سوالی داشتم
تاپیک طولانی بود و نتونستم از ابتدا بخونم
آیا بغیر از احادیث و روایات دلیل عقلی و علمی هم وجود داره برای رهبری نکردن زنان؟
به هیچ وجه دوست عزیز
دلایل علمی رهبری زنان رو نه تنها ثابت میکنه بلکه برتر از مردان دونسته :ok:
با ما همراه باشید دلایل علمی رهبری زنان رو براتون میگیم :Gol:
اول به اذعان روانشناسان درباره اینکه اگر قدرت در دست زنان بود بی تردید جهانی در صلح و امنیت داشتیم می پردازیم
اگر قدرت در دست زنان بود جهان صلحآميزتر ميشد؟ كتاب چالشبرانگيز جديدي به قلم استيون پينكر، روانشناس دانشگاه هاروارد، ميگويد پاسخ به اين سوال «آري» است.
از آنجایی که زنان نسبت به آقایون احساساتی تر هستند و همچنین ثابت شده است که زنان از لحاظ معنوی بر مردان برتری دارند چه بسا اگر قدرت در دست این قشر بود الان جهانی در امن و امنیت داشتیم
اما دوستان توجه کنید این مدیریتی که دارم توضیح میدم همه زمینه هاست از رهبری گرفته تا مدیر مدرسه و ...
عقل میگه وقتی زنان بهتر از مردان میتوانند مدیر شوند پس رهبر هم می شوند
لطفا اگر میخواهید سخنان بنده را رد کنید شما هم دلیل روانشناسی بیاورید نه دلایل خودتان را شما هم لطف کنید علمی بحث کنید وگرنه جوابی نخواهم داد
سرکار علیه اینجا بحث بر سرواقعیتهای موجود است.
نه اینکه روانشناسان بگوبند اگر این میشد و آن میشد. اینگونه میشد یا آنگونه میشد. هیچ اعتباری ندارد.
تا زمانی که چیزی در عمل ثابت نشود قابل قبول نیست. و ما با اما و اگرها کاری نداریم.
دوست گرامی اتفاقا مسائیل جنسی از دیدما دغدغه نیست.
دوست ارجمند
اینکه شما بگویید مسائل جنسی از دید ما دغدغه نیست
یعنی خودتان را از کل بشریت جدا کرده اید
یعنی منکر واضحات شده اید
شما می توانید با یک جستجوی ساده در اینترنت مهمترین دغدغه ذهنی دانش اموزان را در سن دبیرستان
بفهمید
که متاسفانه منتاسفانه شنیده ام درصل بالایی ا دختران دانش اموز روابط جنسی با پسران دارند :Ghamgin:
بنده هم یک سال در دبیرستان نمونه دولتی بودم همانگونه که فرموده اید در بیرستانهای پسرانه هم این امر صادق بود. کنترل زیاد.
کنترل تنها فایده ندارد باید یک مدیر موفق با انواع اقسام امکانات نه با ترس
بلکه بیشتر با تشویق و همراه با تحدید با دادن انگیزه با ایجاد محیط دوستی و صمیمیت
و ایجاد انگیزه با راه کارهای نوین بطوریکه دانش اموز جذب شود نه دفع
دانش اموز را سوق به درس خواندن دهد
که اگر فاکتور اجبار فقط باشد هرگز نتیجه نخواهد داد و نتیجه ان ترک تحصیل دانش اموز خواهد باد
بنده حقایق را در اینجا گفتم بیشتر از این را بحث بیهوده و کل کل می دانم
انها که بخواهند بدانند خواهند دانست
و انها که به هر طریقی قصد انکار دارند هرگز قانع نخواهند شد
پس همه دوستان و سرو ران معزز را به اندیشیدن فرا می خوانم
از آنجایی که زنان نسبت به آقایون احساساتی تر هستند و همچنین ثابت شده است که زنان از لحاظ معنوی بر مردان برتری دارند چه بسا اگر قدرت در دست این قشر بود الان جهانی در امن و امنیت داشتیم
چون زنان احساسی تر هستند اگر قدرت در دست آنها بود آنگاه جهان امن بود
در نتیجه: زنان باید رهبر شوند.
جناب سلمان
اینجور که شما پیش رفتید برگشتیم زمان جاهلیت و تفکر خونه نشین شدن زنان برای جلوگیری از هر فسادی :Moteajeb!:
اینجور اگه در نظر بگیرید دانشگاه رفتن دختران هم مفسده داره :ok:
در ضمن دوست عزیز نه من از آخرت خبر دارم نه شما. نه من میتونم بگم اونا بهشتین نه شما میتونید بگید اونا جهنمین . اون وقت چطور میتونید ثابت کنید اونا آخر و عاقبت ندارند البته در اون دینا منظورمه :khaneh:
واقعیت اینه اونا به بهترین شکل زدارن زندگی میکنن بین زن و مردشان فرقی نیست ( از لحاظ توانایی و شایسته سالاری ). این مائیم که اگر یه زن توانا هم وجود داشته باشه و بتونه گامی برداره صرفاً بخاطر زن بودنش حاضر به پذیرش ریاستش نیستیم
یه کم دیدتون رو عوض کنید.
در اون کشورها زنان به رهبری هم رسیده اند مونده فقط ما مسلمانها. من یقین دارم زنان در جوامع مسلمین هم به رهبری میرسند.
حضرت علی(ع) خود این امر که زن رهبر بشه یک فساد است.
و طبق احکام اسلام کسی که باعث فساد و ترویج آن شود بهشتی نیست. این دیگر نیازی به خبر از آخرت نمیخواهد.
دلایل برتری رهبری زنان
اول به اذعان روانشناسان درباره اینکه اگر قدرت در دست زنان بود بی تردید جهانی در صلح و امنیت داشتیم می پردازیم
اگر قدرت در دست زنان بود جهان صلحآميزتر ميشد؟ كتاب چالشبرانگيز جديدي به قلم استيون پينكر، روانشناس دانشگاه هاروارد، ميگويد پاسخ به اين سوال «آري» است.
از آنجایی که زنان نسبت به آقایون احساساتی تر هستند و همچنین ثابت شده است که زنان از لحاظ معنوی بر مردان برتری دارند چه بسا اگر قدرت در دست این قشر بود الان جهانی در امن و امنیت داشتیم
اما دوستان توجه کنید این مدیریتی که دارم توضیح میدم همه زمینه هاست از رهبری گرفته تا مدیر مدرسه و ...
عقل میگه وقتی زنان بهتر از مردان میتوانند مدیر شوند پس این مدیریت در همه زمینه ها از جمله رهبری هم صدق می کند
لطفا اگر میخواهید سخنان بنده را رد کنید شما هم دلیل روانشناسی بیاورید نه دلایل خودتان را شما هم لطف کنید علمی بحث کنید وگرنه جوابی نخواهم داد
حالا که قراره علمی بحث کنیم .
لطفا این مسئله رو علمی رد کنید
روانشناسان به این نتیجه دست پیدا کردند شما از لحاظ علمی ردش کنید
این دیگه کاری نداره
اینکه شما بگویید مسائل جنسی از دید ما دغدغه نیست
یعنی خودتان را از کل بشریت جدا کرده اید
یعنی منکر واضحات شده اید
شما می توانید با یک جستجوی ساده در اینترنت مهمترین دغدغه ذهنی دانش اموزان را در سن دبیرستان
بفهمید
که متاسفانه منتاسفانه شنیده ام درصل بالایی ا دختران دانش اموز روابط جنسی با پسران دارند :Ghamgin:
کنترل تنها فایده ندارد باید یک مدیر موفق با انواع اقسام امکانات نه با ترس
بلکه بیشتر با تشویق و همراه با تحدید با دادن انگیزه با ایجاد محیط دوستی و صمیمیت
و ایجاد انگیزه با راه کارهای نوین بطوریکه دانش اموز جذب شود نه دفع
دانش اموز را سوق به درس خواندن دهد
که اگر فاکتور اجبار فقط باشد هرگز نتیجه نخواهد داد و نتیجه ان ترک تحصیل دانش اموز خواهد باد
بنده حقایق را در اینجا گفتم بیشتر از این را بحث بیهوده و کل کل می دانم
انها که بخواهند بدانند خواهند دانست
و انها که به هر طریقی قصد انکار دارند هرگز قانع نخواهند شد
پس همه دوستان و سرو ران معزز را به اندیشیدن فرا می خوانم
از بحثتون نهایت لذت را ببرید :ok:
دغدغه از دید ما یعنی انکه اگر بخواهم برم برای خواستگاری باید کاری داشته باشم ، باید خانه ای داشته باشم. برای کار پیدا کردن باید این فاکتورهار ا داشته باشم و از این دست قبیل دغدغه ها.
مسائیل جنسی یک از هزار دغدغه است که فقط 10% دغدغه را شامل میشود.
شما جوری سخن میگویید گویا ما از کره ماه آمده ایم در این سرزمین زندگی میکنیم.
این تشویقهای که بیان نموده اید در دبیرستانهای پسرانه هم وجود دارد.
چه بسا امکانات تفریحی برای پسران بیشتر از دختران وجود دارد.
شما چندبار دبیرستان پسرانه رفته اید که قاطعانه میگویید کنترل در آنجا ضعیفتراست؟؟
دقت کنید چه گفتم:
گفتم زن قوام نمی شود بلکه سرپرست خانواده می شود قوامیت با سرپرست خانواده بودن فرق می کند و قوامیت واژه عامتری است و سخنان مقام معظم رهبری هم همان است که ما گفتیم که زن سرپرست است نه قوام
قوامیت را همین معنا کرده اند طبق تفاسیر :
مردان، سرپرست و نگهبان زنانند،
سورة نساء آیه 34 ترجمة آیه الله مکارم شیرازی
در رابطه با معناي كلمه »قوام « آمده است : »القوام من القيام و هو اداره المعاش «; يعني , »قوام « مشتق شده از »قيام « و آن به معناي اداره امور زندگي است , (تفسير الميزان , ج 4, ص 215).
زن اداره امور زندگی را در دست دارد و زندگی را میچرخاد یا مرد زندگی را میچرخاند و تعمین معاش میکند . فرقی ندارد عزیز . با کلمات بازی میکنید ؟
مرد است که قیم و ولی فرزند است و مادرش ولایتی ندارد ظاهرا احکام را هم فراموش می کنید؟!! مادر هیچ قیمومیت بر فرزندش ندارد.
اطاعت از والدین هم ربطی به قوامیت ندارد بلکه طبق ادله دیگر و روایات دیگر است نه طبق قیمومیت.
این صحبت آیت الله آملی و مکارم شیرازی بود در تفاسیرشان . در دسترس هستند. از خودشان بپرسید .من مثل شما که میروید حدیث را با تفسیر خودتان ادامه میدهید کار نمیکنم. به تفسیرات اینها میخندید آن وقت خودتان تفسیر حدیث را میگذارید و سندش را رو نمیکنید و میگویید قبول کن ! خیلی ماجرا جالب شد
ایراد خودتان را به شخصی که اندکی رجال می داند نشان دهید مطمئن باشید می خندد
این است سزای کسی که به دروغ ، شخصی ثقه را می خواهد به جای راوی حدیث جا بزند ، حتی خود شما نیز نوشتید از اصحاب امام رضا ع به بعد است ، چطور شد که در زمان امام صادق ع یهو به دنیا آمد و باز رفت و در زمان معصوم دیگری آمد . اگر نخندم چه کنم ؟ دست را پیش میگیرید که پس نیفتید ؟ بنده که فقط دارم نشان میدهم اینطور نبوده و آن شخصی که شما گفتید ، شخص مورد نظ نبوده. این کجایش خنده دارد ؟ کار شما خنده دارد که در متن خود مانده اید . خود مینویسید که آن شخص چیست و میگویید بیا ببین ثقه است ، بعدش میبینید اِ؟ اینکه کفته از اصحاب امام رضا ع به بعد است !
این هم مثل تفسیر ملاصدراییتان صد بار دیگر بنویسید ، من هم صد بار دیگر همان جواب را میدهم .
اول اینکه حدیثی در آن است که خود نویسنده ندانسته درست است یا نیست ! و بر فرض درست بودن و نبودنش حکم داده . دوم اینکه فقط یک قسمتش از یک تفسیر بود و من نیز از یک تفسیر دیگر ، قوام بودن را معنا بودم و در این صورت ایندو مقابل هم قرار میگیرند. جمع بندی ها ی طویل آخری را نیز نویسنده متن نوشته است که همانطور که شما ایراد میگیرید بر نقل قولی که من داشتم از یک عالم ، بنده نیز همان را برای شما اجرا میکنم ! به قولی چیزی که عوض دارد گله ندارد
چنین ترجمه شده است: (مردان، سرپرست و نگهبان زنانند، بخاطر برتریهایی که خداوند برای بعضی دیگر قرار داده است و بخاطر انفاقهائی که از اموالشان در مورد زنان می کنند
آیا شما اموالتان را میدهید به همه ی زنان ؟ یا به همسرتان ؟
و اینکه میگویید آیه تامه است نیز اینطور نیست ، و میگویید زن نمی تواند قوام باشد ، باز هم اینطور نیست
"مفهوم اصلی آیه مربوط به شوهران و همسرانشان می باشد، یعنی مردان در محیط زندگی خانوادگی مسئولیت سرپرستی و مدیریت خانواده را بعهده دارند بنابراین اینچنین نیست که بگوئیم جنس زن باید تحت سرپرستی جنس مرد قرار بگیرد و چنانکه می دانیم مردان به عنوان فرزند تحت قیومیت و مدیریت والدین و از جمله مادران خود هستند و به هر مقام علمی و سیاسی که برسند، دستورات مادر برای آنان واجب الاتباع است.
