جملات قشنگ و به یاد ماندنی (بخون...فكر كن...اراده كن...عمل كن)

تب‌های اولیه

18626 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

تمام غصه ها دقیقا از همان جائی آغاز می شوند که ترازو برمی داری ، می افتی به جان دوست داشتنت
اندازه می گیری !
حساب و کتاب می کنی !
مقایسه می کنی !
و خدا نکند حساب و کتابت برسد به آنجا که زیادتر دوستش داشته ای ،
که زیادتر دل داده ای ،
که زیادتر گذشته ای ،
که زیادتر بخشیده ای ،
به قدر یک ذره ، یک نقطه ، یک ثانیه حتی !
درست همان جاست که توقع آغاز می شود
و توقع آغاز همه ی رنجهائی ست که به نام "عشق" می بریم ...!!

كلاغ و طوطي هر دو زشت و سياه آفريده شدند.
طوطی اعتراض كرد و زيبا شد،

كلاغ هم راضي به رضاي خدابود.

اكنون طوطي در قفس است و كلاغ آزاد

غم و اندوه اگر هم روزی مثل باران بارید

یا دل شیشه ایت از لب پنجره ی عشق زمین خورد و شکست ...

با نگاهت به خدا چتر شادی وا کن و بگو با دل خود که.....

خدا هست... ! خدا هست ... !

غم و اندوه اگر هست بگو تا باشد

معنی خوشبختی ، بودن اندوه است .

عشق یعنی اشک توبه در قنوت
خواندنش با نام غفار الذنوب
عشق یعنی چشمها هم در رکوع
شرمگین از نام ستار العیوب
عشق یعنی سر سجود و دل سجود
ذکر یارب یارب از عمق وجود

سکوت می کنم!

نشنوید صدای گله هایم٫

و محکم بگیرید گوشهایتان.

بگذرید از روزگار نمناکم٫

ونگویید چقدر ساده لوح و حیران است.

آن منم که در این باروری خورشید٬

"دختری تاریکم"

ریشه هایم زخمی٫ناله هایم بی رنگ

این منم ساده دل کودک شهر!

دیگر نخواهم گفت دلتنگم

فریاد ممنوع!

کلمه ای بودم ساکت و دلتنگ

در طبقه‌ای از آسمان

تو از پشت پنچره‌ی ازلی نگاهم کردی

**و من غزلی شدم بر لبان هستی**

جاده های زندگی را خدا هموار می کند

کار ما فقط برداشتن سنگ ریزه هاست

ویرانه نه آنست که جمشید بنا کرد
ویرانه نه آنست که فرهاد فرو ریخت
ویرانه دل ماست که هر جمعه به یادت

صد بار بنا گشت و دگر بار فرو ریخت

پرنده ای که بال و پرش ریخته باشد!
مظلومیت خاصی دارد!
باز گذاشتن در قفسش توهینی است به او!
در قفس را ببند تا زندان ، دلیل زمینگیر شدنش باشد!
نه پر و بال و ریخته اش...

یادمان باشد که :
همیشه ذره ای حقیقت پشت هر "فقط یه شوخی بود"
کمی کنجکاوی پشت "همینطوری پرسیدم"
قدری احساسات پشت "به من چه اصلا"
مقداری خرد پشت "چه میدونم"
و اندکی درد پشت "اشکالی نداره" وجود دارد ..

تنها یک ویژگی است که پیروزی به همراه دارد و آن تعیین هدف است.
فرد باید از هدف خود آگاه باشد و در تمنای دست یابی به آن در تب و تاب.

زندگی رو دور بزن و آنگاه که به اوج قله رسیدی
لبخند خود را نثار تمام سنگ ریزه هایی کن که پایت را خراشیدند.

[=arial][=arial,helvetica,sans-serif]از تصادف جان سالم بدر برده بود
[=arial][=arial,helvetica,sans-serif] و می گفت جانش را مدیون a b s و ایر بگ ماشین مدل بالایش است
[=arial][=arial,helvetica,sans-serif] و خدا همچنان لبخند میزد

[=arial][=arial,helvetica,sans-serif]
[=arial,helvetica,sans-serif]

آنهایی که به بیداری خداوند اعتماد دارند ؛ راحت تر می خوابند... [=tahoma][=arial][=tahoma][=arial,helvetica,sans-serif][/][/][/][/]


خد
ا همه چیز را در یک روز خلق نکرد!!!!!
امان از این آدمیزاد که میخواهد همه چیز رایک روزه بدست بیاورد و داشته باشد...

@@@@@@@@

و آخرش :
اتم را شکافته ایم اما از درون خود بیخبریم !

:Gol::Gol::Gol::Gol::Gol:

مداد رنگي ها مشغول بودند...
به مداد سفيد هيچ کسي کار نمي داد...
همه مي گفتند:(تو به هيچ دردي نمي خوري)...
يک شب که مداد رنگي ها...توي سياهي کاغذ گم شده بودند...
مداد سفيد تا صبح کار کرد...
ماه کشيد...
مهتاب کشيد...
و آنقدر ستاره کشيد که کوچک وکوچک و کوچک تر شد...
صبح توي جعبه ي مداد رنگي...
جاي خالي او...
با هيچ رنگي پر نشد

افسوس !!
باغچه را فراموش كرده ايم...

اغتشاش علفها برايمان بي معني شده...

وداسهاهمچنان در كارند...
وياسهاهمچنان بر خاك مي افتند...
وما سرمست ازنوشانوش شامگاهي،
يله داده ايم!...
وبي خبر از زمين،
راهي به آسمان مي جوييم...

گذشته های دور را خواهم بخشید
زیرا آنان همچون کفشهای کودکیم
نه تنها برایم کوچکند
بلکه با آنها از برداشتن گامهای بزرگ هم عاجزم.

باید یادبگیریم استاد تغییر باشیم نه قربانی تقدیر!!
دربازی زندگی اگر عوض نشدیم ،تعویض می شویم !!

اگر کسی را دیوانه وار دوست دارید بدانید اورا کامل نشناخته اید...!!!

تاوان حرفهایی که نمیتوانی بگویی ،تارهای سفیدی است که لابه لای موهایت به وجود می آید ...

برخی حرفها ر باید با خط بریل مینوشتند ...
شنیدنش کافی نیست..
باید لمسش کنی...

**************

خوشبخت آن کسی نیست که مشکل نداشته باشد ؛
بلکه کسی است که با مشکلاتش مشکلی نداشته باشد....

زنده بودن حرکتی افقی است از گهواره تا گور

و زندگی کردن حرکتی عمودی است

از زمین تا آسمان . . .

اگر حرفت به خرجش نمیره خوب عاقل باش و خرجش نکن!!!!!

**************************

درد دلهایت را به هیچکس نگو... چون یاد میگیرند، چگونه دلت را درد دار کنند...!!!

ساده است اگر بهار
جنگلی سترگ را
برگ و بر دهد
یا پرنده را
ز شاخه ای به شاخه ی دگر سفر دهد
من در انتظار آن بهار گرم و بی قرار و آفتابی ام...
می رسد
-مرا عبور می دهد ز روزهای سخت
خاک را پرنده می کند؛
سنگ را درخت...

این شب ها چشم های من خسته است
گاهی اشک
گاهی انتظار
این سهم چشم های من است

خدا را گفتم: بگذار جهان را قسمت كنيم آسمون مال تو ، زمين مال من.
خدا خنديد و گفت: تو بندگى كن همه دنيا مال تو ، من هم مال تو...

هنوز هم وقتی باران می آید

تنم را به قطرات باران می سپارم

می گویند باران رساناست

شاید دستهای من را هم به دستهای تو برساند...

نصف اشتباهاتمان ناشی از این است که؛ وقتی باید فکر کنیم ،احساس میکنیم ...
و وقتی که باید احساس کنیم ،فکر میکنیم....

دلم میخواست زمان را به عقب بر گردانم ...
نه برای اینکه آنهایی که رفتند بازگردانم...برای اینکه نگذارم بیایند....!!!

دلتنگی های زیاد خطرناک است!...آدم را به کمتر از حقش راضی میکند...!


******:Gol:*******:Gol:*********:Gol:****

به حرفت عمل کن و راجع به عملت حرف نزن!...
این است قانون معرفت


*****:Gol:********:Gol:*********:Gol:****


وقتی میبینی به هیچکدوم از رفتارات اعتراضی نمیکنه فکر نکن ایده ال شدی...
این زنگ خطره ..
"داره نسبت بهت بی تفاوت میشه"

از درد های کوچک است که آدم می نالد
وقتی ضربه
سهمگین
باشد، لال می شوی!

سالهای پیش بال آسمانی داشتیم.

بال پرواز کران تا بی کرانی داشتیم.

روزها گردی اگر بر روی دلها می نشست.

شب که می شد سنت خانه تکانی داشتیم.

نذری روز ظهر مهدی موعودمان.

صبح ها ، چله به چله ، عهد خوانی داشتیم.

گاه گاهی جمعه ها اهل زیارت می شدیم.

گاه گاهی میل سجده ، جمکرانی داشتیم.

ثانیه ثانیه هامان پای آقا می گذشت.

آی مردم ، یک زمان ،صاحب زمانی داشتیم.

آی مردم ، یک زمان ، صاحب زمانی داشتیم . . .

حرفهای ما هنوز ناتمام...

تا نگاه می کنی:

وقت رفتن است

بازهم همان حکایت همیشگی !

پیش از آنکه با خبر شوی

لحظه ی عزیمت تو ناگزیر می شود

آی...

ناگهان

چقدر زود

دیر می شود!!

خودکار میخری 100 تومان
ولی غلط گیر 800 تومان
توی این زندگی اشتباه بر روی کاغذ هم گران برایت تمام میشود....
پس دقت کن...!

[=arial, helvetica, sans-serif]مردم اغلب بی انصاف ، بی منطق و خودمحورند ولی آنان را ببخشم.[/]
[=arial, helvetica, sans-serif]
اگر مهربان باشم مرا را به داشتن انگیزه های پنهان متهم میکنند ولی مهربان
باشم.[/]

[=arial, helvetica, sans-serif]
اگر شریف و درستکار باشم فریبم میدهند ولی شریف و درستکار باشم.[/]

[=arial, helvetica, sans-serif]
نیکی های امروزم را فراموش میکنند ولی نیکوکار باشم.[/]

[=arial, helvetica, sans-serif]
بهترین های خودم را به دنیا ببخشم حتی اگر هیچگاه کافی نباشد [/]
.
[=arial, helvetica, sans-serif]
و در نهایت هر آنچه هست همواره
میان من و خداوند است نه میان من و مردم.[/]

از انسانها غمی به دل نگیر زیرا خود نیز غمگینند!

با آنکه تنهایند ولی از خود میگریزند!

زیرا به خود و به عشق خود و به حقیقت خود شک دارند.

پس دوستشان بدار حتی اگر دوستت نداشته باشند!



"دکتر علی شریعتی"

همیشه در زندگیت جوری زندگی کن که ” ای کاش”

تکیه کلام پیریت نشود ...

به دشمنانت هزار فرصت بده که دوست تو باشند

ولی به دوستانت حتی یک بهانه نده که دشمن تو شوند

می ترسیدم
خرگوش های خوابت را
گرگ هابخورند
بدرقه ات کردم
تابیداری را به چشمانت بکشی

وقت رفتن
تو به دست های پرم
فکر می کردی
من به قطاری که
می رود؟

نشان به آن نشان
که هوا انقدر گرگ ومیش بود
که من در چمدانم ماندم

حالا دارم در تونل هایی که
حدو مرزشان گم شدن توست
حل می شوم...

