جمع بندی کاهش بی سابقه آمار ازدواج در 9 ماهه سال 93 (آسیب شناسی)

تب‌های اولیه

240 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

عبدالرحیم;626252 نوشت:
سلام
پست های قبلی را نخوندم
یک راست نظر خودم را می نویسم.
مشکلات اقتصادی و توقعات زیاد و قانع نبودن دختر و پسر به حداقل ها موجب کاهش آمار ازدواج شده.
حداقل اون دلایلی که دور و بر خودم می بینم اینا هست.
پسری که هنوز شغل نداره و منتظر یه میز و صندلی بهش بدن تا پشتش بشینه ریاست کنه هیچ وقت عرضه زن گرفتن نداره.
پسرجان چرا عارت میشه بیل و کلنگ دست بگیری؟
مگه کار و خرج زندگی در آوردن عیبه؟
تعریف شما از شغل چیه؟
شغلی که اتوی کت و شلوارتون را هم خراب نکنه؟
دخترا که دیگه.....
بعدا می نویسم.

گفتیم زن میخایم ولی نه در این حد که بیل و کلنگ دست بگیرم.البته اگه کسی خیلی احساس نیازمیکنه.باید همینکارو بکنه.

141 نفر این موضوع را دیدن ولی اکثرشون نه نظر میدن نه صلوات میدن که ادم نظرشونو بفهمه اخه چرا!!!

عبدالرحیم;626252 نوشت:
پسرجان چرا عارت میشه بیل و کلنگ دست بگیری؟

کار کردن عار نیست ولی کسی که یه عمر وقت گذاشته رفته درس خونده تا به جایی برسه نمی تونه بیل و کلنگ دست بگیره
بر فرض رفت بیل زد الان با بیل و کلنگ دیگه زندگی نمیچرخه حداقل تو تهرون
اصن نهایت زندگیتم چرخید این روزا کسی به بیل و کلنگی زن نمیده خیالت تخت به قول دوستمون آقای دکتر، به پزشکی هم گیر دادن

عبدالرحیم;626252 نوشت:
سلام
پست های قبلی را نخوندم
یک راست نظر خودم را می نویسم.
مشکلات اقتصادی و توقعات زیاد و قانع نبودن دختر و پسر به حداقل ها موجب کاهش آمار ازدواج شده.
حداقل اون دلایلی که دور و بر خودم می بینم اینا هست.
پسری که هنوز شغل نداره و منتظر یه میز و صندلی بهش بدن تا پشتش بشینه ریاست کنه هیچ وقت عرضه زن گرفتن نداره.
پسرجان چرا عارت میشه بیل و کلنگ دست بگیری؟
مگه کار و خرج زندگی در آوردن عیبه؟
تعریف شما از شغل چیه؟
شغلی که اتوی کت و شلوارتون را هم خراب نکنه؟
دخترا که دیگه.....
بعدا می نویسم.

جناب عبد الرحیم ...
ببخشیدا ... ولی تعریف شما از کار چی هست ...
تعریفتون این هست که مثلا یه مهندس بره با برجی 500 هزار تومن روزی 10 ساعت کار کنه ...
احتمالا تا حالا کلمه بیگاری به گوشتون نخورده ...

نخیر جناب عبد الرحیم اینجا کسی دنبال ریاست نیست ...
ولی دنباله املگی هم نیست ... دنبال بیگاری دادن هم نیست ...

و اما گفتین تعریف من از شغل چی هستش ...
تعریف من این هستش که مثلا یک آأم بتونه با روزی 8 ساعت کار کردن خرج خودش و حداقل یک نفر دیگه رو بده ...
تعغریف من این هستش که بابته اون کار استرس شغلی نداشته باشه ...
تعریف من از اون کار این هستش که بعد از 5 سال بتونه راحت سالی دو باار مسافرت بره ...

تعریف شما از کار چی هست ...
اینکه آأم عرق بریزه و بره چاه بکنه ...

زنجیره ای از عوامل سبب این مشکل شده است:
1. جوانان با توقعات بالا
دختر: پسر زیبا و پولدار
پسر: دنبال زیبایی و پول پدر دختر
2. خانواده ها به خاطر ظاهربینی و تجمل گرایی
خانواده پسر : دنبال زیبایی و تیپ عالی و پدر پولدار برای دختر
خانواده دختر : دنبال ثروت و شغل عالی و ظاهر خوب پسر
(متاسفانه بسیاری از خانواده های مذهبی کشور ما نیز دچار این آفات و مشکلات هستند یعنی در کنار ایمان و اخلاق ثروت و زیبایی را هم مدنظر دارند عبارتی هست که معمولا اینطور خانواده ها هنگام پیدا کردن دختر میگن : «مؤمن پولدار»:Moteajeb!:)
3. کمبود ایمان و اعتماد به خدا
4. رواج دوستی های اینترنتی و خیابانی
5. تبلیغات ماهواره
6. تحصیلات دختران ( البته آنانی که به خاطر تحصیلات خواستگارهای خود را رد می کنند و پس از کسب تحصیل به پسران با مدرک پایین تر جواب نمی دهند.)
7. اشتغال دختران(عدم احساس نیاز آنان به ازدواج و پر کردن وقت با کار برای پیشرفت شغلی - کاهش شغل برای پسران و بیکاری آنان و ...)
8.ترس پسران از مسئولیت پذیری و عدم تلاش آنان برای تشکیل خانواده
9. کمرنگ شدن نقش واسطه ها
و
.
.
.

ثمانه;626310 نوشت:
شما بد وارد صحبت شدید ایشون حتما فکر کرده شما قصد دوستی و ... دارید
خوبه که فقط گفته نه ...!!! بهتون نگفته برو....!!
به نظر من بهتر بود اینطوری صحبت می کردید:
ببخشید خانم میخواستم یک لحظه وقتتون رو بگیرم
راستش قصد من خیره و قصد مزاحمت ندارم و فقط میخواستم شماره منزلتون رو داشته باشم تا با مادرم مزاحم خانوادتون بشم
میدونم که اینطور خواستگاری کردن مرسوم نیست اما من واسطه ای پیدا نکردم که پیش شما بفرستم
اگر هم دوست ندارید تو محیط دانشگاه شمارتون رو به من بدید لطف کنید شماره منزلتون رو به یکی ازمسئولین دانشگاه مثل مسئول واحد فرهنگی یا نهاد نمایندگی بدهید و فامیلتان را به ایشان بگویید تا ایشان واسطه بین خانواده من و خانواده شما شوند.
در آخر بازم از ایشان معذرت خواهی کنید
اگر ایشان قصد ازدواج داشته باشند یا از شما بدش نیاد حتما یا شماره را مستقیم به شما میده یا غیر مستقیم از طریق مسئولین

ایول.بهترین نظر.ایندفعه همین کارو میکنم.منم رو حساب اینکه اون هی نگام میکرد.پاپیش گذاشته بودم.ممنون.یه سوال دیگه الان خیلی بخاطر دفعه اول خرابکاری کردم؟حرفای دفعه دومم دفعه اول را خنثی میکنه؟

mohsen1990;626328 نوشت:
ایول.بهترین نظر.ایندفعه همین کارو میکنم.منم رو حساب اینکه اون هی نگام میکرد.پاپیش گذاشته بودم.ممنون.یه سوال دیگه الان خیلی بخاطر دفعه اول خرابکاری کردم؟حرفای دفعه دومم دفعه اول را خنثی میکنه؟

Fool

حداقل نمیگفتین پشیمون میشی Fool پسره رئیس جمهورم بیاد اینو بگم آدم قبولش نمیکنه خب Fool

