اما هر دو طرف موافق و مخالف هم حضور داشتند و هم به تساوی و کاملاً صریح صحبتشون رو مطرح می کردند.
مقاله نویسی در روزنامه، چه شباهتی با کرسی آزاداندیشی و مناظره و... داره؟ شما شباهتی بین اونها پیدا میکنید؟
نکته کلیدی کار همینجاست.
سلام ببینید.
مناظره و بحث می بایست به این شکل باشد:
در روزنامه اگر یک گروه علیه گروه دیگر مطلبی نوشت، طرف دیگر نیز بایست اجازه داشته باشد در همان روزنامه پاسخ بگوید
در به قول شما کرسی آزاد اندیشی که در دانشگاهها بر قرار می شود هم به همین شکل است، یک طرف می گوید و طرف دیگر پاسخ می گوید.
حال اگر بحث شما تعداد جمعیتی است که در دو طرف قرار دارند، مگر شما در سالن افراد را می شمارید که چه کسانی از کدام گروه هستند و چه کسانی از گروه دیگر؟! یا اصلا فرض کنیم همه یکسان باشند(حتی از نظر جمعیت!) مگر شما می دانید که چه تعداد در حال گوش کردن بحف ها هستند؟ !
روزنامه هم به همین شکل است.(در مجلس هم به همین شکل است که اگر بر علیه طرف صحبتی شد می تواند پاسخگو باشد و جواب شخض می بایست در مجلس قرائت شود)
نمیدونم این دفعه ی چندم هست که به صراحت سوالم رو میپرسم و نمیدونم دفعه ی چندم هست که شما مدافعان فیلترینگ ، بحث رو منحرف میکنید و میبرید به سمت و سو های دیگه! با عرض شرمندگی ، من یکم خسته شدم و احساس آب تو هاون کوبیدن ( چیزی که سرکار محمدی بهم هشدار داده بودند ) پیدا کردم. برای همین ، بی رو در بایستی میگم : جواب سوال من رو بدید بی زحمت و یا اینکه بحث های الکی و فرسایشی نکنید. از حسن توجهتون ممنونم.
فیلترینگ چه فرقی با آزادی بیان داره؟ هیچ فرقی! فیلترینگ همون نحوه آزادی دادن به بیان و ایراد عقاید هست! من فرقی بین این دو تا نمی بینم.
بنده هم واقعاً نمی دونم این مسئله رو چطوری برای شما توضیح بدهم که متوجه بشید دارم جواب سؤالتون رو میدم! لطفاً دوباره پست های بنده توی این تاپیک رو مطالعه بفرمایید. ان شاء الله که واقعاً متوجه نشدید و اصلاً قصد ندارید که با فرافکنی بحث های منطقی رو زیر سؤال ببرید.
در روزنامه اگر یک گروه علیه گروه دیگر مطلبی نوشت، طرف دیگر نیز بایست اجازه داشته باشد در همان روزنامه پاسخ بگوید
اولاً که چه تضمینی هست یک روزنامه به مخالف خود اجازه چاپ جوابیه بدهد؟
ثانیاً اومدیم و یک مقاله هزاران مخالف دست به قلم داشت، کدوم رو باید چاپ کرد؟
ثالثاً اصلاً چنین کاری انجام شد، شرایط مثل مناظره نیست! ممکنه بین چاپ مقاله و جوابیه اون مدت زیادی طول بکشه.
در به قول شما کرسی آزاد اندیشی که در دانشگاهها بر قرار می شود هم به همین شکل است، یک طرف می گوید و طرف دیگر پاسخ می گوید.
به قول ما یا به قول شما! همین کرسی های آزاداندیشی که می بینید بهترین شمایل از آزادی بیان در کشور ما هستند.
حال اگر بحث شما تعداد جمعیتی است که در دو طرف قرار دارند، مگر شما در سالن افراد را می شمارید که چه کسانی از کدام گروه هستند و چه کسانی از گروه دیگر؟! یا اصلا فرض کنیم همه یکسان باشند(حتی از نظر جمعیت!) مگر شما می دانید که چه تعداد در حال گوش کردن بحف ها هستند؟ !
هرج و مرج حاصله از این شرایط رو نمیشه منکر شد.
روزنامه هم به همین شکل است.(در مجلس هم به همین شکل است که اگر بر علیه طرف صحبتی شد می تواند پاسخگو باشد و جواب شخض می بایست در مجلس قرائت شود)
شباهتی بین شون نمی بینم. خوشحال میشم شما بفرمایید.
فیلترینگ چه فرقی با آزادی بیان داره؟ هیچ فرقی! فیلترینگ همون نحوه آزادی دادن به بیان و ایراد عقاید هست! من فرقی بین این دو تا نمی بینم.
بنده هم واقعاً نمی دونم این مسئله رو چطوری برای شما توضیح بدهم که متوجه بشید دارم جواب سؤالتون رو میدم! لطفاً دوباره پست های بنده توی این تاپیک رو مطالعه بفرمایید. ان شاء الله که واقعاً متوجه نشدید و اصلاً قصد ندارید که با فرافکنی بحث های منطقی رو زیر سؤال ببرید.
به نام خدا.
شما هر وقت آیات و روایات تایید کننده ی فیلترینگ را آوردی ، جوابات منطقی میشه. امیدوارم در پست بعدیت این آیات و روایات رو بیاری و من به جواب سوالم برسم.
شما هر وقت آیات و روایات تایید کننده ی فیلترینگ را آوردی ، جوابات منطقی میشه. امیدوارم در پست بعدیت این آیات و روایات رو بیاری و من به جواب سوالم برسم.
تو صفحات اول تاپیک هم بهتون گفتم. در دین ما همه چیز با دلیل نقلی اثبات نمیشه. خیلی از مسائل با دلایل عقلی و نقلی یعنی هم آیه و روایت و هم دلیل عقلی قابل اثبات هستند. مثلاً ولایت فقیه، هیچ آیه یا روایتی صریحاً راجع به ولایت فقیه نیست. اما هم به طریق عقلی و هم با کمک نقل قابل اثبات هست.
اثبات حکومت اسلامی > وظایف حکومت > آزادی بیان در حکومت اسلامی > رابطه فیلترینگ و آزادی بیان
توصیه میکنم که بحث حکومت اسلامی رو مطالعه بفرمایید. http://www.m-safir.ir/asar/110-islamic-rule
شماره 5-2- تربیت و اصلاح نفوس افراد جامعه
امکان کپی کردن وجود نداشت، لذا خودتون برید مطالعه بفرمایید. اگر سؤالی بود مطرح کنید تا به نتیجه برسیم.
اولاً که چه تضمینی هست یک روزنامه به مخالف خود اجازه چاپ جوابیه بدهد؟
نمی دانم. با قوانین روزنامه نگاری آشنا نیستم. این ها مربوط به قوانین روزنامه نگاری می شود و رابطه ای به اصل بحث ندارد.
ثانیاً اومدیم و یک مقاله هزاران مخالف دست به قلم داشت، کدوم رو باید چاپ کرد؟
اگر طرف مقابل یک شخص است(و درباه یک نفر) صحبت شده است، خود آن شخص اولویت دارد. در غیر اینصورت می توان یکی را چاپ کرد، وبقیه می توانند در روز نامه های دیگر چاپ شود. طرف مقابل هم جواب دهد با استدلال.
هرج و مرج حاصله از این شرایط رو نمیشه منکر شد.
هرج و مرجی نمی بینم.
شباهتی بین شون نمی بینم. خوشحال میشم شما بفرمایید.
شباهت دارد. شاید یکسان نیست.
ثالثاً اصلاً چنین کاری انجام شد، شرایط مثل مناظره نیست! ممکنه بین چاپ مقاله و جوابیه اون مدت زیادی طول بکشه.
ببینید این حرف ها دیگر منطقی نیست. اگر این طور بخواهید بحث کنید چندین احتمال هم می شود در حالت مناظره داخل سالن و یا هر جا فکر کرد(مثلا یک طرف نتواند تمام حرف هایش را در مناظره بزند به دلیل فرصت کم و اینکه طرف مقابل ادعاهای بسیاری مطرح کرده باشد که نتوان آن را پاسخ داد، بعد این افراد که جواب نگرفته اند بروند.... و...)
ما داریم در مورد کلیت کار صحبت می کنیم.
در کل اگر این طور باشد، که دیگر نمی بایست روزنامه و یا هیچ رسانه ای باشد، چون در روزنامه بالاخره یا باید در مورد یک شخص یا جریان و یا اتفاقی صحبت بکند که ممکن است طرف مقابل (حالا شخص، گروه و هر کسی) برایش خوشایند نباشد. و حتی نتواند پاسخگو در آن روزنامه باشد. هر کدام یک اقتضائاتی دارد.
پس در قول شما روزنامه و هیچ رسانه ای نمی بایست وجود داشته باشد. بلکه باید برای هر مطلبی باید برویم همه با هم در یک سالن و شروع کنیم به بحث. بعد همه با هم بیرون بیایم. و برویم پی کارمان!
به نقش روزنامه ، تلوزیون و... به عنوان رسانه دقت کنید فکر می کنم واضح باشد واین مسئله ای هست حل شده در تمام دنیا.
تو صفحات اول تاپیک هم بهتون گفتم. در دین ما همه چیز با دلیل نقلی اثبات نمیشه. خیلی از مسائل با دلایل عقلی و نقلی یعنی هم آیه و روایت و هم دلیل عقلی قابل اثبات هستند. مثلاً ولایت فقیه، هیچ آیه یا روایتی در قرآن راجع به ولایت فقیه نیست. اما هم به طریق عقلی و هم با کمک نقل قابل اثبات هست.
اثبات حکومت اسلامی > وظایف حکومت > آزادی بیان در حکومت اسلامی > رابطه فیلترینگ و آزادی بیان
به نام خدا.
چطور میگید برای ولایت فقیه هیچ آیه یا روایتی نیست؟ اگر نیست چطور با کمک نقل قابل اثبات هست؟ نقل یعنی همین آیات و روایات دیگه!
در اندیشه و دیدگاه شما و همفکران شما ، حکومت اسلامی همون نبوت به علاوه ی زور هست! شخصی از طرف خدا به مسئولیت میرسه و وظیفه داره تا مردم رو به سوی تعالی ببره و جلوی انحراف اونها رو بگیره ، ولو به زور! ولو با محدود کردن! ولو با بستن دهن بقیه اندیشه ها! از نظر شما ، حکومت اسلامی با تمام حقانیتش از ترس اینکه مردم از دورش پراکنده بشن و از نعمت اختیار استفاده بکنند ، باید خیلی محدود و در مجامع خاص و برای خواصی که خودش تشخیص میده یک شمایلی از آزادی بیان مسخ شده نمایش بده و با کسب پیروزی های پی در پی در این جبهه های محدود و نابرابر بر شوکت و عظمتش افزوده بشه و حقانیتش اثبات! از نظر شما مردم عوام هستند و چون ممکنه به خطا برن ، پس حکومت وظیفه داره نذاره خطا برن ، در صورتی که خود خدا این وظیفه رو برای خودش در نظر نگرفته و آزاد گذاشته تا اعمال ارزش پیدا بکنه. از نظر خدا ، همه آزادند که گناه بکنند ، گرچه مجاز نیستند که گناه بکنند. اما در نگاه شما حکومت نباید اجازه بده کسی گناه بکنه! اینکه با این طرز اندیشه ی شما ، چطور آیاتی به کلیت "لا اکراه فی الدین" و "فبشر العباد الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه" قابلیت عمل پیدا میکنند ، برای من معلوم نیست. احتمالا جوابتون اینه که "بعدش گفته شده قد تبین الرشد من الغی" و اگر به ترجه دقت کنید ، خدا میگه "راه رشد از راه غی تبیین شده است" یعنی این کار رو خدا انجام داده!
نادرستی اندیشه ی شما از اینجا ناشی میشه که حقانیت اسلام رو از ابتدا اصل و اثبات شده در نظر گرفته اید و برای همین تمامی اعمالی که موجب محدود کردن مردم به این حقانیت میشوند رو مجاز و واجب دانسته اید. در صورتی که شما وقتی میخواید آزادی افرادی رو تعیین بکنید که تازه میخوان بین چند اندیشه انتخاب بکنند ، باید یک قدم بیاید عقب و برای همه ی اندیشه ها یک مقدار امکان حقانیت قائل بشید و سپس در مورد آزاد گذاشتنشون تعیین تکلیف کنید.
من هم مسلمان هستم ( خدا قبول بکنه ) و به حقانیت اسلام ایمان دارم. برای همین هیچ ترسی ندارم از اینکه در عرصه ی اندیشه ، اندیشه ی اسلام ذره ای ضعف داشته باشه و نتونه تو دهن بقیه اندیشه ها بزنه. ترسی ندارم از اینکه بقیه ی اندیشه ها بیان و خودشون رو در مقابل اسلام عرضه کنند تا مشخص بشه درست چیه و نادرست چیه.
اینهمه رو گفتم ، تا جواب استدلال منطقی شما رو داده باشم. اما استدلال منطقی شما ، جواب سوال من نبود و لطفا سعی نکنید جواب این پست رو بدید که بحث فرسایشی و در خارج از سوال میشه. جوابی که شما به سوال من دادید این بود که "دلیل نقلی نداره" در صورتی که آزادی انتشار تفکرات دلیل از خود قرآن داره. ببینیم بقیه ی معتقدین به فیلترینگ آیا دلیلی از قرآن و روایات میشناسند یا نه.
بله. ما هم که همین رو میگیم. میگیم امام علی (ع) تا وقتی خوارج وارد فاز مقابله ی نظامی نشدند ، به اونها اجازه دادند که حرفشون رو بزنن و خودشون هم جواب میدادند. پس ، نمیشه گفت چون وقتی خوارج شروع به جنگ کردند ، امام علی (ع) هم با شمشیر رفت سراغشون ، پس امام علی (ع) هم نمیذاشت کسی حرف بزنه ، شاید که مردم گمراه بشن!
سلام علیکم
امروز کدام سایت یا روزنامه فیلتر شده را سراغ دارید که جواب افاضات خود را از یک کارشناس مخالف افاضاتش در همان روزنامه یا سایت و در کنار همان افاضات قرار دهد.
خیلی از آنها با پول بیت المال این رویه را دارند.
اگر سراغ دارید نامه ی مکتوبشان را به بنده نشان دهید!!
اگر طرف مقابل یک شخص است(و درباه یک نفر) صحبت شده است، خود آن شخص اولویت دارد. در غیر اینصورت می توان یکی را چاپ کرد، وبقیه می توانند در روز نامه های دیگر چاپ شود. طرف مقابل هم جواب دهد با استدلال.
قانون منطقی به نظر نمیاد.
هرج و مرجی نمی بینم.
چون خدا رو شکر این قانون توی کشور ما وجود نداره. نه تنها کشور ما، بلکه توی دنیا چنین قانون بی سر و ته ای در مورد مطبوعات اجرا نمیشه.
در مورد یک شخص یا جریان و یا اتفاقی صحبت بکند
فرق است بین صحبت در مورد یک شخص یا یک جریان فکری.
به نقش روزنامه ، تلوزیون و... به عنوان رسانه دقت کنید فکر می کنم واضح باشد واین مسئله ای هست حل شده در تمام دنیا.
خدا رو شکر آمارها توی بقیه دنیا ارائه شد.
اگر با وحی در تضاد باشد، ارزشی برای مسلمان ندارد.
لطفاً مثال بزنید.
چطور میگید برای ولایت فقیه هیچ آیه یا روایتی نیست؟ اگر نیست چطور با کمک نقل قابل اثبات هست؟ نقل یعنی همین آیات و روایات دیگه!
در اندیشه و دیدگاه شما و همفکران شما ، حکومت اسلامی همون نبوت به علاوه ی زور هست! شخصی از طرف خدا به مسئولیت میرسه و وظیفه داره تا مردم رو به سوی تعالی ببره و جلوی انحراف اونها رو بگیره ،
خب پس شما با اصل حکومت اسلامی به این شکل مخالف هستید. این دیگه تاپیک جداگانه ای میخواد. لطفاً ایجاد کنید و از کارشناس محترم بخواید تا براتون توضیح بدهند.
اینهمه رو گفتم ، تا جواب استدلال منطقی شما رو داده باشم. اما استدلال منطقی شما ، جواب سوال من نبود و لطفا سعی نکنید جواب این پست رو بدید که بحث فرسایشی و در خارج از سوال میشه. جوابی که شما به سوال من دادید این بود که "دلیل نقلی نداره" در صورتی که آزادی انتشار تفکرات دلیل از خود قرآن داره. ببینیم بقیه ی معتقدین به فیلترینگ آیا دلیلی از قرآن و روایات میشناسند یا نه.
اگر منظورتون اون دو آیه هست که کارشناس عزیز و بقیه دوستان به کرات جوابتون رو دادند. ببینید دوست عزیز، فرقه بین اینکه جوابی نباشه یا شما نخواید چیزی رو قبول کنید.
چطور میگید برای ولایت فقیه هیچ آیه یا روایتی نیست؟ اگر نیست چطور با کمک نقل قابل اثبات هست؟ نقل یعنی همین آیات و روایات دیگه!
در این مورد اصل اثبات با استدلالهای عقلی انجام میشه و نقل فقط کمک میکنه. خیلی از مسائل دیگه اینطور هستند. اصول اولیه دین هم همینطور اثبات میشه. نکنه برای اونها هم دلیل نقلی میخواید؟
سلام علیکم
امروز کدام سایت یا روزنامه فیلتر شده را سراغ دارید که جواب افاضات خود را از یک کارشناس مخالف افاضاتش در همان روزنامه یا سایت و در کنار همان افاضات قرار دهد.
خیلی از آنها با پول بیت المال این رویه را دارند.
اگر سراغ دارید نامه ی مکتوبشان را به بنده نشان دهید!!
علیکم السلام.
روزنامه ی بهار. البته الان سایتش فیلتر هست ( http://baharnewspaper.com/ ) ولی اگر به نحوی تشریف ببرید ، مشاهده میفرمایید که روزنامه ی بهار مورخ شنبه 4 آبان ماه 1392 در صفحه ی اول ، نیم تای پایین ، به قلم آقای محمدعلی شاه آبادی ، جواب اون مقاله ی معروف رو داده.
خب پس شما با اصل حکومت اسلامی به این شکل مخالف هستید. این دیگه تاپیک جداگانه ای میخواد. لطفاً ایجاد کنید و از کارشناس محترم بخواید تا براتون توضیح بدهند.
اگر منظورتون اون دو آیه هست که کارشناس عزیز و بقیه دوستان به کرات جوابتون رو دادند. ببینید دوست عزیز، فرقه بین اینکه جوابی نباشه یا شما نخواید چیزی رو قبول کنید.
در این مورد اصل اثبات با استدلالهای عقلی انجام میشه و نقل فقط کمک میکنه. خیلی از مسائل دیگه اینطور هستند. اصول اولیه دین هم همینطور اثبات میشه. نکنه برای اونها هم دلیل نقلی میخواید؟
جناب علی ، من به شما تبریک میگم که اینقدر خوب ، با فرار به جلو ، وانمود میکنید که جواب داده اید و این من هستم که نمیخوام قبول کنم.
ببینید دوست عزیز، وقتی یک حکومت اسلامی تشکیل شد. این حکومت علاوه بر تأمین زندگانی مادی مردم وظیفه داره که وسایل لازم برای رشد معنوی مردم رو هم فراهم بیاره. این یکی از اصلی ترین تفاوت های حکومت اسلامی با حکومت های سکولار و لائیک هست. وقتی این وظیفه بر دوش حکومت افتاد، اون موقع نمی تونه اجازه بده که هر تفکر فاسد و ضد اسلامی بیاد و بین مردمی که سطح علمی و تحلیلی زیاد بالایی ندارند پخش بشه. اگه اینطور بشه و حکومت کاری نکنه، اصلاً حکومت اسلامی نیست. چه اسلامیه که اجازه میده مردمش به راحتی منحرف بشن و هیچ کاری نکنه؟
ببینید دوست عزیز ! پیامبر اسلام نسبت به حکومت اسلامی دقیق تره یا افراد دیگه ؟
وقتی در زمان پیامبر و خلفای راشدین نه تنها عقاید سانسور نمی شدن ، بلکه اجازه تبلیغ اونها داده می شد ، اجرای عکس عملکر اونها مصداق کاسه داغ تر از آش بودنه !!!
