احکام تربیتی-روان شناختي:موسیقی غم انگیز(تعامل فقه و روان شناسی)

تب‌های اولیه

996 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

سئوال 131
عطر و جذب جنس مخالف
در بازار عطرها يا ادكلن هايي( زنانه و مردانه) براي جذب جنس مخالف فروخته مي‌شود. اگر فروشنده اي اين عطرها را به افرادي بفروشد كه قصد ارتباط نامشروع با جنس مخالف دارند كارش گناه ندارد:
1- آيا فروش اين عطرها به اين افراد ياري در گناه و مخالف حكم صريح قرآن نيست( و لاتعاونوا علي الاثم و العدوان) آيا با فروش مال شان اشكال پيدا نمي كند.
2- آيا مردان يا زناني كه با اين قصد از آن عطرها استفاده مي‌كنند مرتكب كار حرامي نمي‌‌َشوند. آيا اين حكم براي زن و مرد فرقي ندارد؟
3-به هرحال عطر سبب جذابيت در روابط مي‌شود چه از زن باشد و چه از مرد. آيا استفاده مرد مي تواند بدون هيچ شرطي در روابطش با نامحرم عطر معمولي استفاده كند اگر سبب تحريك همكلاس يا همكارش بشود چه طور؟

حامی;135048 نوشت:
آيا فروش اين عطرها به اين افراد ياري در گناه و مخالف حكم صريح قرآن نيست( و لاتعاونوا علي الاثم و العدوان) آيا با فروش مال شان اشكال پيدا نمي كند.

اگر فروشنده یقین دارد که شخص در راه حرام و گناه انرا استفاده می کند ؛ نباید به او بفروشد ولی اگر مشکوک است اشکالی ندارد

حامی;135048 نوشت:
آيا مردان يا زناني كه با اين قصد از آن عطرها استفاده مي‌كنند مرتكب كار حرامي نمي‌‌َشوند. آيا اين حكم براي زن و مرد فرقي ندارد؟


اگر مفسده دارد و سبب جلب توجه جنس مخالف می شود ؛ جایز نیست

منابع موجود در مرکز ملی

شفا;135059 نوشت:
اگر فروشنده یقین دارد که شخص در راه حرام و گناه انرا استفاده می کند ؛ نباید به او بفروشد ولی اگر مشکوک است اشکالی ندارد

ممنون از پاسخ تان
اگر يقين كند كه براي حرام است و بفروشد آيا پولش حرام است و اين نوع كسب از مكاسب حرام است؟ يعني عمل او حرام است اين درست. آيا پول او هم حرام است و مالك مي شود؟

حامی;135362 نوشت:
گر يقين كند كه براي حرام است و بفروشد پولش حرام است. اين نوع كسب از مكاسب حرام است؟ يعني عمل او حرام است اين درست. آيا پول او هم حرام است و مالك مي شود؟

سلام باتشکر از استاد محترم جناب شفا
بله کسبش حرام است.
تحریر/ج=1/مکاسب محرمه/ م=10

سلام همراهان

عيد بر همگي مبارك
از انجمن محترم احكام كمال تشكر را دارم كه سريع پاسخ سئوالات را مي دهند.

سئوال 132
عدالت و همسر دوم
من خانمي هستم فرهنگي كه به دليل مشكلات زندگي ام تا سن 35 سالگي ازدواج نكرده ام يكي از دبيران كه همسر دارد از من خواستگاري كرده است. زماني كه روحاني نداشته باشيم همكارانش با دانش آموزان چون او را عادل مي دانند براي نماز به او اقتدا هم مي كنند. آيا اگر بر اساس اين اين كه او را به عدالت قبول دارند با او ازدواج كنم به همسرش خيانت كرده ام؟
آيا عدالتي كه براي ازدواج دوم در قرآن آمده با عدالت در نماز فرق دارد؟

حامی;135731 نوشت:
سلام همراهان

عيد بر همگي مبارك
از انجمن محترم احكام كمال تشكر را دارم كه سريع پاسخ سئوالات را مي دهند.

با سلام و احرام و عرض تبريك به مناسبت ميلاد كريم اهلبيت امام حسن مجتبي عليه السلام

خوش به حال انجمن احكام كه پنج تا كار شناس فعال جهت پاسخگويي به سوالات كاربران گرامي داره... :hey::fekr:

:ok!: اگر مدير انجمن شون بره مسافرت ديگه انجمن شون راكد نميمونه و كاربران ناراضي نيستند و شكايت نمي كنند...

:ok!: تمام بار مسئوليت انجمن شون روي دوش مديرشون نيست.

:ok!: كاربران گرامي خيلي سريع به پاسخ شون مي رسند و راضي هستند.

:ok!: تاپيك هاشون هميشه با نظرات كارشناسان همراه هست.

...

كاش مديريت محترم سايت كمي هم به انجمن مشاوره و خانواده عنايت بيشتري داشته باشند و بار مسئوليت دكتر حامي رو كمي سبك تر كنند...

