مطمئن باشید بیکار نمیمونن

من خودم کارم عمرانه .
تمام نیروی انسانی در کار ما بجز مهندس ها همه افغانی هستن . بخاطر اینکه ایرانی ها عارشون میاد کارگری کنن
مگه ما چقدر مهندس نیاز داریم ؟[/]

[="Purple"]

monji-sec;707369 نوشت:
شما حالا خانمی!
فوقش شوهر میکنی زیاد ضروری نیست واست!
خانمای غربی موفقن سرکار !اول شوهراشون کار دارن!بعد زنا هم میرن سرکار........:Ghamgin:

اگه اینجوری بخوایم نگاه کنیم و مقایسه شرایط !!!
باید بگم دخترای ایرانی از همه بدبخت ترن ....
باز پسرا بسته به میزان کاری بودن و استعداداشون بالاخره خودشونو جمع و جور میکنن و تشکیل زندگی میدن
هر چند باحقوق ناچیز! هرچند بعد از چند سال ....
ولی دخترا ....
کار که هـیـــــــــــــــــــچ!!!! تشکیل زندگیم منوط به انتخاب شدنه و دست خودشون نیست!!!![/]

شروین;707370 نوشت:

خانومها که اولویت براشون کار نیست به نظر من و نباید به خاطر بیکار بودن دچار افسردگی بشن
مگر طرف سرپرست خانوار باشه
پسرا هم که قبلا گفتم فقط منتظر کار مدیریتی هستن . حاضر نیستن از کار سطح پایین شروع کنن.
بله الان کار مهندسی و حرفه ای کمه چون صنعت یه مقدار مریضه ولی اگر حاضر باشه کارگری کنه ، پادویی کنه مطمئن باشید بیکار نمیمونن

من خودم کارم عمرانه .
تمام نیروی انسانی در کار ما بجز مهندس ها همه افغانی هستن . بخاطر اینکه ایرانی ها عارشون میاد کارگری کنن
مگه ما چقدر مهندس نیاز داریم ؟

بله درست میگین قبول دارم....
البته ناگفته نماند حقوق ملت رو هم ضایع میکنن و کارگری هم الان رونق نداره از بس کارگر افغانی هست!
ولی کارگر افغانی درس نخونده درسته؟
درس بخونی بری کارگری زور داره!
شما کارت عمرانه!
مدرک داری!حاضری با مدرکت بری کارگری؟
باید از اول به این بچه ها بگی درس نخون! درس بخونی اخرش توقعت میره بالا کارگریم نمیکنی!
چون با نمره 10 اومدی بالا!
مدرک نباید بدن !مدرک تو دست توقع رو میبره بالا!
یک بی سواد میگه بی سوادم انتظاری نمیره خب حقمه کارگری!

rainygirl;707373 نوشت:

اگه اینجوری بخوایم نگاه کنیم و مقایسه شرایط !!!
باید بگم دخترای ایرانی از همه بدبخت ترن ....
باز پسرا بسته به میزان کاری بودن و استعداداشون بالاخره خودشونو جمع و جور میکنن و تشکیل زندگی میدن
هر چند باحقوق ناچیز! هرچند بعد از چند سال ....
ولی دخترا ....
کار که هـیـــــــــــــــــــچ!!!! تشکیل زندگیم منوط به انتخاب شدنه و دست خودشون نیست!!!!


آخه تو جامعه ما هوه چیز عجیبه!

شما نمیدانم کجای ایرانید!
ولی در متروی تهران!
و چهار راه ها!افرادی گل و ادامس میفروشن یا طبل میزنن تنبک میزنن!پول درارن!
یکیشون پسره!یکیشون دختر!یه راننده از پسره ادامس نمیخره!
دختر خانمه میره ازش ده تا آدامس میخرن!
یعنی باور کنیم دلشون بیشتر به دختره میسوزه یا از دید دیگه میخوان ....؟
شما برو ی اداره!ی خانم میره سریع کارشو راه میندازن!
ی آقا میره میگن برو اینور برو اونور!
و همینطور در بخش کار! بیشتر ادارات مرد هایی هستند ک بیکارن!خرج زنو بچه دارند! ولی خانم هایی هست شوهرشون حقوق کافی داره! خودشم میاد سرکار!
درحالی که با همون مدرک یک پسر دم بخت بیرون منتظر کاره!

[="Purple"]

شروین;707370 نوشت:

خانومها که اولویت براشون کار نیست به نظر من و نباید به خاطر بیکار بودن دچار افسردگی بشن
مگر طرف سرپرست خانوار باشه


خیلیم افسردگی میگیرن ...
طرف سرپرست م نباشه به کار نیاز داره ....
من خودم خیلیارو میشناسم که درسشون تموم شده و به خاطر بالارفتن سن توی خونه موندن و تازه کارم ندارن...
این افسردگی نداره؟؟؟؟؟ لااقل شاغل باشن یه دلخوشی دارن و کمتر فکرو خیال میکنن ...
وقتی شغلم ندارن از صبح تاشب تو خونه بیکار واقعا داغون میشن بیچاره ها...
نه رفتن سر خونه زندگیشون .... نه کاری دارن که بهش دلخوش باشن... یه چیزی میگینا ....[/]

[="Navy"]

monji-sec;707374 نوشت:
بله درست میگین قبول دارم....
البته ناگفته نماند حقوق ملت رو هم ضایع میکنن و کارگری هم الان رونق نداره از بس کارگر افغانی هست!
ولی کارگر افغانی درس نخونده درسته؟
درس بخونی بری کارگری زور داره!
شما کارت عمرانه!
مدرک داری!حاضری با مدرکت بری کارگری؟
باید از اول به این بچه ها بگی درس نخون! درس بخونی اخرش توقعت میره بالا کارگریم نمیکنی!
چون با نمره 10 اومدی بالا!
مدرک نباید بدن !مدرک تو دست توقع رو میبره بالا!
یک بی سواد میگه بی سوادم انتظاری نمیره خب حقمه کارگری!

کارگر افغانی زیاده چون کارگر ایرانی نیست

درسته آموزش و پرورش باید مدیریت کنه و حتی کارگر تربیت کنه ، کارگر فنی
دقیقا کاری که در کشور های تراز اول داره ناجام میشه

monji-sec;707374 نوشت:

شما کارت عمرانه!
مدرک داری!حاضری با مدرکت بری کارگری؟

من اول از کارگری ساده شروع کردم. روز اول یه کوه آجر رو از اینور کارگاه بردم اونور کارگاه .
تو سردترین زمستون تهران کار فولادی میکردم دستم میچسبید به آهن
و اصلا احساس بدی نداشتم. و همیشه با افتخار از اون دوران یاد میکنم
ضمنا من نیاز مالی نداشتم و یه پولی هم میزاشتم روی حقوقم میدادم کرایه تاکسی چون دانشگاه کرج بود ، خونه غرب تهران و کار شرق تهران
با اینکه نیاز نداشتم ولی دوست داشتم کار کنم و چون به یه جوجه مهندس کسی کار خوب نمیده از کارگری شروع کردم.[/]

[="Navy"]

rainygirl;707376 نوشت:

خیلیم افسردگی میگیرن ...
طرف سرپرست م نباشه به کار نیاز داره ....
من خودم خیلیارو میشناسم که درسشون تموم شده و به خاطر بالارفتن سن توی خونه موندن و تازه کارم ندارن...
این افسردگی نداره؟؟؟؟؟ لااقل شاغل باشن یه دلخوشی دارن و کمتر فکرو خیال میکنن ...
وقتی شغلم ندارن از صبح تاشب تو خونه بیکار واقعا داغون میشن بیچاره ها...
نه رفتن سر خونه زندگیشون .... نه کاری دارن که بهش دلخوش باشن... یه چیزی میگینا ....

برای خانم کار یک آپشن هست (عرض کردم مگر واقعا نیاز حیاتس داشته باشه)
و به قول خودتون برای دلخوشی
ولی برای مرد کار حکم مرگ و زندگی رو داره.
یک خانم بیکار میتونه به مثلا ازدواج امید داشته باشه
ولی یک پسر بیکار باید قید ازدواج رو بزنه[/]

شروین;707377 نوشت:

کارگر افغانی زیاده چون کارگر ایرانی نیست

درسته آموزش و پرورش باید مدیریت کنه و حتی کارگر تربیت کنه ، کارگر فنی
دقیقا کاری که در کشور های تراز اول داره ناجام میشه

من اول از کارگری ساده شروع کردم. روز اول یه کوه آجر رو از اینور کارگاه بردم اونور کارگاه .
تو سردترین زمستون تهران کار فولادی میکردم دستم میچسبید به آهن
و اصلا احساس بدی نداشتم. و همیشه با افتخار از اون دوران یاد میکنم
ضمنا من نیاز مالی نداشتم و یه پولی هم میزاشتم روی حقوقم میدادم کرایه تاکسی چون دانشگاه کرج بود ، خونه غرب تهران و کار شرق تهران
با اینکه نیاز نداشتم ولی دوست داشتم کار کنم و چون به یه جوجه مهندس کسی کار خوب نمیده از کارگری شروع کردم.