قرآن ، سنت ، عقل و اجماع . هیچ کدوم از اینا جلوی نشر عقاید رو نمی گیرن ، پس دلیل این عمل چیه واقعا ؟
بله هیچ اشکالی نداره که مثلاً یک بی خدا یا یک مدافع حکومت سکولار بیاد و بنشینه با یک کارشناس بحث بکنه. سؤال بپرسه، نظرشو کاملاً آزادانه مطرح کنه و جواب بشنوه و بره. این هیچ اشکالی نداره
ببینید دوست عزیز ، قدم اول اینه که تو جامعه هر عقیده ای حرف خودشو آزادانه مطرح کنه ، بعد از این مرحله نوبت مناظره و مباهله و ... است .
اول کار که فیس تو فیس نمیشه کسی ، باید اول عقاید بیان بشه ، بعد در مورد درستی اون بحث بشه ، شما هنوز عقیده طرف مقابل رو نخوندی که نمیتونی باهاش بحث کنی !!!
مناظره به این شکل اصلاً معنی پیدا نمیکنه. این روزنامه مقاله بنویسه بر ضد اون، این دوباره بنویسه بر ضد اولی. این یک جنجال بی سر و ته خواهد بود. درست مثل اینکه چندین نفر در یک سالن جمع بشن و مثلاً در گروه های پنج نفری قرار بگیرند. بعد هر گروه هر وقت دلش خواست صداش رو بلند کنه و یه حرفی بزنه. دوباره پشت سرش یکی دیگه، هیچ نظم و ترتیبی هم نباشه. ساعتی که گذشت دیگه نمیشه توی اون سالن وارد شد. این چیزی که شما میگید راجع به روزنامه ها اجرا بشه دقیقاً مشابه همین حالته. فرض کنید جامعه بشه مثل اون سالن. دیگه هیچ سنگی روی سنگ بند نمیش
شما رو دعوت می کنم که نگاهی به کتاب المراجعات بندازید !
اصلا یکی از شیوه های عالی مناظره ، مناظره مکتوبه . خیلی هم عالیه .
هر چند مقاله بهار ، دنبال مناظره نبود ، یه عقیده رو مطرح کرد . همین .
منم یه بار سوال می پرسم :
بودن تاویل و تفسیر و توجیه بگید آیا در قرآن و سنت دلیلی برای سد کردن عقاید و ادیان وجود داره یانه ؟:Gol:
جناب علی ، من به شما تبریک میگم که اینقدر خوب ، با فرار به جلو ، وانمود میکنید که جواب داده اید و این من هستم که نمیخوام قبول کنم.
موفق باشید دوست عزیز، اگر بحث منطقی داشتید خوشحال میشم با هم و به دور از فرافکنی به نتیجه مثبتی برسیم.
وقتی در زمان پیامبر و خلفای راشدین نه تنها عقاید سانسور نمی شدن ، بلکه اجازه تبلیغ اونها داده می شد ، اجرای عکس عملکر اونها مصداق کاسه داغ تر از آش بودنه !!!
لطفاً مثال بزنید.
ببینید دوست عزیز ، قدم اول اینه که تو جامعه هر عقیده ای حرف خودشو آزادانه مطرح کنه ، بعد از این مرحله نوبت مناظره و مباهله و ... است .
اینها پیش از تشکیل حکومت اسلامی هست. بعد از تشکیل حکومت این کارها معنایی نداره.
اصلا یکی از شیوه های عالی مناظره ، مناظره مکتوبه . خیلی هم عالیه .
مناظره بر سر یک مسئله علمی در سطح بالا، اون هم تحت یک حکومت غیراسلامی فرق داره با ترویج عقاید فاسد و ضد دینی تحت یک حکومت دینی.
بدن تاویل و تفسیر و توجیه بگید آیا در قرآن و سنت دلیلی برای سد کردن عقاید و ادیان وجود داره یانه ؟
شما رو به جوابهایی که به دوست عزیزمون ستایشگر دادم ارجاع می دم. این مسئله فیلترینگ و محدودیت آزادی بیان به وظایف حکومت اسلامی مربوط میشه و با استفاده از اون وظایف، قابل توجیه هست.
البته فکر کنم شما باید از سانسور عقاید و فیلتر کردن اونها در زمان پیامبر مثال بزنید ، ولی خب قبلا مثالش زده شد :
اميرالمؤمنين با خوارج در منتهی درجه آزادی و دموكراسی رفتار كرد . او
خليفه است و آنها رعيتش ، هر گونه اعمال سياستی برايش مقدور بود اما
او زندانشان نكرد و شلاقشان نزد و حتی سهميه آنان را از بيت المال قطع
نكرد ، به آنها نيز همچون ساير افراد مینگريست . اين مطلب در تاريخ
زندگی علی عجيب نيست اما چيزی است كه در دنيا كمتر نمونه دارد . آنها
در همه جا در اظهار عقيده آزاد بودند و حضرت خودش و اصحابش با عقيده
آزاد با آنان روبرو میشدند و صحبت میكردند ، طرفين استدلال میكردند ،
استدلال يكديگر را جواب میگفتند .
شايد اين مقدار آزادی در دنيا بیسابقه باشد كه حكومتی با مخالفين خود
تا اين درجه با دموكراسی رفتار كرده باشد . میآمدند در مسجد و در سخنرانی
و خطابه علی پارازيت ايجاد میكردند . روزی علی اميرالمؤمنين بر منبر بود
. مردی آمد و سئوالی كرد . علی بالبديهة جواب گفت . يكی از خارجيها از بين مردم فرياد زد : قاتله الله
ما افقهه ( خدا بكشد اين را ، چقدر دانشمند است ) ، ديگران خواستند
متعرضش شوند اما علی فرمود رهايش كنيد او به من تنها فحش داد
اینها پیش از تشکیل حکومت اسلامی هست. بعد از تشکیل حکومت این کارها معنایی نداره.
در اینصورت آزادی بیان در جامعه معنایی نداره ، به علاوه سیره پیامبر و ائمه هم مخالف این چیزیه که شما می گید !
مناظره بر سر یک مسئله علمی در سطح بالا، اون هم تحت یک حکومت غیراسلامی فرق داره با ترویج عقاید فاسد و ضد دینی تحت یک حکومت دینی.
عقیده دینی و ضد دینی و فساد و غیر فساد ، همش نسبیه ، تا زمانی که همه امکان بیان عقیده نداشته باشن ، این اتفاق ممکن نیست که ما بهترین اقوال رو انتخاب کنیم !
شما رو به جوابهایی که به دوست عزیزمون ستایشگر دادم ارجاع می دم
اونها رو خوندم ، اما متاسفانه دلیل قرآنی و روایی مطرح نشده بود .
روزنامه ی بهار. البته الان سایتش فیلتر هست ( http://baharnewspaper.com/ ) ولی اگر به نحوی تشریف ببرید ، مشاهده میفرمایید که روزنامه ی بهار مورخ شنبه 4 آبان ماه 1392 در صفحه ی اول ، نیم تای پایین ، به قلم آقای محمدعلی شاه آبادی ، جواب اون مقاله ی معروف رو داده.
سلام علیکم
- دوست عزیر بهتر بود از اول موضوع را روزنامه بهار انتخاب می کردید تا بحثها به هر طرفی کشیده نشود. من فکر کردم موضوع شامل وهابیت، بهائیت، منافقین، و امثالهم می باشد.
- در مورد این روزنامه باید ببینیم قانون مطبوعات چه می گوید!. البته وزیر ارشاد هم گفت که به این روزنامه با نام دیگری مجوز داده تا بیکار نشوند.
- من خودم معتقدم یک حزب بعد از 35 سال از انقلاب نباید هنوز موضعش جدایی دین از سیاست باشد که همسو با سیاست انگلیس و صهیونیستها می باشد.
- کوتاهی از صدا و سیما می باشد که با اینهمه تاکیدات امام خامنه ای (حفظه الله) هنوز دارد به جای کرسیهای آزاد اندیشی، تبلیغ پفک و مصرف گرایی انجام میدهد.
- باید یکبار و برای همیشه احزابی که داعیه اسلام شناسی (بدون محاربه با نظام) دارند را دعوت کند و به طریقی که در پستهای قبلی گفتم از طریق کرسی آزاد اندیشی و نه مناظره
که با جدل و انحراف بحث توام است به این مباحث بپردازد.
- در سیرهی امام صادق (علیه السلام) هم شبهات به زیبایی جواب داده میشد و بستر فکری را برای اثبات عدم جدایی دین از سیاست فراهم میکردند.
- بر شما هم مسلم است مسائلی که با قانون اساسی و اصول نظام ربط دارد جایش در یک روزنامه ی نیست. باید از طریق این کرسیها پیگیری شود.
- در نگاه دین آزادی بیان نباید هدفش تخریب باشد.
- در سیره خلفا مثلا امام علی(علیه السلام) وقتی که حکومت دستش نبود را با وقتی که در دستش بود مقایسه کنید. ایشان هم مراحل نصیحت، و حتی جنگ با کسانی که هدف تخریب و براندازی داشتند را پیش گرفتند.
- البته در زمان عثمان با جناب ابوذر که به حبف و میل بیت المال اعتراض کرد او را تبعید کردند.
- بنابراین بهتر است موضوعی را به عنوان یک فرد علاقمند به بررسی ضرورت دخالت دین در سیاست مطرح کنید. و یا اینکه آیا یک نظام بر اساس قانون اساسی اش می تواند خطوط قرمزی داشته باشد؟
- و ....
شاید بد نباشد که بدانید در آمریکا برای نقد نظریه داروین، یا هلوکاست، و ... اساتید دانشگاه را هم اخراج می کنند( فیلم مستند اخراج شدگان را حتما ببینید. شخصی که مشاور بوش هم بوده و یک فیلسوف است آنرا تهیه کرده است).
سلام علیکم
- دوست عزیر بهتر بود از اول موضوع را روزنامه بهار انتخاب می کردید تا بحثها به هر طرفی کشیده نشود. من فکر کردم موضوع شامل وهابیت، بهائیت، منافقین، و امثالهم می باشد.
- در مورد این روزنامه باید ببینیم قانون مطبوعات چه می گوید!. البته وزیر ارشاد هم گفت که به این روزنامه با نام دیگری مجوز داده تا بیکار نشوند.
- من خودم معتقدم یک حزب بعد از 35 سال از انقلاب نباید هنوز موضعش جدایی دین از سیاست باشد که همسو با سیاست انگلیس و صهیونیستها می باشد.
- کوتاهی از صدا و سیما می باشد که با اینهمه تاکیدات امام خامنه ای (حفظه الله) هنوز دارد به جای کرسیهای آزاد اندیشی، تبلیغ پفک و مصرف گرایی انجام میدهد.
- باید یکبار و برای همیشه احزابی که داعیه اسلام شناسی (بدون محاربه با نظام) دارند را دعوت کند و به طریقی که در پستهای قبلی گفتم از طریق کرسی آزاد اندیشی و نه مناظره
که با جدل و انحراف بحث توام است به این مباحث بپردازد.
- در سیرهی امام صادق (علیه السلام) هم شبهات به زیبایی جواب داده میشد و بستر فکری را برای اثبات عدم جدایی دین از سیاست فراهم میکردند.
- بر شما هم مسلم است مسائلی که با قانون اساسی و اصول نظام ربط دارد جایش در یک روزنامه ی نیست. باید از طریق این کرسیها پیگیری شود.
- در نگاه دین آزادی بیان نباید هدفش تخریب باشد.
- در سیره خلفا مثلا امام علی(علیه السلام) وقتی که حکومت دستش نبود را با وقتی که در دستش بود مقایسه کنید. ایشان هم مراحل نصیحت، و حتی جنگ با کسانی که هدف تخریب و براندازی داشتند را پیش گرفتند.
- البته در زمان عثمان با جناب ابوذر که به حبف و میل بیت المال اعتراض کرد او را تبعید کردند.
- بنابراین بهتر است موضوعی را به عنوان یک فرد علاقمند به بررسی ضرورت دخالت دین در سیاست مطرح کنید. و یا اینکه آیا یک نظام بر اساس قانون اساسی اش می تواند خطوط قرمزی داشته باشد؟
- و ....
شاید بد نباشد که بدانید در آمریکا برای نقد نظریه داروین، یا هلوکاست، و ... اساتید دانشگاه را هم اخراج می کنند( فیلم مستند اخراج شدگان را حتما ببینید. شخصی که مشاور بوش هم بوده و یک فیلسوف است آنرا تهیه کرده است).
و آخر دعوانا ان الحمد لله رب العالمین
علیک السلام.
مسئله روزنامه ی بهار نبوده و نیست. من فقط برای این نام بردم که درخواست کردید. من کاری با روزنامه و تفکر خاصی نداشتم. سوالی پرسیدم از دلایل و مجوز ها و دستور های فیلترینگ ، فقط از قرآن و روایات و سیره ی معصومین (ع). ترسو و سیاستمدار نیستم که منظور اصلیم رو در یک پوشش بپیچم و بگم.
همچنین من هیچ کاری به اینکه بقیه کشور های دنیا چه میکنند ، ندارم. دارم از اعتقادات خودمون سوال میپرسم.
البته فکر کنم شما باید از سانسور عقاید و فیلتر کردن اونها در زمان پیامبر مثال بزنید ، ولی خب قبلا مثالش زده شد :
خیلی ممنون، در مورد مسئله خوارج چندین پست تو صفحات قبل نوشته شده. لطفاً مطالعه بفرمایید. رفتار امیرالمؤمنین (ع) با خوارج عین آزادی بیان تحت یک حکومت اسلامی بود. چیزی که حکومت ما داره سعی میکنه اون رو اجرا کنه.
در اینصورت آزادی بیان در جامعه معنایی نداره ، به علاوه سیره پیامبر و ائمه هم مخالف این چیزیه که شما می گید !
باز هم لطفاً مثال بزنید!
عقیده دینی و ضد دینی و فساد و غیر فساد ، همش نسبیه ، تا زمانی که همه امکان بیان عقیده نداشته باشن ، این اتفاق ممکن نیست که ما بهترین اقوال رو انتخاب کنیم !
در این مورد هم به جناب ستایشگر توضیح دادم. لطفاً مطالعه بفرمایید.
اونها رو خوندم ، اما متاسفانه دلیل قرآنی و روایی مطرح نشده بود .
برای چندمین بار به خدمت شما دوستان عرض میکنم که همه چیز در دین ما نیاز به دلیل نقلی برای ثابت شدن نداره. خیلی از چیزها رو باید در اصول با عقل ثابت کرد و بعد برای محکم تر شدن استدلال از نقل کمک گرفت. مثل قضیه ولایت فقیه. در این مورد هم اصل قضیه مربوط به وظایف حکومت اسلامی هست که به وسیله عقل و با کمک نقل قابل اثبات هستند. یک لینک در صفحات قبلی به جناب ستایشگر دادم. در اونجا دلایل نقلی متعددی آورده شده. متأسفانه چون امکان کپی نبود اصل مقاله رو نمی تونم اینجا بنویسم. لطفاً مطالعه بفرمایید.
سلام؛
نظر شخصیم رو با اجازتون بگم.. این مطلب رو هم اضافه کنم که تایپیک رو دنبال نکردم چون وقتشو ندارم فعلا... وقت شد انشالا میخونم همه رو...
از نظر شرعی!! کاملا حلال است!
از نظر پشتوانه عقلی! پشتوانه عقلی نمیخاد برادر من!! مسوولای بخش فیلترینگ با عقده ای بازی هر چیزی رو بدون فکر و عقل فیلتر میکنن... یکمی هم نمیگن خب بابا بدرد میخوره!! منکر بدرد خوردن فیلتر برخی سایتها نمیشم اما واقعا این اواخر شورشو دراوردن... فیلتر کردن نرم افزارهای ارتباط جمعی مثله ویچت. فیلتر کردم واتس اپ ، وایبر ، تانگو هم در دستور کار قرار دادن! واقعا استفاده های خیلی خوبی دارن این نرم افزارا.. البته جایگیزین زیاد دارن.. اینو فیلتر کنن با یکی دیگه کار میکنیم.. یکی از بچه ها به شوخی میگفت آدرس یه چنتا سایت بده فیلتر نباشه حوصلمون سر رفته...
لطفا شما هم یطرفه به قاضی نرید... بعضی فیلترها واقعا کاربرد دارن. اما خب واقعا بعضی هاشون دور از منطقن.
عقیده دینی و ضد دینی و فساد و غیر فساد ، همش نسبیه ، تا زمانی که همه امکان بیان عقیده نداشته باشن ، این اتفاق ممکن نیست که ما بهترین اقوال رو انتخاب کنیم !
نقل قول نوشته اصلی توسط علی نمایش پست ها
سلام علیکم
از شما که با قرآن آشنائید و همهاش از قرآن استدلال میخواهید، عجیبه که این جملهی بالا را بگویید.
مگر خداوند در قرآن نگفته که: الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَلَا تَكُن مِّنَ الْمُمْتَرِينَ ﴿آلعمران: ٦٠﴾.... حق از جانب پروردگار تو است. پس، از ترديدكنندگان مباش.
اینکه حق نسبی است جمله بی منطقی می باشد.
حق فقط از جانب پروردگار است...باید آنرا از سر چشمه بگیری... تا آلودگیهای پایین چشمه تو را گمراه نکند
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَٰلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا ﴿النساء: ٥٩﴾
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، خدا را اطاعت كنيد و پيامبر و اولياى امر خود را [نيز] اطاعت كنيد؛ پس هر گاه در امرى [دينى] اختلاف نظر يافتيد، اگر به خدا و روز بازپسين ايمان داريد، آن را به [كتاب] خدا و [سنت] پيامبر [او] عرضه بداريد، اين بهتر و نيكفرجامتر است.
پیامبر (صل الله علیه و علی آله) فرمود بعد من به امام(علیه السلام)..... و امام (علیه السلام) فرمود بعد من به مراجع کارشناس مراجعه کنید.
انسان مواظب باشد که فقط نگویید من فقط حرق خدا و رسول را قبول میکنم!...
آنهایی که می گویند فقط حکم خدا (یا حکم خدا و رسول) را قبول داریم میتوانند بحث نسبی بودن حقیقت را مطرح کنند تا حرف خودشان را حق جلوه دهند!
مسوولای بخش فیلترینگ با عقده ای بازی هر چیزی رو بدون فکر و عقل فیلتر میکنن...
التماس دعا...
یا زهرا//
سلام
دوست عزیز، وقتی که از این کلمات مقدس در نوشته هاتون استفاده می کنید جا داره کمی با تقوای بیشتری در مورد مسئولان یک حکومت اسلامی صحبت کنید.
فیلترینگ به خاطر مصالح کل مردم یک جامعه انجام میشه. نه یک شخص یا گروه. وقتی نرم افزاری تبدیل بشه به ابزاری که هزار جور محتوای نامناسب منتقل و رابطه های حرام به راحتی هرچه تمام تر برقرار بشه، اقتضا میکنه که حکومت اسلامی که وظیفه ش جلوگیری از انحراف و به گناه افتادن مردم و به خصوص جوانانش هست جلوی این انحراف رو بگیره. حالا ممکنه این وسط عده ای باشند که حقیقتاً استفاده نامناسبی نداشته باشند، اما وظیفه حکومت رعایت مصالح عموم جامعه هست.
برای چندمین بار به خدمت شما دوستان عرض میکنم که همه چیز در دین ما نیاز به دلیل نقلی برای ثابت شدن نداره. خیلی از چیزها رو باید در اصول با عقل ثابت کرد و بعد برای محکم تر شدن استدلال از نقل کمک گرفت.
بنده نیز برای چندمین بار(دومین بار) می گویم :
که مسلما آن فکر عقلانی نیست.
