جمع بندی چرا پاندا فرزند خود را رها میکند تا بمیرد؟

تب‌های اولیه

24 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا پاندا فرزند خود را رها میکند تا بمیرد؟
سلام علیکم مستندی دیدم که وقتی پاندا ها دو قلو به دنیا می آورند یکی را رها میکنند و میمیرد و فقط یکی را بزرگ میکنند و تحقیق کردم و این مطلب دریت سوال من این هستش چرا خداوند پاندا ها را اینگونه آفریده اگر برای مانده یک بچه کافی هست پس چرا در پنجاه درصد پاندا ها دوقلو میزاید اگر دو بچه مشکلی ندارد پس چرا دو بچه میزاید که یکی را رها کند و بمیرد؟؟
با نام و یاد دوست         کارشناس بحث: استاد مسلم
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام و احترام
مستندی دیدم که وقتی پاندا ها دو قلو به دنیا می آورند یکی را رها میکنند و میمیرد و فقط یکی را بزرگ میکنند و تحقیق کردم و این مطلب دریت سوال من این هستش چرا خداوند پاندا ها را اینگونه آفریده اگر برای مانده یک بچه کافی هست پس چرا در پنجاه درصد پاندا ها دوقلو میزاید اگر دو بچه مشکلی ندارد پس چرا دو بچه میزاید که یکی را رها کند و بمیرد؟؟
به طور کلی اطلاعات ما در مورد افعال الهی بسیار اندک است، و همچنین در مورد رفتارهای جانوران اطلاعات بسیار اندکی داریم، خصوصا از رفتار پانداها که از پیچیده ترین گونه های جانوری هستند که دانشمندان را برای بقای نسلشان به زحمت انداخته اند. تمام آنچه که می توانیم بگوییم هم گمانه زنی است و با قاطعیت نمی توان ازآن دفاع کرد. پاندا فقط از بامبو تغذیه می کند که ارزش غذایی چندانی برای او ندارد، به همین خاطر زیاد می خورد(روزی حدود 18 کیلو) و تحرکش کم است، و به همین خاطر برخی دانشمندان معتقدند ناتوانی پانداها در ذخیره چربی موجب شده که آنها شیر و انرژی لازم برای پرورش بیش از یک توله را نداشته باشند. برخی دانشمندان معتقدند پانداها در ابتدا گوشت خوار بوده اند و شرایط محیطی و ژنتیکی ذائقه آنها را تغییر داده و به همین خاطر امروزه انرژی لازم برای پرورش دو توله را ندارد. خود اینکه نوزاد پاندا نسبت به مادرش از کوچکترین پستانداران است خودش بر عجیب بودن مسئله می افزاید، به طوری که نوزاد پاندایی که خودش عظیم الجثه است بین نیم تا یک و نیم کیلو وزن دارد! و جثه آن بعد از دو ماه تازه به اندازه نوزاد انسان میشود. شاید هم پاندا در اصل یک موجود تک قلو زا هست که تحتتغییر شرایط دوقلو می زاید، یعنی تغییرات دیگری که ما از آنها اطلاع نداریم به چنین امری دامن زده است، به عنوان مثال هنوز بشر از راز خودکشی دسته جمعی نهنگ ها اطلاعی ندارد، اما یک حقیقت است. چیزی که این مسئله را تقویت می کند این است که در یکی از مقالات خواندم پانداهای ماده ای که در قفس نگهداری می شوند بیشتر از پانداهای ماده که در طبیعت زندگی می کنند دوقلو بدنیا می آورند. روشن است که رفتارهای ارادی وغیر ارادی پاندا و نوع زندگی او در طبیعت، به طبیعت و اصل و ریشه پاندا نزدیک تر است، تا زندگی او در باغ وحش. بنابراین پاسخ ما به این سوال این است که پاسخ قطعی را نه ما، و نه هیچ انسان دیگری نمیداند، و اما خالقی که در ورای این امر است حکمتش با براهین عقلی به صورت قطعی اثبات می شود، و ما با این علم و آگاهی اندکمان نمی توانیم علم و آگاهی عظیم و نامحدود خالق را قضاوت کنیم. اگرچه در این خصوص دانشمندا نباید تحقیق کنند اما تا زمانی که علت این مسئله به صورت قطعی روشن نشده است باید بگوییم: «سُبْحانَكَ لا عِلْمَ لَنا إِلاَّ ما عَلَّمْتَنا؛ پاک و منزهى تو! ما چيزى جز آنچه به ما تعليم داده‏اى، نمى‏دانيم‏.(بقره:32)
این رفتار در بین خیلی از حیوانات هست. مثلاً وقتی چند جوجه عقاب به دنیا میان، جوجه قوی تر اونی که ضعیف تره رو از بین می‌بره و مادرشون هم ممانعتی از این کار نمی‌کنه. چون عقاب بعد از بلوغ نیازمند قلمرو میشه و این دو عقاب در هر صورت رقیب هم میشن.   اما چرا عقاب فقط یک تخم نمی‌گذاره؟ خب ممکنه از اون یک تخم جوجه ای به دنیا نیاد و نسلش به خطر بیفته.   همچنین باید توجه کنیم که شاید تعریف اخلاق برای حیوانات متفاوت با تعریفش برای انسانها باشه ... و الله اعلم ...