ایندفه دیگه حتمن باید از طریق واسطه اقدام کنین

لازمم نیس با کسی آشنا باشید از قبل ... از یکی از مسئولین دانشگاه خواهش کنین

mohsen1990;626328 نوشت:
ایول.بهترین نظر.ایندفعه همین کارو میکنم.منم رو حساب اینکه اون هی نگام میکرد.پاپیش گذاشته بودم.ممنون.یه سوال دیگه الان خیلی بخاطر دفعه اول خرابکاری کردم؟حرفای دفعه دومم دفعه اول را خنثی میکنه؟

نظر Miss Chadoriii هم خوبه ولی گیرم مسئول دانشگاه هم بره و باهاش حرف بزنه اون هم میگه ببخشید ولی این پسر رفتار خوبی نداره و بی ادبه! (ببخشیدا)
به نظر من بهتره اول ازشون به خاطر رفتار دفعه قبلتون عذر خواهی کنید و بگید که چون تجربه خواستگاری نداشتید اونطوری رفتار کردید و حالا با مشاوره گرفتن از دیگران (اصلا نگید از دوستان سایت!) به این نتیجه رسیدم که رفتارم برای خواستگاری اصلا مناسب نبوده
اگر بازهم بعد از حرفهایی که در قسمت قبل گفتم جوابش نه بود (به احتمال بسیار زیاد کلا قصد ازدواج با شما رو نداره!) بعد میتونید برید و از مسئولین دانشگاه کمک بخواید شاید موثر باشه
ببخشید برای خودتون میگم بهتره سعی کنید بسیار محترمانه، با ادب و سنگین برخورد کنید این مورد برای دختران بسیار مهم است «ادب مرد به زدولت اوست»:ok:

[="Tahoma"][="Navy"]

دوستان جهت یادآوری موضوع اصلی بحث

سلام

طبق آخرین آمار، نرخ ازدواج نسبت به مدت مشابه پارسال حدود 8% کاهش یافت
به نظر شما مهمترین مانع ازدواج چه عواملی می باشد؟ :Gig:

[/]

عبدالرحیم;626252 نوشت:
پسرجان چرا عارت میشه بیل و کلنگ دست بگیری؟

100 درسته که عار نیست
اما
کسی که 6 7 سال عمر تو دانشگاه و کتاب گذاشته بره کلنگ بزنه؟
الان شما مشکل رو کلا حل کردین با این راه حل
غرور اون جوون چی میشه پس؟
تازه مگر به همین راحتی به هرکس که کارگره زن میدن؟
بعضی از خانواده ها و دخترا میگن اصلا بیکار بیشتر از کلنگ زدن کلاس داره

البته من منظورم این نیست که شغل کت و شلواری باید حتما داشت
ولی خب این همه شغل... اولین گزینه کلنگ زنی؟ دیگه کاری نیست تو مملکت اسلامی که از یه آدم تحصیل کرده انتظار کلنگ زدن دارید؟

من خودم با اینکه دانشگاه رفتم اما کاره یدی هم کردم
نگین بچه پاستوریزه هستم

یک مرد باید همه کاره باشه و از عهده هرکاری بربیاید...

و یک زن نیز نباید برای کار بیرون از منزل حرص بزند مگر در مواردی خاص ....

mohsen1990;626196 نوشت:
من شنیدم خانمهااز اقایونی که جرأت دارن حرفشونو خودشون بزنن خوششون میاد درسته؟

بستگی داره

هر کسی یجوره، من خودم از رفتار آقایونی که تو دانشگاه خودشون میومدن درخواستشونو مطرح میکردن خوشم نمیومد ،اما یکیشون که استادمونو واسطه قرار داد به نظرم موجه تر اومد.

[="Tahoma"][="Navy"]

دوستان لطفا از گغتگوی خارج از موضوع و دو نفره جدا بپرهیزید

ممنون از همکاری شما

[/]

سلام
وقت نشد 22 صفحه رو بخونم
ولی نظر من : ( البته اینو بگم من با توجه به اطراف خودم میگم - ممکنه در مناطق دیگه فرق کنه )
اول اینکه بخاطر گرانی ها و بی پولی اکثر خانواده خیلی کم پسراشونو حمایت میکنن ، جهیزه دختر رو وظیفه میدونن ولی به پسر خیلی کم کمک میکنن
یه پسر مسیر عادی زندگیش تقریبا این شکلیه : 18 سالگی مدرسش تموم میشه میره دانشگاه اگه به کارشناسی قانع باشه و 4 ساله تموم کنه 22 سالگی درسش تمومه بعد میره سربازی و 24 سالگی بر میگرده تازه دنبال کار میگرده خوش بین باشیم سریع کار پیدا کنه اول اینکه اگه حقوقشو به خانوادش نده - خرج رفیق بازی نکنه و ... و خلاصه قشنگ پسنداز کنه بازم باید حداقل ( واسه شهرهای کوچیک ) یکسال کار کنه تا یکم پول تو جیبش باشه
بعد بخواد تو سن 25 سالگی ازدواج کنه با پسنداز یک سالش ازدواج کنه - البته نه در رفاه بلکه باید وام برداره قشنگ کار کنه تا بتونه مخارج یه زندگی معمولی و اجاره خونه و .. رو بده
خب این یه داستان خوشبینانه هستش
متاسفانه اکثر پسرا یا مسیر 25 ساله رو خوب و درست پیش نمیرن
یا حاظر نیستن بخاطر خانوادشون یکم اذیت بشن یعنی مسئولیت نمیپذرند
بعد گفته میشه تقاضای دخترا بالاست
نه والا حداقل اطراف خودم که یه شهرستان کوچیک هستیم رو بگم
هر دختری که من میشناسم تنها شرطش اینه که همسرش شاغل باشه ( خب اگه نباشه که باید از گرسنگی بمیرن دیگه )
ولی پسرا یا لاکپشتی درس میخونن یا بعد از کلی درس خوندن سر هر کاری نمیرن ( تا حدودی حق دارن ولی دنیا همینه دیگه کار مناسب نیست )

حالا اگه دقت بشه طبق آمار دخترای سن بالاتر مجرد بیشتر از پسرا هستن
دلیل این چیه
اون پسرای بالا رو که توضیح دادم - یادتونه ؟؟؟؟
طرف بیاد یه کار پیدا کنه پولاشو جمع کنه خلاصه نزدیک 30 سالش میشه
حالا میاد ازدواج کنه دیگه اون دختری که چهار پنج سال ازش کوچیکتره رو نمیخوادش که میره سراغ دخترایی که 10 سال کوچیکتره از خودش
همین میشه که دخترایی که برای سن اونا بودن ( اختلاف سنی عالی بین 3 تا 7 هستش طبق اعلا اکثر مشاورها ) مجرد میمونن
و این میشه که جکی ساخته میشه :
دخترای دهه هشتادی هم دارن کم کم ازدواج میکنن
دخترای دهه هفتادی هم دارن کم کم مادر میشن
ولی دخترای دهه شصتی هنوز همسرشونو پیدا نکردن

که کاملا هم حقیقت داره
منکه حالا متولد 69 هستم و به قول خواهرم باید امیدوار باشم هنوز ولی کلی دختر دهه شصتی در اطرافم میشناسم که همچنان مجردن

بله داستان این است

ازدواج جزو مسایلی است که با وجود آمیختگی‌های بسیار با جلوه‌های مدرن و غربی، همچنان از پایه‌های سنتی برخوردار است.

یکی از ویژگی‌های سنتی ازدواج ایرانی، اقدام پسران یا خانواده آنها برای انتخاب زوج هست. پس بالا رفتن سن ازدواج پسران ارتباط مستقیمی

با کاهش میزان ازدواج‌ها در جامعه و در نتیجه بالا رفتن سن ازدواج دختران دارد.

