جمع بندی با هر كاری دچار تحریک شهوت می شوم!
تب‌های اولیه
با هر كاری دچار تحریک شهوت می شوم!
سلام ببخشید من ۱۵ سالمه و یک مشکلی پیدا کردم
من صحنه هایی مثل بوسیدن دست و نوکری و... باعث تحریک شهوتم میشه یه مدت که اولش اصلاً راجع به تحریک شهوت نمی دونستم و توجه هم نمی کردم اما بعد یه مدت فهمیدم که چیز هایی که باعث تحریک شهوته حرامه از اون به بعد سعی می کردم که اون چیز هایی که باعث تحریک شهوت بود رو انجام ندم
من به رشته کامپیوتر و نرم افزار علاقه دارم و اخیرا برای یادگیری نرم افزار های مختلف و انجام کار ها به سایت های خارجی نیاز میشه یا حتی در سایت های داخلی برام این مسئله پیش اومد که صحنه هایی مثل عکس خانوم یا... مشکل داره یا نه و درگیر این شدم بعد یه مدت کم کم همینطور درگیریم زیاد شد که چیز های مختلف باعث تحریک شهوتم میشه یا نه و بعد یه جرقه ای هم خورد (که در زیر گفتم) و باعث تشدیدش شد و از اون به بعد همینطور مشکلم بیشتر شد
من داشتم درس ادبیات فارسی رو حل میکردم که یه شعری خوندم توی همون موضوعاتی که اولش گفتم خوندم که باعث تحریک شهوت می شد بعد از اون به بعد کلا نسبت به همه ی سوالات اون درس حساسیت پیدا کردم یعنی بعد از اون اتفاق دیگه نسبت به سوال های معمولی که قبلش حل می کردم و مشکلی نبود هم همین احساس رو پیدا می کنم و نمیدونم که تحریک شهوته یا نه
بعد از این اتفاق ذهنم مدام درگیر این مسئله میشد و الان به جایی رسیدم که دیگه مسائل خیلی عادی هم احساس می کنم که باعث تحریک شهوته
یا چیز هایی که قبلا اصلاً همچین مسئله ای باهاشون نداشتم حتی الان احساس میکنم نگاه کردن به اعضای خانواده هم اینطوریه و الان کم کم فکر میکنم تقریبا هر لمس یا هر صحنه ای باعث تحریک شهوتم میشه و این خیلی آزارم میده هر چی بیشتر میخوام کنترل کنم محدودش بیشتر میشه
وسواس هم در مسائلی مثل نماز و... داشتم ولی تونستم کنترلش کنم چون حکم شرعی دقیقش رو میدونستم؛ اما الان چون نمیتونم تشخیص بدم که چه چیز هایی رو نباید توجه کنم و کدوم هاش باعث تحریک شهوتم میشه و چه چیز هایی نه نمیتونم کنترلش کنم
چون همزمان با این مسائل استرس هم می گیرم نمی دونم باعث تحریک شهوت میشه یا از روی استرسه یا چیز دیگه حتی دقیقاٌ نمی دونم تحریک شهوت یعنی چی البته می دونم که در نهایت باعث جنب شدن میشه چون چند بار در خواب جنب شدم
به طور کلی هم که نمیتونم هر چیزی رو که نسبت بهش این مسئله رو پیدا کردم انجام ندم چون چیز هایی کاملا معمول و مورد نیازی هستند
و همینطوری محدودش بیشتر میشه
اگر یه نفر برای من مشخص میکرد که به این ها توجه نکن مشکلی نداره؛ احتمالا می تونستم کنترلش کنم اما الان نمی دونم به کدوم باید توجه کنم و به کدوم نه و در این مورد خیلی سخت هم می تونم به بقیه انتقال بدم منظورم رو
خیلی هم ناراحت و نگران هستم
به خودم امید میدم که حل میشه اما بعد یه مدت وقتی میبینم دوباره پیش میاد نگران میشم
احساس میکنم که این مشکل خیلی بده و باعث گناه و دوری از خداست
خودم که بررسی کردم دیدم که این مسائل وقتی به وجود میاد که توی ذهنم یه پیش زمینه ای نسبت به تحریک شهوت هست و بعد یه صحنه ی عادی هم که ببینم کوچکترین ارتباطی نسبت به تحریک شهوت بتونه داشته باشه باعث میشه که فکر کنم تحریک شهوته
در ضمن من هیچ کدوم از این ها رو به قصد لذت و تحریک شهوت انجام نمیدم
لطفا در پاسخ به طور کامل بگید که باید چی کار کنم هم بگید حکم شرعی چیه؟ و هم یه توضیح درباره این که اصلاً این ربطی به وسواس داره یا نه و این که من احساس می کنم این مسائل باعث تحریک شهوته به خاطر چیه؟
برچسب:
کارشناس بحث: استاد همدل
با توضیحاتی نسبتاً مفصلی که از خودتان بیان کردید، رگه هایی از وسواس فکری با محتوای جنسی در شما وجود دارد که نیازمند درمان است. البته این نوع وسواس شما بی ارتباط با وسواس تان در سایر مسائل نیست؛ چون اگر بیماری وسواس به طور کامل درمان نشود و یا درمان آن نیمه کاره رها شود، این بیماری شدت می گیرد به سایر ابعاد زندگی رخنه و نفوذ می کند و شعاع آن گسترش می یابد.