دقیقا!
دبیر ما عالی گفت با آب طلا بنویسیم!
گفت مفهوم فنی حرفه ای و کار دانش تو ایران چیه؟
"عده ای ارازل اوباش برای ساعاتی از خیابون ها جم شن تو مدارس تا خانواده ها نفس راحت بکشن"
بعد آقا کاردانشیه! مدرک میگیره!حتی دانشگاهم میره!الکی الکی دانشجو میشه!اونوقت دیگه کارگریم پسند نمیکنه!
نباید مدرک داد.........به نظرم باید از این سخت تر کنن قبولی و گرفتن مدرک رو!

[="Purple"]

monji-sec;707375 نوشت:
آخه تو جامعه ما هوه چیز عجیبه!

شما نمیدانم کجای ایرانید!
ولی در متروی تهران!
و چهار راه ها!افرادی گل و ادامس میفروشن یا طبل میزنن تنبک میزنن!پول درارن!
یکیشون پسره!یکیشون دختر!یه راننده از پسره ادامس نمیخره!
دختر خانمه میره ازش ده تا آدامس میخرن!
یعنی باور کنیم دلشون بیشتر به دختره میسوزه یا از دید دیگه میخوان ....؟
شما برو ی اداره!ی خانم میره سریع کارشو راه میندازن!
ی آقا میره میگن برو اینور برو اونور!
و همینطور در بخش کار! بیشتر ادارات مرد هایی هستند ک بیکارن!خرج زنو بچه دارند! ولی خانم هایی هست شوهرشون حقوق کافی داره! خودشم میاد سرکار!
درحالی که با همون مدرک یک پسر دم بخت بیرون منتظر کاره!

من خودم همیشه خدا گفتم من یکی حاضرم دولت یه طرحی رو بزاره هیچ دختری استخدام نشه به جاش همه پسرا برن سرکار!!
ولی نمیشه چون خیلیا بهش احتیاج دارن خودم خیلیارو اینجوری میشناسم ...[/]

rainygirl;707376 نوشت:
به خاطر بالارفتن سن توی خونه موندن و تازه کارم ندارن

اگر واسه اقایون کار باشه اون اقا میاد ایشونو میگیره سنش بالا نمیره :ok:

شروین;707378 نوشت:

برای خانم کار یک آپشن هست (عرض کردم مگر واقعا نیاز حیاتس داشته باشه)
و به قول خودتون برای دلخوشی
ولی برای مرد کار حکم مرگ و زندگی رو داره.
یک خانم بیکار میتونه به مثلا ازدواج امید داشته باشه
ولی یک پسر بیکار باید قید ازدواج رو بزنه

ببینید شاید یه دلخوشی باشه چون امید به ازدواج داره...
ولی این ازدواج کی میخواد اتفاق بیفته؟؟؟ کی از ایندش خبر داره؟؟؟
واقعا چقدر از اینایی که سنشون میره بالا موفق به ازدواج میشن؟؟؟؟
یعنی این آدم حق زندگی نداره؟؟؟ نباید حالا که سهمی از زندگی مشترک نداره لااقل وابسته به کسی نباشه و بتونه رو پای خودشه بایسته
و یه زندگی واسه خودش داشته باشه و تااخر عمرش دستش جلوی این و اون دراز نباشه؟؟؟
به نظرم کار برای دخترایی که سنشون رفته بالا یک ضرورته نه دلخوشی!!!!
البته درکش واسه آقایون مشکله چون یه دختر نمیاد حتی حرف دلشو به برادر و باباش بگه ....
من یه مدت میرفتم تو یه محیطی که همه دختراش اینجوری بودن همه م دخترای خوب و مذهبی
انقدر از این حرفا شنیدم که تصمیم گرفتم از جمعشون دور بشم چون یه ترسی مینداختن
به جون ادم ، ادم به خودش میگفت نکنه آینده منم این بشه
بیچاره بچه مذهبیا نمیدونم چرا هرچی بلاست سر اینا میاد...
من هروقت میام تو این سایت یامیرم جاهای مذهبی انقدرررر می نالن که آدم افسردگی میگیره اصلا یکی از عوامل افسردگی خود همینان والا به خدا:khandeh!:

شروین;707238 نوشت:
[="Navy"]
دوست عزیز کسی منکر وجود مشکلات در کشور نیست
ولی باور کنید کشور های دیگه هم مشکلات دارن . شاید جنس مشکلاتشان مثل ما نباشد ولی دارند و گاها حاد تر از ما
در مورد قیمت بلیط که فرمودید چون اطلاع دارم میگم
در کشور های اروپایی برای رفتن به یک کنسرت یا مسابقه فوتبال گاها تا 10 درصد از حقوق ماهیانتون رو باید پرداخت کنید
و اونجا هم پرداخت چنین مبلغی سخته
تازه اینها درصورتیه که رفتن به کنسرت و ... رو از مصادیق شاد بودن بدونیم

در مورد چشم انداز آینده جوونها :
متاسفانه جوونهای ما تن پرور شدن و منتظر هستن بعد از فراغت از تحصیل یه میز مدیریتی بدن بهشون بگن لطفا بفرمایید مدیریت این کارخونه رو به عهده بگیرید
طرف لیسانس گرفته میگه من حاضر نیستم با این مدرک مثلا برم کارگری
اینه که بیکار میمونه
بله در این صورت کسی تضمین نمیده بیکار نمونه
ولی اگه حاضر باشه هر کاری بکنه و کم کم رشد کنه بیکار نمیمونه
وگرنه اگه از همون اول شروع به یک کار سطح پایین بکنه بالاخره زندگی رو میگذرونه

البته اینها نفی کننده مشکلات موجود و وظایف حکومت نیست .

[/]

حرف های شما صحیح است ولی بحث من سر این است که جوانی که در تأمین بدیهی ترین نیازهای انسانیش با مشکلات شدید رو به رو هست، چه طوری میشه بهش لقب شادترین و با نشاط ترین جوان دنیا رو نسبت داد؟!

من نمیگم جوان ایرانی افسردست. میگم افسرده نیست ولی شادترین و با نشاط ترین هم نیست.

[="Purple"]

monji-sec;707387 نوشت:
اگر واسه اقایون کار باشه اون اقا میاد ایشونو میگیره سنش بالا نمیره :ok:

اشتباه نکنین خیلیا کارم دارن ولی زیربار مسئولیت نمیرن!!!![/]

[="Navy"]

Mohammad-Za;707390 نوشت:
حرف های شما صحیح است ولی بحث من سر این است که جوانی که در تأمین بدیهی ترین نیازهای انسانیش با مشکلات شدید رو به رو هست، چه طوری میشه بهش لقب شادترین و با نشاط ترین جوان دنیا رو نسبت داد؟!

من نمیگم جوان ایرانی افسردست. میگم افسرده نیست ولی شادترین و با نشاط ترین هم نیست.

بله صد در صد شادترین نیست
این کاملا واضح هستش :ok:[/]

rainygirl;707392 نوشت:

اشتباه نکنین خیلیا کارم دارن ولی زیربار مسئولیت نمیرن!!!!

شاید بخاطر اینکه میبینند توقع و انتظارات دختر خانمها خیلی بالاست
بعدشم مگه هرکی کار داشت متمکنه؟!!
من خودم 2 سال پیش کارِ تمام وقت داشتم برای 10 ساعت کار روزانه فقط 10 هزار تومان میگرفتم!
خب وقتی میبینن با این توقعات بالایی که اکثر خانم ها دارند، نمیتوانند انتظاراتشونو برآورده کنند و اون زن زندگی را برای خودش و شوهرش جهنم میکنه (نمونه ها فراوون)
پس هیچ خیری از ازدواج نمیبینن

شاید برای اینه

درآمد ها بسیار پایین
توقعات خانم ها بالا

چشم و هم چشمی خانم ها رو هم چاشنیش کنید میبینید حق دارن که بترسن از ازدواج

monji-sec;707375 نوشت:
ی خانم میره سریع کارشو راه میندازن!

نه هر خانمی !! خانمی که ارایش غلیظ اشته باشه .... خانومای متدین رو مثل اقایون باهاشون برخورد میشه:Ghamgin:

[="Purple"]

تسنیـم;707407 نوشت:
شاید بخاطر اینکه میبینند توقع و انتظارات دختر خانمها خیلی بالاست
بعدشم مگه هرکی کار داشت متمکنه؟!!
من خودم کار داشتم کار تمام وقت با درآمد فقط روزی 10 هزار تومان (2 سال پیش)
خب وقتی میبینن با این توقعات بالایی که اکثر خانم ها دارند، نمیتوانند انتظاراتشونو برآورده کنند و اون زن زندگی را برای خودش و شوهرش جهنم میکنه
پس هیچ خیری نمیبینن
شاید برای اینه که ازدواج نمیکنند

درآمد ها بسیار پایین
توقعات خانم ها بالا

چشم و هم چشمی خانم ها رو هم چاشنش کنید میبینید حق دارند که ازدواج نکنن


چرا هی هرچی میشه میندازیم گردن دخترا ؟؟؟
چرا هی میگیم توقعات دخترا بالاست؟؟؟؟
توی تاپیک "کی به داد جوونا میرسه" یه خانم واسطه میگفتن نیستین ببینین پسرا چه توقعاتیییییییی که ندارن
چرا همش توپو میندازین تو زمین دخترا؟؟؟؟
همه مقصرن !
هم خانواده ها، هم دخترا، هم پسرا ، هم سنت ها و...
ولی خب میشه خیلی کارا کرد ....
یکیش یه انتخاب خوبه ....
کسی که بتونه با شرایط شما کنار بیاد![/]

[="Purple"]

*شیوا*;707409 نوشت:
نه هر خانمی !! خانمی که ارایش غلیظ اشته باشه .... خانومای متدین رو مثل اقایون باهاشون برخورد میشه:Ghamgin:

بدتر حتی ... به آقایون بی احترامی نمیکنن ولی خیلی وقتا میشه به خانومای مذهبی توهینم میکنن بی احترامی جای خودش![/]

rainygirl;707411 نوشت:
همه مقصرن !
هم خانواده ها، هم دخترا، هم پسرا ، هم سنت ها و...

