جمع بندی همه آنچه که باید در مورد چشم زخم بدانیم

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
همه آنچه که باید در مورد چشم زخم بدانیم

سلام !
من عضو جديدم .و خيلي چيزا رو هنوز نرسيدم مطالعه كنم!.ميخواستم ببينم جائي ميخوندم چشم زخم حق است و دعا براي رفع آن هم حق!من ميخواهم ببينم اين اصلا درسته كسائي باشن كه با نيروئي منفي كه تو قلب و چشماشون وجود داره (به دلايل مختلفي مثل كينه حسادت و ... )براي ديگران چه با نگاه چه با فكر وچه با اعمال شيطاني مشكل بوجود بيارد وروح و جسم شون به حدي آلوده بيشه كه بصورت جني از شياطين دربياد وديگه انگار هميشه و هر جائي دنبال آدمن اين با عدل الهي سازگاره كه اينا بتونن با يه همچين اعمالي مشكل بوجود بيارن يا باعث تاخير تو اتفاقاتي كه بايد بيفته يا مشكلدار نشون دادن افراد بشن!(من هر وقت تو اين زمينه برام مشكلي بوجود مياد و كتاب خدا رو باز ميكنم اين آيه مياد:
(آنان كه آيات خدا رو به ميل خود جزئ جزئ پاره پاره كردند...)
اينا خيلي هضمش سنگينه و زندگي با يه همچين افرادي كه بعد از مدتي به طور كلي از دايره انساني و روابط و عواطف انساني دور ميشن و فقط به فكر برآورده شدن خواسته هاي حيواني و شيطاني شون به هر قيمتي هستند خيلي مشكل .و متاسفانه يا ...:Ghamgin: صبر خدا در اين موارد بسيار زياد!
واين حكمي كه درباره گردن زدن كافران ميگن عملا اگر هم كسي پيدا بشه تا بتونه به صورتي اونو بفهمه كه شخصي كافر يا عقايد كفر گونه داره، چطور بايد اثبات بشه و اقدام بشه اصلا تو جامعه كنوني ما اين حكم هنوز قابل اجراست؟:Narahat:شما ميدونيد كه كفر يا شرك از راه رفتن مورچه اي روي سنگ سياه هم آسونتر وارد ميشه و آدمهاي با اين خصوصيات خيلي راحت ميتونن خودشونو همرنگ جماعت يا حتي از اوننا و حتي مومنين مذهبي تر نشون بدن!با اين كافران معاند لجوج بايد چيكار كرد كه حتي گاهي با تازيانه كلام ايمان واقعي بندگان خدارو هم زير سوال ميبرن و تحقير ميكنن!:Ealam:

نيلوفرانه;25917 نوشت:
سلام !
من عضو جديدم .و خيلي چيزا رو هنوز نرسيدم مطالعه كنم!.ميخواستم ببينم جائي ميخوندم چشم زخم حق است و دعا براي رفع آن هم حق!من ميخواهم ببينم اين اصلا درسته كسائي باشن كه با نيروئي منفي كه تو قلب و چشماشون وجود داره (به دلايل مختلفي مثل كينه حسادت و ... )براي ديگران چه با نگاه چه با فكر وچه با اعمال شيطاني مشكل بوجود بيارد وروح و جسم شون به حدي آلوده بيشه كه بصورت جني از شياطين دربياد وديگه انگار هميشه و هر جائي دنبال آدمن اين با عدل الهي سازگاره كه اينا بتونن با يه همچين اعمالي مشكل بوجود بيارن يا باعث تاخير تو اتفاقاتي كه بايد بيفته يا مشكلدار نشون دادن افراد بشن!(من هر وقت تو اين زمينه برام مشكلي بوجود مياد و كتاب خدا رو باز ميكنم اين آيه مياد:
(آنان كه آيات خدا رو به ميل خود جزئ جزئ پاره پاره كردند...)
اينا خيلي هضمش سنگينه و زندگي با يه همچين افرادي كه بعد از مدتي به طور كلي از دايره انساني و روابط و عواطف انساني دور ميشن و فقط به فكر برآورده شدن خواسته هاي حيواني و شيطاني شون به هر قيمتي هستند خيلي مشكل .و متاسفانه يا ...:Ghamgin: صبر خدا در اين موارد بسيار زياد!

نيلوفرانه;25917 نوشت:
واين حكمي كه درباره گردن زدن كافران ميگن عملا اگر هم كسي پيدا بشه تا بتونه به صورتي اونو بفهمه كه شخصي كافر يا عقايد كفر گونه داره، چطور بايد اثبات بشه و اقدام بشه اصلا تو جامعه كنوني ما اين حكم هنوز قابل اجراست؟:Narahat:شما ميدونيد كه كفر يا شرك از راه رفتن مورچه اي روي سنگ سياه هم آسونتر وارد ميشه و آدمهاي با اين خصوصيات خيلي راحت ميتونن خودشونو همرنگ جماعت يا حتي از اوننا و حتي مومنين مذهبي تر نشون بدن!با اين كافران معاند لجوج بايد چيكار كرد كه حتي گاهي با تازيانه كلام ايمان واقعي بندگان خدارو هم زير سوال ميبرن و تحقير ميكنن!:Ealam:

با سلام و عرض خوشامدگوئی
:Gol:

پرسش شما را در دو مرحله پاسخ خواهیم گفت؛ و در موضوع اول یعنی "چشم زخم" به جهت استفاده بیشتر و کاملتر شما و همۀ مراجعان عزیز، بیش از آنچه مورد درخواست شما بود، به بیان زیر تقدیم تان می کنیم:

در پاسخ به این سؤال که آیا «چشم زخم» واقعیت دارد؟ با توجه به متون دینی، باید گفت: اصل چشم زخم را اسلام پذیرفته است. خداوند در سوره قلم، آیه 51 می فرماید: «وَ إِنْ یَکادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ؛ و آنان که کافر شدند، چون قرآن را شنیدند، چیزی نمانده بود که تو را چشم بزنند».

