جمع بندی چرا پیامبر اسلام (ص) ، با وجود درخواست مردم از آوردن معجزه طفره می رفتند؟

تب‌های اولیه

104 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

[="Tahoma"]

**گلشن**;696243 نوشت:
سلام بزرگوار

چرا وقتی مشرکین از پیامبر تقاضای معجزه می کنند
پیامبر در جواب انها یاداوری نمی کند که معجزه شق القمر و یا معجزات دیگری برای انها اورده
ولی انها ایمان نیاورده اند ؟
تا اینگونه هم حجت بر انها تمام شود و هم الان اینهمه شبهه بوجود نیاید

با سلام و درود

یک: به این دلیل که به آنان بفهماند او فرستاده خداوند است و معجزات نیز از طرف خداوند به او داده می شود.

دو: برای این که آنان در پی استدلال منطقی نیستند. آنان معجزه آشکار قرآن را نادیده می گیرند. آنان معجزه شق القمر را دیده و انکار می کنند.

لازم به ذکر است که سوره قمر که اشاره به معجزه شق القمر دارد، بر اساس ترتیب نزول، سی و پنجمین (35) سوره نازل شده قرآن است(علوم قرآنى، معرفت، ص 90)؛ یعنی پنجاه سوره قبل از سوره عنکبوت نازل شده است. پس مشرکان از آن باخبر و آگاه بوده اند.

به آیات دیگر قرآن مراجعه کنید تا بهانه گیری مشرکان را ببینید. تقاضای مشرکان این است:

و گفتند: ما هرگز به تو ايمان نمى ‏آوريم تا اينكه چشمه ‏جوشانى از اين سرزمين (خشك و سوزان) براى ما خارج سازى؛
یا باغى از نخل و انگور از آن تو باشد و نهرها در لابه‏لاى آن جارى كنى؛
يا قطعات (سنگهاى) آسمان را ـ آن چنان كه مى ‏پندارى ـ بر سر ما فرود آرى
يا خداوند و فرشتگان را در برابر ما بياورى؛
يا براى تو خانه ‏اى پر نقش و نگار از طلا باشد
يا به آسمان بالا روى
حتى اگر به آسمان روى، ايمان نمى ‏آوريم مگر آنكه نامه‏ اى بر ما فرود آورى كه آن را بخوانيم!
«بگو:» منزه است پروردگارم (از اين سخنان بى‏معنى)! مگر من جز انسانى فرستاده خدا هستم؟(اسراء، 90-93)

مشکل اصلی مشرکان این است که قصد ایمان آوردن نداشته و از روی بهانه جویی می گفتند چرا فرشته ای برای ما فرستاده نشده است:

«قَالُواْ أَ بَعَثَ اللَّهُ بَشَرًا رَّسُولا»؛ آن ها گفتند: «آيا خداوند بشرى را بعنوان رسول فرستاده است؟!» (اسراء، 94)

«وَ قالُوا ما لِهذَا الرَّسُولِ يَأْكُلُ الطَّعامَ وَ يَمْشي‏ فِي الْأَسْواقِ لَوْ لا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مَلَكٌ فَيَكُونَ مَعَهُ نَذيرا»؛ و گفتند: چرا اين پيامبر غذا مى ‏خورد و در بازارها راه مى ‏رود؟! (نه سنّت فرشتگان را دارد و نه روش شاهان را!) چرا فرشته ‏اى بر او نازل نشده كه همراه وى مردم را انذار كند (و گواه صدق دعوى او باشد)؟!(فرقان، 7)

آیا به نظر شما این کلام مشرکان، منطقی و معقول است؟ اگر فرشته به عنوان رسول برای آنان فرستاده می شد، آیا آن ها نمی گفتند چرا بشری مانند خودمان برای ما فرستاده نشده است؟

میقات;696270 نوشت:
یک: به این دلیل که به آنان بفهماند او فرستاده خداوند است و معجزات نیز از طرف خداوند به او داده می شود.

دو: برای این که آنان در پی استدلال منطقی نیستند. آنان معجزه آشکار قرآن را نادیده می گیرند. آنان معجزه شق القمر را دیده و انکار می کنند.

اگر میپذیرید که قرآن میبایست حاوی استدلالهای عقلانی و منطقی باشد و به فرض وجود معجزاتی قبل از این آیه، سخن منطقی همان است که کاربر محترم گلشن فرمودند.

دم نقدی اگر معجزه بودن خود قرآن را استثنا کنید....یعنی شما میفرمایید مشرکان با آنکه معجزات قبلی را دیده بودند مجدد تقاضای معجزه کردند چون دنبال بهانه جویی بودند؟!!!
باور بفرمایید من با هر سطح از خوشبینی به فرمایش شما نگاه میکنم نمیتوانم چنین چیزی را بپذیرم.

خوب اگر چنین میبود لاجرم باید در جوابشان گفته میشد ، شما از قبل معجزه دیده اید و ایمان نیاورده اید....

نص آیه اینقدر واضح است که مخلص با احترام با نظر شما ، حقیقتا در توجیه حضرتعالی انگشت به دهان میمانم!!

البته قضاوت را همواره به انصاف خوانندگان واگذار میکنیم و بهره ما از این مباحثات اندکی تفکر بیشتر است ولی خاضعانه خدمت شما و سایر دوستان عارضم به نظر مخلص اگر در هر برهه ای از حیات بشر، همانند زندگی رسول ( یا سایر مدعیان پیغامبری) اگر پیامبر مذکور معجزه ای در حد اندازه ید بیضا و شکافتن رود نیل و دو شقه کردن ماه و .... انجام میداد....انسانها که بماند به نظرم جنبنده ای را نمیتوانستید بیابید که سر به سجده نیاورد و با یقین و اطمینان ایمان تام و تمام به رسول مذکور نیاورد.

چگونه میشود تصور کرد که فردی بگوید به اذن خدایم بنگرید که مثلا دریا را به دو نیم کردم و انسانی آنجا باشد و بگوید نه قبول نیست!!!! این معجزه ات جالب نبود یکی دیگه بیاور! و در دلش بگوید بگذار تا میتوانیم بهانه بگیریم و در گمراهی بمانیم!!!!!!!!!!!!!!!!!

میقات;696270 نوشت:
«وَ قالُوا ما لِهذَا الرَّسُولِ يَأْكُلُ الطَّعامَ وَ يَمْشي‏ فِي الْأَسْواقِ لَوْ لا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مَلَكٌ فَيَكُونَ مَعَهُ نَذيرا»؛ و گفتند: چرا اين پيامبر غذا مى ‏خورد و در بازارها راه مى ‏رود؟! (نه سنّت فرشتگان را دارد و نه روش شاهان را!) چرا فرشته ‏اى بر او نازل نشده كه همراه وى مردم را انذار كند (و گواه صدق دعوى او باشد)؟!(فرقان، 7)

آیا به نظر شما این کلام مشرکان، منطقی و معقول است؟ اگر فرشته به عنوان رسول برای آنان فرستاده می شد، آیا آن ها نمی گفتند چرا بشری مانند خودمان برای ما فرستاده نشده است؟

به نظر ما که کلام مشرکان منطقی و معقول است!!! اتفاقا به نظر مخلص آن مشرک محترم! خیلی هم حرف حساب زده! نگفته که فرشته ای پیامبر باشد... گفته :چرا فرشته ‏اى بر او نازل نشده كه همراه وى مردم را انذار كند!

اشکالی داشت ک فرشته ای همیشه بالای سر پیامبر میبود که هیچ شک و شبهه ای نباشد؟ خوب چه اشکال داشت که مثلا دست کم جبرئیل را به جز آن حضرت بقیه مردم هم همواره ملاحظه میکردند....

[="Tahoma"]

manmehdiam;696326 نوشت:
اگر میپذیرید که قرآن میبایست حاوی استدلالهای عقلانی و منطقی باشد و به فرض وجود معجزاتی قبل از این آیه، سخن منطقی همان است که کاربر محترم گلشن فرمودند.

دم نقدی اگر معجزه بودن خود قرآن را استثنا کنید....یعنی شما میفرمایید مشرکان با آنکه معجزات قبلی را دیده بودند مجدد تقاضای معجزه کردند چون دنبال بهانه جویی بودند؟!!!
باور بفرمایید من با هر سطح از خوشبینی به فرمایش شما نگاه میکنم نمیتوانم چنین چیزی را بپذیرم.

خوب اگر چنین میبود لاجرم باید در جوابشان گفته میشد ، شما از قبل معجزه دیده اید و ایمان نیاورده اید....

نص آیه اینقدر واضح است که مخلص با احترام با نظر شما ، حقیقتا در توجیه حضرتعالی انگشت به دهان میمانم!!

البته قضاوت را همواره به انصاف خوانندگان واگذار میکنیم و بهره ما از این مباحثات اندکی تفکر بیشتر است ولی خاضعانه خدمت شما و سایر دوستان عارضم به نظر مخلص اگر در هر برهه ای از حیات بشر، همانند زندگی رسول ( یا سایر مدعیان پیغامبری) اگر پیامبر مذکور معجزه ای در حد اندازه ید بیضا و شکافتن رود نیل و دو شقه کردن ماه و .... انجام میداد....انسانها که بماند به نظرم جنبنده ای را نمیتوانستید بیابید که سر به سجده نیاورد و با یقین و اطمینان ایمان تام و تمام به رسول مذکور نیاورد.