درسته
اینو قبول دارم
اصلا نمیگم مقصر فقط خانم هان اصلا
بعنوان تنها یکی از علل اینو عرض کردم

yaHosseinDS;707089 نوشت:
شاید بشه با خرج کم ازدواج کرد و گفت ازدواج کردن سخت نیست اما نمیشه گفت زندگی بعد از ازدواج خوبه. لااقل به حد اکثریت نگاه کنیم تا ببینیم چطوری زندگیشان را می چرخانند.

سلام علیکم

من متوجه سوال شما شدم فقط خواستم بگم خداوند برای هر مشکلی چاره ای قرار داده.

البته معلومه که بعضی از کسانیکه ازدواج میکنند ممکنه تنها باشند. پس چیزی که ممکنه باعث افسردگی بشه تنهایی نیست خلاء داشتن یک مونس و همدم و کمبود محبته.

خب پس باید دید این کمبود محبت راه چاره و درمانی داره یا خیر.

به نظر من افرادی که به ازدواج اعتقادی ندارند از همه آدمها افسرده ترند. اینها چون پایبند هیچ چیزی نیستند کسی هم نمیتونه بهشون اعتماد کنه. اگر صدتا هم دوست جنس مخالف داشته باشند باز هم تنها و افسرده اند. چون محبتی که از طرفشون میبینند ظاهریه و یه روزی تموم میشه و بپای بعدی ریخته میشه...

برعکس کسانیکه دین دارند و پایبند خانواده، چون همه محبتشون رو به پای زن و بچه میریزند، کسی هست که قدردان اونها باشه و محبتهاشون رو بی جواب نذاره.

برای مشکلات خانوداگی و قهر و ناراحتیها راه هم حل وجود داره.

کسانی هم که تنها هستند چه بصورت ظاهری و چه بصورت باطنی، وقتی امید داشته باشند، هیچ وقت افسرده نمیشوند. افسردگی زمانی بر انسان غلبه پیدا میکند که امیدش را از دست بدهد.

[="Purple"][h=2]"""ایا واقعا جوان ایرانی افسرده است؟؟ایا واقعا ملت ایران افسرده است ؟؟؟"""[/h]فکر کنم تنها از حرفا و صحبتهای جوونا تو همین سایت میشه برداشت کرد چقدر شادن واقعا!
من شخصا خودم وقتی میام توی سایت یه غم بزرگی میشینه تو دلم تا چند ساعتم به خاطرش ناراحتم
واقعا جو ناراحت کننده ای داره!
شاید واسه اینه که این همه جوون میان و از درداشون می نالن و حتی یه نفرم راضی نیست از زندگیش ...
[/]

rainygirl;707414 نوشت:

بدتر حتی ... به آقایون بی احترامی نمیکنن ولی خیلی وقتا میشه به خانومای مذهبی توهینم میکنن بی احترامی جای خودش!

با عرض سلام

این از درک پایینشون هست. آدم از کسیکه درکش پایینه هیچ توقعی نداره، برعکس باید دلش براش بسوزه. راه حل مشکلش را هم از خدا بخواد. اگر هم حل نشد نباید مایوس بشه و انتظار داشته باشه خدا براش معجزه کنه.

همینکه به خدا اعتماد داره خدا هم این اعتمادش را بدون جواب نمیگذاره وقتی که بیشتر بهش نیاز داره پاسخ میده. فقط ما آدما عادت داریم چیزایی رو که نداریم ببینیم چیزایی رو که بهمون داده شده و به خیلیها نداده اند نمیبینیم.

[="Purple"]

Serat;707422 نوشت:
با عرض سلام

فقط ما آدما عادت داریم چیزایی رو که نداریم ببینیم چیزایی رو که بهمون داده شده و به خیلیها نداده اند نمیبینیم.


سلام ...
این هم حرفیه ...
درست میگین حق باشماست[/]

Mohammad-Za;707236 نوشت:
با نشاط و با تحرک بودن دلیل میخواهد و اصلی ترین دلیل آن، تصویر روشن از آینده است.

کدام جوان ایرانی حتی میتواند تصوری از آینده مشخص و روشن داشته باشد؟
جوان ایرانی مدام در استرس و اضطراب آینده است.

چه کسی میتواند در ایران به شما 20 درصد تضمین دهد که پس از اتمام تحصیلات حتما شغل مناسب به دست خواهید آورد؟

چه کسی هست که به فکر و اضطراب دوران قبل و بعد از سربازی نباشد؟

کنسرت و اردوی مختلط بخوره توی سر من. یک جوان فقط نیاز به این دارد که حداقل 50 درصد بتواند احتمال دهد آینده برایش روشن و قابل پیش بینی باشد.
یکی از آشنایان دورمان در یکی از کشورهای اروپایی پسرش را به مدرسه فوتبال میفرستد تصاویری که از آن ها دیدم بسیار جالب توجه بود.

کیفیت ، تمیزی و مرتب بودن لباسی که تن آن بچه 12 ساله بود را من تن بازیکنان تیم ملی فوتبال خودمان نمیبینم!

کیفیت چمن و امکاناتی که آن بچه های 12 ساله در آن تمرین میکردند، 2 برابر امکانات تیم ملی فوتبال ما بود!

خلاصه اونجا شما در هر چیزی استعداد داشته باشی، کاملا شرایط شکوفا کردنش فراهم هست.
اما اینجا کاملا شرایط کور کردنش فراهم است.

میگویید اینجا هم تفریحات زیادی وجود دارد؟

استخر؟! قیمت بلیط آن را لطفا اعلام کنید. (اصلا کاری با نظافت و کیفیت استخرها نداشته باشیم!)

ورزشگاه؟ کدام ورزشگاه؟! در شهر ما یک ورزشگاه (فوتبال، تنیس) بیشتر وجود ندارد که آن هم تنها مخصوص یک عده خاص است.

البته باشگاه بدنسازی زیاد است. هر کوچه یک باشگاه بدنسازی دارد! اما وارد محیط آنها بشوید، میفهمید اکثرا چه کسانی با چه تربیت و شخصیتی آنجا تمرین میکنند.
در ضمن دارو و دواهایی هم که ممکن است به جوانان ساده لوح بخوراند که جای خود دارد.

سینما؟ سینما قیمت بلیط آن خوشبختانه بسیار مناسب است. اما خیلی از اینهایی که میگویند بروید سینما تفریح کنید با سینمای ایران و فیلم های آن هم مشکل دارند!

کنسرت؟ قیمت بلیط های آن که سرسام آور است. اگر بلیط هم تهیه کنیم باز هم مشکلاتی وجود دارد. مثلا امام جمعه مشهد افرادی که به کنسرت میروند را هوسباز و شهوتران خوانده. پس کنسرت هم مشکل شرعی دارد.

خوب حالا باید چه کار کرد؟ خیلی راحت میروید در پارک ها یک قلیان تهیه میکنید و پدر ریه خودتان و دیگران را هم در می آورید. هیچ امام جمعه ای هم فتوا نمیدهد که قلیان نکشید. قیمت آن هم بسیار مناسب است.

البته ممکن است یک عده بگویند زمان قدیم اصلا تفریحی وجود نداشته. باید خدمتشان عرض کنم شما نمیتوانید زمان قدیم را با زمان حال مقایسه کنید. اگر هم خیلی به زمان قدیم علاقه دارید و به آن اعتقاد دارید،خوب از تکنولوژی های جدید مانند ماشین، اینترنت، تلویزیون، تلفن همراه و... استفاده نکنید.

در این زمانه اگر تفریحات سالم برای جوانان ایجاد نکنید اینقدر فساد هست که دذگیر آنها شوند.

اصلا فکر کنید تفریح هم نخواهیم. شما یک دلیل بیاورید که یک جوان باید شاد با نشاط و با تحرک باشد. (آن هم شادترین و بانشاط ترین)
موفق و موید باشید.

سلام

بله بانشاط و باتحرک بودن دلیل میخواهد اما دلیلش چیزهایی نیست که شما فرمودید. استخر، ورزشگاه، کنسرت و سینما....همه و همه سرگرمی هستند. کسیکه افسرده است در استخر و ورزشگاه و کنسرت و سینما هم افسرده است

مثل آدم عزاداری که بجای پوشیدن لباس عزا لباسهای رنگارنگ میپوشه تا از عزا بیرون بیاد. کسیگه داغ نزدیکترین عزیزانش رو دیده با ظواهر و سرگرمیها داغش رو فراموش نمیکنه. پس دلیلش چیز دیگری هست. آدم برای اینکه سرزنده باشه و تلاش کنه باید از درون متحول بشه نه از بیرون.