موفق باشيد در پناه حق؛
التماس دعا

حامی;135732 نوشت:

آيا اگر بر اساس اين اين كه او را به عدالت قبول دارند با او ازدواج كنم به همسرش خيانت كرده ام؟

با سلام و احترام

خيانت دقيقا در لغت به چه معناست؟

آيا ميشه به مردي كه همسر دومي اختيار كرده و يا خانمي كه همسر دوم آقايي شده خائن گفت؟

از نظر شرعي چنين برچسبي به چنين افرادي تهمت و حرام نيست؟

با تشكر
التماس دعا

حامی;135732 نوشت:
با او ازدواج كنم به همسرش خيانت كرده ام؟

اصل ازدواج مجدد اشکال شرعی ندارد حتی زن دوم هم بخاطر این ازدواج گناهی مرتکب نمی شود اما اگر به سبب این ازدواج ، زندگی دیگری خراب شود و بخاطر ان خانواده و فرزندان اولی دچار مشکل شوند این کار صحیح نیست

حامی;135732 نوشت:
آيا عدالتي كه براي ازدواج دوم در قرآن آمده با عدالت در نماز فرق دارد؟

بله تفاوت دارد

شفا;135826 نوشت:
اما اگر به سبب این ازدواج ، زندگی دیگری خراب شود و بخاطر ان خانواده و فرزندان اولی دچار مشکل شوند این کار صحیح نیست

به نظر می رسد این پاسخ مبهم باشد. خواهشمندم کارشناس محترم به این سوالات پاسخ دهند:

1. منظور شما از اینکه زندگی دیگری خراب شود دقیقا چیست؟ خرابی به چه معناست؟مثلا چه مصادیقی دارد؟

2. منظور از دچار مشکل شدن خانواده و فرزندان اولی دقیقا چیست؟ مثلا چه مصادیقی دارد؟

3. آیا قصد و نیت شوهر یا زن دوم در حکم این مساله دخیل هست یا نه؟ مثلا اینکه زن دوم به قصد خرابی زندگی اولی همسر شوهر وی شود یا اینکه چنین قصدی نداشته باشد، یکسان است؟

4. نهایتا اینکه منظور از " صحیح نیست " چه می باشد؟ حرام است؟ مکروه است؟ و...

ضمنا لطف بفرمایید مستند پاسخ خود را بفرمایید.(رساله مراجع، استفتائات یا...)

شفا;135826 نوشت:
آيا عدالتي كه براي ازدواج دوم در قرآن آمده با عدالت در نماز فرق دارد؟

فرق اين دو عدالت چيه؟ مگر عدالت چيزي غيري يك صفت و يا ملكه است كه در اثر تزكيه نفس حاصل مي شود؟ (البته اين ملكه مي تواند متناسب با شرايط جلوه هايي داشته باشد)

شفا;135826 نوشت:
این کار صحیح نیست

این " عدم صحت" از چه حیثی است؟ فقهی؟ اخلاقی؟ عقلی؟

حامی;135837 نوشت:
فرق اين دو عدالت چيه؟ مگر عدالت چيزي غيري يك صفت و يا ملكه است كه در اثر تزكيه نفس حاصل مي شود؟ (البته اين ملكه مي تواند متناسب با شرايط جلوه هايي داشته باشد)

با سلام وتشکر
عدالتی که در نماز معتبر است عبارت است از عدم ارتکاب گناهان کبیره وعدم اصرار بر گناهان صغیره .وعدالتی که در تعدد زوجات معتبر است رعایت حقوق همسران است .
استفتا از دفتر مقام معظم رهبری
02517746666

یاقوت احمر;135939 نوشت:
این " عدم صحت" از چه حیثی است؟ فقهی؟ اخلاقی؟ عقلی؟

با سلام
از نظر فقهی عقد صحیح است ،اما ممکن است از جهات دیگر کار پسندیده ای نباشد .

حامی;135837 نوشت:
فرق اين دو عدالت چيه؟ مگر عدالت چيزي غيري يك صفت و يا ملكه است كه در اثر تزكيه نفس حاصل مي شود؟ (البته اين ملكه مي تواند متناسب با شرايط جلوه هايي داشته باشد)

باسلام وتشکر از همه کارشناسان وکاربران
همانطوری که کارشناس محترم اشاره داشتند عدالت در نماز یعنی عدم ارتکاب گناه در ملا عام واصرار نداشتن بر صغیره است. ولی در دو همسری عدالت شامل دو مطلب است 1- قَسم(تقسیم کردن وقت )است که یک شب از 4شب را اختصاص به هر کدام از زنها بدهد و2-دیگر اینکه در تقسیم نفقه به حد شان هر کدام بپردازد.

تحریر امام/ج=2 /احکام نکاح/فصل فی القَسم والنشوز والشقاق

سوال صد و سی و سه
عدالت در مردي كه دو همسر دارد، شامل دو مطلب است 1- قَسم(تقسیم کردن وقت )است که یک شب از 4شب را اختصاص به هر کدام از زنها بدهد و2-دیگر اینکه در تقسیم نفقه به حد شان هر کدام بپردازد. حال سئوال اين است:
1- آيا مراد از شأن تساوي بين دو زن نيست؟

2- شأن هر كدام به چيست؟ زندگي اي كه قبلا زن در خانواده پدري يا همسر سابق داشته است يا به سن و سال كمتر يا بيشتر يا تقواي او يا وضعيت مالي خود زن يا تحصيلات او و يا موقعيت اجتماعي و اصالت خانوادگي يا مجموعي از اينها ؟

3- زني قبول كرده كه به ازدواج مردي در آيد به شرط اين كه اجازه دهد او به تساوي بين دو زن نفقه بدهد و هر 15 روز يك بار مرد را ببيند آيا پذيرش زن وظيفه را از دوش مرد بر مي دارد؟ توضيح اين كه اين زن از نظر موقعيت مالي و تحصيلي از زن اول بالاتر و جوان تر است؟