نکته اول یک قانونی هست در طبیعت که معمولا می گویند : تنازع برای بقا  نکته دوم یک اصل هست که در فرضیه یا نظریه تکامل مطرح میشود  انتخاب طبیعی خوب در تکامل، ممکن است تضادهایی دیده شود... شبیه به اینکه می گویند الان آپاندیس در بدن انسان خاصیتی ندارد... البته مثال زیاد است و توجیه هم زیاد... اما به هر حال بنا به اقتضائات طبیعت و شرایط محیطی و ژنتیکی، چنین تضادهایی دیده میشود. نکته سوم یک مطلب مهم که در تکامل مطرح میشود این است که تغییرات لزوما به کمال ختم نمیشود. لااقل به کمالی که ما تصور می کنیم نمی رسد. همه چیز تابع شرایط محیطی ، انتخاب طبیعی و جهش ژنتیکی است. نکته چهارم  در این مسیر، خداوند هیچ دخالتی ندارد. ( نکته : فقط میتوان گفت خداوند خلق کردن را از طریق اختیار و وحی به مخلوقات پیش می برد. شاید خداوند به انتخاب های طبیعت، راضی نیست اما مخلوقات از سر خودخواهی مسیر خودشان را رفته اند. بله همه مخلوقات در دنیای خویش صاحب شعور و اختیار و تکلیف هستند. به همین جهت برخی جامدات و برخی حیوانات جهنمی میشوند و برخی بهشتی میشوند که بحثش را قبلا داشتیم. مثلا اگر پاندا یکی از بچه هایش را رها میکند به خاطر خواست خدا نیست. بلکه به خاطر تخلف های موجودات در طول دوره تکامل است. به عبارت ساده تر همانگونه که خیلی از ظلم ها در دنیا به خاطر انتخاب های ظالمانه ما انسان ها است، به همان صورت سایر ظلم های طبیعت به خاطر انتخاب های ظالمانه اجزای طبیعت و موجودات در تکامل است که بحثش طولانی میشود قبلا بحث کردیم و همچنین همانطور که انسانها میتوانند خود را قربانی و شهید در راه خدا کنند، ممکن است حیوانات هم خود را قربانی دیگران کنند که در این حالت شهید محسوب میشوند اما ممکن است کشته شوند. این ها بستگی به انتخاب آن موجود دارد که شهید باشد یا مقتول که باز بحثش جداست) جهان دارای قوانین ثابتی است که توسط انسان کشف می گردد. فقط در مواردی هست که می گویند خداوند قوانین به ظاهر متفاوتی دارد مثلا وحی  یا معجزه که به ظاهر منطبق بر قوانین شناخته شده نیست اما خودش قانون است. پس خدا تقریبا کاری با تنازع بقا و غیره ندارد... خدا فقط این وسط از طریق وحی و معجزه، قصد هدایت دارد.    
مسلم said in بسم الله الرحمن الرحیم
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام و احترام
مستندی دیدم که وقتی پاندا ها دو قلو به دنیا می آورند یکی را رها میکنند و میمیرد و فقط یکی را بزرگ میکنند و تحقیق کردم و این مطلب دریت سوال من این هستش چرا خداوند پاندا ها را اینگونه آفریده اگر برای مانده یک بچه کافی هست پس چرا در پنجاه درصد پاندا ها دوقلو میزاید اگر دو بچه مشکلی ندارد پس چرا دو بچه میزاید که یکی را رها کند و بمیرد؟؟
به طور کلی اطلاعات ما در مورد افعال الهی بسیار اندک است، و همچنین در مورد رفتارهای جانوران اطلاعات بسیار اندکی داریم، خصوصا از رفتار پانداها که از پیچیده ترین گونه های جانوری هستند که دانشمندان را برای بقای نسلشان به زحمت انداخته اند. تمام آنچه که می توانیم بگوییم هم گمانه زنی است و با قاطعیت نمی توان ازآن دفاع کرد. پاندا فقط از بامبو تغذیه می کند که ارزش غذایی چندانی برای او ندارد، به همین خاطر زیاد می خورد(روزی حدود 18 کیلو) و تحرکش کم است، و به همین خاطر برخی دانشمندان معتقدند ناتوانی پانداها در ذخیره چربی موجب شده که آنها شیر و انرژی لازم برای پرورش بیش از یک توله را نداشته باشند. برخی دانشمندان معتقدند پانداها در ابتدا گوشت خوار بوده اند و شرایط محیطی و ژنتیکی ذائقه آنها را تغییر داده و به همین خاطر امروزه انرژی لازم برای پرورش دو توله را ندارد. خود اینکه نوزاد پاندا نسبت به مادرش از کوچکترین پستانداران است خودش بر عجیب بودن مسئله می افزاید، به طوری که نوزاد پاندایی که خودش عظیم الجثه است بین نیم تا یک و نیم کیلو وزن دارد! و جثه آن بعد از دو ماه تازه به اندازه نوزاد انسان میشود. شاید هم پاندا در اصل یک موجود تک قلو زا هست که تحتتغییر شرایط دوقلو می زاید، یعنی تغییرات دیگری که ما از آنها اطلاع نداریم به چنین امری دامن زده است، به عنوان مثال هنوز بشر از راز خودکشی دسته جمعی نهنگ ها اطلاعی ندارد، اما یک حقیقت است. چیزی که این مسئله را تقویت می کند این است که در یکی از مقالات خواندم پانداهای ماده ای که در قفس نگهداری می شوند بیشتر از پانداهای ماده که در طبیعت زندگی می کنند دوقلو بدنیا می آورند. روشن است که رفتارهای ارادی وغیر ارادی پاندا و نوع زندگی او در طبیعت، به طبیعت و اصل و ریشه پاندا نزدیک تر است، تا زندگی او در باغ وحش. بنابراین پاسخ ما به این سوال این است که پاسخ قطعی را نه ما، و نه هیچ انسان دیگری نمیداند، و اما خالقی که در ورای این امر است حکمتش با براهین عقلی به صورت قطعی اثبات می شود، و ما با این علم و آگاهی اندکمان نمی توانیم علم و آگاهی عظیم و نامحدود خالق را قضاوت کنیم. اگرچه در این خصوص دانشمندا نباید تحقیق کنند اما تا زمانی که علت این مسئله به صورت قطعی روشن نشده است باید بگوییم: «سُبْحانَكَ لا عِلْمَ لَنا إِلاَّ ما عَلَّمْتَنا؛ پاک و منزهى تو! ما چيزى جز آنچه به ما تعليم داده‏اى، نمى‏دانيم‏.(بقره:32)
  اطلاعات اندک از افعال الهی دارید ولی ۱۰۰ درصد توانایی اثبات عدل الهی را دارید ! جالب نیست ؟ واقعا به مخترع دوربین باید درود فرستاد که ظلم ها و تبعیض ها و شرها را برای اثبات بی عدالتی برای همیشه ثبت کرد.