چگونه میشود تصور کرد که فردی بگوید به اذن خدایم بنگرید که مثلا دریا را به دو نیم کردم و انسانی آنجا باشد و بگوید نه قبول نیست!!!! این معجزه ات جالب نبود یکی دیگه بیاور! و در دلش بگوید بگذار تا میتوانیم بهانه بگیریم و در گمراهی بمانیم!!!!!!!!!!!!!!!!!

با سلام و درود

اگر فقط یک آیه را نگیرید و به آیات دیگر هم توجه داشته باشید زودتر به نتیجه می رسید.

قرآن در ادامه همین آیه، در آیه بعد به طور منطقی به مشرکان پاسخ می دهد که مگر قرآن شما را کفایت نمی کند:

«أَ وَ لَمْ يَكْفِهِمْ أَنَّا أَنزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ يُتْلىَ‏ عَلَيْهِم‏»؛ آيا براى آنان كافى نيست كه اين كتاب را بر تو نازل كرديم كه پيوسته بر آنها تلاوت مى ‏شود؟!(عنکبوت، 51)

چگونه امكان دارد انسانى درس نخوانده ـ و حتى اگر فرضا درس خوانده بود ـ كتابى با اين محتوا و اين جاذبه عجيب كه فوق توانايى انسان ها است بياورد و عموم جهانيان را دعوت به مقابله كند و همه در برابر آن عاجز و ناتوان بمانند؟!

اگر واقعا آن ها به دنبال معجزه هستند، این معجزه. اگر هم آن را معجزه نمی دانند، پس باید قادر باشند مانند آن را بیاورند؛ در حالی عاجز و ناتوانند.

پس بدون این که دلیلی بر رد اعجاز قرآن داشته باشند، آن را قبول نمی کنند.

آیا این استدلال منطقی و معقول نیست؟ ای مشرکان! اگر شما قرآن را معجزه نمی دانید، با آوردن مانندی برای آن، ثابت کنید که معجزه نیست. اگر توانستید ثابت کنید حق با شما است. وقتی از اثبات ادعایتان عاجز و ناتوان هستید، پس دلیلی بر رد قرآن ندارید، جز بهانه جویی.

مطلب دیگر؛ قرآن بزرگترین معجزه الهی است که تا قیامت راهنمای انسان ها است. چگونه معجزه ای مانند معجزه موسی و عیسی می تواند برای نسل های آینده و انسان های غائب، معجزه گری نموده و آن ها را هدایت کند؟!!

از طرفی طبق استدلال شما باید همه بنی اسرائیل با ایمان باشند؛ ولی چنین نیست، چرا؟! مگر شکافته شدن دریا و اژدها شدن عصا و ... را ندیده اند؟!!

همین است که قرآن می فرماید آنان هرگز ایمان نمی آورند(انعام، 111)؛ زیرا قصد ایمان آوردن ندارند، بلکه قصدشان مخالفت و تمسخر و تحقیر است.

[="Tahoma"]

manmehdiam;696333 نوشت:
به نظر ما که کلام مشرکان منطقی و معقول است!!! اتفاقا به نظر مخلص آن مشرک محترم! خیلی هم حرف حساب زده! نگفته که فرشته ای پیامبر باشد... گفته :چرا فرشته ‏اى بر او نازل نشده كه همراه وى مردم را انذار كند!

اشکالی داشت ک فرشته ای همیشه بالای سر پیامبر میبود که هیچ شک و شبهه ای نباشد؟ خوب چه اشکال داشت که مثلا دست کم جبرئیل را به جز آن حضرت بقیه مردم هم همواره ملاحظه میکردند....

اولا به آیه بیشتر دقت کنید. «وَ قالُوا ما لِهذَا الرَّسُولِ يَأْكُلُ الطَّعامَ وَ يَمْشي‏ فِي الْأَسْواقِ»؛ و گفتند: چرا اين پيامبر غذا مى ‏خورد و در بازارها راه مى ‏رود؟!

معنای این عبارت، همان فرشته بودن است؛ یعنی چرا او بشری مانند ما است و فرشته نیست.

در ثانی، ایمان کجا ارزش پیدا می کند؟

خدا می توانست انسان ها را به گونه ای خلق کند که همه مؤمن و موحد باشند. می توانست برای هر چیزی به پیامبرش معجزه ای جسمانی بالاتر از معجزات موسی و عیسی بدهد که به اجبار همه ایمان بیاورند.

آیا این ایمان ارزش دارد؟! ایمان اجباری که ارزشی ندارد؛ لذا خداوند چنین نمی کند:

«إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِمْ مِنَ السَّماءِ آيَةً فَظَلَّتْ أَعْناقُهُمْ لَها خاضِعين‏»؛ اگر ما اراده كنيم، از آسمان بر آنان آيه ‏اى نازل مى‏ كنيم كه گردنهايشان در برابر آن خاضع گردد.(شعراء، 4)

اگر در معنای ایمان بیشتر دقت کنید، به ارزش مؤمن بیشتر پی می برید.

ایمان به غیب معنایش همین است. یعنی چیزی را که نمی بینیم، به گفته پیامبر خدا اعتماد نموده و قبول کنیم. و الا با کنار رفتن پرده ها و آشکار شدن حقیقت که همه ایمان می آورند و ایمان آوردن مشرکان، دیگر هنر محسوب نمی شود و ارزشی ندارد. اصلا مؤمن و کافر، این گونه شناخته می شوند.

کارشناس محترم.
ما درمودر ارزش انواع ایمان صحبت نمیکنیم. در مورد حجت معجزه برای مدعای پیغمبری صحبت میکنیم.

بنده که عرض کردم اگر امکان دارد معجزه بودن قرآن را در نظر نگیرید تا ببینم آیا در مورد معجزات دیگر هم میتوان صحبت کرد یا خیر.
و البته شما حق دارید که از اعجاز قرآن صرفنظر نفرمایید.

در تمامی آیات که ناباوران از رسول تقاضای معجزه کردند ایشان تنها به معجزه بودن قرآن اشاره فرموده یا به قصصی که در قرآن آمده و از احوال گذشتگان بوده پند و اندرز داده یا اشاره به معجزات پیامبران گذشته کرده و .... و ظاهرا هیچگاه به درخواست معجزه ایشان پاسخ مثبت نداده است.
حتی روایاتی که راجع به معجزات رسول نقل شده اغلب برای مومنین بوده و به خاطر ندارم معجزه ای را ایشان برای ناباوران انجام داده باشد.

و البته به نظر مخلص : طبق گواهی تاریخ ( و نه روایات درون دینی ) رسول اسلام هیچ معجزه ای یا کار خارق‌العاده ای را انجام نداده است. و البته به گواهی تاریخ و عقل! در هیچ مقطعی از تاریخ حیات این جهان هیچ معجزه ای توسط هیچ کسی رخ نداده و نخواهد داد. والسلام.

پی نوشت : با تشکر از نظرات کارشناس محترم به نظرم ایشان در جواب سوال اخیر مخلص مطالب را تکرار فرمودند که مخلص نیز مجدد ایشان را به پست های اخیرم ارجاع میدهم و البته ادامه بحث برای سایر دوستان.

میقات;696353 نوشت:
می توانست برای هر چیزی به پیامبرش معجزه ای جسمانی بالاتر از معجزات موسی و عیسی بدهد که به اجبار همه ایمان بیاورند.

آیا این ایمان ارزش دارد؟! ایمان اجباری که ارزشی ندارد؛ لذا خداوند چنین نمی کند:

«إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِمْ مِنَ السَّماءِ آيَةً فَظَلَّتْ أَعْناقُهُمْ لَها خاضِعين‏»؛ اگر ما اراده كنيم، از آسمان بر آنان آيه ‏اى نازل مى‏ كنيم كه گردنهايشان در برابر آن خاضع گردد.(شعراء، 4)

اگر در معنای ایمان بیشتر دقت کنید، به ارزش مؤمن بیشتر پی می برید.

ایمان به غیب معنایش همین است. یعنی چیزی را که نمی بینیم، به گفته پیامبر خدا اعتماد نموده و قبول کنیم. و الا با کنار رفتن پرده ها و آشکار شدن حقیقت که همه ایمان می آورند و ایمان آوردن مشرکان، دیگر هنر محسوب نمی شود و ارزشی ندارد. اصلا مؤمن و کافر، این گونه شناخته می شوند.