توقع نابجای خانواده‌ها و توجه به معیارهای مادی و باورهای اشتباه نسبت به نظر اطرافیان به عنوان مهمترین دلایل ازدواج نکردن پسران

مطرح می‌شود و سپس از نارضایتی پسران نسبت به نحوه پوشش دختران در جامعه، افزایش سطح توقع دختران، رقابت‌های نابه جای برخی

خانواده‌ها در انتخاب همسر آینده پسران شان، توجه افراطی به ویژگی‌های ظاهری، برخوردار نبودن از مهارت‌های اجتماعی برای انجام مناسب

مراحل مختلف ازدواج و هماهنگ نبودن معیارهای پسران با خانواده به عنوان دلایل مهم دیگر بیان می‌شود.

((اگر در نظر بگیریم متوسط درآمد یک جوان در ماه 600 هزار تومان است. یعنی در سال 7 میلیون و 200 هزار تومان درآمد خواهد داشت و با در نظر گرفتن شرایط تورم به صورت خوشبینانه و اینکه یک جوان مجرد تمامی درآمد خود را طی 5 سال پس انداز کند در 30 سالگی حدود 36 میلیون تومان پول نقد خواهد داشت که در شرایط امروز با این پول حتی نمی‌تواند از پس تمامی هزینه‌های مربوط به عروسی، ماه عسل و تهیه مسکن و خودرو بر بیاید.))

و اما این همه مثال و توصیف به کنار .:Sham:..میشود ساده تر از این هم باشد مشکل اینجاست که افراد هنوز خود را به درستی نشناخته اند

و نمی دانند کجا هستند و به کجا خواهند رفت این تعاریف برای قشر عادی جامعه است ، کسی که تمام معیارهایی را که خداوند گفته را

رعایت کند که شامل این موارد نمیشود....

اگر تک تک خودمان را اصلاح کنیم و دیگران را به فکر فرو ببریم تمامی این گرفتاری ها رفع حواهد شد

و اینها را با دست خودمان بر سر خود ریخته ایم و با جلب شدن به یک سری تبلیغات چشمگیر غربی و افراد دیگر راهمان را اشتباه طی کرده ایم ...

پس دائم نگوییم خرج فلان چیز انقدر و خرید حلقه عروسی و وسایل زندگی اینقدر ....این حرف ها به نظرم دوست داشتنی نیست ارزش آدمی

خیلی خیلی خیلی بیشتر از این حرف هاست چرا یک زندگی رویایی و خدایی نداشته باشیم و آن را به بهشت تبدیل نکنیم ..

من میگویم که می شود ...ازدواج مقدس تر از این حرف هاست

سلام. این حرف ها رو بدارید کنار . من خودم تو سن 20 تا 22 که بودم کلی خواستگار داشتم که هم از نظر ایمانی هم اقتصادی هم خانوادگی هم کفو من بودن. و خداییش هم همشون رو می پسندیدم و خیلی هم میل و نیاز به اردواج داشتم. اما پدرم نداشت که . اصلا نذاشت پاشو بذارن تو خونه حتی برای یک جلسه خواستگاری که من بدبخت هم یه صحبتی کرده باشم. به چه بهانه؟ به این بهانه که حتما یه دکتری ، طلا فروشی چیزی باید بیاد دختر منو بگیره و این که اصلا من خودم باید براش شوهر پیدا کنم. ( حالا تحصیل کرده و روشنفکر هم هست ها). هیچی دیگه حالا که سنم رسیده به 28 هر ننه قمری رو تو خونه راه میده و سر من داد و بیداد میکنه که چرا تا حالا موندی تو خونه ؟ چرا عرضه نداشتی تو دانشگاه یه استادی یا یه دانشجوی دکترایی برای خودت تور کنی؟ از یه طرف هم پاشو گذاشته بیخ گلوم که باید بری سر کار. خوب من با فوق لیسانس زیست آخه از کجا کار رسمی پیدا کنم. اینا همه رو بذارید کنار مشکلات دیگه زندگی تا بفهمید که برخی پدر و مادر ها په بر سر دخترها و پسرهاشون میارن. من که هیچ وقت از پدرم نمیگذرم . هیچ وقت.

فیزیکدان;626752 نوشت:
سلام. این حرف ها رو بدارید کنار . من خودم تو سن 20 تا 22 که بودم کلی خواستگار داشتم که هم از نظر ایمانی هم اقتصادی هم خانوادگی هم کفو من بودن. و خداییش هم همشون رو می پسندیدم

سلام،اوضاع شش سال پیش رو با الان مقایسه میکنید؟
شش سال پیش بهشتی بود برای خودش

نه جانم اوضاع رو مقایسه نمیکنم. دارم میگم که یکی از دلایل اینکه دخترای دهه شصتی موندن اینه که پدر و مادرهاشون میخواستن اونها براشون فتوحات کنن و قله های پیشرفت رو ( نمیدونم رو چه حسابی) دو تا یکی طی کنن. در حالی که والدین دهه هفتاد و هشتادی ها خیلی خوب فهمیدن که درس خوندن همه زندگی نیست و به موقع دارن به فکر بچه هاشون میفتن که نشن مثل دخترای دهه شصتی!!!!

فیزیکدان;626767 نوشت:
نه جانم اوضاع رو مقایسه نمیکنم. دارم میگم که یکی از دلایل اینکه دخترای دهه شصتی موندن اینه که پدر و مادرهاشون میخواستن اونها براشون فتوحات کنن و قله های پیشرفت رو ( نمیدونم رو چه حسابی) دو تا یکی طی کنن. در حالی که والدین دهه هفتاد و هشتادی ها خیلی خوب فهمیدن که درس خوندن همه زندگی نیست و به موقع دارن به فکر بچه هاشون میفتن که نشن مثل دخترای دهه شصتی!!!!

اگه واقعن میخواستی یکی از اون خاستگارا رو نمیتونستی پاتو بکنی توی یه کفش و بگی الا و بلا ازدواج؟؟

بالاخره 6 ماه جنگ اعصاب درست میکردی بعدش پیروز میشدی دیگه

نه؟

مشگل کشور ما در حال حاظر چیزی بالاتر از ایناست ....

مشگل کشور ما بی برنامگیه....

چیزی که برامون ارزشی نداره دو تا چیزیه..

زن و زمان..

زن تو کشور ما جایگاهی نداره....و زمان هم اصلا برامون مهم نیست.

این یه واقعیته...

ديشب جواب اين تايپيكو پيدا كردم؛
اخه من ديشب به لطف اقاي حامي يه شب بسيااااار روحاني داشتم( اسنادشم موجوده!!!)تو تايپيك درد دل با خدا!!!

حالا جواب اين تايپيك از نظر من:
از ديشب تا حالا به يه نتيجهٔ كلي رسيدم و اون اينه كه مردم بي اعتماد شدن به خيلي چيزا & وقتي اعتمادي نباشه خيلي از پارامترا كاهش پيدا ميكنه كه امار ازدواج يكي از اوناس اگ بخواد اينجوري ادامه پيدا كنه فاتحهٔ خيلي چيزا رو بايد خوند، به همين سادگي.

پايان.