.
اطلاعات اندک از افعال الهی دارید ولی ۱۰۰ درصد توانایی اثبات عدل الهی را دارید ! جالب نیست ؟ واقعا به مخترع دوربین باید درود فرستاد که ظلم ها و تبعیض ها و شرها را برای اثبات بی عدالتی برای همیشه ثبت کرد.
مطلب روشن است، شما برای تشخیص عدالت یک رفتار باید به اندازه انجام دهنده آن اطلاعات داشته باشید. بگذارید مثالی بزنم، شما تخصص پرفسور سمیعی در تخصص مغز و اعصاب را چطور اثبات کرده اید؟ چطور تک تک تیغ های جراحی ای که میزند را عادلانه می دانید؟ آیا از طریق قضاوت و فهم حکمت تک تک رفتارهایش؟ یا اینکه از طرق دیگری به تخصصش پی برده اید و حالا چون او را با ادله قطعی متخصص و دلسوز و امین میدانید، ک تک تیغ هایی که در جراحی می کشد را به خاطر آن اصل عادلانه میدانید. بالاتر از آن، شما حتی اگر یک قاتل را که آدم کشته است دستگیر کنید تا نفهمید چرا این قتل را مرتکب شده نمیتوانید رفتار او را غیر عادلانه بدانید! خب حالا با این همه جهل و محدودیت اطلاعات بشر، نه یک قاتل، و نه رفتار یک متخصص، بلکه می خواهید رفتار خالق هستی را قضاوت کنید؟!   دوربین فقط وقایع را ثبت می کند، بله اگر روزی دوربینی کشف شد که حکمت رفتارها را هم کشف می کرد آن موقع میتوانستیم عدالت خدا را به قضاوت بنشینیم!!!  
با سلام احتراماً ارتباط این موضوع با آیه ۶ سوره هود چیست؟   وَمَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا وَيَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَمُسْتَوْدَعَهَا ۚ كُلٌّ فِي كِتَابٍ مُبِينٍ   و هیچ جنبنده در زمین نیست جز آنکه روزیش بر خداست و خدا قرارگاه (منزل دائمی) و آرامشگاه (جای موقت) او را می‌داند، و همه احوال خلق در دفتر علم ازلی خدا ثبت است.
مسلم said in اطلاعات اندک از افعال الهی
اطلاعات اندک از افعال الهی دارید ولی ۱۰۰ درصد توانایی اثبات عدل الهی را دارید ! جالب نیست ؟ واقعا به مخترع دوربین باید درود فرستاد که ظلم ها و تبعیض ها و شرها را برای اثبات بی عدالتی برای همیشه ثبت کرد.
مطلب روشن است، شما برای تشخیص عدالت یک رفتار باید به اندازه انجام دهنده آن اطلاعات داشته باشید. بگذارید مثالی بزنم، شما تخصص پرفسور سمیعی در تخصص مغز و اعصاب را چطور اثبات کرده اید؟ چطور تک تک تیغ های جراحی ای که میزند را عادلانه می دانید؟ آیا از طریق قضاوت و فهم حکمت تک تک رفتارهایش؟ یا اینکه از طرق دیگری به تخصصش پی برده اید و حالا چون او را با ادله قطعی متخصص و دلسوز و امین میدانید، ک تک تیغ هایی که در جراحی می کشد را به خاطر آن اصل عادلانه میدانید. بالاتر از آن، شما حتی اگر یک قاتل را که آدم کشته است دستگیر کنید تا نفهمید چرا این قتل را مرتکب شده نمیتوانید رفتار او را غیر عادلانه بدانید! خب حالا با این همه جهل و محدودیت اطلاعات بشر، نه یک قاتل، و نه رفتار یک متخصص، بلکه می خواهید رفتار خالق هستی را قضاوت کنید؟!   دوربین فقط وقایع را ثبت می کند، بله اگر روزی دوربینی کشف شد که حکمت رفتارها را هم کشف می کرد آن موقع میتوانستیم عدالت خدا را به قضاوت بنشینیم!!!  