سلام
یعنی اساسا معجزه ها یک مساله وهم آلودن که احتمال خطا درش هست و یقین اور نیستن؟
و معجزاتی بوده که یقین آور بوده ولی ارائه نمیشده؟ مثل چی؟

من وقتی فلسفی فکر میکنم اگه معجزه از نوع یقینیش که شما میگین هم ارائه بشه میتونه نشانه سحر یا دخالت عوامل بیرونی ناشناخته و ... باشه اصولا شناخت خیلی خیلی سخت میشه. حتی درک وحی توسط یه پیامبر هم میتونه دلالت کامل نداشته باشه. پس همه چی میره رو حساب احتمالات و آیا اینکه اصلا شناخت امکانپذیره؟ (چقدر فلسفی)

به نظر شما مشرکان چگونه فکر می کردند ؟

اگر قصد خداوند ، هدایت و فرستادن رسول باشد، باید همین خواسته های مد نظر ما را اجرا می کرد.
اگر خداوند قصدش هدایت بود، بر هر انسانی وحی می کرد. فرشتگان را به مردم نازل می کرد.
به مومنان قدرت های مادی و معنوی می داد. به مومنان معجزه می داد.
و در مقابل، مشرکان و کافران را ضعیف و ذلیل می کرد. و بر آنها عذاب نازل می کرد
اما می بینیم که
ما مشرکان قرنهاست که راه پدران خود را در پیش گرفتیم اما کسی ما را عذاب نمی کند.
کسی بر ما فرشته نازل نمی کند. کسی به ما وحی نمی کند.
پس اگر می بینیم اتفاق خارق العاده ای توسط انسانی انجام می شود، یک توجیه واقعی بینانه و دنیوی و علمی دارد.
مثلا آن انسان ، از ارباب و آلهه کمک گرفته است.
یا از سحر و جادو استفاده می کند.
یا مثلا از جنیان کمک می گیرد.
یا از بشر کمک گرفته است.


پس این درخواست ها، نوعی استفهام انکاری است.
و این گام ها و در خواست ها تمام نمی شود مگر اینکه ریشه ی این تفکر ، زده شود.
و الا حتی اگر معجزاتی بنا به درخواست انها صورت بگیرد
به قول یک بنده خدایی، چرا اینها کار خداباشد ؟ اصلا من می گویم کار موجودات فضایی است [=wingdings][=wingdings]:)
لذا تا وقتی مبنای استدلال مشرکان این باشد. می گویند خداوند رحمان، پیامبری نمی فرستد. ( ما انزل الرحمن من شیء)
و اگر اتفاقی می افتد که خارق العاده است آن را به پای تایید خدا نمی گذارند.

آیات که فراوان است به یک نمونه دیگر توجه بنمایید :

نقل قول:



نقل قول:

امیر المؤمنین علیه السّلام در خطبه قاصعه فرموده: من با پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم بودم آنگاه كه سران قریش نزد او آمدند و گفتند: «اى محمد (صلّى اللّه علیه و آله) تو ادّعاى بزرگى كردى، كه هیچ یك از پدران و خاندانت نكردند، ما از تو معجزه‏اى مى‏خواهیم، اگر پاسخ مثبت داده، انجام دهى، مى‏دانیم كه تو پیامبر و فرستاده خدایى، و اگر از انجام آن سرباز زنى، خواهیم دانست كه ساحر و دروغگویى» پس پیامبر اکرم(صلّى اللّه علیه و آله) فرمود: «شما چه مى‏خواهید؟» گفتند: «این درخت را بخوان تا از ریشه كنده شود و در پیش تو بایستد» پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم فرمود: خداوند بر همه چیز تواناست. حال اگر خداوند این كار را بكند آیا ایمان مى‏آورید؟ و به حق شهادت مى‏دهید؟

گفتند: آرى، پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم فرمود: من بزودى نشانتان مى‏دهم آنچه را كه درخواست كردید، و همانا بهتر از هر كس مى‏دانم كه شما به خیر و نیكى باز نخواهید گشت، زیرا در میان شما كسى است كه كشته شده و در چاه «بدر» دفن خواهد شد، «1» و كسى است‏ «2» كه جنگ احزاب را تدارك خواهد كرد. سپس به درخت اشاره كرد و فرمود: «اى درخت! اگر به خدا و روز قیامت ایمان دارى، و مى‏دانى من پیامبر خدایم، از زمین با ریشه‏هایت در آى، و به فرمان خدا در پیش روى من قرار گیر.»

سوگند به پیامبرى كه خدا او را به حق مبعوث كرد، درخت با ریشه‏هایش از زمین كنده شده، و پیش آمد كه با صداى شدید چونان به هم خوردن بال پرندگان، یا به هم خوردن شاخه‏هاى درختان، جلو آمد و در پیش روى پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم ایستاد كه برخى از شاخه‏هاى بلند خود را بر روى پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم و بعضى دیگر را روى من انداخت و من در طرف راست پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم ایستاده بودم، وقتى سران قریش این منظره را مشاهده كردند، با كبر و غرور گفتند: «به درخت فرمان ده، نصفش جلوتر آید، و نصف دیگر در جاى خود بماند» پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم فرمان داد. نیمى از درخت با وضعى شگفت‏آور و صدایى سخت به پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم نزدیك شد گویا مى‏خواست دور آن حضرت بپیچد، امّا سران قریش از روى كفر و سركشى گفتند: «فرمان ده این نصف باز گردد و به نیم دیگر ملحق شود، و به صورت اول در آید» پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم دستور داد و چنان شد. من گفتم: لا اله الا اللّه، اى رسول خدا من نخستین كسى هستم كه به تو ایمان آوردم، و نخستین فردى هستم اقرار مى‏كنم كه درخت با فرمان خدا براى تصدیق نبوّت، و بزرگداشت دعوت رسالت، آنچه را خواستى انجام داد.

امّا سران قریش همگى گفتند: «او ساحرى است دروغگو، كه سحرى شگفت آور دارد، و سخت با مهارت است». و خطاب به پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم گفتند: «آیا نبوّت تو را كسى جز امثال على علیه السّلام باور مى‏كند؟» ( 2)


manmehdiam;696326 نوشت:

اگر در هر برهه ای از حیات بشر، همانند زندگی رسول ( یا سایر مدعیان پیغامبری) اگر پیامبر مذکور معجزه ای در حد اندازه ید بیضا و شکافتن رود نیل و دو شقه کردن ماه و .... انجام میداد....انسانها که بماند به نظرم جنبنده ای را نمیتوانستید بیابید که سر به سجده نیاورد و با یقین و اطمینان ایمان تام و تمام به رسول مذکور نیاورد.

چگونه میشود تصور کرد که فردی بگوید به اذن خدایم بنگرید که مثلا دریا را به دو نیم کردم و انسانی آنجا باشد و بگوید نه قبول نیست!!!! این معجزه ات جالب نبود یکی دیگه بیاور! و در دلش بگوید بگذار تا میتوانیم بهانه بگیریم و در گمراهی بمانیم!!!!!!!!!!!!!!!!!

:Narahat az:

سلام

برای بعضیا بزرگترین معجزه را هم بیاری باز ایمان نمیآورند چون ایمان وهدایت باذن خداست :

وَمِنْهُم مَّن يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ وَجَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَن يَفْقَهُوهُ وَفِي آذَانِهِمْ وَقْرًا وَإِن يَرَوْاْ كُلَّ آيَةٍ لاَّ يُؤْمِنُواْ بِهَا حَتَّى إِذَا جَآؤُوكَ يُجَادِلُونَكَ يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُواْ إِنْ هَذَآ إِلاَّ أَسَاطِيرُ الأَوَّلِينَ {الأنعام/25}

سَأَصْرِفُ عَنْ آيَاتِيَ الَّذِينَ يَتَكَبَّرُونَ فِي الأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَإِن يَرَوْاْ كُلَّ آيَةٍ لاَّ يُؤْمِنُواْ بِهَا وَإِن يَرَوْاْ سَبِيلَ الرُّشْدِ لاَ يَتَّخِذُوهُ سَبِيلاً وَإِن يَرَوْاْ سَبِيلَ الْغَيِّ يَتَّخِذُوهُ سَبِيلاً ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا وَكَانُواْ عَنْهَا غَافِلِينَ {الأعراف/146}

وَمَا كَانَ لِنَفْسٍ أَن تُؤْمِنَ إِلاَّ بِإِذْنِ اللّهِ وَيَجْعَلُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لاَ يَعْقِلُونَ {يونس/100}

خیر البریه;696581 نوشت:
برای بعضیا بزرگترین معجزه را هم بیاری باز ایمان نمیآورند چون ایمان وهدایت باذن خداست :

جناب خیرالبریه
ماهم همی رو می گیم و می گیم کلا خدا نمی خواد همه رو هدایت کنه
ولی سوال اینجاست چرا خدا نمی خواد همه رو هدایت کنه ؟
تا به حال کسی جواب قانع کننده ای نداده

میقات;695810 نوشت:
بله، ولی غالب این شبهات سالیان زیاد و حتی از زمان ائمه معصومین علیهم السلام مطرح بوده و بدان پاسخ داده شده و در هر دوره ای نیز عالمان و اندیشمندان بدانها پرداخته و پاسخ های آن ها را داده اند.

سلام استاد

حقیقتا من خودم هرسوالی در این انجمن مطرح کردم به جواب نرسیدم نمونش همین تاپیکی که داریم بحث می کنیم

میقات;695810 نوشت:
این ادعای شما نادرست است زیرا کافی است به اطراف خود نگاه کنید. آیا این همه اندیشمند و استاد و .... که ایمان آورده اند، همه زودباور بوده اند؟!!! و کسانی که ایمان نیاورده اند، همه فکور و دقیق بوده اند؟!!!