به نظر می رسد این فکر و برداشت اشتباه که فرمودید: «یه مدت فهمیدم که چیزهایی که باعث تحریک شهوته حرامه از اون به بعد سعی می کردم که اون چیزهایی که باعث تحریک شهوت بود رو انجام ندم»
در تشدید وسواس فکری با محتوای جنسی شما نقش داشته است.
در ادامه و در پست های بعدی بیشتر در این زمینه سخن خواهیم گفت.
سلام
هر کسی نماز کم بخونه و قرآن کم بخونه یا نخونه اینطوری میشه...کلا حصار اطراف دل انسان ظریف هست ...وسواس طبق گفته ی علما یک جن هست که میاد توی خونه ی دل انسان و القائات اونا به مغز ترجمه میشه مغز تولید افکار اینچنینی میکند و هورمون های تحریک آمیز را به همین خاطر زیاد تر میکنه که در احساسات اینطوری میشه
ممکنه خیلی ها باشند!
البته ممکنه عوامل دیگه ای هم دخیل باشند
ولی بعدا که عقل بزرگ تر شد خوب میشه نگران نباشین چون با وسواس خودتون جنگیدین با تجربه شدین ... برای همین آدم یک قویی ای میشه که!:)
به طور کلی، چرخه واکنش های جنسی مردان را می‌توان به چهار مرحله زیر تقسیم کرد:
- تحریک جنسی؛
- برانگیختگی جنسی؛
- اوج لذت جنسی (ارگاسم)؛
- فرود و آرامش.
هر نوع تحریک جنسی به صورت مطلق حرام نیست، بلکه آن تحریکی حرام است که از راه غیر صحیح و غیر شرعی منجر به خروج مایع منی و یا باعث رسیدن به اوج لذت جنسی (ارگاسم) گردد.
البته اگر انسان عالماً و عامداً، آگاهانه و با اختیار خود و از راه های غیر صحیح و غیر شرعی نظیر دست ورزی و بازی با آلت تناسلی، مشاهده و دیدن صحنه های تحریک آمیز، صحبت دربارۀ مسائل جنسی، تصور صحنه های شهوت انگیز، فکر و خیال دربارۀ مسائل جنسی و... باعث تحریک جنسی خویش گردد، چنین کاری را نیز برخی از فقها از باب مقدمۀ فعل حرام، حرام می دانند و معتقدند که باید انسان از هرگونه تحریک جنسی و تهییج شهوت از غیر راه صحیح آن خودداری کند؛ چون اگر جلوی خود را نگیرد ممکن است در ادامه باعث رسیدن به اوج لذت جنسی و خروج مایع منی از خود گردد.
تحریک جنسی غیراختیاری و ناآگاهانه حرام نیست، بنابراین اگر نوجوان و جوانی در صبحگاهان به خاطر ترشح هورمون های جنسی و یا در هنگام خواب و با دیدن خواب های جنسی و یا با مشاهده و دیدن غیراختیاری جنس مخالف دچار مقداری تحریک جنسی گردد چنین تحریکی به خودی خود حرام نیست.
تحریک جنسی از راه صحیح و شرعی همچون ازدواج و برقراری رابطه زناشویی و بازی با همسر شرعی و قانونی حلال است.
