جملات قشنگ و به یاد ماندنی (بخون...فكر كن...اراده كن...عمل كن)

تب‌های اولیه

18626 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

[="Tahoma"][="Navy"]*بدرستی که شیعیان ما قلبشان از هرناخالصی و حیله و تزویر پاک است *
امام حسین (ع)
[/]

[="Tahoma"][="Navy"]جانم فدای نام زیبایت، ابوالفضل

قربان زخم چشم بینایت، ابولفضل

گر من به چای القمه بودم، زِ حسرت

هر آن بخشکیدم برآن روزت ابولفضل

.

نام علمدار سپه آید به گوشم

انگار من عمری به او حلقه به گوشم

جانم بلرزد هر می گوید «ابوالفضل»

سرّی ست خود بنهاده در اعماق گوشم

.

نام معشوق مبر نزد من از عشق مگو

عشق دیریست که در پیچ و خم عباس است

هر چه داریم همه از کرَم عباس است

خلقت جنت حق لطف کرم عباس است
[/]

[="Tahoma"][="Navy"]به درگاه تو من التماس كردم تا تاج بندگی بر سرم نهی با عشق

به درگاه تو من التماس كردم تا دلم را بيارايی با عشق

به درگاه تو من التماس كردم تا مرا انقدر بی قرار وصالت گردانی كه پلی بسازم با عشق و چنان شيفته ی وصالم كنی كه مرا بی قرار نگاهت كردی با عشق

به درگاه تو من التماس كردم كه ای خدای عشق ، ای آفريننده ی عشق ، ای كه مرا از خاك آفريدی با عشق عاشقم كن با عشق به لحظه ی ديدار و وصالم برسان باعشق و همانگونه كه از خاك آفريدی با عشق به خاك بازگردانم با عشق[/]

[="Tahoma"][="Navy"][/]

[="Tahoma"][="Navy"][/]

[="Tahoma"][="Navy"][/]

[="Tahoma"][="Navy"]

خوابيدي رو بال موجا
كاش ميشد بودم كنارت
تو به دريا دل سپردي
من تو ساحل چشم به راهت
دنبالت دارم ميگردم
اما نيست از تو نشوني
روزگار مارو جدا كرد
يه غروب توي جووني
دل من هواتو كرده
كاش ميشد تورو ببينم
كاش ميشد تو خواب دوباره
دست سردتوبگيرم
دل من هواتو كرده
كاش ميشد تورو ببينم
كاش ميشد تو خواب دوباره
دست سردتو بگيرم
[/]

[="Tahoma"][="Navy"]

دگر مجنون نخواهم شد كه ليلي رفت از دستم
دگر با كس نخواهم گفت من ديوانه ات هستم
دگر حلاج عشقم را به مژگانت نياويزم
دگر باور نخواهم كرد من دردانه ات هستم
اگر چون بيژن عاشق به قعر چاه تو رفتم
به جان پرويز را ديدم كه بيرون بردت از دستم
اگر فرهاد عشقم را به كوي تو فرستادم
به گيسويت قسم خوردم هنوزم عاشقت هستم
به دل اميد مي دادم كه روزي بينمت اما
تو هم اي دل زمن گمشو كه عشقت رفت از دستم
تو هم اي دل زمن گمشو كه عشقت رفت از دستم
[/]

فقط گفتی به ما پرواز- پرواز!
در زندان غیبت کی شود باز؟
بدون تو چگونه پرگشاییم؟
برای هر عمل هستی سر آغاز
برای ما نمانده سوز و آهی
تو می گویی بخوان آواز- آواز؟
میان ما خوارج یکه تازند
کدامین ارتش و نیرو و سرباز؟!
سخن کوتاه آقا جان-غریبی
نداری یاور و دلسوز و غمساز
مرا از خواب شب بیدار گردان
ز خواب غفلت و خودبینی و ناز



[="Tahoma"][="Navy"]

منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن
منم که دیده نیالوده ام به بد دیدن

وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقت ما کافریست رنجیدن

به پیر میکده گفتم که چیست راه نجات
بخواست جام می و گفت عیب پوشیدن

مراد دل ز تماشای باغ عالم چیست
بدست مردم چشم از رخ تو گل چیدن
[/]

[="Tahoma"][="Navy"]الهی...بک عرفتک...تو را با تو شناختم و برایت می خوانم....
می خوانم توئی را که هر وقت می خوانمت اجابتم می کنی و چه بسیار لحظه هایی که خواندی مرا و کاهلی کردم...
می ستایم توئی را که تنها کسی هستی که ناله های تمنایم را میشنوی....
می ستایم توئی را که تنها کسی هستی که چشم امیدم به سویش است....
می ستایم توئی را که گرامیم داشتی,به غیرم وانگذاشتی تا خوارم کنند,دوستم داشتی....
می ستایم تو را و صبرت را بر تمام خطاهایم...
[/]

میگویند با دوستان مروت با دشمنان مدارا

اما مشکل این است که این روزها نمیتوان آنها را از هم تشخیص داد . . .