نوشته اصلی توسط javadk1234
اگر طرف مقابل یک شخص است(و درباه یک نفر) صحبت شده است، خود آن شخص اولویت دارد. در غیر اینصورت می توان یکی را چاپ کرد، وبقیه می توانند در روز نامه های دیگر چاپ شود. طرف مقابل هم جواب دهد با استدلال.
قانون منطقی به نظر نمیاد.
نوشته اصلی توسط javadk1234
هرج و مرجی نمی بینم.
چون خدا رو شکر این قانون توی کشور ما وجود نداره. نه تنها کشور ما، بلکه توی دنیا چنین قانون بی سر و ته ای در مورد مطبوعات اجرا نمیشه.
نوشته اصلی توسط javadk1234
در مورد یک شخص یا جریان و یا اتفاقی صحبت بکند
فرق است بین صحبت در مورد یک شخص یا یک جریان فکری.
نوشته اصلی توسط javadk1234
به نقش روزنامه ، تلوزیون و... به عنوان رسانه دقت کنید فکر می کنم واضح باشد واین مسئله ای هست حل شده در تمام دنیا.
خدا رو شکر آمارها توی بقیه دنیا ارائه شد.
نوشته اصلی توسط javadk1234
اگر با وحی در تضاد باشد، ارزشی برای مسلمان ندارد.
لطفاً مثال بزنید.
متاسفانه ، در بحث با شما جناب علی ، با منطق نمیشه به نتیجه رسید. نمونه اش همین بحث فیلترینگ.
بنده این رو برای دوست عزیزمون javad نوشته بودم.
بحث خیلی واضح انجام شده و همه چیز گفته شده، باز هم اگه فکر میکنید نکاتی هست که براتون ابهام داره بفرمایید تا با کمک هم به نتیجه برسیم.
بنده این رو برای دوست عزیزمون javad نوشته بودم.
بحث خیلی واضح انجام شده و همه چیز گفته شده، باز هم اگه فکر میکنید نکاتی هست که براتون ابهام داره بفرمایید تا با کمک هم به نتیجه برسیم.
به نام خدا.
مشابهش رو بالا برای من نوشتی.
دقیقا شما همه چیز رو گفتی ، همه حرفی زدی ، فرافکنی کردی ، در مورد حکومت اسلامی و وجوب فیلترینگ بر اساس اندیشه ی خودت گفتی ، لینک هم دادی اما جواب سوال بنده رو ندادی! یعنی جوابت رو هم دادی منتها از تایید کردن جواب خودت هم فرار میکنی!
سلام
دوست عزیز، وقتی که از این کلمات مقدس در نوشته هاتون استفاده می کنید جا داره کمی با تقوای بیشتری در مورد مسئولان یک حکومت اسلامی صحبت کنید.
فیلترینگ به خاطر مصالح کل مردم یک جامعه انجام میشه. نه یک شخص یا گروه. وقتی نرم افزاری تبدیل بشه به ابزاری که هزار جور محتوای نامناسب منقل و رابطه های حرام به راحتی هرچه تمام تر برقرار بشه، اقتضا میکنه که حکومت اسلامی که وظیفه ش جلوگیری از انحراف و به گناه افتادن مردم و به خصوص جوانانش هست جلوی این انحراف رو بگیره. حالا ممکنه این وسط عده ای باشند که حقیقتاً استفاده نامناسبی نداشته باشند، اما وظیفه حکومت رعایت مصالح عموم جامعه هست.
برادر بزرگوار گیر دادن به تماس تصویری رایتل بخاطر مصالح مملکت و جوانانه!؟ تا مثلا اونایی که محرم نیستن خودشونو نبینن!؟!؟ خب من یه سوال از شما بزرگوار دارم... دلایلی که برای فیلتر ادن نرم افزارها گفته بودن رو خوندید؟! لطف کنید برید بخونید اون دلایلو تا متوجه لغت " عقده ای" که گفتم بشید.. اینطوری میتونن مشکلات جوونها رو حل کنن!؟!؟ ابدا!!
برادر بزرگوار گیر دادن به تماس تصویری رایتل بخاطر مصالح مملکت و جوانانه!؟ تا مثلا اونایی که محرم نیستن خودشونو نبینن!؟!؟ خب من یه سوال از شما بزرگوار دارم... دلایلی که برای فیلتر ادن نرم افزارها گفته بودن رو خوندید؟! لطف کنید برید بخونید اون دلایلو تا متوجه لغت " عقده ای" که گفتم بشید.. اینطوری میتونن مشکلات جوونها رو حل کنن!؟!؟ ابدا!!
بله دوست عزیز، وقتی یک مرجع تقلید همچین نظری میده مطمئناً یک چیزی هست. فکر نکنم همچین شخصیتی که فقط سر و کار با درس و بحث و فقه داره زیاد نفع و سودی از فیلتر کردن یا نکردن چیزی ببره. پس مطمئن باشید بی جهت خودش رو درگیر این مسائل نمیکنه.
البته فیلترینگ تمام کار نیست. وقتی یک چیزی گرفته میشه، باید جایگزین بهتر و سالمتر اون ارائه بشه. مسلماً اگه بخوایم فقط فیلتر کنیم و ببندیم و هیچ جایگزینی نداشته باشیم، راهی به جایی نخواهیم برد.
بنده نیز برای چندمین بار(دومین بار) می گویم :
اگر با وحی در تضاد باشد، ارزشی برای مسلمان ندارد.
که مسلما آن فکر عقلانی نیست.
لطفاً تضاد بحث "فیلترینگ در حکومت اسلامی" با وحی رو بفرمایید.
علی جان از دست من دلخور نباش یخرده شوخی کردم... با من فیلتر و غیر فیلتر فرقی نداره فوقش یه برنامه اجا میکنم دنیا بی فیلتر میشه!! اما در کل امیدوارم اول بیان یه جایگزین خوب بیارن بعد از دم فیلتر کنن...
رد شدن از فیلتر از لحاظ شرعی بی اشکال نیست ها! در جریان باشید! :ok:
دلایل پیش از این به اندازه کافی ارائه شده است.
متأسفانه بنده چیزی ندیدم و یا خاطرم نیست که شما در مورد "تضاد فیلترینگ در حکومت اسلامی با آیات قرآن (وحی)" توضیحاتی نوشته باشید. اگر مطلبی هست که از چشم بنده دور مانده لطفاً بفرمایید تا مطالعه کنم.
رد شدن از فیلتر از لحاظ شرعی بی اشکال نیست ها! در جریان باشید!
ای بابا... اخوی من عقب مونده باشم از اطلاعات روزمره بخاطر اجرا نکردن یه برنامه؟! حالا شبکه اجتماعی خودمون خیلی قوین!؟ اصلا شبکه اجتماعی داریم؟!
فکر کنم انحراف تایپیک خلی زیاد شده و ازبحث فاصله گرفته.... مدیران یه تذکر بدن لطفا تا دعوا نشده....
با سلام و عرض ادب به همه دوستان و کاربران گرامی که در بحث ما را همراهی کردند.
در این که بحث فیلترینگ از نظر عقلی و شرعی دارای ادله محکمی است شکی نیست و در پست های ابتدایی بحث هایی بیان شد.
اما آنچه که بیشتر ذهن دوستان و وقت تایپیک را اشغال کرده درستی یا نادرستی این نحوه فیلترینگ موجود و محدوده آن است به قول ما طلبه ها بحث صغروی است اما کلیت بحث اشکالی ندارد و گاها بنده هم برخورد کرده ام با سایت هایی که نباید فیلتر می شده و یا از روی قصد یا از روی سهو فیلتر شده است که تا حدودی به برخی از دوستان حق می دهم
اما آنجه که در این تاپیک منظور ما بود همان بحث کلی جواز عقلی شرعی و عرفی فیلترینگ است که در طول بحث مباحثی مطرح شد.
پس اگر در کلیت- نه در مصادیق- بحثی هست خدمت دوستان هستیم و الا تاپیک را ببندیم
با سلام و عرض ادب به همه دوستان و کاربران گرامی که در بحث ما را همراهی کردند.
در این که بحث فیلترینگ از نظر عقلی و شرعی دارای ادله محکمی است شکی نیست و در پست های ابتدایی بحث هایی بیان شد.
اما آنچه که بیشتر ذهن دوستان و وقت تایپیک را اشغال کرده درستی یا نادرستی این نحوه فیلترینگ موجود و محدوده آن است به قول ما طلبه ها بحث صغروی است اما کلیت بحث اشکالی ندارد و گاها بنده هم برخورد کرده ام با سایت هایی که نباید فیلتر می شده و یا از روی قصد یا از روی سهو فیلتر شده است که تا حدودی به برخی از دوستان حق می دهم
اما آنجه که در این تاپیک منظور ما بود همان بحث کلی جواز عقلی شرعی و عرفی فیلترینگ است که در طول بحث مباحثی مطرح شد.
پس اگر در کلیت- نه در مصادیق- بحثی هست خدمت دوستان هستیم و الا تاپیک را ببندیم
به نام خدا.
با عرض سلام.
حاج آقا بنده یکم سرم شلوغ شده نمیتونم الان ادامه سوالاتم رو بپرسم ( در مورد خود فیلترینگ نه فیلترینگ امروزی! ) اگر ممکن هست موضوع باز بمونه ( من اوایل اسفند ماه میتونم بیام ) بنده سوالام رو بپرسم. ممنون میشم.
حاج آقا بنده یکم سرم شلوغ شده نمیتونم الان ادامه سوالاتم رو بپرسم ( در مورد خود فیلترینگ نه فیلترینگ امروزی! ) اگر ممکن هست موضوع باز بمونه ( من اوایل اسفند ماه میتونم بیام ) بنده سوالام رو بپرسم. ممنون میشم.
ستایشگر
با سلام بنده چند روزی تاپیک را باز گذاشتم ولی شما تشریف نیاوردید از همین رو تاپیک را می بندم.
متاسفانه به علت دقت نکردن من ، یکم بحث خیلی گسترده شده. من نباید کلمه ی "فیلترینگ" رو استفاده میکردم چون همه رو بلافاصله یاد اینترنت میندازه. در صورتی که من منظورم معنی لغوی "فیلترینگ" بود. منظور من اینه که بر چه اساسی حکومت اسلامی ، حق داره ( و به قول جناب علی وظیفه داره ) که به مردم بگه شما این رو بخونید ، این نظریه رو بدونید ، این عقیده رو بگید ، اون عقیده رو نگید و ...؟
چون بنده نمیتونم این عمل رو با آیه هایی که مردم رو به انتخاب آزادانه ی دین تشویق میکنه و این اصل مهم که اعتقاد به اصول دین باید عقلی باشه نه تقلیدی کنار هم قرار بدم.
در آخرین دور صحبت هاتون جناب شعیب عزیز ، شما فرمودید که " بله ، مردم باید به اطلاعات مختلف دسترسی داشته باشن ولی به شرطی که خوب و بد رو بتونن تشخیص بدن و یکوقت کسی نیاد با یه پیچ انداختن تو استدلال اونها رو گمراه کنه " ( نقل به مضمون ). بنده هم در جواب عرض کردم که " خود خدا در سوره ی بقره میفرمایند که قد تبین الرشد من الغی ، یعنی راه درست از نادرست مشخص شده ، تموم شده رفته ( به بیان عامیانه :khandeh!: ) ". پس چرا مردم نباید به اطلاعات مختلف دسترسی داشته باشن؟
با سلام خدمت شما دوست عزیز
هر نظامی و حکومتی همان گونه که وظیفه دارد امنیت جسمی جامعه را تامین کند وظیفه دارد که امنیت روانی جامعه را نیز تامین نماید.
حکومت اسلامی وظیفه دارد زمینه را برای پویایی و رشد فکر و اندیشه افراد فراهم سازد و از طرفی از بلبشوی فکری و آشفتگی ذهنی جاممعه ممانعت نماید.
این دو مهم در کنار هم به صورت هنرمندانه ای باید صورت پذیرد و اگر مراعات نشود قابل دفاع نخواهد بود این یک ترسیم ایده آل از جامعه اسلامی است.
توضیح بیشتر این که افراد یک جامعه در یک سطح فکری و تحلیلی نمی باشند و در برابر مسایل مختلف فکری و عقیدتی واکنش های مختلفی نشان می دهند برخی آنقدر در مسایل عقلی قوی بوده که مسایل را به راحتی تحلیل کرده و مساله اصلی را از انحرافی باز شناخته نه تنها خود گمراه نمی شوند چراغ راه دیگران نیز هستند.
در مقابل افرادی هستند که با کمترین ظاهر سازی تمامی پایه های اعتقادیشان از بن می لرزد و به داشته و نداشته خود شک می کنند و در مقابل تدلیس و اختلاط های فکری به کلی درمانده شده و رنگ می بازند و گاها تا آخر زندگی در همان فضای شبهه آلود به سر می برند. تعداد این گونه افراد کم هم نیستند.
حکومت اسلامی باید فضا را به گونه ای باز بگذارد که محققان اهل تحقیق و مداقه بتوانند در مسایل نظری غور کنند
و از آنطرف این افراد حد اکثری جامعه - که زیاد اهل تحقیق و مداقه علمی نیستند - مورد گزند فرصت طلبان دزد ایمان و عقیده قرار نگیرند.
این نگرانی تا جایی است که پیامبر خدا موسای کلیم خوف این را داشت که مردم فرق اژدهای واقعی معجزه موسی را از سحر ساحران تشخیص ندهد.
اگر خوب دقت کرده باشید حکومت اسلامی در این مسیر تلاش های فراوانی کرده است تا جایی که کلیدی ترین عقاید جامعه با حضور کارشناسان در شبکه علم و فرهنگ_شبکه4_ به نقد و نظر گذاشته و مورد نظر همگان قرار می گیرد.
این همان تبیین رشد وغیی است که قرآن بیان فرموده است .
آیا هیچ پدر مهربانی رازی می شود نوجوان نو رسته اش که هنوز نمی تواند درست در خوب و بد اعتقادی اش استدلال کند و آب زلال را از آب آغشته به سم تشخیص نمی دهد در تیر رس فرق و گروه ها و نحله های مختلف قرار بگیرد از عرفان شهوت پرستی اشو گرفته تا سبک های زندگی پائلیو کئیلیو!!!
هر نظامی و حکومتی همان گونه که وظیفه دارد امنیت جسمی جامعه را تامین کند وظیفه دارد که امنیت روانی جامعه را نیز تامین نماید.
حکومت اسلامی وظیفه دارد زمینه را برای پویایی و رشد فکر و اندیشه افراد فراهم سازد و از طرفی از بلبشوی فکری و آشفتگی ذهنی جاممعه ممانعت نماید.
این دو مهم در کنار هم به صورت هنرمندانه ای باید صورت پذیرد و اگر مراعات نشود قابل دفاع نخواهد بود این یک ترسیم ایده آل از جامعه اسلامی است.
توضیح بیشتر این که افراد یک جامعه در یک سطح فکری و تحلیلی نمی باشند و در برابر مسایل مختلف فکری و عقیدتی واکنش های مختلفی نشان می دهند برخی آنقدر در مسایل عقلی قوی بوده که مسایل را به راحتی تحلیل کرده و مساله اصلی را از انحرافی باز شناخته نه تنها خود گمراه نمی شوند چراغ راه دیگران نیز هستند. در مقابل افرادی هستند که با کمترین ظاهر سازی تمامی پایه های اعتقادیشان از بن می لرزد و به داشته و نداشته خود شک می کنند ودر مقابل تدلیس و اختلاط های فکری به کلی درمانده شده و رنگ می بازند و گاها تا آخر زندگی در همان فضای شبهه آلود به سر می برند. تعداد این گونه افراد کم هم نیستند.
حکومت اسلامی باید فضا را به گونه ای باز بگذارد که محققان اهل تحقیق و مداقه بتوانند در مسایل نظری غور کنند
و از آنطرف این افراد حد اکثری جامعه - که زیاد اهل تحقیق و مداقه علمی نیستند - مورد گزند فرصت طلبان دزد ایمان و عقیده قرار نگیرند.
این نگرانی تا جایی است که پیامبر خدا موسای کلیم خوف این را داشت که مردم فرق اژدهای واقعی معجزه موسی را از سحر ساحران تشخیص ندهد.
اگر خوب دقت کرده باشید حکومت اسلامی در این مسیر تلاش های فراوانی کرده است تا جایی که کلیدی ترین عقاید جامعه با حضور کارشناسان در شبکه علم و فرهنگ_شبکه4_ به نقد و نظر گذاشته و مورد نظر همگان قرار می گیرد.
این همان تبیین رشد وغیی است که قرآن بیان فرموده است .
آیا هیچ پدر مهربانی رازی می شود نوجوان نو رسته اش که هنوز نمی تواند درست در خوب و بد اعتقادی اش استدلال کند و آب زلال را از آب آغشته به سم تشخیص نمی دهد در تیر رس فرق و گروه ها و نحله های مختلف قرار بگیرد از عرفان شهوت پرستی اشو گرفته تا سبک های زندگی پائلیو کئیلیو!!!
اگر این طور است پس ایه مخصوص یک عده ست نه همه ی مردم!!برای همه این طور نیست که: قد تبین الرشد من الغی
و برای خیلی ها اصلا بین نیست...پس چرا لحن ایه این طوره؟
سخن از آزادی بیان شد و یاد عکس مشهوری افتادم که در آن، آقای «خمینی»، در زیر جملهی «شاه رفت»، سخن زیبایی را گفتهاند:
که البته گویا تنها در مقام سخن باقی ماند ولی به هرحال، سخن بزرگ این انقلاب است و باید به آن توجه کرد.
همین که در ایران سرعت دسترسی به این موارد پایین آمده خود جای شکر دارد شما فرض کنید برادر کوچک شما در ورودش به اینترنت سریع بتواند یک فیلم محرک جنسی را کامل دانلود کند و ببیند این چه بلایی بر سر افکار و روحیات او می آورد .
خوشحالیم از اینکه بزرگان سرعت اینترنت را برای پیشگیری از گمراهی فرزندان این مرز و بوم، افزایش نمیدهند (وی پی ان، سرعت را کاهش نمیدهد).
سلام
اگه اینطوره پس چراغ قرمز هم نباید وجود داشته باشه، چون داره طرف رو منع میکنه. قوانین راهنمایی و رانندگی، ورود ممنوع، سرعت مجاز و... اینها همه بد هستند!!!
این حرف به شرطی درسته که از طرف همون شیء تحریک وجود داشته باشه و پشت اون منع کردن هیچ پشتوانه عقلی هم نباشه. اون موقع منع کردن بده.
برای دانستن خوب بودن یک پیشگیری، بازخورد آن را باید نگاه کرد - بدینمایه: آیا این پیشگیری، شرایط را بهتر کرده است، یا بدتر.
مردمانی که از رفتن در سرچهارراهها باز میدارند، خود کم:کم دلیل خردپذیر این جلوگیری را در مییابند که اینکار، برای جلوگیری از هرج و مرج، لازم است و برای همین، کمکم و با گذر زمان، مردم به این پیشگیری، بیشتر پایبند میشوند.
ولی بازخورد فیلترکردن، چگونه است؟ آیا مردم با گذر زمان بیشتر به آن پایبند میشوند، یا بیشتر آن را دور میزنند؟
اگر میبینیم که روز به روز، مردم بیشتر آنرا دور میزنند، دلیلش، ناکارآمد بودن این قانون است (که خود نیز گفتهاید پشتوانهی عقلی نداشته باشد ...).
اما در دستگاه های حکومتی چرا، امیرالمؤمنین (ع) میتونست خوارج رو ول کنه و بگه شما آزادید در حکومت من هر حرفی دلتون خواست بزنید! اینجا آزادی بیانه! اما می دونیم که چنین نشد.
همانگونه که بزرگواران فرمودند، تا زمانی که دست به شمشیر برده نشد، جنگی رخ نداد و دقیقترش این است: تا زمانی که شکم زنی باردار پاره نشد، علی (ع)، جنگ نکرد.