باتوجه به مطالبی که عرض شد، کاملاً مشخص می شود که هر نوع تحریک جنسی به صورت مطلق حرام نیست، بلکه استثنائاتی در این خصوص وجود دارد. با دانستن همین مطلب این انتظار وجود دارد که بخشی از وسواس های جنسی شما از بین برود.
در هر صورت شما نباید خودتان را با این گونه افکار درگیر کنید باید نسبت به آنها کاملاً بی توجهی و بی اعتنایی کنید؛ دست مثل وقتی که شما در پیاده رو قدم می زنید و ویترین مغازه ها را دید می زنید افراد دیگری که در پیاده رو مشغول پیاده روی هستند به تدریج به شما نزدیک می شوند به شما می رسند و کم کم از شما دور می شوند و شما هیچ عکس العملی و حساسیتی در قبال آنها نشان نمی دهید و نه به آنها می چسبید، نه با آنها درگیر می شوید و نه سعی می کنید که چاره ای به حال آنها بکنید، فقط اجازه می دهید که بیایند و بروند، با این نوع افکار نیز باید همین رفتار را انجام دهید؛ یعنی باید مشغول کارهای روزمره، عادی و مورد علاقه خود در زندگی شوید و اجازه بدهید که این افکار در پیاده روی ذهنتان بیایند و بروند. آن چیزی که مشکل ایجاد می کند درگیر شدن و چسبیدن شما با این افکار است که باعث وسواس و تشدید آن می گردد.
از آخرین رویکردهای درمانی برای درمان وسواس فکری ERPT است این رویکرد می گوید که در مغز افراد وسواسی مداری خاص شکل گرفته است و شخص وسواسی با اعتناء به وسواس خویش مدام در حال تقویت این مدار است، و اگر می خواهد بهبود یابد باید به وسواس های خود(شک های خود) بی اعتنایی کند و با آنها درگیر نشود تا کم کم این مدار تضعیف شده و سپس محو گردد. شما باید بدون اعتنا به وسواس به کارهای عادی خود مشغول شوید و به محتوای وسواس خود کاملاً بی اعتنایی کنید تا مدار فوق تخریب شود و بهبود یابد. در روانشناسی بالینی وسواس از اختلالات اضطرابی است یعنی ریشه در اضطراب دارد. مطالعۀ کتاب کار درمانی وسواس اثر «جان اردن» با ترجمۀ دکتر جانبزرگی شما را با رویکرد ERPT آشنا می گرداند.
به هر حال، برای درمان وسواس فکری و رهایی از افکاری که دارید شما هرگز نباید خود را با این افکار درگیر کنید؛ زیرا این درگیری، انرژی روانی شما را سوزانده و مستهلک می کند و برای انجام سایر امور ارزشمند روزانه تان انرژی قابل تکیه ای باقی نمی ماند. باید اجازه دهید این افکار بیایند و بروند و کاری با آنها نداشته باشید، شما باید همچون کسی باشید که در ایستگاه قطار روی صندلی نشسته و به قطارهایی که وارد ایستگاه می شوند و سپس به آرامی از آن خارج می شوند نظاره می کند، بر آنها سوار نمی شود و با آنها درگیر نمی شود و فقط نگاه می کند. شما باید افکارتان را که ذهنتان تولید می کند را همانند این قطارها بنگرید که وارد ایستگاه ذهن تان می شوند و پس از اندکی توقف از آن خارج می شوند.
به یاد داشته باشید که هر گونه تلاش برای کنترل باعث خواهد شد که بیشتر اذیت شوید و با این گونه افکار درگیر گردید. همانند شخص در باتلاق که هر چه بیشتر دست و پابزند بیشتر فرو خواهد رفت؛ پس باید به این نتیجه برسید که افکارتان عین خودتان نیستند؛ بلکه فقط تولیدات ذهن شما هستند و بس.