مرحوم طبرسی در این جا می فرماید: «مفسران بر این عقیده هستند که مقصود آیه، چشم زخم است؛ البته برخی نیز قبول ندارند؛ ولی اکثر قریب به اتفاق بر همین قولند».1

در منابع روایی هم مطالب فراوانی در مورد حقیقت داشتن چشم زخم وجود دارد؛ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «چشم زخم، حق است و می تواند قله کوه را به زیر افکند».2

روایت عجیبی در کتاب بحارالانوار است که علت عمده مرگ ها را چشم زخم بر می شمارد. از امام صادق علیه السلام نقل شده که فرمود: «اگر برای شما نبش قبر می شد (و علت مرگ ها معلوم می گردید) هر آینه می دیدید که اکثر مردگان شما از چشم زخم می باشند. به درستی که چشم زدن، حق است. آگاه باشید که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: چشم زدن، حق است؛ پس هرگاه کسی نسبت به چیزی از بردارش شگفت زده شد (به چشمش بزرگ آمد)، پس در آن حال یاد خدا کند؛ زیرا به درستی که وقتی یاد خدا کند، به او ضرری نمی رساند».3

اما اینکه چطور می شود چشم کسی بر اشیا و یا بدن دیگری تأثیر بگذارد؟

باید توجه داشت که وقتی می گویند چشم، این چشم خودش به تنهایی موضوعیت ندارد؛ بلکه ابزار روح است و روح بعضی ها این قدرت را دارد که اثرگذاری بر چیزهای خارج داشته باشد؛ حتی ناخودآگاه و ناخواسته. در حقیقت، چشم زخم این طور است که چیزی برای شخص، جلب توجه می کند و در روحش اثر می گذارد و او می تواند با روحش بر دیگری و یا بر چیزی که برایش جالب بوده، اثر منفی بگذارد. از نظر کسانی که روح شناس و انسان شناس هستند، ثابت شده که انسان می تواند اثر غیرمادی بر خارج داشته باشد.

اگر کسی بگوید معقول نیست، می گوییم: اگر شخصی مقابل چشم شما خمیازه بکشد، چه اتفاقی می افتد؟ آیا می توانید جلو خود را بگیرید و شما خمیازه نکشید؟ این اثرگذاری، غیرمادی است (مگر برای افرادی خاص). شادی، غم و امثال آن، اثر بر روح می گذارند و چشم و گوش و اعضا و جوارح انسان، ابزار آن هستند و در واقع، آن اعضا وسیله ها و راه های تأثیر و تأثر روح هستند.

گاهی دیدن هم در کار نیست؛ مثلاً کسی در خانه اش نشسته، می شنود فلانی معامله ای کرده و چند میلیون تومان سود برده است و حالتی برایش پیش می آید و آن شخص را چشم می زند و بیچاره اش می کند.

و در پایان اینکه چگونه می توان با چشم زخم مقابله کرد و از خطرات آن در امان ماند؟

پاسخ این است که راه های متعددی برای دفاع و یا درمان وجود دارد که برخی عبارتند از:

1. خواندن سوره های (قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ) و (قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ).

2. خواندن آیه الکرسی.

3. خواندن آیه (وَ إِنْ یَکادُ الَّذِینَ کَفَرُوا...).

4. خواندن و همراه داشتن حرز امام جواد علیه السلام (در مفاتیح الجنان مذکور است).

5. دوری از تجملات و به رخ کشیدن دارایی ها و به چشم آوردن داشته ها.

6. انصراف ذهنی از فکر کردن درباره چشم زخم و دوری از بدبینی نسبت به دیگران و چشم زخم آنها.

7. صدقه دادن و خیرخواهی برای همگان.

8. گفتن ذکرهای «ماشاءاللَّه» و «لاحول ولا قوة الا باللَّه العلی العظیم».

در برخی روایات هم آمده که تکبیر بگویید و در برخی توصیه به اذکار دیگری شده است؛ از امام صادق علیه السلام نقل شده که فرمود: «چشم زخم، حق است و حتی خودت از خودت در امان نیستی و نه کسی از تو در امان است؛ پس هنگامی که نسبت به چیزی از این (چشم زدن) ترسیدی، سه بار بگو ماشاءاللَّه لا حول...». 4

در برخی روایات آمده است: اگر کسی لباس قشنگی پوشید و به تعبیر امروزی ها، تیپ زد، وقتی از خانه خارج می شود، معوذتین (سوره ناس و علق) بخواند؛ تا چشم نخورد. 5

در هر صورت، از آنجائیکه خداوند تنها مؤثر در عالم وجود است و کسی بطور استقلالی قدرت و اثری از ناحیۀ خود ندارد، بهترین و مؤثرترین راه برای حفظ از چشم زخم و شورچشمی و تأثیر نفوس و ارواح شرور و بدخواه، رعایت تقوای الهی و پناه بردن به قدرت بی انتهای خداوند است. مگر نه آنست که طبق اعتقاد قرآنی همۀ شرور و گرفتاری های بشر از نفس و اندیشه و رفتار خود انسان ناشی می شود و آنچه خیر و خوبی و راحتی است به خداوند باز می گردد. "ما اصابك من حسنة فمن الله و ما اصابك من سيئة فمن نفسك"6؛ وانگهی وجود شرور، آفات، گرفتاری ها و ناامنی و ناآرامی ها، همه و همه در نقطۀ مقابل اطمینان و آرامش و سکینۀ قلبی است و طبق وعدۀ خداوند، با یاد خداست که دلها آرام و اطمینان می یابد. "الا بذکرالله تطمئن القلوب"7.