بیشتر کسانی که علوم محض می خوانند ندانم گرا می شوند

میقات;695810 نوشت:
خداوند که بر همه چیز آگاه است می فرماید اینان ایمان نمی آورند: «وَ لَوْ أَنَّنَا نَزَّلْنَا إِلَيهِمُ الْمَلَئكَةَ وَ كلَّمَهُمُ المَوْتىَ‏ وَ حَشرْنَا عَلَيهِمْ كلُ‏َّ شىَ‏ْءٍ قُبُلًا مَّا كاَنُواْ لِيُؤْمِنُواْ»؛ (و حتّى) اگر فرشتگان را بر آنها نازل مى ‏كرديم، و مردگان با آنان سخن مى ‏گفتند، و همه چيز را در برابر آنها جمع مى ‏نموديم، هرگز ايمان نمى ‏آوردند.(انعام، 111)

ایا خدا باید پیش داوری کند ؟ ایا پیش داوری خدا یعنی اتمام حجت ؟

**گلشن**;696679 نوشت:
کلا خدا نمی خواد همه رو هدایت کنه
ولی سوال اینجاست چرا خدا نمی خواد همه رو هدایت کنه ؟

:Mohabbat:سلام:Mohabbat:
هدایت انجام شده ... بوسیله امامان و پیامبران و قرآن ... پس بهانه نمیشه آورد....
:Narahat az:
حالا اگر یک نفر با اختیار خودش راه خدا رو انتخاب کرد خدا هم هدایتش می کنه و دستشو میگیره.. (از اون هدایتهای مخصوصش)
و همچنین اگر یکنفر فرار کرد از حقیقت و خودشو به کر و لالی زد خدا هم بر گمراهیش می افزاید. صم بکم عمی فهم لا یرجعون.
:Gol:
نتیجه این که همه هدایت شده اند اما گروهی به همون سمتی که هدایت شدن میرن خدا هم بیشتر راه های هدایتشو نشون میده گروهی هم
اون راه هدایت اولی رو قبول نمی کنن در نتیجه در گمراهی فرو میرن خدا هم بر گمراهیشون می افزاید.

در آخر این نکته رو بگم کسانی هستند که طبق آیه ی قرآن جاهل قاصر هستند یعنی دین بهشون نرسیده و اگر میرسید می پذیرفتند اینها
انشالله یا در قیامت شامل عفو تخفیف می شوند یا خدا به طریقی امتحانشون می کنه و وارد بهشت یا جهنم میشوند.والله اعلم

[="Verdana"][="Black"]سلام

جواب سادس ، معجزه ای نداشته !

اصل این منطق قرانی که مورد سوال قرار گرفته با اتمام حجت و ... تضاد داره،

اگر پیامبر معجزه ای داشت دیگه شمشیر کشی نمیکرد،[/]

**گلشن**;696679 نوشت:
جناب خیرالبریه
ماهم همی رو می گیم و می گیم کلا خدا نمی خواد همه رو هدایت کنه
ولی سوال اینجاست چرا خدا نمی خواد همه رو هدایت کنه ؟
تا به حال کسی جواب قانع کننده ای نداده

سلام

والذی قدر فهدی .

[="Tahoma"]

manmehdiam;696362 نوشت:
کارشناس محترم.
ما درمودر ارزش انواع ایمان صحبت نمیکنیم. در مورد حجت معجزه برای مدعای پیغمبری صحبت میکنیم.

بنده که عرض کردم اگر امکان دارد معجزه بودن قرآن را در نظر نگیرید تا ببینم آیا در مورد معجزات دیگر هم میتوان صحبت کرد یا خیر.
و البته شما حق دارید که از اعجاز قرآن صرفنظر نفرمایید.

در تمامی آیات که ناباوران از رسول تقاضای معجزه کردند ایشان تنها به معجزه بودن قرآن اشاره فرموده یا به قصصی که در قرآن آمده و از احوال گذشتگان بوده پند و اندرز داده یا اشاره به معجزات پیامبران گذشته کرده و .... و ظاهرا هیچگاه به درخواست معجزه ایشان پاسخ مثبت نداده است.
حتی روایاتی که راجع به معجزات رسول نقل شده اغلب برای مومنین بوده و به خاطر ندارم معجزه ای را ایشان برای ناباوران انجام داده باشد.

و البته به نظر مخلص : طبق گواهی تاریخ ( و نه روایات درون دینی ) رسول اسلام هیچ معجزه ای یا کار خارق‌العاده ای را انجام نداده است. و البته به گواهی تاریخ و عقل! در هیچ مقطعی از تاریخ حیات این جهان هیچ معجزه ای توسط هیچ کسی رخ نداده و نخواهد داد. والسلام.

پی نوشت : با تشکر از نظرات کارشناس محترم به نظرم ایشان در جواب سوال اخیر مخلص مطالب را تکرار فرمودند که مخلص نیز مجدد ایشان را به پست های اخیرم ارجاع میدهم و البته ادامه بحث برای سایر دوستان.

با سلام و درود

شما ظاهرا پست ها را اصلا مطالعه نمی کنید.

طبق استدلال شما باید همه بنی اسرائیل مؤمن باشند؛ که چنین نیست.

البته وقتی معتقدید هیچ معجزه ای در این عالم رخ نخواهد داد، معلوم می شود با هم اختلاف مبنایی داریم. لذا ابتدا در انجمن کلام، موضوع معجزه را پیگیری نمایید پس از آن اگر نظرتان تغییر کرده بود می توان این گفتگو را ادامه داد. و الا ادامه این گفتگو با این دیدگاه، فایده ای ندارد.

[="Tahoma"]

برکه;696364 نوشت:
سلام
یعنی اساسا معجزه ها یک مساله وهم آلودن که احتمال خطا درش هست و یقین اور نیستن؟
و معجزاتی بوده که یقین آور بوده ولی ارائه نمیشده؟ مثل چی؟

من وقتی فلسفی فکر میکنم اگه معجزه از نوع یقینیش که شما میگین هم ارائه بشه میتونه نشانه سحر یا دخالت عوامل بیرونی ناشناخته و ... باشه اصولا شناخت خیلی خیلی سخت میشه. حتی درک وحی توسط یه پیامبر هم میتونه دلالت کامل نداشته باشه. پس همه چی میره رو حساب احتمالات و آیا اینکه اصلا شناخت امکانپذیره؟ (چقدر فلسفی)

با سلام و درود

بررسی اصل معجزه و کیفیت آن را می توانید در تاپیک مستقل دیگری با کارشناس کلام، پیگیری فرمایید.

[="Tahoma"]

**گلشن**;696683 نوشت:
سلام استاد

حقیقتا من خودم هرسوالی در این انجمن مطرح کردم به جواب نرسیدم نمونش همین تاپیکی که داریم بحث می کنیم

با سلام و درود

بهتر است دلیل قانع نشدنتان و به عبارتی دلیل رد پاسخ بنده را مرقوم فرمایید.

مطالب متعددی در پاسخ گفته های شما عرض کرده ام ولی مردود بودن آن را بیان نکرده اید.

[="Tahoma"]

Dahim Darni;696750 نوشت:
اگر پیامبر معجزه ای داشت دیگه شمشیر کشی نمیکرد،

با سلام و درود

ای کاش نظرتان را به صورت علمی و منطقی بیان می کردید.

قرار نیست انسان ها به زور مؤمن شوند.

در ثانی، دفاع در برابر دشمن، کاملا منطقی و معقول است.

میقات;696853 نوشت:
بررسی اصل معجزه و کیفیت آن را می توانید در تاپیک مستقل دیگری با کارشناس کلام، پیگیری فرمایید.

لااقل به صورت گذرا جواب ها را بنویسید سپس بخواهید در صورت ادامه بحث در تاپیک مستقل بحث شود.

چون شما خودتان اول گفتید معجزاتی هست که اگر ارائه شود همه ایمان خواهند آورد (بر خلاف معجزاتی که ارائه شده بوده)
من کنجکاو شدم که مثلا چی؟ و سوالی که نوشتم پیش آمد.

اگر خدا برای صدق انبیا معجزه داشت. آن را برای اعصار بعد هم باقی میگذاشت.

چه حکمتی است که هزاران معجزه ای که برای صدق دعوت پیامبر ذکر میشود منحصر به همان مردم باشد؟

پس نتیجه میگیریم معجزه ای انجام نشده و تنها معجزه همین قرآنی است که در دسترس هست.

[="Verdana"][="Black"]

میقات;696862 نوشت:
[="Tahoma"]

با سلام و درود

ای کاش نظرتان را به صورت علمی و منطقی بیان می کردید.

قرار نیست انسان ها به زور مؤمن شوند.

در ثانی، دفاع در برابر دشمن، کاملا منطقی و معقول است.

سلام

سرآغاز درگیری های پیامبر اسلام و اهل مکه ، حمله مومنین ! به کاروان های تجاری مردم مکه بود . این یعنی شمشیرکشی. اگر پیامبر معجزه نشون میداد مردم مکه مسلمان میشدند.