[="Tahoma"][="Navy"]خدایا! به دل های پروانه وش شمعی شایسته عنایت کن که در پای هر کرم شب تابی
فرو نیایند و پیش هر چشم کور سویی جان نسپارند!
خدایا! آن چنان غریق دریای غربتمان مکن که به سمت هر خاشاک عاطفه ایی دست نیاز دراز کنیم.پناه بر تو از تنهایی و غربت و بی کسی!
خدایا!در این هرزه بازار نگاه ها و قلبها,دل ما را از آن خودت وچشم ما را نگران خودت کن!
خدایا! دستمان تهی و آلوده به معصیت است.اما دلمان سرشار از عشق و محبت است.به دستمان نگاه نکن. به دلمان هم نگاه نکن.به دست خودت و دل خودت نگاه کن.من کان محاسنه مساوی فکیف مساویه مساوی؟!
خدایا!هر لحظه نیازمند هدایت توییم.به خصوص در این وا نفسای آخر الزمان که باطل هرآن به لباس حق در می آید و بر حق دم به دم گمان باطل می رود. هدایت مستمر و متصلت را از ما دریغ نکن!
[/]

[="Tahoma"][="Navy"]

هیچ گل از روز اول ناز نیست
نغمه بی دستان ما در ساز نیست
نشکند تا صخره های راه را
رود هم راهش به دريا باز نیست
راه دريا گرچه دارد پیچ و خم
جز تلاشت هیچ رمز و راز نیست
چشم خود را وا کنی فهمیده ای
آرزو راه شب پرواز نیست
در مسیر قله های زندگی
آرزو جز نقطه ی آغاز نیست
رويا از امروز کم کن آرزو
راه دريا تا نخواهی باز نیست
[/]

[="Tahoma"][="Navy"]سهم صدای عاشق یک آسمان ستارست
تندیس مهربانی بی دوست پاره پاره است
قلبی پر از شقایق با عشق می گدازد
هر کس که گفت زنده است بی عشق. حرف یاوه است
جام ترانه دستم در کوچه های مستی
یاری که بی وفا شد ملزوم صد گلایه است
آیینه ای سپید است نقش و نگار ذهنم
احساس شعر و شاعر محتاج یک اشاره است
دلداده خدا باش تا عشق را بدانی
کان دل که بی خدا شد از پایه بی بهانه است
[/]

[="Tahoma"][="Navy"]

قطره ای از دیده افتاد وغمم را آب برد
یاد تو از دیدگانم تیرگی خواب برد
از سیاهی در هراسم آرزوی دیدنت
بالهایی شد مرا تا قله مهتاب برد
شبنم اشکی به روی برگ پیچک ها چکید
در غم شبنم ز پیچک ها که پیچ و تاب برد؟
آمد و در دستهایش پر ز شبنم بود و نور
چون نسیمی غصه ها را از دل بی تاب برد

[/]

[="Tahoma"][="Navy"]پيامبر خدا صلى‏ الله ‏عليه و ‏آله و سلّم :هر كه به خدا و روز واپسين ايمان دارد ، بايد ميهمانش را گرامـى دارد .
****************************************************
دانش نجاتت مى‏دهد، نادانى تباهت مى‏كند.مولا علی (ع)
****************************************************
به خدا پناه مي‌برم از گناهاني كه مرگ را به پيش ميندازد. شخصي پرسيد: آيا چنين گناهي هم وجود دارد؟ و حضرت فرمود: بلي،قطع رحم. مولا علی (ع)
****************************************************
كسى كه زمان خود را بشناسد، آماج اشتباهات قرار نگيرد. امام صادق (ع)
****************************************************
؛براستی که خداوند عزوجل رحم می نماید مرد را، به سبب شدت محبت او به فرزندش.امام صادق (ع)
[/]

[="Tahoma"][="Navy"]احساس میکنم که نباشی بهار نیست
شعری میان دفتر این روزگار نیست
معطوف میشود به شما حس واژه ها
آقا خودت بگو مگر این افتخار نیست؟
من با سروده های همه شرط بسته ام
بیتی بدون نام شما ماندگار نیست
[/]