به نام خالق عشق
میخوام بگم که هنوزم خانواده هایی هستند که مقید به اصول و اخلاق دینی هستند به عنوان مثال :
من یه دوستی دارم که بهم گفت که اگه خانواده خوبی می شناسی که دختر دم بخت داشته باشن بهم معرفی کن من بهت اطمینان دارم، منم که کلا شرایط و خصوصیاتشو می دونستم بسرعت به مادرم گفتم که فلانی دوستمو که می شناسید دنبال یه دختر خوب می گرده ( البته مادر دوستم هم با مادرم صحبت کرده بود ) خلاصه مادرم به فکرش افتاد و به یکی از اساتید جلسه شون که باهاش صمیمی بود موضوع و شرایط دوستمو گفت و اونم توی یک جلسه این موضوع رو در جمع مطرح کرد پایان جلسه یه خانومی ایشونو کنار کشید و گفت من میخوام یکی از آشناهامو معرفی کنم گفت خب بفرمائید کیه گفت خواهرزاده ام ( طرف خاله دختر خانوم بود ) بعدش شماره منزلشونو بهشون داد بعد ایشون به مادرم داد منم به دوستم دادم دوستم هم به مادرش داد
خلاصه قرار جلسه خواستگاری گذاشتن و با اینکه دوستم هنوز صاحب خونه و ماشینو و ... نیست ولی شاغل هست و با ایمان ، بهشون خیلی زود جواب مثبت دادند دوستم می گفت که دخترخانم بهم فقط گفته بود
باید نمازتو اول وقت بخونی دوستم که خداروشکر از این بابت مشکلی نداره
کل ماجرا یک هفته هم طول نکشید و الان حدود 20 روزه که عقد کردند و از همسرش و خانوادش راضیه و ما رو همواره دعا می کنه مخصوصا مادرش .
در روایات ما بسیار اومده که واسطه شدن برای ازدواج دو جوون خیلی پسندیده هست .
کاش همه خانواده ها ملاکشون برای ازدواج مادی و سطحی نباشه بلکه معنوی و عمقی باشه .

سلام

ازدواج بكني كه چي بشيه ؟
كلي مسئوليت وفشار هاي اقتصادي واجتماعي بهت مياد جز ضرر وبدبختي هيچ فايده نداره دست اخرهم از خواستگاري به غلط كردن مي افتي همان بهترمجرد بود وحداقل كسي از ت توقع نداشت .

يك باورغلطي كه اخوندها ميگن ازدواج كن بركت مياره والا اگر ادم عقل داشته باشه گول اين حرفهارانمي خوره ...
خيلي خانوادهاي سنتي سربچه را باين حرفها شيره ماليده اند بعدم كه به مشكل خوردن گفتند طرف عرضه زن داري نداره والاتومملكتي كه ارزش پول ايراني از افغانستان هم پايين تر هست....
بي ثباتي بقيه چيزهامعلومه
يك وام 3ميليوني ميدن به هزار مكافات خرج كجابشه ؟





مرحوم آیت‌الله العظمی بهجت راهکاری برای گشایش بخت در ازدواج ارائه کرده است. در روزگاری که خیلی ها برای حل مشکلاتشان دست به کارهای خرافی و بعضا غیرشرعی روی می آورند مرحوم آیت الله بهجت راه کاری کارآمد ارائه می دهند که نیاز به اعتقاد و مداومت دارد. از آیت الله بهجت پرسیده شد؛

برای برآورده شدن حوائج کدامیک از نمازهایی که برای حاجت ذکر کرده اند خوب است؟
نماز روز پنجشنبه را فراموش نکنید این برای برآورده شدن حوائج خیلی مهم است.

ازدواج جوانی سر نمی گیرد و به اصطلاح عوام بختش باز نمی شود و از شما راهنمایی می خواهد؟

نماز جعفر طیار علیه السلام بخواند و پس از آن دعایی که در کتاب زادالمعاد مجلسی آمده [این دعا از امام جعفر صادق علیه السلام توسط مفضل بن عمر روایت شده است و در مفاتیح الجنان در ضمن نماز جعفر طیار ذکر شده است] که در این هنگام خوانده شود، بخواند و در پی آن به سجده رود و تلاش کند که حتما گریه کند گر چه به مقدار کم و همین که چشمش را اشک گرفت حاجتش را از خدا بخواهد. این عمل را تا زمانی که حاجتش روا شود انجام دهد، و اگر نشد بداند که یا کم خواند ویا با اعتقاد کامل نخوانده است.
منبع: باشگاه خبرنگاران


روش خواندن نماز حاجت روز پنجشنبه
در روز پنج‌شنبه از صبح تا غروب هر وقت بتواند چهار رکعت نماز بخواند (دو نماز دو رکعتی ).
در رکعت‌اول بعد از حمد یازده مرتبه سوره قل هواللّه‌احد و در رکعت‌دوم بعد از حمد بیست‌ویک‌مرتبه سوره قل هواللّه‌احد را و پس از سلام نماز دو رکعت دوم را شروع کند.
در رکعت اول بعد از حمد سی و یک مرتبه قل هو الله احد را بخواند و در در رکعت‌دوم چهل و یک مرتبه قل و هواللّه را بخواند.
و پس از سلام نماز پنجاه و یک مرتبه قل هو الله احد و پنجاه و یک‌مرتبه صلوات بر حضرت رسول. بعد به سجده رفته، صد‌مرتبه یا اللّه بگوید و حاجتش را از خدا بخواهد که ان‌شاءاللّه مستجاب است و بعد از خاتمه چهار رکعت نماز تسبیح حضرت‌زهرا(ع) را فراموش ننماید.
منبع:گنجهای معنوی

روش خواندن نماز جعفر طیار
حضرت صادق علیه السّلام فرمود: رسول خدا صلّی الله علیه و آله به جعفر بن ابی طالب علیه السّلام فرمود:
چهار رکعت نماز می‌خوانی(دو نماز دو رکعتی)؛ در هر رکعت بعد از قرائت ـ یعنی خواندن حمد و سوره ـ 15 بار می‌گویی: «سُبْحَانَ اللهِ ، وَ الْحَمْدُ لِلهِ ، وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ ، وَ اللهُ أَكْبَر» ـ تسبحات اربعه ـ بعد به رکوع می‌روی و 10 بار تسبحات اربعه می‌گویی. بعد از برخاستن از رکوع 10 بار تسبیحات اربعه می‌گویی. در سجده‌ی اوّل 10 بار تسبیحات اربعه می‌گویی. بعد از آن که سر از سجده‌ی اوّل برداشتی 10 بار تسبیحات اربعه می گویی. در سجده‌ی دوم 10 بار تسبیحات اربعه می‌گویی و سرانجام، بعد از آن که سر از سجده‌ی دوم برداشتی 10 بار تسبیحات اربعه می گویی.
[ کافی ،ج3،ص465-466]

دعای بعد از نماز جعفر طیار –ع- چنین است :
اللهم انی افتتح القول بحمدک و انطق بالثناء علیک و امجدک و لا غایه لمدحک و اثنی علیک و من یبلغ غایه ثنا ئک و امد مجدک و انی لخیقلتک کنه معرفه مجدک و ای زمن لم تکن ممدوحا بفضلک موصوفا بمجدک عوادا علی المذنبین بحلمک تخلف سکان ارضک عن طاعتک فکنت علیهم عطوفا بجودک جوادا بفضلک عوادا بکرمک یا لا اله الا انت المنان ذو الجلال و الاکرام .

به نقل از وبلاگ : http://ezdevaj-moshavere.blogfa.com


به نظر من جوانا باید توقعاتشون رو پایین بیارن مثلا همه دنبال یه انسان کامل میگردن در حالی که هیچ کس کامل نیست همه چی هم که مادیات نیست همین که طرفت انسان باشه خیلی ارزش داره به خدا ، مادیات هم نمیگم مهم نیست ولی نباید ملاک اول قرار گیرد البته ناراحت نشید گویا این مشکل همه ی بچه های دهه ی 60 می باشد

اینم برای اینکه دوستان خوشحال بشن

تقدیم به دهه شصتی ها

چه حکایت جالبیه بچه که بودیم بزرگا ازدواج میکردن حالا هم که بزرگ شدیم کوچیک ترا ازدواج میکنن ....
والا ما بهر تماشای جهان آمده ایم!!!

neɠïn;627037 نوشت:
به نظر من جوانا باید توقعاتشون رو پایین بیارن مثلا همه دنبال یه انسان کامل میگردن در حالی که هیچ کس کامل نیست همه چی هم که مادیات نیست همین که طرفت انسان باشه خیلی ارزش داره به خدا ، مادیات هم نمیگم مهم نیست ولی نباید ملاک اول قرار گیرد البته ناراحت نشید گویا این مشکل همه ی بچه های دهه ی 60 می باشد

اینم برای اینکه دوستان خوشحال بشن

تقدیم به دهه شصتی ها

چه حکایت جالبیه بچه که بودیم بزرگا ازدواج میکردن حالا هم که بزرگ شدیم کوچیک ترا ازدواج میکنن ....
والا ما بهر تماشای جهان آمده ایم!!!