مطلب مهم همینجاست که در طول سیزده سال پیامبر معجزه ای نمایان نکرد ، وگرنه اینقدر از او درخواست معجزه نمیشد!

در مدینه هم حکومت وی تثبیت شده بود و نیازی به معجزه نبود.[/]

**گلشن**;696143 نوشت:
ابلیس انسان نیست
صحبت ما درباره انسانهاست
تازه از کجا معلوم ابلیس شک نداشته نیامده که بگه من شک داشتم یا نداشتم :ok:

مسئله انسان بودن و نبون نیست
مسئله داشتن قدرت اختیار و تعقل است.

ابلیس به چی شک داشت وقتی مکالمه اشت با خداوند؟به قیامت یا خود خدا؟یا انبیای خدا؟به همه مطمئن بود ولی غرورش نگذاشت حق رو قبول کند.
ایات قران رو در ین مورد ببینید.این در مورد انسانها هم هست این ایه رو ببینید:
به نظر من یکی از عجیب ترین ایه های قرانه!
28 انعام:
وَ لَوْ تَري‏ إِذْ وُقِفُوا عَلَي النَّارِ فَقالُوا يا لَيْتَنا نُرَدُّ وَ لا نُکَذِّبَ بِآياتِ رَبِّنا وَ نَکُونَ مِنَ الْمُؤْمِنينَ . بَلْ بَدا لَهُمْ ما کانُوا يُخْفُونَ مِنْ قَبْلُ وَ لَوْ رُدُّوا لَعادُوا لِما نُهُوا عَنْهُ وَ إِنَّهُمْ لَکاذِبُونَ
و اگر ببینی هنگامی را که آنها را بر سر آتش نگه داشته اند ( امر عجیبی می بینی ) ! می گویند: ای کاش ( به دنیا ) بازگردانده می شدیم و دیگر آیات پروردگارمان را تکذیب نمی کردیم و از مؤمنان می شدیم! ( آنها در آرزوی برگشت به دنیا صادق نیستند ) بلکه برای آنها آنچه پیش از آن پنهان می کردند آشکار شده ، و اگر ( به دنیا ) بازگردانده شوند حتما به آنچه از آن نهی شده اند برمی گردند ، و بی شک آنان دروغگویند.


یقین بالاتر از این که فرد بمیره و قیامت رو ببینه؟!؟اما خداوند میگه اگر برگردند باز هم همون کار ها رو میکنن!!!
انسان مختار موجود خیلی پیچیده تری است از رباطی که فقط طبق داده های دریافتیش عمل میکنه!
:ok:

[="Tahoma"]

**گلشن**;696683 نوشت:
ایا خدا باید پیش داوری کند ؟ ایا پیش داوری خدا یعنی اتمام حجت ؟

با سلام و درود

کدام پیش داوری؟!

آیا پس از نزول 85 سوره از قرآن کریم و ناتوان و عاجز بودن مشرکان در آوردن مثل آن، باز هم پیش داوری است؟!

آیا دیدن شکافته شدن ماه (که به تقاضای خود مشرکان واقع شد) و سپس انکار آن، باز هم پیش داوری است؟!

آیا شنیدن و دیدن غیب گویی های پیامبر صلی الله علیه وآله و نیز پیش گویی های آن حضرت در موضوعات مختلف و محقق شدن آن ها، و سپس توسط مشرکان انکار کردن، باز هم پیش داوری است.

«وَ إِذا رَأَوْا آيَةً يَسْتَسْخِرُونَ»؛ و هنگامى كه معجزه ‏اى را ببينند، ديگران را نيز به استهزا دعوت مى ‏كنند.(صافات، 14)

تعبير به «رَأَوْا آيَةً» به خوبی نشان می دهد كه آن ها معجزه يا معجزاتی را از پيامبر مشاهده كردند و در مقابل به استهزاء و مسخره کردن پرداختند.

اصلا همین که پیامبر را ساحر دانسته اند معنایش این است که معجزات متعددی دیده بودند که در مقام مقابله و انکار آن بر آمده اند.

نکته:

در آیات 90 تا 93 سوره انعام، مشرکان نگفتند "لَن نؤمنَ بک..."(به تو ایمان نمی آوریم)، بلکه گفتند «لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ...» یعنی برای تو ایمان نمی آوریم. به بیان دیگر یعنی به نفع گروه تو ایمان نمی آوریم و به گروه تو ملحق نمی شویم. از این تعبیر می شود به تایید و تصدیق مصلحتی، و خرید و فروش عقیده.

به بیان دیگر، مشرکان گفتند ما به سود و به نفع گروه تو ایمان نمی آوریم مگر این که چشمه ای .... به سود ما محقق کنی. لذا نگاه مشرکان به پیامبری و معجزه، نگاه مادی و با دید خرید و فروش و سود دنیوی است. حتی از پیامبر می خواستند تا قیمت کالاها را از قبل به ایشان بگوید تا در تجارت سود کنند.

روشن که این ها به دنبال بیّنه و دلیل و معجزه نیستند بلکه باج خواهی و مزدخواهی می کنند؛ غافل از این که پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله آمده تا مؤمن واقعی بسازد، نه این که به بهای معجزه، رأی و عقیده خریداری کند.

مشرکان می پنداشتند معجزه امری است در اختیار پیامبر؛ هر ساعتی و هر طور و برای هر منظوری که بخواهد معجزه می کند؛ در صورتی که معجزه مثل خود وحی و در ارتباط با عالَم ماوراء است. لذا همان طور که وحی تابع میل پیامبر نیست معجزه نیز چنین است.

[="Tahoma"]

برکه;696863 نوشت:
لااقل به صورت گذرا جواب ها را بنویسید سپس بخواهید در صورت ادامه بحث در تاپیک مستقل بحث شود.

چون شما خودتان اول گفتید معجزاتی هست که اگر ارائه شود همه ایمان خواهند آورد (بر خلاف معجزاتی که ارائه شده بوده)
من کنجکاو شدم که مثلا چی؟ و سوالی که نوشتم پیش آمد.

با سلام و درود

عذرخواهی می کنم اگر متوجه حیث قرآنی سؤالتان نشدم.

چنین معجزه ای نیامده تا بگوییم مانند فلان مورد.

خداوند می فرماید اگر می خواستیم معجزه و نشانه ای می آوردیم که بطور قطعی همه را مؤمن نماید، یعنی به دلخواه یا به اجبار، قهرا همه مؤمن می شدند.

ولی از آن جا که چنین ایمانی ارزشی ندارد خداوند هم چنین نکرده است. زیرا ایمانی ارزش دارد که از روی اراده و تصمیم و درک و اندیشه در برابر حق، انجام شود.

در روایات، از جمله مصادیق این آیه، صیحه آسمانی و آخرین علائم ظهور دانسته شده است.(البرهان في تفسير القرآن، ج ‏4، ص 166)

[="Tahoma"]

برکه;696869 نوشت:
اگر خدا برای صدق انبیا معجزه داشت. آن را برای اعصار بعد هم باقی میگذاشت.

چه حکمتی است که هزاران معجزه ای که برای صدق دعوت پیامبر ذکر میشود منحصر به همان مردم باشد؟

پس نتیجه میگیریم معجزه ای انجام نشده و تنها معجزه همین قرآنی است که در دسترس هست.

معجزه در جایی که نیاز باشد می آید. وقتی کسی ادعای نبوت می کند نیاز است تا برای اثبات ادعایش معجزه بیاورد.

این که اکنون معجزه ای مانند عصای موسی و ... رخ نمی دهد به خاطر این است که زمینه ایمان آوردن فراهم است؛ کما این که اغلب انسان ها اکنون با ایمان (یهودی و مسیحی و مسلمان) هستند.

لذا رخ ندادن چنان معجزه هایی، دلیل بر این نیست که آن زمان هم نبوده است. بهتر است به تاریخ و نقل های متواتر تاریخی مراجعه کنید. مگر این که چون مطابق با نظر شما نیست، مدعی شوید تاریخ را هم قبول ندارید و اصلا تاریخی وجود نداشته است.

مطلب دیگر این که خصوصیت ویژه قرآن همین است که برای هر عصر و زمانی تا قیامت و برای همه انسان ها، به عنوان معجزه الهی، راه گشا و راهنما است؛ برخلاف معجزات فیزیکی و جسمانی که برای زمانی خاص بوده است.

لذا ویژگی قرآن همین پویا و زنده بودن آن است برخلاف معجزات دیگر.

[="Tahoma"]

Dahim Darni;696902 نوشت:
[=Verdana]

سلام

سرآغاز درگیری های پیامبر اسلام و اهل مکه ، حمله مومنین ! به کاروان های تجاری مردم مکه بود . این یعنی شمشیرکشی. اگر پیامبر معجزه نشون میداد مردم مکه مسلمان میشدند.

مطلب مهم همینجاست که در طول سیزده سال پیامبر معجزه ای نمایان نکرد ، وگرنه اینقدر از او درخواست معجزه نمیشد!

در مدینه هم حکومت وی تثبیت شده بود و نیازی به معجزه نبود.

با سلام و درود

خیر چنین نیست.

