[SPOILER]سلام علیکم.
ببخشید من باید برم، لذا فعلا نمیتونم ادامه بدم، ان شاء الله دوستان دیگر مشارکت داشته باشند، و بنده حقیر نیز حتما در خدمت خواهم بود.[/SPOILER]
تا بگویم که چه کشفم شد از این سیر و سلوک به در صومعه با بربط و پیمانه روم
آشنایان ره عشق گرم خون بخورند ناکسم گر به شکایت سوی بیگانه روم
می فروشی گفت کالایم می است
رونق بازار من ساز و نی است
من خمینی دوست میدارم که او
هم خم است و هم می است و هم نی است
[SPOILER]به سلامت .[/SPOILER]
آفرین بر می فروش پر صفا
آفرین بر عاشق روح خدا
آفرین بر این خم ومی خانه اش
آفرین بر ساز وبر کاشانه اش
آفرین بر این نی مستانه اش
آفرین بر شمع وبر پروانه اش
آفرین بر یا علی واین سخن
آفرین بر بلبل وبر این چمن
آفرین بر این خمینی دوستان
آفرین بر این گل واین بوستان
آفرین بر می فروش پر صفا
آفرین بر عاشق روح خدا
آفرین بر این خم ومی خانه اش
آفرین بر ساز وبر کاشانه اش
آفرین بر این نی مستانه اش
آفرین بر شمع وبر پروانه اش
آفرین بر یا علی واین سخن
آفرین بر بلبل وبر این چمن
آفرین بر این خمینی دوستان
آفرین بر این گل واین بوستان
سلامـ . ممنونمـ بسیار عالیـ و دلچسبـ :):Gol::Gol::Gol:
دوباره دیدم ز ه سوی کعبه نور دین می آید ....... طفلی که از شکاف کعبه بیرون آید.......جز نام علی والله نتوانش گفت......چون نور علی نور محمد است الله داند
ديده از ديدار خوبان برگرفتن مشكل است هر كه ما را اين نصيحت مي كند بي حاصل است گر به صد منزل فراق افتد ميان ما و دوست هم چنانش در ميان جان شيرين منزل است
کاربر مهمان خوش آمدید
[SPOILER]سلام علیکم.
ببخشید من باید برم، لذا فعلا نمیتونم ادامه بدم، ان شاء الله دوستان دیگر مشارکت داشته باشند، و بنده حقیر نیز حتما در خدمت خواهم بود.[/SPOILER]
به در صومعه با بربط و پیمانه روم
آشنایان ره عشق گرم خون بخورند
ناکسم گر به شکایت سوی بیگانه روم
(م)
رونق بازار من ساز و نی است
من خمینی دوست میدارم که او
هم خم است و هم می است و هم نی است
[SPOILER]به سلامت .[/SPOILER]
[SPOILER]
عالی بود به خاطر این شعر زیبا از حذف شما منصرف شدیم :Kaf:
[/SPOILER]
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
بیدار شو که خواب عدم در پی است ه
ی ...آفرین بر می فروش پر صفا
آفرین بر عاشق روح خدا
آفرین بر این خم ومی خانه اش
آفرین بر ساز وبر کاشانه اش
آفرین بر این نی مستانه اش
آفرین بر شمع وبر پروانه اش
آفرین بر یا علی واین سخن
آفرین بر بلبل وبر این چمن
آفرین بر این خمینی دوستان
آفرین بر این گل واین بوستان
یارب این نوگل خندان که سپردی به منش
می سپارم به تو از چشم حسود چمنش
(ش)
شعر حافظ همه بیت الغزل معرفت است
آفرین بر نفس دلکش و لطف سخنش
[SPOILER]اینم به خاطر حافظ
[/SPOILER]
[="Arial"][="Red"]شراب تلخ میخواهم که مرد افکن بود زورشکه تا یکدم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش
[/]
سلامـ . ممنونمـ بسیار عالیـ و دلچسبـ :):Gol::Gol::Gol:
این دو عالم زین سه حرف آراستن
د[/TD]
کاین حریفان خدمت جام جهان بین کرده ان
د....چون غم رسدت خدای را یاد کن
یبیا کاین داوریها را به پیش داور اندازیم...