سفیر;135831 نوشت:
منظور شما از اینکه زندگی دیگری خراب شود دقیقا چیست؟ خرابی به چه معناست؟مثلا چه مصادیقی دارد؟ 2. منظور از دچار مشکل شدن خانواده و فرزندان اولی دقیقا چیست؟ مثلا چه مصادیقی دارد؟

مثلا بی توجهی به همسر اول ، طلاق همسر اول ، عدم رسیدگی به او ، بدخلقی ، از بین رفتن و ضایع شدن حقوقش ، مشاجره ، بهانه گیری و مصادیق فراوان دیگر که در تمام این مشکلات فرزندان این خانواده ها خواسته یا ناخواسته با مسائل متعددی مواجه می شوند

حامی;136038 نوشت:
2- شأن هر كدام به چيست؟ زندگي اي كه قبلا زن در خانواده پدري يا همسر سابق داشته است يا به سن و سال كمتر يا بيشتر يا تقواي او يا وضعيت مالي خود زن يا تحصيلات او و يا موقعيت اجتماعي و اصالت خانوادگي يا مجموعي از اينها ؟

انچه که در تحریر ج=2 فصل فی النفقات//م=6اومده :
نفقه =یعنی مسکن وپوشاک وخوراک در حد شان ومعنای شان یعنی انچه از حیث پوشش وغذا خوردن ومسکن باید متعارف مثل این زن در شهرش باشد مثل این زن در شهرش چه می پوشند ویا می خورند ویا از چه مسکنی استفاده می کنند باید باشد واگر مزاج این زن به غذایی عادت کرده باشد به طوری که اگر ترک شود موجب ضرر به زن می شود باید همان غذا تهیه شود و....

حامی;136038 نوشت:
3- زني قبول كرده كه به ازدواج مردي در آيد به شرط اين كه اجازه دهد او به تساوي بين دو زن نفقه بدهد و هر 15 روز يك بار مرد را ببيند آيا پذيرش زن وظيفه را از دوش مرد بر مي دارد؟ توضيح اين كه اين زن از نظر موقعيت مالي و تحصيلي از زن اول بالاتر و جوان تر است؟ ----


با فرض سوال نفقه در شان این خانم ویا مسله قَسم حق خود زن است در صورتی که این زن راضی به اسقاط حق خودش شود ، ووظیفه واجب مرد ساقط میشود.

نقل نوشته اصلی توسط : شفااما اگر به سبب این ازدواج ، زندگی دیگری خراب شود و بخاطر ان خانواده و فرزندان اولی دچار مشکل شوند این کار صحیح نیست

به نظر می رسد این پاسخ مبهم باشد. خواهشمندم کارشناس محترم به این سوالات پاسخ دهند:

1. منظور شما از اینکه زندگی دیگری خراب شود دقیقا چیست؟ خرابی به چه معناست؟مثلا چه مصادیقی دارد؟

2. منظور از دچار مشکل شدن خانواده و فرزندان اولی دقیقا چیست؟ مثلا چه مصادیقی دارد؟

3. آیا قصد و نیت شوهر یا زن دوم در حکم این مساله دخیل هست یا نه؟ مثلا اینکه زن دوم به قصد خرابی زندگی اولی همسر شوهر وی شود یا اینکه چنین قصدی نداشته باشد، یکسان است؟

4. نهایتا اینکه منظور از " صحیح نیست " چه می باشد؟ حرام است؟ مکروه است؟ و...

ضمنا لطف بفرمایید مستند پاسخ خود را بفرمایید.(رساله مراجع، استفتائات یا...)


با سلام خدمت جناب شفا
قسمتی از سوال فوق را در پست 718 پاسخ دادید اما سایر قسمتها بی جواب ماند. لطف بفرمایید مطلب را روشن کنید.

سئوال صد و سی و چهار
داروهاي اعصاب و روان و روزه
مبتلا به افسردگي هستم و روان پزشكم گفته داروها برايم مثل نفس كشيدن ضروري است. در ايام ماه مبارك رمضان براي روزه به او مشورت كردم گفت برايت ضرر دارد روزه نگير
1- آيا با گفته ايشان وظيفه من ساقط است يا وظيفه دارم نظر چند روان پزشك را بپرسم البته اگر بخواهم نظر ديگران را بپرسم آنها مثل ايشان كه پرونده درماني من را در دست دارد از وضعيت من با خبر نيست؟
2- دارو درماني من در طول سال ادامه دارد آيا قضاي روزه را بايد بگيرم؟

حامی;136320 نوشت:
گفت برايت ضرر دارد روزه نگير 1- آيا با گفته ايشان وظيفه من ساقط است

اگر بداند روزه برایش ضرر دارد یا از گفته پزشک حاذق اطمینان پیدا کند که روزه برایش ضرر دارد :روزه بر او واجب نیست

حامی;136320 نوشت:
دارو درماني من در طول سال ادامه دارد آيا قضاي روزه را بايد بگيرم؟

اگر بواسطه مریضی روزه رمضان را نگرفت و مریضی او تا رمضان سال بعد طول کشیدقضای روزه هایی را که نگرفته واجب نیست ولی باید برای هر روز یک مد طعام کفاره دهد

