کی به داد ازدواج جوونا میرسه؟

تب‌های اولیه

465 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

یعنی هم و غممون بشه ازدواج دائم؟ شایدم الان شده باشه! ولی من سعی میکنم اینطوری نشه، یعنی زورم رو میزنم، اونوقت نماز خوندن و همه عبادات میشه در راه ازدواج دائم!
ولی دیگه زورمون نمیرسه ،
دیگه واقعا از منبری ها انتظار داشتم یه کاری کنن، محکم در این مورد سخنرانی کنن، ولی یا نمیکنن یا خیلی آبکی ازش عبور میکنن.

چرا ازدواج برای جوانها انقدر مهمه؟ آنهایی که ازدواج کردند اغلب حسرت دوران مجردی شون را می خورن.یعنی فقط برای تامین غریزه جنسی می خواهیدازدواج ف کنید.سرتون را با کار ، تفریحات سالم، درس، سفر گرم کنید، چون بعد از ازدواج امکان انجام این کارها خیلی کم می شه.از تنهایی لذت ببرید.

[=&quot] سلام دوستان نمیخوام اینجا تبلیغ یه سایتی رو انجام بدم و نمیخوام دخالتی در روند کارتون بشه

[=&quot]فقط در همین حد بگم که به نظرم واسطه گری برا ازدواج خیلی خوبه مخصوصا افرادی که در سر دو راهی هستند و درصدی تمایل دارند اما از انتخابشون مطمئن نیستند باید بهشون خط بدیم
[=&quot]من خودم دانشجویی بیش نیستم
[=&quot]اما یه سایت رو دیدم که اینکارو میکنه عضو شدم و خیلی جالب شاهد بعضی فعالیتهاشون بودم
[=&quot]کاش میشد شبیه اون رو اینجا ایجاد کنیم و مدیران فعال اینجا بشن مدیران فعال یه سایت همسر یابی و مشخصات رو بگیرن و تجزیه تحلیل کنند و ادمها رو بهم آشنا کنند نمیدونم خطراتشش چیه چون من هنوز چوبشش رو نخوردم اما یکی در یاهو بهم میگفت کم کم خطراتشش براتون ملموس میشه من که نمیدونم چه خطری داره مشخصات کلی رو دادم و به انتظار خبرم میشیم تازشم نشه به درک منتظر دنیای واقعی هستیم
[=&quot]اما کلا نظر دادم که بدونید مساله خیلی برام جذابه و پیگیری میکنم بحثتون رو کاش این تایپیک بسته نشه

mehrant;706347 نوشت:
من در ماه رمضان هر سحر کلی دعا میکنم که مشکل و مانع سرراه ازدواجم حل بشه و منم ازدواج کنم...:Ghamgin:هر روز رو با کلی امید شروع میکنم ولی شب امیدم ناامید میشه :hey:

تو مشکلی نداری، خودت الکی مشکلتو بزرگ کردی، الآن هزاران دختر هستند که آرزوشونه تو بری خواستگاریشون
پس الکی مته به خشخاش نذار و عزمتو جزم کن با دختر خوب ازدواج کن تموم شه بره پی کارش

[="Tahoma"]

30ساله;706366 نوشت:
چرا ازدواج برای جوانها انقدر مهمه؟ آنهایی که ازدواج کردند اغلب حسرت دوران مجردی شون را می خورن.یعنی فقط برای تامین غریزه جنسی می خواهیدازدواج ف کنید.سرتون را با کار ، تفریحات سالم، درس، سفر گرم کنید، چون بعد از ازدواج امکان انجام این کارها خیلی کم می شه.از تنهایی لذت ببرید.

یه بنده خدایی مثال قشنگی میزد
میگفت ازدواج مثل دستشویی می‌مونه!
اونایی که بیرونن میخوان برن توش، اونایی که داخلشن میخوان بیان بیرون!:khandeh!:

30ساله;706366 نوشت:
چرا ازدواج برای جوانها انقدر مهمه؟ آنهایی که ازدواج کردند اغلب حسرت دوران مجردی شون را می خورن.یعنی فقط برای تامین غریزه جنسی می خواهیدازدواج ف کنید.سرتون را با کار ، تفریحات سالم، درس، سفر گرم کنید، چون بعد از ازدواج امکان انجام این کارها خیلی کم می شه.از تنهایی لذت ببرید.

دوران مجردی تمام شد ! لذت کجا بود تنها چیزی که برای من مونده رذیت کشیدن شده کو تفریح سالم ! کو فکر سالم ؟ همه دوستان دوران تحصیل الا ماشاءالله سر و تهشون رو بزنی قلیان و قهوه خانه و دختر بازی و رابطه های خلاف شرع شده بعضی هاشون هم که ازدواج کردند فقط باعث درد و رنج بیشتر میشن که چرا من نه ! کو نگاه جنسی از نظر عاطفی چرخمان لنگ شده ! آن علی بود که برچاه دردودل میکرد من کجا و علی کجا ...

فیزیکدان;706107 نوشت:
[=arial black]لازمه بدونید که خانواده دختر هیچ وظیفه ایی نداره که چیزی بده و اگر هم چیزی میده لطف به پسر میکنه که اول زندگی یه حداقلی رو داشته باشه.

لازمه بدونید این فقط رسم خونواده هاییه که میخوان بپیچونن
همه دنیا میدونن جهیزیه وظیفه عروسه و به هیچ وجه لطف نیست
حالا یکی از مریخ اومده میگه نیست

من خونواده میشناسم برای پسرشون رسمشونه خونواده عروس جهیزیه کامل بدن و سر عروسی دخترشون رسم دارن هیچی ندن :khaneh::khaneh::khaneh:

اگرم بخاین بحث اسلامی وسط بکشین
پس داماد 1 سکه مهر میکنه
دختر میره تو یه اتاق تو خونه مادر پسر زندگی میکنه
عروسی نداریم و یک شام مختصر به اقوام درجه یک اونم تو خونه نه تالار
خبری هم از سرویس طلای کاملا 15-20 میلیونی و ماشین گل زده و ... هم نیست
از ما که گذشت ولی با این شرایط من حاضر بودم تمام وسایل خونه رو بخرم

[="Navy"]

30ساله;706366 نوشت:
چرا ازدواج برای جوانها انقدر مهمه؟ آنهایی که ازدواج کردند اغلب حسرت دوران مجردی شون را می خورن.یعنی فقط برای تامین غریزه جنسی می خواهیدازدواج ف کنید.سرتون را با کار ، تفریحات سالم، درس، سفر گرم کنید، چون بعد از ازدواج امکان انجام این کارها خیلی کم می شه.از تنهایی لذت ببرید.

کسایی که حسرت دوران مجردی رو میخورن اکثرا کسایی هستن که دنبال علافی و خوش گذرونی بودن
کسی که دوران مجردیشو سالم گذرونده دلیلی نداره حسرت بخوره ؟
اگه تنهایی میرفته تفریح حالا با همسرش میره . اگرم حسرت دوران بی مسئولیتیشو میخوره دلیلش تن پرور بودنشه
و یا در ازدواج درست انتخاب نکرده و حالا پشیمونه[/]

بچه محله امام رضا;706374 نوشت:

تو مشکلی نداری، خودت الکی مشکلتو بزرگ کردی، الآن هزاران دختر هستند که آرزوشونه تو بری خواستگاریشون
پس الکی مته به خشخاش نذار و عزمتو جزم کن با دختر خوب ازدواج کن تموم شه بره پی کارش

خوب باید دختری پیدا بشه گزینه ای باشه یا نه؟
خانواده که مخالفن خودم موردی پیدا کنم فقط به این شکل قبول دارن که کسی زنگ بزنه خونه مورد معرفی کنه
اونایی که واسطه هستن و حاضرند اینکار رو انجام بدن که چندماهه میگن دختری با شرایطی که میخوای نیست

mehrant;706431 نوشت:
خانواده که مخالفن خودم موردی پیدا کنم فقط به این شکل قبول دارن که کسی زنگ بزنه خونه مورد معرفی کنه

این مورد همه چیو خراب کرد رفت:Khandidan!:
داداشم خانواده مهم!حرفشون حرف! ولی تو میخوای ازدواج کنیا؟ عل داری!فکر داری!یکیو باید انتخاب کنی نمیگم بری دوست شی ولی حق انتخاب داری........