باید طرز فکر و دیدگاههاش رو عوض کنه بعد هم در عمل اقدام کنه. البته در کنارش هر انسانی به ورزش و تفریح و سرگرمی نیاز داره....

سلام
به نظر من مشکل بعضی از افراد و جوانان مذهبی اینه که فکر میکنند تنها با گریه و عزاداری کردن میتونند یک مسلمان خوب باشند و در حفظ دین خودشون کوشا باشند. به نظر من فراوانی مراسمات عزاداری در کشورمون منجر به کاهش اثر همچنین مراسمهای میشود.
این صورتیکه که یک جوان با فرهنگ اصیل اسلامی و ایرانی سالم, با نشاط, با انگیزه و. .. میباشد و میتواند باشد ولی مشکلاتی در وقوع این پدیده وجود دارد که رسیدن به همچین فرهنگی را سخت کرده است.
همچنین مشکلات دیگری از قبیل اشتغال, ازدواج و. .. بی تاثیر نیست.

خب....
ی نگاهی دیگر بیاندازیم......

اکثر جوون ها دوستی خیابونی دچار شدن!
و این دوستی خیابونی عاقبتش چیه؟افسردگیه!
از ابتدا قرن 20 شروع کردن به درمان برای این مشکلات روحی وعلم تجربی به اسم روانشناسی و افسردگی اینا بوجود اومد....
کسی که با خدا باشه خدا با اووووووست!
همیشه ی هدف والا تو زندگیش داره زندگیش تازس!
خیلیا میگن زندگیمون تکراریه!
خب زندگیشون معنوی نیست!
زندگی مادی تکراری میشع!
ما دین خوبی داریم!همه جانبس! برنامه ریز دنیوی و اخروی!سعادت ما درونشه!
از طرفی زیر سایه نظام مقدس جمهوری اسلامی هستیم!
رهبری فرزانه ولایت مارو بر عهده داره!
جامعه برای رشد و شکوفایی دینی محیاس!
شما تو ایران راحت میتونی دین دار باشی!
امکانات بدی هم نداریم!
غرب هم افسردگی داره!
بیشترم داره!
اما در کنارش امکانات تفریحی به وقور دارند!
گریه کردن و عزاداری برای روحیه خیلی خوبه حس آرامش میده که افسردگی نگیری!
اما باید کنار گریه جشن هم باشه!
و این که حضور پرشور در عزاداری هارو ملاک افسرده نبودن قرار بدیم درست نیست!
همین سایت این همه جوون پر دغدغه و افسرده!
اتفاقا افراد افسرده میان عزاداری تا خودشونو خالی کنند و طلب شغل و آینده خوب کنند از ائمه!

فرهنگ ها با هم در تقابل هستند....
بنده بارها گفتمو میگم!
غرب شیطان بزرگه!غرب بی اخلاقه! غرب بی دینه!
خیلی صفات دیگه!
جامعه اسلامی زمان برخورد با تمدن یونان چه کار کرد؟
کفر و شرک رو رد !فلسفه و منطق رو دریافت کرد!
حال ما باید چ کار کنیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
شکوفایی اقتصادی رونق امکانات رفاهی!بهداشتی!و خیلی زمینه های دیگرو از غرب بگیریم!
ولی عقاید رو فیلتر کنیم نگیریم!
و این که از روی دشمنی با غرب و تنفر بگیم نه اصلا اینطور نیست خیال باطلیست!
اتفاقا رهبر بزرگوارمون درست گفتند....
اولا ایشان به عنوان شخص اول مملکت و دلسوز جوانان بگویند که ایرانیان افسرده هستند؟از بقیه چه انتظار؟
دوما وظیفه ایشان تشویق دانشجویان بود!که از سخنان معلوم بود!
از دید دیگری به موضوع نگاه کرده اند......
خلاصه سعی کردم خوبی هامونو ببینم بدی هامونم ببینم!
نباید فرار کرد!
همون نخبه مملکت باید بمونه وطنشو آباد کنه!این مشکلات جز به دست خوده ما حل نمیشه!
بهترین تقابل با غرب همینه!فرهنگشونو نگیری!ولی زمینه های پیشرفتشونو بگیری!
و قبول کنی آمریکا و المان و...کشور های واقعا پیشرفته ای هستند!
نه که بت کنی شون بگی چون بی حجابن پیشرفتن!نه!
بلکه از دید دیگری به قضیه نگاه کنیم...
من الله توفیق

Serat;707426 نوشت:
بله بانشاط و باتحرک بودن دلیل میخواهد اما دلیلش چیزهایی نیست که شما فرمودید. استخر، ورزشگاه، کنسرت و سینما....همه و همه سرگرمی هستند. کسیکه افسرده است در استخر و ورزشگاه و کنسرت و سینما هم افسرده است

اما اینا باعث میشه اون مشکل روحی و افسردگی کمتر و فراموش بشود.........
طبیعت!و رنگ سبز رنگیست برای کاهش افسردگی!در ایات قران هم هست فک کنم!
ولی مثلا بنده 3 ساله مسافرت نرفتم!! خونه نشین شدم!
چون پول نیست!ماشین نیست یه مسافرت راحت بری! خستگی میمونه واست..........

به نام خدا.

خیر! افسرده نیستیم! اما به شدت سرخورده هستیم، بس که هی خواستیم و نشد! بس که قول دادن و وفا نکردن! بس که نمک تو مملکتمون گندید! بس که بجای حل مسئله، صورت مسئله رو پاک کردیم!

ستایشگر :Gol:

پی نوشت :

سوال کننده : آیا واقعا جوانان ما افسرده هستند؟
جواب دهنده : بله! آمار فلانی نشون میده ایرانی ها افسرده هستن!
سوال کننده : من معیار فلانی رو قبول ندارم! باید معیار رو جور دیگری تعریف کرد!

بی صبرانه منتظرم ببینم ادامه ی حرف های سوال کننده به کجا ختم میشه. فقط امیدوارم در نهایت معیار رو جوری تعریف نکنن که نتیجه ی "عدم وجود مشکلی جدی در ایران و وجود مشکلات وحشتناک در غرب" از قبل حاصل بشه!

Serat;707426 نوشت:
سلام

بله بانشاط و باتحرک بودن دلیل میخواهد اما دلیلش چیزهایی نیست که شما فرمودید. استخر، ورزشگاه، کنسرت و سینما....همه و همه سرگرمی هستند. کسیکه افسرده است در استخر و ورزشگاه و کنسرت و سینما هم افسرده است

مثل آدم عزاداری که بجای پوشیدن لباس عزا لباسهای رنگارنگ میپوشه تا از عزا بیرون بیاد. کسیگه داغ نزدیکترین عزیزانش رو دیده با ظواهر و سرگرمیها داغش رو فراموش نمیکنه. پس دلیلش چیز دیگری هست. آدم برای اینکه سرزنده باشه و تلاش کنه باید از درون متحول بشه نه از بیرون.

باید طرز فکر و دیدگاههاش رو عوض کنه بعد هم در عمل اقدام کنه. البته در کنارش هر انسانی به ورزش و تفریح و سرگرمی نیاز داره....

کاملا صحیح میفرمایید اون سرگرمیخهایی که نام بردم در پاسخ دوست عزیزمان که این ها را مطرح کرده بودند، بود.
وگرنه به قول شما نشاط و شادی یک امر درونی است و سرگرمی شاید نشاط بیاورد اما نشاط موقت.

البته من یک عیبی دارم که وقتی میخوایم سک خط جزیی در مورد چیزی بنویسم ترمزم در میره و میشه ده خط و اغلب از بحث اصلی خارج میشم یا دچار مغلطه میشم.
موفق باشید.

با نام خدا

خب از دیدگاه غربی جوان باید در مطرب خانه برقصد و اوازخوانی کند تا شاد باشد
..

اما اسلام میگه :

اینا یه سری شادی های زودگذر هستند و برای روح روان انسان نامناسب
.

یه شادی عمیق رو معرفی کنه !

بری قربه ال الله خود بخود احساس شادی میکنی ..

محبت خدارو جلب کردی ( یه احساس شعف درونی پیدا مکنی)

این رو غرب نمیتونه بفهمه!

ان شالله جوان ها به مرتبه ای برسند که در مسیر دین شاد باشند

ابوالفضل;707467 نوشت:
با نام خدا

خب از دیدگاه غربی جوان باید در مطرب خانه برقصد و اوازخوانی کند تا شاد باشد
..

اما اسلام میگه :

اینا یه سری شادی های زودگذر هستند و برای روح روان انسان نامناسب
.

یه شادی عمیق رو معرفی کنه !

بری قربه ال الله خود بخود احساس شادی میکنی ..

محبت خدارو جلب کردی ( یه احساس شعف درونی پیدا مکنی)

این رو غرب نمیتونه بفهمه!

ان شالله جوان ها به مرتبه ای برسند که در مسیر دین شاد باشند

به نظرمن ابنهایی که شما میگویید طبق گفته خودتان موقت هستند و تقریبا شادی محسوب نمیشوند.
به نظر من نشاط همان انگیزه و امیدواری خالص برای ادامه زندگی است و شادی همان احساس رضایت درونی از عمل. ولی به نظر عقل ناقص من جوان ایرانی با نشاط ترین و شادترین جوان نیست.
االته من شاید مثل خیلی از موارد دیگر در اشتباه مطلق باشم و کاملا نظرات دیگران را مطالعه خواهم کرد تا به نتیجه ای برسم.