موفق باشید ...:Gol:

پاورقی_____________________________
1. مجمع البیان، ج 10، ص 341.
2. بحارالأنوار، ج 6، ص 60، باب 1، تأثیر السحر و العین و حقیقته.
3. همان، ج 25، ص 60، باب 1، تأثیر السحر و العین و حقیقته.
4. همان، ج 26، ص 60، باب 1، تأثیر السحر و العین و حقیقته.
5. همان، ج 128، ص 92، باب 96، الدعاء لدفع السحر و العین، بنقل از مجله پرسمان، شماره 87.
6. نساء، آیه 79.
7. رعد، آیه 28.

سلام !
با تشكر از جواب جامع و كاملتون :Gol:!مي خواستم ببينم اگر شخص يا اشخاصي اينقدر در دوري از خدا و بدي پيشرفت كرده باشند(البته ممكن است به ظاهر اهل نماز و ... هم باشند و اتفاقا خيلي هم به پوشيده بودن ظاهرشان اهميت بدهند(البته اين ميتواند دوبعد به خودش بگيرد :1/ اينكه خودشان را محفوظ بدانند كه با اين ظاهر پوشيده كسي به افكار وباطن فاسدشان پي ببرد 2/واينكه حرفي براي گفتن داشته باشد و ديگران را بد دين و متهم بدانند و مورد تعجب و تائيدظاهر بينان قرار بگيرند) ولي افكار پست ومنفعت طلبانه و شيطاني اشان اينقدر دامنه و گشترش داشته باشد كه مثلا اگر كسي در خانه اش هم نشسته و اتفاقي برايش در شرف افتادن است مثل اينكه جني كه برايشان خبر برده باشد از موضوع باخبر شوند و شروع به هين افكار ودعاهاي شيطاني بكنند تا بر زندگي ان شخص تاثير گذاري بكنند: با يه همچين اشخاصي بايد چكار كرد؟
.باور كنيد بعضي از اين افراد اينقدر دايره فكري كوتاهي دارند و تمام توجهاشان را معطوف به زندگي اشخاص پيرامون ميكنند كه لحظه اي از افكار آنها آرامشي وجود ندارد!:Narahat:و به قول شما در گفته امام صادق (ع)حتي با نگاه و فكر وچشم بد باعث مرگ اشخاص ميشوند:در همان مطلبي كه گفتم روايتي بود كه مضمونش اينچنين بود:چشم زخم مرد را به قبر و شتر را ديگ مياندازد! واين دعا ها و اذكار اگرچه بسيار سودمند ولي قبول داريد تا اصل شر باقيست هر لحظه احتمال خطر ميرود.ممنون از پاسخگوئيتون!:Sham:

نيلوفرانه;26014 نوشت:
سلام !
با تشكر از جواب جامع و كاملتون :Gol:!مي خواستم ببينم اگر شخص يا اشخاصي اينقدر در دوري از خدا و بدي پيشرفت كرده باشند(البته ممكن است به ظاهر اهل نماز و ... هم باشند و اتفاقا خيلي هم به پوشيده بودن ظاهرشان اهميت بدهند(البته اين ميتواند دوبعد به خودش بگيرد :1/ اينكه خودشان را محفوظ بدانند كه با اين ظاهر پوشيده كسي به افكار وباطن فاسدشان پي ببرد 2/واينكه حرفي براي گفتن داشته باشد و ديگران را بد دين و متهم بدانند و مورد تعجب و تائيدظاهر بينان قرار بگيرند) ولي افكار پست ومنفعت طلبانه و شيطاني اشان اينقدر دامنه و گشترش داشته باشد كه مثلا اگر كسي در خانه اش هم نشسته و اتفاقي برايش در شرف افتادن است مثل اينكه جني كه برايشان خبر برده باشد از موضوع باخبر شوند و شروع به هين افكار ودعاهاي شيطاني بكنند تا بر زندگي ان شخص تاثير گذاري بكنند: با يه همچين اشخاصي بايد چكار كرد؟
.باور كنيد بعضي از اين افراد اينقدر دايره فكري كوتاهي دارند و تمام توجهاشان را معطوف به زندگي اشخاص پيرامون ميكنند كه لحظه اي از افكار آنها آرامشي وجود ندارد!:Narahat:و به قول شما در گفته امام صادق (ع)حتي با نگاه و فكر وچشم بد باعث مرگ اشخاص ميشوند:در همان مطلبي كه گفتم روايتي بود كه مضمونش اينچنين بود:چشم زخم مرد را به قبر و شتر را ديگ مياندازد! واين دعا ها و اذكار اگرچه بسيار سودمند ولي قبول داريد تا اصل شر باقيست هر لحظه احتمال خطر ميرود.ممنون از پاسخگوئيتون!:Sham:

با سلام مجدد:Gol:

در تکمیل مباحث قبلی باید افزود که اینطور هم نیست که هر انسان ضعیف النفسی بتواند در دیگران از طریق چشم زخم و از سر حسادت تأثیرات منفی اش را منتقل کند و اگر هم تأثیری منتقل شود ممکن است اندک باشد، یا برای همه، امکان ارتباط با شیاطین جنی، برای رسیدن به اغراض شیطانی شان وجود ندارد.

بدیهی است، اینگونه نفوذ و تأثیرات روحی، یادگیری شیوه هائی برای تقویت نفس و تمرین و ممارست مستمر را برای تسلط بر دیگران و بالا رفتن اعتماد بنفس شیطانی می طلبد، از اینرو میزان اینگونه تأثیرات روحی و روانی بر دیگران به میزان استعداد و قوای روحی افراد بر می گردد.