شاید در شبی که
شبیه شب نیست
بخت باز شده ی ریل ها را
از زمین پس بگیرم


در عصر یخبندان بسیاری از حیوانات یخ زدند و مردند
می گویند خارپشتها وخامت اوضاع رادریافتند تصمیم گرفتند دورهم جمع شوند و بدین ترتیب همدیگررا حفظ کنند… وقتی نزدیکتر به هم بودند گرمتر میشدند ولی خارهایشان یکدیگررا زخمی می کرد بخاطرهمین تصمیم گرفتند ازهم دور شوند ‫ولی از سرما یخ زده می مردند… ازاینرو مجبور بودند یا خارهای دوستان را تحمل کنند، یا نسلشان از سرما منقرض شود. پس دریافتند که بهتر است باز گردند و گردهم آیند و آموختند که :
با زخم های کوچکی که همزیستی با کسان بسیار نزدیک بوجود می آورد زندگی کنند ، چون گرمای وجود دیگری مهمتراست… و این چنین توانستند زنده بمانند…
بهترین رابطه این نیست که اشخاص بی عیب و نقص را گردهم می آورد بلکه آن
است هر فرد بیاموزد با معایب دیگران کنارآید و خوبیهای آنان را تحسین
نماید…

گاهـی بایـــد بی رحــم بود ...

نه با دوسـت ، نه با دشمــن که با خــودت!

و چه بــزرگ میكُـنـدت آن سیلـــی كه

خـودت می خــوابـــانـی بر صــورتــت..........گاهی...

گــاهـــي پـــــروانــه ها هــــم

اشـتـبــاه عـــاشـــــق مـي شـــونــــد

بـجـاي شــــمــع گــــرد ِ چـــراغــهاي

بــــے احســـا س خـيـابـــان مـــي ميـــرنـــد!!!

یه روز دل تصمیم میگیره سنگ بشه تا دیگه عاشق نشه ،
میره و سنگ میشه و میره قاطی سنگها ،
اما اونجا هم عاشق سنگ میشه

دوست داشتن همیشه گـــفتن نیست گاه سکوت است و گاه نگــــــاه …
غـــــریبه !
این درد مشترک من و توست که گاهی نمی توانیم در چشمهای یکد یگــرنگــــاه کنیم

خوشبختی بر سه ستون استوار است:
فراموش کردن غم های گذشته، فراموش نکردن عبرت های گذشته، غنیمت شمردن حال
و امیدوار بودن به آینده

[=arial, helvetica, sans-serif]شبي خواب ديدم با خدا كنار ساحل قدم ميزنم،
رد پاي هردوي ما روي ساحل بود،
وقتي برگشتم و به
گذشته نگاه كردم ديدم در موقع سختي تنها يك رد پا كناره ساحل است،
پس به خدا گله كردم
و
گفتم: خدايا چرا در موقع سختي مرا تنها گذشتي؟
خدا لبخندي زدو گفت :
فرزندم در آن موقع تو بر دوش من بودي...
[/][=arial, helvetica, sans-serif][/]
[=arial, helvetica, sans-serif]
[/]

[=bhoma][=bhoma][=bhoma][=bhoma][=arial, helvetica, sans-serif]دنيا هم به آدمـــهاي خوش بيـــن نياز دارد هم به آدمـــهاي بد بيــــن
چون؛
افراد خوش بين هواپيما
ميسازند،
افراد بدبين چتر نجات
!


[/]
[/]
[/]
[/]
[/]

فرض کن حضرت مهدي(عج) به تو مهمان گردد

ظاهرت هست چنانيکه خجالت نکشي؟

باطنت هست پسنديده صاحب نظري؟

خانه ات لايق او هست که مهمان گردد؟

لقمه ات در خور او هست که نزدش ببري؟

پول بي شبهه و سالم ز همه داراييت

داري آنقدر که يک هديه برايش بخري؟

حاضري گوشي همراه تو را چک بکند؟

با چنين شرط که در حافظه دستي نبري!

واقفي بر عمل خويش تو بيش از دگران

مي توان گفت تو را شيعه اثني عشري؟

وقتی کبوتری شروع به معاشرت با کلاغها می کند

پرهایش سفید می ماند

ولی قلبش سیاه میشود !

دوست داشتن کسی که لایق دوست داشتن نیست

اسراف محبت است...


دکتر علی شریعتی