سرو نباشد به اعتدال محمد (ص)
قدر فلك را كمال و منزلتى نیست
در نظر قدر با كمال محمد (ص)
دین و دنیایم تو باشی حیدر ،،،ای پسر عموی احمد ای گل برتر
چو یک پا خفت پای دگر از رفتار می مان
ددوباره دیدم ز ه سوی کعبه نور دین می آید ....... طفلی که از شکاف کعبه بیرون آید.......جز نام علی والله نتوانش گفت......چون نور علی نور محمد است الله داند
دگر ز منزل جانان سفر مکن درویش
که سیر معنوی و کنج خانقاهت بس
بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باش
مما عاشق و رندو مست و عالم سوزیم
با ما منشین اگرنه بدنام شوی
یا حق نظری کن که در روز قیامت ،،،،،،،،،، شرمنده اولاد علی شیعه نباشد
لطف آنچه تو اندیشی حکم آنچه تو فرمای
ییك سلسله را بهر ملاقات گزیدن
ددر دشت بلا اسم به جز اسم حسین نسیت ،،،،،،،، در دشت ولا اسم به جز اسم علی نیست ،،،،، یارب تو کمک کن تا آخر عمرم ،،،،،،،،،نام اثنا عشری را به دلم بنگارم
باغ سلام می‌کند سرو قیام می‌کند
دل اگر خدا شناسی همه در رخ علی بین
ز علی شناختم من به خدا قسم خدا را
زان سوي او چندان وفا زين سوي تو چندين جفا
[="Tahoma"][="DarkGreen"]اللهم عجل لولیک الفرج
ای بی خبر گوش به ندای دل بنه عاشقانه سر بالینش بده
از دیار عشق خبرها گفته اند گوش به سخن عشق بنه[/]
حبّ دنیای دنی هر لحظه خوابم می کند
دلا تاکی دراین کاخ مجازی
کنی مانند طفلان خاک بازی ؟
عشق ما را باز هم شرمنده کرد
یا علی گفتیم و گلها وا شدند
عشق آمد قطره ها دریا شدند
یاعلی گفتیم و طوفانی شدیم
مست از آن دستی که می دانی شدیم
یاعلی گفتیم و طوفان جان گرفت
کوفه در تزویر خود پایان گرفت
ازهجرتوسینه چاک بودن عشق است
آن لحظه که راه می روی آقاجان
زیرقدم تو خاک بودن عشق است
من که یک عمری حیاتم در پناه حیدر است
هر کسی روی نگارش دل به یغما می برد
آن چه برده هوش من آن روی ماه حیدر است
تکسوار عشق به بالینم بیا**** من مریضم به تیمارم بیا
رخ به این چهره گل گونم بده**** دست در دستم بنه و باز بیا
اگر صد سال در وی می‌شتابی
نه کس را و نه خود را بازیابی
یا رب از ابر هدایت برسان بارانی پیشتر زان كه چو گردی ز میان برخیزم
پیش من جز سخن شمع و شکر هیچ مگو
چند به چشم تشنگان جلوه دهد سراب را
خورشید اسمان شب تار ما بیا
گلزار عمر ما ز فراقت خزان شده
مولا بس است غیبت و دوری زما بیا
[="Arial"][="DarkGreen"]از ولای مُرتضی دل را چراغان می کنیم
[/]
بـا علی بار دگر تجدید پیمـان می کنی
مصدق پیش آر که اخلاص به پیشانی نیس
ت[="Tahoma"][="DarkGreen"]تا تو هستی غم و تنهایی چه بود؟
گر نباشی شادی و مستی چه سود؟:Gol:[/]
[="Arial"][="DarkGreen"]در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم
[/]
بدان امد دهم جان که خاک کوی تو باش
مو اینان همه قلبند که پیش تو لسانند
هر كه ما را اين نصيحت مي كند بي حاصل است
گر به صد منزل فراق افتد ميان ما و دوست
هم چنانش در ميان جان شيرين منزل است
هر دلی از حلقه‌ای در ذکر یارب یارب اس
ت