اتمقلی said in سلام
وسواس طبق گفته ی علما یک جن هست که میاد توی خونه ی دل انسان و القائات اونا به مغز ترجمه میشه مغز تولید افکار اینچنینی میکند و هورمون های تحریک آمیز را به همین خاطر زیاد تر میکنه که در احساسات اینطوری میشه ممکنه خیلی ها باشند!در متون دینی، روایاتی در این خصوص از حضرات معصومین(علیهم السلام) وارد شده است: رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله) می فرمایند: «إنّ لِلوَسواسِ خَطما كخَطمِ الطّائرِ، فإذا غَفَلَ ابنُ آدَمَ وَضَعَ ذلكَ المِنقارَ في اُذُنِ القَلبِ يُوَسوِسُ، فإنِ ابنُ آدمَ ذَكَرَ اللّه َ عَزَّوجلَّ نَكَصَ و خَنَسَ، فذلكَ سُمِّيَ الوَسواسَ» «وسواس، منقارى چون منقار پرنده دارد و هرگاه آدمى دچار غفلت شود، آن منقار را در گوش دل او مى گذارد و وسوسه مى كند. در اين هنگام اگر آدمى خداوند عزّ و جلّ را ياد كند، وسواس منصرف مى شود و كنار مى رود. به همين دليل شيطان را وسواس گفته اند». رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله) می فرمایند: «إنَّ إبليسَ لَهُ خُرطُومٌ كخُرطُومِ الكَلبِ واضِعُهُ على قَلبِ ابنِ آدمَ يُذَكِّرُهُ الشَّهَواتِ و اللَّذّاتِ و يأتِيهِ بِالأمانيّ و يَأتِيهِ بِالوَسوَسَةِ على قَلبِهِ ليُشَكِّكَهُ في ربِّهِ فإذا قالَ العَبدُ: «أعوذُ باللّه ِالسَّميعِ العَليمِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيمِ و أعوذُ باللّه ِأن يَحضُرونِ إنّ اللّه َ هُوَ السَّميعُ العَليمُ» خَنَسَ الخُرطُومُ عَنِ القَلبِ» «شيطان پوزه اى مانند پوزه سگ دارد كه آن را بر روى دل آدمى مى گذارد و شهوت ها و لذّت ها را به او يادآورى مى كند و آرزوها را به سراغش مى آورد و در دلش وسوسه مى كند، تا او را درباره پروردگارش به شكّ اندازد، در اين هنگام اگر آدمى بگويد: «أعوذُ باللّه ِالسَّميعِ العَليمِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيمِ و أعوذُ باللّه ِأن يَحضُرونِ إنّ اللّه َ هُوَ السَّميعُ العَليمُ» پوزه اش را از روى دل كنار مى برد». امام صادق(علیه السلام) می فرماید: «اِنَّ اِبلیسَ یَلتَقِمُ القَلبَ، فاذا ذُكِراللهُ خَنَسَ فَلِذلِكَ سُمِّیَ «الخَنّاس» «شیطان ابلیس، قلب (غافل) آدمی را با پوزۀ خود قبضه می کند، همین که خدا را یاد کُند آن را رها کرده عقب گرد می كند و پنهان می شود و لذا به نام «خنّاس» (پنهانکار) مُلقّب گردید».
جمع بندی
پرسش:
پسری 15 ساله هستم؛ بعد از آنکه فهمیدم چیزهایی که باعث تحریک شهوت میشه حرام است؛ سعی می کردم از چیزهایی که باعث تحریک شهوت میشه دوری کنم.
من به رشته کامپیوتر و نرم افزار علاقه دارم و اخیراً برای یادگیری نرم افزارهای مختلف و انجام کارها به سایت های خارجی و سایت های داخلی مراجعه می کنم؛ حالا این سؤال برایم پیش آمده که آیا صحنه هایی مثل عکس خانم یا... مشکل داره یا نه؟
بعد مدتی کم کم همین طور درگیری ذهنی ام زیاد شد که آیا چیزهای مختلف هم باعث تحریک شهوتم میشه یا نه؟ بعد از آن نسبت به خیلی چیزها حساسیت پیدا کردم و این سؤال مدام در ذهنم به وجود می آمد که آیا باعث تحریک شهوتم میشه یا نه؟
الان احساس می کنم مسایل خیلی عادی هم باعث تحریک شهوتم میشه؛ حتی احساس می کنم نگاه کردن به اعضای خانواده هم این طوریه و الان تقریباً لمس یا دیدن هر صحنه ای باعث تحریک شهوتم میشه و این خیلی آزارم میده؛ البته هر چی بیشتر می خواهم کنترل کنم بدتر میشه.
به طور کلی، نمی توانم نسبت به هر چیزی که بهش این احساس رو پیدا می کنم، دوری کنم و انجام ندهم چون چیزهایی کاملاً معمولی و مورد نیاز هستند.
من قبلاً در مسایلی مثل نماز و... وسواس داشتم، ولی توانستم کنترلش کنم؛ اما در این مسئله نمی توانم کنترل کنم.