جالبه از مخلوق و رفتارش می خواید به رفتار خالق برسید اینجا یادتون می افته یه علتی سر منشا هست که ریشه در بین الامرین داره. اما چرا از یه منظر دیگه نگاه نکنیم؟ چرا اصلا  آقای سمیعی پرفسور شد؟ چه کسی همچین استعداد رو داده؟ از زیر بوته دراومده ؟ اون بدبختی که همچین استعداد نداره راضی باشه به قضای الهی حتما جای دوری که نمی ره. خالق هستی ادعا می کند در جواب یهود دستانم بسته نیست و هر کاری بخوام می کنم و از طرفی در جایی ادعا می کند من همه چیز را قبل خلقت خبر دارم.  ۵۰ تا ۷۰ میلیون در جنگ جهانی کشته می شوند و در همان جنگ جهانی آنفولانزای اسپانیایی ۵۰ تا ۱۰۰ میلیون نفر رو به کام مرگ می کشونه.می خواید حتما اینا رو به شر اخلاقی ربط بدید درسته ؟ جنگ به خاطر اختیاره اون انفولانزا هم سلاح بیولوژیک بوده و بازم اختیار توشه و حتما اینطور جواب می دید خیالتون رو راحت می کنید و سر همه شیره می مالید.( و اتفاقات قبل تر و بعد تر از این مثال)این آمار احیانا آمار انسان نیست آمار شکلات است که کسی عین خیالش نیست !!! به اینجا ها که می رسه اختیار رو عین تفویض که شرک هم هست بیان می کنید. مفهموم همینه چون می خواهید علت اصلی رو پاک کنید. نگران حیوانات هستند خوبه اما قبلش اشرف مخلوقات زیادی به خاک و خون کشیده شدند. شما اصلا وجدان دارید و از این دردها چیزی متوجه می شید ؟  
سلام این تعریف جناب بیت المعصور با عدل الهی سازگاری ندارد که خدا موجودات را در مسیر تکامل فرضی رها کند به حال خودشان و هر چی شد                                                          
موسی چیذری said in سلام این تعریف جناب بیت
سلام این تعریف جناب بیت المعصور با عدل الهی سازگاری ندارد که خدا موجودات را در مسیر تکامل فرضی رها کند به حال خودشان و هر چی شد  
سلام نکته اول :  اتفاقا در این تعریف خداوند آنها را رها نکرده است بلکه به آنها وحی میکند تا تکامل به درستی انجام شود. لکن در این مسیر برخی موجودات ، تخلف کردند یا موفق نشدند به وحی جامعه عمل بپوشانند. لذا در تکامل شاهد نقص ها یا ظلم هایی هستیم. این ها محصول عدم توجه به وحی الهی است. به عبارت ساده تر خداوند هم خلق میکند و هم وحی و امر دارد. اگر مخلوقات به وحی الهی عمل کنند، مسیر تکامل بی عیب و نقص پیش می رود. اما اگر تخلف کنند، نواقص بیشتر ظهور میکند. نکته دوم : این فقط یک نظریه است برای توضیح آنچه رخ می دهد.  
اگر نسل یک موجود در هر نسل دو برابر شود و همه فرزندان هم بتونند به بلوغ برسند و بچه دار بشن، بعد از ده نسل جمعیتشون هزار برابر میشه، بعد از بیست نسل یک میلیون برابر، بعد از سی نسل یک میلیارد برابر و الی آخر ....   اما منابع محدوده. پس یا باید زاد و ولد کمتر بشه، یا اینکه جمعیت موجودات بر اثر کمبود منابع، سوانح و بیماری یا توسط موجودات دیگه کنترل بشه. پس توقع این که خدا به همه موجودات روزی کافی برسونه با محدودیت منابع زمین در تضاده.
بعید هستش حیوانات و جمادات چنین اختیاری داشته باشند که بتوانند نظام افرینش را به هم بریزند فرق اساسی بین حیوان و انسان این است که انسان اختیار دارد و  بر اساس آن بینش و گرایش، یک راهی را برای زندگی خود انتخاب می کند ولی حیوان چنین اختیاری را ندارد
خانم فروردین برای تفسیر آیات قرآن تاپیک جدیدی باز کنید وَمَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا وَيَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَمُسْتَوْدَعَهَا  كُلٌّ فِي كِتَابٍ مُبِينٍ منظور این ایه این است تمام نعمت‌ها و روزی‌ها از سوی خدا سر چشمه میگیرد... الله اعلم  
موسی چیذری said in بعید هستش حیوانات و جمادات
بعید هستش حیوانات و جمادات چنین اختیاری داشته باشند که بتوانند نظام افرینش را به هم بریزند فرق اساسی بین حیوان و انسان این است که انسان اختیار دارد و  بر اساس آن بینش و گرایش، یک راهی را برای زندگی خود انتخاب می کند ولی حیوان چنین اختیاری را ندارد
نظریه دوم : برخی نیز روی تزاحم تاکید دارند. و اختیار و وحی را نادیده می گیرند. برای شعور و اختیار موجودات ، شواهدی از قرآن و روایات موجود است که ممکن است در سند یا تفسیر مورد قبول نباشد. و این اختلاف طبیعی است. به هر حال دو نظریه مطرح میشود از طرفی در اصل خلق کردن با وجود این نواقص فروضی مطرح است : فرض اول : که از سوی فلاسفه مطرح شده است و می گویند خداوند هر آنچه امکان وجود داشته باشد را خلق میکند. لذا نقص و تزاحم در خلقت دلیل بر اعطا نکردن وجود یا خلق نکردن نیست. در مثال پاندا : از یک طرف امکان دو قلو زایی بوده است پس خداوند اعطا کرده است. از طرفی امکان پرورش دو فرزند در پاندا نبوده است پس اعطا نکرده است. پس مشکلی هم نیست! فرض دوم : که مخالف فلاسفه هستند. آنها میگویند خداوند اگر بخواهد خلق میکند و اگر نخواهد خلق نمیکند. پس نمیتوان نتیجه گرفت هر آنچه امکان وجود دارد خلق شده است. بلکه خیلی از چیزها امکان خلق شدن دارند اما خداوند خلق نکرده است. و از همین باب است که می گویند خلقت، ازلی نیست. اما فلاسفه می گویند خلقت ازلی است. در انتها با وجود این نواقص چرا خداوند خلق کرد؟ به خاطر آنچه فلاسفه گفتند؟ و تزاحم لازمه مخلوق بودن است؟ یا خلق میتوانست بهتر باشد اما موجودات تخلفاتی داشتند؟ فعلا نظریه تزاحم قوی تر است. و شما هم میتوانید طبق آن پیش بروید.  
فروردین said in اگر نسل یک موجود در هر نسل دو
اگر نسل یک موجود در هر نسل دو برابر شود و همه فرزندان هم بتونند به بلوغ برسند و بچه دار بشن، بعد از ده نسل جمعیتشون هزار برابر میشه، بعد از بیست نسل یک میلیون برابر، بعد از سی نسل یک میلیارد برابر و الی آخر ....   اما منابع محدوده. پس یا باید زاد و ولد کمتر بشه، یا اینکه جمعیت موجودات بر اثر کمبود منابع، سوانح و بیماری یا توسط موجودات دیگه کنترل بشه. پس توقع این که خدا به همه موجودات روزی کافی برسونه با محدودیت منابع زمین در تضاده.
نکته در همین جاست. چرا خدا از همان ابتدا به پاندا قدرت دو قلوزایی داد؟ چرا خدا قدرت این مقدار زاد و ولد را داد؟ علت در آن چیزی ریشه دارد که پست قبلی عرض کردم. هر آنچه قابلیت داشته باشد، خداوند به او وجود میدهد. اینجا قابلیت تکثیر نسل زیاد بوده و خدا هم داده است. اما در تامین غذا قابلیت نبوده و لذا نداده است. این عدم تناسب و تزاحم از کجاست؟ از قابل  نه از فاعل اما در نظریه وحی و هدایت گفته میشود که  قابلیت هم بوده و خدا از موجودات خواسته مسیر درست را بروند اما نرفتند و همین مسئله باعث شده تناسب از بین برود و تزاحم ایجاد شود. به همین جهت قدرت تکثیر نسل به خاطر شهوات و خودخواهی، افزایش یافته است. اما قدرت تامین منابع و غذا کم شده است. اینکه کدام نظریه بهتر است یا شاید هر دو در درجاتی تحقق یافته اند، به انتخاب شماست. اما در هر دو حالت، مشکل از فاعل و خالق نیست. بلکه مشکل از قابل و مخلوق است. => در مورد آیه قرآن : اینجا نیز نظریات دینی متفاوتی قابل طرح است. یک نظر می گوید کنترل جمعیت لازم است و باید به تناسب منابع و قدرت اقتصادی فرد باشد. به همین جهت مهریه و نفقه را جزو حقوق زن و فرزند میداند. از طرفی کمک های حاکم شرع از زکات و خمس جهت کمک به فقرا مطرح میشود. ( جالب است بدانید در اصل و به صورت پیش فرض، حامله کردن زن ، حق مرد است و تا زمانی که مرد نخواهد، زن نمیتواند فرزند طلب کند و اعتراض زن مسموع نیست ) یک نظر می گوید تو بچه بیاور روزی اش با خدا اگر بچه از گرسنگی مرد به این علت است که خدا مرگش را رسانده و مرگ سبب میخواهد. یا باید به قاعده شهادت فی سبیل الله و اصل قربانی رو بیاوریم. یعنی ما به وظیفه تکثیر نسل ادامه می دهیم و ممکن است هزاران و شاید میلیونها انسان به خاطر گرسنگی قربانی شوند. اما این ها قربانی عمل به دستور خدا شده اند و هم ما و هم آن قربانی ها مطابق عدالت با آنها رفتار خواهد شد. برخی شواهد قرآنی نظر اول را تایید میکند. مثل آیات در مورد ازدواج و نفقه و مهریه و صبر در ازدواج و...  
احتراماً ارتباط این موضوع با آیه ۶ سوره هود چیست؟ وَمَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا وَيَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَمُسْتَوْدَعَهَا ۚ كُلٌّ فِي كِتَابٍ مُبِينٍ و هیچ جنبنده در زمین نیست جز آنکه روزیش بر خداست و خدا قرارگاه (منزل دائمی) و آرامشگاه (جای موقت) او را می‌داند، و همه احوال خلق در دفتر علم ازلی خدا ثبت است.