همچنین باید دانست که زن در غیر امور خانوادگی و در امور شخصی از قبیل حفظ اموال شخصی، اداره و اجرای برنامه های آن، مراجعه به محاکم تحت قیومیت شوهر نیست"
تفسیر نمونه نوشته جمعی از دانشمندان زیر نظر آیه الله مکارم شیرازی جلد 3 تفسیر آیه مربوطه
کتاب زن در آیینة جلال و جمال نوشته آیه الله جوادی آملی صفحة 365 تا صفحه 369
پس کلی نیست چرا که همیشه تحت قیومیت شوهر نیست ، و زن هم می تواند قوام باشد درست مانند قوامیت مادر بر فرزند یا در کلام امام خامنه ای که واژه زنان سرپرست خانوار را به کار میبرند
پس این شد 3 سند که شما برای ادامه بحث باید نشان دهید :
1- احمد بن محمد کیست (و لطفا اینبار به جای آوردن شخصی الکی ، دقت کنید شخص صحیح را با سند یدا کنید)
2- نحرفم را با شماره پست نشان دهید که من گفتم حدیث جعلی است
3- سند حرفی که میگویید : "منظور از بر حذر بودن در اینجا طبق سیره معصومین این است که" . تا بدانیم از خودتان حرف معصوم را تفسیر میکنید یا حرف عالم های ماست
البته با این همه بضاعت علمی و علم رجالی که از جنابعالی سراغ داریم همان بهتر که بحث را ادامه ندهیم!:khaneh:
1- و كان ثقة و له كتب ذكرناها في الكتاب الكبير.
2-
اول اینکه چرا این قبلی از اخبار مستند به رسول خدا است ، در حالیکه واقعیت ندارد احتمال قوی این است که اینها جعلی باشد به مظنور زیر سوال بردن مقام حضرت زهرا س که از نساء اخیار بود ، یعنی قضیه سیاسی است .
در حالی که واقعیت ندارد یعنی دروغ است
3-مهم نیست سخن کیست مهم این است که چه می گوید(مضمون حدیث)
بنده برای بار چندم ! عرض میکنم ، حتی علمای ما ممکن است از یک حدیث ، معنای مختلفی را بفهمند . من یک جور دیگر حدیث ار برداشت کرده ام ، شما یک جور دیگر و یک تفسیر ملا صدرایی از خود نیز بدان اضافه فرمودید . منطق شما بریا خودتان قابل قبول است و نه برای من .
شما باید حدیث را با خود حدیث یا با سیره معصومین تفسیر کنید
خوب شد خودتان خندیدید. بگذارید خنده دار ترش هم بکنم تابدانید چه گفتید . اول اینکه اینجا معصوم ع خود جزء راویان است و غایب نیست ، و خود معصوم در اینجا میگوید من از پدرم و اجدادم شنیدم. اما وقتی یک راوی بگوید من از امام مثلا هشتم شنیدم که میگفت ، در اینجا دیگر نقل از معصوم ع نیست و نقلی که از معصوم ع نباشد میشود حدیث مرفوع چون معصوم ع در آن حظور ندارد ولی در اینجا معصوم ع حضور دارند .
به حدیث دقت کنید می بینید با واسطه از امام نقل کرده و نگفته خودم شنیدم و یا رفعه! ظاهرا شما تا به حال یم روایت را هم بررسی سندی نکرده اید!
عیبی ندارد! یاد می گیرید!:khaneh:
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَان
اما اینکه گفتید از اصحاب امام رضا ع است ولی حدیث شما از امام صادق ع بود ، یعنی امام صادق ع ، امام کاظم ، امام رضا ع را درک کرده است اما در تعرفی که شما از او کردید از امام رضا ع به بعد او جزء راویان بوده .و گفته اند از اصحاب امام رضا ع بوده است در حالیکه اگر قبل از آن می بود مثلا در زمان امام صادق ع ، باید میگفتند از اصحاب امام صادق ع و از قبل شروع میکردند ولی در بررسی رجالی شما او از اصحاب امام رضا و امامان بعد بوده نه قبل از ایشان
قبلا به این سخن پاسخ داده شد!
او از امام صادق مستقیما نقل حدیث نکرده و با واسطه راویانی بوده که در سلسله آمده
دلایل برتری رهبری زنان
اول به اذعان روانشناسان درباره اینکه اگر قدرت در دست زنان بود بی تردید جهانی در صلح و امنیت داشتیم می پردازیم
اگر قدرت در دست زنان بود جهان صلحآميزتر ميشد؟ كتاب چالشبرانگيز جديدي به قلم استيون پينكر، روانشناس دانشگاه هاروارد، ميگويد پاسخ به اين سوال «آري» است.
مغالطه توسل به شخص.بنده به شما گفتم دلیل آن روانشناس را بیاورید.صرف این که چون یک روانشناس این حرف را زده،پس درست است می شود مغالطه توسل به شخص.
از آنجایی که زنان نسبت به آقایون احساساتی تر هستند و همچنین ثابت شده است که زنان از لحاظ معنوی بر مردان برتری دارند چه بسا اگر قدرت در دست این قشر بود الان جهانی در امن و امنیت داشتیم
1-بر چه مبنایی زنان از لحاظ معنوی بر مردان برتری دارند؟ثابت کنید.در غیراینصورت چون این مقدمه شما ثابت نشده است،استنتاج را دچار مشکل می کند.
2-باید ثابت کنید که به هر میزان که فردی احساسی تر باشد،بهتر حکومت خواهد کرد.در غیر اینصورت ملازمه خاصی بین این حرف شما و نتیجه حاصله نیست.پس استنتاج دچار مغالطه بی ربطی می شود.
3-پس از این که ثابت کردید زنان از نظر معنوی برتر از مردان هستند،ثابت کنید که میان برتری معنوی و حکومت رابطه مستقیم وجود دارد.یعنی هر چه کسی برتری معنوی بیشتری داشته باشد،صلاحیتش برای حکومت بیشتر است.
4-شما در عبارت خودتان گفته اید:چه بسا.ما چه بسا را کار نداریم.بر اساس امکان حرف نمی زنیم.می خواهیم به قطعیت برسیم.نه حدس و گمان.
اما دوستان توجه کنید این مدیریتی که دارم توضیح میدم همه زمینه هاست از رهبری گرفته تا مدیر مدرسه و ...
عقل میگه وقتی زنان بهتر از مردان میتوانند مدیر شوند پس این مدیریت در همه زمینه ها از جمله رهبری هم صدق می کند
فعلاً که ما دلیلی ندیدیم که چرا عقل می گوید زنان بهتر از مردان می توانند مدیر شوند.فقط ادعا کردید فعلاً.اثبات و دلیل نیاوردید.
لطفا اگر میخواهید سخنان بنده را رد کنید شما هم دلیل روانشناسی بیاورید نه دلایل خودتان را شما هم لطف کنید علمی بحث کنید وگرنه جوابی نخواهم داد
شما دلیلی نیاورده اید اصولاً.حرف های بالای شما اصلاً چیزی را اثبات نمی کند.حرف شما مبتنی بر مغالطه توسل به شخص است.بنده هم می گویم روانشناس x که فرد متدینی است،رهبری زنان را خوب نمی داند.دلیل بنده از سنخ دلیل شما خواهد شد.
منتظر اثبات و دلیل هستیم.نه مغالطه توسل به شخص. لبیک یا مهدی
و من الله توفیق
پس این شد 3 سند که شما برای ادامه بحث باید نشان دهید :
1- احمد بن محمد کیست (و لطفا اینبار به جای آوردن شخصی الکی ، دقت کنید شخص صحیح را با سند یدا کنید)
2- حرفم را با شماره پست نشان دهید که من گفتم حدیث جعلی است
3- سند حرفی که میگویید : "منظور از بر حذر بودن در اینجا طبق سیره معصومین این است که" . تا بدانیم از خودتان حرف معصوم را تفسیر میکنید یا حرف عالم های ماست
شما که ماشاءلله این همه حرف میزنید و سند سند میکنید ، سند اینها را نیافتید ؟ یا اینکه فقط شما حق دارید مواخذه کنید و سند بخواهید ؟
حکومت ملکه سبا - تفکرات آنجلا مرکل _ تفکرات وزرای اسبق زن آمریکا - و .....
ثابت کرد این حرف فقط یک ادعا است نه بیشتر.
دوست عزیزم
در کنار سه مثالی که زدی
پادشاهان و خلفای عربی ، پادشاهان دیکتاتور و مستبد دنیای کنونی کشورهای عربی و حتی شاهان کشور خودمون همه مرد بودند اگه با مثال زدن بشه ثابت کرد مردها که وضعشون بدتره
در ضمن ملکه سبا قبل از ایمان آوردن رو بگو بعد از ایمان آوردن کسی نمیتونه ادعا کنه ایشان همچنان رویه شون بد بوده ( هرچند قبل از آیمان آوردنش هم حکومتی باثبات و مقتدر داشته )
چنین ترجمه شده است: (مردان، سرپرست و نگهبان زنانند، بخاطر برتریهایی که خداوند برای بعضی دیگر قرار داده است و بخاطر انفاقهائی که از اموالشان در مورد زنان می کنند
آیا شما اموالتان را میدهید به همه ی زنان ؟ یا به همسرتان ؟ اشکال سوم: دومين تعليل مذكور در آيه ، يعني و بما انفقوا من اموالهم مخصوص زندگي زناشويي است ؛ زيرا، فقط در زندگي زناشويي است كه مرد عهده دار پرداخت نفقه زن است. از آنجا كه نتيجه تابع اخس مقدمتين و اخص تعليل هاست ، پس بايد نتيجه گرفت كه آيه شريفه در خصوص زندگي زناشويي بيانگر قيمومت مردان بر زنان و به تعبير ديگر ، قيمومت شوهران بر همسرانشان است و امور خارج از اين محدوده را شامل نمي شود. نقدوبررسي : در اين اشكال به چند نكته توجه نشده است كه با عنايت به آنها مي توان عموميت قوام بودن صنف مردان بر صنف زنان را اثبات كرد: نکته اول: اگر حكم آيه مبني بر قواميت، اختصاص به شوهران داشت و شامل همه مردان نبود سزاوار بود در آیه شریفه به جای الرجال و النساء بفرماید "الازواج یا البعولة قوامون علی نسائهم یا زوجاتهم" نکته دوم: مستشكل تصور كرده است هريك از دو دليل مذكور در آيه شريفه،به تنهايي جز العله است و در مجموع ، با هم يك علت تامه را تشكيل مي دهند، ولي با تأمل در آيه، اين بيان صحيح به نظر نمي رسد؛ زيرا، خلاف بلاغت و رسايي سخن است كه مقصود خداوند، قوام بودن شوهران بر همسرانشان باشد ، ولي از تعبير الرجال و النساء استفاده فرمايد . علاوه بر اين ، اگر آيه مختص زندگي زناشويي باشد و دليل قيمومت مرد بر زن نيز در محدوده اين زندگي، پرداخت نفقه توسط وي باشد، آنگاه ذکر تعلیل اول "بما فض الله بعضهم علی بعض (مطابق تفسيري كه مستشكل از آیه دارد(، بي فايده و يا شبه لغو خواهد بود ؛ زيرا، به عقيده مستشكل مقصود از عبارت بما فضل الله ... برتري جنس مردان بر زنان نيست ، بلكه برتري هايي است كه هريك از زنان و مردان نسبت به يكديگر دارند ، در حالي كه واضح است كه چون در ابتداي آيه ، قوام بودن مرد بر زن اثبات شده است ، تعليل مذكور در آن نيز بايد ناظر به همين امر باشد ،يعني از نكاتي سخن گويد كه باعث اين قواميت شود و اين نكات علي القاعده بايد درباره برتري هاي مرد بر زن باشد تا بتواند قوام بودن مرد را تبيين كند ، نه برتري هاي هركدام بر ديگري . بر اين اساس ، عبارت بما فضل الله بعضهم علی بعض با معنایی که مستشكل براي آن در نظر مي گيرد تناسبي با تعليل نخواهد داشت ، در حالي كه ظاهر آيه برخلاف اين معنا دلالت مي كند؛ زيرا بما فضل الله ... به دليل استفاده از باء سببيه ، ظهور در تعليل دارد و مقتضاي تعليل صحيح نيز چنان كه گفتيم ، اشاره به برتري هاي مرد است نه برتري هاي هريك بر ديگري.
اين مطلب زماني واضح تر مي شود كه به دومين تعليل مذكور در آيه ، يعني "و بما انفقوا من اموالهم" توجه شود ؛ زيرا ، اين تعليل به عقيده مستشكل، هم مختص زندگي زناشويي است و هم دليل اصلي قوام بودن شوهران را بيان مي كند. سخن اينجاست كه بدين ترتيب و با وجود اين تعليل ، ديگر نيازي به ذكر تعليل اول وجود نخواهد داشت و با توجه به معنايي كه مستشكل براي آن ارائه مي دهد، حتي ذكر آن نيز به عنوان يكي از دو علت ، مفيد فايده نخواهد بود . شاهد بر اين سخن آن است كه اگر جمله بما فضل الله را مطابق نظر مستشكل ، به معناي برتري هاي هريك از مرد و زن نسبت به يكديگر بدانيم و جمله بما انفقوا را نيز همان گونه معنا كنيم كه مستشكل مي گويد،آنگاه خواهيم ديد كه حذف جمله اول يعني بما فضل الله هيچ خللي در معناي آيه(بر طبق تفسيري كه مستشكل از آن ارائه مي دهد) ايجاد نخواهد كرد . بنابراين، ملاحظه مي شود كه قبول ديدگاه مستشكل، مخالف ظاهر آيه شريفه است، بلكه منجر به لغو دانستن اولين تعليل مذكور در آيه مي شود.