استفتائات موجود در مرکز ملی
توضیح المسائل مراجع،م1703

سئوال صد و سی و پنج
بدگماني به همسر
سرد مزاجي مرد يا زن علل متنوع ارگانيكي و روان شناختي دارد. از بين اين همه علل، يكي از آنها خيانت است. يعني كسي كه با فرد سومي خارج از خانه ارتباط دارد، با همسر خود سرد مي شود. برخي صرف اين كه مي بينند همسرشان سرد است از بين اين همه علل، ذهن شان منصرف به خيانت مي شود:
1- آيا اين كار از مصاديق بدگماني كه خداوند از ان نهي كرده اند نيست؟

2- آيا گمان بد كه به زبان نياورده گناه است؟

3- اگر به زبان بياورد و به همسر خود نسبت خيانت و ارتباط با ديگري بدهد اين تهمت نيست؟

4- راه جبران و توبه از گمان بد كه سال ها به طول انجاميده و سبب دلخور شدن همسر شده است چيست آيا حق الله است يا حق الناس؟

حامی;136610 نوشت:
1- آيا اين كار از مصاديق بدگماني كه خداوند از ان نهي كرده اند نيست؟ 2- آيا گمان بد كه به زبان نياورده گناه است؟ 3- اگر به زبان بياورد و به همسر خود نسبت خيانت و ارتباط با ديگري بدهد اين تهمت نيست؟ 4- راه جبران و توبه از گمان بد كه سال ها به طول انجاميده و سبب دلخور شدن همسر شده است چيست آيا حق الله است يا حق الناس؟


اگر منظور از ارتباط یعنی از طریق عقد (حلال) باشد نه خیانت است ونه تهمت! کسی که این گمان را می کند ولو شوهرش ارتباط با دیگری را نداشته باشد از گمانهای گناه نیست وتهمت هم تلقی نمی شود .
در صورتی که شوهرش ارتباط با دیگری نداشته باشد بلکه نسبت ذهنی از خودش به او زده است و بخاطر این نسبت ذهنی لوازماتی برای خود مهیا نموده است از جمله سرد کردن زندگی زناشویی وغیره ...برای خودش استغفار کند واز مصادیق حق الله وحق الناس هم نیست.

منابع موجود در مرکز ملی پاسخ گویی به سوالات دینی

اسراء;137272 نوشت:
اگر منظور از ارتباط یعنی از طریق عقد (حلال) باشد

با سلام و تشكر از پاسخ تان
منظور رابطه نامشروع باشد چه طور؟

حامی;137406 نوشت:
با سلام و تشكر از پاسخ تان منظور رابطه نامشروع باشد چه طور؟

سلام/ اگررابطه نامشروع هم باشد وگمان این زن هم مطابق با واقع باشد باز هم نه تهمت است ونه خیانت !؟وگناهی هم نیست.
منابع موجود در مرکز ملی پاسخ گویی به سوالات دینی

سئوال صد و سی و شش

ازدواج موقت و دائم
از نظر شرع مقدس ازدواج موقت فرع بر ازدواج دائم است يا يك ازدواج مستقل است؟

حامی;137991 نوشت:
از نظر شرع مقدس ازدواج موقت فرع بر ازدواج دائم است يا يك ازدواج مستقل است؟

با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات

ازدواج بر دو قسم است: دائم و غير دائم. عقد دائم آن است كه مدت زناشويى در آن معين نشود و عقد غير دائم آن است كه مدت زناشويى در آن معين شود، مثلًا زن را به مدت يك ساعت يا يك روز يا يك ماه يا يك سال يا بيشتر عقد نمايند.

با توجه به اقسامی که از ازدواج بیان شده است،ازدواج موقت یک ازدواج مستقل است و احکام خاص خود را دارد.

رساله مراجع،احکام نکاح

حامی;137991 نوشت:
ازدواج موقت و دائم از نظر شرع مقدس ازدواج موقت فرع بر ازدواج دائم است يا يك ازدواج مستقل است؟

با تشکر از سئوال شما جناب حامی گرامی و پاسخ استاد نور بزرگوار

در روایات هم اشاره ای به انواع ازدواج داریم که نشان دهنده مستقل بودن ازدواج موقت یا متعه است :

أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص خَطَبَ النَّاسَ فَقَالَ- أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ اللَّهَ أَحَلَّ لَكُمُ الْفُرُوجَ عَلَى ثَلَاثَةِ مَعَانٍ- فَرْجٌ مَوْرُوثٌ‌ وَ هُوَ الْبَتَاتُ وَ فَرْجٌ غَيْرُ مَوْرُوثٍ- وَ هُوَ الْمُتْعَةُ وَ مِلْكُ أَيْمَانِكُمْ.(1)

از امام باقر علیه السلام نقل شده است که پیامبر صلی الله علیه و آله در زمانی که برای مردم سخنرانی می کردند ، فرمودند:

ای مردم همانا خداوند سه گونه زن را بر اساس سه نوع ازدواج بر شما حلال نموده است ازدواج دائم ، متعه و مالکیت کنیز .