چنانکه می دانید در قرآن به پناه جستن از شیاطین جنی و انسی توصیه شده است (قل اعوذ برب الناس ...) و این شیاطین و شر آفرینان، همیشه، درون و بیرون زندگی انسان را احاطه کرده اند، آنچه اهمیت دارد، وجود یگانه قدرتی است که در برابر تأثیر اینگونه شیاطین، بی همتا و بی بدیل است و با اتکاء به این قدرت لایزال که تنها مؤثر در عالم وجود است، روح و نفس انسان دارای چنان استحکامی می شود (به ایمان و عمل و تقوائی مسلح می شود) که هیچ قدرتی را بدان راه نیست.

اغلب مشکلات روحی و روانی ما ابناء بشر از این مطلب ناشی می شود: قلبی را که باید حرم خداوند متعال باشد و بدین واسطه به آرامش و تمأنینۀ حقیقی بدور از دغدغه ها و نگرانی ها برسد را به جولانگاه شیاطین جنی و انسی بدور از معنویت و اخلاق تبدیل کرده ایم، (القلب حرم الله و لا تسکن فی حرم الله غیر الله ...) که کمترین آثار آن، وسوسه ها، شکاکیت ها، نگرانی ها، دغدغه ها و دلواپسی های روزمره است، که پی در پی شرور و آفات و بد بیاری های جور وا جور را نصیب انسان می سازد و هر کس که به کمترین استعداد و توانائی ایجاد آثار شیطانی و شرارت مجهز باشد به راحتی در نفوس ما وارد شده و تأثیر خود را می گذارد.

تصور کنید وقتی در حالتی هستید که روح بندگی و اطاعت خدا در شما جریان دارد و روح معنویت و اخلاق در روح شما موج می زند، در این حالت، خود را به خداوند، این قدرت بی همتا نزدیک و مقرب تر می بینید و زمانیکه حضور در اجتماعات و برخورد با دیگران را تجربه می کنید، در اندرون خویش، یک احساس اعتماد بنفس و تعالی روحی بیشتری دارید، در این وضعیت، بیش از آنکه متأثر از دیگران باشید با صفای درونی و باطنی تان بر اطرافیان تأثیر می گذارید. و از آنسوی عدم وجود این روحیۀ معنوی و صفای باطنی، خلاء اعتماد بنفس و اتکاء به خدا را تقویت نموده و زمیته ساز رفت و آمد و تأثیرگذاری شیاطین جنی و انسی در روح و روان و زندگی شما می شود.

گفتنی است؛ تداوم این حالت روحی و معنوی که البته باید دارای یک زیر بنای محکم و اعتقادی، اخلاقی باشد و از هرگونه عجب و ریاء و تکبر مبرا باشد، همان تضمین نامه و بیمۀ قرآنی آسمانی است که شما را در برابر تأثیرات شرور و آفات نفوس شیطانی اعم از جنی و انسی مصون و محفوظ می دارد.

موفق باشید ...:Gol:

ماوراء (4) تأثیر چشم زخم

نويسنده: استاد اصغر طاهرزاده
[=Times New Roman]منبع : راسخون

سحر و بي نتيجه بودن آن : :hamdel:

در جواب اين سوال که چرا سحر حرام است ، عرض مي کنم سحر يک نوع جهت گيري به طرف عوامل غيرالهي است و لذا هم فعل ساحر حرام است ، هم فعل آن کس که نزد ساحر مي رود . حتي از ظاهر آيات بر مي آيد که سحر از مشروب خوردن و قمار کردن بدتر است . و چون در سحر جهت ساحر و شخصي که به ساحر رجوع مي کند ، غير الهي است به هيچ نتيجه اي نخواهند رسيد . زيرا قرآن مي فرمايد : « و لا يفلح الساحر حيث اتي » (14) ساحر هيچ وقت نه رستگار مي شود و نه نتيجه مي گيرد و نه نتيجه مي دهد ، هر جا بيايد . چون آن ساحراني هم که حرفه اي هستند با ضعيف ترين و پست ترين جنيان ارتباط دارند ، جنينان فهميده و عاقل هيچ وقت به جادوگران اعتنا نمي کنند . مگر آدم هاي ضعيف و نفهم در بين انسان ها کاري مي توانند بکنند که جنيان نفهم بتوانند کاري بکنند ؟ در دنياي خودمان آدم هاي سودجو و خودخواه مي توانند به آدم هاي ساده و ضعيف و بي دين زور بگويند . در رابطه با جن ها هم آنهايي که ساده تر و ترسو هستند به تسخير جادوگران در مي آيند ، آنهايي که مي شود با حيله و تهديد در اختيار گرفت . خود جن ها هم از اين تسخيرها که به دست جادوگران انجام مي شود ناراحتند ، مثل آدم هايي که از دست ارباب خود ناراحت اند ولي توان و هنر مخالفت ندارند ، لذا جنيان تسخير شده اگر در فرصتي توانستند به خود جادوگران ضربه بزنند حتما مي زنند . آقاي ايوبي قائني در کتاب « سفينه الصادقين » قضيه اي را نقل مي کنند از فردي که چند جن در اختيار داشت و از اين طريق بقيه را مورد آزار و اذيت قرار مي داد و در يک غافلگيري همان جن ها او را خفه کردند .
بايد متوجه بود که همه ي ما در معرض امتحان هستيم و لذا در مشکلاتي قرار مي گيريم تا معلوم شود در مشکلات و مصيبت ها به کجا رجوع کنيم ، پس از مدتي مشکلات مي روند ، حال اگر به غير خدا رجوع کرده باشيم در اين امتحان رو سياه مي شويم ، همان طور که رضا خان و صدام آمدند و رفتند و روسياه شدند و عده اي مثل مرحوم مدرس « رحمه الله عليه» و حضرت امام خميني « رحمه الله عليه» تحت تاثير قلدري آنها قرار نگرفتند و روسفيد شدند ، ولي عده اي هم به همان پناه بردند و روسياه شدند ، در ساير امور هم قضيه از همين قرار است .
عده اي در مشکلات به فالگير پناه مي برند و به ظاهر هم کارشان درست مي شود ، غافل از اينکه علت رفع مشکل آنها به آن جهت بود که مدت امتحانشان به سر آمد ، اما با رجوع به فالگير و جادوگر در رويارويي با آن مشکلات ، روسياه شدند . مگر مي شود از طريق حرام کسي به نتيجه برسد ؟ مثل شاه که به نتيجه نرسيد ، شاه ساواک درست کرد تا جوانان ما را شکنجه کند و آنها را از جلو راه خود بردارد . ولي با اين کار سرنوشت خود را بدتر کرد و روز به روز خود را به سقوط نزديک تر نمود .
آيه اي که عرض شد روشن مي کند که ساحر هيچ موقع و در هيچ شرايطي نه براي خودش مي تواند کاري بکند و نه براي بقيه .