با توجه به مطالب پيش گفته، تفسير صحيح آيه آن است كه گفته شود صنف مردان بر صنف زنان قواميت دارند و موضوع اين قواميت، امور عمومي همچون حكومت ، قضاوت و جهاد است و علاوه بر آن، در محيط خانواده نيز مردان بر زنان قيمومت دارند.
دوست عزیزم
در کنار سه مثالی که زدی
پادشاهان و خلفای عربی ، پادشاهان دیکتاتور و مستبد دنیای کنونی کشورهای عربی و حتی شاهان کشور خودمون همه مرد بودند اگه با مثال زدن بشه ثابت کرد مردها که وضعشون بدتره
نخیر شما ادعا کردید اگر زنان رهبر شوند دنیا در صلح است.
بنده با این مثالها ثابت کردم اینگونه نیست.
و آن نظیره فقط یک ادعا است.همین.
اینجور که شما پیش رفتید برگشتیم زمان جاهلیت و تفکر خونه نشین شدن زنان برای جلوگیری از هر فسادی
پس این اخبار مربوط به عصر جاهلیت است؟ :khaneh:
واقعیت اینه اونا به بهترین شکل زدارن زندگی میکنن بین زن و مردشان فرقی نیست
واقعیت اینه، بهترین شکل را خدا معرفی میکنه
و در زندگی اونها اختلاط زن و مرد نامحرم که هیچی بدترش هم هست پس بیان شما مخالف دین است
بالاخره معلوم شد که شما غیردینی حرف میزنید
در اون کشورها زنان به رهبری هم رسیده اند مونده فقط ما مسلمانها. من یقین دارم زنان در جوامع مسلمین هم به رهبری میرسند.
حتی کوچکترین امیدی به این نداشته باشید، تا وقتی که مسلمان مسلمان است
یعنی دید شما که جماعت اونها رو بهترین شکل زندگی معرفی میکنه، اسلامی است
وای بر اسلامی که شما معرفش باشید.
دوست عزیزم
در کنار سه مثالی که زدی
پادشاهان و خلفای عربی ، پادشاهان دیکتاتور و مستبد دنیای کنونی کشورهای عربی و حتی شاهان کشور خودمون همه مرد بودند اگه با مثال زدن بشه ثابت کرد مردها که وضعشون بدتره
از نظر منطقی حرف شما ارتباطی با اظهارات برادر عزیزمان جناب امام عشق ندارد.شما این حرف را زده اید:حکومت زنان خوب است،چون زنان غربی موفق عمل کرده اند.جناب امام عشق با نقد موفقت زنان غربی،در واقع دلیل شما را برای این حرف که حکومت زنان خوب است نقد کرده اند.
اما پاسخ شما در رابطه با مثال پادشاهان مرد و ... وقتی مثال نقض است که ما یکی از دو گزاره زیر را گفته باشیم:
1-همه مردان حکومتشان خوب است.
2-حکومت مردان خوب است،چون پادشاهان مرد و ... خوب عمل کرده اند (مشابه استدلال خودتان درباره زنان).
در حالی که ما هیچ کدام از این دو را نگفتیم.پس ارتباطی ندارد مثال شما به بحث.
این هم مثل تفسیر ملاصدراییتان صد بار دیگر بنویسید ، من هم صد بار دیگر همان جواب را میدهم .
:khaneh:
بروید پیش یکی از کارشناس های حدیث و بگویید به من یاد بدهید چگونه سند حدیثی را بررسی کنم سپس برای ادامه بحث بیایید!
جواب شما داده شد و شما دارید تکرار مکررات می کنید.
علامه مجلسی حدیث را صحیح می داند و شما با این که می دانید حق است و دلیلی ندارید نمی توانید آن را بپذیرید.
2-باید ثابت کنید که به هر میزان که فردی احساسی تر باشد،بهتر حکومت خواهد کرد.در غیر اینصورت ملازمه خاصی بین این حرف شما و نتیجه حاصله نیست.پس استنتاج دچار مغالطه بی ربطی می شود.
سلام اخوی
کاری نداره، یک ... را بیاورید که از فرط احساسات جیغ و داد میزند، بعد کشور خودبه خود کنترل میشه!!!!!
مغالطه توسل به شخص.بنده به شما گفتم دلیل آن روانشناس را بیاورید.صرف این که چون یک روانشناس این حرف را زده،پس درست است می شود مغالطه توسل به شخص.
برای اثبات برتری زنان در رهبری از یافته های علمی استفاده کردم اون صرفا جهت نمونه بود
1-بر چه مبنایی زنان از لحاظ معنوی بر مردان برتری دارند؟ثابت کنید.در غیراینصورت چون این مقدمه شما ثابت نشده است،استنتاج را دچار مشکل می کند.
2-باید ثابت کنید که به هر میزان که فردی احساسی تر باشد،بهتر حکومت خواهد کرد.در غیر اینصورت ملازمه خاصی بین این حرف شما و نتیجه حاصله نیست.پس استنتاج دچار مغالطه بی ربطی می شود.
3-پس از این که ثابت کردید زنان از نظر معنوی برتر از مردان هستند،ثابت کنید که میان برتری معنوی و حکومت رابطه مستقیم وجود دارد.یعنی هر چه کسی برتری معنوی بیشتری داشته باشد،صلاحیتش برای حکومت بیشتر است.
4-شما در عبارت خودتان گفته اید:چه بسا.ما چه بسا را کار نداریم.بر اساس امکان حرف نمی زنیم.می خواهیم به قطعیت برسیم.نه حدس و گمان.
از نظر روانشناسی ثابت شده است دختران نسبت به پسران معنوی تر هستند چه بسا خیلی از همین احساسات مثال زدند چون احساسات و عاطفه زن نسبت به مرد بیشتر است ارتباط او با خدا قوی تر است و بیشتر از پسران به کارهای مذهبی تمایل دارد
من نگفتم تنها دلیل این باشد کسی که معنوی تر است صلاحیت دارد این فقط یکی از دلایل صلاحیت زنان بود باید دلایل دیگر هم دید بعد نتیجه گرفت
هر مظهری که بیشتر جامع اسماء و صفات الهی باشد، بهتر خدا را نشان می دهد و زن در مظهر بودن خدا کامل تر از مرد است، زیرا مرد فقط مظهر قبول و انفعال است چون مخلوق حق است و به لحاظ مخلوق بودن، خلقت را پذیرفته است اما زن، هم مظهر قبول و انفعال الهی است و مظهر فعل و تأثیر الهی. :khandeh!:
به هیچ وجه دوست عزیز
دلایل علمی رهبری زنان رو نه تنها ثابت میکنه بلکه برتر از مردان دونسته
با ما همراه باشید دلایل علمی رهبری زنان رو براتون میگیم
فعلاً که فقط ادعا کرده اید که:دلایل علمی رهبری زنان را ثابت می کند و برتر از مردان می داند.
هیچ دلیلی نیاورده اید فعلاً.مگر ادله سرکار نگین که مغالطه بوده اند.
بریم جلو ثابت هم میشود لطفا شما هم علمی بحث کنید
عرض شد که فعلاً چیزی را ثابت نکرده اید و فقط ادعای اثبات کرده اید.
جناب امام عشق مگه روان شناسی علم نیست
تازه این با روح و روان ادم سر و کار داره نه فقط با جسم ادم
اولاً علم بدون مغالطه است.علم چیزی است منطقی.پس ادله دوست شما به دلیل آن که مبتنی بر مغالطه بوده اند نه منطق،علمی نیستند.
ثانیاً ما بسیاری از نظرات روانشناسان جدید را قبول نداریم.شما که نظر آنان را حجت و علمی می دانید،باید بدانید که بازار انتقاد به پایه های روانشناسی نوین بسیار داغ است.اگر اینطور است نظریات غلط فروید هم باید علمی بدانیم!
بله دوران جاهلیت ارزشی برای زن قائل نبودند ولی الان زنان پای به پای مردان در همه زمینه ها حضور دارند .
مثل اینکه فراموشکاری از مشکلات زنان هم هست
حقیر گفتم انی همه مفاسد که حضور زنان در پشت شریف منشی گری از خود نشان داده، انهم در اروپا و........
شما گفتید این تفکر عصر جاهلیت است
خب بلاخره اروپاییان در جاهلیت هستند یا بهترین شیوه زندگی را دارند؟
برای اثبات برتری زنان در رهبری از یافته های علمی استفاده کردم اون صرفا جهت نمونه بود
ما یافته های روانشناسی را خودمان می دانیم.عرض کردیم دلیل بیاورید.که نیاورده اید.
از نظر روانشناسی ثابت شده است دختران نسبت به پسران معنوی تر هستند چه بسا خیلی از همین احساسات مثال زدند چون احساسات و عاطفه زن نسبت به مرد بیشتر است ارتباط او با خدا قوی تر است و بیشتر از پسران به کارهای مذهبی تمایل دارد
1-باز هم تکرار ادعا کردید و دلیل نیاوردید.ثابت کنید که:دختران نسبت به پسران معنوی تر هستند.دلیل بیاورید.فعلاً فقط ادعا کرده اید.
2-ثابت کنید که میان احساسات و عاطفه و رابطه با خداوند ارتباط مستقیم وجود دارد.ثابت کنید،نه ادعا.دلیل بیاورید.
3-ثابت کنید که زنان بیشتر از پسران به کارهای مذهبی تمایل دارند.
من نگفتم تنها دلیل این باشد کسی که معنوی تر است صلاحیت دارد این فقط یکی از دلایل صلاحیت زنان بود باید دلایل دیگر هم دید بعد نتیجه گرفت
شما فعلاً همین یک مقوله صلاحیت را برای آنان ثابت کنید.بقیه صفات را بعداً بررسی می کنیم.
هر مظهری که بیشتر جامع اسماء و صفات الهی باشد، بهتر خدا را نشان می دهد و زن در مظهر بودن خدا کامل تر از مرد است، زیرا مرد فقط مظهر قبول و انفعال است چون مخلوق حق است و به لحاظ مخلوق بودن، خلقت را پذیرفته است اما زن، هم مظهر قبول و انفعال الهی است و مظهر فعل و تأثیر الهی.
استدلال:چون مرد مخلوق حق است،فقط مظهر قبول و انفعال است.
به طور مشابه:چون زن مخلوق حق است،فقط مظهر قبول و انفعال است. لذا این استدلال باطل است.طبق قواعد منطق اگر از شرط مخلوق حق بودن،این نتیجه برای مرد به دست بیاید.برای زن هم به دست می آید.به همین سادگی.
ضمن این که باید به نقد بالا پاسخ بدهید (در غیراینصورت استدلال شما اعتباری ندارد) باید موارد زیر را ثابت کنید:
1- زن، هم مظهر قبول و انفعال الهی است و مظهر فعل و تأثیر الهی.
2-مرد فقط مظهر قبول و انفعال است.
پس باز هم علاوه بر استدلال غلط،ادعای بی دلیل کرده اید.
ضمناً محی الدین روانشناس نبوده است!قرار بود دلیل روانشناسی بیاورید!
هر مظهری که بیشتر جامع اسماء و صفات الهی باشد، بهتر خدا را نشان می دهد و زن در مظهر بودن خدا کامل تر از مرد است،
به خاطر همین این همه پیغمبر زن داشتیم؟
از کی تا حالا زنان مظهر جاکع اسماء الهی هستند؟
به دلیل اینکه زندگی غربی را که پر از فحشا است بهتر از زندگی در جوامع اسلامی میدانند
زنان جوامع اسلامی که شخصیت بیشتری دارند
کمتر منشی این و اون میشن تا خبر عصر جاهلیت ترویج بدن!!!
این فکر یک زن جامع اسماء الهی است که معیار علمش، گفتار دیگران است؟
چرا گفتار دیگران را بدون برهان قبول دارید؟
ز نظر روانشناسی زنان طاقت شنیدن جواب منفی ندارند.و این امر امری است که ثابت شده است.
به نظر من مردها هم همینطورن . تو یه تایپک باهاتون مخالفت میشه ببین چیکار میکنید. عجبا :ok:
اما شما باید ثابت کنید اگر زنان رهبر شوند دنیا پر از صلح است.
فعلاً که فقط ادعا کرده اید که:دلایل علمی رهبری زنان را ثابت می کند و برتر از مردان می داند.
هیچ دلیلی نیاورده اید فعلاً.مگر ادله سرکار نگین که مغالطه بوده اند.
زن ها دنبال مدیریت مشارکتی هستند و مردان دنبال تسلط. زن ها دنبال توافق مردها بیشتر به دنبال بردن هستند و بیشتر مذاکرات را با هدف برد و باخت انجام می دهند و دامنه برد خود را با باخت دیگران توسعه می دهند. در مذاکرات زن ها دنبال استراتژی برد برد هستند خانم ها سبک حمایتی دارند دنبال توافقند. ( نمونه بارز این مساله هم تو همین انجمن دیده میشه :ok: )
حالا واقعا اگر زنان رهبر بشن چه دنیای خواهیم داشت. لطفا برید خوب درباره این مساله فکر کنید.
بقیه دلایل رو میزاریم برای بعد فعلا
به حدیث دقت کنید می بینید با واسطه از امام نقل کرده و نگفته خودم شنیدم و یا رفعه! ظاهرا شما تا به حال یم روایت را هم بررسی سندی نکرده اید!
عیبی ندارد! یاد می گیرید!
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَان
البته با این همه بضاعت علمی و علم رجالی که از جنابعالی سراغ داریم همان بهتر که بحث را ادامه ندهیم!
منظور از ان احمد بن محمد بن عیسی الاشعری است که شخصی ثقه و مورد اعتماد است:
در رجال شیخ طوسی آمده:
5197- 3 أحمد بن محمد بن عيسى الأشعري القمي، ثقة، له كتب.
در رجال علامه حلی امده:
2 أحمد بن محمد بن عيسى
بن عبد الله بن سعد بن مالك بن الأحوص بالحاء غير المعجمة بن السائب بن مالك بن عامر الأشعري من بني ذخران بالذال المعجمة المضمومة و الحاء المعجمة و الراء بعدها و النون بعد الألف بن عوف بن الجماهر بالجيم و الراء أخيرا بن الأشعث يكنى أبا جعفر القمي أول من سكن قم، من آبائه سعد بن مالك بن الأحوص و أبو جعفر شيخ قم و وجهها و فقيهها غير مدافع و كان أيضا الرئيس الذي يلقي السلطان بها، و لقي أبا الحسن الرضا عليه السلام و أبا جعفر الثاني و أبا الحسن العسكري عليهما السلام
و كان ثقة و له كتب ذكرناها في الكتاب الكبير.
خنده بازاری راه افتاد :khaneh::Nishkhand::khandeh!:
[FONT=Times New Roman]خود شما همین الان با این متن گفتید او امام رضا ع به بعد را دیده نه امام صادق ع را . دیگر چه اصراری دارید خود را ضایع کنید و مدام آنرا مینویسید ؟
شما عشق بحث دارید و این بساط را همه جا پهن میکنید در اسک قران و اسک دین و ... تا بگویید چیزی بلدید و حتی فکر نمیکنید چه نوشته اید ! نوشته شما خودش حرف مرا تایید میکنید. شما فقط بلدید قسمتی که نوشته است ثقه را ببینید ؟ :khaneh: ما را ببینید با که بحث میکنیم ! :khandeh!: ولی خوشحالم که مشخص شد منطق شما در بحث چیست ، حتی چیزی که شاتباه است به این روشنی ثابت شده و سندی که رو کردید هم نشانش میدهد ، اما نمیپذیرید . دیگر چه جای بحث با چنین شخصیتی باقی می ماند؟ که به همه میگوید حرف معصوم است و سند است قبولش کن ، خودش استثنا است و اشتباه نمیکند . فقط نمی دانم چرا سندی که از کتاب رجال در اورده اید خلاف حرفتان را نشان میدهد !
شما باید حدیث را با خود حدیث یا با سیره معصومین تفسیر کنید
سیره معصومین را در این حدیث هیچ کس نفهمید جز شما :khaneh: و تنها مفسرش شمایید . شرمنده ، من نیز تفسیر خودم را کردم حالا شد دو تفسیر !
قبلا به این سخن پاسخ داده شد!
او از امام رضا صادق مستقیما نقل حدیث نکرده و با واسطه راویانی بوده که در سلسله آمده
امام رضا صادق جدیدا کشف شده ؟ اکثر روایات ما اینطور هستند ، نمیدانستید و اکنون کشف کردید ؟ اگر بگویید از امام رضا ع نقل حدیث کرده پس در سند حدیث شما امام رضا ع باید یمفرمودند از جدم امام صادق ع اینرا شنیدم ولی در حدیث ، خاسمی از امام رضا ع نیست.
اگر بگویید از امام صادق ع شنیده ، که این باز نمیشود چرا که در سندی که ذکر کردید ، و مابقی اسناد رجالی ، نوشته شده او زمان امام رضا ع را درک کرده و در این حدیث باید میگفت : امام رضا ع گفتند از جدشان اینرا شنیده اند
نه اینکه بگویند یکی از اصحاب از امام صادق ع شنیده ، به من گفته و من آنرا نقل میکنم . در این صورت نمیشود زیرا سلسله سند قطع میشود و حدیثی که از معصوم صادر نشود برای شیعه حجت نیست
بروید پیش یکی از کارشناس های حدیث و بگویید به من یاد بدهید چگونه سند حدیثی را بررسی کنم سپس برای ادامه بحث بیایید!
جواب شما داده شد و شما دارید تکرار مکررات می کنید.
علامه مجلسی حدیث را صحیح می داند و شما با این که می دانید حق است و دلیلی ندارید نمی توانید آن را بپذیرید.
به طریقت شما بررسی نمیکنند مطمئن باشید ! سوتی دادن هم عالمی دارد و اگر نتوانی جمعش کنی دیگر اوضاع خیلی وخیم میشود ! :khaneh:
باز هم همان را گفتید ؟ [FONT=Times New Roman]خود شما با سندی که ثقه بودن آن شخص و نه شخص مورد نظر حدیث امام صادق ع را [FONT=Times New Roman] گفتید او امام رضا ع به بعد را دیده نه امام صادق ع را . دیگر چه اصراری دارید خود را ضایع کنید و مدام آنرا مینویسید ؟
پس لطفا دم از حق نزنید ! شخص مورد نظر یکی از احمد بن محمد هاست که شما خواستید سند را صحیح نشان دهید ، رفتید یک ثقه احمد بن محمد را یافتید ! ولی نمی دانم چرا از لحاظ زمانی با حدیث مذکور نمیخورد و حدیث را از نظر سلسله راویان منقطع کرد . اگر بگویید بدون سند از معصوم روایت کرده ، پس سند منقطع است و باز هم رد است :Khandidan!:
واژه ولایت ، در معانی حب و دوستی ، نصرت و یاوری ، متابعت و پیروی ، سلطنت و چیرگی ، رهبری و سرپرستی به کار رفته است.
مقیاس اللغه جلد 6 صفحه 214 - 203
کتاب نقد ش 8 ص 207 - 183
برخی از محققان ولایت را تنها در معانی سرپرستی ، سلطنتیا رهبری دانسته اند.
ولایت فقیه صفحه 67 پاورقی ش 2
تمام محققان واژه سلطنت را قبول دارند.
حضرت علی(ع) یکی از فسادهای زنان آخرالزمان را اینگونه بیان میکنند.
«هنگامی که زنها بر تخت سلطنت چیره شوند و بر هر مردی چیره باشند و جز خواسته آنها عملی نگردد.» محمّدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۵۲، ص ۲۵۹.
حضرت علی(ع) قائل به این هستند که زنان نمیتوانند عهده دار رهبری در حکومت اسلامی شوند.و از آن به عنوان فساد نام میبرند.
پرده دوم
فقیه باید علاوه بر شرایط عمومی مثل : عقل ، ایمان ، پاکزادی و..... سه ویژگی دیگر هم داشته باشد.
الف: اجتهاد مطلق ب: عدالت مطلق ج: قدرت مدیریت و رهبری(حسن الولایه)
اجتهاد مطلق: یکی از شرایط رهبری جامعه دینی در عصر غیبت فقاهت و اجتهاد مطلق است.
فقیه کسی است که بتواند همه ی مسائل را از منابع دینی استنباط کند و قدرت اجتهاد او منحصر در مسائل و موضوعات خاصی نباشد. ولایت فقیه صفحه 137
الحکومه الاسلامیه صفحه 247
علما طبق روایات میگویند زن نمیتواند حکمی فقهی صادر کند.
امروزه هم که زنان قاضی شده اند با این حال قضات زن نمیتوانند حکمی صادر نمایند.و تمام علما مخالف این امر هستند.
و قرار شده است که به زن اجازه دهند در مسائل خانواده در دادگاه ها حکم دهند اما در موارد فقهی خیر.
یکی از شرایط رهبری این است که رهبری در تمام مسائل حکم دهد.
و این دلیلی است بر این که زنان نمیتوانند رهبر شوند.
عدالت مطلق: فقیه جامع الشرایط ، کسی است که بر کمال عقل نظری ، در ناحیه عقل علمی نیز به مقدار ممکن باشد.
از آنجایی که زنان در بعضی از موارد دچار احساسات میشوند و از روی احساس تصمصم میگیرند نمیتوانند رهبر شوند.
قدرت مدیریت و رهبری (حسن الولایه) :پیغمبر اسلام فرمودند امامت و زمامداری شایسته نیست مگر برای کسی که سه ویژگی داشته باشد : تقوایی که او را از معاصی و گناهان باز دارد ، حلمی که باعث کنترل غضبش شود ، و نیک حکومت راندن ( حسن الولایه) بر زیر دستان ، به گونه ای که برای آنان همانند پدر مهربان باشد. اصول کافی ج 1 ص 407 ح 8
حال طبق روایات حسن والولایه چیست:
رهبر باید علاوه بر اجتهاد و عدالت دارای شرایطی همچون بینش صحیح سیاسی و اجتماعی ، تسلط بر تمام اسز وکارهای اجرایی و زیردست ، و ...... و شجاعت ، قاطعیت در تصمیم گیری و....... کتاب بینش اسلامی ج 2 ص 195
دو واژه در حسن الولایه را برسی میکنیم.
1 - تسلط بر تمام زیردستان.
2 - شجاعت.
تسلط بر تمام زیر دستان.
حضرت علی(ع) یکی از فسادهای زنان آخر الزمان را اینگونه بیان میکنند.
امیرمؤمنان(ع) میفرماید: «... و آن هنگامی است که زنها مسلّط شوند، کنیزان تسلّط پیدا کنند و کودکان حکومت کنند کامل سلیمان، روزگار رهایی، ترجمه علی اکبر مهدیپور، ج۲، ص ۷۶۱ به نقل از بشار\ الاسلام، صص ۴۱ و ۴۴.
یکی از شرایط رهبری تسلط بر زیردستان است و حضرت علی(ع) تسلط زنان را جزء فساد بیان کردند. این هم دلیل بر اینکه زنان نمیتوانند رهبر حکومت اسلامی شوند.
2 - شجاعت.
رهبر حکومت اسلامی باید شجاعت داشته باشد و با شجاعت کامل بدون کوچکترین تاثیری به کارش بپردازد.
حضرت علی(ع) در حکت 234 در نهج البلاغه میفرمایند : یکی از خصلتهای زنان ترس است.
و این هم دلیلی دیگر بر عدم رهبری زنان در حکومت اسلامی.
پرده سوم
اگر فرد ولایتی که دارای دو خصلت(علم و عدالت) باشد به پاخاست و تشکیل حکومت داد همان ولایتی که حضرت رسول اکرم(ص) در امر اداره جامعه داشت ، دارا می باشد. و مردم باید از او اطاعت کنند. این توهم که اختیارات حکومتی رسول اکرم (ص) بیشتر از حضرت امیر(ع) بود، با اختیارات حکومتی حضرت امیر بیش از فقیه است باطل است، و غلط است. ولایت فقیه ص 40 و 41
کتاب البیع ج 2 ص 488 و 489
یکی از وظایف رهبری صدور حکم جهاد و یا احکام حکومتی است.
که زنان نمیتوانند این گونه احکام را صادر کنند.و این دلیلی دیگر برای عدم رهبری زنان در حکومت اسلامی است.
پرده آخر
مابقی دلایل که زنان نمیتوانند رهبر شوند را فقط نام میبرم و اگر نیاز شد در ادامه توضیح میدهم.
1 - آیه 7 سوره انبیاء و آیه 9 سوره انعام.
2 - زن نمیتواند بدون اذن شوهرش از منزل خارج شود.
3 - حرص زنان آخرزمان برای قدرت
4 - و............................
در پایان اگر غلط املایی داشتم از تمام دوستان معذرت میخوام.
خواهشا عزیزانی که میخواهند نقد کنند در چهارچوب حکومت اسلامی نقد کنند و از مثال زدن حکومتهای غربی و طاغوتی بپرهیزند.
به نظر من مردها هم همینطورن . تو یه تایپک باهاتون مخالفت میشه ببین چیکار میکنید. عجبا :ok:
[FONT=times new roman]زن ها دنبال مدیریت مشارکتی هستند و مردان دنبال تسلط. زن ها دنبال توافق مردها بیشتر به دنبال بردن هستند و بیشتر مذاکرات را با هدف برد و باخت انجام می دهند و دامنه برد خود را با باخت دیگران توسعه می دهند. در مذاکرات زن ها دنبال استراتژی برد برد هستند خانم ها سبک حمایتی دارند دنبال توافقند. ( نمونه بارز این مساله هم تو همین انجمن دیده میشه :ok: )[FONT=times new roman]
حالا واقعا اگر زنان رهبر بشن چه دنیای خواهیم داشت. لطفا برید خوب درباره این مساله فکر کنید.
بقیه دلایل رو میزاریم برای بعد فعلا :Gol:
فعلا این شما و دیگر دوستانتان هستید که طاقت شنیدن پاسخ منفی را ندارید.