[=arial]

monji-sec;707039 نوشت:
درسته....اما بعضی چیز ها هم هست که شرعی مشکل نداره ولی رعایت نمیشه!
مثلا یه شهروند امریکایی یا المانی حتی چینی یا ژاپنی (برخورد داشتم دو سه بار)شب 10 12 میخوابه!صبح 6 پامیشه!
میره نیم ساعت میدوعه! میاد ابمیوه و صبونشو میخوره!میره دنبال کاراش!
جوون ایرانی جدیدا 7 صبح میخوابه! 4 عصر پامیشه! ای وای کارام موند! این یعنی استرس و عدم نشاط ذهنی!
خیلی از ایرانیا میگن وای چ روزا زود میگذره! بله!شما از 6 صبح پاشو! روزا برات طولانی میشه! تو تا 4 عصر خوابی نمیفهمی دنیا چ خبره!
یا امکانات دیگری نظیر زمین بازی مصنوعی!
استادیوم درست حسابی که در سطح مسابقات جهانی نداریم....درحالی که تو محله های المان هر محله ی زمین چمن مصنوعی هست!
خب بنده ببینم زمین چمن مصنوعی هست تشویق نمیشم برم فوتبال بازی کنم؟ مجبورم بیام کوچه تو خاکو .....!
یا مثلا ی شهربازی خوب مشهد هست یه تهران! مردم میتونن برن شهربازی های خوب(منظورم امکانات درست حسابیشه وگرنه همه جا هست)
یا ورزش شنا پیامبرم توصیه کردن!! نساط اورترین ورزشه! ولی ی استخر استاندارد نیست ک نری و ابش آلوده یا....!
مشکل اشتغال زایی! جوون وقتی کار نداره افسرده میشه!میگه این همه سال درس خوندم واس چی؟ استرس میگیره!استرس به بدنش فشار میاره و کم کم پژمرده میشه!
اکثر جوونارو میبینی بیحال! بابا صاف وایسا!سینتو بده جلو!ستون فقرات راست!
من اصلا غرب رو تایید نمیکنم بحث من با حقوق شرعی یک ملته ک میتونه شادشون کنه....ب
ه خدا مردم میتونن شاد باشن!و
الیبالو دیدین؟بعد برد میریزن خیابون شادی! مردم شادی ندیدن! دوس دارن با برد تیمشون خوشحالی کنن! و چقدر ذوق میکنن دیده اید؟درحالی که این عادی ترین شادی یک ملت میتونه باشه!

با سلام
عرض ادب و احترام
خب بزرگوار تایید کردن غرب مگر چگونه است؟؟؟ خب شما که دارین از دم با داس همه چیز را درو میکنید ؟؟ ان وقت می کین غرب را تایید نمی کنید؟؟
خب خود زنی هم به نوعی تایید دیگران است نیست؟؟

ببینید بنده منکر مشکلات در کشور در بیشتر حوزه ها نیستم ولی بحث بنده سرمقایسه نابجای برخی از جوانهای کشور است
اروپا و امریکا و ....بیشتر از 50سال است که روی ارامش به خود دیده است
و این گونه منظم و قانونی شده است
پیشرفتهای این ملت ها بسته به عواملی است البته باید تاکید کنم که ایشان فقط در زمنیه مادی پیشرفت کرده اند بس .

به عبارت واضح تر مردمان این کشور ها یاد گرفته اند که
باید قانونی عمل بکنند
باید هر کسی به اندازن توان خود در پیشرفت کشور خود قدم بردارد
خود را مسئول اینده کشور خود بداند
و مسئولین یاد گرفته اند که به مردم و کشور خود خدمت نمایند
به کشور خود خیانت نکنند
مدام مشکلات را به گردن دولت های قبلی و انسان های قبلی نیاندازند
و............... مسایل که شما بهتر از بنده می دانید و به این تایپک مرتبط نمی شود

ولی دوستان یادمان باشد که شرایط الان ما را نمی توان با شرایط حال حاضر انها مقایسه کرد
وقتی ملتی چند ده سال عقب نگهداشته شده باشند
وقتی ملتی 8سال در جنک با ابرقدرتهای دنیا باشند
وقتی ملتی در تحریم باشند
وقتی ملتی این همه دشمن خارجی داشته باشند
وقتی ملتی این همه خائن به نظام و کشور داشته باشند که از ریس جمهور گرفته تا نخست وزیرش به ملت خیانت نمایند نمونه اش بنی صدر و فتنه گران 88
وقتی که فرهنک و تمدن ملتی شب و روز زیر هجمه های فرهنکی غلط غربی باشد
وقتی که ملتی هر روز زیر بمباران خبری شایعات باشد
و.......

خب عزیز جان
درست نیست که این دو ملت ها را باهم مقایسه کرد

بهتر است به جای مقایسه زمین فوتبال و استخر و .....مقایسه نماییم
که این ملت اگر بانشاط نبود چرا از مظلوم حمایت می کند؟؟
اگر بانشاط نبود چطور در عرض 10سال مسیر 40و50ساله طی شده غرب را در علم و تکنولوژی طی کرد؟؟
اگر با نشاط نبود چرا هنوز هم که هنوز است اسم جوان ایرانی بر بلندای المپیادهای دانش اموزی و دانشجوی و .... است؟؟
اگر این ملت با نشاط نبود چگونه 37 سال در مقابل تحریم ها مقاومت می کرد؟؟
اگر ملت با نشاط نبود چطور زیر هجمه های فرهنکی و سیاسی و اقتصادی و ....مقاومت می کرد؟؟

عزیز دل
استخر و زمین فوتبال و شهر بازی و .......به نظرتان با چند میلیارد حل شدنی است؟؟؟
خب مسئولین یکم از اختلاس ها روی برگردانند می توانند در عرض چند سال کل کشور را شهربازی کنند
ولی ایا می شود و می توان در عرض چند سال کل اروپا را مدافع مظلوم کرد؟؟
به نظرتان مردمان به قول شما با نشاظ اروپا چند ماه می توانند در مقابل تحریم هایی چون تحریم های ایران مقاومت نمایند؟؟
به نظرتان جوانان بانشاط اروپا چرا توان مقابله علمی با دانش اموزان و دانشجویان افسرده ایرانی را ندارند؟؟
ورزشکارانشان چطور؟؟؟
طرفدارنشان چطور؟؟؟ ایا جوانان و مردان اروپا که برای طرفداری تیم های ورشی خود می ایند افسرده اند یا جوانان و مردان ایرانی؟؟

خلاصه این که
مقایسه در شرایط درست است که طرفین در حالت مساوی باشند
وقتی که ملت ایران و ملت های اروپا هیچ گونه شباهتی نه در امکانات و نه در عقاید و نه در فرهنک با هم ندارند چطور انها را بانشاط و جوانان ایرانی را افسرده می دانیم؟؟؟

به نام خدا

ما ایرانی ها به دلیل اعتقادات مذهبی و روحیات خاص خودمان سعی می کنیم با تمام مشکلات موجود

نشاطمان را حفظ کنیم.

اما این دلیل نمی شود که مشکلات را به کلی انکار کنیم،مشکلاتی که می تواند هر انسان سالمی را به مرز جنون بکشد

چه رسد به افسردگی!

گرانی و تورم

شرایط سخت ادامه تحصیل

شرایط سخت ازدواج

بیکاری-عدم امنیت شغلی

کمبود امکانات تفریحی

تضاد فرهنگی موجود در کشور

رشد روز افزون شبکه های اجتماعی غیر اخلاقی کنترل نشده

بی برنامگی فرهنگی

شیوع اعتیاد در بین جوانان،در یک آمار وحشتناک خواندم سن اعتیاد به مواد مخدر صنعتی

و روان گردانها به چهارده سال رسیده است!!!!!

وووو

مقام معظم رهبری حفظه الله تعالی در حکم رهبر یک مملکت تحت شرایط سخت سیاسی

و اقتصادی ووو،بهترین موضع را اتخاذ کرده اند بنابر ایجاد روحیه تلاش و امید در نسل جوان .

ولی به هر حال باید فکری به حال این اوضاع کرد!

حبیبه;707480 نوشت:
شیوع اعتیاد در بین جوانان،در یک آمار وحشتناک خواندم سن اعتیاد به مواد مخدر صنعتی

و روان گردانها به چهارده سال رسیده است!!!!!


اینا آمارهای دشمناس واسه این که شما مخت سوت بکشه......
ولی بنده خودم میبینم تو دبیرستانا سیگار مصرف میشه! به چشم دوستان اطرافم هستند!و واقعا برام تعجب اور بود....
سیگار نشانه چیست؟
برای دوری از افسردگی و فشار زندگی!

[=arial]

rainygirl;707044 نوشت:
سلام من نظراتو نخوندم شاید تکراری باشه نظرم Smile
اگه باشه پس تاییدیه بر حرف دوستان...
نمیدونم کاری به آمار و ارقام ندارم
من توی جمع دوستای خودمو نگاه میکنم همه افسرده ن....
انقدر مشکل ریخته سر جوونا که واقعا دل و دماغی واسشون نمونده
خانواده هاشونم درگیرن
قبل ازدواج یه جور بعدش یه جور دیگه
من خیلی ازدوستام حتی بعد ازدواجم دچار افسردگی شدن!
نمیدونم شاید اگه مسئولین م کمی دغدغه هاشون باملت مشترک بود اونام لااقل کمی حس میکردن...