فیزیکدان;706107 نوشت:
لازمه بدونید که خانواده دختر هیچ وظیفه ایی نداره که چیزی بده و اگر هم چیزی میده لطف به پسر میکنه که اول زندگی یه حداقلی رو داشته باشه.

والا ما تو فامیلامون رسمه همه چیو دختر میذاره دو تیکه وسیله گنده مثه یخچال یا لباس شویی رو پسر!
همه چیو دختر میذاره همه چی!
ولی خودم این رسمو میخواهم بردارم که برخواهم داشت:ok:
زندگی زناشوییه!
از اول رابطه بگی ب من چ؟ نمیومدی زن بگیری!من چیکار کنم؟ این نشد باید یا بگیم د ن د! پس فردا میری خونه شوهر میگی به من چ غذا بپزم؟به من چه نمیخواستی منو بگیری!این حرفا جایز نیست
باید رابطه عاطفی همراه با درک دو طرف باشه.....
بنده تصمیمو گرفتم نصف وسایل رو بنده بگیرم خواستم ازدواج کنم نصف رو خانم:ok:
وقتی میگیم زندگی مشترک نمیتونیم اساس رو بندازیم دوش ی نفر:ok:
و قول میدم چنان تقسیم کنم که جهیزیه حتی هزار تومن بیشتر نشه دو طرف نصف نصف بدن:ok:

از موضوع بحث خارج نشید
مطلب استارتر یک بحث ریشه ای است که جامعه ما گرفتارش ده .
گاهی یک چیزهایی پیش میاد ادم به عمق مشکل فکر میکنه .
از دیروز تا حالا که مطلب استازتر رو خوندم متوجه عمق مشکل شدم . نه اینکه این را نمیدانستم .
میدانستم اما به اینکه این مسئله چقدر عمق مشکلات مارا نشان میدهد فکر نکرده بودم .

چه بر سر ما امده؟
بنده همیشه تلاش کردم و به بزرگترها همیشه گفته ام که به فکر ازدواج جوانها باشین اما گوش هیچ کس بدهکار نیست .
دیروز ماه عسل داشت یک خانمی را نشان میداد که واسطه گری ازدواج میکرد .

[="Arial"][="Black"]سلام علیکم
واقعا آدم این مطالب رو میخونه خیلی ناراحت و غمگین میشه.
خدا خودش ما رو کمک کنه. جوونای ما نیاز به ازدواج دارن اما از یه طرف مشکل اقتصادی هست از یه طرف هم باورها و رسوماتی که واقعا بیجا و بی مورد هست.
من خیلی دوست دارم واسطه ازدواج بشم اما متاسفانه هر پسر خوبی که میبینم میگه من میترسم زن بگیرم با این اوضاع اقتصادی! از طرفی هم واقعا دختر هایی هستن که واقعا در خوبی و نجابت چیزی کم ندارند!
دوستان بخدا میشه ازدواج رو ساده گرفت... اگر یکمی به حرف خدا اعتماد داشته باشید خدا براتون میسازه...از ترس فقر و بی پولی ازدواج رو سخت نکنید...
چرا انقدر اعتقادات ضعیف شده؟ چرا انقدر مادی گرا شدیم؟ اگر خیلی از این مراسمات پر هزینه قبل و بعد از عقد رو حذف کنیم دیگه انقدر جوونای ما از ازدواج نمیترسن...
اون کسی که این همه بدعت و رسم و رسوم ها رو باب کرد، و البته میکنه، چجوری میخواد روز قیامت جواب بده؟

[="Navy"]

*گوهــر*;706476 نوشت:
سلام علیکم
واقعا آدم این مطالب رو میخونه خیلی ناراحت و غمگین میشه.
خدا خودش ما رو کمک کنه. جوونای ما نیاز به ازدواج دارن اما از یه طرف مشکل اقتصادی هست از یه طرف هم باورها و رسوماتی که واقعا بیجا و بی مورد هست.
من خیلی دوست دارم واسطه ازدواج بشم اما متاسفانه هر پسر خوبی که میبینم میگه من میترسم زن بگیرم با این اوضاع اقتصادی! از طرفی هم واقعا دختر هایی هستن که واقعا در خوبی و نجابت چیزی کم ندارند!
دوستان بخدا میشه ازدواج رو ساده گرفت... اگر یکمی به حرف خدا اعتماد داشته باشید خدا براتون میسازه...از ترس فقر و بی پولی ازدواج رو سخت نکنید...
چرا انقدر اعتقادات ضعیف شده؟ چرا انقدر مادی گرا شدیم؟ اگر خیلی از این مراسمات پر هزینه قبل و بعد از عقد رو حذف کنیم دیگه انقدر جوونای ما از ازدواج نمیترسن...
اون کسی که این همه بدعت و رسم و رسوم ها رو باب کرد، و البته میکنه، چجوری میخواد روز قیامت جواب بده؟

باتوجه به مطالب این تاپیک تا الان و یه نگاهی به دورو برمون به نظر من
بالای 90 درصد موانع ازدواج مادیه
1- جهیزیه و مهریه و مراسم سنگین که باعث میشه خانواده دختر و پسر تا میتونن تاخیر بندازن
2- اختلاف سطح درآمد مالی خانواده ها که باعث میشه یه خانوده خودشو سر تر بدونه حتی اگر از نظر فرهنگی پایین تر باشن که باعث به هم خوردن مراسم میشه
3- توقعات بالای دختر ها که فکر میکنن تمام کمبود هاشون تا الان رو باید داماد بیچاره جبران کنه
4- ترسو شدن پسر ها که باز بخاطر درآمد پایین و ترس از مواجهه با مشکلات مادی هست
شاید برای یک نفر همه موارد صدق نکنه ولی اکثرا از این 4 مورد خارج نیست
و همش بخاطر ضعف ایمانه
واقعا اگه باور کنیم روزی رو خدا میده همه چیز حله . من خودم با گوشت و خونم باور کردم برای همین شد که 7 ماه حقوق نگرفتم ولی نه دستم جلوی کسی دراز شد نه گشنه موندم و هرچی فکر میکنم نمیفهمم چطور این مدت رو بدون دریافت حقوق سر کردم و فشاری هم به خانوادم نیومد. فقط چون به خدا قول دادم تو بدترین شرایط از کسی غیر از خودش کمک نخوام. برای امتحان تا لب لب تیغ برد منو ولی ولم نکرد .
قربونت برم خدا.خیلی خوبی. :hamdel::hamdel::hamdel:

با سلام و عرض ادب
چند وقت پيش يكي از كاربرا در تاپيك مشابهي يك مطلبي گذاشت كه بنظرم مناسب اين تاپيك اومد يعني بنظرم تجربه اي كه بيان كردند يك خط شكني شجاعانه در نوع خودش بوده يعني ظاهرا طرف اهل عمل بوده نه حرف و شعار ،بنابراين اينجا كپي ميكنم :

نقل قول:
سلام
همه ي نظرات رو نخوندم ، ولي يه تجربه از يكي از نزديكانم دارم كه فكر ميكنم براتون شنيدني باشه .
يك پسر دانشجوي بيكار اما نجيب و محترم و مودب و خانواده دار و مذهبي آمد به خواستگاري يكي از نزديكان ما . خانواده دختر ديدند كه پسر خوب و صالحي هست .قبول كردند .مهريه هم خود دختر گفت 14 تا سكه ، مهريه دختر عموش كه دو سه ماه قبل عقد كرده بود 700 سكه.
بعد هم با يك جهيزيه نسبتا ساده رفت سر زندگيش ، جهيزيه دختر عموش ، بسيار پر و پيمون تر و گران قيمت تر .توكل اين دوتا جوون به خدا بود . يه عروسي بدون گناه گرفتند و رفتند در زير زمين منزل پدري داماد كه مسكوني بود زندگيشون رو شروع كردند . يادم رفت بگم عروس سرويس طلا نگرفت و ساير خريدها هم فقط و فقط و فقط در حد ضرورت .
حالا خانواده دختر - البته پدرش به رحمت خدا رفته بود - يعني مادر و برادر بزرگ- كه حكم پدري براي دختر داشت - و خواهر بزرگش ، ابدا هيچ سنگي كه نيانداختند هيچ ، بسيار هم همراهي كردند ، كسري ها را تامين كردند ، رسم ما اينه و رسم ما اونه و چرا عيدي براي دخترمون نياورديد و ... ابدا ، بسيار بزرگمنشانه برخورد كردند . خاله عروس بعد از يكي از اعياد بهش زنگ زد و گفت خاله جان اگر يه وقتي خانواده شوهرت برات عيدي چيزي نياوردند مبادا دلگير بشي ، اينا يه پسر تحصيلكرده و محترم و فهميده تحويلت دادند بعدا خودتون هر چي لازمه بگيريد ، براي دختر منم چيزي عيدي نياوردند ولي بهش گفتم اينا بچه هاشونون تحصيلكرده اند و مخارج تحصيل بچه ها رو بايد فراهم كنند ديگه از كجا بيارن براي هر عروس و دامادي هم كلي خرج كنند عوضش يه پس خوب الحمدلله به تو تحويل دادند . خدا خير بده به چنين اقوامي و زيادشون كنه . همين خاله سر جهيزيه كلي تعريف و تمجيد كرد و كلي تشكر از خانواده عروس .
حالا بريم اونطرف و اقوام ديگه :
عمو و زن عموي بزرگ عروس : فلاني رفته توي زير زمين زندگي ميكنه . دختره رو فرستادن تو زير زميني زندگي كنه . حالا چرا اين حرفا رو ميزنن و از چي ناراحتند ؟چون داماد مكرمشون رو تا خرخره كه نه تا نيمه هاي سوراخ بيني در خرج فرو بردند و دختر يكي يه دونه بايد ماهي 700 هزار تومن - 5 سال پيش- اجاره خونه بده حالا نميتونن ببينن كه دختر عموش ساده و بي خرج رفته سر زندگيش و داره زندگي ميكنه .
زن داداش عروس : چه شانسي دارن اينا .عروس كم خرج .نه طلا نه كمك جهيزيه بدن نه عيدي نه مهريه متعارف .تا همين الان كه حدود 5 سال از ازدواج اينا ميگذره و يه بچه دارن ، زن داداش بزرگوار همچنان تيكه و كنايه بار ميكنه ، دقيقا برعكس شوهرش كه بسيار محترمانه و با ادب و صميميت برخورد ميكنه .
مادر و خواهر و بردار عروس هم بهترين كار ممكنه رو كردند يعني تا حد امكان نگذاشتند اين كنايه ها و متلكها به گوش عروس و داماد برسه چون استدلالشون اين بود كه ما خوشبختي دخترمون رو ميخواهيم ، پول مياد و ميره ولي بي احترامي ها هميشه در ذهن ميمونه .
راستي دايي عروس رو نگفتم : چند بار خودش و دختراش تيكه انداختند .
حالا جالبترين بخش قضيه اينه كه درست همين سه چهار نفري كه اينقدر اين بنده خداهارو با زبان و تيكه و كنايه اذيت كردند شديدا قائل به ازدواج آسان هستند و معتقدند نبايد جوانها را اذيت كرد و به آنها سخت گرفت .مي بينيد وقتي پاي عمل به ميون مياد تازه مرد ميدان معلوم ميشه .
شما ها هم بريد بگرديد دنبال خانواده اصيل و نجيب و خدا ترس .بريد خدا رو شكر كنيد كه اين موارد كه فرموديد براتون جور نشد ، تصور نكنيد كه بد آورديد اتفاقا خيلي هم خدا هواتونو داشته . لطف خدا هميشه در دادنها جلوه نميكنه بعضي مواقع هم در ندادنها اوج لطف خدا رو ميشه ديد .
براي همتون آرزوي سپيد بختي دارم

اما تاكيد ميكنم همونطور كه استارتر محترم هم گفتند ، همه ي مشكلات دخترها به مسائل مالي و جهيزيه و خونه و خريد و ... بر نميگرده ، مشكل در اينجاست كه نوع نگاه جامعه مذهبي ما تغيير كرده . زبان چيز ديگري ميگه و عمل چيز ديگري نشون ميده .
واقعا شرايط تاسف باري براي جوانان و بويژه و بالاخص دختران جوان بوجود آمده .

30ساله;706366 نوشت:
چرا ازدواج برای جوانها انقدر مهمه؟ آنهایی که ازدواج کردند اغلب حسرت دوران مجردی شون را می خورن.یعنی فقط برای تامین غریزه جنسی می خواهیدازدواج ف کنید.سرتون را با کار ، تفریحات سالم، درس، سفر گرم کنید، چون بعد از ازدواج امکان انجام این کارها خیلی کم می شه.از تنهایی لذت ببرید.

بعد اگه نیاز به یه همدم داشتیم که باهاش بحرفیم .باهاش بریم بیرون .کسی که دوسمون داشته باشه و بهمون اهمیت بده .کسی که انگیزه و امید به اینده را بهمون بده و ... چکار کنیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

30ساله;706366 نوشت:
چرا ازدواج برای جوانها انقدر مهمه؟ آنهایی که ازدواج کردند اغلب حسرت دوران مجردی شون را می خورن.یعنی فقط برای تامین غریزه جنسی می خواهیدازدواج ف کنید.سرتون را با کار ، تفریحات سالم، درس، سفر گرم کنید، چون بعد از ازدواج امکان انجام این کارها خیلی کم می شه.از تنهایی لذت ببرید.

سلام
من منظورتونو فهمیدم .
:ok:
اما خب اکثر کسانی که این تفکر رو دارن معمولا آرامش و لذت زندگی متأهلی رو نچشیدند و البته قدر زندگی رو نمی دونن .
:taeed:یه
مثال میزنم : اکثر ماها نعمت پدر و مادر رو چشیدیم و الان در کنارشون هستیم اما غالبا کمتر قدرشون رو میدونیم ،
:Ebraz Doosti:اونایی که
پدر و مادر ندارن واقعا قدر پدر و مادر و میدونن یا اونایی که پدر و مادرشون رو از دست دادن نعمت پدر و مادر و میدونن چیه. حالا
اونهایی هم که ازدواج کردن قدر ازدواج رو نمیدونن مگر کسانی که واقعا بخواطر خدا و دوری ا گناه ازدواج کردن و در آرامش دارن زندگی میکنن.
:doosti:

وگرنه خیلیا هستن که دیر ازدواج کردن و بعد از ازدواجشون الان حسرت میخورن میگن کاش زودتر ازدواج میکردیم. از بچه های همین سایتم هستن:ok:

این کسایی که میگن قانع باشید و ... (که من خودمم طرفدار حرفشونم و فداشون هم میشم)
وجدانا دختری که هم قانع باشه هم ظاهرش خوب باشه هم ویژگی های اخلاقی خوبی داشته باشه هم با ایمان باشه؟سنشم پایین باشه نه سی سال
اگه سراغ دارید از ما که گذشت ولی من یه داداش 23 ساله دم بخت دارم بگید من واسطه میشم داداشم بیاد خواستگاری ش :khandeh!:
دختر نمیشه که هم اخلاقش خوب باشه هم قانع باشه هم قیافه ی ظاهری خوبی داشته باشه و هم با ایمان،میشه؟اگه دیدید به مام بگید...
ناسلامتی 5 تا خواهر دارم باهاشون بزرگ شدم هیچکدومشون تمام مشخصات بالا رو ندارن

[="Arial"][="Black"]

مدیر محتوایی نرم افزارها;706492 نوشت:
مشكل در اينجاست كه نوع نگاه جامعه مذهبي ما تغيير كرده . زبان چيز ديگري ميگه و عمل چيز ديگري نشون ميده .