و بدون سند سخن میگویید و نظریات را جزء علم میدانید.
زن ها دنبال مدیریت مشارکتی هستند و مردان دنبال تسلط.
1-ثابت کنید زن ها به دنبال مدیریت مشارکتی هستند.
2-ثابت کنید مردان به دنبال تسلط هستند.
3-ثابت کنید به دنبال تسلط بودن و به دنبال مدیریت اشتراکی بودن قابل جمع نیستند.یعنی اگر کسی به دنبال تسلط باشد،آنگاه به دنبال مدیریت اشتراکی نیست.همچنین اگر کسی به دنبال مدیریت اشتراکی باشد،آنگاه به دنبال تسلط نیست.
4-ثابت کنید میان به دنبال مدیریت مشارکتی بودن و برتری در حکومت،رابطه مستقیم هست.
5-ثابت کنید میان به دنبال تسلط بودن و ضعیف تر بودن در حکومت،رابطه مستقیم هست.
زن ها دنبال توافق مردها بیشتر به دنبال بردن هستند و بیشتر مذاکرات را با هدف برد و باخت انجام می دهند و دامنه برد خود را با باخت دیگران توسعه می دهند.
1-ثابت کنید مرد ها بیشتر به دنبال بردن هستند و مذاکرات را با هدف برد-باخت انجام می دهند.مثال نقض:تیم مذاکره کننده ایران با 5+1 که از مرد تشکیل شده است،در حال حاضر به دنبال مذاکره برد-برد است.
2-ثابت کنید مذاکرات با هدف برد-باخت خوب نیست و باید با هدف برد-برد باشد.مثال نقض:مذاکره برد-باخت با صدام حسین بهتر است.
3-ثابت کنید این که مرد ها بیشتر به دنبال بردن هستند،بد است.
4-ثابت کنید دامنه برد خود را با باخت دیگران توسعه دادن،بد است.مثال نقض:دامنه برد خود را با باخت صدام حسین توسعه دادن،خیلی خوب است.
. در مذاکرات زن ها دنبال استراتژی برد برد هستند خانم ها سبک حمایتی دارند دنبال توافقند.
1-ثابت کنید زن ها به دنبال استراتژی برد-برد هستند.
2-ثابت کنید استراتژی برد-برد همیشه خوب است.مثال نقض:صدام حسین،یزید بن معاویه.
3-ثابت کنید خانم ها سبک حمایتی دارند.
4-ثابت کنید آقایان سبک حمایتی ندارند.
5-ثابت کنید سبک حمایتی داشتن خوب است.
6-ثابت کنید خانم ها به دنبال توافق هستند.مثال نقض:خانم اشتون.
7-ثابت کنید به دنبال توافق بودن خوب است.مثال نقض:یزید.
8-ثابت کنید میان استراتژی برد-برد و قدرت رهبری،رابطه مستقیم وجود دارد.
نمونه بارز این مساله هم تو همین انجمن دیده میشه
1-ثابت کنید نمونه بارزش در این انجمن دیده می شود.
2-ثابت کنید این مسئله خوب است.
حالا واقعا اگر زنان رهبر بشن چه دنیای خواهیم داشت. لطفا برید خوب درباره این مساله فکر کنید.
اصلاً مدینه فاضله ما در رهبری زنان است!!!!!!!!!!!!
نکات:
1-مثال های نقض آورده شده،مختص شما نیست.بلکه برای سایر دوستان آنان را آوردیم.پس مجبور نیستید آن ها را بپذیرید.
2-قرار بود ادله روانشناسی و علمی بیاورید.ابتدا بفرمایید کدام عالم یا روانشناس این ها را گفته و دلیلش چه بوده است.
بقیه دلایل رو میزاریم برای بعد فعلا
همه دلایل شما مبتنی هستند بر اموری که اثبات نشده اند.لذا هیچ کدام ادعای شما را ثابت نمی کنند و از هیچ کدام نمی توانید برتری زنان در حکومت را استنتاج کنید.
سلام اخوی
کاری نداره، یک ... را بیاورید که از فرط احساسات جیغ و داد میزند، بعد کشور خودبه خود کنترل میشه!!!!!
آره راست می گویید.به این مسئله اصلاً فکر نکرده بودم.باور کنید ممکن بود این دلیل را بیاورند.هنوز هم امکانش هست این را به عنوان یکی از مزایای رهبری زنان بیاورند.
زنان اگر رهبر شوند دنیا پر از کشت و کشتار میشود.
این هم نکته مهمی است.یحتمل اگر زنان ایرانی رهبر شوند،همه بودجه مملکت را صرف خرید مانتو و لباس می کنند.
به طریقت شما بررسی نمیکنند مطمئن باشید ! سوتی دادن هم عالمی دارد و اگر نتوانی جمعش کنی دیگر اوضاع خیلی وخیم میشود !
دیگر چه اصراری دارید خود را ضایع کنید و مدام آنرا مینویسید ؟
خنده بازاری راه افتاد
خ,د شما همین الان با این متن گفتید او امام رضا ع به بعد را دیده نه امام صادق ع را . دیگر چه اصراری دارید خود را ضایع کنید و مدام آنرا مینویسید ؟
شما عشق بحث دارید و این بساط را همه جا پهن میکنید در اسک قران و اسک دین و ... تا بگویید چیزی بلدید و حتی فکر نمیکنید چه نوشته اید ! نوشته شما خودش حرف مرا تایید میکنید. شما فقط بلدید قسمتی که نوشته است ثقه را ببینید ؟ ما را ببینید با که بحث میکنیم !
ولی خوشحالم که مشخص شد منطق شما در بحث چیست ، حتی چیزی که شاتباه است به این روشنی ثابت شده و سندی که رو کردید هم نشانش میدهد ، اما نمیپذیرید . دیگر چه جای بحث با چنین شخصیتی باقی می ماند؟
شما استاد علم رجال هستید و من چیزی را نمی دانم فقط از باب تذکر مطلبی را بیان می کنم
فَذَكِّرْ إِن نَّفَعَتِ الذِّكْرَىٰ سَيَذَّكَّرُ مَن يَخْشَىٰ وَيَتَجَنَّبُهَا الْأَشْقَى
برای صحت روایت دو شرط لازم است:
1-سند حدیث متصل باشد یعنی روایت مرسل یا مرفوع و ... نباشد
2-راویان حدیث ثقه و مورد اعتماد باشند
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَان عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: ذَكَرَ رَسُولُ اللَّهِ ص النِّسَاءَ فَقَالَ اعْصُوهُنَّ فِي الْمَعْرُوفِ قَبْلَ أَنْ يَأْمُرْنَكُمْ بِالْمُنْكَرِ وَ تَعَوَّذُوا بِاللَّهِ مِنْ شِرَارِهِنَّ وَ كُونُوا مِنْ خِيَارِهِنَّ عَلَى حَذَرٍ.
که این روایت سندش متصل است و افتادگی ندارد و نه مرسل است و نه مرفوع پس فقط می ماند وثاقت راویان
این حدیث در کتاب شریف کافی آمده و ثقة الاسلام کلینی بیان می کند که عده من اصحابنا که اینها عده اى از مشايخ كلينى اند كه وى جهت اختصار، به نام آنها تصريح نكرده است. اين «عده» را مى توان به دو دسته تقسيم كرد: 1. عده معلوم، 2. عده مجهول. عده معلوم: يعنى عده هايى كه كتب رجالى افراد آن را مشخص كرده اند از اين رو چنين عده هايى موجب ارسال سند نمى شوند. عده هاى معلوم كافى به عده هايى گفته مى شود كه پس از تعبير «عدة من اصحابنا» نام يكى از سه نفر زير وجود داشته باشد که ما فقط یک نفر را که مرتبط با بحث است مطرح می کنیم: عِدَّةٌ مِن أصحابِنا عن أحمدَ بنِ محمّد بن عیسی
پس اینگونه شد که ثقة الاسلام کلینی روایت را از اصحابش که مورد اعتماد هستند از احمد بن محمد عیسی و احمد بن محمد بن عیسی از ابن محبوب و ابن محبوب از عبد الله بن سنان و عبد الله بن سنان از امام جعفر صادق حدیث را نقل می کند.
حال اگر شخصی سوال کند احمد بن محمد بن عیسی چگونه از امام صادق روایت کرده در حالی که او امام رضا را ملاقات کرده و امام صادق را ملاقات نکرده.
پاسخ:روش بدست آمدن روایات به این گونه بوده فرض کنید شخص a امام صادق را دیده و از او شنیده خدا واحد است این شخص a روایت را سینه به سینه به شخص b منتقل کرده و گفته من شنیدم امام صادق گفت خدا واحد است شخص b هم مثلا به فرزندش c می گوید من از شخص a شنیدم که گفت امام صادق فرموده خدا واحد است برای اینکه روایات از بین نرود شخص c هم روایت را به شخص d که نسل بعد است می گوید تا روایات ائمه حفظ شوند و به شخص d می گوید من از b از a از امام صادق شنیدم که فرمود خدا واحد است و این شخص d مرحوم کلینی را می بیند و به او می گوید من از c از b از a از امام صادق شنیدم که فرمود خدا واحد است.
مرحوم کلینی هم در کتابش می نویسد حدثنا d عن c عن b عن a عن ابی عبدالله که خدا واحد است.
بنا بر این الزامی ندارد شخص d هم دوره امام صادق باشد تا روایت از او نقل کند بلکه می تواند هم دوره امام رضا باشد اما از طریق c از b از a از امام صادق حدیث نقل کند.(دقت کنید a و b وcو d حتما در یک زمان یک امام نیستند و اصلا نباید باشند حتی خود مرحوم کلینی روایات را در زمان غیبت امام زمان جمع آوری کرده و خودش هم یکی از راویان حدیث است)
این اشکالی بود که این شخص چون نمی تواند آن را تصور کند آن مطالب را بیان کرده.
به هیچ وجه دوست عزیز
دلایل علمی رهبری زنان رو نه تنها ثابت میکنه بلکه برتر از مردان دونسته :ok:
با ما همراه باشید دلایل علمی رهبری زنان رو براتون میگیم :Gol:
سرکار علیه اینجا بحث بر سرواقعیتهای موجود است.
نه اینکه روانشناسان بگوبند اگر این میشد و آن میشد. اینگونه میشد یا آنگونه میشد. هیچ اعتباری ندارد.
تا زمانی که چیزی در عمل ثابت نشود قابل قبول نیست. و ما با اما و اگرها کاری نداریم.
دوست ارجمند
اینکه شما بگویید مسائل جنسی از دید ما دغدغه نیست
یعنی خودتان را از کل بشریت جدا کرده اید
یعنی منکر واضحات شده اید
شما می توانید با یک جستجوی ساده در اینترنت مهمترین دغدغه ذهنی دانش اموزان را در سن دبیرستان
بفهمید
که متاسفانه منتاسفانه شنیده ام درصل بالایی ا دختران دانش اموز روابط جنسی با پسران دارند :Ghamgin:
کنترل تنها فایده ندارد باید یک مدیر موفق با انواع اقسام امکانات نه با ترس
بلکه بیشتر با تشویق و همراه با تحدید با دادن انگیزه با ایجاد محیط دوستی و صمیمیت
و ایجاد انگیزه با راه کارهای نوین بطوریکه دانش اموز جذب شود نه دفع
دانش اموز را سوق به درس خواندن دهد
که اگر فاکتور اجبار فقط باشد هرگز نتیجه نخواهد داد و نتیجه ان ترک تحصیل دانش اموز خواهد باد
بنده حقایق را در اینجا گفتم بیشتر از این را بحث بیهوده و کل کل می دانم
انها که بخواهند بدانند خواهند دانست
و انها که به هر طریقی قصد انکار دارند هرگز قانع نخواهند شد
پس همه دوستان و سرو ران معزز را به اندیشیدن فرا می خوانم
از بحثتون نهایت لذت را ببرید :ok:
چون زنان احساسی تر هستند اگر قدرت در دست آنها بود آنگاه جهان امن بود
در نتیجه: زنان باید رهبر شوند.
عجب استدلالی، دست مریزاد
چرا قدرت در دست اونها نیست؟
بریم جلو ثابت هم میشود لطفا شما هم علمی بحث کنید
جناب امام عشق مگه روان شناسی علم نیست :Moteajeb!:
تازه این با روح و روان ادم سر و کار داره نه فقط با جسم ادم
واقعیت اینه اونا به بهترین شکل زدارن زندگی میکنن بین زن و مردشان فرقی نیست ( از لحاظ توانایی و شایسته سالاری ). این مائیم که اگر یه زن توانا هم وجود داشته باشه و بتونه گامی برداره صرفاً بخاطر زن بودنش حاضر به پذیرش ریاستش نیستیم
یه کم دیدتون رو عوض کنید.
در اون کشورها زنان به رهبری هم رسیده اند مونده فقط ما مسلمانها. من یقین دارم زنان در جوامع مسلمین هم به رهبری میرسند.
حضرت علی(ع) خود این امر که زن رهبر بشه یک فساد است.
و طبق احکام اسلام کسی که باعث فساد و ترویج آن شود بهشتی نیست. این دیگر نیازی به خبر از آخرت نمیخواهد.
حقیقتهای موجود که در جهان رخ داد چیزی غیر از سخن روانشناسان نوین را ثابت کرده است.
درضمن اسلام خودش بهترین روانشناسی است.
اقسام روح نزد خداست و بس.
دوست گرامی یک نظریه بدون منطق علم حساب نمیشه.
حالا که قراره علمی بحث کنیم .
لطفا این مسئله رو علمی رد کنید
روانشناسان به این نتیجه دست پیدا کردند شما از لحاظ علمی ردش کنید
این دیگه کاری نداره
دوست ارجمند
اینکه شما بگویید مسائل جنسی از دید ما دغدغه نیست
یعنی خودتان را از کل بشریت جدا کرده اید
یعنی منکر واضحات شده اید
شما می توانید با یک جستجوی ساده در اینترنت مهمترین دغدغه ذهنی دانش اموزان را در سن دبیرستان
بفهمید
که متاسفانه منتاسفانه شنیده ام درصل بالایی ا دختران دانش اموز روابط جنسی با پسران دارند :Ghamgin:
کنترل تنها فایده ندارد باید یک مدیر موفق با انواع اقسام امکانات نه با ترس
بلکه بیشتر با تشویق و همراه با تحدید با دادن انگیزه با ایجاد محیط دوستی و صمیمیت
و ایجاد انگیزه با راه کارهای نوین بطوریکه دانش اموز جذب شود نه دفع
دانش اموز را سوق به درس خواندن دهد
که اگر فاکتور اجبار فقط باشد هرگز نتیجه نخواهد داد و نتیجه ان ترک تحصیل دانش اموز خواهد باد
بنده حقایق را در اینجا گفتم بیشتر از این را بحث بیهوده و کل کل می دانم
انها که بخواهند بدانند خواهند دانست
و انها که به هر طریقی قصد انکار دارند هرگز قانع نخواهند شد
پس همه دوستان و سرو ران معزز را به اندیشیدن فرا می خوانم
از بحثتون نهایت لذت را ببرید :ok:
دغدغه از دید ما یعنی انکه اگر بخواهم برم برای خواستگاری باید کاری داشته باشم ، باید خانه ای داشته باشم. برای کار پیدا کردن باید این فاکتورهار ا داشته باشم و از این دست قبیل دغدغه ها.
مسائیل جنسی یک از هزار دغدغه است که فقط 10% دغدغه را شامل میشود.
شما جوری سخن میگویید گویا ما از کره ماه آمده ایم در این سرزمین زندگی میکنیم.
این تشویقهای که بیان نموده اید در دبیرستانهای پسرانه هم وجود دارد.
چه بسا امکانات تفریحی برای پسران بیشتر از دختران وجود دارد.
شما چندبار دبیرستان پسرانه رفته اید که قاطعانه میگویید کنترل در آنجا ضعیفتراست؟؟
قوامیت را همین معنا کرده اند طبق تفاسیر :
مردان، سرپرست و نگهبان زنانند،
سورة نساء آیه 34 ترجمة آیه الله مکارم شیرازی
در رابطه با معناي كلمه »قوام « آمده است : »القوام من القيام و هو اداره المعاش «; يعني , »قوام « مشتق شده از »قيام « و آن به معناي اداره امور زندگي است , (تفسير الميزان , ج 4, ص 215).
زن اداره امور زندگی را در دست دارد و زندگی را میچرخاد یا مرد زندگی را میچرخاند و تعمین معاش میکند . فرقی ندارد عزیز . با کلمات بازی میکنید ؟
این صحبت آیت الله آملی و مکارم شیرازی بود در تفاسیرشان . در دسترس هستند. از خودشان بپرسید .من مثل شما که میروید حدیث را با تفسیر خودتان ادامه میدهید کار نمیکنم. به تفسیرات اینها میخندید آن وقت خودتان تفسیر حدیث را میگذارید و سندش را رو نمیکنید و میگویید قبول کن ! خیلی ماجرا جالب شد
این است سزای کسی که به دروغ ، شخصی ثقه را می خواهد به جای راوی حدیث جا بزند ، حتی خود شما نیز نوشتید از اصحاب امام رضا ع به بعد است ، چطور شد که در زمان امام صادق ع یهو به دنیا آمد و باز رفت و در زمان معصوم دیگری آمد . اگر نخندم چه کنم ؟ دست را پیش میگیرید که پس نیفتید ؟ بنده که فقط دارم نشان میدهم اینطور نبوده و آن شخصی که شما گفتید ، شخص مورد نظ نبوده. این کجایش خنده دارد ؟ کار شما خنده دارد که در متن خود مانده اید . خود مینویسید که آن شخص چیست و میگویید بیا ببین ثقه است ، بعدش میبینید اِ؟ اینکه کفته از اصحاب امام رضا ع به بعد است !
این هم مثل تفسیر ملاصدراییتان صد بار دیگر بنویسید ، من هم صد بار دیگر همان جواب را میدهم .
اول اینکه حدیثی در آن است که خود نویسنده ندانسته درست است یا نیست ! و بر فرض درست بودن و نبودنش حکم داده . دوم اینکه فقط یک قسمتش از یک تفسیر بود و من نیز از یک تفسیر دیگر ، قوام بودن را معنا بودم و در این صورت ایندو مقابل هم قرار میگیرند. جمع بندی ها ی طویل آخری را نیز نویسنده متن نوشته است که همانطور که شما ایراد میگیرید بر نقل قولی که من داشتم از یک عالم ، بنده نیز همان را برای شما اجرا میکنم ! به قولی چیزی که عوض دارد گله ندارد
اما خود آیه ثابت میکند که مظنورش چیست :
آیه کریمه:الرِّجالُ قَوّامُونَ عَلَی النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلی بَعْضٍ وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ
چنین ترجمه شده است: (مردان، سرپرست و نگهبان زنانند، بخاطر برتریهایی که خداوند برای بعضی دیگر قرار داده است و بخاطر انفاقهائی که از اموالشان در مورد زنان می کنند
آیا شما اموالتان را میدهید به همه ی زنان ؟ یا به همسرتان ؟
و اینکه میگویید آیه تامه است نیز اینطور نیست ، و میگویید زن نمی تواند قوام باشد ، باز هم اینطور نیست
"مفهوم اصلی آیه مربوط به شوهران و همسرانشان می باشد، یعنی مردان در محیط زندگی خانوادگی مسئولیت سرپرستی و مدیریت خانواده را بعهده دارند بنابراین اینچنین نیست که بگوئیم جنس زن باید تحت سرپرستی جنس مرد قرار بگیرد و چنانکه می دانیم مردان به عنوان فرزند تحت قیومیت و مدیریت والدین و از جمله مادران خود هستند و به هر مقام علمی و سیاسی که برسند، دستورات مادر برای آنان واجب الاتباع است.
همچنین باید دانست که زن در غیر امور خانوادگی و در امور شخصی از قبیل حفظ اموال شخصی، اداره و اجرای برنامه های آن، مراجعه به محاکم تحت قیومیت شوهر نیست"
تفسیر نمونه نوشته جمعی از دانشمندان زیر نظر آیه الله مکارم شیرازی جلد 3 تفسیر آیه مربوطه
کتاب زن در آیینة جلال و جمال نوشته آیه الله جوادی آملی صفحة 365 تا صفحه 369
پس کلی نیست چرا که همیشه تحت قیومیت شوهر نیست ، و زن هم می تواند قوام باشد درست مانند قوامیت مادر بر فرزند یا در کلام امام خامنه ای که واژه زنان سرپرست خانوار را به کار میبرند
حکومت ملکه سبا - تفکرات آنجلا مرکل _ تفکرات وزرای اسبق زن آمریکا - و .....
ثابت کرد این حرف فقط یک ادعا است نه بیشتر.
1- احمد بن محمد کیست (و لطفا اینبار به جای آوردن شخصی الکی ، دقت کنید شخص صحیح را با سند یدا کنید)
2- نحرفم را با شماره پست نشان دهید که من گفتم حدیث جعلی است
3- سند حرفی که میگویید : "منظور از بر حذر بودن در اینجا طبق سیره معصومین این است که" . تا بدانیم از خودتان حرف معصوم را تفسیر میکنید یا حرف عالم های ماست
البته با این همه بضاعت علمی و علم رجالی که از جنابعالی سراغ داریم همان بهتر که بحث را ادامه ندهیم!:khaneh:
1-
و كان ثقة و له كتب ذكرناها في الكتاب الكبير.
2-
در حالی که واقعیت ندارد یعنی دروغ است
3-مهم نیست سخن کیست مهم این است که چه می گوید(مضمون حدیث)
شما باید حدیث را با خود حدیث یا با سیره معصومین تفسیر کنید
به حدیث دقت کنید می بینید با واسطه از امام نقل کرده و نگفته خودم شنیدم و یا رفعه! ظاهرا شما تا به حال یم روایت را هم بررسی سندی نکرده اید!
عیبی ندارد! یاد می گیرید!:khaneh:
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَان
قبلا به این سخن پاسخ داده شد!
او از امام صادق مستقیما نقل حدیث نکرده و با واسطه راویانی بوده که در سلسله آمده
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
مغالطه توسل به شخص.بنده به شما گفتم دلیل آن روانشناس را بیاورید.صرف این که چون یک روانشناس این حرف را زده،پس درست است می شود مغالطه توسل به شخص.
1-بر چه مبنایی زنان از لحاظ معنوی بر مردان برتری دارند؟ثابت کنید.در غیراینصورت چون این مقدمه شما ثابت نشده است،استنتاج را دچار مشکل می کند.
2-باید ثابت کنید که به هر میزان که فردی احساسی تر باشد،بهتر حکومت خواهد کرد.در غیر اینصورت ملازمه خاصی بین این حرف شما و نتیجه حاصله نیست.پس استنتاج دچار مغالطه بی ربطی می شود.
3-پس از این که ثابت کردید زنان از نظر معنوی برتر از مردان هستند،ثابت کنید که میان برتری معنوی و حکومت رابطه مستقیم وجود دارد.یعنی هر چه کسی برتری معنوی بیشتری داشته باشد،صلاحیتش برای حکومت بیشتر است.
4-شما در عبارت خودتان گفته اید:چه بسا.ما چه بسا را کار نداریم.بر اساس امکان حرف نمی زنیم.می خواهیم به قطعیت برسیم.نه حدس و گمان.
فعلاً که ما دلیلی ندیدیم که چرا عقل می گوید زنان بهتر از مردان می توانند مدیر شوند.فقط ادعا کردید فعلاً.اثبات و دلیل نیاوردید.
شما دلیلی نیاورده اید اصولاً.حرف های بالای شما اصلاً چیزی را اثبات نمی کند.حرف شما مبتنی بر مغالطه توسل به شخص است.بنده هم می گویم روانشناس x که فرد متدینی است،رهبری زنان را خوب نمی داند.دلیل بنده از سنخ دلیل شما خواهد شد.
منتظر اثبات و دلیل هستیم.نه مغالطه توسل به شخص.
لبیک یا مهدی
و من الله توفیق
شما که ماشاءلله این همه حرف میزنید و سند سند میکنید ، سند اینها را نیافتید ؟ یا اینکه فقط شما حق دارید مواخذه کنید و سند بخواهید ؟
دوست عزیزم
در کنار سه مثالی که زدی
پادشاهان و خلفای عربی ، پادشاهان دیکتاتور و مستبد دنیای کنونی کشورهای عربی و حتی شاهان کشور خودمون همه مرد بودند اگه با مثال زدن بشه ثابت کرد مردها که وضعشون بدتره
در ضمن ملکه سبا قبل از ایمان آوردن رو بگو بعد از ایمان آوردن کسی نمیتونه ادعا کنه ایشان همچنان رویه شون بد بوده ( هرچند قبل از آیمان آوردنش هم حکومتی باثبات و مقتدر داشته )
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
مغالطات به کار رفته:توسل به شخص،مغالطه بی ربطی.
منتظر هستیم که در چارچوب قواعد منطق صوری،استدلال کنید.
لبیک یا مهدی
و من الله توفیق
آیه کریمه:الرِّجالُ قَوّامُونَ عَلَی النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلی بَعْضٍ وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ
چنین ترجمه شده است: (مردان، سرپرست و نگهبان زنانند، بخاطر برتریهایی که خداوند برای بعضی دیگر قرار داده است و بخاطر انفاقهائی که از اموالشان در مورد زنان می کنند
آیا شما اموالتان را میدهید به همه ی زنان ؟ یا به همسرتان ؟
اشکال سوم: دومين تعليل مذكور در آيه ، يعني و بما انفقوا من اموالهم مخصوص زندگي زناشويي است ؛ زيرا، فقط در زندگي زناشويي است كه مرد عهده دار پرداخت نفقه زن است. از آنجا كه نتيجه تابع اخس مقدمتين و اخص تعليل هاست ، پس بايد نتيجه گرفت كه آيه شريفه در خصوص زندگي زناشويي بيانگر قيمومت مردان بر زنان و به تعبير ديگر ، قيمومت شوهران بر همسرانشان است و امور خارج از اين محدوده را شامل نمي شود.