ادامه دارد...

جايگاه چشم زخم :

پرسيده ايد آيا چشم زخم تاثير دارد ؟ بله چشم زخم تاثير دارد ، قرآن هم به آن اشاره دارد و مي فرمايد : « و ان يکاد الذين کفروا ليزلقونک بابصارهم لما سمعوا الذکر و يقولون انه لمجنون * و ما هو الا ذکر للعالمين » (15) محققاً آنها که کافر شدند وقتي قرآن را شنيدند نزديک شد با چشم هاي خود تو را به زمين بيندازند و گفتند او ديوانه است ـ در حالي که اين حرف ها همه از شدت خشمشان بود ـ و قرآن چيزي جز ذکر الهي براي عالميان نيست . رسول خدا « صلي الله عليه و آله و سلم» در تفسير آيه ي فوق فرمودند : « چشم زخم ، حق است » (16) نيز مي فرمايد : « ان العين لتدخل الرجل القبر و تدخل الجمل القدر » (17) چشم زخم ؛ مرد سالم را در قبر و شتر سالم را در ديگ مي کند .
حالا بر شخصيتي مثل پيامبر « صلي الله عليه و آله و سلم» اثر نمي کند بحث ديگري است . مگر مي شود روح قدرتمند رسول خدا « صلي الله عليه و آله و سلم » تحت تاثير روح هاي تنگ قرار گيرد ؟ آري روح ها مي توانند بر همديگر تاثير گذارند ولي شرطش آن است که روح ها از همديگر تاثيرپذير باشند .
در موضوع چشم زخم قضيه از اين قرار است که بعضي از روح ها در عين تنگ نظري ، در تمرکز روي موضوعي رشد کرده اند ، همان طور که بعضي از روح ها در عين وسعت ، در تمرکز روي موضوعي رشد کرده اند .
اينکه مي فرمايند : نگاه به صورت مقدس اميرالمومنين « عليه السلام»ثواب دارد ، به جهت بهره مندي از روح متعالي آن حضرت است . چون روحي که پشت اين صورت قرار دارد آن قدر با برکت و نسبت به بقيه دلسوز و مهربان مي باشد که انسان با نظر به آن حضرت از آن روح متاثر مي شود . يا اينکه مي گويند به ديدن ارحام برويد تا روحتان تغذيه شود ، چون ارحام نظر لطف به ما مي کنند و روحمان وسعت مي يابد . ائمه « عليهم السلام » که جاي خود دارد ، حتي علمايي که روي خود زحمت کشيده اند مي توانند آنچنان روح انسان را تحت تاثير قرار دهند که ميل او تغيير کند . يکي از رفقاي خوب ما مي گفت دلم مي خواست از يک سلسله افکار راحت شوم ولي زورم به خودم نمي رسيد ، خدمت يکي از علماء رفتم و عرض کردم حاج آقا شما به من بفرمائيد اين افکار را از ذهنم دور بريزم . آن عالم قضيه دستش بود به من دستور دادند که ديگر آن طور فکر نکنيد و آن افکار را دور بريزيد . رفيق ما مي فرمود بعد از آن ديگر آن فکرها از ذهنم رفت . آري تاثير افکار بر افکار يک واقعيت است ولي اکثر آنهايي که دنبال فالگير و رمال و احضار روح مي روند تاوان جدا شدن از روح اولياء و علماء رباني را مي دهند . از منبر و مسجد و روحاني جدا شدن آرام آرام کار را به رجوع به فالگير ، رمال و جادوگر و شيطان مي کشاند . روح انسان طوري است که نياز دارد با بقيه ارتباط برقرار کند ، حتي در سير و سلوک اين قدر که ارتباط با استاد موثر است کتاب موثر نيست ، کتاب در مرتبه دوم است ، چون تاثير جنبه هاي روحاني استاد واقعي سرعت سير را بيشتر مي کند .
همان طور که روح هاي پاک مي توانند از خود انوار معنوي القاء کنند و عزم ها را در توجه به معنويات زياد نمايند و در نتيجه انسان قدرت تمرکز در مسائل توحيدي نصيبش شود ، بعضي از روح ها چون در مسائل پست متمرکز شده اند ، مي توانند روح افراد را تحت تاثير تنگ نظري خود قرار دهند و در نتيجه بدن انسان چون تحت تاثير روح است ، آسيب ببيند . شايد طرف خودش نداند که حسود است ولي وقتي امکاناتي را در زندگي شما ديد نمي تواند تحمل کند ، روحي که شديداً به حسادتش ميدان بدهد به طوري که سختش باشد که مثلاً شما عينک خود را عوض کرده ايد ، به عينک که نگاه مي کند ، شرايط از بين رفتن آن پيش مي آيد ، يا مي شکند و يا گم مي شود و ... ، اين روح مثل يک مرتاض شده است که سال ها روح خود را روي موضوعي متمرکز کرده ، با اين فرق که روح خودت را در توجه به افراد متمرکز کرده اند و در اثر آن تمرکز و آن حسادت در برخورد با ديگران ـ حتي ناخودآگاه ـ بر روح افراد تاثير مي گذارند به طوري که جسم آنها هم تحت تاثير قرار مي گيرد ، و يا روح آنها به سوي جهتي سير مي کند که موجب هلاکتشان مي شود . به همين جهت به ما فرموده اند امکانات خود را خيلي به نمايش نگذاريد .