البته گاهی حتی اینم لازم نیست
فقط کمی احساس داشته باشی و انسانیت سرت بشه از درد مردم تو هم دردت میاد
من گاهی مشکلات بچه های همین سایتو میخونم تاچند روز بهش فکر میکنم و واقعا ناراحت میشم از شنیدنشون
اصلا ملت ایران افسرده م نباشنا مستعدن واسه افسردگی ...
هرچند فکر کنم شما منظور دیگه ای داشتین از طرح این پرسش
ولی به نظر من که الان دیگه لبخندها مصنوعی شده و خندیدنو فراموش کردن مردم سرزمین من ...

با سلام
عرض ادب و احترام
مشکلات کار و فقر و بی پولی و مسکن و .....مشکلات همه ملت هاست
همین اروپا و امریکا را ببینید متوجه می شوید که همه کشور ها با این مشکلات دست و پنجه نرم می کنند
پس مشکلات همیشه بوده و زمان ما هم هست

اگر به مشکلات است همین ملت در اوج فقر و نداری موفق به شکست ابرقدرتها شدند و انقلاب کردند
همین جوانها بودند که در فقر و تحریم در جبهه جنگیدند
پس نمی توان مشکلات را مولفه ای برای افسرده جلوه دادن جوانان مطرح نماییم
هرچند بنده نافی مشکلات نیستم و بارها هم بیان کرده ام مشکلات کشور را
ولی خب ارتباطی میان مشکلات و افسرده نشان دادن مردم ایران نیست

باز تاکید می کنم
فقر و گرسنکی در تعالیم اسلامی موجب افسردکی نمی شود در مبانی معرفت های دینی گناه و دوری از خدا و عدم توکل و خارج شدن از ولایت الهی است که موجب افسرده شدن انسان می شود نه فقر و مشکلات

نمونه اش جوانان 36سال پیش که نه کار داشتند و نه شغل و .......همه مشکلات مارا هم داشتند و از ما فقیرتر هم بودند ولی به هیچ عنوان افسرده نبودند چرا چون تعالی روحی داشته و خود را زیر ولایت الهی و ائمه می دیدند و با نزدیکی به خدا و مبانی دین با نشاط می شدند
مولفه ای که کم شده الان جامعه ماست

و بیشتر دوستان از ان مساله غافل اند و مدام در پست های خود کار و شغل و ازدواج و....را مطرح می نمایند

محراب;707476 نوشت:
خب بزرگوار تایید کردن غرب مگر چگونه است؟؟؟ خب شما که دارین از دم با داس همه چیز را درو میکنید ؟؟ ان وقت می کین غرب را تایید نمی کنید؟؟
خب خود زنی هم به نوعی تایید دیگران است نیست؟؟

نگفتم غرب رو تایید نمیکنم...
منظورم این بود فرهنگ غرب رو تایید نمیکنم :ok:
جز دینو فرهنگ همه چیه غرب رو قبول دارم:ok: یعنی ما جز فرهنگ و دین بقیه چیزامون مثه غرب بشه کشور میشه گلستان!
با باقیه سخناتون موافقم اجرکم عندالله باشد که رستگار شویم:Gol:

[=arial]

yaHosseinDS;707046 نوشت:
معیار غم و شادی باید اینا باشه:
میزان جرایم، اعتیاد، طلاق،خودکشی ، بداخلاقی و امید به زندگی و ...
نه کاباره و پارتی و ...

با سلام
معیارهای را عرض کردم باید از دین بگیریم که در پست های بنده گذشت

monji-sec;707051 نوشت:
این
یدونه رو میشه فهمید راحت....یک پیرمرد 60 ساله تو ایران میگه پام لبه گوره!
درحالی که یک پیرمرد المانی در سن 75 سالگی یادش میوفته بره دانشگاه!
واقعا 60 سال فکرشو کنید سن زیادیم نیست.........

این هم حرف درستی نیست
چون در ایران هم پیرمرد ها و پیرزن هایی هستند که در سن بالا هم به دانشگاه رفته اند و هم دنبال علم اند و در خارج هم نیازی نیست پیرمدها بگویند پایشان لب گور است بلکه جوانان با امار خودکشی خود نشان می دهند که چقدر امید به زندگی دارند؟!؟!!؟!؟!؟ دقت نمایید
در ضمن با اصطلاحات عامیانه و ....نمی شود بحث علمی کرد عزیز دل برادر

Serat;707053 نوشت:
رهبر انقلاب با اظهار خرسندی عمیق و قلبی از دیدار با دانشجویان، حضور پرشور، پرانگیزه و با نشاط دانشجو و جوان ایرانی در عرصه مسائل گوناگون کشور را مسئله ای مهم و نقطه مقابل گزارشهایی خواندند که برخی مراکز مغرض آماری درباره افسردگی جوان ایرانی ارائه می دهند.

ایشان خاطرنشان کردند: این دروغ محض و خباثت آمیز، بهانه ای برای تجویز آزادیهای مبتذل است.

حضرت آیت الله خامنه ای جوان ایرانی را از با نشاط ترین، فعالترین و سرزنده ترین جوانان دنیا برشمردند و در مقابل، آمار بالای خودکشی جوانان اروپایی را نشانه افسردگی در دنیای غرب دانستند.

ایشان قتل حدود 80 کودک در حمله چند سال قبل یک جوان اروپایی و همچنین گرایش بالای جوانان اروپایی به عضویت در داعش برای خودکشی از طریق عملیات انتحاری را نمونه هایی از افسردگی جوان اروپایی خواندند و در مقابل تأکید کردند:

جوان ایرانی که با زبان روزه و پس از شب زنده داری شب قدر، برای راهپیمایی روز قدس در گرمای شدید تابستان به خیابان می آید، سرزنده و با نشاط و فرسنگها از افسردگی به دور است.

ممنون بزرگوار
خب دوستان معیارها را ملاحظه فرمایید؟؟
بعدا مقایسه

darkalone;707055 نوشت:
من خودمو دارم میگم و به بقیه کاری ندارم
من هم یکی از جوون های این مملکتم
از لحاظ درونم، یعنی امید به آینده ، امید به یک برتر و بالاتر از همه چیز ، آرامش درونی به خاطر ایمان ( هرچند ظاهری ) به خدا و پیامبران و ائمه اش و .... و این جور موارد مسلمه که هیچ کس توی دنیا به یه بچه شیعه نمیرسه
مثل اکثر جوون های خارجی به پوچی نمیرسم

این همون معیارهایی است که باید مقایسه کرد
خب وقتی جوانی اعتقاد به خدا و اسلام و دین داشته باشد
می تواند بر مشکلات فایق اید و با تلاش و کوشش و سعی بیشتر برای خود و فرزندان و خانواده اش با روزی حلال امکاناتی فراهم نماید
ولی وقتی جوانی به پوچ گرایی رسید
به شیطان پرستی رسید
به خودکشی و قتل و غارت و جنایت و....دست زد چگونه می تواند به مشکلات غلبه کند و یا به فکر پیشرفت باشد؟؟؟
و یا حتی افسرده نباشد؟؟؟

این نکته ای است که این بزرگوار به خوبی اشاره کردند

محراب;707484 نوشت:
فقر و گرسنکی در تعالیم اسلامی موجب افسردکی نمی شود در مبانی معرفت های دینی گناه و دوری از خدا و عدم توکل و خارج شدن از ولایت الهی است که موجب افسرده شدن انسان می شود نه فقر و مشکلات

سلام و عرض ادب

استاد گرامی منشور حکومتی حضرت علی علیه السلام را حتما خوانده اید

"ثم اسبغ علیهم الارزاق فان ذلک قوة لهم علی استصلاح انفسهم"

حضرت به کارگزارشان فرمان می دهند:

روزی مردم را فراخ دار که فراخی روزی نیرویشان دهد تا در پی اصلاح خویش بر آیند

این ارتباط مستقیم رفاه اقتصادی با اخلاق است(در جامعه دینی که دغدغه رشد فرهنگی هم دارد)

"فان الفقر منقصة للدین"بی گمان تنگدستی دین را زیان دارد

"الفقر طرف من الکفر"تنگدستی نیمی از کفر است

در جای دیگر حضرت علی علیه السلام می فرمایند:

"ای مردم مرا بر شما حقی است و شما را بر من حقی،اما از جمله حقوق

شما بر من فراوان کردن در آمدهایتان است."

تاثیر فقر اقتصادی را بر شیوع جرم و جنایت و فساد و فحشاء و اسیبها و تبعات حاصل از آن

نمی شود نا دیده انگاشت.