نقد و بررسي : در اين اشكال به چند نكته توجه نشده است كه با عنايت به آنها مي توان عموميت قوام بودن صنف مردان بر صنف زنان را اثبات كرد:
نکته اول: اگر حكم آيه مبني بر قواميت، اختصاص به شوهران داشت و شامل همه مردان نبود سزاوار بود در آیه شریفه به جای الرجال و النساء بفرماید "الازواج یا البعولة قوامون علی نسائهم یا زوجاتهم"
نکته دوم: مستشكل تصور كرده است هريك از دو دليل مذكور در آيه شريفه،به تنهايي جز العله است و در مجموع ، با هم يك علت تامه را تشكيل مي دهند، ولي با تأمل در آيه، اين بيان صحيح به نظر نمي رسد؛ زيرا، خلاف بلاغت و رسايي سخن است كه مقصود خداوند، قوام بودن شوهران بر همسرانشان باشد ، ولي از تعبير الرجال و النساء استفاده فرمايد . علاوه بر اين ، اگر آيه مختص زندگي زناشويي باشد و دليل قيمومت مرد بر زن نيز در محدوده اين زندگي، پرداخت نفقه توسط وي باشد، آنگاه ذکر تعلیل اول "بما فض الله بعضهم علی بعض (مطابق تفسيري كه مستشكل از آیه دارد(، بي فايده و يا شبه لغو خواهد بود ؛ زيرا، به عقيده مستشكل مقصود از عبارت بما فضل الله ... برتري جنس مردان بر زنان نيست ، بلكه برتري هايي است كه هريك از زنان و مردان نسبت به يكديگر دارند ، در حالي كه واضح است كه چون در ابتداي آيه ، قوام بودن مرد بر زن اثبات شده است ، تعليل مذكور در آن نيز بايد ناظر به همين امر باشد ،يعني از نكاتي سخن گويد كه باعث اين قواميت شود و اين نكات علي القاعده بايد درباره برتري هاي مرد بر زن باشد تا بتواند قوام بودن مرد را تبيين كند ، نه برتري هاي هركدام بر ديگري . بر اين اساس ، عبارت بما فضل الله بعضهم علی بعض با معنایی که مستشكل براي آن در نظر مي گيرد تناسبي با تعليل نخواهد داشت ، در حالي كه ظاهر آيه برخلاف اين معنا دلالت مي كند؛ زيرا بما فضل الله ... به دليل استفاده از باء سببيه ، ظهور در تعليل دارد و مقتضاي تعليل صحيح نيز چنان كه گفتيم ، اشاره به برتري هاي مرد است نه برتري هاي هريك بر ديگري.
اين مطلب زماني واضح تر مي شود كه به دومين تعليل مذكور در آيه ، يعني "و بما انفقوا من اموالهم" توجه شود ؛ زيرا ، اين تعليل به عقيده مستشكل، هم مختص زندگي زناشويي است و هم دليل اصلي قوام بودن شوهران را بيان مي كند. سخن اينجاست كه بدين ترتيب و با وجود اين تعليل ، ديگر نيازي به ذكر تعليل اول وجود نخواهد داشت و با توجه به معنايي كه مستشكل براي آن ارائه مي دهد، حتي ذكر آن نيز به عنوان يكي از دو علت ، مفيد فايده نخواهد بود . شاهد بر اين سخن آن است كه اگر جمله بما فضل الله را مطابق نظر مستشكل ، به معناي برتري هاي هريك از مرد و زن نسبت به يكديگر بدانيم و جمله بما انفقوا را نيز همان گونه معنا كنيم كه مستشكل مي گويد،آنگاه خواهيم ديد كه حذف جمله اول يعني بما فضل الله هيچ خللي در معناي آيه(بر طبق تفسيري كه مستشكل از آن ارائه مي دهد) ايجاد نخواهد كرد . بنابراين، ملاحظه مي شود كه قبول ديدگاه مستشكل، مخالف ظاهر آيه شريفه است، بلكه منجر به لغو دانستن اولين تعليل مذكور در آيه مي شود.
با توجه به مطالب پيش گفته، تفسير صحيح آيه آن است كه گفته شود صنف مردان بر صنف زنان قواميت دارند و موضوع اين قواميت، امور عمومي همچون حكومت ، قضاوت و جهاد است و علاوه بر آن، در محيط خانواده نيز مردان بر زنان قيمومت دارند.
نخیر شما ادعا کردید اگر زنان رهبر شوند دنیا در صلح است.
بنده با این مثالها ثابت کردم اینگونه نیست.
و آن نظیره فقط یک ادعا است.همین.
پس این اخبار مربوط به عصر جاهلیت است؟ :khaneh:
واقعیت اینه، بهترین شکل را خدا معرفی میکنه
و در زندگی اونها اختلاط زن و مرد نامحرم که هیچی بدترش هم هست
پس بیان شما مخالف دین است
بالاخره معلوم شد که شما غیردینی حرف میزنید
حتی کوچکترین امیدی به این نداشته باشید، تا وقتی که مسلمان مسلمان است
یعنی دید شما که جماعت اونها رو بهترین شکل زندگی معرفی میکنه، اسلامی است
وای بر اسلامی که شما معرفش باشید.
سند این روایت بنا بر گفته علامه مجلسی صحیح است و آدرس کتاب هم برای شما قرار داده شد.
اما اینکه شما نمی پذیرید آنهم بدون دلیل مشکل شماست
معیار شما برای اینکه حرفی علمی باشد چیست؟
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
از نظر منطقی حرف شما ارتباطی با اظهارات برادر عزیزمان جناب امام عشق ندارد.شما این حرف را زده اید:حکومت زنان خوب است،چون زنان غربی موفق عمل کرده اند.جناب امام عشق با نقد موفقت زنان غربی،در واقع دلیل شما را برای این حرف که حکومت زنان خوب است نقد کرده اند.
اما پاسخ شما در رابطه با مثال پادشاهان مرد و ... وقتی مثال نقض است که ما یکی از دو گزاره زیر را گفته باشیم:
1-همه مردان حکومتشان خوب است.
2-حکومت مردان خوب است،چون پادشاهان مرد و ... خوب عمل کرده اند (مشابه استدلال خودتان درباره زنان).
در حالی که ما هیچ کدام از این دو را نگفتیم.پس ارتباطی ندارد مثال شما به بحث.
لبیک یا مهدی
و من الله توفیق
:khaneh:
بروید پیش یکی از کارشناس های حدیث و بگویید به من یاد بدهید چگونه سند حدیثی را بررسی کنم سپس برای ادامه بحث بیایید!
جواب شما داده شد و شما دارید تکرار مکررات می کنید.
علامه مجلسی حدیث را صحیح می داند و شما با این که می دانید حق است و دلیلی ندارید نمی توانید آن را بپذیرید.
امید ما به خدا است نمیزاره حقی پایمال بشه
من ادعا نکردم هنوز هم میگم اگه زنان رهبر شوند جهانی پر از صلح خواهیم داشت.
دو تا خانم مثال زدی من کلی شاه مرد خونخوار برات مثال زدم
بله دوران جاهلیت ارزشی برای زن قائل نبودند ولی الان زنان پای به پای مردان در همه زمینه ها حضور دارند .
سلام اخوی
کاری نداره، یک ... را بیاورید که از فرط احساسات جیغ و داد میزند، بعد کشور خودبه خود کنترل میشه!!!!!
برای اثبات برتری زنان در رهبری از یافته های علمی استفاده کردم اون صرفا جهت نمونه بود
از نظر روانشناسی ثابت شده است دختران نسبت به پسران معنوی تر هستند چه بسا خیلی از همین احساسات مثال زدند چون احساسات و عاطفه زن نسبت به مرد بیشتر است ارتباط او با خدا قوی تر است و بیشتر از پسران به کارهای مذهبی تمایل دارد
من نگفتم تنها دلیل این باشد کسی که معنوی تر است صلاحیت دارد این فقط یکی از دلایل صلاحیت زنان بود باید دلایل دیگر هم دید بعد نتیجه گرفت
هر مظهری که بیشتر جامع اسماء و صفات الهی باشد، بهتر خدا را نشان می دهد و زن در مظهر بودن خدا کامل تر از مرد است، زیرا مرد فقط مظهر قبول و انفعال است چون مخلوق حق است و به لحاظ مخلوق بودن، خلقت را پذیرفته است اما زن، هم مظهر قبول و انفعال الهی است و مظهر فعل و تأثیر الهی. :khandeh!:
از نظر روانشناسی زنان طاقت شنیدن جواب منفی ندارند.و این امر امری است که ثابت شده است.
اما شما باید ثابت کنید اگر زنان رهبر شوند دنیا پر از صلح است.
چرا تا کنون که در دولتهای طاغوت رهبران زن داشتیم نه تنها دنیا در صلح نرفت بلکه فساد بیشتر شد؟؟؟؟؟
شما باید ادعای خود را ثبات کنید.
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
فعلاً که فقط ادعا کرده اید که:دلایل علمی رهبری زنان را ثابت می کند و برتر از مردان می داند.
هیچ دلیلی نیاورده اید فعلاً.مگر ادله سرکار نگین که مغالطه بوده اند.
عرض شد که فعلاً چیزی را ثابت نکرده اید و فقط ادعای اثبات کرده اید.
اولاً علم بدون مغالطه است.علم چیزی است منطقی.پس ادله دوست شما به دلیل آن که مبتنی بر مغالطه بوده اند نه منطق،علمی نیستند.
ثانیاً ما بسیاری از نظرات روانشناسان جدید را قبول نداریم.شما که نظر آنان را حجت و علمی می دانید،باید بدانید که بازار انتقاد به پایه های روانشناسی نوین بسیار داغ است.اگر اینطور است نظریات غلط فروید هم باید علمی بدانیم!
لبیک یا مهدی
و من الله توفیق
کدوم یافته علمی را میگویید.
همان ادعای سخن روانشناسان؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اگر حقی باشه بله، ولی اگر نباشه چی؟
مثل اینکه فراموشکاری از مشکلات زنان هم هست
حقیر گفتم انی همه مفاسد که حضور زنان در پشت شریف منشی گری از خود نشان داده، انهم در اروپا و........
شما گفتید این تفکر عصر جاهلیت است
خب بلاخره اروپاییان در جاهلیت هستند یا بهترین شیوه زندگی را دارند؟
دوستان اگر میخواهید علمی بحث کنید که بسم الله ولی اگر میخواهید هر چیزی که ما میگیم به تفسیر خودتان مسخره کنید که هیچ
اصلا نمیزارید دو ثانیه از نوشته ما بگذره نخونده زود نقل قول میزنید خوب شما هم که رد میکنید حداقل با دلیل علمی رد کنید
دقیقا این مورد در این تاپیک هویدا است و این نظر عملا قابل مشاهده است که زنان طاقت شنیدن جواب منفی به سوال تاپیک را ندارند.
فکر نکنم شما علمی بحث کنید.شما یک ادعا از سخان روانشناسان را پیدا کرده اید و روی آن مانور میدهید و این همه دلیل که زن نمیتواند رهبر شود را نمی بینید.
دوست عزیز گفتم که اون دلیل فقط یه نمونه از سخن روانشناسان بود دلایل دیگه ای هم هست اگر شما اجازه بدهید ممنون میشم
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
ما یافته های روانشناسی را خودمان می دانیم.عرض کردیم دلیل بیاورید.که نیاورده اید.
1-باز هم تکرار ادعا کردید و دلیل نیاوردید.ثابت کنید که:دختران نسبت به پسران معنوی تر هستند.دلیل بیاورید.فعلاً فقط ادعا کرده اید.
2-ثابت کنید که میان احساسات و عاطفه و رابطه با خداوند ارتباط مستقیم وجود دارد.ثابت کنید،نه ادعا.دلیل بیاورید.
3-ثابت کنید که زنان بیشتر از پسران به کارهای مذهبی تمایل دارند.
شما فعلاً همین یک مقوله صلاحیت را برای آنان ثابت کنید.بقیه صفات را بعداً بررسی می کنیم.
استدلال:چون مرد مخلوق حق است،فقط مظهر قبول و انفعال است.
به طور مشابه:چون زن مخلوق حق است،فقط مظهر قبول و انفعال است.
لذا این استدلال باطل است.طبق قواعد منطق اگر از شرط مخلوق حق بودن،این نتیجه برای مرد به دست بیاید.برای زن هم به دست می آید.به همین سادگی.
ضمن این که باید به نقد بالا پاسخ بدهید (در غیراینصورت استدلال شما اعتباری ندارد) باید موارد زیر را ثابت کنید:
1- زن، هم مظهر قبول و انفعال الهی است و مظهر فعل و تأثیر الهی.
2-مرد فقط مظهر قبول و انفعال است.
پس باز هم علاوه بر استدلال غلط،ادعای بی دلیل کرده اید.
ضمناً محی الدین روانشناس نبوده است!قرار بود دلیل روانشناسی بیاورید!
لبیک یا مهدی
و من الله توفیق
به خاطر همین این همه پیغمبر زن داشتیم؟
از کی تا حالا زنان مظهر جاکع اسماء الهی هستند؟
به دلیل اینکه زندگی غربی را که پر از فحشا است بهتر از زندگی در جوامع اسلامی میدانند
زنان جوامع اسلامی که شخصیت بیشتری دارند
کمتر منشی این و اون میشن تا خبر عصر جاهلیت ترویج بدن!!!
این فکر یک زن جامع اسماء الهی است که معیار علمش، گفتار دیگران است؟
چرا گفتار دیگران را بدون برهان قبول دارید؟
اگر میخواهید علمی بحث کنید، ابتدا معیار علم را معرفی کنید.