علی(ع) در جنگ با معاویه در چادر خود نشسته بود که ابوذر آمد و گفت: دونفر آمدهاند که چهره را پوشاندهاند و میگویند جز در برابر علی، نقاب برنخواهیم برداشت!
حضرت فرمودند: بگو بیایند.
پس از ساعتی، حضرت ابوذر را دوباره صدا کردند و فرمودند: این دوتن را به جلوی سپاه معاویه ببر و بیا.
پس از بازگشت، ابوذر پرسید: آنان که بودند یا علی؟
حضرت فرمودند: معاویه و عمروعاص!
ابوذز گفت: اینان چقدر مردم را گمراه میکنند! میگذاشتی تا بکشمشان!
حضرت: :Moteajeb!:!
معاویه و عمروعاص، تا این اندازه به آزاد اندیشی و جوانمردی این بزرگمرد ایمان داشتند ولی گویا کسانی برای کوجه ساختن رفتار خود، میخواهند وی را نیز سرکوبگر جلوه دهند!
با سلام خدمت شما دوست عزیز
هر نظامی و حکومتی همان گونه که وظیفه دارد امنیت جسمی جامعه را تامین کند وظیفه دارد که امنیت روانی جامعه را نیز تامین نماید.
حکومت اسلامی وظیفه دارد زمینه را برای پویایی و رشد فکر و اندیشه افراد فراهم سازد و از طرفی از بلبشوی فکری و آشفتگی ذهنی جاممعه ممانعت نماید.
این دو مهم در کنار هم به صورت هنرمندانه ای باید صورت پذیرد و اگر مراعات نشود قابل دفاع نخواهد بود این یک ترسیم ایده آل از جامعه اسلامی است.
توضیح بیشتر این که افراد یک جامعه در یک سطح فکری و تحلیلی نمی باشند و در برابر مسایل مختلف فکری و عقیدتی واکنش های مختلفی نشان می دهند برخی آنقدر در مسایل عقلی قوی بوده که مسایل را به راحتی تحلیل کرده و مساله اصلی را از انحرافی باز شناخته نه تنها خود گمراه نمی شوند چراغ راه دیگران نیز هستند.
در مقابل افرادی هستند که با کمترین ظاهر سازی تمامی پایه های اعتقادیشان از بن می لرزد و به داشته و نداشته خود شک می کنند و در مقابل تدلیس و اختلاط های فکری به کلی درمانده شده و رنگ می بازند و گاها تا آخر زندگی در همان فضای شبهه آلود به سر می برند. تعداد این گونه افراد کم هم نیستند.
حکومت اسلامی باید فضا را به گونه ای باز بگذارد که محققان اهل تحقیق و مداقه بتوانند در مسایل نظری غور کنند
و از آنطرف این افراد حد اکثری جامعه - که زیاد اهل تحقیق و مداقه علمی نیستند - مورد گزند فرصت طلبان دزد ایمان و عقیده قرار نگیرند.
این نگرانی تا جایی است که پیامبر خدا موسای کلیم خوف این را داشت که مردم فرق اژدهای واقعی معجزه موسی را از سحر ساحران تشخیص ندهد.
جناب شعیب عزیز ، من نمیتونم قبول کنم که حکومت در مقابل عقیده ی ملت هم مسئول باشه. با اجازه دلایلم رو مختصرا عرض میکنم.
امام امیرالمونین (ع) در خطبه ی 40 نهج البلاغه میفرمایند که حکومت الهی، حکومتی هست که 7 ویژگی داشته باشه :
1- افراد با ایمان ، مسیر تعالی خودش رو به سمت خدا پی بگیره و مانعی براش نباشه.
2- کافر به زندگی خودش ادامه بده.
3- مردم زندگی خودشون رو تا زمان طبیعی و مهلتی که خدا داده ادامه بدن.
4- مالیات و وجوهی که حکومت برای تامین امنیت و امکانات لازم داره جمع آوری بشه.
5- با دشمنان جامعه پیکار بکنند.
6- امنیت جاده ها ( احتمالا همون مرزداری منظور هست ) رو تامین بکنه.
7- حق ناتوان رو از توانا بگیره.
و همین 7 تا بیشتر رو هم نمی فرمایند. خوب ، از کجای این هفت تا برمیاد که حکومت مسئول هست که مردم چه فکری بکنن؟ اتفاقا از برآیند دوتای اولی این نتیجه حاصل میشه که حکومت وظیفه نداره مردم رو مسلمان بکنه بلکه وظیفه داره کاری بکنه که هر کسی با هر عقیده ای زندگیش رو بکنه. اصلا حرفی در مورد اینکه کسی تبلیغ برای دینش بکنه یا نکنه نزدن. اینکه مردم چه انتخابی بکنن به خودشون و خدای خودشون ربط داره. وگرنه چرا خدا تو قرآن به پیامبر (ص) میفرمایند که " انما انت مذکر * لست علیهم بمصیطر " (همانا که تو یادآوری کننده هستی * و بر آنها گماشته نیستی ) ( سوره ی غاشیه آیات 21 و 22 ) ؟ حاکم از پیامبر (ص) که دیگه مسئول تر نیست نسبت به مردم! پیامبر (ص) پدر امت هست ، دیگه از پدر که بهتر نیست!
اتفاقا در مثالی که آورده اید ( حضرت موسی (ع) ) همین نکته هست. حضرت موسی (ع) به عنوان پیامبر خدا ، از این میترسه که مبادا مردم فرق معجزه و سحر رو نفهمن ، در صورتی که دیدیم فهمیدن! و البته این ترس مانع مواجه کردن مردم با آزمایش تشخیص سحر از معجزه نشد.
آیا هدف خدا از خلقت جز این بوده که موجوداتی با اختیار خودشون به عبادت پروردگار عالم بپردازند و راه تعالی رو پیش بگیرند؟ اگر تنها مقصود عبادت بود که فرشتگان میکردند ، مهم اختیارا" عبادت کردن بود که جن و انس رو خدا خلق کرد. خوب این اختیارا" جز در مواجهه با اندیشه های مختلف و سپس برگزیدن راه حق تحقق پیدا میکنه؟ اگر جز این راه ، راهی نیست ، پس چطور وظیفه ی حکومت اسلامی هست که جلوی این راه رو بگیره و بگه فقط و فقط اونهایی که ما مطمئنیم عقلشون میرسه و فقط و فقط از اون مجرایی که من مشخص میکنم؟
اگر خوب دقت کرده باشید حکومت اسلامی در این مسیر تلاش های فراوانی کرده است تا جایی که کلیدی ترین عقاید جامعه با حضور کارشناسان در شبکه علم و فرهنگ_شبکه4_ به نقد و نظر گذاشته و مورد نظر همگان قرار می گیرد.
حاج آقا ، با اجازه تون بنده این تذکر رو بدم که ما الان حکومت اسلامی نداریم بلکه جمهوری اسلامی داریم.
و اما ، آیا تا امروز یک مسیحی در تلویزیون ظاهر شده اند در مورد مسیحیت توضیح بدن؟ یا اینکه علمای اسلام در مورد مسیحیت توضیح داده اند؟ تا به امروز یه نفر بهایی اومده تلویزیون و با یه مسلمان شیعه وارد مناظره بشه؟ آیا برخورد کلیدی ترین عقاید ، در حاد ترین حالت برخورد عقاید آقای زیباکلام و آقای قدیری ابیانه است؟ واقعا شبکه ی 4 ، مورد نظر همگان هست یا فقط مورد نظر قشر فوق العاده روشنفکر؟
این همان تبیین رشد وغیی است که قرآن بیان فرموده است .
آیا هیچ پدر مهربانی رازی می شود نوجوان نو رسته اش که هنوز نمی تواند درست در خوب و بد اعتقادی اش استدلال کند و آب زلال را از آب آغشته به سم تشخیص نمی دهد در تیر رس فرق و گروه ها و نحله های مختلف قرار بگیرد از عرفان شهوت پرستی اشو گرفته تا سبک های زندگی پائلیو کئیلیو!!!
جناب شعیب ، شما میفرمایید رابطه ی بین ملت و حاکم در زمینه های اعتقادی ، رابطه ی قیم و طفل هست؟
بار ها عرض کردم...
فیلترینگ سایتی که هم میتواند استفاده مفید و هم استفاده مضر داشته باشد مثل youtube ....از هر فحشی به کاربران اینترنت و مخصوصا قشر دانشجو بدتر است
اگه حتی یک درصد مراجعه کنندگان بلکه کمتر قصد استفاده مفید از چنین سایتی داشته باشند شما حق فیلتر ندارید حال اینکه چنین سایتی منبع بسیاری از تورنت ها و آموزشهای ویدیوئی است
مشکل از اینجا نشات میگیرد که فیلتر کننده درک درستی از نیازهای کاربر اینترنت ندارد... شما فرض کنید رساله مرجع تقلیدتان فقط و فقط در یک مکان قابل دسترسی است و اون یک مکان هم قفل زذه اند. اونوقت میفهمید این حرکاتی که در فیلترینگهای نابجا انجام میدهید تا چه اندازه بدون تعقل صورت میگیرد و چه اثرات سوئی دارد
سلام
چه خوب شد که بحث های این تاپیک دوباره به راه افتاد.
سخن از آزادی بیان شد و یاد عکس مشهوری افتادم که در آن، آقای «خمینی»، در زیر جملهی «شاه رفت»، سخن زیبایی را گفتهاند:
که البته گویا تنها در مقام سخن باقی ماند ولی به هرحال، سخن بزرگ این انقلاب است و باید به آن توجه کرد.
البته به بخش ابتدایی سخن هم باید توجه کرد: "در صورت عدم توطئه"
برای دانستن خوب بودن یک پیشگیری، بازخورد آن را باید نگاه کرد - بدینمایه: آیا این پیشگیری، شرایط را بهتر کرده است، یا بدتر.
مردمانی که از رفتن در سرچهارراهها باز میدارند، خود کم:کم دلیل خردپذیر این جلوگیری را در مییابند که اینکار، برای جلوگیری از هرج و مرج، لازم است و برای همین، کمکم و با گذر زمان، مردم به این پیشگیری، بیشتر پایبند میشوند.
ولی بازخورد فیلترکردن، چگونه است؟ آیا مردم با گذر زمان بیشتر به آن پایبند میشوند، یا بیشتر آن را دور میزنند؟
اگر میبینیم که روز به روز، مردم بیشتر آنرا دور میزنند، دلیلش، ناکارآمد بودن این قانون است (که خود نیز گفتهاید پشتوانهی عقلی نداشته باشد ...).
همون طور که شما هم عرض کردید، وقتی مردم به عینه دریابند که این قوانین منع کننده به نفع اونهاست با رضایت به اونها تن در میدهند. در مورد فیلترینگ هم همین وضع وجود داره. یعنی باید در کنار قانون منع کننده، روشنگری و تبیین شیوه های غلط و باطلی که در اون سایتها وجود داره انجام بشه تا کاربران اینترنت مضر بودن اون سایتها رو به درستی درک کنند. کم کاری در این بخش به معنی نبودن پشتوانه عقلی برای فیلترینگ نیست.
علی(ع) در جنگ با معاویه در چادر خود نشسته بود که ابوذر آمد و گفت: دونفر آمدهاند که چهره را پوشاندهاند و میگویند جز در برابر علی، نقاب برنخواهیم برداشت!
حضرت فرمودند: بگو بیایند.
پس از ساعتی، حضرت ابوذر را دوباره صدا کردند و فرمودند: این دوتن را به جلوی سپاه معاویه ببر و بیا.
پس از بازگشت، ابوذر پرسید: آنان که بودند یا علی؟
حضرت فرمودند: معاویه و عمروعاص!
ابوذز گفت: اینان چقدر مردم را گمراه میکنند! میگذاشتی تا بکشمشان!
حضرت: !
معاویه و عمروعاص، تا این اندازه به آزاد اندیشی و جوانمردی این بزرگمرد ایمان داشتند ولی گویا کسانی برای کوجه ساختن رفتار خود، میخواهند وی را نیز سرکوبگر جلوه دهند!
بنده ربطی بین بحث ما و این داستانی که نقل کردید و همچنین نتیجه ای که از داستان گرفتید پیدا نکردم. خواهش میکنم این بحث رو بیشتر باز کنید تا منظورتون رو متوجه بشم. بنده کی خواستم امیرالمؤمنین (ع) را سرکوب گر جلوه بدم؟ مگر همین معاویه و عمروعاص که حضرت به ایشان امان داد در جنگ با حضرت نبودند؟
بار ها عرض کردم...
فیلترینگ سایتی که هم میتواند استفاده مفید و هم استفاده مضر داشته باشد مثل youtube ....از هر فحشی به کاربران اینترنت و مخصوصا قشر دانشجو بدتر است
اگه حتی یک درصد مراجعه کنندگان بلکه کمتر قصد استفاده مفید از چنین سایتی داشته باشند شما حق فیلتر ندارید حال اینکه چنین سایتی منبع بسیاری از تورنت ها و آموزشهای ویدیوئی است
مشکل از اینجا نشات میگیرد که فیلتر کننده درک درستی از نیازهای کاربر اینترنت ندارد... شما فرض کنید رساله مرجع تقلیدتان فقط و فقط در یک مکان قابل دسترسی است و اون یک مکان هم قفل زذه اند. اونوقت میفهمید این حرکاتی که در فیلترینگهای نابجا انجام میدهید تا چه اندازه بدون تعقل صورت میگیرد و چه اثرات سوئی دارد
اگر فرض بگیریم 1% از کاربران یوتیوب به این سایت نیاز مبرم دارند و امکان انحرافشان با توجه به محتواهایی که توی این سایته وجود نداره، باز هم دلیل نمیشه که این عده رو فدای 99% بقیه که نه نیاز مبرمی دارند و نه توانایی درک و تحلیل درست که از انحرافشان جلوگیری بشه، کنیم.
بد اجرا شدن فیلترینگ دلیل بر بد بودن اصل این حرکت نیست.
اگر این طور است پس ایه مخصوص یک عده ست نه همه ی مردم!!برای همه این طور نیست که: قد تبین الرشد من الغی
و برای خیلی ها اصلا بین نیست...پس چرا لحن ایه این طوره؟
با سلام
آیه بسیار واضح و گویاست آنگاه می توانیم بگوییم که انسان می تواند بنا بر اختیار خود آزادانه راه و روش خود را انتخاب کند که رشد و غی واقعا تبیین شده باشد نه این که با یک تبلیغات عوام فریب و یک ظاهر سازی عده کثیری را به گمراهی بکشاند0
تبیین رشد و غی به تناسب افراد متفاوت است.
درست است که مسیر بیان شده است اما گاهی افراد با ظاهر شبهات گمراه می شوند قبل از این که جواب های طرف مقابل را بشنوند و این شبهه همچون یک ویروس در درون روان فرد تاثیر گذاشته و تا درمان شود تاثیرات مخربی بر روان او خواهد داشت.
افراد در مقابل شبهات متفاوت اند برای همین باید بیان رشد و غی هم برای آنها متفاوت باشد.
با سلام
فیلترینگ به نظر شخصی بنده یکی از اشتباه ترین کارهایی هست که جامعه ما انجام میده
جدای از این مساله که فیلترینگ متاسفانه توی جامعه مجازی داره بی رویه انجام میشه من فقط میخوام در مورد خود فیلترینگ بگم
اینو مطمءن باشین وقتی هر شخصی چه بزرگ و چه کوچیک وقتی با صفحه فیلترینگ مواجه میشه ناشی از چیه؟یه سایتی قرار بوده بره و اون سایت فیلتر بوده.
این فیلتر باعث میشه طرف بگه خوب پس این سایت خیلی بده؟نه عزیز من بیشتر اونو ترغیب میکنه به سایتی که به هر دلیل میخواسته بره توش ، وارد بشه
یه سری از سایت ها که واقعا از لحاظ اخلاقی مناسب نیستند رو هم به جای فیلترینگ قشنگ بهتره مثل کشور های دیگه در موردش توضیح بنویسیم که محتوای سایت فلانه و برای فلان سن مناسب نیست و .... حاالا اگر طرف خواست بره اگرم نخواست نره
جناب شعیب عزیز ، من نمیتونم قبول کنم که حکومت در مقابل عقیده ی ملت هم مسئول باشه. با اجازه دلایلم رو مختصرا عرض میکنم.
با سلام عرض ادب
مشکل اصلی مطلب شما در همین موضوع است که فکر می کنید حکومت دربرابر عقیده مردم هیچ مسئولیتی ندارد
آری حکومت های سکولار اینگونه اند و اصلا دربرابر اندیشه و انگیزه مردم هیچ تعهدی ندارند چرا که حکومت آنها اصلا کاری به جنبه های غیر دنیایی مردم ندارد آنها حاکمان بر ابدان مردم اند و برای آن برنامه دارند
اما حکومت دینی که در اصل ادامه امامت و حکومت پیامبران است نه تنها برای دنیای مردم برنامه دارند برای روح و روان و آخرت آنها نیز برنامه دارند.
اصلا زیبایی تفکر شیعی در این اسنت که امام بعد از پیامبر مسئول دین و دنیای مردم است نه دنیا به تنهایی (خلیفه) و نه دین به تنهایی.
حکومت ولایت فقیه در عصر غیبت هم که ادامه امامت و رهبری است مسئول دین و دنیای مردم است.
اما دلیلی که آوردید بهترین دیل بر مدعای ماست (مرحبا به ناصرنا)
1- افراد با ایمان ، مسیر تعالی خودش رو به سمت خدا پی بگیره و مانعی براش نباشه.
2- کافر به زندگی خودش ادامه بده.
3- مردم زندگی خودشون رو تا زمان طبیعی و مهلتی که خدا داده ادامه بدن.
4- مالیات و وجوهی که حکومت برای تامین امنیت و امکانات لازم داره جمع آوری بشه.
5- با دشمنان جامعه پیکار بکنند.
6- امنیت جاده ها ( احتمالا همون مرزداری منظور هست ) رو تامین بکنه.
7- حق ناتوان رو از توانا بگیره.
كَلِمَةُ حَقٍّ يُرادُ بِها باطِلٌ. نَعَمْ اِنَّهُ لا حُكْمَ اِلاّ لِلّهِ، وَلكِنْ هؤُلاءِ
گفتار حقّى است كه به آن باطلى اراده شده. آرى حكمى نيست مگر براى خدا، ولى اينان
يَقُولُونَ: لا اِمْرَةَ اِلاّ لِلّهِ. وَ اِنَّهُ لابُدَّ لِلنّاسِ مِنْ اَمير، بَرٍّ اَوْ فاجِر،
مى گويند: زمامدارى مخصوص خداست. در حالى كه براى مردم حاكمى لازم است چه نيكوكار و چه بدكار،
يَعْمَلُ فى اِمْرَتِهِ الْمُؤْمِنُ، وَ يَسْتَمْتِعُ فيهَا الْكافِرُ، وَ يُبَلِّغُ
كه مؤمن در عرصه حكومت او به راه حقّش ادامه دهد، و كافر بهره مند از زندگى گردد، و خدا هم روزگار مؤمن و
اللّهُ فيهَا الاَْجَلَ، وَ يُجْمَعُ بِهِ الْفَىْءُ، وَ يُقاتَلُ بِهِ الْعَدُوُّ،
كافر را در آن حكومت به سر آرد، و نيز به وسيله آن حاكم غنائم جمع گردد، و به توسط او جنگ با دشمن سامان گيرد
وَ تَأْمَنُ بِهِ السُّبُلُ، وَ يُؤْخَذُ بِهِ لِلضَّعيفِ مِنَ الْقَوِىِّ، حَتّى يَسْتَريحَ
و راهها به سبب او امن گردد، و در امارت وى حق ناتوان از قوى گرفته شود، تا مؤمن نيكوكار راحت
بَرٌّ، وَ يُسْتَراحَ مِنْ فاجِر.
شود، و مردم از شرّ بدكار در امان گردند.
واقعا زیباترین دلیل بر آزادی بیان همراه مصونیت جامعه از در هم آمیختگی را بیان داشته اند.
