موضوع علم عرفان نظری

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
موضوع علم عرفان نظری

باسمه تعالی
باسلام:
موضوع علم عرفان نظری چیزی جز حق تعالی نیست
از دیدگاه عارف حق تعالی تنها حقیقت موجود در سراسر هستی است وآنچه جز او تصور می شود چیزی نیست مگر جلوه ها،تعینات وشوون وی
ما عدم هاییم وهستی نما /تو وجود مطلق و هستی ما(1)
پس موضوع این علم توحید وحقایق توحیدی است،لذا صدر الدین قونوی در کتاب مفتاح الغیب خود که یکی از سنگین ترین کتب علم عرفان نظری است که با شرح محمد بن حمزه فناری با نام مصباح الانس چاب شده است در تعریف موضوع علم عرفان نظری می نویسد((فموضوعه الخصیص به وجود الحق سبحانه))یعنی موضوع علم عرفان عنوان وجود حق سبحانه است (2)
پی نوشت:
1-مولوی
2-قونوی .مفتاح الغیب ص6

سمیع;245796 نوشت:
باسمه تعالی
باسلام:
موضوع علم عرفان نظری چیزی جز حق تعالی نیست
از دیدگاه عارف حق تعالی تنها حقیقت موجود در سراسر هستی است وآنچه جز او تصور می شود چیزی نیست مگر جلوه ها،تعینات وشوون وی
ما عدم هاییم وهستی نما /تو وجود مطلق و هستی ما(1)
پس موضوع این علم توحید وحقایق توحیدی است،لذا صدر الدین قونوی در کتاب مفتاح الغیب خود که یکی از سنگین ترین کتب علم عرفان نظری است که با شرح محمد بن حمزه فناری با نام مصباح الانس چاب شده است در تعریف موضوع علم عرفان نظری می نویسد((فموضوعه الخصیص به وجود الحق سبحانه))یعنی موضوع علم عرفان عنوان وجود حق سبحانه است (2)
پی نوشت:
1-مولوی
2-قونوی .مفتاح الغیب ص6

ببخشید عارف چرا چنین اندیشه ای دارد،اگر این اندیشه درست است چرا دیگران چنین فکر نمی کنند؟
دلایل ایشان برای صحت فکرشان چیست؟

ذکر یونسیه;245797 نوشت:
ببخشید عارف چرا چنین اندیشه ای دارد،اگر این اندیشه درست است چرا دیگران چنین فکر نمی کنند؟
دلایل ایشان برای صحت فکرشان چیست؟[/quote
باسمه تعالی
باسلام:]
شد جهان آیینه رخسار دوست/هر دو عالم در حقیقت عکس اوست
غیر دریا گر نماید موج آب/عین دریا دان تو امواج وحباب
گر تو هستی در جهان صاحب نظر/در جهان منگر به روی او نگر(1)
عرفا اگر چنین اندیشه ای دارند حتما برای ادعای خود ادله ای دارند هم دلیل عقلی دارند وهم دلیل نقلی که ادله نقلی آنها هم در محدوده آیات است وهم در محدوده روایات
با توجه به معنای دقیق بحث وحدت وجود وبراهینی برآن مانند تحلیل رابطه علیت وبرهان نامتناهی بودن حق تعالی کاملا این ادعا ثابت می شود که باید با توجه به مبانی ومقدمات وارد این نوع مباحث شد
موفق باشید
پی نوشت:
1- محمد اسیر لاهیجی

[="Tahoma"][="Black"]

نقل قول:
با توجه به معنای دقیق بحث وحدت وجود وبراهینی برآن مانند تحلیل رابطه علیت وبرهان نامتناهی بودن حق تعالی کاملا این ادعا ثابت می شود که باید با توجه به مبانی ومقدمات وارد این نوع مباحث شد

وحدت وجود و براهینش اگرچه با قدرت تمام کثرت وجود را زمین می زنند امّا نظریه جدیدی هست که وحدت وجود را به نقد کشیده و از آن جلو زده. و آن تشکیک در وجود است. یعنی وجود را دارای مراتب دانستن. دربالاترین مرتبه واجب الوجود است و در مرتبه های پایین تر ممکن الوجود ها اند.

ضمنا دلایل عارف برای ادعایش شهودی و به صورت علم حضوری اند. وگرنه نمی توان به او عارف گفت. دلایل عقلی و ... را فقط برای ما می آورد.[/]

armandaneshjoo;254154 نوشت:

وحدت وجود و براهینش اگرچه با قدرت تمام کثرت وجود را زمین می زنند امّا نظریه جدیدی هست که وحدت وجود را به نقد کشیده و از آن جلو زده. و آن تشکیک در وجود است. یعنی وجود را دارای مراتب دانستن. دربالاترین مرتبه واجب الوجود است و در مرتبه های پایین تر ممکن الوجود ها اند.

ضمنا دلایل عارف برای ادعایش شهودی و به صورت علم حضوری اند. وگرنه نمی توان به او عارف گفت. دلایل عقلی و ... را فقط برای ما می آورد.


باسمه تعالی
باسلام :
این نظریه ای که حضرت عالی نامش را نظریه جدید می نامی همان نظریه تشکیک عامی وجود است که مربوط به مکتب مشاء می باشد یعنی شیخ الرئیس بوعلی وپیروان او در حالیکه قرنها بعد از او مرحوم ملا صدرا در مکتب صدرایی وحکمت متعالیه خود نظریه تشکیک خاصی وجود را مطرح کرد ودر مقابل این دو نظریه بحث وحدت وجود عرفا وتشکیک در مظاهر وجود مطرح شد
موفق باشید

با سلام استاد کار شناس در قرآن آمده که اول باید تزکیه نفس کرد بعد رفت سراغ علم مثلا چطور ما عرفان نظری را بخوانیم این علم رو این کتابها رو بفهمیم و بعد بریم سراغ تزکیه ؟ خوب خلاف کلام خدا میشه درسته؟ ما باید چندین سال در کلاس ها و کتاب خانه ها بگردیم بگیم اول باید عرفان نظری باشه بعد عرفان عملی ؟اصلا منظور قرآن کدام علم بوده؟:Gol:

جناب استاد فرمودید:
مرحوم ملا صدرا در مکتب صدرایی وحکمت متعالیه خود نظریه تشکیک خاصی وجود را مطرح کرد

این عقاید در کتاب اسفار که حضرت آقا وحید میفرمایند کشکه آمده؟

امیر1370;354692 نوشت:
با سلام استاد کار شناس در قرآن آمده که اول باید تزکیه نفس کرد بعد رفت سراغ علم مثلا چطور ما عرفان نظری را بخوانیم این علم رو این کتابها رو بفهمیم و بعد بریم سراغ تزکیه ؟ خوب خلاف کلام خدا میشه درسته؟ ما باید چندین سال در کلاس ها و کتاب خانه ها بگردیم بگیم اول باید عرفان نظری باشه بعد عرفان عملی ؟اصلا منظور قرآن کدام علم بوده؟:Gol:

باسمه تعالی
باسلام:
با تشکر از سوالی که مطرح فرمودید.
لطفا برای روشن شدن بحث،آیه ای که مدعای شما را بیان می کند ،مرقوم بفرمایید
با تشکر

antiuwamism;354754 نوشت:
این عقاید در کتاب اسفار که حضرت آقا وحید میفرمایند کشکه آمده؟
سوال بالارو هم جواب بدید لطفا با تشکر
موضوع قفل شده است