همیشه موفق باشید

پی نوشت:
1. حر عاملی ره ، وسائل الشیعه ج 20 ص
86

[=&quot]سئوال صد و سی هفت[/]
[=&quot]سنت پيامبر و ازدواج مدت دار[/]

[=&quot]اگر فردي (مرد يا زن ) به دليل بيماري جسمي و يا رواني شديد مانند پارانوئيد( بدبيني شديد)، اسكيزوفرني و اعتياد كفايت و شايستگي ازدواج دائم را نداشته باشد:[/]
1-[=&quot] آيا با ازدواج مدت دار به سنت پيامبر عمل كرده است و مشمول اين حديث( النكاح سنتي فمن اعرض عن سنتي ليس مني) است؟[/]

2-[=&quot] اگر فردي كه به خود نمي بيند از پس مشكلات زندگي و اداره زندگي مشترك و تربيت كودك برآيد اگر هنگام ضرورت براي حفظ دين (نه هوس راني )ازدواج مدت دار كند، و ازدواج دائم نكند، كار حرامي انجام داده است؟ [/]

با تشکر از جناب حامی عزیز

حامی;138205 نوشت:
آيا با ازدواج مدت دار به سنت پيامبر عمل كرده است و مشمول اين حديث( النكاح سنتي فمن اعرض عن سنتي ليس مني) است؟

بله ازدواج موقت هم همانطور که عرض شد مانند ازدواج دائم نوعی نکاح است بنابراین مشمول حدیث بالا می گردد .

حامی;138205 نوشت:
2- اگر فردي كه به خود نمي بيند از پس مشكلات زندگي و اداره زندگي مشترك و تربيت كودك برآيد اگر هنگام ضرورت براي حفظ دين (نه هوس راني )ازدواج مدت دار كند، كار حرامي انجام داده است؟

ازدواج موقت به خودی خود چه هنگام ضرورت (حفظ دین یا ...) و غیر ضرورت (مثلا برای لذت بردن یا ...) اشکال شرعی ندارد . (1)

در پناه حضرت حق باشید

پی نوشت:
1. امام خمینی ، توضیح المسائل م 2297

سجاد;138319 نوشت:
اگر فردي كه به خود نمي بيند از پس مشكلات زندگي و اداره زندگي مشترك و تربيت كودك برآيد اگر هنگام ضرورت براي حفظ دين (نه هوس راني )ازدواج مدت دار كند، و ازدواج دائم نكند، كار حرامي انجام داده است؟

سلام
با تشكر از پاسخ تان و آرزوي سلامتي و قبولي طاعات
منظور اين بود كه آيا ازدواج دائم نكردن اين فرد اشكال دارد؟

حامی;138333 نوشت:
سلام با تشكر از پاسخ تان و آرزوي سلامتي و قبولي طاعات منظور اين بود كه آيا ازدواج دائم نكردن اين فرد اشكال دارد؟

با عرض سلام و ادب و آرزوی طول عمر با عزت برای حضرتعالی

ازدواج دائم نکردن در فرض سئوال به شرطی که بتواند با ازدواج موقت خود را از حرام حفظ کند ، اشکال شرعی ندارد. (1)

پی نوشت:
1. امام خمینی ، توضیح المسائل م
2319
و استفتائات ج 3 ص 122 س 111

سئوال صد و سی و هشت
عدالت براي دو همسر
مدت 15 سال با همسرم زندگي كردم با دار و ندارش ساختم تا توانستيم كمي از نظر رفاهي رشد كنيم. اما حالا كه سختي ها را پشت سر گذاشتيم و موقع راحتي مان رسيده شوهرم اقدام به ازدواج ديگري كرده است. آيا دين به او اجازه داده كه او به اين خانم تازه وارد با من امكانات مساوي دهد آيا در شأن من كه مقدم بودم و سالها در كنارش با مشكلاتش ساختم نيست كه بيشتر از او از امكانات رفاهي و نفقه برخوردار باشم.

حامی;138480 نوشت:
عدالت براي دو همسر مدت 15 سال با همسرم زندگي كردم با دار و ندارش ساختم تا توانستيم كمي از نظر رفاهي رشد كنيم. اما حالا كه سختي ها را پشت سر گذاشتيم و موقع راحتي مان رسيده شوهرم اقدام به ازدواج ديگري كرده است. آيا دين به او اجازه داده كه او به اين خانم تازه وارد با من امكانات مساوي دهد آيا در شأن من كه مقدم بودم و سالها در كنارش با مشكلاتش ساختم نيست كه بيشتر از او از امكانات رفاهي و نفقه برخوردار باشم.

با سلام و تشکر از سوالتان
از نظر شرعی اصل ازدواج مجدد اشکالی ندارد ولی آنچه بر مرد واجب است این است که عدالت را بین زنان خود اجرا نماید
در دو همسری عدالت شامل دو مطلب است 1- قَسم(تقسیم کردن وقت )است که یک شب از 4شب را اختصاص به هر کدام از زنها بدهد و2-دیگر اینکه در تقسیم نفقه به حد شان هر کدام بپردازد، اگر شان همسر اول بالاتر است، باید از امکانات بیشتری برخوردار شود.
برداشت از تحریرالوسیله امام خمینی،ج2 ،احکام نکاح،فصل فی القَسم والنشوز والشقاق

نور;138599 نوشت:
ا سلام و تشکر از سوالتان از نظر شرعی اصل ازدواج مجدد اشکالی ندارد ولی آنچه بر مرد واجب است این است که عدالت را بین زنان خود اجرا نمایددر دو همسری عدالت شامل دو مطلب است 1- قَسم(تقسیم کردن وقت )است که یک شب از 4شب را اختصاص به هر کدام از زنها بدهد و2-دیگر اینکه در تقسیم نفقه به حد شان هر کدام بپردازد، اگر شان همسر اول بالاتر است، باید از امکانات بیشتری برخوردار شود. برداشت از تحریرالوسیله امام خمینی،ج2 ،احکام نکاح،فصل فی القَسم والنشوز والشقاق