[="Tahoma"][="Navy"]دوباره با صدای تو به عمق راز می روم
به منتهای عاشقی به صد نیاز می روم
نگاه مهربان تو مرا به خلسه می برد
ز هیبت شکوه توست که سر فراز می روم
تو ای همه امید من چگونه خنده می کنی
که محفل شبانه را بدون ساز می روم
من آن شقایقم که با خیلی روی ناز تو
میان دشت خاطره به روی باز می روم
دمیده روح زندگی به آسمان دیده ام
ز گرمی وجود تو پی گداز می روم
صدا بزن مرا ببر به عمق بی کرانه ها
دوباره با صدای تو به عمق راز می روم
[/]

[="Tahoma"][="Navy"]خدایا !

یاری ام ده تا از جماعت سوداگر نباشم
که از بیم فردای شمار ، دست از خطا می کشند
تا در آن روز به پیشگاهت پریشان
و از شرم سر به گریبان نباشند.
دستگیرم شو تا از مردم دل آگاه باشم
که در همه حال ، حرمت دوست نگه می دارند ،
زیرا می دانند در همین دم حاضر است و بینا
و فردا دور است ، اما دوست نزدیک تر از رگ گردن.
پس مرا متانتی عطا کن تا یک دم در حضور دوست آنچه نا پسند اوست ، از من سر نزند.
[/]

[="Tahoma"][="Navy"]بی حرمتی به ساحت خوبان قشنگ نیست
باور کنید که پاسخ آیینه سنگ نیست
سوگند می برم به مرام پرندگان,
در شهر ما سزای پریدن ...تفنگ نیست
در کارگاه رنگرزان دیار ما,
رنگی برای پوشش آثار ننگ نیست
دارد بهار می گذرد با شتاب عمر,
فکری کنید,
فر صت پلکی در نگ, نیست
تنها یک نفر به قله تاریخ می رسد,
هر مرد پا شکسته که تیمور لنگ نیست
[/]

[="Tahoma"][="Navy"]آنطرفها که دلم ساز غزل را میزد
حرفها توی گلو یکسره در جا میزد
گریه اما دگر از حوصله خارج شده بود
که در این معرکه دل حرف معما میزد
دست تقدیر در این کهنه کتاب دیرین
رمز خوشبختی ما را دو سه خط جا میزد
بوی سوز دلمان هفت جهان را پر کرد
و عجب بود کسی یکسره سرنا میزد!
دیشب انگار تمام در و دیوار و زمین
هر یکی سینه برای غم فردا میزد
و همین ثانیه ها بود که هی می آمد
سنگ بر شیشه عمر دل مینا میزد
[/]

[="Tahoma"][="Navy"]رفتي ولي فضاي دلم تنگ ميشود
باور نميکنم که دلت سنگ ميشود
اي آشناي دير رسيده کجا روي
پاي ترانه در پي تو لنگ ميشود
در اين سکوت ممتد و تاريک بيکسي
بين من و تو فاصله فرسنگ ميشود
وقتي تو هم به خاطره ام فکر ميکني
غمنامه تو روي گلو چنگ ميشود
اي دلبري که دل به تو دادم چه ميکني
اينگونه بين من و خودم جنگ ميشود
عاشق نبوده اي که بداني ز رفتنت
از فرط تشنگي همه بيرنگ ميشود
در آرزوي داشتنت دلرباي من
تا آخرين نفس دل من تنگ ميشود
[/]

[="Tahoma"][="Navy"]

علی ابن ابیطالب : علم خویش را به جهل و یقین خود را به شک مبدل نکنید، آنگاه که به علم رسیدید عمل کنید و آنگاه که به یقین دست یافتید ،اقدام نمایید.

************************************************************

رستگـار نمی شوند مـردمـى که خشنـودى مخلـوق را در مقـابل غضب خـالق خریدنـد.

************************************************************

آنکس‌ که‌ مرگش‌ فرا رسیده‌ ، مهلت‌ مى‌طلبد تا گذشته‌ را جبران‌ کند و آنکس‌ که‌ مرگش‌ فرا نرسیده‌ و براى‌ عمل‌ صالح‌ فرصت‌ دارد ، امروز و فردا مى‌کند.
امام حسن (ع)

************************************************************

هر کس نمی تواند کفاره ی گناهانش را بپردازد، بر محمد و آل محمد بسیار
صلوات فرستد زیرا صلوات گناهانش را کاملا از بین می برد.امام رضا (ع)

************************************************************

هر گاه برای شما پیش آمد سختی روی داد از ما کمک و یاری بجوئید.امام رضا (ع)
[/]