احساس می کنم که این مشکل خیلی بده و باعث گناه و دوری از خداست و این باعث استرس و نگرانی ام میشه.
پاسخ:
به طور کلی، رگه هایی از وسواس فکری با محتوای جنسی در شما وجود دارد که نیازمند درمان است. البته این نوع وسواس شما بی ارتباط با وسواس تان در سایر مسائل نیست؛ چون اگر بیماری وسواس به طور کامل درمان نشود و یا درمان آن نیمه کاره رها شود، این بیماری شدت می گیرد به سایر ابعاد زندگی رخنه و نفوذ می کند و شعاع آن گسترش می یابد.
باید بدانید که هر نوع تحریک جنسی به صورت مطلق حرام نیست، بلکه آن تحریکی حرام است که از راه غیر صحیح و غیر شرعی به وجود آید و نیز منجر به خروج مایع منی و یا باعث رسیدن به اوج لذت جنسی (ارگاسم) گردد.
علاوه بر این، هر نوع تحریک جنسی غیراختیاری و ناآگاهانه حرام نیست، بنابراین اگر نوجوان و جوانی در صبحگاهان به خاطر ترشح هورمون های جنسی و یا در هنگام خواب و با دیدن خواب های جنسی و یا با مشاهده و دیدن غیراختیاری جنس مخالف دچار مقداری تحریک جنسی گردد چنین تحریکی به خودی خود حرام نیست.
باتوجه به مطالبی که عرض شد، کاملاً مشخص می شود که هر نوع تحریک جنسی به صورت مطلق حرام نیست، بلکه استثنائاتی در این خصوص وجود دارد. با دانستن همین مطلب انتظار می رود که بخشی از وسواس جنسی شما از بین برود.
در هر صورت شما نباید خودتان را با این گونه افکار درگیر کنید؛ بلکه باید نسبت به آنها کاملاً بی توجهی و بی اعتنایی کنید؛ درست مثل وقتی که شما در پیاده رو قدم می زنید و ویترین مغازه ها را می بینید؛ در این هنگام افراد دیگری که در پیاده رو مشغول پیاده روی هستند به تدریج به شما نزدیک می شوند و کم کم از شما دور می شوند و شما هیچ عکس العملی و حساسیتی در قبال آنها نشان نمی دهید؛ نه به آنها می چسبید و نه با آنها درگیر می شوید و نه سعی می کنید که چاره ای به حال آنها بکنید، فقط اجازه می دهید که بیایند و بروند.
با این نوع افکار نیز باید همین رفتار را انجام دهید؛ یعنی باید مشغول کارهای روزمره، عادی و مورد علاقه خود در زندگی شوید و اجازه بدهید که این افکار در پیاده روی ذهنتان بیایند و بروند. آن چیزی که مشکل ایجاد می کند درگیر شدن و چسبیدن به این افکار است که باعث وسواس و تشدید آن می گردد.
به هر حال، شما هرگز نباید خود را با این افکار درگیر کنید؛ زیرا این درگیری، انرژی روانی شما را سوزانده و مستهلک می کند و برای انجام سایر امور ارزشمند روزانه تان انرژی قابل تکیه ای باقی نمی ماند. باید اجازه دهید این افکار بیایند و بروند و کاری با آنها نداشته باشید.
به یاد داشته باشید که هر گونه تلاش برای کنترل باعث خواهد شد که بیشتر اذیت شوید و با این گونه افکار درگیر گردید. همانند شخص در باتلاق که هر چه بیشتر دست و پابزند بیشتر فرو خواهد رفت؛ پس باید به این نتیجه برسید که افکارتان عین خودتان نیستند؛ بلکه فقط تولیدات ذهن شما هستند و بس.
از آخرین رویکردهای درمانی برای درمان وسواس فکری ERPT است این رویکرد می گوید که در مغز افراد وسواسی مداری خاص شکل گرفته است و شخص وسواسی با اعتنا به وسواس خویش مدام در حال تقویت این مدار است، و اگر می خواهد بهبود یابد باید به وسواس های خود(شک های خود) بی اعتنایی کند و با آنها درگیر نشود تا کم کم این مدار تضعیف شده و سپس محو گردد. شما باید بدون اعتنا به وسواس به کارهای عادی خود مشغول شوید و به محتوای وسواس خود کاملاً بی توجهی و بی اعتنایی کنید تا مدار فوق تخریب شود و بهبود یابد.