سلام نگین جان ...
راستش صحبتت رو که شنیدم یاده منبر یکی از روحانیها افتادم ...
جمعی بود ( نمیدونم کجا ) احتمالا ختم یکی از آشنایان بود ... و روحانیه پشت منبر داشت سخنرانی میکرد و از ابتدا تا انتهای مجلس داشت در مورد یکی از احادیثی که احتمالا منتسب به امام صادق بود سخن میگفت ...

محتوای حدیث اینگونه بود که مومن باید در برابر مادیات حالت نیم خیز داشته باشه ... وایشون داشتند توضیح میدادند که حالت نیم خیز حالتی هست که آدم نه نشسته ... و نه اینکه ایستاده ... و محتوای سخن ایشون این بود که چون ما داریم برای اون دنیا آماده میشیم ... از یک طرف نباید کلا بنشینیم و هیچ کاری نکتنیم و از طرفی هم نباید کلا در حال کار کردن باشیم ...

دو ساعت داشت در مورد همین حدیث صحبت میکرد ...

یکی نبود بهش بگه ...
بابا تو این دوره زمونه روزی 18 ساعت کار میکنی ... هنوز هشتت گرویه نه ت هست ...
چجوری آدم نیم خیز باشه ...

الان هم شما دارین همچین چیزی میگین ... میگین مادیات مهم نیست و باید طرف انسان باشه و ...

ولی الان یه زندگی ساده برجی حداقل یک و نیم میلیون پول میخواد ... اگر هم آقاهه نتونه جور کنه ... مریضی روحی روانی میگیره و میوفته تو خونه ...

کسی نمیگه مادیات ملاک اول زندگی باشه ... ولی الان تفکر همه این هست که فقیر نبودن داماد ملاک اول انتخاب هست ... چون فقر واقعا زندگی ها رو داره به هم میزنه ...

سلام عزیزم

مارینر;627058 نوشت:
راستش صحبتت رو که شنیدم یاده منبر یکی از روحانیها افتادم ...

خوبه پس دارم متحول میشم :Nishkhand:

مارینر;627058 نوشت:
کسی نمیگه مادیات ملاک اول زندگی باشه ... ولی الان تفکر همه این هست که فقیر نبودن داماد ملاک اول انتخاب هست ... چون فقر واقعا زندگی ها رو داره به هم میزنه ...

دوست عزیزم اینکه گفتم توقعاتشان را پایین آورند منظورم این نبود که با اشخاص فقیر ازدواج کنند من در اطرافم دارم می بینم برخی جوانا با وجود اینکه شرایط تشکیل یک زندگی ساده رو دارند میگن تا وقتی که وضعم توپ نشود ازدواج نمیکنم خوب ادم با شخصی که دوست داره زودتر ازدواج کند بهتر از این است که بعداً با بالا رفتن سن از سر اجبار با اشخاصی که دوست نداره ازدواج کند

بهرحال این نظر شخصی منه شایدم اشتباه کنم قبلا مادیات برام خیلی مهم بود ولی این انجمن باعث شد نظرم عوض شود از نظر من زندگی با یک شخص واقعی با وجود امکانات مالی کم می ارزه به زندگی با اشخاصی که افکار و اخلاقشان باعث رنج و عذابه ( البته بازم بگم منظورم ازدواج با فقیر نیست چون از نظر من یکی از ویژگی های همون شخص اول هم این است که عرضه ی تشکیل و اداره ی یک زندگی رو داشته باشد حالا اینکه در حد فوق العاده نبود زیاد مهم نیست)

[="Tahoma"][="Navy"]

pzahra;615472 نوشت:
سلام

طبق آخرین آمار، نرخ ازدواج نسبت به مدت مشابه پارسال حدود 8% کاهش یافت
به نظر شما مهمترین مانع ازدواج چه عواملی می باشد؟


سلام
به نظر بنده این چند عامل در راس هستند
1- نگاه سختگیرانه به ازدواج و لوازم آن در فرهنگ ما
2- ترویج روابط بی ضابطه و فارغ از مسوولیت
3- مسائل مالی
الان در کشور ما ازدواج یک سنت سخت سنگین پر هزینه و پر دامنه است . یعنی یک کوهی شده جلو جوان که نمی داند کجایش را حل کند . در مساله انتخاب که حرفهاست در مساله خواستگاری و بعد عقد و بعد عروسی آن هم به شرط داشتن دهها شرط از مدرک و تحصیلات گرفته تا .....
حال تصور کنید در اصل ازدواج چه چیز جزء ضروریات است 1- انتخاب صحیح 2- کسب رضایت دختر و پدرش 3- عقد ازدواج حال ببینید این سنت ساده چه مراسم پر دنگ و فنگی شده از عوام بازی های ما
خوب وقتی ازدواج به آن غول ترسناک بدل شد و از طرفی هم فشار غریزه جنسی باشد جستجوی جایگزین آغاز می شود که با ورود فرهنگ مبتذل دوست یابی از جنس مخالف و ارضای شهوات با او کار آسان شده است به قول آن معلم پرورشی دوره راهنمایی ما که از بنده خدایی پرسیدن برای تامین شیر چرا گاو نمی خری؟ گفت چه نیازی به خرید گاو است وقتی شیر مفت و مجانی در دسترس است .
و آخرین دلیل مسائل مالی است که البته این در ذیل مشکل اول تا حد زیادی مفهوم پیدا می کند یعنی وقتی ازدواج آن مراسم سخت و پرهزینه باشد مشکلات مالی هم خیلی مهم جلوه می کند
یا علیم[/]

pzahra;615472 نوشت:

سلام

طبق آخرین آمار، نرخ ازدواج نسبت به مدت مشابه پارسال حدود 8% کاهش یافت
به نظر شما مهمترین مانع ازدواج چه عواملی می باشد؟ :Gig:

امین;633108 نوشت:
بحث واسطه‌گری یا شفاعت در ازدواج، درکلام خدای متعال و حضرات معصومین علیهم‌السلام و علمای دین مکررا بیان شده است.


خداوند متعال می‌فرماید:«وَأَنکِحُوا الْأَیَامَى مِنکُمْ وَالصَّالِحِینَ مِنْ عِبَادِکُمْ وَإِمَائِکُمْ إِن یَکُونُوا فُقَرَاء یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ»[نور/32].و باید مردان بی زن و زنان بی شوهر و کنیزان و بندگان خود را به ازدواج یکدیگر درآورید،اگر مرد و زنی فقیرند خدا به لطف خود بی نیازخواهد فرمود که خدا به احوال بندگان آگاه و رحمتش وسیع است.


خطاب آیه به تمام اعضای جامعه‌ی اسلامی صادر شده است،یعنی همه مأمورند که مقدمات ازدواج مردان و زنان بی همسر را فراهم کنند و در امر مقدس واسطه گری در ازدواج پیش قدم شوند.