مورد شماره یک و دو در کنار هم منظومه زیبا از بحث آزادی بیان و عقیده را در جامعه اسلامی بیان می کند
در ابتدا حضرت می فرماید وظیفه حاکم است که زمینه را برای عبادت (عبادتی که مقدمه آن معرفت دینی است ؛آرامش روانی است)مومن فراهم آورد این وظیفه حکومت است جامعه را از هرج و مرج فکری و آشفتگی نجات دهد تا مومن بتواند با روانی آرام عبادت کند. زیبا فرموده این وظیفه حکومت است.
در کنار آن آزادی عقیده (نه هرج و مرج اجتماعی) حکم فرما باشد تا اگر کسی در سایه تحقیق خود به عقیده ای مخالف دست یافت مشغول به زندگی خود گردد. آزادی در عقیده با آزادی در عمل متفاوت است با تبلیغ عقیده متفاوت است با از بین بردن آرامش روانی متدینین و سست کردن پایه ها و مایه های دینی متفاوت است
همین امیر المومنین وقتی به حکومت رسید فضا را برای عبادت مومن و زندگی غیر مسلمان آماده ساخت اما با تحرکاتی که اصل اولی (آماده سازی زمینه عبادت مومنان) منافات داشت و به بلبشو در جامعه دامن می زد با شدت برخورد می کرد.
مثلا در برخورد با غالیان که به صورت گروهی در جامعه دست به تبلیغ زده بودند اشد مجازات را در نظر گرفت.
روایت کافی چنین است: زمانی که امیر مؤمنان از اهل بصره در جنگ جمل فراغت یافت، هفتاد نفر از مردمان زط (یا کولیها) نزد وی آمده، بر او سلام کرده با زبان خود با آن حضرت سخن گفتند. حضرت پاسخ سلام آنان را داد. سپس فرمود: من چنان نیستم که شما اظهار کردید، من بنده مخلوق خداوند هستم. آنان نپذیرفتند و گفتند: تو همانا همو هستی. حضرت گفت: اگر نهی نشوید و از سخن خود باز نگردید و توبه نکنید، شما را خواهم کشت. آنان حاضر به توبه نشدند. حضرت دستور داد چاههایی حفر کردند. سپس پایین چاهها را به هم متصل کرد. آنگاه آنان را در آن چاهها ریخت و سر چاهها را بست. سپس در یکی از آنها که کسی داخلش نبود آتش روشن کرد. در این وقت دود داخل چاههای دیگر شده و همگی آنان مردند.
آری حاکم اسلامی در برابر عقاید افراد هم مسئول است چرا که او امام دین و دنیای آنهاست.
آیا هدف خدا از خلقت جز این بوده که موجوداتی با اختیار خودشون به عبادت پروردگار عالم بپردازند و راه تعالی رو پیش بگیرند؟ اگر تنها مقصود عبادت بود که فرشتگان میکردند ، مهم اختیارا" عبادت کردن بود که جن و انس رو خدا خلق کرد. خوب این اختیارا" جز در مواجهه با اندیشه های مختلف و سپس برگزیدن راه حق تحقق پیدا میکنه؟ اگر جز این راه ، راهی نیست ، پس چطور وظیفه ی حکومت اسلامی هست که جلوی این راه رو بگیره و بگه فقط و فقط اونهایی که ما مطمئنیم عقلشون میرسه و فقط و فقط از اون مجرایی که من مشخص میکنم؟
اتفاقا ما هم همین را می گوییم باید فضا به گونه ای باشد که عمل اختیاری بتواند شکل بگیرد نه این که هجمه به یکباره آنقدر زیاد باشد که تدلیس رخ دهد جای حق و باطل عوض شود حق باطل نمایش یابد و باطل حق. شبهات قدرت اختیار را از افراد بگیرد. شبهه در جایی وارد شود که جواب آن هم موجود نباشد.
آری اینجاست که دیگر قدرت اختیار مغلوب می شود. به جای این که اختیار باشد تحمیل شود.
ما می گوییم نباید فضای جامعه را به هم ریخت هجمه آورد تا فکر مغلوب شود اختیار نازا شود بلکه ما می گوییم هر چیز به جای خود.
نه این که جوان در فضایی قرار گیرد که همه اش هجمه است همه اش شهوت است همه اش دلفریبی است آنوقت دیگر عقل مغلوب است و هوی غالب.
و اما ، آیا تا امروز یک مسیحی در تلویزیون ظاهر شده اند در مورد مسیحیت توضیح بدن؟ یا اینکه علمای اسلام در مورد مسیحیت توضیح داده اند؟ تا به امروز یه نفر بهایی اومده تلویزیون و با یه مسلمان شیعه وارد مناظره بشه؟ آیا برخورد کلیدی ترین عقاید ، در حاد ترین حالت برخورد عقاید آقای زیباکلام و آقای قدیری ابیانه است؟ واقعا شبکه ی 4 ، مورد نظر همگان هست یا فقط مورد نظر قشر فوق العاده روشنفکر؟
مثل این که شما اصلا اهل شبکه 4 نیستید.
گفتگوها و مناظراتی را که سال های سال بین علمای ما و برخی از مسیحیان صورت گرفته ندیده اید؟؟ مصاحبه ها و نشست های علمی که ساعت ها درباره فرق و ادیان پخش شده چطور .
تا جایی که برخی از این جلسه ها خروجی های جالبی داشته است مناظرات دکتر لگهاوزن مسیحی و آیه الله مصباح که منجر به مسلمان شدن ایشان شد. یا جلسات هنری کربن مسیحی درباره کاتولیک و پروتستان و... صدها نمونه دیگر
یا برنامه های شبکه قرآن و صدها برنامه رادیویی درباب نقد و بررسی ادیان.
البته می تواند این ها بیشتر هم شود که باید بشود.
جناب شعیب ، شما میفرمایید رابطه ی بین ملت و حاکم در زمینه های اعتقادی ، رابطه ی قیم و طفل هست؟
وقتی حکومت اسلامی و ولی فقیه جانشین امام باشد در امور دینی اگر امام شد پدر مهربان حاکم اسلامی نیز می شود پدری مهربان.
بار ها عرض کردم...
فیلترینگ سایتی که هم میتواند استفاده مفید و هم استفاده مضر داشته باشد مثل youtube ....از هر فحشی به کاربران اینترنت و مخصوصا قشر دانشجو بدتر است
اگه حتی یک درصد مراجعه کنندگان بلکه کمتر قصد استفاده مفید از چنین سایتی داشته باشند شما حق فیلتر ندارید حال اینکه چنین سایتی منبع بسیاری از تورنت ها و آموزشهای ویدیوئی است
مشکل از اینجا نشات میگیرد که فیلتر کننده درک درستی از نیازهای کاربر اینترنت ندارد... شما فرض کنید رساله مرجع تقلیدتان فقط و فقط در یک مکان قابل دسترسی است و اون یک مکان هم قفل زذه اند. اونوقت میفهمید این حرکاتی که در فیلترینگهای نابجا انجام میدهید تا چه اندازه بدون تعقل صورت میگیرد و چه اثرات سوئی دارد
بحث ما در این تاپیک یک بحث کلی است درباره فیلترینگ و درباره مصادیق فعلا بحثی نمی کنیم
اما اگر یک چیزی برای 99 درصد یک مجموعه ای ضرر داشته باشد آیا عقل می پذیرد که آن 99 درصد ضرر کنند و برای استفاده یک نفر؟؟؟
با سلام عرض ادب
مشکل اصلی مطلب شما در همین موضوع است که فکر می کنید حکومت دربرابر عقیده مردم هیچ مسئولیتی ندارد
آری حکومت های سکولار اینگونه اند و اصلا دربرابر اندیشه و انگیزه مردم هیچ تعهدی ندارند چرا که حکومت آنها اصلا کاری به جنبه های غیر دنیایی مردم ندارد آنها حاکمان بر ابدان مردم اند و برای آن برنامه دارند
اما حکومت دینی که در اصل ادامه امامت و حکومت پیامبران است نه تنها برای دنیای مردم برنامه دارند برای روح و روان و آخرت آنها نیز برنامه دارند.
اصلا زیبایی تفکر شیعی در این اسنت که امام بعد از پیامبر مسئول دین و دنیای مردم است نه دنیا به تنهایی (خلیفه) و نه دین به تنهایی.
حکومت ولایت فقیه در عصر غیبت هم که ادامه امامت و رهبری است مسئول دین و دنیای مردم است.
اما دلیلی که آوردید بهترین دیل بر مدعای ماست (مرحبا به ناصرنا)
كَلِمَةُ حَقٍّ يُرادُ بِها باطِلٌ. نَعَمْ اِنَّهُ لا حُكْمَ اِلاّ لِلّهِ، وَلكِنْ هؤُلاءِ
گفتار حقّى است كه به آن باطلى اراده شده. آرى حكمى نيست مگر براى خدا، ولى اينان
يَقُولُونَ: لا اِمْرَةَ اِلاّ لِلّهِ. وَ اِنَّهُ لابُدَّ لِلنّاسِ مِنْ اَمير، بَرٍّ اَوْ فاجِر،
مى گويند: زمامدارى مخصوص خداست. در حالى كه براى مردم حاكمى لازم است چه نيكوكار و چه بدكار،
يَعْمَلُ فى اِمْرَتِهِ الْمُؤْمِنُ، وَ يَسْتَمْتِعُ فيهَا الْكافِرُ، وَ يُبَلِّغُ
كه مؤمن در عرصه حكومت او به راه حقّش ادامه دهد، و كافر بهره مند از زندگى گردد، و خدا هم روزگار مؤمن و
اللّهُ فيهَا الاَْجَلَ، وَ يُجْمَعُ بِهِ الْفَىْءُ، وَ يُقاتَلُ بِهِ الْعَدُوُّ،
كافر را در آن حكومت به سر آرد، و نيز به وسيله آن حاكم غنائم جمع گردد، و به توسط او جنگ با دشمن سامان گيرد
وَ تَأْمَنُ بِهِ السُّبُلُ، وَ يُؤْخَذُ بِهِ لِلضَّعيفِ مِنَ الْقَوِىِّ، حَتّى يَسْتَريحَ
و راهها به سبب او امن گردد، و در امارت وى حق ناتوان از قوى گرفته شود، تا مؤمن نيكوكار راحت
بَرٌّ، وَ يُسْتَراحَ مِنْ فاجِر.
شود، و مردم از شرّ بدكار در امان گردند.
واقعا زیباترین دلیل بر آزادی بیان همراه مصونیت جامعه از در هم آمیختگی را بیان داشته اند.
مورد شماره یک و دو در کنار هم منظومه زیبا از بحث آزادی بیان و عقیده را در جامعه اسلامی بیان می کند
در ابتدا حضرت می فرماید وظیفه حاکم است که زمینه را برای عبادت (عبادتی که مقدمه آن معرفت دینی است ؛آرامش روانی است)مومن فراهم آورد این وظیفه حکومت است جامعه را از هرج و مرج فکری و آشفتگی نجات دهد تا مومن بتواند با روانی آرام عبادت کند. زیبا فرموده این وظیفه حکومت است.
در کنار آن آزادی عقیده (نه هرج و مرج اجتماعی) حکم فرما باشد تا اگر کسی در سایه تحقیق خود به عقیده ای مخالف دست یافت مشغول به زندگی خود گردد. آزادی در عقیده با آزادی در عمل متفاوت است با تبلیغ عقیده متفاوت است با از بین بردن آرامش روانی متدینین و سست کردن پایه ها و مایه های دینی متفاوت است
همین امیر المومنین وقتی به حکومت رسید فضا را برای عبادت مومن و زندگی غیر مسلمان آماده ساخت اما با تحرکاتی که اصل اولی (آماده سازی زمینه عبادت مومنان) منافات داشت و به بلبشو در جامعه دامن می زد با شدت برخورد می کرد.
مثلا در برخورد با غالیان که به صورت گروهی در جامعه دست به تبلیغ زده بودند اشد مجازات را در نظر گرفت.
روایت کافی چنین است: زمانی که امیر مؤمنان از اهل بصره در جنگ جمل فراغت یافت، هفتاد نفر از مردمان زط (یا کولیها) نزد وی آمده، بر او سلام کرده با زبان خود با آن حضرت سخن گفتند. حضرت پاسخ سلام آنان را داد. سپس فرمود: من چنان نیستم که شما اظهار کردید، من بنده مخلوق خداوند هستم. آنان نپذیرفتند و گفتند: تو همانا همو هستی. حضرت گفت: اگر نهی نشوید و از سخن خود باز نگردید و توبه نکنید، شما را خواهم کشت. آنان حاضر به توبه نشدند. حضرت دستور داد چاههایی حفر کردند. سپس پایین چاهها را به هم متصل کرد. آنگاه آنان را در آن چاهها ریخت و سر چاهها را بست. سپس در یکی از آنها که کسی داخلش نبود آتش روشن کرد. در این وقت دود داخل چاههای دیگر شده و همگی آنان مردند.
آری حاکم اسلامی در برابر عقاید افراد هم مسئول است چرا که او امام دین و دنیای آنهاست.
سلام بر شما جناب شعیب گرامی.
اگر حاکم اسلامی در مقابل عقاید افراد هم مسئول است ، پس چرا خدا به پیامبر (ص) میفرمایند که "لست علیهم بمصیطر" ؟
این وسط آزادی در انتخاب عقیده چطور میشه اگر حاکم "مسئول" این عقیده هست؟ اگر اینطور بگیم که مردم آزاد هستند ولی از حاکم هم سوال میشه که چرا اینها گمراه شدند و مورد عتاب و عذاب قرار میگیره برای این گمراهی مردم ، در واقع گفتیم که گناه رو مردم کردن تاوانش رو دیگری میده. اگر هم بگیم که نه تاوانش رو حاکم نمیده پس چه "مسئولیتی" هست که بازرسی نداره؟
و اما در مورد خطبه ی 40 نهج البلاغه.
حاج آقا شرمنده هستم. ببخشید بی ادبی میکنم ، اما یک مقداری حرفتون مصادره به مطلوب نیست؟ پرانتزی که اضافه کردید شما رو در رسیدن به نتیجه ی مطلوب کمک کرده. در صورتی که اگر اون پرانتز رو نذاریم ، معنی که شما میخواید رو نمیده. صد تا کتاب و روزنامه و شبکه ای که تفکرات دیگر رو منتشر میکنن وجود داشته باشه شخص میتونه عباداتش رو انجام بده ( مثلا در کشور های به سکولار که دولت در انتشار دینهای مختلف مانعی ایجاد نمیکنه به گفته ی خودتون ) و مانعی از این لحاظ سر راهش نیست.
حاج آقا اینکه یک حکومت بگه "برید کیف کنید که گذاشتیم تو خونه ی خودتون زندگیتون رو بکنید و هرچی خواستید تو چهارچوب ذهنتون داشته باشید" که کار خاصی نکرده و اصلا مورد بحث ما هم نیست! مسئله اینجاست که عقاید مختلف چطور و چقدر میتونن خودشون رو معرفی بکنند و مزاحمتی براشون نباشه. همین امروز اگر دولت یک کشور خارجی بیاد و بگه اسلام تبلیغ نشه مگر در شبکه ی 4 سیما(:khandeh!:!!!!) ، شما اینکار رو ایجاد محدودیت برای مردم در آزادی انتخاب ( که ثمره ی آزادی در آگاهی هست ) نمیدونید؟
و اما این داستان 70 نفر غالیان که فرمودید ، آیا این داستان به این معنی نیست که حضرت علی (ع) صرفا بخاطر ابراز عقیده اونهم در مقابل خود حضرت علی (ع) و نه در کوچه و بازار که موجب تشویش مردم بشه ( به قول شما ) کشتن؟ خوب اینکه آزادی عقیده رو هم زیر سوال برد! ( یعنی کافر نتونست زندگیش رو بکنه! )
اتفاقا ما هم همین را می گوییم باید فضا به گونه ای باشد که عمل اختیاری بتواند شکل بگیرد نه این که هجمه به یکباره آنقدر زیاد باشد که تدلیس رخ دهد جای حق و باطل عوض شود حق باطل نمایش یابد و باطل حق. شبهات قدرت اختیار را از افراد بگیرد. شبهه در جایی وارد شود که جواب آن هم موجود نباشد.
آری اینجاست که دیگر قدرت اختیار مغلوب می شود. به جای این که اختیار باشد تحمیل شود.
ما می گوییم نباید فضای جامعه را به هم ریخت هجمه آورد تا فکر مغلوب شود اختیار نازا شود بلکه ما می گوییم هر چیز به جای خود.
نه این که جوان در فضایی قرار گیرد که همه اش هجمه است همه اش شهوت است همه اش دلفریبی است آنوقت دیگر عقل مغلوب است و هوی غالب.
زمانی که روزنامه ی بهار توقیف شد در یک مطلبی نقل قول هایی از شهید مفتح ، شهید مطهری ، شهید بهشتی و مقام معظم رهبری مربوط به زمان قبل انقلاب نقل شده بود که این 4 نفر همه با زبان های مختلف این مطلب رو گفته بودند که " ما نمیگوییم که مثلا مارکسیست ها حرف نزنند ، میگوییم همان روزنامه ای که حرف آنها را مینویسد حرف ما را هم بنویسد که دفاع میکنیم".( نقل به مضمون ) البته متاسفانه فراموش کردم که اصل مطلب و منابعش رو ذخبره کنم. اصراری هم ندارم که از من بپذیرید که این 4 نفر این حرف ها رو زده بودند. اما شهید مطهری در کتاب "پیرامون انقلاب اسلامی" ، ص 17 ، منتشره توسط انتشارات صدرا در سال 1372 ، میفرمایند که :
از نظر اسلام، تفکر آزاد است، شما هر طور که می خواهید بیندیشید، بیندیشید، هر طور که می خواهید عقیده خودتان را ابراز کنید به شرطی که فکر واقعی خودتان باشد ابراز کنید، هر طور که می خواهید بنویسید، بنویسید، هیچ کس ممانعتی نخواهد کرد[/QUOTE]
خوب والا من که نگاه میکنم ، این الان با حرف شما تناقض داره. مخصوصا اونجایی که میگه هرطور میخواید ابراز کنید ابراز کنید و هرطور میخواید بنویسید ، بنویسید!
البته من تا قسمتی حرف شما رو قبول دارم. همه خوب تصمیم نمیگیرن ( وگرنه اینهمه ما پشیمون و مغموم نداشتیم ). اما چطور ممکن هست که "اختیار" در مواجهه با گزینه های گوناگون مختل بشه؟ آیا حق از باطل مشخص نیست؟ پس چطور یک فرد میتونه قصد کنه اختیارا به سمت حق بره اما گزینه ی شر رو انتخاب کنه؟ کسی که رفت سراغ شهوات ، خوب رفته به سمت شهوات و انتخابش رو کرده.
مثل این که شما اصلا اهل شبکه 4 نیستید.
گفتگوها و مناظراتی را که سال های سال بین علمای ما و برخی از مسیحیان صورت گرفته ندیده اید؟؟ مصاحبه ها و نشست های علمی که ساعت ها درباره فرق و ادیان پخش شده چطور .
تا جایی که برخی از این جلسه ها خروجی های جالبی داشته است مناظرات دکتر لگهاوزن مسیحی و آیه الله مصباح که منجر به مسلمان شدن ایشان شد. یا جلسات هنری کربن مسیحی درباره کاتولیک و پروتستان و... صدها نمونه دیگر
یا برنامه های شبکه قرآن و صدها برنامه رادیویی درباب نقد و بررسی ادیان.
البته می تواند این ها بیشتر هم شود که باید بشود.
وقتی حکومت اسلامی و ولی فقیه جانشین امام باشد در امور دینی اگر امام شد پدر مهربان حاکم اسلامی نیز می شود پدری مهربان.