ببینید معنای این آیات قطعا این نیست که خداوند مسئول توزیع رزق در دنیاست تا بی عدالتی نشود، بلکه اگر به مجموعه آیات که در ادامه به هدفمندی آفرنش اشاره شده است توجه بفرمایید روشن میشود که آیه دارد از یک قاعده تکوینی سخن می گوید. یعنیخ داوند هرموجودی را آفریده هدفمند آفریده و نیازهای آن را نیز خلق کرده است. این نظم آفرینش را ما به خوبی در جهان طبیعت مشاهده میکنیم.  هیچ نیازی در درون ما نیست که خداوند متعلق بیرونی آن را خلق نکرده باشد، اما این که آیا این متابع ثروت عادلانه توزیع میشود یا بشر دارد نظم جهان رابه هم میریزد حرف دیگری است که در آیاتقرآن پذیرفته شده است. به عنوان مثال می فرماید: «ظَهَرَ الْفَسادُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاس‏؛ فساد در خشکی و دریا به خاطر رفتار مردم ظاهر شده است»(روم:41) بنابراین بشر هم میتواند با بر هم زدن اکو سیستم منطقه و نابودی برخی از گونه های گیاهی و جانوری نظم طبیعت را به هم بریزد.
جالبه از مخلوق و رفتارش می خواید به رفتار خالق برسید اینجا یادتون می افته یه علتی سر منشا هست که ریشه در بین الامرین داره. اما چرا از یه منظر دیگه نگاه نکنیم؟ چرا اصلا  آقای سمیعی پرفسور شد؟ چه کسی همچین استعداد رو داده؟ از زیر بوته دراومده ؟ اون بدبختی که همچین استعداد نداره راضی باشه به قضای الهی حتما جای دوری که نمی ره. خالق هستی ادعا می کند در جواب یهود دستانم بسته نیست و هر کاری بخوام می کنم و از طرفی در جایی ادعا می کند من همه چیز را قبل خلقت خبر دارم.  ۵۰ تا ۷۰ میلیون در جنگ جهانی کشته می شوند و در همان جنگ جهانی آنفولانزای اسپانیایی ۵۰ تا ۱۰۰ میلیون نفر رو به کام مرگ می کشونه.می خواید حتما اینا رو به شر اخلاقی ربط بدید درسته ؟ جنگ به خاطر اختیاره اون انفولانزا هم سلاح بیولوژیک بوده و بازم اختیار توشه و حتما اینطور جواب می دید خیالتون رو راحت می کنید و سر همه شیره می مالید.( و اتفاقات قبل تر و بعد تر از این مثال)این آمار احیانا آمار انسان نیست آمار شکلات است که کسی عین خیالش نیست !!! به اینجا ها که می رسه اختیار رو عین تفویض که شرک هم هست بیان می کنید. مفهموم همینه چون می خواهید علت اصلی رو پاک کنید. نگران حیوانات هستند خوبه اما قبلش اشرف مخلوقات زیادی به خاک و خون کشیده شدند. شما اصلا وجدان دارید و از این دردها چیزی متوجه می شید ؟
  جناب temp عزیز من احساس می کنم شما با یک مشکلی روبرو هستید که احساسات شما را درگیر کرده و آرامش شما را به  هم ریخته است. من شما را درک می کنم. مشکلات را قبول دارم، اما نتیجه گیری تحت تاثیر احساسات نمی تواند نتیجه گیری منطقی ای باشد. ما در مورد آنفولانزا و سایر ویروس ها اطلاعاتمان خیلی محدود است. واقعا اگر دویست سال دیگر اطلاعات جدیدی در مورد ویروس ها کشف شد که نظر شما را در این خصوص تغییر داد چکار می کنید؟ من واقعا تعجب می کنم که اینقدر راحت در برابر عدالت الهی حرف میزنیم. نکته دوم اینکه هیچ کسی از مرگ انسان ها خوشحال نمیشود، اما نباید خیلی دنیایی نگاه کرد!! اولا نباید این مرگ ها را نابودی معنا کرد، اگر نابودی معنا شوند خب واقعا قضیه فرق می کند، اما در نگاه کلان مسافرت می کنند، خداوند جهانی خلق کرده است که انسان ها باید دیر یا زود تحت این عوامل طبیعی از یکی به دنیای دیگری کوچ کنند، اصلا مرگ برای همه و با همین قوانین اتفاق می افتد. در نگاه کلان و  با توجه به فلسفه آفرینش اتفاق غیر عادی ای اتفاق نیفتاده است.   نکته سوم اینکه خداوند نعمت هایش را با قرعه کشی پخش نمی کند، کسی را بی جهت بر دیگری برتری نداده است، هرگز به هیچ انسانی استعداد بی خودی نداده است، کسی را بی جهت زیباتر و زشت تر، قوی تر و ضعیف تر، چاق تر و لاغرتر، و مانند آن نیافریده است. به همین خاطر علم پزشکی می گوید من علت تک تک این تفاوت ها را می توانم کشف کنم. پس معلوم است قواعدی در کار است. هر چه هست از جهل ما نشأت گرفته است.  