در کلام گهرباری از رحمة للعالمین پیامبر اعظم صلوات الله علیه و آله نقل شده است که فرمودند: «ـمن عمل فی تزویج حلال ــ حتّی یجمع الله بینهما ــ زوّجه الله من الحور العین و کان له بکلّ خطوة خطاها و کلمة تکلّم بها عبادة سنة [1].شخصی که در راه به ازدواج در آمدن زن و مرد مؤمنی سعی و تلاش نماید،خدای متعال حورالعین را به ازدواج او درخواهد آورد و خدای متعال برای هر قدمی که در این راه برمی دارد و برای هر کلمه ای ــ که برای این امر بر زبان جاری می کند ــ ثواب عبادت یک سال را به او خواهد داد.»


در روایت زیبایی از وصی و جانشین پیامبر،امام المتقین امیرمومنان صلوات الله علیهما نیز روایت شده است که فرمودند:«أَفْضَلُ‌ الشَّفَاعَاتِ‌ أَنْ‌ یَشْفَعَ‌ بَیْنَ اثْنَیْنِ فِی نِکَاحٍ حَتَّى یَجْمَعَ شَمْلَهُمَا[2].بهترین شفاعت‌ها این است که شفاعت شود بین دو نفر در ازدواج تا بالاخره زیر یک سقف قرار بگیرند.»


در امر مهم و مقدس واسطه گری در ازدواج گاهی مشکلاتی هم به وجود می آید، بعنوان نمونه گاهی اتفاق می افتد خانواده ها و جوانهای که به هم معرفی شده اند،تا زمانی که در خوشی هستند یادی از معرف نمی کنند ولی اگر خدایی نکرده به اختلاف بر بخورند، واسطه را مقصر می دانند، لذا به خانواده ها توصیه می شود که حتما به طور کامل و دقیق تحقیق و بررسی کنند که انشاالله مشکلی پیش نیاید و از طرف دیگر واسطه ها باید حداقل،از شرایط خانواده ها و طرفین مثل مقوله های فرهنگی و دینی طرفین و شرایط کفویت نسبی طرفین و خانواده ها،اطلاعات کافی داشته باشند تا دو جوان تا آخر عمر زیر یک سقف به خوشی زندگی کنند و دعاگوی معرفها باشند.


از امام صادق علیه‌السلام روایت شده است که فرمودند:«مَنْ‌ زَوَّجَ‌ عَزَباً کَانَ مِمَّنْ یَنْظُرُ اللَّهُ إِلَیْهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ[3].کسی که شرایط ازدواج فرد مجردی را فراهم کند،ازکسانی است که خداوند در روز قیامت به او نظر می‌کند.»


در آموزه های دینی و مذهبی مسأله‌ی واسطه گری در ازدواج، مسأله‌ای بسیار مهمی است.در سیره‌ی بزرگان دین هم توجه به این نکته وجود داشته است.این معرفی کردن و واسطه‌گری از خود پیامبر اکرم صلی‌الله‌ علیه ‌و آله نیز منقول است و معصومین علیهم‌السلام هم این سیره را ادامه داده‌اند و به همین سبب علمای دین به ایشان در عمل به این سنت تأسی کرده‌اند.


در تائید سیره اهل بیت علیهم السلام ،مقام معظم رهبری در روز 25 ماه مبارک رمضان 1435در دیدار با دانشجویان فرمودند:«در گذشته معمول بود که براى ازدواج، افراد خیّر و مؤمنى پیدا می‌شدند، واسطه‌‌گرى می‌کردند، دخترهاى مناسب را، پسرهاى مناسب را، معرفى می‌کردند، ازدواج‌ها را راه مى‌‌انداختند؛ این کارها باید انجام بگیرد؛ باید واقعاً در جامعه یک حرکتى در این زمینه به‌‌وجود بیاید»[4].


در تاکیدات مقام عظمای ولایت در «سیاست‌های کلی جمعیّت» که ابلاغ فرمودند نیز تاکید بر امر مقدس ازدواج مشهود است و مسئولین و دولت موظف به این امر مهم می باشند:
« رفع موانع ازدواج، تسهیل و ترویج تشکیل خانواده و افزایش فرزند،کاهش سن ازدواج و حمایت از زوج‌های جوان و توانمندسازی آنان در تأمین هزینه‌های زندگی و تربیت نسل صالح و کارآمد و نیز ارتقاء پویایی، بالندگی و جوانی جمعیّت با افزایش نرخ باروری و ارتقاء امید به زندگی و همچنین تحکیم بنیان و پایداری خانواده با اصلاح و تکمیل آموزش‌های عمومی درباره اصالت کانون خانواده و فرزند پروری و با تأکید بر آموزش‌ مهارت‌های زندگی و ارتباطی و ارائه خدمات مشاوره‌ای بر مبنای فرهنگ و ارزش‌های اسلامی- ایرانی و ترویج و نهادینه‌سازی سبک زندگی اسلامی- ایرانی و مقابله با ابعاد نامطلوب سبک زندگی غربی»[5].


در زمان ما هم امر مقدس واسطه گری در ازدواج باید از مسئولین و بزرگان دین ، مدیران، روحانیون و افراد دلسوز جامعه شروع شود و دولت هم از افراد و موسساتی که در این امور فعال هستند در تمام زمینه ها حمایت و پشتیبانی حقیقی و قانونی کند و معرفین هم امر مقدس واسطه گری در ازدواج را با مسائل مالی گره نزنند تا انشاالله مشکلات خیل کثیر جوانانِ در شرف ازدواج هر چه زودتر حل شود.


منابع:


[1].جامع الاخبار،ص274


[2]. بحار الانوار،ج13،ص 222


[3]. بحارالأنوار، ج‌۷، ص ۲۹۸


[4و5]. www.khamenei.ir
[=nassim-bold]

[=nassim-bold]منبع: رهروان ولایت


سلام

حالا که این کاهش بی سابقه داره همینطور ادامه پیدا می کنه چه اشکالی داره که کارشناسان اینجا خودشون واسطه بشن برای کاربرانی که مشکل ازدواج دارن ؟!!

خداروشکر اینجا کارشناسان فرهیخته و متدین همچون اساتید دانشگاه و حوزه و ... زیادن ، چه اشکالی داره که واسطه بشن ؟

مثلا یکی از کاربران پسر شرایطشو به یه کارشناس مورد اعتماد خودش و یکی از کاربران دختر هم شرایطشو به یه کارشناس مورد اعتماد خودش بگه و این دو کارشناس که از افراد مورد اعتماد همین سایتن ، در واقع نقش واسطه رو برای ازدواج این دو جوون بازی کنن ... همه چی در چارچوب شرع و دین انشاالله.

البته سایت تبیان هم در اقدامی آزمایشی یه طرحی رو داده حالا نمیدونم که دارن اجراییش میکنن یا نه [h=1]سامانه همسان گزینی[/h] موفق و موید باشید...

دوستان سلام

Aviny;635321 نوشت:

سلام

حالا که این کاهش بی سابقه داره همینطور ادامه پیدا می کنه چه اشکالی داره که کارشناسان اینجا خودشون واسطه بشن برای کاربرانی که مشکل ازدواج دارن ؟!!

خداروشکر اینجا کارشناسان فرهیخته و متدین همچون اساتید دانشگاه و حوزه و ... زیادن ، چه اشکالی داره که واسطه بشن ؟

مثلا یکی از کاربران پسر شرایطشو به یه کارشناس مورد اعتماد خودش و یکی از کاربران دختر هم شرایطشو به یه کارشناس مورد اعتماد خودش بگه و این دو کارشناس که از افراد مورد اعتماد همین سایتن ، در واقع نقش واسطه رو برای ازدواج این دو جوون بازی کنن ... همه چی در چارچوب شرع و دین انشاالله.

البته سایت تبیان هم در اقدامی آزمایشی یه طرحی رو داده حالا نمیدونم که دارن اجراییش میکنن یا نه

سامانه همسان گزینی

موفق و موید باشید...

علیکم السلام

برادر عزیز، درک می کنم که چه می گویید اما:

1- کارشناسان محترم حتی اگر بخواهند، با توجه به قوانین و تعهداتی که دارند و خارج از حوزه اختیارات آنهاست نمی توانند کاری بکنند.

2- چنین چیزی در موارد اندک و نادر که علنی نشود شاید ضریب خطای کمتری داشته و خوب باشد اما به عنوان یک طرح گسترده یا نیمه گسترده دارای ضریب خطای بالایی است و ممکن است که اشخاص اطلاعات غیر واقعی از خود بدهند.

3- اگر چنین طرحی در سایت پیاده شود و خبر آن در فضای مجازی و واقعی پخش شود، میزان مراجعات جهت این مسئله -با توجه به وجهه دینی سایت و پشتوانه سازمانی و تخصصی آن- با رشد روزافزون و غیرقابل باوری مواجه خواهد شد و این فی نفسه چند اشکال دارد:
الف) توان اساتید سایت با تخصص های مختلف معطوف به یک موضوع خواهد شد
ب) بعد از مدتی توان اساتید سایت حتی نمی تواند پاسخگوی حجم مراجعات در همین زمینه باشد.
ج) این مسائل و حواشی آن با هدف اصلی سایت که پاسخگویی به سوالات و شبهات در امور متفاوت است، تعارض دارد

4- حتی اگر افراد اطلاعات کاملا درستی از خود بدهند امکان راستی آزمایی آن برای اساتید و طرفین درگیر مسئله بسیار زمانبر و در موارد زیادی غیر ممکن است، مخصوصا در حالتی که طرفین در شهرستانها و استانهای متفاوتی زندگی کنند.

پ.ن: به نظر حقیر اگر مسئولین مرکز بتوانند با "اداره اطلاعات" جهت تحقیق و راستی آزمایی، هماهنگی هایی داشته باشند در مواردی شاذ و نادر بدون اینکه خبر مسئله پخش شود، می توانند این کار را انجام دهند.

والله العالم
علی علی

همترین عامل ازدواج طلاقه که متاسفانه مثل یک بیماری مسری تو جامعه پخش شده و مثل مرگ پیر و جوون نمیشناسه.:Ghamgin:
پسرهای این دوره و زمونه با پسرهای نسل های قبلی تفاوت دارن دیگه کمتر میشه بهشون اعتماد کرد الان کمتر پسری پیدا میشه که اکثر معیارهای ازدواج رو داشته باشه و کمتر دختری پیدا میشه که دیدش و بینشش به زندگی مشترکش با نسل های قبلیش یکی باشه و بتونه تحت هر شرایطی زندگی بکنه.
وقتی اونایی که ازدواج می کنن نمی تونن زندگیشونو حفظکنن چطور مجردها بتونن ازدواج کنند

مکلف;635338 نوشت:
دوستان سلام

علیکم السلام

برادر عزیز، درک می کنم که چه می گویید اما:

1- کارشناسان محترم حتی اگر بخواهند، با توجه به قوانین و تعهداتی که دارند و خارج از حوزه اختیارات آنهاست نمی توانند کاری بکنند.

سلام دوست عزیز
خب قوانین این سایت که وحی منزل نیست میشه مدیران یه تبصره اضافه کنن و اینکارو به کارشناسان و صاحب نظران بخش ازدواج و تربیت خانواده و مشاوره و روانشناسی و... بسپارن .

مکلف;635338 نوشت:
دوستان سلام

2- چنین چیزی در موارد اندک و نادر که علنی نشود شاید ضریب خطای کمتری داشته و خوب باشد اما به عنوان یک طرح گسترده یا نیمه گسترده دارای ضریب خطای بالایی است و ممکن است که اشخاص اطلاعات غیر واقعی از خود بدهند.


آره درست می فرمایید شما ، این کار نیاز به یه فکر اساسی داره چون بصورت گسترده درصد خطا بالاست ، ولی میشه از یه جایی بصورت آزمایشی شروع کرد . مثلا یه کاربری به نام
دکتر مهران بارها در تایپیکهای ازدواج از شرایطشون و مشکل ازدواجشون صحبت کردند و همه هم اومدن گفتن که جناب دکتر شما که مشکلی ندارین نباید به شما جواب منفی بدن
ولی کسی از صاحبنظران و کارشناسان حوزه ی ازدواج ، نیومد بصورت غیر علنی موردی رو به ایشون پیشنهاد بده در شهر خودشون یا یه شهر دیگه !!!

مکلف;635338 نوشت:

3- اگر چنین طرحی در سایت پیاده شود و خبر آن در فضای مجازی و واقعی پخش شود، میزان مراجعات جهت این مسئله -با توجه به وجهه دینی سایت و پشتوانه سازمانی و تخصصی آن- با رشد روزافزون و غیرقابل باوری مواجه خواهد شد و این فی نفسه چند اشکال دارد:
الف) توان اساتید سایت با تخصص های مختلف معطوف به یک موضوع خواهد شد
ب) بعد از مدتی توان اساتید سایت حتی نمی تواند پاسخگوی حجم مراجعات در همین زمینه باشد.
ج) این مسائل و حواشی آن با هدف اصلی سایت که پاسخگویی به سوالات و شبهات در امور متفاوت است، تعارض دارد

آره هدف اصلی سایت پاسخگویی به شبهات و سوالات دینیه

مسئله ازدواج هم فک نکنم وجه غیر دینی باشه وقتی مشاوره صورت می گیره میشه وساطت هم صورت بگیره

میشه فقط از کارشناسان متخصص در این زمینه استفاده کرد بقیه به تخصص خودشون بپردازن .

البته در سطح گسترده منم فعلا منظورم نبود ، فقط در سطحی که کارشناسان موردی رو باهاشون مواجه میشن یا به اونها مراجعه میشه که احساس می کنن میشه خودشون براشون وساطت کنند .

مکلف;635338 نوشت:

4- حتی اگر افراد اطلاعات کاملا درستی از خود بدهند امکان راستی آزمایی آن برای اساتید و طرفین درگیر مسئله بسیار زمانبر و در موارد زیادی غیر ممکن است، مخصوصا در حالتی که طرفین در شهرستانها و استانهای متفاوتی زندگی کنند.

آره درسته شاید زمانبر باشه و پر ریسک ، ولی خداپسندانه هست میشه برای کاربرانی که هم شهری هستند اینکارو کرد . تازه مثلا واسطه آقا پسر اطلاعاتشو داد به واسطه دختر خانم ،
بقیه کارهای تحقیق و صحت و سقم قضیه رو میشه به خودشون و خانوادشون واگذار کرد .

مکلف;635338 نوشت:

پ.ن: به نظر حقیر اگر مسئولین مرکز بتوانند با "اداره اطلاعات" جهت تحقیق و راستی آزمایی، هماهنگی هایی داشته باشند در مواردی شاذ و نادر بدون اینکه خبر مسئله پخش شود، می توانند این کار را انجام دهند.

فک کنم شوخی می فرمائید ، نیاز به این کار نیست .

موفق باشید ...

اقای اوینی نظر خوبی دادن اما به جای فضای مجازی بیرون از این فضا احتمالاراحتتر میشه این کار کرد.مثل کار اقایی که در دانشگاه خواجه نصیر گویا فعالیتی در این موارد دارن انجام میدن.بحرحال روحانیون وبسیاری از قشرهای جامعه بایدیه فکری به حال این بحران کنند چون خیلیها مشکل همسان گزینی دارند....!!!!

جالب بود و پر فکر ......

هم با جناب مکلف و هم جناب آوینی موافقم.....

زهراتاپ;626610 نوشت:
حالا اگه دقت بشه طبق آمار دخترای سن بالاتر مجرد بیشتر از پسرا هستن

سلام دوست عزیز
طبق آمار ها تجرد قطعی(یعنی سنی که فرد دیگر امید و شانسی برای ازدواج ندارد این سن بین 45 تا 50 سال متغیر می باشد) در مردان بیشتر از زنان است.