با مهاجرت مسلمانان از مکه به مدینه، مشرکان مکه برای آزار و اذیت مسلمانان مهاجر، همه داریی های و اموال آنان در مکه را تصرف کردند و با آن کاروان تجاری راه انداختند.

مسلمانان با خبر شده و به کاروان حمله کردند.

مطلب دیگر؛ در کتب تاریخی و روایی، نقل های متواتری در باره معجزات پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وجود دارد. لذا ادعای معجزه نداشتن پیامبر، ادعایی بی اساس و غیرواقعی است.

مشرکان پیامبر را ساحر می نامیدند؛ دلیلش این است که معجزاتی دیده اند و توان مقابله با آن را ندارند جز این که اتهام سحر و جادو بزنند. و الا معنا ندارد بدون دیدن معجزه، ایشان را ساحر بدانند.

شبهه جزیره با دیدن همین معجزات است که به پیامبر ایمان می آورد، ولی مشرکان چون از ابتدا قصد ایمان آوردن ندارند لذا ایمان نمی آورند.

[="Verdana"][="Black"]

میقات;696950 نوشت:
[="Tahoma"]

با سلام و درود

خیر چنین نیست.

با مهاجرت مسلمانان از مکه به مدینه، مشرکان مکه برای آزار و اذیت مسلمانان مهاجر، همه داریی های و اموال آنان در مکه را تصرف کردند و با آن کاروان تجاری راه انداختند.

مسلمانان با خبر شده و به کاروان حمله کردند.

مطلب دیگر؛ در کتب تاریخی و روایی، نقل های متواتری در باره معجزات پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وجود دارد. لذا ادعای معجزه نداشتن پیامبر، ادعایی بی اساس و غیرواقعی است.

مشرکان پیامبر را ساحر می نامیدند؛ دلیلش این است که معجزاتی دیده اند و توان مقابله با آن را ندارند جز این که اتهام سحر و جادو بزنند. و الا معنا ندارد بدون دیدن معجزه، ایشان را ساحر بدانند.

شبهه جزیره با دیدن همین معجزات است که به پیامبر ایمان می آورد، ولی مشرکان چون از ابتدا قصد ایمان آوردن ندارند لذا ایمان نمی آورند.

اینکه اهل مکه دارایی های مسلمانان را مصادره کردند ، دلیل برای توجیه غارتگری نمیشود.

در ضمن اکثریت مطلق مهاجریندر مکه فقیر و بی چیز بوده اند و اصلا مالی نداشته اند که کسی بخواهد مصادره اش کند!!

تواتری هم که شما میف مایید بین خود مسلمین است و شهادت له محسوب میشود که اینهم ارزشی ندارد. ضمن لنکه این روایات با نص قران مخالفت دارند! اگر اینهمه معجزه میبود که مردم انقدر طلب معجزه نمیکردند.

پیامبر را نیز از ان جهت ساحر خواندند که میگفتند همچون ساحران بین دوبرادر جدایی انداخته یا زن و شوهر را از هم جدا کرده! اینها ربطی به معجزه اوردن ندارد.[/]

اما در مورد جنگ فقط پیامبر جنگ نداشته بلکه پیامبران دیگر هم داشتند.....
اما در مورد معجزه:اگر کافران و مشرکان مشکلشون معجزه بود باید به دو دین دیگر ایمان میاوزدند چون همون چیزهایی میخاستند که دنبالشان بودند پس چرا تا به اون موقع یک مشرک یا کافر آن زمان یهودی یا مسیحی نشده در صورتی که معجزاتشو تایید میکردن...؟؟؟
اما در مورد تواتر که شما گفتید شهادت له محسوب میشود پس آگر ما دین مسیح یا یهود رو قبول کنیم باید ببینیم آیا پیامبرانشان معجزه داشتند یا نه اگر بریم سراغ یهود جز روایت از خودشان چیزی نداریم...اگر بریم سراغ مسیح همه روایات معجزات مربوط به خودشونه و حتی یهود قبول ندارند پس دلیل نمیشه که هر روایتی که نقل بشه چون کسی دیگه از ادیان نگفته بی ارزش بشه..
واما مطلب آخر درمورد نبوت است:ما یا باید نبوت عام رو قبول کنیم یا رد کنیم...........اگر رد کنیم پس بحثی اینجا نداریم

اما اگر نبوت عام رو قبول کنیم به ناچار باید به یک پیامبری ایمان بیاریم حالا هر کس میخواد باشه..ابراهیم موسی عیسی نوح....برای ایمان آوردن به ادیان دیگر فقط یک گزینه داریم و اونم روایته اگر شما روایت معجزات انبیا گذشته صرف نقل حالا متواتر یا نه قبول میکنید چرا روایات معجزه پیامبر رو رد میکنید دلیل قانع کننده میخوام...والسلام

[="Tahoma"][="Purple"]

عرض ادب و احترام خدمت کاربران محترم

همونطور که کارشناس محترم چندین بار تذکر دادند؛ موضع تاپیک یک بحث با محوریت قرآنی پیرامون معجزات پیامبر اسلام است.

لطفاً مباحث تاریخی و کلامی و ... را به تاپیک های مرتبط خودشون ببرید.

باعرض پوزش، ارتباط بین بحث در رابطه با جنگ های صدر اسلام و بحث های این چنینی با موضوع معجزه داشتن با نداشتن پیامبر اونهم با شواهد قرآنی، درکش سخته. لطفاً مرتبط با تاپیک بنویسید.

سپاسگزارم:Gol:

[/]

جناب خان;696737 نوشت:
سلام
هدایت انجام شده ... بوسیله امامان و پیامبران و قرآن ... پس بهانه نمیشه آورد....
حالا اگر یک نفر با اختیار خودش راه خدا رو انتخاب کرد خدا هم هدایتش می کنه و دستشو میگیره.. (از اون هدایتهای مخصوصش)
و همچنین اگر یکنفر فرار کرد از حقیقت و خودشو به کر و لالی زد خدا هم بر گمراهیش می افزاید. صم بکم عمی فهم لا یرجعون.
نتیجه این که همه هدایت شده اند اما گروهی به همون سمتی که هدایت شدن میرن خدا هم بیشتر راه های هدایتشو نشون میده گروهی هم
اون راه هدایت اولی رو قبول نمی کنن در نتیجه در گمراهی فرو میرن خدا هم بر گمراهیشون می افزاید.

در آخر این نکته رو بگم کسانی هستند که طبق آیه ی قرآن جاهل قاصر هستند یعنی دین بهشون نرسیده و اگر میرسید می پذیرفتند اینها
انشالله یا در قیامت شامل عفو تخفیف می شوند یا خدا به طریقی امتحانشون می کنه و وارد بهشت یا جهنم میشوند.والله اعلم

سلام

بله اینجوری که شما گفتین خیلی راحته
ولی عزیز یک کم عمیق تر فکر کنین
یک عده بدون هیچ تحقیقی خدا و پیامبر و امام رو قبول می کنند و به قول شما خدا هم بیشتر هدایتشون می کنه
ولی یک عده دیگه می رن دنبال تحقیق و در تحقیق هم به نتیجه نمی رسن
و به قول شما گمراه می شن و خدا بیشتر هم گمراهش می کنه
خوب تقصیر اینکه رفته دنبال تحقیق چیه ؟

samansami;696905 نوشت:
مسئله انسان بودن و نبون نیست
مسئله داشتن قدرت اختیار و تعقل است.

ابلیس به چی شک داشت وقتی مکالمه اشت با خداوند؟به قیامت یا خود خدا؟یا انبیای خدا؟به همه مطمئن بود ولی غرورش نگذاشت حق رو قبول کند.

ببینید داستان ابلیس در قران نمادین است و داستان به گونه ای پیش رفته که انچه گوینده می خواسته از ان نتیجه گرفته بشه
به قول شما فرض کنیم ابلیس یقین داشته ولی غرور اون نگذاشته به حرف خدا برسه
اما حقیر فکر می کنم بیشتر انسانها این چنین غروری ندارند بلکه حجت برایشان تمام نیست
این انسانی ضعیف و بدون دفاع که در مقابل هیچ چیزی دفاعی نداره به چی می خواد مغرور باشه
مگر یک انسانی واقعا اینقدر احمق باشه که حقیقت و بفهمه و درک کنه ولی در مقابل خدا غرور داشته باشه
حقیر فکر می کنم تعدادشون باید خیلی اندک باشه

samansami;696905 نوشت:
به نظر من یکی از عجیب ترین ایه های قرانه!
28 انعام:
وَ لَوْ تَري‏ إِذْ وُقِفُوا عَلَي النَّارِ فَقالُوا يا لَيْتَنا نُرَدُّ وَ لا نُکَذِّبَ بِآياتِ رَبِّنا وَ نَکُونَ مِنَ الْمُؤْمِنينَ . بَلْ بَدا لَهُمْ ما کانُوا يُخْفُونَ مِنْ قَبْلُ وَ لَوْ رُدُّوا لَعادُوا لِما نُهُوا عَنْهُ وَ إِنَّهُمْ لَکاذِبُونَ
و اگر ببینی هنگامی را که آنها را بر سر آتش نگه داشته اند ( امر عجیبی می بینی ) ! می گویند: ای کاش ( به دنیا ) بازگردانده می شدیم و دیگر آیات پروردگارمان را تکذیب نمی کردیم و از مؤمنان می شدیم! ( آنها در آرزوی برگشت به دنیا صادق نیستند ) بلکه برای آنها آنچه پیش از آن پنهان می کردند آشکار شده ، و اگر ( به دنیا ) بازگردانده شوند حتما به آنچه از آن نهی شده اند برمی گردند ، و بی شک آنان دروغگویند.