سلام
ممنونم از پاسخ تان
آيا همسر اول بودن و اين كه مثلا 10- 15 سال با شوهر بوده و در سختي و راحتي همسر بوده از اين جهت سبب افزايش شأن نسبت به همسر دوم مي شود؟

حامی;138719 نوشت:
سلام ممنونم از پاسخ تان آيا همسر اول بودن و اين كه مثلا 10- 15 سال با شوهر بوده و در سختي و راحتي همسر بوده از اين جهت سبب افزايش شأن نسبت به همسر دوم مي شود؟

با عرض سلام و ادب حضور جناب حامی بزرگوار

همانطور که مطلعید تعیین شأن یک زن در پرداخت نفقه ، عرفی است و تفاوت و بالاتر بودن شأن همسر اول هم از نظر عرف کاملا ممکن است بنابر این باید دید ، دیدگاه عرف منطقه و همانندان در این باره چیست . هر چه باشد شرعا هم رعایت آن لازم است . (1)

در پناه حضرت حق باشید

پی نوشت:
1. امام خمینی ، تحریر الوسیله ج 2 کتاب النکاح ، النفقات

سجاد;138755 نوشت:
همانطور که مطلعید تعیین شأن یک زن در پرداخت نفقه ، عرفی است و تفاوت و بالاتر بودن شأن همسر اول هم از نظر عرف کاملا ممکن است بنابر این باید دید ، دیدگاه عرف منطقه و همانندان در این باره چیست . هر چه باشد شرعا هم رعایت آن لازم است . (1)


سلام
:Gol:

کاش عرفو محدود تر می کردید!!
:Gol:

سئوال صدوسی نه
ارتباط جاري من با شوهرم
از وقتي كه ازدواج كرده ايم سال ها مي‌گذرد اين سال در مهماني ها جاري من خيلي با شوهرم راحت است پوشش نازك و نيمه برهنه اي نزد او دارد، براي او جوك تعريف مي‌كند به او ابراز علاقه و مهر مي كند و وقتي به شوهرم اعتراض مي كنم مي گويد من كاري نمي كنم او بايد خودش را جمع و جور كند من نمي توانم به خاطر اين زن دور برادرم را خط بكشم و من از نظر شرعي تقصير يا وظيفه اي ندارم اين وضع زندگي ما را به هم ريخته است آيا واقعا رفت و آمد ما اشكال ندارد؟ او شوهرم در قبال ابن خانم هيچ وظيفه اي ندارد


حامی;138863 نوشت:
آيا واقعا رفت و آمد ما اشكال ندارد؟ او شوهرم در قبال ابن خانم هيچ وظيفه اي ندارد؟
با سلام وتشکر

اگر این رفت وامد منجر به گناه شود، لازم است به گونه ای دیگر صله رحم نمایند که در آن گناه نباشد .اگر عکس العمل همسرتان سبب این برخوردهاویا ادامه آن است ،باید پرهیز نموده ودر صورت احتمال تأثیر امر به معروف ونهی از منکر واجب است .
امام خمینی (ره)استفتائات ،ج1،احکام امر به معروف ونهی از منکر

سئوال صدو چهل

وسواس و تبعض در تقليد :Gol:
من تحقيق كرده ام در تحقيقاتم به اين نتيجه رسيده ام كه چند مرجع اعلم هستند و در يك حداند با توجه به اين فرض:

1-آيا مي توانم احكام وسواس را از يك مرجع كه احكامش آسان تر است تقليد كنم و بقبه ابواب فقهي را از ديگري؟

2-اگر بخواهم هرباب فقهي را از يك مرجع، تقليد كنم چه طور؟

3-يا مي تواند به شكل تركيبي مسائل يك باب فقهي مانند طهارت را از مراجع مختلف تقليد كنم؟

-------------------
سئوال بعدي: مهم بودن زيبايي براي مرد و لزوم نگاه به بدن در خواستگاري

حامی;138957 نوشت:
من تحقيق كرده ام در تحقيقاتم به اين نتيجه رسيده ام كه چند مرجع اعلم هستند و در يك حداند با توجه به اين فرض: 1-آيا مي توانم احكام وسواس را از يك مرجع كه احكامش آسان تر است تقليد كنم و بقبه ابواب فقهي را از ديگري؟ 2-اگر بخواهم هرباب فقهي را از يك مرجع، تقليد كنم چه طور؟ 3-يا مي تواند به شكل تركيبي مسائل يك باب فقهي مانند طهارت را از مراجع مختلف تقليد كنم؟

با سلام و احترام
در رابطه با سوالات مطح شده،باید به چند نکته توجه شود:
1.ملاک در انتخاب مرجع تقلید اعلمیت است،نه سختی و آسانی فتوا و در جایی که اعلمیت مراجع مساوی است،
اگر احتمال ضعيفى هم بدهد كه كسى اعلم است‏ و بداند ديگرى از او اعلم نيست به احتياط واجب بايد از او تقليد نمايد. و اگرچند نفر در نظر او اعلم از ديگران و با يكديگر مساوى باشند بايد از يكى ازآنان تقليد نمايد.
رساله امام خمینی،م4.