اميرالمومنين « عليه السلام » از دوران کودکي مکرر پيش مي آمد که چشم هايشان درد مي گرفت . به طوري که ايشان در جنگ خيبر در آن شبي که فردايش خيبر را فتح کردند ، آنقدر چشم شان درد مي کرده است که وقتي پيامبر « صلي الله عليه و آله و سلم» فرمودند ؛ فردا پرچم را به کسي مي دهم که کرار است و فرار نيست . اصحاب مي گويند به همه کس فکر مي کرديم به غير از اميرالمومنين « عليه السلام ». پيامبر « صلي الله عليه و آله و سلم » آب دهان مبارکشان را بر چشمان اميرالمومنين « عليه السلام » ماليدند . حضرت علي « عليه السلام » مي فرمايند : ديگر براي هميشه چشمانم خوب شد . چون رسول خدا « صلي الله عليه و آله و سلم » با اين عمل اميرالمومنين « عليه السلام » را تحت تاثير روح خود قرار دادند . در خاطرات آيت الله بروجردي داريم که ايشان در دوره ي ميانسالي چشمشان ضعيف مي شود و خيلي غصه مي خورند که مطالعه و تحقيقاتشان مختل شده است ، مي گويند در بين دسته عزاداران امام حسين « عليه السلام » که گِل روي سرشان ماليده بودند يک کمي از آن گِل ها را به چشمانم ماليدم و تا سن 80 سالگي ديگر نيازي به عينک نداشتند . چون از طريق گِل هاي سر عزاداران سيد الشهداء « عليه السلام » به نور آن حضرت متصل شدند و روحشان تحت تاثير نور حضرت سيدالشهداء « عليه السلام »، به نحو بهتري قدرت تدبير بدنشان را پيدا کرد .
عرضم اين بود ؛ روحي که بيست سال است حسادتش را مدام رشد داده است آنقدر در تنگ نظري رشد کرده که وقتي به شما نگاه مي کند جسم و روح شما تاثير مي گذارد .
در مورد ميدان عمل انساني که قدرت چشم زخم زدن دارد موضوع بر همان اساسي است که خداوند در مورد ساحران فرمود که : « و ما هم بضارين به من احد الا باذن الله » (18) آنها نمي توانند به احدي ضرر برسانند مگر به اذن خدا . همان طور که شما از ديگر عوامل ممکن است به اذن الهي ضربه بخوريد ، چشم زخم هم از آن عوامل است ، زمينه ي تاثير در شما بايد فراهم باشد ، مثل سرماخوردگي که زمينه ي تاثير ويروس آن در شما بايد باشد ، و يا مثل فريب خوردن از افراد که با تحريک خيال انسان را فريب مي دهند . ريشه ي تمام اين تاثيرات ، در تاثيرپذيري روح در خود انسان است . کسي که توکلش به خدا کم است بيشتر تحت تاثير قرار مي گيرد و به اسباب هاي دنيايي اميدوار مي شود . روحي که با خداي واحد به نحو مطلوب مرتبط نيست ، جهت روحش در آرزوهاي دنيايي پراکنده است و لذا عزم واحد ندارد و جهت روحش به همان اندازه ضعيف مي شود و تحت تاثير روح فردي قرار مي گيرد که قدرت چشم زخم دارد .
مگر مي شود هم چشم زخم نخوري و سحر و جادو بر تو اثر نکند و هم سجده و رکوع طولاني نداشته باشيد؟ اکثر مردمي که به نحو مطلوب به عبادت نمي پردازند عموماً از شيطان بازي مي خورند ، حال يا جادوگران بازيشان مي دهد يا خيالاتشان تحت تاثير تبليغات قرار مي گيرد ، فرق نمي کند ، اگر برايت جادو هم نکنند ، هزار جور ديگر جادو شده اي ، نجات از اين خطرات را بايد رکوع و سجود حل کنيم . مگر اين خانمي که الان موهايش را بيرون گذاشته و به خيابان آمده سحر نشده است و سرنوشتي بس خطرناک تر از آن که برايش جادو کرده اند ، ندارد ؟ اين را هم شيطان سحر کرده است ، منتها نه از طريق جادوگر ، از طريق تبليغات دنياي کفر . ريشه ي تاثير هر دو هم در بيرون آمدن از بندگي خدا و در بي توکلي و بي ايماني است . شيطان او را يک طور ، مرا يک طور ديگر ، شما را هم به نحوي ديگر سحر کرده است ، جدايي از شيطان با پناه بردن به خدا ممکن است . از طريق بندگي پروردگار است که مي شود با نور خدا مسئله را حل کنيد .