محراب;707493 نوشت:
این همون معیارهایی است که باید مقایسه کرد
خب وقتی جوانی اعتقاد به خدا و اسلام و دین داشته باشد
می تواند بر مشکلات فایق اید و با تلاش و کوشش و سعی بیشتر برای خود و فرزندان و خانواده اش با روزی حلال امکاناتی فراهم نماید
ولی وقتی جوانی به پوچ گرایی رسید
به شیطان پرستی رسید
به خودکشی و قتل و غارت و جنایت و....دست زد چگونه می تواند به مشکلات غلبه کند و یا به فکر پیشرفت باشد؟؟؟
و یا حتی افسرده نباشد؟؟؟

این نکته ای است که این بزرگوار به خوبی اشاره کردند

قسمت اول عرایض بنده رو تایید کردید و ممنونم
خدا رو شکر میکنم که یه چنین شرایطی داریم

ولی کاش کمی هم از لحاظ دنیایی وضعمان بهتر بود ....
دل مردم پر از درده
تا حالا نشده کسی رو ببینم و راضی باشه. از ثروتمندها گرفته تا با ایمان ها و یا فقیرها

متاسفانه بعضی ها به خاطر پوشاندن خیلی از مشکلات همش از اسلام مایه میذارن
اون دنیا باید جواب بدن ...

[=arial]

monji-sec;707058 نوشت:
علت خودکشیشون رو هم بنده تحقیق کردم دیدم عدم غایت نهاییه!
یعنی یک جوان اروپایی تمام لذت های دنیا رو میبره!اخرش میبینه لذتی نمونده و افسرده میشه خودکشی میکنه......
روح و جسم نیاز به هدف داره وقتی به تمام اهداف و لذت های دنیوی برسی زندگی بی معنی میشه!
و چه بسا اسلام بهترین دین و راه و روش برای جلوگیری از بی مزگی زندگیه............

با سلام
بزرگوار این هم حرف درستی نیست
چه کسی گفته هر کس نهایت لذت های دنیا را دیده باشد خودکش می کند؟؟؟
جوان 17 و 18 سال غربی چه لذتی دیده است؟؟؟
بیشتر خودکشی ها ناشی از عدم پاسخگویابی به سوالات اعتقادی و فطری است
ا
ز کجا امدنش و به کجا رفتنش و چرایی هستی و چرا زندکی و .......اینهاست که جوان غربی را به پوچگرایی و بهیلسم می کشاند
اگرحرف شما عزیز درست است پس چرا کسانی که غرق در نعمت های مادی دنیا هستند مثل خیلی از بچه شاهزادگان و ثروتمندان و .....که به چنین اعمالی دست نمی زند؟؟

به هیچ عنوان رسیدن به مشکلات مادی دنیا علتی برای خودکشی نمی تواند باشد؟؟؟
این مساله با مبانی دینی ما هم در تضاد است که خداوند لذت های مادی را خلق کرده است که انسان در نهایت به خودکشی دست بزند؟؟؟؟
این حرف از نظر اعتقادی درست نیست


yaHosseinDS;707066 نوشت:
شما تست های معتبر روانشناسی را در اینترنت موجود هست در این سایت بگذارید و بعد ببینید ما واقعا افسرده ایم یا نه.

عرض کردم که این تست ها هم نشات گرفته از ان تفکر است
یعنی تفکر اومانستی و انسان محوری
شما در ان تست ها خبری از مسایل دینی نمی بینید و اگر هم باشد طبق نظریات خودشان شخصی است و فردی و نه دین اجتماعی
توضیحات مفصلی در تایپک ابتدایی دادم
انها مثلا گریه کردن به امام حسین(ع) را قطعا موجب افسردگی می دانند چرا چون ناراحتی است
انها قطعا رابطه با خدا و گریه و مناجات را افسردگی می دانند چون گریه است و ناراحتی
و.................

عرض کردن شاخصه هامان با هم متفاوت است یکی دینی است و یکی غیر دینی و اینها در تضاد هم اند

محراب;707493 نوشت:
جوانان با امار خودکشی خود نشان می دهند که چقدر امید به زندگی دارند؟!؟!!؟!؟!؟ دقت نمایید

یک سوال!
شما که آمار های غربی هارو قبول ندارید!
پس از کجا این آمار خود کشی رو قبول و باور دارید؟
آیا ایرانی ها آمار گرفتند؟(که توش میشه غرض ورزی کرد)
آیا خود خارجی ها آمار داده اند؟(پس یعنی خود زنی کرده اند؟و اینقدر نادانند؟)

حبیبه;707494 نوشت:
سلام و عرض ادب

استاد گرامی منشور حکومتی حضرت علی علیه السلام را حتما خوانده اید

"ثم اسبغ علیهم الارزاق فان ذلک قوة لهم علی استصلاح انفسهم"

حضرت به کارگزارشان فرمان می دهند:

روزی مردم را فراخ دار که فراخی روزی نیرویشان دهد تا در پی اصلاح خویش بر آیند

این ارتباط مستقیم رفاه اقتصادی با اخلاق است(در جامعه دینی که دغدغه رشد فرهنگی هم دارد)

"فان الفقر منقصة للدین"بی گمان تنگدستی دین را زیان دارد

"الفقر طرف من الکفر"تنگدستی نیمی از کفر است

در جای دیگر حضرت علی علیه السلام می فرمایند:

"ای مردم مرا بر شما حقی است و شما را بر من حقی،اما از جمله حقوق

شما بر من فراوان کردن در آمدهایتان است."

تاثیر فقر اقتصادی را بر شیوع جرم و جنایت و فساد و فحشاء و اسیبها و تبعات حاصل از آن

نمی شود نا دیده انگاشت.

در تایید صحبت های شما:

از جمله‌ى چیزهایى که مردم را به بهشت نزدیک میکند، بهبود معیشت مردم است؛ کادَ الفَقرُ اَن یَکُونَ کُفرا. (۱) جامعه‌اى که در آن فقر باشد، بیکارى باشد، مشکلات معیشتىِ غیر قابل حل وجود داشته باشد، اختلاف طبقاتى باشد، تبعیض باشد، شکاف طبقاتى باشد، حالت آرامش ایمانى پیدا نمیکند. فقر، انسانها را به فساد میکشاند، به کفر میکشاند؛ فقر را باید ریشه‌کن کرد. کار اقتصادى، فعّالیّت اقتصادى باید به‌طور جدّى در برنامه‌هاى مسئولین قرار بگیرد، که خب امروز بحمداللَّه مسئولین دنبال این چیزها هستند. فکرها را باید منتظم کرد، راه را باید درست تشخیص داد، درست باید حرکت کرد
(1) ترجمه:
رسول خدا(صلى‌اللَّه‌عليه‌وآله ) فرمود: فقر، انسان را در آستانه كفر قرار مى‌دهد.

منبع: http://farsi.khamenei.ir/newspart-index?tid=1365

.
.
.
.
ولی متاسفانه باب شده هرکس ضعفی توی کارش پیدا میشه وصله میزنه به اسلام و دین و تا جایی کمبود احساس میشه با دین سر مردمو شیره می مالن !!!!!!

[=arial]

ملاali;707117 نوشت:
خیلی نمیشه گفت نماز و روزه یعنی شاد بودن...خیلی از مسلمونا وقتی افسرده میشن بنیاد گرا تر میشن و برای رهایی ار احساس کشنده گناه و ناامیدی به دین پناه میبرن...
این موضوع ثابت شده است

با سلام
این موضوع به هیچ عنوان هم ثابت نشده است
ما صرف نماز و روزه را شاد بودن نمی دانیم
دوستان خلط مبحث نکنند

این ارتباط برقرار کردن با خداست که موجب نشاط است و نه صرف خم و راست شدن و غذا نخوردن
الابذکر الله تطمین القلوب

مردم از فرط گناه به دین پناه نمی برند
مردم برای یافتن پاسخ های اساسی خود از جمله چیستی زندگی چرایی زندکی هدف زندگی و چیستی خدا و اخبار از عوالم پس از مرک و احوالات انسان در عوالم دیکر است که به دین رهنمون می شوند و البته ترک گناه هم می تواند در بانشاط بودن انسان نقش داشته باشد
اینها مسایلی است که ثابت شده است بزرگوار

[=arial]

amirabdi;707259 نوشت:
این از اول انقلاب بوده که مسئولین کلا مشکلات کشور رو نادیده میگرفتن و تقصیر غرب مینداختن و آمار هاش رو جعلی میخونن...
میگید ایران افسرده نیست؟
یه سر به محضر خونه ها بزنید ببینید آمار طلاق چقدر بالاست
هنوزم میگید ایران افسرده نیست؟
یه سر به آمار ورود لوازم آرایشی به ایران بزنید که رتبه ی اول رو داریم و این نشون از اعتماد به نفسمون هست(این دیگه آمار داخلیه)
هنوزم میگید ایران افسرده نیست؟
داداشم ایران آمار بیشترین مصرف کننده از فیل.تر شکن و بازدید از سایت های پ و رن رو داره (آره وضعمون انقدر خرابه)
هنوزم اصرار دارید ایران افسرده نیست؟
امید به زندگی توی ایران رسیده به 50 سال (طبق آمار های داخلی و خارجی) ولی توی کشور های پیشرفته بالای 100 سال هستش
بازم میگید ایران افسرده نیست؟
بیشترین آمار سانسور محصولات فرهنگی برای ایرانه
بازم قبول نمیکنید که ایران افسرده ست؟
ایران جزء پایین رتبه ترین کشور ها از نظر مکان های تفریحی هستش

باز خوبه که این آمریکا هستش که این آمار های دروغ رو بندازیم گردنش...
به جای اینکه انقدر بگیم نه دروغه نه جوون های ما خیلی شاد هستند جزء شادترین ملت هستند بیاییم یکم کمتر دروغ بگیم و بیشتر سعی کنیم کشورمون رو درست کنیم
جوونا توی کشورمون دلیلی برای زنده موندن ندارن،نه کار درست حسابی نه شرایط برای ازدواج نه کیفیت زندگی خوب...
یکی باید ده پونزده سال کار کنه تا تازه حقوقش به یه سطح خوبی برسه ولی توی مملکت های خارجی...