من ۲۰۰ سال دیگه نیستم ، چه اطلاعاتی مثلا ؟ ویروس ویروسه کشنده و شر. البته که در نظام هستی انگار اتفاق غیر عادی نیفتاده! خیلی راحت اینو بیان می کنید من اصلا درک نمی کنم. میشه بگید جان و مال خدا جبران کرد روح و روان چه جوری درمان می کنه؟ کل چیزی که گفتید یعنی چیزی به نفع من آدمیزاد نیست یکی دیگه دلش خواسته یه چیزی داشته باشه این وقت عشقی به یکی حال داده به یکی دیگه نه قرعه کشی که می گید نیست. پس چی باقی می مونه؟ خودخواهی .  نکته سوم که شما بیان کردید درد فراوانی براش وجود داره که قطعا متوجه نیستید.
من ۲۰۰ سال دیگه نیستم ، چه اطلاعاتی مثلا ؟ ویروس ویروسه کشنده و شر. البته که در نظام هستی انگار اتفاق غیر عادی نیفتاده! خیلی راحت اینو بیان می کنید من اصلا درک نمی کنم. میشه بگید جان و مال خدا جبران کرد روح و روان چه جوری درمان می کنه؟ کل چیزی که گفتید یعنی چیزی به نفع من آدمیزاد نیست یکی دیگه دلش خواسته یه چیزی داشته باشه این وقت عشقی به یکی حال داده به یکی دیگه نه قرعه کشی که می گید نیست. پس چی باقی می مونه؟ خودخواهی .  نکته سوم که شما بیان کردید درد فراوانی براش وجود داره که قطعا متوجه نیستید.
لحن شما و ادبیات شما نشان میدهد در زندگی تان با مشکلات و سختی هایی روبرو هستید، من کاملا شما را درک می کنم و امیدوارم مشکلاتتان مرتفع شده و آرامش روان شما بازگردد. اما بحث علمی خصوصا در حیطه عدل الهی یک بحث خشک عقلی و فلسفی محض می طلبد که تا زمانی که احساسات انسان برافروخته و آرامش روان انسان رخت بربسته باشد شدنی نیست.  من هر دلیل عقلی ای که بیاورم احساسات شما که به خاطر مشکلات زندگی نا آرام شده اند نمی گذارند به آن بیندیشید. بنابراین بحث علمی را باید به مجال دیگری موکول کرد که ان شالله مشکلاتتان رفع شده باشد و آرامش به روح و روانتان بازگشته باشد.  
کسی از زندگیش اینجا چیزی بیان نکرده که مدام تکرار می کنید‌ و این پست آخر من می باشد چون مشخص است جوابی ندارید. قطعا سواد چندین ساله بحث خشک و فلسفی ! هم دارم: می دانیم خدا عالم است  ( فعلا یکی از صفات معروف بیان شد) حال شری اتفاق افتاده ، مثلا در اردوگاه کار اجباری نازی ها بدبختی گرسنگی کشیده و جانی در بدن ندارد و از همه مهمتر تحقیر  و ذلیل شده.  خب راهکاری ارائه دادن البته یه راهکار آن هم عوض دادن است: لینک خب قربانی می گوید جان و مال من جبران شد ، حقارت و ذلت من چگونه جبران می شود ؟ آیا شرایط اردوگاه به وجود می آید و قربانی هم تلافی می کند تا دلش آرام شود. قربانی می گوید من فاعل اصلی را خدا می دانم آن وقت چه؟ جالب اینجاست اشاعره به واسطه ی مثلا یکی از آیات: لَا یسْأَلُ عَمَّا یفْعَلُ وَ هُمْ یسْأَلُونَ حقی هم برای قربانی در نظر نمی گیرند ! البته حسن و قبح ذاتی این وسط هم ربط دارد. شما چه جوابی برای قربانی اردوگاه نازی ها دارید؟ ( جبران ذلت و دیدن فاعل اصلی خداوند) باقی صفات خیرخواهی و توانابودن بماند‌.
می دانیم خدا عالم است  ( فعلا یکی از صفات معروف بیان شد) حال شری اتفاق افتاده ، مثلا در اردوگاه کار اجباری نازی ها بدبختی گرسنگی کشیده و جانی در بدن ندارد و از همه مهمتر تحقیر  و ذلیل شده.  خب راهکاری ارائه دادن البته یه راهکار آن هم عوض دادن است: لینک خب قربانی می گوید جان و مال من جبران شد ، حقارت و ذلت من چگونه جبران می شود ؟
  برادر عزیز خدا یا باید اختیار را از ظالمینی چون نازی ها سلب کند، خب در این صورت اصلا فلسفه آفرینش جهان و انسان که در گرو اختیار انسان برای حرکت در مسیر مثبت و منفی است زیر سوال می رود. یا باید انسان ها را آزاد بگذارد و بعد از انجام آزادانه رفتارها ، آنها را محاسبه کند تا عدالت را محقق سازد. بنابراین خداوند از بین دو راهی که پیش روست بهترین راه را برگزیده است. شما نه روش عقلی محض، بلکه همچنان درگیر احساسات هستید ، به همین خاطر نمی توانید تحلیل درستی داشته باشید.    نکته دوم: آخرت یک زمان نامحدود در برابر 70، 80 سال زمان محدود دنیاست. میدانید نامحدود در برابر محدود یعنی چه؟ یعنی تمام سختی هایی که انسان در دوران محدود کشیده است، قرار است به صورت نامحدود جبران شود. می توانید ریاض حساب کنید؟ این یعنی اجر هر سختی ای بی نهایت است.  اکثر ما انسان ها توان تصور آن را نداریم، به همین خاطر دراین دنیا هی بهانه می گیریم، اما خدایی که خالق انسان است و به اعمال او پیشاپیش آگاه است می فرماید در قیامت خود شمایی که غُر می زنید می گویید کاش در دنیا یک آب خوش از گلویم پایین نرفته بود، کاش هیچ کدام از دعاهایم مستجاب نشده بود. و... بخشی از این اشتباه به خاطر این است که رابطه رفتارها در دنیا و آخرت را قراردادی می دانیم، به همین خاطر می گوییم زجر و به تعبیر شما حقارتی که ما کشیده ایم جبران نمیشود!! در حالی که آخرت باطن مخفی و ملکوتی همین رفتارهاست. اینطور نیست که حالا به خاطر آن ذلت ها، به ما احترام کنند که بگوییم آقا با عزت امروزی، ذلت دیروز ما جبران نمیشود!!  بکه چون باطن خود سختی ها بر انسان کشف می شود انسان از خود آن سختی راضی می شود. مثل کودک بیماری که قبل از آمپول شیون و زاری می کند اما بعد از زدن آمپول و دیدن نقش آن در بهبودی اش از خود آن آمپول راضی میشود، نه اینکه با کیک و بسکوییت گریه اش را بند بیاورند.