یقین بالاتر از این که فرد بمیره و قیامت رو ببینه؟!؟اما خداوند میگه اگر برگردند باز هم همون کار ها رو میکنن!!!
انسان مختار موجود خیلی پیچیده تری است از رباطی که فقط طبق داده های دریافتیش عمل میکنه!

اگر چنین انسانهایی باشند که حقیقت رو ببینن و بعد انکار کنند که وضعیتشون مشخصه و حرفی در گمراهی انها نیست

میقات;696947 نوشت:
چنین معجزه ای نیامده تا بگوییم مانند فلان مورد.

سلام
خوب استاد حرف ما هم از اول همین است که چنین معجزه ای که اتمام حجت باشد نیامده

میقات;696947 نوشت:
خداوند می فرماید اگر می خواستیم معجزه و نشانه ای می آوردیم که بطور قطعی همه را مؤمن نماید، یعنی به دلخواه یا به اجبار، قهرا همه مؤمن می شدند.

خوب چرا خدا نخواسته همه ایمان بیاورن ان هم به این راحتی ؟
مگر هدف نهایی خدا ایمان اوردن مردم نیست

میقات;696947 نوشت:
ولی از آن جا که چنین ایمانی ارزشی ندارد خداوند هم چنین نکرده است. زیرا ایمانی ارزش دارد که از روی اراده و تصمیم و درک و اندیشه در برابر حق، انجام شود.

و من هم قبلا گفتم درک و اندیشه مردم با هم متفاوت است
بعضی ها بسیار شکاک هستند و احتیاج به معجزه اتمام حجت دارند
چرا خدا فکر این عده را نکرده *؟در حق این گروه از مردم ظلم شده واقعا

**گلشن**;697293 نوشت:
سلام

بله اینجوری که شما گفتین خیلی راحته
ولی عزیز یک کم عمیق تر فکر کنین
یک عده بدون هیچ تحقیقی خدا و پیامبر و امام رو قبول می کنند و به قول شما خدا هم بیشتر هدایتشون می کنه
ولی یک عده دیگه می رن دنبال تحقیق و در تحقیق هم به نتیجه نمی رسن
و به قول شما گمراه می شن و خدا بیشتر هم گمراهش می کنه
خوب تقصیر اینکه رفته دنبال تحقیق چیه ؟

سلام مجدد:taeed:
احسنت :yes: دینی که بدون تحقیق باشه بدرد نمیخوره .. من شنیدم کسی که در مورد دینش تحقیق نکنه و بمیره به مرگ زمان جاهلی مرده البته باید با کارشناس هم
مشورت کرد در این زمینه (با کارشناس حدیث)
:khandidan:

نه من منظورم این نبود که کسانی که میرن تحقیق بعد به نتیجه نمیرسن ، خدا هم بر گمراهیشان می افزاید ، کسانی که میفهمن دین حق چیه ولی بازم لجاجت میورزن و
کسانی که میتونن برن تحقیق ولی کوتاهی می کنن
منظورم بود.:reading:

اما طبق اون چیزی که تو ذهنمه کسانی که برن تحقیق و به اشتباه پی ببرن که یه دین دیگه درسته یا به نتیجه نرسن (سعی خودشونو کردن اما به اشتباه رسیدن) این افراد جزو همون دسته ی جاهل قاصر هستند که گفتم شامل تخفیف و ... میشوند انشاالله . یا شاید اگر به دین دیگر پی بردند و به همون واقعا عمل کردند شاید وارد بهشت بشوند والله اعلم .
کارشناس محترم لطفا شما هم وارد بحث شوید ممنون:Narahat az:

**گلشن**;697297 نوشت:
ببینید داستان ابلیس در قران نمادین است و داستان به گونه ای پیش رفته که انچه گوینده می خواسته از ان نتیجه گرفته بشه
به قول شما فرض کنیم ابلیس یقین داشته ولی غرور اون نگذاشته به حرف خدا برسه
اما حقیر فکر می کنم بیشتر انسانها این چنین غروری ندارند بلکه حجت برایشان تمام نیست
این انسانی ضعیف و بدون دفاع که در مقابل هیچ چیزی دفاعی نداره به چی می خواد مغرور باشه
مگر یک انسانی واقعا اینقدر احمق باشه که حقیقت و بفهمه و درک کنه ولی در مقابل خدا غرور داشته باشه
حقیر فکر می کنم تعدادشون باید خیلی اندک باشه

اگر چنین انسانهایی باشند که حقیقت رو ببینن و بعد انکار کنند که وضعیتشون مشخصه و حرفی در گمراهی انها نیست


نمادین که نیست!!!
بله میشه مفاهیم کلی رو از اون براشت کرد ولی اصل مسئله به هیچ عنوان نمادین نیست.

در مورد اینکه این ادمها کم اند هم من فکر نمیکنم خیلی هم کم باشند.
کسی که حجت براش تمام نشده باشه رو که خدا مجازات نمیکنه.اون هیچ.
اما مسئله اینه که اگر انسان مثل رباط فقط طبق دریافتی هاش بخواهد عمل کنه و به عبارتی داده های دیافتیش رفتار اون رو به تنهایی برنامه ریزی کنن اصلا دیگه مختار بودن بشر معنی ندارد.

samansami;697380 نوشت:
نمادین که نیست!!!
بله میشه مفاهیم کلی رو از اون براشت کرد ولی اصل مسئله به هیچ عنوان نمادین نیست.

خیلی ها معتقدند نمادین هستند از جمله دکتر علی شریعتی و خیلی از اسلام شناسان
و البته خودم معتقدم نمادین هستند

متاسفانه برخی گفته خود قرآن را قبول ندارند و تنها به گفته ی نقل شده از مشرکان بسنده کرده اند.

این از همان بهانه جویی های کودکانه و خود فریبی های انسان های بی انصاف است.
و صرفا می گویند ما قبول نداریم اما دریغ از یک خط استدلال برای رد کردن استدلال های ارائه شده.
ما می گوییم قرآن می فرماید معجزات مختص به قرآن نیست و اگر باشد نیز کفایت است. و برهان ما برهان اعجاز است.
اما چه کسی برهان اعجاز را می پذیرد ؟


برای کسی که به این اعتقاد رسیده است که ارتباطی بین اعمال خارق العاده و خدا نیست.
شما هزار هزار معجزه بیاور. چه سودی دارد ؟

مگر اعتقاد تزریقی است ؟ مگر جهان بینی تزریقی است ؟ که با اوردن معجزه حل شود ؟

کسی که ارتباط بین معجزه و تایید خدا را بپذیرید

دیگر نمی تواند بگوید این مصداق از معجزه می تواند تایید خدا را برساند اما آن مصداق از معجزه نمی تواند برساند.

این ها بهانه هایی است که تنها کودکان بهانه جو استفاده می کنند نه انسان های عاقل و منصف.

[="Tahoma"]

**گلشن**;697293 نوشت:
یک عده بدون هیچ تحقیقی خدا و پیامبر و امام رو قبول می کنند و به قول شما خدا هم بیشتر هدایتشون می کنه
ولی یک عده دیگه می رن دنبال تحقیق و در تحقیق هم به نتیجه نمی رسن
و به قول شما گمراه می شن و خدا بیشتر هم گمراهش می کنه
خوب تقصیر اینکه رفته دنبال تحقیق چیه ؟

با سلام و درود

عالَم آن گونه که شما فکر می کنید سیاه و سفید نیست. این گونه نیست که انسان ها یا بدون تحقیق ایمان آورده و یا اگر ایمان نیاورده اند حجت تمام نبوده است.

1. یکی به راحتی برایش اطمینان حاصل می شود و زود ایمان می آورد.
2. یکی دیرتر برایش اطمینان حاصل می شود و باید قرائن و شواهد زیادتری برای آن اقامه شود.
3. یکی واقعا به دنبال حقیقت است ولی با توجه به تلاش و تحقیقش در باره دین، به نتیجه نرسیده است.
4. یکی با توجه و آگاهی، از پذیرش دین سر باز می زند.
5. یکی از روی جهالت و تعصب جاهلانه، به خود فرصت فکر و تحقیق نمی دهد و از پذیرش دین سر باز می زند.
6. .....

گروه 1و2 (مؤمنان) تکلیفشان معلوم است. [حجت بر اینان تمام است.]
گروه 4و5 (کافران) نیز تکلیفشان معلوم است. [حجت بر اینان تمام است.]
گروه 3، معذور است و با این که به ایمان نرسیده عقاب ندارد. [زیرا حجت بر او تمام نبوده است.]

مشرکان اگر واقعا در پی حقیقت بوده و تلاش و تحقیق می کردند، به ایمان می رسیدند، کما این که شبهه جزیره با توجه به همین معجزات و قرائت و شواهد به ایمان رسید.