با سلام
پاسخ این مطالب گذشت که مقایسه در چنین شرایطی ان هم کشور ما با کشور های غربی به هیچ وجه درست نیست
طلاق و ...ربطی به افسردگی ندارد بی بند و باری که بین دختر و پسرها به وجودامده و هر دختری در خیابان با دیدن پسری عاشق و کشته مرده اش می شود و یا برعکس و به حرف هیچ کسی کوش نمی دهد جز هوای نفس خود عاقبتی جز این نخواهد داشت پس اینها به افسردگی ربط ندارد

مشکلات عموی کشور راهم عرض کردم که همه کشور ها دارند و نمی توان فقر و گرسنکی را دلیل بر افسردگی دانست

monji-sec;707440 نوشت:
اما اینا باعث میشه اون مشکل روحی و افسردگی کمتر و فراموش بشود.........
طبیعت!و رنگ سبز رنگیست برای کاهش افسردگی!در ایات قران هم هست فک کنم!
ولی مثلا بنده 3 ساله مسافرت نرفتم!! خونه نشین شدم!
چون پول نیست!ماشین نیست یه مسافرت راحت بری! خستگی میمونه واست..........

دوست عزیز ما که منکر اینها نیستیم. از این جهت خدمتتون ذکر کردم که هر انسانی نیاز به ورزش و تفریح داره. اینها برای درمان افسردگی نیاز هست ولی ریشه ای نیست

عرض شود خدمت شما که بنده با افراد به اصطلاح خشک مذهبی که فکر میکنند دین فقط یعنی معنویت و به بعد جسمانی و حتی ورزش فکری انسانها اهمیتی نمیدهند مخالفم. از آن طرف هم معتقدم که برای رفع افسردگی نباید به کارهایی که شرع منع کرده روی آورد.

monji-sec;707369 نوشت:
شما حالا خانمی!

شروین;707370 نوشت:
خانومها که اولویت براشون کار نیست به نظر من و نباید به خاطر بیکار بودن دچار افسردگی بشن

من که الان مجردم، تو بهترین دانشگاه ها درس خوندم، الان می تونم تو خونه بشینم؟ این همه انرژی رو چجوری مصرف کنم؟

خوب وقتی تو خونه باشی هزار تا فکر و خیال میاد سمت آدم، درسته دغدغه ی هزینه زندگی ندارم ولی حیف این همه وقت که تو خونه می گذره نیست،چطوری افسرده نشم؟

[=arial]

monji-sec;707281 نوشت:
نه سیاه نمایی کنیم نه خوب نمایی!
به نظرتون این همه نخبه تو کشور همه سر کارن؟ میدونید همه نخبه ها دارن فرار میکنن؟ علتش چی میتونه باشه؟ اگه امکانات نباشه نمیره امریکا مطمئن باشین!


با سلام
عرض ادب و احترام
بزرگوار درست فرمودین نه سیاه نمایی و نه بزرگنمایی

قطعا این گونه نیست که همه نخبه ها فرار می کنند چون کشور در این 37 سال هم به برکت این نخبه هاست که در زیر این همه تحریم و تهدید به این موفقیتها رسیده است
چرا هر کسی برای ادامه تحصیلات و یا کار و.....به کشور های دیکری می رود یا فکر می کنیم فرار است چون از کشورش خوشش نیامده یا فکر می کنیم فرار مغزهاست
خب برود مکه چه اشکالی دارد ؟؟؟

چه می شود بروند انجا با امکانات انها به بشریت خدمت نمایند و باز به کشور خود برکردند
مثل پرفسور سمیعی و پرفسور مولانا ودکتر چمران و..........و خیلی از دانشمندان دیکر که پس از طی مدارج علمی خود به کشور بازگشته و خدمت می کنند و یا انجا به مردمان کشورخود خدمت می کنند

به نظرم هر خروج از کشوری برای ادامه تحصیل و یا کار و ............را نباید فرار مغزها بدانیم
خب انجا موقعیت بهتر است و امکانات بهتری دارد چه اشکال دارد برود و کار بکند و تلاش نماید و کوشش نماید و اختراعات و اکتشافات خود را به مردمان جهان ارائه دهد و نام ایرانی را بالاببرد و البته به کشور خود هم خدمت نماید

خیلی هم خوب است مگه نه؟؟؟

محراب;707518 نوشت:
[=arial]

با سلام
عرض ادب و احترام
بزرگوار درست فرمودین نه سیاه نمایی و نه بزرگنمایی

قطعا این گونه نیست که همه نخبه ها فرار می کنند چون کشور در این 37 سال هم به برکت این نخبه هاست که در زیر این همه تحریم و تهدید به این موفقیتها رسیده است
چرا هر کسی برای ادامه تحصیلات و یا کار و.....به کشور های دیکری می رود یا فکر می کنیم فرار است چون از کشورش خوشش نیامده یا فکر می کنیم فرار مغزهاست
خب برود مکه چه اشکالی دارد ؟؟؟

چه می شود بروند انجا با امکانات انها به بشریت خدمت نمایند و باز به کشور خود برکردند
مثل پرفسور سمیعی و پرفسور مولانا ودکتر چمران و..........و خیلی از دانشمندان دیکر که پس از طی مدارج علمی خود به کشور بازگشته و خدمت می کنند و یا انجا به مردمان کشورخود خدمت می کنند

به نظرم هر خروج از کشوری برای ادامه تحصیل و یا کار و ............را نباید فرار مغزها بدانیم
خب انجا موقعیت بهتر است و امکانات بهتری دارد چه اشکال دارد برود و کار بکند و تلاش نماید و کوشش نماید و اختراعات و اکتشافات خود را به مردمان جهان ارائه دهد و نام ایرانی را بالاببرد و البته به کشور خود هم خدمت نماید

خیلی هم خوب است مگه نه؟؟؟


درسته حق باشماست........
دولت تدابیری دیده مثه گرو گذاشتن سند و .....ک طرف فرار نکنه و بمونه تو امریکا که ب نظرم تصمیم درستیه زیرا سال ها اوج جونییش تو این مملکت بوده اینجا پرورش شده درست نیست مغزش در اختیار غرب باشه رایگان....

[="Navy"]

رنگین;707511 نوشت:
من که الان مجردم، تو بهترین دانشگاه ها درس خوندم، الان می تونم تو خونه بشینم؟ این همه انرژی رو چجوری مصرف کنم؟

خوب وقتی تو خونه باشی هزار تا فکر و خیال میاد سمت آدم، درسته دغدغه ی هزینه زندگی ندارم ولی حیف این همه وقت که تو خونه می گذره نیست،چطوری افسرده نشم؟

برداشت اشتباه نشه
من نگفتم خانوما کار نکنن
گفتم براشون اولویت نیست . برای کسی مثل شما که نیاز مالی هم نداره ، به قول خودتون بیشتر برای وقت پر کردنه . خب این وقت رو جور دیگه هم میشه پر کرد اگه کار نباشه
منظورم اینه که خانمی که کار نداره و البته نیاز مالی هم نداره بالاخره میتونه خودشو با سرگرمی های دیگه از افسردگی نجات بده
ولی مرد هزار تا برنامه و سرگرمی هم داشته باشه اگه بیکار باشه افسرده میشه
چون کار برای مرده

مثلا خانم خود بنده فوق لیسانس دانشگاه تهرانه قبلا کار خبرنگاری و نقد و تهیه بولتن برای وزیر ارشاد میکرد
دولت که عوض شد چون وزیر علاقه ای به دونستن مسائل فرهنگی نداشت اینا از کار بیکار شدن
اولش دپرس بود ولی کم کم خودشو سرگرم کرد با کارای دیگه

ولی من بعنوان مرد اگه بیکار بشم هیچ تفریحی نمیتونه از افسردگی نجاتم بده[/]

[=arial]

omid3963;707328 نوشت:
ما که هرجا میریم چه تو اینترنت چه تو واقعیت یا برامون روزه میخونن که گریه کنیم یا میان درمورد خون شهیدان حرف میزنن.
به نظرتون با این وضع ما افسرده به حساب نمیایم؟

ب سلام
برای این دوست عزیز و جدیدمان هم عرض کردیم
که شاخصه های دین اسلام برای شادی و افسردکی با شاخصه های جوامع غربی و تفکرات اومانیستی فرق دارد
بنده درتایپک های مختلفی مفصل توضیح دادم مراجعه نمایید

گریه بر شهدا و کربلا و راز و نیاز با خدا نه تنها ارامش بخش و نشاط اور است که از افسردکی و .......خیلی از مشکلات انسان را دور می نماید
تجربه هم می توانید بکنید

اصلا گریه کردن به هیچ عنوان مساوی با افسردگی نیست
برای نمونه مثلا دیدن کسی را که از شدت خوشحالی داره گریه می کنه ؟؟؟
می کی چرا گریه می گنی می گه از خوشحالی است و از نهایت نشاط است

موضوع قفل شده است