جمع بندی پرسش: در یک برنامه مستند دیدم که وقتی پانداها دو قلو به دنیا می آورند فقط یکی را بزرگ می کنند و دیگری را رها میکنند تا میمیرد. سوال من این هست که چرا خداوند پانداها را اینگونه آفریده است؟ اگر یک بچه برای پاندا کافی هست پس چرا 50 درصد پانداها دوقلو میزایند؟ پاسخ: به طور کلی اطلاعات ما در مورد افعال الهی بسیار اندک است، و همچنین در مورد رفتارهای جانوران اطلاعات بسیار اندکی داریم، خصوصا از رفتار پانداها که از پیچیده ترین گونه های جانوری هستند که دانشمندان را برای بقای نسلشان به زحمت انداخته اند. تمام آنچه که می توانیم بگوییم هم گمانه زنی است و با قاطعیت نمی توان ازآن دفاع کرد. پاندا فقط از بامبو تغذیه می کند که ارزش غذایی چندانی برای او ندارد، به همین خاطر زیاد می خورد(روزی حدود 18 کیلو) و تحرکش نیز بسیار کم است، به همین خاطر برخی دانشمندان معتقدند ناتوانی پانداها در ذخیره چربی موجب شده که آنها شیر و انرژی لازم برای پرورش بیش از یک توله را نداشته باشند. برخی دانشمندان معتقدند پانداها در ابتدا گوشت خوار بوده اند و شرایط محیطی و ژنتیکی ذائقه آنها را تغییر داده و به همین خاطر امروزه انرژی لازم برای پرورش دو توله را ندارد. خود اینکه در بین نسبت سنجی بین وزن نوزاد و مادر، نوزاد پاندا از کوچکترین پستانداران است بر عجیب بودن مسئله می افزاید، به طوری که نوزاد پاندا که مادرش عظیم الجثه است بعد از دو ماه تازه به اندازه نوزاد انسان میشود. بنابراین ممکن است این تغییرات موجب شده باشد که پاندا از بزرگ کردن دو توله خودش ناتوان شده باشد. شاید هم پاندا در اصل یک موجود تک قلو زا هست که تحت تغییر شرایط دوقلو می زاید، یعنی تغییرات دیگری که ما از آنها اطلاع نداریم به چنین امری دامن زده است، همانطور که هنوز بشر از راز خودکشی دسته جمعی نهنگ ها اطلاعی ندارد، اما یک حقیقت است. چیزی که این مسئله را تقویت می کند این است که طبق برخی تحقیقات پانداهای ماده ای که در باغ وحش و در قفس نگهداری می شوند بیشتر از پانداهای ماده که در طبیعت زندگی می کنند دوقلو بدنیا می آورند. روشن است که رفتارهای ارادی وغیر ارادی پاندا و نوع زندگی او در طبیعت، به طبیعت و اصل و ریشه پاندا نزدیک تر است، تا زندگی او در باغ وحش. بنابراین پاسخ ما به این سوال این است که حداقل تا امروز پاسخ قطعی را نه ما، و نه هیچ انسان دیگری نمیداند، و اما خالقی که در ورای این امر است حکمتش با براهین عقلی به صورت قطعی اثبات می شود، و ما با این علم و آگاهی اندکمان نمی توانیم علم و آگاهی عظیم و نامحدود خالق را قضاوت کنیم. اگرچه در این خصوص دانشمندان نباید تحقیق را رها کنند اما تا زمانی که علت این مسئله به صورت قطعی روشن نشده است باید بگوییم: «سُبْحانَكَ لا عِلْمَ لَنا إِلاَّ ما عَلَّمْتَنا؛ پاک و منزهى تو! ما چيزى جز آنچه به ما تعليم داده‏اى، نمى ‏دانيم‏.(1) اما به هر حال قرائنی که در این مورد وجود دارد نشان میدهد که به احتمال زیاد این مسئله به  خاطر تغییراتی است که در پاندا یا در محیط زندگی او اتفاق افتاده است.   پی نوشت : 1. بقره:32/2.  
موضوع قفل شده است