نکته: البته ما در باره هر مشرکی سخن نمی گوییم بلکه سخن ما در باره این مشرکینی است که در سرزمین وحی در کنار پیامبر بوده و معجزات را دیده و کلام وحی را شنیده و ...، ولی باز ایمان نیاورده اند. همین هایی که مخاطب این آیات هستند.

لذا سخن ما در گروه 4و5 است. مشرکان به خاطر تعصب جاهلی و تقلید کورکورانه از آباء و اجدادشان و نیز به خاطر منافع دنیوی، حاضر به پذیرش دین نبودند و یا آن قدر روی این تعصبات جاهلی پافشاری می کردند که فرصت و امکان تفکر را از خود گرفته و همیشه در شک باقی می ماندند و راه حقیقت را نمی یافتند.

نکته: اعجاز، رابطه تکوینی با ایمان آوردن ندارد، لذا می توان اعجاز بودن را فهمید ولی ایمان نیاورد؛ مانند گروه 4و5 و مانند مشرکان.

**گلشن**;697303 نوشت:
سلام
خوب استاد حرف ما هم از اول همین است که چنین معجزه ای که اتمام حجت باشد نیامده

با سلام و درود

خیر، سخن ما در باره معجزات عادی است، نه معجزاتی که قهرا و اجبارا ایمان می آورد.

توجه داشته باشید که تمام بودن حجت که فقط با معجزات قهری نیست، اصلا آن جا فرض دیگری تصور نیست و هر کس آن را ببیند مؤمن می شود زیرا اختیاری نیست.

سخن در باره معجزات عادی است. این معجزات است که می توان در باره تمام بودن حجت یا تمام نبودن آن، سخن گفت.

توجه داشته باشید که اعجاز رابطه تکوینی با ایمان آوردن ندارد، لذا می توان اعجاز بودن را فهمید ولی ایمان نیاورد.

**گلشن**;697303 نوشت:
خوب چرا خدا نخواسته همه ایمان بیاورن ان هم به این راحتی ؟
مگر هدف نهایی خدا ایمان اوردن مردم نیست

در این صورت اختیار انسان کجا می رود؟ امتحان و آزمایش چه می شود؟

ایمان اجباری چه ارزشی دارد؟ قرار است بر اساس ایمان و مراتب آن، ثواب و پاداش داده شود. این که پاک کردن صورت مسأله است.

«لِيَميزَ اللَّهُ الْخَبيثَ مِنَ الطَّيِّبِ»؛ (اينها همه) بخاطر آن است كه خداوند (مى ‏خواهد) ناپاك را از پاك جدا سازد.(انفال، 37)

**گلشن**;697303 نوشت:
و من هم قبلا گفتم درک و اندیشه مردم با هم متفاوت است
بعضی ها بسیار شکاک هستند و احتیاج به معجزه اتمام حجت دارند
چرا خدا فکر این عده را نکرده *؟در حق این گروه از مردم ظلم شده واقعا

در باره این که انسان ها فقط دو گروه نیستند (یا اتمام حجت شده یا نشده) بلکه گروه های دیگری نیز هستند و در باره هر کدام جداگانه و مستقل قضاوت می شود، در پست قبلی مطالبی عرض کردم.

[="Tahoma"]

توجه!!!

موضوع تاپیک با توجه به حیث قرآنی است، لذا پرداختن به موضوع تاپیک از حیث کلامی، تاریخی و ... خارج از موضوع و منجر به حذف پست می شود.

[="Verdana"][="Black"]

میقات;697491 نوشت:
[="Tahoma"]

توجه!!!

موضوع تاپیک با توجه به حیث قرآنی است، لذا پرداختن به موضوع تاپیک از حیث کلامی، تاریخی و ... خارج از موضوع و منجر به حذف پست می شود.

سلام

بحث من و شما نیمه تموم باقی موند . البته اگر از اول میگفتید خارج از موضوعه تو یه تاپیک دیگه مطرح میکردم.

بقیش ایشالا تو یه تاپیک دیگه دنبال میشه.

ارادت.[/]

سلام علیکم
باتشکر و سپاس از کاربران گرامی و بزرگوار که درگفتگو شرکت دارند

موضوع تاپیک :

چرا پیامبر اسلام (ص) ، با وجود درخواست مردم از آوردن معجزه طفره می رفتند؟

لطفا پیرامون موضوع به گفتگو بپردازید و مباحث خارج از موضوع را به پروفایلهایتان منتقل بفرمایید و در آنجا ادامه دهید

یازهرا(س)


چرا خداوند تنها به معجزه ی قرآن اکتفا کرد ه است و معجزه ی دیگری نمی آورد ؟

کسی که ارتباط بین معجزه و تایید خدا را بپذیرید

دیگر نمی تواند بگوید این مصداق از معجزه می تواند تایید خدا را برساند اما آن مصداق از معجزه نمی تواند برساند.

این ها بهانه هایی است که تنها کودکان بهانه جو استفاده می کنند نه انسان های عاقل و منصف.

و طاها;697760 نوشت:
دیگر نمی تواند بگوید این مصداق از معجزه می تواند تایید خدا را برساند اما آن مصداق از معجزه نمی تواند برساند.

می دونین علتش چیه
چون در معجزه بودن قران شک و شبهه وجود داره

**گلشن**;697413 نوشت:
خیلی ها معتقدند نمادین هستند از جمله دکتر علی شریعتی و خیلی از اسلام شناسان
و البته خودم معتقدم نمادین هستند

دکتر شریعتی انسان بزرگ و قابل احترامی بودند ولی اسلام شناس نبودند رشته ی تحصیلی ایشون نه تنها به علوم اسلامی که حتی به جامعه شناسی هم مربوط نبود بر خلاف تصور خیلی ها.و بحث هاشون بیشتر بر مبنای ذوق و شور بوده تا استدلال

به هر حال در این مورد میتونید این لینکو بخونید پاسخ داده:
http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa15806

**گلشن**;697907 نوشت:
می دونین علتش چیه
چون در معجزه بودن قران شک و شبهه وجود داره

ما با یک برهان سرکار داریم که تعریف مشخصی ارائه می دهد :


عملی خارق العاده ( عصای موسی، قرآن، زنده شدن مردگان، شق القمر و ...)
که همراه ادعای نبوت صورت بگیرد
و کسی نتواند مانند آن را بیاورد + شهادت فعلی = برهان اعجاز

خوب این تعریف مصادیقی دارد.

حال هر کسی این برهان را پذیرفت. برایش تفاوتی نمی کند چه عملی باشد.

اینجا با دو دسته از انسان ها روبرو هستیم :

کودکانی که جر زنی می کنند. و در مورد مصادیق بهانه جویی می کنند.

انسان های عاقلی که یا از حیث نظری ، برهان ِاعجاز را رد می کنند یا در حیطه ی عمل، مثل معجزه را می آورند.

:ok:

بله مشرکان جر زنی می کردند مثل کودکان بهانه جو :Khandidan!:

[="Tahoma"][="Purple"]با سلام خدمت هم اسکی های بزرگوار

گرامیان سه بار تاحالا تذکر دادیم
خدایی زبون روزه حلقمون خشکید!:khandeh!:

ببینین تاپیک فقط بحثش قرآنیه، لطفاً بحث در رابطه با مسائل دیگه که از حیثی غیر از حیث قرآنی مرتبط به تاپیک هستن رو به پروفایل های شخصی یا تاپیک های مرتبطش انتقال بدین

وگه نه با عرض شرمندگی از این به بعد حذف میشه پست های این چنینی:khejalati:[/]

سلام علیکم

**گلشن**;697907 نوشت:
می دونین علتش چیه
چون در معجزه بودن قران شک و شبهه وجود داره

باتشکر از شما کاربر گرامی و محترم

برای رسیدن به پاسخ سوالات غیر قرآنی خود بهتر است تاپیک های زیر را مطالعه بفرمایید و اگر همچنان در این موضوع از دیدگاه تاریخی و کلامی و غیره شبهاتی برایتان باقی بود تاپیکی در این خصوص در بخشهای مربوطه ایجاد بفرماییدتا بهتر بتوانید به پاسخ شبهات ذهن خود دست پیدا کنید

http://www.askdin.com/thread1162.html
http://www.askdin.com/thread13327.html

http://www.askdin.com/thread7267.html
http://www.askdin.com/thread26614.html
http://www.askdin.com/thread24323.html
http://www.askdin.com/thread46615.html

یازهرا(س)

سوال:[h=1]چرا پیامبر اسلام (ص) ، با وجود درخواست مردم از آوردن معجزه طفره می رفتند؟[/h]
سلام
معجزه فقط به دستور خدا و با توجه به اقتضای حکمتش اتفاق میفته ...
:ok:
بر اساس هوس های بندگان خدا نیست که هر وقت دلشون خواست یا میخواستن برای تفریح
چنتا معجزه ببینن این اتفاق بیفته
:Esteghfar:

[="Arial Black"][="Indigo"]چون برای اکثر مردم معجزه لازم نبوده است .[/]

موضوع قفل شده است