خبر بنده زیاد اهل تلویزیون نیستم. اینترنت بهتره ( تعاملی تر هست ). اما اگر میشه یه چندتا لینک از گزارشات این چندین جلسه مناظره گوناگون به بنده بدید تا مطالعه کنم ممنون میشم چون خودم نتونستم هیچی پیدا کنم. ( با اجازه تون دارم یکم شاخ هم در میارم! صدا و سیما و از اینجور کار ها؟ یه چیزی در حد بعید بودن دروغ از مومن هست. )
جناب شعیب گرامی ، اجازه میدید یه جمع بندی کوچیک تا اینجا داشته باشیم؟
بحث رو در سه بخش داریم دنبال میکنیم.
1- شما میفرمایید حکومت در مقابل تفکر مردم مسئول هست و وظیفه ی حکومت اسلامی اینه که برای اینکه مومن عبادت بکنه جلوی انتشار افکار مختلف رو بگیره و برای اینکه آزادی بیان هم داشته باشه یه سری کانال های خاص و کنترل شده ارائه بکنه. بنده عرض کردم که اگر حکومت در مقابل تفکر مردم مسئول هست پس چرا پیامبر (ص) بر مردم مصیطر نیست؟ و اینکه مومن میتونه در هر شرایطی عبادتش رو بکنه ( کما اینکه در کشور های خارجی که طوفان این انتشار عقاید هست میتونه بکنه ) مضاف بر اینکه این استدلال شما یک مقداری حالت مصادره به مطلوب داره ( نقش پرانتز ).
2- شما میفرمایید باید فضای کنترل شده ای برای آزادی بیان در نظر گرفت که یکوقت جوان گمراه نشود ( انتخاب دیگری جز اسلام نکند ). بنده عرض کردم که این با حرف شهید مطهری تناقض داره. چطور میشه تناقض رو حل کرد؟
3- بنده درخواست کردم چند لینک از گزارشات این مناظرات گوناگون شبکه ی 4 و شبکه ی قرآن که با حضور افراد عالیرتبه از تفکرات مختلف برگزار میشه رو بی زحمت بدید.
ستایشگر :Gol:
پی نوشت : امیدوارم اینکه تا الان قانع نشدنم باعث سوء تفاهم نشه.
پی پی نوشت : حاج آقا شرمنده هستم ، ببخشید ، عفو بفرمایید ، جناب لگنهاوزن در مناظره با آقای مصباح یزدی مسلمان نشدند بلکه قبل از اون به واسطه ی آشنایی با ایرانی های ساکن آمریکا مسلمان شده بودند و بعد از چند سال به قم رفتند و در موسسه ی آقای مصباح یزدی مشغول به تدریس شدند.
سلام ببینید.
مناظره و بحث می بایست به این شکل باشد:
در روزنامه اگر یک گروه علیه گروه دیگر مطلبی نوشت، طرف دیگر نیز بایست اجازه داشته باشد در همان روزنامه پاسخ بگوید
در به قول شما کرسی آزاد اندیشی که در دانشگاهها بر قرار می شود هم به همین شکل است، یک طرف می گوید و طرف دیگر پاسخ می گوید.
حال اگر بحث شما تعداد جمعیتی است که در دو طرف قرار دارند، مگر شما در سالن افراد را می شمارید که چه کسانی از کدام گروه هستند و چه کسانی از گروه دیگر؟! یا اصلا فرض کنیم همه یکسان باشند(حتی از نظر جمعیت!) مگر شما می دانید که چه تعداد در حال گوش کردن بحف ها هستند؟ !
روزنامه هم به همین شکل است.(در مجلس هم به همین شکل است که اگر بر علیه طرف صحبتی شد می تواند پاسخگو باشد و جواب شخض می بایست در مجلس قرائت شود)
به نام خدا.
من پستم رو ویرایش کردم. دوباره بخونید بی زحمت.
ستایشگر :Gol:
فیلترینگ چه فرقی با آزادی بیان داره؟ هیچ فرقی! فیلترینگ همون نحوه آزادی دادن به بیان و ایراد عقاید هست! من فرقی بین این دو تا نمی بینم.
بنده هم واقعاً نمی دونم این مسئله رو چطوری برای شما توضیح بدهم که متوجه بشید دارم جواب سؤالتون رو میدم! لطفاً دوباره پست های بنده توی این تاپیک رو مطالعه بفرمایید. ان شاء الله که واقعاً متوجه نشدید و اصلاً قصد ندارید که با فرافکنی بحث های منطقی رو زیر سؤال ببرید.
اولاً که چه تضمینی هست یک روزنامه به مخالف خود اجازه چاپ جوابیه بدهد؟
ثانیاً اومدیم و یک مقاله هزاران مخالف دست به قلم داشت، کدوم رو باید چاپ کرد؟
ثالثاً اصلاً چنین کاری انجام شد، شرایط مثل مناظره نیست! ممکنه بین چاپ مقاله و جوابیه اون مدت زیادی طول بکشه.
به قول ما یا به قول شما! همین کرسی های آزاداندیشی که می بینید بهترین شمایل از آزادی بیان در کشور ما هستند.
هرج و مرج حاصله از این شرایط رو نمیشه منکر شد.
شباهتی بین شون نمی بینم. خوشحال میشم شما بفرمایید.
به نام خدا.
شما هر وقت آیات و روایات تایید کننده ی فیلترینگ را آوردی ، جوابات منطقی میشه. امیدوارم در پست بعدیت این آیات و روایات رو بیاری و من به جواب سوالم برسم.
ستایشگر :Gol:
تو صفحات اول تاپیک هم بهتون گفتم. در دین ما همه چیز با دلیل نقلی اثبات نمیشه. خیلی از مسائل با دلایل عقلی و نقلی یعنی هم آیه و روایت و هم دلیل عقلی قابل اثبات هستند. مثلاً ولایت فقیه، هیچ آیه یا روایتی صریحاً راجع به ولایت فقیه نیست. اما هم به طریق عقلی و هم با کمک نقل قابل اثبات هست.
اثبات حکومت اسلامی > وظایف حکومت > آزادی بیان در حکومت اسلامی > رابطه فیلترینگ و آزادی بیان
نمی دانم. با قوانین روزنامه نگاری آشنا نیستم. این ها مربوط به قوانین روزنامه نگاری می شود و رابطه ای به اصل بحث ندارد.
اگر طرف مقابل یک شخص است(و درباه یک نفر) صحبت شده است، خود آن شخص اولویت دارد. در غیر اینصورت می توان یکی را چاپ کرد، وبقیه می توانند در روز نامه های دیگر چاپ شود. طرف مقابل هم جواب دهد با استدلال.
هرج و مرجی نمی بینم.
شباهت دارد. شاید یکسان نیست.
ببینید این حرف ها دیگر منطقی نیست. اگر این طور بخواهید بحث کنید چندین احتمال هم می شود در حالت مناظره داخل سالن و یا هر جا فکر کرد(مثلا یک طرف نتواند تمام حرف هایش را در مناظره بزند به دلیل فرصت کم و اینکه طرف مقابل ادعاهای بسیاری مطرح کرده باشد که نتوان آن را پاسخ داد، بعد این افراد که جواب نگرفته اند بروند....
ما داریم در مورد کلیت کار صحبت می کنیم.
در کل اگر این طور باشد، که دیگر نمی بایست روزنامه و یا هیچ رسانه ای باشد، چون در روزنامه بالاخره یا باید در مورد یک شخص یا جریان و یا اتفاقی صحبت بکند که ممکن است طرف مقابل (حالا شخص، گروه و هر کسی) برایش خوشایند نباشد. و حتی نتواند پاسخگو در آن روزنامه باشد. هر کدام یک اقتضائاتی دارد.
پس در قول شما روزنامه و هیچ رسانه ای نمی بایست وجود داشته باشد. بلکه باید برای هر مطلبی باید برویم همه با هم در یک سالن و شروع کنیم به بحث. بعد همه با هم بیرون بیایم. و برویم پی کارمان!
به نقش روزنامه ، تلوزیون و... به عنوان رسانه دقت کنید فکر می کنم واضح باشد واین مسئله ای هست حل شده در تمام دنیا.
اگر با وحی در تضاد باشد، ارزشی برای مسلمان ندارد.
به نام خدا.
چطور میگید برای ولایت فقیه هیچ آیه یا روایتی نیست؟ اگر نیست چطور با کمک نقل قابل اثبات هست؟ نقل یعنی همین آیات و روایات دیگه!
در اندیشه و دیدگاه شما و همفکران شما ، حکومت اسلامی همون نبوت به علاوه ی زور هست! شخصی از طرف خدا به مسئولیت میرسه و وظیفه داره تا مردم رو به سوی تعالی ببره و جلوی انحراف اونها رو بگیره ، ولو به زور! ولو با محدود کردن! ولو با بستن دهن بقیه اندیشه ها! از نظر شما ، حکومت اسلامی با تمام حقانیتش از ترس اینکه مردم از دورش پراکنده بشن و از نعمت اختیار استفاده بکنند ، باید خیلی محدود و در مجامع خاص و برای خواصی که خودش تشخیص میده یک شمایلی از آزادی بیان مسخ شده نمایش بده و با کسب پیروزی های پی در پی در این جبهه های محدود و نابرابر بر شوکت و عظمتش افزوده بشه و حقانیتش اثبات! از نظر شما مردم عوام هستند و چون ممکنه به خطا برن ، پس حکومت وظیفه داره نذاره خطا برن ، در صورتی که خود خدا این وظیفه رو برای خودش در نظر نگرفته و آزاد گذاشته تا اعمال ارزش پیدا بکنه. از نظر خدا ، همه آزادند که گناه بکنند ، گرچه مجاز نیستند که گناه بکنند. اما در نگاه شما حکومت نباید اجازه بده کسی گناه بکنه! اینکه با این طرز اندیشه ی شما ، چطور آیاتی به کلیت "لا اکراه فی الدین" و "فبشر العباد الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه" قابلیت عمل پیدا میکنند ، برای من معلوم نیست. احتمالا جوابتون اینه که "بعدش گفته شده قد تبین الرشد من الغی" و اگر به ترجه دقت کنید ، خدا میگه "راه رشد از راه غی تبیین شده است" یعنی این کار رو خدا انجام داده!
نادرستی اندیشه ی شما از اینجا ناشی میشه که حقانیت اسلام رو از ابتدا اصل و اثبات شده در نظر گرفته اید و برای همین تمامی اعمالی که موجب محدود کردن مردم به این حقانیت میشوند رو مجاز و واجب دانسته اید. در صورتی که شما وقتی میخواید آزادی افرادی رو تعیین بکنید که تازه میخوان بین چند اندیشه انتخاب بکنند ، باید یک قدم بیاید عقب و برای همه ی اندیشه ها یک مقدار امکان حقانیت قائل بشید و سپس در مورد آزاد گذاشتنشون تعیین تکلیف کنید.
من هم مسلمان هستم ( خدا قبول بکنه ) و به حقانیت اسلام ایمان دارم. برای همین هیچ ترسی ندارم از اینکه در عرصه ی اندیشه ، اندیشه ی اسلام ذره ای ضعف داشته باشه و نتونه تو دهن بقیه اندیشه ها بزنه. ترسی ندارم از اینکه بقیه ی اندیشه ها بیان و خودشون رو در مقابل اسلام عرضه کنند تا مشخص بشه درست چیه و نادرست چیه.
اینهمه رو گفتم ، تا جواب استدلال منطقی شما رو داده باشم. اما استدلال منطقی شما ، جواب سوال من نبود و لطفا سعی نکنید جواب این پست رو بدید که بحث فرسایشی و در خارج از سوال میشه. جوابی که شما به سوال من دادید این بود که "دلیل نقلی نداره" در صورتی که آزادی انتشار تفکرات دلیل از خود قرآن داره. ببینیم بقیه ی معتقدین به فیلترینگ آیا دلیلی از قرآن و روایات میشناسند یا نه.
ستایشگر :Gol:
سلام علیکم
امروز کدام سایت یا روزنامه فیلتر شده را سراغ دارید که جواب افاضات خود را از یک کارشناس مخالف افاضاتش در همان روزنامه یا سایت و در کنار همان افاضات قرار دهد.
خیلی از آنها با پول بیت المال این رویه را دارند.
اگر سراغ دارید نامه ی مکتوبشان را به بنده نشان دهید!!
قانون منطقی به نظر نمیاد.
چون خدا رو شکر این قانون توی کشور ما وجود نداره. نه تنها کشور ما، بلکه توی دنیا چنین قانون بی سر و ته ای در مورد مطبوعات اجرا نمیشه.
فرق است بین صحبت در مورد یک شخص یا یک جریان فکری.
خدا رو شکر آمارها توی بقیه دنیا ارائه شد.
لطفاً مثال بزنید.
خب پس شما با اصل حکومت اسلامی به این شکل مخالف هستید. این دیگه تاپیک جداگانه ای میخواد. لطفاً ایجاد کنید و از کارشناس محترم بخواید تا براتون توضیح بدهند.
اگر منظورتون اون دو آیه هست که کارشناس عزیز و بقیه دوستان به کرات جوابتون رو دادند. ببینید دوست عزیز، فرقه بین اینکه جوابی نباشه یا شما نخواید چیزی رو قبول کنید.
در این مورد اصل اثبات با استدلالهای عقلی انجام میشه و نقل فقط کمک میکنه. خیلی از مسائل دیگه اینطور هستند. اصول اولیه دین هم همینطور اثبات میشه. نکنه برای اونها هم دلیل نقلی میخواید؟
به نام خدا.
علیکم السلام.
روزنامه ی بهار. البته الان سایتش فیلتر هست ( http://baharnewspaper.com/ ) ولی اگر به نحوی تشریف ببرید ، مشاهده میفرمایید که روزنامه ی بهار مورخ شنبه 4 آبان ماه 1392 در صفحه ی اول ، نیم تای پایین ، به قلم آقای محمدعلی شاه آبادی ، جواب اون مقاله ی معروف رو داده.
جناب علی ، من به شما تبریک میگم که اینقدر خوب ، با فرار به جلو ، وانمود میکنید که جواب داده اید و این من هستم که نمیخوام قبول کنم.
ستایشگر :Gol:
ببینید دوست عزیز ! پیامبر اسلام نسبت به حکومت اسلامی دقیق تره یا افراد دیگه ؟
وقتی در زمان پیامبر و خلفای راشدین نه تنها عقاید سانسور نمی شدن ، بلکه اجازه تبلیغ اونها داده می شد ، اجرای عکس عملکر اونها مصداق کاسه داغ تر از آش بودنه !!!
قرآن ، سنت ، عقل و اجماع . هیچ کدوم از اینا جلوی نشر عقاید رو نمی گیرن ، پس دلیل این عمل چیه واقعا ؟
ببینید دوست عزیز ، قدم اول اینه که تو جامعه هر عقیده ای حرف خودشو آزادانه مطرح کنه ، بعد از این مرحله نوبت مناظره و مباهله و ... است .
اول کار که فیس تو فیس نمیشه کسی ، باید اول عقاید بیان بشه ، بعد در مورد درستی اون بحث بشه ، شما هنوز عقیده طرف مقابل رو نخوندی که نمیتونی باهاش بحث کنی !!!
شما رو دعوت می کنم که نگاهی به کتاب المراجعات بندازید !
اصلا یکی از شیوه های عالی مناظره ، مناظره مکتوبه . خیلی هم عالیه .
هر چند مقاله بهار ، دنبال مناظره نبود ، یه عقیده رو مطرح کرد . همین .
منم یه بار سوال می پرسم :
بودن تاویل و تفسیر و توجیه بگید آیا در قرآن و سنت دلیلی برای سد کردن عقاید و ادیان وجود داره یانه ؟:Gol:
موفق باشید دوست عزیز، اگر بحث منطقی داشتید خوشحال میشم با هم و به دور از فرافکنی به نتیجه مثبتی برسیم.
لطفاً مثال بزنید.
اینها پیش از تشکیل حکومت اسلامی هست. بعد از تشکیل حکومت این کارها معنایی نداره.
مناظره بر سر یک مسئله علمی در سطح بالا، اون هم تحت یک حکومت غیراسلامی فرق داره با ترویج عقاید فاسد و ضد دینی تحت یک حکومت دینی.
شما رو به جوابهایی که به دوست عزیزمون ستایشگر دادم ارجاع می دم. این مسئله فیلترینگ و محدودیت آزادی بیان به وظایف حکومت اسلامی مربوط میشه و با استفاده از اون وظایف، قابل توجیه هست.
البته فکر کنم شما باید از سانسور عقاید و فیلتر کردن اونها در زمان پیامبر مثال بزنید ، ولی خب قبلا مثالش زده شد :
در اینصورت آزادی بیان در جامعه معنایی نداره ، به علاوه سیره پیامبر و ائمه هم مخالف این چیزیه که شما می گید !
عقیده دینی و ضد دینی و فساد و غیر فساد ، همش نسبیه ، تا زمانی که همه امکان بیان عقیده نداشته باشن ، این اتفاق ممکن نیست که ما بهترین اقوال رو انتخاب کنیم !
اونها رو خوندم ، اما متاسفانه دلیل قرآنی و روایی مطرح نشده بود .
اگر همچین دلیل هست بسم الله .
سلام علیکم
- دوست عزیر بهتر بود از اول موضوع را روزنامه بهار انتخاب می کردید تا بحثها به هر طرفی کشیده نشود. من فکر کردم موضوع شامل وهابیت، بهائیت، منافقین، و امثالهم می باشد.
- در مورد این روزنامه باید ببینیم قانون مطبوعات چه می گوید!. البته وزیر ارشاد هم گفت که به این روزنامه با نام دیگری مجوز داده تا بیکار نشوند.
- من خودم معتقدم یک حزب بعد از 35 سال از انقلاب نباید هنوز موضعش جدایی دین از سیاست باشد که همسو با سیاست انگلیس و صهیونیستها می باشد.
- کوتاهی از صدا و سیما می باشد که با اینهمه تاکیدات امام خامنه ای (حفظه الله) هنوز دارد به جای کرسیهای آزاد اندیشی، تبلیغ پفک و مصرف گرایی انجام میدهد.
- باید یکبار و برای همیشه احزابی که داعیه اسلام شناسی (بدون محاربه با نظام) دارند را دعوت کند و به طریقی که در پستهای قبلی گفتم از طریق کرسی آزاد اندیشی و نه مناظره
که با جدل و انحراف بحث توام است به این مباحث بپردازد.
- در سیرهی امام صادق (علیه السلام) هم شبهات به زیبایی جواب داده میشد و بستر فکری را برای اثبات عدم جدایی دین از سیاست فراهم میکردند.
- بر شما هم مسلم است مسائلی که با قانون اساسی و اصول نظام ربط دارد جایش در یک روزنامه ی نیست. باید از طریق این کرسیها پیگیری شود.
- در نگاه دین آزادی بیان نباید هدفش تخریب باشد.
- در سیره خلفا مثلا امام علی(علیه السلام) وقتی که حکومت دستش نبود را با وقتی که در دستش بود مقایسه کنید. ایشان هم مراحل نصیحت، و حتی جنگ با کسانی که هدف تخریب و براندازی داشتند را پیش گرفتند.
- البته در زمان عثمان با جناب ابوذر که به حبف و میل بیت المال اعتراض کرد او را تبعید کردند.
- بنابراین بهتر است موضوعی را به عنوان یک فرد علاقمند به بررسی ضرورت دخالت دین در سیاست مطرح کنید. و یا اینکه آیا یک نظام بر اساس قانون اساسی اش می تواند خطوط قرمزی داشته باشد؟
- و ....
شاید بد نباشد که بدانید در آمریکا برای نقد نظریه داروین، یا هلوکاست، و ... اساتید دانشگاه را هم اخراج می کنند( فیلم مستند اخراج شدگان را حتما ببینید. شخصی که مشاور بوش هم بوده و یک فیلسوف است آنرا تهیه کرده است).
و آخر دعوانا ان الحمد لله رب العالمین
به نام خدا.
علیک السلام.
مسئله روزنامه ی بهار نبوده و نیست. من فقط برای این نام بردم که درخواست کردید. من کاری با روزنامه و تفکر خاصی نداشتم. سوالی پرسیدم از دلایل و مجوز ها و دستور های فیلترینگ ، فقط از قرآن و روایات و سیره ی معصومین (ع). ترسو و سیاستمدار نیستم که منظور اصلیم رو در یک پوشش بپیچم و بگم.
همچنین من هیچ کاری به اینکه بقیه کشور های دنیا چه میکنند ، ندارم. دارم از اعتقادات خودمون سوال میپرسم.
ستایشگر :Gol:
خیلی ممنون، در مورد مسئله خوارج چندین پست تو صفحات قبل نوشته شده. لطفاً مطالعه بفرمایید. رفتار امیرالمؤمنین (ع) با خوارج عین آزادی بیان تحت یک حکومت اسلامی بود. چیزی که حکومت ما داره سعی میکنه اون رو اجرا کنه.
باز هم لطفاً مثال بزنید!
در این مورد هم به جناب ستایشگر توضیح دادم. لطفاً مطالعه بفرمایید.
برای چندمین بار به خدمت شما دوستان عرض میکنم که همه چیز در دین ما نیاز به دلیل نقلی برای ثابت شدن نداره. خیلی از چیزها رو باید در اصول با عقل ثابت کرد و بعد برای محکم تر شدن استدلال از نقل کمک گرفت. مثل قضیه ولایت فقیه. در این مورد هم اصل قضیه مربوط به وظایف حکومت اسلامی هست که به وسیله عقل و با کمک نقل قابل اثبات هستند. یک لینک در صفحات قبلی به جناب ستایشگر دادم. در اونجا دلایل نقلی متعددی آورده شده. متأسفانه چون امکان کپی نبود اصل مقاله رو نمی تونم اینجا بنویسم. لطفاً مطالعه بفرمایید.
سلام؛
نظر شخصیم رو با اجازتون بگم.. این مطلب رو هم اضافه کنم که تایپیک رو دنبال نکردم چون وقتشو ندارم فعلا... وقت شد انشالا میخونم همه رو...
از نظر شرعی!! کاملا حلال است!
از نظر پشتوانه عقلی! پشتوانه عقلی نمیخاد برادر من!! مسوولای بخش فیلترینگ با عقده ای بازی هر چیزی رو بدون فکر و عقل فیلتر میکنن... یکمی هم نمیگن خب بابا بدرد میخوره!! منکر بدرد خوردن فیلتر برخی سایتها نمیشم اما واقعا این اواخر شورشو دراوردن... فیلتر کردن نرم افزارهای ارتباط جمعی مثله ویچت. فیلتر کردم واتس اپ ، وایبر ، تانگو هم در دستور کار قرار دادن! واقعا استفاده های خیلی خوبی دارن این نرم افزارا.. البته جایگیزین زیاد دارن.. اینو فیلتر کنن با یکی دیگه کار میکنیم.. یکی از بچه ها به شوخی میگفت آدرس یه چنتا سایت بده فیلتر نباشه حوصلمون سر رفته...
لطفا شما هم یطرفه به قاضی نرید... بعضی فیلترها واقعا کاربرد دارن. اما خب واقعا بعضی هاشون دور از منطقن.
ببخشید یکمی با شوخی حرف زدم..
التماس دعا...
یا زهرا//
سلام علیکم
از شما که با قرآن آشنائید و همهاش از قرآن استدلال میخواهید، عجیبه که این جملهی بالا را بگویید.
مگر خداوند در قرآن نگفته که: الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَلَا تَكُن مِّنَ الْمُمْتَرِينَ ﴿آلعمران: ٦٠﴾.... حق از جانب پروردگار تو است. پس، از ترديدكنندگان مباش.
اینکه حق نسبی است جمله بی منطقی می باشد.
حق فقط از جانب پروردگار است...باید آنرا از سر چشمه بگیری... تا آلودگیهای پایین چشمه تو را گمراه نکند
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَٰلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا ﴿النساء: ٥٩﴾
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، خدا را اطاعت كنيد و پيامبر و اولياى امر خود را [نيز] اطاعت كنيد؛ پس هر گاه در امرى [دينى] اختلاف نظر يافتيد، اگر به خدا و روز بازپسين ايمان داريد، آن را به [كتاب] خدا و [سنت] پيامبر [او] عرضه بداريد، اين بهتر و نيكفرجامتر است.
پیامبر (صل الله علیه و علی آله) فرمود بعد من به امام(علیه السلام)..... و امام (علیه السلام) فرمود بعد من به مراجع کارشناس مراجعه کنید.
انسان مواظب باشد که فقط نگویید من فقط حرق خدا و رسول را قبول میکنم!...
آنهایی که می گویند فقط حکم خدا (یا حکم خدا و رسول) را قبول داریم میتوانند بحث نسبی بودن حقیقت را مطرح کنند تا حرف خودشان را حق جلوه دهند!
و آخر دعوانا ان الحمد لله رب العالمین
سلام
دوست عزیز، وقتی که از این کلمات مقدس در نوشته هاتون استفاده می کنید جا داره کمی با تقوای بیشتری در مورد مسئولان یک حکومت اسلامی صحبت کنید.
فیلترینگ به خاطر مصالح کل مردم یک جامعه انجام میشه. نه یک شخص یا گروه. وقتی نرم افزاری تبدیل بشه به ابزاری که هزار جور محتوای نامناسب منتقل و رابطه های حرام به راحتی هرچه تمام تر برقرار بشه، اقتضا میکنه که حکومت اسلامی که وظیفه ش جلوگیری از انحراف و به گناه افتادن مردم و به خصوص جوانانش هست جلوی این انحراف رو بگیره. حالا ممکنه این وسط عده ای باشند که حقیقتاً استفاده نامناسبی نداشته باشند، اما وظیفه حکومت رعایت مصالح عموم جامعه هست.
بنده نیز برای چندمین بار(دومین بار) می گویم :
که مسلما آن فکر عقلانی نیست.
گقتنی ها گفته شده است
موفق باشید.
شما هم همچنین دوست عزیز.
اگر بحث دیگه ای بود خوشحال میشم با رعایت منطق و احترام متقابل به نتیجه برسیم.
به نام خدا.
متاسفانه ، در بحث با شما جناب علی ، با منطق نمیشه به نتیجه رسید. نمونه اش همین بحث فیلترینگ.
ستایشگر :Gol:
بنده این رو برای دوست عزیزمون javad نوشته بودم.
بحث خیلی واضح انجام شده و همه چیز گفته شده، باز هم اگه فکر میکنید نکاتی هست که براتون ابهام داره بفرمایید تا با کمک هم به نتیجه برسیم.
به نام خدا.
مشابهش رو بالا برای من نوشتی.
دقیقا شما همه چیز رو گفتی ، همه حرفی زدی ، فرافکنی کردی ، در مورد حکومت اسلامی و وجوب فیلترینگ بر اساس اندیشه ی خودت گفتی ، لینک هم دادی اما جواب سوال بنده رو ندادی! یعنی جوابت رو هم دادی منتها از تایید کردن جواب خودت هم فرار میکنی!
ستایشگر :Gol:
برادر بزرگوار گیر دادن به تماس تصویری رایتل بخاطر مصالح مملکت و جوانانه!؟ تا مثلا اونایی که محرم نیستن خودشونو نبینن!؟!؟ خب من یه سوال از شما بزرگوار دارم... دلایلی که برای فیلتر ادن نرم افزارها گفته بودن رو خوندید؟! لطف کنید برید بخونید اون دلایلو تا متوجه لغت " عقده ای" که گفتم بشید.. اینطوری میتونن مشکلات جوونها رو حل کنن!؟!؟ ابدا!!
یازهرا//
بله دوست عزیز، وقتی یک مرجع تقلید همچین نظری میده مطمئناً یک چیزی هست. فکر نکنم همچین شخصیتی که فقط سر و کار با درس و بحث و فقه داره زیاد نفع و سودی از فیلتر کردن یا نکردن چیزی ببره. پس مطمئن باشید بی جهت خودش رو درگیر این مسائل نمیکنه.
البته فیلترینگ تمام کار نیست. وقتی یک چیزی گرفته میشه، باید جایگزین بهتر و سالمتر اون ارائه بشه. مسلماً اگه بخوایم فقط فیلتر کنیم و ببندیم و هیچ جایگزینی نداشته باشیم، راهی به جایی نخواهیم برد.
لطفاً تضاد بحث "فیلترینگ در حکومت اسلامی" با وحی رو بفرمایید.
حرف سیاسی نزنیم دیگه میان اسک دین رو هم فیلشو تر میکنن! :khandeh!:
الته قبلش استاد طاهر عزیز تذکر میدن ک بابا بحث الکی نکنین خب! پعععع
علی جان از دست من دلخور نباش یخرده شوخی کردم... با من فیلتر و غیر فیلتر فرقی نداره فوقش یه برنامه اجا میکنم دنیا بی فیلتر میشه!! اما در کل امیدوارم اول بیان یه جایگزین خوب بیارن بعد از دم فیلتر کنن...
بدعا!
یازهرا//
سلام
برای اینکه بی ادبی نکرده باشم خدمت شما می نویسم.
دلایل پیش از این به اندازه کافی ارائه شده است.
قصد ادامه ندارم.
موفق باشید.
رد شدن از فیلتر از لحاظ شرعی بی اشکال نیست ها! در جریان باشید! :ok:
متأسفانه بنده چیزی ندیدم و یا خاطرم نیست که شما در مورد "تضاد فیلترینگ در حکومت اسلامی با آیات قرآن (وحی)" توضیحاتی نوشته باشید. اگر مطلبی هست که از چشم بنده دور مانده لطفاً بفرمایید تا مطالعه کنم.
ای بابا... اخوی من عقب مونده باشم از اطلاعات روزمره بخاطر اجرا نکردن یه برنامه؟! حالا شبکه اجتماعی خودمون خیلی قوین!؟ اصلا شبکه اجتماعی داریم؟!
فکر کنم انحراف تایپیک خلی زیاد شده و ازبحث فاصله گرفته.... مدیران یه تذکر بدن لطفا تا دعوا نشده....
یازهرا//
حرف من نیست! فتواییه که خیلی از مراجع دادند.
با سلام و عرض ادب به همه دوستان و کاربران گرامی که در بحث ما را همراهی کردند.
در این که بحث فیلترینگ از نظر عقلی و شرعی دارای ادله محکمی است شکی نیست و در پست های ابتدایی بحث هایی بیان شد.
اما آنچه که بیشتر ذهن دوستان و وقت تایپیک را اشغال کرده درستی یا نادرستی این نحوه فیلترینگ موجود و محدوده آن است به قول ما طلبه ها بحث صغروی است اما کلیت بحث اشکالی ندارد و گاها بنده هم برخورد کرده ام با سایت هایی که نباید فیلتر می شده و یا از روی قصد یا از روی سهو فیلتر شده است که تا حدودی به برخی از دوستان حق می دهم
اما آنجه که در این تاپیک منظور ما بود همان بحث کلی جواز عقلی شرعی و عرفی فیلترینگ است که در طول بحث مباحثی مطرح شد.
پس اگر در کلیت- نه در مصادیق- بحثی هست خدمت دوستان هستیم و الا تاپیک را ببندیم
به نام خدا.
با عرض سلام.
حاج آقا بنده یکم سرم شلوغ شده نمیتونم الان ادامه سوالاتم رو بپرسم ( در مورد خود فیلترینگ نه فیلترینگ امروزی! ) اگر ممکن هست موضوع باز بمونه ( من اوایل اسفند ماه میتونم بیام ) بنده سوالام رو بپرسم. ممنون میشم.
ستایشگر :Gol:
با سلام بنده چند روزی تاپیک را باز گذاشتم ولی شما تشریف نیاوردید از همین رو تاپیک را می بندم.
به نام خدا.
با عرض سلام و تشکر از جناب شعیب.
جناب شعیب ، آخرین حرف هایی که بین بنده و شما رد و بدل شد اینجاست : صفحه ی 6 ، پست های 58 تا 60
متاسفانه به علت دقت نکردن من ، یکم بحث خیلی گسترده شده. من نباید کلمه ی "فیلترینگ" رو استفاده میکردم چون همه رو بلافاصله یاد اینترنت میندازه. در صورتی که من منظورم معنی لغوی "فیلترینگ" بود. منظور من اینه که بر چه اساسی حکومت اسلامی ، حق داره ( و به قول جناب علی وظیفه داره ) که به مردم بگه شما این رو بخونید ، این نظریه رو بدونید ، این عقیده رو بگید ، اون عقیده رو نگید و ...؟
چون بنده نمیتونم این عمل رو با آیه هایی که مردم رو به انتخاب آزادانه ی دین تشویق میکنه و این اصل مهم که اعتقاد به اصول دین باید عقلی باشه نه تقلیدی کنار هم قرار بدم.
در آخرین دور صحبت هاتون جناب شعیب عزیز ، شما فرمودید که " بله ، مردم باید به اطلاعات مختلف دسترسی داشته باشن ولی به شرطی که خوب و بد رو بتونن تشخیص بدن و یکوقت کسی نیاد با یه پیچ انداختن تو استدلال اونها رو گمراه کنه " ( نقل به مضمون ). بنده هم در جواب عرض کردم که " خود خدا در سوره ی بقره میفرمایند که قد تبین الرشد من الغی ، یعنی راه درست از نادرست مشخص شده ، تموم شده رفته ( به بیان عامیانه :khandeh!: ) ". پس چرا مردم نباید به اطلاعات مختلف دسترسی داشته باشن؟
ستایشگر :Gol:
با سلام خدمت شما دوست عزیز
هر نظامی و حکومتی همان گونه که وظیفه دارد امنیت جسمی جامعه را تامین کند وظیفه دارد که امنیت روانی جامعه را نیز تامین نماید.
حکومت اسلامی وظیفه دارد زمینه را برای پویایی و رشد فکر و اندیشه افراد فراهم سازد و از طرفی از بلبشوی فکری و آشفتگی ذهنی جاممعه ممانعت نماید.
این دو مهم در کنار هم به صورت هنرمندانه ای باید صورت پذیرد و اگر مراعات نشود قابل دفاع نخواهد بود این یک ترسیم ایده آل از جامعه اسلامی است.
توضیح بیشتر این که افراد یک جامعه در یک سطح فکری و تحلیلی نمی باشند و در برابر مسایل مختلف فکری و عقیدتی واکنش های مختلفی نشان می دهند برخی آنقدر در مسایل عقلی قوی بوده که مسایل را به راحتی تحلیل کرده و مساله اصلی را از انحرافی باز شناخته نه تنها خود گمراه نمی شوند چراغ راه دیگران نیز هستند.
در مقابل افرادی هستند که با کمترین ظاهر سازی تمامی پایه های اعتقادیشان از بن می لرزد و به داشته و نداشته خود شک می کنند و در مقابل تدلیس و اختلاط های فکری به کلی درمانده شده و رنگ می بازند و گاها تا آخر زندگی در همان فضای شبهه آلود به سر می برند. تعداد این گونه افراد کم هم نیستند.
حکومت اسلامی باید فضا را به گونه ای باز بگذارد که محققان اهل تحقیق و مداقه بتوانند در مسایل نظری غور کنند
و از آنطرف این افراد حد اکثری جامعه - که زیاد اهل تحقیق و مداقه علمی نیستند - مورد گزند فرصت طلبان دزد ایمان و عقیده قرار نگیرند.
این نگرانی تا جایی است که پیامبر خدا موسای کلیم خوف این را داشت که مردم فرق اژدهای واقعی معجزه موسی را از سحر ساحران تشخیص ندهد.
اگر خوب دقت کرده باشید حکومت اسلامی در این مسیر تلاش های فراوانی کرده است تا جایی که کلیدی ترین عقاید جامعه با حضور کارشناسان در شبکه علم و فرهنگ_شبکه4_ به نقد و نظر گذاشته و مورد نظر همگان قرار می گیرد.
این همان تبیین رشد وغیی است که قرآن بیان فرموده است .
آیا هیچ پدر مهربانی رازی می شود نوجوان نو رسته اش که هنوز نمی تواند درست در خوب و بد اعتقادی اش استدلال کند و آب زلال را از آب آغشته به سم تشخیص نمی دهد در تیر رس فرق و گروه ها و نحله های مختلف قرار بگیرد از عرفان شهوت پرستی اشو گرفته تا سبک های زندگی پائلیو کئیلیو!!!
اگر این طور است پس ایه مخصوص یک عده ست نه همه ی مردم!!برای همه این طور نیست که: قد تبین الرشد من الغی
و برای خیلی ها اصلا بین نیست...پس چرا لحن ایه این طوره؟
درود :Gol:
سخن از آزادی بیان شد و یاد عکس مشهوری افتادم که در آن، آقای «خمینی»، در زیر جملهی «شاه رفت»، سخن زیبایی را گفتهاند:

که البته گویا تنها در مقام سخن باقی ماند ولی به هرحال، سخن بزرگ این انقلاب است و باید به آن توجه کرد.
خوشحالیم از اینکه بزرگان سرعت اینترنت را برای پیشگیری از گمراهی فرزندان این مرز و بوم، افزایش نمیدهند (وی پی ان، سرعت را کاهش نمیدهد).
برای دانستن خوب بودن یک پیشگیری، بازخورد آن را باید نگاه کرد - بدینمایه: آیا این پیشگیری، شرایط را بهتر کرده است، یا بدتر.
مردمانی که از رفتن در سرچهارراهها باز میدارند، خود کم:کم دلیل خردپذیر این جلوگیری را در مییابند که اینکار، برای جلوگیری از هرج و مرج، لازم است و برای همین، کمکم و با گذر زمان، مردم به این پیشگیری، بیشتر پایبند میشوند.
ولی بازخورد فیلترکردن، چگونه است؟ آیا مردم با گذر زمان بیشتر به آن پایبند میشوند، یا بیشتر آن را دور میزنند؟
اگر میبینیم که روز به روز، مردم بیشتر آنرا دور میزنند، دلیلش، ناکارآمد بودن این قانون است (که خود نیز گفتهاید پشتوانهی عقلی نداشته باشد ...).
همانگونه که بزرگواران فرمودند، تا زمانی که دست به شمشیر برده نشد، جنگی رخ نداد و دقیقترش این است: تا زمانی که شکم زنی باردار پاره نشد، علی (ع)، جنگ نکرد.
علی(ع) در جنگ با معاویه در چادر خود نشسته بود که ابوذر آمد و گفت: دونفر آمدهاند که چهره را پوشاندهاند و میگویند جز در برابر علی، نقاب برنخواهیم برداشت!
حضرت فرمودند: بگو بیایند.
پس از ساعتی، حضرت ابوذر را دوباره صدا کردند و فرمودند: این دوتن را به جلوی سپاه معاویه ببر و بیا.
پس از بازگشت، ابوذر پرسید: آنان که بودند یا علی؟
حضرت فرمودند: معاویه و عمروعاص!
ابوذز گفت: اینان چقدر مردم را گمراه میکنند! میگذاشتی تا بکشمشان!
حضرت: :Moteajeb!:!
معاویه و عمروعاص، تا این اندازه به آزاد اندیشی و جوانمردی این بزرگمرد ایمان داشتند ولی گویا کسانی برای کوجه ساختن رفتار خود، میخواهند وی را نیز سرکوبگر جلوه دهند!
به نام خدا.
به قول آقای فردوسی پور " اجازه میدید قانع نشم؟ " :khandeh!:
جناب شعیب عزیز ، من نمیتونم قبول کنم که حکومت در مقابل عقیده ی ملت هم مسئول باشه. با اجازه دلایلم رو مختصرا عرض میکنم.
امام امیرالمونین (ع) در خطبه ی 40 نهج البلاغه میفرمایند که حکومت الهی، حکومتی هست که 7 ویژگی داشته باشه :
1- افراد با ایمان ، مسیر تعالی خودش رو به سمت خدا پی بگیره و مانعی براش نباشه.
2- کافر به زندگی خودش ادامه بده.
3- مردم زندگی خودشون رو تا زمان طبیعی و مهلتی که خدا داده ادامه بدن.
4- مالیات و وجوهی که حکومت برای تامین امنیت و امکانات لازم داره جمع آوری بشه.
5- با دشمنان جامعه پیکار بکنند.
6- امنیت جاده ها ( احتمالا همون مرزداری منظور هست ) رو تامین بکنه.