به نظر من مردها هم همینطورن . تو یه تایپک باهاتون مخالفت میشه ببین چیکار میکنید. عجبا :ok:
زن ها دنبال مدیریت مشارکتی هستند و مردان دنبال تسلط. زن ها دنبال توافق مردها بیشتر به دنبال بردن هستند و بیشتر مذاکرات را با هدف برد و باخت انجام می دهند و دامنه برد خود را با باخت دیگران توسعه می دهند. در مذاکرات زن ها دنبال استراتژی برد برد هستند خانم ها سبک حمایتی دارند دنبال توافقند. ( نمونه بارز این مساله هم تو همین انجمن دیده میشه :ok: )
حالا واقعا اگر زنان رهبر بشن چه دنیای خواهیم داشت. لطفا برید خوب درباره این مساله فکر کنید.
:Gol:بقیه دلایل رو میزاریم برای بعد فعلا
خنده بازاری راه افتاد
:khaneh::Nishkhand::khandeh!:
[FONT=Times New Roman]خود شما همین الان با این متن گفتید او امام رضا ع به بعد را دیده نه امام صادق ع را . دیگر چه اصراری دارید خود را ضایع کنید و مدام آنرا مینویسید ؟
شما عشق بحث دارید و این بساط را همه جا پهن میکنید در اسک قران و اسک دین و ... تا بگویید چیزی بلدید و حتی فکر نمیکنید چه نوشته اید ! نوشته شما خودش حرف مرا تایید میکنید. شما فقط بلدید قسمتی که نوشته است ثقه را ببینید ؟ :khaneh: ما را ببینید با که بحث میکنیم ! :khandeh!: ولی خوشحالم که مشخص شد منطق شما در بحث چیست ، حتی چیزی که شاتباه است به این روشنی ثابت شده و سندی که رو کردید هم نشانش میدهد ، اما نمیپذیرید . دیگر چه جای بحث با چنین شخصیتی باقی می ماند؟ که به همه میگوید حرف معصوم است و سند است قبولش کن ، خودش استثنا است و اشتباه نمیکند . فقط نمی دانم چرا سندی که از کتاب رجال در اورده اید خلاف حرفتان را نشان میدهد !
سیره معصومین را در این حدیث هیچ کس نفهمید جز شما :khaneh: و تنها مفسرش شمایید . شرمنده ، من نیز تفسیر خودم را کردم حالا شد دو تفسیر !
امام رضا صادق جدیدا کشف شده ؟ اکثر روایات ما اینطور هستند ، نمیدانستید و اکنون کشف کردید ؟ اگر بگویید از امام رضا ع نقل حدیث کرده پس در سند حدیث شما امام رضا ع باید یمفرمودند از جدم امام صادق ع اینرا شنیدم ولی در حدیث ، خاسمی از امام رضا ع نیست.
اگر بگویید از امام صادق ع شنیده ، که این باز نمیشود چرا که در سندی که ذکر کردید ، و مابقی اسناد رجالی ، نوشته شده او زمان امام رضا ع را درک کرده و در این حدیث باید میگفت : امام رضا ع گفتند از جدشان اینرا شنیده اند
نه اینکه بگویند یکی از اصحاب از امام صادق ع شنیده ، به من گفته و من آنرا نقل میکنم . در این صورت نمیشود زیرا سلسله سند قطع میشود و حدیثی که از معصوم صادر نشود برای شیعه حجت نیست
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
پاسخ حرف های شما داده شده است.فعلاً که ما ادله درستی ندیدیم.ادله شما مغالطه داشته اند.اگر حرفی بر مبنای مغالطه علم است،ما طرفدار چنین علمی نیستیم.
حرف روانشناسان دلیل بر اثبات مدعای شما نمی شود.چون در اینصورت مغالطه توسل به شخص کرده اید.منتظر دلایل دیگرتان هستیم.
لبیک یا مهدی
و من الله توفیق
به طریقت شما بررسی نمیکنند مطمئن باشید ! سوتی دادن هم عالمی دارد و اگر نتوانی جمعش کنی دیگر اوضاع خیلی وخیم میشود ! :khaneh:
باز هم همان را گفتید ؟ [FONT=Times New Roman]خود شما با سندی که ثقه بودن آن شخص و نه شخص مورد نظر حدیث امام صادق ع را [FONT=Times New Roman] گفتید او امام رضا ع به بعد را دیده نه امام صادق ع را . دیگر چه اصراری دارید خود را ضایع کنید و مدام آنرا مینویسید ؟
پس لطفا دم از حق نزنید ! شخص مورد نظر یکی از احمد بن محمد هاست که شما خواستید سند را صحیح نشان دهید ، رفتید یک ثقه احمد بن محمد را یافتید ! ولی نمی دانم چرا از لحاظ زمانی با حدیث مذکور نمیخورد و حدیث را از نظر سلسله راویان منقطع کرد . اگر بگویید بدون سند از معصوم روایت کرده ، پس سند منقطع است و باز هم رد است :Khandidan!:
بسم الله الرحمن الرحیم.
[FONT=times new roman]زن ها دنبال مدیریت مشارکتی هستند و مردان دنبال تسلط. زن ها دنبال توافق مردها بیشتر به دنبال بردن هستند و بیشتر مذاکرات را با هدف برد و باخت انجام می دهند و دامنه برد خود را با باخت دیگران توسعه می دهند. در مذاکرات زن ها دنبال استراتژی برد برد هستند خانم ها سبک حمایتی دارند دنبال توافقند. ( نمونه بارز این مساله هم تو همین انجمن دیده میشه :ok: )[FONT=times new roman]
حالا واقعا اگر زنان رهبر بشن چه دنیای خواهیم داشت. لطفا برید خوب درباره این مساله فکر کنید.
بقیه دلایل رو میزاریم برای بعد فعلا :Gol:
فعلا این شما و دیگر دوستانتان هستید که طاقت شنیدن پاسخ منفی را ندارید.
و بدون سند سخن میگویید و نظریات را جزء علم میدانید.
زنان اگر رهبر شوند دنیا پر از کشت و کشتار میشود.
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
1-ثابت کنید زن ها به دنبال مدیریت مشارکتی هستند.
2-ثابت کنید مردان به دنبال تسلط هستند.
3-ثابت کنید به دنبال تسلط بودن و به دنبال مدیریت اشتراکی بودن قابل جمع نیستند.یعنی اگر کسی به دنبال تسلط باشد،آنگاه به دنبال مدیریت اشتراکی نیست.همچنین اگر کسی به دنبال مدیریت اشتراکی باشد،آنگاه به دنبال تسلط نیست.
4-ثابت کنید میان به دنبال مدیریت مشارکتی بودن و برتری در حکومت،رابطه مستقیم هست.
5-ثابت کنید میان به دنبال تسلط بودن و ضعیف تر بودن در حکومت،رابطه مستقیم هست.
1-ثابت کنید مرد ها بیشتر به دنبال بردن هستند و مذاکرات را با هدف برد-باخت انجام می دهند.مثال نقض:تیم مذاکره کننده ایران با 5+1 که از مرد تشکیل شده است،در حال حاضر به دنبال مذاکره برد-برد است.
2-ثابت کنید مذاکرات با هدف برد-باخت خوب نیست و باید با هدف برد-برد باشد.مثال نقض:مذاکره برد-باخت با صدام حسین بهتر است.
3-ثابت کنید این که مرد ها بیشتر به دنبال بردن هستند،بد است.
4-ثابت کنید دامنه برد خود را با باخت دیگران توسعه دادن،بد است.مثال نقض:دامنه برد خود را با باخت صدام حسین توسعه دادن،خیلی خوب است.
1-ثابت کنید زن ها به دنبال استراتژی برد-برد هستند.
2-ثابت کنید استراتژی برد-برد همیشه خوب است.مثال نقض:صدام حسین،یزید بن معاویه.
3-ثابت کنید خانم ها سبک حمایتی دارند.
4-ثابت کنید آقایان سبک حمایتی ندارند.
5-ثابت کنید سبک حمایتی داشتن خوب است.
6-ثابت کنید خانم ها به دنبال توافق هستند.مثال نقض:خانم اشتون.
7-ثابت کنید به دنبال توافق بودن خوب است.مثال نقض:یزید.
8-ثابت کنید میان استراتژی برد-برد و قدرت رهبری،رابطه مستقیم وجود دارد.
1-ثابت کنید نمونه بارزش در این انجمن دیده می شود.
2-ثابت کنید این مسئله خوب است.
اصلاً مدینه فاضله ما در رهبری زنان است!!!!!!!!!!!!
نکات:
1-مثال های نقض آورده شده،مختص شما نیست.بلکه برای سایر دوستان آنان را آوردیم.پس مجبور نیستید آن ها را بپذیرید.
2-قرار بود ادله روانشناسی و علمی بیاورید.ابتدا بفرمایید کدام عالم یا روانشناس این ها را گفته و دلیلش چه بوده است.
همه دلایل شما مبتنی هستند بر اموری که اثبات نشده اند.لذا هیچ کدام ادعای شما را ثابت نمی کنند و از هیچ کدام نمی توانید برتری زنان در حکومت را استنتاج کنید.
لبیک یا مهدی
و من الله توفیق
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
آره راست می گویید.به این مسئله اصلاً فکر نکرده بودم.باور کنید ممکن بود این دلیل را بیاورند.هنوز هم امکانش هست این را به عنوان یکی از مزایای رهبری زنان بیاورند.
این هم نکته مهمی است.یحتمل اگر زنان ایرانی رهبر شوند،همه بودجه مملکت را صرف خرید مانتو و لباس می کنند.
لبیک یا مهدی
و من الله توفیق
شما استاد علم رجال هستید و من چیزی را نمی دانم فقط از باب تذکر مطلبی را بیان می کنم
فَذَكِّرْ إِن نَّفَعَتِ الذِّكْرَىٰ سَيَذَّكَّرُ مَن يَخْشَىٰ وَيَتَجَنَّبُهَا الْأَشْقَى
برای صحت روایت دو شرط لازم است:
1-سند حدیث متصل باشد یعنی روایت مرسل یا مرفوع و ... نباشد
2-راویان حدیث ثقه و مورد اعتماد باشند
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَان عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: ذَكَرَ رَسُولُ اللَّهِ ص النِّسَاءَ فَقَالَ اعْصُوهُنَّ فِي الْمَعْرُوفِ قَبْلَ أَنْ يَأْمُرْنَكُمْ بِالْمُنْكَرِ وَ تَعَوَّذُوا بِاللَّهِ مِنْ شِرَارِهِنَّ وَ كُونُوا مِنْ خِيَارِهِنَّ عَلَى حَذَرٍ.
که این روایت سندش متصل است و افتادگی ندارد و نه مرسل است و نه مرفوع پس فقط می ماند وثاقت راویان
این حدیث در کتاب شریف کافی آمده و ثقة الاسلام کلینی بیان می کند که عده من اصحابنا که اینها عده اى از مشايخ كلينى اند كه وى جهت اختصار، به نام آنها تصريح نكرده است. اين «عده» را مى توان به دو دسته تقسيم كرد: 1. عده معلوم، 2. عده مجهول. عده معلوم: يعنى عده هايى كه كتب رجالى افراد آن را مشخص كرده اند از اين رو چنين عده هايى موجب ارسال سند نمى شوند. عده هاى معلوم كافى به عده هايى گفته مى شود كه پس از تعبير «عدة من اصحابنا» نام يكى از سه نفر زير وجود داشته باشد که ما فقط یک نفر را که مرتبط با بحث است مطرح می کنیم: عِدَّةٌ مِن أصحابِنا عن أحمدَ بنِ محمّد بن عیسی
پس اینگونه شد که ثقة الاسلام کلینی روایت را از اصحابش که مورد اعتماد هستند از احمد بن محمد عیسی و احمد بن محمد بن عیسی از ابن محبوب و ابن محبوب از عبد الله بن سنان و عبد الله بن سنان از امام جعفر صادق حدیث را نقل می کند.
حال اگر شخصی سوال کند احمد بن محمد بن عیسی چگونه از امام صادق روایت کرده در حالی که او امام رضا را ملاقات کرده و امام صادق را ملاقات نکرده.
پاسخ:روش بدست آمدن روایات به این گونه بوده فرض کنید شخص a امام صادق را دیده و از او شنیده خدا واحد است این شخص a روایت را سینه به سینه به شخص b منتقل کرده و گفته من شنیدم امام صادق گفت خدا واحد است شخص b هم مثلا به فرزندش c می گوید من از شخص a شنیدم که گفت امام صادق فرموده خدا واحد است برای اینکه روایات از بین نرود شخص c هم روایت را به شخص d که نسل بعد است می گوید تا روایات ائمه حفظ شوند و به شخص d می گوید من از b از a از امام صادق شنیدم که فرمود خدا واحد است و این شخص d مرحوم کلینی را می بیند و به او می گوید من از c از b از a از امام صادق شنیدم که فرمود خدا واحد است.
مرحوم کلینی هم در کتابش می نویسد حدثنا d عن c عن b عن a عن ابی عبدالله که خدا واحد است.
بنا بر این الزامی ندارد شخص d هم دوره امام صادق باشد تا روایت از او نقل کند بلکه می تواند هم دوره امام رضا باشد اما از طریق c از b از a از امام صادق حدیث نقل کند.(دقت کنید a و b وcو d حتما در یک زمان یک امام نیستند و اصلا نباید باشند حتی خود مرحوم کلینی روایات را در زمان غیبت امام زمان جمع آوری کرده و خودش هم یکی از راویان حدیث است)
این اشکالی بود که این شخص چون نمی تواند آن را تصور کند آن مطالب را بیان کرده.