سلام
به نکته بسیار بسیار مهم و کلیدی اشاره کردید... دقیقا نه تنها مشکل ازدواج،‌بلکه همه مشکلات بشر ریشه در نوع نگاهش به زندگی هست.... تا دید ما به زندگی متعالی نشه رشد نخواهیم کرد.
جوونها باید بدونن اصلا هدفشون از ازدواج و زندگی چی هست؟ چی میخوان؟ همه چیو مادی نگاه نکنیم.... دختر خانم حالا اگر شما لباس عروس نپوشی...عروسی نگیری...طلا نداشته باشی چه مشکلی پیش میاد؟ آقایون هم همینطور....
یکمی هم از دید معنوی نگاه کنیم به زندگی....

[="Navy"]

amirabdi;706516 نوشت:
این کسایی که میگن قانع باشید و ... (که من خودمم طرفدار حرفشونم و فداشون هم میشم)
وجدانا دختری که هم قانع باشه هم ظاهرش خوب باشه هم ویژگی های اخلاقی خوبی داشته باشه هم با ایمان باشه؟سنشم پایین باشه نه سی سال
اگه سراغ دارید از ما که گذشت ولی من یه داداش 23 ساله دم بخت دارم بگید من واسطه میشم داداشم بیاد خواستگاری ش :khandeh!:
دختر نمیشه که هم اخلاقش خوب باشه هم قانع باشه هم قیافه ی ظاهری خوبی داشته باشه و هم با ایمان،میشه؟اگه دیدید به مام بگید...
ناسلامتی 5 تا خواهر دارم باهاشون بزرگ شدم هیچکدومشون تمام مشخصات بالا رو ندارن

اتفاقا هست .
فقط تو چشم نیستن . باید از خدا بخوای یکیشونو جلو پای داداشت بزاره[/]

*گوهــر*;706521 نوشت:
دختر خانم حالا اگر شما لباس عروس نپوشی...عروسی نگیری...طلا نداشته باشی چه مشکلی پیش میاد؟ آقایون هم همینطور....

بنده چند نفرو دیدم به خاطر فقر حتی عروسیم نگرفتن ولی الان ی عروسی میبینن بغض میکنن میرن ی گوشه!
درسته شاید بگین بغض نداره ک!
ولی خب عقده ای شده بنده خدا.......

[="Arial"][="Black"]

monji-sec;706535 نوشت:
بنده چند نفرو دیدم به خاطر فقر حتی عروسیم نگرفتن ولی الان ی عروسی میبینن بغض میکنن میرن ی گوشه!
درسته شاید بگین بغض نداره ک!
ولی خب عقده ای شده بنده خدا.......

میدونید چرا؟ چون تو دیدی که به زندگی داره، جشن عروسی گرفتن خیلی باارزشه...
خیلی ها به من میگن که عروسی بگیر چون بعدا حسرتشو میخوری... بعدا پشیمون میشی... تو دلت میمونه...
نمیخوام تعریف کنم...خدا میدونه که قصدم فقط و فقط ترویج سادگی هست... وقتی بهم این حرفا رو میگن من تو دلم میگم خدایا شکرت که حسرت این چیزا رو از دلم برداشتی عوضش حسرتایی گذاشتی که مردم دنیا حتی لحظه ای به فکرش نیستن... من اتفاقا میدونم که اگر عروسی بگیرم بعدا پیشمون میشم...چون به غیر از اسراف و گناه چیزی نیست...

[="Navy"]

*گوهــر*;706545 نوشت:

میدونید چرا؟ چون تو دیدی که به زندگی داره، جشن عروسی گرفتن خیلی باارزشه...
خیلی ها به من میگن که عروسی بگیر چون بعدا حسرتشو میخوری... بعدا پشیمون میشی... تو دلت میمونه...
نمیخوام تعریف کنم...خدا میدونه که قصدم فقط و فقط ترویج سادگی هست... وقتی بهم این حرفا رو میگن من تو دلم میگم خدایا شکرت که حسرت این چیزا رو از دلم برداشتی عوضش حسرتایی گذاشتی که مردم دنیا حتی لحظه ای به فکرش نیستن... من اتفاقا میدونم که اگر عروسی بگیرم بعدا پیشمون میشم...چون به غیر از اسراف و گناه چیزی نیست...

کاملا موافقم.
طرف چشمش دنبال عروسی گرفتن بوده ولی فقر مانع شده .
فامیل ما و همسرم همه قرطی و اهل بزن برقص.
فقط خانواده هر دومون مومن
تصمیم گرفتیم خودمون دو تا که یع شام بدیم بدون بزن و برقص و حتی بدون کوچکترین آهنگی
اول همه گفتن مگه میشه؟ مجلس عزا هم یه قرآن میزارن
خلاصه هرکی یه چیزی میگفت . ولی شب مراسم جوری برنامه ریزی کردیم که مهمونا دلشون نمیومد برن
و همشون گفتن واقعا فکر نمیکردیم بشه بدون سروصدا مراسم گرفت
هیچ عروسی ای اینقدر خوش نگذشته بود و ....
الحمدالله حصرت هیچی هم به دلمون نموند هیچ خوشحالیم که جوونای فامیلو با مراسم بدون گناه آشنا کردیم
مهمونامون هم فقط در حد دایی و خاله و عمو بود
حتی قبلش فقط میخواستیم بریم حج ولی چون نوبتمون نشد برنامه عوض شد.

دوستان توجه کنن این حرفا از بحث تاپیک خارج نیستا
دقیقا موانع ازدواج همیناس

[="Purple"]

shervinrv;706549 نوشت:

کاملا موافقم.
طرف چشمش دنبال عروسی گرفتن بوده ولی فقر مانع شده .
فامیل ما و همسرم همه قرطی و اهل بزن برقص.
فقط خانواده هر دومون مومن
تصمیم گرفتیم خودمون دو تا که یع شام بدیم بدون بزن و برقص و حتی بدون کوچکترین آهنگی
اول همه گفتن مگه میشه؟ مجلس عزا هم یه قرآن میزارن
خلاصه هرکی یه چیزی میگفت . ولی شب مراسم جوری برنامه ریزی کردیم که مهمونا دلشون نمیومد برن
و همشون گفتن واقعا فکر نمیکردیم بشه بدون سروصدا مراسم گرفت
هیچ عروسی ای اینقدر خوش نگذشته بود و ....
الحمدالله حصرت هیچی هم به دلمون نموند هیچ خوشحالیم که جوونای فامیلو با مراسم بدون گناه آشنا کردیم
مهمونامون هم فقط در حد دایی و خاله و عمو بود
حتی قبلش فقط میخواستیم بریم حج ولی چون نوبتمون نشد برنامه عوض شد.

دوستان توجه کنن این حرفا از بحث تاپیک خارج نیستا
دقیقا موانع ازدواج همیناس

خب میشه بازش کنین چه جوری ؟؟؟ واقعا واسم سواله...
اخه برای عقد دختر عموی منم همین کارو کردن و ساده توی خونه گرفتن و حتی یه اهنگ بی کلامم نزاشتن
خود پسره م مجلسو گرفت دستش اخه طلبه بود و انصافاخیلی جالب بود
چون خودشم خیلی بانمک بود و فکر کنم مجلس عقدش شد اولین منبرش...
ولی تهش که داماد رفت خانمی که مولودی میخوند گفت فقط دست بزنین میخونم
یهو همه اومدن وسط:Khandidan!:
واقعا بعضیا انقدر بی جنبه ن که واسشون فرق نداره حتی ملودی داشته باشه یا نه ...[/]

[="Navy"]با سلام
اجازه بدهید یک خاطره از کار واسطه گری برایتان تعریف نمایم:

موردی بودند که مادرشان فوق العاده اصرار می کردند،دختر خوب به ایشان معرفی نماییم،شاید خود بنده شخصا به تنهایی،4-5 مورد به ایشان معرفی کردم،و دوستان بنده نیز همینطور ولی هر بار با یک بهانه ای رد می کردند،وکلا این خانم در گروه ما معروف شده،البته ما دیگر با ایشان کاری نداریم،تا زمانی که افکارشان را اصلاح نکرده اند کسی را به آنها معرفی نخواهیم کرد به نوعی تحریمشان کرده ایم
جالب است مختصری شرایط و معیارهای ایشان را بدانید:
آقا متولد 67 ولی تازه ترم آخر کارشناسی دانشگاه آزاد-قد و قیافه ی معمولی ،کار در یک مرکز دولتی داشتند،پدرشون هم استاد دانشگاه و مولف کتاب های درسی بودند، شاخصه خاص دیگری هم نداشتند
حالا معیارهایشان را ببینید:
خانم حتما استاد دانشگاه معتبر یا پزشک باشند!(اگر سطح سواد اون آقا هم بالا بود ناراحت کننده نبود ولی این در حالیست که آن آقا از نظر تحصیلی وضعیت معمولی دارد)
عینکی نباشد!(قضاوت با خودتان)
اخلاق و ایمان بسیار بالایی داشته باشد
قانع باشد وبساز

قد و قیافه ی خاصی نیز مدنظرشان بود!البته تا حدی قابل قبول است ولی ایشان چیزی می خواستند که باید سفارش می دادیم برایمان بسازند!
حتما محل سکونت دختر خانم نزدیک محل سکونت ایشان باشد!
پدر و مادر دختر در قید حیات باشند(مادرشون می گفت پسرم بسیار احساساتی هست دوست داره پدرزن و مادرزنشون زنده باشند!)
ترک و لر نباشند!(حالا این مورد را میتوان توجیه کرد که می خواهند فرهنگشان نزدیک به هم باشد)
خانواده ی کم جمعیت باشند
شغل پدر دختر،در شان،شغل پدر پسر باشد(مادرشان می گفتند پسرم دوست داره پدرزنش هم کفو باباش باشه،شاید باور نکنید ولی وقتی اون خانم خیلی جدی این موارد رو عنوان می کردند بنده به زور خودم رو کنترل کرده بودم،هم خنده ام گرفته بود که با معیارهای جدید برای ازدواج آشنا می شدم و هم عصبانی بودم از این بابت که چقدر کوته فکری در جامعه مان زیاد شده،تازه اینها خانواده ی فرهنگی بودند)
و چند معیار عجیب دیگر،و هر بار هم با یک دلایلی دختر خانم ها رو رد می کردند (البته به نظر بنده با ادامه ی این روند ایشان هرگز توفیق ازدواج نیابند!)
و هنوز هم که هنوز است،این خانم به بنده پیام می دهند و هر بار هم تکرار می کنند دختر ها را نصیحت کنید توقعشان بالاست!

شاید برای بعضی ها،غیر واقعی به نظر برسد،ولی باور کنید این موارد واقعا وجود دارند
به نظر بنده،اولین و مهم ترین قدم،اصلاح افکار جامعه هست وهرکسی بایستی از خانواده خود شروع نماید.[/]

*گوهــر*;706521 نوشت:
جوونها باید بدونن اصلا هدفشون از ازدواج و زندگی چی هست؟ چی میخوان؟ همه چیو مادی نگاه نکنیم.... دختر خانم حالا اگر شما لباس عروس نپوشی...عروسی نگیری...طلا نداشته باشی چه مشکلی پیش میاد؟ آقایون هم همینطور....
یکمی هم از دید معنوی نگاه کنیم به زندگی....

سلام
.
همیشه از خوندن نوشته هاتون لذت میبرم .واقعا حرف دل منو زدید .

زندگی متعالی ! کاش این یک کلمه رو درک کنیم.

استاد پناهیان

shervinrv;706549 نوشت:

کاملا موافقم.
طرف چشمش دنبال عروسی گرفتن بوده ولی فقر مانع شده .
فامیل ما و همسرم همه قرطی و اهل بزن برقص.
فقط خانواده هر دومون مومن
تصمیم گرفتیم خودمون دو تا که یع شام بدیم بدون بزن و برقص و حتی بدون کوچکترین آهنگی
اول همه گفتن مگه میشه؟ مجلس عزا هم یه قرآن میزارن
خلاصه هرکی یه چیزی میگفت . ولی شب مراسم جوری برنامه ریزی کردیم که مهمونا دلشون نمیومد برن
و همشون گفتن واقعا فکر نمیکردیم بشه بدون سروصدا مراسم گرفت
هیچ عروسی ای اینقدر خوش نگذشته بود و ....
الحمدالله حصرت هیچی هم به دلمون نموند هیچ خوشحالیم که جوونای فامیلو با مراسم بدون گناه آشنا کردیم
مهمونامون هم فقط در حد دایی و خاله و عمو بود
حتی قبلش فقط میخواستیم بریم حج ولی چون نوبتمون نشد برنامه عوض شد.

دوستان توجه کنن این حرفا از بحث تاپیک خارج نیستا
دقیقا موانع ازدواج همیناس


دقیقا این موضوع خیلی معضل شده......
فامیلای ما هم همه اهل بزنو برقص شدید!.....
خانواده دختر هم اونجور که تعریف میکنه از فامیلای ما بدترن!
بنده حالا نمیتونم مجلسو بدون آهنگ برگزار کنم!
ترجیح میدم ی باند وصل کنم ساده!از این خواننده های صدا و سیمایی که تو جشن ها میخونن شاد هاشو بذاریم :khaneh:
چون با روحیات خودمم سخته مجلس عروسیم اون شکلی باشه خب بنده این شکلی بزرگ نشدم ........
ولی مثلا خرج اضافی دیگه نباید کرد!
اصلا دینی هیچ!دوس داری اهنگ بذاری؟ی ضبط با ی باند اجاره ای که رو هم 20 هزارم نمیشه! تازه باند های کامپیوترم میشه!
واسه چی مردمو ازار بدی با صدای ضبط؟
خاله کوچک من ک همین پارسال عروسیش بود رفت واسه مجلسش ی خوانند زیرزمینیو که معروفم هست دعوت کرد 3 میلیون داد با تخفیف!واسه چند ساعت مراسم!
3 ملیون رو ریخت سطل آشغال!
غذا باید حتما جوجه کباب باشه! با 450 تا مهمون!(حالا خوبه دختر بود پسر بود 800 نفر دعوت میکرد)
سالادو ماست کم نباشه ! نوشابه از این بطری نباشه! از اون گرونا که قوطی داره درش مثه دلستر قوطی باز میشه!:khaneh:
بهترین باغ و سالن عروسی و ماشین اجاره شد!بهترین وسائل منزل!یخچال 6 میلیونی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
الان یه ساله دارن کار میکنن هردوشونم ماهی 1.5 حقوق دارن هنوز قسطاشون مونده پول ماشین واسه رفتن تا سر کار ور از پدر مادر قرض میگیرن :Khandidan!:
به اینجور آدما باید بگی خود کرده را تدبیر نیست!
دمه شما گرم ممنون........