سلام بر شما

مهمترین علل افزایش سن ازداج طبق مطالعات علمی موارد زیر است:

1.افزایش تحصیلات دختران ( مهمترین عامل در جامعه ی ماست.)
2.افزایش توقعات و انتظارات
3.آگاهی در مورد مشکلات زناشویی
4.آگاهی در مورد معایب ازدواج زودرس
5.تسهیل روابط دختر و پسر(باز هم یکی از عوامل بسیار مهم!!!)
6.مشکلات اقتصادی(این عامل در دنیا به عنوان اولین عامل افزایش سن ازدواج شناخته شده است.)
7.نبودن شغل برای آقایان

mah.17;636026 نوشت:
سلام دوست عزیز
طبق آمار ها تجرد قطعی(یعنی سنی که فرد دیگر امید و شانسی برای ازدواج ندارد این سن بین 45 تا 50 سال متغیر می باشد) در مردان بیشتر از زنان است.

45-50 ؟!!!!!!!!!
چه خبره؟

چند روز دیگه میان میگن سن تجرد قطعی یک سال قبل از افقی شدن طرفه
گاماس گاماس دارن قبح خیلی چیزا رو میشکونن

دختر و پسر باس زود ازدواج کنن
دختر هم زودتر از پسر

دیگه خونه پرش واسه خانوما باید 23-24 باشه و واسه مردا هم 26-27
تازه اگه سن ازدواج امام و چند تا دیگه از بزرگان اینقدر نبود همینو هم نمی گفتم

پرسش:
علل کاهش آمار ازدواج چیست؟


پاسخ:
من از بین نظرات دوستان علت هایی را جمع آوری کردم و مواردی را هم که به ذهنم می‌رسید اضافه کردم. به طور کلی می‌شود علل کاهش آمار ازدواج را به دو بخش علل خودمختار و علل بیرونی تقسیم کرد. علل بیرونی نیز تقسیم‌های مختلفی می‌تواند داشته باشد؛ منتها به دلیل حفظ اختصار در کلام موارد را ذیل همین دو قسم مطرح می‌کنم. با این تقسیم می‌توان به طور مجزا برای هر بخش چاره اندیشید. مثلا برای علل خودمختار که در حیطه اختیار خود دختر یا پسر است، با تمهیدات فردی قابل جبران است. برای علل بیرونی باید خانواده‌ها در کنار اصلاحات فکری و رفتاری، تلاش‌هایی را انجام دهند. همچنین نظام حاکم بر کشور باید برنامه‌ریزی‌هایی داشته باشند و موانع را به حداقل برسانند. البته این تقسیم بندی حصر عقلی نیست و ممکن است بعضی موارد در دسته‌های دیگر هم قابل جایگزینی باشد.

عللی که در حیطه اختیار دختر و پسر است:
1. تصورات و دیدگاه‌های اشتباه دختر و پسر نسبت به ازدواج؛ مثلا پسرها فکر می‌کنند اگر ازدواج کنند محدود می‌شوند. یا دخترها ازدواج را مانعی برای ادامه تحصیل و پیشرفت می‌دانند و ...
2. رواج دوستی‌های بی‌قید و شرط و راحت و بی‌دردسر بودنش نسبت به ازدواج.
3. تحصیلات بالای دختران و تن ندادن به ازدواج با پسران با مدرک پایین‌تر. شاید گفته شود خب پسرها هم سعی کنند در این زمینه پیشتاز باشند. در پاسخ کاربری گفته است: اکثر دختران به دلیل این که مسائله‌ای به اسم سربازی ندارند، تحصیلاتشان راحت‌تر است و مشکلاتی که یک پسر دارد را ندارند برای همین می‌نشینند و درس می‌خوانند. الان اکثر دخترها ارشد و دکتری دارند. با داشتن این شرایط هم غالبا به پسری که لیسانس دارد بله نمی‌گویند؛ چون افت کلاس است!
4. ترس از ازدواج دخترها در سنین پایین مثل دوره دبیرستان: در این دوران خواستگار به دلیل آماده بودن پسران 20 تا 24 ساله و گشتن به دنبال دختری که چند سالی از آنها کوچکتر باشد، قشر دبیرستانی خواهان بیشتری دارند ولی غالبا به دلایل مختلف حاضر به ازدواج نمی‌شوند.
5. ضعف اعتقادی در زمینه مسائل اقتصادی؛ تا حدی که افراد به رئیس شرکت اعتماد می‌کنند که سر ماه حقوق آن‌ها را بدهد و امرار معاش کنند؛ ولی به حرف کسی که آن‌ها را آفریده اعتماد ندارند!
6. کاهش ازدواج موجب بالا رفتن سن و بالا رفتن سن موجب کم شدن میل به ازدواج می‌شود!
7. کم بودن روابط اجتماعی دختر و پسر و البته بیشتر خانواده‌هایشان.
8. فرار از بار مسئولیت و راحت بودن رابطه‌های بی قید و شرط.
9. توقعات زیاد دختر و پسر در اول زندگی و انتظار داشتن تمام امکانات.
10. فاصله گرفتن از سبک زندگی دینی.
11. بدحجابی، یکی از علل تاخیر ازدواج است؛ چون موجب سخت پسندی پسر می‌شود.
12. پر‌ رنگ شدن ملاک‌های حبابی مثل زیبایی و خوش تیپی و ...
13. عدم آگاهی در مورد فوائد ازدواج و عواقب تجرد.
14. ...

عللی که در حیطه اختیاز شخص نیست:
1. ترس از بی‌اخلاقی؛ کم تحملی؛ پرتوقعی و .... طرف مقابل.
2. نبودن واسطه و پیدا نکردن مورد مناسب.
3. از بین رفتن اعتماد‌ها به خاطر دوستی‌های آزاد؛ روشن فکری‌های غیر منطقی و ضد دینی؛ تاثیر محیط‌هایی مثل بعضی از دانشگاه‌ها در شکل‌گیری عقاید و افکار و رفتارها و ...
4. مشکل‌تراشی خانواده‌ها؛ مانند سخت‌گیری در انتخاب داماد یا عروس؛ جلوگیری از ازدواج در سن پایین؛ اصرار بر ادامه تحصیل؛ ناز کردن دختر و خانواده‌اش یا پسر و خانواده‌اش هنگام خواستگاری؛ حساسیت بیش از حد در ملاک‌های مثل زیبایی و ...
5. خانواده‌ها به دلایل مختلف نیازهای جوان امروزی را درک نمی‌کنند.
6. آداب و رسوم غلط.
7. عدم پذیرش جامعه و خانواده‌ها برای ازدواج جوانان در سن پایین.
8. بی‌پولی به خاطر عواملی مثل بد بودن اوضاع اقتصادی؛ افزایش بیکاری؛ نبود تسهیلات کافی؛ دیر فراگرفتن مهارت‌های شغلی پسران به خاطر کاهلی خانواده‌ها و نظام آموزشی و ....؛ مثلا اگر کسی بخواهد ازدواجش را با نظام آموزشی هماهنگ کند حداقل باید تا 22 سالگی برای کارشناسی و 25 برای ارشد صبر کند. تازه بعد آن باید سربازی رفته و سپس چند سالی را هم دنبال کار باشد تا بتواند ازدواج کند!
9. بیشتر شدن مدت سربازی.
10. کم کاری مسئولین مربوطه؛ چه در زمینه فراهم کردن شرایط اقتصادی و چه در زمینه‌های دیگر مثل فرهنگی واجتماعی و ...
11. افزایش روزافزون برنامه‌های ماهوار و گسترش جنبه‌های منفی شبکه‌های اجتماعی و ...
12. ...

موضوع قفل شده است