15) سوره ي قلم ، آيات 51 و 52

16) الميزان ، ذيل آيه ي فوق در بحث روايات

17) جامع الاخبار ، ص 157

18) سوره ي بقره ، آيه ي 102

منبع: کتاب « جایگاه جن ، شیطان و جادوگر در عالم »

سیاری از مردم اعتقاد دارند که در بعضی از چشم‏ها قدرت خارق العاده‏ای وجود دارد که وقتی از روی تعجب، حسرت، و حتی رأفت و مهربانی به چیزی نگاه کنند، آن را دگرگون ساخته ، اگر آن چیز انسان باشد او را بیمار و یا دیوانه میکند. عقل این مسئله را محال نمیشمرد. زیرا امروزه بسیاری از دانشمندان معتقدند که در بعضی از چشم‏ها قدرت مغناطیسی خاصی نهفته است که از کارایی زیادی برخوردار است و حتی این نیرو میتواند با ممارست و تمرین به دست آید. مرتاضان با نیروی چشم کارهای عجیب و غریب انجام میدهند و کسی هم عمل آن‏ها را انکار نکرده است. اما روایات اسلامی درباره چشم و چشم زخم بیاناتی دارد. اسماء بنت عمیس خدمت رسول خدا(ص) عرض کرد: گاهی به فرزندان جعفر چشم زخم میزنند، آیا "رُقْیِه" ای برای آنها بگیرم. (مقصود از رقیه دعاهایی است که مینویسند و افراد برای جلوگیری از چشم زخم با خود نگه میدارند و آن را تعویذ نیز میگویند). پیامبر(ص) فرمود: آری، مانعی ندارد، اگر چیزی میتوانست بر قضا و قدر پیشی گیرد چشم زدن بود.(1)در کتاب شریف نهج البلاغه آمده است که چشم زخم حق است و توسل به دعا برای دفع آن نیز حق است. پس انسان باید خودش را در مقابل چشم زخم و اثرات سوء آن مسلّح کند و با اعتماد به نفس و دادن صدقه و خواندن آیه شریفه آیة الکرسی و خواندن سوره های قل اعوذ برب الفلق و قل اعوذ بربّ النّاس و قل یا ایها الکافرون و قل هو اللَّه احدو نیز دعاهای مخصوصی که در کتاب شریف مفاتیح الجنان وجود دارد از خود و خانواده‏اش رفع و یا دفع بلا کند.البته لازم به توضیح است که انسان بر اثر اعتقاد به چشم زدن نباید با تلقینات و تخیلات زاید فکر خود را مشغول و تمام حوادث را به چشم زدن مربوط کند. هر حادث ای در دنیا به علتی مربوط است و باید در پی علت‏های آن بود در عین حال اعتماد به نفس، جسارت و جرأت، ایمان و تقوای بالا موجب مفاومت بیشتر انسان و عدم تأثیر گذاری سحر ساحران و یا چشم زدن میشود، در عین حال انسان همیشه باید از شر دیگران به خدا پناه ببرد.پی نوشت‏ها: 1. مجمع البیان، ج 10، ص 341.

پرسش:
آیا چشم زخم حق است و دعا براي رفع آن هم حق! حالا اگر حق است، این مسئله که عده ای توان اذیت و آزار دیگران را داشته باشند، چگونه با عدالت خداوند سازگار است.؟

پاسخ:
_ امکان چشم زخم
اصل چشم زخم را اسلام پذیرفته است. خداوند در قرآن می فرماید: «وَ إِنْ یَکادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ»؛ و آنان که کافر شدند، چون قرآن را شنیدند، چیزی نمانده بود که تو را چشم بزنند.(1)
مرحوم طبرسی در ذیل این آیه می فرماید: «مفسران بر این عقیده هستند که مقصود آیه، چشم زخم است؛ البته برخی نیز قبول ندارند؛ ولی اکثر قریب به اتفاق بر همین قولند.»(2) در منابع روایی هم مطالب فراوانی در مورد حقیقت داشتن چشم زخم وجود دارد؛ پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: «چشم زخم، حق است و می تواند قله کوه را به زیر افکند.»(3) روایت عجیبی در کتاب بحارالانوار است که علت عمده مرگ ها را چشم زخم بر می شمارد. از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که فرمود: «اگر برای شما نبش قبر می شد (و علت مرگ ها معلوم می گردید) هر آینه می دیدید که اکثر مردگان شما از چشم زخم می باشند. به درستی که چشم زدن، حق است. آگاه باشید که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: چشم زدن، حق است؛ پس هرگاه کسی نسبت به چیزی از بردارش شگفت زده شد (به چشمش بزرگ آمد)، پس در آن حال یاد خدا کند؛ زیرا به درستی که وقتی یاد خدا کند، به او ضرری نمی رساند.»(4)
البته این طور هم نیست که هر انسان ضعیف النفسی بتواند در دیگران از طریق چشم زخم و از سر حسادت تأثیرات منفی اش را منتقل کند و اگر هم تأثیری منتقل شود ممکن است اندک باشد، یا برای همه، امکان ارتباط با شیاطین جنی، برای رسیدن به اغراض شیطانی شان وجود ندارد. بدیهی است، این گونه نفوذ و تأثیرات روحی، یادگیری شیوه هائی برای تقویت نفس و تمرین و ممارست مستمر را برای تسلط بر دیگران و بالا رفتن اعتماد بنفس شیطانی می طلبد، از این رو میزان این گونه تأثیرات روحی و روانی بر دیگران به میزان استعداد و قوای روحی افراد بر می گردد.
چنان که می دانید در قرآن به پناه جستن از شیاطین جنی و انسی توصیه شده است (قل اعوذ برب الناس ...) و این شیاطین و شر آفرینان، همیشه، درون و بیرون زندگی انسان را احاطه کرده اند، آن چه اهمیت دارد، وجود یگانه قدرتی است که در برابر تأثیر این گونه شیاطین، بی همتا و بی بدیل است و با اتکاء به این قدرت لایزال که تنها مؤثر در عالم وجود است، روح و نفس انسان دارای چنان استحکامی می شود (به ایمان و عمل و تقوائی مسلح می شود) که هیچ قدرتی را بدان راه نیست.