[="Purple"]

saharandishe;706580 نوشت:
با سلام
اجازه بدهید یک خاطره از کار واسطه گری برایتان تعریف نمایم:

موردی بودند که مادرشان فوق العاده اصرار می کردند،دختر خوب به ایشان معرفی نماییم،شاید خود بنده شخصا به تنهایی،4-5 مورد به ایشان معرفی کردم،و دوستان بنده نیز همینطور ولی هر بار با یک بهانه ای رد می کردند،وکلا این خانم در گروه ما معروف شده،البته ما دیگر با ایشان کاری نداریم،تا زمانی که افکارشان را اصلاح نکرده اند کسی را به آنها معرفی نخواهیم کرد به نوعی تحریمشان کرده ایم
جالب است مختصری شرایط و معیارهای ایشان را بدانید:
آقا متولد 67 ولی تازه ترم آخر کارشناسی دانشگاه آزاد-قد و قیافه ی معمولی ،کار در یک مرکز دولتی داشتند،پدرشون هم استاد دانشگاه و مولف کتاب های درسی بودند، شاخصه خاص دیگری هم نداشتند
حالا معیارهایشان را ببینید:
خانم حتما استاد دانشگاه معتبر یا پزشک باشند!(اگر سطح سواد اون آقا هم بالا بود ناراحت کننده نبود ولی این در حالیست که آن آقا از نظر تحصیلی وضعیت معمولی دارد)
عینکی نباشد!(قضاوت با خودتان)
اخلاق و ایمان بسیار بالایی داشته باشد
قانع باشد وبساز

قد و قیافه ی خاصی نیز مدنظرشان بود!البته تا حدی قابل قبول است ولی ایشان چیزی می خواستند که باید سفارش می دادیم برایمان بسازند!
حتما محل سکونت دختر خانم نزدیک محل سکونت ایشان باشد!
پدر و مادر دختر در قید حیات باشند(مادرشون می گفت پسرم بسیار احساساتی هست دوست داره پدرزن و مادرزنشون زنده باشند!)
ترک و لر نباشند!(حالا این مورد را میتوان توجیه کرد که می خواهند فرهنگشان نزدیک به هم باشد)
خانواده ی کم جمعیت باشند
شغل پدر دختر،در شان،شغل پدر پسر باشد(مادرشان می گفتند پسرم دوست داره پدرزنش هم کفو باباش باشه،شاید باور نکنید ولی وقتی اون خانم خیلی جدی این موارد رو عنوان می کردند بنده به زور خودم رو کنترل کرده بودم،هم خنده ام گرفته بود که با معیارهای جدید برای ازدواج آشنا می شدم و هم عصبانی بودم از این بابت که چقدر کوته فکری در جامعه مان زیاد شده،تازه اینها خانواده ی فرهنگی بودند)
و چند معیار عجیب دیگر،و هر بار هم با یک دلایلی دختر خانم ها رو رد می کردند (البته به نظر بنده با ادامه ی این روند ایشان هرگز توفیق ازدواج نیابند!)
و هنوز هم که هنوز است،این خانم به بنده پیام می دهند و هر بار هم تکرار می کنند دختر ها را نصیحت کنید توقعشان بالاست!

شاید برای بعضی ها،غیر واقعی به نظر برسد،ولی باور کنید این موارد واقعا وجود دارند
به نظر بنده،اولین و مهم ترین قدم،اصلاح افکار جامعه هست وهرکسی بایستی از خانواده خود شروع نماید.


:Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf:
این مطالب رو باید قاب گرفت زد به دیوار....
من بدتر از این رو دیدم....
طرف دیپلمه شغلش آزاد چندان قیافه ایم نداره وضعیت مالی چندانی م ندارن...
دختر چادری باایمان ،خانواده فرهنگی، از نظر قیافه خیلی خوب،تحصبلات لیسانس و بالاتر! ترجیحا کارمند ،لاغر،قدبلند و....
اونوقت میگن توقع دخترا زیاده ....
منم از چندتا واسطه شنیدم مشخصاتی که میخواستن رو وادم می موند چه جوری روشون میشه؟؟؟؟ واقعا خیلی بعضیا پررون...
البته تقصیر همه س .... هم خود دخترا.. هم پدرمادرا... هم مسئولین.... هم رسانه ها..... هم فضای مجازی ....
همه یه جوری تبلیغ کردن یه جوری رفتار کردن که بعضیا فکر میکنن همین که پســـــــرن وجنس مذکر کافیه !!!!!!!!!!!!!!!!!!![/]

[=Times New Roman]

saharandishe;706580 نوشت:
با سلام
اجازه بدهید یک خاطره از کار واسطه گری برایتان تعریف نمایم:

موردی بودند که مادرشان فوق العاده اصرار می کردند،دختر خوب به ایشان معرفی نماییم،شاید خود بنده شخصا به تنهایی،4-5 مورد به ایشان معرفی کردم،و دوستان بنده نیز همینطور ولی هر بار با یک بهانه ای رد می کردند،وکلا این خانم در گروه ما معروف شده،البته ما دیگر با ایشان کاری نداریم،تا زمانی که افکارشان را اصلاح نکرده اند کسی را به آنها معرفی نخواهیم کرد به نوعی تحریمشان کرده ایم
جالب است مختصری شرایط و معیارهای ایشان را بدانید:
آقا متولد 67 ولی تازه ترم آخر کارشناسی دانشگاه آزاد-قد و قیافه ی معمولی ،کار در یک مرکز دولتی داشتند،پدرشون هم استاد دانشگاه و مولف کتاب های درسی بودند، شاخصه خاص دیگری هم نداشتند
حالا معیارهایشان را ببینید:
خانم حتما استاد دانشگاه معتبر یا پزشک باشند!(اگر سطح سواد اون آقا هم بالا بود ناراحت کننده نبود ولی این در حالیست که آن آقا از نظر تحصیلی وضعیت معمولی دارد)
عینکی نباشد!(قضاوت با خودتان)
اخلاق و ایمان بسیار بالایی داشته باشد
قانع باشد وبساز

قد و قیافه ی خاصی نیز مدنظرشان بود!البته تا حدی قابل قبول است ولی ایشان چیزی می خواستند که باید سفارش می دادیم برایمان بسازند!
حتما محل سکونت دختر خانم نزدیک محل سکونت ایشان باشد!
پدر و مادر دختر در قید حیات باشند(مادرشون می گفت پسرم بسیار احساساتی هست دوست داره پدرزن و مادرزنشون زنده باشند!)
ترک و لر نباشند!(حالا این مورد را میتوان توجیه کرد که می خواهند فرهنگشان نزدیک به هم باشد)
خانواده ی کم جمعیت باشند
شغل پدر دختر،در شان،شغل پدر پسر باشد(مادرشان می گفتند پسرم دوست داره پدرزنش هم کفو باباش باشه،شاید باور نکنید ولی وقتی اون خانم خیلی جدی این موارد رو عنوان می کردند بنده به زور خودم رو کنترل کرده بودم،هم خنده ام گرفته بود که با معیارهای جدید برای ازدواج آشنا می شدم و هم عصبانی بودم از این بابت که چقدر کوته فکری در جامعه مان زیاد شده،تازه اینها خانواده ی فرهنگی بودند)
و چند معیار عجیب دیگر،و هر بار هم با یک دلایلی دختر خانم ها رو رد می کردند (البته به نظر بنده با ادامه ی این روند ایشان هرگز توفیق ازدواج نیابند!)
و هنوز هم که هنوز است،این خانم به بنده پیام می دهند و هر بار هم تکرار می کنند دختر ها را نصیحت کنید توقعشان بالاست!

شاید برای بعضی ها،غیر واقعی به نظر برسد،ولی باور کنید این موارد واقعا وجود دارند
به نظر بنده،اولین و مهم ترین قدم،اصلاح افکار جامعه هست وهرکسی بایستی از خانواده خود شروع نماید.

rainygirl;706594 نوشت:


این مطالب رو باید قاب گرفت زد به دیوار....
من بدتر از این رو دیدم....
طرف دیپلمه شغلش آزاد چندان قیافه ایم نداره وضعیت مالی چندانی م ندارن...
دختر چادری باایمان ،خانواده فرهنگی، از نظر قیافه خیلی خوب،تحصبلات لیسانس و بالاتر! ترجیحا کارمند ،لاغر،قدبلند و....
اونوقت میگن توقع دخترا زیاده ....
منم از چندتا واسطه شنیدم مشخصاتی که میخواستن رو وادم می موند چه جوری روشون میشه؟؟؟؟ واقعا خیلی بعضیا پررون...
البته تقصیر همه س .... هم خود دخترا.. هم پدرمادرا... هم مسئولین.... هم رسانه ها..... هم فضای مجازی ....
همه یه جوری تبلیغ کردن یه جوری رفتار کردن که بعضیا فکر میکنن همین که پســـــــرن وجنس مذکر کافیه !!!!!!!!!!!!!!!!!!!