2.
تبعيض در تقليد اشكال ندارد و اگر اعلميّت هر يك از مراجع در مسائلى كه مكلف بنا دارد در آن مسائل از او تقليد كند محرز شود، بنا بر احتياط، تبعيض در تقليد در صورت اختلاف فتوا در مسائل مورد نياز مقلّد، واجب است.
اجوبه الاستفتائات،رهبری،س18

3.در مسائلی که به هم مربوط است،چنانچه اخذ به فتوای آنان باعث بطلان عمل و یا مخالفت قطعی شود،تبعیض جایز نیست.مانند اینکه در احکام نجاست بدن و لباس به فتوای مجتهدی عمل کند و در احکام لباس نمازگزار به فتوای دیگر عمل کند.

برداشت از استفتائات امام،ج1،س8و9و استفتا شفاهی از دفتر رهبری

4.حکم تبعیض در تقلید در تقلید ابتدایی است،یعنی جایگاه این اختیاری که برای مقلد منظور شده، به پیش از عمل باز می گردد و اگر بخواهد بعد از عمل، به فتوای مجتهد دیگر رفتار نماید،در این صورت حکم رجوع را دارد.
استفتائات موجود در مرکز ملی پاسخگویی

سئوال صد و چهل و یک
خواستگاري - زيبايي
من خودم را مي شناسم زيبايي همسرم براي مهم است و سخنان مادر و خواهرم برايم حجت نيست بايد خودم بپسندم كه البته سخت پسند هستم. مي ترسم كه با نگاه سطحي انتخاب كنم و فردا نتوانم در زندگي آن دختر را قبول كنم. آيا اجازه دارم در خواستگاري او را بدون رو سري ببينم؟
اگر دختر اجازه ندهد و بعدا من در زندگي اشكال بگيرم كي مقصر است؟
چگونه او را ببينم كه گناه نباشد؟ ( چه شرايطي دارد)

حامی;139089 نوشت:
آيا اجازه دارم در خواستگاري او را بدون رو سري ببينم؟ اگر دختر اجازه ندهد و بعدا من در زندگي اشكال بگيرم كي مقصر است؟ چگونه او را ببينم كه گناه نباشد؟ ( چه شرايطي دارد)

با سلام و تشکر از سوالات استاد حامی بزرگوار

براى كسيكه مى خواهد با زنى (يا دخترى ) ازدواج كند جايز است به او نظر بيفكند البته با شرایطی از جمله :

1. منظورش ‍ لذت بردن نباشد هر چند بداند كه بمحض ديدن او خواه ناخواه تلذذ برايش حاصل مى شود،
2.به شرطی اين نظر كردن جايز مى شود كه احتمال بدهد اگر او را ببيند بصيرتش نسبت به او بيشتر مى شود(در واقع توصیف کردن مادر و خواهر،یا دیدن عکس دختر برایش کفایت نمی کند)
3. شرط سوم اينكه در حال حاضر ازدواج با او جائز و ممكن باشد، پس نگاه كردن به زن شوهردار بقصد ازدواج با او بعد از طلاق شوهرش و بيرون شدنش از عده جائز نيست ،
4. شرط چهارم اينكه احتمال بدهد كه زن با درخواست وى موافقت كند، پس زنى كه دوست دارد با او ازدواج كند ولى مى داند كه او هرگز قبول نمى كند نمى تواند نظر بيندازد،
5. احوط اگر نگوئيم اقوى اينست كه تنها به زنى نظر بيندازد كه قصد ازدواج با خصوص او را دارد، پس حكم جواز نظر شامل صورت انتخاب يكى از بين چند نفر زن نمى شود (تا اينكه همه را با هم مقايسه نموده يكى كه بنظرش بهتر است، انتخاب كند)

حد نگاه کردن: احتياط آنستكه بديدن صورت و كف دست و موى سر او و ساير زيبائيهايش اكتفا كند .
تحریر الوسیله،امام خمینی،کتاب نکاح،م28

حامی;139089 نوشت:
سئوال 141
خواستگاري - زيبايي
من خودم را مي شناسم زيبايي همسرم براي مهم است و سخنان مادر و خواهرم برايم حجت نيست بايد خودم بپسندم كه البته سخت پسند هستم. مي ترسم كه با نگاه سطحي انتخاب كنم و فردا نتوانم در زندگي آن دختر را قبول كنم. آيا اجازه دارم در خواستگاري او را بدون رو سري ببينم؟
اگر دختر اجازه ندهد و بعدا من در زندگي اشكال بگيرم كي مقصر است؟
چگونه او را ببينم كه گناه نباشد؟ ( چه شرايطي دارد)

با سلام وآرزوی قبولی طاعات
-دیدن بدون روسری جایز است .
-اگر تا این اندازه مهم است که احتمال بروز مشکلات وجود دارد ،شما مختاربوده ومی توانید با ایشان ازدواج نکنیدوکسی مقصر نیست.
-اما این دیدن باید با شرایطی باشدمانند:
1-به قصد لذت وریبه نباشد(هرچند بداند با نگاه لذت قهری پیدا می شود)
2-برای آگاهی از وضع جسمانی دختر باشد(پس اگر آگاه است ،نگاه جایز نیست)
3-مانعی از ازدواج در میان نباشد.
4-احتمال بدهد دختر اورا رد نمی کند.
ان شاءالله با رعایت این شرایط ،آلوده به گناه نخواهند شد.
امام خمینی (ره)،تحریرالوسله ،ج2،کتاب النکاح،م28

سلام عليكم
از پاسخ سريع و دقيق تان متشكرم
همچنين نهايت تشكر پرسشگران را از شما ابلاغ مي كنم
التماس دعا
كاربران محترمي كه در خصوص مسائل اين تاپيك سئوال دارند مي توانند سئوال شان را برايم پيام خصوصي كنند تا به نوبت درج كنم.