_ چگونگی تاثیر
اما این که چطور می شود چشم کسی بر اشیا و یا بدن دیگری تأثیر بگذارد؟ باید توجه داشت که وقتی می گویند چشم، این چشم خودش به تنهایی موضوعیت ندارد؛ بلکه ابزار روح است و روح بعضی ها این قدرت را دارد که اثرگذاری بر چیزهای خارج داشته باشد؛ حتی ناخودآگاه و ناخواسته. در حقیقت، چشم زخم این طور است که چیزی برای شخص، جلب توجه می کند و در روحش اثر می گذارد و او می تواند با روحش بر دیگری و یا بر چیزی که برایش جالب بوده، اثر منفی بگذارد. از نظر کسانی که روح شناس و انسان شناس هستند، ثابت شده که انسان می تواند اثر غیر مادی بر خارج داشته باشد. اگر کسی بگوید معقول نیست، می گوییم: اگر شخصی مقابل چشم شما خمیازه بکشد، چه اتفاقی می افتد؟ آیا می توانید جلو خود را بگیرید و شما خمیازه نکشید؟ این اثرگذاری، غیر مادی است (مگر برای افرادی خاص). شادی، غم و امثال آن، اثر بر روح می گذارند و چشم و گوش و اعضا و جوارح انسان، ابزار آن هستند و در واقع، آن اعضا وسیله ها و راه های تأثیر و تأثر روح هستند. گاهی دیدن هم در کار نیست؛ مثلاً کسی در خانه اش نشسته، می شنود فلانی معامله ای کرده و چند میلیون تومان سود برده است و حالتی برایش پیش می آید و آن شخص را چشم می زند و بیچاره اش می کند.

_ راه های مقابله
و در پایان این که چگونه می توان با چشم زخم مقابله کرد و از خطرات آن در امان ماند؟ پاسخ این است که راه های متعددی برای دفاع و یا درمان وجود دارد که برخی عبارتند از:

1. خواندن سوره های (قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ) و (قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ).
2. خواندن آیه الکرسی.
3. خواندن آیه (وَ إِنْ یَکادُ الَّذِینَ کَفَرُوا...).
4. خواندن و همراه داشتن حرز امام جواد (علیه السلام) (در مفاتیح الجنان مذکور است).
5. دوری از تجملات و به رخ کشیدن دارایی ها و به چشم آوردن داشته ها.
6. انصراف ذهنی از فکر کردن درباره چشم زخم و دوری از بدبینی نسبت به دیگران و چشم زخم آن ها.
7. صدقه دادن و خیرخواهی برای همگان.
8. گفتن ذکرهای «ماشاءاللَّه» و «لاحول ولا قوة الا باللَّه العلی العظیم».
در برخی روایات هم آمده که تکبیر بگویید و در برخی توصیه به اذکار دیگری شده است؛ از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که فرمود: «چشم زخم، حق است و حتی خودت از خودت در امان نیستی و نه کسی از تو در امان است؛ پس هنگامی که نسبت به چیزی از این (چشم زدن) ترسیدی، سه بار بگو ماشاءاللَّه لا حول...».(5)
در برخی روایات آمده است: اگر کسی لباس قشنگی پوشید و به تعبیر امروزی ها، تیپ زد، وقتی از خانه خارج می شود، معوذتین (سوره ناس و علق) بخواند؛ تا چشم نخورد.(6)
در هر صورت، از آن جائی که خداوند تنها مؤثر در عالم وجود است و کسی بطور استقلالی قدرت و اثری از ناحیۀ خود ندارد، بهترین و مؤثرترین راه برای حفظ از چشم زخم و شور چشمی و تأثیر نفوس و ارواح شرور و بدخواه، رعایت تقوای الهی و پناه بردن به قدرت بی انتهای خداوند است. مگر نه آنست که طبق اعتقاد قرآنی همۀ شرور و گرفتاری های بشر از نفس و اندیشه و رفتار خود انسان ناشی می شود و آن چه خیر و خوبی و راحتی است به خداوند باز می گردد. "ما اصابك من حسنة فمن الله و ما اصابك من سيئة فمن نفسك"(7)؛ وانگهی وجود شرور، آفات، گرفتاری ها و نا امنی و نا آرامی ها، همه و همه در نقطۀ مقابل اطمینان و آرامش و سکینۀ قلبی است و طبق وعدۀ خداوند، با یاد خداست که دل ها آرام و اطمینان می یابد. "الا بذکرالله تطمئن القلوب".(8)

_ رابطه با عدل الهی
اما در مورد جمع بین عدالت الهی و وجود چنین قدرتی در برخی افراد باید عرض کنم، این قدرت نیز مانند هر امکان و توانایی دیگری است که خداوند متعال به انسان ها داده است. بالاخره انسان ها از نظر روحی و جسمی در یک حد و اندازه نیستند و هر انسانی با خصوصیات ویژه خود متولد می شود. این دنیا، دار تکلیف است و انسان ها مختار آفریده شده اند و قرار بر این نیست که همه انسان ها به یک صورت باشند. بنا بر این، این مسئله هیچ منافاتی با عدالت الهی ندارد. خداوند متعال به هر کسی یک ویژگی می دهد و همان خصوصت، ملاک امتحان و ابتلای آن شخص می شود. به یکی قدرت بدنی، به دیگری ثروت، به یکی زیبایی ظاهری و به دیگری تناسب اندام و به یکی هم قدرت روحی تصرف در عالم. این انسان است که از این توانایی می تواند درست استفاده کند یا اشتباه.

__________
(1) قلم/ 51
(2) مجمع البیان، ج 10، ص 341.
(3) بحارالأنوار، ج 6، ص 60، باب 1، تأثیر السحر و العین و حقیقته.
(4) همان، ج 25، ص 60، باب 1، تأثیر السحر و العین و حقیقته.
(5) همان، ج 26، ص 60، باب 1، تأثیر السحر و العین و حقیقته.
(6) همان، ج 128، ص 92، باب 96، الدعاء لدفع السحر و العین، بنقل از مجله پرسمان، شماره 87.
(7) نساء/ 79.
(8) رعد/ 28.

موضوع قفل شده است