بهشون بگید ما به پسرتون به چشم خواهری نگاه می کنیم. :ok:
یه کاغذ هم پشت پیرهن پسرتون بچسبونید روش بنویسید " شکستنی است ، با احتیاط حمل شود." :ok:

یه سری چیز های دیگه هم می خواستم بگم که قابل پخش نیستند. :ok:

monji-sec;706588 نوشت:
بنده حالا نمیتونم مجلسو بدون آهنگ برگزار کنم!
ترجیح میدم ی باند وصل کنم ساده!از این خواننده های صدا و سیمایی که تو جشن ها میخونن شاد هاشو بذاریم
چون با روحیات خودمم سخته مجلس عروسیم اون شکلی باشه خب بنده این شکلی بزرگ نشدم ........

دارم تصورت میکنم با این فامیلهایی که گفتی و عکسی که ازت دیدم اگه مولودی بگیری واقعا خیلی جالب میشهههههههه:Nishkhand::khandeh!:

[="Microsoft Sans Serif"][="Indigo"]سلااااااااااااااااااااااااام

به نظر میاد خسته شده باشید... آخه امروز 5 صفحه بیشتر نرفته جلو...:khandeh!:

عاقا فقط می شه یکی مرام بذاره قضیه شجاعت دیروز استاد حامی رو بگه....

:tavallod::khoshali::moj:
[/]

یا‌رقیه;706602 نوشت:
عاقا فقط می شه یکی مرام بذاره قضیه شجاعت دیروز استاد حامی رو بگه....

اینه سایتش:ok:

http://www.askdin.com/thread50430.html

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

اناالعبد;706603 نوشت:
اعتراض اسك ديني ها به مدير سايت و مدير مركز(براي ازدواج ما چه مي كنيد؟دردم از يار ست و درمان نيز هم)

سلام بر شما
حرف و حديثي داريد آماده كنيد امشب كركره اين تاپيك را ميدم بالا.[/]

حامی;706604 نوشت:

سلام بر شما
حرف و حديثي داريد آماده كنيد امشب كركره اين تاپيك را ميدم بالا.

سلام
باشه حتما :ok:
انشاالله امشب با کلی حرف و حدیث میایم
:ok:

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

ي حاج آقاي رفته بود منبر در شب عاشورا از همه چيز صحبت كرد ولي داستان غم انگيز كربلا
باني مسجد ياد داشتي داد به ايشان كه حاج آقا محض رضاي خدا يك جمله هم از امام حسين بگوييد:Nishkhand:
حالا من بايد
ي يادداشتي بدهم
كه بابا محض رضاي خدا به سؤال اصلي تاپيك پاسخ بدهيد:ok:
[/]

حامی;706604 نوشت:

سلام بر شما
حرف و حديثي داريد آماده كنيد امشب كركره اين تاپيك را ميدم بالا.

جناب حامی به نظر بنده راهکارهای عملی و کاربردی ارائه دهید،وگرنه همه ی افرادی که اینجا حضور دارند می دانند مشکل چیست، ومرور مشکلات دردی را دوا نمی کند،
با وجود این مشکلات خود جوانان چگونه می توانند این گره ها را باز کند؟که هم ،هم کفوشان نصیبشان شود،و هم ازدواج به موقع و بدون حاشیه داشته باشند؟

حامی;706607 نوشت:
كه بابا محض رضاي خدا به سؤال اصلي تاپيك پاسخ بدهيد

[h=1]کی به داد ازدواج جوونا میرسه؟[/h]
متاسفانه دوستان در صفحات آخر تاپیک به این نتیجه رسیدند که نه مسئولین به داد جوونا میرسن نه پدر و مادرا ...

فقط میتونیم خودمون به داد خودمون برسیم...:khoshgel:

من منظورم این نبود که ازدواج نکنید اما انقدر هم حسرت ان را نخورید سعی کنید شرایطش را فراهم کنید .الان فضای مجازی هست می تونید بقول خودتون بحرفید .با دوستانتون برید بیرون.خانوادهاتون شما را دوست دارند.انگیزه و امید را خودتون ایجاد کنید.سعی کنید از نظر فکری و علمی و ایمانی خودتون را تقویت کنید.یه حرفه ومهارت یاد بگیرید .دعا هم یادتون نره.چیزهایی مثل کوهنوردی .درس خوندن.شرکت تو مراسم مذهبی مثل هیت واعتکاف واردوهای جهادی..بعد از تاهل تعطیله.........

جناب حامی ممنون که به فکر جوون ها هستید
واقعا شما ثابت کردید به فکر هستید اما ظاهرا کاری از دستتون بر نمیاد
همینم خیلی ما جوونارو خوشحال میکنه

انشالله خدا اجرتون بده بابت محبت هاتون.
خیلی غم انگیزه تو یه جامعه اسلامی همچین مشکلاتی هست

من خودم اگر یک همسر خوب پیدا میکردم شخصا حاضرم با کمترین امکانات زندگیمو شروع کنم و به پیش برم چون اعتقاد دارم خدا خودش روزی رسونه
اما خب اعتقاد من هیچ فایده ای نداره وقتی اکثریت جامعه به سمتی دیگه داره پیش میره

[="Navy"]

iranimij;706614 نوشت:

اما خب اعتقاد من هیچ فایده ای نداره وقتی اکثریت جامعه به سمتی دیگه داره پیش میره

کاملا درست میفرمایید،جامعه به سمت نا کجا آباد در حرکت است....[/]

من متاهل هستم و دوران مجردی هم بدنبال علافی نبودم خیلی هم زندگی سالمی داشتم .با دوستای سالم و با ایمانی بودم و سر مهمش تو کتاب بود . اتفاقا زندگی الانم هم خیلی خوبه الحمد الله هیچ مشکلی ندارم.حرف من اینه که هر دورانی واسه خودش یه دنیایی داره که ممکنه دوره بعدی ان دنیا را نداشته باشه.پس تا وقتی که امکان ازدواج براتون نیست از این دوران نهایت استفاده را بکنید خیلی از کارها هست که الان می تونید انجام بدید ولی بعد از ازدواج نمی تونید .شاید بعضی ها بگند نه می شه .....بله می شه ولی باید از حق همسرت و بچه هات بزنی تا ان کار را انجام بدی.

سلاااااام
کی به داد ازدواج جوونا میرسه؟(خرج هزينه عزا برای مراسم عروسی جوانان برای شادی روح ميت بزن ی كف مرتب)

پیشنهاد خوبی هست

ولی باتوجه به اینکه که چشم همچشمی در این مملکت بیداد میکنه
نمیشه
چون اگه میخواستند از این کارا بکنند همون مراسم عروسی رو ساده می‌گرفتند
می‌شناسم آدمی رو که آقا فقط کار داشت وقتی هم میرفت خواستگاری فقط ۳۰۰هزار تومن پسندازشن نبود

الانم عروسی کرده

فقط با حذف تشریفات Smile

[="Arial"][="Black"]

saharandishe;706609 نوشت:

جناب حامی به نظر بنده راهکارهای عملی و کاربردی ارائه دهید،وگرنه همه ی افرادی که اینجا حضور دارند می دانند مشکل چیست، ومرور مشکلات دردی را دوا نمی کند،
با وجود این مشکلات خود جوانان چگونه می توانند این گره ها را باز کند؟که هم ،هم کفوشان نصیبشان شود،و هم ازدواج به موقع و بدون حاشیه داشته باشند؟

یک راهکاری که میشه ارائه داد این هست که یک جشن یا همایشی برگزار بشه و کاربران انجمن شرکت کنند و اونجا دختر پسرای خوب به هم معرفی کنند.... من هم به عنوان واسطه میام :ok:
جدی این خیلی پیشنهاد خوبیه. مدیران در موردش فکر کنند.

*گوهــر*;706622 نوشت:
یک راهکاری که میشه ارائه داد این هست که یک جشن یا همایشی برگزار بشه و کاربران انجمن شرکت کنند و اونجا دختر پسرای خوب به هم معرفی کنند.... من هم به عنوان واسطه میام
جدی این خیلی پیشنهاد خوبیه. مدیران در موردش فکر کنند.

سلام.عزیزاونوقت کجابرگزاربشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

[=microsoft sans serif]درسته که اینجا فضای مجازیه،‌اما چرا دخترای خوب همینجا با پسرای خوب همینجا آشنا نشن؟
کاش میشد خانم ها و آقایون متاهل یه هماهنگی کنند با هم،‌ دختر پسرای مجرد رو با هم آشنا کنند... من خیلی ناراحتم از این موضوع... میدونید چقدر گناه کم میشه.. چقدر واسطه گری ثواب داره؟ چرا خیرمون رو به کسی نرسونیم...
من بصورت جدی و محکم هستم هر استانی هم لازم باشه با همسرم میام تا دختر پسرا رو با هم آشنا کنم...

زهرا خانم در همه استان ها برگزار بشه...

[="Navy"]

*گوهــر*;706622 نوشت:

یک راهکاری که میشه ارائه داد این هست که یک جشن یا همایشی برگزار بشه و کاربران انجمن شرکت کنند .

گرچه به نظرم شما با جنبه ی طنز این پیشنهاد را ارائه دادید
ولی به طور کلی به نظر بنده این نوع آشنایی ها،روش مناسبی نیستند.
بر حسب تجربه ای که از وساطت دارم خدمتتان عرض می کنم

آشنایی باید طوری باشد که شان خانم حتما حفظ شود،که در این روش ها،آنطور که شایسته ی یک خانم مذهبی و خوب است شانش حفظ نمی شود.
و در عین حال امکان گناه و اختلاط نا مناسب و سوء استفاده ی برخی افراد هم در این روش و روش های مشابه بسیار بالاست

rainygirl;706562 نوشت:

خب میشه بازش کنین چه جوری ؟؟؟ واقعا واسم سواله...
اخه برای عقد دختر عموی منم همین کارو کردن و ساده توی خونه گرفتن و حتی یه اهنگ بی کلامم نزاشتن
خود پسره م مجلسو گرفت دستش اخه طلبه بود و انصافاخیلی جالب بود
چون خودشم خیلی بانمک بود و فکر کنم مجلس عقدش شد اولین منبرش...
ولی تهش که داماد رفت خانمی که مولودی میخوند گفت فقط دست بزنین میخونم
یهو همه اومدن وسط:Khandidan!:
واقعا بعضیا انقدر بی جنبه ن که واسشون فرق نداره حتی ملودی داشته باشه یا نه ...

والا برای نامزدی که تو خونه پدر خانومم مراسم گرفتیم.خونه بزرگه.
دورتا دور مبل چیدیم همه اومدن نشستن و کل مراسم به شوخی و معرفی اعضای فامیل دو طرف گذشت و هیچ مشکلی نبود و بجز اولش دیگه کسی اعتراضی نکرد
مراسم عقد خیلی ساده 3 روز قبل از عروسی در محضر با حضور بستگان درجه 1
برای مراسم عروسی از تعداد مهمان ها کم کردیم و بر کیفیتش اضافه کردیم
بجای دعوت از 500 تا مهمون که اصلا نمیشناسمشون و تو عمرم ندیدمشون فقط خاله دایی عمو عمه و نهایت یه سری دوستان خیلی نزدیک کلا شدیم حدود 150 نفر
بجاش توی شهرک سینمایی گراند هتلو گرفتیم با فضاهای دورو برش
اول که مهمونا تو خیابونای تهران قدیم کلی صفا کردن و با لوکیشن هاش عکس گرفتن
خود هتل هم چند تا فضا داشت فضای سفره خونه و ... هرکی هرجا دوست داشت میشست و با بقیه صحبت میکرد
از طرفی اکثر فامیل پرسپولیسی دو آتیشه و اون شب بازی خیلی حساس پرسپولیس و تراکتورسازی بود
تلوزیون گذاشتیم کل مردونه داشتن پای تلوزیون هوار میزدن
به لطف خدا پرسپولیس 4 هیچ زد و یه حالی به همه داد
بعد شام هم توی محوطه شهرک آتیش باز داشتیم.

همه چیزو از قبل برنامه ریزی رده بودیم
درسته شاید زیاد به نظر مراسم ساده ای نبوده باشه ولی اول اینکه به خاطر یک سوم بودن مهمونا نسبت به سایر عروسی ها با وجود کارای اضافی ولی مخارج فوق العاده از یه عروسی نرمال کمتر شد
ثانیا برای من بیشتر از هزینه بدون گناه بودن مهم بود که خداروشکر میسر شد
همین مراسم باعث شد دامادمون هم خوشش بیاد از نبود موسیقی و مراسم خواهرم هم همینجور بدون موسیقی و گناه انجام شد و واقعا هردو مراسم فوق العاده خوب بود
و همه اینو گفتن

تنها مسئله مهم برای من این بود که به جوونای فامیل ثابت شد که میشه اینجوری عروسی گرفت که حتی بی دین ها هم لذت ببرن و گناهی هم نباشه

*گوهــر*;706622 نوشت:

[=microsoft sans serif]یک راهکاری که میشه ارائه داد این هست که یک جشن یا همایشی برگزار بشه و کاربران انجمن شرکت کنند و اونجا دختر پسرای خوب به هم معرفی کنند.... من هم به عنوان واسطه میام :ok:
جدی این خیلی پیشنهاد خوبیه. مدیران در موردش فکر کنند.

یادش بخیر اوایل که موسسه تبیان شروع به کار کرده بود کارمند نداشت زیاد
ما چند نفر بودیم تمام کارای تبیان با ما بود
نمایشگاه قرآن غرفه میگردوندیم همایشاشو برگزار میکردیم
همه هم دختر پسرای مومن
2 تا 2 تا هم با هم ازدواج کردیم
بعدا هم تبیان برامون جشن گرفت چند سال بعد از ماهایی که اون سالها از همین طریق با هم ازدواج کرده بودیم تقدیر کرد
البته اون موقع ما برای ازدواج دور هم جمع نشده بودیم
برای کار بود ولی چون همه بچه های خوبی بودن همه با هم کلیک شدن:Nishkhand:

ولی اینی که شما میگید برای خانوما خصوصا زیاد جالب نیست
منکه پسر هستم هم حاضر نمیشم توش شرکت کنم.

30ساله;706613 نوشت:
من منظورم این نبود که ازدواج نکنید اما انقدر هم حسرت ان را نخورید سعی کنید شرایطش را فراهم کنید .الان فضای مجازی هست می تونید بقول خودتون بحرفید .با دوستانتون برید بیرون.خانوادهاتون شما را دوست دارند.انگیزه و امید را خودتون ایجاد کنید.سعی کنید از نظر فکری و علمی و ایمانی خودتون را تقویت کنید.یه حرفه ومهارت یاد بگیرید .دعا هم یادتون نره.چیزهایی مثل کوهنوردی .درس خوندن.شرکت تو مراسم مذهبی مثل هیت واعتکاف واردوهای جهادی..بعد از تاهل تعطیله.........

:Gig::Moteajeb!:
سواره خبری از حال پیاده نداره
حداقل کاش این حرفا رو اینجا نزنیم.

30ساله;706617 نوشت:
من متاهل هستم و دوران مجردی هم بدنبال علافی نبودم خیلی هم زندگی سالمی داشتم .با دوستای سالم و با ایمانی بودم و سر مهمش تو کتاب بود . اتفاقا زندگی الانم هم خیلی خوبه الحمد الله هیچ مشکلی ندارم.حرف من اینه که هر دورانی واسه خودش یه دنیایی داره که ممکنه دوره بعدی ان دنیا را نداشته باشه.پس تا وقتی که امکان ازدواج براتون نیست از این دوران نهایت استفاده را بکنید خیلی از کارها هست که الان می تونید انجام بدید ولی بعد از ازدواج نمی تونید .شاید بعضی ها بگند نه می شه .....بله می شه ولی باید از حق همسرت و بچه هات بزنی تا ان کار را انجام بدی.
ما همه کارامونو کردیم.کار نکرده که بعد بخاییم پشیمونیشو بکشیم هم نداریم.حالا هم میخایم ازدواج کنیم.
موضوع قفل شده است