[="Tahoma"][="Navy"]

گفتم که روی خوبت از من چرا نهان است؟
گفتا تو خود حجابی ورنه رخم عیان است
گفتم که از که پرسم جانا نشان کویت
گفتا نشان چه پرسی؟ آن کوی بی نشان است!
گفتم مرا غم تو خوشتر ز شادمانی
گفتا که در ره ما غم نیز شادمانی است

[/]

[="Tahoma"][="Navy"]در میان من و تو فاصله‌هاست.
گاه می‌اندیشم،
-می‌توانی تو به لبخندی این فاصله را برداری!
تو توانائی بخشش داری.
دستهای تو توانائی آن را دارد؛
-که مرا، زندگانی بخشد.
وتو چون مصرع شعری زیبا،
سطر برجسته‌ای از زندگی من هستی.
من در آئینه رخ خود دیدم، و به تو حق دادم.
آه می‌بینم،می‌بینم
تو به اندازه تنهائی من خوشبختی
من به اندازه زیبائی تو غمگینم
آرزو می‌کردم،
که تو خواننده شعرم باشی.
راستی شعر مرا می‌خوانی؟
[/]

[="Tahoma"][="Navy"]خدایا! محتاجم مکن که تهمت به کسی بزنم زیرا تهمت، خیانت ظالمانه ای است.
خدایا! ارشادم کن که بی انصافی نکنم زیرا کسی که انصاف ندارد شرف ندارد.
خدایا! هدایتم کن که ظلم نکنم زیرا میدانم ظلم چه گناه نابخشودنی است.
خدایا! هدایتم کن زیرا میدانم که گمراهی چه بلای خطرناکی است.
خدایا! نگذار دروغ بگویم زیرا دروغ ظلم کثیفی است.
"شهید دکتر مصطفی چمران"
[/]

[="Tahoma"][="Navy"] دلخوشم با غزلی تازه همینم کافیست
تو مرا باز رساندی به یقینم کافیست.
قانعم بیشتر از این چه بخواهم از تو؟
گاه گاهی که کنارت بنشینم کافیست.
گله ای نیست من و فاصله ها همزادیم
گاهی از دور تو را خوب ببینم کافیست
آسمانی تو ! در آن گستره خورشیدی کن
من همین قدر که گرم است زمینم کافیست
من همین قدر که با حال و هوایت گهگاه
برگی از باغچه ی شعر بچینم کافیست
فکر کردن به تو یعنی غزلی شور انگیز
که همین شوق ٬ مرا خوب ترینم , کافیست.
[/]

[="Tahoma"][="Navy"]

چه خوش است حال مرغی که قفس ندیده باشد
چه نکوتر آنکه مرغ‍‍ــی ز قفـس پریده باشد
پـر و بـال ما بریدند و در قفـس گشـودند
چه رها چه بسته مرغی که پرش بریده باشد
من از آن یکی گـزیدم که بجـز یکـی ندیدم
که میان جمله خوبان به صفت گزیده باشد
عجب از حبیـبم آید که ملول می نماید
نکند که از رقیبان سـخنی شـنیده باشد
اگر از کسی رسیده است به ما بدی بماند
به کسی مبـاد از ما که بدی رسـیده باشد.

[/]

[="Tahoma"][="Navy"]

هشیار کسی باید کز عشق بپرهیزد
وین طبع که من دارم با عقل نیامیزد

آن کس که دلی دارد آراسته معنی
گر هر دو جهان باشد در پای یکی ریزد

گر سیل عقاب آید شوریده نیندیشد
ور تیر بلا بارد دیوانه نپرهیزد

آخر نه منم تنها در بادیه سودا
عشق لب شیرینت بس شور برانگیزد

بی بخت چه فن سازم تا برخورم از وصلت
بیمایه زبون باشد هر چند که بستیزد

فضلست اگرم خوانی عدلست اگرم رانی
قدر تو نداند آن کز زجر تو بگریزد

تا دل به تو پیوستم راه همه دربستم
جایی که تو بنشینی بس فتنه که برخیزد

سعدی نظر از رویت کوته نکند هرگز
ور روی بگردانی در دامنت آویزد...!!!
[/]

[="Tahoma"][="Navy"]روزی هزار بار دلت راشکسته ام
بیخود به انتظار وصالت نشسته ام
هربار این تویی که رسیدی و در زدی
هربار این منم که در خانه بسته ام
هر جمعه قول میدهم آدم شوم ولی
هم عهد خویش هم دلت راشکسته ام
[/]