7- حق ناتوان رو از توانا بگیره.
و همین 7 تا بیشتر رو هم نمی فرمایند. خوب ، از کجای این هفت تا برمیاد که حکومت مسئول هست که مردم چه فکری بکنن؟ اتفاقا از برآیند دوتای اولی این نتیجه حاصل میشه که حکومت وظیفه نداره مردم رو مسلمان بکنه بلکه وظیفه داره کاری بکنه که هر کسی با هر عقیده ای زندگیش رو بکنه. اصلا حرفی در مورد اینکه کسی تبلیغ برای دینش بکنه یا نکنه نزدن. اینکه مردم چه انتخابی بکنن به خودشون و خدای خودشون ربط داره. وگرنه چرا خدا تو قرآن به پیامبر (ص) میفرمایند که " انما انت مذکر * لست علیهم بمصیطر " (همانا که تو یادآوری کننده هستی * و بر آنها گماشته نیستی ) ( سوره ی غاشیه آیات 21 و 22 ) ؟ حاکم از پیامبر (ص) که دیگه مسئول تر نیست نسبت به مردم! پیامبر (ص) پدر امت هست ، دیگه از پدر که بهتر نیست!
اتفاقا در مثالی که آورده اید ( حضرت موسی (ع) ) همین نکته هست. حضرت موسی (ع) به عنوان پیامبر خدا ، از این میترسه که مبادا مردم فرق معجزه و سحر رو نفهمن ، در صورتی که دیدیم فهمیدن! و البته این ترس مانع مواجه کردن مردم با آزمایش تشخیص سحر از معجزه نشد.
آیا هدف خدا از خلقت جز این بوده که موجوداتی با اختیار خودشون به عبادت پروردگار عالم بپردازند و راه تعالی رو پیش بگیرند؟ اگر تنها مقصود عبادت بود که فرشتگان میکردند ، مهم اختیارا" عبادت کردن بود که جن و انس رو خدا خلق کرد. خوب این اختیارا" جز در مواجهه با اندیشه های مختلف و سپس برگزیدن راه حق تحقق پیدا میکنه؟ اگر جز این راه ، راهی نیست ، پس چطور وظیفه ی حکومت اسلامی هست که جلوی این راه رو بگیره و بگه فقط و فقط اونهایی که ما مطمئنیم عقلشون میرسه و فقط و فقط از اون مجرایی که من مشخص میکنم؟
حاج آقا ، با اجازه تون بنده این تذکر رو بدم که ما الان حکومت اسلامی نداریم بلکه جمهوری اسلامی داریم.
و اما ، آیا تا امروز یک مسیحی در تلویزیون ظاهر شده اند در مورد مسیحیت توضیح بدن؟ یا اینکه علمای اسلام در مورد مسیحیت توضیح داده اند؟ تا به امروز یه نفر بهایی اومده تلویزیون و با یه مسلمان شیعه وارد مناظره بشه؟ آیا برخورد کلیدی ترین عقاید ، در حاد ترین حالت برخورد عقاید آقای زیباکلام و آقای قدیری ابیانه است؟ واقعا شبکه ی 4 ، مورد نظر همگان هست یا فقط مورد نظر قشر فوق العاده روشنفکر؟
جناب شعیب ، شما میفرمایید رابطه ی بین ملت و حاکم در زمینه های اعتقادی ، رابطه ی قیم و طفل هست؟
ستایشگر :Gol:
بار ها عرض کردم...
فیلترینگ سایتی که هم میتواند استفاده مفید و هم استفاده مضر داشته باشد مثل youtube ....از هر فحشی به کاربران اینترنت و مخصوصا قشر دانشجو بدتر است
اگه حتی یک درصد مراجعه کنندگان بلکه کمتر قصد استفاده مفید از چنین سایتی داشته باشند شما حق فیلتر ندارید حال اینکه چنین سایتی منبع بسیاری از تورنت ها و آموزشهای ویدیوئی است
مشکل از اینجا نشات میگیرد که فیلتر کننده درک درستی از نیازهای کاربر اینترنت ندارد... شما فرض کنید رساله مرجع تقلیدتان فقط و فقط در یک مکان قابل دسترسی است و اون یک مکان هم قفل زذه اند. اونوقت میفهمید این حرکاتی که در فیلترینگهای نابجا انجام میدهید تا چه اندازه بدون تعقل صورت میگیرد و چه اثرات سوئی دارد
سلام
چه خوب شد که بحث های این تاپیک دوباره به راه افتاد.
البته به بخش ابتدایی سخن هم باید توجه کرد: "در صورت عدم توطئه"
همون طور که شما هم عرض کردید، وقتی مردم به عینه دریابند که این قوانین منع کننده به نفع اونهاست با رضایت به اونها تن در میدهند. در مورد فیلترینگ هم همین وضع وجود داره. یعنی باید در کنار قانون منع کننده، روشنگری و تبیین شیوه های غلط و باطلی که در اون سایتها وجود داره انجام بشه تا کاربران اینترنت مضر بودن اون سایتها رو به درستی درک کنند. کم کاری در این بخش به معنی نبودن پشتوانه عقلی برای فیلترینگ نیست.
معاویه و عمروعاص، تا این اندازه به آزاد اندیشی و جوانمردی این بزرگمرد ایمان داشتند ولی گویا کسانی برای کوجه ساختن رفتار خود، میخواهند وی را نیز سرکوبگر جلوه دهند!
بنده ربطی بین بحث ما و این داستانی که نقل کردید و همچنین نتیجه ای که از داستان گرفتید پیدا نکردم. خواهش میکنم این بحث رو بیشتر باز کنید تا منظورتون رو متوجه بشم. بنده کی خواستم امیرالمؤمنین (ع) را سرکوب گر جلوه بدم؟ مگر همین معاویه و عمروعاص که حضرت به ایشان امان داد در جنگ با حضرت نبودند؟
اگر فرض بگیریم 1% از کاربران یوتیوب به این سایت نیاز مبرم دارند و امکان انحرافشان با توجه به محتواهایی که توی این سایته وجود نداره، باز هم دلیل نمیشه که این عده رو فدای 99% بقیه که نه نیاز مبرمی دارند و نه توانایی درک و تحلیل درست که از انحرافشان جلوگیری بشه، کنیم.
بد اجرا شدن فیلترینگ دلیل بر بد بودن اصل این حرکت نیست.
سلام من تازه اومدم و نمیدونم چجوری از این سایت استفاده کنم اگه یکی کمکم کنه ممنون میشم من یک خوابم دیدم چجوری تعبیرش کنم ؟
آیه بسیار واضح و گویاست آنگاه می توانیم بگوییم که انسان می تواند بنا بر اختیار خود آزادانه راه و روش خود را انتخاب کند که رشد و غی واقعا تبیین شده باشد نه این که با یک تبلیغات عوام فریب و یک ظاهر سازی عده کثیری را به گمراهی بکشاند0
تبیین رشد و غی به تناسب افراد متفاوت است.
درست است که مسیر بیان شده است اما گاهی افراد با ظاهر شبهات گمراه می شوند قبل از این که جواب های طرف مقابل را بشنوند و این شبهه همچون یک ویروس در درون روان فرد تاثیر گذاشته و تا درمان شود تاثیرات مخربی بر روان او خواهد داشت.
افراد در مقابل شبهات متفاوت اند برای همین باید بیان رشد و غی هم برای آنها متفاوت باشد.
با سلام
فیلترینگ به نظر شخصی بنده یکی از اشتباه ترین کارهایی هست که جامعه ما انجام میده
جدای از این مساله که فیلترینگ متاسفانه توی جامعه مجازی داره بی رویه انجام میشه من فقط میخوام در مورد خود فیلترینگ بگم
اینو مطمءن باشین وقتی هر شخصی چه بزرگ و چه کوچیک وقتی با صفحه فیلترینگ مواجه میشه ناشی از چیه؟یه سایتی قرار بوده بره و اون سایت فیلتر بوده.
این فیلتر باعث میشه طرف بگه خوب پس این سایت خیلی بده؟نه عزیز من بیشتر اونو ترغیب میکنه به سایتی که به هر دلیل میخواسته بره توش ، وارد بشه
یه سری از سایت ها که واقعا از لحاظ اخلاقی مناسب نیستند رو هم به جای فیلترینگ قشنگ بهتره مثل کشور های دیگه در موردش توضیح بنویسیم که محتوای سایت فلانه و برای فلان سن مناسب نیست و .... حاالا اگر طرف خواست بره اگرم نخواست نره
با سلام عرض ادب
مشکل اصلی مطلب شما در همین موضوع است که فکر می کنید حکومت دربرابر عقیده مردم هیچ مسئولیتی ندارد
آری حکومت های سکولار اینگونه اند و اصلا دربرابر اندیشه و انگیزه مردم هیچ تعهدی ندارند چرا که حکومت آنها اصلا کاری به جنبه های غیر دنیایی مردم ندارد آنها حاکمان بر ابدان مردم اند و برای آن برنامه دارند
اما حکومت دینی که در اصل ادامه امامت و حکومت پیامبران است نه تنها برای دنیای مردم برنامه دارند برای روح و روان و آخرت آنها نیز برنامه دارند.
اصلا زیبایی تفکر شیعی در این اسنت که امام بعد از پیامبر مسئول دین و دنیای مردم است نه دنیا به تنهایی (خلیفه) و نه دین به تنهایی.
حکومت ولایت فقیه در عصر غیبت هم که ادامه امامت و رهبری است مسئول دین و دنیای مردم است.
اما دلیلی که آوردید بهترین دیل بر مدعای ماست (مرحبا به ناصرنا)
كَلِمَةُ حَقٍّ يُرادُ بِها باطِلٌ. نَعَمْ اِنَّهُ لا حُكْمَ اِلاّ لِلّهِ، وَلكِنْ هؤُلاءِ
گفتار حقّى است كه به آن باطلى اراده شده. آرى حكمى نيست مگر براى خدا، ولى اينان
يَقُولُونَ: لا اِمْرَةَ اِلاّ لِلّهِ. وَ اِنَّهُ لابُدَّ لِلنّاسِ مِنْ اَمير، بَرٍّ اَوْ فاجِر،
مى گويند: زمامدارى مخصوص خداست. در حالى كه براى مردم حاكمى لازم است چه نيكوكار و چه بدكار،
يَعْمَلُ فى اِمْرَتِهِ الْمُؤْمِنُ، وَ يَسْتَمْتِعُ فيهَا الْكافِرُ، وَ يُبَلِّغُ
كه مؤمن در عرصه حكومت او به راه حقّش ادامه دهد، و كافر بهره مند از زندگى گردد، و خدا هم روزگار مؤمن و
اللّهُ فيهَا الاَْجَلَ، وَ يُجْمَعُ بِهِ الْفَىْءُ، وَ يُقاتَلُ بِهِ الْعَدُوُّ،
كافر را در آن حكومت به سر آرد، و نيز به وسيله آن حاكم غنائم جمع گردد، و به توسط او جنگ با دشمن سامان گيرد
وَ تَأْمَنُ بِهِ السُّبُلُ، وَ يُؤْخَذُ بِهِ لِلضَّعيفِ مِنَ الْقَوِىِّ، حَتّى يَسْتَريحَ
و راهها به سبب او امن گردد، و در امارت وى حق ناتوان از قوى گرفته شود، تا مؤمن نيكوكار راحت
بَرٌّ، وَ يُسْتَراحَ مِنْ فاجِر.
شود، و مردم از شرّ بدكار در امان گردند.
واقعا زیباترین دلیل بر آزادی بیان همراه مصونیت جامعه از در هم آمیختگی را بیان داشته اند.
مورد شماره یک و دو در کنار هم منظومه زیبا از بحث آزادی بیان و عقیده را در جامعه اسلامی بیان می کند
در ابتدا حضرت می فرماید وظیفه حاکم است که زمینه را برای عبادت (عبادتی که مقدمه آن معرفت دینی است ؛آرامش روانی است)مومن فراهم آورد این وظیفه حکومت است جامعه را از هرج و مرج فکری و آشفتگی نجات دهد تا مومن بتواند با روانی آرام عبادت کند. زیبا فرموده این وظیفه حکومت است.
در کنار آن آزادی عقیده (نه هرج و مرج اجتماعی) حکم فرما باشد تا اگر کسی در سایه تحقیق خود به عقیده ای مخالف دست یافت مشغول به زندگی خود گردد. آزادی در عقیده با آزادی در عمل متفاوت است با تبلیغ عقیده متفاوت است با از بین بردن آرامش روانی متدینین و سست کردن پایه ها و مایه های دینی متفاوت است
همین امیر المومنین وقتی به حکومت رسید فضا را برای عبادت مومن و زندگی غیر مسلمان آماده ساخت اما با تحرکاتی که اصل اولی (آماده سازی زمینه عبادت مومنان) منافات داشت و به بلبشو در جامعه دامن می زد با شدت برخورد می کرد.
مثلا در برخورد با غالیان که به صورت گروهی در جامعه دست به تبلیغ زده بودند اشد مجازات را در نظر گرفت.
روایت کافی چنین است: زمانی که امیر مؤمنان از اهل بصره در جنگ جمل فراغت یافت، هفتاد نفر از مردمان زط (یا کولیها) نزد وی آمده، بر او سلام کرده با زبان خود با آن حضرت سخن گفتند. حضرت پاسخ سلام آنان را داد. سپس فرمود: من چنان نیستم که شما اظهار کردید، من بنده مخلوق خداوند هستم. آنان نپذیرفتند و گفتند: تو همانا همو هستی. حضرت گفت: اگر نهی نشوید و از سخن خود باز نگردید و توبه نکنید، شما را خواهم کشت. آنان حاضر به توبه نشدند. حضرت دستور داد چاههایی حفر کردند. سپس پایین چاهها را به هم متصل کرد. آنگاه آنان را در آن چاهها ریخت و سر چاهها را بست. سپس در یکی از آنها که کسی داخلش نبود آتش روشن کرد. در این وقت دود داخل چاههای دیگر شده و همگی آنان مردند.
آری حاکم اسلامی در برابر عقاید افراد هم مسئول است چرا که او امام دین و دنیای آنهاست.
اتفاقا ما هم همین را می گوییم باید فضا به گونه ای باشد که عمل اختیاری بتواند شکل بگیرد نه این که هجمه به یکباره آنقدر زیاد باشد که تدلیس رخ دهد جای حق و باطل عوض شود حق باطل نمایش یابد و باطل حق. شبهات قدرت اختیار را از افراد بگیرد. شبهه در جایی وارد شود که جواب آن هم موجود نباشد.
آری اینجاست که دیگر قدرت اختیار مغلوب می شود. به جای این که اختیار باشد تحمیل شود.
ما می گوییم نباید فضای جامعه را به هم ریخت هجمه آورد تا فکر مغلوب شود اختیار نازا شود بلکه ما می گوییم هر چیز به جای خود.
نه این که جوان در فضایی قرار گیرد که همه اش هجمه است همه اش شهوت است همه اش دلفریبی است آنوقت دیگر عقل مغلوب است و هوی غالب.
مثل این که شما اصلا اهل شبکه 4 نیستید.
گفتگوها و مناظراتی را که سال های سال بین علمای ما و برخی از مسیحیان صورت گرفته ندیده اید؟؟ مصاحبه ها و نشست های علمی که ساعت ها درباره فرق و ادیان پخش شده چطور .
تا جایی که برخی از این جلسه ها خروجی های جالبی داشته است مناظرات دکتر لگهاوزن مسیحی و آیه الله مصباح که منجر به مسلمان شدن ایشان شد. یا جلسات هنری کربن مسیحی درباره کاتولیک و پروتستان و... صدها نمونه دیگر
یا برنامه های شبکه قرآن و صدها برنامه رادیویی درباب نقد و بررسی ادیان.
البته می تواند این ها بیشتر هم شود که باید بشود.
وقتی حکومت اسلامی و ولی فقیه جانشین امام باشد در امور دینی اگر امام شد پدر مهربان حاکم اسلامی نیز می شود پدری مهربان.
بحث ما در این تاپیک یک بحث کلی است درباره فیلترینگ و درباره مصادیق فعلا بحثی نمی کنیم
اما اگر یک چیزی برای 99 درصد یک مجموعه ای ضرر داشته باشد آیا عقل می پذیرد که آن 99 درصد ضرر کنند و برای استفاده یک نفر؟؟؟
به نام خدا.
سلام بر شما جناب شعیب گرامی.
اگر حاکم اسلامی در مقابل عقاید افراد هم مسئول است ، پس چرا خدا به پیامبر (ص) میفرمایند که "لست علیهم بمصیطر" ؟
این وسط آزادی در انتخاب عقیده چطور میشه اگر حاکم "مسئول" این عقیده هست؟ اگر اینطور بگیم که مردم آزاد هستند ولی از حاکم هم سوال میشه که چرا اینها گمراه شدند و مورد عتاب و عذاب قرار میگیره برای این گمراهی مردم ، در واقع گفتیم که گناه رو مردم کردن تاوانش رو دیگری میده. اگر هم بگیم که نه تاوانش رو حاکم نمیده پس چه "مسئولیتی" هست که بازرسی نداره؟
و اما در مورد خطبه ی 40 نهج البلاغه.
حاج آقا شرمنده هستم. ببخشید بی ادبی میکنم ، اما یک مقداری حرفتون مصادره به مطلوب نیست؟ پرانتزی که اضافه کردید شما رو در رسیدن به نتیجه ی مطلوب کمک کرده. در صورتی که اگر اون پرانتز رو نذاریم ، معنی که شما میخواید رو نمیده. صد تا کتاب و روزنامه و شبکه ای که تفکرات دیگر رو منتشر میکنن وجود داشته باشه شخص میتونه عباداتش رو انجام بده ( مثلا در کشور های به سکولار که دولت در انتشار دینهای مختلف مانعی ایجاد نمیکنه به گفته ی خودتون ) و مانعی از این لحاظ سر راهش نیست.
حاج آقا اینکه یک حکومت بگه "برید کیف کنید که گذاشتیم تو خونه ی خودتون زندگیتون رو بکنید و هرچی خواستید تو چهارچوب ذهنتون داشته باشید" که کار خاصی نکرده و اصلا مورد بحث ما هم نیست! مسئله اینجاست که عقاید مختلف چطور و چقدر میتونن خودشون رو معرفی بکنند و مزاحمتی براشون نباشه. همین امروز اگر دولت یک کشور خارجی بیاد و بگه اسلام تبلیغ نشه مگر در شبکه ی 4 سیما(:khandeh!:!!!!) ، شما اینکار رو ایجاد محدودیت برای مردم در آزادی انتخاب ( که ثمره ی آزادی در آگاهی هست ) نمیدونید؟
و اما این داستان 70 نفر غالیان که فرمودید ، آیا این داستان به این معنی نیست که حضرت علی (ع) صرفا بخاطر ابراز عقیده اونهم در مقابل خود حضرت علی (ع) و نه در کوچه و بازار که موجب تشویش مردم بشه ( به قول شما ) کشتن؟ خوب اینکه آزادی عقیده رو هم زیر سوال برد! ( یعنی کافر نتونست زندگیش رو بکنه! )
زمانی که روزنامه ی بهار توقیف شد در یک مطلبی نقل قول هایی از شهید مفتح ، شهید مطهری ، شهید بهشتی و مقام معظم رهبری مربوط به زمان قبل انقلاب نقل شده بود که این 4 نفر همه با زبان های مختلف این مطلب رو گفته بودند که " ما نمیگوییم که مثلا مارکسیست ها حرف نزنند ، میگوییم همان روزنامه ای که حرف آنها را مینویسد حرف ما را هم بنویسد که دفاع میکنیم".( نقل به مضمون ) البته متاسفانه فراموش کردم که اصل مطلب و منابعش رو ذخبره کنم. اصراری هم ندارم که از من بپذیرید که این 4 نفر این حرف ها رو زده بودند. اما شهید مطهری در کتاب "پیرامون انقلاب اسلامی" ، ص 17 ، منتشره توسط انتشارات صدرا در سال 1372 ، میفرمایند که :