سئوال صد و چهل و دو:Gol:
ازدواج مدت دار زن شوهر دار
شوهرم به بيماري شديدي مبتلاست، سال هاست كه ارتباط اتاق خواب مان تعطيل شده است و بنا به گفته پزشكان تا آخر هم تعطيل خواهد بود. من او را دوست دارم و نمي خواهم تركش كنم چون وجدانم قبول نمي كند حالا كه بيمار شده او را رها كنم. اما من هم انسان هستم و نياز جنسي دارم. با مشاوري مشورت كردم گفت براي تخليه شدن انرژي جنسي ات برو بازار خريد و به بهانه هاي مختلف با مردان هم كلام شو در خريد اجناس و چك و چانه بزن يا با اقوام مرد سخنانت را طولاني كن. وقتي گفتم اينها با مسائل ديني مغايرت دارد گفت اسلام براي شما كه شوهرتان مشكل دارد: دو راه حل قرار داده يك طلاق و دوم ازدواج موقت. آيا سخنان او درست است؟ اگر نه من چه كنم كه به گناه آلوده نشوم اسلام براي امثال من چه تدبيري دارد؟

حامی;139394 نوشت:
سئوال 42
ازدواج مدت دار زن شوهر دار
شوهرم به بيماري شديدي مبتلاست، سال هاست كه ارتباط اتاق خواب مان تعطيل شده است و بنا به گفته پزشكان تا آخر هم تعطيل خواهد بود. من او را دوست دارم و نمي خواهم تركش كنم چون وجدانم قبول نمي كند حالا كه بيمار شده او را رها كنم. اما من هم انسان هستم و نياز جنسي دارم. با مشاوري مشورت كردم گفت براي تخليه شدن انرژي جنسي ات برو بازار خريد و به بهانه هاي مختلف با مردان هم كلام شو در خريد اجناس و چك و چانه بزن يا با اقوام مرد سخنانت را طولاني كن. وقتي گفتم اينها با مسائل ديني مغايرت دارد گفت اسلام براي شما كه شوهرتان مشكل دارد: دو راه حل قرار داده يك طلاق و دوم ازدواج موقت. آيا سخنان او درست است؟ اگر نه من چه كنم كه به گناه آلوده نشوم اسلام براي امثال من چه تدبيري دارد؟
[/quote
با سلام وتشکر از استاد بزرگوار حامی
-سخن گفتن ومعاشرت با نامحرم بایدبرای رفع ضرورت باشذ واضافه بر آن می تواند زمینه گناه را فراهم نماید
.
-اما برای آلوده نشدن به گناه :
پرهیز از ارتباط غیر ضروری با نامحرم ویا درصورت لزوم جداشدن وازدواج مجدد است.
اما ازدواج موقت در صورتی جایز است که پس از طلاق ونگه داشتن عده باشد.

مستفاد از تحریرالوسیله ،ج2،کتاب النکاح

عترت;139436 نوشت:
سخن گفتن ومعاشرت با نامحرم بایدبرای رفع ضرورت باشذ واضافه بر آن می تواند زمینه گناه را فراهم نماید .


آيا سخن گفتن اين خانم براي رفع نياز جنسي اش كه از شوهرش به هيچ وجه برآورده نمي شود «ضرورت فيزيولوژيكي و يا رواني» محسوب نمي شود؟

عترت;139436 نوشت:
-سخن گفتن ومعاشرت با نامحرم بایدبرای رفع ضرورت باشذ واضافه بر آن می تواند زمینه گناه را فراهم نماید . -اما برای آلوده نشدن به گناه : پرهیز از ارتباط غیر ضروری با نامحرم ویا درصورت لزوم جداشدن وازدواج مجدد است. اما ازدواج موقت در صورتی جایز است که پس از طلاق ونگه داشتن عده باشد. مستفاد از تحریرالوسیله ،ج2،کتاب النکاح

با اجازه بنده هم 2 سوال دارم

1- این مساله بالاتفاق مورد تائید مجتهدین است یا فقط از تحریر الوسیله این حکم استخراج شده؟

2- آیا فتوائی مبنی بر امکان نکاح موقت یا دائم برای زن شوهردار در چنین شرایطی یا شرایط مشابه از مجتهدی صادر شده با خیر.

با سپاس

حامی;139437 نوشت:
آيا سخن گفتن اين خانم براي رفع نياز جنسي اش كه از شوهرش به هيچ وجه برآورده نمي شود «ضرورت فيزيولوژيكي و يا رواني» محسوب نمي شود؟

با تشکر از سئوال شما جناب حامی عزیز

سخن گفتن این خانم با مردان بیگانه نه تنها باعث رفع نیاز جنسی اش نمی شود بلکه آنرا تشدید می کند و ممکن است موجب رفتارهای غیر منطقی و غیر عاقلانه گردد .

این زن اگر می تواند باید خود را کنترل کند وگرنه باید از شوهرش جدا شده و با رعایت شرایط شرعی ازدواج مجدد نماید .

در پناه حضرت حق باشید

موضوع قفل شده است