[="Tahoma"][="Navy"]گلدان یاس بی تو شکست و غریب شد
گلدان بدون عشق شکوفا نمی شود
باران کویر روح مرا می برد به اوج
اما دلم بدون تو شیدا نمی شود
رفتی و بی تو نام شکفتن غریب شد
دیگر طلوع مهر هویدا نمی شود
رویای من همیشه به یاد تو سبز بود
رفتی و حرفی از غم رویا نمی شود
[/]

[="Tahoma"][="Navy"]

بی تو غمناکترین شعر غروب انگیزم
باغ بی ریشه ام و هم نفس پائیزم
مانده ام در پس، پس کوچه تنهائی خویش
شود آیا که از این در به دری بگریزم؟
گرچه پنداشته ام لایق چشمانت نیست
دل ناقالبم و این غزل ناچیزم
هر چه گشتیم در این شهر نبود اهل دلی
که بداند غم دلتنگی و تنهائی من

[/]

[="Tahoma"][="Navy"]ای عشق همه بهانه از توست
من خامشم این ترانه از توست
آن بانــــــگ بلند صبحگاهی
وین زمزمه ی شبانه از توست
من اندوه خــــــویش را ندانم
این گریه ی بی بهانه از توست
ای آتش جان پاکبــــــازان
در خرمن من زبانه از توست
افسون شده ی تو را زبان نیست
ور هست همه فسانه از توست
کشتی مرا چـــــــه بیم دریا ؟
طوفان ز تو و کرانه از توست
گر باده دهی و گرنه ، غم نیست
مست از تو ، شرابخانه از توست
می را چه اثر به پیش چشمت ؟
کاین مستی شادمانه از توست
[/]

[="Tahoma"][="Navy"]خدایـــــــــــم!
به درگاه تو دعا می کنم،
که در قلب منی،
در عبور از دنیــــــــــــــای رنــــــــــــــج،
راهــــــــــنمایم باش،
قلبم را به سوی تو می گیرم،
پس مرا به سوی خویشتن بخوان،
و راه لطف و رحمتت را نشانم ده،
[/]



هميشه رفتن راه رسيدن نيست ، اما براي رسيدن بايد رفت
اگر تمام كوچه هاي زمين بن بست باشد..... راه آسمان باز است.

وقتي دلمان ميگيرد تاوان لحظه هايي ست كه دل ميبنديم!

به چه دردم می خورد که دوستم بدارند؟ اگر تو مرا دوست بداری لذتش را تو می بری نه من.

اگر همواره مثل گذشته بیاندیشید همان چیزی را بدست می آوری که تا کنون کسب کرده اید پس خواسته خود را از زندگی بیشتر کنید و با انرژی و تلاش آنرا جذب کنید ...

نبض بودن جاریست... جای ما خالیست؟:Ghamgin:

آینه چون دو رو نیست طرف مشورت قرار می گیرد.

انجماد قلب ها را از خشک سالی چشم ها می توان فهمید ، چشمی که گریستن نمی داند ، زیستن نمی تواند .

زیباترین گل با اولین باد پاییزی پرپر شد، باوفاترین دوست به مرور زمان بی‌وفا شد، این پرپر شدن از گل نیست و این بی وفایی از دوست نیست از روزگار است.

دلم می خواهد داد بزنم ولی کو گوش شنوا دلم می خواهد اشک بریزم ولی کو دیده ی بینا دلم می خواهد بال بگشایم ولی کو آن پرنده ی زیبا

یه چشم همیشه باید توش اشک باشه وگرنه می سوزه
یه دل همیشه باید توش غم باشه وگرنه می شکنه
یه کبوتر همیشه عشق پرواز داشته باشه وگرنه اسیر میشه
یه قناری باید به خوش اوازیش ایمان داشته باشه وگرنه ساکت میشه
یه لب همیشه باید توش خنده باشه وگرنه زود پیر میشه.

آن که می خواهد روزی پریدن بیاموزد نخست باید ایستادن راه رفتن دویدن و بالا رفتن را یاد بگیرد
پرواز را با پرواز آغاز نمی کنند

دوست مثل کفش و دوستی مثل جاده !!!چقدر سحته وسط جاده بفهمی پا برهنه ای

.
درد یک پنجره را پنجره ها میفهمند
معنی کور شدن را گره ها میفهمند
سخت بالا بروی ، ساده بیایی پائین
قصه تلخ مرا ، سرسره ها میفهمند . . .

فرزانه وار آرام باش ، آنان که به سرعت می دوند زمین می خورند . . .:Cheshmak: